لينک دانلود
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
عنوان برنامه: راه روشن "علامات ظهور ( بداء در سفیانی)"
تاريخ: 11/ 10/ 1403
عناوین بحث (کلید واژه ها):
علامات ظهور، مهدویت، سفیانی، بداء، دجال، یهودیت، پناهیان، امام زمان عج، سوریه، تحریر الشام
استاد: حجت الاسلام والمسلمین دکتر ابو القاسمی
مجری: آقای محمد تقی غضبانی
مجری:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ وَبِه نَسْتَعِینْ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِه مُحَمَّد وَ عَجِّلْ فَرَجَهُم؛ عزیزان بیننده سلام وقت شما بخیر، با یکی دیگر از برنامه های راه روشن در خدمت شما هستیم برنامه ای که متکفل پاسخگویی به شبهاتی است که در رسانه ها پخش می شود و شبهات به روز است گاهی اوقات مطالبی را در فضای مجازی می بینیم و بدون این که خدای نا کرده دقتی در آن داشته باشیم نشر می دهیم به این فکر نمی کنیم که آیا این سخن درست یا اشتباه است و عواقب آن چه است؟
استاد دکتر ابوالقاسمی کارشناس عزیز ما در این برنامه هستند این امر را متکفل هستند تا برای ما راه را روشن کنند و ما را از تاریکی این شبهات نجات بدهند، آقای دکتر ابوالقاسمی سلام عرض می کنم خیلی خوش آمدید.
استاد ابوالقاسمی:
وعلیکم السلام ورحمة الله
أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ اَلْحَمدُ للهِ رَبِّ العالَمین اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَى وَ عَلِيٍّ الْمُرْتَضَى وَ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ وَ الْحَسَنِ الرِّضَا وَ الْحُسَيْنِ الْمُصَفَّى، وَ جَمِيعِ الْأَوْصِيَاءِ مَصَابِيحِ الدُّجَى وَصلّ عَلیٰ مَنْ بِيُمْنِهِ رُزِقَ الْوَرَي وَ بِوُجُودِهِ ثَبَتَتِ الْاَرْضُ وَ السَّمَاءُ مَوْلانا صَاحِبَ العَصْرِ وَالزمَان
عرض سلام دارم خدمت شما جناب آقای غضبانی، همچنین عرض سلام خدمت بینندگان عزیز و گرانقدر شبکه جهانی ولی عصر، امیدوارم هر کجا که هستند موفق و پیروز باشند.
مجری:
ان شاء الله بتوانیم ساعات و دقایق خوبی را فراهم کنیم و مرضی آقا امام عصر باشد و با عنایت آقا امام عصر بتوانیم مطالب خوبی را برای شما بینندگان فراهم کنیم. چیزی که این روزها خیلی در موردش بحث می شود بحث آخر الزمان و علائم الظهور است چقدر از دجال و سفیانی می شنویم این ها را استاد امروز می خواهند برای مان برخی از نکاتش را روشن کنند.
استاد ابوالقاسمی:
قبلاً کلیپی مطرح کردیم در مورد این که حرکتی که نتانیاهو دارد پی می گیرد یک حرکت آخر الزمانی است هدف او یک هدف دینی است دنبال یک هدف حساب شده اعتقادی است که آن هم آوردن مسیح یهودی ها یا همان دجال است. اتفاقاتی که الان دارد می افتد، در سوریه هم اتفاقاتی که رخ داد آقایان خودشان دارند می گویند این ها مقدمه ای برای ظهور منجی یا مسیح آن ها است چند کلیپ داریم کلیپ اول پیشگویی است کلیپ را با هم ببینیم.
کلیپ شماره یک:
من می خواهم شما را به جنبه تلمودی این جنگ ببرم داستان شگفت انگیز در کتاب Otzar Midrashim وجود دارد! خاخام شیمون باریوخای وقتی در غار بوده صدای فرشته ای را می شنود که به او گفت گوش کن و به یاد بسپار! آن وقت دوباره نوبت شما خواهد بود وقتی می بینی که نیرون میزراخی حاکم دمشق سقوط کرده است وقتی سلطنت نیرون میزراخ سقوط می کند و نور رستگاری در اسرائیل طلوع خواهد کرد و مسیح پسر داود (منجی موعود) ظهور خواهد کرد خاخام شیمون باریوخای بیش از دو هزار سال پیش این را گفته بنابراین می دانید که دمشق سقوط خواهد کرد و با فروپاشی نیرون میزراخی، رستگاری باز خواهد گشت رستگاری به قوم اسرائیل باز خواهد گشت چه کسی می داند؟ شاید این همان زمان رستگاری موعود باشد. جالب این جا است که بر اساس علم ابجد (جماتریا) ارزش عددی "نیرون میزراخ" با "بشار اسد" یکسان است.
استاد ابوالقاسمی:
می گوید برای آمدن مسیح و منجی ما باید حاکم دمشق که اسمش بشار اسد است معادل جفر بشار اسد است باید ساقط بشود. کلیپ بعد هم یکی دیگر از خاخام هایشان همین را مطرح کرده است.
کلیپ شماره دو:
خاخام شیمون باریوخای می گوید: وقتی که حاکم دمشق سقوط کند اون زمان هست که منجی اسرائیل خواهد آمد و اسم حاکم دمشق را می برد و او را نیرون میزراخی می نامد و حالا دمشق کجاست؟ ... سوریه ...درست است؟ دمشق پایتخت سوریه است. حالا حاکم دمشق در سوریه چه کسی است؟ بشار اسد سوریه خاخام (شیمون باریوخای) می گوید حاکم سوریه اسمش (نیرون میزارخی) است. معادل عددی کلمه (ابجد) نیرون میزراخی دقیقا برابر است با معادل عددی (ابجد) بشار اسد و اگر الان نگاه کنید که جنگ کجاست جنگ در عراق و... نیست جنگ در سوریه است سه سال است که جنگ در سوریه است همه روی سوریه متمرکز شده اند و می بینید که اسد همین لحظات سقوط خواهد کرد و هر دفعه نزدیک به سقوط است کسی دخالت می کند درواقع ما آیه و وعده داریم که لحظه ای که اسد سقوط کند منجی اسرائیل می آید ما فقط لازم داریم دعا کنیم که اسد سقوط کند چونکه این اتفاق خواهد افتاد اگر خبرها را دنبال کنید می بینید که آن ها دارند می بازند هر ماه هزار رزمنده حزب الله می آیند و به آنها کمک می کنند اما می میرند پس به همین زودی اتفاق خواهد افتاد!
استاد ابوالقاسمی:
این کلیپ برای چند سال قبل است مشخص بود می گوید مدام این ها دفاع می کنند ولی آخرش باید بشار اسد سقوط بکند تا آن منجی ما بیاید و قیام کند در دمشق باید این اتفاقات رخ بدهد، حاکم دمشق اسمش به ابجد یا به جفر معادل بشار اسد باید بر کنار بشود. ولذا بعد از این که بشار اسد سقوط کرد در سمت کوه های جبل الشیخ و جنوب سوریه آمدند و جشنی گرفتند و در همان جا هم با خواندن شِبه اشعاری همین قضیه را تأیید کردند این مرحله انجام شد می خواهیم سراغ مرحله بعدی برویم کلیپ بعدی را ببینیم
کلیپ شماره سه:
...به من لیوان بدهید، بیایید جشن بگیریم لِخاییم (برای زندگی) سوریه را از این جا می بینیم ما قبلا به قدرت منجی، سوریه را اشغال و تصرف کرده ایم به هر حال دمشق سقوط خواهد کرد، معبد برپا خواهد شد و خاخام ناجی (منجی موعود) ظهور خواهد کرد و ما شایسته رستگاری واقعی و کامل برای زندگی خواهم بود!
استاد ابوالقاسمی:
ملاحظه کردید دمشق سقوط خواهد کرد معبد بر پا خواهد شد این ها سقوط دمشق را مقدمه ای برای برپایی معبد سلیمان می دانند که می خواهند دوباره در آن جا مسیح خودشان یا همان مسیح دجالی که ما او را دجال می دانیم بیاید و حکومت چند هزار ساله ای برای یهودیان بر پا کند. البته پیشگویی های آن ها دو جنبه دارد. عرض کردم یهودی ها نسبت به مسئله بداء بسیار دقیق از انبیاء شان یاد گرفته بودند می شود مقدرات را انسان با توجه به رفتارهای که دارد تغییر بدهد ولذا به دنبال یک مقدر بد برای جهان هستند به جای این که دنبال یک مقدر خوب باشند این ها به سمت مقدرات بد دارند می روند و جهان را به آن سمت دارند می برند.
اما در همین جا یک مطلبی عرض کنم کلیپی در روزهای اخیر پخش شد جولانی به صراحت گفت ایرانی ها می خواستند از جنوب سوریه حمله ای به رژیم صهیونیستی، اسرائیل و فلسطین اشغالی داشته باشند اگر این طور می شد اسرائیلی ها هم حمله می کردند جنگ جهانی راه می افتد و من با این کارم جلوی جنگ جهانی را گرفتم. باز اسرائیلی ها به جنوب سوریه حمله کردند چه شد؟
روایت خیلی عجیب و مشهوری راجع به یکی از بزرگان خوارج در کتاب های مختلفی آمده است از جمله در مسند احمد متن روایت را برای شما از مسند احمد می آورم می گوید پیش یکی از صحابه عبد الصمد نامی رفتم شریک ابن شباب می گوید
«عن شَرِيكِ بن شِهَابٍ قال كنت أَتَمَنَّى ان ألقي رَجُلاً من أَصْحَابِ النبي صلى الله عليه وسلم يحدثني عَنِ الْخَوَارِجِ فَلَقِيتُ أَبَا بَرْزَةَ في يَوْمِ عَرَفَةَ في نَفَرٍ من أَصْحَابِهِ فقلت يا أَبَا بَرْزَةَ حَدِّثْنَا بشيء سَمِعْتَهُ من رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم يَقُولُهُ له في الْخَوَارِجِ فقال أُحَدِّثُكَ بِمَا سَمِعَتْ أذني وَرَأَتْ عيناي أُتِىَ رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم بِدَنَانِيرَ فَكَانَ يَقْسِمُهَا وَعِنْدَهُ رَجُلٌ أَسْوَدُ مَطْمُومُ الشَّعْرِ عليه ثَوْبَانِ أَبْيَضَانِ بين عَيْنَيْهِ أَثَرُ السُّجُودِ فَتَعَرَّضَ لَرَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم فاتاه من قِبَلِ وَجْهِهِ فلم يُعْطِهِ شَيْئاً ثُمَّ أَتَاهُ من خَلْفِهِ فلم يُعْطِهِ شَيْئاً فقال والله يا محمد ما عَدَلْتَ مُنْذُ الْيَوْمِ في الْقِسْمَةِ فَغَضِبَ رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم غَضَباً شَدِيدًا ثُمَّ قال والله لاَ تَجِدُونَ بعدي أحد أَعْدَلَ عَلَيْكُمْ مِنِّى قَالَهَا ثَلاَثاً ثُمَّ قال يَخْرُجُ من قِبَلِ الْمَشْرِقِ رِجَالٌ كان هذا منهم هَدْيُهُمْ هَكَذَا يقرؤون الْقُرْآنَ لاَ يُجَاوِزُ تَرَاقِيَهُمْ يَمْرُقُونَ مِنَ الدِّينِ كما يَمْرُقُ السَّهْمُ مِنَ الرَّمِيَّةِ لاَ يَرْجِعُونَ إليه وَوَضَعَ يَدَهُ على صَدْرِهِ سِيمَاهُمُ التَّحْلِيقُ لاَ يَزَالُونَ يَخْرُجُونَ حتى يَخْرُجَ آخِرُهُمْ فإذا رَأَيْتُمُوهُمْ فَاقْتُلُوهُمْ قَالَهَا ثَلاَثاً شَرُّ الْخَلْقِ وَالْخَلِيقَةِ قَالَهَا ثَلاَثاً وقد قال حَمَّادٌ لاَ يَرْجِعُونَ فيه»
**
«سِيمَاهُمُ التَّحْلِيقُ لاَ يَزَالُونَ يَخْرُجُونَ حتى يَخْرُجَ آخِرُهُمْ مع الدَّجَّالِ فإذا لَقِيتُمُوهُمْ فَاقْتُلُوهُمْ هُمْ شَرُّ الْخَلْقِ وَالْخَلِيقَةِ»
مسند الإمام أحمد بن حنبل؛ اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبدالله الشيباني الوفاة: 241، دار النشر: مؤسسة قرطبة – مصر، ج 4، ص 421 و 424
آرزویم این بود که یکی از اصحاب پیامبر را ببینم، راجع به خوارج با من صحبت کند ابا برزه اسلمی را دیدم «فی یوم عرفة» روز عرفه تعدادی از اصحابش بودند این حدیث را گفت حدیث چه است؟ می گوید شخصی پیش پیامبر آمد
«فقلت يا أَبَا بَرْزَةَ حَدِّثْنَا بشيء سَمِعْتَهُ من رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم يَقُولُهُ له في الْخَوَارِجِ» به من گفت حدیثی که در مورد خوارج شنیدی بگو، چیزی که گوش هایم شنید و چشم هایم دید پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) یک سری سکه برای شان آوردند تقسیم شان کرد «وَعِنْدَهُ رَجُلٌ أَسْوَدُ مَطْمُومُ الشَّعْرِ عليه ثَوْبَانِ أَبْيَضَانِ بين عَيْنَيْهِ أَثَرُ السُّجُودِ» یک شخصی آن جا بود پر مو بود خودش تیره رنگ بود جای سجده در پیشانیش مشخص بود، با لباس احرام هم بود می گوید خیلی آدم ساده زیست با قیافه عُباد اول از سمت پیامبر آمد، پیامبر به او ندادند، گفت پیغمبر آن روز عدالت نداشتید حضرت عصبانی شد فرمود قسم به خدا بعد از من کسی را که از من عادل تر باشد پیدا نمی کنید سه بار فرمود بعد فرمودند: «يَخْرُجُ من قِبَلِ الْمَشْرِقِ رِجَالٌ»، مشرق کجا می شود؟
قبلاً گفتیم در روایات یک شروع منطقه خوارج بوده است همان منطقه نجد یا نجدات، خوارج معروف به نجدات بودند. دوم محمد ابن عبد الوهاب که از سمت نجد دوباره آمد بعد عبارتی که حضرت دارد خیلی مهم است.
«يقرؤون الْقُرْآنَ لاَ يُجَاوِزُ تَرَاقِيَهُمْ»، قرآن زیاد می خوانند اما از ترقوه شان عبور نمی کند به درون شان نفوذ نمی کند. «يَمْرُقُونَ مِنَ الدِّينِ كما يَمْرُقُ السَّهْمُ مِنَ الرَّمِيَّةِ»، تیر چطور از کمان بیرون می رود و مدام دورتر می شود خشت اول را کج گذاشتند خیلی سریع از دین دور می شوند انحراف شان انحرافی است که به دین بر نمی گردد. «سِيمَاهُمُ التَّحْلِيقُ» یک علامتی دارند سر تراشیده که دوره محمد ابن عبد الوهاب و خوارج هر دو علامت شان سر تراشیده بود این روایت خیلی عجیب است.
بعد جمله ای که حضرت دارد: «لاَ يَزَالُونَ يَخْرُجُونَ» این ها تمام نمی شوند تا چه زمان؟ «حتى يَخْرُجَ آخِرُهُمْ مع الدَّجَّالِ» آخرین شان با دجال خواهد آمد دجال الان کجا رفت؟ کلیپ ها را آوردیم سری قبل هم مطرح کردیم این ها می گویند مسیح دجال ما آمد و در فلسطین اشغالی است. این آخری که می خواهد به دجال ملحق بشود یا در بعضی از متن ها «یلحق آخرهم مع دجال» چطوری باید با آن همراه بشود؟ غیر از این نیست «يَخْرُجَ آخِرُهُمْ مع الدَّجَّالِ» آخرین آن ها با دجال همراه می شود.
«فإذا لَقِيتُمُوهُمْ فَاقْتُلُوهُمْ هُمْ شَرُّ الْخَلْقِ وَالْخَلِيقَةِ» این ها را دیدید بکشید، این ها بدترین مخلوقات هستند کار ندارم به آن های که می گویند این ها مؤمن مجاهد هستند. خدا رحمت کند شهید سید حسن نصر الله (رضوان الله علیه) چندین سال قبل شاید بیش از دوازده سال یا ده سال قبل بود اوایل درگیری های سوریه دقیقاً به جبهة النصریی ها رو کرد گفت مگر نمی گوییم ما می خواهیم ضد اسرائیل کار کنیم؟ منِ سید حسن تضمین می کنم بیایید با همدیگر با اسرائیل می جنگیم بعد هر کاری خواستید انجام بدهید. شما دغدغه تان اسرائیل نیست اگر واقعاً می خواهید با اسرائیل بجنگید بیایید من تضمین می کنم. آن موقعی که هنوز این ها می گفتند بشار هنوز این قدر جنایت نکرده این ها با اسرائیل نمی جنگیدند آقایان می گویند الان به این ها امید داریم با اسرائیل بجنگند.
چرا می خواهید سر مردم را شیره بمالید؟ خجالت بکشید قباحت دارد سید حسن نصر الله خیلی توانش از شما بیشتر بود خیلی حرفش از شما بروتر بود خیلی راستگوتر از شما بود و همین آقایان به عنوان این که با اسرائیل جنگید قبولش داشتند گفت بیایید با اسرائیل بجنگیم. اما اگر نیایید با ما بجنگید پوست از سرتان می کنیم. گفت ما به شما رحم نخواهیم کرد اگر با ما بخواهید بجنگید چون می دانست این ها خوارج هستند دقیقاً دستور پیغمبر است. «فإذا لَقِيتُمُوهُمْ فَاقْتُلُوهُمْ هُمْ شَرُّ الْخَلْقِ وَالْخَلِيقَةِ»، بدترین مخلوقات عالم این ها هستند می گویند نه این ها مؤمن و مجاهد هستند مؤمن و مجاهد هستند؟ ما مرده شما زنده دقیقاً چند وقت بعد می بینیم آیا این ها در کنار ما با اسرائیل خواهند جنگید؟ چون ما با آن ها جنگ داریم این جنگ تمام شدنی نخواهد بود ببینیم آن ها هم حاضر می شوند بجنگند یا آن ها هم کنار اسرائیل با ما خواهند جنگید؟ آن ها هم به شیعه ضربه خواهند زد قبل از این که بخواهند به اسرائیل ضربه بزنند این ها روایات ما است تعارف بردار نیست «لا یزالون یخرجون» ما می دانستیم این ها تمام بشو نیستند یک دفعه به اسم داعش، یک دفعه به اسم وهابیت، یک دفعه به اسم جبهة النصرة و یک دفعه به اسم تحریر الشام!
مجری:
جالب است آن چیزی که اتفاق افتاد باز همین است.
استاد ابوالقاسمی:
دقیقاً خدا رحمت کند شهید سعید حاج قاسم سلیمانی (رضوان الله علیه) یک جمله ای گفت، گفت قدس به دست شیعیان آزاد خواهد شد. حداقل برداشت خیلی از آقایان این بود باید تمام گروه های غیر شیعه که ادعا دارند در دفاع از قدس بیایند یکی یکی بیایند به آن ها فرصت داده بشود تا همه بفهمند این ها کاری نخواهند کرد آبی از آن ها برای دین گرم نخواهد شد.
در سوریه گفتند بشار اسد هست نمی گذارد الان بشار اسد نیست سلاح نیاز دارید ترکیه الی ماشاء الله سلاح زیاد دارد و به شما هم برای زدن بشار سلاح داد و همان سلاح ها را هم استفاده نکردید و الان دارید. با همان سلاح های که توانستید حکومت بشار را به قول خودتان ساقط کنید الان برای جنگ با اسرائیل بیایید. نه چهار، پنج ماه دیگر نه یک سال دیگر اما اگر همین سلاح ها را بر ضد شیعیان به کار بردید چه؟ بر ضد عراق به کار بردید چه؟ بر ضد لبنان به کار بردید چه؟ از الان داریم می گوییم آقایان حواس شان برای آینده باشد ببینند چه می شود، الحمد لله در مسئولین ما افراد بسیار زیرک و عاقل هستند دیگر فریب این ها را نخواهند خورد.
برای طالبان خیلی سفید شویی کردند مسئله آبی که نمی دادند چون نبوده الان قضیه سد جدید چیست؟ این که آب نبود یا این که سر مسیر آب سد زدند نمی خواهیم سر خودمان کلاه بگذاریم. درگیری شان با پاکستان چه بود؟ او سنی این هم سنی مسئله این است صدیقه طاهره (سلام الله علیها) فرمودند:
«وَ طَاعَتَنَا نِظَاماً لِلْمِلَّةِ، وَ إِمَامَتَنَا أَمَاناً مِنَ الْفُرْقَة»
بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ط - بيروت)؛ نویسنده: مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، ناشر: دار إحياء التراث العربي، محقق/ مصحح: جمعی از محققان، ج29، ص223
تا زمانی که در ولایت نیایند وحدت واقعی درست نخواهد شد نه این که نخواهند یک دوره ای شاید یک مصلحتی داشته باشد بیاید اما آخرش او نمی تواند با تو در یک جا جمع بشود. راجع به این مقدمه اعتقاد ما این است این افراد به دجال هم ملحق خواهند شد دجالی که خواهد آمد اگر تا حالا نیامده باشد بنده از نوروز عرض کردم علامت ها و بوادر آمدنش را خود یهودی ها ادعا کردند از دو سال قبل گفتند مسیح ما آمده دارد پنهانی بیعت می گیرد و با آن ها صحبت می کند علمای یهود به دست بوسیش می روند.
الان هم می گویند مقدمه ساخت هیکل سلیمان با سقوط بشار اسد آماده شده است از آن طرف ببینیم این آقایان چه کار خواهند کرد؟
مجری:
این خودش موضوع را می تواند روشن کند و تکلیف ما روشن بشود با توجه به نکاتی که استاد اشاره داشتند.
(میان برنامه)
مجری:
صلی الله علیکم یا اهل البیت النبوة، شب های چهارشنبه معمولاً رسم است دعای توسل به چهارده معصوم مردم خوب ما می خوانند بتوانیم به این کار شایسته عمل کنیم. خیلی ها مشتاق آقا امام عصر می شوند جهت این که ارتباط بیشتری با آقا بگیرند سمت مسجد جمکران می شتابند از شهرهای دور و نزدیک می آیند و آن جا اقامه نماز می کنند و دعای توسل می خوانند تا با آقا امام عصر ارتباط بیشتری بگیرند.
اما بحثی که به عنوان بحث اصلی داریم دنبال می کنیم بحث بداء است خیلی امر مهمی است و روایات هم خیلی تأکید می کند توحید و شناخت واقعی توحید با این امر و شناخت این امر محقق می شود و هیچ عبادتی بهتر از اعتقاد به این ماجرا نیست. استاد ابوالقاسمی در خدمت شما هستیم و مصادیقی که در مورد بداء برای ما می گویید.
استاد ابوالقاسمی:
بسم الله الرحمن الرحیم، راجع به مسئله بداء در سفیانی صحبت کردیم عزیزانی آمدند و نقل هایی داشتند با برخی شان مستقیم صحبت کردیم برخی کلیپ هایشان در فضای مجازی پخش شد مقداری هم برخی شان از دست حقیر ناراحت هستند و گله مند شدند این حرف ها چه است مطرح می کنید؟ اولاً مصادر نظر خودم را عرض می کنم آیا بنده یک حرف جدیدی دارم مطرح می کنم یا نه حرفی است که بسیاری از علما قبل از حقیر مطرح کردند من فقط دارم تکرار فرمایشات آن ها را می گویم با جمع بندی نتایج و تعداد روایات بسیار بیشتر از آن چه که آن ها مطرح کردند. کلیپ بعدی در مورد یکی از نقدهای که به حقیر بود ببینیم
کلیپ شماره چهار (نقد سخنان استاد ابو القاسمی توسط حجت الاسلام محمود اباذری)
بسم الله الرحمن الرحیم در رابطه با کلیپی که اخیراً منتشر شد با این مضمون قضیه سفیانی و نقطه مقابلش ماجرای یمانی اصلاً مربوط به زمان امام صادق و امام کاظم (علیهم الصلاة و السلام) نه و به طور کلی بداء در آن حاصل شد. ممکن است آقای مان امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) همین فردا ظهور کنند یا لزومی ندارد حتماً از مکه ظهور کنند. ممکن است از یک مکانی دیگری ظهور کنند این عدم ظهور توسط اهل بیت (صلوات الله علیهم اجمعین) و بخشی از آن توسط رسول اعظم خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) بیان شد برای چه بیان شده است؟ آیا انسان نقشی در این علائم ظهور دارد یا ندارد؟ آن وقت با این نگاه سراغ روایات می روید در رابطه با علائم غیر حتمی شاید شنیده باشید مطلب روشن باشد. آقا امام صادق (علیه الصلاة و السلام) وقتی یک سری از آسیب های اجتماعی را در دوران آخر الزمان بیان می کند می فرماید:
«وَ اجْتَهِدْ لِيَرَاكَ اللَّهُ تَعَالَى عَلَى خِلَافِ مَا هُمْ عَلَيْه»
نام كتاب: أعلام الدين في صفات المؤمنين؛ نويسنده: ديلمى، حسن بن محمد (تاريخ وفات مؤلف: 841 ق)، محقق / مصحح: مؤسسة آل البيت عليهم السلام، ناشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام، قم 1408ق، ص217
تلاش کن در زمانه ای که این آسیب ها، دنیا گرایی، حس گرایی، روی آوردن به شهوات، مادیات و امثال این ها در دنیا اصل و اساس می شود و بندگی خدا رنگ می بازد تو این طوری نباشی تو بر راه حق، بر صراط مستقیم، بر توحید و بر ولایت باقی بمانی.
یک وقت می بینیم هشدار سیل داده می شود این هشدار سیل یک هشدار است. اما برای مردم ساکن این شهر، روستا و منطقه یک پیام دارد برای فرماندار و شهردار یک پیام دارد برای مسئولین رده بالا یک پیام دیگر دارد. پیام عمده علائم ظهور برای عموم مردم این است حواس تان جمع باشد در دوران آخر الزمان راه را گم نکنید از گردنه های صعب العبوری باید عبور کرد دوران غربال گری است شما سالم این مسیر را طی کنید. سفیانی برای چه بیان شد؟ یعنی سفیانی باید اتفاق بیافتد، بخواهیم یا نخواهیم مردم هیچ نقشی ندارند، یا اصلاً کلاً اتفاق نمی افتد پس ده ها روایتی که در رابطه با سفیانی است برای چه بیان شده است؟ اهل بیت بی کار بودند سفیانی سفیانی گفتند؟ یا معنایش این است که آی شیعه جبهه باطل بی کار نیست جبهه باطل قضیه حضرت مهدی را با تمام وجود باور دارد و در پی آسیب زدن، ضربه زدن، تحریف و تخریب و به زعم خودش در پی نابودی آن است.
(يرِيدُونَ لِيطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ)
آنان می خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش سازند؛ ولی خدا نور خود را کامل می کند هر چند کافران خوش نداشته باشند!
سوره صف (61): آیه 8
یک راهبرد را دارد ارائه می کند خصوصاً در وقتی که یک نظامی شکل گرفت که شما با شناخت دشمن و نقشه های شوم دشمن، دشمن که هست جبهه باطل در برابر جبهه حق است. عرض کردم اقتضاء اختیار انسان است وقتی انسان مختار باشد یک عده ای شهوات را انتخاب می کنند و دین را، و پیامبر را، و قرآن را، و امام را و از جمله امام زمان را مزاحم خود کامگی هایشان می بینند. آن ها می خواهند که آقا و سرور این عالم باشند لذا به مبارزه با قضیه حضرت مهدی بر می خیزند این جریان باطل ادامه دارد.
یکی از نقطه های عطف جریان باطل قضیه سفیانی است. چرا بیان می شود؟ بیان می شود آی مؤمنین، آی منتظران شما اگر حواس تان جمع باشد گول دشمن را نخورید گفتمان سازش را پی نگیرید بر مقاومت تأکید کنید کماً و کیفاً مقاومت را تقویت کنید شر جبهه باطل از جمله سفیانی را به حداقل می توانید برسانید. زمینه های شکل گیریش را می توانید نابود کنید از بین ببرید حواس تان به منطقه شامات باشد آن وقت ما به جای این که این ها را دقت کنیم و این ها را توجه داشته باشیم گاهی اظهار نظرهایی را در این زمینه متأسفانه انسان می شنود که افسوس می خورد چرا برای فهم روایت کمی دقت نمی کنیم؟
لذا شهید مطهری (رضوان الله تعالی علیه) در کتاب انقلاب جهانی حضرت مهدی (علیه السلام) می فرماید ماهیت ظهور انفجاری یا تکاملی است. چرا این را مطرح می کند؟ چون یک عده ای می گفتند این که گفتند حضرت مهدی می آید عالم اصلاح را می کند بعد از آن که پر از ظلم و جور شد پس عالم باید پر از ظلم و جور بشود در جامعه گناه است چه بهتر اصلاً برای چه انقلاب کنیم؟ برای چه مقابل شاه، مقابل آمریکا، مقابل اسرائیل بایستیم؟ بگذار زودتر پر از فساد بشود چون پر از فساد نشود امام زمان نمی آید صد و هشتاد درجه خلاف مقصود معصوم دارند برداشت می کنند. لذا ایشان آن جا ثابت می کند ماهیت ظهور انفجاری نیست مثل دملی نیست که این چرک این قدر باید زیاد و زیاد بشود تا سر باز کند و رو به بهبودی و اصلاح برود. ماهیت تکاملی دارد مثل یک میوه است اول شکوفه است تا میوه بشود در این تکامل خدا نقش به امت داده است.
حالا دو راه پیش روی این امت است یا همه راه های را که به نظر خودش می رسد می گوید من بلد هستم آنی که من می گویم درست است برود که این مسیر را دارد طی می کند می رود می رود تا به بن بست برسد. مسیر طولانی را باید طی کند تا بفهمد (بَقِيتُ اللَّهِ خَيرٌ لَكُمْ) سرش به سنگ بخورد. یا نه مسیر تعقل را آن چه را که تا به حال بود فکر کند بگوید عجب لااقل طرح خدا را امتحان کنیم خدا گفت (بَقِيتُ اللَّهِ خَيرٌ لَكُمْ) با تمام وجود آمادگی خودمان را در میدان برای یاری حجت خدا اعلام کنیم اصلاً هدف و انگیزه امام راحل از انقلاب این بود. یک: قدرت تجزیه و تحلیل مان را بالا ببریم بصیرت مان و این امر، امر سنگین و سختی است هر کجا جبهه حق آسیب خورد از جبهه جنگ نرم، از شبهه و شایعه بود لذا (وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ)
دو: وقتی حق را فهمیدیم حاضر باشیم پاس حق بایستیم حاضر باشیم ارباً اربا بشویم ولی حرف ولی روی زمین نماند (مکتب حاج قاسم) این دو تا را وقتی امت آزمونش را کامل داد امتیاز لازم را گرفت ظهور محقق می شود!
استاد ابوالقاسمی:
سوال: آیا واقعاً این جواب سوال حقیر بود یا تأیید عرائض حقیر بود؟
مجری:
احساس کردم در تأیید آمد
استاد ابوالقاسمی:
شما می گویید این علامت ها آمد عین عبارت هایشان را بخوانم اگر حواس تان جمع باشد گفتمان مقاومت کماً و کیفاً شر فتنه باطل را به حداقل می رساند؛ حتی زمینه های شکل گیریش را می توانید از بین ببرید. می گوید روایات گفتند مراقب باشید شما می توانید با کارهایتان ... من که نمی گویم روایت های سفیانی دروغ است من هم می گویم روایت های سفیانی گفته شده است من هم می گویم
(إِنَّ اللَّهَ لَا يغَيرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يغَيرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ)
(اما) خداوند سرنوشت هيچ قوم (و ملتی) را تغيير نمی دهد مگر آنکه آنان آنچه را در خودشان است تغيير دهند!
سوره رعد (13): آیه 11
اصلا بحث سر این نیست جبهه باطلی است می خواهد با ما بجنگد سوال ما این است آیا دشمن های امام زمان حتماً باید یک شخصی عثمان ابن عنبسه نامی با چهره آبله رویی با صلیبی از غرب بغداد بیاید یمانی هم از شرق بغداد بیاید بغداد ساقط بشود تا بعد امام زمان بیاید؟ یا امام زمان با جبهه باطل ممکن است از ایران، عراق، سوریه، لبنان و یمن درگیر بشود. حتماً باید ظهور از مکه باشد؟ چه کسی راجع به جنگ با جبهه باطل صحبت کرد؟ مگر ما می گوییم جبهه باطل در کار نیست؟
مجری:
تمام حرف ما همین است.
استاد ابوالقاسمی:
می گویند دقت نمی کنند گاهی اظهار نظرهایی را متأسفانه می شنویم که افسوس می خوریم چرا برای فهم روایت دقت نمی کنند؟ بزرگوار شما عرائض حقیر را گوش ندادید روایت ها را هم دقت نکردید. خود شما دارید می گویید ممکن است بداء بشود فرمایشات خود شما به معنی حصول بداء است بعد می گویید نه بداء نیست؟ مثال اولش هم خوب بود وقتی می گویند سیل می خواهد بیاید برای مردم یک هشدار است برای مسئولین یک هشدار دیگر است. مسئولین باید خودشان را آماده کنند جلوی سیل را بگیرند آنی که در خانه است باید وسایلش را جمع کند فرار کند اگر مسئولی آمد ورودی شهر را بست سیل دیگر نمی آید پس دقیقاً باید دقت کنیم چه اتفاقاتی رخ داده است؟ نه این که بگوییم روایت های سفیانی دروغ بود و ائمه دروغ گفتند پس این همه روایت برای چه بود؟ این همه روایت برای قیام آن زمان بود ولی به این معنا نیست که جبهه امام زمان بدون دشمن باشد پس این مسائل را با هم خلط نکنید.
نکته دیگری خدمت بزرگواران عرض کنم این که گفتیم فکر کردند ماها یک مطالبی بدون هیچ سابقه ای داریم مطرح می کنیم. جناب آقای سَنَدْ در فقه و علائم ظهور
«بل إنّ في جملة من الرویات الأخری أنّ العلامات الحتمیة أیضا مما قد یقع فیها البداء أی و إن وقعت فقد لا تکون علامة موقتة لظهوره بخلاف أصل ظهور المهدي عجل الله تعالی فرجه الشریف فإنه لابداء فیه لانه من المیعاد»
گفت شش ماه است نُه یا ده ماه بشود إن وقعت تازه اگر رخ بدهد در جای دیگر مطرح می کنند می گوید حضرت فرمودند:
«إِذَا حَدَّثْنَاكُمْ بِحَدِيثٍ فَجَاءَ عَلَى خِلَافِ مَا حَدَّثْنَاكُمْ بِهِ فَقُولُوا صَدَقَ اللَّهُ تُؤْجَرُوا مَرَّتَيْنِ و ذیل الروایة ظاهر فی إمکان حصول البداء في العلامات الحتمیة کوقت للظهور»
پس ابوالقاسمی حرف جدیدی نگفت. باز از دفترشان سوال کردند فرق بین علامت های حتمیه و غیر حتمیه چیست؟ روایت ها را مطرح می کنند جفت روایت ها را آورد می فرماید یک:
«الشیء المحتوم لیس بمعنی ما لا بداء فیه کما هو مشتهر فی الأذهان»
محتوم بودن به این معنا نیست که در آن بداء نشود به معنای این است که مقدماتش فعلاً آماده است ممکن است یک مانعی برایش بیاید.
«وهذا المقدار من المعنی لا یستحیل معه طروء مانع عن الوقوع وعن امضاء الله له کما في عذاب قوم یونس (علیه السلام) فإن العذاب أظلهم لکن لما تضرعوا و تخضعوا لله تعالی صرف عنهم العذاب المحتوم»
عین ماجرای عذاب قوم حضرت یونس مثال خیلی زیبایی زد عذاب قوم یونس حتمی بود یا نبود؟
مجری:
صد در صد وعده الهی بود.
استاد ابوالقاسمی:
وعده الهی بود اما بداء بر داشت می گوییم نه چون گفت قوم یونس عذاب می شوید دیگر باید عذاب بشوند هیچ راهی ندارد عذاب نشدند. لذا معنی بدایی که می کند دقیقاً به معنای محقق نشدن است بله ایشان گفتند بعضی از علامت های روایاتی دارد البته روایتش معتبر نیست که آن ها بداء بردار نیست روایت:
«فالعجب كلّ العجب ما بين جمادى و رجب»
إلزام الناصب في إثبات الحجة الغائب عجّل الله تعالى فرجه الشريف؛ نويسنده: يزدى حايرى، على (تاريخ وفات مؤلف: 1323 ق)، محقق / مصحح: عاشور، على، ناشر: مؤسسة الأعلمى، لبنان بیروت: 1422ق، ج2، ص160
این روایت را می گوید بداء بردار نیست البته خود روایتش ضعیف است.
مجری:
دیدیم که شیخ محمد سند دقیقاً همین مطالب را در درس های تخصصی رجال شان گفته است.
استاد ابوالقاسمی:
ایشان متخصص ترین فرد در این مجال ها است ابوالقاسمی نیست که بخواهیم به او اشکال بگیریم. مرحوم علامه جعفر مرتضی (رضوان الله علیه) که ماها ریزه خور سفره ایشان در خیلی از بحث ها هستیم در تاریخ و روایت و خیلی از مسائل دیگر در پاسخ به شبهات ایشان اعجوبه ای بود از اولین پاسخگوهای به شبهات بودند. ایشان در کتاب توضیح الواضحات من أشکال المشکلات، صفحه 110 دقیقاً همینی که حقیر مطرح کردم روایت را مطرح می کند بعد می گوید این روایت را اولاً سندش را اشتباه فهمیدند یک فردی در آن است فکر کردند خالَجی است اما اسمش خان بِه بود تصحیف شده است.
«وبذلک یکون السند صحیحا لوثاقة جمیع رجاله»
سند صحیح می شود.
مطلب بعدی فرض بگیریم روایت ضعیف است چون می گوید فرض بگیریم روایت ضعیف است هفته قبل عرض کنم خوب دقت کنید این قاعده خیلی روشن است من یک وظیفه ای برای عمل الانم دارم وظیفه من الان روایتی آمد روایت خبر معتبر است یعنی حرف گمان آوری است که برای من حجت است. دو نفر شاهد عادل بیایند بگویند فلان اتفاق رخ داده و حال آن که این دو نفر در واقع دروغگو بودند من نمی دانستم واقع تغییر می کند؟ نه واقع همان واقع است وظیفه من عوض می شود. هزار نفر آدم دروغگو یا یک نفر دروغگو بگوید این ها اشتباه می کردند اینی که می گفتند این طور نبود این شخص دروغگو است من وظیفه دارم الان به حرف کدام اعتقاد داشته باشم؟ راستگو.
اما حرف آن دروغگو محقق نمی شود؟ واقع آن است وظیفه عملی من واقع را تغییر نمی دهد وظیفه مان عمل کردن به روایات در باب فقه است اما اصلاً روایات ملاحم و فِتَن وظیفه عملی من را نمی گوید دارد واقع نمایی می کند. لذا روایت ضعیف اصلاً وضّاع جعّال در سندش باشد احتمال دارد که این رخ بدهد لذا می بینیم کتاب نُعیم ابن حمّاد آورد مرحوم سید ابن طاوس در کتابش مفصل استفاده کرده است و خیلی روایت های دیگر.
با این که بنو فضّال و فتحی ها و واقفه در این قضایا خیلی دروغگو بودند اما به عنوان احتمال علماء روایت هایشان را مطرح کردند. ایشان می فرمایند خیلی از فقهاء گفتند ما بداء در محتوم داریم بله یک عده ای هم گفتند نداریم. ما دلیل آوردیم
«وطرح القانون البداء بلا مبرر ظاهر»
حرفی که شما دارید می زنید کنار زدن قانون بداء بدون هیچ دلیلی است.
از همه این ها مهم تر (بزرگواران خوب دقت کنند) از خیلی از اعزه عذرخواهی می کنم. کارم عقاید و پاسخ به شبهات بود بدایة المعارف حضرت آیت الله خرازی را بارها و بارها تدریس کردم مسئله بداء در مجموع در بدایة المعارف آمده است فقط مسئله این است این را به عنوان یک کتاب جنبی نگاه می کنند اولاً خیلی ها بدون استاد نگاه می کنند خیلی از جاهایش حذفی می شود. مخصوصاً این بخشش در حذفیات آخر بحث امام زمانش است خیلی جاها در حذفیات می افتد چند بار تدریس کردم
«وأما ما ذکر من علائم الظهور فهي لیس جمیعها من المحتومات»
دوم:
«مع أن محتوماتها أیضا قابلة للتغیر کما دل علیه بعض الروایات هذا مضافا إلی إمکان وقوعها في زمان قلیل»
آقا گفته شش ماه طول می کشد نه شاید یک روز طول بکشد، فاصله بین این و بعدیش شش ماه است نه ممکن است یک روزه باشد. بدایة المعارف کتاب درسی حوزه های علمیه سی سال بود ابوالقاسمی نیست بگویید ابوالقاسمی سواد نداری بلد نیستی یا برداشت از روایات بد بود.
مرحوم میرزا محمد تقی اصفهانی صاحب مکیال المکارم، جلد 1، صفحه 356 و 359 می فرماید در این قضایا هیچ مشکلی در بداء نیست. در صفحه 359
«فالحكم بكون جميع العلامات المروية قابلة للتغيير»
تمام علامات مرویه قابل تغییر است.
«وتأويل تلك الروايات بما سمعت في كلامه اجتهاد في قبال النص»
مكيال المكارم؛ نويسنده: ميرزا محمد تقي الأصفهاني (وفات : 1348)، تحقيق: السيد علي عاشور، ناشر: مؤسسة الأعلمي للمطبوعات – بيروت: 1421، ج1، ص359
ایشان می فرماید بداء به شرطی است که تمام علائم با هم تغییر نکند حداقل بعضی آن بیاید. صاحب نجم الثاقب در مکیال از ایشان نقل کرد جلد 1، صفحه 357 که ایشان قائل به بداء بود و مشکلی نیست. جلال الدین صغیر در سایتش این را آورد مرحوم علامه مجلسی می فرماید ممکن است بداء در خصوصیات باشد در اصل نباشد. بنا بود بعد یک مثالی خود ایشان می زند:
«كخروج السفياني قبل ذهاب بني العباس»
بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ط - بيروت)؛ نویسنده: مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، ناشر: دار إحياء التراث العربي، محقق/ مصحح: جمعی از محققان، ج52، ص251
بنا بود سفیانی قبل از بنی العباس بیاید روایت می گوید قطعی بود حالا بعدش بیاید باز بداء شد چرا می گوییم بداء نشد؟ بنی العباس از بین رفتند مثال روشنش را علامه مجلسی می زند.
استاد معظم آیت الله طبسی در درس خارج شان می فرمایند نتیجه ای که اصل سفیانی و خروج او از حتمیات است اما جزئیات احتمال بداء دارد. ایشان می فرماید احتمال بداء در جزئیات و خصوصیات سفیانی است البته می فرمایند این مطلب با سوالی که در روایت از امام شد جور در نمی آید چون سوال از اصل است ما می ترسیم در مهدی بداء بشود. فرمودند نه مهدی بداء بردار نیست اگر در آن تغییر پذیر بود در جزئیات بود دیگر نگرانی وجود نداشت جزئیاتی که امسال بیاید نه دو سال بعد بیاید. استاد طبسی هم به این توجه دارند می گویند از باب جمع بین روایات می گوییم چون تعداد روایات سفیانی و تأکید بر آن خیلی زیاد است بداء فقط در جزئیاتش است ولی این با متن روایت سازگاری ندارد این هم تأکید کردند.
پس بزرگوار این که راجع به دیدگاه بداء در روایات مطرح کردیم دیدگاه ابوالقاسمی نیست یک نظری است بسیاری بزرگواران مطرح کردند و دغدغه ما هم این است. خودم در نوجوانی علاقه بسیار زیادی به بحث علامت گرایی داشتم همه کتاب های مربوط به علامت ها را خواندم شکر خدا کتابخانه غنی در منزل پدر و پدر بزرگ مان داشتیم اما بحث سر این است فرض بگیریم یک روزی امام زمان (روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء) تشریف آوردند نگویند عالم پر از ظلم جور بشود این ها مسلم است حضرت برای تطهیر عالم می آید. در این ها تشکیک ندارم این که جبهه باطلی است تشکیک ندارم این که نباید با آن ها مداحنه کنیم را قبول دارم در این بحثی نیست. بحث سر این است اگر حضرت فردا از مشهد ظهور فرمودند سفیانی هم نبود این همه علامت های که شما برای مردم گفتید و بحث بداء را نگفتید برای مردم شبهه نمی شود؟ گوشه ذهن مان اقلاً احتمالش را بگذاریم فتنه برای مردم نشود.
اگر حضرت و سفیانی هم زمان آمدند طبق روایات باید شش ماه فاصله باشد نه باید اول سفیانی بیاید بعداً تشریف بیاورید این قبول نیست باید بروید دوباره بیایید. برای مردم شبهه می شود. این ها عوام نیستند برای دیندارها شبهه می شود چون عوام خیلی از این ها را نشنیدند. پا منبری ها آن های که علاقمند به علامات ظهور بودند آن ها شنیدند. آن هایی که دغدغه امام زمان داشتند شنیدند و این شبهه برای آن ها پیش خواهد آمد لذا ما وظیفه داریم همان طوری که علامات ظهور را مرحوم نعمانی در کتابش آورده احتمال بداء هم خودش آورد. همان طوری که الإمامة و التبصرة علامت های ظهور را آورد خودش احتمال بداء را هم آورده است. همان طوری که در کافی کلینی یک باب برای بداء آورده است. حواس مان را باید جمع کنیم.
مجری:
البته بینندگان هم می دانند خود شما متخصص در این بحث هستید به اساتید دیگر هم اشاره کردید چقدر کسانی که در این زمینه کار کردند مثل جناب دکتر ابوالقاسمی مؤید صحبت ایشان است.
استاد ابوالقاسمی:
کلیپی از جناب آقای پناهیان است خودم خیلی از صحبت های ایشان را گوش دادم و علاقمند به خیلی از فرمایشات شان بودم کلیپ بعدی را ببینیم
کلیپ شماره پنج از آقای پناهیان:
کوچک ترین حرکت شما در تاریخ ثبت می شود الان کوچک ترین حرکت و کلمه شما در تأخیر یا تعجیل ظهور یک دقیقه یا ده دقیقه یا یک سال یا یک ساعت ثبت خواهد شد. یک دقیقه عقب و جلو انداختن ظهور به خدا ظلم نا بخشودنی است قلب هایتان را نورانی کنید از فتنه ها بخواهید عبور کنید فقط کافی است ظهور را جدی بگیرید قلب تان نورانی می شود. به خدا در آستان ظهور هستیم همه شما، همه شما، همه شما روایت می فرماید وقتی ظهور محقق می شود می گویند این قدر زود انتظار نداشتیم. فرمود من یک شَبه امر مهدی خودم را اصلاح خواهم کرد منتظر مقدمات نباشید یک شَبه عالم را متوحل می کند!
مجری:
چقدر جالب است مثل روایات ما است که یک شبه ممکن است اتفاق بیافتد.
استاد ابوالقاسمی:
منتظر مقدمات نباش؛ مقدمات چه چیزهایی بود؟ پنج تا مقدمه است آن پنج علامتی که سفیانی، یمانی، صیحه آسمانی، نفس زکیه و خسف بیداء پنج علامت مشهور روایت ها است. ایشان می گویند منتظرش نباشید یک شبه ممکن است رخ بدهد.
مجری:
باید منتظر آقا باشیم.
استاد ابوالقاسمی:
این را مطرح کردند اما برویم سراغ یک کلیپ دیگر از خود این بزرگوار کلیپ بعدی را ببینیم
کلیپ شماره شش از آقای پناهیان:
سفیانی چرا برای اهل بیت مهم است که خبرش را دارند به ما می دهند؟ اهل بیت نگران شیعیان شان هستند نگران مؤمنین هستند طبیعی است سفیانی را خبر می دهند که شما مهیا و آماده باشید و طبیعتا قطعاً نمی خواستند ما را در گمراهی قرار بدهند و ما را اغفال کنند. یک آدرسی بدهند توجه ما به آن آدرس جلب بشود بعد آن آدرس پوچ در بیاید. اگر ماجرای سفیانی برای اهل بیت مهم است که به ما گفتند و مکرر فرمودند پس مقدمات ماجرای سفیانی هم برای اهل بیت مهم است. اگر مقدماتی پدید بیاید و منتج به نتیجه نشود معقول این است که اهل بیت به آن هم اشاره کنند اگر این استدلال درست باشد ما الان در مقدمه مسائل سفیانی هستیم.
استاد ابوالقاسمی:
از آن طرف می فرمایند نمی شود اهل بیت یک آدرسی بدهند که ما توجه مان جلب بشود بعد پوچ در بیاید از آن طرف می گویند منتظر مقدمات نباشید. نه پوچ در آمدن نیست وقتی خود اهل بیت می فرمایند ممکن است بداء بشود یعنی پوچ نیست یعنی چه؟ یعنی حواست را جمع کن می توانی تغییرش بدهی (إِنَّ اللَّهَ لَا يغَيرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يغَيرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ) چرا پوچ بودن شما ترجمه می کنید؟ پوچ نیست تغییر مقدمات است. قبلاً مفصل توضیح دادم بنا بود برنامه طوری انجام بشود ما دیر کردیم و اتوبوس دیر راه افتاده برنامه را عوض کنند چون برنامه تغییر کرد آن آدم دروغ گفت برنامه این بود؟ نه درست گفت پوچ نبود.
روایت علی ابن یقطین را مفصل قبلاً گفتم پدرش گفت من از ائمه برای بنی امیه روایت شنیدم محقق شد سقوط کرد. اما به شما برای بنی العباس گفتند که سقوط می کند و سقوط نکرد چرا سقوط نکرد؟ گفت جفتش از یک جا آمد «إنَّ الذي قیل لنا و قیلَ» جفتش از یک جا بود ولی فرقش این بود آنی که به شما گفته شد تمام مقدماتش مهیا شده بود آنی که به ما گفته شد برنامه ریزی هایی بود که بعضی مقدماتش مهیا نشد ائمه می دانستند که ماها آن ها را مهیا نخواهیم کرد. اگر از اول به ما می گفتند مقدماتش مهیا نمی شود ما زحمت می کشیدیم و تلاش می کردیم، برای چه زحمت بکشیم؟
برویم سراغ بخشی از روایات سفیانی که مربوط به بداء است بزرگواران ما بداء را به معنی پوچ بودن نمی گوییم.
یک مطلب دیگر عرض کنم ذیل یکی از روایت ها به آن خواهیم رسید این روایت را قبلاً خواندیم که نفهمیدن بداء در سفیانی موجب گمراهی واقفه شد سند روایت صد در صد صحیح بود. در کتاب قرب الإسناد حمیری، صفحه 352، حدیث 1260 احمد ابن محمد ابن عیسی صد در صد ثقه بود احمد ابن محمد ابن ابی نثر بزنطی صد در صد ثقه به امام رضا (علیه السلام) نامه ای نوشت یک عده واقفه شدند شبهاتی دارند حضرت فرمودند علت گمراهی ابن ابی حمزه این بود که روایت ها را درست نفهمید و بویژه در مورد سفیانی
«لَمْ يَدْرِ لَعَلَّ مَا خُبِّرَ عَنْهُ مِثْلَ السُّفْيَانِيِّ وَ غَيْرِهِ أَنَّهُ كَائِنٌ لَا يَكُونَ مِنْهُ شَيْء»
خبر نداشت این که پدران من گفتند سفیانی است شاید هیچ کدامش نباشد اما تو نفهمیدی چرا؟ چون خود امام باقر فرمود:
«مَنْ زَعَمَ أَنَّهُ قَدْ فَرَغَ مِنَ الْأَمْرِ فَقَدْ كَذَبَ»
خدا هنوز دارد مقدرات را تعیین می کند.
«لِأَنَّ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ الْمَشِيئَةَ فِي خَلْقِهِ»
دقیقاً تفسیر آن روایت های است که می گوید:
«مَا الْمَحْتُومُ قَالَ الَّذِي لِلَّهِ فِيهِ الْمَشِيئَة»
روایت هم صحیح السند است نیایند روایات های ضعیف السند و ترجمه محتوم را برای ما بیاورند این صحیح السند ترجمه محتوم است «لِلَّهِ فِيهِ الْمَشِيئَة» یعنی خدا ممکن است در آن بداء ایجاد کند.
«يُحْدِثُ مَا يَشَاءُ وَ يَفْعَلُ مَا يُرِيدُ.»
قرب الإسناد (ط - الحديثة)؛ حميرى، عبد الله بن جعفر، محقق / مصحح: مؤسسة آل البيت عليهم السلام، ناشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام ص352
بعد یک مثالی هم زدند گفتند ذکر ولی ممکن است در ذریه اش باشد.
اما روایت دیگری است که جلسه قبل هم این روایت را خواندیم در قرب الإسناد، صفحه 372 روایت خیلی عجیبی است چقدر نزدیک است؟ می گوید به امام باقر عرض کردم
«أَوَّلُ عَلَامَاتِ الْفَرَجِ سَنَةَ خَمْسٍ وَ تِسْعِينَ وَ مِائَةٍ وَ فِي سَنَةِ سِتٍّ وَ تِسْعِينَ وَ مِائَةٍ تَخْلَعُ الْعَرَبُ أَعِنَّتَهَا، وَ فِي سَنَةِ سَبْعٍ وَ تِسْعِينَ وَ مِائَةٍ يَكُونُ الْفَنَاءُ، وَ فِي سَنَةِ ثَمَانٍ وَ تِسْعِينَ وَ مِائَةٍ يَكُونُ الْجَلَاءُ. فَقَالَ: أَ مَا تَرَى بَنِي هَاشِمٍ قَدِ انْقَلَعُوا بِأَهْلِيهِمْ وَ أَوْلَادِهِمْ؟ فَقُلْتُ: فَهُمُ الْجَلَاءُ؟ قَالَ: وَ غَيْرُهُمْ، وَ فِي سَنَةِ تِسْعٍ وَ تِسْعِينَ وَ مِائَةٍ يَكْشِفُ اللَّهُ الْبَلَاءَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ، وَ فِي سَنَةِ مِائَتَيْنِ يَفْعَلُ اللَّهُ مَا يَشَاء»
قرب الإسناد (ط - الحديثة)؛ حميرى، عبد الله بن جعفر، محقق / مصحح: مؤسسة آل البيت عليهم السلام، ناشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام ص371
«سَنَةَ خَمْسٍ وَ تِسْعِينَ وَ مِائَةٍ» صد و نود و پنج، «وَ فِي سَنَةِ سِتٍّ وَ تِسْعِينَ وَ مِائَةٍ» صد و نود و شش «تَخْلَعُ الْعَرَبُ أَعِنَّتَهَا»، «وَ فِي سَنَةِ سَبْعٍ وَ تِسْعِينَ وَ مِائَةٍ» صد و نود و هفت «يَكُونُ الْفَنَاءُ».«فِي سَنَةِ ثَمَانٍ وَ تِسْعِينَ وَ مِائَةٍ» صد و نود و هشت «يَكُونُ الْجَلَاءُ.» حضرت گفتند جلاء همین امثال بود دیدی از مدینه مجبور شدیم به سمت خراسان برویم صد و نود و نُه «يَكْشِفُ اللَّهُ الْبَلَاءَ» بلا بر طرف می شود و سال دویست قضیه تمام شده است. در آن بداء رخ داد دویست نشد سند صحیح از امام رضا (علیه السلام) این روایت خیلی عجیب است این روایت را من برای بزرگواران از قرب الإسناد، صفحه 376، حدیث 1330
«أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ قَالَ: سَمِعْتُ الرِّضَا عَلَيْهِ السَّلَامُ يَقُولُ»
قبلی نامه بود این جا می گوید خودم شنیدم
«يَزْعُمُ ابْنُ أَبِي حَمْزَةَ»
علی ابن ابی حمزه بطائنی فکر کرد
«أَنَّ جَعْفَراً زَعَمَ أَنَّ أَبِي الْقَائِمُ»
امام صادق فکر کرد پدر من قائم است؟
«وَ مَا عِلْمُ جَعْفَرٍ بِمَا يَحْدُثُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ»
امام صادق (علیه السلام) چگونه می خواهد بداء دارها را بگوید؟ هنوز بداء نشد وقتی پدرم به فرض بگوید امام کاظم بنا است قیام کند ممکن نیست بداء بشود؟ چرا
«فَوَ اللَّهِ لَقَدْ قَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى يَحْكِي عَنْ رَسُولِهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ: ما أَدْرِي ما يُفْعَلُ بِي وَ لا بِكُمْ إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا ما يُوحى إِلَي»
من تابع وحی هستم ممکن است تغییر کند. پدرم امام صادق (علیه السلام) فرمود امام کاظم قیام می کند بداء رخ داد «وَ مَا عِلْمُ جَعْفَرٍ» جعفر یعنی امام صادق (علیه السلام)، علم امام صادق نسبت «بِمَا يَحْدُثُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ» نیست علم فعلی است نه علمی که می توانست بداند. علم فعلی بعد از تحقق رخ می دهد.
«وَ كَانَ أَبُو جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلَامُ يَقُولُ: أَرْبَعَةُ أَحْدَاثٍ تَكُونُ قَبْلَ قِيَامِ الْقَائِمِ تَدُلُّ عَلَى خُرُوجِهِ»
مگر امام باقر نمی گفت چهار تا اتفاق قبل از قیام قائم است پشت سر هم خواهد بود
«مِنْهَا أَحْدَاثٌ قَدْ مَضَى مِنْهَا ثَلَاثَةٌ وَ بَقِيَ وَاحِدٌ قُلْنَا: جُعِلْنَا فِدَاكَ، وَ مَا مَضَى مِنْهَا؟»
سه تایش رفت یک موردش ماند. سه مورد که رفت چه است؟
«قَالَ: رَجَبٌ خُلِعَ فِيهَا صَاحِبُ خُرَاسَانَ، وَ رَجَبٌ وَثَبَ فِيهِ عَلَى ابْنِ زُبَيْدَةَ، وَ رَجَبٌ خَرَجَ فِيهِ مُحَمَّدُ بْنُ إِبْرَاهِيمَ بِالْكُوفَةِ. قُلْنَا: فَالرَّجَبُ الرَّابِعُ مُتَّصِلٌ بِهِ؟ قَالَ: هَكَذَا قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ»
چهارمی بنا بود متصل به این ها باشد چه زمانی؟ زمان مأمون، زمان سقوط امین یک سال بعد از سقوط امین بنا بود قیام انجام بشود گفت انجام شد تمام شد آخر همین روایت:
«قُلْتُ لَهُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ، إِنَّهُ بَلَغَنِي أَنَّكَ قُلْتَ: لَا بَقَاءَ لِمُلْكِهِمْ بَعْدَ الْخَامِسَةِ»
شما گفتید بعد از پنجمین خلیفه، بنی العباس نابود می شوند
«قَالَ: لَيْسَ هَكَذَا قُلْتُ»
نه من این را نگفتم
«وَ لَكِنْ لَا بَقَاءَ لِمُلْكِهِمْ بَعْدَ السَّابِعَةِ، وَ لَيْسَ نَحْنُ فِي السَّابِعَةِ»
قرب الإسناد (ط - الحديثة)؛ حميرى، عبد الله بن جعفر، محقق / مصحح: مؤسسة آل البيت عليهم السلام، ناشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام ص376
گفتم بعد از هفتمی دیگر بنی العباس نخواهد بود ولی الان هنوز هفتمی نیامده چرا؟ حساب و کتاب 1. صفوان، 2. منصور، 3. مهدی، 4. هادی، 5. هارون، 6. امین و مأمون هم زمان بودند لذا یکی شان را حذف می کنیم ششمی مأمون می شود چون مأمون نباید هفتمی بشود چون امام رضا در زمان مأمون بودند. حضرت می فرمایند مأمون هفتمی نیست ششمی است. ما در ششمی هستیم لذا امین را حذف می کنیم چون هم زمان بود مأمون شش، معتصم هفتم می شود. باید انجام می شد سندش هم صحیح است اما بداء رخ داده
«وَ مَا عِلْمُ جَعْفَرٍ بِمَا يَحْدُثُ مِنْ أَمْرِ اللَّه»
قرب الإسناد (ط - الحديثة)؛ حميرى، عبد الله بن جعفر، محقق / مصحح: مؤسسة آل البيت عليهم السلام، ناشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام ص391
پدرم، جد امام صادق فرمود اما بداء بردار را نمی آید بگوید اصلاً بنا نیست بدائها را بگویند به قول آقایان پناهیان لابد پوچ بوده نه پوچ نبود درست است اصلاً یکی از فتنه های برای واقفه همین بود روایت هایی که گفتند نشد پس باید انجام بشود بنا بود امام کاظم قیام کند سفیانی هم بیاید امام کاظم قیام نکرد لابد غایب شده است چون روایت های غیبت را هم شنیده بودند.
مجری:
نتوانستند در خیلی موارد تطبیق بدهند.
استاد ابوالقاسمی:
بله، روایت دیگری در کافی، جلد 8، صفحه 210 علی ابراهیم (جلسه قبل خواندم) از پدرش از ابن محبوب از علی ابن ابی حمزه از ابو بصیر؛ علی ابن ابی حمزه موثقه است گفتیم خیلی از روایت های ملاحم و فِتَن از غیر اثنی عشری ها نقل کردند یک موردش همین است. می گوید منصور دوانیقی خدمت حضرت آمد حضرت گفتند
«يَا سُلَيْمَانَ بْنَ خَالِدٍ لَا يَزَالُ الْقَوْمُ فِي فُسْحَةٍ مِنْ مُلْكِهِمْ مَا لَمْ يُصِيبُوا مِنَّا دَماً حَرَاماً»
ای سلیمان ابن خالد، بنی العباس فعلاً هستند مشکلی ندارند تا چه زمانی؟
«وَ أَوْمَأَ بِيَدِهِ إِلَى صَدْرِهِ»
تا وقتی خون من را بریزند
«فَإِذَا أَصَابُوا ذَلِكَ الدَّمَ فَبَطْنُ الْأَرْض خَيْرٌ لَهُمْ مِنْ ظَهْرِهَا»
الكافي (ط - الإسلامية)؛ نویسنده: كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، محقق/ مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الكتب الاسلامیة، ج8، ص211، ح256
آن زمان برای شان فتنه خواهد شد. چه شد؟ امام کاظم را کشتند یک جنگ سنگینی بین امین و مأمون رخ داد (خونریزی شدید)
«إختلاف بنی العباس فیما بینهم» مگر در روایت نیامده است حضرت دارند می فرمایند «اختلافُ بنی العباس» چه زمانی رخ می دهد؟ بعد از کشتن منِ امام کاظم بنا بود اختلاف ملک بنی العباس بشود شد بعد از شهادت امام کاظم، سال بعدش بنا بود قیام رخ بدهد امام رضا بنا بود قیام کند و بنا بود بعد هفتمی شان حکومتی نباشد تمام شده باشد.
روایت ضعیف است سفیانی از محتومات است سابع ملک بنی العباس را می شود کنار زد کافی، جلد 8، صفحه 274
«وَ لَإِزَالَةُ جَبَلٍ عَنْ مَوْضِعِهِ أَيْسَرُ مِنْ زَوَالِ مُلْكٍ لَمْ يَنْقَضِ أَجَلُهُ ثُمَّ قَالَ إِنَّ فُلَانَ بْنَ فُلَانٍ حَتَّى بَلَغَ السَّابِعَ مِنْ وُلْدِ فُلَانٍ»
هفتمین نسل
«قُلْتُ فَمَا الْعَلَامَةُ فِيمَا بَيْنَنَا وَ بَيْنَكَ جُعِلْتُ فِدَاكَ قَالَ لَا تَبْرَحِ الْأَرْضَ يَا فَضْلُ حَتَّى يَخْرُجَ السُّفْيَانِيُّ فَإِذَا خَرَجَ السُّفْيَانِيُّ فَأَجِيبُوا إِلَيْنَا يَقُولُهَا ثَلَاثاً وَ هُوَ مِنَ الْمَحْتُومِ.»
علامت مان چه باشد؟ فرمودند صبر کن تا سفیانی بیاید سفیانی که آمد سمت ما بیایید راجع به این بعداً صحبت خواهیم کرد.
مجری:
بداء از اختصاصات شیعه است و الحمد لله از هدایای ائمه به ما خدا را شکر ما پیرو آن ها هستیم.
(میان برنامه)
مجری:
بیننده آقای احمدی از کرمانشاه پشت خط هستند سلام علیکم در خدمت شما هستیم بفرمایید.
بیننده: (آقای احمدی از کرمانشاه)
سلام عرض می کنم جناب آقای ابوالقاسمی شما فرمودید تحریر الشام هیچ کاری نمی تواند در سوریه انجام بدهد. تحریر الشام فقط یک کلانشینکف دارد هیچ سلاحی ندارد.
استاد ابوالقاسمی:
بزرگوار! با پهپادهای انتحاری شان که تانک های ارتش سوریه را زدند کلانشینکف است؟
آقای احمدی:
ارتش سوریه کجا بود اسرائیل همه شان را منهدم کرد.
استاد ابوالقاسمی:
یک سوال ساده پهپادهای انتحاری که با آن تانک های ارتش سوریه را زدند آن ها کلاشینکف ساده است یا جدیدترین سلاح های دنیا است؟
آقای احمدی:
تحریر الشام ادعا کردند، موقعی که دمشق آمدند حتی یک تیر هم شلیک نکردند.
استاد ابوالقاسمی:
همین را می گویم شلیک نکردند در حلب چند تا را زدند سلاح ها را نگه داشتند الحمد لله تازه از کارتن در آمده
آقای احمدی:
دو تا سوال دارم می خواهم از تلویزیون جوابش را بشنوم
استاد ابوالقاسمی:
دوست عزیز! صبر کن مگر ترکیه به این ها سلاح نداده؟ ترکیه مگر هواپیما ندارد؟
آقای احمدی:
ترکیه مگر به این ها هواپیما داده؟
استاد ابوالقاسمی:
سوال من این است چرا به این ها نمی دهد؟ مگر ترکیه رفیق اسرائیل است؟
مجری:
سوال ما این است ترکیه که این ها را حمایت می کند چرا امکانات در اختیار این ها قرار نمی دهد که به اسرائیل حمله کنند؟
استاد ابوالقاسمی:
یک سوال دیگر چرا ترکیه گذاشت اسرائیلی ها بیایند سلاح های سوریه را بمباران کنند؟
آقای احمدی:
ترکیه قبلاً اصلاً هیچ مداخله ای در سوریه نداشت.
استاد ابوالقاسمی:
آقای احمدی عزیز! پایگاه های ترکیه در شمال سوریه بود مسلحین را می خواستند بزنند ترک ها از مسلحین دفاع می کردند.
آقای احمدی:
تا قبل از هفت اکتبر اسرائیل همه مناطقی که ایران در آن جا حضور داشت بمباران کرد تا قبل از هفت اکتبر شما با این همه موشک و خدم و حشم، اسرائیل را نتوانستید بکشید هفتصد موشک انداختید پنج تا اسرائیلی را نتوانستید نابود کنید الان انتظار دارید تحریر الشام با کلاشینکف در برابر اسرائیل بیاستد؟ این حرف ها خیلی تناقض دارد!
استاد ابوالقاسمی:
اولاً ما یک جنگ سی و سه روزه داشتیم و قبل ترش بیرون کردن اسرائیل از جنوب لبنان داشتیم در جنگ سی و سه روزه یک نفر اسرائیلی نکشتیم؟
آقای احمدی:
قبل از هفت اکتبر یک اسرائیلی کشتید؟
استاد ابوالقاسمی:
یک سوال الان ما برای فلسطین شهید دادیم یا ندادیم؟ ما سید حسن نصر الله را دادیم یا ندادیم؟ شما هفت اکتبر را می گویید وعده صادق 2 با اسرائیل چه کار کردیم؟
آقای احمدی:
چند تا اسرائیلی را کشتید؟
استاد ابوالقاسمی:
خودشان در شبکه هایشان گفتند بیش از دویست و خرده ای کشته دادند
آقای احمدی:
شما با این همه موشک و ابر قدرت منطقه بودید الان می گویند پانصد یا هزار اسرائیلی کشتید شما انتظار دارید تحریر الشام با کلاشینکف در برابر اسرائیل بیاستد؟
استاد ابوالقاسمی:
مگر حزب الله در جنوب لبنان چطور جلوی اسرائیل ایستاد؟ حزب الله لبنان هواپیما داشت؟
آقای احمدی:
آخرش چه شد، نتیجه چه شد؟
استاد ابوالقاسمی:
نتیجه این شد که اسرائیل پنج کیلومتر هم نتوانست وارد بشود نه این که بیاید جبل الشیخ را بگیرد. جبل الشیخ یک کوه مرتفع است آن جا سنگ پرت می کردند اسرائیلی ها فرار می کردند بالای کوه چند هزار متری مسلط به کل فلسطین اشغالی با همان کلاشینکف می توانستند آن جا را حفظ کنند.
آقای احمدی:
اسرائیل در خاک سوریه آمد قدم به قدم دارد تصرف می کند شما هیچ کاری نمی کنید.
استاد ابوالقاسمی:
همین را داریم می گوییم این ها چرا مقاومت نمی کنند؟ مگر حزب الله آن جا با چیز دیگر می جنگید؟
آقای احمدی:
این ها را کلاشنیکف چطور مقاومت کنند؟
استاد ابوالقاسمی:
خیلی ساده همان طور که دمشق را گرفتند نمی توانند مقاومت کنند؟
آقای احمدی:
موقعی که دمشق را گرفتند یک تیر هم خاموش نبود اسد دمش را روی کولش گذاشت و فرار کرد.
استاد ابوالقاسمی:
همان اول گفتم یک جستجوی ساده راجع به پهپادهای انتحاری تحریر الشام داشته باش.
آقای احمدی:
تحریر الشام یک دانه پهپاده شلیک کردند؟
استاد ابوالقاسمی:
فیلم هایش را پخش کردند.
مجری:
فکر می کنم اطلاعات شما کم است یک تعصبی در کنار این مباحث دارید به خرج می دهید. اگر یک بررسی در این قضیه بشود خیلی خوب است.
استاد ابوالقاسمی:
همین الان در گوگل جستجو زدم "گارگاه آموزش ساخت و خلبانی پهپاد تحریر الشام" "بمباران ارتش سوریه توسط پهپادهای تحریر الشام"، "رونمایی از پهپادهای انتحاری گروه تروریستی تحریر الشام" این بهانه را نیاورید به قول آقای قرائتی کلیپش پخش شد طنز است. می گفت اگر بخواهی می توانی یک جک هم تعریف می کنند نمی خواهند تعارف نداریم.
آقای احمدی:
تحریر الشام با کلاشینکف هیچ کاری نمی تواند بکند
استاد ابوالقاسمی:
کلاشینکف نبود سلاح ها فراوان بود تجهیزات بسیار پیشرفته، تجهیزات انفرادی شان دقیقاً مثل ارتش آمریکا این ها نه الان از چند سال قبل هر سری نیروهای حکومت سوریه می خواستند به آن ها حمله کنند ترکیه بمباران می کرد. دوست عزیز من، نزدیک ترین رفیق من آقای شهید سید علی زنجانی آن جا به دست ترکیه ایها شهید شد.
آقای احمدی:
در همین جنگ
استاد ابوالقاسمی:
بله در درگیری های قبلی در منطقه شمال حلب ترکیه های به کمک تحریر الشام حمله کردند، دوست عزیز مقداری اطلاعات تان را زیاد کنید. بیننده ها می بینند یک منطقه ای بود یکی از فرماندهان می گفت این جا شما مشرف هستید سنگ پرت کنید نمی توانند بیایند. جبل الشیخ با آن ارتفاعش و با آن تسلطش بر مناطق مختلف با کلانشیکف آن جا نمی توانند مقابله کنند؟ اصلاً نمی توانند مثل مسلمان های که شهید شدند جان شان را فدا کردند یک گلوله کلاشینکف به سمت اسرائیلی ها انداختند؟ از اهالی غزه کمتر هستند؟ آقای احمدی جواب بده اهالی غزه چه دارند هواپیما دارند؟
آقای احمدی:
هیچ چیز ندارند
استاد ابوالقاسمی:
چطوری مقاومت کردند؟
آقای احمدی:
مقاومت شان کجا بود همه شما نابود شدند غزه شخم خورد.
استاد ابوالقاسمی:
یک سوال اگر همین طوری ول می کردند اسرائیل می آمد می گرفت بهتر بود اقلاً مردانه دارند می جنگند آن جا شهید می شوند؟ اگر جبل الشیخ را اسرائیل را با سختی و حداقل دو کشته از تحریر الشام می گرفت بهتر بود یا الان که ول کردند اسرائیل آمد همه را بمباران کرد و رفت کدامش مردانه تر بود خود شما بگو؟ شما کرد کرمانشاه هستید کردها خیلی مرد هستند خودت الان بودی کدام را قبول می کردی؟
آقای احمدی:
بزرگوار ببینید غزه هیچ چیز نداشت.
استاد ابوالقاسمی:
نداشت و مقاومت کرد اسرائیل نتوانست بگیرد.
آقای احمدی:
یک اشتباه غلطی بود غزه شخم خورد این را می خواهید چه کار کنید؟ یک کاری کردند که نتیجه اش هیچ بشود.
استاد ابوالقاسمی:
نتیجه اش شکسته شدن عزت اسرائیل بود رسوا شدنش در کل دنیا بود
آقای احمدی:
اسرائیل قدم به قدم دارد جلوتر می آید کجا شکست خورد؟
استاد ابوالقاسمی:
قدم به قدم دارد می آید به گاز نمی آید فرقش در این است و برای هر قدمش کشته می دهد؛ اما در جنوب سوریه چه شد، مسلمان باید رها کند اسرائیل بیاید بلاد اسلامی را بگیرد؟
آقای احمدی:
صحبت من همین است چرا شما می گذارید اسرائیل داخل سوریه بیاید؟
استاد ابو القاسمی:
ما چرا می گذاریم، مگر دست ما است؟ ما را از آن جا بیرون کردند تا ما بودیم نیامدند و جرئت نمی کردند بیایند.
مجری:
خیلی متشکرم اقای احمدی عزیز از تماسی که گرفتید. تشکر می کنیم از شما و مثل شماها که حرف دل تان را می آیید این جا می زنید مشکل تان را می خواهید این جا حل کنید و واقعا از شما تقدیر می کنیم. ان شاءالله بیشتر تحقیق کنید مسئله برای تان روشن خواهد شد. استاد در خدمت شما هستیم.
استاد ابو القاسمی:
داشتیم روایت ها را مطرح می کردیم، روایت های که در مورد بداء است گفتیم هفتمین نفر روایت دیگر در کتاب الغیبة نعمانی صفحه 258 حدیث شماره 16 است روایت موثقه است البته هم علی ابن حسن ابن ابی حمزه بطائنی در آن است هم حسین ابن مختار از واقفه در آن است. می گوید امام صادق فرمود:
«أَمْسِكْ بِيَدِكَ»
یکی یکی بشمار
«هَلَاكَ الْفُلَانِيِّ اسْمُ رَجُلٍ مِنْ بَنِي الْعَبَّاسِ»
فلانی از بنی العباس هلاک می شود. مورد هلاکت چه کسی بوده؟ امین بوده است.
«وَ خُرُوجُ السُّفْيَانِيِّ وَ قَتْلُ النَّفْسِ وَ جَيْشُ الْخَسْفِ وَ الصَّوْتُ قُلْتُ وَ مَا الصَّوْتُ أَ هُوَ الْمُنَادِي فَقَالَ نَعَمْ وَ بِهِ يُعْرَفُ صَاحِبُ هَذَا الْأَمْرِ ثُمَّ قَالَ الْفَرَجُ كُلُّهُ هَلَاكُ الْفُلَانِيِّ مِنْ بَنِي الْعَبَّاسِ.»
الغيبة( للنعماني)؛ نويسنده: ابن أبي زينب، محمد بن ابراهيم، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، ناشر: نشر صدوق، ص258، ح16
فلانی که بمیرد تمام است.
روایت بعدی باز در غیبت نعمانی است این روایت سندش ضعیف است.
«قُلْتُ لَهُ مَا مِنْ عَلَامَةٍ بَيْنَ يَدَيْ هَذَا الْأَمْرِ فَقَالَ بَلَى قُلْتُ وَ مَا هِيَ»
علامت هایش چه است؟
«قَالَ هَلَاكُ الْعَبَّاسِيِّ وَ خُرُوجُ السُّفْيَانِيِّ وَ قَتْلُ النَّفْسِ الزَّكِيَّةِ وَ الْخَسْفُ بِالْبَيْدَاءِ وَ الصَّوْتُ مِنَ السَّمَاءِ فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ أَخَافُ أَنْ يَطُولَ هَذَا الْأَمْرُ»
می ترسم این ها با فاصله باشد.
«فَقَالَ لَا إِنَّمَا هُوَ كَنِظَامِ الْخَرَزِ يَتْبَعُ بَعْضُهُ بَعْضاً»
الغيبة( للنعماني)؛ نويسنده: ابن أبي زينب، محمد بن ابراهيم، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، ناشر: نشر صدوق، ص262، ح21
این ها مثل دانه های تسبیح هستند و پشت سرهم می آیند.
روایت بعدی باز غیبت نعمانی:
«لَا بُدَّ أَنْ يَمْلِكَ بَنُو الْعَبَّاسِ»
این را امام باقر فرمود قبل از این که این ها بیایند باید این ها مالک بشوند.
«فَإِذَا مَلَكُوا وَ اخْتَلَفُوا وَ تَشَتَّتَ أَمْرُهُمْ»
تشتت امر را می گفت کجاست؟ می گفت با زمان کشتن امام کاظم (علیه السلام) است. که امین و مأمون باهم درگیر شدند.
«خَرَجَ عَلَيْهِمُ الْخُرَاسَانِيُّ وَ السُّفْيَانِيُّ هَذَا مِنَ الْمَشْرِقِ وَ هَذَا مِنَ الْمَغْرِبِ يَسْتَبِقَانِ إِلَى الْكُوفَةِ كَفَرَسَيْ رِهَانٍ هَذَا مِنْ هَاهُنَا وَ هَذَا مِنْ هَاهُنَا حَتَّى يَكُونَ هَلَاكُهُمْ عَلَى أَيْدِيهِمَا أَمَا إِنَّهُمَا لَا يُبْقُونَ مِنْهُمْ أَحَداً أَبَداً»
الغيبة( للنعماني)؛ نويسنده: ابن أبي زينب، محمد بن ابراهيم، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، ناشر: نشر صدوق، ص259، ح18
روایت بعدی باز از غیبت نعمانی می فرماید:
«إِذَا اخْتَلَفَ وُلْدُ الْعَبَّاسِ وَ وَهَى سُلْطَانُهُمْ وَ طَمِعَ فِيهِمْ مَنْ لَمْ يَكُنْ يَطْمَعُ وَ خَلَعَتِ الْعَرَبُ أَعِنَّتَهَا وَ رَفَعَ كُلُّ ذِي صِيصِيَةٍ صِيصِيَتَهُ وَ ظَهَرَ السُّفْيَانِيُّ»
الغيبة( للنعماني)؛ نويسنده: ابن أبي زينب، محمد بن ابراهيم، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، ناشر: نشر صدوق، ص270، ح42
زمان خلاف ولد عباس مقدمه آمدن سفیانی است.
حدیث بعدی:
«لَا تَرَوْنَ مَا تُحِبُّونَ حَتَّى يَخْتَلِفَ بَنُو فُلَانٍ فِيمَا بَيْنَهُمْ فَإِذَا اخْتَلَفُوا طَمِعَ النَّاسُ وَ تَفَرَّقَتِ الْكَلِمَةُ وَ خَرَجَ السُّفْيَانِيُّ»
الكافي (ط - الإسلامية)؛ نویسنده: كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، محقق / مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الكتب الإسلامية ج8، ص209، ح254
اختلاف بنی العباس مقدمه آمدن سفیانی است. روایت بعدی در غیبت نعمانی صفحه 314 است می فرماید بنی العباس به دست سفیانی از بین می روند. باز در غیبت صفحه 315 باز می گوید بنی العباس به دست سفیانی از بین می روند. شماره یازده و شماره دوازده. روایت صحیح السند یا موثقه در کافی و در رجال کشی آمده است می گوید زمان امام صادق (علیه السلام) تازه سیاه پوش ها قدرت پیدا کردند. سیاه پوشان منظورش ابو مسلم خراسانی است.
می گوید:
«قَبْلَ أَنْ يَظْهَرَ وُلْدُ الْعَبَّاسِ»
سیاه پوش ها آمده بودند اما هنوز حکومت بنی العباس مستقر نشده بود.
«بِأَنَّا قَدْ قَدَّرْنَا أَنْ يَئُولَ هَذَا الْأَمْرُ إِلَيْكَ فَمَا تَرَى»
گفتیم آقا شما باید خلیفه بشوید الان این ها می آیند اهل بیت را خیلفه قرار می دهند شما حاکم می شوید چون شعارشان اهل بیت بود.
«قَالَ أُفٍّ أُفٍّ مَا أَنَا لِهَؤُلَاءِ بِإِمَامٍ»
من امام این ها نیستم، من حاکم نمی شوم
«أَ مَا يَعْلَمُونَ أَنَّهُ إِنَّمَا يَقْتُلُ السُّفْيَانِيَّ»
الكافي (ط - الإسلامية)؛ نویسنده: كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، محقق / مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الكتب الإسلامية ج8، ص231، ح509
سفیانی این ها را می کشد، سفیانی بنی العباس را از بین می برد. سند روایت هم معتبر است.
روایت باز در غیبت نعمانی صفحه 278 و همچنین در کافی جلد 8 صفحه 274. همچنین روایت های دیگری است که نوع دیگری از بدا است. پس تا حالا یک دسته روایاتی داشتیم که می گفت سفیانی باید بیاید بنی العباس را از بین ببرد این بعد از اختلاف بنی العباس است اختلاف بنی العباس دقیقا روایت می گوید بعد از شهادت امام کاظم (سلام الله علیه) کشته شدن امین به دست مأمون بود. این یک طیف روایت است که کلا در آن بدا شده است. باقی روایت ها ان شاء الله برای جلسه آینده باشد.
مجری:
خیلی مشخص است اصل حضور امام و امام هم این ها را بیان می کند. جناب اقای دکتر ابو القاسمی از حضور تان در این برنامه متشکریم و همچنین از شما عزیزان بیننده متشکریم که ما را تا پایان برنامه همراهی کردید امیدوارم این برنامه برای شما مورد استفاده قرار گرفته باشد. تا دیدار دیگر همه شما را به خدای منان می سپاریم و التماس دعا داریم اللهم عجل لولیک الفرج، خدا نگهدار!