2025 April 24 - پنج شنبه 04 ارديبهشت 1404
غزوات و سرایای پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله وسلّم
کد مطلب: ١٦٠٥٣ تاریخ انتشار: ٣٠ آبان ١٤٠٣ - ١٧:٢٤ تعداد بازدید: 1563
سخنراني ها » شبکه جهانی حضرت ولی عصر عج
غزوات و سرایای پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله وسلّم

برنامه آینه تاریخ 27-07-1403

 
 
 

 

لينک دانلود
 
 
 
 

آآبِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

عنوان برنامه: آینه تاریخ

تاريخ: 27/ 07/ 1403

استاد: حجت الاسلام والمسلمین جباری

مجری: آقای قضبانی

قسمت:137

بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

مجری:

عزیزان بیننده سلام وقت شما بخیر شامگاه جمعه شما بخیر باشد در هر کجا که بیننده شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) هستید برای شما سعادت افزون را از خداوند متعال خواستاریم تاریخ همیشه برای ما درس‌هایی دارد عبرت آموز که می شود از آن مباحثی را استخراج کرد و سیره زندگی خودمان قرار بدهیم و از آن الگوبرداری کنیم و در جاهایی که نمی‌دانیم واقعاً چه عکس العملی نشان بدهیم می‌توانیم از تاریخ و تجربه دیگران این را برداشت کنیم و عملکردمان را طبق آن طوری انجام بدهیم که به نتیجه مورد نظر ما برسد اینجا برنامه آینه تاریخ است و از تاریخ گفتگو می کنیم با کارشناس محترممان جناب آقای دکتر جباری در این برنامه می‌خواهیم با سیره پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) و تاریخ پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) بیشتر آشنا شویم در خدمت استاد هستیم استاد عزیز سلام وقت شما بخیر خیلی خوش آمدید.

استاد: جباری

 علیکم السلام و رحمة الله بسم الله الرحمن الرحیم عرض سلام و ادب حضور حضرتعالی جناب آقای قضبانی و همه بینندگان گرامی برنامه در هر جای این کره خاکی که شرف حضور دارید از خداوند متعال بهترین‌ها را طلب می کنم توفیقات روزافزون را در مسیر طاعات و عبودیت و بندگی را طلب می کنم برای همه شما عزیزان ان شاء الله که بتوانیم گام به گام نزدیک شویم به آنچه که مرضی خداوند متعال است و ان شاء الله مشمول عنایات و توجهات خاص مولا و سرور ولی نعمتمان امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) باشیم در همه آنات و لحظات و در این ایام دشواری که دارد بر بشریت می‌گذرد و بر مستضعفان می‌گذرد بر مظلومان می‌گذرد و به هر حال اخبار ناراحت کننده‌ای به ما می‌رسد از غزه از لبنان از نقاط دیگر که مظلومان عالم تحت ستم هستند به هر حال باید هر کسی به وظیفه خودش عمل کند در این دوره‌ای که ان شاء الله نزدیک هستیم به آن عصر فرج کلی انسان ها از خداوند بخواهیم که موفقمان بدارد در این دوره به انجام تکالیف قبل شناخت تکلیف شناخت وظیفه و ان شاء الله موفق شدند به انجام وظیفه و یکی از مهم‌ترین آن ها اینکه پالایش کنیم درونمان را و آماده باشیم برای اینکه مقبول درگاه مولا و سرورمان امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) قرار بگیریم به هر حال عصر آمادگی است آماده سازی هر شخصی برای درک آن زمان است ان شاء الله نسبت به این مظلومان غزه و لبنان هم اگر در امکانمان است هر کسی به هر حال به هر نحوی که می‌تواند کمک مالی حتماً باید انجام شود و آواره‌هایی که به هر حال در لبنان به خصوص آواره شدند نیاز به اقلام مختلفی دارند بعضی حتی لباس هم همراه خودشان به قدر کافی نبردند زن‌های نیاز به چادر دارند و مهم‌تر از این ها دعا است که باید ما دائماً دعاگو باشیم که خداوند متعال نصرت را نصیب به این‌ ها کند و خذل و خسران و عرض کنم که انتقام را متوجه این صهیونیست های شل‌تر از شیطان باید بگوییم حالا آخرین نکته که عرض می کنم جمله خیلی جالبی از جناب امام موسی صدر معروف نقل شد که اگر شیطان در یک جانب بایستد صهیونیست‌ها در یک جانب جانب شیطان می ‌ایستیم این ها انقدر شر هستند که حالا از باب تاکید و عین شیطان هستند که به هر حال حتی شر تر از شیطان باشند شر مطلق هستند ان شاء الله که خداوند متعال به فرج امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) شر این ها را به خودشان برگردان و ریشه کن شوند ان شاء الله.

مجری:

 به زودی فرج امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) هم همراه باشد و زودتر تعجیل فرجه صورت بگیرد منجی حقیقی عالم بشریت هستیم هرچه سریع‌تر این وعده و این عهدی که بالاخره از روز ازل بوده است هرچه سریع‌تر محقق شود خوب استاد اولویت خوب سوالات که به دست ما می رسد یک سوالی به ما رسید با اجازه شما گفتیم سوال چون سوال مهمی است محور بحث هم از آن شروع کنیم از ما خواستند یعنی این سوال مطرح کنیم پرسیده است که بعد از عرض سلام و تشکر از برنامه حضرتعالی گفتند که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) غزوات و سرایاش چقدر بوده است و در ده سالی که در مدینه بوده است غزوات متعددی داشته است و این ها آیا این دلیل بر جنگ طلبی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم ) و اسلام و مسلمان ها نیست لذا ما در این سوالی که این دوستمان خواستند از شما بپرسیم سوالات را جز جز می‌پرسم که واقعاً اولاً که برای ما بفرمایید که غزوه و سریه چی است تعدادش هم برایمان بفرمایید بعد ان شاء الله بقیه مباحث را گفتگو کنیم.

استاد: جباری

 خواهش می کنم بله یکی از محورهایی است که منشا شبهه افکنی‌هایی هم شده است و غرض ورزان این را مستمسک قرار دادند برای هجمه به اسلام منکوب کردن چهره پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) بحث جنگ‌ها و غزوات می دانید که دوره سیزده ساله مکه که خوب امکان این نبود پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم ) یک حرکت و تحرک نظامی داشته باشد دوره بود که اسلام در ضعف بود و نهایت همت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) حفظ همان مسلمانان اندکی بود که در فضای مکه در آن شکنجه‌ها مقاومت می‌کردند و بعدش هم به هر حال هجرت به حبشه و این ها و زمینه سازی برای هجرت به یثرب که شد مدینه، اما بعد از هجرت به مدینه در طی آن ده سال که حضرت (صلی الله علیه و آله و سلم ) در مدینه بودند تا رحلتشان حضرت (صلی الله علیه و آله و سلم ) ناچار شدند که یک غزوات و سرایایی را به توضیح که عرض می کنم انجام بدهند که باید سبب این ها چه بوده است؟ و آیا این غزوات یا این جنگ‌ها و سریه‌ها یعنی آن جنگ‌ها و اعزام‌هایی که خود رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم ) در آن ها حضور نداشتند این ها نشانه نعوذ بالله جنگ طلبی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) است؟ حالا با تعدادی که حالا عرض خواهم کر د.

راجع به تعریف غزوه و سریه دو اصطلاح معروف است و هم از جهت لغوی تعریف شدند از جهت اصطلاحی غزوه عرض شود که لغت از ریشه غزو است و در لغت به معنای قصد و طلب و عرض شود که حرکت به سمت دشمن قصد طلب حرکت به سمت دشمن به معنای لغوی معنای اصطلاحی غزوه هم در اصطلاح انسان آن دسته از تحرکات رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم ) در آنجا حضور داشتند با حضور پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) این ها انجام گرفت پس غزوه با حضور پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) است حضور واژه سریه از ریشه سرا است یعنی سیر در شب خود سیر یعنی مطلق حرکت اما سرا به معنای حرکت در شب سریه اصطلاحاً به آن دسته از عملیات نظامی اطلاق شده است که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم ) حضور نداشتند بلکه تعدادی را مامور می‌کردند و فلان منطقه بروند و فلان ماموریت را انجام بدهند حالا چرا سریه اطلاق شده است بعد اینجور حرکات خود واژه چرا به اصطلاح انتخاب شده است دو اصطلاح گفتند یک اصطلاح مشهور از یک تعریف مشهور این است که چون که این سریه ها معمولا مخفیانه انجام شده است اعزام‌ها می‌رفتند برای یک منطقه‌ای سراغ یک قبیله‌ای که قصد هجمه به مدینه داشت روزها معمولا استراحت می‌کردند شب‌ها حرکت می‌کردند برای اینکه دشمن متوجه نشود .

 لذا از این جهت چون سیر در شب بوده است سریه اطلاق شده است سریه هم بر وزن فعله است از جهت ادبی و اسم فاعل است یعنی سیر کننده در شب وزن فعله به معنای اسم فاعل سیر کننده در شب این معنای مشهوری است و تطابق با آن به اصطلاح نوع عملکرد سریه هم است مخفیانه حرکت بود که الان دشمن غافلگیر کنند یک معنای دیگر هم گفتند برای یک معنای افراد نخبه از سپاه نخبگان و پیش قراولان نخبگان است یک لشکر و سپاه را به آن ها اطلاق سریه شده است و شاید از این باب که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم ) افراد خاصی را نخبه‌ای را به هر حال فرماندهی می‌دادند و انتخاب می‌کردند معمولا دستشان باز بود برای اعزام این ها را فرمانده می‌کردند و به جای خودشان آن ها را فرمانده می‌کردند مثل سریه موته که یکی از مهمترین سریه ها است و پرجمعیت‌ترین سه هزار نیرو را پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) تحت فرماندهی جعفر بن ابیطالب همان جعفر طیار پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) به منطقه موته که در سال هشتم به شهادت جناب جعفر انجام می‌داد در اردن فعلی که قبرشان هم در آنجا الان مشخص است مورد زیارت است.

مجری:

مفهوم سریه موته فرمودید ولی خیلی ها اشتباه غزوه موته می نامند.

استاد: جباری

 حالا در واقع سریه حساب در واقع اما غزوه تنها سریه که غزوه هم اطلاق شده است دلیل دارد دلیلش دو نکته است یکی اینکه عرض کردم پرجمعیت‌ترین نیرو را پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) در این سریه اعزام کرده است سال هشتم فکر می کنم در ماه ربیع الاول سال هشتم بود اگر اشتباه نکنم جمادی پنجم جمادی هم فکر می کنم ولادت حضرت زینب (سلام الله علیها) است نهم دهمش می گویند در سال هشتم اتفاق افتاد که حالا اگر توفیق شد توضیح بفرمایید ذات ثلاثه عرض کنم در ادامه اتفاق افتاده است در همان سال هشتم درست است و آنجا دلیل اینکه به آن غزوه اطلاق می شود اینکه اولا تعدادش زیاد بود چون سریه معمولاً تعداد چند صد نفر یا چند ده نفر یا چند نفر حتی اعزام می‌شدند و سه هزار نیرو پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) همراه جناب جعفر فرستاد.

 نکته دوم هم اینکه رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم ) وقتی که جنگ آنجا آغاز شد پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم ) گزارش می‌داد در مدینه فرمود الان مثلا جنگ در حال انجام است مثل کسی که در حضور دارد و دست راست جعفر قطع شد الان دست چپ جعفر قطع شد الان جعفر شهید شد برای اصحاب بیان می‌کرد مثل کسی که حضور در آنجا دارد و دارد صحنه را می‌بیند از غیب پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) با خرق عادت خبر می‌رسد لذا از این باب که گویا پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) حضور دارد در آنجا اطلاق غزوه شد تنها سریه ای که بر آن غزوه اطلاق شده است به خاطر این دو جهتی که عرض کردم و اینکه سریه مهم نیست و تحلیل های لازم هم شده است این سه فرمانده پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) به ترتیب مشخص کرده بودند جعفر اگر جعفر شهید شد زید بن حارثه فرمانده باشد اگر او شهید شد عبدالله ابن رواحه فرمانده باشد و اگر او شهید شد مسلمان ها خودشان فرمانده انتخاب کنند که بعد پرچم از شهادت این سه نفر پرچم را خالد بن ولید برداشت را متأسفانه پا به فرار گذاشت و به هر حال کسانی فرمانده وقتی پرچمدار فرار کند دنبالش و شکست انجام وقتی که این آمدند وارد مدینه شدند.

 مردم مدینه نام انتم الفرار ای فرار کنندگان در حالی که همه آن ها مقصر نبودند و این فرمانده مقصر بود و به هر حال کسانی که تبعیت کردند و پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم ) فرمود این ها کرار هستند بعد مکرر حمله خواهند کرد بعد از این در واقع آن هایی که بی تقصیر بودند مدنظر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) بود که حالا بعدا در حوادث بعدی به هر حال فتوحات بعدی مسلمانان رفتند شام را فتح کردند پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) سریه ذات السلاسل بلافاصله تقریبا همزمان یا کمی بعد از به اصطلاح سریه موته انجام گرفته است و منطقه‌اش هم همان نزدیک شام بوده است ذات السلاسل یا ذات الرمل که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم ) به آنجا اعزام کردند چون که قبایل قضاعه و بلی بلی قضاعه این دو قبیله تحرکات به گوش پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) رسید که دارد انجام می دهند برای تعرض به مدینه و یکی از اصول نظامی رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم ) این بود که به هر حال جنگ را می ‌بردند به منطقه حضور دشمن و نه اینکه صبر کنند تعبیر امیرالمومنین (سلام الله علیه) دور از بالاخره مرزهای خودش بله تعبیر امیرالمومنین (سلام الله علیه) دارد در شود که اگر اشتباه نکنم خطبه بیست و هفت باشد.

 

الإمامُ عليٌّ عليه السلام : ألا وإنّي قد دَعَوتُكُم إلى قِتالِ هؤلاءِ القَومِ لَيلاً ونَهارا ، وسِرّا وإعْلانا ، وقُلتُ لَكُمُ : اغْزوهُم قَبلَ أنْ يَغْزوكُم ، فواللّه ِ ما غُزِيَ قَومٌ قَطُّ في عُقْرِ دارِهِم إلّا ذَلّوا . 

امام على عليه السلام : هان ! من شما را شب و روز و در آشكار و نهان به نبرد با اين قوم فرا خواندم و به شما گفتم : پيش از آن كه آنان به شما يورش آورند، شما بر آنان بتازيد؛ زيرا به خدا سوگند با هيچ مردمى در دل سرزمين شان جنگ نشد مگر آن كه به خوارى و شكست افتادند.

 نهج البلاغة : الخطبة 27  

 اگر اشتباه نکنم آنجا که ما به اصطلاح هیچ قومی در درون خانه‌شان مبتلا به جنگ نمی شوند تحمیل نمی شود مگر اینکه این ها به ذلت کشانده می‌شوند و لذا است که هم پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم ) هم امیرالمومنین (سلام الله علیه) منطقه درگیری منتقل می‌کردند به محدوده دشمن، خیبر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم ) خودشان رفتند به سمت خیبر قبل اینکه خیبریان خودشان بیایند به سمت مدینه و امثال این ها و لذا این سیاست را رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم ) داشتند خبر رسید پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) نیروها را فرستادند در این ذات السلاسل یک اختلاف عجیبی وجود دارد بین شیعه و اهل سنت متون متون اهل سنت معمولاً متون تاریخی‌شان می گویند که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) عمروعاص را به عنوان فرمانده انتخاب کرد چرا چون مادرش از قبیله بلی بود مادر نابغه زن همان زن نابغه معروف نابغه معروف در مکه از روایات عمروعاص را انتخاب کرد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) و سراط المهاجرین والانصرات یعنی برگزیدگان افراد شاخص از مهاجران و انصار تحت فرماندهی عمر ابوبکر نام جزرها بودند و رفتند در آن منطقه و با یک پیروزی برگشت اما آنچه که در روایات ما است مرحوم شیخ مفید در ارشاد نقل کرده است و مرحوم قمی علی بن ابراهیم قمی در تفسیرش نقل کرده است در روایات دیگر باز از معصومین (سلام الله علیهم) اشارات آمده است.

 فرمانده امیرالمومنین (سلام الله علیه) بود برای اینکه لاپوشانی کنند آنچه که در روایت اصلی آمده است آمدند به نام عمروعاص رقم زدند روایت شیخ مفید آن ها چیست؟ اینکه پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم ) اول ابوبکر را فرستاد همراه با نیروهایی و رفتند و شکست شکست خورده است اصلاً به جنگ نینجامد آن آن ها آمدند دشمن تهدید کرد و ابوبکر هم ترسید و برگشت همراه با این نیروها و نیروها هم ملامتش می‌کردند که چرا پایداری نکرد.

 یا خلاف فرمان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) عمل کرده است برگشت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم ) ملامت کرد ابوبکر را عمر را فرستاد همراه با ما پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم ) تعمداً حال می‌ فرستد که بعد تطابق در تاریخ شود انجام داد مثل خیبر هم که همینطور شد دیگر در آن قلعه غموس ابوبکر رفت شکست خورده برگشت عمر رفت شکست خورده برگشت بعد امیرالمومنین (سلام الله علیه) رفت و قلعه را با قتل مرحب و کندن در این ها فتح کرد اینجا هم همینطور در این همه صحابه چرا ابوبکر می ‌فرستد بعد چرا عمر را می ‌فرستد که این ها عجزشان ظاهر شود و بعد امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) را حضرت (صلی الله علیه و آله و سلم ) فرستاد شب‌ها حرکت می‌کرد از بیراهه می رفت روزها استراحت می‌کرد که موجب اعتراض عمر و عاص هم جزو نیروها بود و سعی می‌کرد که خللی ایجاد کند اعتراض می‌کرد که از این راه‌هایی که ما را می‌برید اذیت می‌ شویم فلان.

 امیرالمومنین (سلام الله علیه) فرمود که باید شما اطاعت کنید من خودم می دانم چه می کنم یک وقتی رفت سر وقت دشمن که دشمن غافلگیر شد شبیخون صبحگاهان شبیخون زدند بر دشمن سوره والعادیات همان وقت بر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) نازل شد:

وَالْعَادِيَاتِ ضَبْحًا فَالْمُورِيَاتِ قَدْحًا فَالْمُغِيرَاتِ صُبْحًا فَأَثَرْنَ بِهِ نَقْعًا فَوَسَطْنَ بِهِ جَمْعًا

سوگند به اسبان دوندهاي كه نفس زنان (به سوي ميدان جهاد) پيش رفتند و سوگند به آنها (كه بر اثر برخورد سمشان به سنگهاي بيابان) جرقه‏ هاي آتش افروختند و با دميدن صبح بر دشمن يورش بردند.و گرد و غبار به هر سو پراكنده كردند. و (ناگهان) در ميان دشمن ظاهر شدند.

العادیات(100): 1-5

کسانی که صبحگاه یورش بردند این پنج آیه اول سوره والعادیات ناظر است و حتی دارد که همان صبح همان صبحی که امیرالمومنین (سلام الله علیه) حمله کرد همان وقت جبرئیل سوره عادیات را نازل کرد و پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) در نماز خواند در نماز صبح این سوره در حالی که جنگ در حال انجام است پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم ) در نمازشان خواندند اصحاب گفتند یا رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم ) این سوره را قبلا نخوانده بودید برای ما فرمود که بله این سوره الان نازل شد و علی (سلام الله علیه) در آنجا پیروزی دست یافت و جالب است که گفتند که امیرالمومنین (سلام الله علیه) یک قدرتی به این ها نشان داد شبیخونی زد و جنگ را متوقف کرد اسلام عرضه کرد این ها نپذیرفتند سرکشی کردند دوباره حضرت (سلام الله علیه) حمله کردند.

 تعداد اسیر و چند نفرشان کشته شدند و بعد به اصطلاح حرکت کرد همراه با این اسیران آمدند به سمت مدینه عرضم فقط این را گفتم ذات السلاسل باید این نکته که ان شاء الله که هم من با گفتند.

مجری:

 اسمش ذات السلاسل آها یعنی بر این نقل منطبقه دیگر چه وجه تطبیق می شود براش پیدا کرد اینجا ذات السلاسل چگونه به رعایت شیخ مفید که شما فرمودید شیعه هم نظرش است منطبق‌تر نیست.

استاد: جباری

 بله درباره اینکه چرا ذات السلاسل نامیده شده است دو وجه دارد یک وجه اینکه نام آبگاهی بوده است در آن منطقه آبگاه یعنی هرجا که در جزیره العرب آب خیلی مطرح بوده است دیگر اگر آبی بوده است آنجا اسم گذاری می‌کردند و آنجا ساکن می‌شدند آبگاهی به نام ذات السلاسل بوده است اما وجه نامگذاری آنجا یا آن منطقه به سلاسل و اینکه باد رمل هم نامیده است رمل یعنی شنزار شن‌های نرم که است وادی شن وادی رمل هم به آن منطقه گفته شده است بعضی خوب تطبیق کردند این را چون در بیاب آن ها آنجا شن‌های نرم توی کمین‌های خودمان است باد که می آید از چین چین می شود مثل زنجیروار این به اصطلاح شن‌ها روی هم قرار می گیرد حالت به اصطلاح چین پیدا می کند مثل زنجیر لذا این باد هم را ذات السلاسل یعنی سلسله‌ها زنجیرها زنجیر وار این شن‌ها در این بیابان آبگاه را از این باب گفتند که چون امیرالمومنین (سلام الله علیه) به اصطلاح این اسرا را که به سمت مدینه می آید این ها را بسته بودند چون خوف این بود که این اسرا خودشان رها کنند فرار کنند با طناب به هم بسته بودند حالت زنجیروار پشت سر هم با طناب به هم بسته بودند لذا از این جهت یک وجه مشهورشان همین است.

 که ذات السلاسل معروف شده است به هر حال حضرت (سلام الله علیه) رسیدند نزدیک مدینه پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم ) رفتند به استقبال امیرالمؤمنین (سلام الله علیه)، امیرالمومنین (سلام الله علیه) سوار مرکب بود به احترام پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) خودش را انداخت پایین از مرکب و بیاید قدم پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) را ببوسد پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم ) فرمودند جای خودت باش مکانت باش و به اصطلاح بدان که خدا و رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم ) از تو راضی‌هستند حضرت (سلام الله علیه) گریه افتاد امیرالمومنین (سلام الله علیه) منقلب شد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) فرمود چرا گریه می کنی گفت از اینکه فرمودید خدا و رسول (صلی الله علیه و آله و سلم ) رضایت اول برنامه عرض کردم بهترین چیز اینکه مشمول رضایت و عنایت مولایمان باشیم بهترین خبر است.

«لَوْلا أَنْ تَقُولَ فیک طَوائِفُ مِنْ أُمتی ما قالَتِ النصاری فی عیسَی بْنِ مَرْیمَ، لَقُلْتُ فیک قَوْلاً لاتَمُر بِمَلَأٍ مِنَ الناسِ إِلا أَخَذُوا الترابَ مِنْ تَحْتِ قَدَمَیک یلْتَمِسوُنَ بِذلِک الْبَرَکةَ؛»

 اگر بیم آن را نداشتم که گروه‌هایی از امت من درباره تو، آنچه را که مسیحیان درباره حضرت عیسی‌بن‌مریم گفتند، بگویند، سخنی درباره تو می‌گفتم که به گروهی از مدرم نگذری، مگر اینکه خاک زیر قدم‌های تو را به عنوان تبرک بردارند.
 
مجمع‌الزوائد هیثمی، ج۹، ص۱۳۱؛ المعجم‌الکبیر طبرانی، ج۱، ص۳۲۰؛ شرح نهج‌البللاغه ابن‌ابی‌الحدید، ج۱۸، ص۲۸۲؛ شواهد‌التنزیل حاکم حسکانی، ج۲، ص۲۳۳؛ مناقب خوارزمی، ص۱۲۹؛ ینابیع المودة قندوزی، ج۱، ص۲۰۰، ۳۸۹، ۳۹۱ و ۳۹۳.خصال، ص۵۵۷؛ امالی شیخ صدوق، ص۱۵۶، ۷۰۹؛ روضةالواعظین، ص۱۱۲؛ خاتمةالمستدرک میرزای نوری، ج۴، ص۳۳۰؛ کتاب سلیم‌بن‌قیس، ص۴۱۲؛ الغارات، ج۱، ص۶۲ و ۶۴؛ مناقب امیرالمؤمنین علیه‌السلام، محمد‌بن‌سلیمان کوفی، ج۱، ص۲۴۹، ۴۵۹ و ۴۹۴؛ ج۲، ص۶۱۵؛ المسترشد، ۶۳۴؛ شرح‌الاخبار، قاضی نعمان مغربی، ج۲، ص۴۱۱؛ الارشاد، ج۱، ص۱۱۷ و ۱۶۵؛ اختصاص، ص۱۵۰.

 اگر به انسان بدهند مثل امیرالمومنین (سلام الله علیه) پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم ) وقتی خبر می دهد خدا منقلب می شود گریه می کند و خاطر خبری که شما دادید بعد رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم ) فرمودند که یا علی (سلام الله علیه) اگر لولا اگر نبود اینکه من می‌ترسیدم که مردم درباره تو آنچه را بگویند که نصارا درباره مسیح گفتند یعنی قائل به الوهیت مسیح شدند درباره تو چیزی می‌گفتم که خاک کف پای تو را به تبرک بردارد الله اکبر چه سریه پس خیلی غافل هستیم از برخی از این افراد زیبا که سراسر این جمله تاریخی مرحوم شیخ مفید پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم ) نگفته است که بعضی قائل به غلو کردند درباره امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) اگر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) حق مطلب را ادا می‌کرد درباره علی (سلام الله علیه) خوب طبیعتاً خیلی بیشتر از غلو پیدا بود پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) اگر از غلو نمی‌ترسیدم اینکه درباره تو هم مثل آنچه که درباره عیسی (سلام الله علیه) گفته شد بگویند چیزی می‌گفتند درباره تو که خاک کف پای تو را به تبرک مردم بردارد بعد رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم ) روی کرد به مردم احساس کردند که بعضی از این حسودان و این ها ممکن است بگویند پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) چی دارد می گوید دامادش است مثلاً پسر عمویش دارد اینطور می گوید ای مردم به تعبیر من تقصیر ندارم اینکه درباره علی (سلام الله علیه) این ها را می گویم و این همه علاقه دارم خداوند به اصطلاح فرمان داده است به من که علاقه به علی (سلام الله علیه) داشته باشد این امر الهی است خدا علی (سلام الله علیه) را دوست دارد دوستی خدا علی (سلام الله علیه) را دوست دارم مردم که وجه اینکه درباره علی (سلام الله علیه) این چنین ابراز علاقه کردند به استقبالش.

 نکته دیگر درباره سریه این است که نکات جالبی است پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) رو کردند به این سربازان سوال کردند که فرمانده خودتان چطور یافتید هیچ عیبی پیدا نکردند برای امیرالمومنین (سلام الله علیه) گفتند خیلی فرمانده خوبی فقط اینکه در نمازها همه قل هوالله می‌خواند بعد از تنها ایرادی که برای حضرت (سلام الله علیه) ذکر کردند اینکه بعد از سوره حمد چون در سفر هم ایراد می‌گیرند مد کردن بله و پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) سوال کردند که یا علی (سلام الله علیه) چطور فقط قل هوالله را می‌خواندید عرض کرد که چون من علاقه به این سوره دارم سوره قل هوالله خیر من علاقه دارم از این جهت چون سفرم است سفر سوره‌های بلند طبیعتاً در حال جنگ و سفر و این ها وجه ندارد.

 لذا امیرالمومنین (سلام الله علیه) قل هوالله را که بهترین از سوره‌های کوتاه قرآن است آن را عرض شود که ترجیح می‌دادند به این ها این در ارتباط با سریه ذات السلاسل که این نکات جالب خیلی نکات منابع تاریخی اهل سنت اصلاً مسئله بردند به سمت فرماندهی عمروعاص و ابوبکر ومار تحت فرمان او رفتند و این ها در حالی که نقلیات شیعی در شیخ مفید و تفسیر قمیها اینطور است که عرض کردم اصلاً و نزول سوره والعادیات در متون تفسیر اهل سنت والعادیات را گفتند بله مناسبت این غزوه نازل شد اما اینکه علی (سلام الله علیه) بود این فرماندهی این تدبیر و این ها هیچ اشاره‌ای نمی شود و عجیب‌تر اینکه در برخی از تفاسیر اهل سنت سوره و العادیات مکی دانسته‌اند سال هشتم به مکه نمی خورد که جنگ نبود در مکه که جنگی نبود برقی که می‌جهد از این سم اسبان هنگام دویدن قسم می خورد که در مکه که ندارد به چه کسی کدام سپاه کاملا مشخص است که همه این ها در راستای این است که دور کنند که این سوره ربطی به این ندارد مکه نازل شده است و امثال این ها و هیچ اشاره‌ای نکردند به فرماندهی امیرالمومنین (سلام الله علیه) حالا این طرز دیگر قصد نداشته است وارد شویم.

مجری:

 بحث بحث خوبی بود استفاده کردیم در همین جا شما چند تا نمونه هم اشاره فرمودید که یک نمونه دیگری از خیبر اینجا رخ داده است بله بله یعنی واقعاً می‌بینیم که آنجا یعنی حجت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) تمام کرد حالا شما فرمودید این است که بالاخره مشخص باشد این ها چه کسی هستند و چه هستند و ظرفیتشان چقدر است من یک نگاه دیگر هم اگر اجازه بدهید بگویم شما اگر غلط است اصلاح کنید ممکن است پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) مثلاً گفتند که شاید یک زمانی حالا یک جنگی بوده است واقعا وحشتناک بوده است و بالاخره خیبر بوده است و یهودی بوده است و مرحب بوده است و وحشتناک پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) یک فرصت دیگر خواسته بدهد به همین ها اگر راست می گویید اینجا حالا جبران کنید که آنجا هم بدتر افتضاح شده است دوباره از همین موضوعات جنگ احد هم است یعنی حاضر فرار این ها در جنگ احد در خیبر در حتی در خندق واقعا هرچی نگاه می کنیم در جای جای تاریخ فرار این ها هویدا است استاد ما در همین موضوع هستیم هنوز میان برنامه بدیهم برگردیم و این موضوع را بیشتر گفتگو کنیم و پی بگیریم ان شاء الله متشکرم از شما عزیزان بیننده تماس بگیرید با ما پیامکی سه هزار پانزده پانزده در اختیار شما است تلفن‌های برنامه هم که زیرنویس شده است آن هم در اختیار شما است می‌توانید تماس بگیرید و سوالاتتان را حضرت استاد ان شاء الله پاسخگو خواهند بود ما را از طریق سایت و اپلیکیشن دنبال کنید و آرشیو هم دسترسی خواهید داشت میان برنامه را ببینیم و برگردیم در خدمت شما و جناب آقای دکتر جباری خواهیم بود.

صلی الله علیک یا مولا یا صاحب العصر و الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) عزیزان بیننده برنامه آینه تاریخ است و همچنان با جناب آقای دکتر جباری در سیره پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) به گفتگو نشستیم و در این مطلب یاد می‌گیریم از استاد استاد عزیز خسته این مطالبی که می‌فرمایید در عین حال که شیرین است همین فضیلت امیرالمومنین (سلام الله علیه) فرمودید یک دردی هم می آید سراغ آدم که این تاریخی که نقشه چقدر ظلم کرده است به امیرالمومنین (سلام الله علیه) فضایلش را آمده است به قول معروف عوض کرده است بعضی ها را آمده است فضیلتاً خالد بن ولید شما گفتید فراری جنگ موته است بعد به آن می گویند سیف الله امیرالمومنین (سلام الله علیه) که آنجا است می گویند خبری خیلی عجیب است متاسفانه یعنی واقعا به نظرم باید هرچه می شود خواند باز هم می بینیم مرتب در آن تحریفاتی هستند به همین موضوع شروع کرد پرداخته است که آن جری آن ها و آن نوع خفن و تحریف‌ها باعث شده است چقدر از فضایل اهل بیت (سلام الله علیهم) و حقایق تاریخ بیان نشود کتمان شده است رسماً آمدند اسم حضرت علی (سلام الله علیه) را حذف کردند خیلی عجیب و غریب است استاد به موضوعمان بپردازیم تعداد غزوات سرایا را اگر برایم بفرمایید چقدر بوده است بعد واقعا می شود این نتیجه که این دوستمان پرسیده است اگر اینطوری باشد این نتیجه را می شود گرفت که مثلاً جنگ همیشه مسلمان‌ها دنبال جنگ طلبی بودند؟

استاد: جباری

 بله ببینید درباره تعداد غزوات خیلی اختلاف نیست در دو سه قول است یعنی میانگینش بیست و هفت بعضی بیست و شش گفتند بعضی بیست و هشت گفتند بین بیست و شش بیست و هفت بیست و هشت در اختلاف علتش این است مثلاً بعضی عمره القضاء را غزوه حساب کردن عزیزان بیننده مستحضرید که در سال ششم وقتی صلح حدیبیه منعقد شد مشرکان اجازه ندادن رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم ) و اصحابشان بروند برای انجام عمره بنا شد سال آینده بیایند عمره انجام بدهند که در سال هفتم آمدند عمره انجام دادند به عمرة القضا معروف شد این در واقع جنگ نبوده است بلکه یک سفر عبادی بوده است منتها بعضی مثل مثلاً ابن اسحاق این را به عنوان غزوه حساب کرده است یا مثلا غزوه خیبر و وادی القرا چون خیبر در سال هفتم وقتی که انجام گرفت بعدش چند تا منطقه یهودی نشین هم نزدیک خیبر بودند یکی فدک بود یکی تیما بود وادی القرا بود بدون جنگ بود جنگ بود آیا باد قرار ما تیما و وادی القرا را هم مانند غزوه خیبر یکی حساب کنیم یا جدا بعضی جدا حساب کردن تعداد شده است.

 بیست و هشت مورد است لذا میانگین همان بیست و هفت تا مثلاً ما بگیریم اگر بیست و هفت تا غزوه داشته باشیم اما سر یک اختلاف بیشتر است درباره تعداد سریه ها و حالا سببش عرض می کنم و آن قول مختار اصطلاح مختلف است ترجیح دارد را اشاره می کنم بعضی تعداد سریه ها را سی و پنج تا دونستم بعضی سی و شش تا بعضی سی و هشت تا بعضی چهل و هشت تا بعضی پنجاه و شش تا بعضی شصت و شش تا بعضی هفتاد و سه تا بعضی هشتاد و دو تا هشت یا پنج تا سی و پنج تا هشتاد و دو سریه چه اختلافی متاسفانه وجود دارد حالا چرا این اختلاف وجود دارد دلیلش این است که گاهی رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم ) یک نفر را فرستاده است برای ماموریتی برود خبر بیاورد یا برود مثلاً یک ماموریت انجام بدهد مثلاً فرض کنید که اسما نامی بود یک زن هجو کننده پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) حجو می‌کرد اشعار می‌سرود در هجو پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) و فردی به نام عمیر بن عدی هم قبیله آن زن بود رفت و کشت آن زن را چون اصلاً حکم شرعیش هم همین است دیگر.

هجو می کند صاب النبی حکمش قتل است بله سریع حساب کردند یک نفر یا مثلاً کعب بن اشرف یهودی که خیلی فردش به هر حال چیزی بود بدی بود و بد کردار بود و اشعار می‌سرود بر ضد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) و یک شروری بوده است شرور از یهودیان بوده است و خیلی می آید تحریک می‌کرد مشرکان قریش را علیه مسلمانان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) حکم قتل آن نام دادن باید اعدام می‌شد چون مفسد فی الارض بود واقعاً محمد بن مسلمه و یکی دو نفر رفتند و حکم اجرا کردن یک سریه حساب کردن سریه محمد در قتل اعدام کعبه یک سریه ماموریت بوده است یک سریه مثلاً جنگ بوده است آن ها ماموریت‌های مثلاً یک نفره دو نفره سه نفره این ها را سریه حساب کردند تعداد رفته بالا مثلا تعدادی بروند از فلان منطقه خبر بیاورند این را به عنوان یک سریه حساب کردند اما حالا ما چه کنیم نسبت به این تعداد سریع‌هامون دو تا روایت داریم از ائمه (علیهم السلام) یکی از امام کاظم (سلام الله علیه) است دیگری از امام هادی (سلام الله علیه) امام هادی (سلام الله علیه) مشهور است مشهورتر است.

 و جریانش این است که متوکل علیه اللعنه بیمار شده بود و نذر کرده بود که اگر من بهبودی پیدا کنم دراهم کثیره درهم‌های زیادی را من انفاق می کنم یک نذری متوکل کرده بود و اینکه اگر بهبود پیدا کند بعد که بهبود پیدا کرد در اینکه من گفتم باید بدم متحیر شد و این فقها گفت که من چنین نذری کردم چقدر باید بدهم این ها دچار اختلاف شدند یکی از آن ها پیشنهاد کرد فقهای حاضر پیشنهاد کرد که بروید نزد علی بن محمد الهادی (سلام الله علیه) را هم بپرسید که ایشان آمدند خدمت حضرت (سلام الله علیه) با استناد به آیه بیست و پنج سوره مبارکه توبه فرمودند هشتاد درهم بیست و پنچ توبه:

 

لَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ فِي مَوَاطِنَ كَثِيرَةٍ وَيَوْمَ حُنَيْنٍ إِذْ أَعْجَبَتْكُمْ كَثْرَتُكُمْ فَلَمْ تُغْنِ عَنْكُمْ شَيْئًا وَضَاقَتْ عَلَيْكُمُ الْأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ ثُمَّ وَلَّيْتُمْ مُدْبِرِينَ

خداوند شما را در جاهای زیادی یاری کرد (و بر دشمن پیروز شدید)؛ و در روز حنین (نیز یاری نمود)؛ در آن هنگام که فزونی جمعیّتتان شما را مغرور ساخت، ولی (این فزونی جمعیّت) هیچ به دردتان نخورد و زمین با همه وسعتش بر شما تنگ شده؛ سپس پشت (به دشمن) کرده، فرار نمودید!

توبه (9):25

 آیه بیست و پنچ توبه ناظر است به غزوه حنین بعد از فتح مکه غزوه حنین در منطقه هوازن اتفاق افتاد و به پیروزی انجام می دهد و تعداد مسلمانان دوازده هزار نفر بود پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) به ده هزار نفر مکه را فتح کردند دو هزار نفر نامسلمان از مکه ملحق به این ده هزار نفر شدند رفتند به سمت هنر و با صد و بیست نیرو لَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ فِي مَوَاطِنَ كَثِيرَةٍ وَيَوْمَ حُنَيْنٍ إِذْ أَعْجَبَتْكُمْ كَثْرَتُكُمْ کثیرا امام هادی (سلام الله علیه) فرمودند که ما بررسی کردیم برشمردیم این موطنی که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم ) به اصطلاح آنجا ایفای نقش کرده است بالاخره عمل غزوات سریه هشتاد مورد بود هشتاد مورد بوده است و لذا در اصطلاح قرآن کثیره هشتاد درهم بدهید بری الذمه می شوید.

وَ كَانَ اَلْمُتَوَكِّلُ نَذَرَ أَنْ يَتَصَدَّقَ بِمَالٍ كَثِيرٍ إِنْ عَافَاهُ اَللَّهُ مِنْ عِلَّتِهِ فَلَمَّا عُوفِيَ سَأَلَ اَلْعُلَمَاءَ عَنْ حَدِّ اَلْمَالِ اَلْكَثِيرِ فَاخْتَلَفُوا وَ لَمْ يُصِيبُوا اَلْمَعْنَى فَسَأَلَ أَبَا اَلْحَسَنِ ع عَنْ ذَلِكَ فَقَالَ ع يَتَصَدَّقُ بِثَمَانِينَ دِرْهَماً فَسَأَلَ عَنْ عِلَّةِ ذَلِكَ فَقَالَ إِنَّ اَللَّهَ قَالَ لِنَبِيِّهِ ص لَقَدْ نَصَرَكُمُ اَللّهُ فِي مَواطِنَ كَثِيرَةٍ َعَدَدْنَا مَوَاطِنَ رَسُولِ اَللَّهِ ص فَبَلَغَتْ ثَمَانِينَ مَوْطِناً وَ سَمَّاهَا اَللَّهُ كَثِيرَةً فَسُرَّ اَلْمُتَوَكِّلُ بِذَلِكَ وَ صدق تَصَدَّقَ بِثَمَانِينَ دِرْهَماً .

متوكل نذر كرده بود كه اگر خدايش او را از بيماري عافيت بخشد، مالي«بسيار» صدقه دهد. پس چون بهبود يافت از علما پرسيد كه اندازه مال«بسيار»چقدر است؟ در تفسير آن اختلاف كردند و به حقيقت معني دست نيافتند. سپس اين مساله را از امام هادي عليه السلام پرسيد، ايشان فرمود: هشتاد درهم صدقه دهد. متوكل دليل آن را پرسيد، امام عليه السلام فرمود: خداوند به پيامبرش صلي الله عليه و آله فرمود: «قطعا خداوند شما را در مواضع بسياري ياري كرده است. . . » سوره توبه ، آيه 25 ما آن پيكارهاي پيامبر خدا صلي الله عليه و آله را شمرديم تا هشتاد پيكار رسيد و خداوند اين عدد را«بسيار»ناميده است. متوكل از اين سخن شادمان گشت و هشتاد درهم صدقه داد.

تحف العقول عن آل الرسول ، ج 2، ص 481 سبط ابن جوزى، تذكرة الخواص، ص 360; ابوسعد عبدالكريم تميمى سمعانى، الأنساب، ج4، ص 196

 به هر حال حداقل شما دیگر انجام بله بله از این می شود استفاده کرد که مجموع غزوات سریه‌ها هشتاد مورد است از این هشتاد مورد ما هشتاد مورد سریه دیگر می شود پنجاه و سه یک روایت دیگری از امام (سلام الله علیه) این روایت که عرض کردم را مرحوم کلینی در کتاب شریف کافی جلد هفت صفحه چهارصد و شصت و سه مرحوم شیخ طوسی در تهذیب الاحکام جلد هشت صفحه سیصد و نه در تفسیر عیاشی در مراغب آمده است در تذکر خواص نقل ابن جوزی همه نقل کردند و عرض کنم که اما روایت از امام کاظم (سلام الله علیه) این را باز در نقل که ابن شهرآشوب است در نقل سبط ابن جوزی است و بله در مناقب ابن شهرآشوب جلد سه صفحه پنجاه و هفت که از امام کاظم (سلام الله علیه) شیعیان نیشابور سوال کردند.

 تعداد مواطنی که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم ) مبتلا به جنگ شده است اعزام نیرو داشته یا خودشون بودن یا اعزام داشتن چقدر بوده است حضرت (سلام الله علیه) هشتاد و چهار مورد اینجا ذکر کردند هشتاد و چهار مورد آمده است بالاخره از هشتاد و چهار قدر متیقن به هر دلیل دیگری هشتاد مورد قطعی است و بنابراین مزنه به دست می آید حدوداً ما اگر مثلاً میانگین پنجاه و سه تا مثلاً پنجاه و هفتاد.

 اما نکته‌ای که اشاره فرمودید از اینکه آیا این تعداد غزوات و سرایا زیاد نیست پاسخ این است که چنین نیست که همه این ها به جنگ انجامیده باشد دو نکته را عرض می کنم طبق نقل مورخان سیره نویسان مثلاً ابن اسحاق و سپس ابن هشام در سیرت النبویه جلد چهار صفحه هزار و بیست و هفت می گوید که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم ) تنها در نه مورد و بنابر قول یازده مورد غزوه از این بیست و هفت مورد در نه یا ده یا یازده تا نهایتاً مبتلا به جنگ شده است پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) یک مثلاً جنگ تبوک که جنگ نشد تبوک آخرین غزوه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) است هزاران نیرو پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) رفتند به محدوده شام مرز شام و تبوک اما مقابله صورت نگرفت حالا دشمن صحنه را خالی کرده بوده است اصلاً خبر نادرست بود یا اصلاً خود رفتن یک قدرت‌نمایی مانور قدرتی بود در واقع پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) حاضر حتی با امپراتوری روم شرقی هم بجنگد و مقابله کند ابراز قدرتی بود نیروها را پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) بردند تا مرز شام اینجا جنگ صورت نگرفت و برگشتند.

 فقط مانور قدرت بود و آشنایی با مسیر اصحاب که بعداً در فتوحات شام خیلی به کارشان آمد این بحث غزوه تبوک درست است. نقل ابن اسحاق است که تنها نه یا یازده غزوه به جنگ انجامیده است غزوه بدر که از اولین غزوات بود که در سال دوم جنگ انجام گرفت احد در سال سوم خندق در سال پنجم بنی قریظه در سال پنجم با یهودیان بنی قریظه بنی المستطلق در سال ششم غزوه خیبر در سال هفتم فتح مکه که جنگ مختصری پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) تاکید کرده بودند که بدون خونریزی وارد مکه شوند در یک قسمت که خالد بن ولید و این ها بودند یک مقدار درگیری صورت گرفت و غزوه حنین بلافاصله بعد از فتح مکه و غزوه طائف که باز بعد از غزوه حنین بود این یک نکته بنابراین اینطور نبوده است که حالا تعداد این مقدار غزوه یا سریه وجود داشته است همه به جنگ انجام میده باشد ضمن اینکه سریه اطلاعات عملیات اطلاعات می‌رفتند خبر بگیرند که وضعیت دشمن در چه حالی است.

 نکته دوم اینکه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) یک اصل مسلم سیره و تاریخی است که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم ) هیچگاه آغازگر جنگ نبودند یعنی اصل مسلمی در تاریخ هیچ در هیچ جنگی چه پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم ) چه امیرالمومنین (سلام الله علیه) چه امام حسن (سلام الله علیه) چه امام حسین (سلام الله علیه) آغازگر نبودند صبر می‌کردند بیاید دشمن شروع کند و تاکید می‌کردند خود پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم ) به اصحابشان تاکید می‌کردند امیرالمومنین (سلام الله علیه) در جنگ جمل مثلاً امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) یک جوانی از سپاه حضرت (سلام الله علیه) آمد قرآن را آورد وسط عرضه کرد و به این غلام با تیر زدند و شهیدش کردند و دیگر جنگ از طرف اهل جمل شروع شد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) به همین ترتیب بنابراین این تعداد از هشتاد مورد بزند بالا صد مورد باشد یا بیشتر باشد به هیچ وجه نشان جنگ طلب بودن پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) نیست به تعبیر از آنجا بوده است و پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) خواسته است جلوی تحرک را بگیرند.

 و رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم ) در واقع به تعبیر گفت که همه مواردی که به عنوان غزوات سرایا نقل شده است عملیات دفاعی بوده است دفاع بوده است یعنی چه یعنی خبر می‌رسد از ناحیه دشمن که این ها قصد شبیخون به مدینه دارند تحرکی دارند یا رهزنی می کند کار را آن هایی که مثلاً سمت شام می آیند به سمت درون جزیره العرب پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم ) برای دفع شر آن ها نیروهایی را فرستاده است و مانور قدرتی انجام دادند و برگشتند یک نکته هم اینجا خوب است به عنوان نکته مهمی است عرض کنم عزیزان بیننده‌ای که اهل مطالعه همه هستیم الحمدالله آن ها یی که خیلی بیشتر مطالعه کرده‌اید تاریخ و سیره را احیاناً ممکن است که به مواردی در سریه ها که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم ) یک به اصطلاح نیرو فرستاده است به اصطلاح فلان قبیله که به هر حال یک شبیخونی بزنند و به اصطلاح غنائمی بیاورند به مدینه ابتدا تصور می شود رهزنی اینکه به هر حال بروند و شبیخون بزنند و اسیران یا غنائمی بیاورند به مدینه پاسخ این است که متأسفانه سیره نویسان جفا کردند در این قسمت صدر و ذیل را نگفتند زمینه را نگفتند پیشینه را نگفتند چرایی را نگفتند مثلاً شما مغازی واقدی را ببینید متاسفانه اینطور گزارش خام می‌دهد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) در فلان تاریخ فلان فرد را با چند نیرو فرستاد رفتند به فلان جا شبیخون زدند با تعدادی از گوسفند و شتر و این ها غنیمت برگشتند به مدینه افراد چه فرقی کرد با همان عرب جاهلی که غارتگری می‌کرد پاسخ واقعاً اینطور نبوده است پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم ) در پاسخ به یک شرارت یک تحرکی آن مجازات می‌کردند قبیله را یک.

 و دوم اینکه قبیله‌ای که اسلام دین مدینه باشد فقط دین مکه فقط باشد دین بخشی از جزیره باشد دین جهان نیست و سال‌ها از ظهور اسلام گذشته و عرضه شده است اما فلان قبیله اصرار دارد که همچنان بر آن کفر خودش باقی بماند به تعبیر امروز زبان نفهم است زبان نفهم است یعنی هر نه تبلیغ درش اثر دارد نه عرض شود که اهل قرآن از اسلام گذشته است و این خار سر راه دعوت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) است خار سر راه است چون خار سر راه است حالا به تعبیر مثل اسرائیل امروز زبان زور فقط می‌فهمد سر میز مذاکره هیچ اثری ندارد چون نشان داده است که ده‌ها سال همه پیمان ها را نقض کرده است آن ها هم همینطور بودند.

آن ها عادت کرده است بودن در دوره جاهلیت به غارتگری مگر یک نیروی غالبی بر آن ها وجود داشته باشد نیروی قوی‌تری باشد سرهم کنند و لذا پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) گاهی ناچار بود یک قدرت نمایی کند مقابل این ها مانور قدرتی داشته باشد این ها یی را بفرستد بگوید ببینید حواستان جمع باشد بخواهید راه کج بروید و مانع پیشرفت دعوت شوید با این نیروها مواجه هستید گوشمالی به تعبیری می‌رفتند یک گوشمالی بدهند که این ها حاضر شوند در مقابل دعوت اینطور موارد ناشی از یک چنین زمینه‌هایی بوده است جفای سیره‌ نویسان این بوده است که این ها را نکردند در حالی که ما در تحلیل قطعاً به این می‌رسیم رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم ) کسی که توصیه می‌کرد به نیروها از جمله امیرالمومنین (سلام الله علیه) که اسلام را عرضه کن اول با هیچ قومی جنگ نکنید مگر اینکه قبلش اسلام عرضه کنید اسلام عرضه می‌کردند نمی‌پذیرفتند در حمله ذات السلاسل امیرالمومنین (سلام الله علیه) اسلام عرضه کرد نپذیرفتند یک شبیخون به آن ها زد دوباره توقف داد و الا اگر بنا بود جنگ طلب باشند و به طمع غنائم و فلان بروند توقف چرا بدهد مجدد آن زمان اسلام عرضه می‌شد اسلام یعنی چه یعنی اینکه شما ما جاسوس می‌گذاریم که ببینیم نماز می‌خواند روزه می‌گیرید نمی‌دانم شب‌ها پا می شود فلان نه هم شهادتین دو کلمه اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمد رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم ) این را که می گفت دیگر می شد مسلمان دیگر کار نداشت در قلبش چه خبر است داخل خانه چه خبر است و عرض شود شهروند حاکمیت اسلامی و تحت حمایت حکومت اسلامی خونش مالش جانش ناموسش همه تحت حمایت دولت اسلامی و این‌طور نبود که دیگر بگویند که حالا تو مثلاً ایمان آوردید یا خیر یک مورد هم عرض کنم.

 اسامة بن زید پسر زید بن حارثه در یکی از سریه‌ها رفتند و غالب شددن بر آن قبیله و دنبال کرد یکی از همین به اصطلاح افراد دشمن را تا نزدیکش شد او گفت اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمد رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم ) اسامه گوش نکرده است و او را کشت آمدند مدینه نیروها به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) عرض کردند اسامه چنین کاری کرد حضرت (صلی الله علیه و آله و سلم ) برآشفت فرمود چرا چنین کاری کردی از ترسشان بر زبان جاری کرد در لحظه آخر که ترسید که حضرت (صلی الله علیه و آله و سلم ) فرمود چقدر قلباً چنان تکلیف ما نداریم همین که شهادتین به زبان جاری کرد یعنی اظهار این کرد که از ناحیه من به تو دولت اسلام خطری متوجه نیست من مانع دعوت تو نمی‌ شوم من شهروند تو هستم همین کافی است منظور اینکه اینکه گاهی گفته می شود تصور ممکن است شود که به اصطلاح به شهادتین کفایت می‌کرد دعوت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) و شهادت محفوظ بود.

 این در واقع یک یا مثلاً تصور جبر و زور و تحمیل امثال این ها نه این در واقع دو کلمه بود با دو کلمه کلمتین دو شهادت بر زبان جاری می کند به این معناست که من شهروند بعد از این از ناحیه من خطر متوجه تو نیست لا اله الا الله داریم که اکتفا کردن پیامبر خاتم (صلی الله علیه و آله و سلم ) دیگر قابل تأمل نبود این به معنای جنگ طلب بودن نیست و عرض شود که در واقع به خصوص با تاکید بر اینکه آغازگر جنگ نباشید آنجا منجر به جنگ می‌شد که دشمن راهی جز جنگ باقی نمی‌گذارد من بت خانه هایم را می‌خواهم نگه بدارم تو را هم به رسمیت نمی‌شناسم با هر نیرویی که بر ضد تو حرکت خواهم کرد با این چه یک جور اعتراف حالا اگر بعداً آمد و خلاف این عهدش عمل کرد شما می‌توانید به آن قصه برای قبایل مشرک بود قبایل بت‌پرست اما اگر منطقه بود که اهل کتاب بودند نصرانی بودند یا یهودی بودند یا صابئی بودند یا مجوس که دین‌هایی که ریشه آسمانی دارند این ها بر دین خودشان می‌توانستند باقی بمانند یک سه راه داشتند یا مسلمان شوند یا نه بر همان دین خودشان بمانند یا مالیاتی که مسلمانان مالیات بله به عنوان زکات فلان می دهند بعداً خراج می‌دادند چرا چون چرا مالیات بدهند چرا جزیه بدهند چون دولت اسلامی می خواهد محافظت کند بالاخره حرمت داده است نگهدار چاره‌ای جز جنگ باقی نمی‌ ماند.

مجری:

 خیلی ممنون استاد چقدر این تاریخ خلاصه آموزنده است چقدر یاد گرفتیم امروز از این بحث‌هایی که شما گفتید و خیلی الگوبرداری کردیم دیگر بینندگان چقدر بدهند تحلیل کنند و یک نکته هم گفتید کسانی که واقعاً تحلیل درستی از تاریخ دادند حالا از معاصرین خودمان مرحوم سید جعفر مرتضی عاملی آقای پیشوایی از این هایی که هستن خود حضرتعالی جناب آقای رسول جعفریان این ها وقتی تاریخ خوب آمدند مقدمه رفتند تحلیل کردند از مقدمه رسیدن آنجایی که درست کار شده است نتیجه خیلی درست و دقیقی بودند هیچ جای شبهه و شکی هم در آن نیست و این خودش شیوه‌ای است که شما به آن اشاره فرمودید ای کاش وقت می‌شد از این بحث ها بیشتر استفاده کنید در بحث شیوه تاریخ نگاری بررسی خودش خیلی آموزنده است برای دوستان شما فقط اهل مطالعه هستند متشکرم بحث زیاد است این یک بحثی هم برای من خیلی شیرین بود بحث تک نگاره ها که بالاخره در مورد شخصا است شما در همین برنامه قیس مفصل کردید در مورد شخص بود اسم شب است تک نگاری‌هایی که مثل این ها شده است و شما بعضی خلاصه پرونده اش رایک بار بشکافیم مفصل چه انسانی است که شخصی را ابوبکر به او می گوید سیف الله بله مباحث زیاده خیلی استفاده کردیم وقتمان به پایان رسیده است سوالات هم زیاد بود حتی آن دوستی که چند جلسه پیش در مورد ترور هاشم (علیه السلام ) جد بزرگوار پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم ) فرصت نشد و گفتند که چرا در این خصوص صحبت نشد دیگر گفتیم حالا مناسبت‌ها بود و این بحثا دیگر نشد در یک جلسه مفصل در مورد تاریخچه و پیشینه یهودیان در خصوص ترور صحبت خواهیم کرد که این روزها داریم میبینیم که این اتفاق افتاده است متشکریم خواهش می کنم التماس دعا داریم از شما و همچنین شما بینندگان عزیز اللهم عجل لولیک الفرج خداحافظ .



Share
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها