بسم الله الرحمن الرحیم
06/03/1403
موضوع: نظرات بسیار عجیب علمای اهل سنت ذیل آیه 71 سوره اسراء
برنامه حبل المتین
فهرست مطالب این برنامه:
خلاصه ای از مباحث گذشته پیرامون امامت در قرآن کریم
بیانات بسیار عجیب علمای اهل سنت ذیل آیه (یوْمَ نَدْعُوا کلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِم)
مراد از کلمه «امام» در آیه (وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقِینَ إِماما)
تماسهای بینندگان برنامه
مجری:
بسم الله الرحمن الرحیم لا حول و لا قوة إلا بالله العلی العظیم افوض أمری إلی الله إن الله بصیر بالعباد حسبنا الله و نعم الوکیل نعم المولی و نعم النصیر و سلامٌ قولا من رب الرحیم
الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة امیرالمؤمنین علی بن أبی طالب و الأئمة المعصومین (علیهم السلام)
اللهم صل علی فاطمة و أبیها و بعلها و بنیها بعدد ما أحاط به علمک اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
سلام عرض میکنم محضر یکایک شما بینندگان عزیز و گرانقدر «شبکه جهانی حضرت ولی عصر». خیلی خوش آمدید به برنامه زنده «حبل المتین».
خداوند عزیز را شاکر و سپاسگذاریم که بازهم به ما نفس داد و توفیق داد خدمت شما رسیدیم و این برنامه را تقدیم میکنیم و تمام قد از موضوع امامت و ولایت دفاع میکنیم. موضوعی که هر شیعه و هر بچه شیعه باید نسبت به آن اطلاع و آگاهی داشته باشد.
جا دارد ما هم به نوبه خودمان عرض تسلیت و تعزیت داشته باشیم شهادت شهدای خدمتگذار نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران به ویژه رئیس جمهور عزیز و خدوم و خدمتگذار و خستگی ناپذیری که در راه خدمت به ملت و محرومان و مردم عزیز ایران به مقام عالی شهادت رسید.
رئیس جمهور شهید هم توفیق خادم ملت بودن را داشت و هم توفیق خادم الرضا بودن را داشت. همه اینها نهایت جمع شد تا خداوند لیاقت و جایگاه و مقام شهادت را به آن بزرگوار عنایت کرد. همچنین عزیزان دیگری که در این حادثه به شهادت رسیدند.
عجب ملت ایران تقدیر کردند و سپاس گذاشتند این همه خدمت خالصانه را. حضور میلیونی مردم در شهرهای مختلف گویای تقدیر و سپاس بود. ما در شهر قم خودمان حاضر بودیم و در کنار مردم و در برنامههای زنده تلویزیونی بودیم که بی نظیر بود.
تا به حال در قم چنین تشییع باعظمت و باشکوهی نداشتیم. اینها همه نشانگر این است که مردم در کنار مسئولین هستند و قدردان مسئولین هستند. وقتی عزیزی را از دست میدهیم که خادم ملت است، اینطور قدردانی میکنند.
ان شاءالله این شهدای عزیزمان با ارواح مقدس شهدا به ویژه حضرت سیدالشهدا و وجود نازنین حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) محشور شوند.
بحث درسهایی از امامت و ولایت را داشتیم. امشب هم توفیق داریم در محضر استاد عزیز و بزرگوار و نازنین حضرت آیت الله حسینی قزوینی باشیم. حضرت استاد سلام علیکم و رحمة الله، خیلی خوش آمدید؛
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
السلام علیک یا بقیة الله فی أرضه السلام علیک یا میثاق الله الذی أخذه و وکده السلام علیک یا وعد الله الذی ضمنه السلام علیک یا صاحب المرئی و المسمع فما کان لنا شیء الا و انتم له السبب و الیه السبیل
سلام علیکم و رحمة الله و برکاته؛ خدمت بینندگان عزیز و گرامی خالصانهترین سلامم را تقدیم میکنم و موفقیت روزافزون برای همه گرامیان از خداوند منّان خواهانم.
ما طبق برنامه همیشگی طلیعه عرایضمان را با نامی از حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) آغاز میکنیم، شاید که آن بانوی دوسرا سیدة نساء العالمین نظر عنایتی هم به ما داشته باشند.
مرحوم شیخ محمد حسین اصفهانی معروف به «کمپانی» یکی از مراجع بزرگ اشعار متعددی در رابطه با حضرت صدیقه طاهره دارد که بسیار پرمغز و پرمعناست. یکی از اشعارش این است:
نیلی از سیلی جورش رخ زیباست هنوز * شرر نالهاش اندر دل خاراست هنوز
ز در خانهاش آتش به ثریاست هنوز * اثر خستگیاش ظاهر از اعضاست هنوز
بود بی طاقت و بی تاب ز هجران پدر * دشمنش درب سرا سوخت چه افروخت شرر
پهلویش را بشکستند چو از تخته در * محسنش سقط شد و کرد روی خاک مقر
این هم آن طفل صغیر است که روز سئلت * عرش را گیرد و گوید: به چه جرمی قتلت
ألا لعنة الله علی القوم الظالمین و سیعلم الذین ظلموا أی منقلب ینقلبون
من هم قبل از آغاز سؤال عزیزم این ضایعه بزرگ و جبران ناپذیر شهادت مظلومانه ریاست محترم جمهوری را تسلیت عرض میکنم. مردی که خستگی را خسته کرد و بدون ادعا کار کرد.
مردی که بعد از شهادتش مردم فهمیدند برادری هم دارد. مردم فهمیدند مادر پیری هم دارد که در خانه پنجاه متری زندگی میکند.
این ضایعه بزرگی بود و ما این ضایعه را به پیشگاه مقدس حضرت بقیة الله الأعظم (ارواحنا فداه) و ملت شریف ایران و مقام معظم رهبری تسلیت عرض میکنیم.
این مرد با مرگش دنیا را تکان داد. مقاماتی از کشورهای مختلف آمدند و عرض تسلیت گفتند. حتی دشمنان او هم ساکت ننشستند و با عرض تسلیت اظهار شرمندگی و درخواست بخشش کردند.
امیدواریم که ان شاءالله کسی که میخواهد سکان دار ریاست جمهوری در آینده باشد، راه این بزرگ مرد و روش و سنت این بزرگوار را بتواند پیاده کند و نگذارد چراغی را که این مرد افروخت خاموش شود و این حرکتهایی که ایشان در سطح کشور و در سطح جهان انجام دادند ناتمام بماند.
«اللَّهُمَّ إِنَّا نَشْکو إِلَیک غَیبَةَ نَبِینَا عَنَّا وَ شِدَّةَ الزَّمَانِ عَلَینَا وَ وُقُوعَ الْفِتَنِ بِنَا وَ تَظَاهُرَ الْأَعْدَاءِ عَلَینَا»
من لا یحضره الفقیه، نویسنده: ابن بابویه، محمد بن علی، محقق / مصحح: غفاری، علی اکبر، ج 1، ص 488، ح 1404
مجری:
حضرت استاد بسیار ممنون و متشکرم. دوستان عزیز اگر در خاطر شریفتان باشد، بحث یکشنبههای ما در برنامه «حبل المتین» درسهایی از امامت و ولایت بود.
طبق معمول ان شاءالله مباحثی را محضر حضرت استاد خواهیم داشت و قاعدتاً بخشی از برنامه هم به مخاطبین عزیزمان اختصاص پیدا خواهد کرد.
بینندههای ما میتوانند زنگ بزنند و میتوانند روی خط ارتباطی بیایند و اگر بحث و گفتگویی دارند مطرح کنند. عزیزان شیعه یا عزیزان اهل سنت اعم از عالم و آخوند و بینندههای معمولی اهل سنت یا آقایان وهابی میتوانند روی خط ارتباطی بیایند.
در هر صورت این شرایط برای همه مخاطبین فراهم هست. ان شاءالله در فرصت مناسب دوستان راههای ارتباطی را برای شما زیرنویس خواهند کرد و پاسخگوی سؤالات و مطالب شما هم خواهیم بود.
حضرت استاد بحث ما درسهایی از امامت و ولایت بود. هفته گذشته هم شب ولادت باسعادت امام رضا بود و ویژه برنامه بود، قاعدتاً فاصلهای افتاده است. خلاصهای از مباحث گذشته بفرمایید تا سؤالات جدید را عرض کنم.
خلاصه ای از مباحث گذشته پیرامون امامت در قرآن کریم
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیر ناصر و معین الحمدلله و الصلاة علی رسول الله و علی آله آل الله لاسیما علی مولانا بقیة الله و اللعن الدائم علی اعدائهم اعداء الله إلی یوم لقاء الله
أفوض أمری إلی الله إن الله بصیر بالعباد حسبنا الله و نعم الوکیل نعم المولی و نعم النصیر یا أبا صالح المهدی ادرکنی
ما در این چند جلسه گذشته بحث جدیدی را آغاز کردیم تا درآمدی باشد بر مبحث امامت و ولایت در قرآن و سنت اهلبیت (علیهم السلام).
ما گفتیم یک سری واژههایی است که این واژهها قبل از ورود به بحث باید معنا شود و روشن شود. یکی از آنها واژه «امام» و «امامت» است که باید روشن شود به چه معناست.
ما مفصل از قول علمای شیعه و اهل سنت مطرح کردیم و خلاصه حرف این بزرگان این بود که امامت در حقیقت ریاست عامه در امور دین و دنیاست به عنوان خلیفه رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم).
سپس در رابطه با امامت در قرآن کریم صحبت کردیم و عرض کردیم در موارد متعددی نزدیک به هجده مورد واژه «امام» و مشتقات آن در قرآن کریم با واژههای «ائمه» و «امام» استعمال شده است. ما مفصل بحث کردیم و گفتیم که مراد از «ائمه» و «امام» در قرآن کریم چیست تا رسیدیم به آیه شریفه:
(إِنِّی جاعِلُک لِلنَّاسِ إِماماً)
من تو را امام و رهبر مردم قرار دادم.
سوره بقره (2): آیه 124
پیامی که این آیه داشت، این بود که اولاً امامت جعل الهی است.
(وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً یهْدُونَ بِأَمْرِنا)
و آنها را پیشوایانی قرار دادیم که به فرمان ما (مردم را) هدایت میکردند.
سوره انبیاء (21): آیه 73
ما عرض کردیم که امامت فراتر از نبوت و رسالت است، زیرا حضرت ابراهیم بعد از آنکه مرتبه نبوت و رسالت و خلیلیت را پشت سر گذاشت مفتخر به مقام امامت شد.
نکته جالبی که ما در این آیه برای عزیزان بیننده توضیح دادیم که بیت القصیر این آیه است، این بود که حضرت ابراهیم (علی نبینا و آله و علیه السلام) عرضه میدارد: خدایا این مقام برای فرزندان من هست یا خیر؟!
خداوند عالم نمیفرمایند که این مقام برای فرزندان تو هست یا خیر، بلکه با این جمله پاسخ میدهند:
(لا ینالُ عَهْدِی الظَّالِمِین)
پیمان من به ستمکاران نمیرسد.
سوره بقره (2): آیه 124
امامت عهد الله است. مردم در تعیین امام نقشی ندارند و کسانی که در طول عمرشان ظلمی مرتکب شدند و شرکی پشت سر گذاشتند شایستگی امامت ندارند.
ما سپس بحث مفصلی را مطرح کردیم در رابطه با اینکه حضرت ابراهیم (علی نبینا و آله و علیه السلام) امتحانهایی را پشت سر گذاشت تا به اینجا رسید.
(وَ إِذِ ابْتَلی إِبْراهِیمَ رَبُّهُ بِکلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ )
(به خاطر بیاورید) هنگامی که خداوند ابراهیم را با وسائل گوناگونی آزمود، و او بخوبی از عهده آزمایش بر آمد.
سوره بقره (2): آیه 124
ما مفصل برای بینندگان عزیز توضیح دادیم که مراد از (بِکلِماتٍ) چه بود و اشاره آن خالی از لطف نیست. ما بیان کردیم که حضرت ابراهیم مبارزاتی با بت پرستان نظیر پدربزرگ مادریاش داشت که بت پرست بود و بسیار منطقی حرف میزد. وقتی میگوید:
(وَ اهْجُرْنِی مَلِیا)
از من برای مدتی طولانی دور شو!
حضرت ابراهیم میفرماید:
(سَأَسْتَغْفِرُ لَک رَبِّی)
من به زودی برایت از پروردگارم تقاضای عفو میکنم.
سوره مریم (19): آیات 46 – 47
در رابطه با ستاره پرستان و ماه پرستان و خورشید پرستان با یک منطق بسیار زیبا و ارزشی صحبت میکند. ابتدا از زبان آنها میفرماید:
(هذا رَبِّی هذا أَکبَر)
این خدای من است؟ این (که از همه) بزرگتر است.
سپس:
(فَلَمَّا أَفَلَتْ قالَ یا قَوْمِ إِنِّی بَرِیءٌ مِمَّا تُشْرِکون)
اما هنگامی که غروب کرد گفت ای قوم! من از شریکهایی که شما (برای خدا) میسازید بیزارم.
(إِنِّی وَجَّهْتُ وَجْهِی لِلَّذِی فَطَرَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ حَنِیفاً وَ ما أَنَا مِنَ الْمُشْرِکین)
من روی خود را به سوی کسی کردم که آسمانها و زمین را آفریده من در ایمان خود خالصم و از مشرکان نیستم.
سوره انعام (6): آیات 78 – 79
نکته سوم که در زندگی حضرت ابراهیم از اهمیت خاصی برخوردار است، مبارزه با بت پرستان نمرودی است. حضرت ابراهیم با تبر تمامی بتها را به هم می زند و میشکند و تبر را در گردن بت بزرگ قرار میدهد.
حضرت ابراهیم میفرماید: اگر آنها واقعاً قدرت سخن گفتن دارند، از آنها سؤال کنید که چه کسی شما را این چنین شکسته است. شاید بت بزرگ آنها را شکسته است.
این قضیه باعث شد که این افراد به فکر فرورفتند و اندیشیدند بتی که نمیتواند از خود دفاع کند و نمیتواند زبانی گویا داشته باشد و از کسی که آنها را به هم ریخته است سخن بگوید، چگونه میتواند تدبیر عالم هستی را به عهده بگیرد!!
سپس امتحانی بسیار سخت و بزرگ برای حضرت ابراهیم رقم خورد و آن انداختن حضرت در آتش بود.
جبرئیل میآید و میگوید: از من بخواه تو را نجات بدهم. میکائیل و اسرافیل و عزرائیل هم میآیند و می گویند از ما بخواه تو را نجات بدهیم. تا جایی که خداوند عالم میفرماید:
(یا نارُ کونِی بَرْداً وَ سَلاماً عَلی إِبْراهِیم)
ای آتش سرد و سالم بر ابراهیم باش.
سوره انبیاء (21): آیه 69
این در حقیقت یک تلنگری بر اذهان بت پرستان بود که حضرت ابراهیم ارتباط با عالم بالا و مقام الهیه دارد که این چنین شد.
امتحان پایانی حضرت ابراهیم که خیلی سخت است و شاید از انداختن به آتش هم سختتر باشد، روزی بود که خداوند عالم دستور میدهد باید فرزندت را قربانی کنی.
حضرت ابراهیم فرزندش را بر زمین میخواباند و بر گلوی او چاقو میکشد، اما هرچه تلاش میکند سر اسماعیل را ببرد چاقو نمیبرد. حضرت ابراهیم عصبانی میشود و شمشیر را به سنگ می زند، اما شمشیر تا نیمه وارد سنگ میشود.
شمشیر به صدا درمی آید و میگوید: ابراهیم خلیل به من دستور میدهد، اما خداوند ابراهیم مرا از این کار منع میکند.
اوج سختی امتحان زمانی است که حضرت ابراهیم مأمور میشود همسرش را با فرزند شیرخوارهاش در کنار بیت الله الحرام رها کند. جایی که؛
(بِوادٍ غَیرِ ذِی زَرْع)
سرزمین بی آب و علفی.
سوره ابراهیم (14): آیه 37
نه آثاری از گیاه و درخت و آبی است، بلکه در یک بیابان لم یزرع میگذارد و به خدا میسپارد. ما کاری با بحث اسلام و دین و دیانت نداریم، اما هر انسانی بدون در نظر گرفتن مبانی اعتقادی نسبت به همسر و فرزندش غیرت و علاقه دارد.
تصور این هم برای ما امکان پذیر نیست که اگر در چنین موقعیتی قرار بگیریم چه خواهیم کرد و صدها توجیه میآوریم که از این موقعیت فرار کنیم، اما بعد از آنکه حضرت ابراهیم این کار را انجام دادند به مقام:
(إِنِّی جاعِلُک لِلنَّاسِ إِماماً)
من تو را امام و رهبر مردم قرار دادم.
سوره بقره (2): آیه 124
این مطالب خلاصه بحث ما بود.
مجری:
حضرت استاد بسیار از شما ممنون و متشکرم. حال آیاتی در این زمینه هست که میخواهیم در مورد آن صحبت کنیم و مخاطبین عزیز دریافتها را به صورت ویژه عنایت کنند. یکی از آیاتی که مطرح است، آیه شریفه:
(یوْمَ نَدْعُوا کلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِم)
به یاد آورید روزی را که هر گروهی را با پیشوایشان میخوانیم.
سوره إسراء (17): آیه 71
هست که در سوره مبارکه إسراء است. مراد از این آیه چیست و خداوند متعال چه میخواهند بفرمایند؟!
بیانات بسیار عجیب علمای اهل سنت ذیل آیه (یوْمَ نَدْعُوا کلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِم)
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
در رابطه با این آیه و امثال این آیه ما باید قدری دقت کنیم که هرکدام از این آیات که در قرآن کریم میبینیم برای ما پیام ویژهای دارد. یک پیام در ظاهر آیه است و دهها پیام در باطن آیه است. در رابطه با آیه شریفه:
(یوْمَ نَدْعُوا کلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِم)
«مرحوم علامه طباطبایی» در کتاب «المیزان» جلد اول صفحه 273 نکته بسیار ظریفی را بیان میکند. من ندیدم مفسرین دیگر به این نکته اشاره کرده باشند.
اهل سنت در این زمینه حرفهای متعددی دارند. «قرطبی» متوفای 671 هجری است و کتاب «تفسیر» ایشان عصاره تفسیر شش قرن صدر اسلام است. ایشان در جلد دهم وقتی به این آیه (یوْمَ نَدْعُوا کلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِم) میرسد می نویسد:
«بإمام عصرهم»
هر ملتی را با امام عصرشان صدا میزنند.
«وروی عن النبی فی قوله: یوم ندعو کل أناس بإمامهم فقال: کل یدعی بإمام زمانهم وکتاب ربهم وسنة نبیهم»
الجامع لأحکام القرآن، اسم المؤلف: أبو عبد الله محمد بن أحمد الأنصاری القرطبی، دار النشر: دار الشعب – القاهرة، ج 10، ص 297، باب الإسراء: (71) یوم ندعوا کل... ..
یعنی در هر عصری امام عصری هست که مردم آن عصر با امام عصرشان در محکمه عدل الهی حاضر شوند.
همچنین آقای «آلوسی» سلفی در کتاب «روح المعانی» جلد پانزدهم صفحه 120 روایتی از قول رسول اکرم نقل میکند و میگوید:
«یدعی کل قوم بإمام زمانهم وکتاب ربهم وسنة نبیهم»
هر قوم و قبیلهای با امام زمانشان در قیامت محشور خواهند شد.
روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم والسبع المثانی، اسم المؤلف: العلامة أبی الفضل شهاب الدین السید محمود الألوسی البغدادی، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی – بیروت، ج 15، ص 121، باب الإسراء: (71) یوم ندعوا کل... ..
آقای «شوکانی» متوفای 1250 هجری که زیدی وهابی است و عربستان سعودی هم کتابهای ایشان را مفصل منتشر میکند، در کتاب «فتح القدیر» جلد سوم صفحه 246 میگوید:
«المراد بالإمام إمام عصرهم»
فتح القدیر الجامع بین فنی الروایة والدرایة من علم التفسیر، اسم المؤلف: محمد بن علی بن محمد الشوکانی، دار النشر: دار الفکر – بیروت، ج 3، ص 246، باب الإسراء: (71) یوم ندعوا کل... ..
ما از این آقایان سؤال میکنیم شما که می گویید هر قوم و قبیله و عصری فردای قیامت با امام عصرشان در محکمه حاضر میشوند، امام عصرتان کیست؟
ما میخواهیم از آقای «آلوسی» سؤال کنیم امام عصر شما چه کسی بود که میخواهید فردای قیامت با او محشور شوید؟! ما کاری با مردم نداریم، بلکه میخواهیم از شما به عنوان یک عالم سؤال کنیم. آقای «آلوسی» متوفای 1270 هجری است، یعنی حدود صد و هشتاد سال قبل از دنیا رفته است.
آقای «شوکانی» شما که نقل میکنید هر قبیله و عصری باید با امام عصر خود در قیامت محشور شوند، امام عصر شما چه کسی بود؟!
آقای «قرطبی» که در قرن هفتم بودید، در قرن هفتم امام عصر شما چه کسی بود که میخواهید با او محشور شوید؟! به نظر بنده اینها از الطاف خفیه الهی است که از زبان استوانههای علمی اهل سنت صادر شده است!!
«مرحوم علامه طباطبایی» مینویسد:
«و الآیة مع ذلک تفید أن الإمام لا یخلو عنه زمان من الأزمنة، و عصر من الأعصار»
این آیه بیان میکند که هیچ زمانی از زمانها و عصری از اعصار از وجود امام زمان خالی نیست.
«لمکان قوله تعالی: کلَّ أُناسٍ علی ما سیجیء فی تفسیر الآیة من تقریبه »
زیرا خداوند متعال کلمه (أُناسٍ) را آورده است.
المیزان فی تفسیر القرآن، نویسنده: طباطبایی، سید محمد حسین، ج 1، ص 273، باب (بیان) [الإمامة و إثبات أمهات مسائلها]
این خیلی مهم است! خداوند متعال نمیفرماید هر صاحب مذهبی یا هر صاحب دینی یا قوم پیامبران گذشته را نام نمیبرند، بلکه میفرمایند: هر انسانی فردای قیامت باید با امام عصر خود محشور شود.
این نشانگر آن است که هیچ عصری از اعصار از امام زمان و حجت خالی نبوده است. این روایت تنها با عقیده شیعه امامیه اثنی عشری تطبیق میکند و بس. یعنی غیر از عقیده شیعه با هیچ عقیدهای تطبیق نمیکند.
جالب این است که آقای «ابن تیمیه حرانی» متوفای 728 بزرگ نظریه پرداز وهابیت در کتاب «مجموعة الفتاوی» جلد بیست و پنجم میگوید:
«فَإِنَّ الْأَرْضَ لَنْ تَخْلُوَ مِنْ قَائِمٍ لِلَّهِ بِحُجَّةِ»
هرگز زمین از حجتی که برای خدا قیام کند خالی نخواهد ماند.
«لِکیلَا تَبْطُلَ حُجَجُ اللَّهِ وَبَینَاتُهُ»
تا حجت و بیانات الهی باطل نشود.
كتب ورسائل وفتاوى شيخ الإسلام ابن تيمية، اسم المؤلف: أحمد عبد الحليم بن تيمية الحراني أبو العباس، دار النشر: مكتبة ابن تيمية، الطبعة: الثانية، تحقيق: عبد الرحمن بن محمد بن قاسم العاصمي النجدي، ج 25، ص 131
آقای «ابن تیمیه»! در عصر شما قرن هشتم «قَائِمٍ لِلَّهِ بِحُجَّةِ» چه کسی بوده است؟! میتوانید برای ما روشن کنید؟! تنها نقل روایت که هنر نیست، باید ببینیم مصداق و پیام روایت چیست. آیا توانستید پیام روایت را بگیرید؟!
شاگرد ایشان «ابن قیم جوزیه» در کتاب «اعلام الموقعین عن رب العالمین» همین عبارت را آورده است. این کتاب بسیار کتاب زیبایی است. اصلاً نام کتاب پیام دارد و معنای آن این است: اعلام کسانی که از طرف خداوند حق امضاء دارند!!
وهابیت معتقدند که مفتیان ما از طرف خداوند عالم حق امضاء دارند و نظرات مفتیانشان در حقیقت امضایی است که خداوند متعال به آنها داده است. حال در فرصتی مناسب در این خصوص بحث میکنیم.
ایشان در جلد ششم از حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) روایتی نقل میکند و مینویسد که حضرت فرمود:
«لَنْ تَخْلُوَ الْأَرْضُ مِنْ قَائِمٍ لِلَّهِ بِحُجَّةٍ لِکی لَا تَبْطُلَ حُجَجُ اللَّهِ وَبَینَاتُه»
هرگز زمین از کسی که برای خدا قیام کند و حجت الهی باشد خالی نمیماند.
إعلام الموقعین عن رب العالمین، المؤلف: محمد بن أبی بکر بن أیوب بن سعد شمس الدین ابن قیم الجوزیة (المتوفی: 751 هـ)، تحقیق: محمد عبد السلام إبراهیم، الناشر: دار الکتب العلمیة – ییروت، الطبعة: الأولی، 1411 هـ - 1991 م، ج 4، ص 114
آقای «محمد بن عبدالوهاب» هم از قافله عقب نمانده است و در «مؤلفات» خود مطلبی در این زمینه آورده است. ما سال 1382 مناظرهای با مفتی اعظم در طائف داشتیم و ایشان این کتاب را به ما هدیه داد. این کتاب یکی از کتبی است که خرید و فروش آن حرام است. پشت جلد این کتاب نوشتهاند که این کتاب وقف عام است و خرید و فروش آن حرام است. ایشان مینویسد:
«قال علی (رضی الله عنه): لن تخلو الارض من قائم لله بحجة»
مبحث الاجتهاد والخلاف (مطبوع ضمن مؤلفات الشيخ محمد بن عبد الوهاب، الجزء الثالث)؛ المؤلف: محمد بن عبد الوهاب بن سليمان التميمي النجدي (المتوفى: 1206هـ)، المحقق: عبد الرحمن بن محمد السدحان، عبد الله بن عبد الرحمن الجبرين، الناشر: جامعة الإمام محمد بن سعود، الرياض، المملكة العربية السعودية، ج1، ص 32
همچنین «ذهبی» و «ابن صلاح» و «ابن حجر» و «بدرالدین عینی» و «غزالی» همین عبارت را دارند. «آلوسی» در کتاب «روح المعانی» جلد اول مینویسد:
«ولم تزل تلک الخلافة فی الإنسان الکامل إلی قیام الساعة وساعة القیام»
این انسان کامل که خلیفة الله و مایه گرفتن فیض از خداوند به خلق است، تا ساعتی که قیامت برپا میشود در عالم هست.
«بل متی فارق هذا الإنسان العالم مات العالم»
روزی که این انسان کامل عالم را مفارقت کند عالم میمیرد.
همانطور که ما در روایت داریم وقتی حجت برداشته شود، زمین ساکنانش را در خود فرو میبرد. او سپس مینویسد:
«لأنه الروح الذی به قوامه»
انسان کامل روح عالم هست و قوام عالم به اوست.
«فهو العماد المعنوی للسماء»
انسان کامل ستون معنوی تمام کرات است.
«والدار الدنیا جارحة من جوارح جسد العالم الذی الإنسان روحه»
تمام عالم هستی از جوارح آن انسان کامل است.
«ولما کان هذا الأسم الجامع قابل الحضرتین بذاته صحت له الخلافة وتدبیر العالم»
به دلیل آنکه اسم اعظم الهی تمام عالم ظاهر و باطن در اوست، خلافت به تن او آراسته است و تدبیر عالم به سبب انسان کامل است.
«والله سبحانه الفعال لما یرید»
سپس می نویسد:
«ولا فاعل علی الحقیقة سواه»
فاعل حقیقی جز خداوند کسی دیگر نیست.
«وفی القیام ضیق»
قافیه تنگ است و نمیتوانم حرفهایم را بیان کنم.
«والمنکرون کثیرون»
اگر بی پرده بگویم افراد زیادی آن را انکار میکنند.
«ولا مستعان إلا بالله عز وجل»
شکایت را نزد خداوند متعال میبرم.
روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم والسبع المثانی، اسم المؤلف: العلامة أبی الفضل شهاب الدین السید محمود الألوسی البغدادی، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی – بیروت، ج 1، ص 220، باب البقرة: (30) وإذ قال ربک... ..
البته «فخر رازی» قدری پرده را بالا زده است و مینویسد: انسان کامل کسی است که قوام عالم هستی است و اگر یک آن از زمین برداشته شود، زمین ساکنانش را در خود فرو میبرد.
شیعیان می گویند انسان کامل حضرت مهدی صاحب الزمان و امام غائب است. به نظر من شیعه در دو قضیه راست میگوید.
قضیه اول اینکه می گویند انسان کامل امام عصر است، راست می گویند. قضیه دوم اینکه می گویند امام غائب است، راست می گویند. امام عصر از نظرها غایب است و مردم از او اطلاعات چندانی ندارند.
کاملاً واضح کردهاند که مراد از: (یوْمَ نَدْعُوا کلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِم) همان امام عصر (ارواحنا فداه) است، غیر از او نیست و اگر لحظهای از زمین برداشته شود، دیگر زمینی نیست نه اینکه زمین نابود میشود.
شما الآن صورت حرم امام رضا (علیه السلام) یا حرم امام حسین (علیه السلام) را در ذهن خود میآورید. صورت حرم امام رضا مخلوق ذهن شماست و ارتباط محض هم با شما دارد. اگر یک آن توجه شما از صورت برود، دیگر صورتی نیست.
عالم هستی نسبت به امام زمان مثل صور ذهنیه برای ماست. اگر یک لحظه توجه حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) از عالم هستی برداشته شود، مثل صور ذهنیه ای است که وقتی برداشته شود دیگر چیزی نیست. بنابراین در زیارت آل یاسین هم میخوانیم:
«السَّلَامُ عَلَیک یا حُجَّةَ اللَّهِ وَ دَلِیلَ إِرَادَتِه»
فرازی از زیارت آل یاسین
خیلی جالب است! همین عبارت یک دنیا حرف دارد. همچنین در زیارت اول مطلقه امام حسین (علیه السلام) میخوانیم:
«إِرَادَةُ الرَّبِّ فِی مَقَادِیرِ أُمُورِهِ تَهْبِطُ إِلَیکمْ وَ تَصْدُرُ مِنْ بُیوتِکم»
ارادت خدا در امور عالم ابتدا به قلب شما نازل میشود و از آنجا صادر میشود.
الکافی، نویسنده: کلینی، محمد بن یعقوب، محقق / مصحح: غفاری علی اکبر و آخوندی، محمد، ج 4، ص 576، ح 2
به تعبیر کوچه بازاری امام معصوم کل هستی و کمال هستی و وجود را از ذات اقدس ربوبی میگیرد و به تمام عوالم پمپاژ میکنند.
این همانند سیم برقی است که قدرت روشنایی را از کارخانه برق میگیرد و به لامپها متصل میکند. اگر هزار لامپ اینجا باشد، اما اتصال نباشد روشنایی ندارد و جز اینکه تاریکی برای ما بیاورد چیزی نیست.
در مقابل همین که سیم این لامپ را به کارخانه برق متصل کند، لامپ روشن میشود. امام معصوم بلا تشبیه به همین شکل است. این سیم برق است که هستی و کمال هستی را از ذات اقدس ربوبی گرفته است و به عالم هستی منتقل میکند.
دوستان در این زمینه به کتاب «مصباح الهدایة» اثر حضرت امام خمینی مراجعه کنند، زیرا آن بزرگوار در این زمینه مفصل بیانات بسیار کامل و شافی دارد.
همچنین امام خمینی در کتابهای «سرّ الصلاة»، «آداب الصلاة» به ویژه صفحه 183 به بعد نکات بسیار ظریفی دارند که ما گاهی اوقات به مناسبتهایی از محضر ایشان مطالبی را برای بینندگان عزیز نقل میکنیم.
مجری:
بسیار خوب، خیلی ممنون و متشکرم. این اعتقاد کامل و جامع مکتب اهلبیت و شیعه است. ما اعتقاد به وجود نازنین مولایمان حضرت صاحب الزمان (ارواحنا له الفداء) داریم که همه نشأت گرفته از ولایت و امامت مولای متقیان حضرت امیرالمؤمنین أسد الله الغالب علی بن أبی طالب (سلام الله علیه) است که ما اعتقاد به اولین و آخرین داریم.
این اعتقاد کامل و جامعی است که الحمدلله رب العالمین باید قدردان این نعمت بزرگ باشیم.
من همیشه گفتهام که باید در حق علما و بزرگانمان دعا کنیم. باید در حق کسانی که خون دلها خوردند و دود چراغها خوردند و غصهها خوردند و زخم زبانها شنیدند تا این اعتقادات را به ما رساندند دعا کنیم.
وقتی که بحث ولایت حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) مطرح میشود، علمایی زحمت کشیدند و از آن دوره همینطور آنها را نقل کردند و روایات را جمع آوری کردند.
چقدر شخصیتهای بزرگی بودند که اگر بخواهیم نامی از هرکدام ببریم، قاعدتاً باید ساعتها در موردشان صحبت کنیم. ما مدیون این بزرگان هستیم و ان شاءالله مورد لطف و عنایت و مرحمت حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) هم قرار خواهند گرفت.
الحمدلله رب العالمین که زیر لوای مولای متقیان حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) هستیم. الهی قسمت و روزیتان شود ایوان نجف و آنجا به قد و بالای حرم نگاه کنید و لذت ببرید و بگویید:
ایوان نجف عجب صفایی دارد * حیدر بنگر چه بارگاهی دارد
چقدر شیرین و لذت بخش است. میشود قسمت و روزی ما باشد روز قیامت کنار حوض کوثر از دستان باکفایت غلام و نوکران مولا و آقاجانمان حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) آب بنوشیم!!
خیلی لذت بخش و شیرین است. ان شاءالله که این اتفاق بیفتد. هرچند ما دلمان میخواهد از دست مولایمان سیراب شویم، اما همین هم برای ما بسیار بسیار ارزشمند است.
ان شاءالله قدردان باشیم، در این راه باشیم و ان شاءالله عاقبت بخیر باشیم. عاقبت بخیری خیلی مهم است. افراد زیادی در این مسیر بودند، اما در آخر کار از مسیر منحرف شدند و به بن بست و بیراهه رفتند. ان شاءالله عاقبت بخیری نصیب همه ما شود.
در ایام ولادت باسعادت مولای مهربانمان، آقاجانمان حضرت علی بن موسی الرضا (علیه آلاف التحیة و الثناء) دوستان مسابقهای را در «شبکه جهانی حضرت ولی عصر» برگزار کردند.
سؤالی مطرح شد و آن این بود که با توجه به حدیث سلسلة الذهب یکی از شروط ایمان ماندن از آتش دوزخ چیست؟!
الف: اعتقاد به توحید
ب: اعتقاد به معاد
ج: اعتقاد به امامت امام رضا (علیه السلام)
د: برائت از دشمنان اهلبیت (علیهم السلام)
چندین هزار نفر در مسابقه شرکت کردند و ششصد و چهل و هفت نفر پاسخ صحیح دادند. الآن میخواهیم قرعه کشی را انجام بدهیم.
چهار نفر انتخاب میشود که به دو نفر هدیه پانصد هزار تومانی تقدیم میشود و به دو نفر هم هدیه دویست و پنجاه هزار تومانی تقدیم میشود.
الآن در محضر استاد عزیزمان حضرت آیت الله حسینی قزوینی مراسم قرعه کشی را انجام خواهیم داد. استاد برای اینکه بتوانیم عدالتی هم برقرار کنیم، باید تقسیم بندی کنیم. استاد از یک تا صد یک عدد بفرمایید:
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
99 به تعداد اسامی اعظم الهی.
مجری:
7698***0916 برنده اول ما هستند که هدیه پانصد هزار تومانی تقدیم حضورشان میشود. حال از صد تا دویست هم یک عدد بفرمایید.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
110 به نیت از حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه).
مجری:
0584***0922 برنده دوم ما هستند که هدیه پانصد هزار تومانی تقدیم حضورشان میشود. حال از دویست تا چهارصد یک عدد بفرمایید.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
313 به تعداد یاران مولایمان حضرت صاحب الزمان (ارواحنا فداه).
مجری:
7932***0938 برنده سوم ما هستند که هدیه دویست و پنجاه هزار تومانی تقدیم حضورشان میشود. حال از چهارصد تا ششصد و چهل و هفت یک عدد بفرمایید.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
550
مجری:
1847***0936 برنده چهارم ما هستند که هدیه دویست و پنجاه هزار تومانی تقدیم حضورشان میشود.
این چهار برگزیده برنده مسابقه ما بودند که دوستان عزیز ما در شبکه خدمتشان تماس میگیرند و نحوه دریافت هدایا را به آنها اطلاع خواهند داد به مناسبت ولادت باسعادت آقای مهربانمان حضرت علی بن موسی الرضا (علیه السلام).
ان شاءالله هدایای این چهار عزیزی که برنده مسابقه ما در روز ولادت امام رضا بودند مبارکشان باشد.
بحث ما درسهایی از امامت و ولایت بود که در محضر حضرت استاد حسینی قزوینی هستیم. ما در بخش قبلی در مورد آیه (یوْمَ نَدْعُوا کلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِم) صحبت کردیم که در سوره مبارکه اسراء هست و استاد توضیح دادند.
حال آیه بعدی که میخواهیم در مورد آن قدری صحبت بفرمایید آیه شریفه:
(وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقِینَ إِماما)
و ما را پیشوای پرهیزگاران بنما!
سوره فرقان (25): آیه 74
است که در سوره مبارکه فرقان است.
مراد از کلمه «امام» در آیه (وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقِینَ إِماما)
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
آیه 74 از سوره مبارکه فرقان در رابطه با عباد الرحمان است. عباد الرحمان کسانی هستند که واقعاً عبد هستند. یکی از بزرگان می گویند: تلاش کنید به جای آنکه عابد باشید، عبد باشید.
کاری از عابد بودن ساخته نیست. شیطان ششصد هزار سال عبادت کرد و عابد بود، اما عبد نبود. عبد کسی است که در برابر خداوند ارادهای نداشته باشد.
به عنوان مثال کسی عبدی را خرید. مولا گفت: اسم تو چیست؟! عبد گفت: هرچه تو انتخاب کنی. مولا گفت: غذا چه میخوری؟! عبد گفت: هرچه تو بدهی. مولا گفت: کجا میخوابی؟! عبد گفت: هرجا تو انتخاب کنی.
مولا گفت: چه لباسی دوست داری؟! عبد گفت: هرچه تو برای من انتخاب کنی. عبد گفت: من از خودم ارادهای ندارم، هرچه شما بگویید همان کار را میکنم. با وجود تمام مقاماتی که رسول اکرم دارد، خداوند عالم میفرماید:
«أشهد أنّ محمدا عبده و رسوله»
این عبد بودن یعنی در برابر خداوند عالم هیچ ارادهای ندارد. حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) از میان این همه فضائل و مناقبی که دارند، تبعیت و شجاعت و دفاعی که از رسول اکرم داشتند میفرمایند:
«أَنَا عَبْدٌ مِنْ عَبِیدِ مُحَمَّدٍ»
من بندهای از بندگان حضرت محمد هستم.
الکافی، نویسنده: کلینی، محمد بن یعقوب، محقق / مصحح: غفاری علی اکبر و آخوندی، محمد، ج 1، ص 90، ح 5
امیرالمؤمنین به صراحت میفرمایند که من در برابر اراده رسول اکرم ارادهای ندارم و اراده من تابع اراده رسول الله است. بنابراین در آیه 63 سوره فرقان آمده است:
(وَ عِبادُ الرَّحْمنِ الَّذِینَ یمْشُونَ عَلَی الْأَرْضِ هَوْناً وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاما)
بندگان خاص خداوند رحمن آنها هستند که با آرامش و بی تکبر بر زمین راه میروند و هنگامی که جاهلان آنها را مخاطب سازند به آنها سلام میگویند (و با بی اعتنایی و بزرگواری میگذرند).
اینها ویژگیهای بسیار مهمی است که خداوند عالم برای عباد الرحمن آورده است. سپس در آیه بعد میفرماید:
(وَ الَّذِینَ یقُولُونَ رَبَّنَا اصْرِفْ عَنَّا عَذابَ جَهَنَّمَ إِنَّ عذابها کانَ غَراماً)
آنها کسانی هستند که میگویند پروردگارا عذاب جهنم را از ما بر طرف گردان که عذابش سخت و پر دوام است!
سوره فرقان (25): آیات 63 – 65
کسانی که قرآن کریم میفرماید:
(رَبَّنا هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا وَ ذُرِّیاتِنا قُرَّةَ أَعْینٍ)
پروردگارا از همسران و فرزندان ما، مایه روشنی چشم ما قرار ده.
مراد همسری است که مایه افتخار ما باشد و فرزندی که مایه چشم روشنی ما باشد.
(وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقِینَ إِماماً)
و ما را پیشوای پرهیزگاران بنما!
سوره فرقان (25): آیه 74
در رابطه با امام بحث خیلی زیاد است. بعضی از بزرگواران نظیر «علامه مجلسی (رضوان الله تعالی علیه)» در کتاب «بحارالانوار» جلد 24 صفحه 134 مینویسد: مراد از امام، مقتدا است.
یعنی ما در کارهای خیر و امر به معروف و نهی از منکر و نشر معارف دینی پیش قدم باشیم و طوری باشیم که در جامعه شاخص دیگران از ما تبعیت کنند، به ما اقتدا کنند و مسیر ما را ادامه بدهند. یعنی ما برای دیگران اسوه حسنه باشیم.
در کتاب «تفسیر المیزان» جلد 15 صفحه 245 هم همین تعبیر آمده است. در کتاب «تفسیر نمونه» جلد یازدهم صفحه 324 نکته ظریفی آمده است و ایشان میفرمایند: در روایات متعدد آمده است که این آیه در حق امیرالمؤمنین و ائمه اطهار نازل شده است.
در روایتی از امام صادق آمده است که قصد ما هستیم. از واضحترین مصادیق این آیه ائمه اطهار هستند. این مانعی ندارد که آیه مفهوم داشته باشد و دیگران را هم بگیرد.
«ابن شهرآشوب مازندرانی» که معاصر «علامه حلی» بوده است، در کتاب «مناقب» جلد سوم از قول «سعید بن جبیر» روایتی را نقل میکند و میگوید:
«فِی قَوْلِهِ تَعَالَی وَ الَّذِینَ یقُولُونَ رَبَّنا هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا وَ ذُرِّیاتِنا الْآیةَ قَالَ نَزَلَتْ هَذِهِ الْآیةُ وَ اللَّهِ خَاصَّةً فِی أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع»
قسم به خدا آیه مخصوص امیرالمؤمنین است.
«قَالَ کانَ أَکثَرُ دُعَائِهِ یقُولُ رَبَّنا هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا یعْنِی فَاطِمَةَ وَ ذُرِّیاتِنا یعْنِی الْحَسَنَ وَ الْحُسَینَ قُرَّةَ أَعْینٍ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِین»
امیرالمؤمنین میفرمایند که من از خداوند متعال نخواستم فرزندان خوش سیما و زنان زیباصورت به ما بدهد، بلکه از خداوند خواستم فرزندانی که مطیع لله و خائف از خداوند باشند به من بدهند طوری که هرگاه به آنها نگاه کردم مایه چشم روشنی من باشند.
«قَالَ وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقِینَ إِماما»
خدایا ما را برای متقین امام قرار بده.
مناقب آل أبی طالب علیهم السلام، نویسنده: ابن شهر آشوب مازندرانی، محمد بن علی، ج 3، ص 380، فصل فی الاستدلال علی إمامتها
ما این عبارت را در مصادر اهل سنت هم داریم. در کتاب «مستدرک علی الصحیحین» جلد سوم صفحه 138 و کتاب «مناقب خوارزمی» صفحه 65 آمده است که رسول اکرم میفرماید: امیرالمؤمنین امام المتقین است. همچنین در روایت آمده است:
«أوحی إلی فی علی ثلاث أنه سید المسلمین وإمام المتقین وقائد الغر المحجلین»
ای مردم! آگاه باشید که درباره علی سه مسئله از طرف خداوند به من وحی شده است. او آقای مسلمانان و پرچم دار روسفیدان و نجات یافتگان قیامت و امام متقین است.
المستدرک علی الصحیحین، اسم المؤلف: محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاکم النیسابوری، دار النشر: دار الکتب العلمیة - بیروت - 1411 هـ - 1990 م، الطبعة: الأولی، تحقیق: مصطفی عبد القادر عطا، ج 3، ص 148، ح 4668
در اینجا هم میفرماید:
«قَالَ وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقِینَ إِماما»
تا افرادی که بعد از ما میآیند به ما اقتدا کنند. در کتاب «تفسیر علی بن ابراهیم» که به تعبیر آیت الله خوئی تمام راویان و احادیث آن ثقه هستند، جلد دوم آمده است که عدهای خدمت امام صادق بودند و این آیه شریفه را قرائت کردند:
(رَبَّنا هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا وَ ذُرِّیاتِنا قُرَّةَ أَعْینٍ- وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقِینَ إِماماً)
سپس مینویسد:
«فَقَالَ قَدْ سَأَلُوا اللَّهَ عَظِیماً أَنْ یجْعَلَهُمْ لِلْمُتَّقِینَ أَئِمَّةً!»
آیات قرآن کریم تنها برای قرائت نیست. آیاتی نظیر:
(رَبَّنا آتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنَةً وَ فِی الْآخِرَةِ حَسَنَة)
" پروردگارا! به ما در دنیا (نیکی) عطا کن! و در آخرت نیز (نیکی) مرحمت فرما!
سوره بقره (2): آیه 201
و:
(رَبَّنا ظَلَمْنا أَنْفُسَنا وَ إِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنا وَ تَرْحَمْنا لَنَکونَنَّ مِنَ الْخاسِرِین)
پروردگارا! ما به خویشتن ستم کردیم و اگر ما را نبخشی و بر ما رحم نکنی از زیانکاران خواهیم بود.
سوره اعراف (7): آیه 23
معمولاً بزرگان ما در قنوت نمازشان این آیات را میخوانند.
«فَقَالَ قَدْ سَأَلُوا اللَّهَ عَظِیماً أَنْ یجْعَلَهُمْ لِلْمُتَّقِینَ أَئِمَّةً!»
حضرت فرمود: شما درخواست بزرگی از خداوند داشتید و خواستید که شما را برای متقین امام قرار دهد.
سپس روایتی را از قول «أبان بن تغلب» در رابطه با این آیه نقل میکند که فرمودند:
«سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ «الَّذِینَ یقُولُونَ رَبَّنا هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا وَ ذُرِّیاتِنا قُرَّةَ أَعْینٍ- وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقِینَ إِماماً»
امام میفرمایند:
«قَالَ نَحْنُ هُمْ أَهْلَ الْبَیت»
حضرت فرمودند: ما اهلبیت هستیم که برای متقین امام هستیم.
تفسیر القمی، نویسنده: قمی، علی بن ابراهیم، محقق / مصحح: موسوی جزائری، طیب، ج 2، ص 117 و 118، باب 25 سورة الفرقان مکیة آیاتها سبع و سبعون 77
هرکسی که از جایش بلند شود، نمیتواند بگوید که ما را برای متقین امام قرار بده. همچنین در کتاب «بحارالانوار» نقل شده است «ابوبصیر» که یکی از ثقات اصحاب امام باقر و امام صادق است، نقل میکند که خدمت امام صادق این آیه را خواندم.
حضرت فرمودند که درخواست بسیار بزرگی از خداوند عالم داری. این خواسته در حق هرکسی نیست.
«فِی قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ الَّذِینَ یقُولُونَ رَبَّنا هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا إِلَی قَوْلِهِ وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقِینَ إِماماً»
حضرت میفرمایند:
«أَی هُدَاةً یهْتَدَی بِنَا وَ هَذِهِ لآِلِ مُحَمَّدٍ ص خَاصَّة»
بحار الأنوار، نویسنده: مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح: جمعی از محققان، ج 24، ص 135، ح 7
در روایت بعد آمده است:
«لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقِینَ إِماماً»
حضرت فرمودند:
«قَالَ لَقَدْ سَأَلْتَ رَبَّک عَظِیماً»
درخواست بسیار بزرگی از خداوند داری.
«إِنَّمَا هِی وَ اجْعَلْ لَنَا مِنَ الْمُتَّقِینَ إِمَاماً»
خدایا برای ما از متقین امامی قرار بده.
بحار الأنوار، نویسنده: مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح: جمعی از محققان، ج 24، ص 135، ح 8
یعنی به جای: (وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقِینَ إِماماً)، حضرت میفرمایند: «وَ اجْعَلْ لَنَا مِنَ الْمُتَّقِینَ إِمَاماً» به این معنا که از متقین برای ما امامی قرار بده.
در رابطه با این آیه حرف خیلی زیاد است، اما من به همین اندازه اکتفا میکنم. این هم یکی از آیاتی است که در قرآن کریم کلمه (إِمَام) استعمال شده است. ما باید قدری دقت کنیم که این واژه چه پیامی برای امروز ما دارد. من در خدمت حضرتعالی هستم.
مجری:
خیلی ممنون و متشکرم. دوستان عنایت دارند که موضوع بحث ما حول محور امامت و ولایت است و امشب از ابتدای برنامه چندین آیه را مورد بحث و بررسی قرار دادیم.
یکی از سورههایی که میخواهیم در مورد آن صحبت کنیم و آیاتی که اشاره به این موضوع دارد، سوره مبارکه هود و احقاف است. در این سور کتاب حضرت موسی را به عنوان امام معرفی کرده است و میفرماید:
(وَ مِنْ قَبْلِهِ کتابُ مُوسی إِماماً وَ رَحْمَة)
و پیش از آن کتاب موسی که پیشوا و رحمت بود.
سوره هود (11): آیه 17
اینجا مراد از امام چیست؟!
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
این بحث خیلی طولانی است. اگر تماسهای تلفنی برقرار است به آنها بپردازیم، زیرا این بحث نیمه کاره نماند.
وهابیها بسیار به این آیه استناد میکنند و می گویند شما که می گویید ائمه اطهار امام است، در این آیه شریفه آمده است کتاب موسی امام است. بنابراین قرآن کریم امام ماست.
ما باید مشت محکمی هم بر دهان این یاوه سرایان بزنیم که اصلاً نه معنای آیه را بلدند و نه به کتابهای تفسیری خودشان مراجعه کردهاند! اگر قرار باشد قرآن کریم امام باشد، شما می گویید:
«ترکت فیکم ما إن تمسکتم بهما لن تضلوا بعدی أبدا کتاب الله وسنتی»
الکتاب صحیح شرح العقیدة الطحاویة أو المنهج الصحیح فی فهم عقیدة أهل السنة والجماعة مع التنقیح، تألیف: حسن بن علی السقاف القرشی الهاشمی الحسینیعفا الله تعالی عنه، دار الإمام النووی، جمیع حقوق الطبع محفوظة للمؤلف الطبعة الأولی 1416 ه - 1995 م، ج 16، ص 4، فصل فی وجوب محبة آل البیت وتوقیرهم وموالاتهم
«سنتی» چه جایگاهی دارد؟! همچنین رسول اکرم فرمودند: من کتاب و اهلبیتم را خلیفتین و کاملتین قرار دادم.
همچنین از قول «طبری» نقل میکنند اگر کسی معتقد نباشد ابوبکر و عمر امامین هدین هستند، باید کشته شوند!!
اگر قرآن کریم امام است، چطور می گویید که اگر کسی معتقد نباشد ابوبکر و عمر امام هدایت هستند باید کشته شود؟! ما این حرفتان را بپذیریم یا اعتقاداتی که در کتابهای فقهی مطرح کردید؟!
مجری:
حضرت استاد ما این سؤال را در برنامههای بعدی میگذاریم و هفتههای آینده که خدمت حضرتعالی هستیم مطرح میکنیم و مفصل در این خصوص صحبت خواهیم کرد.
تماسهای بینندگان برنامه:
از الآن که بیست دقیقه از برنامه باقی مانده است در خدمت بینندگان عزیز هستیم. بنده به مخاطبین عزیز و بینندگان گرانقدر به ویژه عزیزان اهل سنت و آقایان وهابی یادآوری میکنم که اولویت با شماست.
بعداً نگویید که نمیگذارند صحبت کنیم یا نمیگذارند روی خط بیاییم. شاید هیچ شبکهای به این صورت از مخالفین دعوت نمیکند که روی خط ارتباطی بیایند و بحث و گفتگو کنند.
آقایان، عزیزان و بزرگواران اهل سنت اعم از علما یا بینندگان معمولی ما در خدمت شما هستیم. آقایان وهابی اعم از گویندههای شبکهها یا بینندگان معمولی میتوانند روی خط ارتباطی برنامه ما بیایند و مطالب خود را مطرح کنند.
دوستان اتاق فرمان هم همیشه دعب شان بر این است که اگر یک عزیز اهل سنت یا یک آقای وهابی بیاید، اولویت با آنهاست که روی خط ارتباطی بیایند و با آنها گفتگو کنیم.
آقای عارف از شوشتر روی خط ارتباطی برنامه ما هستند. آقای عارف سلام به شما، شب شما بخیر:
بیننده (آقای عارف از شوشتر – شیعه):
استاد سلام علیکم.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
سلام علیکم و رحمة الله.
بیننده:
استاد چند سؤال دارم که میخواهم یکی یکی بپرسم.
سؤال اول من این است که آیا رسول خدا فرموده است که بعد از من ایران فتح میشود؟!
سؤال دوم من این است که در کتاب «مسند أحمد بن حنبل» جلد دوم صفحه 33 روایتی از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) آمده است که چنین است:
«خَرَجَ رسول اللَّهِ من بَیتِ عَائِشَةَ فقال رَأْسُ الْکفْرِ من ههنا من حَیثُ یطْلُعُ قَرْنُ الشَّیطَانِ»
مسند الإمام أحمد بن حنبل، اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبدالله الشیبانی، دار النشر: مؤسسة قرطبة – مصر، ج 2، ص 23، ح 4751
قبل از آن هم روایتی آمده است و مینویسد:
«عَنِ النبی أَنَّهُ کان قَائِماً عِنْدَ بَابِ عَائِشَةَ فَأَشَارَ بیده نحو الْمَشْرِقِ فقال الْفِتْنَةُ ههنا حَیثُ یطْلُعُ قَرْنُ الشَّیطَانِ»
مسند الإمام أحمد بن حنبل، اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبدالله الشیبانی، دار النشر: مؤسسة قرطبة – مصر، ج 2، ص 18، ح 4679
در کتاب «بخاری» هم روایتی آمده است که مینویسد:
«قام النبی خَطِیبًا فَأَشَارَ نحو مَسْکنِ عَائِشَةَ فقال هُنَا الْفِتْنَةُ ثَلَاثًا من حَیثُ یطْلُعُ قَرْنُ الشَّیطَانِ»
رسول اکرم به منزل عایشه اشاره کرد و فرمود: از اینجا فتنه است و شاخ شیطان از اینجا بیرون میآید.
الجامع الصحیح المختصر، اسم المؤلف: محمد بن إسماعیل أبو عبدالله البخاری الجعفی، دار النشر: دار ابن کثیر, الیمامة - بیروت - 1407 - 1987، الطبعة: الثالثة، تحقیق: د. مصطفی دیب البغا، ج 3، ص 1130، ح 2937
سؤال سوم این است که «قتیله» همسر پیغمبر اکرم و خواهر «اشعث بنت قیس» بعد از به شهادت رسیدن حضرت مرتد شد و بعد از آن ازدواج کرد. این موضوع درست است؟!
مجری:
آقای عارف خیلی ممنونم. همین سه سؤال کافی است، زیرا بیننده دیگری هم روی خط ارتباطی داریم. ان شاءالله اگر فرصت بود در برنامههای بعدی خدمت شما خواهیم بود.
آقای دارابی از تهران روی خط ارتباطی هستند. آقای دارابی خدمت شما سلام عرض میکنم، شبتان بخیر:
بیننده (آقای دارابی از تهران – شیعه):
سلام عرض میکنم محضر استاد عزیزم و همینطور مجری برنامه آقای اسماعیلی عزیز.
شبههای که الآن در دانشگاه تهران در سطوح عالیه در مقطع دکتری گرایش فلسفه و عرفان مطرح شده است و مورد نظر محققین است، این شبهه است که آیا امکان احقاق دعا اساساً بلاواسطه وجود دارد یا خیر؟!
پاسخی که دادند مثبت است، اما وقتی به روایات مراجعه میکنند که در برخی از روایات آمده است:
«أَبَی اللَّهُ أَنْ یجْرِی الْأَشْیاءَ إِلَّا بِالْأَسْبَابِ فَجَعَلَ لِکلِّ سَبَبٍ شَرْحاً وَ جَعَلَ لِکلِّ شَرْحٍ عِلْماً وَ جَعَلَ لِکلِّ عِلْمٍ بَاباً نَاطِقاً عَرَفَهُ مَنْ عَرَفَهُ وَ جَهِلَهُ مَنْ جَهِلَهُ ذَلِک رَسُولُ اللَّهِ ص وَ نَحْنُ»
بحار الأنوار، نویسنده: مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح: جمعی از محققان، ج 2، ص 90، ح 14
متوجه میشود که کل ما خلق تحت سیطره ولایت مطلقه معصومین واقع شده است و هر مخلوقی هرجای عالم دعا میکند با هر دینی که دعا میکند مسیر عروج این دعا همان صراط مستقیم است و همان صراط امامت و ولایت است.
همان صراط توحید صمدی که کل عوالم خلقت را پر کرده است و جای خالی باقی نمانده است که کسی بخواهد از جایی با خداوند مستقیماً مناجات کند. آنچه که در قرآن آمده است و میفرماید:
(یسَبِّحُ لِلَّهِ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْض)
آنچه در آسمانها و زمین است همواره تسبیح خدا میگویند.
سوره جمعه (62): آیه 1
مسیر عروج دعا مسیر صراط مستقیم است، یعنی آن مسیر ولایت مطلقه اهلبیت (علیهم السلام) که ولایت صمدی است و ختم به حضرت حق میشود.
راه دومی وجود ندارد و ثابت شده است که دعای بلاواسطه غلط است یا امکان تحقق آن به لحاظ ماهوی و فلسفی موجود نیست. اگر حضرت استاد در این خصوص بیشتر توضیح بفرمایند سپاسگذارم.
مجری:
جناب آقای دارابی از تهران از شما متشکرم، موفق باشید. آقای عارف از شوشتر چند سؤال مطرح کردند. سؤال اول اینکه پیامبر اکرم فرموده باشند یا وعده داده باشند یا خبر داده باشند که ایران فتح خواهد شد. ما این عبارت را داریم؟!
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
در ماجرای جنگ خندق بود که بعضی افراد نسبت به جناب سلمان اعتراض داشتند و حضرت به قضیه فتح ایران اشاره کردند.
اینکه پیغمبر اکرم وعده دادند ایران فتح میشود، نه مدحی برای فتح است و نه ذمی برای فتح است. رسول اکرم از یک واقعه خارجی خبر دادند. این فرمایش حضرت همانند آیه شریفه:
(الم غُلِبَتِ الرُّوم)
الم. رومیان مغلوب شدند.
سوره روم (30): آیات 1 و 2
است که قرآن کریم از شکست روم خبر دادند. اینکه آیا این شکست در مسیر صحیح بوده است یا در مسیر غلط بوده است، عملکرد آن فتحها نشانگر آن است. باید ببینیم که آیا واقعاً این فتحها، فتحهای اسلامی و دینی بود یا فتحها برمبنای هوا و هوس بوده است!!
مجری:
یعنی اینطور بگوییم که اگر بحث امامت و ولایت و خلافت در جایگاه خود هم قرار میگرفت، این فتح انجام میشد منتها در مسیر درست خودش!
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
البته مشروط بر اینکه فرماندهانی که از طرف خود امام منصوب میشوند، به دستور امام عمل میکردند. اینکه حکومت دست معصوم باشد، ملاک نیست.
در زمان امیرالمؤمنین چقدر منصوبین حضرت تخلف کردند و حضرت آنها را عزل و توبیخ کردند. در زمان رسول اکرم، «خالد بن ولید» مرتکب جنایاتی شد سپس حضرت امیرالمؤمنین رفتند و جنایات او را جبران کردند.
اگر اینها در مسیر اوامر اهلبیت باشد، این فتح مبارک است. در مقابل اگر در مسیر اوامر اهلبیت و اوامر رسول اکرم نباشد، قطعاً نتیجهای در پی ندارد.
ملاحظه کنید در فتح ایران در طالقان نزدیک به یک فرسخ مردم را صف کشیدند و تک تک چشمانشان را درآوردند که این جنگ به جنگ عیون مشهور شد.
همچنین در گرگان فرمانده ای که از مدینه آمده بود، گفت: من یک نفر را نمیکشم. وقتی طرف مقابل شمشیر را بر زمین گذشتند همه را کشت و تنها یک نفر را باقی گذاشت و گفت که من گفتم یک نفر را نمیکشم!!
بنابراین جنایاتی که در فتحها انجام شد واقعاً مایه شرمندگی و ننگ است. امروز هم مستشرقین از آنها به عنوان نقایص اسلامی یاد میکنند.
مجری:
خیلی ممنونم. آقای عارف چند سند ارائه کردند و اشاره به خانه عایشه و فتنه بودن این خانه داشتند. آیا چنین چیزی داریم؟!
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
در خصوص اینکه این مباحث در کتب اهل سنت آمده است، روایاتی آمده است. به عنوان مثال در کتاب «صحیح بخاری» آمده است:
«قام النبی خَطِیبًا فَأَشَارَ نحو مَسْکنِ عَائِشَةَ فقال هُنَا الْفِتْنَةُ ثَلَاثًا من حَیثُ یطْلُعُ قَرْنُ الشَّیطَانِ»
رسول اکرم به منزل عایشه اشاره کرد و فرمود: از اینجا فتنه است و شاخ شیطان از اینجا بیرون میآید.
الجامع الصحیح المختصر، اسم المؤلف: محمد بن إسماعیل أبو عبدالله البخاری الجعفی، دار النشر: دار ابن کثیر, الیمامة - بیروت - 1407 - 1987، الطبعة: الثالثة، تحقیق: د. مصطفی دیب البغا، ج 3، ص 1130، ح 2937
همچنین در کتاب «صحیح مسلم» حدیث 7189 این عبارت آمده است و آقایان هم توجیهاتی برای این روایت داشتند.
آنها می گویند رسول اکرم که به طرف خانه عایشه اشاره کرد، یعنی به طرف شرق اشاره کرد به این معنا که فتنه از مشرق برمی خیزد. آقایان این عبارت را به عنوان مذمت ایرانیها آوردند.
همچنین در کتاب «شرح صحیح مسلم» آمده است که وقتی آنها را آوردهاند اشاره به این دارد که فتنهها از ایران که شرق مدینه بود برمی خیزد. خداوند عالم احمق را آفرید و احمق هم توجیه را آفرید!!!
به عنوان مثال در کتاب «عمدة القاری» جلد پانزدهم صفحه 30 همین تعبیر را دارد. بعضی افراد گفتهاند «ابن حبان» نقل کرده است که مراد بحرین است.
بنابراین روایات متعددی که ما داریم که نقل کردهاند «أم سلمه» با عایشه بحث میکند یا امیرالمؤمنین با عایشه بحث میکند و میفرمایند آن روز بودید که پیغمبر اکرم فرمودند: یکی از شماها خروج میکند.
رسول اکرم در این خصوص به امیرالمؤمنین فرمودند: اگر یکی از زنان من قیام کرد و کار به دست تو افتاد، درباره او ارفاق کن.
عایشه گفت: پیغمبر اکرم این قضیه را نقل کردند، به من هم اشاره کردند و فرمودند: مراقب باش کسی که خروج میکند تو نباشی!
آیا فتنهای بالاتر از فتنه جمل وجود داشت؟! سی هزار انسان در این جنگ کشته شدند. جنگ جمل اولین فتنهای بود که در درون مسلمانان ایجاد شد. کاملاً واضح و روشن است توجیهاتی که آقایان میکنند بی اساس است.
مجری:
این روایات در منابع ما هم هست؟!
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
بله. در منابع ما هم الی ماشاءالله است، اما عمدتاً علمای اهل سنت نقل کردهاند. بنده در این زمینه صحبت زیاد دارم و شاید به مناسبتی این روایات را از منابع اهل سنت مفصل نقل کنم.
در کتاب «المحاسن و المساوی» اثر «ابراهیم بن محمد بیهقی» متوفای 320 هجری جلد اول صفحه 222 تمام مباحث مطرح شده است. در این روایت آمده است که «أم سلمه» به عایشه گفت: من دیگر با تو حرف نمیزنم، زیرا با علی بن أبی طالب جنگ کردی!
مجری:
استاد سؤال سومشان در خصوص یکی از همسران پیغمبر اکرم یعنی خواهر «اشعث» بود که بعد از حضرت مرتد شد. آیا چنین چیزی هست؟!
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
بله. ایشان «قتیله» نام داشت که بعد از رسول اکرم مرتد شد و از اسلام بیرون رفت. البته بحث سر این است که آیا پیغمبر اکرم با او ازدواج کرده بود یا تنها عقد خوانده بود و ازدواج رسمی نبود.
وقتی هم که آمدند و مباحثی را هم مطرح کردند که این در منابع مفصل اهل سنت آمده است.
مجری:
آقای دارابی از تهران هم گفتند: بحث دعای بلا واسطه امکان استجابت ندارد. هرکسی در این عالم دعا میکند باید از مسیر ولایت اهلبیت بگذرد و مستجاب شود.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
همان تعبیری که بنده از زیارت اول مطلقه امام حسین (علیه السلام) عرض کردم هست که حضرت میفرمایند:
«إِرَادَةُ الرَّبِّ فِی مَقَادِیرِ أُمُورِهِ تَهْبِطُ إِلَیکمْ وَ تَصْدُرُ مِنْ بُیوتِکم»
اراده خدا در امور عالم ابتدا به قلب شما نازل میشود و از آنجا صادر میشود.
الکافی، نویسنده: کلینی، محمد بن یعقوب، محقق / مصحح: غفاری علی اکبر و آخوندی، محمد، ج 4، ص 576، ح 2
و:
«قُلُوبُنَا أَوْعِیةٌ لِمَشِیةِ اللَّه»
قلبهای ما ظرف نزول مشیت و اراده خداوند عالم هستند.
بحار الأنوار، نویسنده: مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح: جمعی از محققان، ج 25، ص 337، ح 16
در زیارت آل یاسین هم میخوانیم:
«فَمَا شَيْءٌ مِنْهُ إِلَّا وَ أَنْتُمْ لَهُ السَّبَبُ وَ إِلَيْهِ السَّبِيل ... السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا صَاحِبَ الْمَرْأَى وَ الْمَسْمَعِ»
المزار الكبير (لابن المشهدي)؛ نويسنده: ابن مشهدى، محمد بن جعفر، وفات: 610 ق؛ محقق: قيومى اصفهانى، جواد، ناشر: دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، 1419 ق؛ ص 568
چیزی در عالم نیست، جز اینکه شما واسطه هستید. چه در مسیر صعود و چه در مسیر نزول هیچ فرقی نمیکند.
در مسیر نزول هر عنایتی خداوند عالم بخواهد به کسی کند از کانال امام رد میشود و در مسیر صعود هم هر عملی انجام بدهیم از مسیر امام به خداوند عالم میرسیم.
امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) تعبیری دارند. در کتاب «شرح دعای سحر» صفحه 101 آمده است که امام خمینی میفرمایند:
"دیگر عبادات بلکه عقاید و ملکات نیز به منزله هیولی است و ولایت صورت آنهاست. آنان به منزله ظاهر هستند و ولایت باطن آنهاست."
ما اصلاً دعا که میکنیم، ولایت باطن این دعاست. بدون ولایت این دعاهای ما پوسته است و هیچ ارزشی ندارد. روح عقاید، ملکات و همه چیز ولایت اهلبیت است. یعنی بدون ولایت اهلبیت دعا به منزله یک جسد بی روح است.
مجری:
خیلی ممنونم. آقای محمدی از اصفهان روی خط هستند. آقای محمدی سلام به شما، بفرمایید:
بیننده (آقای محمدی از اصفهان – شیعه):
سلام علیکم خدمت مجری محترم و استاد ارجمند، شب شما بخیر و خدا قوت.
سؤال من این است که با توجه به فرمایشات حضرت استاد که مسئله عبد بودن را تأکید کردند، این آیه که در سوره مبارکه کهف هست که میفرماید:
(فَوَجَدا عَبْداً مِنْ عِبادِنا آتَیناهُ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنا وَ عَلَّمْناهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْما)
(در آنجا) بندهای از بندگان ما را یافتند که او را مشمول رحمت خود ساخته و از سوی خود علم فراوانی به او تعلیم داده بودیم.
سوره کهف (18): آیه 65
آیا کسانی که: «حسبنا کتاب الله» می گویند و خودشان را معتقد به قرآن کریم میدانند، باور دارند که شخصی مثل حضرت خضر که عبد صالح است که میداند زیر دیوار گنج است و میداند پدر و مادر این کودکان صالح بودند و میداند باید این دیوار را بسازد و کشتی را سوراخ کند؟!
حتی اینقدر مبسوط الید هست که پسری را که با قطعیت میداند باید کشته شود، زیرا پدر و مادرش را به کفر و طغیان میکشاند و او را از بین میبرد تا خداوند فرزند دیگری به او بدهد چنین کسی در امت این زمان وجود ندارد یا او تنها منحصر به فرد است؟!
آیا این دلیل و شاهدی بر امامت ائمه اثنی عشر نیست؟! بازهم از شما تشکر میکنم، خدانگهدار
مجری:
خیلی ممنونم، خدانگهدارتان باشد جناب آقای محمدی از اصفهان. حضرت استاد پاسخ این عزیز را بفرمایید.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
این عبارت زیباست. اتفاقاً آیت الله سبحانی هم در بسیاری از مقالات می گویند که قضیه حضرت خضر یک نمونهای برای دوران غیبت است. در حقیقت همان تصرفاتی که حضرت خضر داشتند، نشان میدهد که زمین از حجت خالی نیست.
حجت هم روی زمین نیامده تشریفاتی باشد. همانطور که از عبارت «ابن تیمیه» هم آوردیم، در کتاب «مجموع الفتاوی» جلد 25 صفحه 131 آمده است:
«فَإِنَّ الْأَرْضَ لَنْ تَخْلُوَ مِنْ قَائِمٍ لِلَّهِ بِحُجَّةِ»
هرگز زمین از حجتی که برای خدا قیام کند خالی نخواهد ماند.
«لِکیلَا تَبْطُلَ حُجَجُ اللَّهِ وَبَینَاتُهُ»
تا حجت و بیانات الهی باطل نشود.
مجموعة الفتاوی، نویسنده: ابن تیمیة، وفات: 728، طبعة الشیخ عبد الرحمن بن قاسم، ج 25، ص 131
آنها می گویند که حجت باید همیشه در زمین باشد. حجت که تشریفاتی نیست. حجت برای مجاری تحقق اراده الهی در زمین است.
این قضایا نشانگر این است که حضرت صاحب الزمان (ارواحنا لتراب مقدمه الفداء) در حقیقت در روی زمین برای این است که یک سری تصرفات تشریعی کند و هم تصرفات تکوینی داشته باشد.
چه در دوران غیبت صغری و چه در دوران غیبت کبری از بزرگانی مثل «مقدس اردبیلی» و «سید بن طاووس» و «سید بحرالعلوم» در تشریع و تکوین انجام شده است.
در حقیقت شاید بتوانیم بگوییم میلیاردها برابر آنچه حضرت خضر انجام داده است حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) انجام داده باشند.
زمانی که حضرت ولی عصر تشریف آوردند، شاید یکی از مواردی که بیان کنند این است که بفرمایند در دوران غیبت ما این تصرفات تشریعی و تکوینی را هم انجام دادیم.
در همان زمان هم که میآیند نمونههایی از آنها را انجام میدهند تا دنیا بدانند که این بزرگواران چه قدرتی از طرف خداوند عالم دارند.
مجری:
حضرت استاد بسیار از شما ممنونم، سایهتان مستدام باشد. آقای هاشمی از ورامین خیلی عذرخواهی میکنیم که نتوانستیم خدمتشان باشیم.
همچنین از تک تک شما مخاطبین و بینندگان عزیز و نازنین برنامه «حبل المتین» هم ممنون و سپاسگذارم. ان شاءالله که قدردان ولایت مولای متقیان حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) باشیم و در این مسیر ثابت قدم بمانیم. در پناه حضرت حق و زیر سایه حضرت مرتضی علی (سلام الله علیه) باشید. خدانگهدارتان