
سبط بن جوزی از دیگر محدثان اهل سنت، در کتابش با اشاره به ولادت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) در کعبه مینویسد: «کانت تطوف بالبیت وهی حامل أمیرالمؤمنین فضربها الطلق ففتح لها باب الکعبة فدخلت فوضعته فیها؛ فاطمه بنت أسد، در حالیکه باردار بود و مشغول به طواف خانه خدا بود، (درد زایمان او را فراگرفت) ضربهای به دیوار کعبه زد و در این هنگام درب خانه کعبه به روی او باز شد و داخل خانه کعبه شد و فرزندش را به دنیا آورد.»[2]
بعد از بیان این دو روایت باید گفت، قطعاً ولادت حضرت در کعبه مکرمه، نشان از بیان جایگاه و مقام امیر عالم امکان، نزد خالق جهانیان دارد و ولادت حضرت در کعبه، نشان از مقرب بودن حضرت نزد خداوند متعال از لحظه ولادت است.
اما آنچه که به عنوان حلقه وصل میان فضیلتهای بیشمار حضرت باید برشمرد، فضیلت اولین مسلمان بودن ایشان است. فضیلتی که در هنگام ابلاغ رسالت نبی اکرم (صلیاللهعلیهوآله) تنها مصداقش، امیرالمؤمنین (علیهالسلام) بوده است. اعتقاد به این فضیلت، سخن شیعیان نیست و علما و محدثین معروف و مشهور اهل سنت در منابع معتبرشان، بارها به اسلام امیرالمؤمنین (علیهالسلام) به عنوان اولین مسلمان، اذعان کردهاند. حاکم نیشابوری در کتاب المستدرک که جمع آوری احادیث و روایات در این کتاب بر اساس مبنای بخاری و مسلم نیشابوری بوده است، مینویسد: «حدثنا أبو بکر بن إسحاق، أنبأ عبید بن حاتم الحافظ، ثنا محمد بن حاتم المؤدب، ثنا سیف بن محمد، ثنا سفیان الثوری، عن سلمة بن کهیل، عن أبی صادق، عن الأغر، عن سلمان رضی الله عنه قال: قال رسول الله صلى الله علیه وسلم: «أولکم واردا على الحوض، أولکم إسلاما، علی بن أبی طالب؛ سلمان نقل کرده که پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) فرمودند: از میان شما اولین کسی که در کنار حوض کوثر بر من وارد میشود و از میان شما اولین کسی که اسلام آورده است، علی بن أبیطالب (علیهالسلام) است.»[3]
این حدیث شریف، از لحاظ سند نیز معتبر و بدون خدشه است و حاکم نیشابوری به عنوان محدث و عالم حدیث شناس، صحت آن را تأیید کرده است؛ همچنین ذهبی عالم شناخته شده در میان اهل سنت نیز در ذیل حدیث مذکور، صحت این روایت را مورد تأیید خود قرار داده است.
روایات و احادیث اولین مسلمان بودن امیرالمؤمنین (علیهالسلام) از سوی دیگر محدثین و علمای مشهور اهل سنت نیز جمع آوری شده است. طبرانی از دیگر محدثین و علمای مشهور اهل سنت، در کتابش مینویسد: «حدثنا علی بن إسحاق الوزیر الأصبهانی، حدثنا إسماعیل بن موسى السدی، ثنا عمر بن سعید، عن فضیل بن مرزوق، عن أبی سخیلة، عن أبی ذر، وعن سلمان قالا: أخذ رسول الله صلى الله علیه وسلم بید علی رضی الله عنه، فقال: «إن هذا أول من آمن بی، وهو أول من یصافحنی یوم القیامة، وهذا الصدیق الأکبر، وهذا فاروق هذه الأمة، یفرق بین الحق والباطل، وهذا یعسوب المؤمنین، والمال یعسوب الظالم؛ أبوذر و سلمان نقل کردهاند: رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) دست حضرت علی (علیهالسلام) را گرفته و سپس فرمودند: همانا علی (علیهالسلام) اولین کسی است که به من ایمان آورد و علی (علیهالسلام) اولین کسی است که در قیامت با من مصافحه میکند و به دیدار من میآید و او راستگوی بزرگ است. علی (علیهالسلام) جدا کننده این امت است که حق و باطل را از یکدیگر جدا میکند و او یاری دهنده مؤمنین است و مال دنیا یاری کننده ظالمین است.»[4]
شاید یک سؤال در ذهن ایجاد شود که چرا اولین مسلمانان نزد خدای رحمان دارای مقام و جایگاه باشد؟ به این معنا که مگر اولینِ مسلمان بودن، فضیلتی خاص به شمار میآید؟
در پاسخ به این سؤال باید گفت: با مراجعه به قرآن کریم، برای اولین مسلمانانی که به اسلام ملحق شدهاند، مقامات والایی بیان شده است. خدای رحمان در کتاب آسمانی قرآن کریم میفرماید: «وَالسَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِینَ وَالْأَنْصَارِ وَالَّذِینَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسَانٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی تَحْتَهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا أَبَدًا ذَلِکَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ (توبه/100) پیشگامان نخستین از مهاجرین و انصار و کسانیکه به نیکی از آنها پیروی کردند، خداوند از آنها خشنود گشت و آنها (نیز) از او خشنود شدند و باغهایی از بهشت برای آنان فراهم ساخته که نهرها از زیر درختانش جاری است؛ جاودانه در آن خواهند ماند و این است پیروزی بزرگ»
قطعاً برای این آیه شریفه از میان مسلمانان و اصحاب رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) مصادیقی میتوان ذکر کرد و باید گفت، علاوه بر وجود مقدس امیرالمؤمنین (علیهالسلام) بعضی از اصحاب دیگر نیز توفیق این مقامات رفیع را داشتهاند؛ اما قرآن کریم برای امیرالمؤمنین (علیهالسلام) مقام و جایگاهی بالاتر از سایر اصحاب و یاران پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) بیان کرده است. خدای رحمان میفرماید: «وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ * أُولَئِکَ الْمُقَرَّبُونَ (واقعه/10و11) (گروه سوم) پیشگامان از پیشگامانند و آنان به حقیقت، مقربان درگاه الهیاند.» با بیان احادیثی که در ابتدا بیان شد مشخص میشود که امیرالمؤمنین (علیهالسلام) بر سایر اصحاب حضرت در اسلام آوردن مقدم بودهاند و با بیان آیات سوره مبارکه واقعه، پیشگامان در اسلام، مقربان درگاه الهی هستند و جایگاه با عظمتی نزد خالق جهان هستی دارند.
اگر در روایات و احادیث معتبر اهل سنت بررسی شود و به تحقیق و تفحص در مصادیق دهمین آیه از سوره مبارکه واقعه پرداخته شود، مشخص میگردد، مصداق تام و کامل «والسابقون السابقون» امیرالمؤمنین (علیهالسلام) است. این سخن نه تنها اعتقاد شیعه است، بلکه علمای مشهور اهل سنت نیز به آن اذعان و اعتقاد داشتهاند.
ابن کثیر دمشقی که از علمای مشهور و نامی اهل سنت است و تألیفات او از منابع مهم و معتبر است، در تفسیر آیه دهم و یازدهم سوره مبارکه واقعه مینویسد: «قال ابن أبی نجیح عن مجاهد عن ابن عباس والسابقون السابقون قال: یوشع بن نون، سبق إلى موسى ومؤمن آل یس، سبق إلى عیسى وعلی بن أبی طالب سبق إلى محمد رسول الله صلى الله علیه وسلم؛ مجاهد از ابن عباس نقل کرده که گفت: منظور از (وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ * أُولَئِکَ الْمُقَرَّبُونَ؛ پیشگامان از پیشگامانند و آنان به حقیقت مقربان درگاه الهیاند) یوشع بن نون است که پیشگام ایمان آوردن به موسی (علیهالسلام) بوده و مؤمن آل یس [حبیب نجار] است که پیشگام ایمان آوردن به عیسی (علیهالسلام) بوده و علی بن ابیطالب (علیهالسلام) است که پیشگام ایمان آوردن به پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) بوده است.»[5]
همانگونه که بیان شد، ابن کثیر در این روایت، به سبقت در پذیرش اسلام امیرالمومنین (علیهالسلام) از سایر مسلمانان اشاره کرده است؛ به این معنا که بعضی از اصحاب رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) در صدر اسلام هر چند در ایمان و پذیرش اسلام پیش قدم بودهاند، اما امیرالمؤمنین (عیلهالسلام) بر آن اصحاب نیز مقدم شدهاند و در اظهار علنی اسلام و آشکار کردن آن بر سایرین، برتری و افضلیت دارند و به فرموده قرآن کریم، نتیجه این سبقت، مقرب شدن نزد پروردگار جهانیان است.
براساس این دو فضیلتی که گفته شد و هزاران فضیلت نوشته و نانوشته دیگر، وجود مقدس امیرالمؤمنین (علیهالسلام) بر تمام اصحاب پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) برتری بلامنازع و غیرقابل قیاسی دارد؛ چراکه از ابتدای ولادت در کعبه معظمه تا هر لحظهی عمر با برکتش، نمیتوان لحظهای را پیدا کرد که در آن، از یاد خدا غافل بوده و از مقام قرب الهی بازمانده باشد.
پینوشت:
[1]حاکم نیشابوری، المستدرک على الصحیحین، ج3، ص550، دار الکتب العلمیة – بیروت، چاپ اول، 1411 هـ ق- 1990 م .
[2] سبط بن جوزی، تذکرة الخواص، ص259، مکتبة الثقافة الدینیة، چاپ اول، 1429 هـ ق- 2008 م.
[3] حاکم نیشابوری، المستدرک على الصحیحین، ج3، ص147، رقم 4662. «سکت عنه الذهبی فی التلخیص.»
[4] طبرانی، المعجم الکبیر، ج6، ص269، رقم 6184، مکتبة ابن تیمیة – قاهره، چاپ دوم، 1415 هـ - 1994 م.
[5] ابن کثیر، تفسیرابن کثیر، ج8، ص6، دار الکتب العلمیة، منشورات محمد علی بیضون – بیروت، چاپ اول- 1419 هـ ق.