2024 April 19 - جمعه 31 فروردين 1403
لزوم پاسخ به انحرافات عقیدتی برخی شخصیت ها
کد مطلب: ١٥٣٨١ تاریخ انتشار: ٢٨ دي ١٤٠١ - ١٤:٠٩ تعداد بازدید: 1026
خارج فقه الحکومه » فقه
لزوم پاسخ به انحرافات عقیدتی برخی شخصیت ها

(جلسه نوزدهم 10 08 1401)

 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

درس خارج فقه آیت الله حسینی قزوینی (دام عزه)- سال نوزدهم

 (جلسه نوزدهم  10 08 1401)

موضوع: لزوم پاسخ به انحرافات عقیدتی برخی شخصیت ها

اللهم صل علی محمدٍ وآل محمد وعجل فرجهم اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیر ناصر و معین الحمدلله والصلاة علی رسول الله وعلی آله آل الله لاسیما علی مولانا بقیة الله واللعن الدائم علی اعدائهم اعداء الله إلی یوم لقاء الله، الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذی هَدانا لِهذا وَ ما کُنَّا لِنَهْتَدِیَ لَوْ لا أَنْ هَدانَا اللَّه‏، وَ أُفَوِّضُ أَمْری إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصیرٌ بِالْعِباد حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکیل‏ نِعْمَ الْمَوْلى‏ وَ نِعْمَ النَّصیر

 پرسش:

صحابه نسبت به پیغمبر دروغ نمی گفتند ولی بین خودشان اختلافی داشتند

پاسخ:

دوستان چه جوابی دارند؟ ایشان می گوید صحابه نسبت به پیغمبر دروغ نمی گفتند ولی بین خودشان اختلافی داشتند می گوید یکی از شبهاتی که الان در پاکستان مطرح است می گویند صحابه عادل هستند و هرگز به پیغمبر دروغ نمی گفتند.

پرسش:

یعنی در نقل احادیث پیغمبر دروغ نمی گفتند؟ عبارت ارشاد می گوید: «ولم یتعمد أحد الکذب على النبی صلى الله علیه وسلم إلا هتک الله ستره وکشف أمره»

پرسش 2:

روایت در کافی داریم: «أَیُّهَا النَّاسُ قَدْ کَثُرَتْ عَلَیَّ الْکَذَّابَةُ، فَمَنْ کَذَبَ عَلَیَّ مُتَعَمِّداً فَلْیَتَبَوَّأْ مَقْعَدَهُ مِنَ النَّار»

پاسخ:

احسنت

«أَیُّهَا النَّاسُ قَدْ کَثُرَتْ عَلَیَّ الْکَذَّابَةُ، فَمَنْ کَذَبَ عَلَیَّ مُتَعَمِّداً فَلْیَتَبَوَّأْ مَقْعَدَهُ مِنَ النَّار»

الکافی (ط - الإسلامیة)؛ نویسنده: کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، محقق/ مصحح: غفارى على اکبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الکتب الاسلامیة، ج1، ص62

این را شیعه و سنی نقل کرده اند. اضافه بر این روایتی از صحیح مسلم بیاورم، دیگر از این بهتر، دلیل از این زیباتر؟ حدیث 1807

«قال سَلَمَةُ فَخَرَجْتُ فإذا نَفَرٌ من أَصْحَابِ النبی صلى الله علیه وسلم یَقُولُونَ بَطَلَ عَمَلُ عَامِرٍ قَتَلَ نَفْسَهُ قال فَأَتَیْتُ النبی صلى الله علیه وسلم وأنا أَبْکِی فقلت یا رَسُولَ اللَّهِ بَطَلَ عَمَلُ عَامِرٍ قال رسول اللَّهِ صلى الله علیه وسلم من قال ذلک قال قلت نَاسٌ من أَصْحَابِکَ قال کَذَبَ من قال ذلک...»

صحیح مسلم؛ اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسین القشیری النیسابوری الوفاة: 261، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی، ج3، ص1440، ح1807

«قال سَلَمَةُ فَخَرَجْتُ فإذا نَفَرٌ من أَصْحَابِ النبی صلى الله علیه وسلم یَقُولُونَ بَطَلَ عَمَلُ عَامِرٍ قَتَلَ نَفْسَهُ قال فَأَتَیْتُ النبی صلى الله علیه وسلم وأنا أَبْکِی... قال قلت نَاسٌ من أَصْحَابِکَ»

تعدادی از اصحابت این طور گفتند.

 فرمود:

«کَذَبَ من قال ذلک»

هر کس این را گفته دروغ گفته!

 از خود پیغمبر است می گوید این صحابی من که چنین حرفی زده، دروغ گفته است. البته خود پیغمبر می گوید در صحیح مسلم هم هست دیگر قابل خدشه هم نیست.

 در صحیح مسلم حدیث 2495 در رابطه با حاطب بن عبد الحاطب می گوید:

«عن جَابِرٍ ان عَبْدًا لِحَاطِبٍ جاء رَسُولَ اللَّهِ صلى الله علیه وسلم یَشْکُو حَاطِبًا فقال یا رَسُولَ اللَّهِ لَیَدْخُلَنَّ حَاطِبٌ النَّارَ فقال رسول اللَّهِ صلى الله علیه وسلم کَذَبْتَ لَا یَدْخُلُهَا فإنه شَهِدَ بَدْرًا وَالْحُدَیْبِیَةَ»

صحیح مسلم؛ اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسین القشیری النیسابوری الوفاة: 261، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی، ج3، ص1440، ح2495

«یَشْکُو حَاطِبًا فقال یا رَسُولَ اللَّهِ لَیَدْخُلَنَّ حَاطِبٌ النَّارَ فقال رسول اللَّهِ صلى الله علیه وسلم کَذَبْتَ»

 پیغمبر به خود عبد الحاطب گفت تو دروغ می گویی. یعنی رسماً‌ تکذیب کرد. وقتی پیغمبر صریحاً و علناً به صحابه می گوید تو دروغ گفتی متهم به دروغ می کند دیگر جایی برای عدالت صحابه می ماند؟

مسند احمد، جلد 1، صفحه 447 راوی از قول ابو سنابل به پیغمبر نقل می کند

«حدثنا عبد اللَّهِ حدثنی أبی ثنا محمد بن جَعْفَرٍ ثنا سَعِیدٌ عن قَتَادَةَ عن خِلاَسٍ وَعَنْ أبی حَسَّانَ عن عبد اللَّهِ بن عُتْبَةَ بن مَسْعُودٍ عن عبد اللَّهِ بن مَسْعُودٍ أَنَّ سُبَیْعَةَ بِنْتَ الحرث وَضَعَتْ حَمْلَهَا بَعْدَ وَفَاةِ زَوْجِهَا بِخَمْسَ عَشْرَةَ لَیْلَةً فَدَخَلَ علیها أبو السَّنَابِلِ فقال کَأَنَّکَ تُحَدِّثِینَ نَفْسَکِ بِالْبَاءَةِ مالک ذلک حتى ینقضی أَبْعَدُ الأَجَلَیْنِ فَانْطَلَقَتْ إلى رسول اللَّهِ صلى الله علیه وسلم فَأَخْبَرَتْهُ بِمَا قال أبو السَّنَابِلِ فقال رسول اللَّهِ صلى الله علیه وسلم کَذَبَ أبو السَّنَابِلِ إذا أَتَاکِ أَحَدٌ ترضینه فائتینی بِهِ أو قال فأنبئینی فَأَخْبَرَهَا ان عِدَّتَهَا قَدِ انْقَضَتْ»

مسند الإمام أحمد بن حنبل؛ اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبدالله الشیبانی الوفاة: 241، دار النشر: مؤسسة قرطبة – مصر، ج1، ص447، ح4273

مجمع الزوائد هیثمی، جلد 5، صفحه 224

«وَ أبو السنابل صحابی مشهور»

دیگر از این بهتر! از این مهم تر حدیث 1757 صحیح مسلم عمر می گوید ابوبکر گفت چنین و چنان است

«فَرَأَیْتُمَاهُ کَاذِبًا آثِمًا غَادِرًا خَائِنًا»

یا علی، یا عباس نظر تو این بود ابوبکر کاذب بود

«ثُمَّ تُوُفِّیَ أبو بَکْرٍ وأنا وَلِیُّ رسول اللَّهِ صلى الله علیه وسلم وَوَلِیُّ أبی بَکْرٍ فَرَأَیْتُمَانِی کَاذِبًا آثِمًا غَادِرًا خَائِنًا»

صحیح مسلم ، اسم المؤلف:  مسلم بن الحجاج أبو الحسین القشیری النیسابوری الوفاة: 261 ، دار النشر : دار إحیاء التراث العربی - بیروت ، تحقیق : محمد فؤاد عبد الباقی، ج 3، ص 1378، ح1775

امیرالمومنین علیه السلام دیگر خلیفه چهارم شما (اهل سنت) است از این بهتر؟! در رابطه با ابو هریره عبدالله عمر در جامع بیان ابن عبدالبر قضیه ای نقل کرد

«فقال ابن عمر کذب أبو هریرة»

جامع بیان العلم وفضله؛ اسم المؤلف: یوسف بن عبد البر النمری الوفاة: 463، دار النشر: دار الکتب العلمیة - بیروت – 1398، ج2، ص154

آقا زاده هم هست دیگر نمی شود گفت زیاده روی کرده است.

یا عایشه در رابطه با مروان یک مطلبی را نقل می‌کند در کتاب مستدرک جلد 4، صفحه 528 وقتی که به عایشه می رسد می‌گوید:

«... فبلغ عائشة رضی الله عنها فقالت کذب والله... »

قسم به خدا مروان دروغ گفته است.

این ام المؤمنین است.

 «هذا حدیث صحیح على شرط الشیخین»

المستدرک على الصحیحین؛ اسم المؤلف: محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاکم النیسابوری الوفاة: 405 هـ، دار النشر: دار الکتب العلمیة - بیروت - 1411هـ - 1990م، الطبعة: الأولى، تحقیق: مصطفى عبد القادر عطا، ج4، ص528، ح8483

دیگر از این بهتر؟ یعنی از این ها بخواهیم برای تان بیاوریم «مثنوی هفتاد من کاغذ شود» این ها ظاهراً یا بی سواد هستند این شبهه را مطرح می کنند یا معاند هستند. این شبهات را مطرح می کنند کتاب های خودشان را هم ندیدند یا دیدند برای مردم بیان نمی کنند.

 در رابطه با ابو هریره کتاب تأویل مختلف الحدیث از ابن قتیبه که از کتاب های معتبرشان است دارد:

«وذکر أبا هریرة فقال أکذبه عمر وعثمان وعلی وعائشة»

تأویل مختلف الحدیث؛ اسم المؤلف: عبدالله بن مسلم بن قتیبة أبو محمد الدینوری الوفاة: 276، دار النشر: دار الجیل - بیروت - 1393 - 1972، تحقیق: محمد زهری النجار، ج1، ص22

تقاضای ما از دوستان این است روی تعدادی از شبهات مخصوصاً روی صحابه اگر ده هزار ساعت هم کار کنید باز کم کار کردید.

 یعنی صحابه در حقیقت یک خط قرمز  برای اهل سنت و وهابیت است. اگر ما این خط قرمز را مؤدبانه از کتاب های خودشان در بیاوریم بسیار عالی می شود.

می گویند آقای بروجردی (رضوان الله تعالی علیه) سر درس خیلی عصبانی می شد یک روز نذر کرد اگر عصبانی شدم یک سال روزه بگیرم. یک روزی یکی از طلبه ها یک اشکال خیلی بی جا کرد ایشان جواب داد دوباره اشکالش را تکرار کرد آقای بروجردی عصبانی شد از فردا به آن پیر مردی یک سال تمام غیر از آن 2 روز، روز حرام ایشان روزه گرفتند.

ما باید این طوری خودمان را تربیت و ادب بکنیم. ما باید تلاش کنیم یک سری شبهات اساسی که الان در جامعه مطرح است را کار کنیم. به تعبیر مقام معظم رهبری که می فرمودند دنبال شبهه کهنه ای که برای 700- 800 سال قبل بوده و کسی هم نمی فهمد، نروید.

 شبهات به روزی که هست در فضای مجازی روزی یک ساعت دو ساعت ببینیم این شبکه های وهابی یا سایت ها و کانال ها و گروه های وهابی علیه شیعه چه دارند می گویند؟ این ها را ببینیم اگر نمی دانیم هم برویم سوال کنیم.

در سایت بحث های فقهی ما را نگاه کنید بحث تکذیب صحابه را یادم هست دو یا سه بار در این مدت بحث کردیم.

 یکی از اساسی ترین بحث های اختلافی شیعه و سنی صحابه و اهل بیت است. اگر ما بتوانیم این ها را از صحابه مؤدبانه و محترمانه دور بکنیم و زیر سایه اهل بیت علیهم السلام بیاوریم 99 درصد فتح کردیم. یک درصد هم مانده که:

(وَاللَّهُ یهْدِی مَنْ یشَاءُ)

خدا هر که را بخواهد هدایت می‌کند!

سوره نور (24): آیه 46

پرسش:

در بین علمای شیعه کسی هست که در مورد شخصیت صحابه کتاب نوشته باشد؟

پاسخ:

بله، مثلاً‌ شیخ طوسی (رضوان الله تعالی علیه) در رجال شان تقریباً‌ چهارصد نفر از صحابه را با مشخصات و شرح حالشان آورده است.

 مرحوم مامقانی حدود پانصد و پنجاه نفر از صحابه را آورده و خیلی از این ها را تعدیل کرده است. یا شیخ طوسی می گوید ما 12 هزار صحابه داریم که از آن ها انتظار شفاعت داریم این ها منحرف نبودند.

پرسش:

منظورم کلی نیست تک تک صحابه، مثلاً‌ زندگی نامه شان را نوشته باشند

پرسش:

اسد الغابه چطور است؟

پاسخ:

اسد الغابه برای اهل سنت است. ببینید مرحوم مامقانی 434 نفر را در تنقیح آورده توثیق کرده این جالب است.

این ها کل صحابه ای که اسامی شان را دارند زیر هزار نفر است. اینها می گویند 120 هزار صحابه داریم ولی اسامی شان هیچ جا نیامده است.

به تعبیر ابن عبد البر، ابن اثیر خودش را کشته به تعبیر آقای ابن حجر عسقلانی زمین و زمان را به هم دوخته است حتی آنهایی که شیر می خوردند آنها را نیز جزء صحابه آورده اند، آنهایی که در زمان پیغمبر در شکم مادرشان بوده اند نیز می گوید این ها هم جزء صحابه بودند. مجموع این ها حدود 9900 نفر شده به هزار نفر نرسیده است. اسامی که این ها ثبت کردند.

 434 نفر را فقط مرحوم مامقانی نه تنها ذکر کرده بلکه توثیق هم کرده است. مرحوم شیخ طوسی 468 نفر را در اصحاب النبی ذکر کرده؛ یعنی در حقیقت نزدیک نصفی از صحابه را این ها توثیق کردند.

این که می گویند شما می گویید «ارتد الناس بعد النبی الا ثلاث او اربع» همه این ها جای بررسی دارد.

 علامه حلی 200 نفر از صحابه را در قِسم اول ذکر کرده است.

 یا ذهبی می گوید:

«کان مع علی یوم الجمل ثمان مائة من الأنصار وأربع مائة ممن شهد بیعة الرضوان»

با امیر المؤمنین در جنگ جمل 800 نفر از انصار  یعنی400 نفر برای بیعت رضوان 130 نفر هم بدریون بودند. 800 نفر از صحابه در رکاب امیر المؤمنین بودند ما همه این ها را برای شان ترضی می کنیم و آنهایی که برنگشتند و ثابت قدم ماندند از آن ها انتظار شفاعت داریم.

در جنگ صفین 2800 نفر از صحابه در رکاب امیر المؤمنین بودند، ما این ها را دوست داریم الا آنهایی که با خوارج متحد شدند. 12 هزار نفر که جدا شده بودند 8 هزار نفرشان برگشتند 4 هزار نفر به درک واصل شدند.

تمام این 2800 نفر از صحابه که در رکاب حضرت بودند تعداد اندکی از صحابه که با خوارج بودند شاید زیر 50 نفر باشند مابقی همه از تابعین بودند ما همه این ها را داریم. 12 هزار نفر از صحابه که این ها منحرف نشدند و ما از اینها انتظار شفاعت داریم.

پرسش:

اینها خلافت غاصبین را قبول داشتند

پاسخ:

مسئله این است که اینها رفتند اما عاقبت به طرف حضرت امیرالمومنین علیه السلام بر گشتند.

«التَّائِبُ مِنَ الذَّنْبِ کَمَنْ لَا ذَنْبَ لَه‏»

الکافی (ط - الإسلامیة)، نویسنده: کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، محقق/ مصحح: غفارى على اکبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الکتب الاسلامیة، ج2، ص435، بَابُ التَّوْبَة، ح10

تعدادی از این ها در رکاب امیرالمومنین علیه السلام شهید شدند ملاک، آخر عمر انسان است. روایت داریم هم شیعه و هم سنی دارد می گوید

«والشفاعة ثبت عندنا للنبی (صلی الله علیه واله وسلم) وکثیر من أصحابه ولجمیع الأئمة المعصومین وکثیر من المؤمنین الصالحین»

التبیان فی تفسیر القرآن؛ المؤلف: الطوسی، محمد بن الحسن (المتوفى460ق)، تحقیق وتصحیح: أحمد حبیب قصیر العاملی، ناشر: مکتب الإعلام الإسلامی، الطبعة: الأولى، 1409هـ. ج1، ص214

پرسش:

«ارتد الناس الا السبع» آن زمان درست است.

پاسخ:

نه این روایت اصلاً‌ هیچ سندی ندارد. حداقل بنی هاشم نزدیک 70- 80 نفر بودند این ها را چه کار کنیم؟ اگر ارتد الناس الا السبعة یا خمسة یا اربعة، بنی هاشم را چه کار کنیم؟

دوستان این روایت را ببینید روایت خیلی مهمی است حتماً این روی این روایت کار بکنید. در قضیه ابوبکر 12 نفر از اصحاب بودند این را مرحوم طبرسی آورده

«أَنْکَرَ عَلَى أَبِی بَکْرٍ اثْنَا عَشَرَ رَجُلًا مِنَ الْمُهَاجِرِین«خَالِدُ بْنُ سَعِیدِ بْنِ الْعَاصِ وَ کَانَ مِنْ بَنِی أُمَیَّةَ وَ سَلْمَانُ الْفَارِسِیُّ وَ أَبُو ذَرٍّ الْغِفَارِیُّ وَ الْمِقْدَادُ بْنُ الْأَسْوَدِ وَ عَمَّارُ بْنُ یَاسِرٍ وَ بُرَیْدَةُ الْأَسْلَمِیُّ »

خالد ابن سعید، سلمان، ابوذر، مقداد، عمار، بریده

انصار را جداگانه نام می برد:

«وَ مِنَ الْأَنْصَارِ أَبُو الْهَیْثَمِ بْنُ التَّیِّهَانِ وَ سَهْلٌ وَ عُثْمَانُ ابْنَا حُنَیْفٍ وَ خُزَیْمَةُ بْنُ ثَابِتٍ ذُو الشَّهَادَتَیْنِ وَ أُبَیُّ بْنُ کَعْبٍ وَ أَبُو أَیُّوبَ الْأَنْصَارِی‏»

ابن تیهان، سهل ابن حنیف، عثمان ابن خزیمه،‌ ابی ابن کعب، ابو ایوب الأنصاری

الإحتجاج علی أهل اللجاج؛ نویسنده: طبرسی، احمد بن علی، ناشر: نشر مرتضی، محقق / مصحح: خرسان، محمد باقر،ج1، ص75

 

اینها اعتراض تندی به ابوبکر کردند. مدرکش را هم خدمت آقایان عرض کنم احتجاج، جلد 1، صفحه 75؛ خصال، صفحه 461؛ از خصال که معتبر از همه هست صفحه 461، باب 12 است.

پرسش:

پس این روایت که از حضرت رسول (صلی الله علیه وآله وسلم) هست فرمودند اگر 40 نفر پیدا کردی حق خودت را از آنها بگیر.

پاسخ:

40 نفر نبودند 12 نفر بلند شدند.

پرسش:

هفتاد هشتاد نفر که از بنی هاشم بودند

پاسخ:

 اینها بودند اما آیا اینها حاضر بودند شمشیر به دست بگیرند ودر رکاب امیرالمومنین علیه السلام بیایند بجنگند یا نه؟ یک دفعه یک سری مرتد شدند یک دفعه ما می گوییم نه اینها در جنگ با آن ها در رکاب امیرالمومنین حاضر نشدند. دو تا مسئله جداگانه است.

پرسش:

اگر کسی امام زمانش را یاری نکند تکلیفش معلوم است

پاسخ:

آن زمان مردم مثل زمان ما که معرفت به امام نداشتند. آن زمان مثل این زمان نبود امیرالمومنین را مقداری از بقیه بالاتر می دانستند. جز تعداد اندکی، جایگاه امیر المؤمنین را نمی شناختند ولذا وقتی می آید امیر المؤمنین قرار می گذارد فلان جا با سر تراشیده بیایند 3- 4 نفر می آیند ما بقی نمی آیند. علاوه بر این یک مقدار ترس و وحشت نیز داشتند. عبارت عمر را ببینید

«ما هو إلا أن رأیت أسلم فأیقنت بالنصر»

تاریخ الطبری ، اسم المؤلف:  لأبی جعفر محمد بن جریر الطبری الوفاة: 310 ، دار النشر : دار الکتب العلمیة – بیروت، ج 2، ص 244

قبیله اسلم که جزء عشایر بوند با چماق اطراف مدینه مانده بودند:

(الْأَعْرَابُ أَشَدُّ کُفْرًا وَنِفَاقًا وَأَجْدَرُ أَلَّا یعْلَمُوا حُدُودَ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ وَاللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ)

بادیه‌نشینان عرب، کفر و نفاقشان شدیدتر است؛ و به ناآگاهی از حدود و احکامی که خدا بر پیامبرش نازل کرده، سزاوارترند؛ و خداوند دانا و حکیم است!

سوره توبه (9): آیه 97

این ها عداوت دیرینه ای با اوس و خزرج داشتند عمر رفت از آن ها کمک گرفت همه با چماق آمدند. شیخ مفید می گوید:

«و أخذوا بأیدیهم الخشب و خرجوا حتى خبطوا الناس خبطا و جاءوا بهم مکرهین إلى البیعة»

الجمل و النصرة لسید العترة فی حرب البصرة، نویسنده: مفید، محمد بن محمد، محقق / مصحح: میرشریفى، على‏؛ ص: 119

«حتى تضایقت بهم السکک»

الحاوی الکبیر فی فقه مذهب الإمام الشافعی وهو شرح مختصر المزنی؛ اسم المؤلف:  علی بن محمد بن حبیب الماوردی البصری الشافعی الوفاة: 450، دار النشر: دار الکتب العلمیة - بیروت - لبنان - 1419 هـ -1999 م، الطبعة: الأولى، تحقیق: الشیخ علی محمد معوض - الشیخ عادل أحمد عبد الموجود، ج 14، ص 99

اینها به مدینه حمله کردند درون کوچه های مدینه انقدر ازدحام کردند که کوچه ها کشش این ها را نداشت. این ها چه کار کنند؟ بنده و جنابعالی بودیم آنجا چه کار می کردیم؟ خودمان را یک لحظه جای آنها بگذاریم.

 بله اگر ایمان در این حد است می گوید:

«بِأَبِی أَنْتُمْ وَ أُمِّی وَ أَهْلِی وَ مَالِی وَ أُسْرَتِی‏»

من لا یحضره الفقیه؛ نویسنده: ابن بابویه، محمد بن على، ناشر: دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم مصحح: غفاری، علی اکبر، ج2، ص614

ما می گوییم یا امام زمان، خودم، همسرم و بچه ام، تمام زندگی ام فدای یک موی سرتان، فدای یک ذره خاک زیر پایتان. یک دفعه این عقیده هست. یک دفعه نه «سلمٌ لمن سالمکم» ولی «حربٌ لمن حاربَکُم» آنجا ما را معذور بدارید. گریه هست اما نان نیست

پرسش:

فرمودید روایت سند هم ندارد؟

پاسخ:

نه ندارد، آقای سبحانی در یکی از کتاب هایش تمام این روایات را آورده همه را هم رد کرده و علاوه برآن با واقعیت نیز تطبیق نمی کند یعنی ضعیف ترین روایت، روایتی است که واقعیت، آن را تکذیب کند.

شیخ صدوق با سند معتبر نقل می کند فقط 12 نفر روز اولِ خلافتِ ابوبکر، اعتراض کردند.

پرسش:

شاید در اعتراض شان ثابت قدم نبودند

پاسخ:

این ها تا آخر هم ماندند حتی هر کاری کردند بیعت نکردند. حضرت امیر به بریده و این ها گفت شما بروید بیعت کنید. تفرقه برای من خوشایند نیست. اجتماع بهتر از تفرقه است. حاضر نشدند بیعت کنند مگر با امر امیر المؤمنین رفتند و بیعت کردند.

یک شبهه دیگری هست می خواهم این را مطرح کنم از دوستان سوال کنم ببینم چه جوابی دارند.

دوست داریم دوستان عزیز ما اگر بتوانند در طول ماه، یکی یا دو تا از شبهات رایج در فضای مجازی را کار کنند و جواب بدهند جوابی که ما بتوانیم در سایت هم بگذاریم مردم هم استفاده کنند.

ما تلاش می کنیم. دست مان خیلی مبسوط نیست ولی آقایان پیشنهاد داشتند یکی از دوستان هم بانی بود گفت عزیزانی که واقعاً در طول ماه، دو سه تا شبهه را بتوانند جواب بدهند ماهی 300 تومان حاضر هستیم تقدیم کنیم.

 گرچه پول 4 کیلو میوه نمی شود ولی به قولی کاچی بِه از هیچی هست اگر دوستان در این زمینه کار کنند هم یک هدایایی ما خدمت شان تقدیم می کنیم و هم این که خودشان یک مقداری در این گود وارد بشوند.

بعضی از دوستان چند سال هست در خدمت شان هستیم می بینیم هیچ عوض نشدند مثل دیگر درس ها می آیند بحث های ما را می بینند گاهی هم یادداشت بر می دارند.

 بنده سیاهی لشکر را دوست ندارم اگر 5 تا عزیزان باشند ما در خدمت شان باشیم بهتر است از سیاهی لشکر به قول معروف«یک مرد جنگی بِه از صد هزار» چون هدف اصلی ما از این بحث این هست که دوستان با شبهات روز آشنا بشوند و توانایی پاسخ به شبهات را داشته باشند. هدف من این است.

ما هم نه دنبال درس خارج گفتن هستیم و نه دنبال مرجعیت هستیم. گواهی اجتهادمان برای 68 است. حاشیه عروة به قدری عکس خرچنگ قورباغه کشیدیم خودمان نگاه می کنیم از خودمان خجالت می کشیم البته خیلی وقت ها آن چیزهایی که نوشتیم خودمان هم یادمان رفته است.

 یکی روزی از آقایان مراجع گفت بعضی ها می گویند آقای قزوینی در شبکه های مختلف حضور پیدا می کند مثل بعضی افراد می خواهد برای مرجعیت خودش زمینه را فراهم کند. گفتم والله، تالله، بالله یک ساعت دفاع از امیر المؤمنین را من با هزار سال مرجعیت بر کل کره زمین عوض نمی کنم.

ایشان گفت حق هم همین است حق هم همین است حق هم همین است. من حتی یک جلسه ای که اینجا در خدمت شما هستم یک شبهه ای که این عزیزمان مطرح کرد ما جواب دادیم عزیزان هم دیدند این را یک کفه بگذارند بگویند هزار سال می خواهیم مرجعیت روی زمین را به شما بدهیم کدامش را انتخاب می کنی؟ قسم به والله العلی اعلی قسم به عصمت حضرت زهرا این را من با هزار سال مرجعیت عوض نمی کنم.

 یقین دارم پیش حضرت ولی عصر علیه السلام، صدیقه طاهره سلام الله علیها هم پاسخگویی به شبهات ارزشش از مرجعیت بالاتر است. مرجعیت سر جای خودش ما دست مراجع را می بوسیم اجازه بدهند پای شان را هم می بوسیم. مرجعیت خط قرمز ما هست مرجعیت، استوانه و رکن شیعه است اگر این مرجعیت نباشد ما در این شبکه ها مثل بلبل نمی توانیم حرف بزنیم. این منافات ندارد این نفی مرجعیت نیست.

 من نسبت به مسئله مرجعیت خیلی حساس هستم حتی کوچک ترین جمله ای که بوی تضعیف یک مرجعی که خودم قبولش هم ندارم مرجع هم نمی دانم حرف نمی زنم جلوی دیگران هم ببینم خم می شوم دستش را می بوسم. این روش من بوده یعنی کسی که ده تا مقلد داشته باشد برای من محترم و مقدس است. حالا هر چه هست یا نیست ما کاری با او نداریم.

 بنده آن زمانی که آقای منتظری (رضوان الله تعالی علیه) قائم مقام بود می رفتیم در سپاه سخنرانی می کردیم می گفتند ایشان را دعا کنید گفتم من دعا نمی کنم، چون ایشان با توجه به آن انحرافی که از ولایت داشت قبل از انقلاب در حجتیه در رابطه با فدک و این ها صحبت کرده بود گفتم من دعا نمی کنم بعد از این که علیه ایشان این همه سر و صدا شد فحش و ... یک کلمه هم من علیه ایشان در عمرم حرفی نگفتم.

مسئولین وظیفه ای دارند به وظیفه شان عمل می کنند تکلیف دارند اما تکلیف ما این است که نسبت به مراجع حرمت شکنی نکنیم. اگر حرمت شکنی شد دیگر حد و حصر ندارد.

 وقتی عثمان کشته شد امیر المؤمنین گریه می کرد. ابن عباس گفت یا علی برای قتل عثمان گریه می کنی؟ گفت نه. برای عثمان گریه نمی کنم برای این گریه می کنم که خلیفه کشی رسم شد و آن ابهت و قداست خلافت از بین رفت.

لذا ما باید قداست شکنی نسبت به مراجع  نداشته باشیم.

مرحوم امام می گفتند: کسانی که به مراجع تهمت می گویند دست شان از ولایت قطع خواهد شد.

«الرادّ علیهم‏ کالرادّ علینا، و الرادّ علینا کالرادّ على اللّه»

دوستان دفاع از اهل بیت را با هیچ چیز نمی شود عوض کرد. البته مرجعیت خیلی مقدس است ولی دفاع از اهل بیت قابل مقایسه با چیزی نیست.

«وَ لَمْ یُنَادَ بِشَیْ‏ءٍ مَا نُودِیَ‏ بِالْوَلَایَةِ»

الکافی (ط - الإسلامیة)، نویسنده: کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، محقق/ مصحح: غفارى على اکبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الکتب الاسلامیة، ج2، ص21، بَابُ دَعَائِمِ الْإِسْلَام‏، ح8

فردای قیامت آنهایی که مدافع ولایت بودند یک سر گردن از همه بالاتر هستند

«فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: یَا جَارُودُ لَیْلَةَ أُسْرِیَ بِی إِلَى السَّمَاءِ أَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَیَّ أَنْ سَلْ مَنْ أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رُسُلِنا عَلَى مَا بُعِثُوا؟ فَقُلْتُ: عَلَى مَا بُعِثْتُمْ؟ فَقَالُوا: عَلَى نُبُوَّتِکَ وَ وَلَایَةِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ وَ الْأَئِمَّةِ مِنْکُمَا»

بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ط - بیروت)؛ نویسنده: مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، ناشر: دار إحیاء التراث العربی، محقق/ مصحح: جمعی از محققان، ج15، ص 247

روایات متعدد در کافی و هم بصائر الدرجات شاید 15 تا روایت داریم

پرسش:

استاد در مورد مرجع تقلید داریم: «مَنْ کَان‏ مِنَ الْفُقَهَاءِ صَائِناً لِنَفْسِهِ حَافِظاً لِدِینِهِ، مُخَالِفاً لِهَوَاهُ، مُطِیعاً لِأَمْرِ مَوْلَاهُ فَلِلْعَوَامِّ أَنْ یُقَلِّدُوه‏»

پاسخ:

بله، ما می خواهیم تقلید کنیم باید تحقیق کنیم ولی این که ما پشت سر فلانی حرف بزنیم این تکلیف ما نیست.

 یک آقایانی در جامعه بالاتر از ما هستند تشخیص می دهند. من یک مصاحبه ای از مرحوم حاج احمد آقا دیدم گمان می کنم تابستان 61 بود روزنامه کیهان یک صفحه کامل چاپ کرد.

 اگر دوستان آرشیو روزنامه کیهان را ببینند ایشان در رابطه با آقای شریعتمداری یک مسائلی بود که برای همه روشن شد گفت وقتی جامعه مدرسین عزل مرجعیت را اعلام کردند امام عصبانی و ناراحت شد. گفت این کار شما کار درستی نبود. وقتی اعلام کردند دیگر نمی شد جلویش را گرفت.

 قرائنی آوردند که این با قطب زاده طرح ترور امام را کشیده بودند آن طوری که گفته بودند ما که از پشت صحنه خبر نداریم. یعنی خود امام (رضوان الله تعالی علیه) نسبت به مراجع با این که نظر صد در صد مخالف هم داشته مرجعیتش هم قبول نکرده یک کلمه پیدا کنید من جایزه می دهم.

مرحوم کلباسی در کتاب "سماء المقال" که مقام معظم رهبری فرستاد آقای مقتدایی آورد 2 سال تحقیق کردیم چاپ کردیم وکتاب سال انتخاب شد.

کلباسی کسی است که در رجال مانند او را در تاریخ نداشتیم.

یعنی شما "سماء المقال" و معجم الرجال را نگاه کنید معجم الرجال مثلاً برای کلاس پنجم و ششم است ولی سماء المقال در حد دکترا و ارشد است.

یعنی 33 سال برای یک جلد کتاب زحمت کشیده ما تحقیق کردیم 2 جلد شد. به قدری من از این عبارتش خوشم آمد مطلبی از علامه، شیخ طوسی و ... می آورد نقد می کند نقد خیلی محکم و قوی یعنی آدم لذت می برد ولی می گوید:

«هذا من سهو قلمه الشریف لا من زلة قدمه»

اگر شیخ طوسی این را گفته قلم شریفش سهو کرده قدمش لغزش نکرده است. چه ادب زیبایی است. خدا بیامرزد کسی کتابی در رجال نوشته بود به شیخ طوسی و این ها  رسیده بود گفته بود «قد غلطَ طوسی، قد غلطَ خویی، قد غلطَ فلان» این کلمه غلطَ را در کتابش آورده کتاب خیلی خوبی هم بود اما تعبیر «قد غلطَ» باعث شد بنده خدا در حوزه منزوی شود.

این تعبیر «هذا من سهو قلمه الشریف لا من زلة قدمِه» احترام به بزرگان، توفیقات آدم را بالا می برد. بی احترامی به بزرگان توفیق را سلب می کند یا به تعبیر حضرت امام دست آدم را از ولایت قطع می کند.

در هر صورت...

یک فردی در یک جلسه ای که اساتید حضور داشتند این فرمایش را کرده می خواهم ببینم دوستان چه جوابی دارند؟ برخورد پیامبر با زن ها با برخورد یک مرجع تقلید امروزی خیلی فرق می کرده حضرت سوال می کرد :فلانی حالت چطور است؟ صبحکم الله مساکم الله...

حتی پیغمبر داشت می رفت یک خانمی کنار جاده ایستاده بود عقب خودش سوار می کرد مثلاً یک دختر خانمی از خجالت می گوید اولین حیضم آن جا بود پشت پیامبر نشسته بودم اضطراب و استرس باعث شد که من حیض شدم. نمی دانم قضیه اش چه است؟ از مرجعیت عقده دارد می خواهد عقده خالی کند نسبت به پیغمبر، معرفت ندارد بی معرفت است.

آقایان اگر چنین چیزی ناگهانی از شما سوال کنند چه جوابی می دهید من می خواهم ببینم دوستان چه جوابی دارند؟

پرسش:

به روایتی که استناد کردند ضعیف است روایت صحیح نداریم استناد کنیم که پیغمبر ...

پاسخ:

یک روایتی داریم این نیست می گوید یک خانمی جایی ایستاده بود پشت خودش سوار می کرد پشت سرش هم نمی گوید

پرسش:

حضرت داشتند جنگ می رفتند این خانم گفت من می خواهم بیایم مجروحین جنگ را تیمار کنم، حضرت این را با خودشان بردند به این شکل نیست که ایشان مطرح کرده است.

پرسش:

از نظر عقلی و عرفی اصلاً‌ قابل قبول نیست، ما به سند هم کار نداریم که سند ندارد فرض کنیم این سندش صحیح است عرف جامعه امروزی ما این را قبول نمی کند نسبت به مقام شامخ پیامبر (صلی الله علیه وآله) از یک نفر عادی یا از همین بنده خدا یا بنده شیطان یا هر چه خودش می پذیرد چنین کاری را با خانمش یا دخترش کسی انجام بدهد قطعاً نه خودش ونه عرف این را نمی پذیرد.

پرسش:

وقتی طرف که نابینا بود می آید دختر خودش را می پوشاند پدرش بیاید چنین کاری بکند؟

پاسخ:

این هم یک نکته ای است.

پرسش:

شاید منظورش اضطرار بوده

پاسخ:

نه اضطرار نیست

پرسش:

این روایت دروغ است به پیامبر دروغ نسبت داده با این که پیامبر اعظم خلق نیکو داشتند مثل حضرت یوسف بودند مثل عمر نبود که کسی از او بترسد.

پرسش:

به سن تکلیف نرسیده بود

پاسخ:

مرحوم سید جعفر مرتضی می گوید سن تکلیف در میان دختران عرب 13 ساله است و متخصص زنان هم اعلام دارند طبیعتاً دختر 12 سالگی حیض می بیند. دخترهای عرب هم رشد بالایی دارند هفت - هشت ساله آنها مثل 14- 15 ساله های ما هستند.

 نکته ای که در این جا هست ما کاری به متن روایت نداریم ما چقدر روایت داریم. بزرگان ما فتوا دادند این را دقت کنید من خیلی دوست داشتم که این را آقایان بگویند.

ببینید کتاب عروه، جلد 5، صفحه 490 این عروه ای که جامعه مدرسین چاپ کرده فتاوای حدود 30 نفر از مراجع را دارد می گوید:

«یکره الجلوس فی مجلس المرأة إذا قامت عنه إلا بعد برده»

العروة الوثقى؛ نویسنده: السید الیزدی (وفات : 1337)، تحقیق: مؤسسة النشر الإسلامی، ناشر: مؤسسة النشر الإسلامی التابعة لجماعة المدرسین بقم المشرفة: 1420، ج5، ص490

اگر زن روی صندلی نشسته است مادامی که گرم است شما نمی توانید آن جا بنشینید کراهت دارد. روایت مفصل و متعدد داریم کافی، جلد 5، صفحه 564

«إِذَا جَلَسَتِ الْمَرْأَةُ مَجْلِساً فَقَامَتْ عَنْهُ فَلَا یَجْلِسُ فِی مَجْلِسِهَا رَجُلٌ حَتَّى یَبْرُد»

الکافی (ط - الإسلامیة)؛ نویسنده: کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، محقق/ مصحح: غفارى على اکبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الکتب الاسلامیة، ج5، ص564

روایت صحیح هم است آقای خویی می گوید معتبره سکونی. از طرفی هم امیر المؤمنین می گوید:

«لَا تَبْدَءُوا النِّسَاءَ بِالسَّلَامِ»

اصلاً‌ شما حق ندارید به زن ها سلام بدهید

«وَ لَا تَدْعُوهُنَّ إِلَى الطَّعَامِ»

اگر غذا می خورید این ها را دعوت نکنید

«فَإِنَّ النَّبِیَّ (صلی الله علیه واله وسلم) قَالَ النِّسَاءُ عَیٌّ وَ عَوْرَةٌ فَاسْتُرُوا عِیَّهُنَّ بِالسُّکُوتِ وَ اسْتُرُوا عَوْرَاتِهِنَّ بِالْبُیُوت‏»

همچنین روایت داریم:

«عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) أَنَّهُ قَالَ: لَا تُسَلِّمْ عَلَى الْمَرْأَةِ.»

الکافی (ط - الإسلامیة)؛ نویسنده: کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، محقق/ مصحح: غفارى على اکبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الکتب الاسلامیة، ج5، ص535

"یکره للرجل" فتاوایش را آورده اند هیچ کدام از مراجع از شیخ انصاری تا دوره های معاصر یک نفر هم حاشیه ندارد

«‌یکره للرجل ابتداء النساء بالسلام ودعاؤهن إلى الطعام، وتتأکد الکراهة فی الشابة»

العروة الوثقى؛ نویسنده: السید الیزدی (وفات : 1337)، تحقیق: مؤسسة النشر الإسلامی، ناشر: مؤسسة النشر الإسلامی التابعة لجماعة المدرسین بقم المشرفة: 1420، ج5، ص490

منع: عروه، جلد 5، صفحه 490 حضرت امیر (سلام الله علیه) می گوید:

«وَ کَانَ یَکْرَهُ أَنْ یُسَلِّمَ عَلَى الشَّابَّةِ مِنْهُنَّ وَ یَقُولُ أَتَخَوَّفُ أَنْ یُعْجِبَنِی صَوْتُهَا فَیَدْخُلَ عَلَیَّ أَکْثَرُ مِمَّا أَطْلُبُ مِنَ الْأَجْرِ.»

الکافی (ط - الإسلامیة)؛ نویسنده: کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، محقق/ مصحح: غفارى على اکبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الکتب الاسلامیة، ج2، ص648، بَابُ التَّسْلِیمِ عَلَى النِّسَاء، ح1

فرهنگ شیعه این است. امیرالمومنین علیه السلام نیز از پیغمبر نقل می کند امام صادق  علیه السلام نیز از پیغمبر نقل می کند شما جایی که زن نشسته وگرم هست آنجا نباید بنشینید حالا پیامبر بیاید یک دختر جوانی را پشتش بگذارد؟ این نشانگر بی ادبی این آقا است. پشت سر خودش سوار کند و بعد هم این دختر از استرس حیض بشود آیا این درست است؟

بعضی وقت ها یک حرمت شکنی هایی انجام می شود، حالا یا توجه دارند ایشان می گوید من 20 سال هست از این حرف ها می گویم هیچ اتفاقی هم نیفتاده است !

من دلم به حال این آقا نمی سوزد ناراحت هستم از آن آقایانی که 50 نفر، 100 نفر، 200 نفر پای صحبت ایشان هستند. یک نفر بلند نمی شود بگوید مدرکش کجا هست؟

مطلبی که در مورد کراهت جلوس و کراهت سلام برای شما خواندم از عروه است عروه عصاره فتاوای فقهای ما است

«یکره الجلوس فی مجلس المرأة إذا قامت عنه إلا بعد برده»؛ «‌یکره للرجل ابتداء النساء بالسلام ودعاؤهن إلى الطعام، وتتأکد الکراهة فی الشابة»

العروة الوثقى؛ نویسنده: السید الیزدی (وفات : 1337)، تحقیق: مؤسسة النشر الإسلامی، ناشر: مؤسسة النشر الإسلامی التابعة لجماعة المدرسین بقم المشرفة: 1420، ج5، ص490

نمی دانم قضیه اش چه است اگر این بچه بود نا بالغ بود 4- 5 ساله بوده لازم نیست مراجع را زیر سوال ببریم می گوییم پیغمبر یک بچه 4- 5 ساله را پشت سر خودش سوار کرد، مقام معظم رهبری هم وقتی بچه های شهداء که 4- 5 ساله هستند از روی چادر سرشان را هم می بوسد بغل هم می کند؛ پس این ضعفی برای مراجع نیست مراجع را زیر سوال برده.

اگر نه این دختر بزرگ است که بزرگ هم هست مشخص هم هست که حیض شده حداقل 12- 13 سال بیشتر بوده یعنی عادتاً، غالباً من تمام این ها را آوردم...

پرسش:

این روایت ها نسبت به مرد است

پاسخ:

یعنی این برای پیغمبر کراهت ندارد پیغمبر این ها را برای ما گفته است؟ از دکتر منیژه جوانمرد خوشدل فوق تخصص زنان ایشان در سایت شان می آورد می گوید میانگین اولین حیض حدود 12 سالگی است.

پرسش:

برای عرب ها؟

پاسخ:

نه برای ایران است. در سایت های تخصصی در این مورد تصریح کرده اند که معمولاً دختران در 12 سالگی حیض می شوند.

آقای سید جعفر مرتضی تعبیرش این هست که:

«إنما یحضن غالبا فی السن ثالثة عشرة»

دختران در سن 13 سالگی عادت ماهانه می شوند.

از طرفی این حرف بد آموزی که دارد این منتشر بشود فردا جوان ها می گویند دختر خانم ها را پشت سرمان روی موتور سوار کنیم تأسی از پیغمبر است همین آقا حاضر است دخترش را پشت سر یک مرد غریبه سوار کند.

پرسش:

از نظر منبع شناسی مهم است مصدرش کجا هست؟

پاسخ:

در جلسه بعد ان شاء الله مصدرش را عرض می کنم مصدرش غوغا است

پرسش:

استاد سن تکلیف را می شود گفت قرینه باشد برای این که سن تکلیف 12 ساله است.

پاسخ:

خیر در روایت آمده پیغمبر فرمود

«إنک نفستِ»

بچه سقط کردی یعنی مشخص است آدم بزرگی است...

«والسلام علیکم ورحمة الله و برکاته»



Share
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها