تقریر شبهه مخالفان
نواصب و دشمنان امیرالمؤمنین علیهالسلام می گویند: در ماجرای هجرت رسول خدا صلیالله علیه و آله از مکه به مدینه، آن حضرت ابوبکر را با خود برد و به حضرت علی علیهالسلام دستور داد که در جایش بخوابد تا مبادا مشرکین مدینه از نقشه هجرت او مطلع شوند! این در حالی است که خطر شهادت و مرگ قطعی حضرت علی علیهالسلام را تهدید می کرد. این بدان معنی است که حفظ جان ابوبکر برای او از اهمیت بیشتری برخوردار بوده و فضیلت همراهی او از فضیلت فداکاری حضرت علی علیهالسلام بالاتر است.
پاسخ شبهه
پاسخ شبهه شامل پاسخ نقضی، پاسخ حلی سید مرتضی علم الهدی و ابن شهر آشوب مازندرانی و پاسخ بر اساس آیه مباهله است که در ادامه بیان می شود.
پاسخ نقضی:
یکی از حقایق مسلم تاریخی صدر اسلام در جنگ خیبر، فرستادن ابوبکر و عمر برای جنگ با یهودیان و فتح قلعههای یهود بود. این دو مدعی در نبرد با یهود، شکستخورده و از صحنه معرکه فرار میکنند. برای بار سوم بود که رسول خدا صلیالله علیه و آله پرچم فتح و پیروزی را به دست امیرالمؤمنین علیهالسلام میدهد. «ابن ابی شیبه» از ائمه بزرگ حدیثی اهل سنت و از مشایخ بخاری، از امیرالمؤمنین علیهالسلام روایت میکند:
«... فَإِنَّ رسولالله صَلَّى الله عَلَیْهِ وَسَلَّمَ بَعَثَ أَبَا بَکْرٍ فَسَارَ بِالنَّاسِ فَانْهَزَمَ حَتَّى رَجَعَ إلَیْهِ , وَبَعَثَ عُمَرَ فَانْهَزَمَ بِالنَّاسِ حَتَّى انْتَهَى إلَیْهِ , فَقَالَ رسولالله صَلَّى الله عَلَیْهِ وَسَلَّمَ : لأُعْطِیَنَّ الرَّایَةَ رَجُلاً یُحِبُّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَیُحِبُّهُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ , یَفْتَحُ اللَّهُ لَهُ , لَیْسَ بِفَرَّارٍ فَأَرْسَلَ إلَیَّ فَدَعَانِی , فَأَتَیْته وَأَنَا أَرْمَدُ لاَ أُبْصِرُ شَیْئًا , فَتَفَلَ فِی عَیْنِی , وَقَالَ : اللَّهُمَّ اکْفِهِ الْحَرَّ وَالْبَرْدَ , قَالَ فَمَا آذَانِی بَعْدُ حَرٌّ , وَلاَ بَرْدٌ»
«... همانا رسولالله صلیالله علیه و آله ابوبکر را به فتح خیبر فرستاد که شکست خورد و برگشت. و آن حضرت سپس عمر بن خطاب را برای فتح قلعهها فرستاد که او نیز از یهودیان شکست خورد و نزد رسولالله صلیالله علیه و آله برگشت. در این هنگام رسولالله صلیالله علیه و آله فرمود: فردا پرچم را دست کسی میدهم که او خدا و رسولش را دوست دارد و خداوند و رسول خدا صلیالله علیه و آله نیز او را دوست دارند. خداوند با دستهای او قلعهها را فتح میکند او بههیچوجه از جبهه جنگ فرار نمیکند. آن حضرت فردای آن روز کسی را دنبال من فرستاد و مرا فراخواند. من نزدش رفتم درحالیکه از شدت چشمدرد قادر به دیدن چیزی نبودم! آن حضرت آب دهان خود را چشم من ریخت و برای من دعا کرد که: خداوندا! او را از گرما و سرما کفایت کن! حضرت علی علیهالسلام میگوید بعدازاین دعا هیچگاه گرما و سرما مرا آذار نداد!»
ابن ابی شیبة، عبدالله بن محمد، المُصَنَّف، ج17، ص: 103، دار القبلة، محقق : محمد عوامة، عدد الأجزاء : 21
اگر ادعای طراح شبهه صحیح باشد، در ماجرای خیبر نیز باید بگوییم که علت زودتر فرستادن عمر و ابوبکر و نفرستادن حضرت علی علیهالسلام از ابتدای کار، حفظ جان آن حضرت بود که این نشان از اهم بودن حفظ جان مولای متقیان از حفظ جان خلیفه اول و دوم دارد.
پاسخ سید مرتضی علم الهدی
سید مرتضی علم الهدی از علمای بزرگ شیعه در کتاب« الرسائل» خود به این شبهه پاسخی دندان شکن داده است. او با استناد به اشعار معروفی، هدف از همسفری ابوبکر را، ریشه در ترسو بودن ابوبکر و خوف رسول الله صلی الله علیه و آله برای لو رفتن نقشه هجرت می داند:
و سرى بمکة حین بات مبیته / و مضى بروعة خائف مترقب
رسول خدا صلیالله علیه و آله به سوی مکه راه افتاد زمانی که حضرت علی علیهالسلام در جای او خوابید. آن حضرت از سو ترس داشت و از سوی دیگر منتظر و مترقب[سلامتی امیرالمؤمنین علیهالسلام] بود.
خیر البریة هاربا من شرها / باللیل مکتتما و لم یستصحب
برترین مخلوق خداوند شبانه و به صورت مخفیانه از شرّ و مکر کفار به سوی مکه هجرت نمود و هیچ کسی را با خود به همراه نبرد
الا سوى رجلا مخافة أنه / خشی الإذاعة منه عند المهرب
مگریک نفر[ابوبکر خلیفه اول اهل سنت] که خوف داشت که او ماجرای هجرت به مدینه را حین خروج، افشا کند!
باتوا و بات على الفراش ملفعا / فیرون ان محمدا لم یذهب
مشرکین در شب هجرت در اطراف خانه حضرت محمد صلیالله علیه و آله جمع شدند و حضرت علی علیهالسلام در رختخواب پیامبر خدا صلیالله علیه و آله خوابید و ملحفه آن حضرت را نیز به روی خود انداخت تا آنها گمان کنند که حضرت محمد صلیالله علیه و آله از خانه و مکه خارج نشده است.
در رابطه با اشعار فوق توجه به نکات زیر بایسته است:
یک: استناد سید مرتضی به شعر، بدین جهت است که اگر یک واقعه ای در یک شعری از اشعار فصیح عرب تضمین گردد، این امر نشان از مشهور و مسلم بودن صدور آن دارد. سیوطی عالم بزرگ اهل سنت می نویسد:
« هذا جزء جمعت فیه الأشعار التی عُقد فیها شیء من الأحادیث والآثار، سمیته بالازدهار. وله فوائد: منها الاستدلال به على شهرة الحدیث فی الصدر الأول وصحتها، وقد وقع ذلک لجماعة من المحدّثین»
این کتابی است که در آن اشعاری که در آن احادیث و آثاری ذکر شده باشد را جمع آوری کرده ام و اسم آن را «ازدهار» قرار دادم. این کتاب فایده هایی دارد که یکی از فایده های آن استدلال بر شهرت صحت یک روایت در صدر اول است. و این امر بی شک برای برخی از محدثین واقع شده است.
https://lib.eshia.ir/40860/1/1 سیوطی، جلال الدین، الازدهار فی ما عقده الشعراء من الأحادیث و الآثار، ج1، ص: 1
مراجعه به کتاب «الازدهار» نشان می دهد که شعر، رسانه عرب در انتقال حوادث و وقایع تاریخی بوده است. شعرای فصیح مضمون بسیاری از آیات و روایات را در اشعار خود بیان می کردند تا مفاهیم آن نزد همگان تبلیغ شود.
دو: بر اساس شعر فوق، علت مصاحب و همراهی ابوبکر با رسولالله صلیالله علیه و آله در ماجرای هجرت، ترس و خوف رسولالله صلیالله علیه و آله از لو رفتن ماجرا هجرت شبانه است. زیرا ابوبکر فردی ترسو بود که هیچگاه تحمل شکنجه را نداشت. او قوت قلب در مقابل مصیبت ها و سختی ها را نداشت.
ترس و عدم قوت قلب خلیفه اول، به وضوح در آیه غار بیان شده است. در این آیه رسولالله صلیالله علیه و آله به او می گفت«إِذْ یَقُولُ لِصاحِبِهِ لا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنا» نترس و خود را نباز! خداوند با ما است! این خوف و ترس ابوبکر خوفی مذموم است که ریشه در عدم ایمان به خداوند و رسولالله صلیالله علیه و آله دارد! زیرا اگر خوف ممدوح و مورد تایید بود، هیچگاه رسولالله صلیالله علیه و آله از آن نهی نمی کرد!
سید مرتضی در ادامه پاسخ خود، به مقایسه فداکاری مولای متقیان با فداکاری اسماعیل علیهالسلام می پردازد:
«... و صفته لیست بأقل من استسلام إسماعیل علیه السلام لأبیه حین رأى ان یذبحه. و هو أعظم، لأن إسماعیل استسلم إلى أب حدب مشفق مأمون، و ما جرت العادة بإتلاف الإباء للأبناء. و أمیر المؤمنین استسلم بمبیته على فراش النبی إلى أعداء حنقین مبغضین غیر مأمونین، لا سیما و قد فوتهم بمبیته فی الفراش غرضهم و حرمهم مقصودهم، و هم على من فعل ذلک أحنق، کل ذلک فی طاعة اللّه و رسوله»
این فداکاری و فضیلت امیرالمؤمنین علیهالسلام کمتر از تسلیم شدن حضرت اسماعلیل علیهالسلام برای پدرش در زمانی که می خواست او را ذبح بکند نیست! بلکه این فضیلت بزرگ تر است! زیرا حضرت اسماعیل علیهالسلام تسلیم پدرش شد که او بسیار مهربان، دلسوز و مورد اعتماد بود و در شرایط عادی هیچ پدری فرزندش را تلف و قربانی نمیکند این در حالی است که امیرالمؤمنین علیهالسلام با خوابیدن در جای رسولالله صلیالله علیه و آله تسلیم دشمنانی بسیار کینه توز و داری بغض شد که هیچ رحمی هم به او نمی کرند. خصوصا این که آن دشمنان مشاهده کنند که با خوابیدن حضرت، آنها به هدف خود که کشتن رسول خدا صلیالله علیه و آله بود نمی رسیدند و این امر باعث می شود کینه های آنها بیشتر شود! تمام این فداکاری ها برای اطاعت از خداوند و رسولش بود!
شریف مرتضى، على بن حسین موسوى، رسائل الشریف المرتضى، ج4، ص: 97، 4 جلد، دار القرآن الکریم، قم - ایران، اول، 1405 ه ق
پاسخ ابن شهرآشوب مازندرانی به ادعای افضلیت مورد بحث
نیز ابن شهر آشوب مازندارانی از علمای بزرگ قرن ششم، برای پاسخ به این توهم نواصب _ مبنی بر برتری دادن صرف همراهی ابوبکر با رسول خدا صلیالله علیه و آله بر فضیلت فداکاری امیرالمؤمنین علیهالسلام _ ، مقایسه بسیار جالبی میان جایگاه حضرت علی علیهالسلام در بستر شهادت و جایگاه ابوبکر در غار کرده است:
«.. وَ شَتَّانَ بَیْنَ قَوْلِهِ «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ» وَ بَیْنَ قَوْلِهِ «لا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنا»
و چقدر میان این دو آیه 207 بقره و سوره 40 توبه تفاوت است! از یک سو خداوند درباره حضرت علی علیهالسلام فرموده است: «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ» یعنی «و از میان مردم کسى است که جان خود را براى طلب خشنودى خدا مى فروشد و خدا نسبت به [این] بندگان مهربان است»(207/بقره). در آیه سخن از جان فدا کردن برای رضایت الهی است و و از سوی دیگر درباره ابوبکر فرموده است: «لا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنا» یعنی «آنگاه که در غار [ثور] بودند وقتى به همراه خود مى گفت اندوه مدار که خدا با ماست»(40/توبه) در آیه سخن از حزن و ترس مذموم ابوبکر از ترس جان دادن و لو رفتن است!
«وَ کَانَ النَّبِیُّ صلیالله علیه و آله مَعَهُ یَقْوَى قَلْبُهُ وَ لَمْ یَکُنْ مَعَ عَلِیٍّ علیه السلام »
رسول خدا صلیالله علیه و آله در کنار ابوبکر بود و به خاطر ترس فراوان او، دایم به او قوت قلب می داد درحالیکه آن حضرت با حضرت علی علیهالسلام نبود که باعث قوت قلب او شود ولی با این حال او هیچ ترسی نداشت و عاشقانه در بستر به شوق شهادت در راه خداوند آرمیده بود!
«وَ هُوَ لَمْ یُصِبْهُ وَجَعٌ وَ عَلِیٌّ علیه السلام یُرْمَى بِالْحِجَارَة»
به ابوبکر در غار هیچ سختی و صدمه ای نرسید! ولی حضرت علی علیهالسلام در بستر رسولالله صلیالله علیه و آله آماج حملات کفار با سنگ ها و شمشیر ها شده بود!
وَ اسْتَخْلَفَهُ الرَّسُولُ لِرَدِّ الْوَدَائِعِ لِأَنَّهُ کَانَ أَمِیناً فَلَمَّا أَدَّاهَا قَامَ عَلَى الْکَعْبَةِ فَنَادَى بِصَوْتٍ رَفِیعِ یَا أَیُّهَا النَّاسُ هَلْ مِنْ صَاحِبِ أَمَانَةٍ هَلْ مِنْ صَاحِبِ وَصِیَّةٍ هَلْ مِنْ صَاحِبِ عِدَةٍ لَهُ قِبَلَ رسولالله صلیالله علیه و آله فَلَمَّا لَمْ یَأْتِ أَحَدٌ لَحِقَ بِالنَّبِیِّ وَ کَانَ فِی ذَلِکَ دَلَالَةٌ عَلَى خِلَافَتِهِ وَ أَمَانَتِهِ وَ شَجَاعَتِهِ وَ حَمَلَ نِسَاءَ الرَّسُولِ صلیالله علیه و آله خَلْفَهُ بَعْدَ ثَلَاثَةِ أَیَّامٍ وَ فِیهِنَّ عَائِشَةُ فَلَهُ الْمِنَّةُ عَلَى أَبِی بَکْرٍ بِحِفْظِ وَلَدِهِ وَ لِعَلِیٍّ علیهالسلام الْمِنَّةُ عَلَیْهِ فِی هِجْرَتِه
حضرت علی علیهالسلام را جانشین خود در مکه قرار داد تا امانت های مردم را برگرداند زیرا او امین بود. وقتی حضرت علی علیهالسلام امانت های رسول خدا صلیالله علیه و آله را برگرداند، با صدای بلند فریاد کشید: ای مردم! آیا در نزد شما کسی است که امانتی از او نزد پیامبر(ص) باقی باشد؟ آیا از شما کسی است که رسولالله صلیالله علیه و آله وصیتی و سفارشی به نفع او کرده باشد؟ آیا نزد شما شما کسی است که رسولالله(ص) وعده ای به او داده باشد؟ وقتی که کسی از مردم مکه مراجعه نکرد، او به رسول خدا صلیالله علیه و آله ملحق شد! در این امر دلالتی واضحی بر خلافت و امانت و شجاعت حضرت علی علیهالسلام است.
حضرت علی علیهالسلام زنان رسول خدا صلیالله علیه و آله را بعد از رفتن آن حضرت بعد از سه روز به خود به مدینه برد! در میان این زنان عائشه نیز بود! این جهت ابوبکر زیر منت حضرت علی علیهالسلام است زیرا او فرزندش را حفظ کرد و حضرت علی علیهالسلام در هجرت ابوبکر نیز بر او منت نهاد و او را مدیون خود نمود!
«و علی ذو الهجرتین و الشجاع البائت بین أربعمائة سیف و إنما أباته على فراشه ثقة بنجدته فکانوا محدقین به إلى طلوع الفجر لیقتلوه ظاهرا فیذهب دمه بمشاهدة بنی هاشم قاتلیه من جمیع القبائل»
و علی علیهالسلام دارای دو هجرت است! [یکی هجرت به شعب ابی طالب علیهالسلام و دیگری هجرت به مدینه!] حضرت علی علیهالسلام مرد شجاعی است که در جای رسولالله صلیالله علیه و آله خوابید درحالیکه چهارصد نفر شمشیر زن دنبال کشتن او بودند! همانا رسول خدا صلیالله علیه و آله ، فقط حضرت علی علیهالسلام را در جای خود قرار داد زیرا به شجاعت و قوت قلبی او اعتماد داشت! آن شمشیر زنان تا سحرگاهان آن حضرت را زیر نظر داشتند تا او را همگی با مشارکت هم بکشند تا بنی هاشم نتوانند قاتل حقیقی را از میان همه تشخیص دهند.
پاسخ شبهه بر اساس آیه مباهله:
طراح شبهه مدعی شده است که حضرت رسولالله صلیالله علیه و آله حفظ جان ابوبکر را بر جان امیرالمؤمنین علیهالسلام ترجیح داده است این در حالی است که:
یک: هیچ دلیل و مستندی برای این ترجیح ارائه نکرده است. بسیار روشن است که در خطر انداختن جان امیرالمؤمنین علیهالسلام فقط برای حفظ جان رسولالله صلیالله علیه و آله بوده است نه کس دیگر. چنانچه ابن اثیر در اسد الغابة، با ذکر روایت آزمایش جبرئیل و میکائیل برای فداکاری نسبت به یکدیگر و حاضر نشدن هیچ یک برای آن، روایت میکند:
«...فأوحى الله عز وجل إلیهما: أفلا کنتما مثل علی بن أبی طالب علیه السلام ؟! آخیت بینه وبین نبیی محمد صلی الله علیه و آله، فبات على فراشه، یفدیه بنفسه، ویؤثره بالحیاة، اهبطا إلى الأرض فاحفظاه من عدوه...»
« خداوند به جبرئیل و میکائیل وحی فرستاد که آیا شما مثل علی بن ابوطالب علیهالسلام نیستید؟ من بین او و محمد نبیّ خودم صلیالله علیه و آله عقد اخوت ایجاد کردم او در رختخواب برادرش خوابید تا اینکه جانش را فدای او کند و جان او را نجات دهد. به سوی زمین بروید و او را از دشمنانش حفظ کنید!»
أبو الحسن علی بن أبی الکرم، جزری ابن اثیر، أسد الغابة، ج 2، ص: 296، دار الفکر – بیروت، عام النشر: 1409هـ - 1989م
دو: این ادعا _ ترجیح جان ابوبکر بر جان امیرالمؤمنین علیهالسلام _ مخالف آیه مباهله است. زیرا:
مقدمه اول: بر اساس نصوص قطعی امیرالمؤمنین علیهالسلام مصداق انحصاری «انفسنا» است این یعنی اینکه آن حضرت جان و نفس رسولالله صلیالله علیه و آله است.
عقیده دوم: عقیده قطعی و مسلم همه مسلمانان است که حفظ جان رسولالله صلیالله علیه و آله با ارزش تر و مهم تر از جان دیگران است. زیرا خداوند در آیه 24 سوره توبه می فرماید:
قُلْ إِنْ کانَ آباؤُکُمْ وَ أَبْناؤُکُمْ وَ إِخْوانُکُمْ وَ أَزْواجُکُمْ وَ عَشیرَتُکُمْ وَ أَمْوالٌ اقْتَرَفْتُمُوها وَ تِجارَةٌ تَخْشَوْنَ کَسادَها وَ مَساکِنُ تَرْضَوْنَها أَحَبَّ إِلَیْکُمْ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ جِهادٍ فی سَبیلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتَّى یَأْتِیَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ وَ اللَّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْفاسِقین
بگو اگر پدران و پسران و برادران و زنان و خاندان شما و اموالى که گرد آورده اید و تجارتى که از کسادش بیمناکید و سراهایى را که خوش مى دارید نزد شما از خدا و پیامبرش و جهاد در راه وى دوست داشتنى تر است پس منتظر باشید تا خدا فرمانش را [به اجرا در]آورد و خداوند گروه فاسقان را راهنمایى نمى کند
نتیجه: بر اساس اعتقاد صحیح همه مسلمانان و نصوص قطعی قرآن، حفظ جان رسولالله صلیالله علیه و آله _ یعنی امیرالمؤمنین علیهالسلام_ مهم تر از حفظ جان همه مسلمانان[ غیر از رسولالله صلیالله علیه و آله] است.
جمع بندی: مستند به آیه مباهله ادعای نواصب در ترجیح جان ابوبکر بر جان امیرالمؤمنین علیهالسلام از رسولالله صلیالله علیه و آله باطل شد.
نتیجه گیری:
اولا: صرف همراهی یک نفر با رسولالله صلیالله علیه و آله هیچ دلالتی بر فضیلت نمی تواند باشد. زیرا بسیاری از منافقان با حضرت مصاحب و همراه بودند.
ثانیا: علت بردن ابوبکر توسط رسولالله صلیالله علیه و آله ریشه در آن داشت که به دلیل ترسو بودن ابوبکر، احتمال لو رفتن هجرت وجود داشت.
ثالثا: مقایسه وضعیت امیرالمؤمنین علیهالسلام در شب فداکاری آن حضرت با وضعیت ابوبکر در غار، نشان از آن دارد که همراهی ابوبکر نه تنها هیچ فضیلتی برای او ندارد بلکه گویای یکی از رذایل بسیار زشت او _ یعنی ترس مذموم_ دارد درحالیکه در لیلة المبیت، حضرت علی علیهالسلام با تمام شجاعت و عاشقانه آماده شهادت و جان فشانی برای خداوند و رسولالله صلیالله علیه و آله بود.
رابعا: این ادعا مخالفت صریح آیه مباهله است. زیرا بر اساس این آیه حضرت علی علیهالسلام، نفس و جان رسولالله صلیالله علیه و آله است. و جان هیچ کسی با ارزش تر از جان آن حضرت نیست و همگی باید جان و مال و ... را فدای آن امام بنمایند.
فضیلتی که رسول الله آن را برای جبت نمیخواست.
فقه حکومتی غیرمعصوم = مدفوع طاغوت ابن خطاب