2024 March 29 - جمعه 10 فروردين 1403
اهمیت داشتن هدف و برنامه ریزی برای یک طلبه
کد مطلب: ١٥١١٨ تاریخ انتشار: ٠٣ خرداد ١٤٠١ - ١٨:٥٦ تعداد بازدید: 1583
خارج فقه الحکومه » فقه
حدیث:«کُلُّ رَایَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ قِیَامِ الْقَائِمِ فَصَاحِبُهَا طَاغُوت‏»
اهمیت داشتن هدف و برنامه ریزی برای یک طلبه

جلسه هشتاد و یکم 03 03 1401

 بسم الله الرحمن الرحیم

جلسه هشتاد و یکم  03 03 1401

موضوع:  اهمیت داشتن هدف و برنامه ریزی برای یک طلبه

اللهم صل علی محمدٍ وآل محمد وعجل فرجهم اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیر ناصر و معین الحمدلله والصلاة علی رسول الله وعلی آله آل الله لاسیما علی مولانا بقیة الله واللعن الدائم علی اعدائهم اعداء الله إلی یوم لقاء الله، الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذی هَدانا لِهذا وَ ما کُنَّا لِنَهْتَدِیَ لَوْ لا أَنْ هَدانَا اللَّه‏، وَ أُفَوِّضُ أَمْری إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصیرٌ بِالْعِباد حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکیل‏ نِعْمَ الْمَوْلى‏ وَ نِعْمَ النَّصیر

پرسش:

استاد در زمان تعطیلی حوزه شهریه به طلبه تعلق می گیرد؟

پاسخ:

تعطیلی اگر به این معنا باشد که ما تعطیل کنیم نه، حتی بعضی از بزرگان مثل سید بحر العلوم دارد بعضی وقت ها از نجف روز پنج شنبه کربلا می آمدند، نمازشان را جمع می خواندند.

از ترس این که این سفر، سفر معصیت باشد چون ماندن در نجف و درس خواندن واجب است، زیارت امام حسین مستحب است. به خاطر امر مستحب واجب را ترک کردند احتیاطا نمازشان را جمع می خواندند. گذشتگان ما این طوری بودند.

بحث سر این است که ما از این تعطیلی ها به خوبی استفاده بکنیم، یعنی بنده خودم روزهای تعطیل شاید دو برابر یا سه برابر روزهای تحصیلی به خودم فشار می آورم تا کار علمی کنم.

پرسش:

استاد ما بلد نیستیم!

پاسخ:

بلد نمی خواهد، شما برنامه ریزی بکنید، الان شما دنبال چه هستید می خواهید چه کاره بشوید. می خواهید منبری بشوید، می خواهید استاد بشوید، می خواهید پاسخ به شبهات بدهید، چه کار کنید هدف را مشخص کنیم برای رسیدن به آن هدف چه کارهایی باید انجام بدهیم.

الان یک دوره خواندن زندگی چهارده معصوم و نت برداری کردن در حدی که ما دو یا سه سخنرانی علمی در رابطه با هرکدام از معصومین داشته باشیم این برای طلبه از اوجب واجبات است.

حداقل کتاب سیره پیشوایان را برداریم تلخیص کرده و تایپ کنیم و داشته باشیم در گوشی موبایلمان هم باشد اگر یک جا رفتیم داشته باشیم.

من اصلا یادم نمی رود در آفریقا ماداگاسکار رفته بودم، هواپیمای ما دیر رسید، هواپیمایی که می خواست قطر بیاید ما جا ماندیم. در کنیا که تقریبا مرکز وهابیت در آفریقا است بودیم، کنیا یکی از بزرگترین کشورهای افریقای است.

ما با همان انگلیسی دست و پا شکسته که بلد بودیم ویزا گرفتیم خارج فرودگاه رفتیم چون در آن جا بدون ویزا نمی گذارند برویم. فردا دیدیدم نماینده حضرت آیت الله سیستانی که با خبر شده بود آمدند ما را بردند و یک سره ما مسجد رفتیم و دیدم جمعیت انبوهی است.

آن روز میلاد حضرت زهرا (سلام الله علیها) هم بود، به من گفت سخنرانی بفرمایید شما حساب کنید من با آن خستگی نه کتابی است که در آن جا مطالعه کنم، تا آن موقع اصلا نمی دانستم برنامه چه است گفتند در مسجد جشن است ما در جشن می رویم.

همان جا وقتی قرار شد من سخنرانی کنم فایل در موبایلم بود در عرض پنج دقیقه یک مرور کردم و نزدیک یک ساعت صحبت کردم، این قضیه اصلا یادم نمی رود.

برای طلبه یک دوره خواندن و یاداشت برداری زندگی ائمه (علیهم السلام) خیلی خوب است. اخیرا هم آقای قادری از اساتید حوزه یک کتاب یک جلدی نوشته و بعضی از نکات اخلاقی ائمه و بعضی از داستان ها را آورده خیلی خوب است.

من یک مقدار که مطالعه کردم و در مورد یکی دو تا از معصومین بحث را دیدم، متوجه شدم خیلی عالی کار کرده است. یعنی به درد منبر می خورد و خودش هم منبری و از خطبای قم است.

اسم کتاب انسان دویست و پنجاه ساله، نویسنده سید محمد تقی قادری است. این کتاب غیر از کتاب انسان دویست و پنجاه ساله رهبری است.

ایشان از حضرت امیر شروع کرده تا آقا حضرت ولی عصر تمام کرده است. گاهی هم چهار تا معجزه و کرامتی اضافه کرده که ای کاش یک دو تا شعر هم اضافه می کرد دیگر کامل می شد. این کتاب، کتاب خیلی خوبی است.

سیره پیشوایان کتاب خوبی است، کتاب آیت الله العظمی سبحانی فروغ ابدیت و فروغ ولایت این ها یک مقدار مفصل است ولی یک دوره آدم ببیند بد نیست.

این ها از ضرورت هایی است که طلبه در ایام تعطیلی برنامه داشته باشد و مطالعه کند و این ها را هم همیشه فایل کنید، نوشتن اصلا و ابدا هیچ فایده ندارد. می نویسید فردا می خواهید ببرید باید یک وانت بار بگیرید کتاب های شما را بردارد ببرد!

ولی الان که گوشی موبایل است و حافظه هم زیاد دارد و این الحق والانصاف نعمتی است. در موبایل تان موضوع بندی بکنید تا بعدا بتوانید راحت استفاده کنید. این یکی از کارهایی است که ما باید انجام بدهیم.

یکی از کارهای دیگر مسئله شبهات است، شبهاتی که امروز مطرح است وهابیت شبهه مطرح می کنند، احمد الحسنی ها مطرح می کنند، شیرازی ها مطرح می کنند، سنی های آمریکایی مطرح می کنند و همین طور دیگران و این شبهات در جامعه است.

ما بیاییم حداقل صد تا صد و پنجاه تا شبهاتی که مطرح است، این ها را دسته بندی کنیم اگر شما به سایت حضرت ولی عصر مراجعه کنید پاسخ همه شبهات آن جا هست. یعنی (لا رَطْبٍ وَ لا یابِس‏) در رابطه با شبهات در این سایت موجود است.

به حول و قوه الهی من می توانم تحدی کنم در حوزه قم، نجف، تهران، مشهد غیر از سایت موسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) سایتی در رابطه با شبهات وهابیتی که روز مره مطرح است وجود ندارد. بعضی از سایت ها یک سری از شبهات را مطرح کردند و پاسخ دادند این ها یا قدیمی است یا در جامعه امروز مطرح نیست.

الا این که شما یک مسافرتی به خارج مثل عربستان و یا جاهای دیگر داشته باشید این شبهه در آن جا مطرح بشود. ولی الان در ایران شبهاتی که جوان ها مطرح می کنند و در فضای مجازی مطرح است ما این جا همه این ها را داریم.

وارد این سایت بشوید مقالات و پاسخ ها را برای خودتان تلخیص بکنید و داشته باشید و این هم یک بخشی از کارها باشد. یعنی سه سال تعطیل باشد شما همین کار را انجام بدهید باز نمی رسید.

معروف است که از دانشمندی می پرسند که شما از کجا به این مقام علمی رسیدید می گوید ما از روزهای تعطیل حداکثر استفاده را کردیم.

ما بدبختانه روزهای تعطیلی مان شروع به کارهای متفرقه می کنیم، همین طوری مهمانی رفتن و مهمانی دادن و سریال نگاه کردن روز تعطیل مان را می گذرانیم.

اگر طلبه ای از من سوال کند می گویم سریال نگاه کردن برای طلبه در حد یک دزدی و زنا است! چون وقت طلبه خیلی عزیزتر از این است که سریال نگاه کند. این سریال ها نود درصد شان تخیلی است.

شما وقتی یک سریال را می بینید ذهن تان آلوده می شود یک هفته مطالب سریال در ذهن تان می ماند مطالعه هم که می کنید بی اختیار ذهن آن طرف می رود.

لذا از تلویزیون حداکثر ما اخبار نگاه کنیم و الان دیگر گوشی های همراه است و خبرگزاری ها همه خبرهایشان را انلاین می گذارند که اصلا نیاز به تلویزیون هم نیست.

ما باید در جریان باشیم و بعد هم اگر ما بتوانیم برنامه ریزی کنیم، مثلا هر شب نیم ساعت یا یک ساعت گروهها و کانالهایی که بچه شیعه ها در این ها با وهابی ها با آتیئست ها و... درگیر هستند سری بزنیم خوب است.

مخصوصا اگر گروه ندای شیعه را ببینند این سالم ترین گروه فضای مجازی است نمی گویم بی عیب است ولی سالم ترین است و افرادشان هم فاضل ترین هستند. فحش و حرف های بدشان هم خیلی کم است.

در گروه ندای شیعه وهابی ها می آیند، سنی ها می آیند، آتئیست ها آن جا می آیند، صوفی ها در آن جا می آیند با بچه ها جدل می کنند، مناظره می کنند.

من نمی خواهم بگویم مناظراتی که با این ها می کنند صد در صد صحیح است بعضی ها ضعیف عمل می کنند، چون هرکسی نمی تواند در هر موضوعی ورود پیدا بکند.

 یک کسی در چهار تا یا پنج تا موضوع متخصص است یک دفعه در وسط یک حرفی می زند که در آن جا هیچ ربطی ندارد. یا جواب نمی تواند بدهد و یا جواب ناقص می دهد.

یکی از بچه ها گروه شان در تلگرام فکر کنم به نام منهاج البدعه است یک مقدار تند است طرف خیلی فاضل است یعنی الحق والانصاف معلوم است خیلی خوب کار کرده و در گرفتن برنامه های ولی عصر هم زرنگ بوده معلوم است آمده مطالب را گلچین کرده و خوب ورود دارد.

البته من یکی دو مرتبه هم ایشان را نصیحت کردم و در کلاس های ما هم بوده است، ظاهرا طلبه است یک مقدار بعضی وقت ها تند است، این تندی ها را اگر نداشته باشد استدلال ها جواب هایش خوب است. جواب هایش برای افراد مبتدی خیلی خوب است.

این که ما بیاییم همین طوری خودمان را مشغول بکنیم نه، یکی دو تا از این ها را ما داشته باشیم و به آن مراجعه داشته باشیم.

یک کانال در واتساب به نام پاسخ به شبهات فضای مجازی است، این کانال در حقیقت آمده جدید ترین شبهاتی را که در جامعه مطرح است پاسخ داده است.

مثلا قضیه کشتن طلبه های سنی گلستان را می گفتند به خاطر مسائل عقیدتی بوده است آمده بود این ها را خیلی خوب بررسی کرده بود که اصلا این ها با آن قاتل اختلافات خانوادگی داشتند.

یا بعضی از مطالبی که در رابطه با گرانی ها و این ها مطرح بود در کل شبهات کوچه و بازاری را خوب پاسخ داده است. شبهات علمی نیست. اگر در این کانال بتوانید عضو بشوید برای اطلاع عمومی تان خوب است.

در تلگرام هم گروهی به نام حبل المتین است، آن هم در مجموع بد نیست، در آن هم اگر دوستان بتوانند عضو بشوند خوب است.

نباید خیلی وقت بگذاریم، برنامه بگذاریم مثلا نیم ساعت یا یک ساعت در فضای مجازی باشیم، یک ساعت که تمام شد سریع خارج بشویم این یک ساعت و یک دقیقه نشود چون فضای مجازی مثل دریا می ماند، همین طور که دریا آدم را می برد به سمت و سط و ته دریا می کشد فضای مجازی هم همین طور است.

انسان قسم بخورد و نذر بکند من روزی نیم ساعت تا یک ساعت در فضای مجازی می روم و فعالیت می کنم یک ساعت که تمام شد دیگر به خاطر ترس از کفاره قسم خارج بشود و اینترنتش را قطع بکند.

یکی از کارهایی هم که دوستان می توانند در روزهای تعطیلی داشته باشند یک دوره تفسیر قرآن بخوانند، ولو خواندن ساده قرآن، بعضی از آیات لغاتی است که ما با آن آشنا نیستیم بیایند این ها را بلد بشوند.

یک دوره قرآن را با ترجمه از اول تا آخر قرآن ملاحظه کنند، بعد هم بیایند خلاصه المیزان و تفسیرهایی که جدیدا نوشته شده را مطالعه کنند. تقریبا سالم ترین تفسیر که واقعا مرضی حضرت ولی عصر است و خوب هم کار کرده تفسیر المیزان است و این را انسان یک مطالعه داشته باشد.

ما در این دویست – سیصد سال اخیر تفسیری مثل المیزان نداریم و نوشته نشده یک دوره انسان بتواند المیزان را در عرض سه - چهار سال برنامه ریزی کند مثلا هر روز پنج صفحه – ده صفحه بخواند مطالعه کنند.

اگر خود المیزان سنگین است ترجمه المیزان اقای موسوی همدانی را مطالعه کنند. تفسیر المیزان را یک جلدش را آقای مکارم ترجمه کرده است، آقای سبحانی ترجمه کرده است، آقای مصطفی زمانی ترجمه کرده است، آقای مصباح ترجمه کرده ولی مرحوم آقای طباطبایی همه این ها را کنار زد گفت ترجمه اقای موسوی همدانی خوب است.

خدا روح ایشان را شاد کند ما باهم ارتباط داشتیم منزل ما می آمد ما در خدمت شان بودیم، ایشان مکاسب هم تدریس داشتند ما فن ترجمه را هم از خدمت ایشان یاد گرفتیم.

ایشان کلاس های روش ترجمه عربی گذاشته بودند در آن شرکت کردیم، ایشان المیزان را آن جا می گذاشت و همین طوری نگاه می کرد می نوشت ایشان پاکنویسی نداشت. این که بیاید بنویسید دوباره پاکنویس کند و جمله سازی هایش را عقب جلو کند این طوری نبود.

متن عربی را می گذاشت همین طور نگاه می کرد و می نوشت، لذا ایشان در عرض کمتر از دو سال و اندی کل کتاب المیزان را ترجمه کرد. ایشان خیلی مسلط بود و خیلی هم مرد فاضلی بود.

ما سال 51 یا سال 52 بود مدتی در درس مکاسب ایشان شرکت کردیم البته در منزل شان تدریس می کرد و منزل شان در باجک بود واقعا ما دیدیدم حرف شیخ را فهمیده که چه است. ایشان اشکالات خوبی هم می کرد در حقیقت خارج مکاسب بود نه متن مکاسب!

آغاز بحث...

بحث ما در رابطه با حدیث:

«کُلُّ رَایَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ قِیَامِ الْقَائِمِ فَصَاحِبُهَا طَاغُوت‏»

الکافی (ط - الإسلامیة)؛ نویسنده: کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، محقق/ مصحح: غفارى على اکبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الکتب الاسلامیة، ج8، ص295.

بود. رسیدیم به پرچم های مورد تأیید ائمه ، یکی از آن ها هم رایتی به نام شعیب ابن صالح است.

یک روایت خیلی مفصلی است سی – چهل صفحه در رابطه با علائم ظهور، کیفیت ظهور قضیه یمانی و قضیه شعیب ابن صالح و این ها مطلب است.

اول بر این که خود آقای خصیبی مشهور است که ایشان جزء نصیری های لبنان هستند و اصلا از شیعه دوازده امامی این ها جدا هستند، تقریبا یک فرقه از اسماعلیه هستند. این روایت هیچ سندی هم ندارد.

ما می بینیم اکثر اقایان در تلویزیون این طرف و آن طرف یا بعضی از اقایان در منبرها به این روایت عنایت زیادی دارند چون روایت خیلی مفصل است و دیگر (لا رَطْبٍ وَ لا یابِس‏) در رابطه با علائم ظهور حضرت، کیفیت قیام حضرت، مدت حکومت حضرت حتی همان که می گوید حکومت حضرت را غیر از خدا هیچ کس نمی داند منحصر به همین روایت است.

البته ما نمی توانیم بگوییم روایت دروغ است، این طور گفتن سخت است روایت ضعیف است و رب روایة ضعیفة سندی داشته و به دست ما نرسیده است.

 بعضی از علماء یک مبنایی داشتند که نقل سند را چیز زائد می دانستند مخصوصا آقایان اخباری ها، مثل تفسیر عیاشی که یک تفسیر گرانقیمت و گرانسنگ است ولی یک دانه سند نیاورده است.

می گوید سند لازم نیست، سند را تیمنا و تبرکا حذف کرده، خدا روح اقای رسولی محلاتی را شاد کند آمد در دو جلد تمام سندهایش را در پاورقی آورد.

تعدادی از آقایان اخباری ها مثل حدائق و این ها، البته صاحب حدائق اصولی اخباری است، اخباری محض نیست و اصولی محض هم نیست. این ها معتقد به سند نیستند.

یکی از کتاب هایی هم که من توصیه می کنم دوستان مطالعه کنند خیلی خیلی به دردتان می خورد جلد اول کتاب حدائق است. جلد اول کتاب حدائق در رابطه با علم رجال است که اصلا لازم داریم یا لازم نداریم، اصلا کتب اربعه تمام روایاتش قطعی الصدور است یا قطعی الصدور نیست یک بحث خیلی خوبی دارد. یعنی کسی که درس خارج می خواهد برود خواندنش ضروری است.

جلد اول این کتاب در این رابطه است که ما مثلا به علم رجال نیاز نداریم، بررسی سندی نمی خواهد، تمام روایات کتب اربعه قطعی السند است و این را با دلیل آورده فقط حرف نیست و دلیل آورده است.

حاج آقای سبحانی هم در کتاب کلیات فی علم الرجال یک بخشی دارد ادله کسانی که نافی علم رجال هستند ایشان اسم نبرده و این طوری صلاح دیدند ولی فرمایشات ایشان در آن جا همه ناظر به فرمایشات صاحب حدائق است.

این ها خیلی ضروری است، ما سیزده- چهارده سال درس آیت الله شبیری زنجانی رفتیم گاهی اوقات مثلا در طول یک هفته درس به اندازه دو دقیقه اش به درد ما می خورد ولی به خاطر آن دو دقیقه من خودم را ملزم می دانستم بروم در درس شرکت کنم.

آن دو دقیقه یک چیزی بود که در درس دیگر مراجع نمی توانستیم پیدا کنیم، یک نکاتی بعضی وقت ها می آید که برای انسان سرنوشت ساز است.

همین که دارم عرض می کنم مطالعه کردن مقدمه حدائق یا مطالعه کردن کتاب مختلف الشیعه ضروری است. من بارها گفته ام اگر کسی می خواهد در فقه مجتهد بشود و بفهمد فقه الحدیث چه است باید بداند کتابی از زمان سید مرتضی، شیخ مفید تا الان مثل کتاب مختلف الشیعه نوشته نشده است.

یعنی در حقیقت دستم بگرفت پا به پا برد تا شیوه راه رفتن آموخت. اگر کسی می خواهد مجتهد بشود و فقیه بشود و این که چطوری از آیات و روایات حکم شرعی استنباط کند بهترین و منحصر به فردترین کتاب مختلف الشیعه است.

ایشان می آید در هر مسئله اقوال را نقل می کند، مرحوم آقای بروجردی می فرمود پنجاه درصد فقاهت تسلط به اقول است. این که بگویید در این مسئله چند قول است اقوال را نقل می کند بعد ادله هر قولی را هم نقل می کند، ادله هر قولی را هم نقد می کند و در پایان هم نظر خودش را می دهد.

من معتقدم اگر دوستان بتوانند این را دو نفری یا سه نفری مباحثه کنند، کسی که واقعا می خواهد فقیه بشود این را بخواهد مباحثه کند خوب است. اگر کتاب مختلف الشیعه حداقل یک یا دو جلدش را دو نفری یا سه نفری دوستان مباحثه کنند به نظرم قبل از رفتن به درس خارج خیلی به درد می خورد.

اخیرا آل البیت تحقیق کرده تمام مصادرش را هم آورده اگر کسی یک جلد یا دو جلدش را خوب مطالعه و مباحثه کند اگر مجتهد کامل نشود قطعا مجتهد متجزی خواهد شد و آن مبنای ملکه دستش می آید. راه و روش اجتهاد دستش می آید.

پرسش:

استاد راجع به بحث یمانی که  دیروز فرمودید کل رایة را مقید می کند بعض وقت ها اگر به روایت سدیر آقایان استدلال می کنند «الْزَمْ بَیْتَکَ وَ کُنْ حِلْساً مِن أَحْلَاسِهِ» آن روایت حضرت می فرماید پیامبر اکرم « أَنَّ السُّفْیَانِیَّ» مقید می کنند تا خروج سفیانی که همزمان با خروج یمانی است که بشین در خانه و کاری نکن اگر این قید را ما بر این روایت بگذاریم طبعا خود یمانی مقید نمی شود چون تا قبل از قیام یمانی وقت این روایات است.

آن روایاتی که آقایان استدلال می کنند آن ها که می گویند قیام قبل از حضرت باطل است بخشی از آن روایات مثل همین روایت سدیر بطلان قیام را تا قبل از خروج سفیانی می داند یعنی سفیانی که همزمان قیامش با یمانی است...

پاسخ:

ببینید ما این قسمتش را که آمده مقید کرده با روایات دیگر رفع تقیید می کنیم

پرسش:

چطور استاد؟

 پاسخ:

مثلا قیام زید، قبل از قیام سفیانی است حضرت تأیید کرده است

ببینید بعضی وقت ها صدر و ذیل روایت باهمدیگر نمی سازد در این طور موارد مبنای فقهی اقتضا می کند ما سراغ روایات دیگر برویم، روایات دیگر را کنار هم قرار دهیم. یعنی در یک مسئله فقهی ما باید انواع و اقسام روایت ها را بگذاریم، نقاط مشترک این روایت ها را اول مشخص کنیم بگوییم این روایات قدر متقین شان این است، این یک.

بعد بیاییم بگوییم این جا یک همچنین قیدی داشته آیا این قید می تواند به قدر مشترک ما ضرر بزند یانه؟ یعنی بهترین راه استنباط حکم است. قدر مشترک را بالا داریم بعد می آییم نسبت به قیودات، این قیودات می تواند به قدر مشترک ضربه بزند یا نمی تواند. این یک قید است.

این روایت هم یک قید دیگری دارد، آن هم یک قید دیگری دارد، خود قیود را به جنگ هم به تعارض می اندازیم. از تعارض قیودات می آییم قدر مشترک در می آوریم و این را تقویت می کنیم.

این جا آمده می گوید هر قیامی قبل از خروج سفیانی باطل است ما با توجه به روایت دیگری که داریم مثل روایت حضرت زید و دیگران که ما بخش دیگر داریم، مسئله را حل می کنیم. ما به بخش آیات نرسیدیم، به ادله عقلی قیام هنوز نرسیدیم، ما فقط خود روایات را داریم بررسی می کنیم.

ما اصل بحث های اساسی را برای پایان کار گذاشتیم، اول گفتیم روایات «کلّ رایة» را از اطلاق خارج کنیم، این مانع کنار برود بعد ببینیم خود نفس قیام با قطع نظر از روایت کل رایة ترفع قبل قیام المهدی، آیا آن ادله برای مشروعیت قیام و تأسیس حکومت اسلامی کفایت می کند یا نه؟

پرسش:

این قیام ها که شما نام بردید در زمان ائمه است که ائمه یا تأیید کردند و یا رد کردند، الان که در زمان غیبت به سر می بریم چه کار کنیم؟

پاسخ:

روایت یمانی مال زمان غیبت است

پرسش:

قیام اتفاق افتاده بود. در زمان ائمه معمولا یا تأیید می کردند و یا رد می کردند. الان کسی نیست که رد و یا تأیید کند.

پاسخ:

بعد از ائمه (علیهم السلام) تا قرن هفتم و هشتم که بنی العباس بودند، قیام زیاد بوده،

یکی از بزرگان کل قیام هایی که در زمان غیبت کبری و صغری اتفاق افتاده را آورده که بعضی از بزرگان و علما و مراجع این ها را تأیید می کردند.

یا قیامی که در زمان صدام اتفاق افتاد، و قیام مشروطه را در نظر بگیرید مراجع ما عمدتا تأیید کردند. یا در جنگ جهانی دوم قیامی که مرحوم سید مجاهد، صاحب ریاض و ... این ها پرچمدار این قیام بودند.

این طوری نیست که قیامی نباشد، آن زمانی که فرصت برای مراجع بود این ها میدان آمدند.

غرض این است که این ها برای رهبری جنگ رفته بودند این ها ساکن نجف بودند. ایشان یک کتابی به نام مفاتیح الاصول دارد شاید یکی از بهترین کتاب های اصولی شیعه است. و خیلی از نکات را در این کتاب مرحوم سید مجاهد آورده که در کتاب های اصولی دیگر نیست.

یک مرتبه با آیت الله شبیری زنجانی باهم گفتگو می کردیم، چون ایشان به من خیلی رو داده بودند من هر روز صبح ها قبل از اذان با ماشین منزل شان می رفتم، ماشین را پارک می کردم باهم همان بحث های رجالی را تا حرم داشتیم.

نماز که می خواندند و تمام می شد دوباره با ایشان بر می گشتیم، منزل ایشان در پل آهنچی بود ما می رفتیم از پل حجتیه بر می گشتیم به خاطر اینکه یک مقدار راه طولانی باشد از آن جا می آمدیم بعضی وقت ها بحث هایمان طول می کشید می گفت برویم در سرداب، کتابخانه شان در سرداب بودم می گفت این جا برویم بحث کنیم.

آن طوری که یادم است ایشان یک مرتبه یک اشکالی کرده بود، یکی از اسانید تهذیب، من خدمت ایشان عرض کردم که حاج آقا این به این دلیل و به این دلیل درست نیست. ایشان جواب داد قانع نشدیم و اشکال کردیم بحث مان خیلی طول کشید.

بعضی مواقع سادات هستند و چهارشنبه هم اگر باشد دیگر مشخص است، گفتم حاج آقا آن روز که این حاشیه را نوشتید با حاج خانم دعوایتان شده بوده یک مقدار عصبانی بودید این حاشیه را بر تهذیب نوشتید! ایشان خندید حرف نزد، من خدا حافظی کردم منزل رفتم دیدم نیم ساعت بعد ایشان تلفن کرد گفت اقای قزوینی من بعد از رفتن شما یک مقدار فکر کردم دیدم اشکال شما وارد و خوب است ولی جواب من هم بد نیست.

گفتم حاج آقا اگر یک مقدار دقت بیشتر کنید ثابت می شود که جواب شما جواب صحیحی نیست.

 یک روز بحث ما این بود که چرا آقای خویی (رضوان الله تعالی علیه) در معجم الرجال وقتی می آید به رجال علامه و ابن داود می رسد می گوید این ها اصالة العدالتی بودند بر مبنای اصالة العداله توثیق روات را اثبات کردند این ارزش علمی ندارد.

ایشان فرمود من هرچه گشتم که یک جا ببینم فقهای ما قبل از علامه و بعد از علامه اصلا اصالة العداله را در رجال آورده باشند نیافتم.

گفتم حاج آقا سید مجاهد در مفاتیح الاصول مفصل بحث کرده است. تمام قائلین به اصالة العداله و ادله رد اصالة العداله را آورده است. ایشان فرمود من این کتاب را ندارم این کتاب، خیلی کتاب قطوری هم است چهار پنج کیلو وزنش است و بیش از هزار صفحه از آن صفحات رحلی است. من کتاب را به ایشان تقدیم کردم.

والسلام علیکم ورحمة الله و برکاته

 

 

  

 



Share
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها