(جلسه هفتاد و چهارم 19 2 1401)

موضوع: تقیید روایات نهی از قیام به روایات ادعای امامت 

اللهم صل علی محمدٍ وآل محمد وعجل فرجهم اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیر ناصر و معین الحمدلله والصلاة علی رسول الله وعلی آله آل الله لاسیما علی مولانا بقیة الله واللعن الدائم علی اعدائهم اعداء الله إلی یوم لقاء الله، الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذی هَدانا لِهذا وَ ما کُنَّا لِنَهْتَدِیَ لَوْ لا أَنْ هَدانَا اللَّه‏، وَ أُفَوِّضُ أَمْری إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصیرٌ بِالْعِباد حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکیل‏ نِعْمَ الْمَوْلى‏ وَ نِعْمَ النَّصیر

دوستان اگر سوال و مطلبی دارند ما در خدمت شان هستیم.

پرسش:

استاد! محمود صرخی کجاست؟

پاسخ:

پس از آن که یکی از ائمه جمعه صرخی ها در نماز جمعه که گفت باید ضریح ائمه خراب بشود، بعد از آن شیعیان ریختند و مرکزشان و کتابخانه هایشان را آتش زدند. دولت هم دید که در برابر مردم نمی تواند مقاومت کند حکم دستگیری صرخی را صادر کرد.

همچنین صرخی در خیلی از اغتشاشات عراق دست داشت؛ یعنی در حقیقت با احمد الحسن تقریبا این ها یکی بودند. در اغتشاشات باهم یکی بودند، در تبلیغاتی که در ایام اربعین می کردند باهم یکی بودند.

این ها همه شان دست نشانده آمریکا هستند، این ها دنبال این هستند که در درون شیعه اختلاف و درگیری ایجاد کنند و تمام این ها همان طرحی است که هانتینگتون داد که ما باید در درون شیعه مهدی های دروغینی درست کنیم تا آن مهدی واقعی کم رنگ بشود.

حتما سخنرانی بایدن را هم شنیدید که در روز عید فطر به وجود حضرت مهدی (سلام الله علیه) اشاره کرد خیلی عجیب بود. الان در اسرائیل ولوله افتاده که چطور شد بایدن اسم حضرت مهدی را در سخنرانی خودش برد!

بایدن می گفت من نسبت به اسلام اطلاعاتی نداشتم یک استادی گرفتم، ایشان در مورد اسلام و حضرت مهدی یک توضیحاتی داد و خلاصه این که از حضرت ولی عصر اسم برد.

امروزه در حقیقت قضیه مهدویت برای آمریکا تقریبا حرف اول و اساسی است. با توجه به پیشگویی هایی که نوسترا داموس کرده بود که بعد از انقلاب ایران نوبت انقلاب جهانی حضرت مهدی می رسد، می آید تمام حکومت های جهان را به هم می زند.

ایشان آن چه را که پیش بینی کرده بود، تحقق پیدا کرده است ایشان قضیه هیتلر را پیش بینی کرده بود، فروپاشی شوروی را پیش بینی کرده بود، انقلاب ایران و رفتن شاه را پیش بینی کرده بود، تمام این ها اتفاق افتاده است.

این قضیه هم برای 150 تا 200 سال قبل است، لذا آن ها خیلی وحشت دارند حتی یادم است روزنامه کیهان و همچنین روزنامه رسالت در سال 2001 بود که آمریکا عراق را اشغال کرد نوشتند یکی از سیدها که یک مقدار نورانی بود به توهم این که ایشان همان حضرت مهدی است، او را دستگیر کردند و گفتند تو حضرت مهدی هستی و مدتی هم زندان بود، بعد ایشان گفت بابا حضرت مهدی اسم خودش این است و اسم پدرش این است و اسم مادرش این است من اسم خودم این است و اسم پدر و مادرم هم متفاوت از نام پدر و مادر حضرت مهدی است، تمام این ها را توضیح داده بود بعد از ایشان تعهد گرفته بودند که اگر از مخفی گاه حضرت مهدی با خبر شدی به سربازان و نیروهای آمریکای خبر بده. ایشان هم تعهد داد و بیرون آمد.

این مطلب را روزنامه های ایران نوشتند یعنی قضیه طوری بود که دیگر نتوانستند این مسئله را مخفی کنند. من روزنامه کیهان را که این مطلب را منتشر کرد دارم. لذا این قضیه تقریبا برای آمریکا و اسرائیل مسئله شده است.

حتی یک مقاله را همین چندی قبل من خواندم در اسرائیل دارند در رابطه با قضیه ظهور حضرت مهدی برنامه ریزی می کنند که اگر ظهور کرد چطوری مقابله کنند.

عربستان هم که این ابراج البیت که کنار مکه ساخته تقریبا همه معتقدند برای مقابله با ظهور حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) است ولی چراغی را که ایزد بر فروزد/ هر آن کس پف کند هم ریشش و همه ریشه اش بسوزد!

ولی این نکته را هم ما در نظر داشته باشیم آن های که تشرف داشتند و دارند همه بالاتفاق خبر می دهند که فرج خیلی نزدیک است.

در هر صورت ...

ما باید خودمان را آماده کنیم، من همیشه این جمله را شاید چندین بار نمی توانیم بگوییم 50 یا 100 بار از آقای بهجت شنیدم که می فرمود برای فرج حضرت ولی عصر دعا می کنید برای فرج خودتان هم دعا کنید چون معلوم نیست حضرت بیاید شما در صف مقابل حضرت هستید یا در کنار حضرت هستید؟ آقای بهجت این را با بغض زیادی می گفت.

امیدواریم ان شاء الله با آمدن حضرت همه چیز عوض بشود و اصلاح شود. دوستان عزیز ولی ما باید خیلی مراقب خودمان باشیم اولاً خودمان را آماده کنیم از نظر رعایت اخلاق اسلامی، معرفت به مقام حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) و عمل به فضائل اخلاقی و اجتناب از رذائل اخلاقی دارد با آمدن حضرت راه توبه بسته خواهد شد. هر کس هر کاری کرد قبل از آمدن حضرت است در آیه شریفه است:

(لَا ینْفَعُ نَفْسًا إِیمَانُهَا لَمْ تَکُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ کَسَبَتْ فِی إِیمَانِهَا خَیرًا قُلِ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ)

یا در ایمان شان عمل نیکی انجام نداده‌اند، سودی به حالشان نخواهد داشت! بگو: «(اکنون که شما چنین انتظارات نادرستی دارید،) انتظار بکشید ما هم انتظار (کیفر شما را) می ‌کشیم!»

سوره انعام (6): آیه 158

چندین روایت از ائمه داریم که این مربوط به حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) است در بعضی از روایات دارد آن های که به ائمه قبل از حضرت مهدی ایمان آورده بودند، ولی به حضرت مهدی ایمان نیاورده بودند با آمدن حضرت ایمان آوردن شان نفعی به حال شان نخواهد داشت.

 

در هر صورت...

 از مفتیان مشخص است در مکه حضرت قیام می کند کسی را آن جا نصب می کند به طرف مدینه حرکت می کنند چند کیلومتر رفتند خبر می دهد که نماینده حضرت را به قتل رساندند حضرت بر می گردد مردم التماس می کنند اشتباه کردیم غلط کردیم، ما را ببخش دوباره فرد دیگری را منصوب می کند دوباره او را هم می کشند.

دوباره حضرت می آید این دفعه برخورد خیلی تندی می کند و حتی آن کسی که از ایران به طرف حجاز حرکت می کند، می گوید در مرز سعودی این را می گیرند به یک وضع فجیعی به قتل می رسانند و حضرت بر پیکرش نماز می خواند و قبری و بارگاهی برایش درست می کند بعد از کشتن ایشان حضرت شمشیر را از رو می کشد

عمده مشکلات حضرت هم در خاورمیانه است، در اروپا و ... می گفت مسیحی ها عمدتاً به صورت سِلمی تسلیم حضرت می شوند.

 بنده به نوبه خودم وحشت دارم حضرت ولی عصر بیاید وضعیت مان چه می شود!

در هر صورت ...

اگر یک روزی حضرت تشریف آوردند و فرمودند: آقای قزوینی! تو حق نداری! باید در خانه ات بنشینی لباست را باید کنار بگذاری باید بگوییم سمعاً و طاعتاً

«اللهم اجعلنی من الراضین بفعله»

خیلی مهم است حتی بعضی ها می گویند خواندن دعای امام زمان در عصر جمعه واجب است، کلمه فریضه در آن جا دارد دعای مفصلی است تقریباً شاید دو سه برابر دعای ندبه است، آخر مفاتیح هم است دوستان ان شاء الله ملازمت کنند و همچنین دعای عهد که صبح ها خوانده می شود

«اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی مِنْ أَنْصَارِهِ وَ أَعْوَانِهِ وَ الذَّابِّینَ عَنْهُ وَ الْمُسَارِعِینَ فِی حَوَائِجِهِ وَ الْمُمْتَثِلِینَ لِأَوَامِرِهِ وَ نَوَاهِیهِ وَ التَّابِعِینَ [وَ السَّابِقِینَ‏] إِلَى إِرَادَتِهِ وَ الْمُحَامِینَ عَنْهُ وَ الْمُسْتَشْهَدِینَ بَیْنَ یَدَیْهِ ... وَ اسْلُکْ بِی مَحَجَّتَهُ»

المصباح للکفعمی (جنة الأمان الواقیة و جنة الإیمان الباقیة)؛ کفعمى، ابراهیم بن على عاملى، محقق/ مصحح: ندارد: ناشر: دار الرضی (زاهدی) ص551

یعنی بیت القصیر دعای عهد این «وَ اسْلُکْ بِی مَحَجَّتَهُ» است. یعنی آن راه و روشی که حضرت دوست دارد به او ما را راهنمایی کن، ما را به آن جا وادارمان کن.

 امروز صبح یکی از دوستان پیامکی فرستاده بود که از آقای کشمیری سوال شده بود، ما چه کار کنیم با حضرت ولی عصر ارتباط مان قوی باشد رفاقت داشته باشیم ایشان جواب داده بود روزی یک ساعت بنشینیم زیارت حضرت را بخوانیم قربان صدقه حضرت برویم

«یا ابا صالح المهدی ادرکنی یا ابا الغوث ادرکنی»

روزی یک ساعت با حضرت ولی عصر خلوت کنیم گفتگوی دوستانه و عاشقانه داشته باشیم. می گفت بعد از مدتی عشق و علاقه حضرت ولی عصر در دل تان می افتد و این رفاقت ایجاد می شود و ادامه پیدا می کند.

 

آغاز بحث...

بحث مان در رابطه با حدیث

«کُلُّ رَایَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ قِیَامِ الْقَائِمِ فَصَاحِبُهَا طَاغُوت‏»

الکافی (ط - الإسلامیة)؛ نویسنده: کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، محقق/ مصحح: غفارى على اکبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الکتب الاسلامیة، ج8، ص295.»

حدود 10- 12 تا روایت بود که به صورت مطلق بود، به روایات دسته دوم رسیدیم که مقید است که:

«کُلُّ رَایَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ قِیَامِ الْقَائِمِ (علیه السلام) فَصَاحِبُهَا طَاغُوتٌ یُعْبَدُ مَنْ دُونِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ.»

تفصیل وسائل الشیعة إلى تحصیل مسائل الشریعة؛ شیخ حر عاملى، محمد بن حسن، ناشر: مؤسسة آل البیت علیهم السلام،  محقق/ مصحح: مؤسسة آل البیت علیهم السلام، ج15، ص52، بَابُ حُکْمِ الْخُرُوجِ بِالسَّیْفِ قَبْلَ قِیَامِ الْقَائِمِ (علیه السلام)‏‏، ح6

روایت بعدی از امام باقر (سلام الله علیه) است می گوید مردم می گویند بعد از پیغمبر

«النَّاسُ صَارُوا بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه واله وسلم) بِمَنْزِلَةِ مَنِ اتَّبَعَ هَارُونَ (علیه السلام) وَ مَنِ اتَّبَعَ الْعِجْلَ وَ إِنَّ أَبَا بَکْرٍ دَعَا فَأَبَى عَلِیٌّ (علیه السلام) إِلَّا الْقُرْآن‏ وَ إِنَّ عُمَرَ دَعَا فَأَبَى عَلِیٌّ (علیه السلام) إِلَّا الْقُرْآنَ وَ إِنَّ عُثْمَانَ دَعَا فَأَبَى عَلِیٌّ (علیه السلام) إِلَّا الْقُرْآنَ وَ إِنَّهُ لَیْسَ مِنْ أَحَدٍ یَدْعُو إِلَى أَنْ یَخْرُجَ الدَّجَّالُ إِلَّا سَیَجِدُ مَنْ یُبَایِعُهُ وَ مَنْ رَفَعَ رَایَةَ ضَلَالَةٍ فَصَاحِبُهَا طَاغُوتٌ.»

الکافی (ط - الإسلامیة)؛ نویسنده: کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، محقق/ مصحح: غفارى على اکبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الکتب الاسلامیة، ج8، ص297

این دیگر خیلی واضح و روشن است در حقیقت روایت از همان خانواده است. روایت هم در کافی شریف، جلد 8، صفحه 159، چاپ بیروت است.

 کاملاً مشخص می کند که تا قبل از خروج دجال هر کسی از مردم بیعت بگیرد، البته خود بیعت هم در لسان روایات عمدتاً بیعت برای امامت است نه بیعت برای مثلاً ریاست و کارهای خاصی!

 واژه بیعت معمولاً در جایی استعمال می شود که یک خلیفه ای از دنیا می رود یا یک سلطانی از دنیا می رود الان در عربستان هم همین طوری است اتفاقاً آن سالی که ملک فهد از دنیا رفت ملک عبدالله جایش آمد مکه بودیم.

تمام تلویزیون های مکه نزدیک یک هفته از اول صبح تا ساعت 10- 11 شب پخش می کرد مردم دسته دسته می آمدند با ملک عبدالله بیعت می کردند، هر روز یک قشری می آمدند فرهنگی ها می آمدند، ارتشی ها می آمدند، اداری ها می آمدند و بعد از ملک عبدالله که سلمان آمد همین طوری بود

کلاً واژه بیعت هم در حقیقت یک قرینه ای است در این جا هم می گوید تا قبل از خروج دجال هر کسی که از مردم بیعت بگیرد و پرچمی بلند کند «فصاحِبُها طاغوت». «رَفَعَ رَایَةَ ضَلَالَةٍ فَصَاحِبُهَا طَاغُوتٌ»؛ هر کس پرچم ضلالتی را بر افراشته کند صاحب آن طاغوت است.

این هم می تواند آن روایاتی که مطلق بود این ها را تقیید کند این طوری نیست که: «کُلُّ رَایَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ قِیَامِ الْقَائِمِ فَصَاحِبُهَا طَاغُوت‏»؛ « کُلُّ رَفَعَ رَایَةَ ضَلَالَةٍ فَصَاحِبُهَا طَاغُوتٌ»

پرسش:

استاد از نظر سند می تواند تأیید کند یا نه؟

پاسخ:

روایات هر سه دسته که ما عرض می کنیم مستفیض است مستفیض که شد دیگر نیازی به بررسی سند ندارد یعنی از 3 تا بالا رفت همین که در سندش کذابی نباشد کفایت می کند؛ حتی بعضی وقت ها کذاب هم باشد می گویند:

«ربما الکاذب قد یصدق»

پرسش:

3 تا روایت مستفیض می شود؟

پاسخ:

بله مستفیض می شود. ما در کتاب المدخل علی علم الرجال والدرایة آوردیم این کتاب، کتاب رسمی حوزه شد ظاهراً تدوین متون درسی تصویب کردند که از سال آینده به جای کلیات علم رجال این تدریس بشود.

 دوستان مراجعه کنند ما آن جا مفصل هم اقوال اهل سنت را آوردیم هم اقوال شیعه را آوردیم، بعضی ها می گویند اگر 2 تا روایت باشد ولی مرحوم شهید (رضوان الله تعالی علیه) دارد که 3 تا روایت باشد مستفیض است.

آقای خویی (رضوان الله تعالی علیه) در بحث رجالی خیلی دقیق است موارد متعددی از ایشان قبلاً هم برای دوستان نقل کردیم که ایشان خیلی جاها می گوید:

«روایات الباب مستفیضة یغنینا عن البحث فی السند»

شهید ثانی می گوید:

«إن، زادت رواته عن ثلاثة فی کل مرتبة، أو زادت عن اثنین عند بعضهم»

کتاب: الرعایة فی علم الدرایة ( حدیث )؛ نویسنده : الشهید الثانی (وفات: 965)، تحقیق: عبد الحسین محمد علی بقال، ناشر: مکتبة آیة الله العظمى المرعشی النجفی - قم المقدسة 1408، ص69

مرحوم مامقانی هم همین تعبیر را دارد، تعبیراتی که آقای خویی دارد می گوید:

«مما بلغ فوق الاستفاضة، فنحن فی غنى عن البحث فی سندها»

کتاب : دراسات فی علم الأصول؛ نویسنده: تقریر بحث السید الخوئی لسید الشاهرودی (وفات: 1413)، تحقیق: تقریر بحث السید الخوئی لسید علی الشاهرودی، ناشر: مرکز الغدیر للدراسات الإسلامیة، 1419- 1998م، ج3، ص280

«فلا مجال للمناقشة فیها بحسب السند»

کتاب: کتاب الطهارة؛ نویسنده: السید الخوئی (وفات : 1413)، ناشر: دار الهادی للمطبوعات قم، قم: 1410، ج2، ص90

چون در حد استفاضه است عبارت های صاحب جواهر، صاحب حدایق:

«استفاضة الاخبار بذلک وإن ضعف سندها»

مرحوم نوری در مستدرک، آقای روحانی، مرحوم طباطبائی صاحب ریاض،‌ صاحب جواهر، صاحب حدایق روی بحث استفاضه یعنی اگر از 3 تا بالا رفت می گویند احتیاجی به بررسی سند ندارد.

 اگر دوستان کتاب المدخل را ملاحظه کنند در کارهای رجالی جز مبنای عقلائی چیز دیگری در آن جا نداریم. آیت الله شبیری زنجانی بارها می فرمودند اگر ما بخواهیم در رجال حساب ریاضی داشته باشیم دو دو تا چهار تا ما یک راوی ثقه نمی توانیم پیدا کنیم.

یعنی یک دانه راوی ثقه نمی توانیم اثبات کنیم؛ چون اگر بگوییم این از باب شهادت و بیّنه است اولاً در بیّنه تعدد شرط است و مضافاً از تعدد، مشاهده شرط است، حسی باید باشد نه حدسی، یعنی دیده باشد این آقا دزدی می کند دیده باشد این آقا زنا می کند شنیده ها کفایت نمی کند.

 اولین کتاب رجالی مان کتاب رجال کشی است، تقریباً معاصر با کلینی بوده یعنی 300 سال بعد از این قضایا بوده که با هیچ کدام از روات این ها هم عصر نبودند. ببیند این آقا عادل است شهادت بدهد.

 نجاشی هم هست که 450 است شیخ طوسی هم هست که 460 است که اگر ما بنا باشد بیّنه را لحاظ کنیم -عزیزان دقت کنند در بحث خارج به دردتان می خورد- اگر ما بنا باشد در رجال، بینه را ملاک قرار بدهیم شهادت را ملاک قرار بدهیم در بینه تعدد لازم است.

 در بحث زنا و ... «اربعةَ شهودٌ» در غیر آن ها شاهدین، عادلین آن هم شاهدین و عادلینی که با چشم خودشان دیده باشند معاصر باشند و آن ملکه عدالت را در این راوی لمس کرده باشند. ما چند تا از این روای ها داریم؟ شما به اندازه تعداد انگشتان دست هم نمی توانید داشته باشید.

 لذا در بحث رجال همین بحث عقلائی است شما منزل می روید خانم تان می گوید فلانی زنگ زده بود، شما قطعاً پشت سر خانمت نماز نمی خوانی او را عادل نمی دانی ولی وقتی می گوید فلانی زنگ زده بود تردیدی برای شما پیش نمی آید.

رفیق شما که خیلی زیاد عادل هم نمی دانید می گوید همچنین اتفاقی افتاده، فرد دیگری هم می گوید همچنین اتفاقی افتاده برای شما قطع می آید.

 دیگر در مسائل عرفی از اِخبار دو سه نفر ولو عادل هم نباشند برای انسان تقریباً یا اطمینان عقلایی حاصل می شود و بعضی وقت ها هم برای آدم قطع می آید. الا این که بعضی وقت ها ما علم به تبانی داشته باشیم آن بحث دیگری است.

در بحث رجال هم همین است یک نکته عزیزان داشته باشند علم رجال موضوعیت ندارد رجال طریقیت دارد. موضوع صدور روایت از معصوم است.

ما از کانال رجال یا از کانال های دیگر برسیم که این روایت از معصوم صادر شده است برای ما حجت است. امام (رضوان الله تعالی علیه) در رابطه با مصباح الشریعه سند ندارد اما می گوید متن، ‌دلالت می کند که من از معصوم صادر شدم.

 یک دفعه یک کسی است از متن یا مثل تفسیر منسوب به امام عسکری (سلام الله علیه) که خیلی از آقایان می گویند ما قطع داریم این عبارت ها جز از معصوم از کسی دیگر ثابت نمی شود مثل فقه الرضا که کسی برایش از این کانال قطع حاصل می شود.

 یا می گویند مرحوم مقدس اردبیلی خدمت حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) مشرف می شد و از حضرت روایاتی می شنید در سر درس می گفت حکم این است شما بروید بر طبق این، روایت پیدا کنید، خواص می فهمیدند که این روایت را ایشان مستقیم از حضرت شنیده است.

 دوست آقای بهجت می گوید کسی نزدیک بود برای خودم من می گفت گفت من بیش از 5 هزار روایت از زبان حضرت ولی عصر شنیده ام. این حجت است سند بخواهد داشته باشد یا سند نداشته باشد.

 یک بزرگواری می گفت من گفتم حدیث نورانیت که حضرت امیر (سلام الله علیه) می فرماید:

«مَعْرِفَتِی بِالنُّورَانِیَّةِ مَعْرِفَةُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَل‏»

بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ط - بیروت)؛ نویسنده: مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، ناشر: دار إحیاء التراث العربی، محقق/ مصحح: جمعی از محققان، ج26، ص1

مرحوم مجلسی در بحار می آورد می گوید در یکی از کتاب ها دیدم. گفت من از دوست آقای بهجت سوال کردم این سند ندارد، گفت هر وقت نقل کردید از قول من نقل کنید «حدثَ فلانٌ عن المهدی» این روایت صحیح است، اگر این طوری باشد پس این سندهای که ما این همه در رجال و ... زحمت می کشیم این ها جنبه طریقیت دارد جنبه موضوعیت برای ما ندارد.

از کانال های دیگر هم ما بفهمیم علم برای ما بیاید یا اطمینان عقلایی برای ما بیاید که این روایت از معصوم صادر شده این روایت برای ما حجت است سند داشته باشد یا سند نداشته باشد. سندش صحیح باشد یا سندش صحیح نباشد. این دو تا نکته را همیشه عزیزان در نظر مبارک شان باشد.

روایت بعدی، روایاتی است که در حقیقت می آید آن روایات را با یک لسان دیگری تفسیر می کند، از امام صادق (سلام الله علیه) فضیل ابن یسار روایت می کند. فضیل ابن یسار هم از اصحاب امام صادق (سلام الله علیه) از آن ها است که دارای چشم برزخیه بود. خیلی از مسائل را می دانست.

کرامات زیادی از این مرد نقل می کنند، در زمان ائمه هم افرادی بودند که این طور کرامات داشته اند. حالا مثال بزنیم:

(قَالَ الَّذِی عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْکِتَابِ أَنَا آتِیکَ بِهِ قَبْلَ أَنْ یرْتَدَّ إِلَیکَ طَرْفُکَ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِنْدَهُ قَالَ هَذَا مِنْ فَضْلِ رَبِّی لِیبْلُوَنِی أَأَشْکُرُ أَمْ أَکْفُرُ وَمَنْ شَکَرَ فَإِنَّمَا یشْکُرُ لِنَفْسِهِ وَمَنْ کَفَرَ فَإِنَّ رَبِّی غَنِی کَرِیمٌ)

(اما) کسی که دانشی از کتاب (آسمانی) داشت گفت: «پیش از آنکه چشم بر هم زنی، آن را نزد تو خواهم آورد!» و هنگامی که (سلیمان) آن (تخت) را نزد خود ثابت و پابرجا دید گفت: «این از فضل پروردگار من است، تا مرا آزمایش کند که آیا شکر او را بجا می‌آورم یا کفران می‌کنم؟! و هر کس شکر کند، به نفع خود شکر می‌کند؛ و هر کس کفران نماید (بزیان خویش نموده است، که) پروردگار من، غنی و کریم است!»

سوره نمل (27): آیه 40

فضیل هم جزء همین ها بود. امام صادق (سلام الله علیه) می فرمودند:

«مَنِ ادَّعَى مَقَامَنَا یَعْنِی الْإِمَامَةَ فَهُوَ کَافِرٌ أَوْ قَالَ مُشْرِکٌ.»

بعد بلا فاصله این روایت را مرحوم نعمانی نقل می کند که این را به صورت جزئی اورده، مفصلش به این شکل است:

«مَنْ خَرَجَ یَدْعُو النَّاسَ وَ فِیهِمْ مَنْ هُوَ أَفْضَلُ مِنْهُ»

مردم را به خودش به عنوان امام دعوت می کند، و حال آن که در جامعه کسانی هستند که افضل از او هستند؛ یعنی امامی هست و این خودش را به عنوان امام دعوت می کند.

 «فَهُوَ ضَالٌّ مُبْتَدِعٌ وَ مَنِ ادَّعَى الْإِمَامَةَ مِنَ اللَّهِ وَ لَیْسَ بِإِمَامٍ فَهُوَ کَافِرٌ.»

هرکس ادعای امامت از طرف خدا کند و امام نباشد، این کافر است.

الغیبة( للنعمانی)؛ ابن أبی زینب، محمد بن ابراهیم، محقق- مصحح: غفارى، على اکبر، ناشر: نشر صدوق، ص115، باب 5 دما روی فیمن ادعى الإمامة و من زعم أنه إمام و لیس بإمام و أن کل رایة ترفع قبل قیام القائم فصاحبها طاغوت‏‏، ح10 و 13

این روایت هم باز می تواند برای ما یک قرینه باشد که روایات: «کُلُّ رَایَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ قِیَامِ الْقَائِمِ» ترفع به عنوان امام، نه به عنوان دعوت به سوی امام. ان شاء الله در دسته بعدی مثل قیام زید مسئله را خیلی روشن تر می کند.

والسلام علیکم ورحمة الله و برکاته