2024 April 16 - سه شنبه 28 فروردين 1403
: مصادیق خلفای غیر عامل به سنت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله
کد مطلب: ١٥١٠٠ تاریخ انتشار: ١٦ اسفند ١٤٠٠ - ١٧:١٩ تعداد بازدید: 1423
خارج فقه الحکومه » فقه
: مصادیق خلفای غیر عامل به سنت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله

جلسه شصت و هفتم 16 12 1400

  

بسم الله الرحمن الرحیم

جلسه شصت و هفتم  16 12 1400

موضوع: مصادیق خلفای غیر عامل به سنت پیامبر اکرم

اللهم صل علی محمدٍ وآل محمد وعجل فرجهم اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیر ناصر و معین الحمدلله والصلاة علی رسول الله وعلی آله آل الله لاسیما علی مولانا بقیة الله واللعن الدائم علی اعدائهم اعداء الله إلی یوم لقاء الله، وَ أُفَوِّضُ أَمْری إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصیرٌ بِالْعِباد حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکیل‏ نِعْمَ الْمَوْلى‏ وَ نِعْمَ النَّصیر

ولادت حضرت سید الشهداء (سلام الله علیه) و ولادت حضرت قمر بنی هاشم (سلام الله علیه) و امام سجاد (سلام الله علیه) را به همه عزیزان تبریک و تهنیت عرض می کنیم و خدا را قسم می دهیم به آبروی این انوار پاک فرج آقا ولی عصر (ارواحنا فداه) را نزدیک کند و ان شاء الله ما را از یاران خاص آن بزرگوار قرار بدهد.

امروز میلاد حضرت قمر بنی هاشم (سلام الله علیه) است مرحوم قاضی بزرگ می فرمودند قمر بنی هاشم ابو الفضل العباس باب الحسین است رسیدن به معنویات جز از طریق قمر بنی هاشم و امام حسین علیهما السلام  امکان پذیر نیست کسانی که به یک جاهایی از معنویات رسیده اند با وساطت حضرت قمر بنی هاشم (سلام الله علیه) که باب الحسین است رسیده اند.

سید الشهداء که نزد خدای عالم خیلی آبرو دارد روایتی مشهور است که البته من برایش سندی ندیدم امام صادق (سلام الله علیه) فرمود:

«کلنا سفن النجاة ولکن سفینة الحسین أسرع»

اگر روایت هم نباشد عملا توسل به حضرت سید الشهداء (سلام الله علیه) خیلی سریع نتیجه می دهد. و زودتر انسان به هدف می رسد مخصوصا اگر حوائج انسان، حوائج معنوی باشد. این ها همه قابل توجه و دقت است.

پرسش:

استاد! در مورد آیه ای که می فرماید اعضاء بدن برعلیه خودشان شهادت می دهند (وَتُکَلِّمُنَا أَیْدِیهِمْ وَتَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِمَا کَانُوا یَکْسِبُونَ) توضیح بفرمایید

پاسخ:

تمام جهان ملک خدای عالم است در هر کجا بخواهد که اراده کند به سخن در بیاید، به سخن در می آید در زمان حضرت موسی علیه السلام، خدای عالم در درخت تجلی می کند و صدا از همان درخت در می آید.

در دست رسول اکرم (صلی الله علیه واله وسلم) ریگ ها به سخن در می آیند و به رسالت رسول اکرم شهادت می دهند. عصا در دست حضرت موسی علیه السلام تبدیل به اژدها می شود و تمام سحر ساحران را می بلعد.

درآخرت هم خدا اراده می کند تا اعضا و جوارح ما به سخن آمده و علیه ما شهادت بدهند البته ظاهر قضیه این است نسبت به آن بندگانی است که منکر هستند این اتفاق می افتد و الا نسبت به افرادی که سالم هستند و گناهانشان را قبول دارند این مسائل بعید است در مورد آن ها باشد.

خودشان اعتراف دارند قبل از این که از این ها سوال بکنند

)رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنْفُسَنَا)

پروردگارا! ما به خویشتن ستم کردیم!

سوره اعراف (7): آیه 23

(سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ)

منزهی تو! من از ستمکاران بودم!

سوره انبیاء (21): آیه 87

یکی از بزرگان می گفت: من در مناجاتم همیشه می گویم خدایا هرچه ما در توحید عبادت و این ها گفتیم اگر صادق نبودیم ولی در این صادق هستیم قسم به عزت و جلالت، قسم به آبروی محمد و آل محمد فردای قیامت:

« إِنْ تُعَذِّبْنِی فَبِذَنْبِی لَمْ تَظْلِمْنِی إنْ تَغْفِرَ لِی‏ أنْتَ اَلرحَمَ الراحمین»

خدایا ما را می خواهی در قیامت برای محاکمه بیاوری معمولا متهمی را می آورند محاکمه می کنند که متهم گناهان خودش را قبول ندارد ولی متهمی که از اول تا آخر اعتراف دارد من آدم بدی هستم و مجرم هستم و گناهکارم دیگر احتیاجی نیست برای محاکمه بیاورند.

اگر یک همچنین روحیه را ما در مناجات هایمان داشته باشیم دوستان اگر در بیست و چهار ساعت نمی گوییم بیست و چهار دقیقه بلکه چهار دقیقه در یک گوشه سرمان را روی مهر بگذاریم و بگوییم: (رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنْفُسَنَا)؛ خدایا ما خودمان قبول داریم که بنده خوبی نبودیم.

«یَا مَنْ عارَضَنِى بِالْخَیْرِ وَالْإِحْسانِ وَعارَضْتُهُ بِالْإِساءَةِ وَالْعِصْیانِ»

خدایا هرچه درباره ما خوبی کردی و محبت کردی ما نسبت به تو بدی کردیم، عصیان کردیم

«خَیْرُکَ إِلَیْنَا نَازِلٌ وَ شَرُّنَا إِلَیْکَ صَاعِد»

اگر زبان این زبان باشد قطعا بدون شک خدای عالم آن جا مورد عنایت قرار می دهد و اگر نه ما می خواهیم با خدای عالم یکی به دو کنیم و بخواهیم با خدای عالم بگو مگو بکنیم دیگر مالک یوم الدین است تمام مالکیت روز جزا دست او است.

«لِمَنِ الْمُلْک‏»

آن هایی که دم از ملک، قدرت و جبروت می زدند قدرت شان کجاست؟ هیچ کس جواب نمی دهد. خدای عالم خودش می گوید:

(اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ)

خداوند یکتای پیروز؟!

سوره یوسف (12): آیه 39

من یک روایتی دیدم در ذهنم است که این روایت را در کتاب حق الیقین علامه شبّر دیدم که بارها به دوستان توصیه کردم که مخصوصا جلد دوم این کتاب را حتما مطالعه کنند، هر روز برنامه بگذارند حداقل ده دقیقه یک ربع این کتاب را بخوانند و برای مطالعه این کتاب نذر و یا عهد بکنند.

خیلی تکان دهنده است می گوید: بنده ای را طرف جهنم می برند عرض می کند خدایا:

«مَا هَکَذَا الظَّنُّ بِک‏»

من گمانم به رحمت تو این نبوده که به من را به طرف جهنم ببری!

مصباح المتهجد و سلاح المتعبد؛ طوسى، محمد بن الحسن‏، ناشر: مؤسسة فقه الشیعة، ج‏2، ص 847

خطاب می آید بر گردانید، به طرف بهشت ببرید این بنده با این که دروغ می گوید این طوری نبود که دارد می گوید: «مَا هَکَذَا الظَّنُّ بِک‏»؛ گمانم نسبت به تو این نبود، دروغ دارد می گوید ولی با همه این ها که امروز دارد می گوید «مَا هَکَذَا الظَّنُّ بِک‏»، من گمانم نسبت به تو غیر از این بود. به خاطر همین هم خدای عالم او را مورد رحمت قرار می دهد.

دوستان ! از طرفی قضایا خیلی پیچیده و مشکل است. از طرفی هم صداقت همه چیز را روشن می کند یعنی با خدای عالم صادقانه صحبت کردن، صادقانه حرف زدن، خدایا من بنده بد تو هستم، یا امام زمان من نوکر بدی هستم از این که این بنده بد را تحمل کردی ممنون تو هستم.

جمله امام سجادعلیه السلام خیلی جمله جانسوزی است خدایا:

«فَلَمْ أَرَ مَوْلًى کَرِیماً أَصْبَرَ عَلَى عَبْدٍ لَئِیمٍ مِنْکَ عَلَیَّ یَا رَب‏»

خدایا من هیچ مولایی مثل تو ندیدم که در برابر بنده لئیم و پست تحمل کند. چقدر داری بدی های من را تحمل می کنی!

الامام، زین العابدین، علی بن الحسین علیه السلام، (متوفای 95 هـ)، الصحیفیة السجادیة،  الصحیفة السجادیة ( ابطحی )، ص87، دعاء 40، تحقیق : الابطحی الإصفهانی، السید محمد باقر الموحد، ناشر : مؤسسة الإمام المهدی (ع) / مؤسسة الأنصاریان للطباعة والنشر – قم، سال چاپ : 25 محرم الحرام

تهذیب الأحکام (تحقیق خرسان)؛ نویسنده: طوسى، محمد بن الحسن، ناشر:  دار الکتب الإسلامیه، محقق/ مصحح: خرسان، حسن الموسوى‏، ج‏3 ؛ ص89

(لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ)

(خداوندا!) جز تو معبودی نیست! منزهی تو! من از ستمکاران بودم!

سوره انبیاء (21): آیه 87

درسجده آخر نمازهایتان حتما این ذکر را بگویید. (لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ)؛ «فَلَمْ أَرَ مَوْلًى کَرِیماً أَصْبَرَ عَلَى عَبْدٍ لَئِیمٍ مِنْکَ عَلَیَّ یَا رَب‏»؛ هیچ مولایی کریمی ندیدم که مثل تو در برابر بنده لئیم و پست صبر کند و این طور تحمل کند.

این ها شاید از دیدگاه ما خیلی مهم نباشد ولی در قیامت آن تأثیر خودش را می گذارد.

پرسش:

چرا ظالمین را لعن می کنیم؟

پاسخ:

قرآن گفته:

(أَلَا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِینَ)

ای لعنت خدا بر ظالمان باد!

سوره هود (11): آیه 18

(وَبِئْسَ مَثْوَى الظَّالِمِینَ)

و چه بد جایگاهی است جایگاه ستمکاران!

سوره آل عمران (3): آیه 151

(وَاللَّهُ لَا یهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ)

خداوند، قوم ستمگر را هدایت نمی‌کند.

سوره بقره (2): آیه 258

(إِنَّهُ لَا یفْلِحُ الظَّالِمُونَ)

مسلما ظالمان، رستگار نخواهند شد!

سوره انعام (6): آیه 21

(بَلِ الظَّالِمُونَ فِی ضَلَالٍ مُبِینٍ)

ولی ظالمان در گمراهی آشکارند.

سوره لقمان (31): آیه 11

(وَأَعْتَدْنَا لِلظَّالِمِینَ عَذَابًا أَلِیمًا)

و برای ستمگران عذاب دردناکی فراهم ساخته‌ایم!

سوره فرقان (25): آیه 37

(یوْمَ لَا ینْفَعُ الظَّالِمِینَ مَعْذِرَتُهُمْ وَلَهُمُ اللَّعْنَةُ وَلَهُمْ سُوءُ الدَّارِ)

روزی که عذرخواهی ظالمان سودی به حالشان نمی‌بخشد؛ و لعنت خدا برای آنها، و خانه (و جایگاه) بد نیز برای آنان است.

سوره غافر (40): آیه 52

(فَلَا تَقْعُدْ بَعْدَ الذِّکْرَى مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ)

هرگز پس از یادآمدن با این جمعیت ستمگر منشین!

سوره انعام (6): آیه68

(وَلَا تَحْسَبَنَّ اللَّهَ غَافِلًا عَمَّا یعْمَلُ الظَّالِمُونَ)

گمان مبر که خدا، از آنچه ظالمان انجام می‌دهند، غافل است!

سوره ابراهیم (14): آیه42

(وَلَا تَرْکَنُوا إِلَى الَّذِینَ ظَلَمُوا)

و بر ظالمان تکیه ننمایید.

سوره هود (11): آیه 113

«لما ذا لا العن لعنه الله»

چرا من کسی را که خدا لعن کرده لعنش نکنم؟

اگر ما کسی را که ظالم است لعن می کنیم این سنت الهی است خدا در قران لعن کرده و ما هم به تبع قرآن،  ظالمین را لعن می کنیم.

آغاز بحث...

این بحث و این بخش را ما امروز می خواهیم ببندیم گرچه حرف در این جا زیاد است بلکه بتوانیم تا آخر هفته آینده آن حدیث:

«کُلُّ رَایَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ قِیَامِ الْقَائِمِ فَصَاحِبُهَا طَاغُوت‏»

الکافی (ط - الإسلامیة)؛ نویسنده: کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، محقق/ مصحح: غفارى على اکبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الکتب الاسلامیة، ج8، ص295.

را یک مقداری بحث کنیم و توضیح بدهیم، چون الان داریم می بینیم در گوشه و کنار این کشور این مسئله بر علیه نظام مطرح می شود. حجت الهی از قم به تمام دنیا ابلاغ خواهد شد فقط ما باید خودمان را بسازیم و برای ظهور امام زمان ارواحنا فداه آماده کنیم و منتظر باشیم انتظار هم فقط یک مسئله فکری نیست.

«أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ انْتِظَارُ الْفَرَجْ»

کشف الغمة فی معرفة الأئمة (ط - القدیمة)؛ نویسنده: اربلى، على بن عیسى، محقق / مصحح: رسولى محلاتى، هاشم‏، ناشر: بنى هاشمى - تبریز، ج‏2، ص207

نه افضل الفکر، نه افضل النیة، معلوم می شود که خود انتظار عمل است. و بهترین عمل این است که ما تلاش کنیم خودمان را اصلاح کنیم. اصلاح خودمان هم در دو چیز است بیشتر از آن نیست. تلاش کنیم گناه نکنیم واجبات را انجام بدهیم.

اگر این دو چیز را ما توانستیم موفق بشویم و انجام بدهیم قدم مهمی برداشته ایم. دیروز هم من اشاره کردم در همین دعای ماه رمضان که ان شاء الله به حول و قوه الهی اگر زنده باشیم خواهیم خواند

«اللَّهُمَّ ارْزُقْنَا تَوْفِیقَ الطَّاعَةِ وَ بُعْدَ الْمَعْصِیَةِ وَ صِدْقَ النِّیَّة»

نام کتاب: المصباح للکفعمی (جنة الأمان الواقیة؛ نویسنده: کفعمى، ابراهیم بن على عاملى‏ (تاریخ وفات مؤلف: 905 ق‏)، محقق / مصحح: ندارد، ناشر: دار الرضی( زاهدی)، قم: 1405، ص280

و این دو تا وقتی محقق شد صدق النیه و همه چیز می آید تلاش کنیم اول صبح که بلند می شویم هر عملی انجام می دهیم قربة الی الله نیت کنیم. البته همین که شما نیت می کنید کار را قربة الی الله انجام بدهید شیطان تمام یارانش را مسلط می کند که این را شما فراموش کنید. شما این را داشته باشید.

چون رمز موفقیت شما این است که همه کارها برای خدا باشد شیطان هم دنبال این است که هیچ کاری را برای خدا انجام ندهید. خدا آیت الله العظمی بهجت را بیامرزد بعضی وقت ها در انگشت بزرگ شان یک نخی می بستند که همیشه یاد آوری باشد که هر حرکت و کاری می کنند برای خدا باشد.

بیاد خدا باشند خلاصه یک چیزی انگشتر و یا نخی به انگشت بزرگ تان ببندید یک چیزی که همیشه جلوی چشم تان باشد و یاد آور این برای شما باشد که این کارهایتان برای خداوند تبارک و تعالی باشد.

ما دیروز کتاب کبائر اقای ذهبی را بحث کردیم و بعضی از روایاتی که در این کتاب بود مطرح کردیم در رابطه با ظلمه که اعوان ظلمه چه سرنوشتی در قیامت دارند و خود ظلمه چه سرنوشتی در قیامت دارند. این ها تقریبا یک بحث مفصلی بود که در رابطه با اعوان ظلمه مطرح کرده است.

کل بحث مان در چند بخش شد:

یک بخش روایاتی بود که ما موظف هستیم در برابر حکومت ظالمین سر تسلیم فرود بیاوریم مهم ترین آن هم همین روایت صحیحه مسلم بود.

«یَکُونُ بَعْدِی أَئِمَّةٌ لَا یَهْتَدُونَ بِهُدَایَ»

امامان و پیشوایانی می آیند که از هدایت من بهره ای نبرده اند.

 «ولا یَسْتَنُّونَ بِسُنَّتِی»

به سنت من هم عمل نمی کنند.

دوستان دقت کنند می گوید نه از هدایت من بهره ای دارند و نه به سنت من عمل می کنند.

 «وَسَیَقُومُ فِیهِمْ رِجَالٌ قُلُوبُهُمْ قُلُوبُ الشَّیَاطِینِ»

 افرادی می آیند در رأس حکومت اسلامی قرار می گیرند که قلب شان قلب شیطانی است.

روایت چون در صحیح مسلم است ما باید یک مقدار تأمل بیشتری بکنیم.

«فی جُثْمَانِ إِنْسٍ»

قلب، قلب شیطانی است ولی ظاهرا جسم، جسم انسانی است.

حذیفه می گوید:

«کَیْفَ أَصْنَعُ یا رَسُولَ اللَّهِ إن أَدْرَکْتُ ذلک»

اگر این زمان را من درک کردم چه کار کنم؟

فرمود:

«تَسْمَعُ وَتُطِیعُ لِلْأَمِیرِ وَإِنْ ضُرِبَ ظَهْرُکَ وَأُخِذَ مَالُکَ فَاسْمَعْ وَأَطِعْ»

صحیح مسلم؛ اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسین القشیری النیسابوری الوفاة: 261، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت ، تحقیق : محمد فؤاد عبد الباقی، ج3، ص1476، ح 1847

ما البته قصد اهانت به اقایان اهل سنت را نداریم ولی دو دسته روایت است این دو دسته روایات را من تقاضا می کنم که عزیزان خوب روی این دو دسته روایات دقت بکنند.

این تعابیر را دقت کنید کتاب المعتمد فی اصول الفقه این کتاب، کتاب معتبری است.و مولف آن علی ابن محمد خطیب بغدادی متوفای 436 است.

ایشان در جلد 2 می گوید:

«روی عن أبی بکر الصدیق أنه قال فی الکلالة»

آقایان می دانند خدای عالم در قران بحث کلاله را مطرح کرده است.

(یسْتَفْتُونَکَ قُلِ اللَّهُ یفْتِیکُمْ فِی الْکَلَالَةِ)

از تو (در باره ارث خواهران و برادران) سؤال می‌کنند بگو: «خداوند، حکم کلاله (خواهر و برادر) را برای شما بیان می‌کند!

سوره نساء (4): آیه 176

می گوید ابوبکر گفت:

«أقول فیها برأیی»

من به رأی خودم می گویم آن که به ذهنم می رسد!

آخر مگر شریعت به رأی است ! شما می گویید ما اهل سنت هستیم، اهل سنت پیغمبر هستیم. قرآن از قول خود رسول اکرم می گوید:

(إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا یوحَى إِلَی)

فقط از چیزی که بر من وحی می‌شود، پیروی می‌کنم!

من جز وحی سخن نمی گویم.

(إِنِّی أَخَافُ إِنْ عَصَیتُ رَبِّی عَذَابَ یوْمٍ عَظِیمٍ)

من اگر پروردگارم را نافرمانی کنم، از مجازات روز بزرگ (قیامت) می‌ترسم!»

سوره یونس (10): آیه 15

می گوید من به رأی خودم آن که به فکرم می رسد کار به هدایت و سنت ندارم. «لَا یَهْتَدُونَ بِهُدَایَ ولا یَسْتَنُّونَ بِسُنَّتِی» مصداقش است دیگر این خیلی واضح و روشن است.

می گوید:

«فان یکن صوابا فمن الله»

این که من گفتم اگر درست بود این را خدا در دلم انداخته گفته ام.

 «وإن یکن خطأ فمنی ومن الشیطان»

اگر این که من به رأی خودم می گویم اشتباه بود این مال من و مال شیطان است.

 «والله ورسوله منه بریئان»

خدا و پیغمبر از این بری هستند.

ما این را چه کار کنیم؟ در این مضمون هم روایات الی ما شاء الله داریم یکی دو تا هم نیست. یعنی در حد مستفیض است.

 «وقال عبد الله»

عبدالله ابن مسعود می گوید

 « أقول فیها برأیی وإن یکن خطأ فمنی ومن الشیطان والله ورسوله منه بریئان وقال عمر بن الخطاب لکاتبه اکتب»

...آقای نویسنده و کاتب من بنویس

 «هذا ما رآه عمر»

این رأی عمر است.

 «فان یکن صوابا فمن الله وإن یکن خطأ فمن عمر»

المعتمد فی أصول الفقه؛ اسم المؤلف:  محمد بن علی بن الطیب البصری أبو الحسین الوفاة: 436، دار النشر: دار الکتب العلمیة - بیروت - 1403 ، الطبعة: الأولى ، تحقیق : خلیل المیس، ج2، ص381

این که: «وإن یکن خطأ فمنی ومن الشیطان والله ورسوله منه بریئان»؛ اگر بحث قتلی شد چه؟! همان طور که بارها بوده است که خلیفه دوم دستور داد یک زن حامله را رجم کنند.

امیر المؤمنین علیه السلام فرمود: این زن زنا داده و مرتکب فحشا شده بچه که در رحم او است چه گناه کرده است؟ چرا او را می کشید و به چه مجوزی این کار را می کنید؟

ببینید این که می گوید «وإن یکن خطأ فمنی ومن الشیطان والله ورسوله منه بریئان» این است. دیوانه رفته یک کار خلافی کرده می خواهند سنگسارش کنند. امیر المؤمنین علیه السلام می رسد می فرماید:

«رفع عن امتی خمس...»

یکی از این ها مجنون است. این که می گوید بعد از پیشوایانی می آیند که: «لَا یَهْتَدُونَ بِهُدَایَ ولا یَسْتَنُّونَ بِسُنَّتِی» این را یک مقدار دقت کنیم. ما اصلا نه قصد توهین داریم و نه قصد جسارت داریم عبارتی است که از کتاب کافی و خودمان هم نمی آوریم بلکه از کتاب های معتبر خودشان می آوریم.

در کتاب مسند احمد در جلد 7 البته این در مورد عبدالله ابن مسعود است

«فَإِنْ یَکُ صَوَاباً فَمِنَ اللَّهِ عز وجل وان یَکُنْ خَطَأً فمنی وَمِنَ الشَّیْطَانِ وَاللَّهُ عز وجل وَرَسُولُهُ بَرِیئَانِ»

مسند الإمام أحمد بن حنبل؛ اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبدالله الشیبانی الوفاة: 241، دار النشر: مؤسسة قرطبة – مصر، ج1، ص 447، ح 4276

و ارنؤوط هم می گوید روایت:

 «حدیثٌ صحیحٌ»

 و آقای نووی در مجموع کتاب فقهی مثل کتاب جواهر ما است جلد 16 می گوید:

«فَإِنْ أَصَبْت فَمِنْ اللَّهِ وَإِنْ أَخْطَأْت فَمِنِّی وَمِنْ الشَّیْطَانِ وَاَللَّهُ وَرَسُولُهُ منه بَرِیئَانِ»

ابن تیمیه از قافله عقب نمانده در مجموع فتاوی، جلد 20، صفحه 24

«وقال غیر واحد من الصحابة»

و گفتند بر این که:

«أقول فیها برأیی فان یکن صوابا فمن الله وان یکن خطأ فمنى ومن الشیطان والله ورسوله بریئان»

کتب ورسائل وفتاوى شیخ الإسلام ابن تیمیة؛ اسم المؤلف:  أحمد عبد الحلیم بن تیمیة الحرانی أبو العباس الوفاة: 728، دار النشر: مکتبة ابن تیمیة، الطبعة: الثانیة، تحقیق: عبد الرحمن بن محمد بن قاسم العاصمی النجدی، ج20، ص24

این چه است؟ این اجتهاد است؟ که آقای ابن تیمیه در ذیلش دارد، در داستانی که خلیفه دوم سراغ یک خانمی فرستاد کار اشتباهی کرده یا ... احضارش کرد این خانم از ترس عمر بچه را سقط کرد گفت:

«أنت مُؤَدِّبٌ لَا شَیْءَ عَلَیْکَ»

تو می خواستی ادبش کنی کار خلافی کرده بود، بر مؤدِب هیچ جرمی نیست.

 مثل معلمی که شاگردش را به عنوان ادب می زند که درس خوب بخواند. امیر المؤمنین علیه السلام فرمود:

«ان کانا اجتهدا فقد أخطأ وان لم یجتهدا فقد غشاک»

اگر این ها اجتهاد کردند گفتند آقای عمر بر شما هیچی نیست خطا کردند. اجتهاد کردند یعنی چه؟ یعنی اگر گفتند:

«أنت مُؤَدِّبٌ لَا شَیْءَ عَلَیْکَ»

از کتاب و سنت این را استفاده کردند قطعاً خطا کردند کتاب و سنت این طوری نیست

«وإن لم یکونا اجتهدا»

و اگر این که آمدند گفتند آقای عمر تو مؤدِب هستی و اشکالی ندارد از روی هوا و هوس گفتند:

«فقد غشاک»

در حق تو خیانت کردند. اجتهاد، یک شرایطی دارد این طوری نیست که یک کسی در خانه اش بنشیند هر چه که به ذهنش بیاید به عنوان شریعت بیان کند و بعد فردا ما بیاییم بگوییم بله آقا اجتهاد فرموده

«اجتهد وأخطأ فله اجر واحد»

مجتهد کسی است که در تمام مصادر بگردد و به قدری در آیات واحادیث بگردد که واقعاً صد در صد مأیوس بشود، اگر یک ساعت روایات، کتاب ها را گشت پیدا نکرد ولی احتمال می دهد اگر مثلاً 5 ساعت می گشت پیدا می کرد این اگر فتوا بدهد این اجتهاد نیست این خیانت و رأی و قیاس است باطل است.

این آقایانی که آمدند کارهای خلاف صحابه را یا خلاف بعضی از بزرگان را با حربه اجتهاد این چنین کردند به چه مجوزی چنین کردند؟ آقایان در رابطه با اجتهاد ملاحظه کنید قبلاً هم ما بحث کردیم در مورد اجتهاد، اهل سنت هم می گویند شرایطی دارد ما باید ابتدا سراغ کتاب، سنت و اجماع برویم از آن ها حکم شرعی را به دست بیاوریم.

اگر نتوانستیم به دست بیاوریم سراغ قیاس می رویم که ما معتقد هستیم قیاس باطل است. الا در مواردی که منصوص العله باشد آن یک بحث دیگری می شود. از این دسته روایات زیاد داریم و جالب این هست که آقای عبد الرزاق صنعانی، متوفای 211 در جلد 8 المصنف در رابطه با زید ابن ارقم صحابی پیغمبر می گوید یک خانمی پیش عایشه آمد گفت من یک کنیزی داشتم این کنیز را به 800 درهم به زید ابن ارقم فروختم.

«إلى أجل»

 گفتم آقای زید ابن ارقم این کنیز را به تو به 800 درهم می دهم یک سال دیگر پولش را به من بده

«ثم اشتریتها منه بست مئة»

از او نقداً به 600 درهم خریدم!

 یعنی 200 درهم سود کردم که سر سال زید ابن ارقم به من بدهد معامله خوبی است الان هم خرید و فروش چک و ... چنین کاری می کنند خانه را به یک آقایی 500 میلیون تومان می فروشد از او 400 میلیون تومان می خرد چک هم می گیرد، سر موعدش هم چک هایش را مجبور است پاس کند.

بعد می گوید:

«فنقدته الست مئة وکتبت علیه ثمان مئة»

نقداً 600 درهم دادند ولی او به من 800 درهم بدهکار بود.

«فقالت عائشة بئس والله ما اشتریت وبئس والله ما اشتری»

به خدا قسم بد معامله ای کردی و او هم بد معامله ای کرده

«أخبری زید بن أرقم أنه قد أبطل جهاده مع رسول الله صلى الله علیه وسلم»

به زید ابن ارقم بگو با این کارش تمام جهادش با پیغمبر را باطل کرده است.

المصنف؛ اسم المؤلف: أبو بکر عبد الرزاق بن همام الصنعانی الوفاة: 211، دار النشر: المکتب الإسلامی - بیروت - 1403 ، الطبعة : الثانیة، تحقیق: حبیب الرحمن الأعظمی، ج8، ص184 و 185، ح14812

چه شد؟ به قول آن آقا می گفت چه می خواستیم چه شد؟ در یک کاری که آقا اجتهاد کرده یک معامله این چنینی کرده عایشه می گوید: « قد أبطل جهاده مع رسول الله صلى الله علیه وسلم»

این روایت را ابن حجر، بیهقی، ابن قدامه مقدسی دارد حتی ابن تیمیه هم در مجموع فتاوی می گوید این روایت هست عایشه گفت که:

«اخبرى زیدا أنه قد أبطل جهاده مع رسول الله صلى الله علیه وسلم»

کتب ورسائل وفتاوى شیخ الإسلام ابن تیمیة ؛ اسم المؤلف:  أحمد عبد الحلیم بن تیمیة الحرانی أبو العباس الوفاة: 728، دار النشر: مکتبة ابن تیمیة، الطبعة: الثانیة، تحقیق: عبد الرحمن بن محمد بن قاسم العاصمی النجدی، ج23، ص305

این ها یک دسته روایات است. یک دسته از روایات هم ما داریم خیلی درد آور هست ابو درداء متوفای 33 است یعنی 2 سال قبل از فوت عثمان یعنی زمان ابوبکر را درک کرده زمان عمر را هم درک کرده زمان عثمان را درک کرده 2 سال قبل از قتل عثمان از دنیا رفته. در صحیح بخاری هم هست ام درداء همسرش می گوید:

«دخل عَلَیَّ أبو الدَّرْدَاءِ وهو مُغْضَبٌ فقلت ما أَغْضَبَکَ فقال والله ما أَعْرِفُ من أُمَّةِ مُحَمَّدٍ (صلى الله علیه وسلم) شیئا إلا أَنَّهُمْ یُصَلُّونَ جمیعا»

در امت محمد، از سنت محمد هیچی چیزی نمانده همه سنت های پیغمبر محو شده ولا یَسْتَنُّونَ بِسُنَّتِی»

الجامع الصحیح المختصر؛ اسم المؤلف: محمد بن إسماعیل أبو عبدالله البخاری الجعفی الوفاة: 256، دار النشر: دار ابن کثیر , الیمامة - بیروت - 1407 - 1987، الطبعة: الثالثة، تحقیق: د. مصطفى دیب البغا، ج1، ص232، ح 620

از این ها الی ما شاء الله است. یا ام شافعی از قول وهب ابن کیسان نقل می کند:

«کُلُّ سُنَنِ رسول اللَّهِ صلى اللَّهُ علیه وسلم قد غُیِّرَتْ حتى الصَّلَاةِ»

تمام سنت پیغمبر تغییر یافته حتی نماز هم تغییر دادند.

الأم؛ اسم المؤلف: محمد بن إدریس الشافعی أبو عبد الله الوفاة: 204، دار النشر: دار المعرفة - بیروت - 1393، الطبعة: الثانیة، ج1، ص235

این ها را شما ببینید با آن بحث های قبلی که ما داشتیم از نظر قرآن، از نظر اهل بیت، از نظر خود اهل سنت و خودتان قضاوت کنید و خدا را شاکر باشید که خدا شما را با اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام آشنا کرد ما که مشکل نداریم، سادات هر چه باشد جد اعلای ما به رسول اکرم می رسد تشیع را از اهل بیت، از ائمه گرفتیم ولی شما شیخ ها آن جد بزرگ تان که باعث شیعه شدن شما شدند هر روز به یادشان باشید از خدا برای آن ها طلب مغفرت و طلب ترفیع مقام بکنید. خدا ان شاء الله به همه عزیزان توفیق عنایت فرماید.

والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاته

 



Share
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها