بسم الله الرحمن الرحیم
تاریخ: 95/10/16
مجری:
بسم الله الرحمن الرحیم
من شیفتۀ روی علی بوده و هستم
من مرغ سر کوی علی بوده و هستم
چون هست علی دست خداوند توانا
من ریزهخور خوان علی بوده و هستم
«اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم»
صلی الله علیک یا أمیرالمؤمنین!
سلام و درود به پیشگاه مهربان یکایک شما بینندگان عزیز و ارجمند «شبکه جهانی ولایت». امیدوارم خوب و خوش و سلامت باشید.
مژدهای که مدتها به شما داده بودیم و گاهی اوقات در برنامهها به آن اشاره میکردیم اتفاق افتاد. ما وعده داده بودیم که انشاءالله قرار است برنامهای با عنوان «اخلاق علوی» خدمت شما داشته باشیم؛ الحمدلله امشب اولین برنامه آن کلید خورد.
دعا کنید شرایطی فراهم شود تا ما بتوانیم در هفتههای آینده هم همین برنامه را تقدیم حضور شما کنیم و خدمت شما برسیم.
دوستان عزیز بیننده و ولایت یاوران ما بارها و بارها و حتی برخی از مخاطبین ما تماس گرفته بودند و پیام داده بودند و گفته بودند که ما حاضریم هزینههای زیادی به «شبکه جهانی ولایت» بدهیم تا برنامه «اخلاق علوی» راه بیفتد.
بینندگان عزیز درخواست کردند برنامه «اخلاق علوی» روی آنتن برود تا انشاءالله اخلاق، رفتار، آداب معاشرت و زندگیمان براساس زندگی نورانی امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) رقم بخورد.
چقدر خوب و شایسته است که در میان تعداد زیادی از برنامههایی که در «شبکه جهانی ولایت» داریم، این برنامه که جای خالی آن احساس میشد هم راه اندازی شد.
به حول قوه الهی و مدد گرفتن از آقا و مولایمان حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) امیر بیان، امیر رفتار و کردار بهترین شخصیتی که میتواند الگوی همه مسلمانان باشد برنامه امشب را آغاز کردیم.
شما بینندگان عزیز هم دعا کنید که بتوانیم در این امر موفق باشیم. چقدر زیبا و شایسته است که «اخلاق علوی» را از زبان استاد ارجمندمان حضرت آیت الله دکتر حسینی قزوینی بشنویم و بهرهمند شویم. جناب استاد سلام علیکم و رحمة الله، خیلی خوش آمدید!
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
سلام علیکم و رحمة الله و برکاته؛ خدمت بینندگان عزیز، گرامی و دوست داشتنی که در هرکجای این گیتی پهناور بیننده این برنامه هستند و یا تکرار برنامه را میبینند خالصانهترین سلامم را همراه با آرزوی موفقیت تقدیم میکنم.
خدا را به آبروی حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) خاتم اوصیاء و ابو الأئمه سوگند میدهم فرج مولایمان، سرورمان و تاج سرمان حضرت بقیة الله الأعظم را نزدیک نموده و همه ما و شما گرامیان را از یاران خاص و از سربازان فداکار آن بزرگوار قرار بدهد.
از خداوند متعال میخواهیم دغدغههای فکری همه ما را برطرف سازد، حوائج ما را برآورده کند، دعاهای ما را مقرون به اجابت کند؛ انشاءالله.
مجری:
خیلی ممنونم. بالاخره یکی از خواستهها و دعاهای دوستان خوب بیننده ما به اجابت رسید. بینندگان عزیز بارها و بارها درخواست کرده بودند که برنامه «اخلاق علوی» راه بیفتد تا ما بتوانیم آداب معاشرت را یاد بگیریم.
دوستان خوب بیننده! بنده داشتم فکر میکردم وجه مشترکی که میان ما و شما عزیزان اهل سنت و همه مسلمانان وجود دارد، شخصیت نورانی حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) است.
ما امیرالمؤمنین را به عنوان امام اول و به عنوان ولی و جانشین بعد از پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و همچنین شما عزیزان اهل سنت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) را به عنوان خلیفه چهارم قبول دارید و به ایشان اعتماد و اعتقاد دارید.
بنابراین امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) میتواند محور همه ما باشد و از اخلاق علوی گونه حضرت در زندگی درس بگیریم.
ما در زندگی به درس اخلاق علوی حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) نیاز زیادی داریم؛ به ویژه گاهی اوقات در میان عزیزان اهل سنت ممکن است شخصی با تفکر و اندیشه وهابی وارد زندگی شود.
به عنوان مثال این امر موجب میشود که خدای ناکرده دید پدر خانواده نسبت به همسر، فرزندان یا سایر افراد آن خانواده تغییر کند.
ما شخصیتی محوری به نام امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) داریم که برای همه مسلمانان قابل احترام و عزت است و روی چشم و سر همه ما قرار دارد.
بنابراین امشب میخواهیم این برنامه را کلید بزنیم و آغاز کنیم. انشاءالله اخلاق علوی را یاد بگیریم و امشب هم میخواهیم بیشتر حول محور «آداب معاشرت» صحبت کنیم. ضمناً در این برنامه مباحث متعدد دیگری از قبیل مسائل خانوادگی، تربیتی و حتی مسائل اجتماعی که به آن نیاز داریم، مطرح خواهد شد.
استاد! ما آماده هستیم تا ببینیم امشب به عنوان مقدمه چه مطالبی برای ما آوردید تا از «اخلاق علوی» استفاده کنیم.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیر ناصر و معین الحمد الله و الصلوة علی رسول الله و علی آله آل الله لا سیما علی مولانا بقیة الله و اللعن الدائم علی اعدائهم اعداء الله الی یوم لقاء الله افوض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد حسبنا الله و نعم الوکیل نعم المولی و نعم النصیر
خدا را بر تمام نعمتهایش به ویژه نعمت ولایت و آشنایی با اهلبیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) شاکر هستیم.
یکی از درخواستهای مکرر عزیزان بیننده ما در داخل و خارج از کشور این بود که برنامه «اخلاق علوی» روی آنتن برود.
بنده به یاد دارم یک سال قبل حدود بیست نفر از اساتید نخبه دانشگاههای تاجیکستان که اکثریت آن عزیزان اهل سنت بودند، به قم تشریف آورده بودند.
این اساتید تعریف میکردند در تاجیکستان در هر خانهای که تفکر وهابی راه پیدا میکند، صفا و صمیمیت از خانه برچیده میشود و نفرت و بدبینی و جنگ و نزاع و درگیری جای آن را میگیرد و در خانواده حاکم میشود.
زمانی که در خانوادهای یکی از اعضای آن از جمله فرزندان تفکر سلفی و وهابی پیدا میکند، تنها خود را مسلمان میداند و دیگران را کافر و مشرک میداند!!
این فرد به پدر و مادر به دید مشرک نگاه میکند و تصورات باطلی در ذهنش ایجاد میشود که خود را بالاتر از همه و نزدیکترین فرد به خداوند عالم و سنت رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) میداند و دیگران را از حوزه اعتقادی و دینی خارج میبیند.
این اساتید میگفتند که همه ما مسلمانان حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) را قبول داریم؛ اگر بشود مباحث اخلاقی و آداب معاشرت از دیدگاه حضرت مطرح شود، کمک زیادی به اجتماع خواهد نمود.
باید مطرح شود که اصلاً روش برخورد با پدر و مادر از دیدگاه حضرت امیرالمؤمنین چیست و یک شخص مسلمان در برابر پدر و مادر چه تکالیف و وظایفی دارد و از طرف دیگر پدر و مادر در برابر فرزند خود چه وظایفی دارند؟
باید مشخص شود که برادر و خواهر نسبت به هم چه وظایفی دارند، همچنین در خانواده روی فرزند بزرگتر تأکید زیادی شده است و ائمه طاهرین (علیهم السلام) میفرمایند:
«الْأَخُ الْأَکبَرُ بِمَنْزِلَةِ الْأَب»
برادر بزرگتر به منزله پدر است.
بحار الأنوار، نویسنده: مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح: جمعی از محققان، ج 75، ص 335، ح 1
برادر بزرگتر جای پدر را میگیرد؛ احترام به برادر بزرگتر به منزله احترام به پدر و همچنین بیاحترامی به برادر بزرگتر به منزله بیاحترامی به پدر است!
همچنین باید بدانیم که در خانواده نسبت به سالمندان چه برخوردی داشته باشیم و چطور رفتار کنیم؟ ائمه طاهرین (علیهم السلام) میفرمایند:
«الشَّیخُ فِی أَهْلِهِ کالنَّبِی فِی أُمَّتِهِ»
پیرمرد در میان قبیله جایگاه پیغمبر در میام قومش را دارد.
بحار الأنوار، نویسنده: مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح: جمعی از محققان، ج 72، ص 137، ح 4
احترام کردن به سالمندانی که در جامعه وجود دارند از جمله پدربزرگها، مادربزرگها، عمو بزرگها، عمه بزرگها، دایی بزرگها و خاله بزرگها همانند احترام کردن به پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) است.
همان جایگاهی که پیغمبر در میان قوم دارد، سالمندان یک خانواده و یک قبیله هم همان احترام را دارند. همچنین باید بدانیم برخورد یک دوستدار اهلبیت (علیهم السلام) با همسایه چگونه است!؟
ائمه طاهرین (علیهم السلام) فرمودند: کسی که همسایه از دست او در امان نیست، مؤمن و مسلمان نیست!
از طرفی دیگر اگر گرفتار همسایه بدی شدیم، باید تحمل کنیم. در روایتی وارد شده است: همسایه خوب همسایهای نیست که همسایه خود را اذیت نکند، بلکه همسایه خوب کسی است که اذیت همسایه را تحمل کند.
مشاهده کنید سخنان اهلبیت (علیهم السلام) به قدری زیبا، عالی و شیرین است:
«کلَامُکمْ نُور»
کلام اهلبیت نور است.
من لا یحضره الفقیه، نویسنده: ابن بابویه، محمد بن علی، محقق / مصحح: غفاری، علی اکبر، ج 2، ص 616، ح 3213
کلام اهلبیت (علیهم السلام) برگرفته از سرچشمه وحی الهی است. به تعبیر «ابن أبی الحدید» سخن امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) پایینتر از سخن خالق و بالاتر از سخن مخلوق است!
در تاریخ اسلام تاکنون کسی نتوانسته سخنانی همانند سخنان امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) به رشته تحریر درآورد. کسی تاکنون نتوانسته بالای منبر برود و بدون هیچ مطالعه و پیش درآمدی این چنین فصیح، بلیغ و زیبا سخن بگوید.
سخنان امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) چنان است که فصحا و بلغای عرب در برابر سخنان زیبای او زانوی ادب به زمین میزنند؛ زیرا این سخن، سخن طبیعی یک فردی عادی نیست!
حال که بحث به اینجا رسید، ناگزیرم بگویم که افرادی وجود دارند که به خدایِ امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) عقیده ندارند، به اسلام، دینِ امیرالمؤمنین عقیده ندارند؛ اما به کلام امیرالمؤمنین عقیده دارند.
جناب آقای «دکتر نیکنام» نقل میکردند: "من در ویرجینیا واقع در آمریکا سخنرانی میکردم و در رابطه با حضرت ابوالفضل (سلام الله علیه) صحبت می کردم. شخصی مسیحی در آنجا حضور داشت که بسیار منقلب شده بود و گریه میکرد. من به او گفتم: دین، خدا و پیغمبر حضرت ابوالفضل با دین، خدا و پیغمبر شما تفاوت دارد.
شخص مسیحی گفت: بله، شما راست میگویید. اصلاً خدای ما دوتاست و ما سه خدایی هستیم، اما شما تک خدایی هستید. دین ما جداست، زیرا ما مسیحی هستیم و شما مسلمان هستید. کتاب ما جداست، زیرا ما انجیل را میخوانیم و شما قرآن میخوانید.
شخص مسیحی سپس گفت: پیغمبر ما جداست، ما دنبالهرو حضرت مسیح هستیم و شما دنباله رو پیغمبر اسلام هستید؛ اما حضرت ابوالفضل، امیرالمؤمنین و امام حسین میان ما مشترک است."
مشاهده کنید اهلبیت (علیهم السلام) تا این اندازه جذاب و شیرین هستند که یک شخص مسیحی وقتی به سخنان، کردار و رفتار حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) نگاه میکند چنین نظری در مورد آن بزرگوار دارد.
مشاهده کنید «جورج جورداق» و «سلیمان کتانی» مسیحی هستند و چند سال قبل از دنیا رفتند، اما میگویند:
«وما ذا علیک یا دنیا لو حشّدت قواک فأعطیت فی کل زمن علیاً بعقله وقلبه ولسانه وذی فقاره»
ای دنیا چه اتفاقی میافتاد اگر تمام قدرت خود را بسیج میکردی و تمام نیروی خود را متمرکز میکردی تا برای هر عصری شخصیتی همانند علی با آن عقل محکم و قلب استوار و شمشیر برانش به جامعه تحویل میدادی.
موسوعة طبقات الفقهاء، نویسنده: اللجنة العلمیة فی مؤسسة الإمام الصادق (ع)، ج 1، ص 15، باب القسم الاوّل فی أصحاب الفتیا من الصحابة وهم ثمانون
ما عاشق چنین مردی هستیم و به این شخصیت نورانی عشق میورزیم، البته ما تنها نیستیم و عزیزان اهل سنت ما هم نسبت به امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) چنین عقیده و نظری دارند.
حال وهابیت تکفیری امروزه حرفهایی میزنند که اصلاً به این حرفها توجه نمیکنیم، زیرا حساب آنها از اسلام جداست. همانطور که مفتی اعظم اهل سنت در کنفرانس چچن رسماً اعلام کرد که ما وهابیت را جزو مسلمانان و اهل سنت نمیدانیم!!
همچنین جناب آقای «دکتر طیب» شیخ الأزهر گفت: ما وهابیت و سلفیها را جزو اهل سنت نمیدانیم.
وهابیت امروزه جلو افتادند و جوانهایی هم که بیخبر هستند در این رابطه حرفهایی میزنند که شاید هم ما مقصر هستیم؛ زیرا ما حقایق را به خوبی مطرح نکردیم و نتوانستیم به خوبی ماهیت وهابیت را معرفی کنیم.
شاید کوتاهی از آن ماست، وگرنه امکان ندارد جوان عزیز سنی بی حساب و کتاب و خرد و تدبیری دنبالهرو «ابن تیمیه» باشد. هیچ انسان عاقل و سلیم العقلی دنبالهرو «ابن تیمیه» یا «محمد بن عبدالوهاب» نیست.
گاهی اوقات افرادی از روی عدم آگاهی به دنبال بعضی جریانات حرکت میکند که ممکن است با یک ساعت یا دو ساعت صحبت کردن روشن شوند و کاملاً از این جریانات فکری اظهار تنفر میکنند.
ما نه به دنبال شیعه شدن اهل سنت و نه به دنبال سنی شدن شیعه هستیم و تنها هدف ما اتمام حجت است. اگر تمام مردم کره زمین اهل سنت شوند و تنها بنده روی زمین شیعه باقی بمانم باکی ندارم؛ همچنین اگر تمام کره زمین هم شیعه شوند خوشحال نمیشوم.
ما تنها زمانی به خود افتخار میکنیم که بتوانیم حقیقت را برای مردم روشن کنیم و از این قضیه خوشحال میشویم. همانطور که خداوند متعال خطاب به رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) میفرمایند:
(فَإِنَّما عَلَیک الْبَلاغ)
بیش از ابلاغ، وظیفهای نداری.
سوره آل عمران (3): آیه 20
و:
(إِنَّک لا تَهْدِی مَنْ أَحْبَبْتَ وَ لکنَّ اللَّهَ یهْدِی مَنْ یشاء)
به درستی ای محمد (ص) تو هر که را دوست بداری هدایت نتوانی کرد بلکه خداست که هر که را بخواهد هدایت میکند.
سوره قصص (28): آیه 56
آیت الله العظمی مکارم شیرازی نقل میکردند و برای بنده هم اتفاق افتاده است که گاهی اوقات افرادی به ما مراجعه میکنند و رسماً تشیع خود را اعلام میکنند. زمانی که از این افراد علت این کارشان را میپرسیم، میگویند:
"ما «شبکه جهانی ولایت» را میبینیم و شبکههای وهابی را هم میبینیم و یقین پیدا میکنیم که مذهب اهلبیت (علیهم السلام) مذهب صحیحی است!!"
همچنین بعضی از شبکههای وهابی بر اثر عدم امکانات مالی بسته شد که نه تنها از این قضیه خوشحال نیستیم، بلکه بنده به شخصه ناراحت هستم؛ زیرا افراد بسیاری «شبکه جهانی ولایت» را میبینند و آن شبکههای هتاک را هم مشاهده میکنند.
الحمدلله مردم عصر ما از نظر بینش و نگاهشان در سطح بالایی هستند و راحت میتوانند تشخیص بدهند فردی که شروع به هتاکی و فحش دادن میکند، نماینده چه فرقهای است.
یکی از مراجع عظام تقلید که کلیپهای آن را هم منتشر کردند نسبت به حرفهای کارشناسان شبکههای وهابی گفتند: "حرفهایی که آقایان وهابی میزنند حد شرعی دارد و من فتوا میدهم که حرف زدن با کارشناسان هابی هتاک خلاف شرع و حرام است!!"
تک تک حرفهای کارشناسان وهابی نه تنها تعذیر، بلکه حد شرعی دارد. بنابراین بنده نه تنها از تعطیل شدن شبکههای وهابی خوشحال نیستم، بلکه ناراحت هم هستم و ناراحتی بنده از این جهت است که مقایسه نور و ظلمت از بین رفته است.
زمانی که شبکههای وهابی روی آنتن اجرا شود بنده مطالب خود را بیان میکنم و کارشناسان وهابی هم مطالب خودشان را بیان میکنند؛ سپس مردم قضاوت میکنند.
شیعیان زمانی که منطق و تدبیر و علم و ادبیات کارشناسان «شبکه جهانی ولایت» را با کارشناسان شبکههای هتاک وهابی مقایسه میکنند، به مذهب و آئین خود افتخار میکنند و به سخنان و جایگاه ائمه طاهرین (علیهم السلام) بیشتر آشنا میشوند.
بنابراین مشاهده میکنیم یک نویسنده مسیحی افسوس میخورد که ای دنیا چه میشد در هر عصری شخصیتی همانند حضرت علی با آن ویژگیها، عقل، قلب، شمشیر و زبان گویایش به جامعه تحویل میدادی؟!
همچنین نقل شده است که حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) روزی در مسجد کوفه فرمودند:
«سَلُونِی قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِی»
از من بپرسید قبل از آنکه مرا از دست بدهید.
در این زمان «سعد بن أبی وقاص» پدر «عمر بن سعد» بلند شد و گفت:
«یا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ ع أَخْبِرْنِی کمْ فِی رَأْسِی وَ لِحْیتِی مِنْ شَعْرَة»
یا امیرالمؤمنین به من خبر بده که موی سر من و ریش من چند تاست.
امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) فرمودند: به این سؤال اطلاع دارم اما به تو خبر میدهم:
«إِنَّ فِی بَیتِک لَسَخْلًا یقْتُلُ الْحُسَینَ ابْنِی»
در خانهات در گهواره گوسالهای داری که فرزندم حسین را به شهادت میرساند.
الأمالی، نویسنده: ابن بابویه، محمد بن علی، ص 133، ح 1
مسلمانان همواره به «عمر بن سعد» طعنه میزدند که تو قاتل امام حسین هستی و او خود اصلاً باور نداشت. گفته شده است «عمر بن سعد» کبوتر مسجد بوده است، سجادهاش هیچگاه از مسجد برچیده نمیشد و عابد، زاهد و اهل تحجد بوده است!!
همین شخص زمانی که طبقی از طلا و جواهرات از طرف «عبیدالله بن زیاد» دریافت کرد و نگاهی به داخل طبق انداخت، دودل شد و قرار شد تا صبح جواب بدهد. او تا صبح مدام نماز میخواند و به طلاها نگاه میکرد، مرتب قرآن میخواند و نگاهی هم به طلاها میانداخت.
او با خود میگفت: اگر طلاها را بردارم و حسین بن علی را بکشم، قیامتم بر باد میرود و از شفاعت پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) بی نصیب میمانم!! اگر طلاها را قبول کنم، به خانه میبرم و زن و فرزندم که عمری با فقر زندگی کردند سروسامان مییابند.
در نهایت او نزدیکهای صبح با خود به این نتیجه رسید که شهادت پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) بالقوه است، اما طلاها بالفعل است و هیچ عاقلی نیست که نسیه را بگیرد و نقد را رها کند!!
«جورج جورداق» نویسنده مسیحی مینویسد: "کاش زمانی که حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) فرمود: «سَلُونِی قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِی» من در آنجا بودم تا از ایشان میپرسیدم راه تسخیر کرات آسمانی به چه صورت است؟! چطور میتوان به کرات دیگر سفر کرد؟!
کاش من آنجا بودم تا میپرسیدم راههای تسخیر فضا چگونه است و اصلاً با اختلافاتی که میان فضاشناسان وجود دارد فضا چیست؟! بنده معتقدم که امیرالمؤمنین به راههای آسمان بیش از راههای زمین آشنایی دارد!!"
همچنین مشاهده کنید «شبلی شُمَیِّل» شاگرد «داروین» و ناشر تفکر «داروین» در خاورمیانه و منکر ماوراء الطبیعه است، در مورد امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) مطالبی بیان کرده است که «جورج جورداق» در کتاب «صوت العدالة الإنسانیة» آن را بیان کرده است.
نویسنده در جلد اول صفحه 37 زمانی که به امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) میرسد، از قول «شبلی شمیل» مینویسد:
«الإمام علی بن أبی طالبٍ عظیمُ العظماء»
مشاهده کنید که ما در کجا به سر میبریم!! یک شخص «ماتریالیست» و شخصی که منکر ماوراء الطبیعه است، امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) را «عظیم العظماء» یاد میکند، سپس مینویسد:
«نسخةٌ مفردة لم یرَ لها الشرقُ ولا الغرب صورةً طِبقَ الأصل، لا قدیماً ولا حدیثاً»
امیرالمؤمنین یگانه شخصیت جهان بشریت است که در شرق و غرب عالم چشم گیتی در گذشته و حال همانند ایشان را ندیده است.
وقتی میبینیم بیگانگان در مورد حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) چنین مطالبی بیان میکنند، چرا ما نگوییم؟!!
ما اصلاً مباحث اعتقادی را کنار میگذاریم؛ اگر بحثی هم شروع کنیم وارد مباحث اعتقادی نخواهیم شد و عمدتاً مباحث اخلاقی از قبیل آداب معاشرت و آداب زندگی کردن را بیان خواهیم کرد.
آیا بهتر است پای صحبت چنین ابرمرد و مرد بینظیر جهان بشریت بعد از رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) و مرد نمونه عالم هستی بعد از پیغمبر اکرم بنشینیم، یا پای صحبت افراد دیگر بنشینیم؟!
افراد دیگری هم در مقابل امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) وجود دارد که وقتی روایت نقل میکنند، سند روایت را ذکر نمیکنند و ادعا میکنند که من این روایت را از کیسه خودم آوردم!!
همچنین افراد دیگری هم هستند که ادعا میکنند پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرموده است عبور و رد شدن سه چیز از جلوی نمازگزار، نماز انسان را باطل میکند؛ سگ، الاغ، و زن!!
عایشه همسر پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) زمانی که این روایت را شنید، گفت: بعد از اینکه زن را با سگ و الاغ برابر شمرده است معلوم میشود که پیغمبر اکرم چنین روایتی نفرموده است!!
این مطالب در حقیقت نشانگر مظلومیت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) حتی در میان ما شیعیان است. به نظرم برای هر فرد شیعه و عزیز اهل سنت لازم است که سخنان حضرت و «نهج البلاغه» اثر آن بزرگوار را مطالعه کند.
«نهج البلاغه» از سینه سوزان و قلب پرگداز امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) صادر شده است و تک تک کلمات آن برای انسان عبرت و درسی است؛ حتی میتوانیم ادعا کنیم چنین الفاظی از انبیاء گذشته برای ما باقی نمانده است!!
رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) حدود 13 سال در مکه با مردم قریش و دشمنیهایشان درگیر بوده است و همچنین 11 سال در مدینه درگیر جنگها بودند. پیغمبر اکرم فرصت زیادی نداشتند تا حقایق اسلام را بیان کنند.
پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) خطاب به امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) فرمودند:
«أَنَا مَدِینَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِی بابها- فَمَنْ أَرَادَ الْعِلْمَ فَلْیأْتِ الْبَاب»
من شهر علم و علی در آن است، هرکسی میخواهد به شهر علم من برسد باید از در آن وارد شود.
المستدرك على الصحيحين، اسم المؤلف: محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاكم النيسابوري، دار النشر: دار الكتب العلمية - بيروت - 1411هـ - 1990م، الطبعة: الأولى، تحقيق: مصطفى عبد القادر عطا؛ ج3، ص 137، ح 4637
این روایتی است که شیعه نقل کرده است و همچنین بیش از 8 نفر از بزرگان اهل سنت بر صحت این روایت تصریح کردند؛ حتی یکی از القاب حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) «باب مدینة علم النبی» بوده است.
چقدر لذتبخش است که پای صحبت این شخصیت بزرگواری بنشینیم. گاهی اوقات که کتب «قصار» و «حکمت» امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) را مطالعه میکنم، به قدری برای من لذتبخش و آرامبخش است که اگر تمام دنیا جمع شوند نمیتوانند همانند آن بیان کند.
امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) در رابطه با آداب معاشرت جمله زیبایی فرمودند که اگر تمام روانشناسان عالم جمع شوند، ذرهای از این عبارت را نمیفهمند. حضرت میفرمایند:
«أَحْبِبْ حَبِیبَک هَوْناً مَا عَسَی أَنْ یکونَ بَغِیضَک یوْماً»
اگر با کسی دوست هستید میانه روی را انتخاب کنید و تمام اسرار زندگیتان را نگویید، زیرا شاید روزی با هم اختلاف پیدا کردید.
نهج البلاغة، نویسنده: شریف الرضی، محمد بن حسین، محقق / مصحح: صالح، صبحی، ص 522، ح 268
ممکن است روزی با دوست خود اختلاف پیدا کنید، در این صورت او اسرار زندگی تو را برملا میکند و تو را رسوا میکند.
همانطور که در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا مشاهده کردیم که کاندیدای ریاست جمهوری چطور اسرار زندگی یکدیگر را فاش میکردند. جوانان مسلمان، مسیحی و یهودی! امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) سفارش کردند که اسرار زندگی خود را فاش نکنید.
گاهی اوقات همسر نباید اسرار زندگی خود را برای همسرش بازگو کند، زیرا خدای نکرده روزی اختلاف به وجود میآید و همسر همین اسرار را به رخ همسر میکشد و همین مسئله باعث نگرانی و ناراحتی خواهد شد.
«أَحْبِبْ حَبِیبَک هَوْناً مَا عَسَی أَنْ یکونَ بَغِیضَک یوْماً»
ما سال گذشته سفری به آلمان داشتیم که با یکی از بینندگان پروپا قرص «شبکه جهانی ولایت» برخورد کردیم. زندگی این شخص از هم پاشیده بود و بنده میخواستم ایشان را دلداری بدهم.
امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) در این خصوص هم تعبیری دارند که عبارت واقعاً زیبایی است. حضرت میفرماید:
«وَ الدَّهْرُ یوْمَانِ یوْمٌ لَک وَ یوْمٌ عَلَیک»
دنیا دو روز است، روزی با تو و روزی بر علیه توست.
«فَإِذَا کانَ لَک فَلَا تَبْطَرْ وَ إِذَا کانَ عَلَیک فَاصْبِر»
روزی که دنیا به مرام تو بود، ظلم و ستم نکن و روزی که علیه تو بود صبر کن.
نهج البلاغة، نویسنده: شریف الرضی، محمد بن حسین، محقق / مصحح: صالح، صبحی، ص 546، ح 4947
امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) میفرمایند: دنیا یک روز با مرام تو میچرخد و روزی بر علیه تو بازی میکند. روزی که دنیا به تو اختیار داد و مسئولیت گرفتی مبادا ظلم و ستم کنی و راه استبداد پیش بگیری، و روزی که دنیا علیه تو بود صبر و بیتابی نکن.
چه انسان بیتابی کند و یا بیتابی نکن دنیا میگذرد؛ اگر بیتابی نکردی و خدا را شاکر بودی خداوند عالم به تو پاداش میدهد. همچنین اگر بیتابی کردی مصیبت و گرفتاری میگذرد، اما تو بی اجر و بی پاداش میمانی.
بنده با شخصی که در آلمان بود صحبت کردم و از ایشان پرسیدم: چه اتفاقی افتاد که زندگیت از هم پاشید؟! او گفت: بنده در محل کار با خانمی آشنا بودم و سلام و احوالپرسی میکردم.
روزی به خانمم گفتم که بنده در محل کار با خانمی آشنا هستم و با هم سلام و احوالپرسی میکنم، اما احساس کردم که این کار برخلاف وفاداری به همسر است و به خاطر عشق و وفا به تو آن خانم را رها کردم.
این شخص میگفت: خانم من چیزی نگفت، اما بعد از دو ماه روزی از بیرون به منزل آمدم و مشاهده کردم همسرم تمام وسایل منزل را برده و تقاضای طلاق داده است.
وقتی از همسرم علت این کارش را پرسیدم، گفت: وقتی مردی با زنی برای مدت یک یا دو ماه دوست میشود، چنین مردی به درد زندگی نمیخورد و من نمیتوانم با تو زندگی کنم.
امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) میفرماید: با دوست خود دوستی کن، اما تمام اسرار زندگی خود را برای دوستت بازگو مکن.
این شخص باید به جهت این کار خود استغفار میکرد، اما نباید به همسر خود جریان دوستی با همکار خود را بیان میکرد. این حرف در دل همسر این شخص تبدیل به عقده و ناراحتی میشود و میگوید معلوم شد که همسر من به غیر از من شخصی دیگر را هم داشته است.
زمانی که ما در آمریکا بودیم یکی از دوستان ما که چند وقتی مجری «شبکه سلام» بود، گفت: "روزی که بنده ازدواج کردم همسرم پدر نداشت. مادر همسرم یک اسلحه و یک بیل روی میز گذاشت و گفت: دخترم امانت در دست توست. اگر بفهمم چشمت دنبال دیگری است، با این اسلحه تو را میکشم و با این بیل در این باغچه قبری میکنم و تو را دفن میکنم!!"
مشاهده کنید که در غرب مسائل دینی و اسلامی وجود ندارد، اما مسائل غیرت تقریباً عادی است. مشاهده کنید مسائلی که در کشورهای اروپایی برای رؤسای جمهور و نخستوزیرها پیش میآید اصلاً موجب پاشیده شدن زندگی میشود.
امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) با این جمله به هر مسلمان، بلکه هر انسانی یاد میدهد:
«أَحْبِبْ حَبِیبَک هَوْناً مَا عَسَی أَنْ یکونَ بَغِیضَک یوْماً»
با هرکسی میخواهید دوست باشید، اما تمام اسرار زندگی خود را در اختیار او قرار نده. همین شخص روزی با تو به نزاع برمیخیزد و تمام زندگی تو را از هم میپاشد و تو را رسوا میکند.
امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) میفرماید: اگر با کسی دشمنی میکنید، طوری معتدل دشمنی کنید که اسرار زندگی او را فاش نکنید، او را مفتضح و بیآبرو نکنید، او را از زندگی ساقط نکنید؛ زیرا ممکن است روزی با هم دوست شوید و تو شرمنده او شوی.
اگر روزی با این شخص دوست شوی، خجالت میکشی که چرا من در حق این دوستم اینقدر جفا کردم.
شما این جمله امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) را در آداب معاشرت، آداب همزیستی، آداب زندگی کردن در جامعه و زندگی کردن در درون خانه به کار ببرید.
اگر شما در اداره مدیر و رئیس هستید، نباید با مدیر همسطح خود یا زیردستان خود نباید تمام اسرار را بازگو کنید؛ زیرا اتفاق میافتد که روزی این شخص دیر میآید و دیر آمدن او را گزارش میدهید. به همین خاطر او دلخور میشود و فردا اسرار تو را فاش میکند.
بنابراین این جمله حضرت است که انشاءالله در ذهن عزیزان ما باقی بماند.
«أَحْبِبْ حَبِیبَک هَوْناً مَا عَسَی أَنْ یکونَ بَغِیضَک یوْماً»
من در خدمت حضرتعالی هستم.
مجری:
خیلی ممنونم. این روایت حکمت 268 از کتاب شریف «نهج البلاغه» بود که خدمت عزیزان بیننده تقدیم شد. این اولین برنامه «اخلاق علوی» است که از «شبکه جهانی ولایت» تقدیم حضور شما میشود.
بنده ابتدای برنامه فراموش کردم راههای ارتباطی را اعلام کنم، اما دوستانم زحمت کشیدند و راههای ارتباطی را برای شما زیرنویس کردند.
خیلی دوست داریم که نظرات شما عزیران را هم دریافت کنیم و به ما بگویید نظرتان در مورد این برنامه چیست. اگر تمایل دارید این برنامه ادامه پیدا کند نظرتان را اعلام کنید و اینکه چه موضوعاتی از «اخلاق علوی» مدنظر شما است.
ما به موضوعات مدنظر شما عزیزان بیننده را در برنامههای آینده خواهیم پرداخت و خیلی هم خوشحال میشویم که فرمایشات و مطالب شما را دریافت کنیم.
راههای ارتباطی مرتب برای شما زیرنویس میشود؛ سامانه پیام کوتاه ما در ذهن شما هست و آقای کیا یک بار دیگر با دستان مهربانشان به شما نشان میدهند.
«30001203» سامانه پیام کوتاه ماست و همچنین شماره دیگری برای شما زیرنویس شده است که از طریق فضای مجازی با استفاده از برنامههای واتس آپ، تلگرام و وایبر پیامهای خود را به دست ما برسانید.
این برنامه زنده «اخلاق علوی» از «شبکه جهانی ولایت» است که تقدیم حضور شما عزیزان بیننده میشود.
الحمدلله و الهی شکر که ما تحت ولایت مولا و آقایمان حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) آقاجانمان حضرت حیدر کرار هستیم.
ما در کنار عشق، ولایت و محبتی که به حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) داریم و ایشان را به عنوان امام و ولی خود میدانیم و عزیزان اهل سنت هم حضرت را به عنوان خلیفه چهارم قبول دارند خوب است که اخلاق و رفتارمان هم علوی شود.
اگر میخواهیم آئینهای در زندگی داشته باشیم و براساس آن زندگی خود را تنظیم کنیم، خوب است که حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) را الگوی خود قرار بدهیم.
گاهی اوقات فرشهای زیبایی که با طرح زیبایی بافته شده است را مشاهده کردید که نقشهای دارند و تار و پودها و رنگهای مختلف براساس یک نقشه است. زمانی که این قالی و این فرش تمام میشود و روی زمین یا تابلویی قرار میگیرد، زیبایی خود را نشان میدهد.
ما باید نقشه زندگی خود را براساس زندگی حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) بچینیم و تار و پود و نقشه زندگی خود را براساس اخلاق حضرت بزنیم تا زیبا، قشنگ و دیدنی شود.
برنامه «اخلاق علوی» با همین هدف تقدیم حضور شما میشود تا انشاءالله بتوانیم بخشی از اقیانوس بیکران اخلاق علوی را تقدیم حضور شما کنیم. قطعاً اخلاق علوی به قدری زیاد است که نمیتوانیم به تمام آن اشاره کنیم، اما به همین مقدار در این برنامهها اشاره میکنیم.
بخشی از پیامکهای بینندگان برنامه:
آقایان امیر محمد و محمد مهدی و محمد حسین متولی سه برادر عزیز از همراهان همیشگی «شبکه جهانی ولایت» از قزوین گفتند: با توجه به اینکه ایام امتحانات است، اما داریم «شبکه جهانی ولایت» را میبینیم.
عزیزی گفتند: خدا را شکر امیرالمؤمنین به قدری فضیلت اخلاقی دارند که هزاران هزار برنامه میشود راجع به آن ساخت؛ ایشان همچنین از برنامه تشکر کردند.
آقای علی قاسمی از یکی از روستاهای ملایر برای ما پیام فرستادند که از ایشان ممنون هستیم.
آقای وزواری از گلستان بندر گز هم همراهی خودشان را اعلام کردند و تشکر کردند که از ایشان ممنونیم.
آقای موسی امیدی از کرج برای ما پیام فرستادند و تشکر کردند. از ایشان ممنونیم.
خیلی خوشحال میشویم که شما اولاً نظر خود را راجع به موضوع «اخلاق علوی» که آغاز کردیم به ما بگویید، ثانیاً اعلام کنید بیشتر به کدام موضوعات بپردازیم. اگر به ما از این طریق کمک کنید، از شما ممنونیم.
به عنوان مثال آقای امیدی از کرج بحث کرم و بخشش امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) را مطرح کردند و درخواست کردند به این موضوع اشاره کنیم. انشاءالله در برنامههای آینده به این موضوع خواهیم پرداخت.
خانم نغمه حیدری کوچکترین غنچه ولایت برای ما پیام فرستادند و گفتند: سلام خدمت استاد بزرگوارمان حاج آقای قزوینی. برنامهای که شروع کردید برای ما غنچههای ولایت بسیار عالی است، زیرا شخصیت ما علوی شکل میگیرد.
ایشان یک یاعلی قشنگ برای ما فرستادند.البته شاید نغمه خانم کوچکترین غنچه ولایت نباشد و شاید غنچههای ولایت کوچکتری هم هستند. ایشان قبلاً کوچک بودند و الآن دیگر برای خودشان خانم شدند.
سرکار خانم خادمی از روستای خسروانی برای ما پیام فرستادند و گفتند: خانواده ما بیننده همیشگی «شبکه جهانی ولایت» است.
آقای عبدالستار از شادگان هم برای ما پیام فرستادند.
عزیزی با شماره (2250...0912) گفتند: با تشکر از برنامه «اخلاق علوی»، ممنونیم.
عزیزی به نام سرگل زهی از زاهدان گفتند: سلام علیکم. از برنامه «اخلاق علوی» بسیار ممنون و سپاسگذاریم. روزهای گذشته نایب الزیاره همه عزیزان «شبکه جهانی ولایت» و والدینشان در حرم حضرت علی بن موسی الرضا (علیه السلام) بودم. خداوند به توفیقات شما بیفزاید. بنده دست بوس حضرت استاد هم هستیم. التماس دعا
آقا امین از آلمان هم برای ما پیام فرستادند و از حاج آقا در خصوص برنامه «اخلاق علوی» خیلی تشکر کردند.
بازهم منتظر پیامهای شما هستیم. قرار است به تماسهای تلفنی هم پاسخ بدهیم، تنها خواهش من این است در زمانی که به تماسهای تلفنی اختصاص میدهیم، بحث وهابیت و شبهات را در برنامههای مربوط به خود بیان کنیم.
ما یکشنبه شبها با برنامه «حبل المتین» در خدمت شما هستیم و در طول هفته اساتید بزرگوار دیگر برنامههای دیگری تقدیم حضور شما میکنند. خواهش میکنم سؤالات و مسائلی که مطرح میکنید، حول موضوع برنامه «اخلاق علوی» و مباحث اخلاقی باشد.
به عنوان مثال اگر در خانوادهای افرادی با هم مشکل دارند که نیاز به مشاوره و کمک از منظر امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) است، میتوانید در این برنامه مطرح کنید.
هدف ما این است که برنامه «اخلاق علوی» حول همین موضوع باشد و شبهات و مباحث دیگر را در برنامههای دیگر سر جای خودش مطرح کنیم. استاد آماده هستیم تا ادامه فرمایشات شما را بشنویم.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
بنده توصیه میکنم عزیزانی که کتاب «نهج البلاغه» را در اختیار دارند، حکمت 38 و 40 که مکمل همدیگر هستند را مطالعه کنند تا ببینند که امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) در رابطه با آداب معاشرت سنگ تمام گذاشته است.
بنده معتقدم اگر تنها حکمت 38 از کتاب «نهج البلاغه» را ملاک قرار بدهیم شکست، ناراحتی و دلهره در زندگی برای ما معنا ندارد.
به عبارت دیگر خود ما هستیم که شخصیت خود را میسازیم. به تعبیر امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) خود ما هستیم که با انتخاب بد، زندگی ناگواری برای خود تهیه میکنیم، همچنین خود ما هستیم که با انتخاب درست، زندگی باصفایی برای خود تهیه میکنیم.
ما میتوانیم در جامعه با انتخاب خوب و الگوهایی که امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) به ما میدهد، اطرافیان خود را انتخاب کنیم.
در حقیقت حضرت به ما میآموزند با چه کسی رفت و آمد کنیم، با چه کسی بنشینیم، با چه کسی دوست باشیم و از چه کسی اجتناب کنیم.
با تمام اندیشمندان، بزرگان، روانشناسان، اساتید دانشگاه و پروفسورها باید زانوی ادب در برابر کلام حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) بزنند و از حضرت آداب معاشرت و راه خوب زندگی کردن را بیاموزند.
ما میتوانیم از کلام حضرت روشها و الگوهایی که میتواند انسان را در زندگی سعادتمند کند و به انسان در زندگی آرامش بدهد را بیاموزیم.
آرامش تنها این نیست که پدر شخصی بخشدار، شهردار، فرماندار یا رئیس جمهور شود. این سمتها برای انسان آرامش نمیآورد؛ زیرا هرچه مسئولیت انسان بیشتر باشد دلهره انسان بیشتر است.
در این صورت زمانی که شخص میخواهد شب بخوابد آرامش ندارد، زیرا دائم در فکر این است که آیا فردا میز او برایش باقی میماند یا باقی نمیماند و اینکه تا چه زمانی میز او در اختیار او قرار دارد. در این حالت این شخص دائماً دلهره دارد!!
همچنین ثروت برای انسان آرامش نمیآفریند. هرچه ثروت شخص بیشتر باشد، دلهره شخص بیشتر است.
مجری:
هرکه بامش بیش، برفش بیشتر.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) الگوهایی دارد که بنده معتقدم اگر هر مسلمانی یا هر انسانی آن را به کار بگیرد موفق خواهد شد. پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) «رحمة للعالمین» بوده است و امیرالمؤمنین هادی عالمین است.
امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) مطالبی را در قالب وصیت خطاب به امام حسن (علیه السلام) و امام حسین (علیه السلام) بیان میکند. این مطالب به ظاهر خطاب به امام حسن (علیه السلام) است، اما در حقیقت توصیهای خطاب به تمام انسانهاست.
حضرت این پیام خود را خطاب به تمام عصرها و نسلها در تاریخ بیان کردند. حضرت در پیامی به امام حسن (علیه السلام) میفرمایند:
«یا بُنَی احْفَظْ عَنِّی أَرْبَعاً وَ أَرْبَعاً لَا یضُرُّک مَا عَمِلْتَ مَعَهُن»
ای پسرم در خوبیها چهار چیز را از من فرا بگیر و چهار هشدار هم به تو میدهم.
به عبارت دیگر امیرالمؤمنین میفرماید: به هشدارها و توصیههای من دقت کن. ارزشهایی که میتواند انسان را به بالاترین مرحله کمال برساند و:
رسد آدمی به جایی که بجز خدا نبیند
بنگر که تا چه حد است مقام آدمیت
یا به قول «مولانا» که میگوید:
بار دیگر از ملک پرّان شوم
آنچه در وهم تو ناید آن شوم
امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) میفرماید:
«إِنَّ أَغْنَی الْغِنَی الْعَقْلُ»
ثروتمندترین انسانها کسی است که دارای عقل سالم و تدبیر باشد.
اگر به دنبال ثروت هستید؛ بدانید که پول، ماشین و منزل نشانه ثروتمند بودن انسان نیست. شخصی میگفت: "به کسی که عقل دادی چه ندادی و به کسی که عقل ندادی چه دادی!!"
حال بحث عقل عملی و عقل نظری را در جای خود بیان خواهیم کرد. در روایت وارد شده است:
«الْعَقْلُ مَا عُبِدَ بِهِ الرَّحْمَنُ وَ اکتُسِبَ بِهِ الْجِنَان»
عقل آن است که انسان را به خداوند نزدیک کند و بهشت را برای صاحب خود کسب کند.
هدایة الأمة إلی أحکام الأئمة علیهم السلام، نویسنده: شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، محقق / مصحح: آستان قدس رضوی. بنیاد پژوهشهای اسلامی، ج 1، ص 4، ح 3
این درجه از عقل، بالاترین مرحله کمال و بالاترین مرحله اطمینان است، زیرا خداوند تبارک و تعالی میفرماید:
(أَلا بِذِکرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوب)
آگاه باشید که تنها با یاد خدا دلها آرامش پیدا میکند.
سوره رعد (13): آیه 28
یاد خدا موجب آرامش انسان میشود و نعمات الهی از قبیل ثروت، همسر، فرزند و دیگر مواهب موجب آرامش انسان نخواهد شد.
«وَ اکتُسِبَ بِهِ الْجِنَان»
عقل میتواند روز قیامت انسان را سربلند کند و گرفتار عذاب و شکنجه و آتش نکند. عقل این چنین است؛ نه اینکه شخص شیطنت کند، دیگران را کنار بزند و با افترا زدن به این و آن بخواهد به جایی برسد. بنابراین امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) میفرماید:
«إِنَّ أَغْنَی الْغِنَی الْعَقْلُ»
ثروتمندترین انسانها کسی است که دارای عقل سالم و تدبیر باشد.
«وَ أَکبَرَ الْفَقْرِ الْحُمْقُ»
بزرگترین فقر حماقت دارد.
حضرت میفرماید: بدترین نوع فقر انسانی است که از عقل سالم برخوردار نیست و حماقت دارد. حمایت به معنای کم عقلی است و مراد شخصی است که بدون تدبیر دست به هر کاری میزند، یا از عقل خدادادی برای رسیدن به امیال نفسانی استفاده میکند.
«وَ أَوْحَشَ الْوَحْشَةِ الْعُجْبُ»
ترسناکترین تنهایی تکبر است.
امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) میفرماید: ترسناکترین تنهایی انسانهایی است که از خود راضی هستند. افرادی که از خود راضی هستند همواره تنها هستند و دوست و رفیقی ندارند.
به عنوان مثال مردی که از خود راضی است و با نظر تحقیر به همسر و فرزندان و والدین خود نگاه میکند و خیال میکند: من آنم که رستم بود پهلوان!! چنین شخصی همواره تنهاست.
امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) میفرماید: وحشتناکترین تنهایی انسانی است که از خود راضی است و بر تمام کارهای خود صحه میگذارد.
«وَ أَکرَمَ الْحَسَبِ حُسْنُ الْخُلُق»
بهترین ارزش انسان اخلاق خوب است.
ما انشاءالله در مورد اخلاق خوب از دیدگاه امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) مفصل بحث خواهیم کرد و بیان میکنیم که اخلاق خوب به چه معناست. حضرت میفرماید: اگر با پول خود نمیتوانید قلب انسانی را بخرید، زیرا:
«لأن الإنسان عبید الإحسان»
بحار الأنوار، نویسنده: مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح: جمعی از محققان، ج 71، ص 117، ح 78
لااقل با لبخند و تبسم با مردم و جامعه دوست باشید.
مجری:
چنین دوست شدنی هیچ خرج و هزینهای هم به بار ندارد.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
بزرگترین عیبی که مردم آن زمان از امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) گرفتند، این بود که گفتند: "یا علی! تو شوخی و تبسم میکنی و زیاد با مردم شوخی میکنی."
به عبارت دیگر در جامعه آن روز اخلاق خوب حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) به ضد ارزش تبدیل شده بود.
بنابراین از منظر حضرت لازمه ارزش و رسیدن به جایگاه والای انسانیت داشتن عقل سالم، اجتناب از حماقت و بی تدبیری، دوری از عجب و خودپسندی و خود بزرگ بینی و داشتن اخلاق خوب است.
امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) در ادامه میفرمایند:
«یا بُنَی إِیاک وَ مُصَادَقَةَ الْأَحْمَقِ فَإِنَّهُ یرِیدُ أَنْ ینْفَعَک فَیضُرَّک»
پسرم مبادا با انسان احمق دوست شوی، زیرا به تو ضرر خواهد زد.
انسان بدون دوست نمیتواند زندگی کند، زیرا دنیا برای انسان تبدیل به زندان خواهد شد. انسان ناگزیر است دوستی برای خود انتخاب کند. حضرت در این فراز از روایت به انسان در انتخاب دوست الگو میدهد.
حضرت میفرماید: پسرم اگر میخواهی در زندگی موفق شوی، زندگی خوبی داشته باشی، آرامش داشته باشی، سعادتمند شوی، همانند فرشته و بلکه بالاتر از آن زندگی کنی مبادا با انسان احمق و کم عقل دوستی کنی.
به فرموده امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) انسان احمق و بیعقل میخواهد به دوست خود خدمت کند، اما به او ضرر میزند. شخص نادان میخواهد دوست خود را بالا ببرد، اما او را بر زمین میکوبد.
دشمن دانا بلندت میکند
بر زمینت میزند نادانِ دوست!!
شخص نادان شروع به تعریف و تمجید میکند، اما مطالبی را برای دیگران مطرح میکند که آبرو و حیثیت دوست خود را به حراج میگذارد.
بنابراین امیرالمؤمنین میفرماید: شخص نادان میخواهد به تو خدمت کند، اما به تو خیانت میکند. شخص نادان میخواهد به تو نفع برساند، اما به تو ضرر میزند. شخص نادان میخواهد آبروی تو را حفظ کند، اما تو را بیآبرو میکند.
حال افرادی که با دوستان کم خرد رفاقت داشتند و ضربه خوردند، بهتر میفهمند که حضرت چه میفرمایند. افرادی که دوستان دانا دارند، شاید این فرمایش حضرت امیرالمؤمنین را به خوبی درک نکنند.
تا شب نباشد، قدر روز معلوم نیست!!
«وَ إِیاک وَ مُصَادَقَةَ الْبَخِیلِ فَإِنَّهُ یقْعُدُ عَنْک أَحْوَجَ مَا تَکونُ إِلَیهِ»
مبادا با انسان بخیل دوست شوی، زیرا چنین شخصی در روزی که گرفتار هستی تو را تنها میگذارد.
گروه دیگری از انسانها بخیل هستند، هیچگاه نمیخواهند احسان کنند، همیشه به مهمانی میروند و کسی را به عنوان مهمان نمیپذیرند.
این افراد اگر میخواهند کسی را دعوت کنند تلاش میکنند تا به نوعی مهمانی را سپری کند تا تمام مهمانان از آمدن خود پشیمان شوند.
دوست برای روز مبادا و گرفتاری است؛ اما انسان بخیل از هرگونه کمک به انسان دریغ میکند، انسان را تنها میگذارد و در روز گرفتاری از انسان دستگیری نمیکند. انسان بخیل در روز احتیاج کنار دوست خود نیست و تلاش میکند در گوشه و کنار مخفی شود.
«وَ إِیاک وَ مُصَادَقَةَ الْفَاجِرِ فَإِنَّهُ یبِیعُک بِالتَّافِهِ»
مبادا با افرادی که گناه میکنند دوست شوی، زیرا دوست بد تو را به اندک چیزی میفروشد.
امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) میفرماید: با افرادی که مرتکب گناه اعم از غیبت، دزدی، بهتان به دیگران هستند و تقوا در زندگیشان حاکم نیست رفاقت نکنید.
همچنین با افرادی که در زندگی ترس از خدا ندارند و به هر کاری دست میزنند دوست نشوید، زیرا برای این اشخاص تقوا ملاک نیست بلکه هوای نفس ملاک است.
«وَ إِیاک وَ مُصَادَقَةَ الْکذَّابِ فَإِنَّهُ کالسَّرَابِ یقَرِّبُ عَلَیک الْبَعِیدَ وَ یبَعِّدُ عَلَیک الْقَرِیب»
مبادا با انسان دروغگو دوست شوی، زیرا شخص دروغگو همانند سراب است. چیزهای دور را برای تو نزدیک و چیزهای نزدیک را برای تو دور میکند.
نهج البلاغة، نویسنده: شریف الرضی، محمد بن حسین، محقق / مصحح: صالح، صبحی، ص 475، ح 38
بنابراین حضرت سفارش میکنند: با انسان احمق دوست نشوید، زیرا به جای اینکه به تو خدمت کند خیانت میکند. با انسان بخیل رفیق نشوید، زیرا در روز گرفتاری تو را رها میکند.
با انسان فاجر و فاسق دوست نشوید، زیرا تو را به اندک چیزی میفروشد. با انسان دروغگو دوست نشوید، زیرا حقایق را برای تو وارونه نشان میدهد. چنین شخصی دوست خود را با دروغگویی در مخمصهای میاندازد که تا ابد نتواند بیرون بیاید.
مجری:
این آفتی است که امروزه جوانان ما با این قضیه درگیر هستند. دختران و پسران جوان به واسطه دوستیها و رفاقتهایی که دارند گرفتار میشوند. جوانان اگر به این نکته توجه کنند کمک بسیاری به آنها میکند.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
بله، بنده معتقدم که این سخن امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) باید با آب طلا نوشته شود و در محل کار، محل زندگی، روی میز و حتی کنار سجاده بگذاریم و بعد از نماز به این مسئله توجه کنیم.
درست است تعقیبات نماز خوب است، اما آنچه میتواند انسان را بسازد سخنان حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) است.
شاید حرف بعیدی نیست اینکه معتقدم اگر کسی در سخنان امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) غور کند، ثوابی بالاتر از هزار رکعت نماز مستحبی دارد.
مشاهده کنید این جملات است که میتواند انسان را به سعادت برساند و برای انسان آرامش بیاورد. زمانی که انسان با دوستهای ناباب دوستی کرد، دیگر در نماز هم تمرکز ندارد و مدام در فکر دوستان خود است.
حضرت امیرالمؤمنین نسخهای نورانی در اختیار ما قرار دادند که اگر چنانچه در جامعه و خانوادههای ما ملاک قرار بگیرد، زندگی به بهشت مبدل خواهد شد.
علت تمام اختلافات، طلاق، درگیریها، مشکلات در خانواده و اجتماع به خاطر این است که از تقوا به دور هستیم و از سخنان حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) که به ما الگو میدهند فاصله گرفتیم.
حضرت میفرمایند: اگر میخواهید سعادتمند شوید و زندگی با رفاه داشته باشید مطابق این الگوها رفتار کنید.
اگر چنانچه این الگوها را رعایت نکنیم ابتدا باید استغفار کنیم و سپس در سایهسار سخنان نورانی امیرالمؤمنین که برگرفته از وحی است زندگی باصفایی داشته باشیم.
بنده به یاد دارم چندی پیش خانمی از یکی از کشورهای غربی تماس گرفته بود و میگفت: بنده هر گناه و معصیتی که تصور کنید مرتکب شدم، اما زمانی که برنامههای شما از جمله برنامههای «دکتر نیکنام» را دیدم منقلب شدم. آیا اگر برگردم خدا توبه من را قبول میکند؟!
در جواب این افراد باید بگوییم که خداوند متعال میفرماید:
(قُلْ یا عِبادِی الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلی أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یغْفِرُ الذُّنُوبَ جمیعاً)
بگو ای بندگانم که بر نفس خود ستم و اسراف کردید از رحمت خدا نومید مشوید که خدا تمامی گناهان را میآمرزد.
سوره زمر (39): آیه 53
مجری:
این آیه یکی از امیدوار کنندهترین آیههای قرآن کریم است.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
بله درست است؛ از امام صادق (علیه السلام) پرسیدند: امیدوار کنندهترین آیه از قرآن کریم کدام است؟! امام صادق (علیه السلام) این آیه را قرائت فرمودند.
خداوند متعال در این آیه شریفه میفرماید: ای بندههایی که در گناه اسراف کردید و گناه را بر خود و خانواده و اطرافیان از حد گذراندید از رحمت خداوند هرگز ناامید نشوید، زیرا خداوند متعال همه گناهان را میآمرزد. خداوند متعال در آیه دیگری میفرمایند:
(نَبِّئْ عِبادِی أَنِّی أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِیم)
بندگان مرا خبر ده که بدرستی من از آمرزگار مهربانم.
سوره حجر (15): آیه 49
خداوند متعال میفرمایند: ای پیغمبر! به بندگانم بگو هرچه گناه کردند بازهم به سوی من برگردند. من دوست دارم صدای بنده گنهکارم را بشنوم. من دوست دارم صدای آن بندهام که رفته و شکست خورده برگشته است را بشنوم.
من در خدمت شما هستم.
مجری:
استاد از شما خیلی متشکرم. به لحظات پایانی برنامه نزدیک میشویم. امشب هم شب جمعه، شب رحمت و شب مغفرت است. چقدر بحث و گفتگوی ما به جای خوبی کشیده شد.
واقعاً درهای رحمت الهی به روی ما بندگان باز است. اصلاً خدا منتظر است که بندهای در خانه خدا را بزند و به واسطه خطا و گناهی که انجام داده است استغفار و طلب بخشش کند. شاعر میگوید:
بازآ بازآ هرآنچه هستی بازآ
گر کافر و گبر و بت پرستی بازآ
این درگه ما درگه نومیدی نیست
صد بار اگر توبه شکستی بازآ
خیال نکنیم که اگر توبه خود را شکستیم خداوند ما را نمیبخشد. میگویند کار از کار گذشته و آب از سر ما گذشته است، اما بازهم خداوند متعال نگاه خود را از بندگانش برنمیدارد.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
بله، اگر کسی واقعاً این الگوها را رعایت نکرده باشد از هرکجای ضرر که برگردد بازهم منفعت است. تلاش کنیم زندگیمان را در سایه سار سخنان حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) صفا بدهیم، کدورتها و ناراحتیها را از زندگی برداریم.
امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) الگوست، زیرا رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) فرمودند:
«عَلِی مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَ عَلِی یدُورُ حَیثُمَا دَار»
علی با حق است و حق با علی است و حق گرداگرد علی میچرخد.
الفصول المختارة، نویسنده: مفید، محمد بن محمد، محقق / مصحح: میر شریفی، علی، صث 97، فصل الدلیل علی أن أمیر المؤمنین ع أفضل الصحابة
و:
«علی مع القرآن والقرآن مع علی لن یتفرقا حتی یردا علی الحوض»
علی با قرآن است و قرآن با علی است. این دو تا کنار حوض کوثر هرگز از هم جدا نمیشوند.
المستدرک علی الصحیحین، اسم المؤلف: محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاکم النیسابوری، دار النشر: دار الکتب العلمیة - بیروت - 1411 هـ - 1990 م، الطبعة: الأولی، تحقیق: مصطفی عبد القادر عطا، ج 3، ص 134، ح 4628
این روایت با سند صحیح از «حاکم نیشابوری» نقل شده است. این سخن تنها مختص عصر پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) نیست، بلکه رسول گرامی اسلام میخواهند برای ما برای همیشه الگو مشخص کنند.
رسول گرامی اسلام میفرمایند: اگر به دنبال حق و حقیقت هستید به سراغ علی بروید. اگر به دنبال زندگی خوب هستید از علی الگو بگیرید.
اگر دنبال انتخاب همسر خوب هستید ببینید امیرالمؤمنین چه الگویی برای انتخاب همسر بیان کرده است. اگر به دنبال فرزند صالح هستید، ببینید امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) چه الگوهایی برای تربیت فرزند بیان کرده است.
اگر به دنبال این است که در میان همسایگان نمونه باشید و مردم به شما احترام بگذارند، ببینید امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) برای یک همسایه خوب چه الگوهایی بیان کرده است.
اگر میخواهید مدیر خوبی باشید به سراغ الگوی حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) بروید. اگر میخواهید کشاورز خوبی باشید، به سراغ الگوی حضرت بروید و ببینید آن بزرگوار برای کشاورز نمونه چه ویژگیهایی برشمرده است.
اگر میخواهید معلم خوبی باشید ببینید حضرت صفات یک معلم خوب را در «نهج البلاغه» چطور بیان کرده است. اگر میخواهید یک استاندار، وزیر یا رئیس جمهور خوب باشید به الگوهای حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) مراجعه کنید.
امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) در تمام حوزهها سخن دارد. مرحوم آیت الله غروی نجفی نقل میکردند که وقتی ما در نجف بودیم سخنان امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) را جمع کردیم.
«نهج البلاغه» در حقیقت لیوانی از دریای سخنان حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) است و مرحوم «سید رضی» تنها سخنانی که به نظرش خیلی زیبا رسیده و در جلسات و سخنرانیها بیان میکرده را گردآوری کرده است.
آیت الله غروی نجفی میگفت: ما زمانی که در نجف بودیم، حدود 40 هزار روایت از حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) در کتب شیعه و سنی ثبت کردیم.
بنابراین اگر ما به اقیانوس علم حضرت در تمام حوزهها مراجعه کنیم، خواهیم دید که امیرالمؤمنین در تمام حوزهها سخنی فرموده است.
علی رغم اینکه امیرالمؤمنین فرصت کمی داشتند، اما پرده از روی اسرار برداشتند. آن بزرگوار در طول 25 سال و چه در 5 سال درگیر مسائل دیگر بودند، اما به قدری سخنان حضرت فراوان است که «شعبی» میگوید:
"دشمنان علی از روی عداوت فضائل آن بزرگوار را مخفی کردند و دوستان او نتوانستند از ترس فضائل آن بزرگوار را مطرح کنند، اما سخنان آن حضرت شرق و غرب عالم را پر کرده است."
امیدواریم انشاءالله خداوند عالم به ما توفیقی بدهد تا این برنامه ادامه داشته باشد. ما توکل بر خدا میکنیم تا ببینیم دوستان ما چگونه میتوانند برنامهها را تنظیم کنند.
درست است که مدیریت «شبکه جهانی ولایت» با ماست، اما دوستان را در تنظیم برنامه آزاد گذاشتم. در «شبکه جهانی ولایت» مسئولیت پاسخگویی با ماست و بارها هم عرض کردم کلیه قصور و تقصیری که در این مجموعه «شبکه جهانی ولایت» باشد به عهده بنده است.
سرورمان آیت الله العظمی مکارم شیرازی تنها به «شبکه جهانی ولایت» اشراف دارند، اما پاسخگویی این شبکه با بنده است. این در حالی است که ما تلاش میکنیم در برنامهیزیها به نظرات دوستان احترام بگذاریم و تسلیم برنامهریزی دوستان هستم.
به عنوان مثال وقتی دوستان در یک هفته دو برنامه برای من میگذارند یا اصلاً برنامه نمیگذارند بنده قبول میکنم.
اگر دوستان پای صحبتهای بنده نشسته باشند، مخصوصاً عزیزمان آقای «علوی» میدانند که من در رابطه با برنامههای خودم تسلیم کارگروه طرح برنامه هستم.
امشب همکار عزیزم جناب آقای «ابوالقاسمی» حضور نداشتند و ما هم از این فرصت استفاده کردیم و به قول خود عمل کردیم.
مجری:
انشاءالله دوستان بتوانند طوری برنامهریزی کنند تا جایی هم برای این برنامه برای هفتههای آینده باشد. پیامهای زیادی به دست ما رسیده است و دوستان بسیار مشتاق هستند تا این برنامه ادامه پیدا کنند.
بخشی از پیامکهای بینندگان برنامه:
بنده تعدادی از اسامی عزیزان بیننده را بخوانم، زیرا وقت برنامه به پایان رسیده است.
آقای حسینی از افغانستان گفتند: من از افغانستان پیام میدهم و یکی از بینندگان همیشگی «شبکه جهانی ولایت» هستم. از خداوند متعال توفیق روزافزون برای گردانندگان این شبکه خواهانم.
عزیزی از بابلسر گفتند: از برنامه بسیار زیبا و پرمحتوای شما استفاده کردم. در برنامه بعدی در مورد احترام به پدر و مادر صحبت کنید.
آقای عرفانی از روستای فتح آباد استان فارس برای ما پیام فرستادند و تشکر کردند و گفتند: این برنامه را ادامه بدهید.
آقای شهاب الدین غلامی از پرند گفتند: در مورد گذشت مولا امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) بفرمایید.
آقای حسین زنگنه از البرز گفتند: برای همگی اخلاق علوی را آرزومندم. از شما خیلی متشکریم.
آقای عبدالرحمن محسنی تشکر کردند و گفتند: این برنامه خیلی خوب است، در مورد اخلاق و رفتار در خانواده بگویید.
امشب اشاراتی به این موضوع داشتیم و در مورد آداب معاشرت مباحثی بیان کردیم. انشاءالله بتوانیم در برنامههای بعدی هم باز به این موضوعات اشاره کنیم.
عزیزی از بندرعباس پیام دادند و گفتند: ای کاش برنامه شما روی گیرنده دیجیتال بود، زیرا ما و بسیاری از مردم دیگر بتوانیم استفاده کنیم. بسیاری از اهل سنت بیننده «شبکه جهانی ولایت» هستند و اگر روی دیجیتال بود قطعاً افراد بیشتری میتوانستند بیننده باشند.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
انشاءالله ما قول میدهیم در آینده بسیار نزدیک روی «آی پی تی وی» خواهیم رفت. «آی پی تی وی» در حقیقت تلویزیونی است که از طریق اینترنت متصل میشود و به راحتی در منازل قابل اجراست.
مجری:
کابلی که قرار است صدا و سیما راه اندازی کند.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
بله. ما در هفته گذشته با مدیران صدا و سیما جلسه داشتیم. قرار شد در این زمینه همکاریهای خوبی با هم داشته باشیم.
مجری:
خیلی عالی. این هم خبر خوبی است که اگر اتفاق بیفتد، انشاءالله کمی ارتباط راحتتر خواهد شد.
آقای امیر سلمانی از شیراز هم تشکر کردند و گفتند: ما خیلی استاد را دوست داریم.
آقای سید راحمی از ترکیه سلام و یک صلوات فرستادند.
آقای عبدالرحمن فضلی از هلند خیلی تشکر کردند و گفتند: این برنامه بسیار برنامه خوب و آموزندهای است. ایشان گفتند: از «نهج البلاغه» بخصوص کتاب پر برکت «توحید» هم برای ما برنامه داشته باشید.
حاج قاسم از اهواز از این برنامه تشکر کردند و گفتند: انشاءالله برنامه بعدی در مورد حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) و سایر اخلاق اهلبیت (علیهم السلام) باشد.
البته ما در برنامههای مختلف این موضوعات را بیان میکنیم و تصمیم بر این شد که به صورت ویژه به اخلاق علوی بپردازیم.
باشارن از ترکیه شهر استانبول برای ما پیام فرستادند و گفتند: التماس دعا، میخواهیم ایران بیاییم.
خیلی از این خبرتان خوشحالیم، انشاءالله خداوند متعال شرایطی برای شما مهیا کند تا به ایران بیایید و به قم مقدس مشرف شوید تا شما را از نزدیک زیارت کنیم.
آقای سید اکبر آبکی از آلمان گفتند: برنامه شما خوب است، متشکرم. لطفاً درباره عبادت و عدالت و داوری حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) توضیح بدهید.
آقای علی دلشادی از تبریز گفتند: ما شما را دوست داریم و خانوادگی همراه «شبکه جهانی ولایت» هستیم.
ممنونیم. این ارتباط دو طرفه است و ما هم به تک تک بینندگان عزیزمان خیلی ارادت داریم.
عزیزی به نام شکیبا از نیشابور گفتند: "خدمت شما آقای اسماعیلی و حاج آقا حسینی قزوینی معلم خوب و باصفای «شبکه جهانی ولایت» سلام عرض میکنم.
آقای علی اسماعیلی من کاری به شیعه و سنی و مسیحی و غیره ندارم. برداشت من این است که امیرالمؤمنین مولای تمام بشریت و همه هستی است. بنابراین بر همه لازم است که بر صراط او باشیم.
بنده خیلی انسان مذهبی نیستم، اما ابهت و عظمت نام حضرت علی آرامش عجیبی به من میدهد. آرزو میکنم که حضرت یار و پشتیبان تمام انسانهای آزادیخواه باشد."
آقای عباس توانایی از یزد برای ما پیام فرستادند.
آقای شیخی از زابل برای ما پیام فرستادند.
آقای ابراهیم ترکیپور از جیرفت که مقیم یزد هستند برای ما پیام فرستادند.
آقای محسن لقایی از مشهد برای ما پیام فرستادند.
پیامهای زیادی به دست ما رسیده است که سراسر لطف و مهربانی و بزرگواری شما عزیزان بیننده است. از شما ممنونم، خیلی لطف کردید که برای ما پیام فرستادید.
انشاءالله حسن ختام برنامه در این شب جمعه، شب رحمت و مغفرت دعا از زبان استاد حسینی قزوینی داشته باشیم.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
وارد شده است در جمعی که ذکر سخنان حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) باشد، دعا به اجابت میرسد و ملائکه آمین میگویند.
خدایا تو را قسم میدهیم به آبروی امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) فرج فرزند حضرت؛ حضرت حجة بن الحسن (ارواحنا له الفداه) هرچه سریعتر نزدیک بگردان.
خدایا به آبروی نازنین امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) قلب نازنین حضرت ولی عصر (ارواحنا له الفداه)، قلب شیعیان، قلب اهل سنت و تمام بندگانی که منتظر قدوم شریف حضرت ولی عصر (ارواحنا له الفداه) هستند را با ظهورش مسرور و شاد بگردان.
خدایا چشمانت گنهکار ما را با دیدن جمال نورانی حضرت حجة بن الحسن (عجل الله تعالی فرجه الشریف) روشن و منور بگردان.
خدایا رفع گرفتاری از همه گرفتاران بنما. خدایا عزیزان ما در عراق و سوریه و یمن و بحرین و عربستان سعودی و افغانستان و پاکستان و تاجیکستان و ترکیه و هرجای دیگری که گرفتارند به آبروی امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) رفع گرفتاری از همه گرفتاران بنما.
خدایا حوائج حاجت مندان روا نما. خدایا حوائج ما، حوائج دست اندرکاران «شبکه جهانی ولایت»، حوائج بینندگان عزیز مخصوصاً عزیزان ولایت یاور برآورده نما. خدایا دعاهای ما را به اجابت برسان.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
مجری:
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
باز هم از لطف و عنایت و مرحمت تک تک شما دوستان خوب بیننده که در ایران یا هرجای این عالم هستید، تشکر میکنم. در پناه حضرت حق و زیر سایه حضرت مرتضی علی باشید.
خدانگهدار