نسخه موبایل
www.valiasr-aj .com
وظيفه مسلمانان در روز شهادت حضرت زهرا (سلام الله عليها) در بيانات آيت الله وحيد خراساني
کد مطلب: 831 تاریخ انتشار: 14 فروردين 1393 تعداد بازدید: 977
اخبار » عمومي
وظيفه مسلمانان در روز شهادت حضرت زهرا (سلام الله عليها) در بيانات آيت الله وحيد خراساني

اميرالمؤمنين كيست؟ امام الموحدين كيست؟ بيان او اين است. مصيبت فاطمه در اين حد است: والله... - اين كلمه علي[عليه السلام] است اما توأم با اين قسم - هذه والله مصيبة لا عزاء لها . يعني چه؟ هذه والله مصيبة لا عزاء لها - هر كار بكنيد خلأ اين مصيبت را پر نمي كند - ورزية لا خلف لها . همه اين غوغا[عزاداري ها] ذره اي در مقابل اين كلمه است. كجا حق او ادا شد؟


آية الله وحيد خراساني در درس تفسيرشان به تاريخ 1392/12/21 با اشاره به وظيفه مسلمانان در روز شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها فرمودند: وظيفه هر مسلماني نسبت به فاطميه و حضرت صديقه كبري(سلام الله عليها) بسيار سنگين است و وظيفه شما فهماندن عظمت و مقام و رفعت آن حضرت است،متن اين سخنراني كه بر روي سايت اطلاع رساني ايشان قرا رگرفته به شرح زير است

بسم الله الرحمن الرحيم

الحمد لله رب العالمين وصلي الله علي سيدنا محمد وآله الطاهرين سيما بقية الله في الأرضين واللعن علي أعدائهم إلي يوم الدين

چون ايام فاطميه در پيش است وظيفه همه فهماندن عظمت و مقام و رفعت آن حضرت است. اين بحث بهت انگيز است. هر مسلماني وظيفه اش نسبت به فاطميه و صديقه كبري بسيار سنگين است . اگر وقت شد، يك روايت از منابع عامّه، يك روايت از مدارك خاصّه طرح مي كنيم، تا هر مسلماني به هر مذهبي، بفهمد نسبت به روز شهادت او چه وظيفه اي دارد.

علماي حديث ، رجال عامّه اين روايت را نقل كردند: قال رسول الله: أولُ من يدخل الجنة فاطمة. اين جمله دريايي است. فقه اين حديث عقل را از هر فقيهي و حكيمي مبهوت مي كند. اين روايت منقول از آن حضرت است از آن طرق .

أولُ من يدخل الجنة فاطمة . فهم اين حديث توقف دارد بر درك عمق سوره واقعه:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ إِذَا وَقَعَتِ الْوَاقِعَةُ ، لَيْسَ لِوَقْعَتِهَا كَاذِبَةٌ ، خَافِضَةٌ رَافِعَةٌ ، إِذَا رُجَّتِ الْأَرْضُ رَجًّا ، وَبُسَّتِ الْجِبَالُ بَسًّا ،فَكَانَتْ هَبَاءً مُنْبَثًّا .

روزي كه آن روز هم خافض است، هم رافع؛ واقعه اي كه خافضة رافعة؛ اما رفع إلي درجاتي كه لا تدرك ولا توصف. اما خفض: إلي أسفل السافلين. إِذَا رُجَّتِ الْأَرْضُ رَجًّا ، وَبُسَّتِ الْجِبَالُ بَسًّا. اين كوهها همه مثل ذره ي منبث در فضا بشود، همچو روزي، همچو واقعه اي.

بعد مطلب چيست؟ تمام مطلب در اين جمله است: وَكُنْتُمْ أَزْوَاجًا ثَلَاثَةً : سه قسمت مي شوند : أَصحاب الميمنة ،أَصحاب المشئمة، السابقون .

اما: وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ ، أُولَئِكَ الْمُقَرَّبُونَ. اگر بفهميم مقام سابقين را، آن قرب و آن تقرب را، باز مراتب سبق، كمًا و كيفًا . تا برسد به اسبق السابقين. اسبق السابقين كيست؟ افضل الاولين و الاخرين خاتم الانبياء و المرسلين، او مي شود اسبق السابقين. بالضروره به حكم عقل ، كتاب ، سنت: وَلِكُلٍّ دَرَجَاتٌ مِمَّا عَمِلُوا. بالضروره اول من يدخل الجنه خاتم النبيين است ولي آنچه محيّر العقول است اين است كه [پيامبر فرمود:] من بر براق وارد محشر مي شوم و وارد جنت مي شوم اما أمامي بنتي فاطمة، جلوتر از من دختر من . أمام إمام الاولين و الآخرين! اين چه مقامي است ؟!

أول من يدخل الجنة فاطمة. اگر اين فهميده بشود تمام مسائل منحل است. خاتم [هست]، مقدم اوست . چه كرده كه امام امام الكل است ؟ كاري كه او كرده است منحصر به خود اوست. تمام خلقت عالم به بعثت آدم تا عيسي بن مريم، به نتيجه رسيد اما بدوّ صلاح به بعثت خاتم شد. به بعثت او غرض از خلقت، ثمر تشريع و ديانت محقق شد ولي علت محدثه خاتم النبيين است، علت مبقيه سيدة نساء العالمين است. تمام ما حصل انبيا از آدم تا به خاتم به كي باقي ماند؟ منحصراً به وجود صديقه كبري. اگر او نبود نه حلم حسني بود، نه شجاعت حسيني بود، نه عبادت سجادي بود، نه مآثر باقري، نه آثار جعفري ، نه علوم كاظمي، نه حجج رضوي، نه جود تقوي، نه نقاوت نقويه و نه هيبت عسكريه و نه غيبت آن كسي كه يملأ الله الأرض قسطا وعدلا بعد ما ملئت ظلما وجورا.

چه كرده او؟ خودش چه بود؟ اثر وجودش چه بود؟

إنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ. نسل او در جهان باقي ماند به اين ، دين او در امم برقرار شد به وجود اين.

فاطمة بضعة مني .

ورود او به بهشت ورود پيغمبر است .

أول من يدخل الجنه فاطمة. اما به چه كيفيت؟! . مهم اين است متن حديث دقت ها دارد. اگر دنياي عامّه همين روايت را بفهمد كافي است. نص روايت اين است: تحشر ابنتي فاطمة يوم القيامة وعليها حلة الكرامة... وعليها حلة - چه حلّه اي؟ حلة الكرامه- قد عجنت بماء الحيوان ، فينظر إليها الخلائق . بهت انگيز اين روايت است، آن هم از طرق عامّه: هم محدثين، هم اعلام رجال. فينظر إليها الخلائق - خلائق جمع محلي به ال ، چشم تمام آفريده ها همه دوخته به هودج اوست- فينظر إليها الخلائق فيتعجبون منها. آن روز غوغا كه همه مي گويند: وانفسا!، چه جور وارد محشر مي شود كه همه از خود بي خبر ، غرق در تعجب، از آن عظمت.

ثم تكسي حلة من حلل الجنة ، ... علي ألف حلل ، مكتوب ... بخط أخضر : " أدخلوا ابنة محمد الجنة - اما چه جور؟ - علي أحسن صورة - غوغا اين است - علي أحسن صورة ، وأكمل هيئة ، وأتم كرامة ،وأوفر حظ . چهار افعل تفضيل است.

بايد وارد بهشت شود اما چه جور؟ به احسن صورة. روز قيامت چه روزي است؟ وبرزوا لله الواحد القهار. برزوا ، مغزها از پوست در مي آيد، سيرت ها مصور مي شود . احسن صورة يعني چه؟ فكر كرديد؟ قرآن بخوان تا بفهمي يعني چه احسن صورة . تَبَارَكَ الَّذِي بِيَدِهِ الْمُلْكُ وَهُوَ عَلَي كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ الَّذِي خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَيَاةَ لِيَبْلُوَكُمْ... ، خلقت براي اين است؛ خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَيَاةَ ، چرا؟ براي اين كه آزمايش بشويد تا محقق بشود احسن در عمل.

خلقت براي اين است: احسن در عمل، احسن در علم. اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِيثِ ... َبَشِّرْ عِبَادِ ، الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ.

علماً بايد بشود احسن ، عملاً بايد بشود احسن . احسن علماً خُلقا عملاً روز قيامت محشور مي شود به احسن صورة . صورت او نشان مي دهد سيرت او را. زهرا اين است. اين افعل تفضيل اول است.

ادخلوا... ادخلو. داخل كنيد فاطمه دختر او را در بهشت اما به احسن صورة، به اكمل هيئة ، ديگر شرح بقيه وقت نيست. اين روايت از طرق عامّه.

هر مسلماني بايد بداند روز شهادت زهرا روز رحلت كيست؟ وظيفه خودش را بشناسد.

اما از طرق خاصه : صدوق در علل: اين روايت عن ابي عبدالله. در مصباح الانوار عن ابي جعفر. هر دو امام، قال، قلت: لم سميت فاطمة الزهراء زهراء ؟ سر تسميه فاطمه زهرا به زهرا چيست؟ فقال: لأن الله عز وجل خلقها من نور عظمته . علت اين كه فاطمه زهرا ناميده شده چون خدا او را از نور عظمت خودش خلق كرده. اين مبدأ اوست آن منتهاي اوست. مبدأ اين، منتهي آن . اينجاست حيرة الكمل . مبدأ، خلق از نور عظمت الله ؛ منتهي: اول من يدخل الجنة .

فلما اشرقت ، بعد كه خلق شد از نور عظمت، آن نور اشرقت، فأضاءت - چه را روشن كرد؟- فأضاءت السماوات والأرض ، همه آسمانها و زمين به نور او منور شد. وغشيت أبصار الملائكة ، چشمهاي ملائكه همه از ديدن اين نور درمانده شد، وخرت الملائكة لله ساجدين. تمام ملائكه به تابش نور صديقه همه به سجده افتادند، وقالوا : إلهنا وسيدنا! ما لهذا النور؟ فأوحي الله إليهم- شرح حديث براي وقت ديگر ولي اهل نظر در اين كلمات دقت كنند. فأوحي الله إليهم: هذا نور من نوري ، خودش نور؛ از نور من ، هذا نور من نوري ، فأسكنته في سمائي ، مسكن او را سماء خودم قرار دادم ، خلقته من عظمتي ، از عظمت خودم ...، العلي العظيم كيست؟ از آن عظمت فاطمه را خلق كردم . أخرجه ، او را بيرون مي آورم. از كجا ؟ از صلب نبي من أنبيائي أفضلّه علي جميع الأنبياء . صدف اين گوهر بايد صلب اشرف ولد آدم باشد .

ختم كلام هم اين است. وأخرج من ذلك النور ، از همين نور كه اسمش فاطمه است خارج مي كنم أئمة يقومون بأمري يهدون إلي حقي واجعلهم خلفائي في أرضي بعد انقضاء وحيي ... أخرج من ذلك النور أئمة.

مبدا اين، منتها آن، وسط اين.

يك عده عوام پيدا شدند، در ذهنها رخنه ايجاد مي كنند كه اين هيئتها اين تشكيلات براي شهادت صديقه زياد است. دوران بيسوادي دوران ما است. شما كه نخبه قم هستيد به اعتقاد همه. عده اي از شما اساتيد خارج هستيد، عده اي استاد سطوح عاليه هستيد، به مردم بفهمانيد كه آنچه هست كم است. چرا؟ به چه دليل؟

اميرالمؤمنين كيست؟ امام الموحدين كيست؟ بيان او اين است. مصيبت فاطمه در اين حد است: والله... - اين كلمه علي[عليه السلام] است اما توأم با اين قسم - هذه والله مصيبة لا عزاء لها . يعني چه؟ هذه والله مصيبة لا عزاء لها - هر كار بكنيد خلأ اين مصيبت را پر نمي كند - ورزية لا خلف لها . همه اين غوغا[عزاداري ها] ذره اي در مقابل اين كلمه است. كجا حق او ادا شد؟

همچو كسي اولش اين ، وسطش اين. از حسن تا حجت بن الحسن ، همه ميوه درخت وجود او ، آخرش هم: اول من يدخل الجنة باحسن صورة ، اما پهلو شكسته ، بازو ورم كرده. مصيبت اين است.

ما زالت ... متن مصيبت اين است : ما زالت بعد أبيها ... ما زالت بعد أبيها ، معصّبة الرأس، ناحلة الجسم. ناحلة الجسم يعني چه؟ يعني هر روز كه مي گذشت گوشت ها[ي بدنش] آب مي شد ، تا رسيد به آنجايي كه صارت كالخيال. يك دختر نوجوان ... منهدّة الرّكن ، يعني زانوها ديگر رمق راه رفتن نداشت. باكية العين ، محترقة القلب . لااله الا الله .

شما فكر كنيد . از رحلت پيغمبر تا رحلت زهرا چقدر است؟ از روزي كه پيغمبر از دنيا رفته تا روزي كه زهرا از دنيا رفته، يغشي عليها ساعة بعد ساعة ؛ يعني هر ساعت غش مي كرد.

گفت: يا علي! آن پيراهني... آن پيراهني كه پدرم را در آن غسل دادي براي من بياور ، رفت پيراهن را آورد تا گرفت بو كشيد، يك مرتبه افتاد روي زمين، بعد كه به خود آمد اين دو تا شعر را گفت:

ماذا علي من شم تربة أحمد

أن لا يشم مدي الزمان غواليا

مصيبت اين است:

صبت عليّ مصائب لو أنها

صبت علي الأيام صرن لياليا


Share
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :