نسخه موبایل
www.valiasr-aj .com
علائم ظهور امام زمان(عج)
کد مطلب: 5958 تاریخ انتشار: 03 اسفند 1402 - 10:10 تعداد بازدید: 628051
يادداشت » عمومي
علائم ظهور امام زمان(عج)

ظهور حضرت حجت(عج) از اموري است كه در اسلام نسبت به آنها به شدت تأكيد شده و در حتميت آن ذره اي شك و شبهه وجود ندارد. پيش از اين گفتيم كه در آياتي نظير آية 55 سورة نور، خداوند متعال به مؤمنان وعده داده است كه فرمانرواي زمين گردند و بر آن سيطره يابند.


صحبت كردن از حضرت مهدي(ع) و نشانه هاي ظهور ايشان در واقع صحبت كردن از حوادثي است كه بناست در آينده اتفاق بيفتد و لذا بجاست كه از خود بپرسيم: اگر در مورد احاديث نقل شده در اين زمينه بررسي اسناد صورت گرفت و مطمئن شديم كه آنها از معصوم(ع) صادر شده است، آيا مي توان مطمئن بود كه حتماً همة آن حوادث آن گونه كه در روايات شريف ما آمده اند وقوع يابند؟ پاسخ به اين پرسش در كتب عقيدتي و فلسفي تحت عنوان «بداء» داده مي شود كه طي اين بخش از مطالب به آن مي پردازيم.

«بداء» در لغت به معناي ظهور و روشن شدن پس از مخفي بودن چيزي است و اصطلاحاً به روشن شدن چيزي پس از مخفي بودن از مردم اطلاق مي شود؛ بدين معنا كه خداوند متعال بنا بر مصلحتي، مسئله اي را از زبان پيامبر يا ولي اي از اولياي خويش به گونه اي تبيين مي كند و سپس در مقام عمل و ظهور و بروز، غير آن را به مردم نشان مي دهد. در قرآن آمده است:
خداوند هر چه را بخواهد محو يا اثبات مي كند در حالي كه ام الكتاب نزد اوست و خود مي داند عاقبت هر چيزي چيست.1

و در آيه اي ديگر: و بدالهم سيّئات ما كسبوا.2
بدي هايي را خود كسب كرده بودند و براي آنها مخفي بود برايشان نمايان شد.
يا: ثمّ بدالهم من بعد ما رأؤا الآيات.3
پس از آنكه نشانه ها را ديدند حقيقت امر بر آنها روشن شد.
اين ظهور پس از خفا، تنها براي انسان رخ مي دهد و در مورد
خداوند متعال ابداً صدق نمي كند وگرنه لازمه اش اين است كه خداوند نسبت به آن موضوع جهل داشته باشد كه اين امر محالي است. خداوند، چنانكه قرآن كريم مي فرمايد به همه چيز آگاه و داناست 4 و نسبت به همه چيز در همة زمان ها و مكان ها چه حاضر باشند و چه غايب، چه موجود باشند و چه فاني و چه در آينده به وجود بيايند، علم حضوري دارد. قرآن كريم در اين زمينه مي فرمايد:
هيچ چيزي در آسمان و زمين از نظر خداوند متعال مخفي نمي شود.5
از همين روست كه مسئلة بداء و ظاهر كردن آن امر مخفي به خداوند نسبت داده مي شود:
و بدالهم من الله مالم يكونوا يحتسبون.6
خداوند آنچه را گمان نمي كردند، براي آنها ظاهر كرد.
براساس آية:خداوند چيزي را كه از آنِ مردمي است دگرگون نكند تا آن مردم خود دگرگون شوند.7
و با استفاده از ديگر آيات و روايات مي توان چنين برداشت كرد كه برخي اعمال حسنه نظير: صدقه، احسان به ديگران، صلة رحم، نيكي به پدر و مادر، استغفار و توبه، شكر نعمت و اداي حقّ آن و... سرنوشت شخص را تغيير داده و رزق و عمر و بركت زندگي اش را افزايش مي دهد، همان طور كه اعمال بد و ناشايست اثر عكس آن را بر زندگي شخص مي گذارد.
پيش از شرح اين عبارت كه بداء در حقيقت ظاهر شدن چيزي است كه از ناحية خداوند متعال براي مردم مخفي و براي خودش مشخص بود، لازم است يادآور شويم كه خداوند متعال بنا بر آيات قرآن دو لوح دارد:

الف) لوح محفوظ

لوحي كه آنچه در آن نوشته مي شود؛ پاك نشده و مقدّرات آن تغيير نمي يابند؛ چون مطابق با علم الهي است:
بَل هُوَ قُرآنٌ مَجيدٌ في لَوحٍ مَحفوظٍ.8
بلكه آن قرآن مجيدي است كه در لوح محفوظ ثبت گرديده است.

ب) لوح محو و اثبات
بنا بر شرايط و سنني از سنت هاي الهي، سرنوشت شخص يا جرياني به شكلي خاص مي شود، با از بين رفتن آن سنت ها يا مطرح شدن سنت هاي جديد سرنوشت آن شخص يا آن جريان تحت الشعاع سنت هاي جديد قرار مي گيرد. به عنوان مثال بناست كه شخص در سن 20 سالگي فوت كند امّا به واسطة صلة رحم يا صدقه اي كه مي دهد، 30 سال به عمرش اضافه مي شود و تا 50 سالگي زنده مي ماند يا به عكس، آن شخص بناست 50 سال عمر كند به واسطة گناه كبيره اي خاص، 30 سال از عمرش كاسته مي شود در همان 20 سالگي مي ميرد. كه البته خداوند متعال از اوّل مي دانست كه بناست اوّلي 50 سال و دومي 20 سال عمر كند ولي براي روشن شدن اين سنت هاي الهي مطلب به اين شكل از زبان پيامبران يا اولياي الهي(ع) بيان مي شود.

در قرآن كريم هم آمده است:
يمحوا الله ما يشاء و يثبت و عنده امّ الكتاب.9
يا اين آيه:
آنگاه مدتي را [براي شما عمر] مقرّر داشت و اجل حتمي نزد اوست.10
با توجه به اين دو لوح و مطالبي كه تا به حال به آنها پرداختيم، اين پرسش به ذهن مي رسد كه:
آيا ظهور حضرت مهدي(ع) و نشانه هايي كه براي آن بيان شده است، در لوح محفوظ اند يا محو و اثبات. به عبارت ديگر آيا ممكن است اصلاً مسئله اي به نام ظهور ايشان تا آخر عمر بشريت و هستي اتفاق نيفتد يا ظهور بدون تحقّق نشانه ها رخ دهد يا همة نشانه ها بايد رخ دهند؟
در پاسخ به اين پرسش بايد نشانه هاي ظهور را به دو دسته تقسيم كنيم:

1. امور و علايم مشروط
2. امور و علايم حتمي.
آنگونه كه امام باقر(ع) امور را به موقوفه و حتميه11 و امام صادق(ع) به حتمي12 و غير حتمي تقسيم كرده اند.
مسئله بداء هم در چهار زمينه با موضوع ظهور حضرت مهدي(ع) ارتباط مي يابد:


1. نشانه هاي مشروط و غير حتمي ظهور

جز نشانه هايي كه صراحتاً در احاديث به حتمي بودن آنها اشاره شده است، بقية نشانه هاي ظهور همگي از امور موقوفه به شمار مي روند، چنانكه بزرگاني مانند شيخ مفيد، شيخ صدوق و شيخ طوسي بدان تصريح كرده اند. بدين معنا كه به جز نشانه هاي حتمي ظهور بقية آنها بنا بر مشيت و ارادة الهي ممكن است دچار تغيير و تبديل، تقدّم يا تأخّر شوند. به عبارت ديگر آنها از جمله امور لوح محو و اثبات به حساب مي آيند و ممكن است با تغيير و تبديل در شرايط آنها و عوض شدن علل رخ دادن آنها به گونة ديگري پديد آيند يا اصلاً رخ ندهند. البته بسياري از رويدادهايي كه در احاديث ما به آنها اشاره شده است تا كنون اتفاق افتاده اند و دچار بداء در اصل تحقّق خويش نشده اند.
مثلاً اگر در حديث به نزول بلايي (مشروط) اشاره شده باشد به واسطة توسل و استغفار مؤمنان و مسلمانان ممكن است در نزول آن تأخير رخ دهد يا اصلاً چنين بلايي به جهت عظمت عمل صالح ايشان نازل نشود يا اينكه با برخي اعمال صالح يا ناصالح ظهور حضرت را دچار تعجيل يا تأخير كنند.

شايد بتوان علت بيان چنين اخباري را اين دانست كه اگر مسئله به اين شكل تبيين نمي شد، مؤمنان هم از احتمال حدوث آن حادثه باخبر نمي شدند و بدان مبتلا مي گشتند امّا پس از صدور حديث از ناحية معصوم(ع) و آگاه شدن مؤمنان و مسلمانان از آن، با دعا و توسل و استغفار از پديد آمدن چنان حادثة ناگواري ممانعت به عمل آورند يا سبب حدوث اتفاقي خوشايند شوند. البته فراموش نكنيم كه عكس اين مطلب هم كاملاً صادق است به اين معنا كه شخص معصوم(ع) با اعلام نزول بلا و علّت آن، حجت را بر مردم تمام مي كنند كه شما با وجود آنكه مي توانستيد، آن بلا را از خويش دفع نكرديد يا فلان خير را به سوي خويش جلب ننموديد و از همين روست كه روايت شده است:
خداوند متعال، به چيزي مثل بداء عبادت نشده است.13

2. علايم ظهور و امور حتمي

پنج مورد از نشانه هاي ظهور در بسياري از روايات كه از حدّ تواتر گذشته است؛ از جمله نشانه هاي حتمي ظهور برشمرده شده اند:
خروج سيّد خراساني و يماني، نداي آسماني مبني بر حقّانيت حضرت مهدي(ع)، شهادت نفس زكيّه و فرو رفتن سپاهيان سفياني در منطقة بيداء (بيابان بين مدينه و مكّه).14
اين نشانه هاي پنج گانه را احاديث از علايم حتمي شمرده و هيچ گونه احتمال بدايي در مورد تحقّق آنها نداده اند وگرنه خلاف حتمي بودن آنها مي شد. اين نشانه ها شديداً با مسئلة ظهور ارتباط داشته و همگي مقارن ظهور رخ خواهند داد ان شاءالله. بزرگواراني چون مرحوم آيت الله خويي در پاسخ به نويسندة كتاب سفياني و علامات ظهور15، علّامه سيّد جعفر مرتضي عاملي، در كتاب خويش و شيخ طوسي، در غيبت خويش16 نسبت به اين موضوع تصريح و اذعان كرده اند كه:
هر چند بنابر تغيير مصلحت ها با تغيير شروط اخباري كه به حوادث آينده مي پردازند، ممكن است دچار تغيير و تبديل شوند؛ جز آنكه روايت تصريح كرده باشد كه وقوع آن جريان حتمي است كه (با توجه به اعتماد ما به معصومين(ع)) ما هم يقين به حدوث آنها در آينده پيدا مي كنيم و قاطعانه مي گوييم در آينده چنين خواهد شد.17
اشكال اساسي كه به اين نظر گرفته مي شود؛ متكي به حديثي است كه نعماني در كتاب خويش آورده است كه: ابوهاشم داوود بن قاسم جعفري گفته است: نزد امام جواد(ع) بوديم و صحبت از حتمي بودن آمدن سفياني شد، از آن حضرت پرسيدم: آيا در مورد امور حتمي هم بداء رخ مي دهد؟ فرمودند: آري. گفتم: مي ترسم در مورد خود حضرت مهدي(ع) بداء رخ دهد. حضرت فرمودند:
ظهور حضرت مهدي(ع) وعدة الهي است و خداوند خلف وعده نمي كند.18
علّامه مجلسي، هم در بحارالانوار پس از نقل اين حديث اين
توضيح را اضافه كرده اند كه:
شايد محتوم، معاني مختلفي داشته باشد كه با توجه به اختلاف در تعاريف ممكن است در مورد برخي از آنها بداء رخ بدهد. مضاف بر اينكه شايد منظور از بداء در مورد خصوصيات آن حادثة محتوم و حتمي باشد و نه اصل تحقّق آن، كه مثلاً پيش از زوال حكومت بني عباس سفياني جنبش هاي خويش را آغاز مي كند.19
اين فرضيه چندان قابل قبول نيست؛ زيرا در صورت پذيرفتن آن، چه فرقي بين حتمي و غير حتمي خواهد بود؟ مضاف بر اينكه روايت مورد بحث ما از حيث سند، ضعيف است.20 در ضمن نمي توان از آن همه حديث و روايتي كه به شدت بر حتمي بودن اين پنج نشانه و امتناع احتمال رخ دادن بداء در آنها تأكيد مي كنند، چشم پوشي كرد و به احاديث انگشت شماري از اين دسته تمسك نمود؛ چون ممكن است در شرايط خاصي (به فرض قوت و اعتبار سندي آنها) معصوم(ع) مجبور شده باشند از روي تقيه، چنين سخني بگويند.
عبدالملك بن اعين گويد: به امام باقر(ع) در مورد حضرت مهدي(ع) گفتم: مي ترسم كه زود بيايند و سفياني نباشد. حضرت فرمودند:
والله نه. سفياني از حتمياتي است كه حتماً خواهد آمد.21
امور يا موقوفه اند يا حتميه كه سفياني از دستة حتمياتي است كه حتماً خواهد بود.22
يا امام صادق(ع) فرمودند:
از حتمياتي كه پيش از قيام حضرت مهدي(ع) خواهند بود اينهاست: شورش سفياني، فرو رفتن در بيداء، شهادت نفس زكيّه و منادي كه از آسمان ندا در دهد.23
حمران بن اعين از امام باقر(ع) راجع به آيه:
ثمّ قضي اجلاً و اجلٌ مسمّي عنده؛24
مي پرسد. حضرت مي فرمايند:
دو اجل وجود دارد: محتوم و موقوف.
- محتوم چيست؟
- جز آن نخواهد شد.
- و موقوف؟
- مشيت الهي در رابطة آن جاري مي شود.
- اميدوارم كه سفياني جزء موقوف ها باشد.
- والله كه نه و از محتومات است. 25

3. بداء و قيام حضرت مهدي(ع)

ظهور حضرت حجت(ع) از اموري است كه در اسلام نسبت به آنها به شدت تأكيد شده و در حتميت آن ذره اي شك و شبهه وجود ندارد. پيش از اين گفتيم كه در آياتي نظير آية 55 سورة نور، خداوند متعال به مؤمنان وعده داده است كه فرمانرواي زمين گردند و بر آن سيطره يابند كه چنين واقعه اي در تمام طول تاريخ تا كنون اتفاق نيفتاده است و از آنجا كه « ان الله لا يخلف المعياد»26 و خداوند در وعدة خويش تخلف نمي كند، در آينده اي دور يا نزديك حتماً چنين اتفاقي خواهد افتاد. ان شاء الله.
علاوه بر اينكه در موارد بسياري رسول مكرم اسلام(ص) و معصومين(ع) شديداً تأكيد نموده اند كه:
حتي اگر از عمر هستي بيش از يك روز باقي نمانده باشد، خداوند آن قدر اين روز را طولاني مي كند كه حضرت مهدي(ع) ظهور كرده و جهان را مملو از قسط و عدل گردانند.27

4. تعيين زمان ظهور حضرت مهدي(ع)

بسياري از روايات، ما را از توقيت (مشخص كردن زمان ظهور) يا تعيين محدودة زماني براي ظهور حضرت به شدت نهي كرده اند و شيعيان را امر كرده اند كه هر كه را چنين كرد تكذيب كنند و دروغ گو بشمارند؛ زيرا اين مطلب در زمرة اسرار الهي است و كسي آن را نمي داند؛ امام صادق(ع) به محمدبن مسلم فرمودند:
محمد! اگر كسي وقتي از جانب ما براي ظهور حضرت مهدي(ع) نقل كرد، از تكذيب كردن او نترس! چرا كه ما براي احدي تعيين وقت نمي كنيم.28
وقتي فضيل از امام باقر(ع) مي پرسد كه آيا اين مسئله وقت مشخص دارد؟ حضرت سه مرتبه مي فرمايند: «آنها كه وقت تعيين مي كنند دروغ مي گويند».29 يكي از ياران امام ششم(ع) به ايشان عرضه مي دارد: اين مسئله اي كه چشم انتظارش هستيم كي خواهد آمد؟ حضرت مي فرمايند:
اي مهزم! آنها كه وقت تعيين كنند دروغ مي گويند، آنها كه عجله كنند هلاك مي شوند و آنها كه تسليم امر خداوند باشند نجات مي يابند و به سوي ما باز مي گردند.30
آنگونه كه از احاديث برمي آيد، ظهور حضرت حجت(ص) از جمله اموري است كه خداوند متعال آن را از مردم پنهان نموده است و هر زمان كه خداوند تبارك و تعالي اراده كنند و شرايط و علل فراهم و مناسب باشد؛ زمين را از بركات وجودي آن امام همام(ع) بهره مند خواهند نمود.

البته نهي از تعيين وقت، شامل نشانه هاي حتمي ظهور نمي شود؛ چرا كه خود معصومين(ع) در اين موارد به فاصلة زماني ميان حدوث آن نشانة حتمي و ظهور حضرت اشاره كرده اند كه مثلاً از ابتداي شورش سفياني تا قيام حضرت بيش از 9 ماه طول نخواهد كشيد يا مثلاً 15 روز پس از شهادت نفس زكيّه حضرت در مكه ظهور مي كنند. وليكن ديگر نشانه ها حداكثر به اين اشاره مي كنند كه ظهور آن وجود مقدس نزديك شده است و نه بيش از اين. چنانكه ديديم برخي از نشانه هاي ظهور قرن هاست كه اتفاق افتاده اند و گذشته اند و هنوز ظهور رخ نداده است. كه البته به جهت ايجاد اميد در دل شيعيان مبني بر نزديك شدن ظهور معصوم(ع) از آن به عنوان نشانة قيام حضرت صاحب(ع) ياد كرده اند.

ضمناً اگر بنا بود زمان ظهور مشخص شود و همگان بدانند كه ايشان بناست چه زماني قيام جهاني خويش را آغاز كنند؛ ستمگران و ظالمان تمام عِدّه و عُدّه خويش را براي آن روز مهيا و آماده مي كردند ـ كه به خيال خام و واهي خود ـ آن نور الهي را خاموش كنند و نگذارند عدالت را در جهان گسترش دهند و مؤمنان و مستضعفاني هم كه قرن ها با حدوث اين حادثة عظيم و بزرگ فاصله داشتند مبتلا به يأس و كسالت و خمودي مي شدند حال آنكه قرن هاست بسياري در انتظار آن يار غايب از نظر، ديده ها را خون بار كرده و هر صبح و شام دست دعا به تعجيل در فرج ايشان برداشته اند و اميد دارند كه در زمرة ياران و ياوران ايشان باشند. مشخص نبودن زمان ظهور خواب از چشم هاي ستمگران ربوده و هر صبح و شام از اين هراسناكند كه شايد آن عزيز مقتدر امروز ظهور كند و پايه هاي حكومت شيطاني شان را درهم شكند.
به اميد آنكه آن روز را ببينيم و از ياوران حضرتش باشيم. ان شاءالله.

----------------------------------------------------------------------------------------
پي نوشت ها :

1. سورة رعد(13)، آية 39.
2 . سورة زمر(39)، آية 48.
3 . سورة يوسف(12)، آية 35.
4 . سورة نساء (4)، آية 35.
5 . سورة آل عمران (3)، آية 5.
6 . سورة زمر(39)، آية 48.
7 . سورة رعد(13)، آية 11.
8 . سورة بروج(85)، آيات 21 و 22.
9 . سورة رعد(13)، آية 39.
10. سورة انعام(6)، آية 2.
11. نعماني، محمد بن ابراهيم، الغيبة، ص204؛ مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار، ج52، ص249.
12. نعماني، محمد بن ابراهيم، همان، ص202.
13. كليني، اصول كافي، ج 1، باب البدأ، ح 1 و صدوق، محمد بن علي بن حسين، التوحيد، باب 54، ح 2.
14. صدوق، محمد بن علي بن حسين، كمال الدين، ج2، ص650، طوسي، محمد بن حسن، الغيبة ص267، نعماني، همان، صص169 و 172؛ مجلسي، محمد باقر، همان؛ ج52، ص204، طبرسي، فضل بن حسن، اعلام الوري، ص426؛صافي گلپايگاني، لطف الله، منتخب الاثر، صص439 و 455.
15. فقيه، محمد، السفياني و علامات الظهور، ص102.
16. عاملي، جعفر مرتضي، دراسته في علامات الظهور، ص60.
17. طوسي، محمد بن حسن، همان، ص265.
18. نعماني، محمد بن ابراهيم، همان، ص205، مجلسي، محمد باقر، همان، ج52، ص250.
19. مجلسي، محمد باقر، همان، ج52، ص251.
20. رك: فقيه، محمد، همان، ص102.
21. نعماني، محمد بن ابراهيم، همان، ص203؛ مجلسي، محمد باقر، همان، ج52، ص249.
22. نعماني، محمد بن ابراهيم، همان، ص204؛ مجلسي، محمد باقر، همان، ج52، ص249.
23. نعماني، محمد بن ابراهيم، همان، ص176، صافي گلپايگاني، لطف الله، همان، ص455.
24. سورة انعام، آية 2.
25. مجلسي، محمد باقر، همان، ج52، ص249.
26. سورة آل عمران(3)، آية 9.
27. رك: شيخ مفيد، الارشاد، ج2، ص340، طبرسي، فضل بن حسن، همان، ص401، مجلسي، محمد باقر، همان، ج51، ص133.
28. نعماني، محمد بن ابراهيم، همان، ص195، طوسي، محمد بن حسن، همان، ص262؛ آل سيد حيدر، مصطفي، بشارةالاسلام، ص298، مجلسي، محمد باقر، همان، ج52، ص104.
29. طوسي، محمد بن حسن، همان، ص262؛ مجلسي، محمد باقر، همان، ج52، ص103؛ صافي گلپايگاني، لطف الله، همان، ص463.
30. نعماني، محمد بن ابراهيم، همان، ص198؛ طوسي، محمد بن حسن، همان، ص262؛ مجلسي، محمد باقر، همان، ج52، ص104؛ آل سيد حيدر، مصطفي، همان، ص299؛ صافي گلپايگاني، لطف الله، همان، ص463.




منبع: ماهنامه موعود، شماره 79



Share
361 | مهدي | | 17:36 - 22 آذر 1391 |
1
 
 
0
پاسخ نظر
يا امام زمان من يکي از بنده هاي گناه کارم اي کاش لياقت قرار گرفتن در سپاه شما رو داشته باشيم يا امام زمان خيلي دوستت دارم کمکم کن بتونم رفتار واعمالم رو اونجوري كه خدا وشما دوست دارين بکنم يا امام زمان خواهش ميکنم لياقت اين وبه من بده تا حر حسيني بشم خدايا شيطانو از من دور کن آرزوي من اين که در سپاه امام زمان و بر عليه با طل جانم را فداي مهدي کنم
362 | محسن | | 13:53 - 23 آذر 1391 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
شيعه يعني روزهاي انتظار / انتظار روي ماه آن نگار شيعه يعني هر سحرگاه اين دعا / کي مي آيد حجت ما اي خدا اللهم عجل لوليک الفرج - براي تعجيل در فرجش صلوات
363 | شيما | | 23:26 - 23 آذر 1391 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
ممنون از مطالب خوبتون امام بيا و ما را از اين همه جنايت و تزوير و ستم برهان اللهم عجل لويک الغريب الفرج ميدونم دلتون خونه اقا.............................
364 | مرتضي توكلي علون ابادي | | 07:08 - 24 آذر 1391 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
سلام و درود خداوند بر مهدي براي سلامتي امام زمان صلوات ما منتظريم يا مهدي
365 | تنها | | 12:47 - 24 آذر 1391 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
اگه امام عصر(عج)ظهورکنند وبه تک تک ما بفرمايند که
: دست ازدلبستگيهاتون برداريد.همه داراييهاتونو ملک واملاکتونو به کساني که من ميگم ببخشيد. آيا بازم حاضريم سينه چاک کنيم و با اصرار بگيم:آقا بيا!!!! ما که الان حاضرنيستيم يک ريال به دوست ياهمکارمون سودي برسه پس چرا دولت عدل امام زمان (عج)روطلب ميکنيم اونم با اصرار......اول پاک شو پس ديده برآن پاک انداز.
366 | سيد ظاهر احمدي | | 05:53 - 25 آذر 1391 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
الهم صل علي محمد وآل محمد وعجل فرجهم . بار إلها ترا به دست هاي بريده اي باب الحوائج اباالفضل العباس سوگندت ميدهم كه دعاهاي تمام اين جمع را قبول كن و از سر تقصيرات منهم در گزر، بلطف وكرمت ياارحم الراحمين. وهمه اي ما را از ياران و پيروان حجت بر حقت قرار ده ، و ظهور آن دلدار را هر چه زود تر برسان ، ياغياث المثتغيثين .
367 | محمد | | 12:17 - 25 آذر 1391 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
دلم گرفته آقا بيا ديگه اينجا كسي من رو درك نميكنه برام دعا كنيد حالم بهتر بشه جهت تعجيل در فرج صلوات
368 | محسن ملا صالحي | | 16:18 - 26 آذر 1391 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
الهم صل علي محمد وآل محمد وعجل فرجهم . بار إلها ترا به دست هاي هديه شده باب الحوائج حضرت اباالفضل العباس سوگندت ميدهم كه دعاهاي تمام شيعيان واقعي امام زمان و نائب بر حقش حضرت آيت الله خامنه اي را قبول كن و از سر تقصيرات همه ما در گزر، بلطف وكرمت ياارحم الراحمين. وهمه ما را از ياران و پيروان حجت بر حقت قرار ده ، و ظهور آن دلدار را هر چه زودتر تا ما در قيد حيات هستيم برسان ، الهي آمين يا رب العالمين .
369 | يار مهدي صاحب زمان | | 11:09 - 27 آذر 1391 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
جهان در 21دسامبر به آخرنميرسد بلكه بحران اقتصادي خواهد امد وبدان كه خدا داناست و مكرو ومكرا...
370 | عصرظهور | | 23:44 - 27 آذر 1391 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
سلام همرزم از شما دعوت مي شود در اجراي طرح بيعت با امام زمان (عج), به حلقه هاي 40 نفره منتظران براي دعا و روزه ي همگاني در روز پنج شنبه 14 دي 1391 مصادف با روز اربعين سرور و سالار شهيدان امام حسين (عليه السلام)؛ با نيت تعجيل در ظهور امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) به حضرت آقا بپيونديد. براي اطلاعات بيشتر به وبلاگ زبر مراجعه نموده, و در صورت تمايل، حضور خودتان را با معرفي نام تان در بخش نظرات اعلام بفرماييد. در ضمن از شما درخواست مي شود اين دعوت را به تمامي علاقمندان و عاشقان حضرت مهدي (عج), حضوراً يا از طريق سايت و يا وبلاگ خود اطلاع رساني نموده و ديگر مشتاقان را نيز به اين جمع پيوند دهيد. ☼☼☼ عـصــر ظـهــور ☼☼☼ http://albeyatolellah.blogfa.com انشاالله امام زمان (ع) شما را در صف سربازان و منتظران حقيقي خويش قرار دهد. به اميد آمادگي دلها براي ظهور ... انشاء الله يا مهدي (عج) [گل]
371 | مرتضي توكلي علون ابادي | | 18:22 - 28 آذر 1391 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
يا رب زغمش تا چند اشکم ز بصر آيد *** بنشسته سر راهش ، شايد ز سفر آيد تا چند بنالم زار شب تا سحر از هجرش *** كوكب شِمُرم هر شب ، شايد كه سحر آيد هر دم كه رخش بينم خواهم دگرش ديدن *** بازش نگرم شايد يك بار دگر آيد از ديده نهان اما اندر دل من جايش *** او را طلبم هر شب شايد كه ز در آيد با كس نتوانم گفت من راز درون خويش *** كز درد غم هجرش دل را چه به سر آيد مي سوزم و مي سازم از درد فراق اما *** تير غم او بر دل افزون ز شمَر آيد "حيران" به فغان تا کي با محنت و غم همدم *** يارب نظري کان شاه از پرده بدر آيد
372 | مرتضي توكلي علون ابادي | | 18:24 - 28 آذر 1391 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
دل ما و صفاي بارانت، از دعاي تو سبز و سيرابيم *** «و من الماء کل شئ حي» همه مديون حضرت آبيم از زلال تو روشنيم اي آب، دل به دريا که مي‌زنيم اي آب *** موج در موج شرح دلتنگي ست، لب هر جوي اگر که بي‌تابيم دجله هر شب هزار و يک قصه از نيستان سامرا دارد *** مثل ما که هزار و يک سال است زائر غصه‌هاي سردابيم بي‌ تو يک روزِ خوش نبود و نرفت آبِ خوش از گلويمان پايين *** يا سرابيم بي تو در پوچي يا که در خواب خويش مردابيم کي بتابي تو يک شبِ بي ابر، بر شبستان حوض کوچک‌مان؟ *** و ببينيم باز هم با تو، غرقِ تسبيح موج و مهتابيم گفته پيري که از بلندي کوه، جويبار دل تو جاري شد *** ما که يک عمر رفت و در خوابيم «مگر اين چند روز دريابيم» آمدي بغض کوچه‌ها وا شد، اشکها قطره قطره دريا شد *** با شما هر جزيره خضراء شد، در بهارت چه سبز و شادابيم
373 | مرتضي توكلي علون ابادي | | 18:27 - 28 آذر 1391 |
0
 
 
1
پاسخ نظر
خدا کند که بهار رسيدنش برسد شب تولد چشمان روشنش برسد چو گرد بر سر راهش نشسته ام شب و روز به اين اميد که دستم به دامنش برسد هزار دست پر از خواهشند و گوش به زنگ که آن انارترين روز چيدنش برسد چه سالها که درين دشت ، خوشه چين ماندم که دست خالي شوقم به خرمنش برسد بر اين مشام و بر اين جان چه ميشود يارب! نسيمي از چمنش بويي از تنش برسد خداي من دل چشم انتظار من تا چند به دور دست فلک بانگ شيونش برسد؟ چقدر بر لب اين جاده منتظر ماندن؟ خدا کند که از آن دور توسنش برسد
374 | مرتضي توكلي علون ابادي | | 18:28 - 28 آذر 1391 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
سرم را مي زنم از بي کسي گاهي به درگاهي /////// نه با خود زاد راهي بردم از دنيا، نه همراهي اگر زاد رهي دارم همين اندوه و فرياد است /////// "نه بر مژگان من اشکي نه بر لبهاي من آهي" غروبي را تداعي مي کنم با شوق ديدارش /////// تماشا مي کنم عطر تنش را هر سحرگاهي دلم يک بار بويش را زيارت کرد... اين يعني /////// نمي خواهد گدايي را براند از درش شاهي نمي خواهم که برگردد ورق، ابليس برگردد /////// دعاي دست مي گويي، چرا چيزي نمي خواهي؟ از اين سرگشتگي سمت تو پارو مي زنم مولا! /////// از اين گم بودگي سوي تو پيدا مي کنم راهي به طبع طوطيان هند عادت کرده ام ، هندو /////// همه شب رام رامي گفت و من الله اللهي هلال نيمه ي شعبان رسيد و داغ دل نو شد /////// دعاي آل ياسين خوانده ام با شعر کوتاهي اگر عصري ست يا صبحي تو آن عصري تو آن صبحي /////// اگر مهري ست يا ماهي تو آن مهري تو آن ماهي دل مصر و يمن خون شد ز مکر نابرادرها /////// يقين دارم که تو آن يوسف افتاده در چاهي
375 | مرتضي توكلي علون ابادي | | 18:29 - 28 آذر 1391 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
دلم دوباره ببين که شده پريشانت |||||||| عزيز فاطمه اي جان من به قربانت براي روز ظهورت، براي آمدنت |||||||| چقدر مانده که کامل شوند يارانت؟ بگو چگونه بيايم چگونه آقا جان |||||||| به جستجوي تو و خيمه و بيابانت به که قسم بخورم بي تو من کم آوردم |||||||| بس است اين همه دوري بس است هجرانت تو را قسم به صبوري قلب منتظران |||||||| عزيز فاطمه برگرد سوي کنعانت عدالت علوي تو خواب اين شهر است |||||||| فداي آن لبه ي ذوالفقار برانت اگر چه لايق احسان تو نبودم من |||||||| هميشه شامل من بوده است احسانت از اين حجاب پر از ابر آسمان، آخر |||||||| ظهور مي کند آن روي ماه پنهانت
376 | مرتضي توكلي علون ابادي | | 18:33 - 28 آذر 1391 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
ممکنه منتظر مهمان عزيزي بود ولي مهياي پذيرش او نبود ؟! البته که غير ممکنه ! افسوس که ما " غير ممکن " رو ممکن ساختيم و " ممکن " رو غير ممکن ... در وبلاگي چه زيبا نوشته شده بود که : " امام زمان آمدني نيست ، بلکه آوردني است. " و اين جمعه هم گذشت ...
377 | مرتضي توكلي علون ابادي | | 18:36 - 28 آذر 1391 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
کارنامه‌ام===پر از تقلب و گناه===خط خطي سياه===هيچ وقت درسخوان نبوده‌ام ولي===در شب تولدت===مثل کاج توي طاق نصرت محله کار کرده‌ام===شاخه‌هاي خشک داربست را===بهار کرده‌ام راستي دو روز قبل===سرزده به خانه‌ي دل اميد - همکلاسي‌ام - سر زدي===ولي چرا===به خانه‌ي حقير قلب من نيامدي؟===رد شدم، قبول ولي به من بگو===کي به من اجازه‌ي عبور مي‌دهي؟===راستي اگر ببينمت===به من هر چه خواستم مي‌دهي؟===کارنامه‌ي مرا دست راستم مي‌دهي؟===نا اميد نيستم ولي به خاطر خدا===از کنار نمره‌هاي زير ده عبور کن!===اي عصاره گل محمدي! فصل امتحان سخت ما ظهور کن !
378 | مرتضي توكلي علون ابادي | | 18:40 - 28 آذر 1391 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
تا کي براي ديدن رويت دعا کنم؟ )))*((( تا کي دو دست خويش به سوي خدا کنم؟ در پيشگاه قدس تو از خاک کمترم )))*((( بگذار خاک پاي تو را توتيا کنم امّيد زندگاني من ، مهدي عزيز! )))*((( من آمدم به درگه تو التجا کنم با اين زبان الکن و اين طبع نارسا )))*((( هر جا روم براي ظهورت دعا کنم جبريل مفتخر به گدايي کوي توست )))*((( لايق نيَم گداي تو خود را صدا کنم با نامه اي سياه به درگاهت آمدم )))*((( شايد تو را ز آمدن خود رضا کنم
379 | مرتضي توكلي علون ابادي | | 18:43 - 28 آذر 1391 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
اي پادشه خوبان داد از غم تنهايي (((*))) دل بي تو به جان آمد وقت است که بازآيي دايم گل اين بستان شاداب نمي​ماند (((*))) درياب ضعيفان را در وقت توانايي ديشب گله زلفش با باد همي​کردم (((*))) گفتا غلطي بگذر زين فکرت سودايي صد باد صبا اين جا با سلسله مي​رقصند (((*))) اين است حريف اي دل تا باد نپيمايي مشتاقي و مهجوري دور از تو چنانم کرد (((*))) کز دست بخواهد شد پاياب شکيبايي يا رب به که شايد گفت اين نکته که در عالم (((*))) رخساره به کس ننمود آن شاهد هرجايي ساقي چمن گل را بي روي تو رنگي نيست (((*))) شمشاد خرامان کن تا باغ بيارايي اي درد توام درمان در بستر ناکامي (((*))) و اي ياد توام مونس در گوشه تنهايي در دايره قسمت ما نقطه تسليميم (((*))) لطف آن چه تو انديشي حکم آن چه تو فرمايي فکر خود و راي خود در عالم رندي نيست (((*))) کفر است در اين مذهب خودبيني و خودرايي زين دايره مينا خونين جگرم مي ده (((*))) تا حل کنم اين مشکل در ساغر مينايي حافظ شب هجران شد بوي خوش وصل آمد (((*))) شاديت مبارک باد اي عاشق شيدايي
380 | مرتضي توكلي علون ابادي | | 18:45 - 28 آذر 1391 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
---«فقط گفتي به ما پرواز- پرواز! ||//|| در زندان غيبت کي شود باز؟«--- *** ---«بدون تو چگونه پرگشاييم؟ ||//|| براي هر عمل هستي سر آغاز»--- ---«براي ما نمانده سوز و آهي ||//|| تو مي گويي بخوان آواز- آواز؟»--- *** ---«ميان ما خوارج يکه تازند ||//|| کدامين ارتش و نيرو و سرباز؟!»--- ---«سخن کوتاه آقا جان-غريبي ||//|| نداري ياور و دلسوز و غمساز »--- *** ---«مرا از خواب شب بيدار گردان ||//|| زخواب غفلت و خودبيني و ناز»---
381 | مرتضي توكلي علون ابادي | | 18:52 - 28 آذر 1391 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
حجاب چيه مهم اينه که دل آدم پاک باشه دوست داشتن به دله ، بي خيال ظاهر بهش گفتم: امام زمان عج رو دوست داري؟ گفت: آره ! خيلي دوسش دارم گفتم: امام زمان حجاب رو دوست داره يا نه؟ گفت: آره! گفتم : پس چرا کاري که آقا دوست داره انجام نميدي؟ گفت: خب چيزه!…. ولي دوست داشتن امام زمان عج به ظاهر نيست ، به دله گفتم: از اين حرف که ميگن به ظاهر نيست ، به دله بدم مياد گفت: چرا؟ براش يه مثال زدم: گفتم: فرض کن يه نفر بهت خبر بده که شوهرت با يه دختر خانوم دوست شده و الان توي يه رستوران داره باهاش شام مي خوره. تو هم سراسيمه ميري و مي بيني بله!!!! آقا نشسته و داره به دختره دل ميده و قلوه مي گيره. عصباني ميشي و بهش ميگي: اي نامرد! بهم خيانت کردي؟ بعد شوهرت بلند ميشه و بهت ميگه : عزيزم! من فقط تو رو دوست دارم. بعد تو بهش ميگي: اگه منو دوست داري اين دختره کيه؟ چرا باهاش دوست شدي؟ چرا آورديش رستوران؟ اونم بر مي گرده ميگه: عزيزم ظاهر رو نبين! مهم دلمه! دوست داشتن به دله… ديدم حالتش عوض شده بهش گفتم: تو اين لحظه به شوهرت نميگي: مرده شور دلت رو ببرن؟ تو نشستي با يه دختره عشقبازي مي کني بعد ميگي من تو دلم تو رو دوست دارم؟ حرف شوهرت رو باور مي کني؟ گفت: معلومه که نه! دارم مي بينم که خيانت مي کنه ، چطور باور کنم؟ معلومه که دروغ ميگه گفتم: پس حجابت…. اشک تو چشاش جمع شده بود روسري اش رو کشيد جلو با صداي لرزونش گفت: من جونم رو فداي امام زمانم مي کنم ، حجاب که قابلش رو نداره از فردا ديدم با چادر اومده گفتم: با يه مانتو مناسب هم ميشد حجاب رو رعايت کرد! خنديد و گفت: مي دونم ! ولي امام زمانم چــــــادر رو بيشتر دوست داره مي گفت: احساس مي کنم آقا داره بهم لبخنــــــــــد مي زنه
382 | ماني | | 22:57 - 28 آذر 1391 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
اميدوارم آقا خيلي زود بياد
منتظر شما هستيم
383 | دلدارامام زمان | | 20:44 - 04 دي 1391 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
سلام اقا جان كجايي كه چشم به راه قدمت دوخته ايم منتظريم منتظر امدنت شايد اين جمعه بيايي شايد
384 | كاظم خرم | | 20:36 - 07 دي 1391 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
اي گه گوشه چشمت غم عالم ببرد - حيف باشد که تو باشي مرا غم ببرد - کجايي اي مولود نجات
385 | شيري | | 11:04 - 12 دي 1391 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
مشتاق ديدارم ولي، محبوس زندانم هنوز غمگين و گريانم همي ، محزون هجرانم هنوز چون يوسف کنعان تو را ،اي آشنا گم کرده ام در انتظار ديدنت ، يعقوب کنعانم هنوز و در آن روز سيل اشک شوق منتظران زير قدوم مبارک آقا را هموار خواهد نمود.
386 | مرتضي گاردانيان | | 01:45 - 14 دي 1391 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
ديگه زمونه اينقد بد شده که آدمي به اعتقاداتش شک ميکنه و همه چيز رو منکر ميشه.از خدا ميخام ما رو ب راه راست هدايت کنه و دلهامون رو سرشار از عشق آقامون مهدي.براي ظهورش 3صلوات
387 | رضا مستقيم | | 10:16 - 15 دي 1391 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
با سلام بر تمام ياران مهدي خواهشمندم براي علايم طهور از کتاب مرحوم مير جهاني استفاده شود
388 | jan | | 22:57 - 17 دي 1391 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
good
389 | معصومه حيدري | | 03:25 - 18 دي 1391 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
منتظرتم تا ابدددددددددددد
390 | محمدرضا حسيني نجار | | 19:46 - 20 دي 1391 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
آقا جان تنها اميدم واسه زندگي تو اين دنيا،شما و ظهور شماست
بنده حقيرو از ديدنتون محروم نکنيد
اللهم عجل لوليک الفرج
391 | علي حيدري | | 22:39 - 20 دي 1391 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
بياييدباگناه نکردنمان امام زمان زودتر ظهرکندددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددد.....................
392 | علي حيدري | | 22:42 - 20 دي 1391 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
بياييدباگناه نکردنمان امام زمان زودتر ظهرکندددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددد....................دلم گرفته
393 | عليرضا مرادي | | 13:42 - 27 دي 1391 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
يييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييا مهدي (ع) کمکم کن
394 | عليرضا مرادي | | 13:50 - 27 دي 1391 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
جان من امشب آتشي زند به جان واژه ها تا دريابد چگونه مشتي خاک ناگه بر افلاک مي شود؟ ☼☼☼ ظهر بيابان است و غوغاي کودکان و يک دشت عطش که هر دم مي زند بر آب و آتش قافله سالار عشق را امانت جگرپاره ي برادر آوخ ! نهر پرشراره اي پرخون ز رادمرد ميرابي که نهاده سر بر محراب آب و خود تشنه لب مرثيه ساز تشنه لباني است که به جرم آزادمردي اشک شور به کام مي کشند و کودکان شان دربدر بر مشک مي کوبند و عموشان آنک خجل بر خاک مي افتد و ناگه فغاني بلند که «فلک! دانستم درد پشتم شکست را» و هروله ي شيرزني که بسان هاجر تشنه اسماعيل مشک اشک را در کرب صفا و بلاي مروه پر مي کند ز خون خدا کاين بار مي داند نه زمزمي خواهد جوشيد و نه گياهي خواهد روييد از آن و ناز پدر که نه لب تشنه آب که هماره تشنه لبيک بود و نشئه ي ديدار پيک و چه ناگه از چله ي ابروانش مست خم هستي تيري کشيد و عرش را عاشقانه به مهماني فرش کشاند .... ☼☼☼ هيهات ! ظهر تاريخ گذشت و همه امشب چه خوابيدند آرام بر پهنه ي دشت بي کران تن ها همه رنجور بر جاي و سرها همه بر ني در ناي و رفتگان همه زنجير بر پاي اينک! آرام بخوابيد ... آرام که خسته ي روزگاريد و امروز جور جهاني را کشيده ايد بر دوش آرام بخوابيد عزيزان ! آرام ... تقديم به باباجانم حسين (ع), و تمامي شهدا و اسراي دشت نينوا, با اشک و آه, و اميد به انتقام زير سايه و پرچم مولايم مهدي فاطمه (س)
395 | محمد امين اميرحسيني | | 23:05 - 02 بهمن 1391 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
بسيار عاليييييييييييييييييييييي بود.
396 | سارا | | 21:41 - 03 بهمن 1391 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
سلام .خيلي كامل بوودممنون
397 | يا حسين | | 16:13 - 04 بهمن 1391 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
همه بگيد لبيك يا حسين
398 | نعيم | | 16:15 - 04 بهمن 1391 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
يا حسين لبيك يا حسين
399 | sina fakheri | | 21:34 - 04 بهمن 1391 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
متن بسيار خوبيست
400 | مش حسن | | 16:13 - 11 بهمن 1391 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
در مش حسن آباد علائم ظهور به صورت دسته بندي شده آمده است
------------------------------
http://www.ddddd12.ir/index.php/f-26m-entezaar
  بعدی [1] [2] [3] [4] [5] [6] [7] [8] [9] [10] [11] [12] [13] [14] [15] [16] [17] [18]   قبلی
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :