نسخه موبایل
www.valiasr-aj .com
فهرست نظرات

از تاريخ: تا تاریخ: عبارت موردنظر: محل جستجو:

« شماره صفحه از 2632  »
13101
کد مطلب: 5190 - عنوان: آيا خلفا چهارگانه با يكديگر اختلاف داشته اند ؟
نام و نام خانوادگی: m,m - تاریخ انتشار: ٠٦:٢٩ - ١٤ خرداد ١٣٩٢
عالي بود
13102
کد مطلب: 1375 - عنوان: مفتي ناتو شيعه را كافرتر از يهود و نصاري خواند
نام و نام خانوادگی: علي - تاریخ انتشار: ٢١:٤٦ - ١٣ خرداد ١٣٩٢
فقط شيعه حق است درمصر گوشهاشان راميگيرند تا حقايق شيعه را نفهمند واي بر اين مردم پست شک ندارم باباي اين ملعون شيطان است و وهابيت =يهودي صهيونيست=شيطان
13103
کد مطلب: 5918 - عنوان: راز محبوبيت علي عليه السلام
نام و نام خانوادگی: علي - تاریخ انتشار: ٢١:٤٣ - ١٣ خرداد ١٣٩٢
الان چند روزه داره سريال زيباي امام علي رو ميزاره خداييش خيلي جاهاش بخاطر مظلوميت حضرت علي (ع)بغض گلوم رو ميگيره واز اين جهالت عربها حرصم ميگيره چه ميشد درمقابل عدل علي سنگ نمي انداختند جاهل نبودند وعدل علي تا حالا بود افسوس ودعا براي فرج آقا
13104
کد مطلب: 6254 - عنوان: كرامات عمر بن خطاب در كتب اهل سنت
نام و نام خانوادگی: ترس از اطلاعات سهيونيست ايران - تاریخ انتشار: ٢١:٣٦ - ١٣ خرداد ١٣٩٢
پدر سگ شيعه اهل تسنن شرک نمي زند و مرده پرست نيست اما شما مرده را سجده مي کنيد

13105
کد مطلب: 5185 - عنوان: آيا در هيچ يك از مذاهب و فرقه هاي اهل سنت فتوايي بر حلال بودن لواط داده شده است؟
نام و نام خانوادگی: وحدت - تاریخ انتشار: ٢٠:١٢ - ١٣ خرداد ١٣٩٢
سلامي دوباره خانم املشي بي زحمت اگه وقت کردي نهج البلاغه را يه نگاهي بنداز ببين حضرت علي (رض ) در وصف اهل کوفه (يا همان شيعيان )چه سخن گوهر باري را بيان مي کند .ميگه شما چشم داريد اما کوريد گوش داريد اما کريد پا داريد اما چولاغيد مي گه بريم جنگ ميگن هوا گرم ميگه شب بريم مي گن تاريک يه کم اگر وجدان داشته باشي از روي تعصب نخواني يه شعار معروف هم داريد ما اهل کوفه نيستيم ببخشيد کي تنها نمونه .حسنين را کي تنها گذاشت . حضرت حسين (رض) کشيديد به کوفه در کربلا فروختييد به يزيد اگه باور نداري برو کتابهاي مجلسي ويا کليني را بخوان اهان راستي خوارجها مي دوني چه کسايي بودند ببخشيد طرفدارهاي علي بودن (همان ش.....) راستي از فرزندان علي (رض) يه کسايي هم بودند در کربلا شهيد شدن چرا اسمي از آنها نمي بريد مي ترسيد مردم با هوش ايران نظرشان برگردد راستي گفتي القائده فرزندان بن لادن در ايران زندگي مي کنن مي دانستي فکر مي کني خيلي با سوادي يه آيه را به دل خواه خودت تفصير مي کني خوخول نيستم خانم املشي . ما دوست دار رسول خدا اهل بيت واصحاب پيامبريم . اميدوارم شما هم مثل اهل کوفه الکي شعار ندهيد فقط عمل کنيد . کساني که بد را پسنديده اند ندانم زخوبي چه بد ديده اند . مگه دين اسلام دين خشني اي املشي متعصب نژاد پرست مگه حضرت عمر گفته آدم بکشيد حضرت عمر شاگرد رسول الله وداماد حضرت علي بوده شما هر چقدر هم از حضرت عمر بد بگوييد از ارزش آن بزرگوار کم نمي شه . شب وروز بدو بيراه بگيد چون جواب امثال شما خا موشي است علي درسال 35 هجري پس از شهادت خليفه سوم عثمان به خلافت رسيد و به مدت 5 سال خلافت كرد و در تاريخ 19 رمضان سال 40 هجري بدست .عبدالرحمن بن ملجم در كوفه شربت شهادت را نوشيدند وبا شهادت علي خلافت راشده كه از ابوبكر صديق شروع شده بود به پايان رسيد ودرنزديك كوفه مدفون گرديد خدا ازايشان راضي باد. احوال قبل ازاسلام ودر حال اسلام علي در ايام بچگي يعني قبل ازبلوغت مشرف به اسلام شد بعضي مورخين سنش را درآن زمان 10 سال و بعضي دگر 9 سال نوشتند وبه گفته حسن بن زيد نواده امام حسن به علت كم سني از بت پرستي محفوظ ماند. ايشان بعد از خديجه از همه ذودتر مشرف به اسلام گشت. روزي ابوطالب علي را به همراه پيامبر ديد داشت نماز مي خواند پرسيد چكار مي كني حضرت رسولخدا ضمن جواب دادن او را نيز به اسلام دعوت دادند ابوطالب گفت ميدونم كارشما بد نيست اما بخدا قسم من نمي توانم پا بالا و سرپائين كنم يا سر بالاوسر پائين كنم حضرت علي اغلب اين جمله پدر را ياد آوري ميكرد و ميخنديد. علي قد كوتاه وداراي جسم فربه وشكم بزرگ بود ريشش بقدري گنجان بود كه سينه اش در زيرآنها پنهان مي شد. رنگش سفيد گندمي بود در حيات حضرت فاطمه ازدواج مجدد نكرد اما بعد وفات شان ازدواج كرد. فرزندانش از فاطمه زهرا عبارتند از حسن حسين و زينب وام كلثوم. واز همسران ديگر بيش از 20 تا فرزند داشته از جمله آنها ابوبكرعمرعثمان محمد اكبر و عباس اشاره نمود ونسل ايشان از حسن حسين محمد اكبر عباس وعمر ادامه پيدا كرد. علي زندگي فوق العاده زاهدانه اي داشت ودراتباع از رسولخدا حريص بود وخوش طبعي از اخلاق ايشان بود. فضايل حضرت علي درباره فضيلت خليفه چهارم حضرت علي روايت بيشماري وجود دارد كه مختصرا به آنها اشاره مي كنيم ه 1_هنگام هجرت پيامبر اورا با چادر خود پوشانيد وبررختخواب خود خوابانيد واماناتي را كه از مردم دست ايشان بود به علي داد تا به صاحبان شان بدهد وبه اين شكل پيامبر هجرت فرمود و وارد مدينه شد. 2_در غزوه بدر براي دفاع ازاسلام كارهاي بزرگي انجام داد بسياري از كفار را به هلاكت رساند. 3_ در غزوه احد خدمات با ارزشي انجام داد زمانيكه خبرشهادت پيامبر منتشر گرديد وهمه را پريشان كرد سپس واضح گرديد كه رسولخدا در فلان جا تشريف دارد از جمله ياراني بود كه سبقت گرفت وخودشو به پيامبررساند. 4_در تمام غزوات جز تبوك شركت داشت هنگام غزوه تبوك پيامبر اورا در مدينه گذاشت. 5_ در سال 9 هجري وقتي پيامبر حضرت ابوبكر صديق را امير حج تعيين كرد و به مكه فرستاد بعد سوره برائت نازل شد براي تبليغ پيامبر علي را مامور ساخت. 6_ زمانيكه پيامبر از دنيا رحلت فرمودند غسل ايشان با علي بود. 7_هنگام خلافت خليفه اول ابوبكرصديق در جلسات عمومي رضايت خويش را اعلام كرده و مي فرمود صديق را رسولخدا امام نمازما گردانيد پس كسي را كه رسولخدا امام دين ما قرار داده امام دنياي ما نيزهست. 8_در ايام خلافت خليفه دوم حضرت عمر ايشان وزير بودند علي با عمر محبت قلبي بسيار زيادي داشتند. 9_ زمانيكه منافقين خانه عثمان را محاصره كردند علي براي حمايت از ايشان دو فرزندش حسن و حسين را فرستادند و زمانيكه عثمان شهيد شد علي خيلي صدمه ديد پريشان شد و درمدح عثمان سخناني ايراد فرمود. خلافت علي در دومين روز شهادت عثمان با ايشان بيعت شد درمدينه هر چي مهاجر وانصاروجود داشت همه با ميل خودشان بر دست ايشان بيعت كردند ابتدا اهل شام خلاف اورا قبول نداشتند خيال كردند بيعت تمام مهاجرين وانصاربنابر جبراز طرف باغيها بوده است. در ايام خلافت علي متاسفانه جهاد با كفار كه از زمان رسولخدا شروع شده بود وتا زمان عثمان ادامه داشت كاملا متوقف گشت وفتوحات اسلامي يا گسترش حاكميت مسلمانان در زمان خلافت ايشان قدمي به جلو نرفت. علت اين عقب ماندگي اختلاف داخلي مسلمانان بود. سه جنگ رخ داد اول جنگ جمل كه در آن با حضرت مادر مومنان عايشه صديقه وحضرت طلحه وزبير بود دوم جنگ صفين كه در آن با حضرت معاويه واهل شام بود. سوم جنگ نهروان كه در آن با خوارج مقابله شد فقط جنگ سوم ازنظر تمام صحابه پسنديده بود اما جنگ جمل وصفين را اكثر صحابه پسند نكردند. بعنوان مثال وقتي حضرت علي حضرت عبدالله بن عمر را براي رفاقت خويش دعوت داد وتعلقات و دوستي كه با پدرش حضرت عمر داشت بيان كرد درجوابش نوشت اي ابوالحسن ( كنيه علي) قسم بخدا اگر شمادستور دهيد كه دست دردهان اژدها بگزارم من حاضرم اما اگر شما بخواهيد كه من شمشيررا برسرگوينده لااله الا الله بردارم اين كاراز دست من بر نمياد وبه همين طريق بسياري از ياران پيامبر خودشان را از هر دو طرف جنگ كنار كشيدند. جنگ جمل اين جنگ در ماه جمادي الآخر سال 36 هجري رخ داد درحكايت اين جنگ بسياردروغ وافترات بسته شده است. اصل ماجرا از اين قراراست. باغيها يا مفسدان وقتي حضرت عثمان را شهيد كردند وحضرت طلحه وزبير را مجبور كردند با حضرت علي بيعت كنند. طلحه وزبيرازمدينه به خدمت مادر مومنان عايشه حاضرشدند وماجراي شهادت عثمان را بيان كردند گفتند در مدينه خون عثمان ريخته شده و فتنه بر پاست باغيها سود جوئي مي كنند وما مصلحت و امنيت شهر را ميخواهيم . مصلحت از نظرعلي اين بود كه فعلا در مورد قصاص قاتلين سكوت اختيار كرد اما مصلحت ازنظر طلحه وزبير اين بود كه اول بايد قاتلين قصاص شوند تا باغيها قدرت بيشتري نگيرند. حضرت عايشه ازشركت درمشاجرات اول انكار ورزيد اما طلحه وزبير با تلاوت آياتي از قرآن كه در آن دستور داده شده تا بين مسلمين اصلاح شود بالآخره حضرت عايشه با راي ايشان موافقت كردند وتصميم گرفتند تا زمانيكه ازنيروهاي باغيها درمدينه كاسته نشده نبايد به مدينه رفت و سعي كنيم حضرت علي را بنحوي از وسط باغيهاي مفسد جدا كنيم وقصاص حضرت عثمان نيز گرفته مي شود چنانچه بعد اين تصميم عازم بصره شدند. مفسدان وقتي ازاين تصميم با خبرشدند ماجرا را به شكل ديگري براي علي بيان كردند مثلا گفتند اينها تصميم گرفتند تا شما را از حكومت بركناركنند هدف شان اختلاف در صفوف مسلمين بود . لذاعلي هم باور كرد ورفتند بصره. حسن حسين عبدالله بن جعفر وعبدالله بن عباس با اين لشكر كشي موافق نبودند اما راي شان پزيرفته نشد. وقتي قشون علي نزديك بصره رسيد جناب قعقاع را بطورقاصد پيش حضرت طلحه وزبيرفرستاد قعقاع ابتدا با حضرت عايشه ديدار كرد ايشان صراحتا عرض كردند هدف من فقط اصلاح است كه به نحوي اين فتنه و فساد از بين بره وامنيت تامين شود بعد با طلحه وزبير ملاقت كرد آنها نيز گفتند ما فقط خواستار قصاص قاتلين عثمان هستيم قعقاع درجواب گفت اين كار بدون علي امكان پزير نيست بنابر اين با علي يكجا شويد ومتفقا براي اين كار چاره انديشي كنيد. اين توافق مورد پسند حضرت طلحه وزبير واقع شد حضرت قعقاع بشارت صلح را به محضر حضرت علي آورد ايشان هم خيلي خوشال شدند وتا سه روزارتباط مكاتبه اي داشتند روزسوم هنگام شام توافق شد كه فردا صبح طلحه زبير با علي ديداركنند اما به شرطي كه كسي از اين مفسدان با خبر نشود. اين امربراي مفسدان ناگوار بود زيرا آنها بااليقين ميدانستند اگه در ملاقات علي با آنها حضور نداشته باشند صلح بوقوع خواهد پيوست ونتيجتا مفسدان به هدف شان نخواهند رسيد. بنابراين درصدد برآمدند راهي پيدا كنند تا اين صلح امكان پزيرنشود. منافق مشهورعبدالله بن سبا بنيانگزارمذهب روافض در راس مفسدان بود دستور داد امشب جنگ را آغازكنيد وبعد به اطلاع علي برسانيد كه گروه مقابل آغازگرجنگ است چنانچه همينطور شد باغيان مفسد آخرشب جنگ را آغاز كردند وطرف مقابل نيز به حمله آنان پاسخ دادند ودرگروه علي ندا برآمد كه طلحه و زبير عهدشكني كردند وهمينطور درطرف مقابل آواز برآمد علي عهدشكني كرده است با اين تدبير شوم منافقين توانستند معركه بزرگي برپا كنند. حضرت طلحه در ميدان شهيد شد حضرت زبيراز جنگ خودشو كنارزد وبرگشت در راه شخصي بنام (ابن جرمز) اورا شهيد كرده به اميد اينكه حضرت علي به او انعام خواهد داد به محضر علي آمد وگفت اميرالمومنين ترا مبارك باد كه دشمن ترا به قتل رساندم حضرت علي پرسيد كه كي را؟ جواب داد زبير را آنحضرت فرموند كه ابن جرمز من ترا به جنهم بشارت ميدهم ابن جرمز با تعجب گفت عجب انعامي دادي علي فرمود من چكار كنم رسولخدا فرموده كه (يا علي بشرقاتل ابن صفيه باالنار) يعني اي علي كسيكه عمه زاده مرا به قتل برساند به جنهم بشارت بده حضرت زبيرعمه زاده رسولخدا بود ابن جرمز بدبخت با شنيدن اين بشارت تلخ خود كشي كرد حضرت علي با ديدنش الله اكبر گفت وفرمود ببينيد گفته رسولخدا راست شد. بعد از پايان جنگ حضرت علي وامام حسن و عبدالله بن عباس در ميدان جنگ براي ديدن اجساد كشته شده ها رفتند حضرت حسن با ديدن يك جسد آوازداد ( ياابت والله فرخ قريش ) يعني اي پدرقسم بخدا نوجواني از قريش اينجا افتاده است، علي پرسيد كيست جواب داد محمد بن طلحه فرمود ( والله كان شابا صالحا ) بخدا قسم جوان نيكوكاري بود. درادامه گزرحضرت علي بر حضرت طلحه واقع شد آنرا ديده نشست كنارش و فرمود اي ابومحمد كاش من بيست سال قبل ميمردم وسپس دست حضرت طلحه را گرفتند وبوسيدند وفرمودند كه اين همان دستي است كه از رسولخدا بلاهارا دفع كرده است. ( تطهيرالجنان ) وقتي آخرين لحظات مرگ حضرت طلحه فرارسيد شخصي ازكنارش گذشت ازاو پرسيد ازكدام لشكرهستي گفت از لشكر حضرت علي فرمود خوب است دست بده تا من بردست تو براي علي بيعت كنم چنانچه بعدازبيعت جان داد حضرت وقتي اين خبررا شنيد تكبيرگفت وفرمود كه خدا نخواست حضرت طلحه بدون بيعت داخل بهشت شود. بعضي اوصاف علي روزي حضرت معاويه درزمان خلافت خويش ازضراراسدي كه يكي از دوستان حضرت علي بود خواست كه از اوصاف علي بگويد او عرض كرد اي اميرالمومنين بشنو بخدا قسم علي مرتضي خيلي نيرومند بود، سخنانش جامع بودند وبا انصاف حكم صادرميكرد، علم بسيار زيادي داشتند، وحكمت يكي ازويژگيهايش بود. ازدنيا ولذتهايش نفرت داشت وبا تاريكي شب انس ميگرفت وبسيارگريه ميكرد. وسعي ميكرد بهترين لباسش كم هزينه ولذيذترين غذايش ساده باشد. زندگي معمولي مثل بقيه داشتند وهرگاه سوالي ازش مي كرديم جواب ميداد. به افراد اهل دين احترام ميگذاشت وفقرا را در كنار خود مي نشاند. بخداقسم گاهي وقتها اورا ميديدم ريش مبارك خودرا گرفته ومثل مارگزيده اي بيقرارمي شد وباصداي دردناكي گريه ميكرد، ومي فرمود اي دنيا برو يكي ديگر را فريب بده نه من را چرا پيش من ميائي وترغيبم مي كني، همانا من تراسه طلاق دادم كه هيچ وقت درآن امكان بازگشت وجود ندارد، عمرتو كوتاه است وقدرومنزلتت حقيرو ناچيز.افسوس كه توشه آخرت كم وسفرش طولاني وراهش وحشتناك است. حضرت معاويه با شنيدن اين صحبتها شروع به گريه كرد وگفت خدا رحمت كند ابوالحسن ( علي ) را واقعا همينطوربود كه گفتي . بعد پرسيد ازشهادت علي چقدرسختي ديدي او گفت مانند مادري كه يك فرزند داشته باشد واو يكي را دردامنش ذبح كنند. زهد وتنگي معيشت آن جناب درحدي بود كه ازشنيدن آن آدم گريه اش مياد ودل ازدنيا سرد مي شود. بعضي ازسخنان زرين علي مي فرمود بربنده لازم است كه جزخداي خويش ازكسي توقع نداشته باشد وبغيرازگناهان خويش ترس از كسي نداشته باشد. 2_ مي فرموند اگر كسي نسبت به چيزي نا آگاه باشد نبايد دريادگرفتن آن خجالت بكشد ، همينطوراگر ازكسي چيزي سوال شود وجواب را بلد نباشد بدون خجالت بگويد خدا بهترميداند. 3_ مي فرمود مبارك باد كسي را كه گمنام باشد او ديگران را بشناسد اما مردم اورا نشناسند اين قبيل افراد چراغ هدايت هستند ازبركات اينها فتنه ها برطرف مي شود وخدا آنان را در رحمت خويش داخل ميگرداند. 4_ روزي در گورستان نشسته بود شخصي سوال كرد چرا اينجا نشستيد ، گفت اينها همسايگان خوبي هستند، بياد كسي نيستند ومارا بياد آخرت مي اندازند. 5_ مي فرموند هر انسان در زير زبان خود پنهان است 6_ مي فرمود زبان هركس شيرين باشد برادران او زياد خواهند شد. 7_ مي فرمود نگاه نكنيد گوينده كيست بلكه دقت كنيد سخن او چيست. 8_ مي فرمود نشانه ايمان اينست كه هرجا راست گفتن خطرداشته باشد راست بگويد. 9_ مي فرمود هر گاه تقديربيايد تدبيركارنمي كند. 10_ مي فرمود شخص بخيل خيلي ذود گدا مي شود ودردنيا مانند فقراء ودرآخرت گرفتار خواهد شد. 11_ مي فرمود شخص احمق هميشه محتاج است عاقل هميشه غني وطماع دربند ذلت. 12_ درآخرين وصيت فرمود اي مردم برتوحيدخدا استوارباشيد هيچكس را به خدا شريك نگردانيد وبرسنت حضرت محمد عامل باشيد اگه اين دوكار را كرديد هر بدي ازشما دورميشود. توحيد وسنت دو ستون ازدين هستند وبراي هدايت دو مشعل تابان هستند. اشاره در مورد حضرت علي آيات خاصي درقرآن نازل نشده است اما آيه هاي ديگري هستند كه درمورد فضيلت مهاجرين نازل شدند كه حضرت علي يكي ازآنهاست اما احاديث بيشماري ازپيامبردرفضيلت خليفه چهارم وارد شده است. كه فقط يكي را ذكرمي كنيم پيامبر به علي فرموند اي علي منزلت تو براي من مانند منزلت هارون براي موسي است فقط فرقش اينست كه بعد ازمن پيامبري نخواهد آمد. پند آموزي ه1_ياران پيامبرتربيت شدگان پيامبرهستند پاك وبرحق بودند. 2_ توهين به شاگردان مكتب نبوت توهين به خود پيامبراست. 3_ همه باهم عشق ومحبت داشتند ودريك صف دريك مسجد نمازخواندند. 4_ هيچ دشمني بين علي با ديگراصحاب پيامبر وجود نداشته است. 5_علي خودش شخصا با خليفه اول ودوم بيعت كرده است رابطه شان صميمي بوده است. 6_سخن اختلاف كار دشمنان اسلام است تا دربين صفوف مسلمين جدائي بيندازد. 7_ واقعه جنگ جمل كارمنافقين بود كه دشمنان وپيامبر واسلام بودند. 8_ ياران پيامبرهرچي بودند رفتند وظيفه ما عمل كردن به دين است نه اختلاف. 9_ اختلاف به نفع هيچ كس نيست اما وحدت قدرت وشوكت مسلمين را بيشترميكند. 10_ اختلاف وبدگوئي علاوه براينكه درشان مسلمان نيست باعث آزاردادن اهل بيت مي شود. 11_ بهترين مسلمان ازنظرعلي كسي است به دوستون دين چنگ بزند، قرآن وسنت. يعني از خدا و پيامبر اطاعت نمايد تا قبرش خراب نشود. 12_ بجزاطاعت ازقرآن وسنت هيچ عمل ديگري باعث نجات نخواهد بود روضه خواندن فايده ندارد. 13_ ياران پيامبرمسافربودند وبه مقصد رسيدند وكامياب شدند ماهم مسافريم ونيازداريم به مقصد با موفقيت برسيم نه با ذلت. 14_ انسان عاقل كسي است كه بجاي عيب ديگران درفكرعيب خودش باشد تا رسوانشود پيش خدا. 15_ طبق دستورقرآن محبت باتمامي ياران پيامبر جزو ايمان ماست ايمان بدون محبت اصحاب قبول نيست ( فان آمنوا بمثل ماآمنتم به فقدهتدوا وان تولوا فانما هم في شقاق) 16_ خدا ازاصحاب پيامبردرقرآن اعلان رضايت كرده ( لقد رضي الله عن المومنين الخ ) پيامبر خدا نيز راضي بوده خودشان با هم محبت داشتند پس ما اين وسط چرا خودمان را خسته مي كنيم ؟
13106
کد مطلب: 5135 - عنوان: آيا ازدواج دو دختر پيامبر (ص) با عثمان صحت دارد ؟
نام و نام خانوادگی: Hossein Dabiri - تاریخ انتشار: ٢٠:٠٨ - ١٣ خرداد ١٣٩٢
Ba salam haj aghayeh ghazvini Sepas Khoda ra keh be shoma ne`amateh Khedmat dar velayat tv,va.. enayat kardeh.2 matlab kholaseh konam.1.Chetor ommateh islami (tasanon) mitavanad Ghabool konad keh fardi chon mo`aviah farzand abu sofyan darayeh madari chon Hendeh jegar khar parchamdareh lashgareh kofr alaiheh Rasool... vah Pedareh koshandeh Shabain ahlal jannah Giram keh Tobeh kardeh valiah muslemin shavad Aya mishad Fardi chon rajavi monafegh tobeh kardeh vah na tanha kandidayeh riasat jomhoori balkeh reyeeseh jomhooreh iraneh Islami shavad..2 Velayat tv khedmateh bozorgi be farsi zabanan kardeh keh niaz be tozih nadarad/Ama agar in khedmat be zabaneh enflisi era`eh shavad donya zire roo mishavad chon tribooneh shoma jahani mishavad vah kesi ra yarayeh moghabeleh ba chenin manteghi nakhahad bood .khodavand hami vah Negahdareh shoma bashd
13107
کد مطلب: 6183 - عنوان: خاطره شيخ وهابي از دعا بر سينه يك زن !
نام و نام خانوادگی: مهران - تاریخ انتشار: ١٨:٥٧ - ١٣ خرداد ١٣٩٢
حالا اين وهابياي نجس مگه جزو آدمان که نظر هم بديم.خاک توسر عرب هاي جاهل بشه که از همون زمان امام علي که تيشه به ريشه اسلام زدن تا همين الان دست ازاين جهالتشون برنميدارن.بعدشم اين وهابيون فرقه اي از شيطان پرستي يا همان کابالاي معروف ميباشد که آمريکا و اسراييل سردمدارانش هستن.الانم به قول خودشون ميخوان نظم نوين جهاني بر پاکنن ارواح عمشون.مگه ايراني جماعت مرده باشه شماخواسته باشين کاري بکنين.خوش باشين
13108
کد مطلب: 4967 - عنوان: آيا جبرئيل و ميكائيل، خادمان اميرمؤمنان عليه السلام بوده اند؟ (+ تصوير)
نام و نام خانوادگی: صدف - تاریخ انتشار: ١٥:٥٢ - ١٣ خرداد ١٣٩٢
خيلي ممنون. فقط يک نکته. شايد بد نباشد که در انتها از يکي از منابع شيعه هم حجت بياوريد تا حجت کامل شود. به نظر من اگر حديثي فقط در منابع اهل سنت بود حتي اگر در مدح اهل بيت، در بيان آن بايد دقت کرد.
پاسخ:
باسلام
دوست گرامي؛ مردود دانستن احاديث فضائل اهل بيت عليهم السلام كه در كتب اهل سنت آمده، بدون دليل، تعصب بي جاست. عقل مي گويد: وقتي برخي از آنها در مورد فضائل اهل بيت عليهم السلام عناد دارند و بسياري از آنها را حذف مي كنند و هيچ منفعتي در جعل چنين رواياتي در مورد آنها نمي رود، روايت آنها را بايد قبول كرد بلكه در مورد قبول چنين رواياتي اعتماد بيشتري وجود دارد.
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
(1)

13109
کد مطلب: 1375 - عنوان: مفتي ناتو شيعه را كافرتر از يهود و نصاري خواند
نام و نام خانوادگی: دلسوخته - تاریخ انتشار: ١٥:٤٥ - ١٣ خرداد ١٣٩٢
سلام
از ابوهريره هاي زمانه بيش از اين انتظار نمي رفت
از امثال مفتي هاي بني اميه بيش از اين تنتظاري نمي رفت
اينان سوراخ دعا گم کردند که همين امريکا بود که قران سوزي در کشورش به راه افتاد.
جالبه هالبوود در فيلم هايش عرب ها و مسلمانانرا مشتي عقب افتاده ....معرفي مي کند ...ايا قرضاوي اين ها را ديده
البته يادم رفت بگم... اقاي قرضاوي درجه نشان مفتي گري از سوي امريکا به شما تبريک ميگم و به مسلمان جهان تسليت.
13110
کد مطلب: 6304 - عنوان: شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) واقعيتي انكار ناپذير
نام و نام خانوادگی: شهلا - تاریخ انتشار: ١٥:٢٨ - ١٣ خرداد ١٣٩٢
آدمين سايت...
شما که جوابها و کامنتها را گلچين ميکنين تا کسايي مثل فاطمه املشي يا اونايي که توهين ميکنن و گمراه شده توسط شما هستند را ميدان بدين...

خاک بر سر بيعرضه تان کنن که حاضرين به قيمت گمراه شدن ديگران اين سايت پابرجا بماند ولي حاضر به شنيدن جوابهاي دندا شکن و کوبنده نيستسن و آنها را گلچين ميکنن...خاک بر سرتان سانسورچي هاي مسخره...
13111
کد مطلب: 6254 - عنوان: كرامات عمر بن خطاب در كتب اهل سنت
نام و نام خانوادگی: عاشق اميرالمومنين علي - تاریخ انتشار: ١٤:٢٥ - ١٣ خرداد ١٣٩٢
کامنت 507 : رکسانا از اين که با نظراتتان موجبات شادي و سرور شيعيان را فراهم ميکنيد سپاسگزاريم !!! حکم بن ابي العاص بن اميه از دشمنان رسول خدا بود که پيامبر او را به طائف نفي بلد کردند و ابوبکر و عمر هم همينطور؛ اما برادرزاده اش عثمان او را برگرداند. مروان بن حکم بن ابي العاص داماد عثمان و مشاور اول او که تمام فتنه ها از او برمي خاست و موجب هلاکت عثمان شد. تولد اين فرد را اوايل هجرت گفته اند؛ يعني در زمان مرگ عمر بيست و خرده اي سال داشت و من نميدانم چگونه پسر او عبدالملک از امراي عمر بوده ؟!! در جنگ جمل از فتنه گران بيعت شکن بود و رودرروي حضرت صديق اکبر علي بن ابي طالب ايستاد. بعد از آن هم به معاويه لعنه الله پيوست و امير مدينه شد و ... اما فرموديد : عبدالملک به سيره ي عمر بن خطاب حکومت ميکرد . فعاليتهاي عبدالملک : 1. نابودي کامل آل زبير و کشتن عبدالله بن زبير صحابي پيامبر حتي به قيمت تخريب کعبه ! 2. والياني مثل يزيد بن مهلب و حجاج بن يوسف ثقفي که درباره جنايات هر کدام بايد کتابها نوشت !! به ويژه حجاج که در طول حکومتش ده ها هزار نفر را به قتل رساند و زنداني کرد از جمله سعيد بن جبير . و يزيد هم مردم گرگان را کشت و به خون ايشان آسياب گردانيد و از آن نان پخت !! 3. ادامه دادن سيره ي کثيف اموي مبني بر دشنام دادن به اميرالمومنين علي بن ابي طالب عليه السلام و آزار و کشتار شيعيان ! 4. فرماندهاني مثل عبيدالله بن زياد و حصين بن نمير و شرحبيل بن ذي کلاع از قاتلان امام حسين عليه السلام ! 5. تربيت فرزندان صالح !!! مثل وليد بن عبدالملک ، سليمان بن عبدالملک ، يزيد بن عبدالملک و هشام بن عبدالملک !!! که فساد را به غايت رساندند! يک پسرش وليد براي مردم حديث ميخواند که پيامبر به علي گفته : أنت مني بمنزلة قارون من موسي !! (العياذ بالله) .... ××اللهم العنهم و عذبهم عذابا اليما ×× خب الحمد لله که با سيره ي خليفه ي دوم به طور کامل آشنا شديم !! در پايان سخنان باب مدينة العلم حضرت فاروق اعظم علي بن ابي طالب عليه السلام وقتي که مروان در جنگ جمل اسير شد و امام حسن و امام حسين عليهما السلام عذر او را خواستند و امام او را رها کرد.گفتند : يا اميرالمومنين! مروان با شما بيعت ميکند. فرمود : « مگر پس از کشته شدن عثمان با من بيعت نکرد ؟ مرا به بيعت او نيازي نيست! دست او دست يهودي است ! اگر با دست خود بيعت کند در نهان بيعت را ميشکند. آگاه باشيد او حکومت کوتاه مدتي خواهد داشت مانند فرصت کوتاه سگي که با زبان،بيني خود را پاک کند. او پدر قوچهاي چهارگانه است و امت اسلام از دست او و پسرانش روزگار خونيني خواهند داشت. » برادران عبدالملک هم عبدالعزيز،محمد و بشر بودند. نوه هايش وليد بن يزيد و يزيد بن وليد و ابراهيم بن وليد. در ضمن در نظر قبلي خود گفتيد ما ماکت قبة الصخره را به راهپيمايي مي آوريم! من که تا حالا ماکت نديدم ! احتمالا منظورتان عکس بوده ! والسلام
13112
کد مطلب: 1414 - عنوان: تشكيل تيپ حضرت ابوالفضل العباس (عليه السلام) به منظور دفاع از حرم حضرت زينب (سلام الله علي
نام و نام خانوادگی: ابوالفضل كريم زاده - تاریخ انتشار: ١٤:٠٦ - ١٣ خرداد ١٣٩٢
من مطيع امر ولايت ودفاع ازحق هستم
13113
کد مطلب: 4700 - عنوان: توهين "سني نيوز" به شيعيان اهل بيت
نام و نام خانوادگی: محب الحيدر - تاریخ انتشار: ١٣:٢٦ - ١٣ خرداد ١٣٩٢
با عرض سلام خدمت عزيزان: در پاسخ به اين تحليل برادران سني ک درباره به کار بردن کلمه (ولي) در روز غدير نسبت به اميرالمومنين آن را به معناي دوست گرفتند، پس چرا در زمان مرگ ابوبکر ( طبق مدارک موجود و مستند در کتب صحيحين) وي به مسلمين گفت وليکم بعدي عمر؟؟؟ آيا اينجا ولي به معناي سرپرست بود يا دوست؟؟؟ شما اگر کتب صحيحين خود را واضح بخوانيد مدارک کافي دال بر حقانيت ولايت مولاي متقيان خواهيد يافت! الحمدلله الذي جعلنا من المتمسكين بولايته اميرالمؤمنين!!!!!
13114
کد مطلب: 6124 - عنوان: ديدار با دانشجويان اهل سنت
نام و نام خانوادگی: مجيد م علي - تاریخ انتشار: ١١:٢٥ - ١٣ خرداد ١٣٩٢
الله اکبر با سلام جناب رضا حسني ( ؟؟؟ ) خواهش ميکنم اول اداب املا کردن را ياد بگير بعد نظرتان را مرقوم بفرمائيد .. لبيک يا علي
13115
کد مطلب: 5026 - عنوان: عائشه : خوردن موش حلال است + تصاوير كتاب
نام و نام خانوادگی: مجيد م علي - تاریخ انتشار: ١١:٢١ - ١٣ خرداد ١٣٩٢
الله اکبر با سلام جناب رضا نکته ظريفي در اين حديث هست که بايد روي ان دقت شود: 1 ) عايشه در اين حديث اشتباه کرده او اگر ميخواست حقيقت را بگويد چنين ميگفت "" در صداقت و راستگوئي حضرت فاطمه سلام الله عليها بمثل پدر بزرگواش ميباشد " 2 ) حقد عايشه نسبت به حضرت علي عليه السلام معروف ميباشد والا ايشان را هم ميبايست در همين حديث يا حديثي مشابه اين حديث نفس حضرت محمد صلي الله عليه و اله قرار ميداد . 3 ) با وجود اين دو شخصيت صديق و صديقه مشخص ميشود ابوبکر را صديق خواندن اشتباه مي باشد . لبيک يا علي
13116
کد مطلب: 1403 - عنوان: حمله پليس ديني سعودي به دارالقرآن زنانه شيعيان
نام و نام خانوادگی: مجتبي خدادوست - تاریخ انتشار: ٠٨:٤٩ - ١٣ خرداد ١٣٩٢
با تشکر از برادر بزرگوار آقاي «مجيد م علي» خانم رکسانا در مورد ابوهريره يهودي و دورو و کذاب که دشمن اهل بيت عليهم السلام مي باشد مي توانيد در همين سايت مطالب لازم را مطالعه کنيد. لطفا بجاي ادعا بر اينکه همه مطالب سايت را از حفظ هستيد لااقل اين مطلب را يکبار تا آخر بخوانيد. ابوهريره از ريشه کساني هست که در توراتهاي ساختگي نوشته اند: روزي حضرت يعقوب با خدا کشتي گرفت و آخر سر خدا ازش شکست خورد! و شايد اين ابوهريره شما تاسف مي خورد که نتوانسته تا آن حد جلو رود اما خوب، تا حدي اراجيفش را بين کساني که از اهل خدا يعني اهل بيت مطهر دورند نشر داده است. خدا لعنتش کند به آيه اي که اشاره کرديد دقت کنيد: اين آيه (سوره قلم آيه 42) مربوط به بندگان خداست نه خدا به خاطر بياوريد روزى را كه از شدت ترس و وحشت ساقها برهنه مي ‏شود، و آنها را دعوت به سجده مي ‏كنند اما قادر بر آن نيستند" (يَوْمَ يُكْشَفُ عَنْ ساقٍ وَ يُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ فَلا يَسْتَطِيعُونَ) جمله" يُكْشَفُ عَنْ ساقٍ" (ساقها برهنه مي ‏شود) به گفته جمعى از مفسرين كنايه از شدت هول و وحشت و وخامت كار است، زيرا در ميان عرب معمول بوده هنگامى كه در برابر كار مشكلى قرار مي ‏گرفت دامن را به كمر مى‏زد و ساق پاها برهنه مي ‏كرد، لذا مي ‏خوانيم هنگامى كه از" ابن عباس" مفسر معروف از تفسير اين آيه سؤال كردند گفت: هر گاه چيزى از قرآن بر شما مخفى شد به تعبيرات عرب در اشعار مراجعه كنيد، آيا نشنيده‏ ايد كه شاعر مي ‏گويد: و قامت الحرب بنا على ساق: «جنگ ما را بر ساق پا نگهداشت» كنايه از شدت بحران جنگ است. بعضى نيز گفته‏ اند «ساق» به معنى اصل و اساس چيزى است، مانند ساقه درخت، بنا بر اين «يُكْشَفُ عَنْ ساقٍ» يعنى در آن روز ريشه هاى هر چيز آشكار مي ‏شود. چنانکه مشاهده مي کنيد اين آيه ربطي به ساق پاي! خدا ندارد در مورد آيه بعدي يدالله و تعابير ديگري هم وجود دارد که کنايه از قدرت خدا دارند و براي درک معني بيان شده اند چون خود قرآن تجسم در مورد خدا را بطور مطلق رد کرده است: لا تُدْرِکُهُ الْأَبْصارُ وَ هُوَ يُدْرِکُ الْأَبْصارَ وَ هُوَ اللَّطيفُ الْخَبيرُ : سوره انعام آيه 103 - ديدگان او را نمي بينند و ... لَيْسَ کَمِثْلِهِ شَيْ‏ءٌ : سوره شوري آيه 11 - هيچ چيز مانند او نيست (يعني اگر شما هر چيزي را مي توانيد ببينيد يا تصور کنيد بدانيد که خدا آن نيست) لن تراني : سوره اعراف : 143 - هرگز مرا نخواهي ديد. هرگز يعني نه در دنيا و نه در آخرت سُبْحَانَ رَبِّكَ رَبِّ الْعِزَّةِ عَمَّا يَصِفُونَ سوره صافات آيه 180 - پاک و منزه است پروردگار تو که خدايي مقتدر و بي‌همتاست و از توصيف خلق مبرّاست از لحاظ عقلي هم اگر خدا جسم باشد دو حالت پيش مي آيد: يکي اينکه خدا به اعضايش نياز دارد چون بدون نياز، وجود اعضاء بي معني هست. در اين صورت خدا صمد و بي نياز نيست. مورد ديگر اينکه در اين صورت خدا محدود هست چون وقتي جايي هست ديگر نمي تواند در بقيه مکانها باشد و اين خاصيت عالم ماده است. در صورت جسم بودن خدا، وقتي باور داريم که خدا از رگ گردن به ما نزديکتر هست اولا بايد قابل لمس باشد و ثانيا همه مخلوقات عالم هم بايد درکش کنند؛ و اين براي يک جسم محال هست که در يک آن واحد در همه عالم و هستي حاضر باشد. شما بهتر است خدا را از زبان قرآن کريم و پيامبر صلي الله عليه و آله و اهل بيت مطهرش بشناسيد نه از کساني که نظر شخصي خود را بر آيات قرآن حمل مي کنند. حديثي از کتب شما در مورد خداي شما و ابوبکر شما: خدا خطاب به پيامبرش: اي محمد من از ابوبکر راضيم ببين او هم از من راضي هست؟ در اين حديث شيطاني دو چيز محال وجود دارد: يکي اينکه خدا از ابوبکر راضي هست! ديگر اينکه خدا نمي داند ابوبکر از او راضي هست يا نه! مگر نخوانده ايد که خدا عليم بذات الصدور هست؟ فضيلت تراشي براي ابوبکر به چه قيمت؟ اما همه عالم مي دانند که افعال خدا همه خير هست و خداوند قهار نيازي به رضايت بندگانش ندارد «لله الاسماء الحسني» و بر فرض کسي از خدا راضي نباشد علاوه بر اينکه او خود در قضاوت به خداوند رحيم دچار اشتباه شده است آيا قدرتي بر خدا دارد تا عدم رضايتش را معني کنيم؟ سبحان الله عما يشرکون
13117
کد مطلب: 6176 - عنوان: فتواي جنجالي تازه وهابيون درباره موز و خيار
نام و نام خانوادگی: مهدي - تاریخ انتشار: ٠٣:٠٥ - ١٣ خرداد ١٣٩٢
آقا دستتون درد نکنه ، واقعا شاداب شديم ، خداييش به جاي پيامک هاي جوک و خنده دار بايد همين فتواها رو فرستاد ، درسته که جنايت هاي زيادي انجام داده اند ولي واقعا به خلق خدمت هم مي کنند و اونا رو غرق در شادي وسرور مي کنن.
13118
کد مطلب: 5039 - عنوان: فلسفه عزاداري براي امام حسين عليه السلام چيست ؟
نام و نام خانوادگی: رضا - تاریخ انتشار: ٠١:٠٥ - ١٣ خرداد ١٣٩٢
سلام خدمت همه دوستان و سبازان امام زمان بزرگ واران من تويه سايت نظر مي زارم اما پاسخ من را نمي دهيد خواهشا جواب هاي مرا بدهيد امروز سيد يزداني در برنامه كلمه طيبه مطلبي رو عرض كرد و فرمود: وقتي خبر رسيد به خليفه دوم که ايراني ها کل نيروهايشان را جمع کرده اند و ميخواهند به مسلمانها حمله کنند از شدت ترس دندانهايش بهم ميخورد اگر مي شود سند اين حديث رو مي خواهم سند اينكه دندانهيش بهم مي خورد خوهشا جواب ما را بدهيد ممنون
پاسخ:
با سلام
دوست گرامي
اين مطلب را ابن اعثم كوفي چنين نقل كرده است: فلما ورد الكتاب على عمر بن الخطاب رضي الله عنه وقرأه وفهم ما فيه وقعت عليه الرعدة والنفضة حتى سمع المسلمون أطيط أضراسه ،وقتي كه نامه به دست عمر رسيد و آن را خواند و از مضمون آن آگاه شد، لرزه بر اندامش افتاد كه از شدت ناراحتي ، مسلمانان صداي بر هم خوردن دندانهايش را مي شنيدند. العلامة أبي محمد أحمد بن أعثم الكوفي (متوفاى314 هـ) ، ج 2 ص290 ـ 295 ، تحقيق : علي شيري ( ماجستر في التاريخ الإسلامي ) ناشر : دار الأضواء للطباعة والنشر والتوزيع ، چاپ : الأولى ، 1411هـ .
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات

13119
کد مطلب: 6342 - عنوان: بررسي شبهه ازدواج ام كلثوم با عمر (ويرايش جديد)
نام و نام خانوادگی: الرافضي الصادق - تاریخ انتشار: ٢٤:٤٨ - ١٢ خرداد ١٣٩٢
جناب 423 مسيار زاده تقصير خودت نيست چشمت کوره گوشتم کر ....
13120
کد مطلب: 5149 - عنوان: چگونه ثابت مي شود كه ابراهيم عليه السلام هنگام نزول آيه «اني جاعلك للناسِ اماما» رسول بوده و امامت ذكر شده در آيه، منصبي بالاتر و غير از رسالت است؟
نام و نام خانوادگی: رضا - تاریخ انتشار: ٢٤:٣٧ - ١٢ خرداد ١٣٩٢
سلام دوستان عزيز ولي عصر عج سوالي كردم كه هنوز جواب ما رو نداديد ما بر اين باوريم كه امامت بالاتر از نبوت هست و از جهتي مي گويم خداوند امام انتخاب مي كند كه كه مردم را به سمت نور هدايت كند و نه نار اما چرا خداوند در سوره قصص ايه 41 مي فرمايد ما امامي را انتخاب مي كنيم كه مردم را به سمت نار هدايت مي كند؟ پيشتر از پاسخ شما ممنونم
پاسخ:
با سلام
دوست گرامي
طبرسي در مجمع البيان در ذيل آيه «وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَى النَّار» مي گويد: مقصود از امام قرار دادن آنها اين است كه خداوند از حالشان خبر داده و حكم كرده است كه آنها چنين هستند.ممكن است منظور اين باشد كه چون خداوند حال ايشان را به زبان پيامبران خود آشكار كرده است، گويا خودش آنها را امامان دعوت كننده به دوزخ ساخته است.ترجمه مجمع البيان في تفسير القرآن، ج‏18، ص: 202
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات