محور دوم: ام كلثوم دختر ابوبكر، يا ام كلثوم دختر امير مؤمنان عليه السلام؟

بر خلاف ادعاى اهل سنت که اين دختر را فرزند امير مؤمنان از فاطمه زهرا معرفى کرده‌اند، در هيچ روايتى از روايات شيعيان به اين مطلب اشاره نشده است که اين دختر فرزند امير مؤمنان از فاطمه زهرا (سلام الله عليهما) بوده است؛ و تنها به اين نکته اشاره دارد که دخترى به نام امّ‌كلثوم که در خانه امير مؤمنان زندگى مى‌کرده، به ازدواج عمر (آنهم به زور) در آمده و امير مؤمنان پس از مرگ عمر، او را به خانه خود برگردانده است.

بنابراين مى‌گوييم: ممکن است که اين دختر فرزند امير مؤمنان عليه السلام باشد؛ اما از ديگر همسران آن حضرت. در نتيجه اين توجيه احساسى که وى فرزند فاطمه زهرا (س) بوده است نيز کارگر نخواهد شد.

يا اين كه به احتمال زياد و طبق اعتراف بزرگان اهل سنت، اين دختر، ربيبه آن حضرت و دختر ابوبكر باشد.

1. اعتراف مهم‌ترين شارح صحيح مسلم: عمر داماد أبو بكر

برخى از عالمان اهل سنت اعتراف كرده‌اند كه امّ‌كلثومى كه با عمر ازدواج كرده، دختر ابوبكر بوده نه دختر امير مؤمنان عليه السلام.

محى الدين نووى، مهمترين شارح صحيح مسلم در کتاب تهذيب الاسماء مى‌گويد عمر با امّ‌كلثوم دختر ابوبکر ازدواج کرده است!!!

أختا عائشة: اللتان أرادهما أبو بكر الصديق، رضى الله عنه، بقوله لعائشة: إنما هما أخواك وأختاك، قالت: هذان أخواى، فمن أختاى؟ فقال: ذو بطن بنت خارجة، فإنى أظنها جارية. ذكر هذه القصة فى باب الهبة من المهذب، وقد تقدم بيانهما فى أسماء الرجال فى النوع الرابع فى الأخوة، وهاتان الأختان هما أسماء بنت أبى بكر، وأم كلثوم، وهى التى كانت حملاً، وقد تقدم هناك إيضاح القصة، وأم كلثوم هذه تزوجها عمر بن الخطاب، رضى الله عنه.

دو خواهر عائشه؛ همان دو نفرى كه مقصود ابوبكر صديق! از سخنانش به عائشه بودند، كه به او گفت «دو برادرت و دو خواهرت (از من ارث مى برند)؛ عائشه گفت: اين دو نفر برادران من هستند؛ اما دو خواهر من چه كسانى هستند (من كه يك خواهر بيشتر ندارم)؛ در پاسخ گفت: آن كسى كه در شكم دختر خارجه است؛ من گمان دارم كه او نيز دختر است؛ اين ماجرا را در باب هبه كتاب مهذب آورده است.

و سخن در باره آن دو در اسماء الرجال در باب چهارم در خواهران گذشت؛ اين دو خواهر، اسماء دختر ابوبكر و امّ‌كلثوم دختر ابوبكر هستند؛ و او است كه در شكم مادرش بود؛ و در آنجا توضيح ماجرا گذشت؛ و همين امّ‌كلثوم است كه عمر با او ازدواج كرده است.

النووي، أبو زكريا محيي الدين يحيى بن شرف بن مري (متوفاي676 هـ)، تهذيب الأسماء واللغات، ج 2، ص630، رقم: 1224، تحقيق: مكتب البحوث والدراسات، ناشر: دار الفكر - بيروت، الطبعة: الأولى، 1996م.

با توجه به اين اعتراف، بسيارى از حقايق روشن و ثابت مى‌شود كه ازدواج دختر امير مؤمنان عليه السلام با عمر، افسانه‌اى بيش نيست.

اين ازدواج با واقعيت‌هاى تاريخى نيز سازگارتر است؛ چرا كه خليفه اول دوم همپيمان و دوست قديم يكديگر بودند، با مرگ ابوبكر، طبيعى است كه خليفه دوم احساس مسؤوليت كرده و بخواهد خانواده او را تحت تكفل خود دربياورد و ازدواج با دختر ابوبكر بهترين راه بوده است.

تحليل روايت جعلي رد خواستگاري عمر از دختر أبو بكر توسط عايشه:

البته برخى سعى كرده‌اند كه بگويند عمر فقط از او خواستگارى كرده است و ازدواج اتفاق نيفتاده؛ اما ماجراى اين خواستگارى را به صورتى نقل كرده‌اند که نه شيعه قبول دارد و نه سنى مى‌تواند بپذيرد.

عالمان اهل سنت نقل كرده‌اند كه عمر از دختر ابوبکر خواستگارى کرد؛ اما امّ‌كلثوم و عائشه با اين خواستگارى، به خاطر اخلاق تند و خشونت ذاتى عمر مخالفت كردند. و سپس عايشه به عمرو عاص متوسل شد و عمرو عاص كه دشمنى او با خاندان امير مؤمنان عليه السلام روشن‌تر از خورشيد است، دختر امير مؤمنان عليه السلام را پشنهاد كرد.

وخطب أم كلثوم بنت أبي بكر وهي صغيرة وأرسل فيها إلى عائشة فقالت الأمر إليك فقالت أم كلثوم لا حاجة لي فيه فقالت لها عائشة ترغبين عن أمير المؤمنين قالت نعم إنه خشن العيش شديد على النساء.

فأرسلت عائشة إلى عمرو بن العاص فأخبرته فقال أكفيك فأتى عمر فقال يا أمير المؤمنين بلغني خبر أعيذك بالله منه قال وما هو قال خطبت أم كلثوم بنت أبي بكر قال نعم أفرغبت بي عنها أم رغبت بها عني قال لا واحدة ولكنها حدثة نشأت تحت كنف أم المؤمنين في لين ورفق وفيك غلظة ونحن نهابك وما نقدر أن نردك عن خلق من أخلاقك فكيف بها إن خالفتك في شيء فسطوت بها كنت قد خلفت أبا بكر في ولده بغير ما يحق عليك قال فكيف بعائشة وقد كلمتها قال أنا لك بها وأدلك على خير منها أم كلثوم بنت علي بن أبي طالب.

عمر بن خطاب ابتدا به خواستگارى امّ‌كلثوم دختر ابوبكر رفت، عايشه اين پيشنهاد را با خواهرش مطرح كرد. در پاسخ گفت: مرا با او كارى نيست. عايشه گفت: آيا اميرالمؤمنين را نمى خواهى؟ گفت: آرى نمى خواهم، او در زندگى سخت و خشن و با زنان تندخو و بد رفتار است.

عايشه كسى را نزد عمرو عاص فرستاد و ماجرا را براى او بازگو كرد. عمرو عاص گفت: من ماجرا را درست مى كنم، آن گاه نزد عمر رفت و گفت: اى امير مؤمنان خبرى شنيده‌ام كه خدا كند درست نباشد، عمر گفت: چيست؟ گفت: امّ‌كلثوم دختر ابوبكر را خواستگارى كرده‌اى؟ گفت: بله، مرا براى او نمى‌پسندى يا او را براى من نمى‌پسندى؟ گفت: هيچكدام، ولى او نوسال است و در سايه امّ‌المؤمنين عايشه با ملايمت و مدارا بزرگ شده و تو تندخويى و ما از تو مى ترسيم و نمى توانيم هيچيك از عادات تو را بگردانيم... و من بهتر از او را به تو نشان مى دهم: امّ‌كلثوم دختر علي بن ابوطالب را...

الطبري، أبي جعفر محمد بن جرير (متوفاي310)، تاريخ الطبري، ج 2، ص 564، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت؛

الأندلسي، احمد بن محمد بن عبد ربه (متوفاي 328هـ)، العقد الفريد، ج 6، ص 99، ناشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت / لبنان، الطبعة: الثالثة، 1420هـ - 1999م؛

الجزري، عز الدين بن الأثير أبي الحسن علي بن محمد (متوفاي630هـ)، الكامل في التاريخ، ج 2، ص 451، تحقيق عبد الله القاضي، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت، الطبعة الثانية، 1415هـ.

آيا اهل سنت اين نكته را قبول مى كنند كه خواستگارى عمر از دختر ابوبكر آن قدر وحشتناك بوده است كه عمرو عاص از آن به خدا پناه مى‌برد! اما همين شخص پشنهاد مى‌كند كه از دختر امير مؤمنان خواستگارى كند. يعنى احترام ابوبكر واجب است و نبايد دختر او آزرده خاطر شود؛ اما حضرت زهرا احترام ندارد و آزردن دختر او نيز اشكالى ندارد!!!

آيا اهل سنت متلزم به اين مسأله مى‌شوند كه آزردن روح ابوبكر مهمتر از آزردن روح حضرت زهرا سلام الله عليها است؛ با اين كه طبق روايات صحيح السند موجود در كتاب‌هاى اهل سنت، آزردن فاطمه، آزردن رسول خدا است؛ اما در باره ابوبكر چنين روايتى نيامده است.

مگر اهل سنت از عمر نقل نمى‌کنند که گفت: بستگان رسول خدا از بستگان من براى من مهمتر هستند؟

آيا اهل سنت قبول مى‌کنند که بگويند که عمر حرمت بستگان ابوبکر را مراعات مى‌کند؛ ولى حرمت خاندان پيامبر را مراعات نمى‌کند!!! به خاطر خشونت ذاتى از ازدواج با دختر ابوبکر امتناع؛ اما براى ازدواج با ناموس رسول خدا اصرار مى‌کند!!!

اگر اين روايت را صحيح بدانيم، اشكالات گفته شده بر اهل سنت وارد مى شود؛ و اگر اين روايت جعلي باشد (كه چنين است) علت جعل آن مشخص است؛ در زمان جعل اين افسانه، اين ديدگاه در بين مردم شيوع داشت که عمر با دختر ابوبکر ازدواج کرده است و نه دختر علي؛ خواستند بگويند يک خواستگارى ساده صورت گرفته است و سپس در پى دختر علي رفته است!!! (همان دروغ‌هايى که در بسيارى از ازدواج ها گفته مى‌شود!!! که اين آقا پيش از اين همسر نداشته و تنها يک خواستگارى ساده بوده؛ اما مشخص مى‌شود که زن داشته و...)

نسب شناسان شيعه نيز همين کلام نووى را قبول داشته و امّ‌كلثوم همسر عمر را از نسل اميرمؤمنان نمى‌دانند.

آية الله مرعشى که تمام شجره نامه‌هاى موجود خاندان اهل بيت در اختيار ايشان بود در حاشيه شرح احقاق الحق همين مطلب را اشاره کرده و آن را نظر محققين مى‌دانند.

هاجرت مع زوجها إلى الحبشة، ثم إلى المدينة المنورة، تزوجها بعد جعفر أبو بكر، فتولدت له منها عدة أولاد منهم أم كلثوم وهي التي رباها أمير المؤمنين عليه السلام وتزوجها الثاني، فكانت ربيته عليه السلام وبمنزلة إحدى بناته، وكان عليه السلام يخاطب محمد بابني وأم كلثوم هذه بنتي، فمن ثم سرى الوهم إلى عدة من المحدثين والمؤرخين فكم لهذه الشبهة من نظير، ومنشأ الأكثر الاشتراك في الاسم أو الوصف، ثم بعد موت أبي بكر تزوجها مولانا علي عليه السلام.

همراه با شوهرش به حبشه هجرت كرده و سپس به مدينه آمد؛ پس از جعفر ابوبكر با او ازدواج كرده و چند فرزند براى او آورد كه از جمله آن‌ها امّ‌كلثوم است؛ كه اميرمؤمنان عليه السلام او را بزرگ كرده و خليفه دوم نيز با او ازدواج كرد؛ او دختر خوانده حضرت و مانند يكى از دختران ايشان بود؛ و آن حضرت محمد را پسر خويش و امّ‌كلثوم را دختر خويش خطاب مى كردند؛ و به همين سبب عده اى از محدثين و مورخين به توهم افتاده‌اند؛ و اين اشتباه، مشابهات بسيار دارد كه منشا آن‌ها اشتراك در اسم يا وصف بوده است؛ و پس از مردن ابوبكر، اميرمؤمنان با اسماء ازدواج كردند.

المرعشي النجفي، آية الله السيد شهاب الدين (متوفاي 1369ش)، شرح إحقاق الحق وإزهاق الباطل، ج 30 ص 315 اشر: منشورات مكتبة آية الله العظمى المرعشي النجفي ـ قم.

حال اين دختر چطور در خانه اميرمؤمنان بوده است؟ واضح است؛ هنگامى كه ابوبکر از دنيا رفت، بعضى همسران ابوبکر با اميرمؤمنان ازدواج کردند؛ و به همين سبب ايشان و تعدادى فرزندان ابوبکر در خانه حضرت بزرگ شده‌اند، مانند محمد بن ابى بکر؛ امّ‌كلثوم هم يکى از ايشان.

در مقابل اين نظر تنها يك اشكال وجود دارد؛ برخى ادعا كرده‌اند كه اين دختر نمى‌تواند ربيبه امير مؤمنان عليه السلام باشد؛ چرا كه طبق روايات اهل سنت، مادر امّ‌كلثوم حبيبة بن خارجة بوده و او نيز پس از مردن ابوبكر با خبيب بن أساف ازدواج كرده، نه با امير مؤمنان،‌ در پاسخ مى‌گوييم كه ازدواج مادر امّ‌كلثوم با اين شخص نيز از دروغ هاى جاعل اين قصه است، تا تمام راه هاى كشف حقيقت را ببندد؛ زمانى پرده از دروغ بودن اين قصه برداشته مى شود كه مشخص شود منابع قديم تاريخ نزد اهل سنت، خبيب بن أساف در جنگ يمامه و در زمان ابوبكر كشته شده است.

محمد بن حبيب بغدادى در المحبّر مى‌نويسد:

خبيب بن اساف قتل يوم اليمامة.

خبيب بن اساف در روز يمامه (جنگ با مسيلمه كذاب) كشته شد.

البغدادي، أبو جعفر محمد بن حبيب بن أمية (متوفاي245هـ)، المحبر، ج 1، ص 403، طبق برنامه الجامع الكبير.

2. يك روايت از دو ام كلثوم:

با مراجعه به منابع اهل سنت مشاهده مى‌كنيم كه گاهى يك روايت از يك راوى به دو صورت نقل شده است: در يك نقل آن را از امّ‌كلثوم دختر ابوبكر و در نقل ديگر از امّ‌كلثوم دختر امير مؤمنان عليه السلام آورده‌اند و اين نشان مى‌دهد كه دخترى كه مشهور به امّ‌كلثوم بنت علي است‌، در حقيقت همان امّ‌كلثوم دختر ابوبكر است.

ابن أبى شيبه، روايت ذيل را از امّ‌كلثوم دختر ابوبكر نقل مى‌كند:

حدثنا عفان حدثنا حماد بن سلمة أخبرنا جبر بن حبيب عن أم كلثوم بنت أبي بكر عن عائشة أن رسول الله صلى الله عليه وسلم علمها هذا الدعاء اللهم إني أسألك من الخير كله عاجله وآجله ما علمت منه وما لم أعلم وأعوذ بك من الشر كله ما علمت منه وما لم أعلم اللهم إني أسألك من خير ما سألك عبدك ونبيك وأعوذ بك من شر ما عاذ به عبدك ونبيك اللهم إني أسألك الجنة وما قرب إليها من قول أو عمل وأعوذ بك من النار وما قرب إليها من قول أو عمل وأسألك أن تجعل كل قضاء تقضيه لي خيرا.

عفان براى ما روايت كرد كه حماد بن سلمه براى او روايت كرده است كه جبر بن حبيب براى او روايت كرده است كه امّ‌كلثوم دختر ابوبكر از عائشه روايت كرده است كه...

إبن أبي شيبة الكوفي، أبو بكر عبد الله بن محمد (متوفاي235 هـ)، الكتاب المصنف في الأحاديث والآثار، ج 6، ص 44، ح29345، تحقيق: كمال يوسف الحوت، ناشر: مكتبة الرشد - الرياض، الطبعة: الأولى، 1409هـ؛

الشيباني، أحمد بن حنبل أبو عبدالله (متوفاي241هـ)، مسند أحمد بن حنبل، ج 6، ص 133، ناشر: مؤسسة قرطبة – مصر؛

البخاري الجعفي، محمد بن إسماعيل أبو عبدالله (متوفاي256هـ)، الأدب المفرد، ج 1، ص 222، تحقيق: محمد فؤاد عبدالباقي، ناشر: دار البشائر الإسلامية - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1409 – 1989م.

در حالى كه اسحاق بن راهويه، همين روايت را از امّ‌كلثوم دختر امير مؤمنان عليه السلام به نقل از عائشه نقل كرده است:

أخبرنا النضر نا شعبة نا جبر بن حبيب قال سمعت أم كلثوم بنت علي تحدث عن عائشة أن رسول الله صلى الله عليه وسلم ليكلمه في حاجة وعائشة تصلي فقال رسول الله صلى الله عليه وسلم يا عائشة عليك بالجوامع والكوامل قولي اللهم إني أسألك من الخير كله عاجله وآجله ما عملت منه وما لم أعلم وأعوذ بك من الشر كله عاجله وآجله ما عملت منه وما لم أعلم اللهم إني أسألك الجنة وما قرب إليها من قول أو عمل وأعوذ بك من النار وما قرب إليها من قول أو عمل اللهم إني أسألك مما سألك منه محمد وأعوذ بك مما استعاذ منه محمد صلى الله عليه وسلم اللهم ما قضيت لي من قضاء فاجعل عاقبته لي رشدا

نضر براى ما روايت كرده است كه شعبه براى او روايت كرده است كه حبيب بن جبر براى او روايت كرده است كه از امّ‌كلثوم دختر علي شنيده است كه...

الحنظلي، إسحاق بن إبراهيم بن مخلد بن راهويه (متوفاي238هـ)، مسند إسحاق بن راهويه، ج 2، ص 590، ح1165، تحقيق: د. عبد الغفور بن عبد الحق البلوشي، ناشر: مكتبة الإيمان - المدينة المنورة، الطبعة: الأولى، 1412هـ – 1991م.

محور سوم: تعارض‌هاى موجود در نقل قضيه:

يكى از دلائل افسانه بودن اين ازدواج، اين است كه اختلاف‌هاى و تناقض‌هاى شديدى در نقل ماجراهاي آن ديده مى‌شود. اين تناقض‌ها به حدى است كه مانع اطمينان انسان به صحت آن‌ها و سبب اطمينان به افسانه بودن آن مى‌شود.

شيخ مفيد رضوان الله تعالى عليه در باره اين اختلاف‌ها و تناقض‌ها مى‌نويسد:

والحديث بنفسه مختلف، فتارة يروى: أن أمير المؤمنين عليه السلام تولى العقد له على ابنته. وتارة يروى أن العباس تولى ذلك عنه. وتارة يروى: أنه لم يقع العقد إلا بعد وعيد من عمر وتهديد لبني هاشم. وتارة يروى أنه كان عن اختيار وإيثار.

ثم إن بعض الرواة يذكر أن عمر أولدها ولدا أسماه زيدا. وبعضهم يقول: إنه قتل قبل دخوله بها. وبعضهم يقول: إن لزيد بن عمر عقبا. ومنهم من يقول: إنه قتل ولا عقب له. ومنهم من يقول: إنه وأمه قتلا. ومنهم من يقول: إن أمه بقيت بعده. ومنهم من يقول: إن عمر أمهر أم كلثوم أربعين ألف درهم. ومنهم من يقول: مهرها أربعة آلاف درهم. ومنهم من يقول: كان مهرها خمسمائة درهم.

وبدو هذا الاختلاف فيه يبطل الحديث، فلا يكون له تأثير على حال.

خود همين روايت اختلاف‌هاى بسيار دارد؛‌ گاهى روايت مى شود كه خود اميرمؤمنان عقد امّ‌كلثوم را به عهده گرفت، و در بعضى روايات آمده است كه عباس اين كار را به عهده گرفت. در بعضى روايات آمده است كه اين عقد صورت نگرفت، مگر پس از تهديد عمر و تهديد شدن بنى هاشم؛ و در بعضى ديگر آمده است كه اين عقد به اختيار و از روى ميل صورت گرفت.

بعضى از راويان مى گويند كه عمر از او صاحب فرزندى به نام زيد شد؛ عده‌اى مى‌گويند كه او پيش از نزديكى با امّ‌كلثوم كشته شد، عده اى مى گويند كه از زيد بن عمر، نسلى بر جاى ماند؛ عده اى مى گويند كه زيد بن عمر كشته شد و فرزندى نداشت؛ عده اى مى گويند كه او و مادرش با هم كشته شدند. عده اى مى گويند كه مادرش پس از او باقى ماند؛ عده اى مى گويند عمر مهر او را چهل هزار درهم قرار داد، عده اى مى گويند چهار هزار درهم، و عده اى مى گويند پانصد درهم.

و همين اختلاف در حديث، سبب بطلان آن مى شود و بنابراين، اين روايت هيچ اثرى ندارد.

الشيخ المفيد، محمد بن محمد بن النعمان ابن المعلم أبي عبد الله العكبري، البغدادي (متوفاي413 هـ)، المسائل السروية، ص 90، تحقيق: صائب عبد الحميد، ناشر: دار المفيد للطباعة والنشر والتوزيع - بيروت، الطبعة: الثانية، 1414هـ - 1993م.

از آن جايى كه اين اختلاف‌ها بسيار گسترده است و اين مقاله گنجايش نقل تمام آن‌ها را ندارد، فقط به چند مورد محدود اشاره و مدارك آن از كتاب‌هاى اهل سنت ارائه مى‌شود.

1. ام كلثوم پس از عمر با چه كسي ازدواج كرد؟

از آن جايى كه اهل سنت مى‌دانسته‌اند كه امّ‌كلثوم پس از عمر زنده مانده است، براى اين كه ثابت كنند امّ‌كلثومى بوده، شوهران بسيارى براى وى تراشيده‌اند.

نخستين كسى كه از اهل سنت اين افسانه را دامن زده، محمد بن سعد زهرى ( متوفاى 230هـ) در الطبقات الكبرى است. بقيه عالمان اهل سنت نيز چشم بسته و بدون اين كه به تناقض‌هاى موجود در اين نقل توجه كنند، آن را در كتاب‌هاى ذكر كرده‌اند. محمد بن سعد مى‌نويسد:

أم كلثوم بنت علي بن أبي طالب بن عبد المطلب بن هاشم بن عبد مناف بن قصي وأمها فاطمة بنت رسول الله وأمها خديجة بنت خويلد بن أسد بن عبد العزى بن قصي تزوجها عمر بن الخطاب وهي جارية لم تبلغ فلم تزل عنده إلى أن قتل وولدت له زيد بن عمر ورقية بنت عمر ثم خلف على أم كلثوم بعد عمر عون بن جعفر بن أبي طالب بن عبد المطلب فتوفي عنها ثم خلف عليها أخوه محمد بن جعفر بن أبي طالب بن عبد المطلب فتوفي عنها فخلف عليها أخوه عبد الله بن جعفر بن أبي طالب بعد أختها زينب بنت علي بن أبي طالب.

امّ‌كلثوم، دختر علي بن أبى طالب... كه مادرش فاطمه دختر رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم بود... عمر بن خطاب با او ازدواج كرد؛ در حالى هنوز به سن بلوغ نرسيده بود! تا زمانى كه عمر كشته نشده بود در كنار او به سر مى‌برد و زيد بن عمر و رقيه را به دنيا آورد. پس از عمر، با عون بن جعفر بن أبى طالب و پس از آن با محمد بن جعفر ازدواج كرد. هنگامى كه محمد بن جعفر از دنيا رفت با برادرش عبد الله بن جعفر پس از حضرت زينب ازدواج كرد...

الزهري، محمد بن سعد بن منيع أبو عبدالله البصري (متوفاي230هـ)، الطبقات الكبرى، ج 8، ص 463، ناشر: دار صادر - بيروت؛

البلاذري، أحمد بن يحيى بن جابر (متوفاي279هـ)، أنساب الأشراف، ج 1، ص 178.

در اين حديث آمده است كه امّ‌كلثوم پس از به كشته شدن عمر بن خطاب با پسر عمويش عون بن جعفر پس از عون با برادر او محمد و سپس با عبدالله بن جعفر برادر ديگر آن دو ازدواج كرد؛ در حالى كه راوى فراموش كرده كه عون و محمد هر دو در جنگ شوشتر سال 16 يا 17 هجرى در زمان خليفه دوم كشته شده‌اند؛ يعنى همسر دوم و سوم امّ‌كلثوم پيش از همسر اول فوت كرده‌اند!

ابن حجر در الاصابه مى‌گويد:

استشهد عون بن جعفر في تستر وذلك في خلافة عمر وما له عقب.

عون بن جعفر در جنگ شوشتر در زمان عمر شهيد شد و هيچ فرزندى از او بر جاى نماند‌.

العسقلاني الشافعي، أحمد بن علي بن حجر أبو الفضل (متوفاي852هـ)، الإصابة في تمييز الصحابة، ج 4، ص 744، تحقيق: علي محمد البجاوي، ناشر: دار الجيل - بيروت، الطبعة: الأولى، 1412 - 1992.

و جالب اين است كه ابن حجر عسقلانى در جاى ديگر از همين كتابش در ترجمه محمد بن جعفر مى‌گويد:

محمد بن جعفر بن أبي طالب بن عبد المطلب... أنه كان يكنى أبا القاسم وأنه تزوج أم كلثوم بنت علي بعد عمر قال واستشهد بتستر.

محمد بن جعفر بن ابى طالب بن عبد المطلب... كنيه او ابوالقاسم بود و او پس از عمر، با امّ‌كلثوم دختر علي ازدواج كرده و در تستر شهيد شد!

العسقلاني، أحمد بن علي بن حجر أبو الفضل الشافعي، الإصابة في تمييز الصحابة، ج 6، ص 7768، رقم: 7769، تحقيق: علي محمد البجاوي، ناشر: دار الجيل - بيروت، الطبعة: الأولى، 1412 - 1992.

از قديم گفته‌اند كه دروغگو فراموش كار است. اگر محمد و عون در زمان عمر در جنگ تستر شهيد شده‌اند، چگونه پس از عمر دوباره زنده شده و با امّ‌كلثوم ازدواج كرده‌اند؟!!!

افزون بر اين كه ازدواج امّ‌كلثوم با عبد الله جعفر شوهر حضرت زينب امكان پذير نيست و مضمون روايت جمع بين دو خواهر مى‌باشد؛ زيرا حضرت زينب تا پس از واقعه كربلا زنده و همسر عبد الله بن جعفر بوده است.

و پس از حضرت زينب نيز نمى‌تواند با عبد الله بن جعفر ازدواج كند؛ زيرا طبق اعتقاد اهل سنت، امّ‌كلثوم در زمان حيات امام حسن عليه السلام در مدينه از دنيا رفته است. مدارك اين مطلب را پيش از اين بيان كرديم.

برخى ديگر از عالمان اهل سنت كه متوجه دروغ بودن ازدواج امّ‌كلثوم با عون و محمد، و عدم سازگارى آن با واقعيت‌هاى تاريخى بوده‌اند،‌ ادعا كرده‌اند كه امّ‌كلثوم پس از عمر با عبد الله بن جعفر ازدواج كرده است.

ثم هلك عمر عن أم كلثوم فتزوجها عبد الله بن جعفر فلم تلد منه.

عمر از دنيا رفته و همسر او امّ‌كلثوم با عبد الله بن جعفر ازدواج كرد اما از او صاحب فرزند نشد.

الزبير بن بكار بن عبد الله بن مصعب الزبيري أبو عبد الله (متوفاي256هـ)، المنتخب من كتاب أزواج النبي صلى الله عليه وسلم، ج 1، ص 31، تحقيق: سكينة الشهابي، ناشر: مؤسسة الرسالة - بيروت، الطبعة: الأولى، 1403هـ.

در حالى كه اين مطلب را هرگز نمى‌توان پذيرفت؛ چرا كه به اتفاق شيعه و سنى، حضرت زينب سلام الله عليها در زمان امير مؤمنان عليه السلام با عبد الله بن جعفر ازدواج كرده و تا آخر عمر همسر او بوده است.

2. سن ام كلثوم هنگام ازدواج

در اين كه امّ‌كلثوم در هنگام ازدواج با عمر چند سال داشته، اختلاف‌هاى شديدى ميان عالمان سنى وجود دارد. آن جايى كه دفاع از آبروى خليفه در ميان است، او را آن قدر كوچك جلوه مى‌دهند كه بوسيدن، در بغل گرفتن و حتى برهنه كردن ساقش حرام نيست.

هنوز به حدي نرسيده بود كه شهوت را برانگيزد:

ابن حجر هيثمى در الصواعق المحرقه مى‌نويسد:

وتقبيله وضمه لها على جهة الإكرام لأنها لصغرها لم تبلغ حدا تشتهى حتى يحرم ذلك....

بوسيدن امّ‌كلثوم و در آغوش گرفتن او، به خاطر اكرام بوده است؛ زيرا او به خاطر كوچك بودن به حدى نرسيده بود كه سبب برانگيختن شهوت شود تا اين كار در باره او حرام باشد!!!

الهيثمي، أبو العباس أحمد بن محمد بن علي ابن حجر (متوفاي973هـ)، الصواعق المحرقة على أهل الرفض والضلال والزندقة، ج 2، ص 457، تحقيق عبد الرحمن بن عبد الله التركي - كامل محمد الخراط، ناشر: مؤسسة الرسالة - لبنان، الطبعة: الأولى، 1417هـ - 1997م.

دختري كوچك و غير بالغ كه با ديگر دختران بازي مي كرد:

عبد الرزاق صنعانى او را دختر خردسالى معرفى مى‌كند كه با كنيزكان بازى مى‌كرد:

تزوج عمر بن الخطاب أم كلثوم بنت علي بن أبي طالب وهي جارية تلعب مع الجواري....

الصنعاني، أبو بكر عبد الرزاق بن همام (متوفاي211هـ)، المصنف، ج 6، ص 164، تحقيق حبيب الرحمن الأعظمي، ناشر: المكتب الإسلامي - بيروت، الطبعة: الثانية، 1403هـ.

محمد بن سعد زهرى، او را دخترى كه هنوز به سن بلوغ نرسيده، معرفى مى‌كند:

تزوجها عمر بن الخطاب وهي جارية لم تبلغ.

عمر با امّ‌كلثوم ازدواج كرد؛ در حالى كه هنوز امّ‌كلثوم به سن بلوغ نرسيده بود.

الزهري، محمد بن سعد بن منيع أبو عبدالله البصري (متوفاي230هـ)، الطبقات الكبرى، ج 8، ص 463، ناشر: دار صادر - بيروت.

و در روايت ديگر او را «صبية؛ كودك» مى‌داند:

لما خطب عمر بن الخطاب إلى علي ابنته أم كلثوم قال يا أمير المؤمنين إنها صبية.

زمانى كه عمر، امّ‌كلثوم را از علي (عليه السلام) خواستگارى كرد، علي (عليه السلام) فرمود: اى امير مؤمنان، او كودكى بيش نيست.

الزهري، محمد بن سعد بن منيع أبو عبدالله البصري (متوفاي230هـ)، الطبقات الكبرى، ج 8، ص 464، ناشر: دار صادر – بيروت.

ابن عساكر و ابن جوزى نيز همين مطلب را نقل كرده‌اند.

ابن عساكر الدمشقي الشافعي، أبي القاسم علي بن الحسن إبن هبة الله بن عبد الله،(متوفاي571هـ)، تاريخ مدينة دمشق وذكر فضلها وتسمية من حلها من الأماثل، ج 19، ص 485، تحقيق: محب الدين أبي سعيد عمر بن غرامة العمري، ناشر: دار الفكر - بيروت - 1995.

ابن الجوزي، أبو الفرج عبد الرحمن بن علي بن محمد (متوفاي 597 هـ)، المنتظم في تاريخ الملوك والأمم، ج 4، ص 237، ناشر: دار صادر - بيروت، الطبعة: الأولى، 1358.

بلاذرى، ابن عبد البر، زمخشرى و... گفته‌اند كه او در هنگام ازدواج با عمر «صغيرة» بوده است.

خطب عمر بن الخطاب أم كلثوم بنت علي - رضي الله تعالى عنهم - فقال: إنها صغيرة.

عمر از امّ‌كلثوم دختر علي خواستگارى كرده و علي به او گفت: او دخترى كوچك است.

البلاذري، أحمد بن يحيى بن جابر (متوفاي279هـ)، أنساب الأشراف، ج 1، ص 296؛

القرطبي، يوسف بن عبد الله بن محمد بن عبد البر (متوفاي463 هـ)، الاستيعاب في معرفة الأصحاب، ج 4، ص 1954، تحقيق: علي محمد البجاوي، ناشر: دار الجيل - بيروت، الطبعة: الأولى، 1412هـ؛

الزمخشري الخوارزمي، أبو القاسم محمود بن عمرو بن أحمد جار الله (متوفاى538هـ) ربيع الأبرار، ج 1، ص 468.

ابن جوزى مى‌گويد، اى ازدواج در سال هفدهم اتفاق افتاده و در زمانى كه عمر با او ازدواج كرده، هنوز به سن بلوغ نرسيده بوده:

وفي هذه السنة (17هـ) تزوج عمر رضي الله عنه أم كلثوم بنت علي رضي الله عنه... فزوجها إياه ولم تكن قد بلغت فدخل بها في ذي القعدة ثم ولدت له زيدا.

ابن الجوزي، أبو الفرج عبد الرحمن بن علي بن محمد (متوفاي 597 هـ)، المنتظم في تاريخ الملوك والأمم، ج 4، ص 237، ناشر: دار صادر - بيروت، الطبعة: الأولى، 1358.

ده سال يا بيشتر داشت:

و زمانى كه نياز دارند وجود فرزندى را براى امّ‌كلثوم ثابت و از عدم تناسب سنى او با عمر پاسخ دهند، او را ده ساله و حتى بيشتر معرفى مى‌كنند:

أم كلثوم بنت علي بن أبي طالب الهاشمية أمها فاطمة بنت رسول الله صلى الله عليه وسلم ولدت في أواخر عهد النبي صلى الله عليه وسلم وتزوجها عمر بن الخطاب ولها عشر سنين أو أكثر فولدت له زيدا وماتت هي وابنها زيد في يوم واحد

امّ‌كلثوم دختر علي بن ابى طالب هاشمى، مادرش فاطمه دختر رسول خدا (ص)؛ در اواخر زندگانى پيامبر (ص)‌ به دنيا آمده و عمر با او ازدواج كرد؛ وى در هنگام ازدواج ده سال يا بيشتر داشت و براى عمر زيد را به دنيا آورد و او و فرزندش زيد در يك روز از دنيا رفتند.

العسقلاني الشافعي، أحمد بن علي بن حجر أبو الفضل (متوفاي852 هـ)، الإيثار بمعرفة رواة الآثار ج 1، ص 211، 328، تحقيق: سيد كسروي حسن، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت، الطبعة: الأولى، 1413هـ.

ذهبى در يك كتابش اعتقاد دارد كه او در سال ششم هجرى به دنيا آمده است:

أم كلثوم بنت علي بن أبي طالب بن عبد المطلب بن هاشم الهاشمية شقيقة الحسن والحسين ولدت في حدود سنة ست من الهجرة ورأت النبي صلى الله عليه وسلم ولم ترو عنه شيئا. خطبها عمر بن الخطاب وهي صغيرة.

امّ‌كلثوم دختر علي بن ابوطالب، خواهر حسن و حسين،‌ در حدود سال ششم هجرت به دنيا آمد، رسو لخدا را ديد؛ ولى از او روايتى نقل نكرده است، عمر از او خواستگارى كرد؛ در حالى كه هنوز خردسال بود.

الذهبي، شمس الدين محمد بن أحمد بن عثمان، (متوفاي748هـ)، سير أعلام النبلاء، ج 3، ص 500، تحقيق: شعيب الأرناؤوط، محمد نعيم العرقسوسي، ناشر: مؤسسة الرسالة - بيروت، الطبعة: التاسعة، 1413هـ.

و اگر ازدواج را مطابق نظر اهل سنت در سال هفدهم يا هجدهم بدانيم، او يازده يا دوازده ساله بوده است!!!

با اين حال ذهبى در كتاب ديگرش مى‌گويد در حيات رسول خدا به دنيا آمد و زمانى كه عمر با او ازدواج كرد، خردسال بود:

أم كلثوم بنت علي بن أبي طالب الهاشمية. ولدت في حياة جدها صلى الله عليه وسلم، وتزوجها عمر وهي صغيرة.

امّ‌كلثوم دختر علي بن ابى طالب هاشمى، در زمان حيات پدر بزرگش به دنيا آمد و عمر در حالى كه او كوچك بود، با او ازدواج كرد.

الذهبي، شمس الدين محمد بن أحمد بن عثمان، (متوفاي748هـ)، تاريخ الإسلام ووفيات المشاهير والأعلام، ج 4، ص 137، تحقيق د. عمر عبد السلام تدمرى، ناشر: دار الكتاب العربي - لبنان/ بيروت، الطبعة: الأولى، 1407هـ - 1987م.

با توجه به آن چه كه از ابن سعد گذشت كه امّ‌كلثوم «صبيه» بوده و يا به حد بلوغ نرسيده بوده، چگونه مى‌توان پذيرفت كه او در سال ششم هجرى به دنيا آمده باشد!!.

3. مقدار مهريه ام كلثوم:

در مقدار مهريه امّ‌كلثوم نيز اختلاف‌هاى چشمگيرى وجود دارد، برخى ده هزار دينار و اكثر عالمان سنى آن را چهل هزار درهم ذكر كرده‌اند.

الف: ده هزار دينار:

يعقوبى در تاريخ خود مى‌نويسد:

فتزوجها وأمهرها عشرة آلاف دينار.

عمر با او ازدواج كرده و ده هزار دينار براى او مهريه تعيين كرد.

اليعقوبي، أحمد بن أبي يعقوب بن جعفر بن وهب بن واضح (متوفاي292هـ، تاريخ اليعقوبي، ج2، ص150، ناشر: دار صادر – بيروت.

ب: چهل هزار دينار:

لما تزوج زينب بنت علي فانه أصدقها اربعين الف دينار.

هنگامى كه عمر با زينب دختر علي ازدواج كرد، به او چهل هزار دينار مهريه داد!!!

الكتاني، الشيخ عبد الحي (متوفاي1382هـ)، نظام الحكومة النبوية المسمى التراتيب الإدراية، ج 2، ص 405، ناشر: دار الكتاب العربي – بيروت.

ج: چهل هزار درهم:

بسيارى از بزرگان اهل سنت با چندين سند نقل كرده‌اند كه مهريه امّ‌كلثوم، چهل هزار درهم بوده است:

أن عمر تزوج أم كلثوم على أربعين ألف درهم

عمر با امّ‌كلثوم دختر علي در مقابل چهل هزار درهم مهر ازدواج كرد.

إبن أبي شيبة الكوفي، أبو بكر عبد الله بن محمد (متوفاي235 هـ)، الكتاب المصنف في الأحاديث والآثار، ج 3، ص 494، تحقيق: كمال يوسف الحوت، ناشر: مكتبة الرشد - الرياض، الطبعة: الأولى، 1409هـ؛

الزهري، محمد بن سعد بن منيع أبو عبدالله البصري (متوفاي230هـ)، الطبقات الكبرى، ج 8، ص 463، ناشر: دار صادر - بيروت؛

إبن عبد البر، يوسف بن عبد الله بن محمد (متوفاي463هـ)، الاستيعاب في معرفة الأصحاب، ج 4، ص 1955، تحقيق علي محمد البجاوي، ناشر: دار الجيل - بيروت، الطبعة: الأولى، 1412هـ؛

العسقلاني الشافعي، أحمد بن علي بن حجر أبو الفضل (متوفاي852هـ)، الإصابة في تمييز الصحابة، ج 8، ص 293، تحقيق: علي محمد البجاوي، ناشر: دار الجيل - بيروت، الطبعة: الأولى، 1412 - 1992.

جداى از تناقض‌هاى موجود در مقدار مهريه، مشكل ديگر در زياد بودن مهريه امّ‌كلثوم است؛ با اينكه طبق روايات صحيح السندى كه در كتاب‌هاى اهل سنت وجود دارد، خود خليفه از تعيين مهريه كلان جلوگيرى مى‌كرده است.

ابن ماجه قزوينى در سنن خود مى‌نويسد:

حدثنا أبو بَكْرِ بن أبي شَيْبَةَ ثنا يَزِيدُ بن هَارُونَ عن بن عَوْنٍ ح وحدثنا نَصْرُ بن عَلِيٍّ الْجَهْضَمِيُّ ثنا يَزِيدُ بن زُرَيْعٍ ثنا بن عَوْنٍ عن مُحَمَّدِ بن سِيرِينَ عن أبي الْعَجْفَاءِ السُّلَمِيِّ قال قال عُمَرُ بن الْخَطَّابِ لَا تُغَالُوا صَدَاقَ النِّسَاءِ فَإِنَّهَا لو كانت مَكْرُمَةً في الدُّنْيَا أو تَقْوًى عِنْدَ اللَّهِ كان أَوْلَاكُمْ وَأَحَقَّكُمْ بها مُحَمَّدٌ صلى الله عليه وسلم ما أَصْدَقَ امْرَأَةً من نِسَائِهِ ولا أُصْدِقَتْ امْرَأَةٌ من بَنَاتِهِ أَكْثَرَ من اثْنَتَيْ عَشْرَةَ أُوقِيَّةً وَإِنَّ الرَّجُلَ لَيُثَقِّلُ صَدَقَةَ امْرَأَتِهِ حتى يَكُونَ لها عَدَاوَةٌ في نَفْسِهِ وَيَقُولُ قد كَلِفْتُ إِلَيْكِ عَلَقَ الْقِرْبَةِ أو عَرَقَ الْقِرْبَةِ وَكُنْتُ رَجُلًا عَرَبِيًّا مَوْلِدًا ما أَدْرِي ما عَلَقُ الْقِرْبَةِ أو عَرَقُ الْقِرْبَةِ.

عمر بن خطاب گفت: مهر زنان را بالا نگيريد؛ زيرا اگر بالا بودن مهر، سبب كرامت دينى شده و يا جزو تقوا به حساب مى آمد، سزاوار‌ترين شخص به اين كار، پيامبر (ص) بود كه براى هيچ زنى از همسران و يا دخترانش بيش از دوازده اوقيه قرار نداده است.

و به درستى كه مرد هنگامى كه مهريه زن را بالا ببرد، در دل دشمنى او را پيدا كرده و مى‌گويد من به خاطر تو مجبور به كارهاى سخت شدم، با اينكه من مردى عرب بوده و نمى دانستم سختى كار چيست!!!

القزويني، محمد بن يزيد أبو عبدالله (متوفاي275هـ)، سنن ابن ماجه، ج 1، ص 607، ح1887، بَاب ضَرْبِ النِّسَاءِ، تحقيق محمد فؤاد عبد الباقي، ناشر: دار الفكر - بيروت.

البانى اين روايت را در صحيح ابن ماجه شماره 1532 تصحيح كرده است.

و ابوداوود در سنن خود مى‌نويسد:

حدثنا محمد بن عُبَيْدٍ ثنا حَمَّادُ بن زَيْدٍ عن أَيُّوبَ عن مُحَمَّدٍ عن أبي الْعَجْفَاءِ السُّلَمِيِّ قال خَطَبَنَا عُمَرُ رَحِمَهُ الله فقال ألا لَا تُغَالُوا بِصُدُقِ النِّسَاءِ فَإِنَّهَا لو كانت مَكْرُمَةً في الدُّنْيَا أو تَقْوَى عِنْدَ اللَّهِ لَكَانَ أَوْلَاكُمْ بها النبي صلى الله عليه وسلم ما أَصْدَقَ رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم امْرَأَةً من نِسَائِهِ ولا أُصْدِقَتْ امْرَأَةٌ من بَنَاتِهِ أَكْثَرَ من ثِنْتَيْ عَشْرَةَ أُوقِيَّةً

عمر بن خطاب گفت: مهر زنان را بالا نگيريد؛ زيرا اگر بالا بودن مهر، سبب كرامت دينى شده و يا جزو تقوا به حساب مى آمد، سزاوار‌ترين شخص به اين كار، پيامبر (ص) بود كه براى هيچ زنى از همسران و يا دخترانش بيش از دوازده اوقيه قرار نداده است.

السجستاني الأزدي، سليمان بن الأشعث أبو داود (متوفاي275هـ)، سنن أبي داود، ج 2، ص 235، ح2106، تحقيق: محمد محيي الدين عبد الحميد، ناشر: دار الفكر.

البانى اين روايت را در صحيح ابى داوود شماره 1852 تصحيح كرده است.

و ترمذى نيز همين روايت را نقل و آن را تصحيح مى‌كند:

حدثنا بن أبي عُمَرَ حدثنا سُفْيَانُ بن عُيَيْنَةَ عن أَيُّوبَ عن بن سِيرِينَ عن أبي الْعَجْفَاءِ السُّلَمِيِّ قال قال عُمَرُ بن الْخَطَّابِ ألا لَا تُغَالُوا صَدُقَةَ النِّسَاءِ فَإِنَّهَا لو كانت مَكْرُمَةً في الدُّنْيَا أو تَقْوَى عِنْدَ اللَّهِ لَكَانَ أَوْلَاكُمْ بها نَبِيُّ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم ما عَلِمْتُ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم نَكَحَ شيئا من نِسَائِهِ ولا أَنْكَحَ شيئا من بَنَاتِهِ على أَكْثَرَ من ثِنْتَيْ عَشْرَةَ أُوقِيَّةً.

قال أبو عِيسَى هذا حَدِيثٌ حَسَنٌ صَحِيحٌ وأبو الْعَجْفَاءِ السُّلَمِيُّ اسْمُهُ هَرِمٌ وَالْأُوقِيَّةُ عِنْدَ أَهْلِ الْعِلْمِ أَرْبَعُونَ دِرْهَمًا وَثِنْتَا عَشْرَةَ أُوقِيَّةً أربعمائة وَثَمَانُونَ دِرْهَمًا

عمر بن خطاب گفت: مهر زنان را بالا نگيريد؛ زيرا اگر بالا بودن مهر، سبب كرامت دينى شده و يا جزو تقوا به حساب مى آمد، سزاوار‌ترين شخص به اين كار، پيامبر (ص) بود كه براى هيچ زنى از همسران و يا دخترانش بيش از دوازده اوقيه قرار نداده است...

و اوقيه نزد اهل علم چهل درهم است و دوازه اوقيه، چهارصد و هشتاد درهم.

الترمذي السلمي، محمد بن عيسى أبو عيسى (متوفاي 279هـ)، سنن الترمذي، ج 3، ص 422، ح1114، تحقيق: أحمد محمد شاكر وآخرون، ناشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت.

و سيوطى در جامع الأحاديث مى‌نويسد:

عن مسروقٍ قَالَ: رَكِبَ عُمَرُ بنُ الْخَطَّابِ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ المِنْبَرَ ثُمَّ قَالَ: أَيُّهَا النَّاسُ مَا إِكْثَارُكُمْ في صِدَاقِ النسَاءِ وَقَدْ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ وَأَصْحَابُهُ وَإِنَّمَا الصدَاقُ فِيمَا بَيْنَهُمْ أَرْبَعُمَائَةُ دِرْهَمٍ فَمَا دُونَ ذالِكَ، فَلَوْ كَانَ الإِكْثَارُ في ذالِكَ تَقْوَى عِنْدَ اللَّهِ أَوْ مَكْرُمَةً لَمْ تَسْبِقُوهُمْ إِلَيْهَا ) ( ص، ع ).

از مسروق روايت شده است كه عمر از منبر رسول خدا (ص‌)‌ بالا رفته و گفت: اى مردم، چه شده است كه مهريه زنان خود را بالا مى‌گيريد؟ با اينكه رسول خدا (ص) و اصحاب او چهارصد درهم و يا كمتر از آن را مهر قرار مى‌دادند.

اگر زياد بودن مهر، جزو تقوا و يا خصال نيك بود، به طور قطع ايشان پيش از شما چنين مى‌كردند‌.

السيوطي، جلال الدين عبد الرحمن بن أبي بكر (متوفاي911هـ)، جامع الاحاديث (الجامع الصغير وزوائده والجامع الكبير)، ج 14، ص 271، ح3318.

بنابراين، مقدار مهريه امّ‌كلثوم در قدم نخست مخالف با سنت رسول خدا است؛ چرا كه طبق رواياتى كه گذشت، رسول خدا مهريه هيچ يك از زنان و دخترانش را زياد نمى‌گذاشته.

وثانياً: مخالف سيره و سنت خود عمر است. آيا اهل سنت مى توانند چنين نسبتى را به عمر بدهند با اينكه اين مطلب مصداق اين آيه كريمه است كه خداوند مى‌فرمايد:

يَأَيهَُّا الَّذِينَ ءَامَنُواْ لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ. كَبرَُ مَقْتًا عِندَ اللَّهِ أَن تَقُولُواْ مَا لَا تَفْعَلُون‏. الصف / 2 و 3.

اى افرادى كه ايمان آورده‏ايد! چرا سخنى مى‏گوييد كه عمل نمى‏كنيد؟!. نزد خدا بسيار باعث خشم است كه سخنى بگوييد كه عمل نمى‏كنيد!

4. آيا عمر از ام كلثوم فرزندي داشته است؟

يكى از چيزهايى اصل وقوع اين ازدواج را زير سؤال مى‌برد، فرزندانى است كه براى امّ‌كلثوم تراشيده‌اند. برخى فرزندى براى امّ‌كلثوم ذكر نكرده‌اند، برخى فقط براى او يك فرزند به نام زيد، برخى رقيه را نيز اضافه كرده و برخى سه فرزند به نام‌هاى: زيد، رقيه و فاطمه نقل كرده‌اند.

فرزندي نداشت:

مسعودى شافعى در باره اولاد عمر مى‌نويسد:

أولاد عمر. وكان له من الولد: عبد اللّه، وحفصة زوج النبي صلى الله عليه وسلم، وعاصم، وعبيد اللّه، وزيد، من أًم، وعبد الرحمن، وفاطمة، وبنات آخر، وعبد الرحمن الأصغر - وهو المحدود في الشراب، وهو المعروف بأبي شحمة - من ام.

فرزندان عمر: او فرزندانى به نام هاى ذيل داشت: عبد الله و حفصه همسر پيامبر (ص)‌ و عاصم و عبيد الله و زيد از يك مادر؛ و عبد الرحمن و فاطمه و دخترانى ديگر، و عبد الرحمن اصغر وهمو است كه به خاطر شرابخوارى حد خورده و معروف به ابى شحمه است، اين ها هم از يك مادر هستند.

المسعودي، أبو الحسن على بن الحسين بن على (متوفاى346هـ)، مروج الذهب، ج 1، ص 299

طبق اين نقل خليفه دوم فقط يك پسر به نام زيد داشته كه او هم برادر عاصم و عبيد الله بود كه مادر آن‌ها امّ‌كلثوم بنت جرول است و هيچ نامى از فرزندان عمر از امّ‌كلثوم در اين نقل ديده نمى‌شود.

يك فرزند داشت:

بسيارى از بزرگان اهل سنت فقط يك فرزند را براى عمر نقل كرده‌اند:

بيهقى در سنن كبراى خود مى‌نويسد:

وأما أم كلثوم فتزوجها عمر بن الخطاب رضي الله عنه فولدت له زيد بن عمر ضرب ليالي قتال بن مطيع ضربا لم يزل ينهم له حتى توفي ثم خلف على أم كلثوم بعد عمر عون بن جعفر فلم تلد له شيئا حتى مات.

امّ‌كلثوم، عمر با او ازدواج كرده و براى او زيد بن عمر را به دنيا آورد كه در شب درگيرى ابن مطيع، ضربه اى به او وارد شده و تا زمان مردن، از اين ضربه در رنج بود؛ سپس پس از عمر، عون بن جعفر با امّ‌كلثوم ازدواج كرد اما از او صاحب فرزندى نشد تا از دنيا رفت.

البيهقي، أحمد بن الحسين بن علي بن موسى أبو بكر (متوفاي 458هـ)، سنن البيهقي الكبرى، ج 7، ص 70، ناشر: مكتبة دار الباز - مكة المكرمة، تحقيق: محمد عبد القادر عطا، 1414 - 1994.

و نويرى در نهاية الأرب مى‌نويسد:

وتزوج أم كلثوم عمر بن الخطاب فولدت له زيد بن عمر، ثم خلف عليها بعده عون بن جعفر فلم تلد له حتى مات.

امّ‌كلثوم به ازدواج عمر بن خطاب در آمده و براى او زيد بن عمر را به دنيا آورد؛ پس از عمر، عون بن جعفر با او ازدواج كرد اما فرزندى براى او نياورد تا از دنيا رفت.

النويري، شهاب الدين أحمد بن عبد الوهاب (متوفاي733هـ)، نهاية الأرب في فنون الأدب، ج 18، ص 142، تحقيق مفيد قمحية وجماعة، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت، الطبعة: الأولى، 1424هـ - 2004م.

و صفدى نيز، فقط يك فرزند براى امّ‌كلثوم نقل مى‌كند:

وأم كلثوم تزوجها عمر بن الخطاب رضي الله عنه فولدت له زيدا.

و امّ‌كلثوم، عمر با او ازدواج كرده و براى عمر، زيد را به دنيا آورد.

الصفدي، صلاح الدين خليل بن أيبك (متوفاي764هـ)، الوافي بالوفيات، ج 1، ص 79، تحقيق أحمد الأرناؤوط وتركي مصطفى، ناشر: دار إحياء التراث - بيروت - 1420هـ- 2000م.

و ابن كثير دمشقى سلفى نيز مى‌نويسد:

وأما أم كلثوم فتزوجها أمير المؤمنين عمر بن الخطاب فولدت له زيدا ومات عنها فتزوجت بعده ببني عمها جعفر واحدا بعد واحد....

امّ‌كلثوم، امير المومنين عمر! با او ازدواج كرده و او براى عمر، زيد بن عمر را به دنيا آورد. عمر مرد و پس از عمر با فرزندان عمويش جعفر يكى پس از ديگرى ازدواج كرد...

القرشي الدمشقي، إسماعيل بن عمر بن كثير أبو الفداء (متوفاي774هـ)، البداية والنهاية، ج 5، ص 293، ناشر: مكتبة المعارف – بيروت.

دو فرزند داشت:

اكثر عالمان سنى، گفته‌اند كه دو فرزند داشته است؛ آن‌ها در ذكر فرزندان عمر از امّ‌كلثوم چنين گفته‌اند:

وزيد الأكبر لا بقية له ورقية وأمهما أم كلثوم بنت علي بن أبي طالب بن عبد المطلب بن هاشم وأمها فاطمة بنت رسول الله.

و زيد اكبر، فرزندى نداشت و رقيه؛ مادر اين دو امّ‌كلثوم دختر علي بن ابى طالب بن عبد المطلب بن هاشم است و مادر او نيز فاطمه دختر رسول خدا (ص)‌ است.

الزهري، محمد بن سعد بن منيع أبو عبدالله البصري (متوفاي230هـ)، الطبقات الكبرى، ج 3، ص 265، ناشر: دار صادر - بيروت؛

الزبيري، أبو عبد الله المصعب بن عبد الله بن المصعب (متوفاي 236هـ)، نسب قريش، ج 10، ص 349، تحقيق: ليفي بروفسال، القاهرة، ناشر:دار المعارف؛

التميمي البستي، محمد بن حبان بن أحمد أبو حاتم (متوفاي354 هـ)، الثقات، ج 2، ص 144، تحقيق السيد شرف الدين أحمد، ناشر: دار الفكر، الطبعة: الأولى، 1395هـ – 1975م؛

الطبري، أبي جعفر محمد بن جرير (متوفاي310)، تاريخ الطبري، ج 2، ص 564، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت؛

الجزري، عز الدين بن الأثير أبي الحسن علي بن محمد (متوفاي630هـ) الكامل في التاريخ، ج 2، ص 450، تحقيق عبد الله القاضي، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت، الطبعة الثانية، 1415هـ.

سه فرزند داشت:

بلاذرى در انساب الأشراف دختران امّ‌كلثوم از عمر را دو نفر معرفى مى كند كه با زيد سه فرزند مى شوند:

عبد الرحمن بن زيد بن الخطاب: كانت تحته فاطمة بنت عمر، وأمها أم كلثوم، بنت علي بن أبي طالب، وجدتها فاطمة بنت رسول الله صلى الله عليه وسلم، وأخوها لأبيها وأمها زيد بن عمر بن الخطاب، فولدت لعبد الرحمن: عبدَ الله وابنةً. وإبراهيم بن نعيم النحام بن عبد الله بن أسيد بن عبد بن عوف بن عبيد بن عويج بن عدي بن كعب، كانت عنده رقية بنت عمر، أخت حفصة لأبيها، وأمها: أم كلثوم بنت علي.

عبد الرحمن بن زيد بن خطاب، همسر او فاطمه دختر عمر بود كه مادرش امّ‌كلثوم دختر علي بن ابى طالب و مادر بزرگش فاطمه دختر رسول خدا (ص) است. برادر پدرى و مادرى او زيد بن عمر است و براى عبد الرحمن، فرزندى به نام عبد الله و يك دختر به دنيا آورد.

ابراهيم بن نحام بن عبد الله بن اسيد بن عبد بن عوف بن عبيد بن عويج بن عدى بن كعب،‌ همسر او رقيه دختر عمر بود، خواهر پدرى حفصه؛ و مادرش امّ‌كلثوم دختر علي بن ابى طالب.

البلاذري، أحمد بن يحيى بن جابر (متوفاي279هـ)، أنساب الأشراف، ج 1، ص 189.

زيد برادر عمر بود يا پسر عمر؟

ابن عساكر دمشقى، روايتى را نقل مى‌كند كه طبق آن، امّ‌كلثوم همسر خطاب بوده، نه عمر بن الخطاب.

وحدثني عمر بن أبي بكر المؤملي حدثني سعيد بن عبد الكبير عن عبد الحميد بن عبد الرحمن بن زيد بن الخطاب وأمه أم كلثوم بنت علي بن أبي طالب وكان سبب ذلك أن حربا وقعت فيما بين عدي بن كعب.

... از عبد الحميد بن عبد الرحمن بن زيد بن خطاب كه مادرش امّ‌كلثوم دختر علي بن ابى طالب است روايت شده است كه...

ابن عساكر الدمشقي الشافعي، أبي القاسم علي بن الحسن إبن هبة الله بن عبد الله،(متوفاي571هـ)، تاريخ مدينة دمشق وذكر فضلها وتسمية من حلها من الأماثل، ج 19، ص 487، تحقيق: محب الدين أبي سعيد عمر بن غرامة العمري، ناشر: دار الفكر - بيروت - 1995.

زيد اصغر بزرگتر از زيد اكبر!!!

جداى از اين نکته، به مطلب مهمترى اشاره مى‌کنيم و آن کلمات و سخنانى است که عالمان اهل سنت در باره زيد و خود امّ‌كلثوم زده‌شاند:

اهل سنت براى عمر بن الخطاب دو فرزند به نام‌ زيد ذكر كرده‌اند، يكى از امّ‌كلثوم بنت جرول و يكى از امّ‌كلثوم دختر امير مؤمنان. امّ‌كلثوم بنت جرول در جاهليت زن عمر بود و با اسلام آوردن عمر از او جدا شد و سپس با شخص ديگرى ازدواج كرد.

وأمُّ عبيد الله أم كلثوم: واسمها مليكة بنت جرول الخزاعية، وكانت على شركها حين نزلت «ولا تمسكوا بعصم الكوافر» فطلقها عمر فتزوجها أبو فهم بن حذيفة صاحب الخميصة، وقد تقدم ذكره في أول الكتاب.

مادر عبيد الله مشهور به امّ‌كلثوم، نام او مليكه دختر جرول خزاعى است؛ و هنگامى كه آيه «ولا تمسكوا بعصم الكوافر» نازل شد، او كافر باقى ماند؛ عمر او را طلاق داد و ابوفهم بم حذيفه، با او ازدواج كرد كه در اول كتاب ذكر او گذشت.

الانصاري التلمساني، محمد بن أبي بكر المعروف بالبري (متوفاي644هـ) الجوهرة في نسب النبي وأصحابه العشرة، ج 1، ص 258.

و ابن حجر عسقلانى مى‌نويسد:

زيد بن عمر بن الخطاب القرشي العدوي شقيق عبد الله بن عمر المصغر أمهما أم كلثوم بنت جرول كانت تحت عمر ففرق بينهما الإسلام لما نزلت ولاتمسكوا بعصم الكوافر فتزوجها أبو الجهم بن حذيفة وكان زوجها قبله عمر ذكر ذلك الزبير وغيره فهذا يدل على أن زيدا ولد في عهد النبي.

زيد بن عمر بن خطاب قرشى عدوى، برادر عبد الله بن عمر اصغر؛ مادر آن دو امّ‌كلثوم دختر جرول است كه همسر عمر بوده و هنگامى كه آيه «ولا تمسكوا بعصم الكوافر» نازل شد، اسلام بين آن دو جدايى انداخت؛ سپس ابوجهم بن حذيفه با او ازدواج كرد؛ و پيش از او عمر همسر او بود؛ زبير و غير او اين مطلب را ذكر كرده‌اند و اين نشان مى دهد كه زيد (اصغر) در حيات پيامبر به دنيا آمده است.

العسقلاني الشافعي، أحمد بن علي بن حجر أبو الفضل (متوفاي852هـ)، الإصابة في تمييز الصحابة، ج 2، ص 628، رقم: 2961، تحقيق: علي محمد البجاوي، ناشر: دار الجيل - بيروت، الطبعة: الأولى، 1412 - 1992.

نكته جالب توجه در اين نقل اين است كه پسر امّ‌كلثوم بنت جرول را كه در زمان رسول خدا به دنيا آمده، «زيد اصغر» ناميده‌اند و زيد پسر امّ‌كلثوم دختر امير مؤمنان را «زيد اكبر». اين مطلب اصل وجود فرزندى به نام زيد از امّ‌كلثوم دختر امير مؤمنان عليه السلام زير سؤال مى‌برد. چگونه مى‌شود كه پسر بزرگتر را «زيد اصغر» ناميد و پسر كوچكتر را «زيد اكبر»!!!.

عالمان اهل سنت بدون توجه به اين نكته، اين چنين گفته‌اند:

وزيد الأكبر ورقية وأمهم أم كلثوم بنت علي بن أبي طالب وأمها فاطمة بنت رسول الله صلى الله عليه وسلم وزيد الأصغر وعبيدالله وأمهما أم كلثوم بنت جرول. وفرق الإسلام بين عمر وبين أم كلثوم بنت جرول

و زيد اكبر و رقيه، مادر آن دو امّ‌كلثوم دختر علي بن ابى طالب و مادر او فاطمه دختر رسول خدا (ص)‌ است؛ و زيد اصغر و عبيد الله مادر آن دو امّ‌كلثوم دختر جرول است؛ و اسلام سبب جدايى عمر و امّ‌كلثوم دختر جرول شد.

ابن الجوزي، أبو الفرج عبد الرحمن بن علي بن محمد (متوفاي 597 هـ)، المنتظم في تاريخ الملوك والأمم، ج 4، ص 131، ناشر: دار صادر - بيروت، الطبعة: الأولى، 1358.

بنابراين با کلام عالمان اهل سنت ثابت شد که امّ‌كلثوم دختر ابوبکر است و زيد فرزند عمر هم از امّ‌كلثوم بنت جرول بوده، نه از امّ‌كلثوم دختر امير مؤمنان عليه السلام و اهل سنت با استفاده از همين تشابه اسمى، اين افسانه را ساخته‌اند.

البته برخى از عالمان سنى، همسر ديگرى به نام امّ‌كلثوم را نيز براى عمر ذكر كرده‌اند. عاصمى مكى در تعداد زنان عمر مى‌نويسد:

والرابع عاصم أمه أم كلثوم جميلة بنت عاصم بن ثابت بن أبى الأفلح حمى الدبر.

چهارمين فرزند عمر، عاصم است؛ مادر او امّ‌كلثوم جميله دختر عاصم بن ثابت بن ابى افلح است.

العاصمي المكي، عبد الملك بن حسين بن عبد الملك الشافعي (متوفاي1111هـ)، سمط النجوم العوالي في أنباء الأوائل والتوالي، ج 2، ص 508، تحقيق: عادل أحمد عبد الموجود- علي محمد معوض، ناشر: دار الكتب العلمية.

يعنى خليفه دوم چهار زن به نام «امّ‌كلثوم» داشته: 1. امّ‌كلثوم دختر جرول؛ 2. امّ‌كلثوم دختر ابوبكر؛ 3. امّ‌كلثوم دختر عاصم بن ثابت؛ 4. امّ‌كلثوم دختر امير مؤمنان.!!!.

گويا عالمان اهل سنت با استفاده از اين تشابهات اسمى، امّ‌كلثوم دختر امير مؤمنان عليه السلام را نيز اضافه كرده باشند.

عمر، دخترش رقيه را به ازدواج ابراهيم بن نعيم آورد:

يكى از شواهد دروغ بودن اين مدعا آن است كه برخى از عالمان اهل سنت ادعا كرده‌اند كه خود عمر بن الخطاب دخترش رقيه را كه از امّ‌كلثوم بوده به ازدواج شخصى به نام ابراهيم بن نعيم درآورده است. ابن قتيبه دينورى مى‌گويد:

ويقال إن اسم بنت أم كلثوم من عمر رقية وأن عمر زوجها إبراهيم بن نعيم النحام فماتت عنده ولم تترك ولدا.

و گفته شده است كه نام دختر امّ‌كلثوم از عمر، رقيه بود كه عمر او را به ازدواج ابراهيم بن نعيم نحام در آورده و او نيز نزد ابراهيم از دنيا رفته براى او فرزندى نياورد.

الدينوري، أبو محمد عبد الله بن مسلم ابن قتيبة (متوفاي276هـ)، المعارف، ج 1، ص 185، تحقيق: دكتور ثروت عكاشة، ناشر: دار المعارف - القاهرة .

و ابن اثير جزرى نيز مى‌گويد:

وقد ذكر الزبير بن أبي بكر أن عمر بن الخطاب زوج ابنته رقية من إبراهيم بن نعيم بن عبد الله النحام

زبير بن ابى بكر گفته است كه عمر بن خطاب دختر خويش را به ازدواج ابراهيم بن نعيم بن عبد الله نحام در آورد.

الجزري، عز الدين بن الأثير أبي الحسن علي بن محمد (متوفاي630هـ)، أسد الغابة في معرفة الصحابة، ج 1، ص 71، تحقيق عادل أحمد الرفاعي، ناشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت / لبنان، الطبعة: الأولى، 1417 هـ - 1996 م.

ابن حجر عسقلانى در اين باره مى‌نويسد:

وقال الزبير زوج عمر بن الخطاب إبراهيم هذا ابنته قلت وعند البلاذري أنه كانت عنده رقية بنت عمر من أم كلثوم بنت علي.

زبير گفته است كه عمر بن خطاب، اين دختر خويش را به ازدواج ابراهيم در آورد؛ بلاذرى نيز گفته است كه رقيه دختر عمر از امّ‌كلثوم همسر او بوده است.

العسقلاني الشافعي، أحمد بن علي بن حجر أبو الفضل (متوفاي852هـ)، الإصابة في تمييز الصحابة، ج 1، ص 178، تحقيق: علي محمد البجاوي، ناشر: دار الجيل - بيروت، الطبعة: الأولى، 1412 - 1992.

با توجه به آن چه كه در محور پيشين گفته شد، خليفه دوم در سال هفدهم و يا هيجدهم هجرت با امّ‌كلثوم ازدواج كرده است و در سال 23 هجرت از دنيا رفته؛ يعنى حد اكثر شش سال با امّ‌كلثوم زندگى كرده است.

و نيز با توجه به اين كه زيد بن عمر، فرزند ديگر امّ‌كلثوم!!! از او بزرگتر بوده و زيد در واپسين سال عمر پدرش به دنيا آمده، چگونه مى‌توان پذيرفت كه عمر بتواند رقيه را كه با خوشبينانه‌ترين وضعيت فقط يك يا دو سال داشته، به ازدواج كسى دربياورد؟

ابن حجر در باره تاريخ تولد زيد مى‌گويد:

وكان مولده في آخر حياة أبيه سنة ثلاث وعشرين.

تولد او در آخر عمر پدرش در سال بيست و سه بوده است.

العسقلاني الشافعي، أحمد بن علي بن حجر أبو الفضل (متوفاي852 هـ)، الإيثار بمعرفة رواة الآثار ج 1، ص 79، تحقيق: سيد كسروي حسن، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت، الطبعة: الأولى، 1413هـ.

شايد چون جناب خليفه، با خود امّ‌كلثوم در كودكى ازدواج كرده‌، دوست داشته كه دختر او نيز در سن شيرخوارگى ازدواج كند!!!.

5. تاريخ وفات ام كلثوم و زيد:

در باره تاريخ وفات امّ‌كلثوم و زيد نيز اختلاف‌هاى وجود دارد. برخى گفته‌اند كه در زمان امام حسن عليه السلام از دنيا رفته‌اند و برخى گفته‌اند كه به دست عبد الملك بن مروان مسموم شده‌اند.

مرگ در زمان حكومت عبد الملك بن مروان (73 ـ 86هـ):

عبد الرزاق صنعانى، زمان مرگ آن دو را زمان حكومت عبد الملك بن مروان ذكر كرده است. عبد الملك بن مروان سيزده سال حكومت كرد و در سال 86 هجرى از دنيا رفت؛ يعنى امّ‌كلثوم و زيد حد اقل تا سال 73 هجرى زنده بوده‌اند:

قال عبد الرزاق وأم كلثوم من فاطمة بنت رسول الله صلى الله عليه وسلم ودخل عليها عمر وأولد منها غلاما يقال له زيد فبلغني أن عبد الملك بن مروان سمهما فماتا وصلى عليهما عبد الله بن عمر وذلك أنه قيل لعبد الملك هذا بن علي وبن عمر فخاف على ملكه فسمهما.

عبد الرزاق مى گويد: و امّ‌كلثوم فرزند فاطمه دختر رسول خدا (صلى الله عليه وآله وسلم) است كه عمر با او ازدواج كرده و از او صاحب پسرى به نام زيد شد؛ و به من خبر رسيد كه عبد الملك بن مروان آن دو را سم داده و كشت؛ و عبد الله بن عمر بر آن دو نماز خواند؛ و علت اينكار اين بود كه به عبد الملك گفته شد كه زيد، پسر علي و پسر عمر است؛ و به همين سبب او بر خلافت خويش از زيد ترسيد و آن دو را سم داد!

الصنعاني، أبو بكر عبد الرزاق بن همام (متوفاي211هـ)، المصنف، ج 6، ص 164، تحقيق حبيب الرحمن الأعظمي، ناشر: المكتب الإسلامي - بيروت، الطبعة: الثانية، 1403هـ.

مرگ در زمان امارت سعيد بن العاص (48 ـ 54هـ):

روايات مشهور اهل سنت ثابت مى‌كند، كه هر دوى آن‌ها در زمان سعيد بن العاص كه از سال 48هـ تا 54هـ امير مدينه بوده، از دنيا رفته‌اند.

صفدى در الوافى بالوفيات مى‌نويسد:

وتوفي زيد رحمه الله شابا في حدود الخمسين للهجرة.

زيد رحمه الله در جوانى در حدود سال پنجاه هجرى از دنيا رفت.

الصفدي، صلاح الدين خليل بن أيبك (متوفاي764هـ)، الوافي بالوفيات، ج 15، ص 24، تحقيق أحمد الأرناؤوط وتركي مصطفى، ناشر: دار إحياء التراث - بيروت - 1420هـ- 2000م.

و ابن حجر عسقلانى مى‌گويد:

زيد بن عمر بن الخطاب القرشي العدوي أمه أم كلثوم بنت علي بن أبي طالب مات مع أمه في يوم واحد وكان مولده في آخر حياة أبيه سنة ثلاث وعشرين ومات وهو شاب في خلافة معاوية في ولاية سعيد بن العاص على المدينة

زيد بن عمر بن خطاب قرشى عدوى، مادر او امّ‌كلثوم دختر علي بن ابى طالب است كه به همراه مادرش در يك روز از دنيا رفتند.

ولادت او در اواخر عمر پدرش در سال 23 بود و در جوانى در خلافت معاويه در زمان امارت سعيد بن عاص بر مدينه از دنيا رفت.

العسقلاني الشافعي، أحمد بن علي بن حجر أبو الفضل (متوفاي852 هـ)، الإيثار بمعرفة رواة الآثار ج 1، ص 79، تحقيق: سيد كسروي حسن، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت، الطبعة: الأولى، 1413هـ.

بين اين دو نقل بيش از بيست سال تفاوت وجود دارد!!!.

مرگ، پس از واقعه كربلا:

و طبق خطبه‌اى كه ابن طيفور از آن حضرت در كوفه نقل كرده، ثابت مى‌كند كه امّ‌كلثوم تا پس از قضيه كربلا زنده بوده‌اند:

قالت أبدأ بحمد الله والصلاة والسلام على جدي أما بعد يا أهل الكوفة...

چنين گفت كه: با ستايش خدا آغاز به سخن مى كنم و درود و سلام بر جدّ خويش مى فرستم.

اى اهل كوفه!...

أبي الفضل بن أبي طاهر المعروف بابن طيفور (متوفاى380 هـ )، بلاغات النساء، ص 24، ناشر: منشورات مكتبة بصيرتي ـ قم و ص 11، طبق برنامه الجامع الكبير.

6. نحوه وفات ام كلثوم و زيد:

در باره نحوه وفات امّ‌كلثوم و زيد نيز اختلاف‌هاى وجود دارد. برخى گفته‌اند كه هر دوى آن‌ها مريض و همين مريضى سبب مرگ همزمان هر دوى آن‌ها شد.

مرگ بر اثر مريضي:

محمد بن حبيب بغدادى در المنمق و ابن عساكر دمشقى در تاريخ مدينة دمشق و صفدى در الوافى فى الوفيات مى‌نويسند:

وقد ذكر بعض أهل العلم أنه وأمه أم كلثوم بنت علي بن أبي طالب رحمة الله عليهم وكانت تحت عبد الله بن جعفر بن أبي طالب عليه مرضاً جميعاً وثقلاً ونزل بهما وأن رجالاً مشوا بينهما لينظروا أيهما يموت قبل صاحبه فيرث منه الآخر وأنهما قبضا في ساعة واحدة ولم يدر أيهما قبض قبل صاحبه فلم يتوارثا.

بعضى از اهل علم گفته‌اند كه او و مادرش امّ‌كلثوم دختر علي بن ابى طالب (رحمة الله عليهم) بود كه در آن زمان همسر عبد الله بن جعفر بود هر دو مريض شده و در يك زمان از دنيا رفتند. عده اى بين خانه آن دو در رفت و آمد بودند تا ببينند كه كداميك پيش از ديگرى مى ميرد، تا ديگرى از او ارث ببرد؛ اما آن دو در يك زمان مردند و ندانستند كه كداميك زودتر مرده است و به همين سبب از هم ارث نبردند.

البغدادي، أبو جعفر محمد بن حبيب بن أمية (متوفاي245هـ)، المنمق في أخبار قريش، ج 1، ص 312، تحقيق: خورشيد أحمد فارق، ناشر: عالم الكتب - بيروت، الطبعة: الأولى، 1405هـ ـ 1985م؛

ابن عساكر الدمشقي الشافعي، أبي القاسم علي بن الحسن إبن هبة الله بن عبد الله،(متوفاي571هـ)، تاريخ مدينة دمشق وذكر فضلها وتسمية من حلها من الأماثل، ج 19، ص 487 تحقيق: محب الدين أبي سعيد عمر بن غرامة العمري، ناشر: دار الفكر - بيروت - 1995؛

الصفدي، صلاح الدين خليل بن أيبك (متوفاي764هـ)، الوافي بالوفيات، ج 15، ص 24، تحقيق أحمد الأرناؤوط وتركي مصطفى، ناشر: دار إحياء التراث - بيروت - 1420هـ- 2000م.

مرگ بر اثر اصابت سنگ:

برخى گفته‌اند كه سنگى به سرش خورد و از دنيا رفت.

ابن حبان مى‌نويسد:

فأما أم كلثوم فزوجها على من عمر فولدت لعمر زيدا ورقية وأما زيد فأتاه حجر فقتله.

امّ‌كلثوم را علي به ازدواج عمر در آورده و براى او زيد و رقيه را به دنيا آورد؛ اما زيد سنگى به سر او اصابت كرده و او را كشت!

التميمي البستي، محمد بن حبان بن أحمد أبو حاتم (متوفاي354 هـ)، الثقات، ج 2، ص 144، تحقيق السيد شرف الدين أحمد، ناشر: دار الفكر، الطبعة: الأولى، 1395هـ – 1975م.

ابن قتيبه دينورى اعتقاد دارد كه زيد در جنگى كه بين بنى عويج و بنى رزاح اتفاق افتاده، كشته شده است.

وأما زيد بن عمر بن الخطاب فرمى بحجر في حرب كانت بين بني عويج وبين بني رزاح فمات ولا عقب له ويقال أنه مات هو وأم كلثوم أمه في ساعة واحدة فلم يرث واحد منهما من صاحبه...

اما زيد بن عمر، در درگيرى بين بين عويج و بنى رزاح سنگى به سر او خورد و او را كشت، در حالى كه او فرزندى نداشت.

همچنين گفته شده است كه او مادرش در يك ساعت از دنيا رفته و به همين علت از همديگر ارث نبردند...

الدينوري، أبو محمد عبد الله بن مسلم ابن قتيبة (متوفاي276هـ)، المعارف، ج 1، ص 188، تحقيق: دكتور ثروت عكاشة، ناشر: دار المعارف - القاهرة.

و برخى ديگر از عالمان اهل سنت نوشته‌اند كه زيد در جنگى كه بين قبيله بنى عدى اتفاق افتاده كشته شده است:

وتوفيت أم كلثوم وابنها زيد في وقت واحد وقد كان زيد أصيب في حرب كانت بين بني عدي ليلا كان قد خرج ليصلح بينهم فضربه رجل منهم في الظلمة فشجه وصرعه فعاش أياما ثم مات وهو وأمه في وقت واحد وصلى عليهما ابن عمر...

امّ‌كلثوم و فرزندش زيد در يك زمان از دنيا رفتند؛ زيد در جنگى شبانه بين بنى عدى براى آشتى دادن آن‌ها رفته بود اما در تاريكى يكى از آن‌ها ضربتى به سر او زده او را زخمى كرد‌.

زيد چند روز پس از اين ماجرا زنده بود، تا اينكه در يك زمان به همراه مادرش از دنيا رفتند؛ و ابن عمر بر آن دو نماز خواند....

القرطبي، يوسف بن عبد الله بن محمد بن عبد البر (متوفاي463 هـ)، الاستيعاب في معرفة الأصحاب، ج 4، ص 1956، تحقيق: علي محمد البجاوي، ناشر: دار الجيل - بيروت، الطبعة: الأولى، 1412هـ؛

الجزري، عز الدين بن الأثير أبي الحسن علي بن محمد (متوفاي630هـ)، أسد الغابة في معرفة الصحابة، ج 7، ص 425، تحقيق عادل أحمد الرفاعي، ناشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت / لبنان، الطبعة: الأولى، 1417 هـ - 1996 م

مرگ بر اثر اصابت تير:

فولدت له زيد بن عمر وهو زيد الأكبر ورقية بنت عمر وكانت وفاتها ووفاة ابنها في ساعة واحدة وكان سبب موته سهما أصابه ليلا في ثائرة وقعت بين عدي وبني حذيفة

امّ‌كلثوم، از عمر صاحب فرزندى به نام زيد شد-كه زيد اكبر همين فرزند است- و دخترى به نام رقيه؛ و مردن امّ‌كلثوم و فرزندش در يك زمان بود.

علت مردن زيد آن بود كه در يك درگيرى شبانه بين بنى عدى و بنى حذيفه، تيرى به او اصابت كرد.

السهيلي، عبد الرحمن بن عبد الله أبو القاسم (متوفاي581هـ)، الفرائض وشرح آيات الوصية، ج 1، ص 138، تحقيق: د. محمد إبراهيم البنا، ناشر: المكتبة الفيصلية - مكة المكرمة، الطبعة: الثانية، 1405هـ.

مرگ بر اثر خوردن سم:

عبد الرزاق صنعانى، استاد بخارى مى‌نويسد:

قال عبد الرزاق وأم كلثوم من فاطمة بنت رسول الله صلى الله عليه وسلم ودخل عليها عمر وأولد منها غلاما يقال له زيد فبلغني أن عبد الملك بن مروان سمهما فماتا وصلى عليهما عبد الله بن عمر وذلك أنه قيل لعبد الملك هذا بن علي وبن عمر فخاف على ملكه فسمهما.

عبد الرزاق مى گويد: و امّ‌كلثوم فرزند فاطمه دختر رسول خدا (صلى الله عليه وآله وسلم) است كه عمر با او ازدواج كرده و از او صاحب پسرى به نام زيد شد؛ و به من خبر رسيد كه عبد الملك بن مروان آن دو را سم داده و كشت؛ و عبد الله بن عمر بر آن دو نماز خواند؛ و علت اينكار اين بود كه به عبد الملك گفته شد كه زيد، پسر علي و پسر عمر است؛ و به همين سبب او بر خلافت خويش از زيد ترسيد و آن دو را سم داد!

الصنعاني، أبو بكر عبد الرزاق بن همام (متوفاي211هـ)، المصنف، ج 6، ص 164، تحقيق حبيب الرحمن الأعظمي، ناشر: المكتب الإسلامي - بيروت، الطبعة: الثانية، 1403هـ.

7. آيا زيد، فرزند داشت؟

در باره اين كه زيد بن عمر،‌ فرزندى داشته يا نه، نيز ديدگاه‌هاى گوناگونى نقل شده. برخى ادعا كرده‌اند كه داراى فرزندانى بوده و برخى با قاطعيت گفته‌اند كه هيچ بچه‌اى نداشته است.

فرزندي نداشت:

وزيد الأكبر لا بقية له ورقية وأمهما أم كلثوم بنت علي بن أبي طالب بن عبد المطلب بن هاشم وأمها فاطمة بنت رسول الله.

زيد اكبر - فرزندى نداشت - و رقيه، مادر آن دو امّ‌كلثوم دختر علي بن ابى طالب بن عبد المطلب بن هشام و مادر امّ‌كلثوم، فاطمه دختر رسول خدا است.

النميري البصري، أبو زيد عمر بن شبة (متوفاي262هـ)، تاريخ المدينة المنورة، ج 1، ص 345، تحقيق علي محمد دندل وياسين سعد الدين بيان، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت - 1417هـ-1996م.

چندين فرزند داشت:

ابن قدامه مقدسى، فقيه مشهور حنابله اعتقاد دارد كه او فرزندانى داشته است:

فإن زيد بن عمر هو ابن أم كلثوم بنت علي الذي صلي عليه معها وكان رجلا له أولاد كذلك.

زيد بن عمر كه پسر امّ‌كلثوم دختر علي است كه نماز ميت او با مادرش، با هم برگزار شد؛ او مردى بود كه فرزندانى داشت.

المقدسي، عبد الله بن أحمد بن قدامة أبو محمد (متوفاي620هـ)، المغني في فقه الإمام أحمد بن حنبل الشيباني، ج 2، ص 221، ناشر: دار الفكر - بيروت، الطبعة: الأولى، 1405هـ.

المقدسي، عبد الله بن أحمد بن قدامة أبو محمد (متوفاي620هـ)، الشرح الكبير لابن قدامة، ج 2، ص 345.

ابن عساكر دمشقى نيز مى‌گويد:

قال الزبير وأما زيد بن عمر بن الخطاب فكان له ولد فانقرضوا

زبير گفته است كه زيد بن عمر بن خطاب، از او فرزندانى به جا ماند؛ اما نسل او منقرض شد.

ابن عساكر الدمشقي الشافعي، أبي القاسم علي بن الحسن إبن هبة الله بن عبد الله،(متوفاي571هـ)، تاريخ مدينة دمشق وذكر فضلها وتسمية من حلها من الأماثل، ج 19، ص 483، تحقيق: محب الدين أبي سعيد عمر بن غرامة العمري، ناشر: دار الفكر - بيروت - 1995.

8. سن زيد هنگام وفات:

زيد بن عمر، هنگامى از دنيا رفت، چند سال داشت؟ برخى او را «صغير؛ خردسال»، برخى ديگر «شاب؛ جوان» و برخى ديگر او را « كان رجلا؛ بزرگسال» معرفى كرده‌اند.

خردسال بود:

أبى حاتم رازى در الجرح و التعديل و ابن عساكر دمشقى در تاريخ مدينه دمشق، او را «صغير» ناميده‌اند:

زيد بن عمر بن الخطاب من أم كلثوم بنت على سمعت أبى يقول ذلك ويقول توفى هو وأمه أم كلثوم في ساعة واحدة وهو صغير لا يدرى أيهما مات أول

زيد بن عمر بن خطاب، كه مادرش امّ‌كلثوم دختر علي بود: از پدرم شنيدم كه اين را مى گفت و مى افزود كه او در حالى كه كودك بود به همراه مادرش در يك زمان از دنيا رفتند و مشخص نشد كه كداميك زودتر مرده است.

الرازي التميمي، أبو محمد عبد الرحمن بن أبي حاتم محمد بن إدريس (متوفاي327هـ)، الجرح والتعديل، ج 3، ص 568، رقم: 2576، ناشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت، الطبعة: الأولى، 1271هـ ـ 1952م؛

ابن عساكر الدمشقي الشافعي، أبي القاسم علي بن الحسن إبن هبة الله بن عبد الله،(متوفاي571هـ)، تاريخ مدينة دمشق وذكر فضلها وتسمية من حلها من الأماثل، ج 19، ص 484، تحقيق: محب الدين أبي سعيد عمر بن غرامة العمري، ناشر: دار الفكر - بيروت - 1995.

جوان بود:

ذهبى و ابن حجر، او را «شاب؛ جوان» ناميده‌اند:

زيد بن عمر بن الخطاب، القرشي العدوي، وأمه أم كلثوم بنت فاطمة الزهراء. قال عطاء الخراساني: توفي شاباً ولم يعقب.

زيد بن عمر بن خطاب قرشى عدوى، مادر او امّ‌كلثوم دختر فاطمه زهرا است.

عطاء خراسانى گفته است كه او در جوانى از دنيا رفته و فرزندى نداشت.

الذهبي، شمس الدين محمد بن أحمد بن عثمان، (متوفاي748هـ)، تاريخ الإسلام ووفيات المشاهير والأعلام، ج 4، ص 58، تحقيق د. عمر عبد السلام تدمرى، ناشر: دار الكتاب العربي - لبنان/ بيروت، الطبعة: الأولى، 1407هـ - 1987م.

و ابن حجر مى‌گويد:

زيد بن عمر بن الخطاب القرشي العدوي أمه أم كلثوم بنت علي بن أبي طالب مات مع أمه في يوم واحد وكان مولده في آخر حياة أبيه سنة ثلاث وعشرين ومات وهو شاب في خلافة معاوية في ولاية سعيد بن العاص على المدينة

زيد بن عمر بن خطاب قرشى عدوى؛ مادر او امّ‌كلثوم دختر علي بن ابى طالب است كه به همراه مادرش در يك روز از دنيا رفت.

ولادت او در آخر عمر پدرش در سال 23 بود و در جوانى در زمان خلافت معاويه و حكومت سعيد بن العاص بر مدينه از دنيا رفت.

العسقلاني الشافعي، أحمد بن علي بن حجر أبو الفضل (متوفاي852 هـ)، الإيثار بمعرفة رواة الآثار ج 1، ص 79، تحقيق: سيد كسروي حسن، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت، الطبعة: الأولى، 1413هـ.

بزرگسال بود:

عده‌اى ديگر از عالمان اهل سنت گفته‌اند هنگامى كه زيد از دنيا رفت، براى خودش مردى شده بود. خطيب بغداد مى‌نويسد:

فولدت له زيد بن عمر بن الخطاب فعاش حتى كان رجلا ثم مات

امّ‌كلثوم، براى عمر، زيد را به دنيا آورد و زيد زنده ماند تا اينكه مردى شده و سپس از دنيا رفت.

البغدادي، أحمد بن علي أبو بكر الخطيب (متوفاي463هـ)، تاريخ بغداد، ج 6، ص 182، ناشر: دار الكتب العلمية – بيروت.

ابن عساكر دمشقى داستان كتك كارى زيد با بسر بن أبى أرطاة را در حضور معاويه نقل مى‌كند. از اين داستان استفاده مى‌شود كه زيد بزرگسال باشد:

حدثني رجل من الأنصار عن أبيه قال وفاقا مع زيد بن عمر بن الخطاب وأمه أم كلثوم بنت علي بن أبي طالب وأمها فاطمة بنت رسول الله ص إلى معاوية بن أبي سفيان فأجلسه على السرير وهو يومئذ من أجمل الناس وأشبههم فبينا هو جالس قال له بسر بن أرطأة يا ابن أبي تراب فقال له أإياي تعني لا أم لك لك أنا والله خير منك وأزكى وأطيب فما زال الكلام بينهما حتى نزل زيد إليه فخنقه حتى صرعه وبرك على صدره فنزل معاوية عن سريره فحجز بينهما وسقطت عمامة زيد فقال زيد والله يا معاوية ما شكرت الحسنى ولا حفظت ما كان منا إليك حيث تسلط علي عبد بني عامر فقال معاوية أما قولك يا ابن أخي أني لكفرت الحسنى فوالله ما استعملني أبوك إلا من حاجة إلي وأما ما ذكرت من الشكر فوالله لقد وصلنا أرحامكم وقضينا حقوقكم وإنكم لفي منازلكم فقال زيد أنا ابن الخليفتين والله لا تراني بعدها أبدا عائدا إليك وإني لأعلم أن هذا لم يكن إلا عن رأيك قال وخرج زيد إلينا وقد تشعث رأسه وسقطت عمامته.

يكى از انصار از پدرش روايت كرد كه او به همراه زيد بن عمر بن خطاب كه مادرش امّ‌كلثوم دختر علي بن ابى طالب و دختر فاطمه زهرا است، به نزد معاوية بن ابى سفيان رفتند.

معاويه او را به همراه خويش بر تخت نشاند. زيد در آن زمان از زيباترين مردمان بود.

در اين هنگام كه زيد بر تخت بود، بسر به او گفت: اى پسر ابوتراب!

زيد گفت: آيا مقصود تو من هستم؟ اى بى مادر؟ قسم به خدا من از تو بهتر و پاكيزه تر و برتر هستم.

و آن قدر سخن بين آن دو رد و بدل شد، تا اينكه زيد از تخت پايين آمده و بسر را به زمين زد و بر روى سينه او نشست!

معاويه از تخت خويش پايين آمده و بين آن دو واسطه شد و عمامه زيد افتاد.

زيد گفت: اى معاويه، نيكى هاى ما را سزاى خوبى ندادى؛ و الطافى را كه از جانب ما به تو شده بود، به خوبى حفظ نكردى؛ و بنده اى از بنى عامر را بر من مسلط ساخته اى!

معاويه گفت: اما اينكه به من گفتى نيكى هاى ما را سزاى خوبى ندادى،‌ بدان كه پدرت من را به كار نگرفت مگر به خاطر اينكه او به من محتاج بود!

اما اينكه گفتى الطافى كه از جانب شما به ما رسيده بود را به خوبى حفظ نكرديم، قسم به خدا كه ما با بستگان شما وصلت ايجاد كرده و حقوق شما را ادا كرده‌ايم و شما اكنون در همان جايگاه سابق هستيد.

زيد گفت: من پسر دو خليفه هستم! قسم به خدا ديگر مرا نخواهى ديد كه به نزد تو آيم! و مى دانم كه اين سخن و برخورد بُسر، جز طبق نقشه تو نبوده است!

سپس زيد در حالى كه موهايش آشفته و عمامه اش افتاده بود، به نزد ما آمد.

ابن عساكر الدمشقي الشافعي، أبي القاسم علي بن الحسن إبن هبة الله بن عبد الله،(متوفاي571هـ)، تاريخ مدينة دمشق وذكر فضلها وتسمية من حلها من الأماثل، ج 19، ص 484، تحقيق: محب الدين أبي سعيد عمر بن غرامة العمري، ناشر: دار الفكر - بيروت - 1995.

همين داستان را بلاذرى در انساب الأشراف، زمخشرى در ربيع الأبرار، ابن حمدون در التذكرة الحمدونية، ابن أثير در الكامل فى التاريخ و ذهبى در سير اعلام النبلاء، با اختصار و تفاوت‌هاى در متن نقل كرده‌اند:

البلاذري، أحمد بن يحيى بن جابر (متوفاي279هـ)، أنساب الأشراف، ج 2، ص 86؛

الزمخشري الخوارزمي، أبو القاسم محمود بن عمرو بن أحمد جار الله (متوفاى538هـ) ربيع الأبرار، ج 1، ص 469؛

ابن حمدون، محمد بن الحسن بن محمد بن علي (متوفاي 608هـ)، التذكرة الحمدونية، ج 9، ص 309، تحقيق: إحسان عباس، بكر عباس، ناشر:دار صادر - بيروت،، الطبعة: الأولى، 1996م؛

الجزري، عز الدين بن الأثير أبي الحسن علي بن محمد (متوفاي630هـ) الكامل في التاريخ، ج 3، ص 373، تحقيق عبد الله القاضي، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت، الطبعة الثانية، 1415هـ؛

الذهبي، شمس الدين محمد بن أحمد بن عثمان، (متوفاي748هـ)، سير أعلام النبلاء، ج 3، ص 502، تحقيق: شعيب الأرناؤوط، محمد نعيم العرقسوسي، ناشر: مؤسسة الرسالة - بيروت، الطبعة: التاسعة، 1413هـ.

آيا زيد مى تواند در كودكى و نوجوانى چنين سخنورى كرده و بسر را كه فرمانده لشكر معاويه بود، اينچنين به زمين بزند؟

نيز گذشت كه اهل سنت ادعا كرده بودند زيد در واپسين سال وفات عمر به دنيا آمده است؛ حال اگر مرگ او را در زمان سعيد بن العاص بدانيم، بيش از 28 سال و اگر توسط عبد الملك بن مروان مسموم شده باشد، بيش از 50 سال سن داشته است!

9. چه كسي بر جنازه زيد و ام كلثوم نماز خواند؟

در باره اين كه چه كسى بر جنازه زيد و مادرش نماز خوانده، نيز روايات گوناگونى نقل شده است. برخى گفته‌اند كه عبد الله بن عمر و برخى گفته‌اندكه سعيد بن العاص بر جنازه آن دو نماز خواند:

عبد الله بن عمر

ابن حجر عسقلانى، مى گويد در روايتى صحيح آمده است كه عبد الله بن عمر بر زيد و امّ‌كلثوم نماز خواند:

وأخرج بسند صحيح أن بن عمر صلى علي أم كلثوم وابنها زيد فجعله مما يليه وكبر أربعا

با سند صحيح روايت شده است كه ابن عمر بر امّ‌كلثوم و فرزندش زيد نماز خواند و زيد را در جانب امام قرار داده و چهار تكبير گفت.

العسقلاني الشافعي، أحمد بن علي بن حجر أبو الفضل (متوفاي852هـ)، الإصابة في تمييز الصحابة، ج 8، ص 294، تحقيق: علي محمد البجاوي، ناشر: دار الجيل - بيروت، الطبعة: الأولى، 1412 – 1992.

محمد بن حسن شيبانى از عالمان قرن دوم اهل سنت مى‌نويسد:

عن عامر الشعبي، قال: صلى ابن عمر رضي الله عنه على أم كلثوم بنت علي رضي الله عنه وزيد بن عمر رضي الله عنه ابنها، فجعل أم كلثوم تلقاء القبلة، وجعل زيدا مما يلي الإمام

از عامر شعبى روايت شده است كه گفت: ابن عمر بر امّ‌كلثوم دختر علي رضى الله عنه و زيد بن عمر رضى الله عنه كه پسر امّ‌كلثوم بود نماز خواند؛ او امّ‌كلثوم را در سمت قبله و زيد را در سمت امام گذاشت.

الشيباني، أبو عبد الله محمد بن الحسن بن فرقد (متوفاي189هـ)، الآثار لمحمد ابن الحسن، ج 1، ص 318.

و محمد بن سعد و عبد الرزاق صنعانى مى‌نويسد:

عبد الرزاق عن الثوري عن أبي حصين وإسماعيل عن الشعبي أن بن عمر صلى على أم كلثوم بنت علي بن أبي طالب وزيد بن عمر فجعل زيدا يليه والمرأة أمام ذلك.

از شعبى روايت شده است كه ابن عمر بر امّ‌كلثوم دختر علي بن ابى طالب و زيد بن عمر نماز خواند؛ او زيد را نزديك خويش و زن را در جهت ديگر گذاشت.

الصنعاني، أبو بكر عبد الرزاق بن همام (متوفاي211هـ)، المصنف، ج 3، ص 465 ح6336، تحقيق حبيب الرحمن الأعظمي، ناشر: المكتب الإسلامي - بيروت، الطبعة: الثانية، 1403هـ؛

الزهري، محمد بن سعد بن منيع أبو عبدالله البصري (متوفاي230هـ)، الطبقات الكبرى، ج 8، ص 464، ناشر: دار صادر - بيروت.

و بخارى در تاريخ الأوسط مى‌نويسد:

419 حدثنا محمد بن الصباح ثنا إسماعيل بن زكريا عن رزين البزاز حدثني الشعبي قال توفى زيد بن عمر وأم كلثوم فقدموا عبد الله بن عمر وخلفه الحسن والحسين ومحمد بن الحنفية وعبد الله بن جعفر.

از شعبى روايت شده است كه گفت: زيد بن عمر و امّ‌كلثوم از دنيا رفتند؛ مردم عبد الله بن عمر را به عنوان امام جماعت جلو فرستادند؛ و در پشت او حسن و حسين و محمد حنفيه و عبد الله بن جعفر ايستادند.

البخاري الجعفي، محمد بن إسماعيل أبو عبدالله (متوفاي256هـ)، التاريخ الأوسط، ج 1، ص 102، تحقيق: محمود إبراهيم زايد، ناشر: دار الوعي، مكتبة دار التراث - حلب، القاهرة، الطبعة: الأولى، 1397م ـ 1977م.

البته با توجه به اين سعيد بن العاص در آن زمان امير مدينه بوده، نماز خواندن عبد الله بن عمر بر جنازه زيد و امّ‌كلثوم بعيد به نظر مى‌رسد.

سعيد بن العاص:

روايات بسيارى نيز نقل شده است كه سعيد بن العاص كه در آن زمان امير مدينه بوده، بر جنازه آن دو نماز خوانده است.

ابن أبى شيبه مى‌نويسد:

حدثنا حَاتِمُ بن وَرْدَانَ عن يُونُسَ عن عَمَّارٍ مولى بَنِي هَاشِمٍ قال شَهِدْت أُمَّ كُلْثُومٍ وَزَيْدَ بن عُمَرَ مَاتَا في سَاعَةٍ وَاحِدَةٍ فاخرجوهما فَصَلَّى عَلَيْهِمَا سَعِيدُ بن الْعَاصِ فَجَعَلَ زَيْدًا مِمَّا يَلِيهِ وَجَعَلَ أُمَّ كُلْثُومٍ بين يَدَيْ زَيْدٍ وفي الناس يَوْمَئِذٍ نَاسٌ من أَصْحَابِ النبي صلى الله عليه وسلم وَالْحَسَنُ وَالْحُسَيْنُ في الْجِنَازَةِ.

من در نزد بنى هاشم بودم و ديدم كه امّ‌كلثوم و زيد بن عمر هر دو در يك زمان از دنيا رفتند؛ مردم آن دو را بيرون آورده و سعيد بن العاص بر آن دو نماز خواند؛ زيد را در جانب خويش گذاشت و امّ‌كلثوم را پس از زيد.

در آن روز در ميان مردم گروهى از اصحاب رسول خدا (ص) و حسن و حسين نيز بودند.

إبن أبي شيبة الكوفي، أبو بكر عبد الله بن محمد (متوفاي235 هـ)، الكتاب المصنف في الأحاديث والآثار، ج 3، ص 8،‌ ح11568، تحقيق: كمال يوسف الحوت، ناشر: مكتبة الرشد - الرياض، الطبعة: الأولى، 1409هـ.

و احمد بن حنبل، مؤسس مذهب حنبلى مى‌نويسد:

عن عمار مولى بني هاشم قال شهدت وفاة أم كلثوم بنت علي وزيد بن عمر قال فصلى عليهما سعيد بن العاص وقدم أم كلثوم بين يدي زيد بن عمر.

از عمار غلام بنى هاشم روايت شده است كه گفت: من در زمان مردن امّ‌كلثوم دختر علي و زيد بن عمر حاضر بودم. سعيد بن العاص بر آن دو نماز خواند و محل قرار گرفتن جنازه امّ‌كلثوم (در هنگام نماز)‌ پس از زيد بن عمر بود.

الشيباني، أحمد بن حنبل أبو عبدالله (متوفاي241هـ)، العلل ومعرفة الرجال، ج 1، ص 140، تحقيق: وصي الله بن محمد عباس، ناشر: المكتب الإسلامي، دار الخاني - بيروت، الرياض، الطبعة: الأولى، 1408 - 1988.

محمد بن علي شوكانى كه وهابي‌ها براى سخن او ارزش زيادى قائل هستند، در نيل الأوطار مى‌نويسد:

وَعَنْ الشَّعْبِيِّ أَنَّ أُمَّ كُلْثُومٍ بِنْتَ عَلِيٍّ وَابْنَهَا زَيْدَ بن عُمَرَ تُوُفِّيَا جميعا فَأُخْرِجَتْ جِنَازَتَاهُمَا فَصَلَّى عَلَيْهِمَا أَمِيرُ الْمَدِينَةِ فَسَوَّى بين رؤوسهما وَأَرْجُلِهِمَا حين صلى عَلَيْهِمَا

از شعبى روايت شده است كه امّ‌كلثوم دختر علي و پسرش زيد بن عمر، هر دو از دنيا رفته و جنازه هر دو را بيرون آوردند؛‌ در آن زمان امير مدينه بر آن دو نماز خواند؛ سر و پاى آن دو را در يك موازات قرار داده و بر آن دو نماز خواندند.

الشوكاني، محمد بن علي بن محمد (متوفاي 1255هـ)، نيل الأوطار من أحاديث سيد الأخيار شرح منتقى الأخبار، ج 4، ص 110، ناشر: دار الجيل، بيروت – 1973.

نكته جالب در اين روايت،‌ اين است كه از قول شعبى نقل شده است كه امير مدينه بر جنازه آن دو نماز خوانده است؛ در حالى كه پيش از اين رواياتى از او گذشت كه عبد الله بن عمر نماز جنازه را خوانده است. و اين يعنى اين كه فقط از شعبى دو قول نقل شده است.

نسائى در المجتبى كه يكى از صحاح سته اهل سنت به حساب مى‌آيد، در اين باره مى‌نويسد:

وَوُضِعَتْ جَنَازَةُ أُمِّ كُلْثُومِ بِنْتِ عَلِيٍّ امْرَأَةِ عُمَرَ بن الْخَطَّابِ وبن لها يُقَالُ له زَيْدٌ وُضِعَا جميعا وَالْإِمَامُ يَوْمَئِذٍ سَعِيدُ بن الْعَاصِ وفي الناس بن عُمَرَ وأبو هُرَيْرَةَ وأبو سَعِيدٍ وأبو قَتَادَةَ فَوُضِعَ الْغُلَامُ مِمَّا يَلِي الْإِمَامَ.

جنازه امّ‌كلثوم دختر علي همسر عمر بن خطاب و فرزند او را كه نامش زيد بود، با هم روى زمين نهادند.

امام جماعت در آن روز سعيد بن عاص بود، و در ميان مردم عبد الله بن عمر، ابوهريره و ابوسعيد و ابوقتاده نيز بودند. جنازه جوان را در جانب امام جماعت نهادند.

النسائي، أحمد بن شعيب أبو عبد الرحمن، المجتبى من السنن، ج 4، ص 71، تحقيق: عبدالفتاح أبو غدة، ناشر: مكتب المطبوعات الإسلامية - حلب، الطبعة: الثانية، 1406 - 1986.

و مالك بن أنس، مؤسس مذهب مالكى در المدونة الكبرى مى‌نويسد:

عن نافع عن بن عمر قال وضعت جنازة أم كلثوم بنت علي بن أبي طالب من فاطمة بنت رسول الله صلى الله عليه وسلم وهي امرأة عمر بن الخطاب وبن لها يقال له زيد فصفا جميعا والإمام يومئذ سعيد بن العاص فوضع الغلام مما يلي الإمام وفي الناس بن عباس وأبو هريرة وأبو سعيد وأبو قتادة فقالوا هي السنة.

از ابن عمر روايت شده است كه گفت: جنازه امّ‌كلثوم دختر علي بن ابى طالب از فاطمه زهرا دختر رسول خدا (صلى الله عليه وآله وسلم)‌ را كه همسر عمر بن خطاب بود، به همراه فرزند او كه نامش زيد بود، در كنار هم خواباندند؛ زيد را در جانب امام جماعت گذاشته و امام در آن روز سعيد بن عاص بود و در ميان مردم ابن عباس و ابوهريره و ابوسعيد و ابوقتاده نيز بودند و گفتند مستحب است كه اينگونه باشد.

ماالك بن أنس أبو عبدالله الأصبحي (متوفاي179هـ)، المدونة الكبرى، ج 1، ص 182، ناشر: دار صادر – بيروت.

عبد الرازق صنعانى نيز همين روايت را نقل مى‌كند.

الصنعاني، أبو بكر عبد الرزاق بن همام (متوفاي211هـ)، المصنف، ج 3، ص 465، تحقيق حبيب الرحمن الأعظمي، ناشر: المكتب الإسلامي - بيروت، الطبعة: الثانية، 1403هـ.

ابن ملقن انصارى، روايت نماز خواندن سعيد بن العاص را صحيح مى‌داند:

980 أثر سعيد بن العاص أنه صلى على زيد بن عمر بن الخطاب وأمه أم كلثوم بنت علي فوضع الغلام بين يديه والمرأة خلفه وفي القوم نحو من ثمانين نفسا من أصحاب النبي صلى الله تعالى عليه وسلم فصوبوه وقالوا هو السنة رواه البيهقي وبنحوه أبو داود والنسائي بإسناد صحيح.

روايتى كه مى گويد سعيد بن عاص بر زيد بن عمر بن خطاب و مادرش امّ‌كلثوم دختر علي نماز خوانده است و جوان را در كنار امام و زن را بعد از او نهادند و در ميان مردم بيشتر از هشتاد نفر از اصحاب پيامبر (ص)‌ بوده و اين كار را تاييد كرده و گفتند اين چنين مستحب است؛ اين روايت را بيهقى نقل كرده و شبيه آن را ابوداوود و نسائى با سند صحيح آورده‌اند.

الأنصاري، عمر بن علي بن الملقن (متوفاي804هـ)، خلاصة البدر المنير في تخريج كتاب الشرح الكبير للرافعي، ج 1، ص 138، تحقيق: حمدي عبد المجيد إسماعيل السلفي، ناشر: مكتبة الرشد - الرياض، الطبعة: الأولى، 1410هـ.

10. حضور أبو قتاده بدري در صف نماز جماعت:

يكى از تناقض‌هاى موجود در نقل وفات امّ‌كلثوم، حضور ابوقتاده بدرى است؛ در حالى كه او سالها پيش از اين واقعه از دنيا رفته است. ابوبكر بيهقى در كتاب معرفة السنن والآثار، به اين اشكال اشاره كرده است:

وروينا في كتاب الجنائز عن ابن جريج وأسامة بن زيد عن نافع مولى ابن عمر في اجتماع الجنائز أن جنازة أم كلثوم بنت علي إمرأة عمر بن الخطاب وابنها زيد بن عمر وضعتا جميعا والإمام يومئذ سعيد بن العاص وفي الناس يومئذ ابن عباس وأبو هريرة وأبو سعيد وأبو قتادة فوضع الغلام مما يلي الإمام ثم سئلوا فقالوا: هي السنة.

وقد ذكرنا أن إمارة سعيد بن العاص إنما كانت من سنة ثمان وأربعين إلى سنة أربع وخمسين وفي هذا الحديث الصحيح شهادة نافع بشهود أبي قتادة هذه الجنازة التي صلى عليها سعيد بن العاص في إمارته على المدينة.

وفي كل ذلك دلالة على خطأ رواية موسى بن عبد الله ومن تابعه في موت أبي قتادة في خلافة علي. ويشبه أن تكون رواية غلط من قتادة بن النعمان أو غيره ممن تقدم موته إلى أبي قتادة.

فقتادة بن النعمان قديم الموت وهو الذي شهد بدرا منهما. إلا أن الواقدي ذكر أنه مات في خلافة عمر وصلى عليه عمر وذكر هذا الراوي أن أبا قتادة صلى عليه علي. والجمع بينهما متعذر.

در كتاب جنائز، روايتى از نافع غلام عمر در باره كنار هم نهادن جنازه ها نقل شده است به اين صورت كه جنازه امّ‌كلثوم دختر علي همسر عمر و فرزندش زيد را در كنار هم نهادند و امام آن روز سعيد بن عاص بود و در ميان مردم ابن عباس و ابوهريره و ابوسعيد و ابوقتاده بودند و جوان را در جانب امام نهاده و سپس از صحابه سؤال شد؛ آن‌ها پاسخ دادند كه اين كار مستحب است و

و ما گفته‌ايم كه حكومت سعيد بن عاص از سال 48 تا سال 54 بوده است؛ در اين روايت صحيح آمده است كه ابى قتاده در اين ماجرا كه سعيد بن عاص در زمان حكومت خويش در مدينه بر آن نماز خوانده است، حاضر بوده است.

اين روايت نشان مى دهد كه روايت موسى بن عبد الله و تابعين او در باره مرگ ابوقتاده در زمان خلافت علي اشتباه است؛ و احتمالا روايت درست، قتاده بن نعمان يا ديگر كسانى است كه پيش از ابوقتاده مرده‌اند.

زيرا قتادة بن نعمان بسيار پيش از اين زمان از دنيا رفته است؛ و اوست كه در جنگ بدر شركت داشته است.

اما مشكل اينجا است كه واقدى مى گويد او در زمان خلافت عمر مرده است و عمر بر او نماز خوانده است؛ و اين راوى گفته است كه علي بر ابوقتاده نماز خوانده است؛ و نمى توان بين اين دو قول جمع كرد.

البيهقي، أحمد بن الحسين بن علي بن موسى أبو بكر (متوفاي458هـ)، معرفة السنن والآثار عن الامام أبي عبد الله محمد بن أدريس الشافعي، ج 1، ص 559، تحقيق: سيد كسروي حسن، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت.

يعنى در طبق روايات اهل سنت، ابوقتادة در زمان اميرمؤمنان از دنيا رفته و آن حضرت بر او نماز خوانده‌اند؛ اما طبق اين روايت ابوقتاده در بين كسانى بوده است، كه بر امّ‌كلثوم نماز خوانده‌اند؛ بيهقى براى حل تعارض مى گويد روايت نماز اميرمؤمنان بر ابوقتاده اشتباه است؛ و ما مى گوييم كه طبق قرائن، اين روايت، يعنى نماز خواندن بر امّ‌كلثوم و زيد، اشتباه بوده و چنين مطالبى زاييده ذهن خيال‌پردازان است.

ازدواج عمر با ام كلثوم يا با حضرت زينب (س)

اختلاف و تناقض در روايات اهل سنت به حدى است كه خودشان هم نمى‌دانند عمر با كدام دختر امير مؤمنان عليه السلام ازدواج كرده است. عبد الحى كتانى اعتقاد دارد كه عمر با حضرت زينب سلام الله عليها ازدواج كرده است!!!

ذكر الشيخ المختار الكنتي في الاجوبة المهمة نقلا عن الحافظ الدميري اعظم صداق بلغنا خبره صداق عمر لما تزوج زينب بنت علي فانه أصدقها اربعين الف دينار فقيل له في ذلك فقال والله ما في رغبة إلى النساء ولاكني سمعت رسول الله صلى الله عليه وسلم يقول كل سبب ونسب ينقطع يوم القيامة الا سببي ونسبي فأردت تاكيد النسب بيني وبينه صلى الله عليه وسلم فأردت أن أتزوج ابنته كما تزوج ابنتي وأعطيت هذا المال العريض اكراما لمصاهرتي اياه صلى الله عليه وسلم ه منها هذا مع كون عمر نهى عن المغالات في المهر.

مختار كنتى به نقل از دميرى مى‌نويسد: بزرگترين مهريه‌اى كه تاكنون شنيده‌ايم،‌ مهريه‌اى بود كه عمر براى ازدواج با زينب دختر علي قرار داد،‌ مبلغ اين مهريه عبارت بود از چهل هزار دينار . وهنگامى كه از اين مهريه سنگين از وى سؤال شد گفت: من ميلى به زنان ندارم؛‌ ولى از رسول خدا شنيدم كه فرمود: تمام نسب‌ها و سبب‌ها در قيامت قطع مى‌شود؛ مگر سبب و نسبت داشتن با من؛ بنابراين دوست داشتم تا نسبت بين من و رسول خدا محكم و استوار بماند و لذا با دختر وى همانگونه كه با دختر من ازدواج كرد،‌ ازدواج نمودم و اين مهريه سنگين را هم به جهت دامادى رسول خدا به عهده گرفتم.

الكتاني، الشيخ عبد الحي (متوفاي1382هـ)، نظام الحكومة النبوية المسمى التراتيب الإدراية، ج 2، ص 405، ناشر: دار الكتاب العربي – بيروت.

12. چه كسي امام جماعت را مقدم كرد؟

اهل سنت براى اين كه به اين افسانه آب و تاب بيشترى داده باشند، ادعا كرده‌اند كه امام حسن و امام حسين عليه السلام نيز در تشييع جنازه حضور داشته‌اند؛ اما براى اين كه نماز خواندن سعيد بن العاص و يا عبد الله بن عمر را با وجود فرزندان رسول خدا كه برادران امّ‌كلثوم و سزاوارتر بر نماز بودند، توجيه نمايند، ادعا كرده‌اند كه خود آن‌ها عبد الله بن عمر و يا سعيد بن العاص را مقدم كردند و خود پشت سر آن دو نماز خواندند!!!

اما اين كه كداميك از آن دو امام همام، چنين كارى را كردند، روايات گوناگون است. برخى گفته‌اند حسن بن علي و برخى گفته‌اند حسين بن علي عليهم السلام.

امام حسن عليه السلام:

ابن عبد البر در الإستيعاب مى‌نويسد:

وتوفيت أم كلثوم وابنها زيد في وقت واحد وقد كان زيد أصيب في حرب كانت بين بني عدي ليلا كان قد خرج ليصلح بينهم فضربه رجل منهم في الظلمة فشجه وصرعه فعاش أياما ثم مات وهو وأمه في وقت واحد وصلى عليهما ابن عمر قدمه الحسن بن علي.

امّ‌كلثوم و فرزندش زيد در يك زمان از دنيا رفتند؛ زيد در جنگى شبانه بين بنى عدى براى آشتى دادن آن‌ها رفته بود اما در تاريكى يكى از آن‌ها ضربتى به سر او زده او را زخمى كرد‌.

زيد چند روز پس از اين ماجرا زنده بود، تا اينكه در يك زمان به همراه مادرش از دنيا رفتند؛ و ابن عمر بر آن دو نماز خواند؛ حسن بن علي او را براى نماز جلو فرستاد!

القرطبي، يوسف بن عبد الله بن محمد بن عبد البر (متوفاي463 هـ)، الاستيعاب في معرفة الأصحاب، ج 4، ص 1956، تحقيق: علي محمد البجاوي، ناشر: دار الجيل - بيروت، الطبعة: الأولى، 1412هـ.

محب الدين طبرى مى‌نويسد:

وحكى الدولابي وغيره القولين في موتها عنده أوموته عندها قال أبو عمر ماتت أم كلثوم وابنها زيد في وقت واحد وكان زيد قد أصيب في حرب بين بني عدي ليلا فخرج ليصلح بينهم فضربه رجل منهم في الظلمة فشجه وصرعه فعاش أياما ثم مات هو وأمه في وقت واحد وصلى عليهما ابن عمر قدمه الحسن بن علي فكانت فيهما سنتان فيما ذكروا لم يورث أحدهما من الآخر.

دولابى و غير او در باره مرگ امّ‌كلثوم در كنار زيد يا مرگ زيد در كنار امّ‌كلثوم دو روايت نقل كرده‌اند!

ابو‌عمر گفته است كه امّ‌كلثوم و پسرش زيد در يك زمان از دنيا رفتند؛ زيد در درگيرى شبانه بين بنى عدى بيرون رفته بود تا بين آنان آشتى دهد؛ اما در تاريكى شخصى به سر او ضربتى وارد كرد و او را بيهوش ساخت.

او چند روز زنده بود تا اينكه به همراه مادرش هر دو در يك زمان از دنيا رفتند؛ ابن عمر بر آن دو نماز خواند؛‌ حسن بن علي او را براى نماز جلو فرستاد‌.

الطبري، محب الدين أحمد بن عبد الله (متوفاي694هـ)، ذخائر العقبى في مناقب ذوي القربى، ج 1، ص 17، ناشر: دار الكتب المصرية – مصر.

و عاصمى مكى مى‌گويد:

وكان موتها هي وولدها من عمر المسمى زيدا الأكبر المقتول خطأ بيد خالد بن اسلم مولى زوجها عمر رضي الله عنه في وقت واحد وصلى عليهما ابن عمر قدمه الحسن بن علي.

مرگ امّ‌كلثوم و پسرش از عمر كه نام او زيد اكبر بود و به دست خالد بن اسم، غلام عمر به اشتباه كشته شد، در يك زمان بود؛ ابن عمر بر آن دو نماز خواند و حسن بن علي ابن‌عمر را براى نماز جلو فرستاد!

العاصمي المكي، عبد الملك بن حسين بن عبد الملك الشافعي (متوفاي1111هـ)، سمط النجوم العوالي في أنباء الأوائل والتوالي، ج 1، ص 534، تحقيق: عادل أحمد عبد الموجود- علي محمد معوض، ناشر: دار الكتب العلمية.

امام حسين عليه السلام:

در عده‌اى از روايات نيز تصريح شده است كه حسين بن علي عليهما السلام، عبد الله بن عمر را مقدم كرد و اصلاً نامى از امام حسن عليه السلام در روايت برده نشده است.

محمد بن يوسف العبدرى مى‌نويسد:

وقد قدم الحسين عبد الله بن عمر للصلاة على جنازة أخته أم كلثوم وابنها زيد بن عمر قال ابن رشد: وهذا لا حجة فيه إذ يحتمل أنه قدمه لسنه ولإقراره بفضله لا لأنه أحق

حسين، عبد الله بن عمر را براى نماز بر جنازه خواهرش امّ‌كلثوم و فرزندش زيد بن عمر جلو فرستاد. ابن رشد گفته است كه اين كار حسين حجت نيست؛ زيرا شايد او ابن عمر را به خاطر امرى مستحبى و يا به خاطر اعتراف به برترى او مقدم كرده است؛ زيرا ابن عمر سزاوارتر بود!

العبدري، أبو عبد الله محمد بن يوسف بن أبي القاسم (متوفاي897هـ)، التاج والإكليل لمختصر خليل، ج 2، ص 252، ناشر: دار الفكر - بيروت، الطبعة: الثانية، 1398م.

در بعضى از روايات اصلا نامى از حسن بن علي (عليهما السلام) و حضور ايشان در نماز بر امّ‌كلثوم برده نشده است و تنها نام حسين بن علي برده شده است!

محمد ضياء الأعظمى مى‌گويد:

الشعبي قال: صَلّى ابن عمر على زيد بن عمر وأمه أم كلثوم بنت علي، فجعل الرجل مما يلي الإمام والمرأة من خلفه، فصَلَّى عليهما فكبر أربعاً وخلفه ابن الحنفية، والحسين بن علي، وابن عباس.

شعبى گفته است كه ابن عمر، بر زيد بن عمر و مادرش امّ‌كلثوم دختر علي نماز خواند؛ او مرد را در جانب خويش و زن را بعد از جنازه مرد قرار داد و بر آن دو نماز خواند و چهار تكبير گفت.

پشت سر او محمد حنفيه و حسين بن علي و ابن عباس نيز بودند.

الأعظمي، محمد ضياء الرحمن (متوفاي458هـ)، المنة الكبرى شرح وتخريج السنن الصغرى، ج 3، ص 52، ناشر: مكتبة الرشد - السعودية/ الرياض، الطبعة: الأولى، 1422هـ - 2001م.

از روايت بيهقى نيز استفاده مى‌شود كه امام حسن عليه السلام در تشيع جنازه و نماز حضور نداشته است:

أخبرنا أبو الحسين بن الفضل أنبأ عبد الله بن جعفر ثنا يعقوب بن سفيان ثنا أبو نعيم ثنا رزين بياع الرمان عن الشعبي قال صلى بن عمر على زيد بن عمر وأمه أم كلثوم بنت علي فجعل الرجل مما يلي الإمام والمرأة من خلفه فصلى عليهما أربعا وخلفه بن الحنفية والحسين بن علي وبن عباس رضي الله عنهما

ابن عمر بر زيد بن عمر و مادرش امّ‌كلثوم دختر علي نماز خواند؛ او جنازه مرد را در جانب خويش و جنازه زن را بعد از آن قرار داد؛ و بر آن دو نماز خوانده و چهار تكبير گفت.

در پشت سر او محمد حنفيه و حسين علي و ابن عباس بودند.

البيهقي، أحمد بن الحسين بن علي بن موسى أبو بكر (متوفاي 458هـ)، سنن البيهقي الكبرى، ج 4، ص 38،‌ ح6743، ناشر: مكتبة دار الباز - مكة المكرمة، تحقيق: محمد عبد القادر عطا، 1414 - 1994.

مردم امام جماعت را مقدم كردند!

و بخارى در تاريخ الأوسط مى‌نويسد:

419 حدثنا محمد بن الصباح ثنا إسماعيل بن زكريا عن رزين البزاز حدثني الشعبي قال توفى زيد بن عمر وأم كلثوم فقدموا عبد الله بن عمر وخلفه الحسن والحسين ومحمد بن الحنفية وعبد الله بن جعفر.

از شعبى روايت شده است كه گفت: زيد بن عمر و امّ‌كلثوم از دنيا رفتند؛ مردم عبد الله بن عمر را به عنوان امام جماعت جلو فرستادند؛ و در پشت او حسن و حسين و محمد حنفيه و عبد الله بن جعفر ايستادند.