قبل از ذكر ديدگاه
و فتاواي برخي از مراجع موجود پيرامون قمهزني تذكر چند نكته ضروري است:
با توجه به اين كه
در اين بخش ديدگاه علما و مراجع تقليد زمان حاضر طرح ميگردد از بيان شرح حال و
معرفي اجمالي شخصيت اين بزرگواران خودداري كردهايم.
ترتيب اسامي علما
به ترتيب حروف الفباء بوده و مفهوم ديگري ندارد.
نكته اساسي ديگري
كه در اين جا باعث شد تا ما به ذكر برخي از فتاوا و ديدگاهها رو بياوريم اين بود
كه ثابت كنيم بر خلاف ادعاي برخي كه ميگويند در مخالفت با قمهزني به جز يك يا دو
نفر [مرحوم امام خميني و مقام معظم رهبري كه اين دو نفر هم بر اساس انگيزههاي
سياسي اقدام به منع قمهزني نمودهاند] كس ديگري از فقها و مراجع تقليد با اين امر
مخالفت ننموده است به وضوح به بطلان اين ادعا پي ببرند؛ وگرنه هدف اصلي از اين
تحقيق نقد و بررسي ادله و مستندات قمهزني بوده و انعكاس نظرات مراجع تقليد صرفاً
به همان هدفي است كه به آن اشاره شد؛ و اما نسبت به ساير بزرگواراني كه در اين مجال
نظراتشان منعكس نگرديده است مقلدين ميتوانند از دفاتر و بيوت آنان كسب تكليف
كنند. 
قبل از وارد شدن
به نظرات توجه به اين نكته را هم ضروري ميدانيم كه برخي سؤال ميكنند در صورتي كه
از يك مرجع دو و يا چند نظر متعارض به دست ما برسد تكليف چيست؟
از مباحث جنجال
برانگيز در بحث قمهزني، موضوع تعارض فتاواي يك مرجع تقليد است. به اين معنا كه
بسياري از موافقان قمهزني، فتوايي را از يك مرجع تقليد در تأييد عمل خود ارائه
ميكنند و در مقابل، طرف مقابل نيز براي تأييد سخن خود فتواي ديگري را گرفته و به
آن استدلال كرده و نظر طرف مقابل را مردود اعلام ميدارد.
از اين رو بايد
گفت: در اينگونه موارد، نظر علما بر اين است كه با توجه به زمان صدور فتاوا و يا
رأي يك مرجع تقليد، فتوايي مقدم است كه از نظر زماني مؤخر باشد و به عنوان آخرين
نظر مرجع در موضوع مورد بحث به حساب آيد؛ چرا كه ممكن است آن مرجع پس از مراجعه
مجدد به ادله و روايات به نظري جديد رسيده و آن را بر نظر قبلي خود ترجيح داده
باشد.
اصل ماجرا از آن
جا آغاز شد كه مدتي قبل يكي از سخنرانان ادعايي را نسبت به حضرت آيت الله بهجت مطرح
كرد به اين شرح:
وي ادعا نمود در
پي تحريم قمهزني از سوي مرحوم علامه سيد محسن امين ـ كه شرح ماجراي و نظر مخالف
ايشان و جوّسازيهايي كه عليه ايشان صورت گرفت قبلاً به طور مفصل بيان شد ـ مرحوم
آيت الله العظمي سيد ابوالحسن اصفهاني فتوا به وجوب قمهزني داده و فرمود هر كس
توانايي دارد بايد امسال قمه بزند. بر اساس آن حكم و در اطاعت از حكم سيد، آن سال
حدود700 تن از مجتهدين اقدام به قمهزني نمودند و از آنجا كه آيت الله بهجت توانايي
جسماني براي انجام اين كار را نداشتند با حضور در جمع قمهزنان و خوني شدن لباسشان،
به حكم مرجع تقليد زمان خود جامه عمل پوشانده و خون را از لباس خود پاك نكرده و سپس
وصيت ميكنند تا بعد از وفات، همان لباس خونين را همراه ايشان دفن كنند.
پس از انتشار اين
خبر، حضرت آيت الله العظمي بهجت پس از پايان درس خارج فقه خود در تاريخ 26 آذر1386
ادعاي نسبت
داده شده به خود را كه از سوي برخي منتشر گرديده بود را تكذيب فرمود و نيز در پاسخ
به استفتاء ديگري كه هم اكنون نيز در سايت خبرگزاريها قابل مشاهده است ايشان به
شكل كاملا واضحي اين نسبت را انكار فرمود:
به گزارش خبرنگار
خبرگزاري رسا، حضرت آيت الله محمد تقي بهجت در پاسخ به استفتائي، مطالب منسوب به
وي درباره تقدس خون قمهزنان و جواز اين بدعت را رد كردند.
متن كامل اين
استفتا و پاسخ آن بدين شرح است:
محضر مبارك مرجع
بزرگوار، حضرت آيتالله العظمي بهجت (دام ظله العالي)
سلام عليكم؛
به استحضار مبارك
ميرساند، مدتي است يك لوح فشرده (سي دي) با عنوان «حقيقت مظلوم» در ارتباط با
فتواي مرحوم اصفهاني به وجوب قمهزني، تكثير و توزيع گرديده و در آن با نقل قول و
انتساب مطلبي به جنابعالي در راستاي تقدس خون قمهزنان و وصيت حضرتعالي براي
همراهي در كفن و قبر خود بهرهبرداري نموده و در اين مطلب استناد به حضرتعالي
نمودهاند، مستدعي است در جهت تنوير افكار مقلدين حضرتعالي نسبت به صحت و سقم مطلب
مزبور اعلام نظر نماييد.
باتشكر.
جمعي از مقلدين
حضرتعالي، تهران، مسجد امام موسي بن جعفر(عليه السلام)
پاسخ:
باسمه تعالي
آن چه بنده نقل
كردهام، مخالفت مرحوم استاد آقا سيد ابوالحسن اصفهاني (رحمة الله
عليه) با عمليت
قمه و آن كه تا آخر هم مخالف ماندند و هيچ اجازه ندادند.
http://www.rasanews.com/Negaresh_site/FullStory/?Id=26069
http://ghamezani.blogspot.com/2008/01/blog-post_3559.html
و نيز در
مرقومهاي ديگر كه از ايشان موجود است ايشان به اين شكل نسبتهاي روا داشته شده به
خود را تكذيب نمودهاند:
«آنچه من
فرمودهام آن است كه مرجع بزرگوار آيت الله العظمي سيد ابوالحسن مديسهاي اصفهاني
با قمهزني مخالف بودهاند و تا پايان حيات خود نيز بر اين رأي و نظر باقي بودند. و
چنين لباسي نيز هم اكنون نزد من وجود ندارد.»
http://ghamezani.blogspot.com/2008/01/blog-post_3559.html
در رابطه با
ماجراي تحريم قمهزني از سوي علامه سيد محسن امين و حمايت آيت الله سيد ابوالحسن
اصفهاني از ايشان مطالب ديگري در بالا ـ ذيل نظر مبارك مرحوم آيت الله اصفهاني ـ
ذكر شد كه لازم است مراجعه شود.
در اين جا ذكر اين
نكته ضروري است كه سابقاً و قبل از اوج گيري اين قضايا برخي از عزيزان طرفدار
قمهزني با تقطيع و بيان بخشي از فتواي حضرت آيت الله بهجت در صدد بودند كه
اينگونه جلوه دهند كه ايشان قائلند كه اين عمل في نفسه اشكال ندارد؛ يعني فقط جمله
آخر فتوايي كه در رساله عمليه ايشان آمده را نقل ميكردند. حال با مراجعه به متن
كامل اين فتوا در رساله عمليه، ابهام برطرف شده و نظر ايشان كه از ابتدا در رساله
ايشان موجود بوده واضح ميگردد:
مساله 1830: «حكم
قمهزني به عنوان اوّلى عدم ضرر رساندن به خود يا ديگرى است، به حدّى كه حرام باشد؛
پس اگر مضرّ نباشد و مفسدهاى هم بر آن مترتب نباشد فى نفسه اشكال ندارد.»
منبع: آيت الله العظمي
محمد تقي بهجت: سايت آيت الله بهجت - احكام عزادارى
 www.mtb.ir/fa
همانگونه كه در
اين مسأله نيز به خوبي مشخص است ايشان جواز را مشروط به عدم ضرر و عدم وجود مفسده
دانستهاند.
از حضرت آيت الله
العظمي سيستاني دو فتوا در دسترس ما بوده است كه هر دوي آن به صورت عام بوده و از
آن ميتوان حكم قمهزني را از منظر ايشان برداشت نمود؛ در اولين فتواي ايشان كه
مورد نظر ماست به اين شكل آمده است:
«بايد از كارهايي
كه عزاداري را خدشهدار ميكند اجتناب شود.»
مسائل جديد از
ديدگاه علما و مراجع تقليد، سيد محسن محمودي، ج 3، ص 34.
طبيعي است در
صورتي ميتوان اين فتوا را شامل موضوع مورد بحث دانست كه با برخي از علما و مراجع
تقليد و آگاهان همراه شده و قمهزني را از موارد خدشهدار كننده عزاداري دانست و
گرنه اين حكم، منصرف از موضوع بحث بوده و شامل موارد ديگري از عزاداريهاي غير
مشروع خواهد بود.
و اما فتواي
دوم ايشان كه در ذيل ميآيد نكاتي را در بر دارد كه با توجه به آن و با جمع بندي
مطلب فوق به نتيجه ميرسيم:
بسمه تعالى
آنچه مصداق
عزادارى براى حضرت ابا عبدالله الحسين عليه السلام باشد مستحب و به آن ترغيب اكيد
شده است.
اولاً: اين
فتوا كه شباهت زيادي به يكي از فتاواي مرحوم آيت الله العظمي خوئي كه در بالا آمد
داشته و مانند مورد قبل مشخص نيست اين فتوا در پاسخ به چه سؤالي صادر گشته است تا
بهتر بتوان به مراد و منظور ايشان پي برد.
ثانياً:
همان مطالبي كه ذيل فتواي مشابه مرحوم آيت الله العظمي خوئي مطرح گرديد اينجا نيز
مطرح ميگردد؛ بدين معنا كه
زماني ميتوان
به استحباب و ترغيب اكيد عمل قمهزني در نظر ايشان پي برد و مجوّز و ملاك عمل براي
مقلدّين ايشان قرار گيرد كه در تعيين موضوع و مصداق عزاداري و سوگواري به اين نتيجه
رسيده باشيم كه قمهزني از مصاديق عزاداري و سوگواري است؛ و گرنه در صورت شك در
مصداق نخواهيم توانست آن را شامل مورد بحث دانسته و به استحباب آن اعتقاد داشته
باشيم و در آن صورت به موارد متيقّن اكتفا خواهد گرديد. علاوه بر اين كه بعضي از
علما همچون مرحوم آيت الله خوئي وجود هرگونه
دليل و نصي بر شعاريت عمل قمهزني را نفي كردند و يا مرحوم آيت الله تبريزي دخول
قمهزني را از مصاديق جزع، محل بحث دانستند (و صريح كلام اين دو بزرگوار در متنهاي
بالا ذكر شد)
و با اين تفصيل نميتوان قمهزني را از مصاديق عزاداري دانست.
نتيجه: حال
با توجه به جملهاي كه در ابتدا از ايشان نقل گرديد كه فرمود: «بايد از كارهايي كه
عزاداري را خدشهدار ميكند اجتناب شود.» بسيار واضح و روشن است كه اگر امروز در
جهان، از قمهزني گروه اندكي از شيعيان عليه تمام آنان بهرهبرداري ميشود و آن را
به عنوان شاخصهاي منفي از شيعيان به نمايش ميگذارند در اين صورت مسلّماً به
فتواي ايشان اقدام به چنين عملي جايز نخواهد بود و انجام چنين عملي نه تنها موجب
خدشهدار شدن عزاداري شيعيان بلكه خدشهدار شدن بسياري از اعمال پاك و مقدس آنان در
منظر جهانيان خواهد گرديد.
گرچه نظر ايشان در
رابطه با مخالفت آشكار و صريح با عمل قمهزني شهره آفاق و همچون روز روشن است اما
چون بناي ما بيان نص و عين عبارت علما در اين زمينه است به دو مورد زير اشاره
كرده و از هر توضيحي پيرامون آن خودداري ميكنيم:
هر کاري که براي
انسان ضرر داشته باشد يا باعث وهن دين و مذهب گردد حرام است و مومنين بايد از آن
اجتناب کنند. قمهزني علاوه بر اين که از نظر عرفي از مظاهر حزن و اندوه محسوب
نميشود و سابقهاي در عصر ائمه عليه السلام ندارد و تأييدي هم به شکل خاص يا عام
از معصوم در مورد آن نرسيده و در زمان حاضر، وهن و بد نام شدن مذهب ميشود،
بنابراين در هيچ حالت جايز نيست.
اجوبه الاستفتائات،
2/132
http://www.ido.ir/a.aspx?a=1386110701
ايشان در پاسخ به
سؤالي ديگر اينگونه ميفرمايند:
قمهزني علاوه بر
اين که از نظر عرفي از مظاهر حزن و اندوه محسوب نميشود و سابقهاي در عصر ائمه
عليهم السلام و زمانهاي بعد از آن ندارد و تاييدي هم به شکل خاص يا عام از معصوم
(عليه السلام) در مورد آن نرسيده است، در زمان حاضر موجب وهن و بدنام شدن مذهب
ميشود؛ بنابراين در هيچ حالتي جايز نيست. و چنانچه در اين مورد نذري وجود داشته
باشد، نذر واجد شرايط صحت و انعقاد نيست.
اجوبه الاستفتاءات،
س / 91461.
http://takghameh.persianblog.ir
در نظر خواهي كه
بعضي از مقلدين ايشان از معظم له داشتهاند اين گونه آمده است:
باسمهتعالي
نظر مبارک حضرت
آيت الله العظمي صافي در مورد قمه زني چيست؟
پاسخ:
بسم الله الرحمن
الرحيم
قمه زني اگر ضرر
معتد به و تبعات منفي ديگر نداشته باشد جايز است.
مسائل جديد از
ديدگاه علما و مراجع تقليد، سيد محسن محمودي، ج 3، ص 34.
http://www.saafi.net/farsi/new/02.HTM
و از آنجا كه
امروزه به عيان مشاهده ميشود كه دشمنان اسلام و شيعه از اين موضوع به شكل عجيبي از
قمهزني جمعي از شيعيان سوء استفاده كرده و به همين جهت در حال حاضر تبعات منفي
فراواني بر آن بار ميشود؛ از اين رو از نظر ايشان اين عمل جايز نخواهد بود. يعني
در حقيقت اگر بخواهيم از اين فتوا مفهوم گيري كنيم بايد نظر ايشان را به اين شكل
تعبير كنيم:
«اگر قمه زدن ضرر
معتد به و يا تبعات منفي داشته باشد جايز نيست.»
ايشان در يكي از
فتاواي خود كه در سايت رسمي ايشان موجود است اين چنين آوردهاند:
بر عزاداران عزيز
لازم است از کارهايي که موجب وهن مذهب ميگردد و يا آسيبي به بدن آنها وارد ميکند،
خودداري کنند.
سايت رسمي حضرت آيت
الله مكارم شيرازي در قسمت كلمه قمهزني،
همچنين ايشان در
جاي ديگر اينگونه فرموده:
برادران و خواهران
ايماني بايد خلوص اين مراسم را از اموري كه مخالف شرع اسلام و دستورهاي پيشوايان
بزرگ دين است حفظ كنند... اين اعمال دستآويزي به دست دشمنان خواهد داد تا كلّ اين
مراسم عظيم و سازنده را زير سؤال برند، قمه را بايد بر سر دشمن كوبيد نه بر سر
دوست، قفل را بايد بر دهان دشمن زد، نه بر تن دوست، درست است كه انگيزه اين افراد
عشق به امام حسين عليه السلام و مكتب اوست ولي بايد توجّه داشت كه مقدّس بودن
انگيزه به تنهايي كافي نيست بايد نفس عمل هم مقدّس باشد، كيفيّت عزاداري يا بايد در
نصوص اسلامي وارد شده باشد و يا مشمول عمومات و اطلاقات ادلّه گردد، و اينگونه
كارها مسلماً نه منصوص است و نه مصداق عزاداري در عرف عقلا و اهل شرع.
متاسفانه در چند
سال اخير و در بازار گرم تهمت و افتراء، برخي از ناآگاهان با داعيه دلسوزي براي دين
و عزاداري سيد الشهداء عليه السلام، دايههاي عزيزتر از مادر شده و به جاي تبعيت
كامل از فرمايشات و توصيههاي پدرانه علما و مراجع عظام تقليد كه به منزله
سنگربانان و پاسداران دين و شريعت محمدي صلّي الله عليه و آله هستند با گرفتن بخشي
از كلام بزرگان و رها كردن بخشي ديگر از آن و بي خبر از معنا و مفهوم واقعي سخنان
آنان كه برگرفته از آيات و روايات معصومين عليهم السلام ميباشد و تا افقهاي
بسيار دورتر را در نظر گرفته و سخن بر زبان جاري ميسازند و از تبعات و عواقب سخن
خويش به خوبي باخبرند؛ اما بعضي افراد را ميبينيم كه بعد از بيانات حضرت آيت الله
العظمي مكارم شيرازي كه در رابطه با پرهيز از ورود خرافهها و بدعتها در مراسم
عزاداري امام حسين عليه السلام و لزوم پالايش آن ايراد فرمود به اين گونه شايعات
رو آوردند كه: ايشان مدتي قبل با قمهزني مخالفت كرده و امروز با گريه كردن با صداي
بلند مخالفت ميكنند و فردا هم شايد...!
در همين رابطه
نامهاي به ايشان نوشته شد و اين موضوع به صراحت با ايشان مطرح گرديد كه متن پاسخ
ايشان را تقديم مينمائيم:
محضر مبارک حضرت
آيت الله العظمي مکارم شيرازي «حفظه الله»
اخيراً عدهاي از
منبريها در هنگام سخنراني اينگونه عنوان ميکنند:
قبلا ميگفتند که
قمه نزنيد، امروز ميگويند گريه بلند نکنيد فردا نيز ميگويند اصلا عزاداري نکنيد،
هنگامي که از اين سخنرانها ميپرسيم چه کسي گفته گريه بلند نکنيد ميگويند: حضرت
آيت الله مکارم.
حضرت آيت الله
مکارم! پيرامون مطلب فوق چند سوال براي بنده پيش آمده بود که ميخواستم از
حضرتعالي جوابش را جويا شوم:
1- آيا جنابعالي
چنين عنواني را بيان داشتهايد «گريه بلند کردن»؟
2- وظيفه ما در
مقابل اين اشخاص که به تخريب و وهن علماء ميپردازند چيست؟
3- وظيفه ما در
مقابل خرافاتي که در عزاداريها عده قليلي از سخنرانها عنوان ميكنند چيست؟
پاسخ آيت الله
العظمي مکارم شيرازي:
بسمه تعالي:
ج 1: اين دروغ و
کذب محض است و روز قيامت بايد جوابگو باشند.
ج 2: آنها را
نصيحت کنيد و بگوئيد اين کار مخالفت با نائب امام زمان عجل الله تعالي فرجه است.
ج 3: آنها را با
زبان خوب نصيحت کنيد و بگوئيد نشر خرافات پايههاي دين را متزلزل ميکند.
هميشه موفق باشيد-
11/11/86
حال آنچه كه بيش
از همه مايه نگراني و افسوس است (نگراني از اين جهت كه مبادا در اينگونه اقدامات
دستهاي خيانت در آستين بدخواهان را در خفا داشته باشد و افسوس از اين جهت كه برخي
ناآگاهان نيز به اين شايعات دامن زده و از عواقب سوء دنيوي و اخروي كار خويش آگاه
نيستند.) اين كه وقتي از اين افرادي كه تهمت بالا را مطرح ميكنند سؤال ميكنيم كه
استناد و دليل و مدرك شما براي نقل اين مطالب چيست؟! در پاسخ ميگويند: مگر سخنراني
آيت الله العظمي وحيد خراساني در رابطه با تضعيف عزاداريها و توطئههايي كه در اين
بين وجود دارد را كه در درس خارج فقه ايشان در مسجد اعظم مطرح داشتند را
نشنيدهاي؟! منظور ايشان آيت الله مكارم شيرازي بود و ايشان عليه وي چنين موضعي را
گرفتند.
در حالي که حضرت
آيت الله العظمي وحيد خراساني چندي پيش در ديداري كه اعضاي جامعه مدرسين حوزه علميه
(آيت الله مقتدايي مديريت حوزه علميه قم و آيت الله صابري همداني و آيت الله غروي
و... ) با ايشان داشتند ايشان با تجليل از خدمات آيت الله مکارم شيرازي در حوزه
علميه قم فرموده: ايشان (آيت الله مكارم) قلم و بيانشان در خدمت دين و ترويج اسلام
است و بايد از ايشان حمايت کرد.
ايشان همچنين
فرموده: حکم وجوب، مربوط به حفظ و تقويت شعائر حسيني عليه السلام ميباشد و نبايد
حکم از اين موضوع، به موضوع ديگري تغيير يابد. موضوع حکم، شعائر حسيني عليه السلام
است نه کارهاي خلافي كه انجام ميشود.
وي همچنين
با انتقاد از برخي کارهاي خلاف كه به نام عزاداري انجام ميگيرد
اضافه فرمود:
برخي از کارهاي
نادرستي که به نام اقامه عزاي ابا عبد الله عليه السلام صورت ميگيرد،
نه تنها مصداق عزاداري و اقامه شعائر حسيني نيست، بلکه بدعت و کارهاي خلافي است.
وي همچنين در
اين ديدار، حمايت از نظام اسلامي را واجب دانسته
و
فرموده: اگر اين نظام اسلامي نباشد، معلوم نيست چه در ميآيد
و بدتر از گذشته ميشود.
و نيز فرموده: حمايت از اين نظام را لازم و واجب ميدانم.
وي در اين
ديدار اضافه فرموده: شعائر حسيني مانند سينهزني،
زنجيرزني و اقامه عزاداري براي حضرت سيدالشهدا عليه السلام بايد محفوظ بماند و
نبايد خدشهاي
به آن وارد آيد. يکي از مصاديق حفظ شعائر حسيني عليه السلام جلوگيري از ورود بدعت و
کارهاي غير اخلاقي است که گاه انجام ميشود.
ايشان از
مصاديق بدعت در عزاداري را، عربده کشيدن، گفتن جملات کفرآميز مانند: لا اله الا
زينب و لا اله الا فاطمه و خود را حسين اللهي ناميدن دانسته و تصريح فرموده: اينها
که شعائر حسيني نيست.
البته اين خبر را
بسياري از خبرگزاريها بعد از برگزاري اين ديدار (26/1/87) مخابره كردهاند و در
بعضي از آنها مطلبي را نيز پيرامون قمهزني از ايشان نقل كردهاند كه گويا بعداً
توسط دفتر معظم له تكذيب شده و اعلام شده است كه نظر معظم له همان نظر قبلي است و
از اين نظر عدول نفرمودهاند.
http://www.tebyan.net/Religion_Thoughts/Articles/TheInfallibles/ImamHossein/2008/4/20/65242.html
ايشان در تاريخ 7
محرم الحرام 1415هـ ق. ـ يعني پانزده سال قبل ـ طي فتوايي رأي به حرمت قمهزني
دادهاند.
در
قسمتي از
فتواي ايشان اينگونه آمده است:
مکتب سالار شهيدان
حضرت ابي عبدالله عليه السلام، مکتب امر به معروف و نهي از منکر و چشمه جوشان
ارزشهاي اسلامي است و تاريخ خونبار عاشورا هميشه با آفريدن حماسهها و موجها و با
به حرکت در آوردن احساسات و عواطف، الهام
بخش
کليه نهضتها و قيامهايي که عليه ظالمان و جباران روزگار صورت گرفته، بوده است...
اين خاطره، به جوشآورنده خونهايي است که در دل علاقهمندان اين مکتب موج ميزند.
مخصوصا در جهان کنوني که دشمنان اسلام از اسلام سيلي خورده و منافع نامشروع خود را
از دست رفته ميبينند، در فکر انتقام گرفتن از اسلام ناب محمدي هستند، لذا لازم است
(شيعيان) با مراسم عزاداري کار زينبي بکنند يعني با منطق اسلام توام و از هرگونه
حرکتي که اين دين مقدس را بيمنطق قلمداد نمايد، منزه باشد و عزاداران محترم و
متعهد به جاي اين که قمه را بر فرق خود بکوبند در فکر آن باشند که قمه را بر سر
دشمنان اسلام که اراضي آنان را اشغال و در فکر تضعيف آنان ميباشند و منابع آنان را
غارت و بالاخره هر روزي با ترفند جديدي حيات اسلامي آنان را به مخاطره مياندازند،
بکوبند.
استفتاءات، ج 2، س
597.
http://takghameh.persianblog.ir/tag/%D9%82%D9%85%D9%87_%D8%B2%D9%86%DB%8C