بازگشت

سوره هاي قرآن و آنچه متعلق به امام حسين است


اين مقصد، مقصد ظريف، لطيف و جديدي است كه عنوان سوره ها را از اول قرآن تا آخر آن از فاتحة الكتاب تا سوره ناس متذكر مي شويم و آنچه از آنها متعلق به حسين عليه السلام است، به اشاره، يا به مناسبت تشريح مي كنيم.

درباره سوره فاتحة الكتاب به طور مستقل در مقصد قبلي سخن به ميان آمد.

اما در سوره بقره؛ در اين سوره اولين مرثيه حسين عليه السلام آمده است؛ آنجا كه خداوند فرمود: قالوا اتعجل فيها من يفسد فيها و يسفك الدماء [1] گفتند: پروردگارا مي خواهي كساني را بگماري كه فساد كنند در زمين و خون ها بريزند. در حديث آمده است كه ملائكه شهادت حسين و يارانش را در كربلا ملاحظه كردند و به آن واسطه به اين آگاهي رسيدند كه آنها را نسبت به آن موضوع دلالت كرد.

سوره آل عمران؛ امام حسين عليه السلام، وقتي فرزندش علي عازم ميدان جنگ شد، اين آيات از سوره آل عمران را تلاوت كرد؛ ان الله اصطفي آدم و نوحا و آل ابراهيم و آل عمران علي العالمين ذرية بعضها من بعض والله سميع عليم [2] خداوند آدم و نوح و خانواده ابراهيم و خانواده عمران بر جهانيان برگزيد.

فرزنداني هستند برخي از نسل برخي ديگر و خدا به گفته ها و احوال همه شنوا و دانا است.

سوره نساء، در اين سوره دومين آيه از آيات رثاي آن حضرت وجود دارد: المستضعفين من الرجال و النساء و الولدان لا يستطيعون حيلة و لا يتهدون سبيلا [3] آن گروه از مردان و زنان و كودكان كه ناتوان بودند كه گريز و چاره اي برايشان نبود و راهي به نجات خود نمي يافتند. بارزترين افراد اين گروه همان كساني هستند كه به همراه آن حضرت بودند. پس چه شده است شما را كه در راه آنها نمي جنگيد.

سوره مائده؛ براي آن حضرت مائده اي است كه منطبق بر مائده طعام مي باشد و آن عبارت است از مائده اي از شراب كوثر كه براي او يارانش به منظور رفع عطش شان نازل شد، در حالي كه اصحاب امام به او نگفتند كه از خدا بخواه از آسمان مائده اي براي ما نازل كند [4] تا براي ما عيد باشد. بلكه آنها به نهايت تشنگي، گرسنگي، زخمي شدن و شهادت راضي بودند و اين امر براي آنها از هر طعام و شرابي گواراتر بود.

سوره اعراف؛ بنا بر بعضي از معاني وارده درباره اين سوره، حسين عليه السلام از اعراف است. او معرفت خاصي به سيماي زائر خود دارد، چرا كه زائر آن حضرت در روز قيامت داراي سيماي مخصوصي است كه ما آن را در عنوان مربوط به خواص زيارت امام حسين عليه السلام آورده ايم.

سوره انفال؛ انفال حق آن حضرت و حق 9 نفر از فرزندان انشان است كه از آن منع شدند و حقشان در اين باره غصب شد، اما علاوه بر اينها، امام حسين عليه السلام از حقي كه ميان او و همه مردم، بلكه تمام موجودات ذي روح مشترك است، يعني آب، بازداشته شد؛ آبي كه نه تنها از انفال نيست، بلكه هر كس كه روح دارد، حتي كفار و حيوانات، حق نوشيدن آن را دارند.

سوره برائت؛ تمام آيات جهادي كه در اين سوره آمده است، به طور حقيقي با جهاد اصحاب آن حضرت مطابقت دارد. در اين سوره آيه اي است كه اشاره به خريدن جان هاي مؤمنان توسط خدا دارد و آن آيه اين است ان الله اشتري من المؤمنين اءنفسهم و اموالهم باءن لهم الجنة يقاتلون في سبيل الله فيقتلون و يقتلون وعدا عليه حقا في التوراة و الانجيل و القرآن و من اوفي بعهده من الله فاستبشروا ببيعكم الذي بايعتم به و ذلك هو الفوز العظيم. [5] .

خداوند جان و مال اهل ايمان را به بهشت خريداري كرده، آنها در راه خدا جهاد مي كنند كه دشمنان را به قتل برسانند و يا خود كشته شوند. اين وعده قطعي است بر خدا و عهدي است كه در تورات و انجيل و قرآن ياد فرموده و از خدا با وفاتر به عهد كيست؟ اي اهل ايمان! شما به خود در اين معامله بشارت دهيد كه اين معاهده با خدا به حقيقت سعادت و پيروزي بزرگي است.

در بازار اين معامله تمام بندگان خدا را به نوعي معامله كرده اند، اما حسين عليه السلام در اين رابطه داراي معامله مخصوصي است. آن حضرت كالاي خويش را به نحو مخصوصي تسليم نمود و بهاي آن را به نحو خاصي دريافت كرد و آن طور كه از جميع خصايص آن حضرت با تدبر در آنها به دست مي آيد، نقل متاع و پيمانه و وزن كردن آن و همچنين حفظ و سرانجام بذل آن، به نحو خاصي انجام گرفت.

سوره هود؛ امام حسين عليه السلام وقتي در ميدان رو در روي آن قوم ايستاد و براي آنها سخنراني كرد، اين آيات از سوره هود را تلاوت كرد: اني اءشهد الله و اشهدوا اني بري ء مما تشركون من دونه فكيدوني جميعا ثم لا تنظرون اني توكلت علي الله ربي و ربكم ما من دابة الا هو آخذ بناصيتها ان ربي علي صراط مستقيم [6] خدا را گواه مي گيرم و شما هم گواهي دهيد كه من از خداياني كه غير از خداي يكتا مي پرستيد، بيزارم. شما هر فكر و تدبيري در كار من داريد، بي هيچ مهلت انجام دهيد. من بر خدا كه پروردگار من و شماست توكل كرده ام كه زمام اختيار هر جنبنده به دست مشيت اوست و البته پروردگار من به راه راست خواهد بود.

سوره يوسف؛ در روايات عامه آمده است كه اين سوره به پيامبر نازل شد، به خاطر اينكه آن حضرت را نسبت به ماجرايي كه براي فرزندش ‍ حسين عليه السلام پيش مي آيد، دلداري دهد. در اين سوره تطبيقات ديگري نيز وجود دارد.

سوره رعد؛ خداوند در اين سوره فرموده است و يسبح بحمده [7] رعد به تسبيح و ستايش او مشغول است. در حديث است هيچ ابري حركت نمي كند و رعد و برق نمي زند مگر اينكه به قاتل حسين عليه السلام لعنت مي فرستد.

سوره ابراهيم؛ در اين سوره حكايت شده است كه حضرت ابراهيم عليه السلام ذريه خود را در صحراي غير قابل زراعت ساكن كرد. اين قضيه با نحوه ساكن كردن ذريه حسين عليه السلام توسط آن حضرت در كربلا وداع او با آنها مطابقت دارد. همچنين گفتگوي ابراهيم عليه السلام با خانواده اش هنگامي كه آنها را در آن سرزمين اسكان داد، با گفتگوي حسين عليه السلام هنگامي كه خانواده اش را به سوي كربلا حركت داد، تطبيق مي كند.

سوره اسراء؛ حسين عليه السلام داراي معراج خاصي از سرزمين كربلا است كه در معراج قرار گرفتن آن سرزمين براي ملائكه و سير دادن خاص ‍ جدش صلي الله عليه و آله اثر گذاشت؛ تا جايي كه پيامبر صلي الله عليه و آله فرمود: مرا به جايي كه به آن كربلا گفته مي شود سير دادند و در آنجا قتلگاه فرزندم حسين و يارانش را به من نشان دادند.

سوره كهف؛ هنگامي كه سر مطهر آن حضرت بر نيزه بود، آياتي از سوره كهف را تلاوت نمود و زيد بن ارقم در كوفه شنيد كه سر حسين عليه السلام اين آيه را تلاوت مي كند ام حسبت ان اصحاب الكهف و الرقيم كانوا من آياتنا عجبا [8] آيا گمان كردي كه قصه اصحاب كهف و رقيم در مقابل اين همه آيات و قدرت و عجايب حكمت هاي ما واقعه عجيبي است؟ ديگران هم در شام شنيدند كه سر مطهر امام اين آيه را تلاوت مي كند انهم فتية آمنوا بربهم و زدناهم هدي [9] آنها جوانمرداني بودند كه به خداي خود ايمان آوردند و ما بر مقام ايمان و هدايتشان افزوديم.

البته تلاوت اصل سوره كهف حكمت خاصي دارد، اما تلاوت آيه اول كه در كوفه قرائت شد و آيه دوم كه در شام تلاوت گرديد، هر يك داراي حكمت مخصوصي هستند.

سوره مريم؛ در حديث زكريا عليه السلام آمده است كه كهيعص [10] اشاره به كربلا و هلاك شدن عترت پيامبر توسط يزيد در حالت عطش ‍ همراه با صبر و تحمل آنها دارد كه قبلا آن را آورده ايم.

در كتاب التذهيب به نقل از بحارالانوار از امام سجاد عليه السلام درباره اين گفته خداوند تعالي در قرآن كه فرمود: فحملته فانتبدت به مكانا قصيا [11] پس مريم (عليهاالسلام) به آن پسر بار برداشت و به جايي دور خلوت گزيد، آمده است: از دمشق بيرون آمد تا به كربلا رسيد و او را در محل قبر حسين عليه السلام به دنيا آورد، سپس در همان شب مراجعت كرد.

سوره طه؛ در اين سوره مناسبت هايي براي آن حضرت وجود دارد. در حكايت موسي عليه السلام آمده است اذ راءي نارا فقال لاهله امكثوا اني ءانست نار لعلي ءاتيكم منها بقبس او اجد علي النار هدي [12] آنگاه كه موسي آتشي مشاهده كرد، به اهل بيت خود گفت كمي مكث كنيد كه از دور آتشي مي بينم شايد كه پاره اي آتش بر شما بياورم يا از آن به جايي راه يابم.

حسين عليه السلام نيز آنگاه كه در مدينه بود، نوري از طرف كربلا ديد، سپس به اهل بيت خود گفت كه همراه من بياييد، و همچنين وقتي در مكه در اين باره از آن حضرت سؤال شد، در جواب فرمود: خداوند خواسته است كه آنها را در اسارت ببيند.

در سوره هاي بعد از طه نيز براي آن حضرت مناسبت هاي خاصي وجود دارد؛ به همين خاطر آن حضرت هنگام خروج از مدينه آياتي از سوره قصص و هنگام ورود به مكه نيز آياتي را تلاوت فرمود، كه ما آنها را در عنوان هجرت شرح خواهيم داد. يكي از اصحاب آن حضرت به هنگام مبارزه آياتي از سوره مؤمن را تلاوت كرد كه در عنوان مربوط به شهدا خواهد آمد.

آنچه بيان شد، به منظور ارائه نمونه هايي از مطابقت ها بود، لذا به همين مقدار بسنده مي كنيم و پس از اين، برخي از مناسبت هاي كلي سوره ها را يادآور مي شويم:

سوره هايي كه با حروف مقطعه آغاز مي شوند، از جمله: حم، يس، ص، المر، الم، ق،ن، صورت هاي اين حروف در نقش، تاثيراتي دارند و در آنها بنا به نسبت تعداد حروفشان اشاراتي وجود دارد و حروف آنها داراي تأثيراتي است و همچنين اشاراتي به اسامي خداوند دارند و آنها رموزي هستند كه جز آنكه مخاطب به آنها بوده، كسي به آن پي نمي برد.

در پيكر پاك حسين عليه السلام نيز در اثر ضربه شمشيرها حروف مقطعه ايي به وجود آمد كه براي هر يك از اين آثار، چه آثاري كه در اثر يك ضربه، دو ضربه، سه ضربه، چهار ضربه، پنج ضربه به وجود آمد، هياءت و شكل خاصي ايجاد شد؛ كه هر يك از آنها در عالم تسليم و رضا، رمزها و نشانه هايي است كه آنكه به رموز حروف مقطعه در اوايل قرآن راه يافته بود به آن رموز هم راه پيدا كرده بود؛ از اين رو بعضي از نقاط بدن حسين عليه السلام را به طور مخصوصي مي بوسيد و گاهي به علي عليه السلام مي فرمود كه او را نگه دار و علي او را نگه مي داشت و پيامبر صلي الله عليه و آله تمام بدن و جميع جاهاي حروف مقطعه را مي بوسيد و گريه مي كرد.

اوايل سوره هاي مسبحات (سوره هايي كه با سبح لله شروع شده است) از جمله تناسب هاي صفات الهي است كه خداوند به عنوان نمونه به آن حضرت عطا كرده است؛ ما اين مطلب را در عنوان مربوط به احترامات الهي تشريح كرديم.

سوره مدثر، باطن اين سوره به امام حسين عليه السلام تعلق دارد، كما اينكه اين مسأله از معناي ظاهري آن خارج نيست، چرا كه مدثر، پيامبر صلي الله عليه و آله است و حسين از آن حضرت مي باشد.

سوره مزمل؛ آن حضرت مخاطب به آن است؛ زيرا مخاطب به آن، از اوست، آن حضرت است كه به خون خود آغشته شد و در شب تاريك قيام كرد و تاريكي را زدود و نور حق را جلوه گر ساخت و اصحاب به خون غلطيده آن حضرت مانند اصحاب پيامبر صلي الله عليه و آله هستند كه پيامبر در حق آنها در روز جنگ احد فرمود كه آنها را در لباس هاي به خون آغشته شان بپيچيد كه من گواه بر آنها هستم. با اين تفاوت كه براي اصحاب حسين عليه السلام لباس و پيراهني باقي نمانده بود، بلكه آنها را در خونشان پيچيدند.

سوره هايي كه با سوگند آغاز مي شوند؛ اين سوره ها هر يك باطني دارند كه با حالت هاي حسين، شهادت آن حضرت، سيماي او، روح، جسد، قلب و اصحاب او و حالت هاي آنها، منطبق است.

پس گوش دل به آياتي از اين سوره ها بسپار كه بر تو تلاوت مي شود، كه از جمله آنها اين آيات است: والصافات صفا فالزاجرات زجرا فالتاليات ذكرا [13] سوگند به صف زدگان كه صف آرايي كرده اند، قسم به منع و زجر كنندگان، سوگند به تلاوت كنندگان قرآن. باطن اين آيات با حسين عليه السلام و سپاهيان آن حضرت در صف بندي شان در جنگ به منظور حمايت از آن حضرت، صف بندي شان براي نماز، صف پيكرهاي به زمين افتاده آنها و صف سرهاي بريده شان و صف آنها در دفن در يك قبر واحد، منطبق است.

- والفجر و ليال عشر و الشفع و الوتر و اليل اذا يسر [14] قسم به صبحگاه و قسم به ده شب، قسم به جفت و به فرد و قسم به شب آنگاه كه (به روشني) حركت كند.

حسين عليه السلام با نور هدايتش فجر است و شب هاي مصيبتش ده شب است. او و برادرش شفع (جفت) هستند و آنگاه كه تنها و بي ياور ماند، فرد است؛ فردي كه ياران و حاميانش به شهادت رسيدند. همچنين روح شريف آن حضرت وقتي به سوي پروردگارش بازگشت - آن طور كه در روايت ها آمده - همان نفس مطمئنه مي باشد كه در آخرين اين سوره آمده است.

والطور و كتاب مسطور في رزق منشور و البيت المعمور و السقف المرفوع و البحر المسجور [15] قسم به كتاب نوشته شده در صحيفه گشوده و فرقان، قسم به بيت المعمور، قسم به طاق بلند و قسم به درياي آتش فروزان.

آن طور كه در حديث آمده است، طور بنا به دو معناي ظاهري و معنوي، محل شهادت امام حسين عليه السلام است و كتاب مسطور، بدن شريف آن حضرت و بيت المعمور سر ايشان و بحر مسجور، ميدان كربلا در روزي است كه جنگ واقع شد.

- والنجم اذا هوي [16] قسم به ستاره چون فرود آيد. نحوه افتادن آن حضرت به زمين را بيان مي كند.

والضحي [17] قسم به نور افشاني خورشيد. نور سيماي حسين عليه السلام يا نور اظهار ايمان به آن حضرت است.

- والسماء ذات البروج [18] قسم به آسمان كه داراي كاخ هاي با عظمت است.

در واقع اين آسمان، حسين عليه السلام است، زيرا آن حضرت آسماني است كه داراي 9برج، بلكه 13 برج است.

- والسماء و الطارق و ما ادريك ما الطارق النجم الثاقب [19] قسم به آسمان و كوبنده (شب) چه مي داني طارق چيست، ستاره درخشان است.

الثاقب ستاره ايست كه نورش از آسمان تلاءلوء مي كند و حسين عليه السلام ستاره درخشاني است كه نورش تاريكي هاي زمين را هم درخشندگي مي دهد.

- والشمس وضحيها و القمر اذا تلاها والنهار اذا جلها [20] قسم به آفتاب و تابش آن و به ماه كه به دنبال آفتاب آيد و به روز هنگامي كه زمين را روشن كند.

خورشيد همان سيماي نوراني حسين عليه السلام است، خورشيد واقعي وجود مبارك آن حضرت مي باشد، زيرا اشعه خورشيد با يك تكه ابر از بين مي رود، در صورتي كه چهره حسين عليه السلام آغشته به خاك و خون گرديد، اما ذره اي از نور و درخشش آن كم نشد، بلكه پيكر مطهر آن حضرت در آن سه شب كه در بيابان افتاده بود چون خورشيد نورافشاني مي كرد.

- والمرسلات [21] قسم به رسولاني كه فرستاده شدند. مرسلات، ملائكه اي هستند كه به منظور امور مربوط به حسين عليه السلام فرستاده شدند.

- آيه والنازعات غرقا [22] و آيات از آن، ارواح مطهر حسين عليه السلام و اصحاب آن حضرت است.

- والذاريات ذروا فالحاملات و قرا [23] قسم به يك نوع پراكنده سازان، قسم به حمل كنندگان سنگيني. در بعضي از تفسيرها مطالبي درباره اين دو آيه آمده است كه منطبق با اصحاب امام حسين عليه السلام و جهاد آنها در روز عاشورا مي باشد.

- والتين و الزيتون [24] قسم به انجير و زيتون، در حديث آمده است كه زيتون همان حسين عليه السلام است. [25] .

- والعاديات [26] سوگند به اسبان تندرو، اشاره به اسب هاي آنها در حالت دويدن دارد.

- تمام سوره قيامت منطبق با قيامت اهل بيت است كه روز عاشورا برپا شد، كه همان واقعه عظيم، الحاقه، الصاخه حقيقي و طامة الكبراي واقعي مي باشد، زيرا كه آن واقعه و مصيبت از هر مصيبتي سنگين تر است و اين واقعه همان القارعة است كه دل هاي نيكان و فاجران را در هم كوبيد و همان واقعه اي است كه زمين را به لرزه انداخت و همان الغاشية است كه درباره آن فرموده است هل اتيك حديث الغاشية [27] آيا حديث فرا گيرنده به تو رسيده است. آيا حديث آن به شما رسيده است و اين همان مطلبي است كه درباره آن تحقق پيدا كرد.

- اذا السماء انشقت [28] هنگامي كه آسمان شكافته شود، و اذا السماء انفطرت [29] هنگامي كه آسمان شكافته شود. و آن هنگامي است كه بر سر مبارك حسين عليه السلام ضربت وارد شد.

- و اذا الشمس كورت و اذا النجوم انكدرت [30] هنگامي كه آفتاب تابان تاريك شود و ستارگان تيره شوند. اين معنا منطبق بر روز عاشورا است كه خورشيد ظاهري و خورشيد باطني، چه به صورت ظاهر و چه به صورت باطن دچار تاريكي شدند.

هر يك از اين مطالب شرح و تفصيلي دارد كه من آن را در كتاب روضات الجنات در بحث مربوط به موعظه هاي قرآن آورده ام. از خداوند مسئلت دارم كه بر من منت بگذارد و توان بدهد كه آن را به اتمام برسانم.

- سوره قدر، فضايل شب قدر براي امام حسين عليه السلام ثابت شده است، كه اين مطلب در عنوان مربوط به خصايص امام حسين عليه السلام در باب مربوط به اوقات شريف مخصوص زيارت ايشان خواهد آمد.

- سوره اخلاص و توحيد، حسين عليه السلام از خود، توحيد حقيقي را كه همان پيراستن علايق قلبي از هر آنچه غير خدا است، بروز داد و اين نوع توحيد فقط مخصوص آن حضرت عليه السلام است، او در اين زمينه همتايي ندارد.

- سوره الكافرون؛ حسين عليه السلام دين كافران، اهل نفاق و خلاف را انكار نمود و از آنها بيزاري جست و گفت لكم دينكم ولي دين [31] دين شما براي شما و دين من براي من.

- سوره الناس و الفلق نيز همان طور كه در روايت خاصه و عامه آمده، هر دو به آن حضرت و برادرش عليهماالسلام تعلق دارد.


پاورقي

[1] بقره، آيه 30.

[2] آل عمران آيات 33 و 34.

[3] نساء، آيه 98.

[4] اشاره به گفته حواريون (ياران حضرت عيسي دارد) که از آن حضرت خواستند که از خدا بخواهد از آسمان مائده اي بر آنها نازل کند.

[5] برائت (توبه)، آيه 111.

[6] هود، آيات 54، 55، 56.

[7] رعد، آيه 13.

[8] کهف، آيه 9.

[9] کهف، آيه 13.

[10] مريم، آيه 1.

[11] مريم، آيه 22.

[12] طه، آيه 10.

[13] صافات، آيات 1، 2، 3.

[14] والفجر، آيات 1 و 4.

[15] الطور، آيات 1 تا 6.

[16] النجم، آيه 1.

[17] الضحي، آيه 1.

[18] البروج، آيه 1.

[19] الطارق، آيات 1 تا 3.

[20] الشمس، آيات 1 تا 3.

[21] المرسلات، آيه 1.

[22] النازعات، آيه 1.

[23] الذاريات، آيه 1 و 2.

[24] التين، آيه 1.

[25] بحارالانوار، جلد 43، صفحه 291.

[26] العاديات، آيه 1.

[27] الغاشيه، آيه 1.

[28] انشقاق، آيه 1.

[29] انفطار، آيه 1.

[30] التکوير، آيات 1 و 2.

[31] الکافرون، آيه 6.