2024 April 20 - شنبه 01 ارديبهشت 1403
نقد و بررسی سخنان شیخ الأزهر، بر ضد مبانی اعتقادی تشیع (7)
کد مطلب: ٨٥٨٩ تاریخ انتشار: ٣٠ آذر ١٣٩٤ - ١٣:٥٥ تعداد بازدید: 2492
خارج کلام مقارن » نقد سخنان شیخ الازهر
نقد و بررسی سخنان شیخ الأزهر، بر ضد مبانی اعتقادی تشیع (7)

جلسه بیست و دوم 94/09/30

بسم الله الرحمن الرحیم

جلسه بیست و دوم 94/09/30

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیر ناصر و معین الحمد لله و الصلاه علی رسول الله و علی آله آل الله لا سیما علی مولانا بقیه الله و اللعن الدائم علی اعداءهم اعداء الله الی یوم لقاء الله.


ما امروز را که اولین روز از امامت حضرت ولیعصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است را خدمت شما دوستان عزیز تبریک و تهنیت عرض می کنیم. ان شاءالله، خدای تبارک و تعالی هر چه سریعتر فرجش را نزدیک بگرداند و همه ما را از یاران خاصش قرار بدهد ان شاءالله.

مراسمی به نام «عیدالزهراء»!

نکته قابل ذکر در این ایام که الحمدلله نسبت به گذشته خیلی بهتر شده است، و مورد رعایت مردم قرار گرفته است، خصوصاً در شهر قم؛ مراسم موسوم به «عیدالزهراء» است. وهابی ها به شدت به دنبال این هستند که اینگونه مراسمات را گسترش بدهند، اینگونه جلسات را زیاد بکنند، از این جلسات فیلم تهیه بکنند و در رسانه ها بر علیه شیعه استفاده بکنند. و زمینه قتل شیعه را فراهم بکنند.

روی این جهت، به نظر من از اهم واجبات در این عصر و زمان، اجتناب از کارهائی است که احساسات و عواطف شیعه و سنی را تحریک بکند. لذا جلساتی که به نام «عیدالزهرا» گرفته می شود قطعاً خلاف شرع است و حرام است.

همین دیشب فتوای جدیدی از آیةالله العظمی سیستانی در همین زمینه در فضای مجازی منتشر شد که ایشان دوباره رسماً نظر داده اند که مراسم «عیدالزهراء» جایز نیست، و بی احترامی به مقدسات اهل سنت است و جایز نیست.

امروز بحث «شیعه هراسی» در جهان معاصر، به عنوان اولین معزل تبدیل شده است. و در کشورهای عربی نیز سران این کشورها، بحث «شیعه هراسی» را به عنوان یک موضوع اساسی مطرح می کنند.

بیانیه دور از انتظار دکتر طیب، شیخ الأزهر

من همین هفته گذشته صحبت های آقای دکتر طیب، شیخ الأزهر را می دیدیم، خیلی متأثر شدم. خیلی دردآور است که ایشان نیز به یک قرضاوی دوم تبدیل بشود. ایشان بیانیه ای صادر کرده، و در آن بیانیه گفته است که:

« هیچ عاقلی از درخواست عده ای برای حمایت از شیعیان با دادن کرسی در پارلمان به آنها حمایت نمی کند... واقعیت این است که در مصر شیعه وجود ندارد و صرفاً مشتی منفعت طلب، دلال دین و فتنه گر هستند. و هر گونه درخواستی برای اختصاص کرسی به شیعیان در پارلمان مصر، درخواست صریح برای فتنه بین مردم مصر است.»

شیعیان مصر به دنبال این هستند که در مجلس مصر، کرسی داشته باشند ولی شیخ الأزهر مصر در برابرشان ایستاده است و مخالفت می کند. و با تعابیر بسیار وقیح «صرفاً مشتی منفعت طلب، دلال دین و فتنه گر» نیز موضع گرفته است.

اگر این تعابیر را این شیوخ وهابی و مفتیان وهابی بیایند و مطرح بکنند، هیچ گلایه ای نیست! اینها مشتی مزدور هستند و آنچه که بر اینها دیکته می کنند، بیان می کنند. ولی شیخ الأزهر با آن متانت و سوابق درخشان، و مسؤلیتی که در الأزهر دارد، بسیار مستبعد است که چنین عباراتی را بیان کند و جایگاه خود را اینچنین تنزل دهد.

اینگونه حساسیت و اینگونه موضع گیری نشان می دهد که ما در رساندن پیام شیعه موفق نبودیم. وزارت امور خارجه ما، در این دو، سه سال اخیر فقط چسبیده اند به مسئله «برجام». البته ما در مورد این قضیه «برجام»، نفیاً و یا اثباتاً، اظهار نظر نمی کنیم. چون در حوزه تخصصی ما نیست. ولی آنچه که مسلم است این است، اینکه ما تمام توان و نیروهای خارجی خود را صرف یک مسئله سیاسی خاص بکنیم، آنهم مسئله ای که معلوم نیست چه نتیجه ای در پی خواهد داشت، امر معقول و پسندیده ای نیست.

آنچه ما می فهمیم این است که تاکنون شخص مقام معظم رهبری، یک حرف در تأیید این قضیه «برجام» مطرح نکرده اند. یعنی بنده یک کلمه از ایشان در تأیید برجام ندیده ام. البته از تلاش و زحمت آقایان تشکر کرده اند ولی مدام به آقایان برخی مطالب را گوشزد کرده اند و اعلان خطر کرده اند که این قضایا مقدمه ای برای برخی توطئه ها نباشد.

ولی شما ببینید که دانشگاه الأزهر، که الآن نماد اهل سنت است، در مورد شیعه موضع گرفته است و با این تعابیر تند، شیعیان را مورد خطاب قرار داده است، ولی آقایان هیچ عکس العملی نشان نداده اند.

اگر عربستان سعودی علیه شیعه سخن می گوید و بیانیه صادر می کند، ما هیچ ابائی نداریم. کشورهای حاشیه خلیج فارس بر ضد شیعه حرف می زنند، ما هیچ ابائی نداریم. آمریکا و اسرائیل حرف می زنند، ما هیچ ابائی نداریم. اینها برای ما فخر است. ولی اینکه «الأزهر» بیاید بر ضد شیعه موضع بگیرد، تحمل این مسئله خیلی سخت است. چرا که الأزهر مصر، تنها مرکزی است که مذهب شیعه را مذهب اسلامی معرفی کرده و باز هم می کند ولی به یکباره می آید و در مقابل شیعه موضع تند می گیرد و آن را «فتنه گر» و «دلال دین» و... معرفی می کند. این نشان از ضعف رسانه ای ما، وضعف دفاعی ما از دفاع از فرهنگ اهلبیت و شیعه دارد.

آقای دکتر طیب، بعد از ماه مبارک رمضان، چند مورد سخنرانی داشتند، و در همه این سخنرانی ها بر علیه شیعه موضع صریح گرفته است. لذا دوستان ما – هم دوستان مصری ما و هم بچه های قدس و وزارت امور خارجه – معتقد بودند که ما باید یک جواب قاطعی به صحبتهای آقای دکتر طیب بدهیم. البته در همین زمینه، حضرت آیةالله مکارم شیرازی در نظر دارند یک نامه سرگشاده ای بنویسند و منتشر بکنند.

علل و عوامل موضع گیری تند دکتر طیب، بر ضد شیعه:

البته اینگونه موضع گیری های الأزهر و شخص آقای دکتر طیب، چند عامل عمده دارد:

عامل اول: فعالیتهای شیعه ی انگلیسی و آمریکائی:

کسانی که به نام شیعه در لندن و آمریکا برنامه پخش می کنند، اینها در «مصر» نفوذ دارند و القائات شیطانی در حوزه «سب صحابه»، «افترای به عایشه» و... را در سطح گسترده پخش می کنند. البته هر کس جای آنها بود، حتی ما هم اگر جای آنها بودیم و به مقدسات ما توهین می شد و اینگونه سخنان رکیک گفته می شد، قطعاً ما هم عکس العمل نشان می دادیم. امروز افرادی که توسط شبکه «فدک» و یا شبکه های شیرازی ها، در آنجا به تشیع کشیده می شوند، عمدتاً «شیعیان سب و لعنی» هستند. یعنی وقتی یک سنی از کانال شیرازی ها می آید و شیعه می شود، و یا وقتی یک شیعه می آید و با مرام اینها آشنا می شود، در سرلوحه کارها و برنامه ها و اعتقادات خودش، سب و لعن صحابه را قرار می دهد! این یک مسئله ای است که باعث شده تا الأزهر یک همچین موضعی را بگیرد. البته در این زمینه نامه های متعددی هم از طرف حاج آقای مکارم و هم از ناحیه دیگران به مصر فرستاده شد و اعلام شد که ما این افراد را از مذهب شیعه نمی دانیم. و این افراد مطرود مراجع ما هستند. تمام مراجع ما، سب و لعن صحابه را حرام می دانند. ولی ظاهراً اینها بنا ندارند که به سخن مراجع گوش بدهند. و متأسفانه به خاطر تبلیغات گسترده ای که اینها دارند، آنچه که در مصر و دیگر کشورهای عربی نمود دارد، همین فعالیتهای شبکه های آقایان شیرازی هاست.

من در سفر آلمان که بودم، در شهر «فرانکفورت»، یکی از روحانی هایی که از طرف آقایان شیرازی ها در آنجا برای تبلیغ رفته بود، تمام هزینه های سفر و خرج مسجد و هزینه اطعام مردم و... را خودش پرداخت می کرد!! معمولاً در کشورهای خارج، هیئت امنا و مردم مسلمان ماهیانه مبلغی را کمک می کنند هم برای مخارج مسجد و هم حقوق روحانی مسجد. اصلاً در کشورهای خارجی روش مسجدداری اینگونه است. ولی مبلغینی که از بیوتات آقایان شیرازی ها به این کشورها می روند، هر کجا که می روند، خودشان مسجد می سازند، مشکلات و خرج مسجد را از جیب خودشان می دهند و تمام هزینه های مسجد را خودشان می پردازند. و در ماه «محرم»، تمام شبها را شام می دهند. و در ماه مبارک «رمضان» تمام شبها را افطاری می دهند. این عادت و برنامه این آقایان است. و هزینه تمام این اطعام ها را هم خودشان برعهده می گیرند!! و این یک مسئله ای است! جای سؤال دارد! زیرا در کشورهای خارجی، هزینه ها بسیار سنگین است. به عنوان نمونه یک ساندویچ، حدود شصت، هفتاد هزار تومان هزینه دارد. حالا شما حساب کنید هزینه شام ده شب محرم و سی شب افطاری ماه رمضان چه مقدار خواهد بود.

این آقای مبلغ بیت شیرازی ها، چند شب پیش در «فرانکفورت» صحبتی کرده و نسبت به یکی از مراجع و بزرگان شیعه گفته بود که: «این آقا زنازاده و فرزند زنازاده است!!!» با این تعبیر وقیح و زشت! البته ما تحقیق کردیم ببینیم آیا واقعاً همچین حرفی زده یا نه؛ دیدیم بله متأسفانه گفته است.

یک وقت کسی می آید و می گوید ما حکومت را قبول نداریم! سیاست رهبری نادرست است! سیاست نظام غلط است! ولی یک وقت می آید و با این تعابیر وارد می شود!

ما از طریق یکی از دوستان به ایشان رساندیم که حداقل این گفته شما این است که شما از عدالت ساقط هستید و نمی شود پشت سرتان نماز خواند! حداقلش این است. حداکثرش هم این است که یا باید بیاید ادعای خودش را ثابت کند، و یا باید شلاق بخورد. و تعزیر بشود. وقتی این بابا فهمید که در قبال صحبتش همچین موضعی گرفته شده است، شبانه از شهر فرانکفورت فرار کرد!!

البته من با رفتار و گفتار این شیعیان خارج نشین مخالف هستم ولی شخصاً با این تعابیر «عمامه های انگلیسی»، صددرصد مخالفم. این تعابیر تعابیر نادرستی است. اینها از این طرف تعبیر «عمامه های انگلیسی» را مطرح کردند؛ آنها هم از آن طرف، «چفیه های روسی» را مطرح کردند!

بحث سر این قضیه است که باید ببینیم این عملکردی که این آقایان دارند، این روشی را که اینها شروع کرده اند. یعنی «سب صحابه»، «لعن خلفاء»، «سب مراجع»، «توهین به شخصیتهای بزرگ دینی» و... آیا این روش با روش و سیره ائمه (علیهم السلام) تطبیق می کند یا نمی کند؟

ما کاری به مسائل سیاسی هم نداریم. به عنوان یک بچه مسلمان می خواهیم ببینیم که این روش، و به کار بردن تعابیری مثل اینکه نسبت به یک مرجعی بگوید «این آقا زنازاده و فرزند زنازاده است!!!» و یا نسبت به مراجع دیگری بگوید: «فلان مرجع در سن هشتاد، نود سالگی همجنس باز بوده است!!!» تعابیری که از حد اعلای خودش بسیار تجاوز کرده، با کدام سیره اهلبیت مطابقت دارد؟

شما ببینید که در طول این چهارده قرن گذشته، دشمن ترین دشمن شیعه و مراجع شیعه، به این شکل وقیحانه نسبت به مراجع ما جسارت نداشته اند!! امروز این جسارتها در رسانه ها، آنهم در رسانه های جهانی مطرح می شود. یک وقت شما مطلبی را در یک جمع صد نفره، دویست نفره مطرح می کنید، شاید خیلی مهم نباشد؛ ولی یک وقت یک انبوهی از جمعیت این مطلب شما را می بینند و می شنوند.

مصیبت بزرگ اینجاست که این شبکه های وهابی، این مطالب را می گیرند و مرتب پخش می کنند و میلیونها انسان، این تعبیر وقیح را می شنوند.

عامل دوم: گسترش مذهب تشیع در «مصر»:

یکی دیگر از عواملی که باعث شده است که شیخ الأزهر اینگونه در مقابل شیعه موضع بگیرد، مسئله گسترش تشیع در مصر است. این آقایان بخواهند یا نخواهند، شیعه در حال گسترش است. و این گسترش شیعه هم اختصاص به «مصر» هم ندارد. الآن در سطح جهان، آمار گرایش به تشیع در حال گسترش است.

به قول امام جماعت مسجد «تورنتو کانادا»، که به خود من گفت: یکی از این مبلغین عربستان سعودی که برای تبلیغ به اینجا آمده بود، یک روزی عصبانی آمد پیش من و گفت: ما در کانادا یک سال، دوسال، و بعضاً پنج سال تلاش می کنیم دو نفر، پنج نفر مسیحی و یهودی را مسلمان و سنی می کنیم. به قول شما «وهابی» می کنیم! ولی همین آقا، یک جلسه، دو جلسه می آید در مجلس صحبت شما می نشیند، شیعه می شود! شما چکار می کنید که در یک یا دو جلسه، زحمات چند ساله ما را هدر می دهید؟! ایشان می گفت: من به ایشان گفتم ما کار خاصی نمی کنیم. فقط فرمایشات اهلبیت(علیهم السلام) را که یکی از دو ثقل نبی مکرم اسلام هست را برای اینها بیان می کنیم.

قضیه فراگیر شدن مذهب شیعه در جهان معاصر، یک مسئله ای است غیر قابل انکار! اختصاصی به مصر و سوریه و ترکیه و... هم ندارد. اختصاصی به اروپا و آمریکا هم ندارد! هر کس می خواهد با معارف دین اسلام آشنا بشود، وقتی کمی با چشم باز قضایا را نگاه می کند، گم شده خودش را در مکتب اهلبیت پیدا می کند. و لاغیر! در این مسئله هیچ شکی نیست.

باید به این آقایان فهمانده شود که شما که مذهب شیعه را یکی از مذاهب اسلامی می دانید، نباید از گسترش آن ناراحت بشوید. فردی شافعی باشد، یا حنفی باشد، یا مالکی باشد، یا حنبلی باشد، و یا اینکه شیعه باشد!

یا بیائید اعلام کنید که مذهب شیعه، جزء مذاهب اسلامی نیست - که مبنای شما این نیست – و یا اگر جزء مذاهب اسلامی است، پیروی از یکی از این مذاهب اسلامی، نباید از دیدگاه شما اشکالی داشته باشد.

عامل سوم: فشارهای عربستان سعودی:

من احساس می کنم عامل اصلی که باعث موضع گیری های اخیر آقای دکتر «طیب»، شیخ الأزهر شده است، فشاری است که عربستان سعودی بر روی «الأزهر» دارد. و بودجه های کلانی که از عربستان در اختیار «الأزهر» قرار می گیرد. امروز کشور مصر، با مشکلات شدید اقتصادی مواجه است و نیاز به کمک دارد. عربستان سعودی هم برای دولت مصر کمکهای مالی دارد، هم برای «الأزهر» که امروز با بحران شدید مالی مواجه است، بودجه می فرستد. دولت مصر امکان کمک مالی به الأزهر را ندارد، لذا عربستان سعودی می آید کمکهای مالی را می کند و در کنارش، انتظاراتی هم دارد.

یکی از انتظارات عربستان این است که «الأزهر» در مقابل شیعه موضع بگیرد. و این خیلی به نفع عربستان است. زیرا دیگر نمی گویند فقط «وهابیت» در برابر شیعه قرار گرفته است. بلکه «اهل سنت» نیز امروز در مقابل شیعه قرار گرفته است.

شما دیدید که در قضیه آزادسازی «الرمادی»؛ طبق افشاگریهای صورت گرفته در مجلس مصر، معلوم شد که عربستان سعودی مبلغ نزدیک به چهل میلیون دلار به الأزهر داده است تا بیاید و اعلام کند که آزادسازی «الرمادی» و حمله به الرمادی به قصد سنی کشی انجام شد! و ایشان هم رسماً بیانیه داد و اعلام کرد که آزادسازی الرمادی به قصد سنی کشی صورت گرفته است!

این بیانیه الأزهر، باعث شد که حتی علمای اهل سنت عراق هم به این بیانیه اعتراض کردند. حتی خود آقای «خالد الملا» رئیس علمای اهل سنت عراق، به مصر سفر کرد و اعتراض شدیدی را متوجه دکتر طیب کرد که این چه فتوائی بود که شما صادر کردید؟! این چه بیانیه ای بود که شما صادر کردید؟!

این عوامل سه گانه، دست به دست هم می دهد و باعث می شود که «الأزهر» یک همچین موضعی را نسبت به شیعه بگیرد. و مشکلاتی را برای شیعیان درست کند.

از طرفی هم ما در مصر، نه سفارت داریم، و نه کنسولگری. فقط یک دفتر حافظ منافع ایران داریم که آقای «محمودی نیا» مسئول آن است. که فعالیت و کار خاصی هم نمی توانند در آنجا انجام بدهند. و دولت محترم نیز ، در این دو سال و اندی، کوچکترین قدمی در این زمینه برنداشته است. و البته اگر می خواستند قطعاً برمی داشتند!

من معتقد هستم که ما اگر امروز یک پنجاهم کمکهائی را که به «فلسطین» می کنیم، به «الأزهر» بکنیم، هم به نفع ایران است، و هم به نفع شیعه است. هم به نفع عراق است، هم به نفع سوریه و هم به نفع فلسطین! قطعاً در موضع گیری های الأزهر تأثیر خواهد گذاشت و از شیعه و ایران حمایت خواهد کرد.

نباید بحث «برائت» در دل بچه شیعه ها خاموش بشود!

لذاست که ما باید زمینه وحدت بین مسلمین را بیشتر فراهم بکنیم و از اقدامات موجب تفرقه و اهانت به مقدسات اهل سنت مثل سب و لعن اجتناب بکنیم. البته نباید کاری هم بکنیم که بحث «برائت» از دشمنان اهلبیت، در دل بچه شیعه ها خاموش بشود. به تعبیر حضرت آیةالله العظمی شبیری زنجانی که فرمودند: «اگر برائت و تبری نباشد، تولی معنا پیدا نمی کند.»

وقتی «لا اله» را نگوئید، هزار بار هم که بگوئید «الله»، هیچ فایده ای ندارد. چون مشرکین هم «الله» را می گفتند:

(وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ اللَّه)

و اگر از این مشرکین بپرسی که چه کسی آسمانها و زمین را آفریده است، حتماً خواهند گفت که خداوند آفریده است.

سوره لقمان(31) : آیه 25

اینها «الله» را می گفتند ولی در کنارش هم می گفتند:

(ما نَعْبُدُهُمْ إِلاَّ لِيُقَرِّبُونا إِلَى اللَّهِ زُلْفى)‏

اينها (بت ها) را نمى‏پرستيم مگر به خاطر اينكه ما را به خداوند نزديك كنند

سوره زمر(39): آیه 3

لذا بحث تبری از دشمنان اهلبیت(علیهم السلام) یکی از اصول عقایدی مذهب شیعه است ولی به صورت کلی و به صورت عام. و ذکر مصداق، قطعاً خلاف شرع و حرام است و جایز نیست.

نظر آیةالله العظمی بهجت درباره مراسم «عیدالزهراء»:

تعبیر حضرت آیةالعظمی بهجت(رضوان الله تعالی علیه) نیز در این زمینه و بحث «عیدالزهرا» و لعن و سب علنی و مصداق سازی، تعبیر جالبی است که فرمودند:

«در مجالسی که به مناسبت حضرت فاطمه علیهاالسلام برقرار می‌شود (نهم ربیع‌الاول) شایسته است فضایل و مناقب اهل‌بیت، به‌خصوص حضرت زهرا علیهم‌السلام بیان گردد و برگزاری مجالس خنده، بدون ذکر فضایل آنها خوب نیست؛ زیرا چه‌بسا با یک کلمه مُهْمَل اشخاصی به تردید بیفتند، به‌خصوص در زمان ما که اهل تسنن در میان ما هستند. و چه‌بسا وسایل ضبط و استراق سمع داشته و از گفتار و کردار و افراد، و از صحنه‌ها عکس‌برداری کنند، و ممکن است این کارها موجب اذیت و آزار و یا قتل شیعیانی که در بلاد و کشورهای دیگر در اقلیت هستند، گردد. در این صورت اگر یک قطره خون از آنها ریخته شود، ما مسبب آن و یا شریک جرم خواهیم بود.

ممکن است این کارها موجب اذیت و آزار و یا قتل شیعیانی که در بلاد و کشورهای دیگر در اقلیت هستند، گردد. در این صورت اگر یک قطره خون از آنها ریخته شود، ما مسبب آن و یا شریک جرم خواهیم بود.

از راه‌هایی که مرحوم آقای بروجردی رحمه‌الله نیز همین راه را می‌رفتند، همان بیان مشترکات میان ما و عامه و ترک مَطاعن و یا لعن و سبّ آشکار آنهاست. که از جمله بیان حدیث معروف و مشهور بین فَریقَین، یعنی حدیث ثقلین، است.»

منبع: سایت آیة الله بهجت

در محضر حضرت آیت الله العظمی بهجت، نوشته محمدحسین رخشاد، ص 138 نکته شماره 198

لذا این مباحث را عزیزان بیشتر دقت بکنند. و از همان محیط خانه شروع کنند و نصیحت بکنند و دوستانی را هم که از شما حرف شنوی دارند، مطرح بشود که به جای پرداختن به «سب» و «لعن»، بیائیم فضائل اهلبیت را مطرح بکنیم. و یا اینکه عدم شایستگی خلفاء را برای خلافت بعد از نبی مکرم، بیان کنیم و به صورت معقول مطرح بکنیم. اگر می خواهیم کار درست و حسابی و کار علمی انجام بدهیم، بیائیم ادله ای را که اهل سنت برای خلافت جناب «ابوبکر» و «عمر» دارند را نقد بکنیم که بچه شیعه های ما هم کمی با مباحث علمی آشنا بشوند.

ما در شبکه ولایت، زمینه استفاده موبایلی از شبکه ولایت را هم فراهم کردیم و همین روزها ان شاءالله این امکان به صورت باکیفیت راه اندازی می شود که دوستان به سهولت بتوانند با موبایل خودشان به برنامه های شبکه ولایت، به صورت 24ساعته دسترسی داشته باشند. هم به صورت صوتی و هم به صورت تصویری. دوستان می توانند با خرید یک ماهه اینترنت از همراه اول به حجم 5/2 گیگ، و به قیمت ده هزار تومان، به راحتی یک ماه از برنامه های شبکه استفاده بکنند.

حدیث دوازده خلیفه، از مهمترین ادله حقانیت شیعه:

اتفاقاً دیشب برنامه ای داشتیم در شبکه، تحت عنوان حدیث «خلفائی اثنی عشر» که از ادله مهم ما هست برای اثبات حقانیت شیعه؛ که پیغمبر فرمود خلفای بعد از من، دوازده نفر هستند. شيعه و سني با سندهاي صحيح و متواتر نقل كرده اند كه رسول خدا (صلي الله عليه وآله) بارها تأكيد كرده اند كه جانشينان من تا قيامت تنها دوازده نفر خواهند بود؛ چنانچه «مسلم نیشابوری» در صحيح خود آورده است كه رسول خدا (صلي الله عليه وآله) فرمود:

«إِنَّ هَذَا الأَمْرَ لاَ يَنْقَضِي حَتَّي يَمْضِيَ فِيهِمُ اثْنَا عَشَرَ خَلِيفَةً.»

اين امر (اسلام) منقضي نمي شود تا اينكه دوازده خليفه در بين آنها بگذرد (حكومت كند).

صحيح مسلم، ج3، ص 1452، کتاب الإماره، باب الناس تبع لقریش و الخلافة فی قریش، ح 1821؛دار النشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت، تحقيق: محمد فؤاد عبد الباقي

طبق اين روايت، خلفاي واقعي رسول خدا (صلي الله عليه وآله) تا زماني كه اسلام هست، تنها دوازده نفر خواهند بود.

به غير از مذهب حقه اثني عشريه، هيچ مذهب ديگري نتوانسته اند، اين روايت را بر مذهب خود تطبيق دهند. تعدادي از علماي اهل سنت قاطعانه تصريح كرده اند كه نتوانسته اند معناي اين روايت را بفهمند و هيچ يك از علماي اهل سنت نيز معناي دقيق و قاطعي براي آن ذكر نكرده است؛ از جمله «ابن حجر عسقلاني» است که خیلی در مورد این روایت دست و پا می زند. ابوبکر و عمر و عثمان و خلفای بنی امیه را ردیف می کند می بیند که اگر همین طور بشمارد نزدیک سی نفر می شوند! اگر خلفای بنی عباس را هم اضافه کند، می شود شصت، هفتاد نفر! می آید گلچین می کند مثل «چرتکه» که این برود، آن یکی بیاید!! می بیند نمی شود. لذا دست آخر به نقل از «ابن جوزي» مي نويسد:

«قد أطلت البحث عنه، و تطلّبت مظانّه، و سألت عنه، فما رأيت أحدا وقع علي المقصود به»

در باره اين روايت تحقيق زيادي كردم و تمام احتمالات را ملاحظه كرده و از ديگران سؤال كردم؛ اما هيچ كسي را نيافتم كه معناي قطعي اين روايت را متوجه شده باشد.

فتح الباري ج 13 ص212، دار النشر: دار المعرفة - بيروت، تحقيق: محب الدين الخطيب

تنها مذهب شيعه است كه مي تواند اين روايت را بر باورهاي خود تطبيق دهد. و این مسئله هم غیر از اثبات عقاید شیعه، با هیچ عقیده دیگری سازگاری ندارد.

یکی، دو هفته پیش در یکی از این شبکه های وهابی این روایت را از کتب اهل سنت مطرح کردند که پیغمبر فرموده است که خلفای من دوازده نفر هستند، ابوبکر و عمر و عثمان هم جزء آنها هستند. من تا این را شنیدم جا خوردم. چون این آقایان از طرفی می گویند که پیغمبر علم غیب نداشته است؛ از طرف دیگر می گویند که پیغمبر فرموده بعد از من دوازده خلیفه می آید که ابوبکر و عمر و عثمان هم جزء اینها هستند:

«عبدالله بن عمرو قال سمعت رسول الله صلى الله عليه و سلم يقول يكون بعدي اثنا عشر خليفة منهم أبو بكر الصديق لا يلبث بعدي إلا يسيرا وصاحب رحا دارة العرب يعيش حميدا ويموت شهيدا فقال رجل من هو قال عمر بن الخطاب ثم التفت رسول الله صلى الله عليه و سلم إلى عثمان بن عفان فقال يا عثمان إن ألبسك الله قميصا فأرادك الناس على خلعه فلا تخلعه فوالله لئن خلعت لا ترى الجنة حتى يلج الجمل في سم الخياط»

عبدالله بن عمرو می گوید از رسول خدا شنیدم که فرمود: تعداد جانشینان بعد از من دوازده نفر است. از جمله ایشان ابوبکر است که بعد از من مدت کوتاهی زنده خواهد بود. دیگری مالک سنگ آسیای عرب است که پسندیده زندگی می کند و با شهادت می میرد. مردی پرسید که او کیست؟ پیغمبر فرمود: عمر بن خطاب. پیامبر سپس متوجه عثمان شد و گفت: ای عثمان! اگر خداوند پیراهنی را به تو بپوشاند ولی مردم به دنبال کندن این لباس از تو باشند، تو آن را از تن به در نکن. به خدا قسم اگر این پیراهن را درآوردی دیگر بهشت را نخواهی دید مگر اینکه شتری از سوراخ سوزنی عبور بکند.

المعجم الأوسط طبرانی، ج8، ص 319، ح 8749؛ دار النشر: دار الحرمين- القاهرة- 1415، تحقيق: طارق بن عوض الله بن محمد ,‏عبد المحسن بن إبراهيم الحسيني

من این روایت را که دیدم شوکه شدم! ندیده بودم هم که علمای اهل سنت به این روایت استناد بکنند. اولین بار در شبکه وهابی «کلمه» دیدیم و شنیدیم.

من به مقدار پنج دقیقه، نه بیشتر؛ روی این روایت تأمل کردم. دیدم «ناصرالدین البانی» در کتاب السنة، جلد دوم، صفحه 548 این روایت را نقل کرده و گفته است که ضعیف است به دلیل اینکه سه تن از راویان این روایت ضعیف هستند. «ربیعة بن سیف»، «سعید بن ابی هلال»، « عبدالله بن صالح» که هر سه ضعیف هستند.

یعنی یک روایت با سه اشکال مواجه است با مبنای خود آقای البانی. حرف آقای «البانی» امروز در میان اهل سنت فصل الخطاب است. مخصوصاً وهابی ها برای آقای البالی ارزش ویژه قائل هستند. من وقتی دیدم که ایشان روایت را تضعیف کرده، دیگر دنبال نظر دیگر آقایان نرفتم.

لذا دوستان توجه داشته باشند که ما امروز باید در این مجالس به اصطلاح «عیدالزهراء» به جای توهین کردن و فحش دادن، بیائیم فضائل اهلبیت را بیان کنیم و ادله اهل سنت بر خلافت خلفایشان را نقد کنیم و عدم صلاحیت ایشان برای تصدی خلافت را با منطق و دلیل و برهان و با زبانی خوش و بدون استخدام الفاظ تند و زننده و گزنده؛ ثابت بکنیم.

اگر ما اینگونه عمل بکنیم، هم عیدالزهرایمان درست شده است و هم موجب کشته شدن هیچ شیعه ای نشده ایم. لذا مراجع هم از ما راضی خواهند بود و تحریک احساس هم نخواهیم نمود.

والسلام علیکم و رحمة الله



Share
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب