2024 March 29 - جمعه 10 فروردين 1403
الصواعق الالهیه فی الرد علی الوهابیة
کد مطلب: ٨٠٠٨ تاریخ انتشار: ٢٨ آبان ١٣٩٤ - ١٢:١٣ تعداد بازدید: 2250
کتابخانه » عمومي
الصواعق الالهیه فی الرد علی الوهابیة

نویسنده : سلیمان بن عبدالوهاب برادر محمد بن عبدالوهاب

سلیمان بن عبدالوهاب برادر محمد بن عبدالوهاب پس از اطلاع بر جریان های انحرافی برادر خویش و مقابله با تفکرات انحرافی او کتابی بر علیه تفکراتش به صورت یک نامه و مطالب به هم مرتبط به رشته تحریر در آورد که یکی از بهترین آثار ردیه بر آرا و افکار وهابیت است.

این کتاب اولین بار در 1306 هـ ق در هند در مطبعة نخبة الأخبار به چاپ رسید. سپس در 1343 و 1406 ق در قاهره، سال 1397 ق در ترکیه و بارها در بیروت و جاهاي دیگر به چاپ رسیده است.

سلیمان بن عبدالوهاب کتاب خود را بدون فصل بندي نوشته است. مباحث همچون یک نامه است و تمام مطالب به هم مربوط است، اما مصححین مختلف؛ کتاب براي فهم بهتر مطالب، هر کدام با توجه به مطالب کتاب و سلیقه خود، آن را فصل بندي کرده اند. به همین علت فصل بندي کتاب در چاپهاي مختلف یکسان نیست.

گزارش این کتاب از چاپ اول دار ذوالفقار بیروت، تصحیح سید سراوي، چاپ شده به سال 1998 م است که داراي 26 فصل است و از روي نسخه چاپ ترکیه بازنویسی و تصحیح گردیده و پاورقی هاي تکمیلی خوبی به آن اضافه شده است. به نظر می رسد رایج ترین چاپ این کتاب نیز چاپ ترکیه است.

هدف تالیف کتاب :

سلیمان بن عبدالوهاب هدفش را از نگارش کتاب، امر به معروف و نهی از منکر بیان کرده و با استناد به آیه : وَلْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ . کار خود را نصیحت به محمد بن عبدالوهاب و طرفدارانش دانسته و با استناد به حدیث : ولا يزال أمر هذه الأمة مستقيماً حتى تقوم الساعة و امثال آن به صورت کنایه به محمد بن عبدالوهاب و طرفدارانش فهمانده که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله تصریح کرده که امر این امت تا روز قیامت بر صراط مستقیم خواهد بود و هیچ انحراف بزرگی در فهم اسلام از سوي علماي اسلام پدیدار نخواهد شد، تا کسانی چون محمد بن عبدالوهاب بخواهند آن را مستقیم سازند و به امت اسلامی دوباره اسلام و توحید را بیاموزند. سلیمان بن عبدالوهاب از این حدیث این نکته را برداشت کرده که اجماع و اتفاق امت اسلام حجت است و چون امت بر شرعیت توسل و شفاعت و مسائل مربوط به قبور اجماع دارد، پس امت در این زمینه خطا نکرده است و مخالفان اجماع باید در تفکر خود بازنگري کنند .

وی در ادامه به شرایط شخص فتوا دهنده اشاره ای کرده و تلویحا بیان می کند که برادرش صلاحیت فتوا نداشته و اصلا مجتهد نبوده است .

وی در صفحه 37 از این کتاب می نویسد :

امروزه مردم گرفتار کسانی شده اند که خود را به کتاب و سنّت منتسب می کنند و می گویند گفتار خود را از آن دو گرفته ایم...اینان گفتار خود را به اهل علم عرضه نمی کنند و هر کس هم با فهم آنان مخالفت کرد، او را تکفیر می کنند. این در حالی است که به خدا سوگند این افراد یک دهم شرایط اجتهاد را هم ندارند. این فردي که یک دهم اجتهاد را ندارد، براي هیچ یک از افراد امت ارزشی قائل نیست و همه را جاهل یا کافر می داند. خدایا، ضال را هدایت کن و او را به راه حق بازگردان.

فصول کتاب :

1.فصل اول تحت عنوان شهادت لااله الا الله و محمد رسول الله صلی الله علیه و آله :

وی در ابتدای این فصل بعد از بیان مقدمات ذکر شده ، اشاره می کند که وهابیان گویندگان لااله الا الله وحده و محمد رسول وبنده اوست و اقامه کنندگان نماز و زکات دهندگان و صائمین در ماه رمضان و حجاج خانه خدا و مومنین به او و رسولانش و کتب خدا را و همچنین ملتزمین به همه شعائر الهی را تکفیر کرده و آنان را مشرک می شمارند .

وی در ادامه رفتار وهابیان را به خوارج تشبیه کرده و براي اثبات دیدگاه خود به سخنان ابن عباس و ابن عمر استناد جسته است. از ابن عباس نقل کرده است که : مثل خوارج نباشید که به جهت جهل و تأویل آیات قرآنیِ مربوط به مشرکین و اهل کتاب، خون مسلمانان را ریختند و اموال آنان را غارت کردند .

وی همچنین از ابن عمر نقل کرده است که : خوارج شرورترین افرادند که آیات نازل شده درباره کفار را بر مسلمانان منطبق ساختند .

وی با نقل این سخنان وهابیون را خوارج این عصر دانسته است .

به عقیده سلیمان، وقتی مسلمانان تمام احکام اسلام را انجام می دهند، به چه دلیلی کافر شمرده می شوند؟ و از وهابیان می پرسد: که شرك مسلمانان را از کجا به دست آورده اند؟ او می گوید: اگر استنباط خودشان است، امثال آنان که مجتهد نیستند و نمی توانند استنباطی بر خلاف اجماع و اتفاق امت کنند و اجتهاد فرد مجتهد در مقابل اجماع امت هم حجت نیست.

وی کلام خود را ادامه داده و ضمن اشاره به مشرک خواندن کسی که اولیاء خدا را صدا زده و یا نذر می کند می نویسد:

چرا مسلمانی که شهادتین را بر زبان جاري ساخته و تمام احکام اسلام را انجام داده، اگر غایبی را بخواند یا میتی را صدا زند یا نذري براي میت کند و یا ذبحی براي آن کند و یا قبري را مسح کند و یا مقداري از خاك آن را بردارد، مشرك به شرك اکبر شده است، و اگر بگویید این استنباط ماست، گوییم: اولاً شما مجتهد مسلّم نیستید. ثانیاً، اگر این برداشت را مجتهد مسلمی هم داشت، حتی عمل به فهم شخصی مجتهد مسلم در صورت تعارض آن با اجماع امت، واجب نیست .

در واقع وی تلویحا با این مطلب خویش، استغاثه، نذر برای میت، ذبح برای میت، مسح به قبور و تبرک به قبور را از اجماعات مسلم امت اسلام دانسته که فقط وهابیت با آن مخالف هستند .

او در ادامه مباحث خود به کلماتی از سخنان ابن قیم و ابن تیمیه اشاره کرده است و قائلین به امور مذکوره را حتی در نظر این دو نفر مشرک نداسته ولی محمد بن عبدالوهاب بر خلاف اینان سخن گفته و مسلمانان را مشرک و کافر معرف کرده است .

2.جاهل و خطاکار معذورند :

مولف در این باب ضمن اشاره به مطلبی مهم، تصریح می کند که اگر کسی از روی خطا و یا جهل نذر قبور و یا مانند آن کرده باشد کافر نشده است و معذور است علاوه بر آنکه این امور به هیچ عنوان موجب شرک و کفر نشده و حتی وی تصریح می کند که این امور موجب کفر و ارتداد نشده ولی وهابیون فاعل آن را کافر و مرتد بر می شمارند .

3.کفر و نفاق در مسلمان گاهی اوقات جمع می شود :

سلیمان بن عبدالوهاب در ادامه به اصلی بسیار مهم در باب کفر و تکفیر اشاره کرده و می نویسد : گاهی کفر و اسلام با هم در یک فرد یا گروهی جمع می شود؛ یعنی در عین حال که مسلمان است، کافر هم محسوب می شود. اگر کسی به این نکته ظریف و کلیدي در فهم دین توجه نکند، به سرعت دیگران را به ارتداد و خروج همه جانبه از اسلام متهم می سازد و حکم به قتل آنان می دهد؛ در حالی که آن فرد به جهت کفرش کافر است، اما به سبب اسلامش نمی توان حکم به قتلش داد و باید با او مثل مسلمان رفتار کرد.

آنگاه سلیمان بن عبدالوهاب از گروه هایی نام می برد که در عین داشتن اعتقادات کفر آمیز، مسلمان شمرده می شود : 1.مرجئه 2. قدریه 3.معتزله 4.جهمیه

وی همچنین در باب توضیحی پیرامون جهمیه تصریح می کند هرچند که عقاید انحرافی در جهمیه دیده می شود ولی هیچ یک از سلف آنان را تکفیر نکرده اند و حتی به کلامی از ابن تیمیه نیز پیرامون آنان استناد می کند .

4.جمع شدن ایمان و نفاق در یک فرد :

سلیمان بن عبدالوهاب در این فصل خواننده را به این نکته توجه می دهد که از قرآن و سیره و سنّت رسول خدا صلی الله علیه و آله این مطلب به دست می آید که ایمان و نفاق در یک فرد قابل جمع است .

وی به سخنی از ابن تیمیه استناد کرده و به نقل از او می نویسد :

می شود در قلب مسلمانی هم مقداري ایمان، هم مقداري کفر و هم مقداري نفاق باشد و این فرد مسلمان است، به شرط آن که کفرش او را تماماً از اسلام خارج نکند؛ زیرا پیامبر با عبدالله بن اُبی که مشهورترین منافق مدینه بود، معامله مسلمان کرد و تمام حقوق اسلامی را بر او مترتب می ساخت. پیامبر فرمودند : که هر کس شهادتین را بگوید، خونش محترم است، حتی اگر این شهادتین منافقانه باشد باز حقن دماء می آورد .

5.دعا و نذر کفر نیست :

ایشان با مخاطب قرار دادن وهابیون، تصریح می کند که نذر و دعا چنان چه آنان گمان می کنند کفر نیست .

وی پس از اشاره به نمونه هایی از صدا زدن غیر توسط علمای اهل سنت، می گوید : آیا باز هم خیال می کنید صدا زدن غائب کفر اکبر است، ولی ائمه اسلام آن را نفهمیدند و فقط شما فهمیدید؟! آیا خیال می کنید به صرف بیان عقیده خود براي مخالف، حجت بر آنان تمام شد و چون حجت را یعنی حرف شما را شنیدند تمام کردید و نپذیرفتند، باید آنان را به قتل رسانید ؟

6.ذکر روایاتی مبنی بر بطلان مذهب وهابیت :

وی در پایان در ضمن چندی فصل روایاتی را ذکر و بر وهابیت تطبیق می دهد که مذهب آنان باطل بوده و روایات بر آنان تطبیق می شود .

وی با استناد به حدیث : ولايزال أمر هذه الأمّة مستقيماً حتّی تقوم السّاعة می نویسد :

این حدیث نشان می دهد که امت اسلام هیچ گاه به بلاد شرك و کفر تبدیل نخواهد شد؛ درحالی که شما می گویید تمام بلاد مسلمانان را شرك و کفر اکبر فر اگرفته است.

همچنین احادیث دیگری نیز در این باب وی ذکر می کند .

7.ویژگی های اهل شرک :

در این باب مولف به بیان ویژگی های اهل شرک پرداخته و با استناد به کلمات علمای اهل سنت و همچنین آیات قران کریم و روایات، به تبیین مساله می پردازد .

8.بیان ویژگی های فرد مسلمان :

در این باب نیز با بیان 52 حدیث از کتب اهل سنت، به بیان ویژگی های فرد مسلمان می پردازد .

براي دانلود کتاب برروي لينک زير کليک کنيد :




Share
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها