وي که از مستبصرين مي باشد، جريان شيعه شدن خود را بدين صرت نقل مي کند : يکي از دوستاني که در مصر با او آشنا شده بودم مرا به عراق دعوت کرد و به آن کشور مراجعت کردم . هنگام مراجعت به عراق، به زيارت مراقد اهل بيت ^{عليهم السلام} در بغداد رفته و در مساجد شيعيان حضور پيدا کردم و همراه با جوانان شيعه به شنيدن دروس و مناظرات و گفتگو ها مبادرت کردم که نتيجه اينها به وجود آمدن تصورات و اوهاماتي در ذهنم بود که من اينان را بر شيعه حمل مي کردم . بعد از عراق به کشور کويت مراجعه و در برخورد با جوانان شيعه، با کتبي همچون السقيفه، عقائد الامامية، المراجعات و... برخورد کردم که خود جرقه اي در ذهنم ايجاد شد و بعد از تحقيق، با دقت و نظر در اتفاقات بعد از درگذشت پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله، با نور اهل بيت عليهم السلام هدايت يافتم .

وي همچنين کتبي در زمينه عقائد اسلامي و در دفاع از مکتب شيعه به رشته تحرير در آورده است . موضع گيري وي در مقابل جريان سلفي گري و وهابيت و رد اينگونه تفکرات باطل نيز از جمله خصوصيات ايشان مي باشد .

از جمله کتبي که وي بر رد وهابيت نوشته است، کتاب أکاذيب الوهابية مي باشد .

معرفي کتاب :

کتاب أکاذيب الوهابية چنانچه از مقدمه کوتاه نويسنده مشخص است، هدف در شناساندن چهره واقعي وهابيت بوده و آنان خود را به دروغ سلفي و اهل سنت دانسته اند . مولف معتقد است که بناي فرقه وهابيت بر اساس دروغ بوده است که پايه و ريشه آنان، ابن تيميه مي باشد . وي همچنين تصريح مي کند همان طوري که ابن تيميه بر اهل سنت دروغ مي بندد، وهابيون و طرفداران وي نيز از اين قاعده پيروي کرده اند .

ازآنجائي که ابن تيميه شخصيتي مهم در بين اهل سنت شناخته نشد و او را وزنه اي عادي در بين اهل سنت مي شناختند، وهابيون در مورد شخصيت او کلماتي را از بزرگان به هم بافته و تا او را در نگاه مسلمانان بزرگ جلوه دهند .

وي معتقد است که حرکت دروغين وهابيون، فقط با کمک و مساعدت آل سعود و در زير پرچم دشمنان اسلام جان گرفته و ادامه دارد.

فصل اول :

تشابه حنابله با خوارج :

از آنجائي که وهابيت ريشه فکري خود را از مذهب حنبلي بر گرفته است، مولف در ابتداي امر تشابه بين حنابله و خوارج را مطرح ميکند.

همچنين بررسي تاريخ حنابله و اقوال و آراء و بررسي بين وهابيت و حنابله از ديگر مباحث اين فصل مي باشد .

درفصل بعدي تحت عنوان دروغ هاي وهابيون به اهل سنت نام دارد .

مولف اين کتاب ضمن بيان دروغ هاي وهابيون نسبت به اهل سنت، قائل است که تضاد عقيدتي بين حنابله و ديگر فرق اهل سنت برقرار بوده و ابن تيميه با علم کردن پرچم فقه حنابله به گسترش عقايد خود پرداخته است . وي همچنين در سه بخش اصلي به بيان اکاذيب وهابيون مي پردازد :

1.دروغ هاي وهابيون پيرامون توحيد

2. دروغ هاي وهابيون پيرامون قبور و توسل

3. دروغ هاي وهابيون پيرامون ميراث و منابع

دروغ هاي وهابيون پيرامون توحيد :

در اين فصل مولف محترم ضمن اشاره به بيان اعتقاد حنابله نسبت به تجسيم، کناره گيري ديگر فرق اهل سنت را اعلام و تصريح مي کند که موقف اهل سنت در بحث تجسيم به دو نحو مي باشد : الف : انکار روايتي که حنابله و وهابيون به آن براي تجسيم استناد مي کنند ب : تاويل اينگونه احاديث . وي همچنين مي نويسد : آنان مخالفين فکري خود را رفض کرده و کنار گذاشته و هرکسي که موافق آنان نباشد را جهمي مي نامند .

ايشان همچنين با بيان عقيده اهل سنت و بيان نظرات ابن تيميه در اين باب مباحثي را پيرامون اين قضيه مطرح ميکند .

دروغ هاي وهابيون پيرامون قبور و توسل :

در اين باب نيز نويسنده، پيرامون عقيده وهابيون در مورد قبور و توسل مطالبي را ذکر و تصريح مي کند : مسلمانان جهت تعظيم علما و بزرگان خود، برروي قبور آنان بنا و گنبد مي سازند . هم چنين مسلمانان براي اين بزرگان خود جشن گرفته و مناسبات خاصه آنان را احياکرده و در نزد خداوند متعال به آنان متوسل مي شوند . اين قضيه را هيچ يک از علما تا قرن هشتم منکر نشده و اعتراضي نداشته است تا زماني که اين تيميه بر عليه اين مراقد و معتقدين به آن اعلام جنگ کرد و متوسلين و زيارت کنندگان به قبور را مشرک دانست . محمد بن عبدالوهاب نيز اين عقيده ابن تيميه را جاني تازه بخشيده و ادامه دهنده راه وي بوده است . وي با شمشير آل سعود و مخالفت با مسلمين خون و مال آنان را مباح اعلام کرد و وهابيون با اين تفکر و عقيده بر مسلمين هجوم بردند .

بعد از ذکر اين مقدمه، آراء فقها اهل سنت پيرامون اين مساله را بيان و سپس به طور مفصل تر به قضيه توسل مي پردازد .

دروغ هاي وهابيون پيرامون منابع و ميراث :

يکي از نکات مهمي که نويسنده در اين باب اشاره مي کند، اين است که وهابيون هر کتابي که باعث شناخته شدن آنان شود تحريف کرده تا مبادا افراد بر ماهيت اصلي آنان مطلع شده و از آنان برائت جويند. آنان بسياري از کتب و علوم را مانند فلسفه و منطق تحريم کرده و همچنين مطالعه کتب ديگر مذاهب را نيز تحريم کرده اند.

همچنين اين نکته را بايد مد نظر داشت که وهابيون کتبي که به نفعشان بوده است را شرح داده و بر آن تعليقه مي زنند و هرکتابي که مخالفت فکري با آنان داشته باشد ولو از جانب علماي بزرگ اهل سنت نوشته شده باشد را طرد و رد مي کنند .

دروغ هاي وهابيون پيرامون شيعه :

وهابيون از جمله برنامه هاي خود، دروغ پردازي پيرامون شيعه را در دستور کار خود قرار داده و حتي گاهي دروغ هايي را مطرح مي کنند که حتي شيعيان از آن مبرا بوده و اعلام انزجار کرده اند .

اولين دروغي که مي توان بدان اشاره کرد، ادعاي فردي به نام عبدالله بن سبأ است . آنان از اين قضيه تعدي کرده و حتي کتبي در اثبات اين فرد خيالي نوشته و در صدد اثبات شخصيت او بوده اند . اين در حاليست که شيعيان نسبت به وجود چنين شخصيتي اعتقاد نداشته و او را يک فرد موهوم و خيالي مي دانند. آنان بسياري از عقايد شيعه را که از آيات قرآن و کتب فريقين نيز قابل اثبات است به عبدالله بن سبأ نسبت داده و از اين دريچه به طرد و دروغ پردازي پيرامون شيعه وارد شده اند .

از ديگر دروغ هاي وهابيون پيرامون مکتب شيعه اماميه، بحث تقيه مي باشد . اين در حاليست که تقيه يک امري ثابت در نزد هر فردي که خوفي را احساس کند بوده و حتي در برخورد اهل سنت با طالمان و پادشاهان ستمگر نيز به چشم مي خورد .

از سومين دروغ هاي وهابيون که مولف بدان اشاره مي کند، ادعاي تجهيز و دعوت به خروج قوم تاتار توسط شيعيان بر عليه دولت عباسيان است .

همچنين وهابيون تا اينجا بر نتابيده و اقدام به نشر و توزيع کتب و مجلاتي با نام افراد مجهول و نا شناخته مي کنند . افرادي که در خيال آنان مرجع تقليد و عالم شيعي قلمداد شده ولي غافل هستند که اکثرا اين افراد نه وجود خارجي داشته و نه در نزد شيعيان فردي شناخته شده و مورد قبول هستند .

ديگر دروغ هاي وهابيون :

در اين باب نيز مولف محترم به ديگر دروغ پردازي هاي وهابيون پرداخته است . آنان ضمن قرار دادن ابن تيميه به عنوان يک فرد مورد علاقه و حتي پدر روحاني خود، سعي در نشر عقائد خود دارند . همچنين وهابيون خود را پيرو کتتاب و سنت دانسته ولي تقليد از مذاهب را جايز نمي دانند . خود اين ادعا توسط وهابيون مهر باطلي بر عقايد آنان بوده چرا که ديگر مذاهب فقهي اهل سنت در باب تقليد نظري غير از رأي خود ساخته وهابيون دارند . همچنين وهابيون نسبت به حديث فرقه ناجيه مدعي هستند که کسي که موافق آنان و فکرشان بوده فرقه ناجيه مي باشد و مخالفين آنان از اين دايره خارجي مي باشد .

ملحقات کتاب :

در اين باب نيز مولف با مطرح کردن پنج ملحق، مباحثي را به صورت تيتر وار مطرح کرده است .

ملحق شماره يک :

در اين باب مولف به صورت تيتر وار عقايد ابن تيميه که اهل سنت با آن مخالف هستند را بيان مي کند

از جمله اين عقايد؛

تجسيم

تشبيه

حرام دانستن توسل

تکفير مخالف

مخالفت با تاويل

انکار مجازگويي

فناء آتش

طعن و قدح پيرامون صحابه

مباحث فقهي ؛

جواز طواف خانه خدا توسط حائض

کسي که نمازي براي او واجب نيست مي تواند با حالت جنابت نماز بخواند

در مايعي که حيواني در آن بميرد آن مايع نجس نمي شود

مساله طلاق

ملحق شماره دو :

در اين فصل نيز مولف به ذکر چندين کتاب که در رد عقايد ابن تيميه نوشته شده است، مي پردازد .

ملحق شماره سه :

در اين فصل به کتبي که توسط اهل سنت بر عليه وهابيون نوشته شده است مي پردازد .

ملحق شماره چهار :

در اين فصل نيز مهم ترين مخالفت هاي اهل سنت و وهابيون را در ذيل يک جدول بيان نموده است .

ملحق شماره پنج :

در اين باب نيز مولف محترم به مواردي اشاره ميکند که بين خود وهابيون اختلاف بوده و همديگر را مورد طعن و وقيعه قرار داده اند .

براي دانلود کتاب برروي لينک زير کليک کنيد :

لینک دانلود کتاب ((أکاذيب الوهابية)) در فرمت PDF