2024 April 19 - جمعه 31 فروردين 1403
اذان از ديدگاه فريقين : اثبات ولايت علي علیه السلام با آيه ولايت (مائده: 55) (1)
کد مطلب: ٦٦٨٣ تاریخ انتشار: ٣٠ بهمن ١٣٨٦ تعداد بازدید: 1694
خارج فقه مقارن » اذان از ديدگاه فريقين
اذان از ديدگاه فريقين : اثبات ولايت علي علیه السلام با آيه ولايت (مائده: 55) (1)

جلسه چهل و یکم 1386/11/30

بسم الله الرحمن الرحیم

تاریخ : 86/11/30

اثبات ولايت امير المؤمنين(ع) از آيه ولايت (55 سوره مائده) :

يكي از بحث هايي كه ضروري است و بايد روي آن بحث شود، استدلال بر آيه ولايت است در سوره مائده آيه 55.

شيخ طوسي (رضوان الله تعالي عليه) مي فرمايد:

فأقوي ما يدل علي ولاية أميرالمؤمنين (عليه السلام)، قوله تعالي: إِنَّمَا وَلِيكمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آَمَنُوا الَّذِينَ يقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَ يؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ رَاكعُونَ.

قوي ترين دليلي كه بر ولايت آقا اميرالمؤمنين (عليه السلام) دلالت دارد اين آيه است. (جز اين نيست كه وليّ شما خداست و رسول او و مؤمناني كه نماز مي خوانند و هم چنان كه در ركوعند انفاق مي كنند»

تعبير ديگري دارد و مي گويد استدلال بر اين آيه، مبتني بر دو چيز است: يكي مراد از لفظ «وليكم»در آيه به معناي ولي امر است نه ناصر، كسي كه قيام مي كند براي امور مؤمنين و كسي كه اطاعتش بر تمام مؤمنين واجب است و دوم اين كه مراد از «الذين آمنوا»، آقا اميرالمؤمنين عليه السلام است.

و في ثبوت هذين الوصفين، دلالة علي كونه عليه السلام، إماما لنا.

در اثبات اين دو وصف دلالتي بر اين است كه علي عليه السلام امام ماست.

الشافي في الإمامة، ج 2، ص 218.

در حديث غدير شايد بگويند كه «مولي» چند معنا دارد؛ در حديث منزلت شايد بگويند كه منحصر بوده به جنگ تبوك؛ در سوره مباهله شايد بگويند كه رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) خواست نزديك ترين افراد را ببرد تا عواطف و احساسات نصاراي نجران را تحريك كند؛ در آيه تطهير شايد بگويند كه زنان رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) هم داخل هستند؛ ولي در آيه ولايت هيچ راه گريزي ندارند و يا بايد در دلالت كلمه «ولي» تشكيك كنند و يا «الذين آمنوا» و حال آن كه ما در هر دو قسمت قرينه و دليل كافي و محكمه پسند داريم كه هم كلمه«ولي» در اينجا به معناي اولي الامر و قيام به امور و هم مراد از «الذين آمنوا»، اميرالمؤمنين عليه السلام است.

در رابطه با آن كه مراد از «الذين آمنوا» آقا اميرالمؤمنين عليه السلام است، روايات متعدد داريم كه اگر كسي هم ادعاي تواتر بكند، حرف گزافي نزده است. از روات متعدد داريم بر اين كه مراد از «الذين آمنوا» در اين آيه آقا اميرالمؤمنين عليه السلام است و لا غير.

روايت از خود اميرالمؤمنين عليه السلام است كه در مصادر متعدد اهل سنت آمده است.

معرفة علوم حديث حاكم نيشابوري، ص 102 - مناقب خوارزمي، ص 266 - كنزالعمال متقي هندي، ج 13، ص 165 - تاريخ دمشق، ج 42، ص 356 - البداية و النهاية ، ج 7، ص 394.

و همچنين روايت از ابن عباس است كه مراد از «الذين آمنوا» در آيه، اميرالمؤمنين عليه السلام است.

انساب الأشراف بلاذري، ص 150 - اسباب النزول واحدي نيشابوري، ص 133 - كنز العمال متقي هندي، ج 13، ص 108.

روايت از عمار ياسر است كه مراد از «الذين آمنوا» اميرالمؤمنين عليه السلام است.

معجم الاوسط طبراني، ج 6، ص 218 - نظم درر السمطين زرندي حنفي، ص86.

از سلمة بن كهيل صحابه رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم نقل شده كه مراد از «الذين آمنوا» اميرالمؤمنين عليه السلام است. هر سه كتاب زير از كتاب هاي معتبر و طراز اول اهل سنت است.

الدرالمنثور سيوطي، ج2 ، ص 293 - تفسير إبن كثير ، ج 2، ص 73 - البداية و النهاية، ج 4، ص 394.

از مجاهد كه از مفسرين بنام اهل سنت است از سدي و ابو جعفر عتبة بن حكيم نقل كرده اند كه مراد از «الذين آمنوا» اميرالمؤمنين عليه السلام است.

الدرالمنثور سيوطي، ج 2، ص 293 - احكام القرآن جصاص، ج2 ، ص 577 - تفسير قرطبي، ج 6، ص 221 - زاد المسير ابن جوزي، ج 2، ص 292 - تفسير ابن كثير، ج 2، ص 73 - جامع البيان طبري، ج 6، ص 389.

اينها از منابع اصيل اهل سنت نقل كرده اند كه مراد از «الذين آمنوا» اميرالمؤمنين عليه السلام است.

از ميان اين مصادر، تفسير قرطبي، تفسير ابن كثير، البداية و النهاية ابن كثير و تفسير طبري در رتبه اول قرار دارد. در رتبه دوم اين كتاب ها: الدر المنثور سيوطي، احكام القرآن جصاص و أنساب الأشراف بلاذري قرار دارند. در رتبه سوم اين كتاب ها: تاريخ دمشق ابن عساكر، المعجم ألاوسط طبراني و نظم درر السمطين قرار دارد.

در اين كتاب هاي مذكور، ضمن اين كه نويسندگان آنها، روايت را نقل كرده اند بر اين كه مراد از«الذين آمنوا» اميرالمؤمنين عليه السلام است، اكثرا خودشان هم نظرشان بر اين است كه مراد از«الذين آمنوا» اميرالمؤمنين عليه السلام است.

سيوطي در الدر المنثور تعبيري زيبا دارد:

وأخرج الطبراني في الأوسط وابن مردويه عن عمار بن ياسر قال : وقف بعلي سائل وهو راكع في صلاة تطوع فنزع خاتمه فاعطاه السائل فأتي رسول الله صلي الله عليه وسلم فاعلمه ذلك فنزلت علي النبي صلي الله عليه وسلم هذه الآية ) إنما وليكم الله ورسوله والذين آمنوا الذين يقيمون الصلاة ويؤتون الزكاة وهم راكعون ( فقرأ رسول الله صلي الله عليه وسلم علي أصحابه ثم قال : من كنت مولاه فعلي مولاه اللهم وال من والاه وعاد من عاداه

و أخرج الخطيب (البغدادي) في (الكتاب) المتفق و أخرج عبدالرزاق (استاد بخاري) و عبد بن حميد و ابن جرير و ابوالشيخ و إبن مردويه عن إبن عباس في قوله تعالي:« إِنَّمَا وَلِيكمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ... » قال: نزلت في علي بن أبيطالب رضي الله عنه؛ و أخرج الطبراني في الأوسط و إبن مردويه عن عمار بن ياسر، قال: وقف بعلي سائل و هو راكع في صلاة تطوع، فنزع خاتمه و أعطاه السائل؛ فأتي رسول الله (صلي الله عليه و سلم) فأعلمه ذلك، فنزلت علي النبي هذه الآية، فقرأ رسول الله علي أصحابه، ثم قال: «من كنت مولاه فعلي مولاه، أللهم وال من والاه و عاد من عاداه».

سائلي بر اميرالمؤمنين (عليه السلام) وارد شد و او در حال ركوع در نماز مستحبي بود و انگشتر را از دستش درآورد و به سائل داد؛ رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) آمد و از اين قضيه با خبر شد و اين آيه بر رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) نازل شد: «إِنَّمَا وَلِيكمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آَمَنُوا الَّذِينَ يقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَ يؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ رَاكعُونَ». سپس اين آيه رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) بر صحابه قرائت كرد و گفت «من كنت مولاه فعلي مولاه».

الدر المنثور، ج 3، ص 105، اسم المؤلف: عبد الرحمن بن الكمال جلال الدين السيوطي الوفاة: 911 ، دار النشر : دار الفكر - بيروت - 1993ـ تخريج الأحاديث والآثار الواقعة في تفسير الكشاف للزمخشري، ج 1، ص 410، و ج 2، ص 238، اسم المؤلف: جمال الدين عبد الله بن يوسف بن محمد الزيلعي، الوفاة: 762هـ ، دار النشر: دار ابن خزيمة - الرياض - 1414هـ ، الطبعة: الأولي، تحقيق: عبد الله بن عبد الرحمن السعد.

پس اين حديث «من كنت مولاه فعلي مولاه» منحصر در غدير نيست و قبل از غدير، دو مرتبه اين حديث ذكر شده است توسط رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم و اين در منابع اهل سنت آمده است. يك مورد در هنگام نزول اين آيه و دگربار در قضيه شكايت سپاه يمن بود. اميرالمؤمنين عليه السلام رفته بود به يمن براي دعوت مردم به اسلام و قبل از او خالد بن وليد رفته بود و دست خالي برگشت و نتوانست، ولي اميرالمؤمنين عليه السلام رفت و با كمترين هزينه، عده زيادي از اهل يمن مسلمان شدند به ويژه قبيلة همْدان كه وقتي رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم اين قضيه را شنيد سه بار فرمود: «السلام علي همْدان» و اين قبيله از همان زمان، از مخلصين و دوستداران اميرالمؤمنين عليه السلام شدند. اين قضيه باعث شد كينه اميرالمؤمنين عليه السلام در دل بعضي از صحابه از جمله خالد بن وليد و بُريده كه از سرشناسان صحابه بودند، شعله ور شد. خالد نامه اي نوشت و توسط بريده فرستاد به مدينه تا از علي عليه السلام شكايت كند. چرا؟ چون وقتي در تقسيم غنائم قرعه انداختند به كنيزكي، به نام علي عليه السلام افتاد و علي عليه السلام در آن كنيز تصرف كرد و در حالي كه آب غسل از سر و صورتش مي ريخت ظاهر شد و آنها گفتند كه اين بهترين بهانه اي است كه بين رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم و علي عليه السلام شكرآب كنيم. بريده مي گويد من آمدم به مدينه و ديدم تعدادي از صحابه درب مسجد نشسته اند، گفتند: يا بريده چه خبر؟ گفت: پيروزي نصيب مسلمانان شد. گفتند: چه باعث شد كه زودتر از بقيه آمدي؟ گفت علي عليه السلام در كنيزي تصرف كرده و آمده ام از علي عليه السلام به رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم شكايت كنم. گفتند: برو حتما به او خبر بده، چون با اين خبر، علي عليه السلام از چشم رسول الله مي افتد. بريده آمد و همين طور داشت اين حرف ها را براي مردم نقل مي كرد كه رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم از حجره اش خارج شد در حالي كه آثار غضب در صورت رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم نمايان بود، فرمود: از جان علي عليه السلام چه مي خواهيد؟ علي عليه السلام از من است و من از علي عليه السلام هستم و او ولي تمام مؤمنين بعد از من است. در جاي ديگري دارد كه پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم به بريده فرمود: آيا علي عليه السلام را داشمن مي داري؟ گفت: بلي، فرمود: او را دشمن مدار كه «من كنت مولاه فعلي مولاه». اين هم بار دوم بود كه رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم اين جمله را گفت و اين اتفاق تقريبا سال 8 هجري اتفاق افتاد.



Share
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب