2024 March 28 - پنج شنبه 09 فروردين 1403
كرامات عمر بن خطاب در كتب اهل سنت
کد مطلب: ٦٢٥٤ تاریخ انتشار: ١٣ فروردين ١٣٨٧ تعداد بازدید: 205948
فتنه وهابیت » شناخت وهابیت
كرامات عمر بن خطاب در كتب اهل سنت

صداي عمر از مدينه تا فسا رسيد

اين قصه آن قدر معروف است كه حتي كتاب هاي لغت نيز آن را نقل كرده اند . ما آن را از كتاب البداية و النهاية ابن كثير نقل مي كنيم :

ذكر سيف عن مشايخه أن سارية بن زنيم قصد فسا و دار أبجرد فاجتمع له جموع ـ من الفرس و الأكرادـ عظيمة و دخم المسلمين منهم أمر عظيم و جمع كثير، فرأي عمر في تلك الليلة فيما يري النائم معركتهم و عددهم فخاوفت من النهار و أنهم في صحراء و هناك جبل إن اسندوا اليه لم يؤتوا ألاّ من وجه واحد. فنادي من الغد الصلاة جامعة، حتي اذا كانت الساعة التي رأي أنهم اجتمعوا فيها، خرج الي الناس و صعد المنبر، فخطب الناس و أخبرهم بصفة ما رأي، ثم قال: يا سارية! الجبل الجبل!!! ثم اقبل عليهم و قال ان الله جنودا و لعل بعضها أن لم يبلغّهم. قال: ففعلوا ما قال عمر، فنصرهم الله علي عدوهم و فتحوا البلد.

جناب عمر بن خطاب در مدينه مشغول خواندن خطبه نماز جمعه و آيات قرآن را مي خواند؛ يك دفعه سه مرتبه گفت: «يا ساريه الجبل»، همه ماندند كه چه اتفاقي افتاده؛ بعد از نماز از او پرسيدند كه چه شد وسط خطبه اين چنين گفتي؟ گفت: در حين خطبه خواندن، يك نگاهي كردم به ملكوت زمين و زمان، ديدم لشكري كه براي فتح نهاوند فرستاديم، دشمنان از 4 طرف مي خواهند محاصره كنند و آنها را از بين ببرند، فرمانده شان آقاي ساريه بود، او را صدا زدم كه بيائيد به طرف كوه و از يك طرف با دشمن بجنگيد، تا آنها از 4 طرف حمله نكنند؛ آنها هم آمدند به سمت كوه و جنگيدند. بعد از 3 ماه كه لشكر آمد به مدينه، سؤال كرديم كه آيا اين قضيه را شما هم ديديد؟ گفتند: بله، در فلان روز در بيابان نهاوند بوديم كه صداي آقاي عمر در فضا طنين انداز شد و همه لشكر هم صداي او را شنيدند و او از مدينه صدا زد: «يا ساري الجبل»، و اگر صداي عمر نبود، همه از بين رفته بوديم و اين پيروزي هم نصيب اسلام نمي شد

البداية و النهاية، ج7، ص94، قصه جنگ فسا و المغني ، عبد الله بن قدامه ، ج 10 ، ص 552 و الشرح الكبير ، عبد الرحمن بن قدامه ، ج 10 ، ص 387 و فيض القدير شرح الجامع الصغير ، المناوي ، ج 4 ، ص 664 و تفسير الرازي ، الرازي ، ج 21 ، ص 87 و دقائق التفسير ، ابن تيمية ، ج 2 ، ص 140 و أسد الغابة ، ابن الأثير ، ج 2 ، ص 244 و الإصابة ، ابن حجر ، ج 3 ، ص 5 - 6 و تاريخ اليعقوبي ، اليعقوبي ، ج 2 ، ص 156 و الكامل في التاريخ ، ابن الأثير ، ج 3 ، ص 42 - 43 و تاريخ الإسلام ، الذهبي ، ج 1 ، ص 384 و تاريخ ابن خلدون ، ابن خلدون ، ج 1 ، ص 110 و تاج العروس ، الزبيدي ، ج 16 ، ص 327 .

رود نيل تحت فرمان عمر

فخر رازي در تفسيرش از جمله مي نويسد :

الثاني : روي أن نيل مصر كان في الجاهلية يقف في كل سنة مرة واحدة وكان لا يجري حتي يلقي فيه جارية واحدة حسناء ، فلما جاء الإسلام كتب عمرو بن العاص بهذه الواقعة إلي عمر ، فكتب عمر علي خزفة : أيها النيل إن كنت تجري بأمر الله فاجر ، وإن كنت تجري بأمرك فلا حاجة بنا إليك ! فألقيت تلك الخزفة في النيل فجري ولم يقف بعد ذلك .
تفسير الرازي ، الرازي ، ج 21 ، ص 88 .
رود نيل طغيان كرده بود و خانه هاي مردم داشت نابود مي شد. آمدند خدمت عمر بن خطاب كه اي خليفه رسول الله! به داد ما برس كه خانه هايمان رفت. جناب عمر بن خطاب گفت: يك سفالي براي من بياوريد؛ سريع براي او آوردند و با دست مباركش بر روي آن سفال نوشت :

اگر به امر خداوند جاري مي شوي، پس جاري شو و اگر به امر خودت جاري مي شوي، ما كاري نداريم هر كاري مي كني بكن.

بعد از آن، اين رودخانه ديگر طغيان نكرد و مردم از طغيان رود نيل راحت شدند.

زمين از شلاق عمر ترسيد !

فخر رازي مي نويسد :

الثالث : وقعت الزلزلة في المدينة فضرب عمر الدرة علي الأرض وقال : اسكني بإذن الله فسكنت وما حدثت الزلزلة بالمدينة بعد ذلك .

وزي در مدينه زلزله شديدي آمد و مردم ريختند بيرون و پناه آوردند به خليفه دوم، خليفه دوم شلاق خود را محكم بر زمين كوبيد و گفت: " آرام باش به اذن خدا " زمين هم آرام شد؛ بعد از آن، زمين مدينه ديگر زلزله نگرفت .
آتش ، تحت فرمان عمر!

الرابع : وقعت النار في بعض دور المدينة فكتب عمر علي خزفة : يا نار اسكني بإذن الله فألقوها في النار فانطفأت في الحال .

تفسير الرازي ، الرازي ، ج 21 ، ص 88 .
يكي از خانه هاي مدينه آتش گرفت و سرايت كرد به بخش أعظمي از خانه هاي مدينه. مردم مانده بودند حيران و سرگردان كه خانه ها آتش گرفته. عمر نوشت : " اي آتش به اذن خدا ساكن و خاموش شو" و آن را انداخت در آتش و آتش در همان لحظه ساكت و خاموش شد .

اين نمونه كوچكي بود از غلو هاي اهل سنت در باره خليفه دوم . اگر خداي نخواسته يكي از شيعيان عين همين مطالب را در باره امير المؤمنين يا يكي ديگر از ائمه عليهم السلام نقل كند ، فوراً او را متهم به غلو كرده و فتوي به كفر او مي دهند .

آهاي وهابي ها ! شما چه جوابي به اين مطالب داريد ؟
در رابطه با غلو در مذهب اهل سنت نيست مي توانيد به لينك زير مراجعه كنيد:



Share
241 | علي رنجبر | | ٠٢:٥٨ - ٢٣ مرداد ١٣٩٠ |
من يک اهل تسنن هستم
و براي شما احمق ها واقعا مطعسفم
شما ها هم تو موجب شرم هستيد هم شيعه و هم سنت
242 | مجيد م علي | | ٢٣:٢٩ - ٢٣ مرداد ١٣٩٠ |
با سلام
جناب رنجبر منهم براي شما متاسف هستم واقعاً موجب شرم همه ايرانيها شدي ,

لبيك يا علي
243 | ... | | ٠١:٠٥ - ٢٤ مرداد ١٣٩٠ |
از اصطاد ادبياط جناب علي رنجبر بصيار ممنونيم که نزر دادن.
باطشکر
244 | محسن اردكاني | | ٠٢:٣٢ - ٢٤ مرداد ١٣٩٠ |
جناب آقاي علي رنجبر

منبعد در معرفي خود کلمه بيسواد را هم اضافه کنيد و ديگر براي اظهار " طعسف " کردن از کلمه هاي اشتباه استفاده نکنيد .
245 | م.ك | | ١٨:٠٠ - ٢٤ مرداد ١٣٩٠ |
با سلام خواهش مكنم زود قضاوت نكنيد ونظرات اهل سنت را در رابطه با اين موارد از زبان يك عالم اهل سنت هم بشنويد ومحور سخنانتان در مورد يك غلط املايي نباشد واينكه وقتي به يكى از خليفه هاى بزرگ اهل سنت توهين مى شود بايد انتظار جوشى شدن اهل سنت را داشت كه هرچند درستش اين است كه نظرات هر گروهى براى خودش محترم و ارزشمند است وهيچ يك از دو طرف حق توهين به هم ديگر را ندارند وباز هم خواهش مى كنم هر حرفى را كه مى شنويد باور نكنيد

از طرف يك اهل سنت
246 | ق ش شيراز | | ١٥:٥٥ - ٢٧ مرداد ١٣٩٠ |
هرچه باشه عمر امام معصوم نيست يك دروغگو و خائن به حضرت محمد (ص) است و يك ادم كاملاا ضد علي يود
247 | م.ك | | ١٣:٠٣ - ٠٢ شهریور ١٣٩٠ |
يك سوال آيا از نظر شما پيامبران هم معصوم هستند ؟ و معصوميت امامان يعنى چه؟واز نظر شما درجه ى امامان بالاتر است يا پيامبران ؟ لطفا جواب دهيد ممنون

پاسخ:

با سلام

دوست گرامي

تمامي انبيا و امامان طبق عقيده شيعيان معصوم هستند . معصوميت نيز به معني انتخاب ترك تمامي گناهان و اشتباهات با اختيار و بينش است .

طبق نظر شيعه مقام امامت ، مقام بسياري از انبيا است ، و اين مقام از اصل نبوت بالاتر است ولي رسول خدا (ص)از همه امامان و انبيا بالاترند .

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

248 | ناشناس | | ١٥:١٦ - ٠٢ شهریور ١٣٩٠ |
جاي بسي تعجب دارد که شما به قادر و توانا بودن خداي متعال در انجام هر کاري ترديد داريد مگر اين امور براي خداوند کار دشواريست؟واي بر شما که در مورد حضرت عمر فاروق(رض) اين گونه نظر داريد
249 | ناشناس | | ١٥:١٦ - ٠٢ شهریور ١٣٩٠ |
جاي بسي تعجب دارد که شما به قادر و توانا بودن خداي متعال در انجام هر کاري ترديد داريد مگر اين امور براي خداوند کار دشواريست؟واي بر شما که در مورد حضرت عمر فاروق(رض) اين گونه نظر داريد
250 | م.ك | | ٢٤:٥١ - ٠٢ شهریور ١٣٩٠ |
در جواب مؤمن عبدالله. شما مي گوييد حضرت عمر بي سواد وجاهل بوده است درحالي که درزمان قبل از اسلام در مکه فقط 17 نفر با سواد بودند که حضرت عمر جزء با سواد ترين آنها بوده است ودر سن 20 سالگي از تاجران بزرگ مکه بوده است بگونه اي که در سن 24 .25 .و26 سالگي مسئوليت افتتاح بازار بزرگ اکاذ کدر ذي القاعده برگزار ميشده است وتمام ماه شوال طول کشيده است را به بر عهده ي عمر جوان گذاشته اند وزماني که مي خواستند به کشور هاي ديگر سفير بفرستند باز هم عمر جوان را مي فرستادند . درضمن تمام کتب تاريخي براين قضيه اتحاد دارند که درزمان هيچ حاکم
اسلاميي تعداد افراد سپاهشان به اندازه ي حضرت عمر کم نبوده است که نهايتا 30000نفربوده اند که آن راهم به دسته هايي تقسيم کرده وبه
کشور هاي مختلف فرستاده است . مگر مي شود دين دل ها با قلدري دل ها را فتح کند و با زور شمشير اسلام آورد که مطمئن باش اگر اينگو نه باشد
آنگونه اسلام آوردن پايدار نمي ماند که اگر اينگونه بود کشورهايي که تو سط حضرت عمر فتح شدند الان مسلمان نبودند که اگر اسلام زيبا با خشونت
همراه باشد ديگر زيبا نيست تا بتواند دل ها را فتح کند و سپاه کوچک حضرت عمر اگر ايماني قوي نداشتند ومردم کشوري مانند ايران تا زماني که خودشان راضي به اسلام نباشند دوام نمي آورد که در اثر تبليغات در درست آنها و مديريت نابغه اي زيبادل چون حضرت عمر.ب اميد هدايت من وشما
251 | ابولولو (رض) | | ٢١:٠٢ - ٠٣ شهریور ١٣٩٠ |
جاي بسي تعجب دارد که شما به قادر و توانا بودن خداي متعال در انجام هر کاري ترديد داريد مگر اين امور براي خداوند کار دشواريست؟واي بر شما که در مورد حضرت عمر فاروق(رض) اين گونه نظر داريد

جناب ناشناس کامنت 247

جاي بسي تعجب دارد که شما به قادر و توانا بودن خداي متعال در انجام هر

کاري ترديد داريد ،

مگر معصوم قرار دادن اهل بيت عليهم السلام براي خداکاري دارد !!!؟؟؟؟!!!!

مگر غايب بودن امام عصر عليه السلام براي خدا کاري دارد!!!؟؟؟!!!

مگر طولاني قرار دادن عمر امام زمان عليه السلام براي خدا کاري دارد!!!؟؟؟

مگر وارد کردن عمر و ابوبکر و عايشه و حفصه و معاويه به جهنم براي خدا

کاري دارد !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!

واي بر شما که در مورد قدرت خداوند اين گونه نظري داريد .


252 | مجيد م علي | | ١٩:٢٠ - ٠٦ شهریور ١٣٩٠ |
با سلام

جناب م. ك قصد جناب مومن عبد الله اين عمري كه شما ميگويد نبود قصدشان ان عمر ابن صحاك بود كه در غزوه احد بمثل بز كوهي از كوه بالا رفت .
عمري كه جناب مومن عبد الله ميگويند دلال خر و شتر بود , از لحاظ ذكاوت كسي بود كه پسرش با سند صحيح در موردش گفت :
«تَعلّم عُمَر سورة البقرة في اثنَتي عَشرة سَنة فلمّا ختمها نَحر جزوراً؛ عمر سوره‌ى بقره را در دوازده سال! ياد گرفت و چون ختمش نمود، شترى قربانى کرد.»
بيهقى در شعب‌الايمان و تفسير قرطبى، ج1 ص34 و ابن‌جوزى در سيره‌ى عمر، ص165
حالا ببينيد كه اين خنگول عمر با ان عمر كه شما ميگويد فرق بسيار دارد .
حالا از اينكه بگويم او چگونه متولد شد شرم دارم . همين را بگويم كه تنها كسي بود به خواهرش و عمه اش و مادرش ميتوانشت بگويد زن جان.

لبيك يا علي
253 | محمد | | ١٠:٣٤ - ١٥ شهریور ١٣٩٠ |
من نيز شيعه علي ام و اماممان علي بن ابيطالب را بيشتر ازجان ناقابلم دوست دارم ولي باور کنيد عمر با همه گناهانش اوني نيست که من وشما ميشناسيم حرفهايي که در مورد ولادتش ميزنيد جسارت به ساحت مقدس پيغمبر است آخر چطور ممکن است رسول خدا چنين کسي را فرمانده ارتش بگذارد به ولله خودم نيز به واسطه غصب خلافت از عمر متنفرم.


254 | مجيد م علي | | ١٦:١١ - ١٦ شهریور ١٣٩٠ |
با سلام
جناب مهمد فرموديد كه ...چطور ممکن است رسول خدا چنين کسي را فرمانده ارتش بگذارد ....
كدام فرماندهي را ميگويد ؟؟؟؟ نكنه واقعه غزوه خيبر را ميگويي كه عمر بمثل ابوبكر بعد از رفتن بسوي دشمن اسلام دمش را گذاشت روي كولش و برگشت ؟؟
حتما حضرت رسول اكرم صلي الله عليه و اله با اين انتخاب ميخواستند بي كفايتي انها را نشان دهد همانطور كه الله سبحان تعالي به رسولش صلي الله عليه و اله وسلم امر كرد كه ابوبكر را از ابلاغ ايه برائت برگرداند كه نشان داده شود كه اين اشخاص مغضوب الله سبحان تعالي ميباشند.


لبيك يا علي
255 | سيد محمد حسيني | | ٠٩:٢١ - ١٧ شهریور ١٣٩٠ |
جواب نظر
جناب-----------------------------محمد----------------------------------
شما چرا به پيامبر جسارت!ميکنيد و از (به قول شما )فرمانده ي لشکرش متنفر هستيد؟!!!
يا علي
256 | ابراهيم مشهدي تفرشي | | ١٢:٣٧ - ٢٧ شهریور ١٣٩٠ |
آقايان چرا بحث رو منحرف مي كنيد تا يه چيزي مي شه چماق مي كشيد براي هم
اصلا اونايي كه براي اهل سنت سينه چاك مي كنن بگن اين روايات واقعاً توي كتاب هاشون هست يا نيست؟ اينكه فحش و دعوي نداره؟
بعدش بگن ببينم :
اصلا عمر فاروق اعظم خيلي آدم خوب و درست و مشتي ... هر چي شما ميگيد
اين درسته كه
همين آقاي كار درست در زمان خلافتش گفت ازدواج موقت حرام بشه؟ گفت يا نگفت
همين آقاي خيلي خوب در زمان خلافتش حج عمره رو لغو كرد يا نكرد؟
جواب اين آيه قرآن رو چي مي ديد؟
وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَنْ يكُونَ لَهُمُ الْخِيرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَمَنْ يعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا مُبِينًا(الأحزاب/36)
هيچ مرد و زن با ايماني حق ندارد هنگامي که خدا و پيامبرش امري را لازم بدانند، اختياري (در برابر فرمان خدا) داشته باشد؛ و هر کس نافرماني خدا و رسولش را کند، به گمراهي آشکاري گرفتار شده است!
آقايان خدا و رسول خدا(ص) بگن نكاح متعه و حج متعه باشه اون وقت خليفه رسول خدا(ص) بگه نباشه

در ثاني اينهم بگم كه دعوي شيعه و سني به نفع هيچ كس نيست به جز دشمنان و رفع اختلافات كار هر كسي نيست علماي و فقها بايد بشينن بحث كنن نه امثال ما كه تا يه چيزي مي شه چماق مي كشيم براي هم
257 | م.ك | | ٢٢:٢٩ - ٢٨ شهریور ١٣٩٠ |
جناب مجيد م علي كمي در مورد حرف هايتان فكر كنيد آن عمري كه شما مي گوييد خنگول بزرگترين امپراطوري اسلام رابه وجود آورد
و سوال ديگري كه دارم كه وقتي امامت از نبوت بالاتر است چرا درباره ي نبوت در قرآن آمده است ولي درمورد امامت نيامده است .؟
258 | سعيد سلطاني | | ٢٢:٤٧ - ٢٨ شهریور ١٣٩٠ |
يك سوال ازاهل سنت چرا دركشورهاي عربي مثل عربستان انتشار كتب معتبر شيعي ممنوع است اما در ايران عزيز آزاد آيا اين دليل بر ترس اهل سنت از عقايد بر حق شيعه نيست؟
259 | م.ك | | ٢٣:٢٠ - ٢٨ شهریور ١٣٩٠ |
جناب حسيني يا علي نه (يا الله) تا به حال فکر کر ده ايد چرا در ميان سخنانتان بيشتر از اين که اسم خدا معلوم باشد اسم امامان وجود دارد ؟(مثلا دعاهايتان)
260 | م.ك | | ١٣:١٤ - ٣٠ شهریور ١٣٩٠ |
ببخشيد ميشه يکي از اماماتون رو که اجازه به صيغه ي مو قت دخترشون دادند رو نام ببريد ويا امامي رو که خودشون صيغه ي موقت کردند نام ببريد با سند معتبر؟

پاسخ:

با سلام

دوست گرامي

در اين زمينه نيازي به اجازه ائمه ما نيست ، بهتر است به سراغ امام اول خودتان جناب خليفه ابوبكر برويد كه دختر ابو اسماء ، مادر عبد الله بن زبير ، با جناب زبير ازدواج موقت كرده است .

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

261 | مجيد م علي | | ٢٠:٤٣ - ٣١ شهریور ١٣٩٠ |
با سلام
جناب م.ك شما متوجه نشيد . در يك جنگ ( غزوه خيبر ) اين اتفاق افتاد كه حضرت محمد صلي الله عليه واله اول ابوبكر را فرستاد و او دمش را گذاشت روي كولش و برگشت . بعد حضرت محمد صلي الله عليه و اله عمر را فرستاد او هم دمش را گذاشت روي كولش و برگشت, در نهاين حضرت اميرالمومنين علي صلي الله عليه و اولاده را فرستاد تا او فاتح اين جنگ باشد .
حالا تو حرفي زدي كه بايد جور ديگر انرا مقايسه كنيم . ايا اسم خنگولي بنام چنگيز خان مغول را شنيده اي ؟؟؟؟ ايا چيزي در مورد خنگولي بنام تيمور لنگ شنيده اي ؟؟؟؟ ايا ناپلئون بناپارت خنگول و ويكتور رويال خنگول و هيتلر خنگول چي اينها هم بنوعي جهان گشايي كردند قبول داري يا نه ؟؟؟؟
حالا يك سوال شما چي دعا ميكنيد ؟؟؟ چرا در دعا يا عمر نمي گوييد ؟؟؟ شايد در قديم علماي شما گفتند با عمر و الله سبحان تعالي دعاشون را اجابت نكرد پس علماي شما خسته شدند ولي چون نمي خواستند عمر ضايع شود گفتن كه شما يا علي . يا حسين يا مهدي ( عج ) نگيد كه دعايتان مورد قبول واقع مي شود بعد عمر و امثال او ضايع مي شوند . شما حاضريد براي اينكه عمر و امثالش ضايع نشوند هر كاري بكنيد حتي منع ذكر حضرت رسول اكرم و ائمه اطهار عليهما صلوات الله .

لبيك يا علي
262 | ع - ا بندر عباس | | ١٢:١٠ - ٠٢ مهر ١٣٩٠ |
الله بهترينها را انتخاب کرد, ودر دين خود آنها را استفاده کرد و عزت داد و هم چنين در کلام پاکش از آنها ياد کرد رضي الله عنهم اجمعين
263 | امين آغا | | ١٢:٣٩ - ٠٢ مهر ١٣٩٠ |
جناب م.ك(ميكي موس)

يكي از دلايلش اين است كه ما و شما در موضوع _ قدرت و عظمت و ولايت خدا _ هم عقيده ايم ولي در موضوع امامت نه.

به همين دليل ما بر روي اين موضوع زوم ميكنيم تا شايد شما بفهميـــــــــــــــــــــــد.
264 | م.ك | | ١٩:١٦ - ٠٤ مهر ١٣٩٠ |
اتفاقا اشخاصي که شما(مجيد م علي) نام برديد خنگ نبودند داستان هاي زيادي در مورد آنها شنيديم که اين را ثابت مي کند درکتاب ها جملاتي از ناپلئون نوشته اند که خيلي جالب است در مورد تيمور لنگ سرمشق قرار دادن تلاش يک مورچه راشنيده ايم و هيتلر دانشمندان را گرد هم آورد تا وسايلي رابراي جنگيدن درست کنند بد بودند اما خنگ نبودند و مديريت خوبي داشتند و انگار شما سخنان من را خوب نخوانديد تاريخ مي گويد درزما ن هيچ حاکم اسلامي تعداد سپاهيان به اندازهي حضرت عمر کم نبوده است (مديريت و دانش) واين که خدا ياريش داد که هدفش گسترش اسلام بود ومقايسه نمي شود باهيتلر (خون ريز وظالم).عمري که فرمود: اگر گوسفندي به خاطر کوتاهي من در درست کردن راهها زمين بخورد من خود را نمي بخشم. واين سخناني را که قبلا از حضرت عمر کمک خواسته ايم و... که معلوم نيست از کجا آمده اند. که براي تحقيرند ونامعتبر . مهم نيستند خداوند
مي فرمايد:مرا ياد کنيد تا يادتان کنم نفرمود بندگان خوبم را ياد کنيد ... فرمود آن هارا الگو قرار دهيم نه پناه گاهمان براي حل مشکلات .

265 | م.ك | | ٢٠:٢٠ - ٠٤ مهر ١٣٩٠ |
جناب ع_ا )آنهارا ياد كرد تا الگو شوند و هرچيزي در حد تعادل .شما آن قدر آنها را ياد ميكنيد كه مي ترسم عاقبت مانند آنهايي شويد كه خداوند درموردشان در سوره ي نوح فرموده است كه اولياي خدا را بيشاز حد بزرگ كردندو آقاي امين آغا ممكن است شماره ي آيه اى را كه خداوند در آن درمورد عظمت امامت فرموده است بگوييد چراخدايي كه از رگ گردن به ما نزديك تر است را نمي خوانيد مگر مي شود مغزانساني كه در اوج ناراحتي و نياز است و ميگويد يا امام رضا شفام بده يا كمكم كن با وجود جمله اي كه مي گو يد اين طوري عمل كند كه به خود بگويد من الان شفام رو از امام رضا نمي خوام بلكه ايشون شفاعت مي كنند پس درآن موقعيت به ياد خدا نيستيد بلكه به ياد امام رضا هستيد دعا عبادت است وعبادت براي خداست

هشدار . مواظب باشيد براي فهماندن به ما خودتان خدارا فراموش نكنيد . پس خدا را ياد كنيم تا او هم مارا يادكند ودر آخر. براي هدايت هم ديگر تلاش كنيم نه ثابت كردن درستيمان .يا الله
266 | م.ك | | ٢٠:٣٥ - ٠٤ مهر ١٣٩٠ |
شما راست مي گوييد اجازه نمي خواهد باآن پاداشي كه خود امامان در مورد صيغه فرموده اند حتما بايد خود شان صيغه مي نمودند واين اجر پاداش را از دست نمي دادند اما متاسفا نه هيچ كدام صيغه نكرده اند . براي اسما و فرار حضرت عمر و ابوبكر در جنگ خيبر حتما تحقيق مي كنم و پاسختان را مي دهم و شما درمورد اين كه چرا امامت در قرآن نيامده است به من پاسخ دهيد لطفا و لطفا پست هاي ما را پاك نكنيد

پاسخ:

با سلام

دوست گرامي

1- اينكه بگوييد متعه نكرده‌اند ، احتياج به دليل قطعي دارد ، آيا شما علم غيب داريد ؟ البته از روايات اهل سنت چنين بر مي‌آيد كه حتي خود رسول خدا (ص) نيز ازدواج موقت كرده‌اند ! و خود ابوبكر نيز چنين كرده است ، و طبق روايات صحيح السند آنها اسماء دختر ابوبكر نيز چنين كرده است .

آيا براي تمامي مستحباتي كه اهل سنت در هنگام نزديكي به آن اعتقاد دارند ، روايت داريد كه رسول خدا (ص) انجام داده است ؟! اگر خير ، بهتر است چنين اشكالي نگيريد .

2- در مورد نيامدن امامت در قرآن ، آيا بحث كلي امامت در قرآن نيامده است ؟! پاسخ مشخص است : بلي ، آمده است ؛ آيا تمامي مصاديق آن در قرآن آمده است ؟ خير

آيا نبوت به صورت كلي در قرآن آمده است : آري ، آيا تمام مصاديق نبوت در قرآن آمده است؟ يا عدد تمامي آنها؟ خير !

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

267 | بخت النصر | | ١١:١٥ - ٠٥ مهر ١٣٩٠ |
جناب م.ک.
لطفا اسم يک نفر را براي بنده ذکر کن که عمر او را از طريق مناظره مسلمان کرده باشد.

با تشکر
268 | مجيد م علي | | ١٣:٥٨ - ٠٥ مهر ١٣٩٠ |


با سلام
جناب م.ك بنده به عمر شما نگفتم خنگول , عمر شما تاجر بود با سواد بود شجاع بود مهمتر از همه پول دار بود .
اين عمري كه من گفتم و منطور جناب مومن عبد الله هم ميباشد .
از جنگها فرار ميكرد همانطور كه قبلا گفتم .
سوره بقره را 12 سال طول كشيد تا حفظ كنند .
در امر تجارت مكار بود .
اين حديث را بشنو
روزي اين عمر از كسي شتري خريد البته فكر ميكرد ماشين خريده به پاهاي شتر بينوا لگد ميزد تا او را بيازميد . صاحب شتر او را مردي سنگدل توصيف كرد . در اخر وقتي كه شتر را خريد و ان اعرابي خواست بار شتر را پايين بياورد عمر كه ما ميگوييم گفت نه اين بار هم جزي از شتر ميباشد , اين غائله بالا گرفت تا انكه حضرت امير المومنين علي صلوات الله عليه امدند و به اين كلاهبردار گفتند كه ايا در وقت خريد بار شتر را هم در قيمت گذاري تعين كرده بودي كه اين عمر حيانت كار گفت نه . پس از ان حضرت امير المومنين علي صلوات الله عليه به اين عمر خنگول و كلك گفتند كه بار شتر جزوي از اين معامله نيست . مسلماً اين عمر كلك ان عمر شما نيست .
مسلما عمري كه شما ميگويد كه گفته : اگر گوسفندي به خاطر کوتاهي من در درست کردن راهها زمين بخورد من خود را نمي بخشم. منظور من نيست منظور من و جناب مومن عبد الله ان عمر ي است كه ميخواست براي نابودي اسلام خانه حضرت فاطمه سلام الله عليه را به اتش بكشاند يعني به خانه عزيزترين مخلوق الهي در پيش حضرت محمد صلي الله عليه و اله سلم بود .
عمري كه شما ميگويد جنگجو بود اما عمري را كه من ميگويم وقتي شنيد شاه ايران قصد لشكر كشي بطرف مقرش را دارد بخودش خراب كرد و چنان دندانهايش بهم ميخود كه نگو نه پرس .
در نهايت اگر اين عمر خنگول ما با عمر شما يكي باشد با شواهد كه من گفتم نشان ميدهد كه ما راستگو ميباشيم .

و اما در نهايت دعا ميكنم كه خداوند متعال اين بنده مخلص ال نبي و وصي را با اين عمر خنگول . ان چنگيز خان مغول .و ان تيمور لنگ و ناپلئون بناپارت و ويكتور رويال و هيتلر و اين جور ادمها نه تنها روبر نكند بلكه در اخرت نيز محشور نكند ان شـــــــــــــــــــــــــــاء الله.

===================================================================================
حالا اين را مهمون من باش :

از وصيتها حضرت محمد صلي الله عليه و اله و سلم به امير المونيين حضرت علي صلوات الله عليه ميباشد :

و كان فيها شرطه علي اميرالمؤمنين ( صلوات الله عليه ) الموالاة لاولياء اللَّه، و المعاداة لاعداء اللَّه و البراءة منهم، و الصبر علي الظلم، و كظم الغيظ و أخذ حقّك منك، و ذهاب خُمسك، و انتهاك حرمتِك و علي أن تُخضب لحيتك من رأسك بدم عبيط، فقال اميرالمؤمنين ( صلوات الله عليه ) قبلت و رضيت... الحديث؛

( اثبات الوصيه، ص 102. )

از جمله شرايط و تعهدات پيامبر حضرت محمد صلي الله عليه و اله سلم با علي ( صلوات الله عليه ) اين بود كه با دوستان خدا دوست و با دشمنان خدا دشمن باشد، از آنان بيزاري بجويد و بر ستم ها بردباري كند، خشم فرو نشاند، اگر حقش را بردند و خمس او را ربودند و حرمتش را هتك كردند، شكيبايي كند و بر خضاب شدن محاسنش از خون سرش صبور باشد. اميرمؤمنان ( صلوات الله عليه ) فرمود: پذيرفتم و راضي شدم...

===========================================================================
بخدا قسم اگر اين وصيت حضرت رسول اكرم نبود و حضرت علي صلوات الله عليه براي حفظ اسلام نمي بايست با دشمنان ( منافقين ) اسلام مدارا كند تيكه بزرگه اون خنگول و ديگر خنگولها گوشش كرشان بود .

==================================================================
خداوند در مورد اين افراد در سوره هود ميفرمايد :

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ


الَّذِينَ يَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللّهِ وَيَبْغُونَهَا عِوَجًا وَهُم بِالآخِرَةِ هُمْ كَافِرُونَ ﴿۱۹﴾
همانان كه [مردم را] از راه خدا باز مى‏دارند و آن را كج مى‏شمارند و خود آخرت را باور ندارند


أُولَئِكَ لَمْ يَكُونُواْ مُعْجِزِينَ فِي الأَرْضِ وَمَا كَانَ لَهُم مِّن دُونِ اللّهِ مِنْ أَوْلِيَاء يُضَاعَفُ لَهُمُ الْعَذَابُ مَا كَانُواْ يَسْتَطِيعُونَ السَّمْعَ وَمَا كَانُواْ يُبْصِرُونَ ﴿۲۰﴾

آنان در زمين درمانده‏كنندگان [خدا] نيستند و جز خدا دوستانى براى آنان نيست عذاب براى آنان دو چندان مى‏شود آنان توان شنيدن [حق را] نداشتند و [حق را] نمى‏ديدند

أُوْلَئِكَ الَّذِينَ خَسِرُواْ أَنفُسَهُمْ وَضَلَّ عَنْهُم مَّا كَانُواْ يَفْتَرُونَ ﴿۲۱﴾
اينانند كه به خويشتن زيان زده و آنچه را به دروغ برساخته بودند از دست داده‏اند.

لاَ جَرَمَ أَنَّهُمْ فِي الآخِرَةِ هُمُ الأَخْسَرُونَ ﴿۲۲﴾
شك نيست كه آنان در آخرت زيانكارترند.

در نهايت اين گوسفندي را كه گفتي همان گوسفند مشهور وصيت اين عمر ما نبود ؟؟؟؟


لبيك يا علي

269 | مجيد م علي | | ١١:٢٢ - ٠٦ مهر ١٣٩٠ |
با سلام
جناب م.ك يك سوال ديگر . ايران را كي فتح كرد ؟؟؟ جواب شما باددليل و برهان بايد همراه باشد .

لبيك يا علي
270 | مجيد م علي | | ١٧:١٥ - ٠٦ مهر ١٣٩٠ |
با سلام
جناب بخت النصر سوالهاي مشكل ميكني اخوي .
من يك سوال از شما ميكنم ببينم ميتواني جواب بدهي :
اسم كسي را نام ببر كه كعب الاحبار يهودي او را يهودي مسلمان نما كرد ؟؟؟
عمــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــر اً نتواني.
عمـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــر اً ....

لبيك يا علي
271 | امين آغا | | ١٣:٥٥ - ٠٧ مهر ١٣٩٠ |
جناب م.ك

چرا خدائي كه از رگ گردن به ما نزديك تر است خودش انسانها را مستقيما هدايت نكرد و پيامبر را واسطه قرار داد؟؟؟

چرا خدائي كه از رگ گردن به پيامبر نزديك تر است خودش مستقيما با پيامبر رابطه نداشت و جبرئيل را واسطه قرار داد؟؟؟

جناب

فرموديد:""مگر مي شود مغزانساني كه ...""

جناب م.ك ما اونقد عاقل هستيم كه بفهميم امام رضا (ع) يك انسان است و مخلوق خدا . و هيچ مخلوقي به خودي خود توانائي انجام هيچ كاري را ندارد

و همه ي قدرت از آن خداست ولي

هر جوابي را كه شما در مورد شفاي مريضان توسط حضرت مسيح داريد ما هم همان را در مورد امامانمان.

هر جوابي را كه شما در مورد درخواست كمك از عيسي(ع) داريد ما هم همان را در مورد توسل به ائمه .

كساني كه از عيسي درخواست كمك ميكردند ميدانستند كه عيسي فقط پيامبر خداست و خدا نيست .

272 | مهدي | | ٢٢:٢٥ - ٠٧ مهر ١٣٩٠ |
اين داستان رو خود سني ها قبول دارن ولي اعتقاد دارند که در زمان جاهليت اين کارها مشکل خاصي نداشته و عرف جامعه بوده.
273 | بخت النصر | | ١٢:٣٨ - ٠٩ مهر ١٣٩٠ |
جناب م.ک
سکوت شما در برابر سوالات ما يادآور آيه شريفه «فبهت الذي کفر» است.
چرا که اين عجز و درماندگي شما در برابر ساده‌ترين سوالات عقلي و ديني همان عجز و ناتواني مشرکين است دربرابر منطق و برهان الهي.

واضح است که توحيد و وحدانيت و يکتاپرستي کوچکترين جايگاهي در زندگي و راه عمر بن خطاب نداشت.
کاملا روشن است که عمر بن خطاب ذره‌اي اعتقادي به وحدانيت و خردلي ايمان به الله متعال نداشت.
توحيد و کلمه لااله الاالله لقلقه‌اي بود بر زبان او براي تجاوز و غارت و کشورگشايي‌هاي مشرکانه او.

چرا؟ به کدامين دليل چنين مي‌گويم؟
چون هر مسلماني که شعاعي از ايمان در دل او تابيده شده باشد به خوبي مي‌داند که راه حضرت محمد مصطفي (صلي الله عليه و آله) حق است.
همان راهي که از طريق مناظرات عقلي و گفتگوي علمي صدها هزار نفر را به سمت دين اسلام آورد.
نه راه توحش و تجاوز و سر بريدن و مثله کردنها به بهانه گسترش اسلام.

دعوت به اسلام از طريق مناظره = راه توحيد
غارت و چپاول به بهانه اسلام = راه شرک

کدام شرک بالاتر از آن که به جاي الله متعال، سجده در برابر خوي توحش و تجاوز کرد؟
کدام شرک بالاتر از آن که به جاي الله، نژاد را پرستش کرده و موالي گري را بدعت نهاد؟
کدام شرک بالاتر از آن که به جاي الله، ابوبکر را جاعل خليفة الله دانست؟

متاسفانه امام شما عمر بن خطاب در زندگي خود راه شرک را انتخاب کرد و تا زماني که پرچمدار توحيد حضرت ابولولو (رضي الله عنه) او را به مجازات شرکش رساند در همان راه ماند.
274 | م.ك | | ١٣:٢٥ - ٢٠ مهر ١٣٩٠ |
با سلام . جناب بخت النصر سکوت مرا پاي نداشتن جواب براي سؤال هاي شما نگذاريد من پشت کنکوري هستم و چون مدتي است شروع به خواندن کرده ام به دليل حجم زياد درسهايم وکمبود وقت روي سايت نمي آمدم باز هم زود قضاوت کرديد. واحتمالاً اين آخرين باري باشد که روي سايت ميام چون اينترنت واقعاًمانع در س خواندن مي شود و پدر و مادر هارا شاکي ميکند.اما اول جواب سؤال هاي شما را مي دهم. جناب مجيد م علي ايران را چه کسي فتح کرد را در کتاب هاي مدرسه خوانده ايم ضمن اينکه شما خودتان براي حديث (روزي اين عمر شتري ) منبعي را ذکر نکرده ايد وهمچنين خيلي ازدوستان ديگر هم براي گفته هايشان منبعي ذکر نکرد ه اند. و آيه هاي قرآني را که ذکر کرديد نمي توانيد مصداق حضرت عمر قرار دهيد با کدام سند ومدرک. و اما سند ومدرک . علامه بلا ذري در تأليف خود با سند مي آورد که دزمان بعثت رسول خدا در تمام قبيله ي قريش فقط 17 نفر سواد خواندن ونوشتن داشتند که از ميان آنها يکي عمر پسر خطاب بوده است (فتوح البلدان بلاذاري ص 471)

مسعودي در کتاب مشهور خود به نام مروج الذهب مي نويسد که: وليعمربن الخطاب اخبار کثير في أسفاره في الجاهلية الي شام والعراق مع کثير من مللوک العرب والعجم... ترجمه : خبر هاي زيادي از سفر هاي عمر بن خطاب در دوران جاهليت به شام و عراق وديدارش با بسياري از پادشاهان عرب وعجم موجود است که به صورت مفصل در تأليفات ديگرم همچون أخبارالزمان و الکتاب الأوسط آورده ام . واما اين که شما مي گوييد من عمر ديگري راميگويم را نميدانم از کجا آورده ايد ولي اين روايات همه در مورد اميرالمؤمنين عمربن خطاب خليفه ي دوم است.

وحضرت در دوران جواني به شغل هاي شريفي که در ميان عرب عرف و لازمه ي شرافت بود از جمله فنون نسب شناسي فرماندهي سپاه وپهلواني و سخنوري مشغول بود چنان که جاحظ در کتاب البيان والتبيين به روشتي بيان کرده که خود حضرت فارق اعظم وپدرش خطاب و پدر بزر گش نفيل در فن نسب داني چهره هايي نام آشنا بودندودر ابتداي کلام عنوان شده علت آن اين بوده که پست سفارت در ميان قبايل وافراد در خاندان حضرت دست به دست شده است و براي به انجام رساندن اين دو مقام فن نسب شناسي از فنون ديگر مقدم تر بوده است وعلامه بلاذري در کتاب الأشرف با سند متصل روايت کرده که فاروق اعظم در ميدان عکاظ کشتي ميگرفتند از اين روايت مي توان قياس کرد که حضرت در فن کشتي به در جه ي بالايي رسيده بود

وتمام مورخين به اتفاق گفته اند که حضرت قبل از قبول اسلام از طرف قريش متصدي پست سفارت بوده اند و براي تصدي اين پست از کساني استفاده مي شد که داراي قدرت بيان وهوش وذکاوت بالايي باشد.
275 | م.ك | | ١٩:٠٣ - ٢٠ مهر ١٣٩٠ |
جناب امين آ.
خدا قادر مطلق است اگر بخواهد خود ،انسانهارا هدايت کندامکان ندارد که چيزي که او مي خواهد مقدور نشود و اگر او هدايت کند تمام انسان ها هدايت مي شوند چون خواست خداوند است،درنتيجه شيطان و بهشت و جهنم مي شه کشک.
اگر مسئله ي واسطه قرار دادن انقدر مهم است چرا خداوند در قرآن هيچ اشاره اي به آن نکرده است.
درزمان جاهليت مردم روح انسان هاي بزرگي که در گذشته زندگي مي کردند واسطه قرار داده و از خداوند کمک مي خواستندو سران مشرک مکه براي منافع خود از آنها مجسمه هايي ساخته و تبديل به نوعي عبادتگاه کردندواين اعتقاد وجود داشت که روح اين انسانها که مجسمه ي آنها را مي بينيم واسطه ي بين آنها و خدا خواهد بود
در زمان حضرت عيسي(ع)مردم از او معجزه مي خواستندواو شفاي مريضان و .....را به عنوان معجزه ارائه مي کرد وهمچنين او در زمان حياتش شفا مي داد.
ما به جز خداوند از هيچ کس ديگري طلب کمک نمي کنيم پس ما هيچ گاه از حضرت عيسي كمك نمي خواهيم
منظورم از((مگرمي شود مغز انساني...)) اين بود که همه مي دانيم که شما انجام کار را از خدا مي دانيد اما روانشناسان بر اين باورند که مغز انسان درزمان هيجان و ناراحتي تجزيه وتحليل بسيار کمتري دارد من سخنان هر مسلمان شيعه اي را شنيده ام هنگام درخواست چيزي از خدا البته به قول شمامثلا گفته است يا امام حسين يابه هم توصيه مي كنند كه حاجتت را از امام رضا بخواه
به نظر شما مردم عادي در هنگام گفتن اين حرف اين تصوير ذهني را دارند كه امام رضا تورا واسطه قرار مي دهم كه حاجتم را پيش خدا ببر!!!!!!؟
276 | م.ك | | ١٩:٣٤ - ٢٠ مهر ١٣٩٠ |
واما درمورد متعه کردن پيامبر و حضرت ابوبکرودخترش اسما ، هيچ روايتي در اين مورد نداريم اگر هست نام منبع را ذکر کنيد. ودرمورد امامت هم يک آيه را که ثابت شده تاکييد مي کنم ثابت شده است درمورد امامت بياوريد.

پاسخ:

با سلام

دوست گرامي

در مورد متعه كردن رسول خدا (ص) :

1225 وحدثنا سَعِيدُ بن مَنْصُورٍ وبن أبي عُمَرَ جميعا عن الْفَزَارِيِّ قال سَعِيدٌ حدثنا مَرْوَانُ بن مُعَاوِيَةَ أخبرنا سُلَيْمَانُ التَّيْمِيُّ عن غُنَيْمِ بن قَيْسٍ قال سَأَلْتُ سَعْدَ بن أبي وَقَّاصٍ رضي الله عنه عن الْمُتْعَةِ فقال فَعَلْنَاهَا وَهَذَا يَوْمَئِذٍ كَافِرٌ بِالْعُرُشِ يَعْنِي بُيُوتَ مَكَّةَ
صحيح مسلم ج 2 ص 898 اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسين القشيري النيسابوري الوفاة: 261 ، دار النشر : دار إحياء التراث العربي - بيروت ، تحقيق : محمد فؤاد عبد الباقي

سعد بن ابي وقاص مي‌گويد ما با رسول خدا (ص) اين كار (متعه) را انجام داديم .در حالي كه معاويه هنوز كافر بود و در مكه بود ! (نگوييد اين مربوط به حج تمتع است ، زيرا در سال حجة الوداع كه صحابه حج تمتع انجام دادند ، معاويه اسلام ظاهري آورده بود . بنا بر اين تنها و تنها مقصود متعه نساء است .

روايت متعه كردن اسماء دختر ابوبكر :

1637 حدثنا يونس قال حدثنا أبو داود قال حدثنا شعبة عن مسلم القرشي قال دخلنا على أسماء بنت أبى بكر فسألناها عن متعة النساء فقالت فعلناها على عهد رسول الله صلى الله عليه وسلم

مسند الطيالسي ج 1 ص 227 ، اسم المؤلف: سليمان بن داود أبو داود الفارسي البصري الطيالسي الوفاة: 204 ، دار النشر : دار المعرفة - بيروت - -

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

277 | م.ك | | ١٠:٣٥ - ٢١ مهر ١٣٩٠ |
در مورد اينکه12سال طول کشيدتا حضرت عمر(رض)سوره ي بقره را ختم کند.آوردن مردي چون حضرت عمر(رض)چقدر خوشحال اول اين که ختم کردن سوره ي بقره و يا کل قرآن براي غير عرب زبانان چيز مهمي است براي کسي که زبان مادريش عربي است که اصلا هيچ شق قمري نيست براي کسي که سواد هم داشته. بسيار ساده انگارانه است که تصور کنيد که حضر ت عمر(رض)که جزء 17نفر باسواد مکه بوده 12سال طول بکشد که فقط بتواند قرآني که به زبان عربي است را فقط بخواند. ايشان 12سال صرف باروح وجان درک کردن وعملي کردن اين سوره در زندگيشان کرده اند نه خواندن آن. درآن زمان صحابه نزد پيامبر مي رفتند چند آيه ياد مي گرفتندوبراي عملي کردن آن چند آيه تلاش کرده وبعد دوباره نزد پيامبر رفته وچند آيه ي ديگر ياد مي گرفتند منظور اين حديث فقط ياد گرفتن سوره نبوده بلکه عملي کردن آن بوده . آنها که مثل ما نبودند که قرآن رافقط طوطي وار حفظ کنند. واين براي کسي صدق مي کند که عقب افتادگي ذهني داشته باشد نه کسي که يک امپراطوري اسلامي بزرگ مي سازد وفرمانده سپاه و وزير پيامبر(ص) است. بخشي از اقدامات حضرت عمر(رض): 1.تاسيس زندان 2.تاسيس اداره ي پليس 3.تاسيس اداره ي آمار 4.تاسيس مدارس 5.تاسيس اداره ماليات ودارايي 6.براي کودکان بي سرپرست حقوق تعيين نمود. 7.حتي براي يهود و نصاري هم حقوق تعين نمود. 8.گشت شبانه را براي رفاه حال مردم پايه ريزي نمود 9.براي کمک به کشاورزان نهرهاساخت 10.اصل قياس را بنا نهاد 11.و..... وتعداد زيادي از ديگر خدمات اودراين کتاب موجود است(بامنابع معتبر) زندگي امير المومنين فاروق اعظم(رض) تأليف:علامه شبلي نعماني

پاسخ:

با سلام

دوست گرامي

شما گفته‌ايد حفظ قرآن براي عرب‌زبانان كار ساده‌اي است و به همين دليل قطعا مقصود يادگرفتن آيات سوره بقره به صورت دقيق و با معني و... است ! مي‌شود بگوييد چرا حملة القرآن و حافظان قرآن در زمان رسول خدا چند نفر بودند ؟ (از كتب اهل سنت كمك بگيريد) ! و چرا رسول خدا تاكيد داشتند كه «يومكم اقراكم»؟

البته جالب است كه شما بخشي از بدعت هاي خليفه را به عنوان مدح او ذكر كرده‌ايد ! جاي اينكه دليل بر ذم او بدانيد !

گروه پاسخ به شبهات

278 | علي | | ١٦:٢١ - ٢٢ مهر ١٣٩٠ |
واقعا براي شما متاسفم که گوش و هستي شنيدن حق را نداريد و از خدا سپاسگذارم که به من توفيق شنيدن نداي حق را داد و انشائ الله به شما نيز اين توفيق را بدهد.
279 | مجيد م علي | | ١٤:٥٩ - ٢٤ مهر ١٣٩٠ |
با سلام
الي جان منهم برايت متاسفم كه فكر ميكني نداي حق را شنيده اي ؟؟ ان شاء الله نداي حق را بشنوي .

لبيك يا علي
280 | حجت اله عرفانيان | | ٢٤:٠٣ - ٢٤ مهر ١٣٩٠ |
رابطه سال 365 روز را با 12 امام شيعه و پنج تن آل عباء و چهارده معصوم بيان بفرمائيد کعبه به ابجد 97+13 رجب=110 بنام نامي شاه مردان علي نام محمد عليست نام محمد شکسته بنويس عکس نام محمد عليست يلع پايدار 114 سوره قران داريم 114+4 خليفه =110 و 110دهمين سوره قران نصر و بنام ابومکر فقط سوره نمل مورچه آمده به حساب ابجد حساب کن نام حروف خلفاء 14 حرف يعني حق با 14 معصوم شيعه است ابومکر = رکب وبا بعد از دوسال از دنيا رفت خاک بر سر اهل منت 2 =10 سال عمر = 12 حق با 12 امام شيعه فرزندان فاطمه پيامبر بود
خداوند سال را 365 روز قرار داد اين قرارداد با هوش ترين قرارداد بين خدا و پيامبران و امامان ميباشد 365 = 5+6+3= 14 معصوم .... پنج تن ضربدر خودش ، 12 امام ضربدر خودش و 14 معصوم ضربدره خودش و جمع اين سه ميشود 365 يعني 25+ 144+196=365 روز سال در قرآن 365 بار کلمه يوم در قرآن آمده و کلمه امام و اماما 12 بار و کلمه کساء بنام پنج تن 5 بار و ساعت و ثانيه و روز و شب و دوازده ماه سال را به نام 12 امام شيعه مخصوصا عدد دوازده بنام سرور و سالار شيعه قائم آل محمد ميباشد براي صلامتيش صلوات بر دشمنان ابلهش لعنت باد ..... پنج انگشت داري به دست اين نشانه پنج تنست 14 بند انگشت داري به دست اين نشانه 14 معصوم شيعه است ده انگشت داري به دست با دو شصت بر دهان دشمن مولاء نشست وعتصمو بحبل الله ولا تفرقو به ريسمان خدا چنگ بزنيد و پراکنده نشويد لولاک لما خلقت الافلاک ما جهان را بخاطر پنج تن و دوازده امام و چهارده معصوم خلق نموديم انگشتان هر دو دست را در هم فرو ببر و ضرب پنج تن و دوازده امام و 14 معصوم يعني 5ضربدره 5 =25 و 12ضربدره 12=144 و 14ضربدره 14 =196 +144+25=365 روز سال حسه لامسه خدا گذاشت در کله ات فرق تو باشد با گله ات قلب را خدا شبيه 5 آفريد که ز پنج تن جدا نشيد قطره قطره خونم ميدهد گواه نيست بهتر ز 5 تن آل عبا از وضوء پرسيدم حق با کيست گفت با علي 5 عضوء شسته ميشود در وضوء سه عضوء ماليده ميشود بو گندو نشوي خاک بر سر شرش را کم کن از سر مارو عقربو عنکبوت سياه کي بوود جانشين رسوله خدا علي در کعبه چون آمد بدنيا شکاف کعبه ميگويد همين را دور ه کعبه 5 تن در زمينو آسمان نام الله و محمد ناودانه طلاي کوثري روبروي شکاف کعبه بر روي علي درب کعبه هم حسينو رو برويش بوود جانم حسن به دوازده ضلع کعبه قسم به 5 تنو دوازده امامو چهارده معصوم رسم کف دستت نوشته 18-81=63 سن پيامبرو علي (ع) و در حج هم 63 سنگ به سه شيطان ميزنيم هر شيطان در هر روز 7 سنک بازي هفت سنگ به سه شيطان در ايران باستان هم بوده است .....لعنت خدا بر سه شيطان رجيم رکب وباء رمع نام ثع پليد شيطان شد در به در لعنت خدا بر رکب وباي بي پدر يا عمر نامت چه غوغا ميکند ميم برداري همه گوش فلک کر ميکند عمر به مثل دماغو خا 00 دو00 طهارت هم ميگيري با سه انگشت تا سه نشه اين سه پشه فقط سوره مورچه بنام خلفاء با سوره مسيحي ها عمر که عوت است از نظر ابجد نامش به هيچ سورهاي نميخورد انگار اصلا آدم نبوده در رمع پهلوي گله بدنيا آمده ميم اسمش را بردار عر عر هر کي بگه عمر خر عمر کنه براش عر ابوبکر = رکب وبا کلمه کب را بردار ميشود ر و با
  بعدی [1] [2] [3] [4] [5] [6] [7] [8] [9] [10] [11] [12] [13] [14] [15] [16] [17]   قبلی
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها