2024 March 28 - پنج شنبه 09 فروردين 1403
كرامات عمر بن خطاب در كتب اهل سنت
کد مطلب: ٦٢٥٤ تاریخ انتشار: ١٣ فروردين ١٣٨٧ تعداد بازدید: 205924
فتنه وهابیت » شناخت وهابیت
كرامات عمر بن خطاب در كتب اهل سنت

صداي عمر از مدينه تا فسا رسيد

اين قصه آن قدر معروف است كه حتي كتاب هاي لغت نيز آن را نقل كرده اند . ما آن را از كتاب البداية و النهاية ابن كثير نقل مي كنيم :

ذكر سيف عن مشايخه أن سارية بن زنيم قصد فسا و دار أبجرد فاجتمع له جموع ـ من الفرس و الأكرادـ عظيمة و دخم المسلمين منهم أمر عظيم و جمع كثير، فرأي عمر في تلك الليلة فيما يري النائم معركتهم و عددهم فخاوفت من النهار و أنهم في صحراء و هناك جبل إن اسندوا اليه لم يؤتوا ألاّ من وجه واحد. فنادي من الغد الصلاة جامعة، حتي اذا كانت الساعة التي رأي أنهم اجتمعوا فيها، خرج الي الناس و صعد المنبر، فخطب الناس و أخبرهم بصفة ما رأي، ثم قال: يا سارية! الجبل الجبل!!! ثم اقبل عليهم و قال ان الله جنودا و لعل بعضها أن لم يبلغّهم. قال: ففعلوا ما قال عمر، فنصرهم الله علي عدوهم و فتحوا البلد.

جناب عمر بن خطاب در مدينه مشغول خواندن خطبه نماز جمعه و آيات قرآن را مي خواند؛ يك دفعه سه مرتبه گفت: «يا ساريه الجبل»، همه ماندند كه چه اتفاقي افتاده؛ بعد از نماز از او پرسيدند كه چه شد وسط خطبه اين چنين گفتي؟ گفت: در حين خطبه خواندن، يك نگاهي كردم به ملكوت زمين و زمان، ديدم لشكري كه براي فتح نهاوند فرستاديم، دشمنان از 4 طرف مي خواهند محاصره كنند و آنها را از بين ببرند، فرمانده شان آقاي ساريه بود، او را صدا زدم كه بيائيد به طرف كوه و از يك طرف با دشمن بجنگيد، تا آنها از 4 طرف حمله نكنند؛ آنها هم آمدند به سمت كوه و جنگيدند. بعد از 3 ماه كه لشكر آمد به مدينه، سؤال كرديم كه آيا اين قضيه را شما هم ديديد؟ گفتند: بله، در فلان روز در بيابان نهاوند بوديم كه صداي آقاي عمر در فضا طنين انداز شد و همه لشكر هم صداي او را شنيدند و او از مدينه صدا زد: «يا ساري الجبل»، و اگر صداي عمر نبود، همه از بين رفته بوديم و اين پيروزي هم نصيب اسلام نمي شد

البداية و النهاية، ج7، ص94، قصه جنگ فسا و المغني ، عبد الله بن قدامه ، ج 10 ، ص 552 و الشرح الكبير ، عبد الرحمن بن قدامه ، ج 10 ، ص 387 و فيض القدير شرح الجامع الصغير ، المناوي ، ج 4 ، ص 664 و تفسير الرازي ، الرازي ، ج 21 ، ص 87 و دقائق التفسير ، ابن تيمية ، ج 2 ، ص 140 و أسد الغابة ، ابن الأثير ، ج 2 ، ص 244 و الإصابة ، ابن حجر ، ج 3 ، ص 5 - 6 و تاريخ اليعقوبي ، اليعقوبي ، ج 2 ، ص 156 و الكامل في التاريخ ، ابن الأثير ، ج 3 ، ص 42 - 43 و تاريخ الإسلام ، الذهبي ، ج 1 ، ص 384 و تاريخ ابن خلدون ، ابن خلدون ، ج 1 ، ص 110 و تاج العروس ، الزبيدي ، ج 16 ، ص 327 .

رود نيل تحت فرمان عمر

فخر رازي در تفسيرش از جمله مي نويسد :

الثاني : روي أن نيل مصر كان في الجاهلية يقف في كل سنة مرة واحدة وكان لا يجري حتي يلقي فيه جارية واحدة حسناء ، فلما جاء الإسلام كتب عمرو بن العاص بهذه الواقعة إلي عمر ، فكتب عمر علي خزفة : أيها النيل إن كنت تجري بأمر الله فاجر ، وإن كنت تجري بأمرك فلا حاجة بنا إليك ! فألقيت تلك الخزفة في النيل فجري ولم يقف بعد ذلك .
تفسير الرازي ، الرازي ، ج 21 ، ص 88 .
رود نيل طغيان كرده بود و خانه هاي مردم داشت نابود مي شد. آمدند خدمت عمر بن خطاب كه اي خليفه رسول الله! به داد ما برس كه خانه هايمان رفت. جناب عمر بن خطاب گفت: يك سفالي براي من بياوريد؛ سريع براي او آوردند و با دست مباركش بر روي آن سفال نوشت :

اگر به امر خداوند جاري مي شوي، پس جاري شو و اگر به امر خودت جاري مي شوي، ما كاري نداريم هر كاري مي كني بكن.

بعد از آن، اين رودخانه ديگر طغيان نكرد و مردم از طغيان رود نيل راحت شدند.

زمين از شلاق عمر ترسيد !

فخر رازي مي نويسد :

الثالث : وقعت الزلزلة في المدينة فضرب عمر الدرة علي الأرض وقال : اسكني بإذن الله فسكنت وما حدثت الزلزلة بالمدينة بعد ذلك .

وزي در مدينه زلزله شديدي آمد و مردم ريختند بيرون و پناه آوردند به خليفه دوم، خليفه دوم شلاق خود را محكم بر زمين كوبيد و گفت: " آرام باش به اذن خدا " زمين هم آرام شد؛ بعد از آن، زمين مدينه ديگر زلزله نگرفت .
آتش ، تحت فرمان عمر!

الرابع : وقعت النار في بعض دور المدينة فكتب عمر علي خزفة : يا نار اسكني بإذن الله فألقوها في النار فانطفأت في الحال .

تفسير الرازي ، الرازي ، ج 21 ، ص 88 .
يكي از خانه هاي مدينه آتش گرفت و سرايت كرد به بخش أعظمي از خانه هاي مدينه. مردم مانده بودند حيران و سرگردان كه خانه ها آتش گرفته. عمر نوشت : " اي آتش به اذن خدا ساكن و خاموش شو" و آن را انداخت در آتش و آتش در همان لحظه ساكت و خاموش شد .

اين نمونه كوچكي بود از غلو هاي اهل سنت در باره خليفه دوم . اگر خداي نخواسته يكي از شيعيان عين همين مطالب را در باره امير المؤمنين يا يكي ديگر از ائمه عليهم السلام نقل كند ، فوراً او را متهم به غلو كرده و فتوي به كفر او مي دهند .

آهاي وهابي ها ! شما چه جوابي به اين مطالب داريد ؟
در رابطه با غلو در مذهب اهل سنت نيست مي توانيد به لينك زير مراجعه كنيد:



Share
1 | مجتبي فيروزي | | ١٢:٠٠ - ١٨ فروردين ١٣٨٧ |
متشكر از اين چيزاي خنده دار زياد بنويسيد عالي بود
2 | تقي علوي | Iran - Qom | ١٢:٠٠ - ٢١ فروردين ١٣٨٧ |
جان من کمي ديگر کتب انهارا جستجو کنيد که احتمالا عمر يا پيامبر دربيايد يا پسر خدا...نعوذبالله
يا اين کتب اهل تسنن قصد تخريب عمر را دارندو يا اقايان سرهارا در زير خاک دارند.
3 | محمود مومن پور | Iran - Tehran | ١٢:٠٠ - ٢٤ فروردين ١٣٨٧ |
سايت شما واقعا بي نظير ما انشاالله به ياري امام مهدي 5 ميليون سايت ضد وهابيت تشكيل ميدهيم.
4 | سعيد زماني از شيراز | United States - Cheyenne | ١٢:٠٠ - ٢٦ فروردين ١٣٨٧ |
از اينکه کرامات جناب ابن خطاب رانوشتيد متشکرم .
فقط لطف کنيد اگر کرامات آقايان عثمان وابوبکر را خواستيدبنويسيد قبلش هشدار بديد تا دوستاني که مي خونند از فرط خنده راهي بيمارستان نشوند . ياعلي
1 |بلوچ||٢٠:١٨ - ٠٧ اسفند ١٣٩٦ |
7
 
0
همتون حرامی هستید
5 | yahoo.com | Iran - Khorramshahr | ١٢:٠٠ - ٢٧ فروردين ١٣٨٧ |
اينها انقدراحمق هستندكه حديث كه جعل ميكننددرش فكرنمي كنند
6 | محمدرضابلبل پور | | ١٢:٠٠ - ٢٧ فروردين ١٣٨٧ |
اهل سنت روايت تعريف مي كنند يا جوك 2009!!!!! تحويل مردم مي دن؟؟؟؟؟؟ تريكيدم از بس خنديدم.راستي اگه اجازه بديد مي خوام وبلاگ خودم رو معرفي كنم.آنتي سني:http://antisonni.blogsky.com/حضرات سني دارن تو مناظره دست و پا مي زنن. اگه دوستان دوست دارن مي تونن براي دست و پا زدن اين جنابان تشريف بيارن.
7 | حسين اسيري | | ١٢:٠٠ - ٢٨ فروردين ١٣٨٧ |
هههه واقعا حرفت قشنك بود (yahoo.com)
8 | محمدرضا ثابتي | | ١٢:٠٠ - ٠٣ ارديبهشت ١٣٨٧ |
بنام خدا ، از سايت بسيار خوب و مفيدتان سپاسگزارم ،واقعا دور ماندن از ولايت انسان را به چه جاها ميکشاند بحدي که براي توجيه عملش حتي
9 | محمد صادق مطهري فرد | | ١٢:٠٠ - ٠٧ ارديبهشت ١٣٨٧ |
باسلام خيلي جالبه.
اما بايد بگويم اينها جديدا باب روضه خواندن را هم دارند باز مي كنند براي خلفايشان ولي مناسفانه قسمتي بخاطر اشتباهات خود ماها در فاش كردن اسرار اهل بيت به تعبير خود ان حضرات معصوميين ورعايت نكردن فهم عموم ورواج درغ گوئي در مدايح ومراثي ما است كه جاي تاسف دارد خود بهانه وراهكار بدست انها مي دهيم
10 | مهدي ارام | | ١٢:٠٠ - ١٧ ارديبهشت ١٣٨٧ |
از کرامات ديگر آن جناب نواختن سيلي بر گونه مطهر و مبارک بانوي دوجهان صديقه طاهره فاطمه زهرا سلام الله عليها و همچنين غصب فدک و پاره کردن بنچاق فدک مي باشد و ...
لطفا در اين خصوص هم ايراد نظر فرماييد.
11 | ز | | ١٢:٠٠ - ٢٢ ارديبهشت ١٣٨٧ |
خيلي خنديديم . يا علي مدد
http://mashhadlaw.parsiblog.com
12 | hadi | | ١٢:٠٠ - ٠٨ خرداد ١٣٨٧ |
از شما بزرگواران متشكرم وخواهش مي كنم جواب هاي علمي وتحقيقاتي تان راادامه دهيد ان شاءالله موردعنايت امام زمان باشيد
13 | محمد رضا پرتو | | ١٢:٠٠ - ٠٥ تير ١٣٨٧ |
البته شيعه به ادب معروف است .
با منطق و استدلال بايد جواب داد اگر ما اهل سنت را مسخره كنيم آنها هم امام حق شيعه را مسخره ميكنند و اين مشكلي را حل نمي كند .
بايد سند اين روايات بررسي شود .و به روشهاي مخصوص حديث شناسي كه كاملا تخصصي است جواب داده شوند .
بنده به شخصه مخالف فحش يا مسخره هستم.

پاسخ:
با تشکر از حسن نظر شما
وليکن به صورت خلاصه و نکته اي عرض کنم که چندين روايت موجود در اين بحث از جناب فخر رازيست که ايشان آن را از قطعيات مي دانند (در مورد وثاقت جناب فخر رازي که ديگر در بين اهل تسنن شک و شبهه اي وجود ندارد)
و بعد از آن ، اينکه تمامي اين موارد از کتب اهل سنت بوده است والبته در لينک انتهاي مطلب نيز اشاره به سخنراني استاد دکتر حسيني قزويني راجع به بحث غلو در اهل سنت اشاره مي کند که خواندن آن (با توجه به مدارک و ماخذ ذکر شده در متن سخنراني) خالي از لطف نيست
و نهايتا اينکه ما نيز به شدت با بحث فحش و ناسزا مخالف هستيم و آن را مردود مي دانيم و اعتقاد به بحث علمي داريم و همواره در ذکر مطالب و ماخذ سعي بر حفظ اين موارد داريم
(البته دقت داشته باشيد که در نتيجه گيري آخر نيز اشاره شده که به بحث يک بام و دو هوا بودن اهل سنت راجع به قبول نکردن کرامت اهل بيت و حضرت علي (ع) در قياس با خلفاء خود خواستيم اشاره اي داشته باشيم)
موفق و مؤيد باشيد
معاونت اطلاع رساني
14 | يك سني | | ١٢:٠٠ - ١٣ شهریور ١٣٨٧ |
خواهشا به جاي تمسخر يك كم فكر كنيد . اگه همين روايات در مورد حضرت علي هم بود ما قبول ميكرديم. چون ولايت معنوي رو خوب در مورد بزر گان دين قبول داريم ضمن اينلكه گفتن به اذن خدا
15 | شيلان | | ١٢:٠٠ - ١٣ شهریور ١٣٨٧ |
وقتي يه بچه 5 ساله ميتونه امام بشه و بعد غيب بشه و بعد هزاران سال ظهور كنه پس ديگه غير ممكن وجود نداره

پاسخ:
جناب شيلان ! وقتي يك بچه كه هنوز در قنداق است مي&zwnjتواند پيامبر باشد ، يك بچه پنج ساله نيز مي&zwnjتواند امام باشد . وقتي يك بچه نا بالغ كه هنوز نمي&zwnjتواند عورتين خود را بپوشاند ، مي&zwnjتواند براي شما امام جماعت باشد و شما به وي اقتدا مي&zwnjكنيد ، واقعاً ديگه غير ممكن وجود ندارد . محمد بن اسماعيل بخاري در صحيح ترين كتاب اهل سنت بعد از قرآن مي&zwnjنويسد :











حدثنا سُلَيْمَانُ بن حَرْبٍ حدثنا حَمَّادُ بن زَيْدٍ عن أَيُّوبَ عن أبي قِلَابَةَ عن عَمْرِو بن سَلَمَةَ قال قال لي أبو قِلَابَةَ ... فلما كانت وَقْعَةُ أَهْلِ الْفَتْحِ بَادَرَ كُلُّ قَوْمٍ بِإِسْلَامِهِمْ وَبَدَرَ أبي قَوْمِي بِإِسْلَامِهِمْ فلما قَدِمَ قال جِئْتُكُمْ والله من عِنْدِ النبي صلى الله عليه وسلم حَقًّا فقال صَلُّوا صَلَاةَ كَذَا في حِينِ كَذَا وَصَلُّوا صَلَاةَ كَذَا في حِينِ كَذَا فإذا حَضَرَتْ الصَّلَاةُ فَلْيُؤَذِّنْ أحدكم وَلْيَؤُمَّكُمْ أَكْثَرُكُمْ قُرْآنًا فَنَظَرُوا فلم يَكُنْ أَحَدٌ أَكْثَرَ قُرْآنًا مِنِّي لِمَا كنت أَتَلَقَّى من الرُّكْبَانِ فَقَدَّمُونِي بين أَيْدِيهِمْ وأنا بن سِتٍّ أو سَبْعِ سِنِينَ وَكَانَتْ عَلَيَّ بُرْدَةٌ كنت إذا سَجَدْتُ تَقَلَّصَتْ عَنِّي فقالت امْرَأَةٌ من الْحَيِّ ألا تغطون عَنَّا اسْتَ قَارِئِكُمْ فاشتروا فَقَطَعُوا لي قَمِيصًا فما فَرِحْتُ بِشَيْءٍ فَرَحِي بِذَلِكَ الْقَمِيصِ


صحيح البخاري  ، ج 4   ص 1564 ، ح4051 ، باب50 ، بَاب من شهد الفتح ، دار النشر : دار ابن كثير , اليمامة - بيروت - 1407 - 1987 ، الطبعة : الثالثة ، تحقيق : د. مصطفى ديب البغا .


أبو قلابه مي&zwnjگويد : در فتح مكه هر قوم و گروهي در اسلام آوردن ،&zwnj سبقت مي&zwnjگرفتند ، پدر من هم با دار و دسته&zwnjاش مسلمان شدند ، وقتي كه برگشت گفت : از نزد پيامبري آمدم كه بر حق است و دستور داد تا نماز بخوانيم و سفارش مي&zwnjكرد كه فلان نماز را در فلان وقت بخوانيد ، وقتي كه زمان برگزاري نماز رسيد ، اذان بگوييد و يك نفر از شما كه قرآن بيشتر بلد است ، بايد امام بر شما باشد ، وقت اذان رسيد ،&zwnj ديدند كسي بيشتر از من قرآن بلد نيست .


پس مرا امام جماعت قرار دادند ؛ در حالي كه شش يا هفت ساله بودم و بردي بر بدنم پوشانده بودم كه وقت سجده رفتن كنار مي&zwnjرفت و عورتم پيدا مي&zwnjشد ، زني از قبيله حيّ گفت : عورت پيش نمازتان را از ما بپوشانيد . پيراهني براي من خريدند كه براي چيزي مانند آن پيراهن خوشحال نشده بودم .





والسلام علي من التبع الهدي


گروه پاسخ به شبهات

16 | حسين اسيري | | ١٢:٠٠ - ٠٧ مهر ١٣٨٧ |
آقاي - يك سني -
ما اين روايات رو براي شما اورديم جون شما منكر همجين فضائلي وكراماتي براي اهل بيت عليهم السلام هستيد
17 | سيد حسين | | ١٢:٠٠ - ١٩ مهر ١٣٨٧ |
با عرض تشكر از نوشته هاي فكاهي و خنده آورشما .
چون فضائل و كرامات عمربن خطاب خيلي زياد بود حيفم اومد كه چند مورد ديگه رو واسه دوستان نيارم
1 - تغيير دادن مقام ابراهيم به مكان سابق ان در دوران جاهليت 2
-تغيير صاع و مد پيامبر 3
- بدعت درباب ارث جد 4
- بدعت در باب غسل جنابت
5 -بدعت در باب زني كه شوهرش مفقود الاثر شده بود
6- تحريم متعه
7 -حذف طواف نسا از حج
8- حذف حي علي خير العمل از اذان
و سايد كراماتي كه افزون بر هزار باب است و در اينجا مجال پرداختن به آن نيست .
18 | سني | | ١٢:٠٠ - ٢٤ آبان ١٣٨٧ |
اگر به کتب خودتان هم يک سري بزنيد خواهيد ديد که چطور شيعيان در مورد اهل بيت غلو و زياده روي کرده اند .سري به بزرگترين کتب خود اصول کافي بزنيد که چه چيز هايي براي خوب جلوه دادن صيغه نوشته اند و آن فرزند صيغه را افضل تر از فرزند حلال قرار داده اند و با چهار بار صيغه برابر بامقام پيامبر نعوذبالله بکرده اند حتما با صيغه بيشتر به مقام خدا نعوذبالله خواهد رسيد. بد بخت ها اين شيادان براي خود کاسبي راه انداخته اند و شما را خر کرده اند.
اگر راست مي وين يک مناظره واقعي بين يک سني و يک شيعه بگذارند.

پاسخ:
جناب سني ! از ديدگاه شيعه ، كسي كه غلو نمايد ، كافر و نجس است . از ديدگاه ما رسول خدا و اهل بيتش عليهم السلام ، بندگان برگزيده خداوند و افرادي پاكي هستند كه در نزد خداوند مقام والايي دارند و خداوند عنايت&zwnjهاي ويژه&zwnjاي به آن&zwnjها داشته است .

اما اهل سنت ادعا مي&zwnjكنند كه خليفه آن&zwnjها يك فرد عادي است ؛ اما همين فرد مي&zwnjتواند صدايش از مدينه تا فسا برساند ؛ دريا ، آتش ، زلزله و ... تحت فرمان او هستند و ... .

چيزهايي كه در باره صيغه نوشته&zwnjايد ، همگي دروغ هستند ، اگر راست مي&zwnjگوييد آدرس اين روايات از بزرگترين كتاب ما يعني اصول كافي بدهيد .

ما هميشه آماده مناظره با اهل سنت هستيم ،&zwnj اين بزرگترين عالم اهل سنت است كه از مناظره فرار و مباهله را پيش مي&zwnjكشد و وقتي استاد قزويني هم مباهله و هم مناظره را پذيرفتند ، بازهم جوابي از مولوي شما شنيده نشد .

لطفاً به آدرس ذيل مراجعه بفرماييد :



http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=khabar&id=64



http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=khabar&id=68



ضمن اين كه مي&zwnjتوانيد مناظره مولوي مراد زهي با استاد قزويني را نيز در آدرس ذيل ملاحظه بفرماييد :



http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=salam&id=110



و نيز مناظره با آل شيخ ، مفتي اعظم وهابي&zwnjها كه در خود عربستان سعودي برگزار شده است :



http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=monazerat&id=3



والسلام علي من اتبع الهدي



گروه پاسخ به شبهات

19 | علي حقدوست | | ١٢:٠٠ - ١٢ آذر ١٣٨٧ |
با سلام بهترست عربي تان را تقويت كنيد تا در ترجمه ودرك معاني كلام عرب حال كه ازمنابع عربي استفاده ميكنيد متون را باغرض ترجمه نكنيد تا نظرتان را به خواننده القا نمائيد يا ساري الجبل بشتاب بسوي كوه نه آقاي ساري برو بكوه و بقيه ترجمه هاي شما هم در اين حد است بخاطر اين هست كه هدايت نمي شويد سوادتان كم است امام مهدي اگر مدافعان مثل شما دارد احتياج به دشمن ندارد!!!!!!!!!!!!!!.
اگه صيغه خوب است خواهرتان يا دخترتان را خواستگاري مي كنم براي مدت يك روز يا شما مي توانيد ادعا كنيد فرزند صيغه اي فلان شخصيد ؟!!!!!!!!
در مورد ادرس هاي ذكر شده در اصول كافي خودتان بران آگاه تريد سرتان را اززير برف درآوريد كه كاروان رفت وتودر خوابي.حضرت عمر هيچگونه اهانتي به ساحت خاندان رسول خدا نكرده است مگر شيرخدا خفته بود؟ فاتح خيبر كجا بود ؟با اشاعه اين تفكرات روز محشر خجالت زده حيدر كرار نشويد شرمنده بانوي دو عالم فاطمه(س) نشويد كه انجا مكان بي بازگشت است واز ذره اي هم گذشت نخواهد شد به اميد روزي كه همه عاقلانه و مسئولانه حرف بزنند به شما مسئولين سايت هم بگويم كه عبرت بگيريد و عينك بد خواهي و بد انديشي را برداريد وجهالت را به بهانه هدايت رواج ندهيد كه خداوند ريسمان هاي ساحريتان را به عصاي موسايي در هم مي پيچد چرا كه خود گفته خيرالماكرين است پس باز گرديد انچه شرط بلاغ است با تو مي گويم خواهي پند گير خواهي ملال والسلام من اتبع الهدي (

پاسخ:
دوست گرامي سلام !

چه فرقي است بين «بشتاب بسوي كوه» با «آقاي ساري برو به كوه»؟ شما كه عربيتان خيلي قوي است ، شما كه خيلي سوادتان زيادي است ، فرق اين دو ترجمه را براي ما بنويسيد و ما را هدايت كنيد !!!

عقد موقت ، امري است مشروع كه خداوند آن را در قرآنش تشريع كرده ، رسول خدا و اصحابش آن را انجام داده است ؛ چنانچه برخي از اصحاب همانند عبد الله بن زبير از همين ازدواج موقت به دنيا آمده&zwnjآند .

اگر متعه حرام بوده ، پس نعوذ بالله اسماء دختر ابوبكر ، زنا مي&zwnjداده است ؟!!! آيا عبد الله بن زبير حرام زاده بوده ؟!!!

اولاً ما دختر و خواهر خود را به هر ... نمي&zwnjدهيم ، ازدواج موقت و يا دائم شرائطي دارد كه در هيچ يك از دشمنان اهل بيت عليهم السلام يافت نمي شود .

ثانياً : شما مادرتان را به ازدواج دائم ما دربياوريد ، ما يك شب با مادر شما زندگي مي&zwnjكنيم و فردا طلاق مي دهيم ، بعد اگر خواستيد منتظر بمانيد تا ما صاحب دختر بشويم و اگر زنده بوديد آن را به عقد موقت شما درخواهيم آورد .

از اين كه ادب را رعايت كرديد ، ممنونيم !! از دشمنان اهل بيت عليهم السلام چيزي جز اين انتظار نمي&zwnjرود .



براي آگاهي از اهانت&zwnjهايي خليفه ثاني به خاندان رسول خدا به آدرس ذيل مراجعه بفرماييد :



http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=105



براي آگاهي از مشروعيت ازدواج موقت به آدرس ذيل مراجعه بفرماييد :



http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=93



والسلام علي من اتبع الهدي



گروه پاسخ به شبهات
20 | سلامات | | ١٢:٠٠ - ٢٤ آذر ١٣٨٧ |
در كتب اهل سنت بيشتر كرامات امام علي را به نفع ابوبكر و عمر مصادره كرده اند . اينكار در زمان بني اميه و توسط مزدوران آنها صورت گرفته است. روايت هست كه معاويه دستور داده كه كليه كرامات اميرالمومنين به سه خليفه اولي نسبت داده شوند و هيچ گونه اثر ي از كرامات علي و فرزندانش نباشد.شايد اگر ابوبكر و عمر بهفمند كه چه كراماتي براي آنها در نظر گرفتند شاخ در آوردند. صديق و فاروق لقبهاي امام علي هستند كه بني اميه آنها را بنفع ابوبكر و عمر مصادره نمودند.در زمان عمر و ابوبكر حتي يك مورد يا نشانه اي كه مردم با اين لقبهاي با آنها صحبت مي كردند وجود ندارد.
21 | اصلاني مياوقي | | ١٢:٠٠ - ٢٤ آذر ١٣٨٧ |
با سلام و احترام
از اينكه در دين و مذاهب اسلام جستجو مي كنيد جاي بسي خوشحالي است و بسيار ستودني است.
نظرات را مطالعه كردم كه به دودسته تقسيم ميشوند - مخالفين كرامات ذكرشده و موافقين.
اولا توصيه اي كه به موافقين و مخالفين داريم اينست كه شرط اول انسانيت رعايت ادب و دوري از هرگونه تمسخر است زيرا كسي كه اعتقادات ديگري را تمسخر ميكند در واقع به ((روح اعتقاد و آزادي بيان در اعتقادات)) توهين ميكند كه در اصل توهين به خود است زيرا ما هرچه را كه بيان ميكنيم از آموزه ها و اعتقاداتمان است .
منتهاي مراتب مخالفت با اين كرامات دوجنبه دارد اول اينكه شخص كلا با نفس كرامت از هركس كه باشد مخالف است كه اين بحث ديگري است دوم اينكه نه از اين شخص اينگونه اعمال بعيد است .حال در پرداختن به شخصيت خليفه دوم مطمئنا انجام چنين اعمالي (كرامات)(با فرض صحيح بودن) دليل كافي بر حقانيتشان نيست زيرا زمانيكه يك غير مسلمان با چشمانش هواپيما را در آسمان نگه ميدارد يا در داخل آتش راه ميرود پس انجام اين اعمال بر هركس محتمل است .
پس توصيه اي كه به برادران مخالف داريم اينست كه به مطالعه شخصيت ايشان در اسناد شيعي و اهل سنت بپردازند و خود نتيجه لازم را بگيرند.
همچنين به مسئولين سايت نيز توصيه ميکنيم که از بکاربردن کلماتي همچون غلو و ... که موجب تحريک احساسات ميشود کاملا بپرهيزند زيرا يک ميزبان خوب کسي است که کاملا بيطرف و منصف باشد . در نهايت براي همه هموطنان آرزوي موفقيت ميکنيم (به اميد پيروزي اسلام (شيعه و سني) براستکبار جهاني)
22 | مياوقي | | ١٢:٠٠ - ٢٦ آذر ١٣٨٧ |
باسلام و عرض خسته نباشيد :
در پاسخ به اين سوال که چرا علي (ع) نام فرزندانش را نام خلفا گذاشته است، اصلي ترين دليل را اينگونه ذکر کرده اند که چرا بعضي از ياران امامان نامشان يزيد يا مشابه اين نامها بوده است يا اينکه چرا نام يکي از فزندان امام عمرو بوده است در حالي که همه به شرارت عمرو گواهي ميدهند .
در رابطه با اين پاسخ براي بنده شبهه اي پيش آمد که لطفا بنده را راهنمائي فرمائيد :
- در طول تاريخ برخي نامها نماد شرارت و برخي ديگر نماد مردان خدا بوده اند مثل عمر ( در مذهب شيعه نماد شرارت ) ، علي(ع) ( در کليه مذاهب اسلامي نماد مردان خدا ) ، عمرو ( نه نماد شرارت و نه نماد مردان خدا بوده است)
- حال مسئله را با فرض صحيح بودن اعتقاد مذهب شيعه بررسي مي کنيم : به طور مثال عمر شخصيت شناخته شده تاريخ و نماد شرارت بوده است و علي (ع) شخصيت شناخته شده تاريخ و نماد مردان خدا (حقا) بوده است حال خود را در دو حالت بعنوان قاضي قرار ميدهيم :
1- به جاي پدري که براي فرزندش ميخواهد نام انتخاب کند : آيا نام عمر ( حتي اگر فرد مسلمان خوبي به اين نام وجود داشته باشد ) را بر روي فرزند خود قرار ميدهيم درحالي که نماد شرارت است ؟ مطمئنا خير ، پس چگونه اين عمل به شخصيت علي (ع) محتمل است ؟
از طرفي فکر نميکنم براي هيچيک از ما نام نهادن (عمرو) مشکلي ايجاد کند زيرا نه نماد شرارت و نه نماد خوبي بوده است.
2- به جاي استادي که براي خود شاگرد قبول ميکند : آيا ما بعنوان يک استاد فردي را که نامش يزيد ( نماد شرارت) است بعنوان شاگردي قبول نميکنيم در حاليکه پدر و مادر اين فرد کس ديگري بوده است و چه بسا گرايش به يزيد داشته اند .
لطفا راهنمائي فرمائيد - باتشکر

پاسخ:
در مورد اين سوال شما برادر گرامي چند نکته بايد مورد توجه قرار گيرد :

1-    در مورد نام عمر بايد گفت که طبق آنچه در روايات اهل سنت نيز آمده است ، عمر خود مردم را وادار کرد تا آن فرزند را عمر صدا بزنند و در تاريخ نيامده است که امير مومنان آن فرزند را به چه نامي صدا مي کردند . و قطعا نامي که امير مومنان انتخاب کرده بودند نامي غير از عمر بوده است .

2-    ابوبکر کنيه است و به خاطر آنکه يکي از فرزندان وي بکر نام داشته است ، به وي اين کنيه داده شد ، و گذاشتن کنيه به دست پدر نيست ، بلکه توسط مردم صورت مي گيرد و جو رايج آن زمان با ابوبکر موافق بوده است .

3-    در مورد عثمان ، خود امير مومنان فرمودند که من به خاطر دوست داشتن عثمان بن مظعون که در آن زمان (قبل از خلافت عثمان) نماد يک دلاور و مدافع از اسلام بود نام فرزند خويش را عثمان گذاشتم ؛ و عثمان تا آن زمان با بقيه طرفداران خلافت مانند خالد بن وليد و ... در يک سطح بود ؛ و به همين جهت عثمان در آن زمان هنوز به عنوان يکي از نمادهاي اصلي شرارت به حساب نمي آمد .

همچنين مطالب ذيل بايد مورد توجه قرار  گيرد ؛ درست است که امير مومنان مي دانستند که عثمان به زودي نماد شرارت خواهد شد ؛ اگر کسي به شيعه اشکال کند که ايشان با وجود اين آگاهي چرا چنين کردند ، در پاسخ خواهيم

گفت : زماني رسيد که هرکس نام وي علي و حسن و حسين و ... بود به زير تيغ مي سپردند ؛ و شيعيان نيز به طبيعت حال و به خاطر محبت به اهل بيت نمي توانستند نام خلفاي جور را بر فرزندان خويش بگذارند ؛ اما اين کار امير مومنان راه را براي ساير شيعيان باز کرد و ايشان به عنوان اسوه اي براي ساير شيعه ، راه حفظ جان را به شيعيان خويش نشان دادند .

مي توانيد براي پيدا کردن آدرس مطالب فوق به آدرس ذيل مراجعه نماييد :

http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=437

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات
23 | مياوقي | | ١٢:٠٠ - ٠٢ دي ١٣٨٧ |
با سلام و عرض خسته نباشيد :
در مورد امامت سوالاتي براي بنده مطرح است كه ذيلا اشاره مي كنم :
- امام كسي است كه معصوم بوده و توسط پيامبر يا امام معصوم انتخاب ميگردد حال اين سوال پيش ميآيد كه لزوم معصوميت امام و اصلا لزوم وجود امام معصوم در دوره خاصي از تاريخ بعد از پيامبر که بصورت مستقيم با مردم ارتباط داشتند چيست؟ در حاليکه در دوره اي ديگر ( که بسيار بسيار طولاني تر از دوره اولي است ) اين ارتباط مستقيم قطع ميگردد و ولايت امور مردم به افرادي سپرده ميشود که مدارج علوم ديني را طي کرده اند و توسط خود مردم انتخاب ميشوند و هيچ کس از ارتباط مستقيم و قطعي اين علما با امام غايب نمي تواند به يقين صحبت کند و مردم نيز در انتخاب ولي فقيه خود آزادند .
- حال در پاسخ به اين شبهات آيا اين نتيجه را نمي توان گرفت که امام همان ولي فقيه است و هيچ لزومي براي معصوميت وجود ندارد و اگر اين لزوم بود بايستي اين ارتباط مستقيم نيز تا قيامت قطع نمي گرديد .
- لطفا بيشتر در مورد لزوم وجود امام غايب صحبت بفرمائيد .

پاسخ:
با سلام

فرق امت رسول خدا (ص) با ساير امم آن است که هرچه زمان جلو برود پيشرفت علم به صورت تصاعدي خواهد بود ، بنا بر اين هر روز دچار مسائلي جديد مي شود که در گذشته موجود نبوده است ؛ اگر چه فقها حکم ظاهري مسائل جديد را به دست مي آورند اما تنها معصوم است که به حکم واقعي آن دسترسي دارد و مي تواند آن را از قران کشف کند . به همين سبب بايد در هر عصري معصومي باشد ، حتي اگر فاصله زيادي تا عصر پيامبر داشته باشد

نکته ديگر آنکه علت وجود معصوم در هر زماني نياز مردم نيست ، بلکه طبق روايات شيعه و سني در هر عصري بايد در زمين کسي باشد که خداوند به خاطر وجود او اين عالم را از خطر نابودي حفظ مي کند و اوست که معني واقعي «ما خلقت الجن و الانس الا ليعبدون » را در هر عصري محقق مي سازد .

از شما تقاضا داريم از اين پس سوالات خويش را در بخش طرح پرسش مطرح نماييد

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات
24 | رحمت الله موحد | | ١٢:٠٠ - ٠٨ دي ١٣٨٧ |
با عرض سلام و اميد اتحاد تمام مسلمين جهان!
از تمام دوستاني که نظر ميدهند و خصوصا از مديريت سايت (منحيث يک شيعه ميانه رو) خواهشمندم که از توهين و افترا به بزرگان دين بپرهيزيد! اگر به نظر شما ، تندروان اهل سنت چنين اشتباهي ميکنند، آيا بجاست که ما هم مانند آنها اشتباه کنيم؟؟ آيا به نظر شما خوانندگان عزيز مسيحيان و يهوديان به ما مسلمانان نزديکتر از شيعه و سني هستند؟
متاسفانه با مطالعه سايت مسلمانان و اين سايت به اين نتيجه رسيدم که راهي را که هر دو سايت انتخاب نموده اند به ترکستان مي انجامد.
لهذا، از تمامي کساني که اين سايتها را مطالعه ميکنند خواهشمندم که کمي واقع بينانه به حقايق بنگريد و با اين کارهاي احمقانه تان آب به آسياب وهابيت نريزيد.
ما شيعيان و سني ها، هردو مسلمان هستيم و بايد با اتحاد و همدلي در برابر دشمنان دين ايستادگي نماييم . برادران و خواهران عزيز: وقتي علي (ع) با ساير خلفاي راشدين (ابوبکر، عمر و عثمان (رض)) در برابر فتنه هاي دشمنان دين همکاري مينمايد ، پس آيا من و تو بهتر از علي و يا ابوبکر و عمر ميفهميم؟؟؟؟؟

بسي جاي تاسف ميباشد، الان که من اين سطور را مينويسم در تلويزيون حملات وحشيانه صهيونيست ها به نوار غزه را نشان ميدهند، اما من و تو به نام دين و با استفاده از ابزار دين به دين مبين اسلام ضربه مي زنيم.
همه مسلمان (شيعه و سني) به جاي اين همه مزخرفات که سايتهايمان مينوسيم تا در بين مسلمانان تفرقه ايجاد کنيم : بهتر است اوقات گرانبهايمان را صرف پيدا کردن احاديث و روايات اوليا و بزرگان دين در مورد نزديکي شيعه و سني نماييم.
به اميد اينکه روزي به جاي تفسير و تاويل قرآن و بحث در مورد تحريف و.... به آيه واعتصمو بحبل الله جميعا و لا تفرقو نماييم. و من الله التوفيق
25 | سيدميلاد رضايي | | ١٢:٠٠ - ٢٤ دي ١٣٨٧ |
آقا دست شما درد نکنه اين چند وقته لطيفه نديده بوديم که ديديم آخه عمرو چه به اين حرفا
26 | حيدر ولي زاده | | ١٢:٠٠ - ٢٩ دي ١٣٨٧ |
از يکي از سني ها پرسيدم اگر بر فرض مثال بفهمي شيعه حق مياي شيعه بشي فرمود نه.
27 | علي اكبري | | ١٢:٠٠ - ٠٦ بهمن ١٣٨٧ |
اي انسانهاي عزيز در وحدت بين مسلمين همت کنيم که با تفرقه به هيچ جايي نميرسيم
28 | محب اهل بيت | | ١٢:٠٠ - ١٠ بهمن ١٣٨٧ |
با عرض سلام از سايت خوبتون تشكر مي كنم. از دوستان اهل سنت يه سوال داشتم: چه طور شما پيامبري رو قبول داريد كه جامعه رو بعد خودش به امان خدا رها كرد و رفت! چرا ابوبكر براي خودش جانشين تعيين كرد! يا دومي به همين صورت! شما قايل به پيامبري هستيد كه "عصمت از گناه و خطا" ندارد! شما از عايشه صحبت هايي رو نقل مي كنيد( كه من از بيان آنها شرم دارم) كه هر آدم عاقلي كه اون رو مي شنوه در پيامبري حضرت رسول شك مي كند! شما تا حالا خطبه غدير رو مطاله كرديد؟ ما شيعييان علي بي ادب نيستيم, يه سري به سايت هاي خودتون بزنيد ! هيچ كودوم از علماي شيعي نگفتن سني بكشيد تا به بهشت بريد! ما شيعه امام حسن مجتبي هستيم كه اهل مدينه سر سفره اشون نشستن حضرت نگفتن كي بيادو كي نياد! كوتاهي از ماست اگه عيد غديرم مثل عاشورا با شكوه برگزار مي كرديم اينطور نمي شد!
29 | محمد نجاري حسن زاده | | ١٢:٠٠ - ١٢ بهمن ١٣٨٧ |
سلام من ميتونم فقط اين جمله رو بگم که:لعنت خدا بر کساني که در غديرخم بودند وديدند ولي بعدا گفتند نديديم.
30 | مسلمان | | ١٢:٠٠ - ١٣ بهمن ١٣٨٧ |
من با نظرات آقاي موحد موافقم الان موقعي نيست كه بگويييم علي چه كرد عمر چه گفت. ما بايد به تفكرات و بيان ( انساني ) يكديگر احترام بگذاريم در جهاني كه ارتباط ها شديد تر و نزديكتر شده اند در شرايطي كه عقول مي توانند خوب و بد بودن هر مطلبي را تشخيص دهند اين بحثها عبث و بيهوده است . مطمئن باشيد پروردگار هم از اين دعوي بي انتها و بي نتيجه راضي نمي باشد. خدايمان در تمام اديان يكيست زيباييها مشخص است دوست داشتن مهر ورزيدن و عشق به يكديگر مهم ترين شاخصه انسانيت است . بياييد انسان باشيم با هر مسلك و دين و آييني كه هستيد رضاي خدا در اين است. شاعر خوب گفته است : ( مقصود تويي كعبه و بتخانه بهانه است) من مطمئنم آخرت جز اينها چيزي از ما نمي خواهند همديگر را دوست داشته باشيد به يكديگر ظلم نكنيد با يكديگر با مسالمت زندگي كنيد) به اميد ان روز!

پاسخ:
با سلام
اينکه در قيامت از ما احسان و نيکي را مي خواهند دليل نمي شود که نماز و روزه و ... را نخواهند .
شما که نام مسلمان را براي خويش انتخاب کرده ايد ، قطعا متوجه اين مطلب هستيد که ما به عنوان مسلمان موظفيم به آنچه پيامبر گرامي اسلام (ص) آورده اند به عنوان سنت عمل کنيم و براي فهميدن اين سنت راهي به جز تمسک به کلمات گذشتگان نداريم ؛ و به همين سبب است که در مورد خصوصيات ايشان تحقيق و بررسي مي کنيم تا مبادا از کساني که در واقع قصد بر اندازي دين را داشته و گرگي در لباس ميش بوده اند ، روايت اخذ نماييم .
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
31 | حسين علي | | ١٢:٠٠ - ١٤ بهمن ١٣٨٧ |
سلام. به من بگوييد نفي كنندگان غدير و نسل اول بعد از پيامبر كه در دين تفرقه كردند و به نص صريح قرآن به آيين جاهليت گرويدند تفرقه كردند يا اين جواناني كه هر كدام و از هر مذهبي در جستجوي حبل الله اند كه به گفته ي پيامبر همان قرآن و عترت است؟ بالاخره حرف حق را بايد گفت حتي اگر تلخ تر از ضربت شمشير باشد(لو كره علي المشركين)! اجركم عند الله تعالي.
32 | مرد مو من | | ١٢:٠٠ - ١٠ اسفند ١٣٨٧ |
با سلام
آقايان محترم مذهب هر كس براي خودش مقدس است و ما نبايد به مذهب هيچكسي توهين كنيم به قول يكي از آقايان اگر بنا باشد هركي كه اومد به ديگري توهين كند كار بد و بدتر ميشود و .......
پس بياييد محترمانه و بدور از توهين ابراز عقيده كنيد تا طرف مقابل تفهيم شود نه اينكه با فوش و توهين بخواهيد تحميل عقيده كنيد كه مسلما با اين كار به جايي نمي رسيد جز .....
پس بياييد كه يه كم مودب تر باشيم
ممنون
33 | مرتضي محمد | | ١٢:٠٠ - ٠٨ تير ١٣٨٨ |
اول از هر چيز ...ميگم خدا شفات بده سلام العليكم . مثلا رافتي 2 تا كتاب خوندي يا 2 سال تو حوضه علميه قم درس خوندي ؟؟؟ برو اول آيين خودتو بشناس كه از ريشه و تهش خنده داره. بجايه اينكه بشيني و درباره صحابه نبي ( ص ) اين همه احاديث دروغي بنويسي ,برو <<< عمربن خطاب >>> را با چشمان باز و بينا بشناس . بحث با شما شيعيان بي فايدست ,شما فقط بشيني مرده پرستي اين 11 امام تون رو بکني ( که خدا رحمتشون کنه ) تا شما هم بميريد و ون وقت حاجت و سواب تون رو امام زمان تون تو ان دنيا بگيريد. تو هر شهر از ايران 1 امام زاده گذاشتي خدا مي دونه قبره کي هستش ,شده بازار آزاد پول بيشتر حاجت بيشتر ( 50 تا مفتخر هم منتظر که چرا امام زاده ها مشتري ندارن ) خدا شفاتون بده ,مغزتون پر شده اين که عمر فاروق اين جور و انجور بود. بجاي اين کاراي احمقانه تون بريد خود تون رو پاک کنيد , که اسلام رو در سرتاسر دنيا زير سوال برديد .

پاسخ:
با سلام
دوست گرامي
1- بهتر است ابتدا نگاهي به عنوان بحث بكنيد «در كتب اهل سنت» ؛ يعني تمامي اين مطالب از كتب اهل سنت نقل شده است و نه كتب شيعه .
2- در مورد توسل به اموات و مردگان مي‌توانيد به آدرس ذيل مراجعه كنيد تا ببينيد كه حتي خليفه اول ابوبكر و ساير بزرگان اهل سنت به اقرار اهل سنت نيز چنين كرده اند:
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=87
منتظر نظر مجدد شما بعد از مطالعه اين مطالب كه در كتب اهل سنت آمده است ، هستيم !
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
34 | سيد عليرضا | | ١٢:٠٠ - ٠٩ تير ١٣٨٨ |
بسم الله الرحمن الرحيم.
لعنه الله علي القوم الظالمين.
کلمه لا اله الا الله حصني فمن قالها دخل حصني و من دخل حصني امن من عذابي بشرطها و انا من شروطها
سالروز ورود امام هشتم شيعيان جهان علي بن موسي الرضا(ع)به نيشابور و اين معجزه الهي اين امام كه اين حديث زيبا است را به همگان تبريك مي گويم.
آقاي مرتضي محـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــمــــــــــــــــــــــــــــــــد من خودم تنها مي تونم جواب همه اين حرفاتو بدم نيازي به اين كارا نداره.من هرچي مي خواي رو از قران برات اثبات ميكنم كه ديگه نگي.....البته بايد بگم با خوندن سايت مقدس ولي عصر اطلاعاتي رو در مورد مذهبم بدست اوردم.البته شماها فقط ياد دارين توهين كنين..........
35 | مجيد م علي | | ١٢:٠٠ - ١١ تير ١٣٨٨ |
با سلام
برادر عزيز جناب اقاي مرتضي محمد از مقاله بالا استفاده كن ميگم يك كارگردان خوب پيدا كن منهم سناريو فيلم را جمع جور ميكنم تو هم بيا هنرپيشه نقش اول باش ,,,,,,,,,,,,
اسم فيلمش را ميگذاريم The First MMS يكي از اين شركتهاي سازنده موبايل هم تهيه كننده ميشود .
اينجوري هم كرامات جناب خليفه را بعرض مردم ميرسانيم هم يك پولي هم به جيب ميزنيم , و بعد مهمون من ميبرمت دارالشفا .
يا علي
36 | momen abdullah | | ١٢:٠٠ - ٢١ شهریور ١٣٨٨ |
خوانندگان عزيز توجه شما را به يک آگهي مناقصه جلب مي‌کنم:
*************
اينجانب ملک جهنم براي روشن نگاه داشتن آتش دوزخ به مقاديري قابل توجه از سوخت و مواد مشتعله با مشخصات زير احتياج مبرم دارم:
الف- حتما از نوع انساني و يا جني باشد.
ب- داراي زباني گزنده و فحاش باشد.
ج- توهين و قذف و بهتان شغل روزمره اش باشد.
د- خداي توهمي و موهومي معبودش باشد. (براي اطلاع بيشتر از مشخصات فني اين معبود موهم به صحاح سته مراجعه کنيد)
ه- اين انسان چنان از درجه عقلي پاييني برخوردار باشد که حتي بعد از آمدن قرآن و ديدن آيات عظيم الهي بازهم به مرگ جاهليت بميرد.(با عدم شناخت امام خود).
************
به نظر بنده اين جناب محب سفيان (مس) کاملا از عهده اين وظيفه خطير گرم نگاه داشتن کوره جهنم برمي‌ايد.
37 | مس | | ١٢:٠٠ - ٢١ شهریور ١٣٨٨ |
بيشرافت ها اينها چه گندي نوشتي
انشا...مورد لعنت خداوند قرار گيري
احمق چرا شما نمي ريد سراغ امام توهميتان که از فضا اس ام اس براتون ميزنه
38 | كميل | | ١٢:٠٠ - ٢٢ شهریور ١٣٨٨ |
جناب مومن عبدالله وآقاي مجيد م علي اميدوارم زير سايه امام زمان هميشه سربلند وپيروز باشيد. جوابهاتون خيلي عالي وقابل استفاده ودندان شكنه
39 | مجيد م علي | | ١٢:٠٠ - ٢٢ شهریور ١٣٨٨ |
با سلام يك نفر نوشته """ بيشرافت ها اينها چه گندي نوشتي """ حالا پيداكنيد بيشرافت ها و گندشان را : بيشرفها : البداية و النهاية، ج7، ص94، قصه جنگ فسا و المغني ، عبد الله بن قدامه ، ج 10 ، ص 552 و الشرح الكبير ، عبد الرحمن بن قدامه ، ج 10 ، ص 387 و فيض القدير شرح الجامع الصغير ، المناوي ، ج 4 ، ص 664 و تفسير الرازي ، الرازي ، ج 21 ، ص 87 و دقائق التفسير ، ابن تيمية ، ج 2 ، ص 140 و أسد الغابة ، ابن الأثير ، ج 2 ، ص 244 و الإصابة ، ابن حجر ، ج 3 ، ص 5 – 6 و تاريخ اليعقوبي ، اليعقوبي ، ج 2 ، ص 156 و الكامل في التاريخ ، ابن الأثير ، ج 3 ، ص 42 – 43 و تاريخ الإسلام ، الذهبي ، ج 1 ، ص 384 و تاريخ ابن خلدون ، ابن خلدون ، ج 1 ، ص 110 و تاج العروس ، الزبيدي ، ج 16 ، ص 327 . قندشان :جناب عمر بن خطاب در مدينه مشغول خواندن خطبه نماز جمعه و آيات قرآن را مي خواند؛ يك دفعه سه مرتبه گفت: «يا ساريه الجبل»، همه ماندند كه چه اتفاقي افتاده؛ بعد از نماز از او پرسيدند كه چه شد وسط خطبه اين چنين گفتي؟ گفت: در حين خطبه خواندن، يك نگاهي كردم به ملكوت زمين و زمان، ديدم لشكري كه براي فتح نهاوند فرستاديم، دشمنان از 4 طرف مي خواهند محاصره كنند و آنها را از بين ببرند، فرمانده شان آقاي ساريه بود، او را صدا زدم كه بيائيد به طرف كوه و از يك طرف با دشمن بجنگيد، تا آنها از 4 طرف حمله نكنند؛ آنها هم آمدند به سمت كوه و جنگيدند. بعد از 3 ماه كه لشكر آمد به مدينه، سؤال كرديم كه آيا اين قضيه را شما هم ديديد؟ گفتند: بله، در فلان روز در بيابان نهاوند بوديم كه صداي آقاي عمر در فضا طنين انداز شد و همه لشكر هم صداي او را شنيدند و او از مدينه صدا زد: «يا ساري الجبل»، و اگر صداي عمر نبود، همه از بين رفته بوديم و اين پيروزي هم نصيب اسلام نمي شد الثاني : روي أن نيل مصر كان في الجاهلية يقف في كل سنة مرة واحدة وكان لا يجري حتى يلقى فيه جارية واحدة حسناء ، فلما جاء الإسلام كتب عمرو بن العاص بهذه الواقعة إلى عمر ، فكتب عمر على خزفة : أيها النيل إن كنت تجري بأمر الله فاجر ، وإن كنت تجري بأمرك فلا حاجة بنا إليك ! فألقيت تلك الخزفة في النيل فجرى ولم يقف بعد ذلك . اينرا من موافقم اما " ملعون _ سباب "" ( مس ) = محب سفيان (مس) = معاويه سفاك. اين قندها را علماي؟؟؟؟؟؟؟ خودتان نوشته اند . دوست و برادر عزيز جناب اقاي momen abdullah : در قران كريم مكرر گفته شده ""أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ .""" ( در سوره هاي : انعام /37 ، الأعراف /131 ، الأنفال /34‌ ، يونس /55 ، ... ) . با وجود اين فكر ميكني احتياج به تبليغ براي سوخت جهنم باشه . يا علي «اكثرهم لا يعقلون، اكثرهم لا يشكرون، اكثرهم ... .»
40 | حسن | | ١٢:٠٠ - ٢٤ شهریور ١٣٨٨ |
انشالله هر كي علي<ع>دوست داره با علي وهر كي عمر را دوست داره با عمر مشهور بشه
همگي دعا كنيم امام زمان<ع>بياد اون وقت ميفهميم كي حق بوده. ياعلي
  بعدی [1] [2] [3] [4] [5] [6] [7] [8] [9] [10] [11] [12] [13] [14] [15] [16] [17]  
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها