2024 April 25 - پنج شنبه 06 ارديبهشت 1403
مناظره با مولوي ملازاده پيرامون امامت و خلافت (1)
کد مطلب: ٦١٢٢ تاریخ انتشار: ١٨ تير ١٣٨٥ تعداد بازدید: 83824
مناظره و گفتگو » شیعه و وهابیت
مناظره با مولوي ملازاده پيرامون امامت و خلافت (1)


آقاي هدايتي

سوالاتي كه از برنامه قبل مانده بود خدمت شما مي پرسم تا ارتباط مان با آقاي ملازاده برقرار شود.

اگر حضرت علي (عليه السلام) با خلفاي سه گانه مشكلي داشتند، چرا اسم فرزندان خود را ابوبكر و عمر و عثمان گذاشتند؟

استاد حسيني قزويني

سوالي از جلسات قبل مانده بود كه شخصي پرسيد حضرت علي (عليه السلام) چند زن و فرزند داشتند؟

نظر ايشان اين بود كه در ميان فرزندانش، افرادي به نام ابوبكر و عمر و عثمان است. براي اين كه قضيه مقداري روشن بشود، توضيحاتي مي دهم.

هنگام شهادت اميرالمومنين (عليه السلام)، ايشان 4 همسر داشتند:

أمامه بنت أبي العاص، ليلا بنت مسعود، أسماء بنت عميس و أم البنين.

از ميان فرزنداني كه آقا اميرالمومنين (عليه السلام)، يكي به نام عمر بود كه از أم حبيب بنت ربيعه و يك فرزند ديگر به نام عثمان برادر عباس (عليه السلام) از ام البنين، و يك فرزند به نام أبوبكر از ليلا بنت مسعود مي باشند.

بحثي كه هست، مي بينيم يكي از كتاب هايي كه برادران اهل سنت مي نويسند يا وهابي ها در اينترنت يا جزوات اينها در داخل كشور پخش مي كنند، خيلي روي اين قضيه مانور مي دهند. اين نام گذاري فرزندان اميرالمومنين (عليه السلام) به نام سه خليفه را دليل رابطه حسنه ميان اميرالمومنين (عليه السلام) و خلفاي سه گانه مي دانند.

در اينجا من دو نظر دارم. نظر اول را اشاره اجمالي مي كنم و نكاتي را عرض مي كنم و در نظر دوم، بيشتر صحبت مي كنم.

شكي نيست كه يكي از فرزندان اميرالمومنين (عليه السلام)، عمر بود از ام حبيب بنت ربيعه كه با رقيه بنت علي دوقلو بودند و آخرين فرزند آقا اميرالمومنين (عليه السلام) همين فرزند است كه ابن حجر عسقلاني و مزي و ذهبي و ابن كثير مي گويند كه اين آخرين فرزند آقا اميرالمومنين (عليه السلام) بوده است.

بحث است كه چطور آقا اميرالمومنين (عليه السلام) اين را به نام عمر نام گذاري كرد. ما در پاسخ، توجه عزيزاني كه روي اين قضيه مانور مي دهند، جلب مي كنيم به عبارتي كه آقاي بلاذري از شخصيت هاي طراز اول اهل سنت است در أنساب الأشراف مي گويد:

اين فرزند آقا اميرالمومنين (عليه السلام) كه به دنيا آمد، خليفه دوم گفت كه اگر اجازه بدهيد، نام گذاري اين فرزند به من محول شود، آقا اميرالمومنين (عليه السلام) هم جوابي ندادند.

أنساب الأشراف، ج2، ص413، چاپ بيروت، ص192

و كان عمر بن الخطاب سمي عمر بن علي بإسمه.

عمر فرزند علي را به نام خودش نام گذاري كرد.

تهذيب التهذيب لإبن حجر العسقلاني، ج7، ص427 ـ سير أعلام النبلاء للذهبي، ج4، ص134 ـ أنساب الأشراف للبلاذري، ص92

البته اين قضيه از نوه عمر بن علي بن ابيطالب (عيسي بن عبد الله بن محمد بن عمر) هم در تاريخ مدينة دمشق إبن عساكر است:

سوال شد چطور شد كه جدتان اميرالمومنين (عليه السلام) شما را به نام عمر نام نهاد؟ ايشان در پاسخ گفت: جدم حضرت علي (عليه السلام) فرزندي به دنيا آورد و به تقاضاي خليفه دوم، نام او عمر نهاده شده.

پس اين قضيه روشن شد كه نام گذاري اين فرزند توسط خود خليفه دوم صورت گرفته است. البته در تاريخ داريم كه خليفه دوم در دوران خلافتش، يكي از كارهايش اين بود كه اسامي فرزندان مردم را جابه جا مي كردند. مثلا إبن أثير در أسد الغابة في معرفة الصحابة و إبن حجر در الإصابة في تمييز الصحابة دارد كه در رابطه با ابراهيم بن حارث، عمر گفت:

چرا نامت را ابراهيم گذاشته اي؟ نامت را عبد الرحمان بگذار.

أسد الغابة في معرفة الصحابة لإبن الأثير، ج3، ص284

وقتي نام أنبياء (عليهم السلام) را تغيير مي دادند، خليفه دوم اسم ابراهيم بن حارث را عبدالرحمن بن حارث گذاشت.

در رابطه با طحيل بن رباح است كه خليفه دوم گفت:

من از نام طحيل خوشم نمي آيد و نامت را خالد بگذار.

با اين كه روايت داريم بر نهي نام گذاري بر نام خالد.

المصنف لإبن أبي شيبه، ج1، ص61

نام پدر مفروق، اجدع بود و خليفه دوم گفت:

من از اين نام خوشم نمي آيد و نامت را عبدالرحمن بگذار.

الطبقات الكبري لإبن سعد، ج6، ص76

در رابطه با قليل بن صلت گفت:

اسم خوبي نيست و به جاي او كثير بگذار.

تهذيب الكمال للمزي، ج24، ص128

اينها نشان مي دهد كه خليفه دوم در محدوده خانوادگي مردم هم دخالت مي كرد و به نظر من اين دون شأن يك حاكم اسلامي است كه در اينطور قضايا دخالت كند. اگر به نام بتي يا چيز ديگري بود، يك چيزي؛ اما نام ابراهيم كه نام پيامبر است و تبديل كردن به غير آن، اخلاقا و عرفا و عقلا، قابل پذيرش نيست.

حالا سوال اين است كه چرا اميرالمومنين (عليه السلام) اعتراض و مقاومت نكرد با اين كار خليفه دوم؟

اگر تاريخ را نگاه كنيد، مي بينيد كه يكي از ويژگي هاي جناب خليفه دوم اين بود كه يك شلاقي دستش بود و با اين شلاق، هر كس و ناكسي را مورد ضرب و شتم قرار مي داد. بطوري كه نقل مي كنند از شعبي از علماي و فقهاي بزرگ اهل سنت كه مي گويد:

كانت درة عمر أهيب من سيف الحجاج.

شلاق عمر از شمشير حجاج بن يوسف هم ترسناك تر بوده است.

مغني المحتاج للشربيني، ج4، ص390 ـ وفيات الأعيان لإبن خلكان، ج3، ص14 ـ شرح نهج البلاغة لإبن أبي الحديد المعتزلي، ج1، ص181

اگر تاريخ را ببينيد، خود آقاي ابوهريره كه تقريبا مفصل ترين روايات اهل سنت به ايشان بر مي گردد مي گويد در زمان عمر من جرأت نمي كردم حديث نقل كنم:

لقد حدثتكم بأحاديث لو حدثت بها زمن عمر بن الخطاب لضربني عمر بالدرة.

اين رواياتي كه الان نقل مي كنم، اگر زمان عمر نقل مي كردم، مرا با شلاق مورد ضرب قرار مي داد.

جامع بيان العلم ابن عبد البر، ج2، ص121)

يا كساني كه بعد از نماز عصر نماز مي خواندند، آنها را مورد ضرب و شتم قرار مي داد و داستان مفصلي دارد و افراد متعددي را به اين جرم مورد ضرب و شتم قرار مي داد. چيز جالبي كه من در اين زمينه عرض كنم، خود إبن عبد البر در جامع بيان العلم از ابن عباس نقل مي كند:

عن إبن عباس قال: مكثت سنتين أريد أن أسأل عمر بن الخطاب عن حديث ما منعني منه إلا هيبته حتي تخلف في حج أو عمرة في الأراك الذي ببطن مر الظهران لحاجته فلما جاء و خلوت به قلت يا أمير المؤمنين أني أريد أن أسألك عن حديث منذ سنتين ما يمنعني إلا هيبة لك قال فلا تفعل إذا أردت أن تسأل فسلني فإن كان منه عندي علم أخبرتك و إلا قلت لا أعلم فسألت من يعلم قلت من المرأتان اللتان ذكرهما إنهما تظاهرتا علي رسول الله صلي الله عليه و سلم قال عائشة و حفصة.

من خيلي وقت بود مي خواستم يك جمله اي را از خليفه دوم سوال كنم، ولي از او مي ترسيدم. تا اين كه در ايام حج، جاي خلوتي پيدا كردم و گفتم كه مي ترسم از تو سوال كنم. گفت: بگو. گفت: در اين آيه شريفه كه نسبت به دو زن پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) مي گويد، مراد چيست؟ گفت: عايشه و حفصه.

جامع بيان العلم لإبن عبد البر، ج1، ص112

ابن عباس با آن عظمت مي گويد من از خليفه دوم مي ترسيدم.

در خود صحيح مسلم است كه ابو موسي أشعري قضيه را نقل كرد و او سخت گيري كرد و در ذيل روايت دارد كه أبي بن كعب برگشت گفت:

يا بن الخطاب لا تكونن عذابا علي آصحاب رسول الله.

بر اصحاب رسول الله اين گونه مايه عذاب نباش.

صحيح مسلم، ج6، ص180

در رابطه با ابوبكر هم بگويم كه، نام نيست بلكه كنيه است و نام يكي از فرزندان حضرت علي (عليه السلام) و برادر حضرت علي اكبر (عليه السلام)، از ليلا بنت مسعود بوده است. آنچه كه مطرح است، نام گذاري بدست پدر و مادر است، ولي كنيه به دست پدر و مادر نيست و توسط مردم و جامعه يا به مناسبت هاي مختلف اين كنيه انتخاب مي شود.

در رابطه با عثمان هم آقاي أبو الفرج اصفهاني در مقاتل الطالبيين دارد كه خود اميرالمومنين (عليه السلام) مي گويد:

إنما سميته بإسم اخي عثمان بن مظعون.

من نام عثمان را براي فرزندم گذاشتم، چون برادرم عثمان را دوست داشتم.

مقاتل الطالبيين، ص55

يك طرف ديگر قضيه نام گذاري اين فرزندان به نام خلفاي سه گانه، نام گذاري مرسومي بوده و نام صحابه پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) و برخي ائمه (عليهم السلام) به اين نام بوده است و اين كه اين نام را گذاشته بودند، دليلي نبود كه چون خليفه دوم نام شان عمر است، اميرالمومنين (عليه السلام) روي علاقه خود اين نام را انتخاب كرده بودند. خير؛ اين نام، نام مرسومي بوده است. اگر در زمان شاه، يكي اسم فرزندش را محمدرضا مي گذاشت، اين دليلي نبود كه ايشان از شاه خوشش مي آيد و بچه هاش را هم نام او قرار داده است؛ محمدرضا اسم مرسوم و مورد توجه مردم بوده است.

پس اينها هيچ ارتباطي به روابط حسنه آقا اميرالمومنين (عليه السلام) با خلفاي سه گانه ندارد.

* * * * * * * * * * * * *

شروع مناظره

موضوع بحث: امامت و خلافت

با قيد قرعه، شروع كننده مناظره آقاي ملازاده است.

آقاي ملازاده

ما به عنوان سياد أعظم مسلمين جهان، از روزي كه پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) فوت كرد، ياران او كه معجزه دوم پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) هستند، آنها را با اهل بيت پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) يكجا و يكدل و يك مرام و يك عقيده و يك دين مي ديد؛ ولي شما نظر ديگري داريد و خودتان بيشتر توضيح خواهيد داد.

اما اين نگرش به امامت كه به نظر شما، تِلو نبوت است و بلكه بالاتر از نبوت است، در نظر ما، با احترام به شما و شنوندگان محترم، يكي از بزرگترين توطئه هايي است كه عليه اسلام و حتي عليه تشيع صورت گرفته است. براي اين كه مفهوم امامت در اين صورت موجود در ميان اماميه اثني عشريه، هيچ سند درستي، نه در كتاب خدا و نه در سنت رسول الله ندارد. بلكه اولين كسي كه اين موضوع را به اين معنا و مفهوم در اسلام مطرح كرد، خاخامي بود كه تظاهر به اسلام مي كرد به نام عبدالله بن سبأ كه از يهوديان يمن بود و اولين كسي بود كه امامت به معناي وصايت از پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) را مطرح كرد و سابقا هم وقتي يهودي مذهب بود، راجع به هارون (عليه السلام) و آل هارون (عليه السلام) آن را گفته بود و بعد آمد در اسلام اين را مطرح كرد. وقتي كه اين غلو و افراط را حضرت مولاي متقيان حضرت علي بن ابيطالب رضي الله عنه شنيد، او را محاكمه كرد و كساني را كه اين گفته برايشان ثابت شد، گفت:

لما رأيت الأمر أمرا منكرا، أججت ناري.

وقتي اين منكر بزرگ و غلو و افراط را ديد، آنها را محاكمه كرد.

فتح الباري شرح صحيح البخاري لإبن حجر العسقلاني، ج12، ص238 ـ مناقب آل أبي طالب ابن شهر آشوب، ج1، ص227

اما چون عبدالله بن سبأ، مانند يك مار و روباه بود و براي خودش ثابت نشده بود، او را به يمن تبعيد كرد. اين موضوع را فعلا كنار مي گذاريم. اما اولين كسي كه اين موضوع را علني كرد و مخالفان اين موضوع را دستگير كرد، اين شخص بود و هم اهل سنت و هم بسياري از برادران شيعه ما اعتراف مي كنند از جمله آقاي كشي از علماي رجال در رجال كشي، صفحه 108، نوبختي در فرق الشيعه، صفحه 2 و ... . اينها متفق اند بر اين كه اين آقا يهودي الأصل بود و يوشع بن نون (عليه السلام) را وصي موسي (عليه السلام) مي دانست، وقتي تظاهر به اسلام كرد، راجع به حضرت علي (عليه السلام) همين حرف را زد. يعني همان توطئه قديمي كه مسيحيت را به ويران گري كشاند، همان به وسيله او در اسلام تجديد بنا شد و دوباره همان خطوط پياده شد.

ابن بابويه قمي وقتي در قرن 4 عقائد شيعه را مي نويسد، اين موضوع را مطرح مي كند كه آنها معتقدند هر پيامبري وصي دارد و وصي پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم)، (عليه السلام) حضرت علي (عليه السلام) و تعداد اوصياء را ذكر مي كند و آقاي مجلسي هم همچنين، تا الان. ولي وقتي به مفهوم امامت نگاه مي كنيم، همانطوري كه كاشف الغطاء در أصل الشيعه و أصولها مي گويد حتي معاصرين، اين اعتقادات كه سابقا از اعتقادات غلات و افراطيون بوده است، امام جعفر صادق (عليه السلام) آنها را لعنت مي كرده است.

اين اعتقادات الان ضروريات دين و مذهب شده است و از اينجاست كه امام صادق (عليه السلام) مي گويد:

غلات از يهود و نصارا هم بدترند.

آنچه را كه از غلوّ و افراط و تندروي بوده است، ائمه اهل بيت و ائمه اهل سنت كه بر ضدش بودند، امروزه جزء ضروريات مذهب اماميه اثنا عشريه شده است. الان، امامت منصبي الهي مانند نبوت شده است. هم چنان كه خداوند متعال براي نبوت و رسالت، پيامبراني را بر مي گزيند، براي امامت هم افرادي را بر مي گزيند. پس مفهوم امامت همان مفهوم نبوت است (در نظر شيعه) و ادعاي نبوت نكردن بر آنها، به قول آقاي قلمداران ـ دانشمند شهير قم، كه اين اعتقادات را خودش از آن دست برداشت ـ يك تعارف بيش نيست. وقتي كه خداوند، انبياء خودش را بر مي گزيند و امامت هم شبه نبوت است و امام همان نبي است، تا حدي كه مجلسي مي گويد:

استنباط فرق بين امام و نبي، خالي از اشكال نيست و ما فقط بخاطر رعايت پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) مي گوييم كه آنها نبي نيستند و الا ما هيچ فرقي قائل نيستيم.

بحار الأنوار للمجلسي، ج26، ص82

اين مفهوم شان در امامت است. در نقدش همين كافي است كه در كتاب خدا، يك آيه صريح و روشن و واضح درباره اش نيست.

مسئله امامت نه اين كه از اصول دين نيست، بلكه از احكام عادي دين است كه به خليفه دوم مسلمين واگذار شده است. اما راجع به اين كه چگونه حكومت را خودشان انتخاب كنند:

وَ أَمْرُهُمْ شُورَي بَيْنَهُمْ (شوري/38)

پس از اصول دين نيست و اگر از اصول دين بود، حتما بايد در قرآن مي آمد، مانند وضو و حج و زكات و احكام فرعي بسياري ديگر چه رسد به عقائد اصلي. وقتي امامت از اجل امور بود بعد از نبوت (سخن كاشف الغطاء) يا منصب الهي باشد مانند نبوت (در كتاب اصل الشيعه) يا بنا به گفته كليني (كتاب كافي، ج1، ص175) از منصب نبوت بالاتر است، جزائري مي گويد:

امامت عامه از نبوت و رسالت هم بالاتر است.

چنين افراط و غلوهايي در انديشه شيعه اوليه وجود نداشت. اين افراط ها و غلوها بعداً آمده است و هيچ ربطي نه به اهل بيت (عليهم السلام) دارد و نه به قرآن و نه به سنت؛ تا حدي كه اين اعتقاد چنان روي آنها تاثير كرده كه در حديث پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) كه بين فريقين متفق است، كه مي فرمايد:

بني الإسلام علي خمس: الصلاة و الزكاة و الصوم و الحج و الولاية.

الكافي للكليني، ج2، ص18

شهادتين را انداخته اند و ولايت را جاي آن گذاشته اند. مفهوم شهادتين كه از اركان اسلام است، انداخته اند كنار و مفهوم ولايت را جاي آن گذاشته اند و از نبوت هم بالاتر برده اند.

شكي نيست كه اينها ضلالت است و بر عدم صحت امامت، همين كافي است كه سندي از قرآن ندارد و مبدأش در آغاز، سري و مخفي بود و بعدا عمومي تر شد و اين كه طرح سري و مخفي عليه قدرت مسلمين و خلافت بكار گرفته شد را بعدا عرض مي كنم. اما همين كافي است كه در قرآن آيه صريحي راجع به بسياري از احكام وجود دارد، ولي راجع به امامت وجود ندارد و خود حضرت علي (عليه السلام) به امامت معتقد نبود؛ لذا منشأ خلافتش را مردمي مي داند نه الهي. وقتي بر خلافت استنباط مي كند، در نهج البلاغه مي گويد:

إنه بايعني القوم الذين بايعوا أبا بكر و عمر و عثمان فإن اجتمعوا علي رجل و سموه إماما

با من قومي بيعت كردند كه به ابوبكر و عمر بيعت كردند.

نهج البلاغه، نامه 6

استاد حسيني قزويني

از برادرمان آقاي ملازاده تشكر مي كنيم كه تا حدودي ادب اسلامي را رعايت كردند و با توجه به سوابقي كه از ايشان داشتيم، اين انتظار را از ايشان نداشتيم.

در رابطه با بحث امامت كه ايشان فرمودند در زمان خليفه سوم توسط عبدالله بن سبأ صورت گرفته، اين كه عبدالله بن سبأ وجود خارجي نداشته، هم بسياري از علماي شيعه بر اين باورند و هم علماي اهل سنت كه همچنين چيزي نبوده است.

اگر ما به قرآن مراجعه كنيم، مي بينيم كه در قرآن اهميت ويژه اي درباره امامت و خلافت مطرح شده است. خداوند نسبت به حضرت آدم (عليه السلام) مي گويد:

إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً

سوره بقره/آيه30

يَا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ

سوره ص/آيه26

همان طوري كه خداوند نسبت به حضرت ابراهيم (عليه السلام) مي فرمايد:

وَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَ يَعْقُوبَ وَ كُلًّا جَعَلْنَا نَبِيًّا (مريم/49)

همين خداي عالم، وقتي نوبت به امامت مي رسد، مي گويد:

إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا

سوره بقره/آيه124

يا اين كه حضرت موسي (عليه السلام) از خداوند تقاضا مي كند:

وَ اجْعَلْ لِي وَزِيرًا مِنْ أَهْلِي * هَارُونَ أَخِي

سوره طه/آيات30ـ 29

و خداوند مي فرمايد:

قَالَ قَدْ أُوتِيتَ سُؤْلَكَ يَا مُوسَي

سوره طه/آيه36

پس بحث خلافت يا امامت، كلياتش در قرآن كاملا آمده است و نشان مي دهد كه جعل امام و خليفه به دست خداست و ما براي اين، روايات متعددي هم از سنت داريم كه امامت و خلافت يك منصب الهي است و نه به دست پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) است و نه به دست مردم.

إبن حبان كه از علماي بزرگ اهل سنت است، در كتاب الثقات مي گويد:

وقتي رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) در اطراف مكه مشغول تبليغ دين اسلام بود، قبيله بني عامره آمدند و عرض كردند كه يا رسول الله! ما حاضريم به تو ايمان بياوريم، به شرطي كه:

أيكون لنا الامر من بعدك؟ فقال رسول الله صلي الله عليه و سلم الامر إلي الله، يضعه حيث يشاء.

خلافت و جانشيني بعد از تو به عهده ما باشد؟ رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمود: مسئله تعيين خليفه و امام به دست خداست و هر كس را كه بخواهد امام و خليفه قرار مي دهد.

الثقات لإبن حبان، ج1، ص89 ـ سيرة النبوية للزيني الدحلان، ج1، ص147 ـ حياة محمد لمحمد هيكل، ص152

همچنين پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) نامه هايي نوشت براي افراد ديگر، مثل عامر بن طفيل و بيحره و هوزه بن علي حنفي، كه الطبقات الكبري ابن سعد دارد كه رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) به هوزه بن علي حنفي نامه نوشت و دعوتش كرد به اسلام و او گفت:

كه من موقعيت مناسبي دارم و اگر بيايم از تو تبليغ كنم، خيلي از مردم حرف مرا مي پذيرند، من حاضرم با تو همكاري كنم، به شرط آنكه خلافت بعد از تو به عهده من باشد. رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمود: تعيين خلافت به دست من نيست و به دست خداوند است.

تفسير الثعلبي، ج5، ص276 ـ تاريخ الطبري، ج2، ص84

در مورد غدير خم، روايات متعدد در منابع شيعه و سني داريم و در مورد آيه:

يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ

سوره مائده/آيه67

اي پيامبر! آنچه را كه خداوند به تو دستور داده، ابلاغ كن.

در منابع و تفاسير اهل سنت آمده از ابن مردويه و ابن عباس كه مي گويد:

كنا نقرأ في زمن رسول الله «بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ» بأن عليا مولي المومنين.

الدر المنثور للسيوطي، ج2، ص298 ـ فتح القدير للشوكاني، ج2، ص60

پس بحث اصول امامت، تعيينش به دست خداوند است و اين كه امامت به ظالمان نمي رسد:

وَ جَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا

سوره أنبياء/آيه73

إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ

سوره بقره/آيه124

تمام اين قضايا در قرآن آمده است، همان طور كه كليات نماز در قرآن آمده است. همانطور كه دو ركعت نماز صبح يا چهار ركعت نماز عصر در قرآن تعيين نشده، نسبت به خلافت هم تعيين نشده است. اما كليات امامت آمده كه پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمود:

خلفائي بعدي اثنا عشر.

12 نفر خليفه بعد از من خواهند آمد.

صحيح بخاري، ج8، ص127 ـ صحيح مسلم، ج6، ص3 و4 ـ المستدرك علي الصحيحين الحاكم النيشابوري، ج3، ص617 و 618

مسئله ديگر اين كه مي بينيم كه نبي مكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) بعد از نزول آيه:

وَ أَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ

سوره شعراء/آيه214

در سال سوم هجرت كه 40 نفر از سران قريش را دعوت مي كند، در همانجا بحث خلافت بعد از خويش را مطرح مي كند و مي فرمايد:

أول من يعاضدني في هذا الأمر فهو أخي و وصي و خليفتي من بعدي.

تاريخ الطبري، ج2، ص63 ـ الكامل في التاريخ لإبن الأثير، ج2، ص63 ـ شواهد التنزيل للحسكاني، ج1، ص486 و 545 ـ شرح نهج البلاغة لإبن أبي الحديد المعتزلي، ج13، ص211 ـ كنز العمال للمتقي الهندي، ج13، ص114ـ تفسير الثعلبي، ج7، ص182

ايشان كه مي گويد بحث خلافت اصلا مطرح نبوده، اين مربوط به سال سوم هجرت است.

ابن جرير طبري بنا به نقل از متقي هندي در كنز العمال و هيثمي در مجمع الزوائد و أبو جعفر إسكافي، بنا بر نقل إبن أبي الحديد و حاكم نيشابوري المستدرك علي الصحيحين مي گويند اين روايت صحيح است و ده ها افراد ديگر صحت اين قضيه را قبول دارند.

كنز العمال للمتقي الهندي، ج13، ص128 ـ مجمع الزوائد للهيثمي، ج8، ص302 ـ شرح نهج البلاغة لإبن أبي الحديد المعتزلي، ج13، ص243 ـ المستدرك علي الصحيحين الحاكم النيشابوري، ج3، ص132

همچنين قضيه حديث ولايت در مسئله يمن كه آمدند از آقا اميرالمومنين (عليه السلام) سعايت كردند و رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمود:

عليا مني و انا منه و هو ولي كل مومن بعدي.

اين علي، ولي هر مومن بعد از من است.

اين قضيه براي سال ده بعثت است و ربطي به خلافت عثمان و عبدالله بن سبأ ندارد. حاكم نيشابوري درباره اين حديث مي گويد:

هذا حديث صحيح علي شرط مسلم.

المستدرك علي الصحيحين الحاكم النيشابوري، ج3، ص111 و 134 ـ مسند احمد، ج4، ص438 ـ سنن الترمذي، ج5، ص296

كلمه ولي هم مولا نيست كه بگويند به معناي اولي بالامر آمده است يا نيامده.

قضيه حديث ثقلين، حتي در صحيح مسلم آمده كه پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) آمد اهل بيت (عليهم السلام) را قرين و عديل قرآن قرار داده است:

اني تارك فيكم الثقلين كتاب الله و عترتي اهل بيتي ان تمسكتم بهما لن تضلوا بعدي

صحيح مسلم، ج7، ص123 ـ المستدرك علي الصحيحين الحاكم النيشابوري، ج3، ص109 و 110 و 148 ـ مسند احمد، ج3، ص14 ـ تفسير إبن كثير، ج4، ص123 ـ سنن الدارمي، ج2، ص432 ـ فضائل الصحابة، ص15 ـ السنن الكبري للبيهقي، ج10، ص114 ـ مجمع الزوائد للهيثمي، ج9، ص163 السنن الكبري للنسائي، ج5، ص45 ـ المعجم الأوسط للطبراني، ج3، ص374 ـ كنز العمال للمتقي الهندي، ج13، ص104 ـ أضواء علي السنة المحمدية لأبو رية، ص404 ـ تفسير الرازي، ج8، ص173 ـ تفسير الآلوسي، ج6، ص194 ـ الطبقات الكبري لإبن سعد، ج2، ص194

يا قضيه حديث طير كه پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمود:

أللهم ائتني بأحب خلقك إليك يأكل معي من هذا الطير، فجاء علي رضي الله عنه.

خدايا برسان به من آنكسي را كه محبوب ترين خلق در نزد تو است. جز حضرت علي (عليه السلام) كسي نيامد.

المستدرك علي الصحيحين الحاكم النيشابوري، ج3، ص130 ـ مجمع الزوائد للهيثمي ، ج9، ص126 ـ المعجم الأوسط للطبراني، ج2، ص207

حديث منزلت را هم اهل سنت صراحت دارند كه روايت صحيح است.

در قضيه غدير خم كه در يك مجمع و همايش يكصد هزار نفري، آقا رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) آمد و با آن مقدماتي كه فراهم كرد در آنجا، اشاره كرد بر اين كه حضرت علي (عليه السلام) بعد از من مولاي هر مومن و اوليٰ به نفس هر مومن است و سه شبانه روز مردم آمدند به اميرالمومنين (عليه السلام) تبريك گفتند و پيشاپيش اين تبريك گويان، آقاي ابوبكر و عمر بودند كه گفتند:

هنيئا لك يابن ابيطالب، اصبحت مولاي و مولي كل مومن و مومنة.

البداية و النهاية لإبن كثير، ج7، ص386 ـ تفسير الرازي، ج12، ص50 ـ شواهد التنزيل للحسكاني، ج1، ص203 ـ الصوارم المهرقة للتستري، ص187 ـ تاريخ بغداد للخطيب البغدادي، ج8، ص284 ـ تاريخ مدينة دمشق لإبن عساكر، ج42، ص221

حسان بن ثابت هم بلند شد و شعري را إنشاء كرد.

و ده ها قضاياي ديگر كه در تاريخ در طول اين 23 سال ثبت شده كه بالاترين و مهمترين دغدغه نبي مكرم (صلي الله عليه و آله و سلم)، بحث خلافت بعد از خويش بوده است.

من نمي دانم آيا عزيزان به اين توجه دارند كه وقتي مي گويند پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) خليفه معين نكرد و بحث وصايت در اسلام نبوده؛ به نظر من ايشان از خيلي قضاياي تاريخي خبر ندارند و روايات متعدد داريم در منابع اهل سنت كه:

إن لكل نبي وصي و وارث و أن عليا وصيي و وارثي.

اميرالمومنين (عليه السلام) وصي من است.

تاريخ مدينة دمشق لإبن عساكر، ج42، ص392 ـ المناقب آل أبي طالب لإبن شهر آشوب، ج2، ص35 ـ فتح الباري شرح صحيح البخاري لإبن حجر العسقلاني، ج8، ص114 ـ الكامل في التاريخ لإبن أثير، ج3، ص154 ـ المناقب للخوارزمي، ص85

و موارد متعدد ديگري كه حتي وقتي آقاي ابوبكر مي خواهد از دنيا برود، حفصه و عايشه مي گويند كه آيا كسي را به عنوان خليفه معين مي كنيد يا نه؟ خود ابوبكر، عمر را به عنوان خليفه معين مي كند. با اين كه همه به او اعتراض مي كنند و مي گويند:

قد وليت علينا فظا غليظا.

المصنف لإبن أبي شيبة كوفي، ج7، ص485 ـ الملل و النحل للشهرستاني، ج1، ص25 ـ شرح نهج البلاغة لإبن أبي الحديد المعتزلي، ج1، ص164 ـ تاريخ مدينة دمشق لإبن عساكر، ج30، ص413

و اين كه جواب خدا را چه خواهي داد؟

آقاي هدايتي

من يك سوال دارم و لطف كنيد هر دو نفر جواب بدهيد:

بعد از رحلت يا شهادت پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم)، چه اتفاقي افتاد؟ اين واقعيت تاريخي را توضيح بدهيد. در تاريخ دروغ بسيار مي نويسند. ما مي خواهيم كه بينندگان بدانند واقعا بعد از پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم)، در خصوص امامت و خلافت چه اتفاقي افتاد؟

آقاي ملازاده

عبدالله بن سبأ را اهل سنت و شيعه و مستشرقين او را قبول دارند؛ إبن قتيبه، طبري، إبن عبد ربه، أشعري، إبن حبان، إبن قدامه مقدسي، خطيب بغدادي، إبن حزم آندلسي، شهرستاني و إبن عساكر و ... و همچنين از شيعيان: قمي، نوبختي، كشي، صدوق، إبن إبي الحديد، جزائري، مامقاني و ... همه عبدالله بن سبأ قبول دارند. فقط أخيرا آقاي علامه عسگري آمده چيزي نوشته كه در آن هم تحقيق كرده و قبول ندارد. اما در بحث علمي و تاريخي، كسي نمي تواند آن را انكار كند؛ وجود نداشتنش يك بازي است.

اما اتفاق بعد از پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) اين كه حضرت قبلا فرموده بود:

يأبي الله و المومنون إلا أبا بكر.

المستدرك علي الصحيحين الحاكم النيشابوري، ج3، ص477 ـ مجمع الزوائد للهيثمي، ج5، ص181

يا اين كه او را به جاي خود در نماز جماعت نشاند. مردم گفتند كه وقتي پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) او را بر دين ما انتخاب كرده است، چطور او را بر دنياي خود انتخاب نكنيم.

اين چيزهايي كه شما گفتيد، بحث كلي است و همچنين در امت هاي قبلي بوده است و ربطي به اسلام ندارد. شما مي گوييد:

وَ جَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا ...

سوره أنبياء/آيه73

وَ جَعَلَ مِنْهُمُ الْقِرَدَةَ وَ الْخَنَازِيرَ وَ عَبَدَ الطَّاغُوتَ

سوره مائده/آيه60

اينها جعل تكويني است، نه تشريعي. يعني قراردادي است و هيچ ربطي به بعد از اسلام ندارد. ولي بعد از پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم)، بهترين اتفاق ممكن افتاد. هم چنان كه پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) پيش بيني كرده بود، مردم و مومنان و خدا، جز ابوبكر را نمي پذيرند و مومنان به تقدير إلهي ابوبكر را انتخاب كردند و اتفاقا خود حضرت علي (عليه السلام) خيلي روشن و واضح ـ به اتفاق شيعه و سني، قديم و جديد ـ هم چنان كه در كتاب الغارات، جلد 1، صفحه 306 وقتي بيعت ابوبكر صديق را نقل مي كند، مي گويد:

فمشيت عند ذلك إلي أبي بكر فبايعته و نهضت في تلك الأحداث حتي زاغ الباطل و زهق و كانت كلمة الله هي العليا و لو كره الكافرون.

وقتي من با ابوبكر بيعت كردم، باطل از بين رفت و كلمهء إلهي برتر است، هر چند كافران دوست نداشته باشند.

فتولي أبوبكر تلك الأمور فيسر و شدد و قارب و اقتصد، فصحبته منا صحا و أطعته فيها أطاع الله فيه جاهدا.

ابوبكر متولي امور شد، بعد او را تعريف و تمجيد مي كند. من به عنوان يك ناصح، يار او بودم. در جايي كه مطيع خدا بود، من هم تابع او بودم.

و ده ها از اين ها و در جاي ديگر مي گويد:

إن المسلمين من بعده استخلفوا إمرأين منهم صالحين عملا بالكتاب و أحسنا السيرة و لم يتعديا السنة ثم توفاهما الله فرحمهما الله.

مسلمانان بعد از رسول الله، دو مرد نيك را جانشين او قرار دادند. هر دوي آنها به كتاب و سنت عمل كردند و نيك سيرت بودند و از سنت تجاوز نكردند. خداوند هم آنها را وفات داد.

الغارات، ج1، ص210

خود حضرت علي (عليه السلام) مي گويد:

بعد از پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) مومنين شخصي را انتخاب كردند و تعريف و تمجيدشان مي كند.

ولي در ردّ سخنان آقاي قزويني كه بنده را متهم به بي خبري از تاريخ مي كند، همين كافي است كه خود حضرت علي (عليه السلام) وقتي إبن عباس به او گفت كه برويم از پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) سوال كنيم كه ما در آن حقي داريم، گفت:

و الله! لئن سألناها رسول الله صلي الله عليه و سلم فمنعناها، لا يعطيناها الناس بعده.

اگر ما اين سوال را از رسول اكرم (صلي الله عليه و سلم) بپرسيم، اگر ما را منع كند، هرگز به ما نخواهند داد.

روايت هايي كه شما آورديد، هيچ كدام سند درستي ندارد؛ بر عكس ادعاي شما. مهمترين موضوع اين است كه ياران پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) معجزه بعد از پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) را انجام دادند، بدون اين كه در مورد خلافت اختلاف بكنند.

استاد حسيني قزويني

نكته اي را كه عزيزمان فرمودند:

وَ جَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا ... .

سوره أنبياء/آيه73

جعل تكويني است، ظاهرا كم لطفي كرده اند. وقتي خداوند نسبت به حضرت ابراهيم (عليه السلام) مي فرمايد:

قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا

سوره بقره/آيه124

اگر ما اين را جعل تكويني بگيريم، بايد بگوييم:

و علي الإسلام السلام.

اما در رابطه با اين تعابيري كه ايشان اشاره كردند نسبت به نماز خواندن ابوبكر در جاي پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم)، ايشان اين را به عنوان يك دليل اشاره كردند براي صحت خلافت ابوبكر. از ايشان سؤال مي كنم كه اگر واقعا اين مسئله نماز خواندن ابوبكر دليل بر مشروعيت خلافت ايشان بود، چرا در سقيفه كه آن همه سر و صدا كردند و داد و بيداد راه انداختند، حتي سعد بن عباده زير دست و پا داشت له مي شد، هيچ يك از مهاجرين و انصار نگفتند كه پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمود:

يأبي الله و المومنون إلا أبابكر

المستدرك علي الصحيحين الحاكم النيشابوري، ج3، ص477 ـ مجمع الزوائد للهيثمي، ج5، ص181 ـ مسند احمد، ج6، ص144

چرا اين مطلب را در آنجا اشاره نكردند؟ اگر واقعا دليل بود، بايد آنجا اشاره مي شد!

رواياتي را كه ايشان از كتاب الغارات آورده اند، اين روايات از نظر سند، كاملا ضعيف است؛ همچنين روايات ديگري كه آورده اند، اينها سندا ضعيف است. اينها را در سايت مان مفصل بررسي كرده ايم و تعابيري كه دارد مبني بر:

مرضي السيرة و ميمون النقيبة.

الغارات، ج1، ص307

اين تعابير را من در يكي از مجلات ايران به نام نهج البلاغه، شماره 6 مفصل جواب دادم

آنچه كه مطرح است و برادرمان اشاره كرد كه اميرالمومنين (عليه السلام) آمد بيعت كرد، ظاهرا ايشان صحيح بخاري را يا نخوانده اند و يا اگر خوانده اند، مقداري كم لطفي كرده اند. در صحيح بخاري در 7 يا 8 مورد آورده است كه اميرالمومنين (عليه السلام) تا 6 ماه با ابوبكر بيعت نكردند. بعد از شهادت حضرت صديقه طاهره (سلام الله عليها)، اميرالمومنين (عليه السلام) و بني هاشم آمدند بيعت كردند و اين نصّ صريح صحيح مسلم و صحيح بخاري است و خود حضرت صديقه طاهره (سلام الله عليها) اصلا بيعت نكردند و از ديدگاه اميرالمومنين (عليه السلام) با توجه به آنچه كه در صحيح مسلم است، خلافت آقاي ابوبكر و عمر را مشروع نمي دانست. همان طور كه من در جلسات قبل هم اشاره كردم، در صحيح مسلم، جلد 5، صفحه 152، كتاب الجهاد، باب حكم الفئ صراحت دارد كه خليفه دوم در جمع حدود 37 نفر از صحابه خطاب مي كند به اميرالمومنين (عليه السلام) و در مورد قضيه إرث مي گويد:

فلما توفي رسول الله صلي الله عليه و سلم، قال أبوبكر: انا ولي رسول الله صلي الله عليه و سلم، ... فرأيتماه كاذبا آثما غادرا خائنا ... ثم توفي أبوبكر و انا ولي رسول الله صلي الله عليه و سلم و ولي أبي بكر، فرأيتماني كاذبا آثما غادرا خائنا.

شما ـ علي و عباس ـ وقتي ابوبكر گفت: من جانشين رسول الله هستم، ابوبكر را دروغگو و گنه كار و حيله گر و خائن مي دانستيد. هم چنين بعد از درگذشت ابوبكر كه من گفتم: ولي پيامبر و جانشين ابوبكر هستم، شما دو نفر مرا دروغگو و گنه كار و حيله گر و خائن مي دانستيد.

اين نص صريح صحيح مسلم است، شما صحيح مسلم را گذاشته ايد كنار و مي خواهيد برويد دنبال كتاب هاي الغارات و امثال آن. بعد از شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله عليها) كه اميرالمومنين (عليه السلام) به أبوبكر پيام داد تا به منزلش بيايد:

فأرسل إلي أبي بكر أن إئتنا و لا يأتنا أحد معك كراهية لمحضر عمر.

وقتي مي خواهي پيش من بيايي، كسي را با خود نياور و من دوست ندارم عمر را با خود به منزل من بياوري.

صحيح بخاري، ج5، ص83

همچنين مي گويد:

و لكنك إستبددت علينا بالأمر.

تو در حق ما استبداد كردي.

صحيح بخاري، ج5، ص83

اين قضايا، مسئله اي است كه كاملا صريح و روشن است. خود خليفه دوم وقتي قضيه سقيفه را مطرح مي كند، مي گويد:

إن الأنصار خالفونا و اجتمعوا بأسرهم في سقيفة بني ساعدة و خالف عنا علي و الزبير و من معهما.

صحيح بخاري، ج8، ص26 ـ السنن الكبري للبيهقي، ج8، ص142 ـ كنز العمال للمتقي الهندي، ج5، ص644 ـ مسند احمد، ج1، ص55

هم چنين قضيه خطبه حضرت صديقه طاهره (سلام الله عليها) در مسجد و تعابير ديگري كه در نهج البلاغه و جاهاي ديگري كه اميرالمومنين (عليه السلام) اينها را خليفه مشروع نمي دانستند. از اول تا آخر نهج البلاغه، ده ها خطبه در اين زمينه است.

سوال آقاي ملازاده از استاد حسيني قزويني

سوال من از آقاي قزويني اين است كه آن علي اي كه آقاي قزويني درست كرده اند، غير از آن علي است كه بقيه مسلمين مي شناسند؟ اگر مشروع نمي دانست، با آنها بيعت نمي كردند و فرزندانش را به اسم آنها نمي گذاشتند و با آنها همكاري نمي كردند و رئيس پليس ابوبكر نمي شدند و ناصح و دوستدار آنها نمي شدند و بعد از او، نه خودش، بلكه حسنين و اكثر اهل بيت همين سنت را در ميان آنان جاري نمي كردند. لذا آنچه را كه شما ذكر مي كنيد، به نظر من اوهام خودتان است. همچنان كه در تلخيص شافي شيخ طوسي است، وقتي از اميرالمومنين (عليه السلام) سوال شد كه شما وصيت نمي كنيد؟ گفت:

ما أوصي رسول الله صلي الله عليه و آله فأوصي و لكن إن أراد الله بالناس خيرا، فسيجمعهم علي خيرهم، كما جمعهم بعد نبيهم علي خيرهم.

پيامبر (صلي الله عليه و آله) وصيت نكرد كه من وصيت بكنم. اگر خداوند بخواهد، هم چنان كه بعد از پيامبر (صلي الله عليه و آله) بر خير جمع شان كرد، بعد از من هم همين كار را خواهند كرد.

جواب استاد حسيني قزويني

ايشان گفتند كه اگر مشروع نمي دانستند، بيعت نمي كردند. من اين سوال را از ايشان دارم: در طول اين 6 ماه كه اميرالمومنين (عليه السلام) به نص صريح صحيح بخاري و صحيح مسلم آورده است:

اميرالمومنين (عليه السلام) و هيچ يك از بني هاشم، تا وقتي حضرت فاطمه زهرا (سلام الله عليها) زنده بود، بيعت نكردند.

اين قطعي است و هيچ راه گريزي از آن و راه خدشه نيست.

بيعت حضرت علي (عليه السلام) با خلفاء

اما اين كه ايشان گفت بيعت كردند، در منابع اهل سنت اين بيعت آمده است؛ ولي در منابع، شيعه، يك سند، حتي نيمه صحيح و موثق هم كه نشانگر اين بيعت باشد، نداريم. برخي روايت مرسل و ضعيف و موضوع و مرفوع داريم كه بزرگان ما همه جواب داده اند. مرحوم شيخ مفيد (ره) در فصول المختاره، صفحه 56 مي فرمايد:

و المحققون من أهل الإمامة يقولون: لم يبابع علي ساعة قط.

محققين از اماميه و شيعه بر اين عقيده اند: حضرت علي (عليه السلام) حتي يك ساعت هم با ابوبكر و عمر و عثمان بيعت نكرد.

نام گذاري فرزندان حضرت علي (عليه السلام) به نام خلفاء

اين كه ايشان گفت: چرا بچه هايش را به نام آنان نام گذاري كرده است؟ اين را ما مفصل جواب داديم. آن اسامي در آن زمان، اسامي مرسومي بوده و ارتباطي به خلفاء نداشته است. از طرف ديگر هم، يكي از صحابه پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم)، عثمان بن مظعون است و صراحت دارد آقا اميرالمومنين (عليه السلام) كه من به خاطر علاقه ام به عثمان، اسم فرزندم را عثمان گذاشته ام. نسبت به عمر هم مي گويد: خود عمر اين نام گذاري را كرده است. نسبت به ابوبكر هم كه أبوبكر، كنيه است؛ نه نام.

اين قضايا در طول تاريخ مطرح بوده است. چطور شد كه نزديك به 25 مورد از صحابه، نام شان عمر بوده و 26 مورد نام شان عثمان بوده و دو يا سه مورد هم ابوبكر بوده است، از كجا معلوم اگر اميرالمومنين (عليه السلام) عثمان يا عمر گذاشته، بخاطر علاقه شان به ساير صحابه نبوده است؟

حضرت علي (عليه السلام)، رئيس پليس خلفاء؟

اما اين كه رئيس پليس او بودند، اينها از دروغ هاي تاريخ است. اميرالمومنين (عليه السلام) هيچ وقت رئيس پليس ابوبكر و عمر و عثمان نبوده است، بلكه عملا و قولا، اعمال اينها را كاملا رد مي كرده است. اينهمه خطب نهج البلاغه و روايات متعدد ديگر از منابع اهل سنت داريم كه آقا اميرالمومنين (عليه السلام)، اصلا خلافت عمر و ابوبكر را مشروع نمي دانستند.

سوال استاد حسيني قزويني از آقاي ملازاده

سوال من از آقاي آقاي ملازاده اين است كه اين عزيزان بر اين باورند كه پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) كسي را به عنوان خليفه معين نكرد و مردم آمدند جناب ابوبكر را خليفه معين كردند. اگر پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) خليفه معين نكرد و قرآن هم مي گويد:

لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ (أحزاب/21)

پس چرا آقاي ابوبكر، عمر را به عنوان خليفه معين كردند؟ اگر كار ابوبكر درست بوده، پس بايد كار پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) نادرست باشد، اگر كار پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) درست بوده، پس كار ابوبكر بايد نادرست باشد؛ همچنين عمر نسبت به عثمان.

جواب آقاي ملازاده

اولا: افسانه عدم بيعت حضرت علي (عليه السلام) را ردّ مي كنم از گفته خود حضرت علي (عليه السلام)، همچنان كه در شرح نهج البلاغة لإبن أبي الحديد المعتزلي، جلد 6، صفحه 48 آمده است:

وقتي از حضرت علي (عليه السلام) سوال شد كه چرا مسلمانان ابوبكر را خليفه انتخاب كردند؟ جواب داد:

و أنا لنري أبا بكر أحق الناس بها، إنه لصاحب الغار و ثاني إثنين.

ما ابوبكر را شايسته ترين مردم بعد از پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) مي دانيم، او يار غار و ثاني إثنين بود.

پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) او را به نماز دستور داد و زنده بود.

بسياري از شبهات مطرح شد و جواب داده نشد مانند حديث غدير.

ثانيا: جواب سوال ايشان كه: چرا پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) خليفه تعيين نكرد و ابوبكر خليفه تعيين كرد؟ پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) اگر تعيين مي كرد، شرع مي شد و پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) خدا بود و اگر ابوبكر تعيين مي كرد، شرع نمي شد و اجتهاد شرعي خودش بود. پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) اگر خودش تعيين مي كرد، بايد تا روز قيامت وراثتي مي شد و اين كار شاهان مي شد؛ اما ابوبكر آنچه را كه خودش بهتر مي دانست كه بهترين فرد امت بود، پيشنهاد كرد، نه اين كه تعيين كرد. اگر مردم با عمر بيعت نمي كردند، خلافت او شرعي نمي شد؛ چون خلافت زميني است، نه آسماني. هم چنان كه خود حضرت علي (عليه السلام) مي فرمايد:

إنه بايعني القوم الذين بايعوا أبابكر و عمر و عثمان.

قوم و گروهي با من بيعت كردند كه با ابوبكر و عمر بيعت كردند.

فإن اجتمعوا علي رجل و سموه إماما كان ذلك لله رضي، فإن خرج من أمرهم خارج بطعن أو بدعة ردوه إلي ما خرج منه، فإن أبي قاتلوه

اگر با كسي بيعت كنند، رضاي خداوند در آن است؛ رضاي آنها، رضاي خداست. اگر كسي بر آنها خارج شود و طعنه بزند، بايد او را به بيعت بازگرداند و إلا بايد او را كشت.

نهج البلاغه، نامه 6

اين آراء و انديشه شما را اگر حضرت علي (عليه السلام) مي ديد، بايد محاكمه تان مي كرد. اين رأي حضرت علي (عليه السلام) است در نهج البلاغه. پس خود حضرت علي (عليه السلام) ـ به اتفاق تاريخ و مورخان جديد و قديم ـ بيعت كرده است؛ ولي شما اين متواترات را منكر هستيد و آنچه را كه شما خوش تان مي آيد را مي آوريد. من سند از كتاب هاي شما مي آورم و شما مي گوييد كه ضعيف است؛ ديمي نبايد عمل كرد.

سوال آقاي ملازاده از استاد حسيني قزويني

سوال من اين است كه چرا چيزي به نام امامت و وصايت را خود علي (عليه السلام) مطرح نكرد؟ آنچه را كه از حديث غدير مي گويند، ده ها ائمه آن را باطل مي دانند و برخي صحيح مي دانند. چرا شما از خود حضرت علي (عليه السلام) امامي تر هستيد؟ چرا اين باور در ابتداء سرّي بود و بعدها ادامه پيدا كرد؟ چرا در ابتداء براي حضرت علي (عليه السلام) بود و بعد نوبت 12 نفر شد؟ عبدالله بن سبأ وقتي وصيت را مطرح كرد، مخصوص حضرت علي (عليه السلام) كرد و بعد آمدند كساني ديگر مانند شيطان الطاق و ديگران تعميم دادند به بقيه اهل بيت (عليهم السلام). حتي خود حضرت علي (عليه السلام) نمي دانست كه امام از طرف خداست.

جواب استاد حسيني قزويني

البته من اين نكته را بگويم كه همان اول هم بنا شد احترام و ادب را داشته باشند و نسبت به مومن الطاق، شيطان الطاق گفتن، دون شأن ايشان است و ما هم مقابله به مثل نمي كنيم و:

وَ إِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا (فرقان/63)

مومن الطاق، از شخصيت هاي بزرگ و از صحابه جليل القدر امام صادق (عليه السلام) هستند و دودمان بني أميه از او به شيطان الطاق تعبير مي كنند.

در رابطه با حديث غدير كه ايشان اشاره كردند بسياري از ائمه آن را باطل مي دانند، من نمي دانم مرادشان از اين ائمه چه كساني است؟ با اين كه در صحت و متواتر بودن اين روايت، اكثريت بزرگان اهل سنت اين نظر را دارند؛ حتي آقاي ضياء الدين مقبلي در كتاب الأبحاث المسببة في السنون المتعددة، جلد 2، صفحه 30 مي گويد:

إن لم يكن معلوما، فما في الدين معلوم.

اگر بنا باشد ما در قضيه غدير شك كنيم و بگوييم قطعي نيست، چيزي براي ما در شرع قطعي نمي ماند.

ميرزا محمد بدخشاني در كتاب نزل الأبرار، صفحه 54، طبع قديم مي گويد:

حديث صحيح مشهور و لم يتكلم في صحته الا متعصب جاهد لا اعتبار بقوله.

حديث غدير، حديث صحيح و مشهوري است كه در صحت آن، جز آدم متعصب و عنودي كه اعتباري به قولش نيست، كس در آن شك نمي كند.

تمام بزرگان اهل سنت كه كتاب تواتر نوشته اند، حديث غدير را از احاديث متواتر آورده اند.

خود ابن كثير دمشقي صراحت دارد:

قال شيخنا الحافظ ابو عبد الله الذهبي: الحديث متواتر، أتيقن أن رسول الله قاله.

استاد ما آقاي ذهبي مي گويد: حديث غدير متواتر است و يقين دارم كه رسول الله آن را گفته است.

البداية و النهاية لإبن كثير، ج5، ص233

آقاي سيوطي در كتاب الأحاديث المتواترة اين حديث را آورده است و عده اي از بزرگان اهل سنت مانند ابن عبد البر، حاكم نيشابوري، ترمذي و ذهبي و طحاوي و ...، همه اينها صراحت دارند بر اين كه حديث غدير، حديث صحيحي است و اين طول و تفسيري كه پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) در آن سه روز آنجا داد، مطلب كاملا تمام است و احتياجي ندارد به اين كه بگوييم برخي ائمه آن را قبول ندارند. اي كاش! نام برخي از اين ائمه را ايشان با مدرك نام مي بردند تا ببينيم در برابر ذهبي و ابن حجر و ... مي توانند قرار بگيرند؟!


Share
1 | amir baluch | Pakistan - Sargodha | ١٢:٠٠ - ٠٨ فروردين ١٣٨٧ |
سلام عليكم خداوند متعال شمارادر امراشاعه دين وروشن نمودن افكار جوانان از دين توفيق دوچندان بنمايد.اميدوارم درتمامي كارهايتان موفق ومويد باشيد
2 | مجيد اعلم | France - Paris | ١٢:٠٠ - ٠٢ خرداد ١٣٨٧ |
سلام عليكم
دست مولا بقيه الله پشت و پناهتون
ياعلي
3 | مسلمان ايراني | Iran - Tehran | ١٢:٠٠ - ١٤ خرداد ١٣٨٧ |
آقا اين مناظرات شما نه قابل دانلود است و نه قابل شنيدن. اقلا متن مناظره را اينجا قرار دهيد.

پاسخ:
جناب مسلمان ايراني فايل صوتي موردنظر مشكلي ندارد و به راحتي قابل دان لود و يا استماع از طريق سايت مي باشد.
انشاءالله در آتيه نزديك تمام سخنرانهاي انجام شده در شبكه سلام به متن تبديل خواهد شد.
موفق و مويد باشيد
معاونت اطلاع رساني
4 | امير محمد | Iran - Tehran | ١٢:٠٠ - ٠٩ تير ١٣٨٧ |
واقعا عالي بود
چقدر اين آقاي ملا زاده متعصب بود.اميدوارم يك كمي چشم خودش را باز كند و اطرافش راببيند.
اين آقا براي افسانه عبدالله بن سبا به كتب مستشرقها متمسك شد واقعا متاسفم .كتب مستشرقين اكثرا به پيامبر توهين كرده اند .
آقاي ملا زاده آنها را هم قبول داري .
من كتاب افسانه عبد الله بن سبا را به ايشان مي گويم حتما مطالعه كند.
البته يك اصلي رامن متوجه شده ام .علماي شيعه تمام كتب اهل سنت را خوب مي خوانند و علماي اهل سنت كتابهاي شيعيان را فقط اسامي راخوب مي دانند .اسم كتابها را با اسم نويسنده به طور ناقص
اجركم عندالله
5 | نفر قبلي | Iran - Isfahan | ١٢:٠٠ - ٢١ شهریور ١٣٨٧ |
سلام
من انتظار داشتم كه جواب من را بدهيد .به نظر من جواب دادن به مطالب بچه هاي شيعه مهمتر از متعصبيني مثل سوران و ...است .من دوباره مي نويسم
واقعا مثل هميشه آقاي قزويني گل كاشتند .
فقط من چند نكته را متوجه نشدم .

چرا آقاي ملا زاده كه گفتند ابن ابي الحديد شيعه معتزلي و از شرح نهج البلاغه ايشان دليل آوردند آقاي قزويني يك جمله نگفت كه اين آقا سني معتزلي است؟

در را بطه با جعل و آيات زيبايي كه خواندند آقاي ملا زاده اشكال كرد كه جعل تكويني است نه تشريعي و مربوط به پيامبران گذشته است و من هر چه گوش دادم معني جملات كه آقاي قزويني فرمودند نفهميدم :اگر معناي تكويني يا تشريعي بگيريم يعني الاسلام السلام يعني چه ؟
در رابطه با اين جعل هم من قبل از گوش دادن به اين منا ظره از اين واقعيت قرآني متا سفانه بي خبر بودم .اين بزرگترين دليل بر آسماني بودن خلافت و امامت است .البته اين پيشنهاد بنده است كه شما مي توانيد در اين باره مقاله اي بنويسيد.من تفسير الميزان را ذيل همين آيات را خواندم ولي متا سفانه
علامه طباطبايي خيلي مطالب سنگيني دارد و من متوجه نشدم و تفاسير ديگر هم توضيحي نداده بودند .


پاسخ:
سلام

با عذرخواهي فراوان نسبت به ديرکرد جواب حضرتعالي

ممنون و متشکر

معمولا در بحث مناظرات همواره زمان صحبت يکي از مهمترين مسائل مي باشد که طرف مناظره بايد به آن دقت داشته باشد چه در اين مناظره و يا مناظره با جناب مرادزهي و موارد مشابه که به هر طرف مناظره زمان مشخصي (در اين مورد خاص زمان 5 دقيقه بوده) استاد با توجه به تعداد شبهات مطرح شده جمع بندي نموده و به مهمترين آنها پاسخ مي دهد و در آن زمان کوتاه امکان پاسخ دادن به تمامي شبهات مطرح شده نمي باشد

ليکن اکثر شبهات مطرح شده قبلا در مناظرات يا مباحثات ديگر پاسخ داده شده، من جمله همين موضوع ابن ابي الحديد سني معتزلي قبلا در لينک ذيل پاسخ داده شده است.



در رابطه با موضوع مورد اشاره شما در بحث جعل تکويني و نه تشريعي نيز صحبت جناب آقاي دکتر اين بود که اگر قرار است اينگونه که جناب آقاي ملازاده مي گويند باشد و علي السلام والسلام مي گردد (يعني اينکه بايد فاتحه اسلام را خواند)

البته در رابطه با کتب تفسيري مي توانيد به تفسير نمونه  و يا ساير تفاسير مراجعه نماييد.


6 | سيداحمدحسيني | Iran - Tehran | ١٢:٠٠ - ١٠ آبان ١٣٨٧ |
باسلام
معني جمله علي ولي الله يعني چه؟ ودرباره کلمه "ولي"توضيح دهيد.
پيامبر چند دختر داشتند؟
شما در شبکه سلام گفتيد که درباره حضرت علي عليه السلام300 آيه نازل شده لطف کنيد چند آيه رانام ببريد.

پاسخ:
دوست گرامي سلام ! علي (عليه السلام) ولي الله ؛ يعني اين كه آن حضرت از جانب خداوند سرپرست و صاحب امر انتخاب شده است .

در باره اين كه پيامبر چند دختر داشت ،&zwnj به آدرس ذيل مراجعه بفرماييد :



http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=469



در باره آيات نازل شده در باره امير المؤمنين عليه السلام به آدرس ذيل مراجعه بفرماييد :



http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=1368



موفق باشيد



گروه پاسخ به شبهات
7 | اميد كردستاني | Iran - Tehran | ١٢:٠٠ - ٠٩ آذر ١٣٨٧ |
اگر راست مي گوئيد چرا به لندن نمي رويد و با ايشون به صورت حضوري بحث كنيد؟

پاسخ:
دوست گرامي سلام ! مناظره حضوري و غير حضوري ندارد . يعني شما مي&zwnjفرماييد كه اگر كسي برود به خانه مولوي ملا زاده ، ايشان شير مي&zwnjشود و بهتر مناظره مي&zwnjكند ؟!!

اگر اين طور است از ايشان خواهش كنيد كه يك دعوت نامه براي ما بفرستد تا برويم و در خانه ايشان و در برنامه خودشان به صورت مستقيم مناظره كنيم .



والسلام علي من اتبع الهدي



گروه پاسخ به شبهات
8 | اميد كردستاني | Iran - Tehran | ١٢:٠٠ - ٠٩ آذر ١٣٨٧ |
با سلام اين فايل هاي شما مشل دارد و قابل دانلود كردن نيست

پاسخ:
دوست گرامي سلام ! اين فايل بارها دانلود شده و هيچ مشكلي ندارد . ما خودمان بعد از گذاشتن هر فايل بارها آن را امتحان مي&zwnjكنيم .



موفق باشيد



گروه پاسخ به شبهات
9 | يونان | Iran - Sanandaj | ١٢:٠٠ - ١٧ آذر ١٣٨٧ |
درود بر دكتر ملا زاده.وتمام كساني كه سعي در هر چه روشنتر شدن مردم مسلم دارند.چرا نميگي پيامبر(ص) چند تا دختر داشت؟چرا نميگيد كه پيامبر(ص)همراه علي كرار كه دامادش بود,2دختر هم به عثمان ذي النوريين داده بود؟چرا جوابشو ندادي تو كه مي دوني؟

پاسخ:
در رابطه با بحث لقب « ذوالنورين» جناب عثمان و صحت ازدواج دو دختر پيامبر با ايشان مي توانيد به دو لينک ذيل مراجعه نماييد:
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=469
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=1837
والسلام علي من التبع الهدي
معاونت اطلاع رساني
10 | احمد -پ | Iran - Andīmeshk | ١٢:٠٠ - ٢٧ آذر ١٣٨٧ |
آقاي ملا زاده با سلام در مورد احاديث پيامبر در مورد امامان دوازدهگانه كه در كتب صحيح بخاري ج 9 ص 81 و مسند احمد ج5 ص 86 توضيح بدهيد آيا درست هستند
11 | سلامات | Iran - Tehran | ١٢:٠٠ - ٢٩ آذر ١٣٨٧ |
كلام يكي از مستبصرين
إن مذهباً يثبت نفسه من كتب مخالفيه أحق أن يتبع ، وإن مذهبا يحتج عليه بما في كتبه فيلجأ للتأويل والتحوير أحق أن يتجنب عنه
" مذهبي كه حقانيتش را از كتابهاي مخالفانش ثابت مي كنند سزاوارتر است كه پيروي شود.و مذهبي كه از كتابهايش به آن احتجاج شود و قادر به پاسخگويي منطقي نباشد و پيروان آن به پاسخهاي من در آوردي روي بياورند بايد از آن پرهيز كرد.
12 | موحد | United States - Cheyenne | ١٢:٠٠ - ٣٠ آذر ١٣٨٧ |
بسم الله الرحمن الرحيم

اين روش مناظره روش جالبي نيست. در شبكه هاي مختلف عربي مانند المستقله
هميشه مناظره بين شيعه وسني برگزار مبا سلاميشود و دو طرف مقابل همديگر قرار ميگيرند و با هم مناظره ميكنند. چرا شبكه سلام اين كار را انجام نميدهد؟

موفق باشيد

پاسخ:
با سلام

آيا حتما بايد براي رو در رو بودن در کنار هم باشند ؟ البته در المستقله که يک شبکه تفرقه افکن است نيز با وجود تظاهر به بي طرفي هميشه سخنان شيعه سانسور مي شود !!! مگر نديديد که وقتي در ماه رمضان بحث لعن با روايات اهل سنت ثابت شد چگونه برنامه را قطع کردند ؟

البته مي توان از علماي اهل سنت دعوت کرد که در يک استديو با شيعيان با هم بنشينند و در صورت برگزاري چنين مناظره اي ما آمادگي براي شرکت داريم

موفق باشيد
13 | حسين اسيري | Iran - Khorramshahr | ١٢:٠٠ - ٢٤ دي ١٣٨٧ |
آقاي " محمد "
كمي از سطح علمي وفكريتون زياد كنيد ودر حال ترقي باشيد ..
خود قرآن كريم ميفرمايد كه بسران يوسف(ع) به او توسل كردند : .. يا ابانا استغفر لنا .... واو هم جواب مثبت به آنان داد : .. سوف استغفر لكم ربي ..
ونكفت كه نه بابا توسل شرك است و .........
وآيات وروايات خيلي زيادند ..
14 | محمد | Iran - Tehran | ١٢:٠٠ - ٢٤ دي ١٣٨٧ |
اينقدر بعضي ها احمق هستند که سايت شيخ ملازاده رو فيلترميکنند
بابا بذارين من شيعه هم بدونم طرف مقابلم کيه. الله اعلم شايد ملازاده راست ميگه...
همه حرفاش از قرآنه ولي دو تا آخوند خودمون هم هستن که دو کلوم ازقرآن بلد نيستن...
به اين نتيجه رسيدم که قرآن ما رو از توسل به اين و اون منع ميکنه ولي اين آخوندا اينگار که کارخونه حديث سازي اند..............
15 | اميرعلي | United States - Mountain View | ١٢:٠٠ - ٢٦ دي ١٣٨٧ |
توسل بجزخداوندشركه پيامبرامامان خودشون به خداپناه بردن ازخداكمك خواستندنرفتن به قبرهاي پيامبران قبلي تابگن توروواسطه شوايت الله برقعي بعدازسني شدن به جوانان دراين باره جوابي محكم دادند
16 | ابوالحسني | Belgium - Evere | ١٢:٠٠ - ٢٧ دي ١٣٨٧ |
اميرعلي عزيز،

بهتر نيست در مورد چيزهايي که مي شنويد کمي دقت و مطالعه فرماييد.

1-توسل بغير خدا اگر با دستور خدا باشد باز هم شرک است؟
2-پيشوايان شما نه به مزار پيامبران بلکه به قبر ابو حنيفه و امثالهم متوسل مي شدند. در همين سايت از منابع خودتان شواهد فراواني ارائه شده است.
3-در مورد برقعي هم اشتباه به سمعتان رسانده اند، به اين نامه وي که در يکي از نوشته هايش آمده توجه فرماييد:
«بسمه تعالي محضر حضرت آقاي امام خميني وفقه الله لمرضاته من اصلاح الأمور
...عقيده حقير پس از توحيد و معاد و نبوت در مورد امامت تابع مولي امير المؤمنين(ع) و شيعه آن امامم... 17 صفر 1409 الأحقر السيد ابوالفضل البرقعي »
17 | حسين | Iran - Zahedan | ١٢:٠٠ - ٢٩ دي ١٣٨٧ |
باسلام به جمع مسلما نان عزيز
بي خودي خودتون خسته نکنيد اين شعيان
ادم بشو نيستند
18 | ابوالفضل جعفري پور | Iran - Karaj | ١٢:٠٠ - ٠٢ بهمن ١٣٨٧ |
آيا اين مناظرات نتيجه اي هم در شيعه شدن سني ها داشته ؟ اگر داشته چرا براي مردم بيان نمي کنيد؟ من فيلم مناظره را رايت مي کنم وپخش مي کنم اشکالي داره ؟ چرا آقاي قزويني فقط در قم مانده بابا سيستان وبلوچستان بيشتر به ايشان نياز داره ايشان قصد نداره يک موسسه پاسخ به شبهه انجا بزند ؟ همه که اينترنت ندارند و اکثرا فقيرند بخدا اگر آقاي قزويني حتي يک ماه هم اونجا بره طلبه ها قوت مي گيرند وکمکش مي کنند چرا ايشان چنين کاري را نمي کنه؟

پاسخ:
با سلام
1- همانطور که در موارد بسيار گفته شده است ، ما شيعيان ، شيعه شدن برادران اهل سنت را به عنوان دليل بر حقانيت مذهب خويش مطرح نمي کنيم و تنها براي اتمام حجت و بيان حقائق و واقعيت اين کار را انجام مي دهيم .
2- بسياري از برادران اهل سنت ، به سبب اين مناظرات شيعه شده اند ؛ که مواردي را به عنوان نمونه در سايت مطرح کرده ايم و مواردي را نيز جناب استاد در شبکه سلام مطرح فرموده اند .
3- در بسياري از اين موارد به خاطر ، شخص شيعه شده به خاطر ترس بر جان و مال و ناموس خويش ، درخواست مي کند که نام وي پخش نشود .
4- خود جناب دکتر قزويني در موارد بسيار ، سفرهايي به استان سيستان و بلوچستان و ... داشته و جلسات بسياري نيز برگذار کرده اند که متن کامل آن و يا خبر آن بر روي سايت موجود است .
5- بسياري از طلبه هاي استان سيستان و بلوچستان و ... که در قم اشتغال به تحصيل داشته و يا دارند ، ارتباط تنگاتنگي با جناب استاد دارند و در بحث پاسخ به شبهات ، تخصص فراوان پيدا کرده اند .
6- در مورد پخش فيلم مناظره نيز شما و ساير دوستان مي توانيد با ذکر منبع براي ديگران آن را رايت نماييد
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
19 | محسن | Iran - Shiraz | ١٢:٠٠ - ١١ بهمن ١٣٨٧ |
سلام .چرا كل مناظره را پخش نكردين و از نيمه هاي گفتگو پخش كردين؟ چه چيزي باعث شد تا اينكار بكنبن ؟ شايد اقاي قزويني از جواب دادن با سوال هاي آقاي ملازاده عاجز موندن؟

پاسخ:
با سلام
اولا: کل مناظره هم بصورت صوتي و هم متني ارائه شده است (حالا شما از کجا به چنين نتيجه اي!!! رسيديد که ما آن را سانسور کرده ايم، خدا عالم است (و شايد مساله شما چيز ديگريست!!!!!)
ثانيا: بصورت زنده و از طريق شبکه سلام تي وي ارائه شده (پس هيچ نيازي به انکار و يا سانسور آن نيست)، چرا که شکست جناب آقاي ملازاده به قدري واضح و روشن بود که تا مدتها در برنامه اجرايي خود در شبکه ماهواره اي رنگارنگ (که برنامه هايشان معرف همه مي باشد و حال اينکه آقاي ملازاده چرا اين شبکه را براي ارائه عقائد و نظرات خود انتخاب کرده است خود جاي اما و اگر دارد) شروع به فحاشي و ناسزاگويي نسبت به جناب دکتر قزويني داشته و سعي بر خالي کردن عقده شکست خود داشتند.
(حتي اگر در متن مناظره يا فايل صوتي دقت بيشتر نماييد، طرف مغلوب و غالب را به راحتي تشخيص خواهيد داد اکثر مواردي که آقاي ملازاده جواب مي دادند بيشتر به صورت مجادله و بحث کلامي بود نه بحث علمي و حتي جواب سؤالات مطرح شده را به درستي بيان نکرده و تنها به رد کردن و ... بسنده مي کردند و مواردي جناب دکتر قزويني ارائه مي کردند تمامي براساس مدرک و سند و با ذکر حتي آدرس دقيق جلد و صفحه بود. که در نهايت آقاي ملازاده مي گفتند اين روايت بازي ها را کنار بگذاريم (يعني استناد به روايت و احاديثي که در کتب منبع (صحاح سته) خود دارند را منکر مي شوند) و بيايم از روي عقل و منطق بحث کنيم (گويا تنها آدم عاقل در ميان اهل سنت ايشان بودند چرا که بقيه (و البته تمامي مسلمانان بسياري از مباحث ديني را از روي احاديث و روايات بيان مي کنند)
جالبتر آنکه به علت بي ادبي و فحاشي هاي ايشان در شبکه رنگارنگ حتي شبکه المستقله نيز حاضر به دعوت از ايشان در برنامه هاي خود به هيچ عنوان نمي باشد.
والسلام علي من التبع الهدي
معاونت اطلاع رساني




20 | لولي | Iran - Tehran | ١٢:٠٠ - ١٣ بهمن ١٣٨٧ |
چرا مطلب مرا نگذاشتيد؟مي ترسيد؟

پاسخ:
با سلام
دوست گرامي
مطلب شما به علت احتياج به پاسخگويي در بخش خاص خود قرار گرفت ؛ ان شاء الله به زودي بر روي سايت قرار خواهد گرفت .
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
21 | نادر نارويي | Iran - Tehran | ١٢:٠٠ - ١٥ بهمن ١٣٨٧ |
اين مردك احمق بااين دليل هاي خوارجييش كه ابروي علماي اهل سنت رابرده مي خواهد دين رسول الله(ص)رانصرت دهد.درصورتي كه خودش بويي از اعتقادات اهل سنت نبرد خودرا سني مداند.
22 | سجاد رضايي | United States - Alexandria | ١٢:٠٠ - ١٥ بهمن ١٣٨٧ |
با سلام حضور استاد محترم جناب ملاراده .در مورد روز جزا و قيامت . که ايا همچين روزي هست يا خير با تشکر از شما .
23 | عبدالعزيز | Seychelles - Cascade | ١٢:٠٠ - ١٧ بهمن ١٣٨٧ |
با سلام . خدمت اون دوست عزيز جناب آقاي اسيري که اين آيه رو آورده تا توسل رو شرعي و جايز جلوه بده بايد گفت چرا آيه بعدش رو نمي خوني . آيه اي که شما آوردي اين بود آيه 97 سوره يوسف قَالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَكُمْ رَبِّيَ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيم فرزندان يعقوب ) گفتند : اي پدر ! ( بر ما ببخشا و ) آمرزش گناهانمان را برايمان ( از خدا ) بخواه . واقعاً ما خطاكار بوده‌ايم . حالا به آيه بعدي توجه کن 98 قَالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَكُمْ رَبِّيَ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ . گفت : از پروردگارم ، پيوسته برايتان طلب آمرزش ( گناهانتان را ) خواهم كرد . بي‌گمان او بخشايشگر مهرباني است . اينجا ميبينيم که به خداوند اشاره شده و صفاتي که براي خداوند قائل شده که او بخشايشگري مهربان است . جز اينه ؟ از قرآن دليل نيار که اين کتاب جدا کننده حق و باطله. باز هم اگه خواستي در خدمت هستيم . از قرآن دليل بيارتا با هم بحث کنيم.

پاسخ:
با سلام
دوست گرامي
ما پاسخ شما را به درستي متوجه نشديم ؛ اما احتمالا به خاطر بعضي دروغ هاي پخش شده بر ضد شيعه ، گمان کرده ايد که شيعيان مي گويند معني توسل آن است که از ائمه بخواهيم که ايشان خود گناهان ما را ببخشند .
ما نمي گوييم که خود يعقوب گناهان فرزندان را بخشيد ؛ يا نمي گوييم که پيامبر و اهل بيت خود گناهان را مي بخشند ؛ بلکه مي گوييم توسل به اين معني است که از اهل بيت بخواهيم (همانطور که فرزندان يعقوب از يعقوب خواستند) تا از خدا بخواهند (همانطور که يعقوب از خدا خواست) که گناهان را بيامرزد .
و اين به معني واقعي قبول قسمت آخر آيه است .
در پايان دوباره مي گوييم حضرت يعقوب قبول نمود که به خاطر درخواست فرزندانش براي فرزندانش استغفار کند و اين همان توسل طبق نظر شيعه است .
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
24 | نيما | Iran - Shahrestān-e Bandar-e Māhshahr | ١٢:٠٠ - ١٨ بهمن ١٣٨٧ |
شکست رو مردم خودشون بايد تشخيص بدن آقا . نميخواد شما بگبي کي شکست خورده . در ضمن قزويني از چند تا از سوال هاي آقاي ملازاده طفره ميره و جواب نميده . چيزي که خود آقاي ملازاده هم تو مناظره ميگه

پاسخ:
با سلام
ما نيز با نظر شما موافقيم و توصيه مي کنيم که دوستان خود اين مناظره را مشاهده کنند ؛ البته شما خود از مطرح کردن نظرتان در مورد اين مناظره طفره رفته ايد !!!
(همچنين بهتر بود به جاي اين که ادعا کنيد جناب دکتر قزويني از پاسخ طفره رفته اند مي گفتيد آقاي ملا زاده به هيچ يک از سوالات جناب دکتر قزويني پاسخ نداده است و با اين همه ، ادعاي مناظره با آية الله العظمي مکارم شيرازي دارد !!!)
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
25 | ناصر بلوچ | Iran - Tehran | ١٢:٠٠ - ٢٦ بهمن ١٣٨٧ |
برادران تشيع . اگر اقاي قزويني و ديگر علماي مدعي تشيع واقعاً مسلمان بودند حضرت علي را که شير خدا لقب داشت اين قدر خوار نميکردند و نمي گفتند که ان حضرت از چوب دستي عمر ميترسيد .

پاسخ:
با سلام
دوست گرامي
1- اينكه ادعا شده است امير مومنان از شلاق (ونه چوبدست)‌عمر ،‌ نگران بود ، در كتب اهل سنت آمده است و نه كتب شيعه ؛ به اعتقاد شيعه امير مومنان در راس كساني بود كه از هيچ كس جز خداوند ، ترس نداشت و طبق آنچه در روايات شيعه آمده است و آلوسي نيز آن را نقل كرده است ، وقتي به خانه امير مومنان هجوم آوردند ، حضرت ، عمر را گرفته و به زمين كوبيدند .
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=108

2- با اينكه امير مومنان از شلاق عمر ترس نداشت ، اما عمر شلاق خويش را سبب ترساندن عده بسياري از صحابه قرار داده بود (و صحابه اي كه شما همه ايشان را عادل مي دانيد ، از ترس شلاق عمر مستحبات را ترك كرده و مسلمين شلاق عمر را از شمشير حجاج (كه قاتلي بي رحم و خونخوار بود) وحشتناك تر مي دانستند !!!
الشعبي: كان درة عمر أهيب من سيف الحجاج.
ربيع الأبرار ج 1 ص 309، اسم المؤلف: أبو القاسم محمود بن عمرو بن أحمد، الزمخشري جار الله (المتوفى : 538هـ) الوفاة: 538
تفصيل اين مطالب در مقاله اي كه به زودي بر روي سايت قرار خواهد گرفت مطرح شده است .
(مقاله اي با نام بررسي آيه محمد رسول الله)
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
26 | عرفان | Iran - Tehran | ١٢:٠٠ - ٠٤ فروردين ١٣٨٨ |
با سلام من همان مسلمانم خدا را شکر ميکنم بعد از عمري توسط علامه برقه اي و دکتر ملازاده و..... که نور حقيقت قران را که کلام مبارک خداوند است بر من مسلمان روشن نمود تا سالهاي سال که خرافات مذهبي را از شانه هايم برداشت و راه مستقيم را که همان کلام خدا وسنت رسول الله (ص) بر من نشان داد تا بر من ثابت شود که امثال چنين دين فروشاني مثل شما که بر کلام خدا دستبرد ميزنيد ومسلمانان را به انحراف ميکشيد و امروز که بنده تازه يک مسلمان واقعي شده ام در روز قيامت سالهايي را که فريب خوردم از خداي خود طلب عفو و بخشش ميکنم و يقه تو و امثال تو که همان روحانيت ‍و مراجع تقليد شيعه ميباشد را را خواهم گرفت.درود خدا بر علامه برقه اي که خونش بر گردن تو وامثال تو ميباشد وخدااز خون تو و امثال تو نميگذرد.

پاسخ:
با سلام
دوست گرامي
جالب است كه اين نظر شما در ذيل مناظره با جناب ملازاده مطرح شده است !!! هركس كه مناظره را بخواند ، به خوبي متوجه تناقض آن با كلام شما خواهد شد .
در مورد آقاي برقعي و امثال او نيز بهتر است از نزديكان و مرتبطين با او سوال كنيد :
http://h-varjani.blogfa.com/
البته بهتر است بدانيد كه طبق اقرار علماي اهل سنت ، خود آنها در آخر عمر وي او را تكفير كردند !!! اگر چنين كسي سبب هدايت شما شده است ، به شما تبريك مي گوييم !!!!
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
27 | فرزاد | Iran - Chabahar | ١٢:٠٠ - ٠٥ فروردين ١٣٨٨ |
بسم الله الرحمن الرحيم بار عرض سلام دوست گرامي تو که ميگي فرزندان يقوب از او طلب بخشش واستغفار کردند حضرت ابراهيم در قيد حياط بودند زنده بودند واز خداوند خواست تا فرزندانش را ببخشد ولي شماها به يه مرده متوصل مي شويد ايا مرده صداتو مي شنوه واقعا جاي تعجب داره اوني که 1400 سال پيش از دنيا رفته ميتونه بيمارها را شفا بده مگه تو همين قران نيومده که خدا ميگه فقط من را عبادت کنيد واز من طلب بخشش و امرزش کنيد واز من طلب کمک وياري بخواهيد اونا هم مثل شما بنده من بودند در اين دنيا زندگي کردند خوردند اشاميدند و ميميرند واز دنيا ميرن واقعا جاي تعجب هست هر ادم عاقلي اينو بشنو ميدونه اگه الان تو ازمن کمک بخواي واز من بخواي برام از جانب پروردگار دعا بکن من ميتونم اينکارو بکنم همه کساني که درقيد حياط هستند وزنده هستند براي همديگه دعا ميکنند ايني که شما ميگيد واقعا جاي تعجب داره وحالا هم بحث شما اينه که شماها به مرده متوصل ميشين وحتا هم از خوده مرده هم طلب کمک وياري ويا شفاي بيمارانتون کمک ميخوايند اينو که من نميگم همه شيعه ها ميگن ميگن اره همچين چيزي هست حقيقت داره بابا اين چرت وچرت ها چيه درضمن اين اقاي قزويني بودند که از جواب دادن تفره ميرفتند نه اقاي دکتر ملازاده موقعي که دکتر ملازاده از نهج البلاغه مدرک اورد اقاي قزويني کاملا سکوت اختيار کردند وکلا از اين بحث پريد بيرون ودر چندين جاي ديگه هم همينطور اقاي قزويني که از صحيح بخاري وصحيح مسلم دليل ميارن بيشترشون را نميگي کدوم جلد کدوم صفحه فقط کلي حرفشو ميزني وفقط ميگه درصحيح بخاري ومسلم امده هست اينو خود اقاي هدايتي قبل از مناظر گفتند که اگر مدرکي را عرض ميکنيد اون جلد وصفحه اش رو هم بگيد تا ما متوجه بشيم والا از نظر بنده فکر کنم اقاي قزويني فقط براي رد گم کردن و نداشتن مدرک حداقل فقط ميگن صحيح بخاري ومسلم جالب اينجاست اونايي که بلد جلد وصفحه اش رو ميگي ولي بيشترشون را نميگه درضمن اين مناظره کاملا معلوم بود که سانسور شدن من چندين نظر داده بودم گه يه دونه اش رو تو سايت درج نکردن نکنه ميترسين شما که از جواب دادن ترسي نداريد چرا نظرهاي منو ونظرات ديگران رو که يه حرف حقيقت ميزنن تو سايت نمايش نميدين الان هم ايني که نوشتم اميدي ندارم که تو سايت نمايش داده بشه ولي از مئسولان سايت ميخوام عدالت برقرار بشه ونبايد کوکورانه از خودشون طرفداي کنن وسلام

پاسخ:
با سلام
دوست گرامي
در جهل شما همين بس كه پيامبر(ص)‌ و ائمه شيعه را كه طبق روايات شيعه و سني به شهادت رسيده اند ، مرده مي پنداريد ؛ بهتر بدانيد كه اجماع علماي اهل سنت (غير از وهابيت) بر زنده بودن انبيا است و حتي بيهقي كتابي به نام حياة الانبياء في قبورهم دارد ؛ و در اين زمينه روايات بسيار در صحيح بخاري و مسلم موجود است .
اما در مورد ادعا هاي شما در مورد مناظره ، متن مناظره موجود است و گمان نكنيد كه كسي كه به اين سايت مي آيد در ابتدا نظر شما را نگاه مي كند ؛ بلكه در ابتدا مناظره را با دقت ديده و سپس نظرات را مي بينند و اين سبب مي شود كه بيشتر به حقانيت شيعه پي ببرند ، زيرا مي بينند كه در دفاع از جناب ملازاده جز دروغ به كار نمي رود !!!
اما در مورد علني نشدن نظرات شما !!! بهتر است نام خود را در بخش نظرات جستجو كرده تا نظرات خود را كه علني شده است ببينيد و باز دروغ نگوييد .
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
28 | حسين راد | Iran - Tehran | ١٢:٠٠ - ٠٥ فروردين ١٣٨٨ |
جناب اقاي ملازاده باسلام احتراما حدود 5ماه است که برنامه شما را دنبال ميکنم و از اين بابت بسيار خوشحالم وخداوند بزرگ را شاکر مي باشم که منتي براين بنده حقير گذاشت که بتوانم از طريق برنامه هاي قراني وتاريخي را که از شبکه رنگارنگ هر روز پخش ميشود به حقايق قران پي برده و خرافات مذهبي را که سالهاي سال بر دوشم سنگيني مينمود دور انداخته و از اين بابت از شما و مجريان برنامه رنگارنگ بسيار ممنونم خداوند به شما و خانواده محترمتان طول عمر با عزت عنايت کند تا بنده و امثال من هر چه بيشتر از کلام نوراني شما که همان کلام خدا ميباشد بيشتر و بيشتر بهره برده تا گناهاني را که علماي شيعه به من و مسلمانان شيعه به دروغ با جعل روايات سر امثال من ومسلمانان شيعه را شيره ماليدند محو کند هر چند سعي ميکنم مشکلاتي را که سر راهم وجود دارد با عنايت پروردگار بردارم مثلا نماز سه وقت را بر پنج وقت ادا نمايم با اينکه خانواده ام مذهبي ميباشند به محض برخورد بهتان سني بودن رابر من خواهند زدو مسايل ديگر را که شما از طريق قران مثل امامت و .......... که بنده را روشن فرموديد مشکلاتي هست که به اميد پروردگار سر راهم بر خواهم داشت. در ضمن ايميلي براي استاد قلابي بنام قزويني فرستادم که به ايشان و ايشان را به مصاحبه حضوري با شما راخواستار شدم که ايشان به جاي جواب تفره رفته واز روبهرو شدن با شما سر باز زدند. با تشکر از زحمات شما دوستاروارادتمند شما حسين راد.
29 | مهرگان | United States - Dallas | ١٢:٠٠ - ٠٦ فروردين ١٣٨٨ |
چرا مسلمانها اسرا جنگي را به بردگي ميبردن و به زنها و دخترهاي جوون تجاوز ميکردن و اسمش را ميزادن کنيز و غلام به نظر من اين کثيف ترين کاريه که ميشه با اسير انجام داد. اگه توضيحي داريد خوشحال ميشم بدونم. ممنون

پاسخ:
با سلام
دوست گرامي
پاسخ شما در آدرس ذيل داده شده است :
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=498
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
30 | فرزاد | Iran - Chabahar | ١٢:٠٠ - ٠٦ فروردين ١٣٨٨ |
بسم الله الرحمن الرحيم باسلام والا حرفاي ما دروغ شد پس به حرف هاي شما بايد چي گفت دوست عزيز من دفاع از اقاي دكتر ملازاده نميكنم اين چيزه واظعي بود كه درمناظره اتفاق افتاد بازم ميگم شما به اين گفته من جواب ندادين بازم ميگم موقعي كه اقاي دكترملازاد از نهج البلاغه دليل اوردند اقاي قزويني كلا بحث رو عوض كرد وبه يه جايه ديگه پريد عزيزم اين چيزه واضعي بود اينو همه ميگن چندتا از دوستامون هم تو همين سايت گفته بودند فقظ حرف من نيست

پاسخ:
!!!
بهترين پاسخ براي شما متن مناظره است .
البته در مورد سخن شما در مورد چند نفر از دوستان !!!
بهتر است ، اسامي ذيل و بسياري اسامي ديگر را كه در سايت نظر براي ما فرستاده اند ، يك نفر به حساب آوريم :
فرزاد
زهرا كريمي راد
بچه مسلمان
علي همداني
مسلم ميانه
محب اهل بيت
عمر و...
والسلام
31 | مهدي راستي | Iran - Khorramshahr | ١٢:٠٠ - ٠٧ فروردين ١٣٨٨ |
همين احاديث ساختگي وتفاسير غير صحيح ساخت قم ما رو دچار شرک خفي کرده .

پاسخ:
با سلام
ظاهرا مقصود شما همين احاديثي است كه از صحاح اهل سنت نقل شده است !!! زيرا رواياتي كه در مناظرات از جانب علماي شيعه مطرح مي شود ، از كتب اهل سنت است ؛ و همين روايات است كه شما به سبب عدم قدرت تحمل و قبول آنها دچار اين مشكل شده ايد .
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
32 | فاطمه كشاورز | United States - Cheyenne | ١٢:٠٠ - ٠٧ فروردين ١٣٨٨ |
با سلام ميخواستم بدانم اگر امامت از اصول دين است چرا حضرت علي در مقابل نقض اساس اسلام سكوت كردند اگر به خاطر مصلحت بوده آيا به نظر شما اگر ابوبكر به آن حضرت دستور مي دادند كه مثلا يك وعده نماز نخواند او به خاطر مصلحت سكوت ميكردند يا گردن ابوبكر را مي زدند خواهشمندم پاسخ روشني بدهيد .

پاسخ:
با سلام
دوست گرامي
طبق نظر شيعه امامت از اصول دين (اموري كه تمامي مسلمانان در اعتقاد به آن مشترك اند) نيست ، بلكه از اصول مذهب است . و مخالفت با اصول مذهب سبب ارتداد نيست .
اما در مورد علت عدم قيام امير مومنان علي عليه السلام در مقابل خلفا ، جناب دكتر قزويني در شبكه سلام به صورت مفصل صحبت كرده اند :
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=salam&id=9
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
33 | فرزاد | Iran - Chabahar | ١٢:٠٠ - ٠٧ فروردين ١٣٨٨ |
بسم الله الرحمن الرحيم سلام دوست گرامي به حساب اين درست كه شهيدان زنده اند اون كه صداتو نميشنوه مگه به غيراز خداوند كسي ديگه اي صدامونو ميشنوه ميدونه تو دلمون چي ميگذره درضمن بحث شما اينه كه امامان كمك ميكنند وبيماران را شفا ميدن مگه شما نميگيد امام رضا شفا ميدن اينه كه خودم ازهمه برادران شيعه پرسيدم درضمن اين حرفاي كه زدم دفاع از اقاي دكتر ملازاده نيست اينا حقيقت است موقعي كه اقاي دكترملازاده از نهج البلاغه دلبل اوردند اقاي قزويني كاملا سكوت اختيار كرده واز بحث پريد بيرون شما هم منكر اين شدين تو نظرقبلي هم اينو نوشته بودم ولي ازشما هم جواب قانع كننده اي نشنيدم وبيشتر مدرك ودليل هاي اقاي قزويني من فكر ميكنم دروغ بودند برا اين ميگم چون اقاي قزويني وقتي كه دلبل از صحيح بخاري وصحيح مسلم دليل مي اودند اصلا جلد وصفحه اش رو نگفتن بيشترشون به همين شكل بود نه به جلدش اشاره ميكرد نه به صفحه اش فقط ميگفتند درنهج البلاغه وصحيح مسلم امده است تو كه اگه بلد خب اون جلد وصفحه اش رو هم بگو اون دلبل هاي كه بلد بود هم جلدشو ميگفت هم صفحه اش رو وهم اون روايت كننده اش روهم ميگفتند ولي اونايي كه بلد نيست فقط به اسم كتاب بسنده ميكنه درضمن اين چيزي كه ميخوام بگم دارم قسم ميخورم كه شما حروف هاي نهج البلاغه را تغيير دادين واز اين مهمتر شماها كلام خداوند وايات قران را تغيير دادين سه تا از سوره ها قسمتي از اين سوره ها رو به نفع خوتون تغيير دادين اينو دارم قسم ميخورم كه حقيقته متاسفم براي شما كه ايات قران را تغيير ميدين اين يعني شماها حرف كلام خدا وقران را قبول ندارين اين يعني اينكه شماها از اسلام خارج هستيد متاسفم براي شما كه به اسم مسلمان تيشه مي زنيد به قلب اسلام شماها چه جور ادمهايي هستيد واسه خوتون تصميم مي گيريد خودتون مي بريد مي دوزيد شماها اصلا به اسلام اهميت نميدين من خودم از چندين شيعه پرسيدم كه گفتند شيعه ها 3000 حديث از حضرت علي (رض) جهل كردن اينو كه خوده شيعه ها اقرار كردند اميدوارم شماها سر عقل بيايد با اين كه هدايت شدن شما غير ممكنه خدا خودش شمارو هدايت كنه .خدا حافظتون

پاسخ:
با سلام
در مورد اينكه شهدا و رسول خدا (ص)‌و ائمه صداي ما را نمي شنوند !!! بهتر است به نماز خود نگاهي كرده ببنيد در نماز چه مي گوييد «السلام عليك أيها النبي» شما در نماز با خود پيامبر (ص)‌سخن مي گوييد !!! بعد مي گوييد آن حضرت صداي ما را نمي شنوند ؟
پيامبر (ص)‌در روايت صحيحي كه در كتب اهل سنت آمده است مي فرمايند كفار نيز صداي ما را مي شنوند ، حتي در روايتي است كه ميت حتي صداي كفش هاي تشييع كنندگان را مي شنود !!! بعد شما تنها و تنها به اين بهانه كه ادعا مي كنيد ميت صداي ما را نمي شنود شيعه را تكفير مي كنيد !!!
در مورد ساير ادعا هاي شما نيز قبلا پاسخ مقتضي داده شده است .
تنها دو مورد باقي مي ماند :
1- ادعا كرده ايد كه جناب دكتر قزويني بدون مدرك و جلد و صفحه سخن مي گويند !!! (جداي از اينكه اين حرف دروغ و باطل است) حتي اگر فرض به صحت كلام شما بگيريم اما مجرد ذكر نكردن جلد و صفحه آيا به اصل وجود روايت در صحيحين اشكالي وارد مي كند ؟
كه اگر روايت در صحيحين بود ، چه پاسخي مي دهيد ؟
2- اما در مورد جعل 3000 حديث توسط شيعه كه خود شيعه نيز به آن اقرار كرده است !!! بهتر است يك مدرك براي سخن خود ذكر كنيد تا ما نيز آگاه شويم !!! البته اينكه ابوهريره كه هزاران حديث از او نقل كرده ايد (همانطور كه در صحيح بخاري امده است)‌وقتي از او سوال مي كنند آيا اين روايت را از رسول خدا (ص)‌شنيدي مي گويد :خير اين روايت از كيسه ابوهريره است !!!:
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=106
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
34 | فرزاد | Iran - Chabahar | ١٢:٠٠ - ٠٨ فروردين ١٣٨٨ |
بسم الله الرحمن الرحيم باسلام اين اعتقاد قلبي شما شيعيان است كه مي گوييد امامان شفا ميدن اينو ديگه نميتوني انكار كني ميتوني شما اشيعيان رافظي چنين اعتقادي داريد كه بله امام رضا شفا ميدن حضرت علي قوت ونيرو مي بخشد اينو كه خودم بارها ازشيعه ها شنيدم خودم كه دركنارشيعه زند گي ميكنم اينا چيزارو كه ميدونم مگه شما شيعيان رافظي قبرها رانمي پرستيد درضمن زيارت مسجد النبي وخانه كعبه اون الزمي است وما اونا را نمي پرستيم ولي شما شيعيان مي پرستيد همانطور كه چند ماه پيش????جلوي قبر امام خميني سجده كردن اين بزرگترين شرك وگناه است پيامبر به همه گفتند حتا من را هم سجده نكنيد سجده فقط براي خداوند است شما شيعيان حتا به خدا اين جاي تعجب داره دور قبرها طوائف ميكنيد هفت بار دورقبرطوائف مي كنيد استغفرالله اينا همه شركه در ضمن من فكر ميكنم كه شماها كتاب صحيح وبخاري ومسلم را يه جاهاي رو تغيير دادين البته اين فقط تصوره منه براي اين ميگم كه شما سه تا از سوره هاي قرانرا يه چند كلمه را تغيير دادين و بيشتر نهج البلاغه را هم تغيير دادين و 3000 حديث از حضرت علي (رض) جهل كردين درضمن اين دروغ هاي شاخ دار به درد خودت ميخوره حيف كه من فقط به اندازه خودم اطلاعات دارم اگه يكي از بزرگان ما تو اين سايت مي بود من فكر ميكنم شماها چيزي برا گفتن نداشته باشين همينم خدا راشكر ميكنم كه به اندازه خودم اطلاعات دارم كه دروغ هاي شاخ داره اين گروه شبهات را باور نكنم شهورم به اين جور چيزا ميرسه درضمن شما يه چيزهاي درمورد دكتر راد مهر گفتيد شما گفتيد كه دكتر داد مهر از همون اول سني بود به چه مدركي اين حرف ميزني شماها خيلي خودتون را به خريت زدين دكتر رادمهر كه يكي از برجسته ترين علما شيعه درقم بودند كه درخارج تحصيل كرده بودن ودكتراشون را اونجا گرفتن شما اگه ميدونستيد همون اول اون از بين مي بردين ولي موقعي كه به بلوچستان سفر كرده وبه خانواده اش گفت كه ميخواهم عقده ومذهبم را عوض كنم به خانواده اش گفت مذهب شيعه همش اشتباه است تا اين كه دكتر راد مهر سني شدن وچندين ماه را دزندان سپري كردن خانواده اش اونا بيرون اوردند گفتن هنوزم ميتوني شيعه بشي وعقيده تو عوض كني دكتر راد مهر سرسختانه ميگفت مذهب شيعه هم اش شرك است تا اين كه دكتر رامهر از ايران فراري شد به پاكستان رفت تا اينكه دايي ايشون كه از اطلاعات هم بودند در پاكستان دكتر رادمهر را گلوله باران كردن ودكتر رادمهر راشهيد كردن لطفا اين دروغ ها رو بريد يه جايي ديگه بگيد كه اونا نشنيده باشن استغفرالله شما شيعه ها ديگه چه جور ادمهايي هستيد خدا خودش شما را هدايت كنه امين

پاسخ:
با سلام
تمامي مسلمانان اعتقاد دارند كه عيسي مرده زنده مي كرد ؛ خود عيسي نيز چنين مي گفت ؛ اما عبارتي در انتهاي كلام خويش مي اورد و آن «باذن الله» بود ، يعني تمامي اين كار ها طبق اعتقاد شيعه به اذن خداوند است ؛ و اين همان حقيقت توحيد است .
اما ادعاي سجده در مقابل قبور !!! اين نيز از مطالبي است كه خود شيعه نيز آن را رد مي كنند ؛ بهتر است بي جهت ما را متهم به چيزي كه نيست نكنيد .
اما در مورد طواف دور قبور !!! بهتر است بدانيد كه ضريح ائمه ما به دو قسمت مردانه و زنانه تقسيم شده است و به هيچ وجه نمي توان دور آن طواف كرد !!! مگر در خيالات و توهمات اهل سنت !!!
در مورد تحريف قرآن نيز در ساير نظرات شما پاسخ داده شده است .
اما در مورد دكتر رادمهر !!! تا قبل از اين مي گفتند حجة الاسلام ، كي دكتر شده است ، خدا مي داند ؛ مي توانيد به صورت اجمالي در مورد رادمهر به آدرس ذيل مراجعه كنيد و خود پاسخ خود را دريابيد :
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=software&id=35
اما اگر كشته شدن او در پاكستان بوده است ، پس چرا شبانه و مخفيانه دفن شد ؟
جداي از اينكه شيعه هيچ گاه ، شيعه شدن يك شخص را دليل بر حقانيت مذهب نمي داند ، بسياري از علماي اهل سنت (نه مانند رادمهر و موسوي دروغين) شيعه شده اند ، مانند جناب آقاي تيجاني و يا عصام العماد ، اما ما اين را به عنوان دليل حقانيت شيعه نمي دانيم ؛ دليل حقانيت شيعه ادله آن است و دروغ هايي كه اهل سنت بر ضد شيعه مطرح مي كنند ، كه شما نيز يكي از فريب خوردگان اين دروغ ها هستيد .
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
35 | فرزاد | Iran - Chabahar | ١٢:٠٠ - ١٠ فروردين ١٣٨٨ |
بسم الله الرحمن الرحيم سلام دوست گرامي فكر كنم اشتباه گفتي من از اين فريب خوردگان اين دروغ ها نيستم بلكه اين شما هستيد كه چنين فريبي خورده اي وبرسرجاهليت همه چيزرو جلو ميبريد اولا اين تيجاني از همون اول شيعه بودن بعد يه كتابي هم نوشتن كه اسمش هم ان گونه كه هدايت يافتم كه خيلي كتاب مسخره اي بود البته علماي ما هم جواب اين كتابشون دادن وعلماي ماهم كتابي نوشتن كه ان گونه كه گمراه شدي بدبخت شدي وتو اين كتاب همه ي اعمال شيعه ها ي رافظي موجود است دوستان عزيزهم ميتونن اين كتاب تهيه كنن تا بفهمن مذهب شيعه چه جور مذهبي هست يه چيزي الان به يادم اومد كه تو همين كتاب خوندم كه نوشته بود مذهب شيعه 126 مذهب است كه به همديگر كافرميگن وهمديگرو كافر ميدونن جالب هم اينجاست كه اين نوشته تو كتاب خوده شيعه ها هم امده كه شيعه ها 126 مذهب دارن دوستا عزيزميتونن اينو از معروفترين كتاب شيعه بخونن كه اسم كتاب كليني است وتو يكي تو كتاب ديگه هم نوشته است كه اسمشون دقيقا يادم نيست فكركنم مفاتيح الجناح بود البته كطمئن نيستم فراموش كردم ولي براتو پيداش ميكنم حتما اينو يادتون هست كه تيجاني واقاي دكترملازاده با هم يه بحث ومناظره اي هم داشتن حتما اينو خوب ميدونين كه اين تيجاني چطوري از جواب دادن سوالات فرار ميكردن واينو هم ميدوني كه مكارم شيرازي همه علماي اهلسنت كشورهاي اسلامي مانند عربستان وساير كشورها وازعلماي اهلسنت ايران همه به بحث ومناظره وگفتگو دعوت كردن وهمه علماي اهلسنت با اشتياق دعوت ايشون را قبول كردن ولي مكارم شيرازي دوباره پشيمون شدن ونخواست اين بحت ومناظره شكل بگيره ولي ما ميگيم ترسيد ولي شيعه ها ميگن كه فقط ميخواست اهلسنت و وهابيان را باز وسركار بذاره براي ما مهم نيست كه شما چه فكري ميكنيد اين برا ما مهمه كه از گفته خودشون پشيمون شدن وترس ايشون برداشت واما درمورد سجده كردن قبردرنظر قبلي هم گفتم ولي فكر كردم شما جواب قانع كنندهاي ندي واينكه دوباره تو اين نظرم مينويسم ما شمارا متهم نميكنم بلكه شماها اين كار رو انجام ميدين وقبرهاي ائمه تون را سجده ميكنيد اينو فراموش كردم در نظر قبلي ام بگم چند سال پيش رفته بودم مشهد وسجده كردن شيعه هارا در مقابل قبرها را نظاره گر بودم وخودم ديدم كه چطوري قبرهارو سجده ميكردن ؟؟؟؟ ما هم مون تو يه كشور زندگي ميكنيم ومسلمان هستيم ولي سريه چيزهاي باهم مشكل داريم ما اهلسنت هم سعي ميكنيم كه حلشون كنيم شما برادران شيعه هم دوست داريد كه اين مسايل حل بشه وماهم دلمون ميخوا كه عقايمون را ثابت كنيم واينم حق ماست كه از مذهبمون دفاع كنيم چون ماهم تو همين كشور داريم زندگي ميكنيم وبرادران شيعه هم دركنار ما زندگي ميكنند واما درمورد توسل يه ايه ديگه درمورد اين هست الان تو ذهنم نيست سعي ميكنم تو نظر بعديم براتون بنويسمش

پاسخ:
با سلام
دوست گرامي
براي فهميدن حقيقت امر جناب آقاي تيجاني ، بهتر است نگاهي به سخنان علما و مولويان اهل سنت قبل و بعد از برنامه ماه عسل بياندازيد ، كه تا قبل از اين برنامه آقاي تيجاني يك شخص خيالي بود ، بعد شد يك شيعه كه ادعاي سني بودن كرده است !!!
اما در مورد كتاب نوشته شده بر ضد ايشان ، اگر واقعا به دنبال حق هستيد ، ما نيز توصيه مي كنيم اين كتاب را به همراه كتاب جناب آقاي تيجاني بخوانيد كه به خوبي براي شما حقيقت مشخص خواهد شد .
اما در مورد مذاهب شيعه !!! اگر يك شيعه ادعا كند كه اهل سنت 12000 فرقه هستند كه همديگر رانيز تكفير مي كنند !!! آيا شما باور مي كنيد ؟ به جاي بي مدرك سخن گفتن ،‌ بهتر است كمي به دنبال حقايق باشيد (البته اين را بگوييم كه علماي چهار مذهب اهل سنت همديگر را تكفير كرده اند!!!)
اما در مورد دعوت به مناظره جناب آيت الله مكارم شيرازي ؛ ايشان از مفتي اعظم اهل سنت عربستان يا مصر دعوت به مناظره كرده و هنوز هم بر دعوت خود باقي هستند !!! اما هنوز هم كه هنوز است مفتي اعظم اهل سنت ، هيچ پاسخي نداده است ، و اصلا در شان ايشان نيست كه با پايين تر از مفتي اعظم مناظره كند ؛ زيرا ايشان خود يكي از مراجع تقليد شيعيان جهان هستند . البته درست است كه عده اي از بي سواد هاي اهل سنت كه حتي گروه پاسخ به شبهات نيز مي تواند با آنها مناظره كند ، گفتند ما با آيت الله مكارم مناظره مي كنيم !!! اما در واقع اين فرار مفتي اعظم اهل سنت از مناظره بود تا اگر طرف سني شكست خورد ، به اسم مفتي اعظم گذارده نشود .
اما در مورد ساير ادعاهاي شما ، نيز صريحا مي گوييم اگر كسي قبري را به عنوان عبادت سجده كند كافر است . و اين نظر همه علماي شيعه است .
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
36 | مرتضي | Iran - Urmia | ١٢:٠٠ - ١٤ فروردين ١٣٨٨ |
با سلام از دوستان سني مذهب ميخواهم براي روشن شدن حقيقت يک سري به سايتهاي اهل سنت بزنند - شما هر سوال و نظري داشتيد ميتوانيد بپرسيد و حتي توهين هم ميکنيد - اما من چندين بار در سايتهاي اهل سنت جواب نوشته هايشان را دادم انها را در سايتشان درج نکردند - من از مسئولين اين سايت تشکر ميکنم ولي اعتراضي هم دارم - کتب درج شده در سايتهاي اهل سنت بسيار مرتب و در فايلهاي مختلف همراه با تصوير روي جلد ولي سايت شما و اصلا سايتهاي شيعه کم کاري دارند - چاپ کتاب خيلي کم و بيشتر جوانها به جواب شيعيان در مقابل تهمتهاي اهل سنت دسترسي ندارند - بيشتر علما در منابر بخاطر حفظ وحدت شبهات اهل سنت را مو شکافي نميکنند - جزوات رديه در دسترس مردم قرار نميدند -و خيلي کم کاريهاي ديگر - يک طلبه
37 | فرزاد | Iran - Chabahar | ١٢:٠٠ - ١٦ فروردين ١٣٨٨ |
بسم الله الرحمن الرحيم باسلام جناب لطف كنيد اينقدر دروغ سرهم نكنيدو تحويل مردم ندين جناب اقاي مكارم شيرازي هم از علماي هلسنت عربستان وهم دكترملازاده را هم دعوت كردن وهم مفتي هاي عربستان قبول كردن وهم اقاي دكترملازاده قبول كردن وجالب هم اينجاست يكي از طلبه ها هم گفته اجازه بدين من باهش مناظره كنم اين طلبه خودش داوطلب شده كه با مكارم شيرازي مناظره كنه وبعد هم علماي مفتي عربستاو و اقاي دكتر ملازاده يه شرطي گذاشتن گفتند ما فقط بايه شرط مناظره ميكنيم شزطشون هم اين بودكه مناظره را يكي از شبكه هاي ايران پخش زنده نشون بده گفتند ما فقط با اين شرط مناظره مكنيم ديگه جناب اقاي مكارم شيرازي جوابي ندادند ديگه اين بحثو به ميون نياورد وبعد تو سايتاشون مي نويسن كه ما ميخواستيم وهابي هاي عربستان رو سركار بذاريم نگيد قصدمون سركار گذاشتن بوده اين دروغ ها چيه ميگيد بگيد ترسيديم بگيد از طلبه ها شما ترسيديم نگيد قصدمون سركارگذاشتن بود تو سايت خوده شيعه ها نوشته بودن كه مكارم شيرازي قصدش سركار گذاشتن اونا بوده بعد جواب اين مرتضي را هم بدم اقاي مرتضي همه سايت هاي شيعه هم اين كارو ميكنم كه جواب هارو درج نميكنند من چندين بار جواب شون رو داده بودم ولي تو سايت درج نكردن نه تنها مال من مال همه دوستان اگه توجه كرده باشي چندتا از دوستانمون هم نوشته بودن چرا جواب هاي مارو درج نميكنيد يه چند روز پيش هم من يه بحثي درمورد سجده كردن شيعه جلوي قبرها كردم كه اول جواب هاي منو تو سايت درج ميكردند و جواب منو هم ميدادند ولي بعد كه براش ثابت شد و اين گروه شبهات كم اورد ديگه جواب هاي منو تو سايت درج نكردند البته اون جواب هاي رو ميگم كه در رابطه با سجده كردن شيعه جلوي قبرها ديگه تو سايت نمايش ندادند ودرمورد كتاب تيجاني با نظر شما موافق دوستان عزيز ميتونند هم كتاب تيجاني رو ببينند وبخونند وهم كتاب اهلسنت را كه در رابطه نوشتن كه اسم كتاب هم ان گونه كه گمراه شدي بدبخت شدي وكتاب تيجاني هم ان گونه كه هدايت شدم ميتونين اين دو كتاب تهيه كنيد وبخونيد وبعد مقايسه كنيد وبعد جوابتون را بدين اين كتابي كه علماي ما نوشتن اينقدر واظح است كه اين كتاب رو قاچاق كردند ودرست هركي ببيننش ميگيرنش اگه كتاب اشتباه باشه چه دليلي داره كه قاچاقش كنند وسلام

پاسخ:
!!!
دوست گرامي
ما به همه سوالات شما قبلا جواب داده ايم و لذا نيازي به اعاده پاسخ نيست ؛ زيرا:
در خانه اگر كس است ،‌يك حرف بس است .
تنها دو نكته را مي گوييم :
1- واقعا به نظر شما خنده دار نيست كه آيت الله مكارم ، در خواست دهد كه با مولوي ملازاده (كه حتي نمي تواند با جناب دكتر قزويني مناظره كند ، و مناظرات او در همين سايت موجود است) مناظره كند ؟
به جاي قبول كردن هر حرفي و مطرح كرده آن بدون دليل ، كمي در مورد مطالبي كه ساليان سال به خورد شما داده اند فكر كنيد .
2- در مورد نشر ندادن نظرات اهل سنت !!! كدام سايت سني را ديده ايد كه اينگونه نظرات شيعيان را درج كرده و به آنها پاسخ بگويد ؟
آيا همين درج نظرات شما ، دليل بر كذب مدعاي شما نيست ؟
نظراتي كه از شما درج نگرديد نيز تنها به خاطر داشتن جنبه سياسي ، علني نشد .
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
38 | محمود رحيمي | Iran - Ajab Shīr | ١٢:٠٠ - ١٦ فروردين ١٣٨٨ |
بسم الله الرحيم الرحيم مردم عزيز ايران ما نبايد فريب آخوندها را بخوريم خودمان را نبايد بازي چه آنها قرار دهيم
39 | علي | Seychelles - Cascade | ١٢:٠٠ - ١٩ فروردين ١٣٨٨ |
داريد چرت وپرت ميگيد براي اينكه مردگان ياشهيدان بشنوند به يه جمله درنمازكه نه آيات قران است ويه ادم مثل من وتو اونو گذاشته اشاره ميكنيدپيامبراگه زنده بود نميمرد بي خرد مگرغيراينه كه همه نفسها ذائقه مرگ راميچشند مگه نميدوني خداوند ميفرماييد پيامبري مثل شما درميان كه ميخورد ومياشامد وحتما هم ميميرد براي هدايت شما روانه كردهام وهدف همه پيامبران هدايت انسان به شناختن وعبادت خداوند بوده نه اينكه خودشان دكان شفا ودعا براي ديگران بازكنند شماها آخوندهاي شيعه درگمراهي آشكارهستيد همه چيزتان شده علي وامامان وفاطمه وابوالفضل كه همه انانها بنده خدابوده اند وعبادت برانان نيزواجب بوده ودربرابرامحتانان وآزمايش بوده اند وكارپيامبري تعيين جانشيني براي خود نيست بلكه متوجه كردن بشر براي عبادت وكرنش واحتياج خواستن ازخداوند است وبس پيامبران امدند تابشررا به خداپرستي رهنمون شوند نه خود وامامان ساخته شده دست شماها پارتي بشن پيش خداواقعا مذهب شيعه چيزي تنفرانگيزي است كه خيلي بدترازكفاران هستند چون شما تيشه به ريشه دين خداميزنيد درقالب مذهب وتنهاراه راست . اگه واقعا مردگان وشهيدان ميشنيدن خداوند يك بارهم كه شده درقران به آن اشاره صريح ميكرد.شما آخوندهاي شيعه همه اش به دنبال بهانه بني اسرائيلي ميگرديد ازمعناي باطني قران چيزهاي به نفع خود بيرون ميكشيد.

پاسخ:
با سلام
دوست گرامي
1- فرق ما و شما در اين است كه ما اعتقاد داريم پيامبر (ص)‌ «لا ينطق عن الهوي ان هو الا وحي يوحي » و مي گوييم تمامي دستورات ديني كه پيامبر (ص)‌ براي ما آورده است ، از جانب خداوند است !!!
حال شما مي گوييد پيامبر كه دستور داده است در نماز خويش بگوييم «السلام عليك ايها النبي» اشتباه كرده است !!!
البته لابد شما بيشتر از مفتي اعظم عربستان مي فهميد ، زيرا او گفتن اين جمله را در نماز بدون اشكال مي داند !!! اما به نظر شما اين جمله اشتباه است !!!
2- فرموده ايد پيامبر اگر زنده بود نميمرد !!! (البته مقصود شما اين است كه پيامبر مرده است و شخص مرده زنده نيست)
سوال ما اين است كه آيا خداوند نمي تواند مردگان را زنده كند ؟ مگر شهدا بعد از شهيد شدن زنده نيستند ؟ (طبق آيه قرآن ؛‌البته اين ديگر قران است و سخن پيامبر نيست كه اين را نيز منكر شويد!!!) چطور شهدا زنده اند ، اما پيامبر (ص) كه راهنماي همه شهدا و از همه آنها برتر است مرده ؟
البته علماي اهل سنت (غير از وهابيت) اجماع به زنده بودن پيامبران در قبور دارند (همانطور كه در ساير نظرات نيز گفته ايم) و حتي در اين زمينه كتاب نگاشته اند .
3- فرموده ايد كار پيامبر تعيين جانشين براي خود نيست !!!‌اما پيامبر بيكار هم نيست كه ديني براي هدايت مردم بياورد و جامعه اسلامي تشكيل دهد ، و سپس حاكم را كه مهم ترين ركن در هر اجتماعي است ، تعيين نكند ، تا اين جامعه از هم بپاشد !!!
4- آنچه ما از قران به آن استدلال مي كنيم ، بطن قرآن نيست ؛ بلكه استدلال هاي واضحي است كه شما به خاطر دور بودن از قرآن و عدم تدبر در معني آن و مجرد روخواني ، متوجه آنها نشده‌ايد .
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
40 | فرزاد | Iran - Chabahar | ١٢:٠٠ - ١٩ فروردين ١٣٨٨ |
بسم الله الرحمن الرحيم با سلام من در تعجبم كه اقاي مكارم شيرازي علماي اهلسنت را دعوت به مناظره كرده وعلماي ما هم قبول كردن خيلي وقت پيش قرار بود اين مناظره انجام بشه ولي الان من نميدونم چرا اين مناظر انچام نشد وبعد سايت شيعه نيوز وشيعه انلاين مي نويسند مكارم شيراز علماي اهلسنت را فريب داده وقصدش همين بود واگرنه چه دليلي داره مناظره شكل نگيره و علماي ما هم موافق اين مناظره بودند. مناظر دكتر ملازاد وقزويني را هم متن اش رو خوندم هم شنيدم وبراي من وبسياري ازدوستانمون مشخص شد كه اقاي قزويني چه حيله هاي بكار بردن واما درمورد درج نظرات ما اين هم صددرصد بودن دليل نيست چون شما ميخواهيد كه همه چيز را به نفع خود تمام كنيد وجواب سوالات مارو مي دهيد وبيشتر جواب هاي ما كه درست است تو سايت درج نمي كنيد اين نشون ميده كه همه دوستان فكر ميكنند كه اين مناظره مثلا مناظره من وشما من كه جواب حقيقت شما را دادم تو سايت درج نكردين واينجوري مسلما دوستان مون فكر ميكنند كه مناظره را شما بردين و طرف مقابل كه من باشم كم اورد ونتونست چوب بده حالا نظرات مارو درج ميكنيد تنها كسي كه از نظرات ما سود مي برد شماها هستيد اگه واقعا شما دلمون برا ما ميسوزه ودلسوزه ما هستيد لطف كنيد همه نظرات مارو تو سايت درج كنيد اون جوابي كه در مورد سجده كردن بهتون گفتم فقط من حقيقت روشن كردم واسم اون كساني رو گفتم كه جلوي قبرها سجده كردند واگه الان هم بنويسم مطمئنم كه بازم در نميكنيد درسته يك حرف بس است ولي به شرطي كه جوابهاي شما قانع كننده باشد وهمه جواب هاي مارو تو سايت درج كنيد شما كه جواب هاي مارو تو سايت در نميكنيد ما مجبوريم دوباره همون بحث را بكنيم انشالله خدا من وشما را هدايت كنه مخصوصا شما را كه راه جاهليت را دنبال كرديد و به هيچ يك از قانون اسلام را رعايت نميكنيد و واز قران وسنت دور هستيد وسلام

پاسخ:
با سلام
جناب آقاي فرزاد ، تا كنون از شما مطالب بي مدرك زياد شنيده و بر روي سايت گذاشته ايم .
« سايت شيعه نيوز وشيعه انلاين مي نويسند مكارم شيراز علماي اهلسنت را فريب داده وقصدش همين بود»
لابد آدرسي براي ادعاي خودتان غير از سخنان مولوي هايتان داريد !!!
اما در مورد درج كردن نظرات شما !!! جدا از اينكه خود بهتر مي دانيد كه تمامي نظر هاي شما غير از نظرهاي سياسي علني شده است ؛ اما حتي اگر ادعاي شما درست باشد ، سايت هاي اهل سنت جرات علني كردن همين مقدار نظرات شيعيان را نيز ندارند !!!
در مورد سجده بر قبور و ساير ادعاها ، ما براي شما آدرس سايت همراه با عكس فرستاديم ؛ و ديديم كه حتي با وجود اينكه براي شما مطالبي فرستاده ايم كه دقيقا مخالف ادعاي شما است ، باز هم شما دست از ادعا هاي خود برنداشتيد !!!
خداوند همه ما را به راه راست هدايت كند
گروه پاسخ به شبهات
  بعدی [1] [2] [3] [4] [5] [6] [7] [8]  
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها