2024 March 29 - جمعه 10 فروردين 1403
پاسخ به شبهات عيد نوروز
کد مطلب: ٥٤٥٢ تاریخ انتشار: ٢٨ اسفند ١٤٠٠ تعداد بازدید: 21255
حبل المتین » عمومی
پاسخ به شبهات عيد نوروز

شبهات اعیاد و عید نوروز - نوروز نزد ائمه
حبل المتين 89/12/29

بسم الله الرحمن الرحيم

تاریخ : 29 / 12 / 89

آقاي محسني

آقايان وهابي ها به هر بهانه اي مي خواهند عليه شيعه اقدام كنند يا شبهه مطرح كنند. در مورد بحث عيد نوروز و جشن ها و لباس نو پوشيدن ها هم مي گويند ما هم چنين چيزي در دين نداريم و پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) هم چنين كاري نكرده است. آيا وهابيت نسبت به مراسم عيد نوروز هم شبهاتي مطرح كرده اند؟

استاد حسيني قزويني

آقايان وهابي ها همين طور در كمين نشسته اند تا قضيه اي را از شيعيان و اعمالي كه در جامعه شيعي صورت مي گيرد، زير ذره بين بگيرند و شبهاتي را مطرح كنند. از جمله آنها، قضيه عيد نوروز است و در سايت هاي مختلف وهابي ها و أهل سنت نوشته اند و حتي در مسجد دار العلوم مكي زاهدان هم آقايان خطباء و علماء أهل سنت رسماً اعلام كرده اند كه عيد نوروز بدعت است.

ما كاري با اينها نداريم، ولي آنچه كه در سايت نوار اسلام و اسلام تيْپ هست، يك مقاله اي هست كه عيد نوروز را زير سؤال برده است و من بعضي از قسمت هايش را عرض مي كنم و بينندگان عزيز ببينند كه اين آقايان همانند مگس دنبال اين هستند كه جايي را پيدا كنند تا بتوانند شبهه افكني كنند و ذهن خواننده را مشوش كنند با يك سري مطالبي كه كاملاً مخدوش است و اصلاً و ابداً با مباني اسلامي سازگاري ندارد.

شبهه اول:

در اين مقاله آمده است:

ما در ايران مي بينيم كه عيد قربان يك روز و عيد نوروز 15 روز است.

اين يكي از شبهات شان است كه به عنوان يك اشكال اساسي و مهم مطرح كرده اند!!!

شما أهل سنت هم عيد فطر را يك هفته تعطيل مي كنيد، حال آن كه در اسلام، يك روز بيشتر عيد نيست. در كشورهاي عربي و در عربستان سعودي، نزديك به يك هفته تعطيل مي كنند و در بعضي از كشورها 10 روز تعطيل مي كنند. هم چنين در اول ماه محرم كه عيد نيست، شما حدود 10 روز به عنوان عيد تعطيل مي كنيد. اين چه ارتباطي به اين قضيه دارد؟

شبهه دوم:

در اين مقاله آمده است:

علماء مذهب شيعه چون با اسلام كينه دارند، سعي در رايج كردن اين عيد داشته، حتي برايش دعا و غسل ساخته اند و باز مي گويند بدعت نيست.

اين واقعاً خيلي عجيب است! ما نمي دانيم كه واقعاً بايد به حرف اينها بخنديم يا به بدبختي و بيچارگي اينها گريه كنيم؟! و فقط مي توانيم بگوييم:

الحمد لله الذي جعل أعدائنا من الجهلاء.

يا به تعبير امام سجاد (عليه السلام):

الحمد لله الذي جعل أعدائنا من الحمقاء.

اگر شيعه براي عيد نوروز، دعا يا غسل آورده است، برگرفته از مكتب أهل بيت (عليهم السلام) است و با سندهاي صحيح، بزرگان و فقهاء ما به اين روايات عمل كرده اند و برگرفته از أهل بيتي است كه پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) آنها را عِدْل قرآن قرار داده است.

شما آمده ايد به خاطر عداوتي كه با پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) داريد و خيلي واضح و روشن است، براي جشن ولادت پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) گفته ايد كه «اين از بدعت هاي محْدثه در دين است». آيا اين يك نوع عداوت با پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) نيست؟

در كتاب مجموع فتاواي بن باز، جلد 1، صفحه 183 آمده است:

لا يجوز الإحتفال بمولد الرسول و لا غيره، لأن ذلك من البدع المحدثة في الدين.

كسي كه عشق به پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) دارد و مي خواهد عشق به پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) را با يك جشن ميلاد گرفتن اظهار كند، آيا اين بدعت است؟ روز 12 ربيع الأول كه روز ميلاد نبي مكرم (صلي الله عليه و آله) است، در تمام جوامع أهل سنت عيد برقرار مي كنند و اين يكي از شعائر ديني است و طبق آيه شريفه:

و َعَزَّرُوهُ

سوره أعراف / آيه 157

اين كار، تعزير و تكريم پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) است. با اين حال، آيا علماء شيعه با پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) عداوت دارند يا علماء وهابي؟

وقتي پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) از دنيا رفته است، مردم عزادار هستند، ولي ايشان مي گويد:

لا يجوز الإحتفال بمن مات من الأنبياء و الصالحين و لا إحياء ذكراهم بالموالد و رفع الاعلام و لا بوضع السرج و الشموع علي قبورهم و لا ببناء القباب و المساجد علي أضرحتهم أو كسوتها، لأن جميع ما ذكر من البدع المحدثة في الدين و من وسائل الشرك.

جايز نيست كسي در رحلت انبياء و صالحين مجلس عزاداري برقرار كند و ... بدعت است و از وسائل شرك است.

ولي اگر كسي بيايد براي آقاي ألباني به عنوان يك عالم، مجلس بزرگداشت در عربستان سعودي بگيرد، هيچ اشكالي ندارد؛ چون ألباني از علماء وهابي است و خدماتي به آقايان وهابي ها كرده است و چند كتاب نوشته است. ولي پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) كاري نكرده است براي وهابي ها، جز اين كه بشارت داده است از منطقه شرق، از درعيه، شاخ شيطان برمي خيزد و نسبت به دين و قرآن هتاكي مي كند. چون پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) از ظهور اينها پيشگويي كرده است و از اينها به عنوان شاخ شيطان تعبير كرده است. إن شاء الله اگر فرصت شود، اين روايات را مفصل مي خوانيم و دقيقاً جز با وهابي ها تطبيق نمي كند. حتي آقاي زيني دحلان، از علماء بزرگ أهل سنت مي گويد:

اگر نبود در مذمت وهابي ها، مگر همين يك روايت از پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله)، كافي بود كه ما بدانيم اينها چقدر با دين عداوت دارند.

آقاي بزرگوار مقاله نويس! آقاي خطيبي كه مي گويي علماء شيعه با اسلام عداوت دارند و تعطيلات عيد نوروز را بيش از تعطيلات عيد قربان قرار داده اند! آيا علماء شيعه عداوت دارند يا علماء وهابي كه رسماً فتوا داده اند:

اگر كسي قبل و وسط و بعد از اذان بر پيامبر (صلي الله عليه و سلم) صلوات بفرستد، بدعت در دين است.

فتاوي اللجنة الدائمة للبحوث و الإفتاء، ج 2، ص 501، فتواي شماره 9696 ـ فتاواي اسلاميه بن باز، ج 1، ص 251

آقاي زيني دحلان (متوفاي 1304 هجري) كه مفتي مكه مكرمه بود، در كتاب فتنة الوهابية، صفحه 20 مي گويد:

محمد بن عبد الوهاب (كه از مؤسسين سياسي وهابيت است) دستور داده بود كسي حق ندارد بر بالاي منبر و بعد از اذان بر پيامبر (صلي الله عليه و سلم) صلوات بفرستد:

حتي أن رجلا صالحا كان أعمي و كان مؤذنا و صلي علي النبي صلي الله عليه و سلم بعد الأذان بعد أن كان المنع منهم، فأتوا به إلي إبن عبد الوهاب فأمر به أن يقتل فقتل.

يك مردي صالح كه نابينا بود، اذان مي گفت و بعد از اين كه دستور داده شد بعد از اذان نبايد بر پيامبر (صلي الله عليه و سلم) صلوات فرستاد، بعد از اذان بر پيامبر (صلي الله عليه و سلم) صلوات فرستاد. او را نزد محمد بن عبد الوهاب آوردند و محمد بن عبد الوهاب دستور قتل او را داد و او را كشتند.

آقاي بزرگوار! علماء شيعه با دين و پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) عداوت دارند يا علماء شما؟

اين آقاياني كه فتوا صادر مي كنند:

كسي كه مكه مي رود، اگر زياد به حرم پيامبر (صلي الله عليه و سلم) برود و بيرون بيايد، بدعت است.

آيا اين عداوت نيست؟ كسي كه به پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) عشق دارد و سراسر وجودش لبريز از محبت پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) است و سال ها در نوبت بوده و در انتظار بوده و توفيق رفتن به مدينه منوره را پيدا كرده و مي رود حرم پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) را مي بيند و عشق مي كند. بعضي از افراد بودند كه بعد از نماز صبح، صبحانه مي خوردند و باز به حرم نبوي (صلي الله عليه و آله) مي رفتند و تا نماز ظهر آنجا بودند و ظهر برمي گشتند به هتل و غذايي مي خوردند و مي رفتند تا آخرين لحظه اي كه حرم بسته مي شد، در آنجا بودند.

من در يكي از ايام ماه رمضان كه در مدينه منوره بودم، حدوداً بعد از ساعت 12 به حرم مي رفتم و مي ديدم تعداد زيادي از أهل سنت مي آمدند و فقط مي نشستند و مانند نگاه يك عاشق دلباخته به معشوق، ضريح مطهر نبي مكرم (صلي الله عليه و آله) را تماشا مي كردند و قطرات اشك شان مي ريخت. آن وقت اين آقا فتوا مي دهد:

كسي كه مكه مي رود، اگر زياد به حرم پيامبر (صلي الله عليه و سلم) برود و بيرون بيايد، بدعت است.

اگر به اين عنوان برود آنجا دعا كند تا شايد به خاطر پيامبر (صلي الله عليه و سلم) دعايش به اجابت برسد، بدعت است.

اين فتواي آقاي صالح فوزان، عضو لجنه دائم إفتاء و عضو هيئت كبار علماء و جزء مفتيان و اساتيد طراز اول عربستان سعودي است در مجلة الدعوة، صفحه 107، شماره 1612.

علماء شيعه عداوت با پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) دارند يا علماء شما؟

مي گويند:

اگر كسي صلوات بفرستد يا آيه قرآن بخواند و به پيامبر (صلي الله عليه و سلم) هديه كند، حرام و بدعت است.

من نمي دانم اين فتاوي را از كجا در مي آورند؟! فتوا بايد يا مستند به آيه اي باشد يا مستند به يك روايتي باشد يا مستند به يك سيره اي باشد. اين آقايان همين طوري شب مي نشينند و صبح فتوا صادر مي كنند:

اگر كسي صلواتي بفرستد يا آيه قرآني بخواند و به پيامبر (صلي الله عليه و سلم) هديه كند، حرام و بدعت است.

فتاوي اللجنة الدائمة للبحوث و الإفتاء، ج 9، ص 58، فتواي شماره 3582

اينها دنبال چه مي گردند؟ قضيه چيست؟ آيا اينها به دنبال اين هستند كه پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) را در ميان مسلمانان غريب كنند و فاصله بياندازند بين مردم و حقائق ديني؟

فتوا مي دهند:

رفتن به غار حراء بدعت است.

با اين كه خود قرآن مي فرمايد:

لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ

سوره أحزاب / آيه 21

پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) به غار حراء مي رفت و ما هم به تبعيت از پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) به غار حراء مي رويم. اين كجايش بدعت است؟

مي گويند:

من ضرايع الشرك بالله.

رفتن به غار حراء، از وسائل شرك به خداست.

فتاوي اللجنة الدائمة للبحوث و الإفتاء، فتواي شماره 5302

من نمي دانم اگر كسي كه به غار حراء مي رود، براي خداوند شريك قائل مي شود؟ كسي كه به غار حراء مي رود و محل عبادت و خشوع و خضوع پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) را و محل نزول قرآن را مي بيند، عشق مي كند و به خدا نزديك مي شود. چرا بايد اين كار شرك باشد؟

جالب اين است كه آقاي بن عثيمين فتوا داده است در كتاب مجموع الفتاوي، شماره 366 و مي گويد:

اگر كسي به ضريح پيامبر (صلي الله عليه و سلم) و پرده كعبه دست بكشد، بدعت است.

آقاياني كه مشرف شده اند به مدينه منوره و مكه مكرمه، مي بينند كه تعدادي از شرطه ها در آنجا ايستاده اند تا اگر كسي دست به پرده كعبه بزند، او را توبيخ مي كنند. ولي شما ببينيد آقاي ملك عبد الله كه چند روز قبل از بيمارستان اروپا به عربستان سعودي برگشته بود و تلويزيون هم نشان مي داد، شخصيت هاي برجسته و مفتيان عربستان سعودي مي آمدند به عباي آقاي ملك عبد الله دست مي كشيدند و دستش را مي بوسيدند. اگر كسي دست بكشد به عباي پادشاه، هيچ اشكالي ندارد و عين عبادت است، ولي اگر دست بكشد به پرده كعبه، عين شرك است!!!

در سال 1426 هجري كه ملك فهد از دنيا رفته بود و مي آمدند با ملك عبد الله بيعت مي كردند، من خودم هر روز شاهد تلويزيون هاي عربستان سعودي بودم و مي ديدم كه شخصيت هاي طراز اول مي آمدند دست و پيشاني و عباي آقاي ملك عبد الله را مي بوسيدند. اينها عين عبادت است، ولي اگر كسي بيايد به پرده كعبه و ضريح نبي مكرم (صلي الله عليه و آله) دست بكشد، عين شرك است!!! ما واقعاً نمي دانيم كه اينها چه هدفي را دنبال مي كنند!!!

* * * * * * *

آقاي محسني

وهابي ها مي گويند:

پيامبر (صلي الله عليه و سلم) عيد نوروز را جشن نگرفته و اهميت نداده و غسل نكرده است و شيعيان خلاف سيره پيامبر (صلي الله عليه و سلم) عمل مي كنند و اينها از بدعت هايي است كه شيعيان از خودشان ساخته اند.

در اين مورد توضيح بفرماييد.

استاد حسيني قزويني

با توجه به سؤالي كه حضرت عالي كرديد، واقعاً آدم نمي داند چه كند؟! در همين مقاله اي كه اين آقايان آورده اند، اين تعبير را به كار برده اند:

آيا رسول الله (صلي الله عليه و سلم) روز نوروز را غسل نوروز مي كردند؟ شايد شيعه بگويد نوروز پيش ما يك جشن ملي است. در حالي كه اعياد .؟. مذهبي است و جواب اين است: خير، نوروز يك عيد ديني است. باور نداريد، از زرتشتي ها بپرسيد.

خيلي جالب است! اين نهايت عقل اين آقا را مي رساند.

اين افرادي كه اين مقاله را نوشته اند، ظاهراً در ايران زندگي مي كنند و يك عمر در كنار ايراني ها بودند يا در افغانستان يا در كشورهاي ديگر. آيا تا به حال از يك بچه شيعه يا از يك پير زن شنيده اند كه بيايند عيد نوروز را گرامي بدارند به نيت يك عيد مذهبي؟!!! يا به نيت اين كه پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) گفته است، ما اين عيد نوروز را جشن بگيريم؟!!! اين آقا از الفباي عُرفيات جامعه ايراني يا افغاني يا تاجيكي يا كشورهاي ديگري كه عيد نوروز را گرامي مي دارند، خبر ندارد. همان طور كه وهابي ها فتوا دادند:

اگر كسي روز معلم را عيد بگيرد، اشكالي ندارد. اگر كسي روز ارتش را عيد بگيرد، اشكالي ندارد.

ما هم عيد نوروز را جشن مي گيريم. بنده در كتاب وهابيت از منظر عقل و شرع تمام مداركش را آورده ام. در اينجا هيچ اشكالي ندارد، چون عربستان سعودي و آقايان وهابي ها اين روزها را عيد مي گيرد. ولي اگر كسي در جامعه شيعي عيد نوروز را عيد بگيرد، اشكال دارد و اين آقايان علم غيب هم دارند كه ما به خاطر عيد مذهبي، نوروز را عيد مي گيريم و اگر قبول نداريم، بايد برويم از زرتشتي ها سؤال كنيم!!! ما هم مي گوييم اين كارهايي كه شما وهابي ها انجام مي دهيد، همه اش ضد دين است، اگر قبول نداريد، برويد از يهوديان بپرسيد؛ ما اين را با دليل ثابت كرده ايم. اگر شما وهابي ها قبول نداريد كه با پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) و آثار پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) و أهل بيت (عليهم السلام) مبارزه مي كنيد و مي خواهيد ميان مردم و پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) فاصله بياندازيد، برويد از يهوديان بپرسيد.

* * * * * * *

آقاي محسني

امشب هم توفيق داريم براي آغاز سال نو شمسي، با حضرت آيت الله العظمي مكارم شيرازي ارتباط برقرار كنيم و از ايشان بخواهيم يك پيامي در اين آخرين لحظات سال 1389 و در آغازين لحظات سال جديدمان بفرمايند.

من سلام و عرض ادب دارم خدمت حضرت آيت الله العظمي مكارم شيرازي! از حضرت عالي درخواست مي كنيم كه در اين لحظات پاياني سال 1389 و آغاز سال 1390، پيامي را براي بينندگان عزيزمان بيان بفرماييد تا إن شاء الله برنامه ما با پيام حضرت عالي مزين شود.

حضرت آيت الله العظمي مكارم شيرازي

سلام عليكم

بسم الله الرحمن الرحيم و به نستعين و صلي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين.

من پيشاپيش حلول سال نو را به همه شما عزيزان در شرق و غرب جهان و در هر كجا هستيد، تبريك عرض مي كنم و اميدوارم سالي خوش و خرم و توأم با سلامتي، توفيق، پيروزي و خوش دلي إن شاء الله داشته باشيد و نيز اميدواريم به لطف پروردگار، مشكلاتي كه براي برادران و خواهران ما در كشورهاي اسلامي به وجود آمده، إن شاء الله همه آنها هم به زودي حل بشود.

مي دانيم كه مراسم سال نو، همان طور كه برادران عزيز براي شما بيان كرده اند، يك مراسم مذهبي و ديني نيست، بلكه يك سنت ملي و عرفي است. تمام كساني كه ارتباط دارند با كشور ما و با كشورهايي كه به فارسي صحبت مي كنند، از اين مسئله با خبر هستند.

هماهنگ با آغاز بهار است، نو شدن زندگي در جهان طبيعت است. ما هم مي خواهيم هماهنگ با بهار و نو شدن جهان طبيعت، روحي نو و افكاري نو و برنامه اي نو براي زندگي داشته باشيم.

اين مراسم و سنتي كه در ايران و كشورهاي فارسي زبان هست، نكات بسيار مثبت فراواني دارد كه اگر إن شاء الله از بعضي از خرافات كه با آن آميخته شده، تهي گردد، هماهنگ با دستورات كلي اسلام است. اسلام دستور به طهارت و نظافت و پاكي مي دهد، در سال نو همه به سراغ آن مي روند؛ خانه تكاني مي كنند، نظافت جسم، نظافت لباس. اسلام دستور به محبت مي دهد، سال نو كه مي رسد، همه به هم تبريك مي گويند، ابراز محبت مي كنند. صله رحم يكي از برنامه هاي مهم اسلام است كه در قرآن و روايات بيان شده است. صله رحم طول عمر مي آورد و شهرها را آباد مي كند؛ مخصوصاً روي اين دو تا، در روايات تكيه شده است:

منماة للعدد.

نهج البلاغة، حكمت 252 ـ علل الشرائع للشيخ الصدوق، ج 1، ص 248 ـ من لا يحضره الفقيه للشيخ الصدوق، ج 3، ص 568

جمعيت را نمو مي دهد و باعث آبادي شهرها مي شود. شاد كردن دل ها يكي از اصول كلي اسلام است كه در اين سنت عيد و سال نو هست؛ فراموش كردن نامهرباني ها، كينه ها، افرادي كه قهر هستند با هم آشتي مي كنند، چه در فاميل و چه در خارج فاميل. رفتن به نقاط مختلف و آثار عظمت خدا و آثار تاريخي گذشتگان را ديدن، كه تمام اينها براي ما درس عبرت است. اين هم يكي از نكات مثبتي است كه قرآن به عنوان:

قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ

سوره انعام / آيه 11

در روي زمين حركت بكنيد و آثار خدا را ببينيد، آثار گذشتگان را ببينيد. در اين برنامه هاي مسافرتي كه به مناسبت سال نو مي آيد، اگر توجه باشيد، اين آثار و بركات هست. بنابراين يك آيين و سنت ملي و عرفي است كه نكات بسيار مثبت در آن جمع است و مبارزه با آن، مبارزه با تمام اين اصولي است كه عرض كردم در اسلام با آن هماهنگ است.

از همه مهم تر توجه به ساحت قدس پروردگار در لحظه سال تحويل است كه همه هر كجا هستند، بالأخره به يك مركز مذهبي مي روند دعا مي كنند. دعا از دستوراتي است كه در اسلام خيلي به آن تأكيد شده و تكيه شده است. خدا را به قدرت توصيف مي كنند به سه جهت:

اول مي گويند: «اي كسي كه «مقلب القلوب و الأبصار» هستي!»، تمام دل ها در دست توست.

بعد مي گويند: «اي كسي كه تدبير كننده شب و روزي!» عالم هستي، نظام جهان، زمين و آسمان در دست توست.

بعد هم مي گويند: «اي كسي كه آمد و شد سال و ماه در اختيار توست!» تو بر همه چيز قادري. ما از تو يك تقاضا داريم كه «أحسن الحال»، «بهترين حالات را به ما بده».

در اينجا اين سؤال پيش مي آيد كه «أحسن الحال» چيست؟ بهترين حالات چيست كه ما از خدا مي خواهيم؟ من مي خواهم براي شما عزيزان، به إتكاء بعضي آيات قرآن، «أحسن الحال» را تفسير كنم. در أواخر سوره فجر 4 آيه داريم:

يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ / ارْجِعِي إِلَي رَبِّكِ رَاضِيَةً مَرْضِيَّةً / فَادْخُلِي فِي عِبَادِي / وَ ادْخُلِي جَنَّتِي

اين «أحسن الحال» را خداوند در اين 4 آيه آخر سوره فجر بيان كرده است. اول مي گويد: «اي كسي كه صاحب نفس مطمئنه هستي!» يعني مسلط بر هوي و هوس هاي خود گشته اي و شيطان به وسيله هوي و هوس نمي تواند در تو نفوذ پيدا كند. بعد مي گويد: «ارْجِعِي إِلَي رَبِّكِ رَاضِيَةً مَرْضِيَّةً»، هم تو از خدا راضي باش و آنچه قسمتت كرده، راضي باش و ناشكري نكن و هم چنان كن كه خدا از تو راضي باشد؛ راضي بودن ما از پروردگار و راضي بودن خدا از ما. اينها مقدمات «أحسن الحال» است. مرحله چهارم مي گويد: «فَادْخُلِي فِي عِبَادِي»، جزء عباد من باش. بنده خدا كسي است كه تسليم مطلق در برابر فرمان خدا باشد. اگر تسليم مطلق در مقابل فرمان خدا بوديم، داخل در «عِبَادِي» هستيم. سرانجام: «وَ ادْخُلِي جَنَّتِي»، بهشت من در انتظار توست. آيا اين «أحسن الحال» نيست؟

ولي مي خواهم يك جمله ديگر عرض كنم و سخنم را كوتاه كنم. عزيزان! دعا كه مي كنيم، براي اجابت دعا بايد زمينه ها را در خودمان فراهم كنيم. وقتي ما مي خواهيم رزق و روزي پر بركتي داشته باشيم، زمين را شخم مي زنيم، بذرافشاني مي كنيم، سمپاشي مي كنيم، آبياري مي كنيم، به موقع نگهداري مي كنيم، به موقع درو مي كنيم، بعد هم دعا مي كنيم: «خدايا به اين رزق و روزي ما بركت بده». زمينه هاي «أحسن الحال» را در خودمان إن شاء الله فراهم كنيم، «نفس مطمئنه» إن شاء الله پيدا بكنيم. از خدا راضي باشيم، كاري كنيم كه خدا هم از ما راضي باشد. در مقابل خدا، عبد تسليم باشيم و إن شاء الله نتيجه اش «وَ ادْخُلِي جَنَّتِي» باشد.

بار ديگر از خداي بزرگ براي همه شما عزيزان بيننده، در اين شبي كه نزديك است به شروع سال نو، به همه شما تبريك عرض مي كنم و از درگاه خداوند عالم مي خواهم كه همه تان سالم و خوشبخت و پيروز و موفق باشيد. واقعاً از صميم دل براي تان دعا مي كنم و از همه شما خواهش مي كنم مرا با وظيفه سنگيني كه بر عهده دارم، فراموش نكنيد و مشمول دعاي خيرتان بفرماييد.

و السلام عليكم و رحمة الله و بركاته.

استاد حسيني قزويني

ما خيلي تشكر مي كنيم از اين بزرگواري و بذل عنايتي كه داريد. خدا إن شاء الله حضرت عالي را موفق بدارد و ما و بينندگان مان را إن شاء الله حضرت مستطاب عالي از دعاي خير فراموش نفرماييد.

حضرت آيت الله العظمي مكارم شيرازي

إن شاء الله خداوند اين برنامه هاي تان را روز به روز موفق تر بدارد و با اين برنامه هاي خوب، مشمول عنايات حق باشيد.

* * * * * * *

آقاي محسني

يكي از اساسي ترين سؤالات ما در اين بخش اين سؤال است كه آيا ائمه (عليهم السلام) در رابطه با عيد نوروز رواياتي را مطرح كرده اند يا نه؟

استاد حسيني قزويني

در رابطه با عيد نوروز، ما رواياتي از ائمه (عليهم السلام) داريم و بعضي از اينها روايات صحيح هستند و هيچ مشكلي ندراند و اگر صحيح هم نباشند، در حدّ مستفيض هستند.

روايت اول:

مرحوم شيخ صدوق (ره) در من لا يحضره الفقيه، جلد 3، صفحه 300، حديث 4073 روايتي را نقل مي كند:

أتي علي (عليه السلام) بهدية النيروز، فقال (عليه السلام): ما هذا؟ قالوا: يا أمير المؤمنين! اليوم النيروز، فقال (عليه السلام): إصنعوا لنا كل يوم نيروزا.

خدمت أمير المؤمنين (عليه السلام) يك هديه روز نوروز آوردند و آن حضرت فرمود: اين چيست؟ گفتند: اي أمير المؤمنين! امروز روز نوروز است. حضرت فرمود: (اگر قرار است هديه بياوريد) شما هر روز را براي ما نوروز قرار بدهيد.

وسائل الشيعة (چاپ آل البيت) للحر العاملي، ج 17، ص 288

يعني هر روزتان نوروز باد. أمير المؤمنين (عليه السلام) نه تنها مخالفتي با عيد نوروز نكرده است، بلكه تائيد عملي و قولي هم فرموده اند.

روايت دوم:

مرحوم محدث نوري (ره) در مستدرك الوسائل، جلد 6، صفحه 154، حديث 6679 روايتي از أمير المؤمنين (عليه السلام) نقل مي كند كه فرمود:

اليوم لنا عيد و غدا لنا عيد و كل يوم لا نعصي الله فيه فهو لنا عيد.

امروز براي ما عيد است و فردا هم عيد است و هر روزي كه ما خدا را معصيت نكنيم، آن روز عيد است.

پيام اين روايت اين است كه اگر كسي در شب عيد نوروز يا روز عيد نوروز به بطالت و لهو و لعب و گناه و معصيت بگذراند، نه تنها روز عيد نيست، بلكه روز بدبختي و مصيبت براي اوست. اگر امروز با لهو و لعب و گناه لذت مي برد، ولي روزي فرا خواهد رسيد كه در برابر همين يك گناه، سال ها در جهنم عذاب مي كشد. امام صادق (عليه السلام) مي فرمايد:

إن العبد ليحبس علي ذنب من ذنوبه مائة عام و إنه لينظر إلي أزواجه في الجنة يتنعمن.

چه بسا فرداي قيامت، يك بنده به خاطر يك گناه، يكصد سال در جهنم بماند، در حالي كه خانواده اش در بهشت غرق در نعمت هستند.

الكافي للشيخ الكليني، ج 2، ص 272 ـ وسائل الشيعة (چاپ آل البيت) للحر العاملي، ج 15، ص 300 ـ الأمالي للشيخ الصدوق، ص 497 ـ مستدرك سفينة البحار للشيخ علي النمازي الشاهرودي، ج 3، ص 452

پيام روايت أمير المؤمنين (عليه السلام) اين است كه روز عيد، روزي است كه ما در آن روز گناه نكنيم. همان طور كه فقيه عالي قدر حضرت آيت الله العظمي مكارم شيرازي اشاره كردند، روزي است كه ما بتوانيم سنت هاي اسلامي را در اين روز إحياء كنيم و آن كينه هاي ديرينه اي كه از برادران ديني و از أقرباء و خويشاوندان داريم، كنار بگذاريم و صله رحم كنيم و هدايايي براي پدر و مادر و فرزندان و خواهران و برادران و دوستان مان ببريم. روز عيد، در حقيقت، روز إحياء سنت نبي مكرم (صلي الله عليه و آله) است.

روايت سوم:

مرحوم شيخ طوسي (ره) در مصباح المتهجد از امام صادق (عليه السلام) نقل مي كند و روايت از معلي بن خنيس است. البته بعضي از بزرگواران نسبت به معلي بن خنيس اشكال مي كنند و إن شاء الله عرض خواهم كرد كه نه تنها ايشان مورد اشكال نيست، بلكه مورد تائيد هم هست. در اين روايت آمده است:

إذا كان يوم النيروز فاغتسل و البس أنظف ثيابك و تطيب بأطيب طيبك و تكون ذلك اليوم صائما، فإذا صليت النوافل و الظهر و العصر، فصل بعد ذلك أربع ركعات، تقرأ في أول كل ركعة فاتحة الكتاب و عشر مرات «إنا أنزلناه في ليلة القدر» و في الثانية فاتحة الكتاب و عشر مرات «قل يا أيها الكافرون» و في الثالثة فاتحة الكتاب و عشر مرات «قل هو الله أحد» و في الرابعة فاتحة الكتاب و عشر مرات المعوذتين و تسجد بعد فراغك من الركعات سجدة الشكر و تدعو فيها يغفر لك ذنوب خمسين سنة.

وقتي روز نوروز شد، غسل كن و پاكيزه ترين لباس هايت را بپوش و بهترين عطرهايت را استفاده كند و اين روز را روزه بگير و وقتي نماز ظهر و عصر و نوافل را خواندي، يك نماز 4 ركعتي هم بخوان و در ركعت اول، سوره فاتحة الكتاب و ده مرتبه سوره قدر را بخوان و در ركعت دوم هم سوره فاتحة الكتاب و ده مرتبه سوره كافرون و در ركعت سوم هم سوره فاتحة الكتاب و ده مرتبه سوره توحيد و در ركعت چهارم هم سوره فاتحة الكتاب و ده مرتبه سوره ناس و فلق را بخوان و بعد از نماز هم سجده شكر بجا بياور و در سجده دعا كن تا خداوند گناهان 50 سالت را بيامرزد.

مصباح المتهجد، ص 790 ـ وسائل الشيعة (چاپ آل البيت) للحر العاملي، ج 8، ص 173

اين نشان مي دهد كه ائمه (عليهم السلام) نه تنها نسبت به عيد نوروز مخالفتي نداشتند، بلكه تشويق هم داشتند و غسلي هم براي اين روز معين كرده اند و فقهاء ما طبق همين روايات، غسل در عيد نوروز را يكي از غسل هاي مستحبي دانسته اند. اين آقايان وهابي ها كه حرف هاي بي پايه و اساس مي زنند كه شيعه براي اين روز غسل قرار داده، بدانند كه ما رواياتي از أهل بيت (عليهم السلام) داريم كه پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) هم اين أهل بيت (عليهم السلام) را عِدْل قرآن قرار داده است. اين كه شما دست تان از دامن أهل بيت (عليهم السلام) بريده شده است، گناه ما چيست؟

* * * * * * *

آقاي محسني

آيا عيد نوروز با عيد غدير مصادف بوده است؟

استاد حسيني قزويني

البته در همين كابل و در آمريكا هم در مسجد امام علي (عليه السلام) تعدادي زيادي از مسلمانان افغانستان و پاكستان و كشورهاي ديگر، در روز عيد غدير، پرچم أمير المؤمنين (عليه السلام) را بلند مي كنند. حتي در جلسات درس هم از من زياد سؤال مي كردند كه آيا واقعاً روز عيد نوروز مصادف بود با روز غدير يا نه؟

در اينجا دو مسئله است:

1. محاسبه با تقويم

بايد ببينيم كه از نظر محاسبات سالي و تقويمي، آيا اين دو روز با هم مصادف هستند يا خير؟

بنده خودم همين امروز برنامه هاي مختلفي را براي تبديل تاريخ ديدم. اين موضوع را هم جستجو كردم كه روز 18 ذي الحجه سال 10 هجري قمري مطابق با چه روزي از تاريخ هجري شمسي خواهد بود؟ دقيقاً ديدم كه روز چهارشنبه كه عيد غدير سال 10 هجري قمري بود، مصادف بود با روز اول فروردين سال 11 هجري شمسي. برنامه هاي كامپيوتري هم شايد يك يا دو روز اشتباه كند، ولي اين طور نيست كه ده ها روز اشتباه كند.

در روايات هم داريم كه مرحوم إبن فهد حلي (ره) كه از فقهاء نامدار شيعه و از شخصيت هاي برجسته است، در كتاب المهذب البارع كه از كتاب هاي فقهي معتبر شيعه است، نقل مي كند كه امام صادق (عليه السلام) به معلي بن خنيس فرمود:

إن يوم النيروز هو اليوم الذي أخذ فيه النبي (صلي الله عليه و آله) لأمير المؤمنين (عليه السلام) العهود بغدير خم، فأقروا له بالولاية، فطوبي لمن ثبت عليها و الويل لمن نكثها.

روز نوروز روزي بود كه نبي مكرم (صلي الله عليه و آله) در غدير خم، أمير المؤمنين (عليه السلام) را به عنوان ولي أمر مسلمين معرفي كرد و از مسلمانان عهد گرفت. خوشا به حال كسي كه بر ولايت حضرت علي (عليه السلام) ثابت قدم بماند و واي بر كساني كه ولايت حضرت علي (عليه السلام) را بشكنند و عهدشكني كنند.

المهذب البارع لإبن فهد الحلي، ج 1، ص 190 ـ وسائل الشيعة (چاپ آل البيت) للحر العاملي، ج 8، ص 173 ـ جامع أحاديث الشيعة للسيد البروجردي، ج 7، ص 421

مرحوم علامه مجلسي (ره) خيلي مفصل نقل مي كند و مي گويد:

رأيت في بعض الكتب المعتبرة ...

در بعضي از كتب معتبر ديدم ...

... عن معلي بن خنيس، قال: دخلت علي الصادق جعفر بن محمد (عليه السلام) يوم النيروز، فقال (عليه السلام): أتعرف هذا اليوم؟ قلت: جعلت فداك، هذا يوم تعظمه العجم و تتهادي فيه. فقال أبو عبد الله الصادق (عليه السلام): و البيت العتيق الذي بمكة ما هذا إلا لأمر قديم، أفسره لك حتي تفهمه. قلت: يا سيدي! إن علم هذا من عندك أحب إلي من أن يعيش أمواتي و تموت أعدائي! فقال: يا معلي! إن يوم النيروز هو اليوم الذي أخذ الله فيه مواثيق العباد أن يعبدوه و لا يشركوا به شيئا و أن يؤمنوا برسله و حججه و أن يؤمنوا بالأئمة (عليهم السلام) و هو أول يوم طلعت فيه الشمس و هبت به الرياح و خلقت فيه زهرة الأرض و هو اليوم الذي استوت فيه سفينة نوح (عليه السلام) علي الجودي و هو اليوم الذي أحيي الله فيه الذين خرجوا من ديارهم و هم ألوف حذر الموت فقال لهم الله موتوا ثم أحياهم.

معلي بن خنيس مي گويد: روز عيد نوروز خدمت امام صادق (عليه السلام) رسيدم و حضرت فرمود: آيا اين روز را مي شناسي؟ گفت: فدايت شوم! روزي است كه عجم ها بزرگش مي دارند و به هم هديه مي دهند. فرمود: قسم به كعبه اي كه در مكّه است! اين شيوه براي امريست ديرين كه تفسيرش كنم برايت تا بفهمي. گفتم: اي آقايم! اگر آن را از شما ياد بگيرم، بهتر است نزد من از اين كه مرده هايم زنده شوند و دشمنانم بميرند. حضرت فرمود: در نوروز بود كه خدا از بنده هايش پيمان گرفت تا او را بپرستند و چيزي را شريك با او نسازند و به رسولان و حججش ايمان بياورند و به ائمه (عليهم السلام) ايمان بياورند. نوروز نخستين روزي است كه خورشيد در آن تابيده و باد وزيده و گل در زمين شكفته شد، روزي است كه كشتي نوح (عليه السلام) بر كوه جودي استوار شد و روزي است كه خدا در آن هزاران نفر را كه از ترس مرگ گريخته و مرده بودند، زنده كرد.

و هو اليوم الذي نزل فيه جبرئيل علي النبي (صلي الله عليه و آله) و هو اليوم الذي حمل فيه رسول الله (صلي الله عليه و آله) أمير المؤمنين (عليه السلام) علي منكبه، حتي رمي أصنام قريش من فوق البيت الحرام فهشمها و كذلك إبراهيم (عليه السلام) و هو اليوم الذي أمر النبي (صلي الله عليه و آله) أصحابه أن يبايعوا عليا (عليه السلام) بإمرة المؤمنين و هو اليوم الذي وجه النبي (صلي الله عليه و آله) عليا (عليه السلام) إلي وادي الجن يأخذ عليهم البيعة له و هو اليوم الذي بويع لأمير المؤمنين (عليه السلام) فيه البيعة الثانية و هو اليوم الذي ظفر فيه بأهل النهروان و قتل ذا الثدية و هو اليوم الذي يظهر فيه قائمنا و ولاة الأمر و هو اليوم الذي يظفر فيه قائمنا بالدجال فيصلبه علي كناسة الكوفة و ما من يوم نيروز إلا و نحن نتوقع فيه الفرج، لأنه من أيامنا و أيام شيعتنا، حفظته العجم و ضيعتموه أنتم و ...

روزي است كه جبرئيل به رسول الله (صلي الله عليه و آله) فرود آمد و روزي است كه رسول الله (صلي الله عليه و آله) علي (عليه السلام) را بر دوش گرفت تا بت هاي قريش را از فراز كعبه افكند و خُرد كرد و روزي است ابراهيم (عليه السلام) هم چنين كاري كرد با بت ها و روزي است كه رسول الله (صلي الله عليه و آله) فرمود تا اصحابش با أمير المؤمنين (عليه السلام) بيعت كردند و روزي است كه رسول الله (صلي الله عليه و آله) علي (عليه السلام) را به وادي جنيان فرستاد تا از آنها بيعت گيرد و روزي است كه دوباره مردم با علي (عليه السلام) بيعت كردند و روزي است كه بر خوارج نهروان پيروز شد و ذو الثدية را كشت و روزي است كه قائم ما ظهور مي كند و روزي است كه قائم ما بر دجّال پيروز مي شود و او را در زباله دان كوفه بر دار زند و نوروزي نيايد جز اين كه ما توقع فرج داريم؛ زيرا از روزهاي ما و روزهاي شيعيان ما است، عجم و فارس ها آن روز را نگه داشتند و شما آن را ضايع كرديد و ... .

بحار الأنوار للعلامة المجلسي، ج 56، ص 91

جايگاه معلي بن خنيس

اما در رابطه با معلي بن خنيس حرف خيلي زياد است. يكي از بزرگواران هم مي گفتند كه إبن غضائري او را تضعيف كرده است. بنده افتخار داشتم كه 20 سال در حوزه علميه، تدريس رجال داشتم و اگر بنا باشد كسي در حوزه علميه كتاب هاي رجالي را ورق زده باشد، بنده بيش از ديگران ورق زده ام. در رابطه با اصل كتاب إبن غضائري بحث است كه آيا اين كتاب براي إبن غضائري است يا براي دشمنان شيعه؟ حتي بعضي از بزرگان مانند شيخ آقا بزرگ تهراني بحثي دارد كه يكي از دشمنان شيعه اين كتاب را به نام شيعه و در زير پوشش إبن غضائري نوشته است و خود مرحوم حضرت آيت الله العظمي خوئي (ره) هم در جاي جاي معجم رجال الحديث هم مي گويد انتساب اين كتاب به إبن غضائري براي ما روشن نيست.

مرحوم حضرت آيت الله العظمي خوئي (ره) در معجم رجال الحديث، جلد 19، صفحه 258 در رابطه با معلي بن خنيس حدود 12 صفحه بحث كرده است و روايات متعددي در مدح و ثناء معلي بن خنيس از ائمه (عليهم السلام) آورده است و بررسي كرده كه اين روايت كلاً صحيح است. رواياتي هم در مذمت معلي بن خنيس آورده و تك تك آنها را ردّ كرده و سپس مي گويد:

و الذي تحصل لنا مما تقدم أن الرجل جليل القدر و من خالصي شيعة أبي عبد الله، فإن الروايات في مدحه متضافرة، علي أن جملة منها صحاح كما مر و فيها التصريح بأنه كان من أهل الجنة قتله داود بن علي و يظهر من ذلك أنه كان خيرا في نفسه و مستحقا لدخول الجنة و لو أن داود بن علي لم يقتله. نعم، لا مضايقه في أن تكون له درجة لا ينالها إلا بالقتل، كما صرح به في بعض ما تقدم من الروايات و مقتضي ذلك أنه كان رجلا صدوقا، إذ كيف يمكن أن يكون الكذاب مستحقا للجنة و يكون موردا لعناية الصادق (عليه السلام) و يؤكد ذلك شهادة الشيخ بأنه كان من السفراء الممدوحين و أنه مضي علي منهاج الصادق (عليه السلام).

از آنچه كه درباره معلي بن خنيس مقدم شد، نتيجه اش اين است كه مردي با جايگاه ويژه است و مقام والايي دارد و از شيعيان خالص امام صادق (عليه السلام) بود و روايات در مدح او زياد است، ... معلي بن خنيس يك مرد صادق و راستگو بوده است. زيرا چگونه ممكن است معلي بن خنيس كذاب باشد و امام صادق (عليه السلام) به او بشارت بهشت بدهد و مورد عنايت امام صادق (عليه السلام) باشد. مضافاً كه شيخ طوسي (ره) شهادت داده است كه معلي بن خنيس از سفراء و نمايندگان ويژه امام صادق (عليه السلام) بوده و بر روش و سنت امام صادق (عليه السلام) از دنيا رفته است.

معجم رجال الحديث للسيد الخوئي، ج 19، ص 268

* * * * * * *

آقاي محسني

در برخي از روايات ائمه (عليهم السلام) وارد شده است كه عيد نوروز را ردّ كرده اند. به اين روايات اشاره و در اين مورد توضيح بفرماييد.

استاد حسيني قزويني

روايت اول:

مرحوم إبن شهر آشوب (ره) (متوفاي 588 هجري) روايتي را از امام كاظم (عليه السلام) نقل مي كند:

و حكي أن المنصور تقدم إلي موسي بن جعفر بالجلوس للتهنئة في يوم النيروز و قبض ما يحمل إليه، فقال (ع): إني قد فتشت الأخبار عن جدي رسول الله صلي الله عليه و آله فلم أجد لهذا العيد خبرا و انه سنة للفرس و محاها الاسلام و معاذ الله أن نحيي ما محاه الاسلام.

منصور دوانيقي در روز عيد نوروز از آن حضرت درخواست كرد كه بيايد در جايي بنشيند تا ارتش رژه برود و مردم هم بيايند تبريك بگويند. امام كاظم (عليه السلام) هم فرمود: من تمام روايات جدم رسول الله (صلي الله عليه و آله) را بررسي كردم و براي اين عيد نوروز روايتي را نيافتم و اين سنت فارس بود و اسلام آن را محو كرد و پناه بر خدا كه من بخواهم سنتي را كه اسلام محو كرده، إحياء كنم.

فقال المنصور: إنما نفعل هذا سياسة للجند، فسألتك بالله العظيم إلا جلست، فجلس و دخلت عليه الملوك و الأمراء و الأجناد يهنونه و يحملونه إليه الهدايا.

منصور دوانيقي گفت: ما اين كار را به خاطر سياست و تقويت بنيه ارتش انجام مي دهيم. شما را به خداي عظيم قسم مي دهم كه در اين جلسه حاضر شويد. حضرت هم قبول كرد و رفت نشست و بزرگان و مسئولين و ارتش و مردم آمدند تبريك گفتند و هدايايي دادند.

فدخل في آخر الناس رجل شيخ كبير السن فقال له: يا إبن بنت رسول الله! إنني رجل صعلوك لا مال لي، أتحفك بثلاث أبيات قالها جدي في جدك الحسين بن علي:

عجبت لمصقول علاك فرنده يوم الهياج و قد علاك غبار

و لا سهم نفذتك دون حرائر يدعون جدك و الدموع غزار

إلا تقضقضت السهام و عاقها عن جسمك الاجلال و الاكبار

قال: قبلت هديتك، إجلس بارك الله فيك و رفع رأسه إلي الخادم و قال: إمض إلي أمير المؤمنين و عرفه بهذا المال و ما يصنع به؟ فمضي الخادم و عاد و هو يقول: كلها هبة مني له يفعل به ما أراد، فقال موسي للشيخ: إقبض جميع هذا المال، فهو هبة مني لك.

و يك پيرمردي آمد گفت: من مال ندارم تا هديه اي به شما بدهم و فقط 3 بيت شعر دارم كه جدم درباره جدت امام حسين (عليه السلام) گفته است و آن را بيان مي كنم:

. . .

حضرت هم او را تشويق كرد و به منصور دوانيقي پيام داد كه اين هدايا را مي خواهي چه كني؟ منصور دوانيقي گفت: تمام هدايا متعلق به شماست. حضرت هم تمام هدايا را به آن پيرمردي داد كه جدش 3 بيت شعر در مدح امام حسين (عليه السلام) گفته بود.

مناقب آل أبي طالب لإبن شهر آشوب، ج 3، ص 433 ـ بحار الأنوار للعلامة المجلسي، ج 48، ص 108 ـ جامع أحاديث الشيعة للسيد البروجردي، ج 12، ص 567

­

نكته:

عزيزان دقت كنند كه ما تابع سند هستيم و اگر روايتي سند نداشته باشد يا راوياني ثقه داشته باشد، ولي سندش به معصوم (عليه السلام) نرسد، براي ما ارزشي ندارد. مرحوم إبن شهر آشوب (ره) در اين روايت مي گويد:

و حكي أن المنصور تقدم إلي موسي بن جعفر ... .

و حكايت شده است كه منصور خدمت موسي بن جعفر رفت ... .

يعني سند ندارد و فقط حكايت شده است. پس نمي توانيم اين روايت را به معصوم (عليه السلام) نسبت بدهيم و اين روايت مرسل است. مرحوم إبن شهر آشوب (ره) متوفاي 588 هجري است و امام كاظم (عليه السلام) مستشهد سال 183 هجري است و 405 سال فاصله ميان اين دو بزرگوار است و حدود 12 واسطه از سلسله سند اين روايت افتاده است. پس اين روايت از نظر سندي مخدوش است و به هيچ وجه قابل استناد نيست.

روايت دوم:

روايت ديگر را مرحوم قطب راوندي (ره) (متوفاي 573 هجري) در لب اللباب (كه در دسترس نيست) نقل مي كند و مي گويد:

و عن رسول الله (صلي الله عليه و آله).

يعني بدون سند است.

قال: إن الله أبدلكم بيومين يومين، بيوم النيروز و المهرجان، الفطر و الأضحي.

حضرت فرمود: خداوند دو روز را به جاي دو روز ديگر براي شما قرار داد و به جاي روز نوروز و مهرگان، روز عيد فطر و قربان را قرار داد.

مستدرك الوسائل للميرزا النوري، ج 6، ص 153، ح 6676 ـ جامع أحاديث الشيعة للسيد البروجردي، ج 6، ص 310

اين دو روايت در اين زمينه وجود دارد و هر دو روايت مرسل هستند و قابل استناد به معصوم (عليه السلام) نيستند و معتبر نيستند و ضعيف هستند و در برابر رواياتي كه ما عرض كرديم، نمي توانند قرار بگيرند. جالب اين كه فقهاء ما هم طبق آن روايات قبلي فتوا داده اند، نه طبق اين دو روايت مرسل.

* * * * * * *

آقاي محسني

نظر فقهاء شيعه نسبت به عيد نوروز چيست؟

استاد حسيني قزويني

غالب فقهاء ما از زمان شيخ طوسي (ره) تا عصر حاضر، همه فتوا داده اند به استحباب غسل در روز عيد نوروز.

1. إبن فهد حلي (ره)

مرحوم إبن فهد حلي (ره) (متوفاي 841 هجري) كه از استوانه هاي فقهي شيعه است، در المهذب البارع اين تعبير را دارد:

يوم النوروز يوم جليل القدر.

روز عيد نوروز، روز جليل القدري است.

المهذب البارع لإبن فهد الحلي، ج 1، ص 190

در مورد عيد نوروز هم مطالبي را مطرح مي كند و بعد هم مي گويد اختلاف است كه چه روزي از سال عيد نوروز است و مي گويد:

لكن المتعارف عليه الآن أن النيروز أول يوم من فروردين أول السنة الشمسية الموافق للواحد و العشرين من آذار.

نوروز همان اولين روز فروردين از سال شمسي است كه مطابق با 21 آذار است.

و اختاره المجلسي في بحاره و العلامة رضي الدين القزويني صاحب الخواص.

علامه مجلسي (ره) و علامه رضي الدين قزويني (ره) اين نظر را دارند.

المعلي بن خنيس لحسين الساعدي، ص 211 ـ كتاب الطهارة (ط.ق) للشيخ الأنصاري، ج 2، ص 328

2. حضرت آيت الله العظمي خوئي (ره)

از مرحوم حضرت آيت الله العظمي خوئي (ره) سؤال كردند:

نظر شما نسبت به بعضي از اعمال در عيد نوروز چيست؟

فرمودند:

لا بأس بالإتيان بالأعمال المذكورة رجاءً

اگر كسي رجاءً اين اعمال عيد نوروز را انجام بدهد، اشكال ندارد.

صراط النجاة للميرزا جواد التبريزي، ج 2، ص 426

3. حضرت آيت الله العظمي سيستاني

از حضرت آيت الله العظمي سيستاني (حفظه الله تعالي) سؤال كردند:

هل يعد اعتبار النيروز عيدا من البدع في الدين؟

آيا عيد نوروز را معتبر دانستن، بدعت در دين است؟

فرمودند:

لا يعد بدعة.

خير، بدعت نيست.

استفتاءات للسيد السيستاني، ص 413

4. علامه حلي (ره)

هم چنين علامه حلي (ره) در منتهي المطلب، جلد 1، صفحه 103 فتوا به استحباب غسل در عيد نوروز داده است.

5. صاحب جواهر (ره)

مرحوم صاحب جواهر (ره) كه از استوانه هاي فقهي شيعه است، مي فرمايد:

و أما غسل يوم النيروز فعلي المشهور بين المتأخرين بل لم أعثر علي مخالف فيه.

غسل روز عيد نوروز مستحب است و اين مشهور بين متأخرين است، بلكه مخالفي هم ندارد.

جواهر الكلام في شرح شرائع الاسلام للشيخ الجواهري، ج 5، ص 41

نكته:

در پايان بايد بگويم كه يكي از مردان خدا و أولياء الله كه من خدمت ايشان ارادت دارم و افتخار شاگرديش را دارم، توصيه مي فرمودند:

در هنگام سال تحويل، اين 4 اسم مقدس خدا را 75 مرتبه بخوانيد.

حتي من يادم است كه چند سال پيش، قبل از عيد، حضرت آيت الله ميلاني به من زنگ زد و گفت:

اين جمله اي كه آن بزرگوار فرموده بود، چيست؟

من در ذهنم نبود و زنگ زدم و دوباره سؤال كردم و يادداشت كردم. اگر كسي 75 بار اين 4 اسم مقدس را بگويد، إن شاء الله تا پايان آن سال، از هرگونه اتفاقات بد محفوظ مي ماند و خداوند به بركت اين 4 اسم مقدس، روزهاي خوش و با بركتي را براي او مي نويسد. اين 4 اسم اينها هستند:

الله الرقيب الرئوف الرحيم.

75 مرتبه اين اسامي را پشت سر هم و به همين شكل در هنگام سال تحويل بخوانند.

* * * * * * *

سؤالات بينندگان

سؤال 1 :

1. در آيه 53 سوره احزاب خداوند مي فرمايد:

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلَّا أَنْ يُؤْذَنَ لَكُمْ

اين اجازه گرفتن شامل بعد از رحلت رسول الله (صلي الله عليه و آله) مي شود؟

2. با توجه به اين آيه مبارك، تَرَكه رسول الله (صلي الله عليه و آله) كه بعد از رحلتش به ورثه منتقل مي شود، چه جاي حقوقي و شرعي داشته كه نوه رسول الله (صلي الله عليه و آله) نتوانند در كنار جدشان دفن شوند، ولي خليفه اول و خليفه دوم بر چه مبناي شرعي و مذهبي و ديني در كنارش دفن شدند؟

جواب 1 :

1. بله، شامل مي شود.

2. ما اين را در جلسه ديگري پاسخ مي دهيم و چون شب عيد است، نمي خواهيم وارد اين مسئله شويم. ولي رواياتي از خود أبو بكر نقل شده و سيوطي و ديگران هم آورده اند:

فقام إليه رجل فقال: أي بيوت هذه يا رسول الله؟ قال: بيوت الأنبياء، فقام إليه أبو بكر فقال: يا رسول الله! هذا البيت منها لبيت علي و فاطمة؟ قال: نعم، من أفاضلها.

شخصي از پيامبر (صلي الله عليه و سلم) سؤال كرد: منظور از اين خانه هاي پيامبر، كدام خانه هاست؟ حضرت فرمود: خانه هاي أنبياء. أبو بكر بلند شد و سؤال كرد: يا رسول الله! آيا خانه علي و فاطمه هم جزء خانه هاي أنبياء است؟ حضرت فرمود: بله، از بهترين و برترين آن خانه هاست.

الدر المنثور لجلال الدين السيوطي، ج 5، ص 50 ـ تفسير الثعلبي، ج 7، ص 107 ـ شواهد التنزيل للحاكم الحسكاني، ج 1، ص 534 ـ تفسير الآلوسي، ج 18، ص 174

* * * * * * *

سؤال 2 :

شبكه صفا دو سه هفته اي است كه خيلي توهين مي كند و من خودم را خيلي كنترل كرده ام تا خداي ناكرده مذهب شيعه زير سؤال نرود. اينها چيزهايي زيرنويس مي كنند يا بحث هايي را مطرح مي كنند كه «نيروهاي عربستان سعودي كه بحرين حمله كرده اند، صاحب الزمان از ترس آنها در سرداب ـ نستجير بالله ـ إسهال گرفته است». واقعاً يك سري خرافات و مسائلي را مي نويسند كه من از استاد حسيني قزويني سؤال مي كنم كه آيا هيچ برخوردي براي شبكه هاي اين چنيني در برنامه شان نيست؟ آيا جمهوري اسلامي ايران مي توانند اين شبكه ها را تحت كنترل داشته باشند؟ اين شبكه ها تأثير زيادي روي عرب هاي جنوب مانند عسلويه و استان بوشهر و هرمزگان گذاشته است. آيا راهي براي كنترل اين شبكه ها در اين مناطق هست يا خير؟

متأسفانه دولت عربستان سعودي و امارات، ميليون ها دلار هزينه اين شبكه ها مي كنند، با وجود اين كه بدهكار مردم هستند. من شخصاً از پسر حاكم امارات، 3 ميليارد تومان طلبكار هستم و دادگاه دوبي هم حكم كرده است بر محكوميت او و پرداخت مبلغ و وزارت امور خارجه كشورمان هم در جريان هستند. اينها هزينه هايي را انجام مي دهند، ولي متأسفانه براي حق و حقوق مردم كه حق شرعي و قانوني است، پرداخت نمي كنند. به شبكه نور ميليون ها دلار پرداخت مي كنند تا عليه مذهب برنامه درست كنند. اينها كه مي گويند تابع حضرت محمد (صلي الله عليه و آله) و قرآن هستند، دروغ مي گويند. من خودم با شبكه المستقلة مناظره داشتم و صحبت كردم و اينها اصول و فقه خودشان و بعضي از أحاديث خودشان را هم قبول ندارند. لطفا در مورد اين مسائل بيشتر توضيح بفرماييد.

جواب 2 :

اين شبكه ها، چه شبكه الخليجية باشد و چه شبكه وصال باشد و چه ساير شبكه ها، ما بحث هاي اين شبكه ها را ضبط مي كنيم و تكه هايي را براي جواب دادن آماده كرده ايم و إن شاء الله در جلسات بعدي از شبكه وهابي نور و صفا و وصال هم كليپ هايي را پخش مي كنيم و جواب مي دهيم.

فحش دادن و اهانت كردن كه هنر نيست. اين كار أراذل و أوباش و هتاكان است. «المؤمن لا يكون سبابا»، مؤمن فحش نمي دهد و كسي كه فحش مي دهد، معلوم است حرفي براي زدن ندارد. اگر راست مي گويند، بيايند مناظره كنند. ما بارها اعلام كرده ايم و رسماً هم گفته ايم كه اگر آقايان بخواهند به ايران بيايند، ما همه هزينه هاي آنها را متقبل مي شويم و اگر مي خواهند به وسيله تلفن بحث كنند، بيايند و ما كاملاً آمادگي براي گفت وگوي علمي داريم و شرط هم كرده ايم كه در اين مناظره وارد بحث هاي سياسي نشوند ـ چون ما مرد سياسي نيستيم ـ و به طرف مقابل اهانت نكنند. اگر واقعاً حاضر هستند به اين دو شرط عمل كنند، بيايند. اگر هم مي خواهند هتاكي كنند، به قدري فحش بدهند تا حنجره شان پاره شود و به قدري فحاشي كنند تا شكم شان بتركد.

الحمد لله شيعه هر روز رو به گسترش است و شخصيت هاي زيادي از علماء بزرگ وهابي و أهل سنت و دانشجويان آنها، فوج فوج به طرف مذهب شيعه كشيده مي شوند. چند روز پيش كه در افغانستان بودم، شخصي كه پزشك بود و از نروژ آمده بود، نقل مي كرد:

من بحث هاي شما را دنبال مي كنم و از اين مثلث شما [اشاره به سه بحث: حديث ثقلين و حديث «من مات بلا امام، مات ميتة جاهلية» و حديث إفتراق أمت] خيلي استفاده كردم. اينها را با علماء أهل سنت و وهابي بحث مي كنم و تعدادي از علماء أهل سنت را به بركت بحث هاي شما شيعه كرده ام. رئيس دفتر صدام به آنجا آمده بود و من با استفاده از بحث هاي شما، چند جلسه با ايشان صحبت كردم و شيعه شد.

اينها هر چه بيشتر فحش بدهند، به نفع ماست. چون دوست و دشمن، همه مي فهمند كه فحش براي أراذل و أوباش است، فحش براي كساني است كه حرف براي زدن ندارند.

* * * * * * *

سؤال 3 :

در شبكه آقايان، آقاي كشتكار مطالبي را گفتند كه اگر بخواهيم همه اين مطالب را جواب بدهيم، بايد كار و زندگي مان را زمين بگذاريم و به اينها جواب بدهيم. ايشان مي گفت:

جناب أبو بكر در پايان عمر كه احساس كردند عمرشان رو به اتمام است، بايد جانشيني را براي خودشان تعيين بكنند و لذا با مردم و صحابه مشورت كردند و آنها همه گفتند شما هر كس را تشخيص بدهيد. ايشان هم گفت عمر.

من مي خواهم بگويم كه آقاي كشتكار! جناب أبو بكر شما از پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) بالاتر است؟ چون شما مي فرماييد أبو بكر به فكر جانشيني خودش بود، ولي پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) نبود.

جواب 3 :

در خود صحيح بخاري، جلد 8، صفحه 26، حديث 2830 آمده است كه خود عمر مي گويد:

حين توفي الله نبيه (صلي الله عليه و سلم) إلا أن الأنصار خالفونا ... و خالف عنا علي و الزبير و من معهما.

وقتي پيامبر (صلي الله عليه و سلم) از دنيا رفت، انصار با ما مخالفت كردند ... و علي و زبير و كساني كه با اين دو بودند هم با ما مخالفت كردند.

هم چنين خيلي ها اعتراض كردند بر أبو بكر و گفتند:

ماذا تقول لربك اذا لاقيته و قد إستخلفت علينا إبن الخطاب؟

وقتي به ملاقات خدا مي روي، چه جوابي داري براي اين كه عمر را به زور بر ما تحميل كردي؟

السنن الكبري للبيهقي، ج 8، ص 149 ـ المصنف لإبن أبي شيبة الكوفي، ج 7، ص 485 ـ كنز العمال للمتقي الهندي، ج 12، ص 535 ـ الطبقات الكبري لمحمد بن سعد، ج 3، ص 274 ـ تاريخ مدينة دمشق لإبن عساكر، ج 30، ص 413 ـ تاريخ المدينة لإبن شبة النميري، ج 2، ص 666

اينها روشن و مشخص است و احتياجي به تفصيل زياد ندارد.

* * * * * * *

سؤال 4 :

1. در مورد صله رحم سؤال داشتم. ما هر وقت به منزل عموي خود مي رويم، هميشه بايد به ما نيش و كنايه بزند.

2. دعاي يا «مقلب القلوب و الأبصار» كه در إبتداء سال خوانده مي شود، از چه كسي است؟

3. يك شبكه تندرو شيعه بود كه الآن توهين مي كند، يكي ديگر هم اضافه شد كه شبكه ياسر حبيبي است.

جواب 4 :

1. ارزش انسان همين است كه به صله رحم برود و نه تنها از او تشكر نكنند، بلكه طعنه هم بزند:

بدي را بدي سهل باشد جزا اگر مردي «أحسِن إلي من عَصيٰ»

2. تكه هايي از اين دعا در روايات معصومين در ادعيه آمده است، ولي بنده روايتي به اين تعبير پيدا نكردم.

3. اين شبكه ها از قبل بودند و جسارت به مراجع عظام تقليد مي كنند. حتي اين شيرازي ديوانه نسبت به حضرت آيت الله العظمي بهجت (ره) ـ كه شيعه و سني و مسيحي و يهودي او را قبول داشتند ـ جسارت كرد و تعبير وقيحانه ملحد و بي دين به كار برد. حضرت آيت الله العظمي بهجت (ره) واقعاً كسي بود كه الگو و مجسمه تقوا و زهد بود. ولي نسبت به ايشان وقيحانه ترين عبارت را به كار برده اند. وقتي دوستان اين مطلب را به من گفتند، من قبول نمي كردم كه كسي، آن هم روحاني به ايشان جسارت كرده باشد. ولي وقتي نوار و فيلمش را برايم آوردند و ديدم، باورم شد. وقتي كسي اين گونه وقيحانه و بي شرمانه به مراجع عظام تقليد اهانت مي كند، فردا هم در برابر آقا حضرت ولي عصر (أرواحنا لتراب مقدمه الفداء) جسارت خواهد كرد. اين مصيبتي است كه ما گرفتار آن شده ايم. ما و مراجع عظام تقليد رسماً اعلام كرده ايم كه هر شبكه اي، حتي شبكه جهاني ولايت اگر روزي آمد به جاي استفاده از استدلال، از فحش استفاده كند و به جاي برهان، از اهانت استفاده كند و به أهل سنت و مسيحيت و غيره فحش دهد، بدانيد كه اين شبكه جهاني ولايت از مسير أهل بيت (عليهم السلام) و مسير مرجعيت بيرون رفته است.

* * * * * * *

سؤال 5 :

أهل سنت در مكه، وقتي سوره حمد تمام مي شود، «آمين» مي گويند. به ما هم گفته شده است كه بگوييم: «الحمدلله رب العالمين». فرق «آمين» و «الحمدلله رب العالمين» چيست؟

جواب 5 :

ما در بحث فقه مقارن بحث كرديم كه «آمين» از كجا آمده است. اين آقايان يك روايت درست و حسابي كه بتوان به آن إكتفاء كرد، غير از روايتي كه از أبو هريره نقل مي كنند، ندارند. أبو هريره هم كاملاً وضعيتش مشخص است و در صحيح بخاري، جلد 6، صفحه 190، حديث 5355، كتاب النفقات، باب وجوب النفقة علي الأهل و العيال، همين آقاي أبو هريره روزي مي آيد مي گويد:

قال النبي صلي الله عليه و سلم: أفضل الصدقة ما ترك غني و اليد العليا، خير من اليد السفلي و ابدأ بمن تعول المرأة إما أن تطعمني و إما أن تطلقني و يقول العبد أطعمني و استعملني و يقول الإبن أطعمني إلي من تدعني، فقالوا: يا أبا هريرة! سمعت هذا من رسول الله صلي الله عليه و سلم؟ قال: لا، هذا من كيس أبي هريرة.

روايتي را از پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) نقل مي كند كه مردم تعجب كردند و به او گفتند:

اي أبو هريره! آيا اين روايت را از پيامبر (صلي الله عليه و سلم) شنيدي؟ گفت: نه، اين روايت از كيسه أبو هريره است.

اين روايت در صحيح بخاري است و ما جاي دوري نمي رويم و آقايان هم مراجعه كنند و ببينند اگر دروغ است، بيايند روي خط و بگويند فلاني روايت دروغي از صحيح بخاري نقل كرد.

اينها يك حديث صحيحي در مورد «آمين» بعد از سوره حمد، غير از روايت أبو هريره ندارند. ما احساس مي كنيم كه اين مطالب به دليل دوري از أهل بيت (عليهم السلام) بيان شده است.

اما فرق ميان «آمين» و «الحمدلله رب العالمين» اين است كه وقتي ما مي گوييم «الحمدلله رب العالمين»، يعني خداوند دعاي ما را به اجابت رسانده است و ما در صراط مستقيم و أهل بيت (عليهم السلام) هستيم و در صراط كساني كه خداوند بر آنها غضب كرده و يا آنها را به خودشان واگذار كرده است، نبوديم.

* * * * * * *

نكات پاياني استاد حسيني قزويني

نكته اول:

عزيزاني كه إن شاء الله در ساعت تحويل سال به مساجد مي روند يا به حرم ائمه (عليهم السلام) يا به تكايا و حسينيه ها مي روند، دقت داشته باشند كه اولين كارشان إستغفار باشد از گناهاني كه كرده اند. چون با وجود سايه انداختن گناه بر وجود انسان، قطعاً دعا به جايي نمي رسد. يكي از بهترين راه هاي اجابت دعا، إستغفار از گناه است. البته إستغفار واقعي كه با تمام وجود از گناهاني كه كرده ايم در پيشگاه خداوند اظهار ندامت كنيم و تصميم قاطع داشته باشيم كه ديگر گناه نكنيم.

نكته دوم:

وقتي مي خواهيم دعا كنيم، در صدر دعاها، فرج امام زمان (عليه السلام) را در نظر بگيريم. چون خودشان فرمودند:

أكثروا الدعاء بتعجيل الفرج، فإنه في ذلك فرجكم.

براي فرج مهدي زياد دعا كنيد؛ زيرا فرج شما در اين دعا است.

كمال الدين و تمام النعمة للشيخ الصدوق، ص 485 ـ الغيبة للشيخ الطوسي، ص 292 ـ الاحتجاج للشيخ الطبرسي، ج 2، ص 284

شما اگر براي آقا امام زمان (عليه السلام) از صميم قلب دعا كنيد، قطعاً آقا امام زمان (عليه السلام) هم براي شما دعا مي كند. معلوم نيست كه دعاي شما در حق شما به اجابت برسد. ولي دعاي آقا حضرت ولي عصر (أرواحنا لتراب مقدمه الفداء) قطعاً در حق شما به اجابت مي رسد.

نكته سوم:

به جاي اين كه براي خودتان دعا كنيد، براي پدر و مادرتان، خواهر و برادرتان، دوستان و مريضان و آشنايان دعا كنيد. به صورت كلي دعا نكنيد و تك تك نام اين افراد را بر زبان بياوريد كه فلاني را از گرفتاري برهان و مريضي فلاني را شفا بده و حاجت فلاني را برآورده كن.

پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) فرمود:

هر كس براي برادر ديني دعا كند، ملائكه براي او دعا مي كنند. چون معلوم نيست دعا شما در حق شما به اجابت برسد، ولي دعاي ملائكه در حق شما حتماً به اجابت مي رسد.

لذا تلاش كنيد براي دعا كردن براي برادران و خواهران ديني، بعد هم براي خودتان دعا كنيد.

نكته چهارم:

من نمي گويم براي دنيا دعا نكنيد.

من لا معاش له، لا معاد له.

كسي كه زندگي دنيوي خوبي نداشته باشد، آخرت خوبي هم نخواهد داشت.

اول دعا كنيد براي دين و ايمان خودتان كه خداوند به شما ايمان كامل بدهد تا شما را از گناه و معصيت دور بدارد و شما را با أهل بيت (عليهم السلام) محشور كند.

يكي از اساتيد ما ـ اگر در قيد حيات است، خداوند حفظش كند و اگر از دنيا رفته است، خداوند او را با محمد و آل محمد (عليهم السلام) محشور كند ـ مي گفت:

من حدود 40 سال است كه زيارت عاشوراء را مي خوانم. فقط اميدوارم در اين 40 سال، يك بار اين دعايم كه در زيارت عاشوراء آمده است، به اجابت رسيده باشد:

أللهم اجعل محياي محيا محمد و آل محمد و مماتي ممات محمد و آل محمد.

خدايا! زندگي و مرگ من را زندگي و مرگ محمد و آل محمد (عليهم السلام) قرار بده.

تلاش كنيد عاقبت به خيري و عافيت و امنيت را از خداوند بخواهيد.

نكته پنجم:

از خداوند بخواهيد اين نا امني كه در منطقه ايجاد شده براي برادران ديني و ايماني و اسلامي ما در مصر و ليبي و بحرين و يمن و كشورهاي ديگر برطرف شود و اتفاقات به آن گونه اي كه صلاح دين و دنيا و آخرت اين عزيزان است، رقم بخورد.

نكته ششم:

از خداوند بخواهيد آن تعبيري را كه در دعاي روز عيد فطر و عيد قربان مي خوانيم:

أللهم! إني أسألك خير ما سألك به عبادك الصالحون و أعوذ بك مما استعاذ منه عبادك الصالحون.

خدايا! هر چه را كه به خوبان مي دهي، به ما هم بده و هر چه را كه از خوبان برطرف مي كني، از ما هم برطرف كن.

و أن تدخلني في كل خير أدخلت فيه محمدا و آل محمد و أن تخرجني من كل سوء أخرجت منه محمدا و آل محمد صلواتك عليه و عليهم.

لذا تلاش كنيد كه در دعاهاي خود همت والايي داشته باشيد. چون از خداوندي كه مالك آسمان و زمين است و خالق هستي است درخواست مي كنيد و تلاش كنيد نان و پنير و آلونك درخواست نكنيد. پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) فرمود:

خداوند دوست دارد كه مؤمن، همت والايي داشته باشد.

همت والا داشتن، توصيه اي است از نبي مكرم (صلي الله عليه و آله) و ائمه (عليهم السلام).

اگر صلاح ديديد، ما را هم دعا كنيد و شبكه جهاني ولايت را هم دعا كنيد تا در خط أهل بيت (عليهم السلام) باشد و از رهنمود مراجع عظام تقليد هم تخطي نكند.

* * * * * * *

* * * * * * *

* * * * * * *

««« والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته »»»



Share
41 | مجيد زينوند | Iran - Tehran | ١٣:٠٧ - ٢١ بهمن ١٣٩٢ |
14
 
0
پاسخ نظر
با سلام و درود
اگر به سال شمسي و نو شدن سال و جشن (روز نو) يا نوروز داريد بهتر به معجزات رياضيات در قرآن سري بزنيد مگر اينكه به كتاب ا... هم انتقاد داريد و معتقديد تحريف شده البته؟!
البته درك اهميت مطالبي كه كلام خدا به آنها اشاره دارد آيا نياز به توضيح داره؟
اهل مطالعه باشيد ، بريد و ببينيد انشاا...
كسي رو كه خوابه ميشه بيدار كرد و اميدواريم كسي رو كه خودش رو به خواب ميزنه هم؟
42 | مجيد زينوند | | ١٤:٢٢ - ٢١ بهمن ١٣٩٢ |
11
 
0
پاسخ نظر
با سلام
اگر شما عيد نوروز و رسوم آن را بشناسيد متوجه خواهيد بود كه فارق شدن از دقدقه‌هاي زندگي و رسيدگي به احكام شرعيست!
تجديد احترام
ديد و بازديد
نظافت
شادي
دلجويي
رفع كدورت ها
و رسومي كه در اين جشن نوروزي كه زنده كننده و ياد آور كننده اي است به مناسبت سال نو و امر به معروفيست به احكام شرعي را به دليل عدم آگاهي بدعت نام مي نهند
عده اي با چه جدال مي‌كنند؟!
حرف خوب را هر كسي بزند خوب است كار خوب را هركس انجام دهد خوب است (وقتي كه مي دانيم در راستاي احكام دين همه مسلمانان است
چرا بايد در پي كم رنگ كردن رسوم خوب باشيم. آن هم با اين غيض
جمله معروف علم را بيابيد حتي اگر در هندوستان باشد(در راهي كه آن زمان بسيار دور بوده و از كه بياموزيم؟).
واي بر ظاهر بينان
اگر اينطور باشد مي‌توان به گفتن حتي صباح الخير نيز به خاطر خضوع احترام به شخصي ديگر به جز پروردگار يكتا شرك قلمداد كرد.
سعي كنيك مبلغ باطن دين كه همانا ترويج فطرت پاك انساني كه برگرفته از ذات الهي باشيم. نه پاك كردن رسومي كه به بهانه آن بشود حق الناس را هم براي خود هم براي ديگران ادا نمود. نيكي به بندگان خدا در چه جايگاهي است كه با آن ستيز ميكنيم. اين بنده حال خود يا خانواده يا اقوام و فاميل باشد.
من ا... توفيق
43 | عبدالامير | | ٠٨:١٦ - ٠٤ فروردين ١٣٩٣ |
0
 
24
پاسخ نظر
سلام
در بين فقهاي عظام شيعه نيز افرادي بودند و هستند که عيد نوروز را بدعت ميدانند.
ريشه اختلاف در بين روايات شيعه است که برخي مؤيد انگاشته اند و برخي مخالف. گرچه برخي افراد عيد را ملي ميدانند که اين فاجعه اي عظيم تر است بر پيکره مسلمين.
خوب است روايات فقه الروايه در آن جاري و ساري شود تا بهتر فهم شوند برخي گفته اند: (يك حديت از حضرت امير المومنين حضرت علي عليه السلام :

وأتي علي عليه السلام بهدية النيروز ، فقال عليه السلام : ما هذا؟»
خدمت حضرت امير (ع) هديه اى آوردند، حضرت فرمود اين چه هديه اين است؟ پاسخ دادند:
«يا أمير المؤمنين اليوم النيروز»
اين هديه روز نوروز است، حضرت هديه را پذيرفت و فرمود
«اصنعوا لنا كل يوم نيروزا».
شما هر روز را براى ما نوروز قرار دهيد. (هر روزتان نوروز باد).
من لا يحضره الفقيه، ج 3، ص 300، ح 4073 .)
درحاليکه اين روايت دقيقاً تحريف شده و معنا و مفاد آن برعکس مدعا است: توضيح اينکه اولا در روايات مشابه تصريح شده که کساني که هديه آوردند اصلا مسلمان نبودند و حضرت آن را از باب هديه قبول نکردند بلکه خراج و جريه محاسبه نمودند. دوم اينکه: حضرت اصلا نميدانستند عيد است يا لا أقل تجاهل فرمودند که نشان نفي نوروز است و بي اطلاعي حضرت از چنين واقعه اي. سوم: حضرت فرضا هم هديه را قبول کردند از يک عده غير مسلمان کجاي آن دلالت دارد که عيد مسلمين شود؟! چهارم: عبارت: «اصنعوا لنا كل يوم نيروزا» نيز عليه نوروز است زيرا حضرت نفرمودند: (اليوم عيد) و مانند آن بلکه فرمودند اصنعوا يعني شما بسازيد براي ما هر روز را عيد آنهم نه امروز را فقط بلکه هر روز را. . اين بدين معنا است که حضرت آن روز را عيد قصد نکردند بلکه همه روزها را عيد قصد نمودند و اين دقيقا نفي نوروز خواص است که ادعا شده.
حديث ديگر نيز همينطور کج فهمي شده :(اين حديث را هم مهمونم باش :

امام صادق (ع) به معلى بن خنيس فرمود:
«إن يوم النيروز هو اليوم الذي أخذ فيه النبي ( صلى الله عليه وآله ) لأمير المؤمنين ( عليه السلام ) العهود بغدير خم فأقروا له بالولاية ، فطوبى لمن ثبت عليها ، والويل لمن نكثها وما من يوم نيروز إلا ونحن نتوقع فيه الفرج ، لأنه من أيامنا حفظه الفرس وضيعتموه»

روز نوروز همان روزى است كه پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه وآله در غدير خم، از مردم نسبت به امير مؤمنان (ع) عهد و پيمان گرفت. و در اين روز با ولايت على (ع) تجديد پيمان نماييد، خوشا به حال كسى كه در ولايت على (ع) ثابت قدم بماند و واى به حال كسى كه پيمان شكنى كند.ما در روز نوروز انتظار فرج داريم، زيرا آن روز از روزهاى ويژه ما اهل بيت است كه شما آن را ضايع كرديد ولى فارسها آن را حفظ كردند.

المهذب : 194، وسائل الشيعة (آل البيت)، ج 8، ص 173 ، ح 10339، والبحار 59 : 119.)
اين روايت هم کاملش نشان دروغ بودنش است زيرا توصيفاتي که براي نوروز آورده که هو اليوم الذي ... و هو اليوم الذي ووو همه نشان اين است که اين نوروز را از عيد غدير هم بزرگتر دانسته و اين خلاف اعتقاد تمام شيعيان است يا به عبارت صريحتر راوي چنان مشغول دروغگويي شده که حد دروغ را هم فراموش کرده و دروغگوي اش در کلامش هويدا شده همه فهيدند که او ميخواهد بگويد نوروز از عيد غدير و عيد فطر و عيد اضحي و... هم بزرگتر و عظيمتر است و اين همان کذبه معه است يا پارادوکس. در انتهاء روايت هم دروغي را به افترا از طرف امام بصورت اهانت به رسول خدا بسته آنجا که گفته که امام فرموده:(لأنه من أيامنا حفظه الفرس وضيعتموه) يعني اين روز ماست فارسها حفظش کردند در حاليکه عرب آن را ضايع کرده و به آن عمل نکرده خوب حالا عرب کيست رسول خدا عرب است که ما اصلا نداريم عيدنوروز داشته يعني او ضايع کرده يعني امام مجتبي امام حسين و حضرت اميرالمؤمنين و فاطمه زهرا سلام الله عليهم همه عرب بودند و ضايع کرده اند اين روز عظيم را که از روز غدير هم بالاتر و عالي تر است طبق توصيفات راوي دروغگو.
روايات ديگر و عبارات ديگر نيز بايد با دقت بررسي شوند تا شيعيان موحد در سياه ي جهل اجداد نباشند و به صراط مستقيم اهلبيت عليهم السلام مشي و حرکت کنند.
و بماند مخالفت آن با آيات قرآن کريم
در مورد تمسک به ادله سنن نيز نکته اي مورد غفلت واقع شده در حاليکه ميگويند مدعيان نوروز ميگويند:(آيا در باب مستحبات ، يك روايت ضعيف نيز كفايت نمي‌كند؟) ما به روايات از باب تسامح در ادله سنن عمل ميکنيم.
جواب : اينکه مجراي تسامح در سنن در همه جا نيست بلکه فقط در آداب و اعمال و اخلاقيات است ( نه در استنباط حکم شرعي) آنهم نه به اين وسعت که شما فرض کرديد وگرنه همه روايات خرافي بحار را بايد از باب تسامح معتقد باشيد و عمل کنيد. دوم اينکه در آداب و اعمال و اخلاقيات نيز در جايي که منجر به بدعت يا تشريع حکم يا مفسده شود جاري نميشود بدين معنا که اگر انجام اعمال سبب شود که مفسده بزرگتر (بدعت) پيش بيايد قطعا عمل به آن حرام است زيرا دائر مدار مستحب و حرام است.
در تعريف قاعده تسامح اجمالا يايد گفت: قاعدة تسامح در أدلّة سنن آن است كه أخبار ضعيفه(اي که مخالف با روايات معتبره نيست و منجر به بدعتي نيز نمي‌شود) را نيز به اساس ادلة ديگري مانند: روايات «مَنْ بَلَغَهُ ثَوَابٌ عَلَى شَىْ‏ءٍ فَأتَىِ بِه الْتِمَاسَ ذَلِكَ الثَّوَابِ اوتيَهُ وَ إنْ لَمْ يَكُنْ كَمَا بَلَغَ‏ ...» پذيرفت و مورد عمل و قبول قرار داد و نسبت دادن آن به إمام را در جاى خود باقى گذاشت.
پس لا أقل اگر به تسامح در ادله سنن تمسک فرموديد آن را به امام نسبت ندهيد تا حرف خود را نقض کنيد از طرفي قبول کرديد روايات تأييد نوروز ضعيف هستند و نميشود آنها را به امام نسبت داد ولي از باب کسب ثواب ميشود به اعمال آن عمل کرد و از طرفي ميگوييد در روايات معصومين نوروز عيد اينجوري اونجوريست.
مثل برخي موافقين کمي دقيقتر باشيد که ميگويند عيد ملي است نه عيد شرعي. يعني عيد ايرانيان قديم است نه عيد اسلام.
خواهشمندم لکه ننگ را به تشيع نبنديد بلکه ببنديد به ايرانيان.
44 | عاشق اميرالمومنين علي | Iran - Mashhad | ١٧:١٠ - ٠٤ فروردين ١٣٩٣ |
14
 
0
پاسخ نظر
دوست عزيز : عبدالامير!
کجاي روايت گفته عربها نوروز را ضايع کردند ! ميگويد شما نوروز را ضايع کرديد! وگرنه چه کسي گفته روزه روز نوروز مستحبي است؟ جز امام ! امام ميفرمايد نوروز از روزهاي ماست !
بعد هم آيين هاي ملي تا جايي که مخالف دين و عقل نباشد چه اشکالي دارد ؟ شادي کردن به خاطر آمدن بهار و يا ديد و بازديدها چه مخالفتي با دين دارد؟
کجاي روايت امام صادق آمده که نوروز از غدير بالاتر است؟!! در تاريخ آمده که عيد غدير در روز اول فروردين بوده ! در نوروز بود که ماجراي غدير اتفاق افتاد ! يعني حداقل از باب وقوع اين ماجراي عظيم قابل احترام است! همين !
45 | يا الله | | ١٢:٢٣ - ٠٦ فروردين ١٣٩٣ |
سلام

ايرانيان در آغاز فروردين، در مراسمي با شکوه و مفصل، عيدي ملي به نام نوروز باستاني، برگزار مي کنند. در تاريخ نقل شده که «نوروز» روز تاج گذاري جمشيد جم بوده و تثبيت آن در اول بهار، در زمان سلجوقيان اتفاق افتاده است. در سال ۴۷۱ ه.ق جلال الدين سلجوقي، ۱۸ فروردين سال يزدگردي را به عنوان شروع سال معرفي کرد...

ahlevela.ir/mp3-sort/sayere-mabahes/eede-nowrooz/01%20eide%20noroz%20%28860116%29.mp3
46 | عبدالامير | | ٠٧:٥٧ - ٢١ فروردين ١٣٩٣ |
0
 
24
پاسخ نظر
سلام عليکم
برادر عزيز عاشق اميرالمؤمنين علي چنانکه طالب حقيقت هستي بدان
روايت خطاب به اعراب است يا به فارسها مخاطب عرب بوده لذا ميگويد شما نوروز را ضايع کرديد که همان شما عرب هستيد و مخاطب من
دوم: اينکه فقها گفته اند روزه نوروز مستحب است بايد عرض کنم قبلا هم اشاره شد که از باب تسامح در ادله سنن ميگويند فلذا نوشته بودم"ر مورد تمسک به ادله سنن نيز نکته اي مورد غفلت واقع شده در حاليکه ميگويند مدعيان نوروز ميگويند:(آيا در باب مستحبات ، يك روايت ضعيف نيز كفايت نمي‌كند؟) ما به روايات از باب تسامح در ادله سنن عمل ميکنيم.
جواب : اينکه مجراي تسامح در سنن در همه جا نيست بلکه فقط در آداب و اعمال و اخلاقيات است ( نه در استنباط حکم شرعي) آنهم نه به اين وسعت که شما فرض کرديد وگرنه همه روايات خرافي بحار را بايد از باب تسامح معتقد باشيد و عمل کنيد. دوم اينکه در آداب و اعمال و اخلاقيات نيز در جايي که منجر به بدعت يا تشريع حکم يا مفسده شود جاري نميشود بدين معنا که اگر انجام اعمال سبب شود که مفسده بزرگتر (بدعت) پيش بيايد قطعا عمل به آن حرام است زيرا دائر مدار مستحب و حرام است."
اما اينکه قلم افشرديد"آيين هاي ملي تا جايي که مخالف دين و عقل نباشد چه اشکالي دارد ؟ شادي کردن به خاطر آمدن بهار و يا ديد و بازديدها چه مخالفتي با دين دارد؟" عرض کنم مدعي هم همين را ميگويد که نوروز بدعت است و مخالف با اسلام و دين خلاصتاً دين جامع و کامل اسلام براي خود اداب و رسوم مخصوص و مشخصي دارد که بيان کرده و مسلمان بايد تابع دين باشد نه دين مأييد سنن بماند که آداب و سنن خرافي نوروز را دين تأييد نکرده و بماند که آدابي که در آن شايبه شرک بوده نفي کرده.
اما اينکه شادي کردن به خاطر آمدن بهار و يا ديد و بازديدها چه مخالفتي با دين دارد عرض کنم در همين سايت در بخش پاسخ ها مطالبي مطرح شده تحت عنوان "آيا اهميت دادن به عيد نوروز بدعت نيست؟" و در آنجا بسياري از مطالب را نظر دهنده گان تبيين کرده اند از جمله پاسخ شماست.
ديد و بازديدي که مؤييد بدعتي باشد در دين منع شده شما ديد و بازديد جداي از نوروز را فرض کرديد بله او مورد تاييد اسلام است اما فرض فعلي ديد و بازديد در زمان و با آداب بدعتي است نه مجرد و تنها.
اينکه فرموديد "کجاي روايت امام صادق آمده که نوروز از غدير بالاتر است" فقه الحديث همين است قرار نيست همه چيز را ديکته کنند اگر روايت گفت نوروز روز نشستن کشتي نوح و فلان و فلان و فلان و فلان و فلان و فلان و ... است ميفهميد يعني راوي ميخواهد بگويد همه اين چيزها مال نوروز است زيرا روايت نوروز را وصف ميکند. و اين منجر ميشود به بالاتر دانستن نوروز از غدير.
اينکه نوشتيد در تاريخ آمده"در تاريخ آمده که عيد غدير در روز اول فروردين بوده" خواهشمندم کمي بيشتر مطالعه کنيد در برخي کتب معتبر تاريخ آمده در خرداد و فصول ديگر عيد نوروز قرار داشته يعني نوروز در چرخش بوده نه ثابت. لذا در جايي نوشتم"کتب اساتيد سبيل کلفت پارسي را تورّقي نماييد و تاريخ نوروز را بررسي کنيد ، نکند خداي نا خواسته در شب تير بيندازيد!! مي بينيد که از قرن چهارم و پنجم به بعد بوده که عيد نوروز را اول بهار مي گرفتند و حتّي قبل از آن عيد نوروز در حال چرخش در فصل پاييز و ماههاي آبان و آذر و... بوده از زماني که تاريخ جلالي پديدار شده اول بهار را عيد نوروز قرار داده اند.اين امر در کتب عربي تاريخ هم موجود است.« فارس زبانان مي توانند به پژوهشهاي دانشمندان مسلمان درباره نوروز تأليف رسول جعفريان مراجعه نمايند» قسمتي از کلام ايشان از ص 104 به بعد اين است «محاسبه سال شمسى تا پيش از پيدايش تاريخ جلالى در سال 467 يا 471 ق، بدين ترتيب بود كه سال را به دوازده ماهِ سى روزه تقسيم مى‏كردند كه جمعا 360 روز مى‏شد. پنج روزِ باقى مانده را در پايان آبان ماه يا اسفند ماه بر آن مى‏افزودند كه جمعا 365 روز مى‏شد. با اين حال، پنج ساعت و 48 دقيقه و 45 ثانيه و 51 صدم ثانيه باقى مى‏مانْد. اين زمان، در هر چهار سال، يك روز مى‏شد و از آن جا كه در محاسبه نمى‏آمد، روز اوّل فروردين در فصول سال، تغيير مى‏كرد. بنا بر اين، ماه‏هاى شمسى نيز در آن زمان، مانند ماه‏هاى قمرى در فصول سال، متغيّر بود. معناىِ اين سخن آن است كه نوروز، در ابتداى فروردينِ واقعى، يعنى نقطه آغاز اعتدال ربيعى قرار نداشت . زمانى كه يزدگرد سوم، آخرين شاه ساسانى، در سال 632 م، به تخت نشست، روزِ نخست سال براساس تقويم آن روز، يعنى اوّل فروردين در آن تاريخ، مطابق با شانزدهم حُزَيران (ژوئن) بود و هفتم خرداد؛ زيرا با محاسبه ياد شده، روز نوروز يا اوّل فروردين، هر چهار سال، يك روز به عقب مى‏آمد. در سال 467 ق، روز نوروز، مطابق با دوازدهم حوت (اسفند) بود. در اين سال، ملك‏شاه سلجوقى، دستور داد تا منجّمان، محاسبه دقيقى از سال شمسى انجام دهند و روز اوّل فروردين را تعيين كنند. بر اساس محاسبه خواجه عبد الرحمان خازنى، منجّم مرو، به جاى آن كه بر اساس محاسبه قبلى، روز دوازدهم اسفند، اوّل فروردين دانسته شود، اوّل فروردين را هجده روز جلوتر بردند و در ابتداى اعتدال ربيعى، يعنى فروردينِ واقعى قرار دادند. در محاسبه جديد، هر سال را در چهار نوبت، 365 روز محاسبه مى‏كردند (دوازده سى روز، به ضميمه پنج روز كه در آخر ماه آبان يا اسفند افزوده مى‏شد) و سال پنجم را 366 روز محاسبه مى‏كردند. در اين محاسبه، آن پنج ساعت و اندى نيز در محاسبه مى‏آمد. بدين ترتيب، روز نوروز، به عنوان نخستين روز فروردين ماه، از آن سال، ثابت ماند. بنا بر اين، پس از هجرت پيامبر صلى اللّه عليه و آله نخستين سالى كه روز اوّل فروردين آن، دقيقا مطابق آغاز زمان اعتدال ربيعى بوده، سال 467 ش (يا 471 ش) بوده است. در سال 1304 ش (1343 ق/ 1925 م) در ايران، تقويم شمسى، به عنوان تقويم رسمى پذيرفته شد. محاسبه پيشين كه دقيق بود، مراعات شد و تنها به جاى افزودنِ پنج روز به سال، شش ماه نخست سال را 31 روز، و پنج ماه دوم را سى روز و اسفند را 29 قرار دادند كه هر چهار سال يك بار، سى روز محاسبه مى‏شد. نيز سالى را كه اسفند آن سى روز بود،" سال كبيسه" ناميدند .»
اما اعتقاد شما به اينکه حداقل از باب وقوع اين ماجراي غدير، نوروز قابل احترام است. بي منطقي کامل است حتما طبق اين منطق خواهيد گفت تاج گذاري شاهان(جمشيد و...) هم بخاطر وقوع غدير محترم است زيرا در همين روز اتفاق افتاده و ملاک هردو يکي است.
عجيب است که چطور بخاطر فرض وقوع زماني در يک عصري از اعصار چيز ديگري را محترم ميکنيد که خود ارزش نيست.
نهايتا از باب نصيحت توصيه ميکنم لا اقل تمام صفحات را در باب نوروز در آدرس http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?id=1149&bank=question&startrec=1
را مطالعه کنيد بعد جشن راه بيندازيد.
والسلام
47 | نور غدير | | ٠٢:١٣ - ٠٥ تير ١٣٩٣ |
0
 
18
پاسخ نظر
سلام عليکم
ظاهرا شما هم مثل وهابيت يکدنده و لجباز هستيد ...
نوروز جمشيدي از اعياد فراعنه ايران است که شايد بتوان گفت جزء تحريفات دين زرتشت هم محسوب ميشود ...
اسلام نوروز جمشيدي را نابود نموده و محو نموده است ...
هميشه احياء نوروز جمشيدي احياء کفر و شرک بوده و هست و خواهد بود ...
کونوا لنا زينا و لا تکونوا علينا شينا يعني همين که آي شيعه اينقدر خودت را براي جمشيد و فراعنه ايران سبک نکن و با نوروز جمشيدي کثيف آبروي ما اهل بيت را نبر ...
در سايت شبکه ولايت هم به شما درمورد نوروز جمشيدي تذکر داده ام ولي فکر نکنم فايده اي داشته باشد و ميخ آهنين نرود در سنگ تعصب جاهلي
سخني هم با سني ها :
شيعه و بزرگان شيعه نوروز جمشيدي را قبول نداشته و ندارند و برخي عمامه به سرهاي جو زده و سهل انگار که نوروز نوروز ميکنند ربطي به شيعه و فرهنگ شيعه ندارند بلکه سليقه هاي شخصي و ناپسند خودشان است.
48 | ميثم | Iran - Tehran | ١٢:٠٩ - ١٠ تير ١٣٩٣ |
سلام
آيا روايت زير منظورش عيد نوروز است يا خير
با تشکر

عن أنس ، قال : قدم رسول الله صلى الله عليه وسلم المدينة ولهم يومان يلعبون فيهما ، فقال: « ما هذان اليومان ؟ » قالوا: يومان كنا نلعب فيهما في الجاهلية، فقال رسول الله صلى الله عليه وسلم : « إن الله قد أبدلكم بهما خيرا، منهما يوم الأضحى ، ويوم الفطر»( مستدرک للحاکم) و (سنن ابي داود )
انس رضي الله عنه ميگويد : وقتي رسول الله وارد مدينه شد ديد مردم دو روز را جشن ميگيرند
پرسيد ند : اين دو روز براي چيست؟
گفتند : در جاهليت اين دو روز را جشن ميگرفتيم
«رسول الله صلي الله عليه وسلم فرمود: بدرستيکه، الله آن دو را، براي شما، با دو روز بهتر عوض کرده ؛ عيد قربان و عيد فطر».

پاسخ:
با سلام

دوست گرامي

از آنجا که اين روايت در منابع اهل سنت آمده است، لذا شارحين اين روايت، مراد از «هذان يومان »را عيد نوروز و عيد مهرجان گرفته اند قاري در اين خصوص گويد:( يومان يلعبون فيهما ) وهما يوم النيروز ويوم المهرجان ، كذا قاله الشراح ، وفي القاموس النيروز أوّل يوم السنة معرّب نوروز قدم إلى علي رضي الله عنه شيء

مرقاة المفاتيح شرح مشكاة المصابيح ، علي بن سلطان محمد القاري الوفاة: 1014هـ ، دار النشر : دار الكتب العلمية - لبنان/ بيروت - 1422هـ - 2001م ، الطبعة : الأولى ، تحقيق : جمال عيتاني ج 3 ص 490

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

49 | عاشق امیرالمومنین علی | Slovenia - Medvode | ٢٠:٠٨ - ١٧ اسفند ١٣٩٣ |
23
 
0
پاسخ نظر
جناب عبدالامیر!
با سلام خدمت شما !
1- این که فرمودید تاریخ برگزاری نوروز متغیر بوده و بعدا در اول فروردین تثبیت شده،شاید درست باشد.اما ربطی به نوروزی که ما جشن میگیریم ندارد! من منظورم از نوروز اول فروردین است! نه روزی که پادشاهان تاجگذاری میکردند! و اگر مقاله را بخوانید استاد فرموده اند که ماجرای غدیر در روز اول فروردین بوده !
اما فرمایش جنابعالی که گفتید : « اما اعتقاد شما به اينکه حداقل از باب وقوع اين ماجراي غدير، نوروز قابل احترام است. بي منطقي کامل است حتما طبق اين منطق خواهيد گفت تاج گذاري شاهان(جمشيد و... ) هم بخاطر وقوع غدير محترم است زيرا در همين روز اتفاق افتاده و ملاک هردو يکي است.
عجيب است که چطور بخاطر فرض وقوع زماني در يک عصري از اعصار چيز ديگري را محترم ميکنيد که خود ارزش نيست. »
چه ربطی به عرائض من داشت؟!!! من میگویم نوروز یا همان اول فروردین حداقل به خاطر تقارن غدیر با آن محترم است. یعنی غدیر ارزش اول فروردین را بالا برده است؛ نه این که نوروز ارزش غدیر را بالا ببرد !!!! ما اول فروردین را که آمدن بهار و سالگرد خورشیدی عید غدیر است جشن میگیریم و آن را نوروز مینامیم.چکار با تاجگذاری جمشید داریم؟!!!
2- فرمودید : «فقه الحديث همين است قرار نيست همه چيز را ديکته کنند اگر روايت گفت نوروز روز نشستن کشتي نوح و فلان و فلان و فلان و فلان و فلان و فلان و ... است ميفهميد يعني راوي ميخواهد بگويد همه اين چيزها مال نوروز است زيرا روايت نوروز را وصف ميکند. و اين منجر ميشود به بالاتر دانستن نوروز از غدير.»
درباره این استدلالتان واقعا حرفی ندارم !!! جدا از این که نوروز روز شمسی است و غدیر روز قمری و فارغ از این که فقها نوروز را تایید کردند، اگر شما فضائل یک شخص یا یک چیز را بیان کنید یعنی آن شخص یا چیز دیگر همتا یا بهتر از خود ندارد؟!! توصیف نوروز منجر به بالاتر دانستن آن از غدیر است؟!! اگر در غدیر فقط بحث تعیین جانشین پیامبر هم باشد باز غدیر از همه آن روزهای فلان و فلانی که فرمودید بالاتر است!
3- اما فرمودید : «عرض کنم مدعي هم همين را ميگويد که نوروز بدعت است و مخالف با اسلام و دين خلاصتاً دين جامع و کامل اسلام براي خود اداب و رسوم مخصوص و مشخصي دارد که بيان کرده و مسلمان بايد تابع دين باشد نه دين مأييد سنن بماند که آداب و سنن خرافي نوروز را دين تأييد نکرده و بماند که آدابي که در آن شايبه شرک بوده نفي کرده.
اما اينکه شادي کردن به خاطر آمدن بهار و يا ديد و بازديدها چه مخالفتي با دين دارد عرض کنم در همين سايت در بخش پاسخ ها مطالبي مطرح شده تحت عنوان "آيا اهميت دادن به عيد نوروز بدعت نيست؟" و در آنجا بسياري از مطالب را نظر دهنده گان تبيين کرده اند از جمله پاسخ شماست.
ديد و بازديدي که مؤييد بدعتي باشد در دين منع شده شما ديد و بازديد جداي از نوروز را فرض کرديد بله او مورد تاييد اسلام است اما فرض فعلي ديد و بازديد در زمان و با آداب بدعتي است نه مجرد و تنها.»
نمیدانم منظور شما از آداب خرافی یا شرک آلود چیست؟! حتی یک مصداق هم بیان نکردید! یا آداب بدعتی دید و بازدید چیست؟!
اما در نامه 53 نهج البلاغه چنین داریم :
«آداب پسندیده ای را که بزرگان این امت به آن عمل کردند، و ملت اسلام با آن پیوند خورده، و رعیت با آن اصلاح شدند، بر هم مزن، و آدابی که به سنت های خوب گذشته زیان وارد می کند، پدید نیاور، که پاداش برای آورنده سنت، و کیفر آن برای تو باشد که آنها را در هم شکستی.»
خلاصه این که ما اول فروردین را که همزمان با آغاز بهار و زنده شدن زمین است را نوروز می نامیم و به خاطر تعطیلات به دید و بازدید یا مسافرت رفته یا به یکدیگر هدیه می دهیم.علاوه بر آن وقوع ماجرای عظیم غدیر در آن هم ارزش و اعتبار آن را بالا می برد.کاری هم به تاجگذاری جمشید و ... و این که در گذشته نوروز چه روزی بوده نداریم.
بدعت چیزی در دین اضافه کردن و آن را به دین نسبت دادن است! اگر منظور شما این است که روزه و غسل و اعمال عبادی نوروز بدعت است باید با فقها بحث کنید که ظاهرا نظرشان معلوم است! اما مراسم دیگر ربطی به دین ندارد که بخواهد بدعت باشد! جدای از آن که صله رحم و هدیه دادن فی نفسه مطلوب است! و این اعمال در هر زمانی موید هیچ بدعتی نیست!
در پناه حق موفق باشید!





1 |عبدالامیر||٠١:٤٣ - ٠٩ بهمن ١٣٩٥ |
0
 
17
علیکم السلام و رحمة الله
این ادعا کذب است که نوروز شما ربطی به نوروز متغیر در زمانهای قبل ندارد؛ زیرا نوروز در گذشته همین نوروز بوده که متغیر بوده و در حال حاضر همان نوروز است که در اول فروردین ثابت جشن گرفته میشود. کتب تاریخی که نوروز را نقل کرده اند همه گفته اند نوروز یک جشنی بوده با مجموعه ای از اعمال –خرافی- که در حال حاضر هم همان است. دو نوروز نداشته ایم که نوروز قبلی ربطی به نوروز شما نداشته باشد؛ لذا بیجا ادعا کاذب نکنید که نوروز شما به نوروز آنها ربطی ندارد. همین نوروز گاهی در تابستان جشن گرفته میشده و گاهی اول فرودین که شما هم اینگونه اول فروردین جشن میگیرید.
جشن پادشاه ایران هم در همین نوروزِ اول فروردین بوده تاریخ ایران باستان را مطالعه بفرمایید.
درباره یکی بودن زمان نوروز با عید غدیر خم- روز تاجگذاری حضرت مولی الموحّدین، قائد الغرالمحجلین- هم باید گفت: چه شرفی است برای نوروز ؟ لطف کنید بفرمایید شرافت کجاست و در چیست؟ در نوروز؟ آیا شرافت غدیر به صرف اتحاد زمانی در یکروز به دیگری هم سرایت میکند!
أیّام نُداوِلُها درحال حرکت است و چندسال پیش ایام فاطمیه با نوروز یکی شده بود، درباره آن چه میگویید؟!!!
عرائض بنده دقیقا با عرائض شما مربوط است، توجه بیشتر لازم دارد عنایت کنید!
اینکه فرمودید: " من میگویم نوروز یا همان اول فروردین حداقل به خاطر تقارن غدیر با آن محترم است" چه استدلال خُنُک و مسخره ای است! نه غدیر ارزش نوروز را بالا میبرد نه نوروز ارزش غدیر را پایین می آورد؛ و نه برعکس! چه کسی میتواند بگوید زمان سبب سرایت شرافت است؟! بعرض رسید چندسال پیش فاطمیه با نوروز یکی شد حال بگویید طبق قاعده خُنک خودتان نوروز شرافت جشن گرفتن را از دست داده! یا فاطمیه شرافت خود را بخاطر جشن نوروز تباه کرد. خلاصه بگویم زمان موجب شرافت نیست بلکه اعمال از سر تقواست که شرافت میبخشد.
خدا وکیلی شما غدیر را جشن میگیرید یا اول فروردین را؟! فکر کنم بی انصافی است بگویید غیر غدیر را جشن میگیریم.
بماند که در شرع و قوانین آن سال شمسی که اولش فروردین است اعتباری ندارد و تمام اعیاد و وفیات اسلامی در سیره به قمری بوده نه شمسی. امیدوارم به سیره متقدمین – که حجیت دارد- عمل کنید.
این سخن که فقهای نوروز را تأیید کرده اند هم از بی دقتی شما ناشی است. در کتب فقهی ای که نظرات فقهی را بیان میکنند مخالفینی برای عیدنوروز از فقها ذکر کرده اند بهتر نبود میگفتید" برخی فقها نوروز را تأیید کرده اند و برخی تأیید نکرده اند" تا امانت و صداقت کلام را رعایت کرده باشید!
در همین عصر حاضر نیز هستند فقیهانی خبیر و با بصیرت که به عَلَم مخالفتِ فقهی اجتهادی با نوروز مشهوراند. حضرت علامه آیة الله حاج سید محمّدحسین حسینی طهرانی قدس سره در مکتوبات خطی خود ادله ای را در مخالفت با نوروز مرقوم نموده. فراجع. مسلما در اجتهاد و فقه ایشان خصوصا با خواندن تقریرات دروس ایشان و مکاتبات رساله رؤیت هلال ایشان با حضرت آیت الله خوئی ره اذعان میکنید.
منظور بنده از آداب خرافی یا شرک آمیز واقعا برای شما روشن نیست یا اینکه چشم خود را به روی واقعیات بسته اید؟!
در صدا و سیما سفره هفت سین نمی اندازند؟ در سفره چه چیزهائی را با چه اعتقادی میچینند؟! اصلا بفرمایید سخن گفتن در زمان نوروز در صدا و سیما و دیگر رسانه ها درباره چیست؟! آداب نوروز در فرهنگ ایرانی را چگونه بیان میکنند؟ این همه آماده باش در شب چهارشنبه سوری برای چیست؟! سیزده بدر چرا ملت سبزی روی ماشین ها دارند و به بیرون از شهر میروند. اساتید سبیل کلفت تاریخ ایران زمین سنگ کدام نوروز را با کدام آداب به سینه میزنند؟! جالب اینجاست که غربی های دشمن ایران هم در این راستا با ایرانیان هم زبان شده اند و برای او سرمایه انگلیسی خرج میکنند تا نوروز را بزرگ و بزرگتر بکنند. چرا دشمنان اسلام در خارج از کشور – مثل اوباما- نوروز را به مسلمانان تبریک میگوید؟! سیاست کفر اقتضا میکند که وهمیات و خرافات را انتشار دهد یا دلسوزی و رفاقت آنها؟
در مورد نامه 53 نهج البلاغه هم که خودتان فرمودید بعرض برسانم که حضرت فرموده اند: آداب پسندیده که بزرگان این امت به آن عمل میکنند...
اولا: آداب باید پسندیده باشند. یعنی مثل نوروز ناپسند و خرافی نباشد. اینکه آداب پسندید است اصل مخاصمه بنده با امثال شماست.
دوما: بزرگان این امت باید به آن عمل کنند نه ملت مجوس و اهورمزدا و ...
سوما: ملت اسلام باید به آن پیوند بخورند نه اینکه موجب تفرقه مسلمین شود. نوروز موجب اتحاد مسلمین نیست بلکه موجب تفرقه و تشتت پیکر اسلام است. نوروز مخصوص ایرانیان – قدیم از ازبک گرفته تا ترکیه و افغان و..- است اعراب و چینی و.. از مسلمین عیدنوروز ندارند و عید نوروز را از مجوس میدانند که حق هم این است، در کشورهای عربی مسلمان مثل یمن، عربستان، مصر، لیبی، سوریه، لبنان و بسیاری از کشورهای خلیج و... اصلا نوروزی وجود ندارد، اگر قرار باشد هرقومی برای خود عید بگیرد و بگوییم این از آداب پسندیده است آیا این موجب تفرقه نیست؟! ترکمن مسلما برای خود عید میگیرد عید ترکمنی، تبتی مسلمان برای خود، ترک عید نژادی خود و همینطور دیگر نژادها؛ اسلام خط نژادی را از روی انسانها برداشته و خط بطلان بر تفاخر و اعمال نژادی کشیده چطور میشود گفت اسلام عید مخصوص فارس را تأیید کرده درحالیکه گرایش نژادی به فارس دارد؟!
آنچه نگهداشتن آن از آداب و رسوم در نهج البلاغه تأکید شده آدابی است که موجب اتحاد مسلمین باشد نه تفرقه.
در مکّه مکرمه ایرانیان در نوروز به امید ثواب دور کعبه میجرخند و شاد هستند که مزد بگیرند - وَ هُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعاً – وحال آنکه اعراب از تمام بلاد مسلمین که به حج آمده اند آنها را مسخره میکنند که لباس نو پوشیده و منتظر ثواب هستند.
خلاف واقع است که مردم برای زنده شدن زمین نوروز میگیرند. در سالی پیش در شهر ما برف در روز نوروز آمد این ولی مردم شادی کردند و جشن گرفتند!
شما بخاطر تعطیلات به دید و بازدید نمی روید - اینقدر واقعیات را در محضر خدا لگدمال نکنید- مردمی که من میشناسم میروند و عید نوروز را در دید و بازدید تبریک میگویند و این نشان این است که برای عید رفته اند نه تعطیلات! همین که وارد میشوند عید نوروز را تبریک میگویند و اگر کسی تبریک نگوید در چشم مردم ملامت و مذمت میشود. از جمله اعمال نوروز باستان خرافی همین لباس نو پوشیدن و به دیدار بزرگان رفتن بوده. شاید بگویید خُب در اسلام دید و بازدید از بزرگان تأیید شده و این کار خوب است! بنده عرض میکنم بله اسلام دید و بازدید از بزرگان –مسلمان- را خوب میداند اما این مطلق نیست. اگر در زمانی بروید که تأیید مذمومی یا قبیحی را هم بهمراه داشته باشد باز هم خوب است یا باید زمانش را عوض کنید؟ به خودتان خدعه نزنید مسلما باید زمانش را عوض کنید.
مثلا اگر در روزی بروید معبد و آنجا با جمعیت مشغول به کفر وارد شوید و در داخل فقط آب بخورید و با آنها خارج شوید اشکال دارد؟ در ظاهر شما با آنها هستید و در لشگر کفر قرار گرفتید ولی در باطن فقط آب خوردید. سیاهی لشکر شدن و همرنگ مردمی شدن که نوروزشان پر از خرافات است تأیید محسوب نمیشود. عرف میگوید هرفردی در این زمان دید و بازدید کند دیگر اعمال نوروز را هم قبول دارد. آیا غیر از این است. خواهشمندم خودتان را گول نزنید بگویید ما فقط میرویم کارهای خوب نوروز را انجام میدهیم این کار در جمعیتی که مشغول خرافات است زشت نیست؟!
مشکل دوستان این است که میخواهند خود را از نوروزیان جدا کنند ولی این ممکن نیست، درست است ادعا میکنند که ما کاری به خرافات نوروز نداریم ولی در واقع در جمعیت آنها قرار دارند، البته که نوروزیان هم در ارادت و عمل به آداب نوروز دارای مراتب هستند؛ یک فدائی نوروز است و دیگری نیست فقط در جبهه آنها قرار دارد.
از خارج وقتی نگاه کنیم میبینیم آنها هم در جمع هستند و مجموعه اعمال بر آنها حمل میشود چه خرافی و چه غیرخرافی آن.
بدعت هم یعنی داخل کردن همین نوروز در اسلام که شما فرمودید: از رسوم و آداب است؛ عزیزم شما خودتان روایت امیرالمؤمنین علیه السلام را برای رسوم و آداب آوردید و نوروز را از اسلام جدا کردید چطور چند سطر نگذشته فراموش کردید و دومرتبه میگویید نوروز بدعت نیست؟! اگر رسوم است آداب ایرانیان است شما هم به اسلام نسبت ندهید به ایرانیان نسبت بدهید.
فرمودید: "جدای از آن که صله رحم و هدیه دادن فی نفسه مطلوب است" لطف کردید ما هم همین را میگوییم فی نفسه صله رحم اشکال ندارد ولی در زمان تأیید آداب و رسوم بی اساس مطلوب نیست.
قبلا هم به عرض رساندم فقهای شیعه همگی نوروز را قبول ندارند برخی آن را بدعت و ضلالت میدانند. خوب بود لااقل نظرات عموم نظر دهندگان درباره نوروز در این سایت را مطالعه میکردید بعد به این صراحت میگفتید فقها نوروز را قبول دارند.
http://www.valiasr-aj.com/persian/shownews.php?idnews=5067
50 | محمدعلی | | ٢٢:٢٧ - ٢٢ مرداد ١٣٩٤ |
0
 
20
پاسخ نظر
منظورش از " آداب خرافی" سیزده بدره، چهارشنبه سوریه، 7 سینه، تخم مرغ بزار تو آب میچرخه و مثل اینهاست. اگر کتابهای موافق نوروز و آداب اون رو بخونید میبینید پر از خرافاته و از خرافها شاخ در میارید.
چطور میگید" نمیدانم منظور شما از آداب خرافی یا شرک آلود چیست؟ " درصورتی که همه اینها خرافی و شرک آمیزه.
درباره دید و بازدید و امثال اینها باید گفت: اگر راست میگی مربوط به نوروز نیست و تأیید اون حساب نمیشه چرا یک وقت دیگه انجامش نمیدید.
ضمنا ولا تعاونوا علی الإثم و العدوان فراموش نشود که اگر عمل شما کمک و تأیید عمل شرک آمیز و خرافی باشد عمل شما حرام است ولو در ظاهر اقامه صلاة باشد
مسجد ضراری نباشید.
ممنونم

پاسخ:
باسلام
دوست گرامی
اگر برخی در روز جمعه که از اعیاد است کار خلافی را انجام می دهند باید بگوییم این مربوط به جمعه هست و باید این روز را عید نداست لذاز مسئله عید بودن یک چیز است مسئله خرافاتی که مردم انجام می دهند چیز دیگر اگر در روایات در خصوص نوروز مطالبی آمده است از جهت مصادف بودن آن با عید غدیر است که آدابی نیز برای آن ذکر شده است
موفق باشید
گروه پاسخ به شبهات
1 |محمدعلی|Iran - Tehran |١٤:٤٤ - ٠٦ بهمن ١٣٩٥ |
0
 
12
گروه سایت اگر برخی در روز جمعه که از اعیاد است کار خلافی انجام دهند نباید بگوییم این مربوط به جمعه است اما نوروز مجوعه ای از اعمال و رفتار و اعتقادات است که سیزده بدر، چهارشنبه سوری، 7سین، و دیگر خرافات جزو آن است در کتب تاریخ نوروز هم ذکر شده پس خرافات -کارخلاف- به نوروز مربوط است.
جالب این است که خودشما چون نوروز با غدیر مصادف شده خوبی غدیر را به نوروز سرایت دادید درحالیکه انتقاد میکردید از بی ربطی! آیا اگر خوبی در غدیر بود باید بگوییم این مربوط به نوروز است؟!!
وه به این دلیل متعصبانه!
پاسخ:
باسلام
دوست گرامی
ما کاری به حوادث و کارهای خرافی که در نورز اتفاق می افتد نداریم روایات ما این را بیان کرده است که غدیر در این نوروز که اصلش برای برخی مهم و عید بوده است، اتفاق افتاده است
در اين باره رواياتي نيز از ائمه معصومين عليهم السلام نقل شده است:
أَحْمَدُ بْنُ فَهْدٍ فِي كِتَابِ الْمُهَذَّبِ قَالَ حَدَّثَنِي السَّيِّدُ الْعَلَّامَةُ بَهَاءُ الدِّينِ عَلِيُّ بْنُ عَبْدِ الْحَمِيدِ بِإِسْنَادِهِ إِلَى الْمُعَلَّى بْنِ خُنَيْسٍ عَنِ الصَّادِقِ ع‏ أَنَّ يَوْمَ‏ النَّيْرُوزِ هُوَ الْيَوْمُ الَّذِي أَخَذَ فِيهِ النَّبِيُّ ص لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع الْعَهْدَ بِغَدِيرِ خُمٍّ- فَأَقَرُّوا لَهُ بِالْوَلَايَةِ فَطُوبَى لِمَنْ ثَبَتَ عَلَيْهَا وَ الْوَيْلُ لِمَنْ نَكَثَهَا.
وسائل الشيعة ج‏8 173
خیلی از کارها در ایامهای مختلفی انجام می شود در اینجا آیا باید با آن فعل مقابله کرد و یا روز را زیر سوال برد!!!
موفق باشید
گروه پاسخ به شبهات

2 |محمدعلی|Iran - Tehran |٢٣:٢٢ - ٠٥ فروردين ١٣٩٦ |
0
 
2
این روایتی که از امام صادق علیه السلام نقل کردید را برعکس تفسیر فرمودید! روایت میگوید: أَنَّ يَوْمَ‏ النَّيْرُوزِ هُوَ الْيَوْمُ الَّذِي ... این جملات اخباری هستند که در مقام انشاء استعمال شده اند، یا یه عبارت دیگر معنای انشائی را با تعبیر خبری بیان کرده اند چنانکه در کتب بلاغی آمده: یوضع الخبر موضع الإنشاء لأغراضٍ.
یعنی امام علیه السلام میفرمایند: روز نوروز روزی است که باید فلان حادثه در او اتفاق بیفتاد نه اینکه اتفاق افتاده؛ قرینه فطوبی لمن ثبت علیها و الویل لن نکثها کاملا بر این انشائی بودن جملات دلالت دارد.
قام معظم رهبری در سخنرانی مشهد به تاریخ 1-1-1377 در جمع زائرین و مجاورین روایت صراحتا فرمودند خبری نیست و به معنای روز نو است.
51 | مهران | Iran - Tehran | ٠٦:٢٠ - ٢٨ اسفند ١٣٩٨ |
امثال 1399 این بنده خداهائی که نوروز را عید اسلامی میدانند با این تناقض چکار میتونن بکنند.
هم عید نوروز است هم روز شهادت حضرت امام موسی کاظم علیه السلام. هم عیدهست هم عزا. هیچ عاقلی یک روز را هم عزا و هم عید اعلام نمیکند چه برسد به صاحب شریعت.
نوروز عید مجوس باستان منسوخ شده است.

پاسخ:
با سلام
در چنین روزهایی به طور قطع اولویت با عزاداری است.
تقارن روز عید و روز عزا چه اشکالی دارد؟
مگر در روایات بیان نشده است که روز جمعه عید است؟
مگر در روایات بیان نشده است که روزی که در آن معصیت خدا صورت نگیرد عید است؟
اگر در همین روزی که جمعه است و یا معصیت خدا صورت نگرفته است روز شهادت یکی از ائمه علیهم السلام باشد، تقارن عید و عزا صورت نگرفته است؟
چه اشکالی در این زمینه وجود دارد؟
موفق و مؤید باشید
گروه پاسخ به شبهات
مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف)
52 | عبدالامیر | Germany - Bad Muenstereifel | ٢٠:٥٨ - ١٧ دي ١٣٩٩ |
یکی از شاگردان سیدمحمدصادق طهرانی میگفت: علامه شعرانی که خبره فن بوده و ذوالفنون بحساب میآید محاسبه کرده و تاریخ نوروز با عید غدیر یکی شده است.
 [1] [2]   قبلی
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها