2024 April 19 - جمعه 31 فروردين 1403
ادله عقلي بر اثبات امامت علي (ع) - اثبات امامت علي (ع) در پنج دقيقه
کد مطلب: ٥٣١٥ تاریخ انتشار: ١٢ ارديبهشت ١٣٩٢ تعداد بازدید: 7513
حبل المتین » عمومی
ادله عقلي بر اثبات امامت علي (ع) - اثبات امامت علي (ع) در پنج دقيقه

امامت امیرالمؤمنین در آیات و روایات و ادله عقلی
حبل المتين 92/02/12

بسم الله الرحمن الرحيم

تاريخ :92/02/12

استاد قزويني:

و همانطوري كه برادر عزيزمان هم اشاره كردند وهابيت هر روز جنايتي را برروي جنايات خود اضافه مي كنند و برگ سياه و ننگيني بر پرونده خودشان مي افزايند.

يك روزي فتوا مي دهند بر اينكه رزمندگانشان يعني اين تروريست ها و آدم كش و جاني ها مجاز هستند كه زنان و دختران شيعه و علوي را بدون اينكه مهريه اي بپردازند و صيغه عقدي بخوانند تصرف كنند.

يك روزي فتوا مي دهند دختران سني 14سال به بالا و زنان مطلقه به عنوان جهاد ازدواج، جهاد نكاح بروند و خودشان را در اختيار رزمندگان ما در سوريه قرار بدهند يعني در حقيقت همان جناياتي كه يزيد بن معاويه كه خدا به اشد عذاب و لعن گرفتارش كند وتمام دوست داران و مدافعينش را كه در قضيه حره انجام داد امروز دارند اين نسل يزيد بن معاويه لعنت الله عليه در سوره انجام مي دهند.

روزي هم آقا شيعه ها از يهود و نصاري بدتر هستند و قتل اينها جايز است حتي كشتن زنان و كودكان شيعه هم لازم است، حالا من نمي دانم اين فتاواي ضد اسلامي نه، ضد قرآني نه، ضد بشري را از كجا مي آورند؟ آيا اينها حيا نمي كنند؟ شرم نمي كنند؟ از خدا نمي ترسند؟ از قهر و نفرت مردم هيچ ابايي ندارند؟

ما همين امروز در خدمت آقاي محسني با تعدادي از عزيزاني كه از تركيه آمده بودند كه خب رئيس يكي از مراكز بزرگ مذهبي تركيه كه حالا من اسمش را در ذهنم نيست ايشان از او سوال مي كنند كه آيا در سوريه آنهايي كه مي روند واقعا جهاد مي كنند؟

رئيس ديانت كه بالاترين مقام مذهبي آقايان اهل سنت است مي گويد: جهاد چيست؟ اينها مي روند و آدم مي كشند، بي گناه و با گناه را مي كشند، زن و بچه مردم را قتل عام مي كنند.

آيا اين جهاد است؟ يعني الان خود اهل سنت هم حتي در خود تركيه اي كه دولتش حامي اين تروريست هاست بالاترين مقام مذهبي اهل سنت دارند محكوم مي كنند.

من روز اول عيد در تركيه بودم در ميدان عاشورا حدود بالاي 30-40 هزار جمعيت جمع بودند كه بنده هم حضور داشتم ديدم رهبر شيعيان تركيه جناب شيخ صلاح الدين سخنراني كرد و اين كار تروريست ها را محكوم كرد و حتي اينكه دولت تركيه هم در آنجا نقشي دارد را هم محكوم كرد.

من تصور كردم براي اينكه ايشان عرق شيعي دارد بعد ديدم كه شهردار استانبول هم پشت تريبون رفت و او هم محكوم كرد، يكي از نمايندگان مجلس هم رفت پشت تريبون و او هم محكوم كرد و من واقعا خيلي تعجب كردم كه اينها به چه شكلي دارند اين قضايا را محكوم مي كنند و اين جنايات را به عنوان يك جنايت بشري.

تا اينكه امروز هم در خبرها آمد كه اينها قبر حجر بن عدي از اصحاب و ياران اميرالمؤمنين سلام الله عليه كه به دست معاويه به شهادت رسيد. او و يارانش به چه جرمي؟ به جرم اينكه گفتند بايد به علي ناسزا بگوييد ولي نگفتند و مظلمومانه به شهادت رسيدند اينها مي آيند ضريح مطهرش را به هم مي زنند.

اگر دوستان مانيتور من را هم محبت كنند من همين الان زدم ببينيد اين ضريح مطهر حجر بن عدي آنهايي كه رفتند و مشرف شدند مي دانند تقريبا 35 كيلومتري دمشق است.

اين هم قبر اين بزرگوار و جنازه اين شهيد راه ولايت در آوردند، يعني همين كه بعد از 1400 سال جنازه اين شهيد دست نخورده و نپوسيده بود اين دليل بر حقانيت شيعه است، دليل بر حقانيت اسلام و قرآن است كه آنهايي كه در راه اهل بيت كشته شدند اين منطق قرآن را اثبات مي كند:

وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ

يعني اينها زنده هستند و زمين حق پوساندن قبر پاك شهدا را ندارد.

سوره آل عمران آيه 169

به هر حال ديگر بايد مردم قضاوت كنند.

مجري:

مي خواهم يك چيزي هم يادگاري هم بماند و انشاءالله به صورت كليپ هم شود و حتي استاد بزگوار لطف بفرمايند مسابقاتي را از اين فراهم بكنند ما اين مباحثي را كه گذشت و حضرت استاد بيان كردند و بسيار هم زيبا بود اگر استاد لطف كنند در فرصت 5 دقيقه براي ما اين را به صورت يك بسته آموزشي و فشرده ادله امامت كه هر شيعه و اهل سنتي اين را ملاحظه مي كند و نگاه مي كند بداند در 5 دقيقه اين مباحث امامت را قشنگ براي خودش تداعي بكند و براي كساني كه مي خواهند بحث كنند.

اگر لطف بفرماييد در 5 دقيقه اين مباحث امامت را براي ما مطرح بفرماييد.

استاد قزويني:

من قبل از اينكه به سوال جناب آقاي محسني كه فرمودند در 5 دقيقه جواب بدهم اجازه بدهيد در 3 دقيقه مقدمه اي را اشاره كنم بعد 5 دقيقه شما را عرض مي كنم.

ما هميشه يك مقدمه اي را چيديم كه اصلا چرا ما بايد از مذهب مان تحقيق كنيم و مذهبمان را تحقيق كنيم و از تقليدي بيرون بياوريم.

حديث افتراق امت بود كه پيامبر اكرم فرمود امت من به 73 فرقه متفرق مي شوند:

كلها في النار إلا ملة واحدة

حاكم نيشابوري هم در جلد 1 ص 136 مي گويد صحيح است.

آقاي الباني در سلسلة الاحاديث صحيحه جلد 1 ص 385 هم مي گويد روايت صحيح است.

الدر المنثور ج 2 ص 290، اسم المؤلف: عبد الرحمن بن الكمال جلال الدين السيوطي الوفاة: 911، دار النشر : دار الفكر - بيروت - 1993

دوستان اهل سنت ما هم به حديث:

ما أنا عليه اليوم وأصحابي

استناد مي كنند كه حاكم آن را آورده است و ما گفتيم اين نه تنها دليل نيست بلكه به عكس است، آنچه كه امروز من و اصحابم بر آن عقيده هستيم.

المستدرك علي الصحيحين ج 1 ص 218، اسم المؤلف: محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاكم النيسابوري الوفاة: 405 هـ، دار النشر : دار الكتب العلمية - بيروت - 1411هـ - 1990م، الطبعة : الأولي، تحقيق : مصطفي عبد القادر عطا

باتوجه به آنچه كه بخاري نقل مي كند كه اكثريت صحابه وارد آتش جهنم مي شوند:

فلا أُرَاهُ يَخْلُصُ منهم إلا مِثْلُ هَمَلِ النَّعَمِ

تعداد اندكي

صحيح البخاري ج 5 ص 2407، اسم المؤلف: محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري الجعفي الوفاة: 256، دار النشر : دار ابن كثير , اليمامة - بيروت - 1407 - 1987، الطبعة : الثالثة، تحقيق : د. مصطفي ديب البغا

اينهايي كه خودشان را نتوانستند نجات دهند چگونه مي توانند نشانه فرقه ناجيه باشند؟ از آن طرف هم شيعه همان 40 روايت است كه:

والذي نفسي بيده إن هذا وشيعته لهم الفائزون يوم القيامة

فتح القدير ج 5 ص 477، اسم المؤلف: محمد بن علي بن محمد الشوكاني الوفاة: 1250، دار النشر : دار الفكر - بيروت

و حديث دوم:

وَمَنْ مَاتَ وَلَيْسَ في عُنُقِهِ بَيْعَةٌ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً

صحيح مسلم ج 3 ص 1478، اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسين القشيري النيسابوري الوفاة: 261، دار النشر : دار إحياء التراث العربي - بيروت، تحقيق : محمد فؤاد عبد الباقي

و در مسند احمد هم آمده كه پيامبر فرمود:

من مَاتَ بِغَيْرِ إِمَامٍ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً

هركس بميرد و بيعت امامي در گردنش نباشد مرگش مرگ جاهلي است.

مسند أحمد بن حنبل ج 4 ص 96، اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبدالله الشيباني الوفاة: 241، دار النشر : مؤسسة قرطبة - مصر

ما مي خواهيم بدانيم كه فردا كه ما مي خواهيم بميريم پدر و اجداد ما مردند امامشان كي بوده؟ روشن كنند آقايان براي خودشان.

روايت سوم حديث:

إِنَّ هذا الْأَمْرَ لَا يَنْقَضِي حتي يَمْضِيَ فِيهِمْ اثْنَا عَشَرَ خَلِيفَةً

كه در صحيح مسلم كاملا مشخص مي كند بر اينكه پيامبر فرمود خلفاي من 12 نفر هستند.

صحيح مسلم ج 3 ص 1452، اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسين القشيري النيسابوري الوفاة: 261، دار النشر : دار إحياء التراث العربي - بيروت، تحقيق : محمد فؤاد عبد الباقي

اين 3 تا روايت اثبات مي كند كه ما بايد از مذهب خود تحقيق كنيم كه مي بينيد هنوز 3 دقيقه هم نشده است.

اما 5 دقيقه اي كه جناب آقاي محسني گفتند من اين را هم عرض كنم كه حتي ما در تركيه هم بوديم حاج آقاي محسني هم حضور داشتند حدود 60-70 نفر از علما هم بودند گفتم بايد اين 6 تا مساله را حفظ كنيد در 5 دقيقه، اينجا هم ما ديروز حدود 50-60 نفر از عزيزان هندي كه در سطح 4 مقطع دكتري هستند غالبا و بزرگواراني هم از هند آمده بودند پشت تريبون آمدند و اين 6 موضوع را مثل بلبل خواندند.

بينندگان ما هم تقاضا مي كنيم اين مطالبي را كه مي گوييم كه 3 تا آيه و 3 تا روايت است در 5 دقيقه روي خط بيايند و بخوانند.

و انشاءالله ما تكرار هم خواهيم كرد وبه صورت تصويري و پاور پوينت در مي آوريم در 5 دقيقه انشاءالله ما تلاش مي كنيم براي آنهايي كه خيلي حالا ما كه خبر نداريم اين آقايان از روي كاغذ مي خوانند يا از روي چيز ديگر ولي خب ما سوال پيچ مي كنيم و آنهايي كه از روي كاغذ بخوانند در اون سوال پيچي كه مي كنيم مشخص مي شود.

ولي آنهايي كه خوب حفظ كرده باشند ما براي آن عزيزان انشاءالله يك هدايايي كه حد توان خودمان انشالله تقديم مي كنيم. اما آن 5 دقيقه ما:

بسم الله الرحمن الرحيم

ما 3 تا آيه در قرآن استدلال كرديم بر امامت اميرالمؤمنين سلام الله عليه، آيه 55 سوره مائده بود:

إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آَمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ

كه قرآن مي گويد ولي شما خداست و ولي شما پيامبر است و ولي شما اون كسي است كه نماز مي خواند و در ركوع صدقه مي دهد.

در كتاب تفسير طبري مي گويد:

إنما وليكم الله ورسوله الآية قال نزلت في علي بن أبي طالب تصدق وهو راكع

علي بن ابيطالب بوده است.

تفسير الطبري ج 6 ص 289، اسم المؤلف: محمد بن جرير بن يزيد بن خالد الطبري أبو جعفر الوفاة: 310، دار النشر : دار الفكر - بيروت - 1405

ابن ابي حاتم در تفسيرش مي گويد:

تصدق علي بخاتمه وهو راكع فنزلت انما وليكم الله

علي بن ابييطالب بوده

تفسير ابن أبي حاتم ج 4 ص 1162، اسم المؤلف: عبد الرحمن بن محمد بن إدريس الرازي الوفاة: 327، دار النشر : المكتبة العصرية - صيدا، تحقيق : أسعد محمد الطيب

آقاي ابن تيميه در تفسيرشان مي گويد:

تفسير طبري و ابن ابي حاتم از تفاسيري است كه:

تفاسيرهم متضمنة للمنقولات التي يعتمد عليها في التفسير

در حديث اينها معتبر هستند.

منهاج السنة النبوية ج 7 ص 179، اسم المؤلف: أحمد بن عبد الحليم بن تيمية الحراني أبو العباس الوفاة: 728، دار النشر : مؤسسة قرطبة - 1406، الطبعة : الأولي، تحقيق : د. محمد رشاد سالم

آلوسي روح المعاني مي گويد:

وغلب الأخباريين علي أنها نزلت في علي كرم الله تعالي وجهه

غالب اخباريين بر اين هستند كه اين آيه در حق علي نازل شده است.

روح المعاني ج 6 ص 167، اسم المؤلف: العلامة أبي الفضل شهاب الدين السيد محمود الألوسي البغدادي الوفاة: 1270هـ، دار النشر : دار إحياء التراث العربي - بيروت

در صفحه 186 از جلد 6 مي گويد كه :

والآية عند معظم المحدثين نزلت في علي كرم الله تعالي وجهه

معظم محدثين بر اين هستند كه اين آيه در حق علي نازل شده است.

روح المعاني ج 6 ص 186، اسم المؤلف: العلامة أبي الفضل شهاب الدين السيد محمود الألوسي البغدادي الوفاة: 1270هـ، دار النشر : دار إحياء التراث العربي - بيروت

كلمه ولي هم در خدا همانطور كه دلالت بر ولايت تكوين و تشريع دارد، در پيامبر همچنين در اميرالمؤمنين هم اين چنين است.

اگر ولي در الله و رسول و اميرالمؤمنين تفاوت داشت بايد كلمه ولي تكرار مي شد، مانند آيه :

أُذُنٌ قُلْ أُذُنُ خَيْرٍ لَكُمْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَيُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِينَ

سوره توبه آيه 61

مطلب دوم آيه 67 سوره مائده است كه :

يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ

آقاي الوسي در تفسير خود گفته است كه :

ياأيها الرسول بلغ ماأنزل اليك من ربك إن عليا ولي المؤمنين وإن لم تفعل فما بلغت رسالته

و مناقشه اي هم نكرده است.

روح المعاني ج 6 ص 193، اسم المؤلف: العلامة أبي الفضل شهاب الدين السيد محمود الألوسي البغدادي الوفاة: 1270هـ، دار النشر : دار إحياء التراث العربي - بيروت

الدر المنثور ج 3 ص 117، اسم المؤلف: عبد الرحمن بن الكمال جلال الدين السيوطي الوفاة: 911، دار النشر : دار الفكر - بيروت - 1993

شوكاني در فتح القدير مي گويد:

از عبدالله بن مسعود زمان پيامبر ما اين آيه را اين گونه مي خوانديم كه پيامبر به مردم برسان كه علي ولي مؤمنين است، علي مولاي مؤمنين است و اگر نرساني رسالت انجام نشده است.

فتح القدير ج 2 ص 60، اسم المؤلف: محمد بن علي بن محمد الشوكاني الوفاة: 1250، دار النشر : دار الفكر - بيروت

باز آقاي ابن ابي حاتم در تفسيرش دارد كه اين آيه 67 سوره مائده در حق علي نازل شده است.

نزلت هذه الاية يا ايها الرسول بلغ ما انزل اليك من ربك في علي بن ابي طالب .

تفسير ابن أبي حاتم ج 4 ص 1172، اسم المؤلف: عبد الرحمن بن محمد بن إدريس الرازي الوفاة: 327، دار النشر : المكتبة العصرية - صيدا، تحقيق : أسعد محمد الطيب

آيه سوم هم:

الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي

آقاي خطيب بغدادي در تاريخ بغداد مي گويد:

لما أخذ النبي بيد علي بن أبي طالب فقال ألست ولي المؤمنين قالوا بلي يا رسول الله قال من كنت مولاه فعلي مولاه فقال عمر بن الخطاب بخ بخ لك يا بن أبي طالب أصبحت مولاي ومولي كل مسلم فأنزل الله اليوم أكملت لكم دينكم

در حق علي نازل شده است بعد از آنكه پيامبر علي را براي خلافت در غدير خم نصب كردند. خليفه دوم آمد و گفت اي فرزند ابوطالب مبارك باد بر تو كه مولاي تمام مسلمان ها شدي.

تاريخ بغداد ج 8 ص 289، اسم المؤلف: أحمد بن علي أبو بكر الخطيب البغدادي الوفاة: 463، دار النشر : دار الكتب العلمية - بيروت - -

همين تعبير را آقاي ابن كثير دمشقي در البداية و النهاية مي گويد اين گونه گفت:

فقال عمر بن الخطاب هنيئا لك يا ابن أبي طالب اصبحت اليوم ولي كل مؤمن

امروز ولي امر تمام مؤمنين شدي.

البداية والنهاية ج 7 ص 350، اسم المؤلف: إسماعيل بن عمر بن كثير القرشي أبو الفداء الوفاة: 774، دار النشر : مكتبة المعارف - بيروت

در مورد آيه 67 آمد:

بلغ ماأنزل اليك من ربك إن عليا ولي المؤمنين

در مورد آيه 55 آمد:

إنما وليكم الله ورسوله الآية قال نزلت في علي بن أبي طالب

در اينجا هم

اصبحت اليوم ولي كل مؤمن

اين 3 تا آيه بود، اما 3 تا روايت كه هر 3 را ما از مستدرك حاكم با شهادت بر صحت روايت كه پيامبر فرمود علي از من و من از علي هستم:

أنت ولي كل مؤمن بعدي ومؤمنة

ولي تمام مؤمنين بعد از من است.

المستدرك علي الصحيحين ج 3 ص 143، اسم المؤلف: محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاكم النيسابوري الوفاة: 405 هـ، دار النشر : دار الكتب العلمية - بيروت - 1411هـ - 1990م، الطبعة : الأولي، تحقيق : مصطفي عبد القادر عطا

حالا آقايان بيايند بگويند كه كلمه ولي كه در آيات 3 و55 و 67 سوره مائده در اين حديث آمده است به چه معنا هست؟ ما مي گوييم اين كلمه ولي به همان معناست كه خليفه دوم خطاب به اميرالمؤمنين و عباس مي گويد:

فلما تُوُفِّيَ رسول اللَّهِ قال أبو بَكْرٍ أنا وَلِيُّ رسول اللَّهِ

پيامبر از دنيا رفت ابوبكر گفت من ولي بعد از پيامبر هستم و نگفت كه من خليفه و امام و حاكم هستم بلكه كلمه ولي به كار برده است،

ثُمَّ تُوُفِّيَ أبو بَكْرٍ وأنا وَلِيُّ رسول اللَّهِ وَوَلِيُّ أبي بَكْرٍ

و جناب عمر هم مي گويد وقتي كه ابوبكر از دنيا رفت من ولي پيامبر و ولي از طرف ابوبكر هستم.

صحيح مسلم ج 3 ص 1378، اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسين القشيري النيسابوري الوفاة: 261، دار النشر : دار إحياء التراث العربي - بيروت، تحقيق : محمد فؤاد عبد الباقي

اين ولي به چه معنا است؟ همان معنا را شما در اين 3 آيه و در اين روايت منظور كنيد.

و همچنين در جلد 3 مستدرك با شهادت بر صحتش پيامبر اكرم فرمود:

لا ينبغي أن أذهب إلا وأنت خليفتي

من نخواهم رفت جز ثابت كنم تو خليفه من هستي

المستدرك علي الصحيحين ج 3 ص 4652، اسم المؤلف: محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاكم النيسابوري الوفاة: 405 هـ، دار النشر : دار الكتب العلمية - بيروت - 1411هـ - 1990م، الطبعة : الأولي، تحقيق : مصطفي عبد القادر عطا

و اينكه

لا ينبغي أن أذهب إلا وأنت خليفتي في كل مؤمن من بعدي

خليفه من در تمام مؤمنان بعد از من هست

آقاي الباني مي گويد اين روايت حسن است.

السنة لابن أبي عاصم ج 2 ص 565، اسم المؤلف: عمرو بن أبي عاصم الضحاك الشيباني الوفاة: 287، دار النشر : المكتب الإسلامي - بيروت - 1400، الطبعة : الأولي، تحقيق : محمد ناصر الدين الألباني

در رابطه با حديث امامت پيامبر اكرم فرمود كه:

علي امام المتقين

علي امام متقين است

المستدرك علي الصحيحين ج 3 ص 4666، اسم المؤلف: محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاكم النيسابوري الوفاة: 405 هـ، دار النشر : دار الكتب العلمية - بيروت - 1411هـ - 1990م، الطبعة : الأولي، تحقيق : مصطفي عبد القادر عطا

يا فرمود:

أنت امام كل مؤمن ومؤمنة

تو امام تمام مؤمنين و مؤمنات هستي.

المناقب - الموفق الخوارزمي - ص 62

اين را كه ما عرض كرديم كاملا بزرگان اهل سنت شهادت بر صحتش داده اند آقايان مراجعه كنند به كتاب مستدرك ببينند هم آقاي حاكم نيشابوري در بعضي ها ذهبي در بعضي ها هر دو، و الباني شهادت بر صحت روايت دادند.

ما اين 3 آيه و 3 روايت را دليل بر خلافت اميرالمؤمنين عليه السلام مي دانيم.

هذه ادلتنا

شما هم بفرماييد اگر يك كسي تابع جناب خليفه اول است دليل شما از قرآن و سنت چيست؟

مجري:

ممنون و سپاسگذاريم البته 6 دقيقه شد ولي اشكال ندارد ولي اگر حاج آقا بزرگواري كنند اين مطالبي را هم كه گفتيد حيف بود كه با تصوير نبود انشاءالله حاج آقا لطف مي كنند در جلسه بعد اينها را براي ما پاورپوينت مي كنند كه عزيزاني كه بيننده هستند به هر صورت چون مي خواهند بنويسند يا ضبط كنند و دوباره بخواهند اين را بازنويسي كنند مشكل است ولي وقتي به صورت تصويري باشد كاملا بررسي و قابل بيان است.

دوستان ما اگر اين را مطالعه كنند و پيگيري كنند هر جايي كه باشند و هر جايي كه كسي بخواهد سوالي كند مي توانند در 5-6 دقيقه شما هم مطرح بكنيد و انشالله استفاده بكنيد.

موضوع ادله امامت حضرت امير عليه السلام اگر ما كتاب و سنت را بخواهيم كنار بگذاريم و فرض بگيريم كه ما دليلي نسبت به كتاب و سنت و آيات نداريم، مقتضاي عقل نسبت به انتخاب خليفه، پيامبر آمده است و 23 سال زحمت كشيده است آيا امكان دارد كه ايشان اين امت را رها كند و برود و كسي را به عنوان وصي و جانشين خود انتخاب نكند؟

استاد قزويني:

همان طوري كه برادر عزيزم آقاي محسني اشاره كردند ما الان 5-6 ماه است كه ادله شيعه از نظر قرآن، سنت را مفصل بيان كرديم و تمام مردم دنيا هم حرف ما را شنيدند و يكي از آقايان اهل سنت از سنندج بود زنگ زد گفت من به آن آقايان گفتم كه چرا اينكه اينها اين همه ادله مي آورند چرا جواب نمي دهيد؟ اينها هم هر دفعه هم مي گويند كه ما از قرآن دليل خواستيم ولي اينها ارائه ندادند.

من نمي دانم به قولي در روز روشن مي گويد اين آفتاب كجاست من نمي بينم، حالا اين مشكل آفتاب نيست مشكل چشم و گوش شماست.

كه البته اين ادله براي شما قانع كننده نيست چون به تعبير قرآن اگر از آسمان هم ورقي بيايد و لمس كنيد باز مي گوييد ما قبول نداريم

هَذَا سِحْرٌ مُبِينٌ

اين سحري است آشكار است.

سوره نمل آيه13

ما مي خواهيم از امشب كه 5 دقيقه هم بيشتر فرصت نداريم براي اينكه بتوانيم صداي بينندگان عزيز را هم بيشتر بشنويم من يك مقدمه اي را مي چينم بعد از اينكه اين مقدمه را چيديم در جلسه اينده به حول و قوه الهي وارد مي شويم به ادله عقلي امامت اميرالمؤمنين عليه السلام.

من يادم نمي رود كه يك سال ما همايش اين دانشجويان غير ايراني را در يزد داشتيم كه به قول تحت مديريت جناب آقاي محسني عزيز بود كه آنجا وقتي من در حدود يك ساعت و نيم طول كشيد بحث ادله عقلي اميرالمؤمنين را مطرح كردم و گفتم دوستان گيريم كه آيه :

إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ

نيست، آيه:

الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ

نيست، آيه:

بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ

نيست، آيه تطهير و مباهله و غيره هيچ كدام نيست، حديث منزلت و حديث غدير و غيره را هم همگي را كنار مي گذاريم.

مي گوييم پيامبر اكرم از دنيا رفته است و گفته است آي مردم شما خودتان خليفه انتخاب بكنيد، ببينيم عقلاي قوم با چه محوريت و با چه ميزاني مي آيند و خليفه معين مي كنند، ادله شان چيست؟ آيا با وجود فاضل سراغ افضل مي روند؟ با وجودجاهل سراغ عالم؟ با وجود اعلم سراغ عالم مي روند؟

ما اين را در يك ساعت ونيم صحبت كرديم يكي از از اساتيد بزرگواري كه شايد سابقه 10-15 سال تدريس داشت پشت تريبون آمد و گفت امروز به قدري اين بحث براي من لذت بخش و شيرين و تازه بود كه از خوشحالي بال در آوردم و امروز من داشتم به شيعه بودنم افتخار مي كردم.

امروز لمس كردم كه شيعه بودن يعني چه و لذت شيعه بودن را من امروز درك كردم.

حالا من از دوستان عزيز تقاضا دارم كه يك مقداري دقت كنند عزيزان شيعه و اصلا ما كاري با عزيزان اهل سنت نداريم بلكه ما مي خواهيم اين بچه شيعه هايي كه پاي گيرنده هستند اعتقادات ولايي شان اعتقادات عقلي و منطقي باشد.

خب البته از ديگاه اين آقايان اصلا مذهب شيعه مذهب باطل و چنين است و چنان است و دعوت مي كنند كه مذهب خرافي را كنار بگذاريد و به مذهب ما روي بياوريد و اينها عقل ندارند.

همان تهمت هايي كه به پيامبر زده بودند، دوستان اگر قرآن را دقت كنند كه اتهاماتي كه به نبي مكرم مشركين و كفار زدند امروز اين وهابي ها مخصوصا آن آقايي كه از پشت ديوار ويرانه هاي سقيفه حرف مي زند اتهاماتش به شيعه عينا و قدم به قدم همان اتهامات كفار قريش است به نبي مكرم.

حالا ما مي خواهيم ببينيم عزيزان بيننده، برادر شيعي، خواهر شيعي، دخترانم، فرزندانم، پدرانم، مادرانم كه در پاي گيرنده هستيد اصلا ما مي گيريم كه نبي مكرم اصلا اميرالمؤمنين را براي خلافت نصب نفرموده است و گفته است كه شما خودتان انتخاب بكنيد كه البته ما يك روايت هم نداريم بلكه ما ثابت كرديم كه پيامبر فرمود بر اينكه اصلا انتخاب خليفه به دست خداست و من پيامبر هم همچين اختياري نداريم كه خليفه براي خودم معين كنم و اصلا از همه اينها صرف نظر مي كنيم و گيريم كه پيامبر اكرم به قولي مي گويند فرض محال محال نيست، و پيامبر گفت كه خودتان انتخاب كنيد.

آيا مي خواهند انتخاب بكنند چه كسي را انتخاب مي كنند؟ الان فرض بفرماييد در كشورهاي مختلف مي خواهند رئيس جمهور انتخاب بكنند، مي خواهند رئيس مجلس و نماينده مجلس انتخاب كنند، حالا گذشته از اينكه بعضي از اين جاها اين قضايا فرمايشي است و آنها را ما كار نداريم، آنجايي كه يك بويي از دموكراسي مي آيد مي خواند انتخاب كنند، 2 نفر، 3 نفر، 4 نفر، 5 نفر مي آيند كل آن ويژگي هاي خودشان و برتري هاي خودشان را در تبليغات انتخاباتي مطرح مي كنند.

مي گويند من تخصص و سابقه ام اين است، برنامه هايي كه براي آينده دارم اين است، مردم مي آيند نگاه مي كنند اين پرده ها يا كارت ها يا برگه هاي تبليغاتي را، هركسي مي آيد مقايسه مي كند كه آقاي الف اين ويژگي ها، آقاي ب اين ويژگي ها، آقاي ج اين ويژگي ها، مي آيند ببينند كه كدام يك از اينها برتر است و او را انتخاب مي كنند.

هيچ عاقلي را شما در كره زمين پيدا نمي كنيد كه بيايد به متخصص راي ندهد و به غير متخصص راي بدهد، به كسي كه محرز است متعهد است و به غير متعهد راي بدهد، امروز در سراسر كره زمين همه مي دانند كه ملاك هايي براي انتخاب است، ملاك ارجحيت، ملاك افضليت، ملاك برتري، ملاكي كه در آينده ما اين را رئيس جمهور انتخاب كرديم كه به جاي شعار دادن و اين طرف و آن طرف رفتن بيايد مشكلات مردم را بر طرف بكند.

خب اين قضيه اي است كاملا روشن، به تعبير يكي از بزرگان مي گويد به هيچ وجهي كسي نمي آيد شاگرد يك فقيه ماهر در فقه بر آن فقيه مقدم بدارد، يا يك كسي كه آدم ترسو است و سابقه جبهه و جنگيدن و امثال اين را ندارد مقدم است بر كسي كه سابقه جنگيدن و جبهه رفتن و غيره دارد.

اين يك چيز قطعي است و در تمام عصر ها بوده و امروز هم در سراسر جهان اين قضيه حاكم است، ما يك قانوني داريم تحت عنوان قبح تقديم مفضول بر فاضل از نظر عقلي، حالا ما از نظر عقلي گفتيم كه در تمام دنيا اين رسم است كه با وجود عالم سراغ جاهل نمي روند، با وجود اعلم سراغ عالم نمي روند، با وجود شجاع سراغ ترسو نمي روند، يك كسي كه به قول جناب خليفه دوم مي گويد:

والله لولا سيفه لما قام عمود الإسلام

اگر شمشير علي نبود پرچم اسلام برافراشته نمي شد.

شرح نهج البلاغة ج 12 ص 51، اسم المؤلف: أبو حامد عز الدين بن هبة الله بن محمد بن محمد بن أبي الحديد المدائني الوفاة: 655 هـ، دار النشر : دار الكتب العلمية - بيروت / لبنان - 1418هـ - 1998م، الطبعة : الأولي، تحقيق : محمد عبد الكريم النمري

كسي كه در تمام جنگ ها جز شجاعت از خود به يادگار نگذاشت، به قول يكي از بزرگان اهل سنت ابر مردي كه نام شجاعان گذشته را محو كرد و جايي براي شجاعان آينده نگذاشت.

خب اين را نمي گذارد و به سراغ كساني كه در جنگ ها هميشه فرار مي كردند را انتخاب كنند كه بر فرار خود هم افتخار مي كردند.

حالا انشاءالله اينها را ما مفصل خواهيم گفت، يا يك كسي كه مي آيد مي گويد:

سمعت عليا رضي الله عنه قام فقال سلوني قبل أن تفقدوني

المستدرك علي الصحيحين ج 2 ص 383، اسم المؤلف: محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاكم النيسابوري الوفاة: 405 هـ، دار النشر : دار الكتب العلمية - بيروت - 1411هـ - 1990م، الطبعة : الأولي، تحقيق : مصطفي عبد القادر عطا

از من هرچه دوست داريد بپرسيد من به تمام آيات قرآن مسلط هستم كه آيا در شهر نازل شده يا بيابان، شب نازل شده است يا روز، در دريا نازل شده يا در خشكي، و سابقه ندارد تاريخ سوالي از اين ابر مرد اميرالمؤمنين كرده باشند جواب نداده باشد.

خب به هيچ وجه عاقل نمي گذارد همچين فردي و سراغ افرادي برود كه از مسائل عادي قرآني خبر ندارد، از تيمم خبر ندارد، از حكم كلاله خبر ندارد، از آيات قرآن خبر ندارد، حتي اگر كسي بيايد تفسير قرآن بپرسد شلاق بر مي دارد و به قدري مي زند و او را لت و پار مي كند و مي گويد ببريد مداوا كنيد و وقتي خوب شد دوباره شلاق مي زند، دوباره ببريد مداوا كنيد. چرا؟ چون چه حقي داشتي از تفسير قرآن سوال كردي؟ چرا از تاويل قرآن سوال مي كني؟

اينها مباحثي است كه انشاءالله ما در جلسات آينده در خدمت بينندگان عزيز و گرامي هستيم ولي آنچه كه امروز ما به عنوان مقدمه عرض كرديم قبح تقديم مفضول بر فاضل است.

حالا انشاءالله در آينده مصاديق تاريخي را هم بيان مي كنيم كه آيا ملاك افضليت و ارجحيت در جناب ابوبكر بوده؟ در جناب عمر بوده؟ جناب عثمان؟ يا در آقا اميرالمؤمنين سلام الله عليه بوده؟

بيننده: خدايي از تهران

من زياد وقت شما را نمي گيرم امروز از اخبار شنيديم كه قبر حجر بن عدي را در سوريه خراب كردند چون من زيارت كردم آنجا را واقعا اعصابم به هم ريخته است، اين را مي خواستم از حاج آقاي قزونيي سوال كنم كه آيا از كتب اهل سنت جايز بودن تخريب قبر اگر مرحمت كنند جايز است؟ و اگر جايز نيست آقاي خدمتي كه سنگ اينها را به سينه مي زنند جواب ما را بدهند.

بعد لطف كنند اين اقايان علماي وهابي، اهل سنت هم كه سكوت كردند و از اينها در پشت پرده حمايت مي كنند اينها كه سنگ صحابه را به سينه مي زنند حجر بن عدي هم صحابه بود و او هم مثل عمر و ابوبكر صحابه بود و او هم يكي از صحابه اي بود كه شايد از لحاظ مرتبه بالاتر از آنها بود.

بيايند جواب بدهند آيا اين را حمايت مي كنند؟ يعني واقعا يك بغضي گلوي من را گرفته است و نمي توانم صحبت كنم.

مجري:

بله ما هم محكوم مي كنيم، اينها كارهاي احمقانه اي كه مي كنند حتي خودي هاي آنها هم از آنها اعلام انزجار مي كنند و اين كار ضعف و زبوني اينها را مي رساند كه مي آيند دست به دامان ملاها مي شوند و آنهايي كه از دنيا رفتند و قبورشان يك جايي شده است براي زيارت دلبستگان به اين قضايا ولي متاسفانه حتي اينها را هم بر نمي تابند و اين جسارات را هم مي كنند و اين هم واقعا از اسناد حقانيت اهل بيت است كه حتي يارانش را هم بعد از 1400 سال زمين اينها را نتوانسته تجزيه كند.

بيننده:

عذر مي خواهم چون من الان اومدم برنامه شما را ديدم

مجري:

ابتداي برنامه حاج آقا همه اينها را مطرح كردند حتي تصاويرش را هم نشان دادند.

بيننده:

من منظورم اين بود كه اين اقايان مولوي ها كه سنگ اينها را به سينه مي زنند و همه جوره حمايت مي كنند در مقابل اين كار جواب بدهند كه آيا كار خوبي كردند يا كار خوبي نكردند؟

بيننده: رحيم از قشم

من يك سوال از آقاي قزويني داشتم آن هم يك سوال خيلي آساني است، والله آقاي قزويني اگر حضرت محمد اين زمان زنده مي بود آيا دوست داشت كسي پشت سر همسرش حرف بزند يا نه؟

مي توانيد جواب بدهيد؟

استاد قزويني:

بله ناراحت مي شد

بيننده:

خب شما در مداحي چرا

استاد قزويني:

شما نمونه بفرماييد به ما كي؟

بيننده:

من شما را نمي گويم ولي در ايران مداحي ها يا مثلا در منبر ها به او بي حرمتي مي شود و فحش مي دهند يا نه؟

استاد قزويني:

برادر عزيز وقتي بزرگان و مراجع ما حتي خود رهبر جمهوري اسلامي ايران مي گويد اهانت به عايشه گناه است و معصيت است و خلاف است.

آنچه كه مهم است نظر مراجع و علماي هر عصر است حالا اگر فرض يك 4 تا از آقايان اهل سنت مي آيند نسبت به شيعه جسارت مي كنند، نسبت به ائمه جسارت مي كنند، آيا ما اين را ملاك قرار دهيم كه همه اهل سنت دارند جسارت مي كنند؟

بيننده:

به نظر من هيچ يك از اهل سنت به هيچ مسلماني توهين نمي كند.

استاد قزويني:

اگر ما ثابت كرديم كه به مقدسات ما توهين و اهانت مي كنند شما چه مي گوييد؟

بيننده:

كي توهين كرده است

استاد قزويني:

همين آقاياني كه دم از اهل سنت مي زنند

بيننده:

كي

استاد قزويني:

همين آقايان در شبكه كلمه شب شهادت حضرت زهرا كاريكاتور فاطمه زهرا را كشيدند، اين توهين است يا نيست؟

بيننده:

من اين را كاري ندارم

استاد قزويني:

بارك الله احسنت، حالا آمدي سر جواب، آقا اگر يك مداحي آمده توهين كرده است ما كار داريم نه اينكه كار نداريم مي گوييم ايشان كارش اشتباه است و محكوم مي كنيم و هركس بخواهد به ناموس نبي مكرم اهانت بكند ما اين را مي گوييم گناه نابخشودني، خلاف شرع و حرام است.

بيننده:

اون كاريكاتور اگر عمدي بوده ما هم محكوم مي كنيم.

مجري:

كاريكاتور عمدي و غير عمدي هم دارد

بيننده:

مثلا اين يك كاريكاتور است ولي شما با زبان داريد توهين مي كنيد.

مجري:

اين يك چيز جديد كه كاريكاتور هم اگر كسي مي كشد بايد عمدي و غير عمدي را هم متوجه باشد.

بيننده:

خب اگر كسي در دلش عقده اش را خالي كند يا بيايد يك كاريكاتوري بكشد

استاد قزويني:

آقاياني كه كاريكاتور كشيدند در دانمارك و همه دنيا هم محكومش كردند آيا نظر شما نسبت به آنها چيست؟

بيننده:

محكوم مي كنيم

استاد قزويني:

خدا اموات شما را بيامرزد، پس چرا اين كاريكاتور را محكوم نمي كنيد؟

بيننده:

اون را هم محكوم مي كنيم.

استاد قزويني:

خدا اموات شما را بيامرزد، پس همانطوري كه شما آنها را محكوم مي كنيد، آن كسي كه كاريكاتور مي كشد و نسبت به ائمه جسارت مي كند، نسبت به اميرالمؤمنين عبارات ركيكي استفاده مي كند، نسبت به حضرت ولي عصر عبارتهاي ركيك مي زند، وقتي شما محكوم مي كنيد عزيز من قبل از اينكه شما هم محكوم بكنيد بزرگان ما حتي در همين شبكه آيت الله العظمي مكارم شيرازي بارها گفتند اينهايي كه به همسر پيامبر عايشه توهين مي كنند اينها ديوانه هستند و عقل ندارند و اينها اگر واقعا چون اهانت به ناموس پيامبر اهانت به پيامبر است و اينها حد دارد.

ولي من يك سوالي از شما دارم جناب آقا رحيم بزرگوار، ببينيد اولا شما اين كتاب آقاي آلوسي را نمي دانم تا چقدر مي شناسيد

بيننده:

ببينيد آقاي قزويني من نمي خواهم وارد روايت بشوم

استاد قزويني:

نه اجازه بدهيد من يك جمله اي مي خواهم بگويم، ببين برادر بزرگوار اين را تمام بينندگان اهل سنت هم بارها ما گفتيم كه آلوسي كسي است كه سلفي العقيده است و از متاخرين است كه متوفاي 1270 است و 150 سال قبل از دنيا رفته است.

ايشان كتاب تفسيري دارد به نام روح المعاني مي گويد: به شيعه ها نسبت مي دهند بر اينكه عايشه را متهم به فحشا مي كنند

وهم ينكرون ذلك أشد الإنكار

شيعه ها به شدت انكار مي كنند و مي گويند ما عايشه را متهم به رابطه نامشروع نمي كنيم

وليس في كتبهم المعول عليها عندهم عين منه ولا أثر أصلا

در كتاب هاي معتبر شيعه هيچ اثري و هيچ عيني از اينكه نسبت به عايشه تهمت بزنند وجود ندارد.

روح المعاني ج 18 ص 122، اسم المؤلف: العلامة أبي الفضل شهاب الدين السيد محمود الألوسي البغدادي الوفاة: 1270هـ، دار النشر : دار إحياء التراث العربي - بيروت

اين يك مساله برادر بزرگوار.

بيننده:

نمي دانم در اصول كافي است كه مي گويد حضرت عايشه و عمر و غيره خنازير و از خنازير هم بدتر هستند.

استاد قزويني:

اگر حضرت عالي از اصول كافي آورديد كه گفته باشد عايشه از خنازير بدتر است يك جايزه مفصل به شما مي دهيم و اختيار جايزه را هم به خود شما مي دهيم

بيننده:

در كتاب خود شماست نمي دانم در اصول كافي است يا كجاست

استاد قزويني:

وقتي مي آيد بزرگان ما مانند مرحوم شيخ طوسي كه از اجلاي فقهاي شيعه است و نظر شيخ طوسي نشان گر نظر شيعه است ايشان در كتاب التبيان كه كتاب تفسيري است مي گويد:

وما زنت امرأة نبي قط

هرگز همسر هيچ پيامبري مرتكب فحشا نشده است

فمن نسب أحدا من زوجات النبي إلي الزنا، فقد أخطأ خطأ عظيما

اگر كسي به يكي از همسران پيامبر نسبت زنا بدهد خطاي خيلي بزرگي مرتكب شده است.

التبيان في تفسير القرآن - الشيخ الطوسي - ج 10 ص 52

المنتخب من تفسير القرآن والنكت المستخرجة من كتاب التبيان - ابن إدريس الحلي - ج 2 ص 341

اين از اين جهت و اما شما ببينيد بزرگان اهل سنت مثلا الباني را شما همه قبول داريد، هم سني ها و هم وهابي ها، ايشان مي گويد زنان پيامبر:

يجوز عليهن الزنا والعياذ بالله تعالي

هيچ اشكالي ندارد زن پيامبري مرتكب زنا شده باشد.

البشارة والإتحاف - حسن بن علي السقاف - ص 64

شما اين 2 تا را كنار هم بگذاريد و قضاوت كنيد. شما ببينيد در كتاب صحيح بخاري و صحيح مسلم روايات صحيح كه آوردند خود صحابه كه شما مي فرماييد اينها عدول هستند و همه اهل بهشت هستند و قرآن شهادت داده است بر بهشتي بودن آنها، همين ها بودند كه به عايشه تهمت فحشا زدند.

حسان بن ثابت شاعر توانمند نبي مكرم است، حمنة بنت جحش خواهر زن پيامبر است اينها آمدند به عايشه نسبت فحشا دادند، اين را هم ما نمي گوييم صحيح بخاري جلد 5 صفحه 56 مي گويد.

اينها بودند كه آمدند تهمت فحشا دادند، افتراء فحشا دادند، پيامبر هم بر اينها حد جاري كرد، حد قذف و افتراء جاري كرد.

خب اولا عدالت صحابه زير سوال مي رود و اضافه اينكه صحابه نسبت دادند به عايشه آقايان بيايند اين را بياورند از باب اينكه شيعه ها اين گونه هستند حتي ببينيد ابن تيميه مي گويد:

پيامبر اكرم نسبت به همسرش ظنين شده بود، ترديد داشت كه آيا زنش مرتكب فحشا شده است يا نه.

برادر بزرگورا پيامبر كه يك عمر با زني زندگي كرده است آن وقت خاطر جمع نباشد بر اينكه همسرش چگونه است آيا اين توهين به خود پيامبر نيست؟ توهين بر همسر پيامبر نيست؟ شما مراجعه بفرماييد منهاج السنه ابن تيميه كه مي گويد:

و كان قد ارتاب في أمرها

پيامبر اكرم در قضيه عايشه ظنين شده بود و به او شك داشت كه آيا همچين كاري كرده است يا نه و كار پيامبر به جايي رسيد كه آمد تعدادي از صحابه را جمع كرد و گفت من مي خواهم عايشه را طلاق بدهم.

منهاج السنة النبوية ج 7 ص 80، اسم المؤلف: أحمد بن عبد الحليم بن تيمية الحراني أبو العباس الوفاة: 728، دار النشر : مؤسسة قرطبة - 1406، الطبعة : الأولي، تحقيق : د. محمد رشاد سالم

صحيح بخاري حديث 2661 كه پيامبر با علي بن ابيطالب مشورت كرد

في فِرَاقِ أَهْلِهِ

علي من مي خواهم عايشه را طلاق بدهم چون ايشان متهم است به فحشا است ومن ظنين هستم.

آقاي اسامة بن زيد من مي خواهم همسرم را طلاق بدهم، كار به اينجا كشيده برادر بزرگوار.

اين هم دركتاب هاي معتبر شماست اينها جواب بدهند بزرگان شما، حتي اميرالمؤمنين سلام الله عليه برگشت گفت يا رسول الله هيچ اشكالي ندارد

لم يُضَيِّقْ الله عَلَيْكَ وَالنِّسَاءُ سِوَاهَا كَثِيرٌ

طلاق بده زن خود را زن كه قحطي نيست و زن هاي ديگري با تو ازدواج مي كنند.

صحيح البخاري ج 2 ص 944، اسم المؤلف: محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري الجعفي الوفاة: 256، دار النشر : دار ابن كثير , اليمامة - بيروت - 1407 - 1987، الطبعة : الثالثة، تحقيق : د. مصطفي ديب البغا

آقاي آلوسي در روح المعاني مي گويدعلي فرمود: يا رسول الله

وقد حل لك طلاقها

طلاق عايشه براي تو حلال است چرا طلاق نمي دهي او را؟

روح المعاني ج 18 ص 117، اسم المؤلف: العلامة أبي الفضل شهاب الدين السيد محمود الألوسي البغدادي الوفاة: 1270هـ، دار النشر : دار إحياء التراث العربي - بيروت

ببينيد اين مباحث در معتبر ترين كتب عزيزان اهل سنت ما آمده است آن وقت اين آقايان مي آيند و اين قضايا را به شيعه نسبت مي دهند.

بيننده: محمد فريد از افغانستان

بنده در نخست جنايت جديد وهابيون در سوريه كه قبر صحابي گرامي پيامبر حجر بن عدي را توهين كردند و تخريب كردند را شديدا محكوم مي كنيم البته از دست اندر كاران شبكه جهاني ولايت خواهشمنديم كه روي اين موضوع زيادتر كار كنند اگر مطالب و اخبار بيشتري در اين مورد بتوانند اطلاع رساني كنند كه يكي از سندهاي حقانيت شيعه مي تواند همين باشد.

سوالي كه از حضرت استاد داشتم بنده در فيس بوك با يكي از اين سني ها بحث داشتم در مورد امامت بحث ما روي آيه 67 سوره مائده، آيه ابلاغ، بعد از اينكه ما دلائلي كه از برنامه حبل المتين گرفته بوديم و مطالب را با آنها شريك ساختيم آنها به آيات قبل و بعد آيه 67 سوره مائده مي آوردند و مي گفتند آيه قبل اين را گفته است و آيه بعد اين را گفته است و اين آيه ربط ندارد خواستم استاد شان نزول قبل و بعد آيه 67 سوره مائده را اگر نشان بدهند ممنون مي شوم.

مجري:

چشم از گيرنده جواب خود را دريافت كنيد

بيننده:

يك سوال ديگر هم داشتم مي خواستم استاد نظرشان را در مورد اين تصاوير و عكس هايي كه از مولا علي بن ابي طالب و همچنين اباالفضل العباس عليه السلام كشيدند خواستم نظرشان را بدانم.

خداحافظ شما.

استاد قزويني:

در رابطه با اين عكس ها بنده خيلي زياد عقيده ندارم چون اين تصاوير عمدتا تصاوير خيالي است، بله بعضي از روايات شيعه و سني در رابطه با ويژگي هاي رسول اكرم كه چشم و ابروي ايشان چگونه بود، بيني و پيشاني و محاسن ايشان چگونه بود، اگر از روي اينها كسي چهره اي بردارد و بكشد خب خيلي درست و نزديك است وگرنه غالب اين عكس هايي كه ما ديديم همه خيالي است ولي اگر كسي به اين عكس ها هم به عنوان اينكه عكس امام و پيامبر است اهانت كند آن هم جايز نيست و حرام است و حد شرعي دارد.

بيننده: محمد از بانه (اهل سنت)

2 تا سوال داشتم، حضرت علي اگر ولايت حق ايشان بود به نظر شما، چرا مانند امام حسين كه به كربلا رفت تا با يزيد بجنگد چرا علي عليه السلام در برابر خلفاي اين كار را نكرد؟

سوال ديگر هم اينكه مگر حضرت امام حسين پسري به نام عمر نداشت كه در كربلا شهيد شده است؟

استاد قزويني:

نه خير عمر در كربلا شهيد نشده است، عمري كه مي گويند آقايان در خيلي از جاها عَمرو است و فرضا هم اگر باشد برادر بزرگوارم داشتن فرزندي به نام عمر و ابوبكر ارتباطي به آن ندارد عزيز دل من، اون زمان اين اسامي مرسوم بوده است، زمان شاه بود فرض بفرماييد خيلي ها اسم فرزندان خود را محمد رضا مي گذاشتند ما مي گوييم چون اينها اسم شان را محمد رضا گذاشتند شاه دوست است؟ يا مثلا اگر كسي اسم فرزند خود را رضا مي گذاشت يعني دوست دار رضا خان است؟ آيا اين درست است؟

بيننده:

بله جناب قزويني، مثلا در اهل سنت شما سراغ داريد كسي اسم پسرش را گذاشته باشد يزيد تا الان

مجري:

خب آن موقع اين اسماء مرسوم بوده است آقا جان

بيننده:

نه الان

مجري:

الان كه مرسوم نيست

استاد قزويني:

خب شما ببينيد در همان زمان در ميان اصحاب امام صادق سلام الله عليه ما داريم شمر بن يزيد يعني هم اسم پدرش يزيد بوده است و هم اسم خودش شمر بوده و از اصحاب امام صادق سلام الله عليه بوده است شما نگاه بفرماييد معجم الرجال آقاي خوئي ببينيد هست يا نه.

بينندهخب شما ببينيد در همان زمان در ميان اصحاب امام صادق سلام الله عليه ما داريم شمر بن يزيد يعني هم اسم پدرش يزيد بوده است و هم اسم خودش شمر بوده و از اصحاب امام صادق سلام الله عليه بوده است شما نگاه بفرماييد معجم الرجال آقاي خوئي ببينيد هست يا نه.

بيننده:

من در رابطه با اين گفتم كه محبت اهل سنت نسبت به اهل بيت

مجري:

حالا اين اصلا چه دليلي مي شود اگر اثبات شود؟

بيننده:

دليل مي شود كه اهل سنت با اهل بيت هيچ دشمني ندارند

مجري:

ما كه نگفتيم كه دشمني دارند ما مي گوييم كه محب هم هستند، بحث خلافت و اينكه آيا پيامبر بعد از خودشان خليفه اي را انتخاب كردند اين بحث ما است، ما اهل سنتي داريم كه روز عاشورا مي آيند و عزاداري مي كنند كه حتي حاج آقا در افغانستان بودند اين مطالب را فرمودند و حتي در خود ايران كه اينها نشانه محبت اهل سنت نسبت به اهل بيت است ولي آن چيزي كه الان بحث مي كنيم

بيننده:

من خودم اسم پسرم را گذاشتم ايليا

مجري:

يعني علي عليه السلام

بيننده:

كه مي گويند در تورات اسم علي عليه السلام است

مجري:

اين محبت شما به اهل بيت را مي رساند، ولي الان بحثي كه ما با شما داشتيم بحث اين است كه آيا شما خلافت بعد از حضرت رسول را براي اميرالمؤمنين مي دانيد يا ابوبكر؟ كه مي گوييم اگر شما دليلي داريد بفرماييد ما اين ادله را در 6 دقيقه براي شما بيان كرديم.

بيننده:

بحث ما روي شيعه و سني است و هر دو هم خودمان را مسلمان مي دانيم و يكي هم به حق است، من مي گويم چرا حضرت علي عليه السلام مانند فرزندش امام حسين قيام نكردند؟

مجري:

بله انشاءالله استاد پاسخ مي دهند.

بيننده:

خيلي ممنون

مجري:

حاج آقا يك سوال هم آقاي خدايي داشتند كه آيا نبش قبر نسبت به اين علماي وهابي كه مطرح كردند آيا واقعا جايز بود؟

استاد قزويني:

به قول معروف به شتره گفتند كه گردنت كج است گفت كجاي من راست است؟ حالا اين كار وهابي ها كدامش درست است كه الان بگوييم اين راست است يا درست است؟

مگر قرآن ندارد كه مي گويد:

وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ

سوره مائده آيه 35

مگر قرآن از قول فرزندان حضرت يعقوب ندارد كه

يَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا

سوره يوسف آيه 97

مگر در آيه 64 سوره نساء ندارد كه:

وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ

مگر در صحيح بخاري ندارد كه خليفه دوم مي گويد:

إِنَّا كنا نَتَوَسَّلُ إِلَيْكَ بِنَبِيِّنَا

ما به پيامبر متوسل مي شديم

صحيح البخاري ج 1 ص 342، اسم المؤلف: محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري الجعفي الوفاة: 256، دار النشر : دار ابن كثير , اليمامة - بيروت - 1407 - 1987، الطبعة : الثالثة، تحقيق : د. مصطفي ديب البغا

خب اين آقايان مي گويند هركس متوسل به پيامبر شود جان و مال او هدر است، علت اين كه اين همه شيعه را مي كشند و در طول تاريخ هم كشته اند يا اهل سنت را مي كشند يكي از ادله اين آقايان اين است كه اينها مشرك هستند چون متوسل به پيامبر و ائمه مي شوند.

خب اين وقتي قرآن را قبول ندارند آن وقت ما بياييم بگوييم در كتاب خودشان فلان قضيه است؟

اما در رابطه با قضيه اينكه اميرالمؤمنين چرا قيام نكردند، خب برادر بزرگوارم اگر كتاب هاي شيعه را بخواهيد در كتاب هاي شيعه مفصل آمده است اميرالمؤمنين فرمود من نيرو نداشتم براي قيام كردن و اگر داشتم قطعا قيام مي كردم.

اميرالمومنين مي گويد:

والله لو كان لي عدة أصحاب طالوت أو عدة أهل بدر وهم أعداؤكم لضربتكم بالسيف

اگر به اندازه تعداد اصحاب طالوت يا به اندازه تعداد اهل بدر من نيرو داشتم، يعني 313 نفر من نيرو داشتم مي جنگيدم و حق خود را از اينها مي گرفتم.

الكافي - الشيخ الكليني - ج 8 ص 32

بحار الأنوار - العلامة المجلسي - ج 28 ص 241

و همچين در كتاب مستدرك الوسائل مي گويد:

ولو كنت وجدت يوم بويع ( أخو تيم ) أربعين رجلا مطيعين لجاهدتهم

اگر روزي كه با ابوبكر بيعت كردند من 40 نفر نيرو داشتم قطعا با اينها جهاد مي كردم.

خب اين مشخص است.

مستدرك الوسائل - ميرزا حسين النوري الطبرسي - ج 11 ص 76

همان گونه اي كه نبي گرامي 13 سال درمكه بودند و آن همه جنايت از قريش ديدند و جلوي چشم نبي مكرم ياسر را شهيد كردند، جلوي چشم پيامبر سميه را شهيد كردند، جلوي چشم پيامبر بلال و ديگران را به بدترين شكل شكنجه مي كردند خب نمي توانست دفاع كند چون نيرو نداشتند ولي وقتي آمد مدينه به مجرد اينكه احساس كرد نيرو دارد خب در برابر اينها ايستاد و مقاومت كرد و با اينها جنگيد.

اضافه آقاي ابن ابي الحديد معتزلي از علماي اهل سنت است از قول اميرالمؤمنين سلام الله عليه نقل مي كند كه پيامبر اكرم به من فرمود:

يا علي اگر چنانچه نيرويي پيدا كردي

إن وجدت أعوانا فانبذ إليهم وجاهدهم

اگر چنانچه نيرو پيدا كردي با اين ها بجنگ

وإن لم تجد أعوانا فكف يدك

دست نگه دار تا با من ملاقات كني.

الاحتجاج - الشيخ الطبرسي - ج 1 ص 280

بحار الأنوار - العلامة المجلسي - ج 29 ص 467

جامع أحاديث الشيعة - السيد البروجردي - ج 13 ص 41

حلية الأبرار - السيد هاشم البحراني - ج 2 ص 64

مستدرك الوسائل - ميرزا حسين النوري الطبرسي - ج 11 ص 75

و امثال اين قضايا در كتب شيعه و سني الي ماشاءالله موجود است، پيامبر اكرم نيرو نداشت و ديد اگر بخواهد با اينها بجنگد قطعا نتيجه معكوس مي شود در خود نهج البلاغه هم است كه علي عليه السلام مي فرمايد: من ديدم غير از اهل بيتم كمكي ندارم و ديدم اگر با اين اهل بيتم به جنگ اينها بروم قطعا اهل بيتم از بين خواهد رفت و نسل پيامبر نابود مي شود.

ولي من براي اينكه اين عزيزمان يك مقداري دقت كنند حالا اينهايي كه نقل كرديم از كتب شيعه بود حالا ابن ابي الحديد را هم آقايان مي گويند معترلي شيعي است يعني مثلا مي گوييم فلاني مسيحي مسلمان است.

ولي ما يك سوالي از شما داريم، پيامبر اكرم فرمود:

يَكُونُ بَعْدِي أَئِمَّةٌ لَا يَهْتَدُونَ بِهُدَايَ

بعد از من امامان و خلفايي مي آيند كه اينها از هدايت من بهره اي نبردند

ولا يَسْتَنُّونَ بِسُنَّتِي

و اينها به سنت من هم عمل نمي كنند

وَسَيَقُومُ فِيهِمْ رِجَالٌ قُلُوبُهُمْ قُلُوبُ الشَّيَاطِينِ في جُثْمَانِ إِنْسٍ

اينها ظاهرشان ظاهر انساني است و قلب شان قلب شيطاني است.

راوي مي گويد گفتم يا رسول الله

كَيْفَ أَصْنَعُ يا رَسُولَ اللَّهِ

من چكار كنم؟ حضرت فرمود:

إن أَدْرَكْتُ ذلك قال تَسْمَعُ وَتُطِيعُ لِلْأَمِيرِ وَإِنْ ضُرِبَ ظَهْرُكَ وَأُخِذَ مَالُكَ فَاسْمَعْ وَأَطِعْ

اگر از طرف حاكمان اموال تو را گرفتند شلاق بر تو زنند و در حق تو هر جنايتي كردند وظيفه تو اين است كه از آنها حرف شنوي و اطاعت داشته باشي.

صحيح مسلم ج 3 ص 1476، اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسين القشيري النيسابوري الوفاة: 261، دار النشر : دار إحياء التراث العربي - بيروت، تحقيق : محمد فؤاد عبد الباقي

خب حق علي را بردند و پيامبر فرمود كه اگر حاكم حق شما را برد صبر كنيد، پس اميرالمؤمنين آمده بر مبناي حديث پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله وسلم عمل كرده است. شما بفرماييد قضيه چيست؟

يا اميرالمؤمنين سلام الله در همين خطبه سوم خيلي به صراحت مي گويد:

وطفقت أرتأي بين أن أصول بيد جذاء أو أصبر علي طخية عمياء يهرم فيها الكبير . ويشيب فيها الصغير .ويكدح فيها مؤمن حتي يلقي ربه

مي گويد من در اين انديشه بودم كه با دست تنها براي گرفتن حق خودم به پا خيزم يا در اين محيط خفقان زا و تاريكي كه به وجود آوردند صبر پيشه سازم، اين خفقان پيران را فرسود، جوانان را پير و مردان با ايمان را تا قيامت و ملاقات با پيامبر اندوهگين مي كند

فرأيت أن الصبر علي هاتا أحجي فصبرت وفي العين قذي . وفي الحلق شجا أري تراثي نهبا

ديدم اگر صبر كنم بهتر است صبر كردم در حالي كه خار درچشم و استخوان در گلو داشتم ديدم من حقم را و ميراثم را اينها به غارت مي برند.

نهج البلاغة - خطب الإمام علي ( ع ) - ج 1 ص 31

خب اين خيلي واضح و روشن است يا در خطبه 26 مي گويد:

فإذا ليس لي معين إلا أهل بيتي

من خواستم قيام كنم ولي ديدم غير از اهل بيتم كسي از من دفاع نمي كند

فضننت بهم عن الموت

ديدم اگر اينها را هم جلوي شمشير بگذارم نسل پيامبر از بين مي رود.

نهج البلاغة - خطب الإمام علي ( ع ) - ج 1 ص 67

و ده ها جواب ديگر هم ما داريم برادر بزرگوار كه انشاءالله سر فرصت، و اصلا بايد يك روزي اختصاص دهم براي اينكه چرا اميرالمؤمنين براي حق خود قيام نكردند و چرا از حق خود دفاع نكرد.

انشاالله قول مي دهيم كه يك ساعت در اين رابطه صحبت كنيم يا اصلا 2-3 جلسه درباره اينكه چرا علي قيام نكرد صحبت خواهيم نمود.

بيننده: ابراهيم از گلستان (اهل سنت)

چند تا سوال داشتم، من قبلش هم بگويم كه من پدرم سني است و مادرم شيعه است يعني مشكلي با هم نداريم. مي خواستم بپرسم كه شيعه و سني وحدتش در چيست؟

مجري:

در همين كه قبله و پيامبر و كتاب شان يكي است، خب اينها نقاط مشترك خيلي زيادي دارند.

بيننده:

خواستم بپرسم كه وضو كه فرق مي كند، اذان كه فرق مي كند، نماز كه فرق مي كند، امام كه فرق مي كند، پس اين وحدت در چيست؟

استاد قزويني:

برادر بزرگوار ما بارها گفتيم وحدت اين نيست كه شيعه از شيعه گري دست بردارد و سني شود يا سني از سني گري دست بردارد و شيعه شود، حتي ما گفتيم كه ما شيعه هستيم تعبير مرحوم شهيد مطهري در كتاب امامت و رهبري صفحه 20 و 21 مي فرمايد: ما شيعه هستيم و افتخار پيروي از اهل بيت را داريم و حاضر نيستيم براي وحدت كوچكترين مستحب و مكروه خود را وجه المصالحه قرار دهيم و انتظار هم نداريم كه برادران اهل سنت به خاطر وحدت از يك مستحب و مكروه خود دست بردارند.

معناي وحدتي كه ما مي خواهيم اين است كه شيعه در كنار سني و سني در كنار شيعه همانند يك برادر زندگي كنند، به همديگر توهين نكنند، همديگر را تكفير نكنند، همديگر را تفسيق نكنند، او به وظيفه خودعمل كند اين هم به وظيفه خود عمل كند.

او وضو مي گيرد اگر حجت براي اوتمام است پاي خود را بشويد، شما حجت برايتان تمام نيست مسح مي كنيد و هركس تابع نظراتي است كه ثابت شده براي او يا مقلد اون عالم يا مجتهدي هستيد كه به شما دستور داده است برادر بزرگوارم.

اينكه اون وضو و قرآن و نمازش فرق مي كند، آيا اگر فرق كرد مثلا باعث مي شود اون كافر شود؟ يعني اگر كسي وقت وضو پاي خود را شست كافر مي شود؟ يا اگر كسي مسح كرد كافر است؟ نه آقا جان من، اگر چنانچه يك سني براي عقائد و عملكرد خود حجتي از قرآن وسنت داشته باشد قطعا فرداي قيامت خداي عالم نسبت همان اعمالي را انجام مي دهد كه شيعه با حجت آن عمل را انجام مي دهد.

اگر فرمايش ديگري داريد در خدمت شما هستيم.

بيننده:

مي خواستم بپرسم كه آيا حضرت علي و بقيه ائمه توهين مي كردند به بقيه، چون امام علي كه آمد و امام شد بعد به عمر و ابوبكر توهين مي كرد؟

استاد قزويني:

يعني چه؟

بيننده:

همين كه الان شيعه توهين مي كند در مساجد

مجري:

قبل از شما آقا رحيم صحبت كردند و حاج آقا جواب ايشان را دادند، اينها را گوش داديد؟

بيننده:

بله

مجري:

خب شما كه متوجه شديد و ديديد چرا دوباره سوال مي كنيد؟

بيننده:

من سوالم اين است كه آيا حضرت علي و ائمه اطهار توهين مي كردند؟

مجري:

نه خير

بيننده:

شما مي گوييد كه ما پيرو ائمه هستيم پس اگر رئيس توهين كند زير دست ها هم معلوم است كه توهين مي كنند

استاد قزويني:

خب مقصود و مراد شما چيست؟

بيننده:

مقصود من اين است كه اگر شما توهين مي كنيد حتما امام شما هم به مقدسات توهين مي كرده است.

استاد قزويني:

كي توهين كرده است؟ برادر بزرگوارم ما انتظار داريم كه بينندگان ما كه فهيم و بزرگوار هستند صحبت كه مي كنند صحبت هايشان حساب شده باشد، آقا شيعه توهين مي كند، شما توهين مي كنيد، خب بفرماييد يك نمونه از توهين ما را بفرماييد تا اگر ثابت شد من رسما عذر خواهي كنم.

بيننده:

نه خواهش مي كنم، جسارت نشود نمي خواهم كه شما معذرت خواهي كنيد، فقط خواستم بگويم كه ما والله در حسينيه ها و مساجد، ما در شهري هستيم كه شيعه وسني با هم هستند و در اينجا زياد توهين نمي بينيم، من موقعي كه سرباز بودم خيلي توهين شنيديم يعني ما را از مسجد خود پادگان بيرون مي كردند، همان سرهنگ و مقام بالا و اين براي من اتفاق افتاد و فكر نمي كردم كه شيعه و سني اين قدر با هم اختلاف داشته باشند.

استاد قزويني:

ببين برادر بزرگورام اولا بر اينكه شما مي فرماييد من در پادگان بودم و اون سرهنگ و غيره همچين كاري كرد، بنده از شما نمي پذيرم چون در پادگان ها عزيزان روحاني كه هستند در آنجا به عنوان نمايندگي ولي فقيه و رهبري كاملا مراقب اين قضايا هستند و اگر در هر پادگاني هر سرهنگي، سرتيپي، سرواني بخواهد به يك سني توهين كند گزارش بدهند پوست كله اش را در پادگان مي كنند برادر بزرگوارم.

مگر اينكه فرض بفرماييد يك توهيني كرده باشند، يك نفر به قدري بي عرضه باشد و نرود به نمايندگي ولي فقيه گزارش دهد، به فرمانده مافوق خود گزارش بدهد.

حالا يك جاهلي يا احمقي آمده همچين كاري كرده ولي اگر همچين كاري كرد مثلا جناب عالي با هر فرد ديگري كه مي شنود، مخصوصا اگر بيرون باشد يا در حسينيه و غيره آنجا حساب و كتاب ندارد كه يك سري افرادي هستند كه بي حساب حرفهايي مي زنند و نظر مراجع تقليد را هم نمي پذيرند.

حالا اينكه هيچ در مورد قمه زني آيت الله العظمي بروجردي فقيه علي الاطلاق بود كه ايشان گفت قمه نزنيد، گفتند كه ما 11 ماه مقلد شما هستيم و يك ماه محرم مقلد شما نيستيم.

خب آقاي بروجردي با اينها چكار كند؟ وقتي حرف مرجع را گوش نمي كند حرف بنده و آقاي محسني و ديگر مراجع را گوش مي كند؟

حالا يك فردي در حسينيه و كوچه و بازار يك كاري مي كند ما ضامن آنها نيستيم ولي بنده دارم رسما اينجا اعلام مي كنم در ارگان هاي دولتي، در ارگان هاي نظامي و انتظامي اگر كسي به مقدسات اهل سنت توهين كند طبق مقررات با او برخورد مي كنند برخورد شديد هم مي كنند.

مجري:

حاج آقا در مورد سوال آقا محمد فريد در اين 4-5 دقيقه كه وقت داريم لطف بفرماييد.

استاد قزويني:

ببينيد برادر بزرگوارم آيه 67 سوره مائده كه :

يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ

آيه قبل هم در رابطه با اهل كتاب است

وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْكِتَابِ آَمَنُوا وَاتَّقَوْا لَكَفَّرْنَا عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَلَأَدْخَلْنَاهُمْ جَنَّاتِ النَّعِيمِ

سوره مائده آيه 65

اينها اصلا ارتباطي به اين آيه 67 ندارد و آيه بعدش هم ارتباطي به آيه 67 ندارد و من عرض كردم كه آقاي ابن ابي حاتم از علماي بزرگ اهل سنت است كه ابن تيميه در منهاج السنه مي گويد:

و تفاسيرهم متضمنة للمنقولات التي يعتمد عليها في التفسير

تمام روايات تفسير ابن ابي حاتم قابل اعتماد است.

منهاج السنة النبوية ج 7 ص 179، اسم المؤلف: أحمد بن عبد الحليم بن تيمية الحراني أبو العباس الوفاة: 728، دار النشر : مؤسسة قرطبة - 1406، الطبعة : الأولي، تحقيق : د. محمد رشاد سالم

ايشان در جلد 4 صفحه 1172 مي گويد اين آيه در حق علي نازل شده است.

آقاي آلوسي سلفي متوفاي 1270 در روح المعاني نقل مي كند از عبدالله بن مسعود مي گويد زمان پيامبر ما اين گونه مي خوانديم كه:

ياأيها الرسول بلغ ماأنزل اليك من ربك إن عليا ولي المؤمنين وإن لم تفعل فما بلغت رسالته

روح المعاني ج 6 ص 193، اسم المؤلف: العلامة أبي الفضل شهاب الدين السيد محمود الألوسي البغدادي الوفاة: 1270هـ، دار النشر : دار إحياء التراث العربي - بيروت

و اضافه برادر بزرگوام آيات قرآن به هيچ وجهي اين آيه قبلش اين است و بعدش اين است و نمي دانم سياق اينها حرف هاي بي اساسي است كه اين وهابي ها و بعضي از افراد نادان مي آودند.

بله اگر 2-3 تا آيه در يك قضيه نازل شده باشند، 10 تا آيه در يك واقعه نازل شده باشد، شان نزول 4-5 تا آيه يكي باشد قطعا آنجا سياق و صباغ با هم دلالت دارد و آيه به همديگر ارتباط دارد ولي اگر شان نزول يك آيه يك چيز و شان نزول آيه قبل چيز ديگري باشد اينها ارتباطي به هم ندارد.

برادر عزيزم قرآن به ترتيب نزول نوشته نشده است، خب اولين سوره اي كه بر پيامبر نازل شد خب كدام سوره بود؟ چرا اول قرآن نيامده است؟ چرا اول سوره حمد آمده است؟ ظاهرا 24 يا 25 سوره بوده كه بر پيامبر نازل شده است.

سوره ناس كه در آخرين سوره قرآن آمده است ارتباطي به آخرين سوره اي كه نازل شده است مائده است و بعضي ها هم مي گويند كه سوره نصر آخرين بوده است.

ولذا پيامبر اكرم آمده دستور داده است اين سوره را اينجا و اين سوره را اينجا، و پيامبر دستور داد كه حمد اول، بقره بعد از او، آل عمران بعد از او، ناس و فلق هم آخر قرآن.

ما تعدادي از آياتي داريم كه در مكه نازل شده است و پيامبر دستور داده است در سوره هاي مدني نوشته اند، بعضي از آيات در مدينه نازل شده است ولي پيامبر دستور داده است كه در سوره هاي مكي نوشته شود.

ولذا اين حرف هايي كه بعضي ها در آوردند و مي گويند كه چرا قبل و بعد را مرتبط نمي كنيد؟ اينها كاملا حرفهاي بي اساس است، حرف هاي خلاف است برادر عزيزم و اينهايي هم كه مي گويند كه حضرت عثمان هديه بزرگي به مسلمان ها داد به نام قرآن اين هم از حرف هاي بي اساس و دروغ و مسخره است كه اصلا آمد هزاران قرآن را آتش زد و يك قرآن كه مورد نظر خودش بوده گفت از اين قرآن تكثير كنيد.

و اين را هم كه گفتند زمان ابوبكر قرآن را جمع كردند اين هم هيچ ريشه ندارد و دروغ محض است، اگر چنانچه قرآن معجزه پيامبر است و پيامبر نتواند اين معجزه خودش را در زمان حياتش جمع كند عذر مي خواهم اين پيامبر كارش ناقص است.

شما مي گوييد پيامبر نتوانست صحابه خود را تربيت كند فقط 4-5 نفر را، خب شما مي گوييد پيامبر اين قدر توان نداشت كه قرآن را در زمان خودش جمع آوري كند.

در صحيح بخاري و صحيح مسلم داريم كه:

جَمَعَ الْقُرْآنَ علي عَهْدِ النبي قال أَرْبَعَةٌ كلهم من الْأَنْصَارِ أُبَيُّ بن كَعْبٍ وَمُعَاذُ بن جَبَلٍ وَزَيْدُ بن ثَابِتٍ وأبو زَيْدٍ

قرآن در زمان پيامبر توسط 4 نفر كه ابي بن كعب و معاذ بن جبل و زيد بن ثابت و ابوزيد بودند جمع آوري شد.

صحيح البخاري ج 4 ص 1913، اسم المؤلف: محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري الجعفي الوفاة: 256، دار النشر : دار ابن كثير , اليمامة - بيروت - 1407 - 1987، الطبعة : الثالثة، تحقيق : د. مصطفي ديب البغا

صحيح مسلم ج 4 ص 1914، اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسين القشيري النيسابوري الوفاة: 261، دار النشر : دار إحياء التراث العربي - بيروت، تحقيق : محمد فؤاد عبد الباقي

خدايا تو را قسمت مي دهيم به آبروي محمد و آل محمد هرچه سريعتر لباس فرج بر اندام ملكوتي مولايمان بقية الله الاعظم بپوشان و ما را از ياران خاص آن بزرگوار قرار بده.

اللهم عجل لوليك الفرج



Share
1 | وحيد | Kazakhstan - Astana | ١٣:٥٣ - ٢٦ اسفند ١٣٩٢ |
شيعه ميگويد ايه انما وليكم تا اخر در مورد زات و نماز به حضرت علي است مگه كسي تو نماز حركت اضافي بكند نمازش باطل نميشه 2 چرا نماز هيشه هست ولي زات ح علي يكبار بود 3 اون گدا چكار ميكرد تو مسجد چرا نماز نميخاند اگه اينطوريه چرا اخوند الان اين كارو نميكنه4علي خودش نيازمند زكات بود انگشتر طلا از كجا اورد 5 ايه بصورت جمع است ح علي يكنفر بوده 6اخوند ابرويت رفت دروغ بسه

پاسخ:
با سلام

دوست گرامي

نزول آيه ولايت مانند آفتاب آن چنان روش است که با هزاران اشکال واهي نمي شود بر آن پرده کشيد اما براي روش شدن مطلب در پاسخ شما مي گوييم:

اولا ابن اتفاق در نماز مستحبي اتفاق افتاده است نماز مستحبي را در حال حرکت نيز مي شود خواند لذا اگر حرکت و اشاره دست را شما به عنوان حرکت اضافي نيز بگيريد، اين هيچ خللي در نماز ايجاد نمي کند شاهد بر اينکه اين نماز مستحبي بوده است اين است که نمازگزاران منتظر پيامبر صلي الله عليه و آله بودند تا ايشان بيايند و نماز واجب خود را به جماعت بخوانند مگر اينکه شما معتقد باشيد که حضرت علي (ع) خودش مي خواست نمازش را به فرادا بخواند که اين در نزد شيعه امکان ندارد؛چون حضرت در همه حال تابع پيامبر بوده و بر ايشان سبقت نمي گرفتند

با اين وجود، اشکلات شما مانند حرکات اضافه و يا گدا چرا نماز نمي خواند، رفع مي شود همچنبن اگر اشاره كردن به سائل براي گرفتن انگشتر ،‌ منافي با حالت خشوع و ذكر در نماز باشد و اين حرکات اضافي است، بايد گفت كه در بعضي از نماز‌هاي ، رسول خدا صلي الله عليه وآله خشوع و انقطاع كامل وجود نداشته است ؛ زيرا مطابق برخي روايات صحيح السند كه در منابع اهل سنت وجود دارد ، پيامبر صلي الله عليه وآله در حال نماز ، مشغول كار هاي ديگر هم بوده است

ثانيا: اين نوع سوال کردن شما را ما حمل بر کم اطلاعي شما از منابع مي کنيم زيرا شما مي گوييد حضرت انگشتر طلا را از کجا آورده بود آيا اين نشان از بي اطلاعي شما از مسائل فقهي نيست؛ زيرا استعمال طلا بر مردان چه در حال نماز و يا غير نماز حرام است آيا اين حرف شما توهين به حضرت علي عليه السلام نيست که معتقديد حضرت انگشتر طلا استفاده مي کرده؟! آيا حضرت مرتکب فعل حرام مي شد؟!

اما در خصوص اينکه گفتيد آيه بصورت جمع آمده بايد بگوييم مگر فقط در اين آبه لفط جمع آمده و اراده مفرد شده است در مواردي فراوني از قرآن ديده مي شود که لفظ جمع آمده و اما مصداق يک نفر بيش نيست در آيه مباهله مصداق نسائنا که به صورت جمع آمده است، مگر يک نفر يعني حضرت زهرا عليها السلام نيست چرا اين اشکلال در آنجا مطرح نمي کنيد!

توضيحات بيشتر در اين خصوص در مقاله ذيل بيان شده است


موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

2 | در جواب وحيد | Iran - Tehran | ٢٤:٤٩ - ١٣ خرداد ١٣٩٣ |
آقاي وحيد در خود کتب اهل سنت رواياتي هست مبني بر اينکه اين آيه در باره ي اميرالمومنين نازل شده پس وقتي خود قرآن از اين کار اشکال نگرفته بلکه آن را به عنوان فضيلت آورده تمام اشکالات شما پاسخ داده ميشود

اما درباره اين که چرا آخوند ها الآن اين کار رو نميکنن به احتمال زياد منظور شما اينه که چرا اين کار (انگشتر دادن در رکوع) يک سنت نيست و بين مردم وشيعيان رواج ندارد (البته شما آنقدر ادب نداشتيد که درست منظور خود را بگوييد)
در جواب
انگشتر دادن در رکوع في نفسه يک کار مستحب نيست انفاق کردن مستحب است اما لزومي بر اين کار در حالت رکوع نمي باشد و در واقع هدف اصلي اين آيه معرفي ولي و سرپرست مردم است که به وسيله ي يک عمل اميرالمومنين آن را معرفي کرده نه اينکه به مسلمانان بگويد در رکوع هايتان انفاق بدهيد
در واقع اين آيه به انگشتر دادن امام در رکوع اشاره ميکند تا امام را به عنوان ولي مسلمين معرفي کند
3 | خادمه زهرا سلام الله عليها | | ١١:٤٥ - ٢٧ خرداد ١٣٩٣ |
سلام عليکم
واما بعد...
جناب آقاي وحيد،از کلامتون معلومه که تنها از روي تعصب نوشتيد......!!!
فکر کنم شما زياد از تاريخ خبر ندارين که فلان و فلان و فلان وفلاني انگشتر ها دادن سر نماز! ولي دريغ از نزول الهام چه رسد به آيه قرآن!!!!
درمورد ح ر ک ت ا ض ا ف ي .... که فرموده ايد، بايد خاطر نشان شد که نه خدا ونه پيامبر خدا به انفاق اميرالمومنين خرده نگرفته اند،
و اون رو ح ر ک ت ا ض ا ف ه.... نخونده اند،جايي هم نيومده که نمازشون باطله !واسه همين لطفا از خودتون فتوا صادر نکنين!!!!
البته اين جور که معلومه شما کلا با همه مشکل دارين(از اون گدا بدبخت گرفته تا شيعه و آخوند و...) و اين مورددر حيطه علمي من نيست متاسفانه!!!!
4 | علي احمدي ويسي راد | | ١٩:٢٢ - ٠٤ تير ١٣٩٣ |
سم الله
سلام عليکم
خداوندمتعال انشاالله ايت الله قزويني رابراي جهان تشيع نگهداردتاحجت رابرهمگان تمام کند.من اسمم علي است والان مدتي است به خاطر دانشگاه که تحقيق مختصري باعنوان علماي اهل سنت پاسخ دهند نقدوبررسي اجتهادوعدالت صحابه حالادرواقع مي دانم شيعه کيست وسني کيست والان واقعا خداوکيلي افتخارمي کنم که اسمم علي است.
اللهم احفظ ايت الله القزويني حفظه الله
5 | قاسم | Iran - Tehran | ١١:٥٢ - ١٦ آذر ١٣٩٣ |
خدا بهتون عزت دارين رو عطا کنه. خدا رو شکر که با سايتي مواجه شدم که شرشار از نور علميت و اکنده از قاطعيت برهانه.
   
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها