2024 March 29 - جمعه 10 فروردين 1403
چرا خداوند انسان را آفريد؟
کد مطلب: ٥٢١٢ تاریخ انتشار: ٢٢ آذر ١٣٨٦ تعداد بازدید: 88823
پرسش و پاسخ » خداشناسي
چرا خداوند انسان را آفريد؟


سؤال كننده : ياسين شوشتري

خداوند كريم در جاي جاي قرآن مجيد به اين پرسش اساسي و مهم بشر پاسخ داده است ؛ از جمله مي‌فرمايد :

وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ . الذاريات / 56 .

من جنّ و انس را نيافريدم جز براي اينكه عبادتم كنند (و از اين راه تكامل يابند و به من نزديك شوند) .

حرف «لام» در كلمه « ليعبدون» لام غرض است ؛ يعني تنها فلسفه خلقت جن و انس و غرض از خلقت آن ها اين است كه خداوند را با اختيار و نه اجبار ، عبادت كنند تا به تكامل و سعادت ابدي نائل شوند .

در نتيجه ، عبادت و فرمان برداري از دستورات خداوند و در نتيجه رسيدن به اعلي درجه كمال ، هدف اصلي خلقت جن و انس است و خداوند براي رسيدن بشر به اين هدف مهم ، تمام وسائل و ابراز مورد نيازش را نيز فراهم كرده است . از طرف در وجود آن‌ها عقل يا همان پيامبر دروني را نهاده است كه در هر لحظه و هر آن در اختيار انسان است و مي‌تواند با استفاده از آن از مهلكه نجات يافته و به هدف مقدسش برسد ، و از طرف ديگر در طول تاريخ بيش از صد هزار پيامبر را همراه با كتاب‌هاي الهي فرستاده است تا انسان‌ها را براي رسيدن به اين هدف ياري دهند و آن‌ها نيز به بهترين وجه وظيفه خود را انجام داده‌اند ، حال اگر انسان با وجود اين همه وسائل ، ابزار ، راهنما و ... نتواند به هدف اصلي اش برسد و به جاي رفتن به كعبه اعرابي راهي تركستان شود ، تقصير خود او است و نقص غرص پيش نخواهد آمد .

مرحوم شيخ صدوق رضوان الله تعالي عليه در كتاب شريف علل الشرائع ، ج‏1، ص 13 و 14 مي‌نويسد:

عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ قَالَ خَلَقَهُمْ لِيَأْمُرَهُمْ بِالْعِبَادَة .

از ابي بصير نقل شده كه وي گفت : راجع به فرموده حقّ تعالي «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ» از امام صادق عليه السّلام پرسيدم :

حضرت فرمودند : مقصود اين است كه : حقّ تعالي جنّ و انس را آفريد تا ايشان را به عبادت امر فرمايد.

و در روايت ديگري نقل مي‌كند :

عن جميل بن دراج، قال: قلت لأبي عبد الله (عليه السلام): جعلت فداك، ما معني قول الله عز و جل: وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ؟ فقال: «خلقهم للعبادة».

جميل بن درّاج نقل شده است كه وي گفت : به امام صادق عليه السّلام‏ عرضه داشتم :

فدايت شوم: معناي وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ الخ چيست؟

حضرت فرمودند: خداوند متعال جنّ و انس را فقط براي عبادت آفريده.

و همچنين مي‌نويسد :

عَنْ جَمِيلِ بْنِ دَرَّاجٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (عليه السلام) قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ قَالَ خَلَقَهُمْ لِلْعِبَادَةِ قُلْتُ خَاصَّةً أَمْ عَامَّةً قَالَ لَا بَلْ عَامَّة .

از جميل بن درّاج نقل شده است كه وي گفت : از حضرت امام صادق عليه السّلام راجع به معناي فرموده حقّ تعالي «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ» سؤال كردم .حضرت فرمودند :

مقصود اين است كه خداوند جنّ و انس را براي عبادت آفريده.

عرضه داشتم: گروه خاصي را يا عموم مردم را؟

فرمودند: خير، بلكه عموم را به منظور عبادت خود آفريده است‏ .

براي تحقيق بيشتر در اين باره ، به تفسير الميزان تأليف علامه طباطبائي رحمت الله عليه ، ذيل همين آيه مراجعه فرماييد .

گروه پاسخ به شبهات

مؤسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر (عج)



Share
81 | حسین | | ٢١:٠٢ - ١٦ اسفند ١٣٩٥ |
شما در این مطلب نوشتید که هدف اصلی از افرینش انسان نزدیک شدن به خداست
خب اگر انسان به خدا نزدیک شود چه سودی برای خدا دارد؟؟

پاسخ:
باسلام
دوست گرامی
در این خصوص به قسمت نظرات همین مقاله رجوع کنید
موفق باشید
گروه پاسخ به شبهات
82 | مهدئ | | ٢٢:٠٤ - ٢٠ اسفند ١٣٩٥ |
با سلام
ايا خداوند به عبادت ما نياز دارد

پاسخ:
با سلام
دوست گرامی
در قسمت نظرات مقاله فوق پاسخ داده شده است
موفق باشید
گروه پاسخ به شبهات
83 | م . ی | United States - Santa Clara | ١٨:٣٦ - ٢٣ اسفند ١٣٩٥ |
با سلام
خداوند میتونه خلق کنه و خالقه و بسیار قدرتمند و دارا و توانا و البته واحد و یکتا هست.
قبل از وجود هر کسی و هر چیزی وجود داشته و بعد از هر موجودی هم وجود خواهد داشت.
خداوند شایسته ی ستایش و حمد هست و بسیاری از موجودات پیش از انسان اون رو میپرستیدند اما فاقد قوه ی ادراک و عقل به مانند انسان بودند.
و در این میان خداوند تصمیم به موجود ساختن موجودی به اسم انسان میکنه که به خواست خدا باید دارای عقل و خصوصیات لازم برای درک هستی و خداوند بشه و بنابراین خداوند از روح خودش در اون میدمه و این انسان که دارای عقل و خصوصیات متمایز هست و بسیار خارق العاده است نسبت به موجودات ماقبل خودش، به خواست خدا به وجود میاد.
پرسشی دارم که محدود به این نیست که بخوام هدف خداوند رو از خلقت انسان بدونم! چرا که خداوند نیازی نداره هدف داشته باشه و مثل ما ضعیف و محدود نیست و این اون هست که قدرت تصمیم گیری و هدف گذاری برای سایر موجودات رو داره و بنا گذاشته.
پرسش من بیشتر در این باب هست که، با وجود اینکه خداوند پرستش میشده پیش از انسان، بعد از خلق این موجود، فکر میکنم هدف اصلی این موجود هم عبادت خدا از مسیر پیچیده تر و جمیلتر و لدتبخش تری هست و اما چیزی که در ذهنمه این هست که
آیا امکان داره در پس این عبادت، در آخرت برنامه ای و نتایجی فراتر از دیدگاه ساده ی ما نسبت به عبادت در دنیای مادی، وجود داشته باشه؟
و اینکه پرسش دیگه ی من این هست که باتوجه به جهل انسانها و تکبرورزی انسانها و طمع و خصوصیات منفی دیگر ، زمانی که بسیاری از انسانها به میزان کافی به هدف که جلب رضایت الهی هست نزدیک نمیشن، به عنوان مثال در همین عصر حاضر، بسیاری میدونن که اسلام وجود داره و همچنان مسیحی میمونن با علم به این وجود اسلام، و بر طبق عرف کشورهای خودشون و البته دینشون ممکن هست مثلا مشروب روابط جنسی نامشروع و غیره رو داشته باشن بدون حتی نماز خواندن یا انجام واجبات دیگه یا مستحبات، اما در قلب اعتقاد به وجود خدا و مسیح دارند و حضرت مریم، و پرسشی که من دارم این هست که خداوند به میزانی که اینها جلو آمدند و به میزانی که با خدا آشنا شده اند، آیا حاضر هست که زندگی اخروی اونها رو در درجات خیلی پایینی از بهشت قرار بده یا اینکه مخلد در جهنم هستند؟
در واقع منظور بنده این هست که
من تا اینجا متوجه این شده ام که هدف خلقت جن و انس و موجودات شناخت و رسیدن به خدا و عبادت او و بندگی او بوده
ولی چیزی که میخوام بدونم این هست که خدا به تلاش انواع بشر بها میده یا فقط اسلام رو در نظر داره و سایر ادیان و پیروان سایر پیامبران قابل شفاعت نیستند؟
ممنون میشم اگر پاسخ من رو بدید
و البته خداوند اجرتون بده اگر این پرسشهارو پاسخ بدید و یک نسخه از پاسخ رو به ایمیل هم بفرستید

پاسخ:
با سلام
دوست گرامی
برترين‌ دين‌ آن‌ ديني‌ است‌ كه‌ جواب گوي‌ همة‌ نيازهاي‌ انسان‌ در دنيا و موجب‌ سعادت‌ او در آخرت‌ باشد و ساير اديان‌ آسماني‌ گرچه‌ براي‌مردم‌ زمان‌ خود مناسب‌ بوده‌، ولي‌ جامعيت‌ دين‌ اسلام‌ را نداشته‌اند. علت‌ آن‌نيز نبودن‌ زمينه‌ و آمادگي‌ در مردم‌ آن‌ زمان‌ها بوده‌ است‌؛ چون‌ افراد بشر درهمة‌ زمان‌ها از نظر فهم‌ و درك‌ مطالب‌ يكسان‌ نيستند. آنان‌ مانند دانش‌آموزاني‌هستند كه‌ هر كدام‌ آمادگي‌ براي‌ شركت‌ در كلاس‌ مخصوصي‌ را دارند و آنچه‌براي‌ كلاس‌ اول‌ ابتدايي‌ به‌ عنوان‌ درس‌ مطرح‌ مي‌شود يا آنچه‌ در سطح‌متوسطه‌ و كارشناسي‌ و بالاتر در نظر گرفته‌ مي‌شود فرق‌ مي‌كند و چون‌ از زمان ‌ظهور اسلام‌ به‌ بعد رشد فكري‌ بشر رو به‌ كمال‌ بود و روز به‌ روز كاملتر مي‌شد،ازين‌رو ديني‌ هم‌ كه‌ براي‌ هدايت‌ چنين‌ افرادي‌ در نظر گرفته‌ شده‌ كامل‌تر وجامع‌ترين‌ دين‌ مي‌باشد. قرآن‌ نيز صريحاً اين‌ معنا را بيان‌ مي‌كند كه‌: «ان‌ّ الدين‌ عندالله الاسلام‌ و من‌ يبتغ‌ غيرالاسلام‌ ديناً فلن‌ يقبل‌ منه‌ تنها دين‌ كامل‌ از نظرخدا اسلام‌ است‌ و هر كس‌ در آخرت‌ با ديني‌ غير از اين‌ بيايد از او قبول‌ نمي‌شود»
دین اسلام سایر ادیان را نسخ کرده است لذا بعد از پیامبر اسلام (ص) همه چه مسیحیان و یا یهودیان و غیره موظف به دینی هستند که کامل و مورد خواست خداوند است هر کس غیر از این دین را قبول کند اعمال او مورد پذیرش نیست و شرط ورد به بهشت نیز اسلام و عمل به دستورات این دین است اما کسانی که مستضعف فکری بودند و راهی برای شناخت اسلام نداشتند تکلیف آنها در قیامت جداست
موفق باشید
گروه پاسخ به شبهات
84 | جواد | Iran - Nūr | ٢١:٠٦ - ٠٣ فروردين ١٣٩٦ |
5
 
11
پاسخ نظر
سلام و خسته نباشید خدمت شما .
آیا خداوند انسان را افرید تا عبادت شود ؟؟
آیا انسان در اینجا زیر سلطه تصمیم خداوند است؟
(خدایا عاقبت به خیری همه)

پاسخ:
با سلام
دوست گرامی
توضیح مفصل در قسمت نظرات همین مقاله بیان شده است
موفق باشید
گروه پاسخ به شبهات
85 | حسین | Iran - Shiraz | ١٧:٢٥ - ٠٦ فروردين ١٣٩٦ |
2
 
15
پاسخ نظر
با سلام.
یک سوال فکر من رو مشغول کرده.باتوجه به تحقیقاتم در مورد فلسفه حیاتی انسان چرا خداوند انسان را آفرید تا آزمایش کند خوبی و بدی آن را در صورتی که جواب. این رو خود میداند.پس اگر میداند مارا بوجود آورد تا انشاءالله بریم به بهشت یا خدایی نکرده بریم جهنم؟اگر بریم جهنم خدا که میداند من جهنمی می شوم خوب اگر مهربان است که هست برای چه بوجودم آورد که جهنمی شوم او که مهربان است؟ تمنا میکنم جواب من را بدهید تشکر

پاسخ:
باسلام
دوست گرامی
درخصوص علم خدا به سرنوشت انسان بايد بگوييم علم خدا به معني عدم اختيار داشتن انسان در تغيير سرنوشت خود نيست بلكه علم خدا به سرنوشت انسان به اين معني است كه خدا مي داند اين انسان با اختيار خود به چه سرنوشتي گرفتار مي شود. توضيح بيشتر اينكه: خدا هر شخصي را مختار آفريده و از پيش مي داند که فلان شخص در فلان زمان چه کاري را با اختيار خود انجام خواهد داد. انسان از آن جهت که ذاتاً مختار آفريده شده است نمي تواند کار ارادي را بدون اختيار انجام دهد. لذا نمي توان وصف اختياري بودن را از فعل ارادي او حذف نمود.علم پيشين خدا نيز به کار اختياري او تعلّق گرفته است نه به کار او صرف نظر از اختيارش. بنابراين، در علم پيشين خدا، چيزي به نام «ابولهبِ کافر» وجود نداشت؛ لذا چنين چيزي نيز خلق نشده و آنچه در علم خدا وجود داشته و دارد « ابولهبِ مختاراً کافر» است «شمر مختارا ضالا » است لذا خدا هم «ابولهبِ به اختيار خود کافر» را آفريده است نه «ابولهبِ کافر» را.شمر به اختيار قاتل نه شمر قاتل بنابراين، از علم پيشين خدا نسبت به کار آينده ي انسان جبري لازم نمي آيد. خدا مي دانست که ابولهب به اختيارش کافر خواهد شد، لذا ابولهب طبق علم تغيير ناپذير خدا، به اختيار خود کافر شد امّا علم خدا باعث مجبور شدن آن نشد؛ بلکه بر عکس چون در علم خدا ابولهب با اختيار خود کافر بود و پس حتماً بايد ابولهب به اختيار خود کافر مي شده است.
بنابراين علم خدا به سرنوشت با اختيار خود انسان تعلق گرفته است فرعون و يا يزيد اگر گمراه شد بخاطر اين است که مثل ساير انسانها داراي اختيار بودند و به جاي قدم نهادن در راه بندگي، راه عصيان و گمراهي را پيش گرفتند خدا آنها را با اختيار خلق کرد اما آنها از اين اختيار سوء استفاد کردندو راه کج را پيش گرفتند
جهت اطلاع بیشتر به قسمت نظرات همین مقاله رجوع کنید
موفق باشید
گروه پاسخ به شبهات
86 | محمدجواد | Iran - Tehran | ٠٣:١٥ - ٠٣ ارديبهشت ١٣٩٦ |
سلام چرا خدا ما رو تنها گذاشته بله خدا دین و راه رسیدن به خودشو به ما نشون داده ولی ایا واقعا با شرایط فعلی واقعا جایی برای دین هست؟ هر نوع دینی در واقع خدا بیشترین قدرتو به شیطان داده این خدایی که انقدر بنده هاشو دوست داره چرا همچین موجودی رو بین خودش و ما قرار داده و قدرت نسلط به قلبهای ما یعنی جای خودشو به شیطان داده و سوال دوم من خدا نتیجه و انتخابات انسانهارو میدونه پس چرا اونارو تو تنگنا قرار میده خدا گفته به بندانش که از دلهای اونا خبر داره ممنون میشم به این دو سوال من جواب بدین فی امان الله یاعلی

پاسخ:
با سلام
دوست گرامی
در خصوص سوال اول باید بگوییم:
اولا: شیطان از ابتدای خلقت موجود بدی خلق نشد چه بسا با عبادات خود توانست به مقام قربی برسد اما بعد بخاطر تمرد از دستور خدا سقوط کرد
ثانیا: قرآن می‏ فرمايد شيطان بی‌‏اختيار در شما نفوذ نمی‏كند، دروازه قلب شما به روى او بسته است و شما دروازه را باز می‏كنيد؛ در واقع هيچ موجود خبيثى راهى به كشور تن و روح انسان ندارد «إِنَّمَا سُلْطَانُهُ عَلَى الَّذِينَ يَتَوَلَّوْنَهُ وَالَّذِينَ هُمْ بِهِ مُشْرِكُونَ؛ تسلّط او تنها بر كسانى است كه او را به سرپرستى خود برگزيده‏ اند و آنها كه نسبت به او خدا شرك می‏ورزند (و فرمان شيطان را به جاى فرمان خدا گردن می‏نهند)». كسانى كه او را شريك خداوند قرار میدهند و از او اطاعت می‏كنند، روز قيامت شيطان به آنها میگويد: «وَ مَا كَانَ لِىَ عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطَانٍ إِلَّا انْ دَعَوْتُكُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِى فَلَا تَلُومُونِى وَلُومُوا أَنْفُسَكُمْ؛ من بر شما تسلّطى نداشتم جز اين كه دعوتتان كردم و شما دعوت مرا پذيرفتيد بنابراين مرا سرزنش نكنيد خود را سرزنش كنيد»اين نكته قابل ذكر است كه خودِ شيطان براى كسانى كه در راه تكامل هستند اسباب تكامل است، چون با او گلاويزشدن و دست و پنجه نرم كردن باعث تقويت ايمان است. ي
پس در خلقت شيطان حكمتى است، همچنان كه اگر هواى نفس نبود عارفان قوى نمی شدند.
مشكات هدايت، ص: 30
درخصوص علم خدا به سرنوشت انسان بايد بگوييم علم خدا به معني عدم اختيار داشتن انسان در تغيير سرنوشت خود نيست بلكه علم خدا به سرنوشت انسان به اين معني است كه خدا مي داند اين انسان با اختيار خود به چه سرنوشتي گرفتار مي شود. توضيح بيشتر اينكه: خدا هر شخصي را مختار آفريده و از پيش مي داند که فلان شخص در فلان زمان چه کاري را با اختيار خود انجام خواهد داد. انسان از آن جهت که ذاتاً مختار آفريده شده است نمي تواند کار ارادي را بدون اختيار انجام دهد. لذا نمي توان وصف اختياري بودن را از فعل ارادي او حذف نمود.علم پيشين خدا نيز به کار اختياري او تعلّق گرفته است نه به کار او صرف نظر از اختيارش. بنابراين، در علم پيشين خدا، چيزي به نام «ابولهبِ کافر» وجود نداشت؛ لذا چنين چيزي نيز خلق نشده و آنچه در علم خدا وجود داشته و دارد « ابولهبِ مختاراً کافر» است لذا خدا هم «ابولهبِ به اختيار خود کافر» را آفريده است نه «ابولهبِ کافر» را. بنابراين، از علم پيشين خدا نسبت به کار آينده ي انسان جبري لازم نمي آيد. خدا مي دانست که ابولهب به اختيارش کافر خواهد شد، لذا ابولهب طبق علم تغيير ناپذير خدا، به اختيار خود کافر شد امّا علم خدا باعث مجبور شدن آن نشد؛ بلکه بر عکس چون در علم خدا ابولهب با اختيار خود کافر بود و پس حتماً بايد ابولهب به اختيار خود کافر مي شده است.
موفق باشید
گروه پاسخ به شبهات
87 | علی | | ٢٢:٤٩ - ٢٦ ارديبهشت ١٣٩٦ |
اولا که دوست عزیز خدا هیچوقت بنده هاش رو تنها نمیزاره،دوما فرض کن شما معلمی چندتا دانش آموز داری نمیای از دانش آموزات امتحان بگیری ببینی درساشون رو خوب خوندن یا نه،خدا هم ماها رو تو شرایط سخت زندگی سبک سنگین میکنه ببینه بندش میتونه از توانایی هاش و هوشش استفاده کنه و مشکلات رو با عقلش حل کنه کلا ثابت شده پستی ها و بلندی های زندگی به نفع انسانهاست و اینکه خدا از دل انسانها خبر داره و انسان مونده که خودش انتخاب کنه که بره به سمت خوبی ها یا بدی ها
88 | Arash | | ٠١:٠٣ - ١٢ تير ١٣٩٦ |
سلام
خداوند شیطان رو از درگاه خودش بیرون کرد چون به انسان سجده نکرد با اینکه مدت ها شیطان خدا رو میپرستید
حالا سوال من اینه که چرا اینطور شد در حالی بسیاری از انسان نمی توانند حتی یک روز راه راست درپیش گیرند؟؟

پاسخ:
با سلام
دوست گرامی
تمرد شیطان بخاطر عدم معرفت به خدا نبوده است بلکه تمرد او به نفس او بر می گردد که گرفتار هوای نفس شد و دچار صفت رذیله خودبزرگ بینی و تکبر شد همچنانکه حضرت علی علیه السلام می فرماید:
ِ وَ نَازَعَ اللَّهَ رِدَاءَ الْجَبْرِيَّةِ وَ ادَّرَعَ‏ لِبَاسَ‏ التَّعَزُّزِ وَ خَلَعَ قِنَاعَ التَّذَلُّلِ أَ لَا [يَرَوْنَ‏] تَرَوْنَ كَيْفَ صَغَّرَهُ اللَّهُ بِتَكَبُّرِهِ وَ وَضَعَهُ بِتَرَفُّعِهِ فَجَعَلَهُ فِي الدُّنْيَا مَدْحُوراً وَ أَعَدَّ لَهُ فِي الْآخِرَةِ سَعِيرا
و با خداوند در لباس عزّت و كبريايى به ستيز برخاست، و آن لباس عزّت را بر خود پوشيد، و جامه فروتنى و خاكسارى را در آورد. نمى‏بينيد خداوند چگونه او را محض تكبرش‏به شدت تحقير كرد، و به سبب گردنكشى به چاه سر افكندگى در انداخت؟! پس او را در دنيا طرد از رحمت نمود، و براى وى در آخرت آتش فروزان مهيّا ساخت‏
نهج البلاغة (للصبحي صالح) ؛ص286
موفق باشید
گروه پاسخ به شبهات



89 | ابولفضل | Germany - Bremen | ٢٠:٠٤ - ٢٤ تير ١٣٩٦ |
سلام چرا ما باید در روز سه بار نماز بخوانیم برای عبادت خداوند چرا خداوند به ما نفرمودند که در یک روز به طور مثال یک بار عبادت کنیم ؟

پاسخ:
باسلام
دوست گرامی
روایات مختلفی در خصوص فلسفه چند وعده نماز خواندن نقل شده است که به یک روایت بسنده می کنیم:
حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ مَاجِيلَوَيْهِ عَنْ عَمِّهِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي الْقَاسِمِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ الْبَرْقِيِّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَبَلَةَ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ آبَائِهِ عَنْ جَدِّهِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع قَالَ‏ جَاءَ نَفَرٌ مِنَ الْيَهُودِ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ ص فَسَأَلَهُ أَعْلَمُهُمْ عَنْ مَسَائِلَ فَكَانَ فِيمَا سَأَلَهُ أَنْ قَالَ أَخْبِرْنِي عَنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ لِأَيِّ شَيْ‏ءٍ فَرَضَ هَذِهِ الْخَمْسَ صَلَوَاتٍ فِي خَمْسِ مَوَاقِيتَ عَلَى أُمَّتِكَ فِي سَاعَاتِ اللَّيْلِ وَ النَّهَارِ فَقَالَ النَّبِيُّ ص إِنَّ الشَّمْسَ عِنْدَ الزَّوَالِ لَهَا حَلْقَةٌ تَدْخُلُ فِيهَا فَإِذَا دَخَلَتْ فِيهَا زَالَتِ الشَّمْسُ فَيُسَبِّحُ كُلُّ شَيْ‏ءٍ دُونَ الْعَرْشِ بِحَمْدِ رَبِّي وَ هِيَ السَّاعَةُ الَّتِي يُصَلِّي عَلَيَّ فِيهَا رَبِّي فَفَرَضَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَيَّ وَ عَلَى أُمَّتِي فِيهَا الصَّلَاةَ وَ قَالَ‏ أَقِمِ الصَّلاةَ لِدُلُوكِ‏ الشَّمْسِ‏ إِلى‏ غَسَقِ اللَّيْلِ‏ وَ هِيَ السَّاعَةُ الَّتِي يُؤْتَى فِيهَا بِجَهَنَّمَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَمَا مِنْ مُؤْمِنٍ يُوَافِقُ تِلْكَ السَّاعَةَ أَنْ يَكُونَ سَاجِداً أَوْ رَاكِعاً أَوْ قَائِماً إِلَّا حَرَّمَ اللَّهُ جَسَدَهُ عَلَى النَّارِ وَ أَمَّا صَلَاةُ الْعَصْرِ فَهِيَ السَّاعَةُ الَّتِي أَكَلَ آدَمُ فِيهَا مِنَ الشَّجَرَةِ فَأَخْرَجَهُ اللَّهُ مِنَ الْجَنَّةِ فَأَمَرَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ ذُرِّيَّتَهُ بِهَذِهِ الصَّلَاةِ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ اخْتَارَهَا لِأُمَّتِي وَ هِيَ مِنْ أَحَبِ‏ الصَّلَوَاتِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ أَوْصَانِي أَنْ أَحْفَظَهَا مِنْ بَيْنِ الصَّلَوَاتِ وَ أَمَّا صَلَاةُ الْمَغْرِبِ فَهِيَ السَّاعَةُ الَّتِي تَابَ اللَّهُ تَعَالَى فِيهَا عَلَى آدَمَ وَ كَانَ بَيْنَ مَا أَكَلَ مِنَ الشَّجَرَةِ وَ بَيْنَ مَا تَابَ اللَّهُ عَلَيْهِ ثَلَاثُمِائَةِ سَنَةٍ مِنْ أَيَّامِ الدُّنْيَا وَ فِي أَيَّامِ الْآخِرَةِ يَوْمٌ‏ كَأَلْفِ سَنَةٍ مَا بَيْنَ الْعَصْرِ وَ الْعِشَاءِ فَصَلَّى آدَمُ ثَلَاثَ رَكَعَاتٍ رَكْعَةً لِخَطِيئَتِهِ وَ رَكْعَةً لِخَطِيئَةِ حَوَّاءَ وَ رَكْعَةً لِتَوْبَتِهِ فَافْتَرَضَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ هَذِهِ الثَّلَاثَ رَكَعَاتٍ عَلَى أُمَّتِي وَ هِيَ السَّاعَةُ الَّتِي يُسْتَجَابُ فِيهَا الدُّعَاءُ فَوَعَدَنِي رَبِّي عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ يَسْتَجِيبَ لِمَنْ دَعَاهُ فِيهَا وَ هِيَ الصَّلَاةُ الَّتِي أَمَرَنِي بِهَا رَبِّي فِي قَوْلِهِ‏ فَسُبْحانَ اللَّهِ حِينَ تُمْسُونَ وَ حِينَ تُصْبِحُونَ‏ وَ أَمَّا صَلَاةُ الْعِشَاءِ الْآخِرَةِ فَإِنَّ لِلْقَبْرِ ظُلْمَةً وَ لِيَوْمِ الْقِيَامَةِ ظُلْمَةً فَأَمَرَنِي اللَّهُ تَعَالَى وَ أُمَّتِي بِهَذِهِ الصَّلَاةِ فِي ذَلِكَ الْوَقْتِ لِتُنَوِّرَ الْقَبْرَ وَ لِيُعْطِيَنِي وَ أُمَّتِيَ النُّورَ عَلَى الصِّرَاطِ وَ مَا مِنْ قَدَمٍ مَشَتْ إِلَى صَلَاةِ الْعَتَمَةِ إِلَّا حَرَّمَ اللَّهُ جَسَدَهَا عَلَى النَّارِ وَ هِيَ الصَّلَاةُ الَّتِي اخْتَارَهَا لِلْمُرْسَلِينَ قَبْلِي وَ أَمَّا صَلَاةُ الْفَجْرِ فَإِنَّ الشَّمْسَ إِذَا طَلَعَتْ تَطْلُعُ عَلَى قَرْنَيْ شَيْطَانٍ فَأَمَرَنِيَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ أُصَلِّيَ صَلَاةَ الْغَدَاةِ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَ قَبْلَ أَنْ يَسْجُدَ لَهَا الْكَافِرُ فَتَسْجُدُ أُمَّتِي لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ سُرْعَتُهَا أَحَبُّ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ هِيَ الصَّلَاةُ الَّتِي تَشْهَدُهَا مَلَائِكَةُ اللَّيْلِ وَ مَلَائِكَةُ النَّهَارِ قَالَ صَدَقْتَ يَا مُحَمَّد
محمّد بن على ماجيلويه، از عمويش محمّد بن ابى القاسم، از احمد بن ابى عبد اللَّه، از ابى الحسن على بن الحسين البرقى، از عبد اللَّه بن جبله، از معاوية بن عمّار، از حسن بن عبد اللَّه، از آباء و پدرانش از جدّش حسن بن على بن ابى طالب عليهم السّلام،
حضرت فرمودند: چند نفر يهودى محضر رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلم رسيدند. داناترين آنها مسائلى چند از آن سرور پرسيد، در ضمن مسايل اين سؤال مطرح شد:
خداوند عزّ و جلّ براى چه اين پنج نماز را در پنج وقت بر امّت تو در ساعات شب و روز واجب كرده؟
نبى اكرم صلّى اللَّه عليه و آله و سلم فرمودند: هنگام زوال خورشيد حلقه‏اى دارد كه در آن داخل مى‏شود و وقتى داخل آن شد زوال آفتاب حاصل مى‏گردد در اين هنگام هر موجودى زير عرش تسبيح و تحميد پروردگارم را مى‏گويد و آن ساعتى است كه پروردگارم بر من درود و رحمت مى‏فرستد در همان ساعت حق عزّ و جلّ بر من و امت من نماز را فرض و واجب نموده و فرموده:
أَقِمِ الصَّلاةَ لِدُلُوكِ الشَّمْسِ إِلى‏ غَسَقِ اللَّيْلِ (نماز را وقت زوال آفتاب تا اوّل تاريكى شب به ياد آور) و اين همان ساعتى است كه در آن روز قيامت جهنم را آماده كرده و مى‏آورند و هيچ مؤمنى نيست كه در اين ساعت سجود يا ركوع نموده و يا در نماز ايستاده مگر آنكه جسدش را بر آتش حرام نموده‏اند.
و امّا نماز عصر: اين نماز در ساعتى است كه جناب آدم در آن ساعت از شجره منهيّه تناول نمود و حق تعالى وى را از بهشت برين اخراج كرد لذا پروردگار متعال به ذريّه او امر كرد تا روز قيامت در اين ساعت نماز عصر را بخوانند و من اين نماز را براى امّت خود برگزيدم و اين نماز محبوب ترين نمازها نزد حق عزّ و جل بوده و مرا وصيّت و سفارش به حفظش كرده كه از بين نمازها آن را مراعات و مراقبت كامل نمايم.
و امّا نماز مغرب: در ساعتى است كه حق تعالى توبه جناب آدم عليه السّلام را در آن پذيرفت و بين زمانى كه آدم از شجره منهيه تناول كرد تا زمانى كه وى توبه نمود و حق عزّ و جلّ آن را پذيرفت سيصد سال از سالهاى دنيا فاصله شد و در ايّام آخرت يك روزى است به منزله هزار سال كه بين عصر و عشاء فاصله است و جناب آدم سه ركعت نماز در اين فاصله خوانده، يك ركعتش به خاطر لغزشى كه از او صادر شد و يك ركعت ديگر به خاطر لغزش جناب حوّاء و يك ركعت هم به خاطر توبه‏اى كه كرد، پس حق تعالى اين سه ركعت را بر امّت من واجب نمود و اين همان ساعتى است كه در آن دعاء مستجاب مى‏گردد چه آنكه پروردگارم به من وعده داده هر كسى كه او را در اين ساعت بخواند دعايش را مستجاب نمايد و اين همان نمازى است كه حق تعالى مرا در فرموده خودش «فَسُبْحانَ اللَّهِ حِينَ تُمْسُونَ وَ حِينَ تُصْبِحُونَ» به آن مأمور ساخته است.
و امّا نماز عشاء: چون قبر ظلمانى است و روز قيامت نيز تاريك و تار مى‏باشد لا جرم حق تبارك و تعالى من و امّتم را به اين نماز امر نمود كه در اين وقت بخوانيم تا قبر نورانى گردد و نيز نور من و امّتم را بر صراط تبعيّت كند و از دنبال بيايد و هيچ قدمى براى خواندن نماز عشاء برداشته نمى‏شود مگر آنكه پروردگار جسد او را بر آتش حرام مى‏نمايد.
و اين همان نمازى است كه حق تعالى براى انبياء قبل از من اختيار فرمود.
و امّا نماز صبح: هنگامى كه آفتاب طلوع مى‏كند بر دو قرن شيطان ظاهر و آشكار مى‏گردد و حق عزّ و جل مرا مأمور مى‏سازد پيش از طلوع خورشيد و قبل از اين كه كافر آن را سجده كند نماز صبح را بخوانم، پس امّت من خداى عزّ و جلّ را سجده مى‏نمايند و سريع خواندن اين نماز محبوب حق جلّ و على است، اين همان نمازى است كه فرشتگان شب و فرشتگان روز حاضر و شاهد بر آن هستند.
يهودى عرضه داشت: راست گفتى اى محمّد.
علل الشرائع ؛ ج‏2 ؛ ص 337
موفق باشید
گروه پاسخ به شبهات
90 | محمد | | ٢١:٥٧ - ٠١ مرداد ١٣٩٦ |
هر انسانی از کاری که انجام میده هدفی داره و این هدف در جهت کامل کردن خودشه و اینکه آن چیز را دوست دارد ، اما برای خدا این کامل کردن معنا نداره منتهی این خلقت خدا با توجه به حکیم بودنش نمی تواند بدون دلیل باشد ،بلکه علت خلقت انسان نمایش این کمال خدا و دوست داشتن خودش است که از بتون به ظهور می رسد و آن هم چیزی جز خلقت انسان (اشرف مخلوقات) است که آینه تمام نما خداوند است، ( با توجه به فهم اندک بنده و صحبت های دکتر دینانی) ممنون
91 | کامران | Iran - Mashhad | ١١:٢٨ - ٠٦ شهریور ١٣٩٦ |
اگر انسان تنها موجود مختار است . پس شیطان چطوری اجازه داشت از فرمان خدا سر پیچی کند. ایا شیطان هم اراده کرد تا راه خطا را برای خودش اختیار کند یعنی شیطان هم مختار بود ؟

پاسخ:
باسلام
دوست گرامی
شیطان نیز موجودی مختار است و او با اختیار خود از فرمان خدا تمرد کرد
موفق باشید
گروه پاسخ به شبهات
92 | بی نشون | | ٠٠:٢٢ - ١٠ شهریور ١٣٩٦ |
با سلام ... من خیلی وقته این سوال رو از خودم دارم میپرسم .. خیلی وقته اذیتم میکنه .. ولی جوابی براش ندارم ... جوابی که منو قانع کنه ... چرا خدا انسان رو آفرید ؟ بر فرض که ما خدا رو ستایش کردیم .. ما بهش رسیدیم و به بهشت رفتیم . این چه نفعی برای خدا داره ؟ بهشت رفتن ما و شناخته شدن خدا توسط ما چه چیزی برای خدا داره ؟ جواب من رو قانع کننده بهم بگید ... و این که ... حضرت آدم سیب یا گندم خوردن ... چرا ما باید بیاییم روی زمین و چرا ما باید امتحان بشیم ؟ پسر رو که به گناه پدر مجازات نباید کرد . و همینطور خداوند مگه انسان رو دوست نداره ؟ پس چرا بهمون آسون نمیگیره ؟ چرا باید انقدر سختی بکشیم ؟ که روحمون جلا پیدا کنه و بزرگ بشه ؟ خب آخه وقتی ما خدایی داریم که مهربونه و انقدر قدرتمنده . چرا باید انقد اذیت شیم ؟ خب همون اول ببرمون بهشت چون هیچ انسانی بد به دنیا نمیاد . و این که بر فرض ما به بهشت رفتیم . که چه ؟ میوه های تازه ؟ حوری بهشتی ؟ غذا ؟ رضایت خدا هم داریم . خب ؟ این ها که یعنی لذت و لذت و لذت . ما باید این همه سختی بکشیم تا بریم بهشت و هر روز لذت ببریم و بخوریم و خوش بگذرونیم ؟ فکر نمیکنم همین باشه ... فلسفه ی وجودی بهشت چیه کلا ؟ و از اون طرف هم یه عده برن جهنم و زجر بکشن ؟ هی اذیت شن چون اشتباه کردن ؟ همین ؟ فلسفه ی جهنم ؟ ممنون میشم اگه بتونید جواب منو بهم بدید . یا علی

پاسخ:
با سلام
دوست گرامی
در این خصوص به قسمت نظرات همین مقاله رجوع کنید مفصل بیان شده است
موفق باشید
گروه پاسخ به شبهات
93 | مهدی | | ٠١:٣٠ - ١٨ مهر ١٣٩٦ |
سلام, من به این که خدایی وجود داره اعتقاد ندارم چون دلایل قانع کننده نیست و بر فرض بگیریم که خدایی وجو داره و مارو افریده هیچ دلیلی نداره بخوام اونو بپرستم چون خودم انتخاب نکردم که تو این دنیا باشم خدا تصمیم گرفته و منو افریده دمشم گرم اگه به خاطر اینکه خدا رو نمیپرستم قراره برم ته جهنم این چه عدالتی که خدا داره چه خدای ظالم و دیکتاتوری داریم( یه هفته مونده بود به سن تکلیف برسم نمازمو شروع کردم الان 20 سالمه از دوماه پیش نمازمو گذاشتم کنار واقعا دلم میخواد اون دنیایی وجود داشته باشه اما نمیتونم خودمو با چیزایی که میگین قانع کنم)

پاسخ:
با سلام
دوست گرامی
در قسمت نظرات همین مقاله توضیح مفصل در این خصوص داده شده است
موفق باشید
گروه پاسخ به شبهات
94 | م | | ١٩:٠٨ - ١٨ مهر ١٣٩٦ |
خداوند انسان را آفریده تا به تکامل برسد... ولی بعضی ها نمیتوانند در این دنیا به تکامل برسند و در آن دنیا جهنمی می شود... تکلیف کسی که به تکامل نمی رسد چیست؟ پس چرا جهنم خلق شده در صورتی که هدف از آفرینش این بوده که انسان ها به تکامل برسند؟

پاسخ:
با سلام
دوست گرامی
هدف از رسیدن به کمال رسیدن با اختیار و اراده خود آدم مراد است نه اینکه به اجبار او به کمال برسد چون اگر قرار باشد شخصی به اجبار و بدون اختیار به کمال برسد این دیگر کمال نیست
در قسمت نظرات توضیحات کامل ذکر شده است
موفق باشید
گروه پاسخ به شبهات
95 | Suzan | Iran - Mashhad | ٢٣:٥٦ - ١٩ آبان ١٣٩٦ |
مگر خدا غنای مطلق نیست؟ پس چه نیازی به عبادت شدن و اینکه میلیون ها آدم بهش تعظیم کنند داره؟ اختیار ماهم همان اختیار خداست ما کجا مختاریم.. در. قران فرمودند اگر میخواهید عبادت کنید گرنمیخواهید نکنید ولی در مقابل این عمل آتش ابدی دوزخ رو مقرر داشتند..آیا این اختیار است؟! قدرت اختیار داده شده ولی اجازه ی انتخاب داده نشده. به کودک دوساله بگن اگر از این شکلات بخوری دستت رو میسوزونیم بچه طرف شکلات نمیره!..خدا هرچه گفت به سود ما هست. ولی سود ما و کمال و هدف عالی و متعالی شدن و...همه ی اینهارو خود او در ما قرار داد ما وسیله ای هستیم که خداوند خیلی خوب مارو پیش بینی کرده چون هر چه هستیم هرکاری میکنیم توانش رو خود او در ما قرار داده. ولی چرا خداوند. جواب این سوال رو نگفته که چرا انسان رو آفرید؟ نه اینکه هدف ما چیه این که خب معلومه همه جای قران جوابش هس.ولی اینکه چرا تصمیم به آفرینش انسان گرفت هیچ جوابی براش پیدا نیست

پاسخ:
باسلام
دوست گرامی
به قسمت نظرات همین مقاله رجوع کنید
موفق باشید
گروه پاسخ به شبهات
96 | مهدی | Iran - Tehran | ٠١:٥٥ - ٢٣ آبان ١٣٩٦ |
اگه خداوند می خواست تا عبادت بشه چرا فرشته خلق نکرد فرشته ها بهتر از انسان ها هستن و خیلی هم عبادت میکنن ؟؟؟؟؟؟
طول عمر بالا تری هم نسبت به انسان دارن تا بیشتر ذکر خداوند کنن

پاسخ:
با سلام
دوست گرامی
به قسمت نظرات همین مقاله رجوع کنید
موفق باشید
گروه پاسخ به شبهات
97 | زینب | | ٠٣:٢٥ - ٢٧ آبان ١٣٩٦ |
دلایلتون برای هدف آفرینش انسان قانعم نمیکنه.خدا چه نیازی داره که یه سری موجودات بپرستنش؟ مگه نمیگین خدا از همه چیز بی نیازه؟

پاسخ:
باسلام
دوست گرامی
در قسمت نظرات همین مقاله به صورت مفصل پاسخ داده شده است
موفق باشید
گروه پاسخ به شبهات
98 | امیررضا | Iran - Mashhad | ١٥:٤٠ - ٢١ آذر ١٣٩٦ |
سلام.من جواب شما رو در مورد چرا خدا انسان رو آفرید خوندم. ولی یک سوال دیگه برام پیش اومد که خدا که همه چیز رو میدونه یعنی از همون ابتدا که شمر رو آفرید میدونست میره جهنم پس چرا شمر و ما را آفرید؟ (یعنی قبل اینکه شمر بخواد از قوه ی اختیارش استفاده کنه.)

پاسخ:
باسلام
دوست گرامی
باید به این نکته توجه داشت که علم خدا به سرنوشت انسان، به معني عدم اختيار داشتن انسان در تغيير سرنوشت خود نيست بلكه علم خدا به سرنوشت انسان به اين معني است كه خدا مي داند اين انسان با اختيار خود به چه سرنوشتي گرفتار مي شود.
به عبارت دیگر خدا هر شخصي را مختار آفريده و از قبل مي داند که فلان شخص در فلان زمان چه کاري را با اختيار خود انجام خواهد داد. انسان از آن جهت که ذاتاً مختار آفريده شده است نمي تواند کار ارادي را بدون اختيار انجام دهد. لذا نمي توان وصف اختياري بودن را از فعل ارادي او حذف نمود.علم پيشين خدا نيز به کار اختياري او تعلّق گرفته است نه به کار او صرف نظر از اختيارش. بنابراين، در علم پيشين خدا، چيزي به نام «شمر قاتل» وجود نداشت؛ لذا چنين چيزي نيز خلق نشده و آنچه در علم خدا وجود داشته و دارد «شمر مختارا ضالا قاتلا» است لذا خدا هم « شمر به اختیار قاتل » را آفريده است نه « شمر قاتل» را.
بنابراين علم خدا به سرنوشت با اختيار خود انسان تعلق گرفته است یزید و يا شمر اگر گمراه شدند بخاطر اين است که مثل ساير انسانها داراي اختيار بودند و به جاي بندگي، راه گمراهي را پيش گرفتند خدا آنها را با اختيار خلق کرد اما آنها از اين اختيار سوء استفاد کردندو راه کج را پيش گرفتند
موفق باشید
گروه پاسخ به شبهات
99 | حبیب الله | | ١٠:٥٥ - ٢١ دي ١٣٩٦ |
مغالطه است و باید یعنی چه؟

پاسخ:
با سلام
دوست گرامی
توضیح کامل در قسمت نظرات این مقاله بیان شده است
موفق باشید
گروه پاسخ به شبهات
 [1] [2] [3]   قبلی
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب