2024 March 28 - پنج شنبه 09 فروردين 1403
آيا كتاب الامامه و السياسه براي ابن قتيبه دينوري است ؟
کد مطلب: ٥١٤٣ تاریخ انتشار: ٠٣ ارديبهشت ١٣٨٨ تعداد بازدید: 11837
پرسش و پاسخ » اهل سنت
آيا كتاب الامامه و السياسه براي ابن قتيبه دينوري است ؟

سؤال كننده : مسعود صادقي

طرح شبهه :

كتاب «الامامه و السياسه» تأليف ابن قتيبه دينوري نمي باشد و محققان در انتساب آن به ابن قتيبه دينوري ترديد دارند. انتساب اين كتاب به ايشان از جانب محققان مستشرق و مسلمان مورد نقد قرار گرفته و كسي آن را معتبر نمي داند.

دليل عمده محققان آن است كه هيچ يك از نام كتاب الامامه والسياسه را ذكر در فهرست آثار وي ذكر نكرده اند.

«دوزي DOZY معتقد است كه «الامامه و السياسه» نه قديمي است و نه صحيح؛ زيرا حاوي اشتباهات تاريخي وروايات خيالي و غير معقول است. از اين رو انتساب چنين تصنيف ضعيفي به ابن قتيبه ممكن نيست.

نقد و بررسي:

اصل روايت ابن قتيبه:

قال وإن أبا بكر رضي الله عنه تفقد قوما تخلفوا عن بيعته عند علي كرم الله وجهه فبعث إليهم عمر فجاء فناداهم وهم في دار علي فأبوا أن يخرجوا فدعا بالحطب وقال والذي نفس عمر بيده لتخرجن أو لأحرقنها علي من فيها فقيل له يا أبا حفص إن فيها فاطمة فقال وإن فخرجوا فبايعوا إلا عليا فإنه زعم أنه قال حلفت أن لا أخرج ولا أضع ثوبي علي عاتقي حتي أجمع القرآن فوقفت فاطمة رضي الله عنها علي بابها فقالت لا عهد لي بقوم حضروا أسوأ محضر منكم تركتم رسول الله صلي الله عليه وسلم جنازة بين أيدينا وقطعتم أمركم بينكم لم تستأمرونا ولم تزدوا لنا حقا.

الدينوري، أبو محمد عبد الله بن مسلم ابن قتيبة (متوفاي276هـ)، الإمامة والسياسة، ج 1، ص 16، تحقيق: خليل المنصور، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت - 1418هـ - 1997م، با تحقيق شيري، ج1، ص30، و با تحقيق، زيني، ج1، ص19.

يكي از شبهاتي كه وهابي ها مطرح مي كنند كه در واقع با مطرح كردن آن مي خواهند از واقعيت هاي مطرح شده در اين كتاب فراركنند، اين است كه مي گويند، كتاب الإمامة والسياسة، نوشته ابن قتيبه دينوري نيست.

از آن جايي كه ابن قتبيه دينوري، متوفاي 276 هـ، از دانشمندان بنام و از بزرگان و فحول اهل سنت در ادبيات، تاريخ، فقه، حديث، علوم قرآن و... به شمار مي آيد و وهابي ها نمي توانند در وثاقت و شخصيت خود او ترديد كنند، تلاش مي كنند كه حتي الإمكان انتساب كتاب الإمامه والسياسه را به ايشان مخدوش و آن را از درجه اعتبار ساقط نمايند.

بنابراين، تحقيق و پاسخي هر چند مختصر بر اين تلاش هاي غير علمي را بر خود لازم مي دانيم:

اولاً: اين كتاب بارها با نام مؤلف آن «ابن قتيبه دينوري» در مصر و ساير كشورها چاپ شده و حتي چندين نسخه خطي از اين كتاب در سراسر دنيا؛ از جمله در كتابخانه هاي مصر، پاريس، لندن، تركيه و هند موجود است؛

ثانياً: تا زماني كه عالمان اسلامي وجود دارند، استناد به كلمات مستشرقاني همچون دوزي و... دور از شأن يك محقق اسلامي است، و اصولا در صحت انتساب و عدم آن چه نيازي به بيگانگان است؟ و چرا بايد سراغ مستشترقيني رفت كه در بسياري از موارد وجود پيامبر اسلام صلي الله عليه وآله وسلم را نيز انكار كرده اند؟. معلوم مي شود دست دوستان اهل سنت از دليل كوتاه شده است كه به دامن مستشرقان پناه برده اند؛

ثالثاًً: بسياري از عالمان اهل سنت؛ حتي از علماء و بزرگان معاصر آن ها، به تأليف اين كتاب و صحت انتساب آن به «ابن قتيبه» تصريح داشته و در نقل روايات تاريخي به آن استناد كرده اند، كه به اختصار به اسامي چند تن اشاره مي كنيم:

1. ابن حجر هيثمي در كتاب تطهير الجنان و اللسان.

ابن حجر الهيثمي، أبو العباس أحمد بن محمد بن علي (متوفاي973هـ)، تطهير الجنان و اللسان، ص72.

2. ابن عربي مالكي، در كتاب العواصم من القواصم ضمن نقل مطالبي از اين كتاب به صحت انتساب آن به «ابن قتيبه» تصريح دارد.

إبن العربي، محمد بن عبد الله أبو بكر (متوفاي543هـ)، العواصم من القواصم في تحقيق مواقف الصحابة بعد وفاة النبي صلي الله عليه وسلم، ج 1، ص 261، تحقيق: محب الدين الخطيب - ومحمود مهدي الاستانبولي، ناشر: دار الجيل - لبنان - بيروت، الطبعة: الثانية، 1407هـ - 1987م.

3. نجم الدين عمر بن محمد مكي مشهور به «ابن فهد» در كتاب اتحاف الوري باخبار امّ القري در ذكر حوادث سال 93هـ، مي نويسد:

و قال ابومحمد عبدالله بن مسلم ابن قتيبة في كتاب الامامة و السياسة....

ابن فهد، نجم الدين عمر بن محمد مكي، اتحاف الوري باخبار ام القري، حوادث سال 93 هـ ق.

و سپس حكايت دستگيري «سعيد بن جبير» را به نقل از آن كتاب ذكر مي كند.

4. قاضي ابوعبدالله تنوزي معروف به «ابن شباط» در كتاب الصلة السمطيه.

التنوزي، أبو عبد الله، الصلة السمطيه، فصل دوم، باب 34.

5. تقي الدين فاسي مكي در كتاب العقد الثمين.

فاسي المكي، تقي الدين، العقد الثمين، ج6، ص72.

6. يوسف إليان سركيس در كتاب معجم المطبوعات العربية ضمن ارائه شرح زندگي «ابن قتيبه» از كتاب او نام برده است:

2 الإمامة والسياسة ابتدأ فيه بذكر فضل أبي بكر وعمر. مط النيل 1322 جزء 2 بتصحيح محمد محمود الرافعي مصر 1327 ص 395 مط الفتوح الأدبية جزء 2 1331 ص 181 و 184.

سركيس، يوسف اليان (متوفاي1351هـ)، معجم المطبوعات العربية، ج1، ص211، ناشر: مكتبة آية الله المرعشي النجفي ـ قم، 1411هـ.

7. فريد وجدي در كتاب دايرة المعارف القرن العشرين مي نويسد:

اورد العلامة الدينوري في كتابه الامامة و السياسة....

وجدي، فريد، دايرة المعارف القرن العشرين، ج2، ص754.

و باز در جايي ديگر مي نويسد:

... كتاب الامامة و السياسة لابي محمد عبدالله بن مسلم الدينوري المتوفي سنة 270 هـ.

همان، ص749.

8. دكتر احمد زكي صفوت نويسنده شهير معاصر و استاد زبان عربي در دانشگاه مصر در كتاب جمهرة خطب العرب، در چندين جا مطالبي را از كتاب الإمامة و السياسة نقل و آن را به ابن قتيبه نسبت مي دهد.

وزاد ابن قتيبة في الامامة والسياسة: والله يا أهل العراق ما أظن هؤلاء القوم من أهل الشأم إلا ظاهرين عليكم.

صفوت، أحمد زكي، جمهرة خطب العرب، ج 1، ص 422، ناشر: المكتبة العلمية - بيروت.

وزاد ابن قتيبة في الإمامة والسياسة: فرق الله بيني وبينكم وأعقبني بكم من خير لي منكم وأعقبكم

جمهرة خطب العرب، ج 1، ص 426.

نص آخر لخطبة طارق. وروي ابن قتيبة هذه الخطبة في الإمامة والسياسة بصورة أخري.

جمهرة خطب العرب، ج 2، ص 316.

آيا تصريح اين همه از علما و بزرگان اهل سنت بر انتساب اين كتاب به ابن قتيبه كفايت نمي كند؟

رابعاَ: عده اي از بزرگان اهل سنت علي رغم قبول صحت انتساب اين كتاب به « ابن قتيبه » و تأييد حقايق تلخ و ناگواري كه در آن از تاريخ صدر اسلام نقل شده، بر او ايراد گرفته اند كه چرا وي به وظيفه پرده پوشي و سانسور حقايق و تحريف تاريخ عمل نكرده است! آن ها اظهار داشته اند كه او نيز همچون ديگران مي بايست از نقل اين حقايق خودداري مي كرد!!

ابن عربي در كتاب العواصم من القواصم اظهار مي دارد:

ومن اشد شيء علي الناس جاهل عاقل أو مبتدع محتال فأما الجاهل فهو ابن قتيبة فلم يبق ولم يذر للصحابة رسما في كتاب الامامة والسياسة ان صح عنه جميع ما فيه

از جمله سخت ترين و ناگوارترين امور در جامعه يكي انديشمند ناآگاه و ديگري بدعت گذار حيله گر است؛ اما انديشمند ناآگاه همچون ابن قتيبه است كه در كتاب «الامامة و السياسة» رسم [پرده پوشي ] را در باره صحابه مراعات نكرده؛ اگر نسبت تمام مطالب اين كتاب به او صحيح باشد (در انتساب اصل كتاب به او ترديدي نيست ؛ ولي در صحت همه مطالب تشكيك مي كند) .

إبن العربي، محمد بن عبد الله أبو بكر (متوفاي543هـ)، العواصم من القواصم في تحقيق مواقف الصحابة بعد وفاة النبي صلي الله عليه وسلم، ج 1، ص 261، تحقيق: محب الدين الخطيب - ومحمود مهدي الاستانبولي، ناشر: دار الجيل - لبنان - بيروت، الطبعة: الثانية، 1407هـ - 1987م.

اگر هيچ دليل ديگري بر انتساب كتاب به ابن قتيبه وجود نداشت، جز همين سخن ابن عربي، براي اهل حق كفايت مي كرد؛ چرا كه اين اعتراف افزون بر آن كه انتساب كتاب را ثابت مي كند، انگيزه اهل سنت از اين همه تلاش را بر انكار انتساب آن نيز به خوبي روشن مي سازد.

اهل سنت معتقدند كه بر مورخان و محدثان واجب است تا در هنگام مواجهه با اخبار مربوط به رفتارهاي سوء صحابه سكوت، پوشيده داشتن و پرده پوشي كنند .

هنگامي كه خودداري از نقل مشاجرات صحابه واجب باشد، اجتناب از نقل ستم ها و تعديات و صدماتي كه به حضرت علي (عليه السلام) و فاطمه اطهر (عليها السلام) و ساير اهل بيت (عليهم السلام) روا داشته اند در نزد آن ها به طريق اولي وجوبش شديدترخواهد بود.

جالب اين است كه جناب مولوي عبدالحميد اسماعيل زهي، امام جمعه اهل سنت زاهدان نيز در مصاحبه خويش متذكر مي شود:

ما موظف به حفظ حرمت صحابه هستيم. ما نمي گوييم كه صحابه معصومند و گناه نمي كنند؛ اما نبايد به جاي يادآوري خوبي ها و اعمال صواب آن ها، متذكر خطاهايشان باشيم....

نشريه نداي اسلام، حوزه علميه دارالعلوم زاهدان، سال اول، شماره4، ص11.

نتيجه:

به اعتراف بزرگان اهل سنت، كتاب الإمامة والسياسة، نوشته ابن قتيبه دينوري است و انگيزه اهل سنت از انكار آن، پنهان ماندن حقايقي است كه ابن قتيبه بي پرده آن ها را بيان كرده است.

گروه پاسخ به شبهات

مؤسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر (عج)



Share
1 | سيد جعفر حسيني | Iran - Tehran | ١٢:٠٠ - ١٤ فروردين ١٣٨٨ |
با سلام من متن پاسخ سوال آقاي مسعود صادقي را بررسي كردم لطفا آدرس كتاب " الصواعق المحرقة " را به صورت كاملتر بيان فرمائيد ناشر و نوبت چاپ و ...

پاسخ:
با سلام
دوست گرامي
مطلب ذكر شده از چاپ چاپ مكتبة الهدي نجف است ؛ اما چاپ مكتبه قاهره به تحقيق عبدالوهاب عبداللطيف و ساير چاپ ها كه متن او را گرفته اند ، تحريفات بسيار دارد ، از جمله حذف اين عبارت و نيز روايات بسيار در فضيلت اهل بيت عليهم السلام و در رد خلفا ‌،كه همگي آنها جمع آوري شده و همراه با ساير تحريفات در ديگر كتب اهل سنت از جمله صحاح سته بر روي سايت قرار خواهد گرفت .
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
2 | حسين | Iran - Mashhad | ١٢:٠٠ - ٢٠ فروردين ١٣٨٨ |
سلام
دوستان بدانند كه كتابي كه در بالا صحت آن اثبات شده است در سال 1384 تحت عنوان امامت و سياست(تاريخ خلفا) با ترجمه ي سيد ناصر طباطبايي توسط انتشارات ققنوس چاپ شده است كه قسمتي از آن را برايتان نقل مي كنم:
(بعد از ماجراي بيعت) . . . عمر به ابوبكر گفت بيا نزد فاطمه برويم، ما او را به خشم آورده ايم. آن دو آمدند . . . وقتي كه نشستند فاطمه صورتش را به سوي ديوار گرفت. سلام كردند اما او پاسخ سلام آنان را نداد.
ابوبكر شروع به سخن كرد و گفت: محبوبه ي رسول خدا نزديكان رسول خدا از نزديكانم بر من عزيزتر اند! تو از عايشه در نزد من محبوب تري! . . . آيا چنين مي انديشي كه من در عين حالي كه فضل و برتري تو را مي شناسم تو را از حقت و از ميراث رسول خدا محروم مي كنم؟ ما از رسول خدا شنيديم كه مي گفت: ما ارث نمي گذاريم آنچه از ما باقي بماند صدقه است.
فاطمه(س) گفت: اگر به شما نشان دهم حديثي را از پيامبر آيا آن را مي شناسيد و به آن عمل مي كنيد؟
آن دو گفتند: آري
فاطمه(ٍس) گفت: شما را به خدا سوگند آيا از رسول خدا نشنيديد كه گفت: خشنودي من در خشنودي فاطمه است و خشم من در خشم فاطمه، هر كس فاطمه را دوست بدارد گويي مرا دوست داشته و هر كس او را خشنود كند مرا خشنود كرده است و هر كس فاطمه را به خشم آورد مرا به خشم آورده است؟
گفتند آري از رسول خدا شنيده ايم!!
فاطمه(س) گفت: من نزد خدا و فرشتگان او گواهي مي هم شما دو نفر مرا به خشم آورده ايد و مرا خشنود نكرده ايد و هر گاه كه پدرم را ديدار كنم از شما دو نفر شكايت خواهم كرد.
ابوبكر گفت من به خدا پناه مي برم از خشم پيامبر و خشم تو. آنگاه ابوبكر در حاليكه مي ناليد شروع به گريه كرد تا جاييكه نزديك بود قالب تهي كند.
در اين حال فاطمه(س) گفت: به خدا سوكند در هر نمازي كه به پا دارم تو را نفرين مي كنم.(صفحه ي 31 و 32 كتاب مذكور)
3 | momen abdullah | Malaysia - Kuala Lumpur | ١٢:٠٠ - ٠٦ ارديبهشت ١٣٨٨ |
وهابيت تازه اغاز ماجرا و يک دست گرمي براي شياطين انس است.
مطمئنا انها تمام کتب خطي را نابود مي کنند. ببينيد به سر مسيحيت چه اورده اند.
فکر مي کنيد چرا انها نسخ دست خط را در موزهايشان نگهدازي مي کنند؟
هيج متوجه نشده ايد که يهوديان ايران طي صد سال گذشته کتب خطي را خريداري مي کنند؟
سر موزه موصل چه بلايي امد؟
4 | mojtaba | Iran - Tehran | ١٢:٠٠ - ٠٦ ارديبهشت ١٣٨٨ |
سلام
اين هم لينک کتاب امامت و سياست(تاريخ خلفا) با ترجمه ي فارسي
http://www.archive.org/download/tarikh_kholafa/tarikh_kholafa.pdf
5 | فائز | Iran - Tehran | ١٢:٠٠ - ٠٦ ارديبهشت ١٣٨٨ |
درپاسداري ازمكتب اهل بيت موفق باشيد
6 | مصطفي | Iran - Mashhad | ١٢:٠٠ - ٠٦ ارديبهشت ١٣٨٨ |
لعنت بر غاصبين حق اميرالمومنين
7 | مهدي ذ | Iran - Tehran | ١٢:٠٠ - ٠٧ ارديبهشت ١٣٨٨ |
با سلام به دوستان عزيز مبلغ ولايت علي (ع) : خليفه سازان مي گويند نويسنده الصواعق المحرقة يك صوفي بوده وسخنانش (صواعق المحرقه) فاقد ارزش است . جواب بنده به آنها اين بود كه جويني شافعي نيز به اعتراف صريح ذهبي ‚ صوفي است اما اهل سنت او را >امام و محدث بي نظير< مي دانند. مي خواستم جوابيه شما را جويا شوم . سپاسگذارم . ###### ذاريات : يُؤْفَکُ عَنْهُ مَنْ أُفِکَ ﴿ 9 ﴾ جزء 26 ######

پاسخ:
با سلام
دوست گرامي
حتي شيعه بودن در نظر اهل سنت مشكل ايجاد نمي كند ، چه رسد به صوفي بودن ؛ ذهبي در مورد نسائي مي گويد او مقداري شيعه بود !!!
در مورد بسياري از ائمه اهل سنت اينگونه سخنان آمده است .
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
8 | محمد رضا پرتو | Iran - Tabriz | ١٢:٠٠ - ١٣ مهر ١٣٨٨ |
سلام
بنده تقريبا تمام سي دي هاي مالك اشتر علي (استاد آيه الله قزويني روحي فداه )را تقرير كرده ام اي كاش تمام گفتار ها و نوشته هاي ايشان وشما اينگونه با ذكر طبع و سنه كتابها باشد . خودتان خوب ميدانيد كه چاّپها متفاوت است . حتي صحيح بخاري شماره حديثها فرق ميكند مثلا حديث حوض6666بود كه شما شماره ديگري بيان فرموديد.خدا همه تان را با محبتان محشور فرمايد
9 | shobhe1 | Iran - Tehran | ١٢:٠٠ - ١٦ مهر ١٣٨٨ |
با عرض سلام و خسته نباشيد خدمت شما دوستان عزيز با توجه به متني که فرموده بوديد از قول ابن عربي که صحت استناد مطالب کتاب به ابن قتيبه ممکن است صحيح نباشد در جواب چه مي توان گفت؟ چون تمام مطالبي را كه فرموده بوديد در اثبات اسناد اصل كتاب بود؟ با تشكر

پاسخ:
با سلام
دوست گرامي
وقتي انتساب اصل كتاب به او ثابت شد ، يعني شبهه‌اي كه عموم اهل سنت مطرح مي‌كنند ، پاسخ داده شده است . و شبهه ديگري كه مطرح شده‌ است ، يعني عدم انتساب همه مطالب كتاب به او (تحريف كتاب) ، ادعايي است كه انها بايد ثابت كنند ! نه اينكه ما جواب بدهيم !
مثلا اگر شخصي ادعا كند كه صحيح بخاري تحريف شده است ، آيا اهل سنت از او بدون دليل و مدرك قبول مي‌كنند ؟ چون تنها يك ادعا مطرح شده‌ است ؟
جداي از اينكه استناد ساير علماي اهل سنت (كه در همين مقاله آمده است) و ارجاع آنها به كتاب الامامة و السياسة نشانه قبول داشتن اين كتاب توسط آنها و قرينه‌اي قوي بر عدم تحريف است .
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
10 | mojm | United States - Houston | ٠٢:٠٨ - ٢٠ خرداد ١٣٨٩ |
خيلي از نقاطي که شما فرموديد بي فايده هستند چرا که بيموردي و اشتباه در ترتيب حقيقي واقعي و ظهور اشخاص در کتاب فراوان هستند پس بعيد است که ابن قتيبه صاحب اين کتاب باشد، مثلا يک سايتي نوشته است که: والأدلة على عدم صحة نسبة هذا الكتاب لابن قتيبة كثيرة . منها : 1. أن الذين ترجموا لابن قتيبة لم يذكروا هذا الكتاب بين ما ذكروه له ، اللهم إلا القاضي أبا عبدالله التوزي المعروف بابن الشباط ، فقد نقل عنه في الفصل الثاني من الباب الرابع والثلاثين من كتابه ( صلة السمط ) . 2. أن الكتاب يذكر أن مؤلفه كان بدمشق . وابن قتيبة لم يخرج من بغداد إلا إلى دينور . 3. أن الكتاب يروى عن أبي ليلى ، وأبو ليلى كان قاضياً بالكوفة سنة (148هـ) أي قبل مولد ابن قتيبة بخمس وستين سنة . 4. أن المؤلف نقل خبر فتح الأندلس عن امرأة شهدته ، وفتح الأندلس كان قبل مولد ابن قتيبة بنحو مائة وعشرين سنة . 5. أن مؤلف الكتاب يذكر فتح موسى بن نصير لمراكش ، مع أن هذه المدينة شيدها يوسف بن تاشفين سلطان المرابطين سنة (455هـ) وابن قتيبة توفي سنة (276هـ) . 6. أن هذا الكتاب مشحون بالجهل والغباوة والركة والكذب والتزوير ؛ ففيه أبو العباس والسفاح شخصيتان مختلفتان ، وهارون الرشيد هو الخلف المباشر للمهدي ، وأن الرشيد أسند ولاية العهد للمأمون ، وهذه الأخطاء يتجنبها صغار المؤرخين ، فضلاً عمن هو مثل ابن قتيبة الذي قال عنه شيخ الإسلام ابن تيمية : ( …. وكان أهل المغرب يعظمونه ويقولون : من استجاز الوقيعة فيه يتهم بالزندقة ، ويقولون : كل بيت ليس فيه شيء من تصنيفه لا خير فيه ) . 7. أن مؤلف (الإمامة والسياسة) يروي كثيراً عن اثنين من كبار علماء مصر ، وابن قتيبة لم يدخل مصر ولا أخذ من هذين العالمين ؛ فدل هذا على أن الكتاب مدسوس عليه . وقد جزم بوضع الكتاب على ابن قتيبة غير واحد من الباحثين ، من أشهرهم : 1- محب الدين الخطيب في مقدمة كتاب ابن قتيبة (الميسر والقداح) ص 26-27 . 2- ثروت عكاشة في مقدمة كتاب ابن قتيبة (المعارف) ص 56 . 3- عبد الله عسيلان في رسالة صغيرة مطبوعة بعنوان (كتاب الإمامة والسياسة في ميزان التحقيق العلمي) ، ساق فيها اثني عشر دليلاً على بطلان نسبة هذا الكتاب لابن قتيبة . 4- عبد الحميد عويس في كتابه (بنو أمية بين الضربات الخارجية والانهيار الداخلي) ص 9-10. 5- سيد إسماعيل الكاشف في كتابه (مصادر التاريخ الإسلامي) ص33 . 6- وقد قُدِّمت في الجامعة الأردنية كلية الآداب عام 1978م رسالة ماجستير عنوانها ( الإمامة والسياسة دراسة وتحقيق ) ، قال الباحث فيها : وعلى ضوء هذه الدراسة ؛ فقد تبين أن ابن قتيبة الدينوري بعيد عن كتاب (الإمامة والسياسة) ، وبنفس الوقت ؛ فإنه لم يكن بالإمكان معرفة مؤلف الكتاب ، مع تحديد فترة وفاته بحوالي أواسط القرن الثالث الهجري ، 7- وقد جزم ببطلان نسبة هذا الكتاب لابن قتيبة أيضاً السيد أحمد صقر في مقدمة تحقيقه لـ ( تأويل مشكل القرآن ) ص32 ؛ فقال : ( كتاب مشهور شهرة بطلان نسبته إليه ) ، ثم قال بعد أن ساق بعض الأدلة الآنفة الذكر : ( إن هذا وحده يدفع نسبة الكتاب إلى ابن قتيبة ، فضلاً عن قرائن وأدلة أخرى كلها يثبت تزوير هذه النسبة ) . وإلى هذا ذهب الحسيني في رسالته (ص77-78) ، والجندي في كتابه عن ابن قتيبة ( 169-173 ) ، وفاروق حمادة في ( مصادر السيرة النبوية ) ص91 ، وشاكر مصطفى في ( التاريخ العربي والمؤرخون ) (1/241-242) ، والله الموفق " انتهى .

پاسخ:

با سلام
دوست گرامي
اشكالاتي مطرح كرده‌ايد كه جواب آنها بسيار ساده است :
1- در مورد عدم ذكر نام اين كتاب در مصنفات وي بايد گفت تمامي کساني که نام وي را در کتب خود ذکر کرده اند در ابتدا نام چند کتاب معروف وي را برده و سپس مي گويند" و کتب أخر" . نيز ما در بالا کلمات عده اي از علما را نقل کرديم که انتساب اين کتاب را به وي بدون هيچ تشکيکي نقل مي کنند.
2- هيچ مدركي براي عدم خروج ابن قتيبه از بغداد جز به دينور ذكر نكرده‌ايد ! البته براي اينكه اثبات شود اين ادعا باطل است ، بهتر است نگاهي به زندگي ابن قتيبه در كتاب «الاعلام زركلي» كنيد كه مي‌گويد «وسكن الكوفة»!
همچنين در المنتظم مي‌گويد كه او در چندي نيز در كوفه زيست و در آنجا هم از دنيا رفت !
المنتظم في تاريخ الملوك والأمم ج 12 ص 276 ، اسم المؤلف: عبد الرحمن بن علي بن محمد بن الجوزي أبو الفرج الوفاة: 597 ، دار النشر : دار صادر - بيروت - 1358 ، الطبعة : الأولى
در واقع كسي كه چنين دروغي را براي ايجاد شبهه در انتساب كتاب ، به مولف ، ايجاد كرده است، در دروغگويي وارد نبوده است ! زيرا دروغ خود را به صورت كلي گفته است ! اگر مي‌گفت در هيچ كتابي نيامده است كه ابن قتيبه به دمشق رفت ، پيدا كردن جواب مشكل بود ! اما وقتي مي‌گويد جز در بغداد و دينور نبوده است ، پيدا كردن جواب آن بسيار ساده است !

3- در مورد نقل روايت از ابي ليلي ، جواب بسيار ساده است ، او مانند بسياري از علماي تاريخ ، ارسال كرده است ، و ارسال او از طريق ليث بوده است !
4- در مورد مراكش و نقل روايت در مورد فتح اندلس نيز جواب بسيار ساده است :
الف) او از معمريني که در اين جنگ حاضر بوده اند ماجرا را نقل نموده است .درتاريخ معمرين بسياري در اين محدوده زماني نقل شده اند و حتي نقل شده که در زمان هارون کسي بود که رسول خدا را ملاقات کرده بود.
ب) او در اين داستان ارسال کرده است و ارسال در کتب تاريخي بسيار زياد است.
ج) در مورد نقل بعضي مطالب از بانويي که در سال 92 شاهد فتح اندلس بوده است بايد گفت که در بعضي نسخ کلمه ذکروا ذکر شده است (زخم آتش ص 21) ونيز مي توان گفت که در اينجا هم ارسال بوده است.
6- علت اشتباهات رخ داده در كتاب او اين است كه او 60000 روايت از حفظ بود و مطالب را از حفظ نقل كرده و شاگردان مي‌نوشتند ، و به همين علت اشتباهات از اين قبيل در كتب او وجود دارد :
المنتظم في تاريخ الملوك والأمم ج 12 ص 276 ، اسم المؤلف: عبد الرحمن بن علي بن محمد بن الجوزي أبو الفرج الوفاة: 597 ، دار النشر : دار صادر - بيروت - 1358 ، الطبعة : الأولى

7- نقل كردن از علماي مصر، لازم نيست در مصر باشد ؛ زيرا بسياري از علماي مصر ، به كوفه و شام ، رفت وآمد فراوان داشتند !
8- منكرين استناد اين كتاب به ابن قتيبه كه ذكر كرده‌ايد ، همگي از متاخرين هستند ! بهتر است به جاي اين نقل قول ، به كلام متقدمين كه در سايت نيز آمده است ، مراجعه كنيد !
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات

11 | mojm | United States - Houston | ١١:٠٤ - ٢٦ خرداد ١٣٨٩ |
سلام عليکم، آيا ذهبي اين کتاب را به ابن قتيبه نسبت داده است؟ علاوه بر اين، آيا جزء ابن عربي کسي ديگر است از ميان قدماء که اين کتاب را به ابن قتيبه نسبت داده باشد؟

پاسخ:

با سلام

دوست گرامي

1- ذهبي اين كتاب را به او نسبت نداده است ! اما ابن حجر (كه در نظر اهل سنت همرتبه ذهبي است)، چنين كاري كرده است .

2- فهرست علمايي كه كتاب را به او نسبت داده‌اند (از متقدمين و غير آنان) در مقاله آمده است .

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

12 | العبيد | Iran - Tehran | ٢١:٥٢ - ٢٠ فروردين ١٣٩١ |
السلام علي من اتبع الهدي

دوستان عزيز مي توانند كتاب الامامة و السياسة را با فرمت pdf (تحقيق علي شيري ) از آدرس ذيل دريافت نمايند :

http://bib-alex.net/download.php?name=alamamh-w-alseash-almarwf-abn-1-2-ar_PTIFF.pdf

با تشكر
13 | مهدي راشدي | Iran - Mashhad | ٢٠:٥٧ - ٢٢ بهمن ١٣٩٢ |
سلام خداوند به شما خير عنايت کند.از استدلال هاي مطروحه لذت بردم.اگر وهابي ها انکارش مي کنند ريشه در قلب وارونه آنها دارد.
   
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها