2024 March 28 - پنج شنبه 09 فروردين 1403
چرا حضرت علي (ع) نام سه فرزند خود را عمر ، ابوبكر و عثمان گذاشت؟
کد مطلب: ٥١٣٧ تاریخ انتشار: ١٣ تير ١٣٩٤ تعداد بازدید: 616066
پرسش و پاسخ » امام علي (ع)
چرا حضرت علي (ع) نام سه فرزند خود را عمر ، ابوبكر و عثمان گذاشت؟

طرح شبهه:

شيعيان ادعا مي كنند كه خليفه اول و دوم به خانه فاطمه (رضي الله عنها) حمله كرده اند؛ در حالي كه همه مي دانيم علي رضي الله عنه چند تن از فرزندان خود را به نام هاي خلفا ـ همان هايي كه ادعا مي شود قاتل فاطمه بوده اند ـ نام گذاري كرده است. اين نشان مي دهد كه خلفا از اين تهمت ها بري هستند. آيا كسي نام فرزندانش را از نام قاتل زنش مي گذارد؟

نقد و بررسي:

پاسخ اجمالي:

نام گذاري به نام ابوبكر:

اولاً: اگر قرار بود كه امير مؤمنان عليه السلام نام فرزندش را ابوبكر بگذارد، از نام اصلي او (عبد الكعبه، عتيق، عبد الله و... با اختلافي كه وجود دارد) انتخاب مي كرد نه از كنيه او؛

ثانيا: ابوبكر كنيه فرزند علي عليه السلام بوده و انتخاب كنيه براي افراد در انحصار پدر فرزند نمي باشد؛ بلكه خود شخص با توجه به وقايعي كه در زندگي اش اتفاق مي افتاد كنيه اش را انتخاب مي كرد.

ثالثاً: بنا بر قولي، نام اين فرزند را امير مؤمنان عليه السلام، عبد اللّه گذارد كه در كربلا سنّش 25 سال بوده است.

ابو الفرج اصفهاني مي نويسد:

قتل عبد الله بن علي بن أبي طالب، وهو ابن خمس وعشرين سنة ولا عقب له.

عبد الله بن علي 25 ساله بود كه در كربلا به شهادت رسيد.

الاصفهاني، أبو الفرج علي بن الحسين (متوفاي356)، مقاتل الطالبيين، ج 1، ص 22.

بنا براين سال ولادت عبد الله در اوائل خلافت حضرت علي عليه السلام بوده كه حضرت در آن دوره تندترين انتقاد ها را از خلفاي پيشين داشته است.

نام گذاري به نام عمر:

اولاً: يكي از عادات عمر تغيير نام افراد بود و بر اساس اظهار مورخان شخص عمر اين نام را بر او گذازد و به اين نام نيز معروف شد.

بلاذري در انساب الأشراف مي نويسد:

وكان عمر بن الخطاب سمّي عمر بن عليّ بإسمه.

عمر بن خطاب، فرزند علي را از نام خويش، «عمر» نام گذاري كرد.

البلاذري، أحمد بن يحيي بن جابر (متوفاي279هـ)، أنساب الأشراف، ج 1، ص 297.

ذهبي در سير اعلام النبلاء مي نويسد:

ومولده في أيام عمر. فعمر سماه باسمه.

در زمان عمر متولد شد و عمر، نام خودش را براي وي انتخاب كرد.

الذهبي، شمس الدين محمد بن أحمد بن عثمان، (متوفاي748هـ)، سير أعلام النبلاء، ج 4، ص 134، تحقيق: شعيب الأرناؤوط، محمد نعيم العرقسوسي، ناشر: مؤسسة الرسالة - بيروت، الطبعة: التاسعة، 1413هـ.

عمر بن الخطاب، اسم افراد ديگري را نيز در تاريخ تغيير داده است كه ما فقط به سه مورد اشاره مي كنيم:

1. إبراهيم بن الحارث بـ عبد الرحمن.

عبد الرحمن بن الحارث.... كان أبوه سماه إبراهيم فغيّر عمر اسمه.

پدرش اسم او را ابراهيم گذاشته بود؛ ولي عمر آن را تغيير داد و عبد الرحمن گذاشت.

العسقلاني الشافعي، أحمد بن علي بن حجر أبو الفضل (متوفاي852هـ)، الإصابة في تمييز الصحابة، ج 5، ص 29، تحقيق: علي محمد البجاوي، ناشر: دار الجيل - بيروت، الطبعة: الأولي، 1412 - 1992.

2. الأجدع أبي مسروق بـ عبد الرحمن.

الأجدع بن مالك بن أمية الهمداني الوادعي... فسماه عمر عبد الرحمن.

عمر بن الخطاب، اسم اجدع بن مالك را تغيير داد و عبد الرحمن گذاشت.

العسقلاني الشافعي، أحمد بن علي بن حجر أبو الفضل (متوفاي852هـ)، الإصابة في تمييز الصحابة، ج 1، ص 186، رقم: 425، تحقيق: علي محمد البجاوي، ناشر: دار الجيل - بيروت، الطبعة: الأولي، 1412 - 1992.

4 ثعلبة بن سعد بـ معلي:

وكان إسم المعلي ثعلبة، فسماه عمر بن الخطاب المعلي.

نام معلي، ثعلبه كه عمر آن را تغيير داد و معلي گذاشت.

الصحاري العوتبي، أبو المنذر سلمة بن مسلم بن إبراهيم (متوفاي: 511هـ)، الأنساب، ج 1، ص 250.

ثانياً: ابن حجر در كتاب الاصابة، باب «ذكر من اسمه عمر»، بيست و يك نفر از صحابه را نام مي برد كه اسمشان عمر بوده است.

1. عمر بن الحكم السلمي؛ 2. عمر بن الحكم البهزي؛ 3 . عمر بن سعد ابوكبشة الأنماري؛ 4. عمر بن سعيد بن مالك؛ 5. عمر بن سفيان بن عبد الأسد؛ 6. عمر بن ابوسلمة بن عبد الأسد؛ 7. عمر بن عكرمة بن ابوجهل؛ 8. عمر بن عمرو الليثي؛ 9. عمر بن عمير بن عدي؛ 10. عمر بن عمير غير منسوب؛ 11. عمر بن عوف النخعي؛ 12. عمر بن لاحق؛ 13. عمر بن مالك؛ 14. عمر بن معاوية الغاضري؛ 15. عمر بن وهب الثقفي؛ 16. عمر بن يزيد الكعبي؛ 17. عمر الأسلمي؛ 18. عمر الجمعي؛ 19. عمر الخثعمي؛ 20. عمر اليماني. 21. عمر بن الخطاب.

العسقلاني، أحمد بن علي بن حجر أبو الفضل الشافعي، الإصابة في تمييز الصحابة، ج4، ص587 ـ 597، تحقيق: علي محمد البجاوي، ناشر: دار الجيل - بيروت، الطبعة: الأولي، 1412 - 1992.

آيا اين نام گذاري ها همه به خاطر علاقه به خليفه دوم بوده؟!.

نام گذاري به نام عثمان:

اولاً: نام گذاري به عثمان، نه به جهت همنامي با خليفه سوم و يا علاقه به او است؛ بلكه همانگونه كه امام عليه السلام فرموده، به خاطر علاقه به عثمان بن مظعون اين نام را انتخاب كرده است.

إنّما سمّيته بإسم أخي عثمان بن مظعون.

فرزندم را به نام برادرم عثمان بن مظعون ناميدم.

الاصفهاني، أبو الفرج علي بن الحسين (متوفاي356)، مقاتل الطالبيين، ج 1، ص 23.

ثانياً: ابن حجر عسقلاني بيست و شش نفر از صحابه را ذكر مي كند كه نامشان عثمان بوده است، آيا مي شود گفت: همه اين نام گذاري ها چه پيش و چه پس از خليفه سوم به خاطر او بوده است

1. عثمان بن ابوجهم الأسلمي؛ 2. عثمان بن حكيم بن ابوالأوقص؛ 3. عثمان بن حميد بن زهير بن الحارث؛ 4. عثمان بن حنيف بالمهملة؛ 5. عثمان بن ربيعة بن أهبان؛ 6. عثمان بن ربيعة الثقفي؛ 7. عثمان بن سعيد بن أحمر؛ 8. عثمان بن شماس بن الشريد؛ 9. عثمان بن طلحة بن ابوطلحة؛ 10. عثمان بن ابوالعاص؛ 11. عثمان بن عامر بن عمرو؛ 12. عثمان بن عامر بن معتب؛ 13. عثمان بن عبد غنم؛ 14. عثمان بن عبيد الله بن عثمان؛ 15. عثمان بن عثمان بن الشريد؛ 16. عثمان بن عثمان الثقفي؛ 17. عثمان بن عمرو بن رفاعة؛ 18. عثمان بن عمرو الأنصاري؛ 19. عثمان بن عمرو بن الجموح؛ 20. عثمان بن قيس بن ابوالعاص؛ 21. عثمان بن مظعون؛ 22. عثمان بن معاذ بن عثمان؛ 23. عثمان بن نوفل زعم؛ 24 . عثمان بن وهب المخزومي؛ 25. عثمان الجهني؛ 26. عثمان بن عفان.

العسقلاني، أحمد بن علي بن حجر أبو الفضل الشافعي، الإصابة في تمييز الصحابة، ج 4، ص 447 ـ 463، تحقيق: علي محمد البجاوي، ناشر: دار الجيل - بيروت، الطبعة: الأولي، 1412 - 1992.

پاسخ هاي تفصيلي

1. هيج اسمي (غير از نام هاي خداوند باري تعالي) انحصاري نيست كه مختص يك نفر باشد؛ بلكه گاهي يك اسم براي افراد زيادي انتخاب مي شد كه با همان نام هم شناخته مي شدند و هيچ محدوديتي در اين زمينه در بين اقوام و ملل وجود نداشته است؛ بنابراين، نام هايي از قبيل ابوبكر و عمر و عثمان از نام هاي مرسومي بوده است كه بسياري از مردم زمان پيامبر و ياران واصحاب آن حضرت، و نيز ياران و دوستان و اصحاب امامان شيعه به همين نامها معروف و مشهور بوده اند، مانند:

أبوبكر حضرمي، ابوبكر بن ابوسمّاك، ابوبكر عياش و ابوبكر بن محمد از اصحاب امام باقر و صادق عليهما السلام.

عمر بن عبد اللّه ثقفي، عمر بن قيس، عمر بن معمر از اصحاب امام باقر عليه السلام. و عمر بن أبان، عمر بن أبان كلبي، عمر بن ابوحفص، عمر بن ابوشعبة! عمر بن اذينة، عمر بن براء، عمر بن حفص، عمر بن حنظلة، عمر بن سلمة و... از اصحاب امام صادق عليه السلام.

عثمان اعمي بصري، عثمان جبلة و عثمان بن زياد از اصحاب امام باقر عليه السلام، و عثمان اصبهاني، عثمان بن يزيد، عثمان نوا، از اصحاب امام صادق عليه السلام.

2. شكي نيست كه شيعيان از يزيد بن معاويه و اعمال زشت او تنفر شديدي داشته و دارند؛ ولي در عين حال مي بينيم كه در بين شيعيان و اصحاب ائمه عليهم السلام كساني بوده اند كه نام شان يزيد بوده است؛ مانند:

يزيد بن حاتم از اصحاب امام سجاد عليه السلام. يزيد بن عبد الملك، يزيد صائغ، يزيد كناسي از اصحاب امام باقر عليه السلام؛ يزيد الشعر، يزيد بن خليفة، يزيد بن خليل، يزيد بن عمر بن طلحة، يزيد بن فرقد، يزيد مولي حكم از اصحاب امام صادق عليه السلام.

حتي يكي از اصحاب امام صادق عليه السلام، نامش شمر بن يزيد بوده است.

الأردبيلي الغروي، محمد بن علي (متوفاي1101هـ)، جامع الرواة وإزاحة الاشتباهات عن الطرق والاسناد، ج 1 ص 402، ناشر: مكتبة المحمدي.

آيا اين نام گذاري ها مي تواند دليل بر محبوبيت يزيد بن معاويه نزد ائمّه و شيعيان آنان باشد؟

3. نامگذاري فرزندان روي علاقه پدر و مادر به افراد و شخصيت ها صورت نمي گرفت و گر نه بايد همه مسلمانان، نام فرزندان خود را به نام رسول اكرم صلي الله عليه وآله نامگذاري مي كردند.

اگر نامگذاري به خاطر ابراز محبت به شخصيت ها بود، چرا خليفه دوم به سراسر ممالك اسلامي بخشنامه كرد كه كسي حق ندارد فرزندش را به نام رسول خدا صلي الله عليه وآله نامگذاري كند؟

ابن بطال و ابن حجر در شرحشان بر صحيح بخاري مي نويسند:

كتب عمر إلي أهل الكوفة الا تسموا أحدًا باسم نبي.

إبن بطال البكري القرطبي، أبو الحسن علي بن خلف بن عبد الملك (متوفاي449هـ)، شرح صحيح البخاري، ج 9، ص 344، تحقيق: أبو تميم ياسر بن إبراهيم، ناشر: مكتبة الرشد - السعودية / الرياض، الطبعة: الثانية، 1423هـ - 2003م.

العسقلاني الشافعي، أحمد بن علي بن حجر أبو الفضل (متوفاي852 هـ)، فتح الباري شرح صحيح البخاري، ج 10، ص 572، تحقيق: محب الدين الخطيب، ناشر: دار المعرفة - بيروت.

عيني در عمدة القاري مي نويسد:

وكان عمر رضي الله تعالي عنه كتب إلي أهل الكوفة لا تسموا أحدا باسم نبي وأمر جماعة بالمدينة بتغيير أسماء أبنائهم المسمين بمحمد حتي ذكر له جماعة من الصحابة أنه أذن لهم في ذلك فتركهم.

العيني، بدر الدين محمود بن أحمد (متوفاي 855هـ)، عمدة القاري شرح صحيح البخاري، ج 15، ص 39، ناشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت.

4. نام يكي از صحابه «عمر بن ابوسلمة قرشي» است كه پسر خوانده رسول اكرم صلي الله عليه وآله از امّ سلمه بوده است، از كجا اين نام گذاري به خاطر علاقه حضرت امير عليه السلام به اين پسر خوانده پيامبر گرامي صلي الله عليه وآله نبوده است؟

5. بنا به نقل شيخ مفيد نام يكي از فرزندان امام مجتبي عليه السلام عمرو بوده است، آيا مي شود گفت: كه اين نامگذاري به خاطر همنامي با اسم عمرو بن عبدود و يا عمرو بن هشام (ابوجهل) بوده است؟

الشيخ المفيد، محمد بن محمد بن النعمان ابن المعلم أبي عبد الله العكبري، البغدادي (متوفاي413 هـ)، الإرشاد في معرفة حجج الله علي العباد، ج 2، ص 20، باب ذكر ولد الحسن بن علي عليهما ، تحقيق: مؤسسة آل البيت عليهم السلام لتحقيق التراث، ناشر: دار المفيد للطباعة والنشر والتوزيع - بيروت - لبنان، الطبعة: الثانية، 1414هـ - 1993 م.

6. با توجه به آن چه كه در صحيح مسلم از قول عمر بن خطاب آمده است، نظر حضرت امير عليه السلام نسبت به ابوبكر و عمر اين بود كه آنان دروغگو، گنهكار، فريبكار و خائن بوده اند، وي خطاب به علي عليه السلام و عباس مي گويد:

فَلَمَّا تُوُفِّيَ رَسُولُ اللَّهِ -صلي الله عليه وسلم- قَالَ أَبُو بَكْرٍ أَنَا وَلِيُّ رَسُولِ اللَّهِ -صلي الله عليه وسلم- فَجِئْتُمَا تَطْلُبُ مِيرَاثَكَ مِنَ ابْنِ أَخِيكَ وَيَطْلُبُ هَذَا مِيرَاثَ امْرَأَتِهِ مِنْ أَبِيهَا فَقَالَ أَبُو بَكْرٍ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ -صلي الله عليه وسلم- « مَا نُورَثُ مَا تَرَكْنَا صَدَقَةٌ ». فَرَأَيْتُمَاهُ كَاذِبًا آثِمًا غَادِرًا خَائِنًا وَاللَّهُ يَعْلَمُ إِنَّهُ لَصَادِقٌ بَارٌّ رَاشِدٌ تَابِعٌ لِلْحَقِّ ثُمَّ تُوُفِّيَ أَبُو بَكْرٍ وَأَنَا وَلِيُّ رَسُولِ اللَّهِ -صلي الله عليه وسلم- وَوَلِيُّ أَبِي بَكْرٍ فَرَأَيْتُمَانِي كَاذِبًا آثِمًا غَادِرًا خَائِنًا.

پس از وفات رسول خدا (صلي الله عليه وآله وسلم) ابوبكر گفت: من جانشين رسول خدا هستم، شما دو نفر (عباس و علي ) آمديد و تو اي عباس ميراث برادر زاده ات را درخواست كردي و تو اي علي ميراث فاطمه دختر پيامبر را.

ابوبكر گفت: رسول خدا فرموده است: ما چيزي به ارث نمي گذاريم، آن چه مي ماند صدقه است و شما او را دروغگو، گناه كار، حيله گر و خيانت كار معرفي كرديد و حال آن كه خدا مي داند كه ابوبكر راستگو، دين دار و پيرو حق بود.

پس از مرگ ابوبكر، من جانشين پيامبر و ابوبكر شدم و باز شما دو نفر مرا خائن، دروغگو حيله گر و گناهكار خوانديد.

النيسابوري، مسلم بن الحجاج أبو الحسين القشيري (متوفاي261هـ)، صحيح مسلم، ج 3، ص 1378، ح 1757، كِتَاب الْجِهَادِ وَالسِّيَرِ، بَاب حُكْمِ الْفَيْءِ، تحقيق: محمد فؤاد عبد الباقي، ناشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت.

و در روايتي كه در صحيح بخاري وجود دارد، امير مؤمنان عليه السلام، ابوبكر را «استبدادگر» مي داند:

وَلَكِنَّكَ اسْتَبْدَدْتَ عَلَيْنَا بِالْأَمْرِ وَكُنَّا نَرَي لِقَرَابَتِنَا من رسول اللَّهِ صلي الله عليه وسلم نَصِيبًا.

تو به زور بر ما مسلط شدي، و ما بخاطر نزديك بودن به رسول اكرم (ص) خود را سزاوار تر به خلافت مي ديديم.

البخاري الجعفي، محمد بن إسماعيل أبو عبدالله (متوفاي256هـ)، صحيح البخاري ج 4، ص 1549، ح3998، كتاب المغازي، باب غزوة خيبر، تحقيق: د. مصطفي ديب البغا، ناشر: دار ابن كثير، اليمامة - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1407هـ - 1987م.

و در روايت ديگري خود شيخين نقل كرده اند كه امير مؤمنان عليه السلام حتي دوست نداشت، چهر عمر را ببيند:

فَأَرْسَلَ إلي أبي بَكْرٍ أَنْ ائْتِنَا ولا يَأْتِنَا أَحَدٌ مَعَكَ كَرَاهِيَةً لِمَحْضَرِ عُمَرَ.

البخاري الجعفي، محمد بن إسماعيل أبو عبدالله (متوفاي256هـ)، صحيح البخاري ج 4، ص 1549، ح3998، كتاب المغازي، باب غزوة خيبر، تحقيق: د. مصطفي ديب البغا، ناشر: دار ابن كثير، اليمامة - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1407هـ - 1987م.

آيا با توجه به اين موضعگيري هاي تند امير مؤمنان عليه السلام در برابر خلفا، مي شود ادعا كرد كه حضرت به خاطر علاقه به خلفاء اسم فرزندان خود را همنام آنان قرار داده است؟

7. اهل سنت ادعا مي كنند كه اين نامگذاري ها همگي به خاطر روابط خوب امام علي عليه السلام باخلفا بوده است. اگر چنين است، چرا خلفاء نام حسن وحسين را كه فرزندان رسول خدا صلي الله عليه وآله نيز بوده اند، براي فرزندان خويش انتخاب نكرده اند؟

آيا دوستي مي تواند يك طرفه باشد؟

نتيجه:

نامگذاري فرزندان امير مؤمنان عليه السلام به نام هاي خلفا، خدمتي به حُسن روابط ميان امير مؤمنان و خلفا نمي كند و از آن نمي توان براي انكار شهادت حضرت زهرا سلام الله عليها استفاده كرد.

موفق باشید

گروه پاسخ به شبهات

مؤسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر (عج)



Share
161 | سلام | | ١٢:٠٠ - ١٤ آذر ١٣٨٨ |
سلام و دركتاب (وقعة صفين) لنصر بن مزاحم (ص102)و شرح نهج البلاغة لابن ابي الحديد (11/92)و الدرجات الرفيعة للشيرازي (ص424) ان امير االامومنين نهي كرده است از لعن كردن و فشا دادن مي فرمايند (كرهت لكم اان تكونوا شتامين لعانين) و شما كه مي كويد ما شيعه علي هستيم جرا از علي بيروي نمي كنيد و در كتابي ديكر تلريخ اليعقوبي (2/321) روايت از امام الباقر ع (ان الله يبغض اللعان و السباب و الطعان و الفحاش و المتفحش )
162 | سلام | | ١٢:٠٠ - ١٤ آذر ١٣٨٨ |
سلام خسته نباشيد من تعجب مي كنم كه روايت خودتان را هم قبول نداريد بنده درباره افسانه عبدالله بن سباء از كتاب نوبختي نقل كردم ولي تو سايت عرض نكرديد علت جيه هست و در روايتي ديكر انكار مي كنيد كه ام كلثوم دختر ابوبكر رض بوده كه با عمر رض ازدواج كرده ولي در كتابيهاي خودتان ازدواج عمر رض از دختر علي رض ام كلثوم اين ازدواجي كه منكرش هستيد در كتاب (الفروع من الكافي ) للكليني (6/115) و (الاشعثيات) للاشعث الكوفي (ص109) و(الشافي ) للمرتضي(ص216) و (اوائلالمقالات ) للمفيد (ص200-202) و (بحار الانوار ) للمجلسي (9/621-625) و(مصائب النواصب) للتستري (ص 169) ازدواج حضرت عمر رض از دختر حضرت علي رض ام كلثوم ذكر شده است يكم برده تعصب از جشمهايتان بر داريد

پاسخ:
با سلام
دوست گرامي
1- بهتر است قبل از هر گونه پيش داوري مقاله ذيل را در مورد ازدواج ام كلثوم ملاحظه نماييد :
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=83
2- در مورد مطلبي هم كه از فرق الشيعة نقل كرده‌ايد (جداي از اشكال انتساب اين كتاب به مرحوم نوبختي) بهتر است يكبار ديگر متن را كامل بخوانيد و تمامي معتقدات عبد الله بن سبا را با هم مطرح كنيد تا مشخص شود او چه مي‌گفته است ، نه اينكه تنها جزيي از اعتقادات او را بگوييد :
ص 23 :
لما بلغ ابن سبأ نعي علي بالمدائن ، قال للذي نعاه : كذبت لو جئتنا بدماغه في سبعين صرة وأقمت على قتله سبعين عدلا لعلمنا أنه لم يمت ولم يقتل ، ولا يموت حتى يملك الأرض .
ص 44:
وحكى جماعة من أهل العلم من أصحاب علي عليه السلام أن عبد الله بن سبأ كان يهوديا فأسلم ووالى عليا عليه السلام وكان يقول وهو على يهوديته في يوشع بن نون وصي بعد موسى على نبينا وآله وعليهما السلام بالغلو فقال في إسلامه بعد وفاة النبي صلى الله عليه وآله في علي عليه السلام بمثل ذلك
سخن شما مانند اين است كه بگوييد فلان كسي كه مرتد شد ، نماز مي‌خواند و روزه مي‌گرفت و اعتقادات ضاله داشت ! پس نماز مي‌خواند و روزه مي‌گرفت نيز از علائم ارتداد است !
جداي از اينكه مي گويد «اول من شهر» يعني اولين كسي كه چنين مطالبي را علنا مطرح مي‌كرد با اينكه آن زمان به دستور ائمه دوره تقيه بوده است . يعني همين جمله نيز دلالت بر مخالفت او با ائمه دارد .
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
163 | نادر | | ١٢:٠٠ - ١٦ آذر ١٣٨٨ |
بنام خدا من نه طرفدار شيعه ونه سني ام فقط بدون بند وتبصره وتفسير به من بگيد که اون احمقي که ائمه شيعه را آل الله مي دونه چي خورده که اينجوري قاطي کرده http://www.eteghadat.com/forum/forum-f74/topic-t6322.html#p25315l اشعار ونشاني ذيل هم سري بزنيد قرآن به جز از وصف علي آيه ندارد ايمان به جز از حب علي پايه ندارد گفتم بروم سايه لطفش بنشينم گفتا که علي نور بود سايه ندارد عيد غدير مبارک آنان که علي خداي خود پندارند / کفرش به کنار عجب خدايي دارند. http://www.nasimevahy.com/showthread.php?t=2688

پاسخ:
با سلام
دوست گرامي
بهتر است نگاهي به تاريخ بياندازيد و اهانت نيز نكنيد :
وكانت قريش تسمَّى آلَ الله وجيران الله
العقد الفريد ج 3 ص 277 ، اسم المؤلف: احمد بن محمدبن عبد ربه الأندلسي الوفاة: 328هـ ، دار النشر : دار إحياء التراث العربي - بيروت /لبنان - 1420هـ - 1999م ، الطبعة : الثالثة
يكي از نام‌هاي قريش ، آل الله و همسايگان خدا بود .
كه اين لقب در خصوص بزرگان قريش و بني‌هاشم و بزرگان آنان و اهل بيت از همه صادق‌تر است .
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
164 | سلام | | ١٢:٠٠ - ١٧ آذر ١٣٨٨ |
سلام خسته نباشيد مسئولين سايت نظرات بنده الله كه از كتابهاي شيعه استناد مي شود جرا توي سايت نمي كذاريد و ادعاء بر حق بودن مي كنيد و جرات نداريد كه نظراتي كه ما تو سايت شما مي كذاريم منقول كه از كتب خودتان هست در نزد خداوند در روز قيامت جه جواب مي دهيد و براي برداران شيعه و ديكران هزار فلسلفه و سفسطه مي سازيد اكر منظور شيعه بودن دوستي از اهل بيت رض و هر مسلماني اهل بيت را دوست دارند و هزاران حديث جعلي مي سازيد و به اهل بيت مي جسبنيد و وقتيكه اين احاديث كه ادم از نوشتنش و نسبت دادن اينها به اهل بيت خجالت مي كشد بترسيد از روز قيامت و از عذاب اللهي و جرات كذاشتن نظرات را نداريد

پاسخ:
!!!
تنها يك نظر از ايشان به ما رسيده است ! و در بخش نظرات همان يك نظر نيز علني شده است !
بهتر است نگاهي به سوالات انداخته و ببينيد كه ما حتي تندترين اهانت‌ها به شيعه را علني مي‌كنيم ! چطور از چند سوال ساده ، بهراسيم !
گروه پاسخ به شبهات
165 | فاروق صديق بارزي | | ١٢:٠٠ - ١٧ آذر ١٣٨٨ |
جناب اقاي ال عارف من از تغيير عقيده شما متاسفم من شما را شناسايي كردم من در كشور امارات عربي متحده در مسجد حضرت عمر(رض)با شما ملاقات كردم. شما امام جماعت انجا بوديد. اگر يادتان باشد شما محياي سفر حج بوديد.شما دران صحبتهاي خوبتان دلها را نسبت به خلفاي راشدين(رض)وامهات مومنين نزديك مي كردي خيلي متاسفم برايتان. هيچ وقت باورم نمي شد گول رافضي ها را بخوريد البته خدا كند كه ديگر ملاقاتت نكنم .خداوند روسياحت بكند.
166 | عبد الرحمن عثمان ال عارف | | ١٢:٠٠ - ١٧ آذر ١٣٨٨ |
سلام:گفتم كه خامي اگر نبودي كه بيخود حرف نمي زدي؟!!! چون اگر از روحانيان خودتان كه مشرف مي شوند مكه ومدينه به عنوان روحاني كاروان اهل سنت(البته بنده قبلا از يكي از كشورهاي عربي همسايه به همين عنوان اعزام مي شدم)ودر بعثه مقام معظم رهبري(مدظله العالي)هفته اي دو مرتبه در روزهاي زوج جلسه دارند سئوال كني جواب شما را خواهند دادكه اين ادعاي شما يك تهمت ودروغ بيش نيست شيعيان ايران وغير ايران همراه اهل سنت همان روزي كه اعلان رويت هلال به افق عربستان عيد معرفي مي شود عيد مي گيرند ورمي جمره عقبه ميكنند قرباني ذبح مي كنند وحلق يا تقصير مي كنند واز احرام خارج مي شوند.خدا اين توفيق را به من داده بود كه بيش از بيست مرتبه به ان مكان مشرف شدم ودر نوبت بيستم بزرگترين هديه خودش را كه هدايت الهي به سوي حق بود نسيبم كرد.بر اين نعمت عظمي خداوند عز وجل را بي نهايت شاكرم.موفق باشيد
167 | سلام | | ١٢:٠٠ - ٢٢ آذر ١٣٨٨ |
سلام در نهج البلاغه حضرت علي رض مي فرمايند قال من ضرب يده عند مصيبه علي فخذه فقد حبط عمله هركسي به هنكام مصيبت دستش را برانش بزند و تاسف بخورد عمل او نابود كرديده است الخصال الصدوق ص621

پاسخ:
با سلام
دوست گرامي
خود امير مومنان علي عليه السلام در نهج البلاغه در كلمات قصار ش 292 (صبحي صالح) مي‌فرمايند :
292 - ( وقال عليه السلام على قبر رسول الله ) ( صلى الله عليه وآله ساعة دفن ) : إن الصبر لجميل إلا عنك ، وإن الجزع لقبيح إلا عليك ، وإن المصاب بك لجليل ، وإنه قبلك وبعدك لجلل
صبر نيكو است ، مگر در مورد مصيبت شما ؛ و جزع و بي تابي ، زشت است مگر درمورد شما ، و مصيبت‌ شما بسيار سنگين است ، و مصيبت‌هاي بعد و قبل از شما ، در مقابل آن كوچك است .
بهتر است ، تمام سخنان حضرت را با يكديگر بسنجيم و سپس نتيجه گيري كنيم ؛ مقصود حضرت در روايتي كه شما ذكر فرموده‌ايد ، مصيبت غير رسول خدا (ص) و اهل بيت طاهرين آن حضرت است .
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
168 | momen abdullah | | ١٢:٠٠ - ٢٣ آذر ١٣٨٨ |
جناب فاروق صديق بارزي

بنده نمي‌دانم مقصود شما دقيقا چيست. ولي اگر طبق معمول هميشگي مقصود شما نفي درجه خاص و مقام الهي محمد مصطفي (صلي الله عليه و آله) است جواب کوبنده اي به شما در قرآن داده شده است:

اولا اين است مقام عظيم پيامبر عظيم الشان ما:
«وَ إِنَّكَ لَعَلي خُلُقٍ عَظيمٍ »

واضح است که اين مقام احکام خاص خود را دارد. چه از جانب ما چه از جانب ايشان:
مثلا ما در هنگام سخن گفتن با ايشان بايد:
«لا تَجْعَلُوا دُعاءَ الرَّسُولِ بَيْنَكُمْ كَدُعاءِ بَعْضِكُمْ بَعْضًا»

و ايشان نيز در هنگام سخن راندن بايد:
«و لو تَقَوّلَ علينا بعض الاَقاويل. لاَخَذنا منِه بِالَيمين. ثمّ لَقطعنا مينه الوَتين. فَما مِنکم مِن اَحد حاجِزين»


آيا وقتي همسران ايشان احکام خاصي دارند:
«يَا نِسَاء النَّبِيِّ مَن يَأْتِ مِنكُنَّ بِفَاحِشَةٍ مُّبَيِّنَةٍ يُضَاعَفْ لَهَا الْعَذَابُ ضِعْفَيْنِ وَكَانَ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرًا
#
وَمَن يَقْنُتْ مِنكُنَّ لِلَّهِ وَرَسُولِهِ وَتَعْمَلْ صَالِحًا نُّؤْتِهَا أَجْرَهَا مَرَّتَيْنِ وَأَعْتَدْنَا لَهَا رِزْقًا كَرِيمًا»

خود ايشان منزلت و مقام و وظايفي مانند بقيه داشته باشند؟
***********************
و اما در رابطه با اصل برابري و برادري.

جناب بارزي
ما هرگز ادعا نکرده ايم که مقام و منزلت پيامبر و اهل بيت او را ما تعيين کرده ايم.
بله. ما انسانها بايد خود را با همه برابر بدانيم.

ولي خداوند عظيم و اعلي انسان ها در منازل و مناقب متفاوتي خلق کرده است:

«تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنا بَعْضَهُمْ عَلي بَعْضٍ منْهُمْ مَنْ كَلَّمَ اللّهُ وَ رَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَجاتٍ»
«أُولآءِكَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا لَهُمْ دَرَجاتٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ كَريمٌ »
«يرْفَعِ اللّهُ الَّذينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ الَّذينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجاتٍ»

*********************************
و اما در مورد خلفاي شايسته بني اميه شما:
شايستگي آنها در چيست؟
در واقعه صفين و کربلا و حره و آتش زدن پرده کعبه و ... ما شايستگي آنها را ديديم.
در شهادت عمار و حجر بن عدي و مسلم بن عقيل(رضوان الله تعالي عليهم) و ... ما شايستگي آنها را ديديم.
در کاخ هاي آنها ما شايستگي آنها را ديديم.
در فساد مالي و سياسي عثمان ما شايستگي آنها را ديديم.

البته شايد شما هند را زن شايسته مي‌دانيد!!

«وقال ابن عباس : هذه الشجرة بنو أمية»
« وقد قالت عائشة لمروان : لعن الله أباك وأنت في صلبه فأنت بعض من لعنة الله . ثم قال : " والشجرة الملعونة في القرآن»
تفسير القرطبي

عليا ولي الله
عليا حجة الله
عليا وصي رسول الله
169 | امير | | ١٢:٠٠ - ٢٣ آذر ١٣٨٨ |
مگه قحطي اسمه نام اين 3 ؟؟؟ رو روي فرزندانمان بگذاريم نام هاي به اين زيبايي « محمد ، علي ، حسن ، حسين ، رضا ، سجاد و ... » چي كم دارن و كم هم نيستند كه تموم بشه نام اونها رو بذاريم بقول امام حسين (ع) : هر چند تا پسر داشته باشم نامشان را علي مي گذارم ياعلي
170 | سعيد حسيني (شاه اسماعيل صفوي) | | ١٢:٠٠ - ٢٣ آذر ١٣٨٨ |
باسلام جناب فاروق صديق بارزي جناب سني کذاب خارجي آيا واقعآ فرقي بين پيامبر ص خدا که از سوي خداوند تبارک و تعالي براي هدايت انسانها مبعوث شدند و خلفاي خودتان نميدانيد؟؟؟؟!!!!! آيا واقعا فرقي بين معلم و شاگرد نمي انيد؟؟؟؟ فکر ميکنيد لزوم وجود بعث پيامبر اکرم ص درزمان عرب جاهليت چه بوده است؟؟؟؟ آيا نمي فهميد يا خودتان را به نفهمي زده ايد؟؟؟ اين مطلب را حتي بچه ها هم بخوبي ميداندد و مي فهمند. منظور از ( انا بشر مثلکم ) جنسيت است يعني من هم يک انسان مثل شماها هستم مثل شماها زندگي ميکنم ، غذا ميخورم راه ميروم ، مريض ميشوم ، خوشنود و نارحت ميشوم و . . . . . . نه اين که چون او پيامبر خداست پس همه به استناد آن جمله پيامبر خدا يا از مقامي مشابه رسول خدا ص برخوردار باشند. با استناد به نظر شما همه ي انسانها داراي مقام رسالت هستند و البته سعي شما هم در همين است که خود را هم رديف پيامبران جلوه دهيد. برادري و برابري در اسلام از نظر حقوق مادي و معنوي است نه مقام نبوت و امامت. شما ميخواهيدخلفاي خودتان ( همانگونه در صحيح بخاري آمده) را با استناد به جمله ي خودتان که کفر مطلق است هم رديف پيامبر خدا ص جلوه دهيد که بايد بدانيد امروزه در عصر ارتباطات و در عصر تعقل و تفکر بسر مي بريم و بهتر است سنجيده تر فکر کنيد و صحبت کنيد چرا که بر عدم سواد و عدم عدالت خود با اينگونه حرفها گواهي ميدهيد. اين کمال بي خردي است که شما پيامبر ص را مثل خودتان بدانيد . و اما در مورد اين که نوشته ايد پاي درس دکتر حسيني قزويني گرامي بوده ايد پيام جالبي دارد که خود هم خوب ميداني و آن اين است اگر شما نسبت به عقيده ي خود مشکوک نبوده و به مذهب و رهبران مذهبت که همان خلفاي راشدين است اعتماد داشتي هيچوقت پاي درس استاد نمي نشستيد اين اولين قدم شما در راستاي رسيدن به حقيقت است به شما تبريک ميگويم در ضمن بهتر بود يکي از آن دلايل مردم فريب را که ادعا کرده ايد اينجا مرقوم ميکرديد تا ما هم با آن آشنا ميشديم البته نميدانم شما که انقدر دم از خدا ميزنيد چرا همانجا خودتان به ايشان اعتراض نکرديد و علت آن دلايل مردم فريب را جويا نشديد؟؟؟؟ ايا شهامت نداشتيد؟؟؟ يا اينکه از بيخ و بن به مثل همکيشانت به دروغ متوسل شده ايد؟؟؟ خودتان هم خوب ميدانيد راه شيعه راه حقيقت است و هرگز از آن راه منحرف نخواهد شد شماها بهتر است فکري بحال عقايد وحشيانه خود کنيد قبلا هم گفتم بوي گند عقايد شما دنيا را پر کرده است آيا نمي بينيد؟؟؟؟ صم بکم عمي فهم لا يرجعون علي ولي الله
171 | فاروق صديق بارزي | | ١٢:٠٠ - ٢٣ آذر ١٣٨٨ |
جناب اقاي حسيني چه فرق است ميان پيامبر با غيرش در احكام تكليفي ما همه از نظر انسان بودن با هم برابريم (انا بشر مثلكم)چرا يك عمل از فردي براي فرد خاصي جايز مي شود وبراي فرد ديگر غير جايز اين با اصل برادري وبرابري در اسلام مغايرت دارد.در ضمن بنده ديشب درقم پاي درس شما بودم خيلي از ادعاهاي شما بي دليل ومردم فريب بود از جمله تفكيك بين اهل سنت وخلفاي شايسته بني اميه(رض)خيلي تلاش داريد بين ما وبزرگان ما اختلاف بيندازيد اما بدانيد ما يكي هستيم وگول شما رافضي ها را نمي خوريم.
172 | حامد | | ١٢:٠٠ - ٢٤ آذر ١٣٨٨ |
امير بخوان . چرا امام حسين(رض)اسم دوتن از فرزندانش رو ابوبكر وعمر گذاشت كه دركربلا شهيد شدند

پاسخ:
با سلام
دوست گرامي
ابوبكر و عمري كه در كربلا شهيد شدند ، برادران حضرت بودند و نه فرزندان امام حسين عليه السلام .
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
173 | فاروق صديق البارزي | | ١٢:٠٠ - ٢٤ آذر ١٣٨٨ |
جناب اقاي حسيني مخاطب من شما بوديد نه سگهاي شما هر وقت خود عاجز از جواب دادني سگهايت رابه جان مردم ميريزيد.بنده چون مولوي هستم وشما هم اخونديد وبه گونه اي همكار هستيم شما را مخاطب قرار دادم ودوست دارم بعد از اين يا خود شما ويا يكي از روحانيون جواب بنده را بدهند.گفته شد چرا قم امديد پاي درس حتما به مذهب خود مشكوك بوديد اولا من قم امدم براي زيارت دختر موسي بن جعفر چون ما به اين خانداد ارادت داريم وحساب انها را از شما جدا مي دانيم ثانيا امدم ببينم چگونه بت پرستي مي كنيد؟ وبر غير خدا سجده مي كنيد؟اما انصافا اثري از شرك نديدم واين را به دوستانم هم گفتم مردم فقط زيارت مي كردند فاتحه مي خواندند ومي رفتند واگر هم نماز مي خواندند در مسجد وبراي خدا مي خواندند.چون از تعداد زيادي سئوال كردم چه نيت كرديد ؟گفتن نماز به قصد قربه الي الله.اينكه گفتيد چرا اعتراض نكردم چون مثل شما تقيه كردم اگر تقيه بد است چرا جز ئ دين شماست؟و...

پاسخ:
بسم الله الرحمن الرحيم
واذا سمعوا اللغو أعرضوا عنه وقالوا لنا اعمالنا ولكم اعمالكم سلام عليكم لا نبتغي الجاهلين
ما به سوال شما پاسخ نداديم ، چون مخالف نص صريح قرآن و اجماع امت بود ! امت اجماع دارد كه بين پيامبر (ص) و ساير امت در احكام اختلاف است ! از جمله تعداد همسران رسول خدا ، واجب بودن نماز شب و مسواك بر آن حضرت و...
اگر گروهي از دوستان در بخش نظرات بعد از ديدن نظر شما به شما پاسخ داده‌اند ، و شما حتي به خوانندگان سايت ما نمي‌توانيد جواب بدهيد ، آيا توقع داريد كه ما به شما پاسخ بدهيم ؟!
البته ما از لحن تند برخي كساني كه به شما پاسخ داده‌اند نيز گلايه منديم ، و نبايد چنين باشد و چندين بار نيز به آنان در اين زمينه تذكر داده شده است .
گروه پاسخ به شبهات
174 | سعيد حسيني (شاه اسماعيل صفوي) | | ١٢:٠٠ - ٢٥ آذر ١٣٨٨ |
باسلام جناب ؟؟؟ بارزي نگارنده کامنتهاي 165 و 168 و 172 يا بهتر بگويم بقول خودتان جناب مولوي نميدانم شما چگونه خود را مولوي ميدانيد؟ در صورت صداقت در گفتارتان اگر واقعا مولوي باشيد: جناب مولوي همانطور که ميدانيد در اسلام ناسزا گوئي به ديگري فاسق شدن را در بر دارد و اجماع نظر علماي اهل سنت هم بر همين است يعني شما که به بنده و ديگر دوستان ناسزا گفتيد طبق روايات خودتان فاسق شده ايد لذا بايد در کامنتي ديگر استغفار نمائيد تا از فسق خارج شويد وگرنه فاسق باقي مي مانيد. در مورد اينکه گفتيد با جناب دکتر سيد محمد حسيني همکار هستيد بايد بگويم بيجا و خطا گفته ايد ايشان به هيچ عنوان همکار و همرديف شما نيستند و حتي شما نميتوانيد شاگردي ايشان را نمائيد چه رسد که همکار بزرگواراني چون ايشان باشيد لطف کنيد و براي بالا بردن سطح خود با چسباندن خود به ايشان سعي در پائين آوردن سطح ايشان ننمائيد که نميتوانيد. شما که هنوز ادبيات سخن گفتن را نميدانيد چگونه مدعي هستيد که مولوي هستيد؟؟؟؟ جناب ؟؟؟ بارزي باز هم ميگويم شما به مذهب و خلفاي خود اعتمادي نداريد و اين از مکنونات قلبي شماست اما جرآت آشکار کردنش را نداريد و مي ترسيد آبروي نداشته ي خود را بدين سبب به باد دهيد. چرا که اگر اعتماد داشتيد نيازي به کلاسهاي استاد قزويني نداشتيد. هر کسي از دوستان جمله بندي حضرتعالي را ببيند و بخواند به بي سوادي شما پي ميبرد حتي کودکان خردسال البته ما از پيروان مکتب خلفاي راشدين جز اين انتظاري نداريم و بروز رفتارهاي غير اسلامي از طرف اهل سنت امري عادي است و بارها و بارها در کشورهاي مختلف اخلاق به اصطلاح اسلامي اهل سنت را ديده ايم . بهتر است به افعال همکيشانتان مبني بر کشتار شيعيان در نقاط مختلف دنيا نگاهي هر چند کوتاه بيندازيد و اگر واقعآ طالب حقيقت باشيد به آن ميرسيد. در مورد اينکه بنده و ديگر دوستان را به سگ تشبيه کرده ايد صرف نظر از اينکه شدت عصبانيت شما و مبناي عقيده ي شما را نشان ميدهد بايد بگويم که ميزان اعتقاد شما به اسلام نيز بر ملا ميشود. البته توهينهاي عمر و ابوبکر و ديگر صحابه به يکديگر و شخص پيامبر بزرگ اسلام هم بعنوان طريق سنت از طرف خلفاء و يا بهتر بگويم رهبران طريق به اصطلاح سنت هميشه براي شما مطرح است که ظاهرا شما بهترين مجري آن هستيد. طبق نظر علماي خودتان جنابعالي با زيارت کردن دخت گرامي حضرت موسي بن جعفر مشرک شده ايد البته صداقت شما در بيان عدم شرک شيعيان مبني بر زيارت حضرات معصومين جالب و ستودني است و از آن بابت از شما تشکر ميکنيم ظاهرا خداوند به شما نظر کرده و شما را قابل هدايت دانسته است و جاي خوشحالي و شکرگذاري دارد. اميدوارم خداوند به خاطر انصافي که در اين زمينه روا داشتيد به شما جزاي خير عنايت فرمايد. در مورد تقيه هم از شما که مولوي اهل سنت هستيد تعجب ميکنم چرا که شما اصل تقيه را قبول نداريد و جالب است که بر خلاف اصول مذهب خود عمل نموده و چنانچخ گفته ايد تقيه کرديد بنده در عربستان هم جائي که لازم بود تقيه نکردم و جواب شبهات آن مولوي وهابي افغاني را که با زبان فارسي براي وهابيت تبليغ ميکرد را بطور صريح داده و او را با استناد به مطالب خودتان کاري کردم که همانند شما شروع کرد به فحاشي کردن. جالب است بدانيد او هم ميگفت شماها وقتي زيارت ميکنيد ، اين به معناي پرستش است و شرک مي باشد و اضافه کرد بحث توسل هم فعل مشرکان است و . . . . . . . . که جوابهاي لازم داده شد و وقتي در جواب ماند شروع به فحاشي کرد. لازم به ذکر است جناب دکتر سيد محمد حسيني قزويني بزرگوار هميشه طوري صحبت کرده اند که به احدي توهين نشود در ضمن اينکه ايشان بارها و فرموده اند توهين به اهل سنت را گناه نابخشوده ميدانند نميدانم شما به کدام دليل بقول خودتات با توجه به اينکه تقيه را از اصل قبول نداريد به انجام آن پرداخته ايد؟؟؟؟!!!!!!! جناب بارزي بهتر نبود بجاي فحاشي با توجه به اينکه ادعا کرده ايد مولوي هستيد سئوالات مرا پاسخ دهيد تا بر همگان اثبات شود صادق هستيد؟ به هر حال بنده هنوز هم منتظر جواب سئولات خود هستم يا علي مدد
175 | سعيد حسيني (شاه اسماعيل صفوي) | | ١٢:٠٠ - ٢٦ آذر ١٣٨٨ |
با سلام

جناب بارزي
نگارنده کامنتهاي 165 و 168 و 172
بقول خودت جناب مولوي

کجا فرار کردي؟ چرا جواب ندادي؟
من منتظر جواب هستم

فرار تو از جواب دادن به سئولات مطرح شده همانگونه که در کامنت قبلبي ام گفتم
روشن ترين دليل بر کذب گفتار و عدم اعتماد شما به مذهب خود( اهل سنت) و خلفاي شماست

پس جواب دهيد و اگر جوابي نداريد شجاعت داشته باشيد و اشتباه خودتان را قبول کنيد

در ضمن به علت فحاشي که به من و ديگر دوستان کرده بوديد و طبق روايات خودتان فاسق شده بوديد قرار شده در کامنتي جداگانه استغفار نمائيد و از فسق خارج شويد.

منتظر خروج از فسق و جواب علمي شما هستيم جناب مولوي

يا علي مدد
176 | مهرداد | | ١٢:٠٠ - ٠٥ دي ١٣٨٨ |
جنگ هفتادو دو ملت را همه عذر بنه چون نديدند حقيقت ره افسانه زدند
177 | مسعود از قم | | ١٢:٠٠ - ١١ دي ١٣٨٨ |
سلام بر قدرت علم ينده که فکر نمي کنم امام انقدر بي فکر باشد که اسامي که در زمان کفر بوده بر پسران خود بگذارد اگر مشکلي نيست جواب اين سوالات را بفرستيد 1. سرانجام توسل چيست ؟ انها را در بررسي با ايات بگوييد تناقضات 2. سرانجام برقعي چيست ايا وي ايت الله بود 3. اگر مي توانيد کمک کنيد بنده به دوره سفيران هدايت حوزه علميه برود اگر دعوت نامه يا سفارش بکنيد

پاسخ:
با سلام
دوست گرامي
1- در مورد توسل به صورت مفصل در آدرس ذيل پاسخ داده شده است :
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=87
2- در مورد آقاي برقعي و سرانجام او مي‌توانيد از شاگرد نزديكش جناب آقاي ورجاني (در وبلاگ قرآنيان) سوال بفرماييد ، كه نهايت كار او چه شد ؟ او سني نشده بود و تنها برخي اعتقادات شيعه را منكر شد ؛ البته توبه كرد و در وصيتنامه خويش نيز به اين امر اعتراف كرد و وصيت كرد در امامزاده روستاي خويش دفن شود ، و اكنون نيز قبر او در همان محل مشهور است .
نكته مهمي كه بايد مورد توجه قرار گيرد اين است كه بسياري از كتبي كه به او نسبت مي‌دهند ، نوشته او نيست و به دروغ به او نسبت داده مي‌شود .
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
178 | محمد | | ١٢:٠٠ - ١٤ دي ١٣٨٨ |
در زماني که بيش از هرچيز نياز وحدت داريم چرا مباحثي مي کنيم که ما را نسبت به دين بدبين کرده است

پاسخ:
با سلام
دوست گرامي
اگر منظور شما اين است كه چرا به شبهه افكنان پاسخ مي‌دهيم ! بهتر است بگوييد براي حفظ وحدت از القاي شبهات پوچ دست بردارند تا ما طبق وظيفه شرعي خويش مجبور به پاسخگويي نشويم .
جداي از اينكه بهتر است براي دقيق‌تر دانستن معني وحدت ، به آدرس ذيل نيز سري بزنيد :
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=55
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
179 | باقر | | ١٢:٠٠ - ١٥ دي ١٣٨٨ |
انشا الله موفق باشيد اجركم عند الله
180 | مهدي | | ١٢:٠٠ - ١٧ دي ١٣٨٨ |
با سلام خدمت دست اندرکاران اين موسسه بايد به عرض شما عزيزان برسانم متاسفانه برادران اهل سنت از تخقيق پيرامون خيلي از مسائل که به پاسخ روشن برسند مي پرهيزند و شايد ما هم اگر مانند آن ها بئديم سخت قبول مي کرديم پس چرا بي جهت با بعضي ها بحث کنيم چون از قديم گفته اند کسي که خواب است را مي شود بيدار کرد اما کسي که خود را به خواب زده بيدار کردنش ممکن نيست . چون آن ها حتي احاديثي که پيرامون ولايت امام علي در کتب خودشان است آن ها هم قبول ندارند و حرف عمر براي آن ها از قرآن بالاتر است حالا چرا اين گونه است من مانده ام ؟
181 | حسن ايوبي | | ١٢:٠٠ - ٢٢ دي ١٣٨٨ |
سلام و خسته نباشيد نام کليه فرزندان امامان را از چه منبعي مي توان بدست آورد کتبي که اسامي فرزندان ائمه را بطور کامل ذکر نموده اند لطفاً معرفي نماييد. سعادت شما در دنيا و آخرت را خواستارم.

پاسخ:
با سلام
دوست گرامي
مي‌توانيد به كتاب «منتهي الامال» مرحوم شيخ عباس قمي مراجعه كنيد ؛ البته نام فرزندان ائمه ، مطلبي است اختلافي ، و به صورت دقيق نمي‌توان نام همه انها را به دست آورد .
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
182 | محمد | | ١٢:٠٠ - ٢٤ دي ١٣٨٨ |
متن فيلم مناظره را مي خام چيكار كنم؟

پاسخ:
با سلام
دوست گرامي
متن تمامي مناظرات ، در بخش مناظرات سايت موجود است :
http://www.valiasr-aj.com/fa/list.php?bank=monazerat
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
183 | علي{سياوش} | | ١٢:٠٠ - ٢٧ دي ١٣٨٨ |
ببينين اسم خود من علي و يک اسم عربي است. من نمي خواهم بگم اسم هاي عربي بد هستند و به درد نميخورند ولي ما کلي اسم هاي اصيل ايراني و خيلي خوب داريم چرا نمي يايم از اسم هاي کشور خودمون استفاده کنيم. چرا اسم هاي عربي؟ چرا تاريخ خودمون و داريم نابود ميکنيم؟ چرا تو کشوري که عرب ها بزرگترين دشمن اون هستند داريم به اونها پا ميديم؟ چرا چرا چرا چرا چرا ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
184 | momen abdullah | | ١٢:٠٠ - ٢٨ دي ١٣٨٨ |
جناب سياوش آيا به نظر شما هرکسي از ايتريوم، نيوبيوم و يا تانتالوم وارداتي از مغولستان استفاده کند مجرم و خائن است؟ آيا به نظر شما آمريکايي که ميلياردها بشکه طلاي سياه حجاز را وارد کرد به خود خيانت کرد؟ اسلام گنجي بود در ميان اعراب. قدر آن را نداستند. ما انشاء الله از آن بهره خواهيم برد. در ضمن سريال ناسيوناليسم تمام شد. فيلم جديد Globalization است. براي جواب چراهاي ديگر خود لطفا به ايميل برادرمان شاه اسماعيل صفوي تماس بگيريد: hoseini142005@yahoo.com يا علي
185 | فاطمه آذركيش | | ١٢:٠٠ - ١٢ بهمن ١٣٨٨ |
با سلام
ابوبكر: نام نيست و كنيه است نام توسط پدر و مادر انتخاب و كنيه توسط مردم و جامعه به افراد تعلق مي گيرد .
عمر: علاقه شديدي به دخالت كردن در امور خانوادگي مردم داشته و حتي به خودش اجازه مي داده نام فرزندان مردم را تغيير و يا براي كودكان اسم مي گذاشته همانطور كه وقتي فرزند حضرت علي به دنيا آمد عمر گفت اجازه بدهيد به اسم من باشد و به نام خودش نامگذاري كرد كه اين دور از شان يك خليفه است كه در مسائل خانوادگي افراد دخالت كند و نظر و عقيده خود را تحميل كند .
عثمان :حضرت علي (ع) برادري داشتن بنام عثمان كه فرزند خويش را همنام برادر خويش نامگذاري كرده اند .
اين اسامي مرسوم بوده در آن زمان و اين دليل نمي شود كه چون نام فرزندان حضرت به اين نامها بوده خلفا را دوست داشته و يا كار آنها را تائيد مي كرده .و يا آنها را به رسميت مي شناخته .شما به نوبه خود از يك اسمي خوشتان مي آيد و مي خواهيد اسم فرزندتان را به آن نام بگذاريد و اسم زيبايي است ولي در نزديكي شما فردي زندگي مي كند با همين نام و اين فرد يك قاتل و يا دزد و يا جاني و خلافكار است پس شما نام فرزند خود را به اين دليل ديگر نمي گذاريد و منصرف مي شود؟؟؟؟!!!! اين كه ملاك نيست و چه ربطي به نام دارد واقعاَ متاسفم كه اهل سنت اين همه ظاهر بين هستند . و بخاطر تشابه اسمي مي گويد پس خلفا را دوست داشته و كار آنها را تاييد مي كرده كه نام فرزندانش را به اين نامها نامگذاري كرده است.
186 | سعيد | | ١٢:٠٠ - ١٨ بهمن ١٣٨٨ |
اگر قرار باشد انتخاب اسم دليل بر علاقه باشد پس مولوي حسين گمي زهي هم بايد شيعه باشد. چرااينهمه دادو قال؟ اگر واقعا دنبال حقيقت باشيم بايد منصفانه قضاوت کنيم نه از روي تعصب . راه خيلي روشن است.
187 | عليرضا | | ١٢:٠٠ - ٢٢ بهمن ١٣٨٨ |
سلام به همه دوستان
ضمن فرستادن اين نظر از فاطمه خانوم كه پاسخ هاي مطرح شده در مقاله را مجددا برايمان تكرار نمودند تشكر مي كنيم
اول فكر كردم شبهه يا سوالي برايشان ايجاد شده و مقدمه نوشته اند
به هر حال خدا خيرشون بده
ميگن تكرار لازمه
188 | جواد | | ١٢:٠٠ - ٢٥ بهمن ١٣٨٨ |
با سلام

من ميخواستم يک نظر شخصي به جواب ها اضافه کنم. اگر دقت کنيد در آن زمان اسامي تنوع بسار زيادي نداشته اند، براي مثال امام حسن مجتبي نام فرزند خودشان را نيز حسن گذاشتند و ايشان به حسن مثني شهرت يافت. اگر امروز بود ميگفتيم چرا يک نفر نام خودش را دوباره براي پسرش گذاشته. پس با کمي دقت ميبينيم که بسياري از اين اسامي رايج بوده اند. در ناراحتي امير المومنين علي عليه السلام از خلفا هم به نظر من خطبه شقشقيه نهج البلاغه کافيست.
والسلام علي من اتبع اهدي.
189 | محمد | | ١٢:٠٠ - ٣٠ بهمن ١٣٨٨ |
با عرض سلام و خسته نباشيد
ببين دوست عزيز شما حق نداري به خلافاي راشدين توهين کني همونطور که ما به 14 امام شما احترام ميزاريم.شما هم بايد به خلفاي ما احترام بزاري.
حرفاي شما همش دروغه.اصلا شما تو يه جا از مقالت نوشتي که حضرت علي(کرم الله وجهه)به حضرت ابوبکر(رض)گفته که ما سزاوارتر براي خلافت بوديم.
در صورتي که پيامبر اسلام(ص) گفته که:به خدا سوگند ما کسي را که بر اين کار حريص بوده يا درخواست کند،متصدي نخاهيم کرد.
يا فرموده است:خائن ترين شما پيش ما کسي است که آن(مقام و منصب) را مطالبه نمايد.
بي زخمت بيخودي چهره ي حضرت علي رو خراب نکنيد.
خلفاي راشدين اين بزرگان هستند:
1-ابوبکر صديق(رض)
2-عمر فاروق(رض)
3-عثمان ذي النورين(رض)
4-علي مرتضي(رض)
5-حسن مجتبي(رض)
به قول فردوسي:
که خوررشيد بعد از رسولان مه نتابيد بر کس ز بوبکر به
عمر کرد اسلام را آشکار بياراست گيتي چو باغ بهار
يه چيز ديگه شما دارين به داماد پيامبر غاصب ميگين؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
حضرت عثمان شوهر دو دختر پيامب (ص) بوده(نکنه اينو هم قبول ندارين؟
پيامبر(ص) بعد از وفات دخترش ام کلثوم فرمود:اگر دختر ديگري مي داشتم،او را به عقد عثمان در مي آوردم.
همچنين پيامبر (ص) بعد از مسلمان شدن حضر ابوبکر(رض) به او لقب صديق داد و به او فرمود:انت عتيق الله من النار(تو از آتش جهنم مصون هستي)
همچنين پيامبر(ص) پيش از اسلام حضرت عمر(رض) دعا نمود:اللهم اعز الاسلام باحبّ هذين الرجلين عندک،بعمر بن الخطاب او بعمروبن هشام(پروردگارا
دين اسلام را عزت و تقويت ببخش با مسلمان شدن يکي از اين دو مردي که نزد تو محبوبتر باشد،عمر بن خطاب يا عمرو بن هشام(ابوجهل)
دعاي پيامبر(ص) درباره ي حضرت عمر مستجاب شد و مسلمان گرديد.
پس بيخودي به اين اشخاص بزرگ توهين نکن.
190 | momen abdullah | | ١٢:٠٠ - ٠١ اسفند ١٣٨٨ |
جناب محمد چه خبرت است؟ هي محمد چنين گفت محمد چنان گفت. بي‌خيال سخنان محمد. اصلا اين سخنان محمد چه ارزشي دارد؟ مگر محمد هماني نبود که هذيان مي‌گفت؟ مگر محمد هماني نبود که سحر مي‌شد و حالت فراموشي به او دست مي‌داد؟ مگر محمد هماني نبود که قصد خودکشي داشت؟ مگر محمد هماني نبود که مدام تعداد رکعات را فراموش مي‌کرد؟ مگر محمد هماني نبود که شيطان باعث مي‌شد در نماز شک کند؟ پس چرا ما بايد به احاديث او توجهي کنيم؟ از کجا معلوم اين احاديثي که شما ذکر کرده‌ايد در حالت «هذيان» و «مسحوريت» و «جنون» و «فراموشي» و «شک» و ... از ناحيه او ذکر نشده باشد؟؟ http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=23 در ضمن اگر به اصل داستان ازدواج عثمان علاقه داري اينجا را نگاهي کن: http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=469 يا علي
191 | مسعود | | ١٢:٠٠ - ٠٢ اسفند ١٣٨٨ |
لعنت خدا بر ضايع كننده حق اهل بيت نبوت(عليهم السلام)
192 | محمد جواد اميد | | ١٢:٠٠ - ٠٤ اسفند ١٣٨٨ |
درسته
193 | علي | | ١٢:٠٠ - ١٨ اسفند ١٣٨٨ |
اقاي عليرضا شما که ميگوييد به حضرت علي وفرزندانش اخلاص خاصي دارين فکر نمي کنيد شخصيت والاي علي (ع) را زير سوال ميبريد اولا: باگفتن اينکه عمر اسم فرزندان علي را بر ميگزيد يعني منظورتان اينست که انحضرت به عنوان پدر هيچ حقي را نداشته است تاجاييکه عمر ميومد براي علي تعيين تکليف ميکرد به نظر خودت شما اگر فرزندي داشته باشي ميگذاري يک دشمن بياد اسم فرزندتو انتخاب کنه صددر صد ميگوييد نه دوما: ازدواج عم کلثوم وعمرو چه کار ميکنيد ايا به زور بازوي عمر بوده است اگه بگوييد اره توهين مستقيم به حضرت علي است چرا که نتوانست از ناموسش دفاع کند 3: سوما: علي که ميدانست عمر به زور خلافت را از او غصب کرده است چرا حاظر شد در تمام فتو حات با عمر با دشمن بجنگد وحتي مشاور دست راست عمر هم بود چهارما: ايا واقعا به کتابهاي اصول کافي اعتقاد داري وتحقيق کرديشون تاببيني علماي طراز اول شيعه نسبت به خلفاي راشدين چه نظري داشتند پنج: در مورد افک حضرت عا ئيشه به شما وکسانيکه به مادر خودشون بنا به ايه هاي شريفه همسران پيامبر مادران مومنان ميباشد ششم: همسران پيامبران ديگر نعوذباالاه انحراف اخلاقي نداشته اند بلکه مسلمان نبوده اند هفتم به تمام کوردلان واونهايي که ميدانند اما حقايق تاريخي رو نديده ميگيرند به اصحاب وهمسران پاک انحضرت مي تازند بگويم از روز رستا خيز بترسيد( والسلام)

پاسخ:

با سلام
دوست گرامي
1- فرموده‌ايد : «منظورتان اينست که انحضرت به عنوان پدر هيچ حقي را نداشته است تاجاييکه عمر ميومد براي علي تعيين تکليف ميکرد»!
سخن اين نيست ! سخن اين است كه خليفه دوم خود را محق مي‌دانست كه در اموري كه به او مربوط نمي‌شود دخالت كند !
2- فرموده‌ايد « ازدواج عم کلثوم وعمرو چه کار ميکنيد»!
لازم نيست در اين زمينه كاري بكنيم ! بهتر است يكبار مقاله‌اي را كه در آدرس ذيل آمده است به صورت كامل بخوانيد تا خود پاسخ را متوجه شويد :
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?frame=1&bank=maghalat&id=83
3- فرموده‌ايد «علي که ميدانست عمر به زور خلافت را از او غصب کرده است چرا حاظر شد در تمام فتو حات با عمر با دشمن بجنگد وحتي مشاور دست راست عمر هم بود»!
به عكس ادعاي شما اميرمومنان (طبق تواريخ شيعه و سني) در هيچ يك از جنگ‌هاي خلفا شركت نكرد و اين خود يكي از ابهامات مهم تاريخي براي اهل سنت است ! البته در مورد مشورت دادن ، خود حضرت علت اين كار را نابودي اصل اسلام در صورت عدم مشورت مطرح كرده‌اند :
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=3591
4- فرموديد :« ايا واقعا به کتابهاي اصول کافي اعتقاد داري وتحقيق کرديشون تاببيني علماي طراز اول شيعه نسبت به خلفاي راشدين چه نظري داشتند»!
ما نه تنها كتب معتبر شيعه،‌بلكه كتب معتبر اهل سنت را در مورد خلفا و نظر بزرگانمان در مورد آنها خوانده‌ايم ! بهتر است به صحيح مسلم مراجعه كنيد تا ببينيد به اقرار مسلم ، اميرمومنان از همنشيني با خليفه دوم بدشان مي‌امد !
5- فرموده‌ايد «در مورد افک حضرت عا ئيشه به شما وکسانيکه به مادر خودشون بنا به ايه هاي شريفه همسران پيامبر مادران مومنان ميباشد»
در مورد اين آيه به صورت مفصل در آدرس ذيل پاسخ گفته شده است :
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=8435
5- فرموده‌ايد «همسران پيامبران ديگر نعوذباالاه انحراف اخلاقي نداشته اند»!
ما شيعيان نيز مانند شما اعتقاد داريم كه انحرافات اخلاقي (با معناي مصطلح فعلي آن) در هيچ يك از همسران رسول خدا (ص) نبوده است ! اما مخالفت با سنت پيامبر (ص) در بعضي از آنان ديده شده است !
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات

194 | عليرضا | | ١٢:٠٠ - ١٨ اسفند ١٣٨٨ |
چه دليل مسخره و غير عقلاني ايي براي علت نامگذاري فرزندان حضرت علي آورده اييد. اين نامها، نامهاي رايج آن دوران بوده است و هر کسي ممکن بوده آنها را براي فرزندان خود برگزيند و دليل دوستي و يا دشمني با کسي نبوده است. برادران اهل سنت لطفا از خواب بيدار شويد و هر چيزي را براي توجيه دشمني کورکورانه خود با ديگران قرار ندهيد
195 | علي | | ١٢:٠٠ - ١٩ اسفند ١٣٨٨ |
من از پيچوندن حقايق ودنبال نخود فرستادن شما واقعا متاسفم من چند تا سوال واضح کردم وانتظار جواب صريح دارم اينکه برويد به فلان سايت نشد جواب من

پاسخ:

با سلام

دوست گرامي

اگر كسي به دنبال حقيقت و دين باشد ، به فرموده پيامبر در چين هم بود بايد آنرا به دست آورد !

ما براي كساني كه طالب حقيقت باشند ، پاسخ را به صورت صريح و واضح در سايت خويش نوشته‌ايم ؛ اگر كسي مايل باشد ، مي‌تواند بخواند ؛ و اگر نقد علمي داشت در بخش نظرات مربوطه بنويسد تا با كمال ميل و رغبت پاسخگو باشيم ! (آدرس هاي داده شده مربوط به سايت خود ما است و نه فلان سايت !)

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

196 | علي | | ١٢:٠٠ - ١٩ اسفند ١٣٨٨ |
چند تا سوال دارم جواب منو بدهيد 1: صحت ازدواج حضرت عمر (رض) با حضرت کلثوم (رض) 2: علل مبدل شدن وفات به شهادت (حضرت فاطمه) در تقويم سال 3: تصديق ايه هاي مبارکه قران مجيد در مورد انصار ومهاجرين وايا حضرات عمر وابوبکر وعثمان جز مهاجرين ميباشند يا نه

پاسخ:

با سلام

دوست گرامي

به سوالات شما در آدرس ذيل پاسخ داده شده است :

1-ازدواج ام كلثوم :

http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?frame=1&bank=maghalat&id=83

2- بحث تقويم :

http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=6058

3- بحث آيه مهاجرين و انصار :

http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?frame=1&bank=maghalat&id=121

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

197 | سعيد حسيني(شاه اسماعيل صفوي) | | ١٢:٠٠ - ١٩ اسفند ١٣٨٨ |
سلام عليکم دلم جز نام مولا را ندارد لبم جز ذکر يا زهرا س ندارد وجودم مست صهباي ولا شد به غير از آن دلم مآوا ندارد ميان عاشقان راه حيدر ع سخن از خصم او معنا ندارد ولايت را کند هر کس که انکار درون حصن ايمان جا ندارد اساس اعتقاد شيعه اين است علي ع حق است و اين حاشا ندارد هرآنکس دشمن آل علي ع شد نگون بخت است چون مولا ندارد بر آن قومي که زهرا س کرد لعنت خدائي، لعن و نفرين جا ندارد؟! برادر خواند،هر کس خصم مولاي دگر جائي ميان ما ندارد تمام دشمنان حق بدانند که دنيا بي علي ع آقا ندارد بر دشمنان اهل البيت ع لعنت باد
198 | طلبه | | ١٢:٠٠ - ٢٤ اسفند ١٣٨٨ |
باسلام وخسته نباشيد من در مورد سوالات برادر علي تحقيق کردم تمام سوالات ايشون هم براي من هم سواله منتها نمي دانم چرا به انها جوابي داده نشد

پاسخ:

با سلام

جناب طلبه يا همان علي !

امكان بررسي آي پي مراجعين ، يكي از امكانات عمومي تمام سايت‌ هاست ! بهتر بود آي پي خود را در ارسال اين نظر تغيير مي‌داديد !

به همه سوالات شما پاسخ داده شده است ! بهتر است به آدرس مورد نظر مراجعه كنيد و جواب خود را بگيريد !

گروه پاسخ به شبهات

199 | علي | | ١٢:٠٠ - ٢٥ اسفند ١٣٨٨ |
باسلام وخسته نباشيد ممكنه به من هم بگوييد سايت مذكور كه شما مي فرماييد همين سايتي است كه بنده الان هستم اگر غير از اينه مرا تفهيم كنيد باتشكر
200 | كميل | | ١٢:٠٠ - ٢٦ اسفند ١٣٨٨ |
آقاي علي طبق فرمايش شما کلي انديشيدم.شما جواب سوالاتو پيدا نکردي يا سوالاتو تو سايت گم کردي؟کدوم سوال مرد حساب؟عمرا اگه گروه پاسخ يه سوالي رو بي جواب بذارن.بيانديش ببين سوالتو کجا پرسيدي
  بعدی [1] [2] [3] [4] [5] [6] [7] [8] [9] [10] [11] [12] [13] [14] [15] [16] [17] [18] [19] [20] [21] [22] [23] [24]   قبلی
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب