2024 April 25 - پنج شنبه 06 ارديبهشت 1403
نحوه اسلام آوردن عمر بن خطاب در منابع اهل تسنن چگونه آمده است ؟
کد مطلب: ٥١٣٤ تاریخ انتشار: ٢١ آذر ١٣٨٨ تعداد بازدید: 129091
پرسش و پاسخ » اهل سنت
نحوه اسلام آوردن عمر بن خطاب در منابع اهل تسنن چگونه آمده است ؟

سؤال كننده : محمد علي رزمي

پاسخ :

زماني كه پيامبر اسلام صلي الله عليه وآله وسلم در مكه مبعوث شده و دين اسلام را در ميان مردم به صورت علني اعلام فرمود ، با مخالفت قريش و به ويژه سران آن ها روبرو شدند . از آن جاي كه سران قريش قدرت گرفتن دين اسلام را با منافع خود در تضاد مي ديدند ، در برابر رشد روز افزون دين مبين اسلام وحشت كرده و جنگ همه جانبه اي را آغاز كردند ؛ تا جايي كه هر كسي را كه مسلمان مي شد ؛ به ويژه اگر از بردگان و كنيزان بود ، به شدت مورد آزار و اذيت قرارمي دادند تا از دين اسلام دست بكشند .

نمونه بارز آن كشته شدن ياسر و همسرش سميه ، پدر و مادر عمار بود كه تحت شكنجه مشركان قريش به شهادت رسيدند.

ايمان آوردن عمر ، از ديدگاه اهل تسنن :

عمر بن الخطاب نيز كه از سران قريش به شمار مي آمد ، طبق شهادت بزرگان اهل سنت ، از كساني بود كه در برابر دين اسلام و پيامبر گرانقدر اسلام مقاومت شديدي مي كرد و هر كسي را كه مسلمان مي شد آزار و شكنجه قرار مي داد ؛ تا آن جا كه بسياري از مشركين از ترس وي اسلام نمي آوردند و يا اسلام خود را مخفي مي كردند و اگر اسلام آنان علني مي شد توسط عمر بن خطاب شكنجه مي شد . ما در اين جا فقط به دو مورد اكتفا مي كنيم .

اذيت و آزار مسلمانان توسط عمر :

ذهبي در تاريخ الإسلام و بسياري ديگر از بزرگان اهل سنت نوشته اند :

عن عبد العزيز بن عبد الله بن عامر بن ربيعة عن أمه ليلي قالت : كان عمر من أشد الناس علينا في إسلامنا فلما تهيأنا للخروج إلي الحبشة جاءني عمر وأنا علي بعير نريد أن نتوجه فقال : إلي أين يا أم عبد الله ؟ فقلت : قد آذيتمونا في ديننا فنذهب في أرض الله حيث لا نؤذي في عبادة الله فقال : صحبكم الله ثم ذهب فجاء زوجي عامر بن ربيعة فأخبرته بما رأيت من رقة عمر بن الخطاب فقال : ترجين أن يسلم ؟ قلت : نعم قال : فوالله لا يسلم حتي يسلم حمار الخطاب . يعني من شدته علي المسلمين .

عبد الله بن عامر بن ربيعه از مادرش ليلي نقل مي كند كه گفت : عمر از سختگير ترين مردمان در مورد اسلام آوردن ما بود ( مانع ما مي شد ) ؛ وقتي كه خواستيم به حبشه برويم عمر به نزد من آمد در حاليكه من بر شتري بودم و مي خواستم كه به راه بيفتم ؛ پس گفت : اي أم عبد الله به كجا مي روي ؟ پاسخ دادم : شما ما را به خاطر دينمان آزار داديد ؛ پس در زمين خدا به جايي مي رويم كه به خاطر بندگي خدا آزار نشويم ! پس گفت : خدا همراه شما باشد ؛ پس شوهرم عامر بن ربيعة به نزد من آمد و او را از آنچه كه ديده بودم يعني آرام شدن عمر ، با خبر كردم ؛ پس او به من گفت : آيا اميد داري كه اسلام بياورد ؟ پاسخ دادم : آري ؛ گفت : قسم به خدا او اسلام نمي آورد تا اينكه الاغ خطاب هم اسلام آورد ( يعني حتي اگر الاغ هم اسلام بياورد او اسلام نمي آورد ) از بس كه بر مسلمانان سخت گير بود .

تاريخ الإسلام ، ذهبي ، ج1 ، ص181 و الكامل في التاريخ ، ج2 ، ص 84 و البداية والنهاية ، ابن كثير ، ج 3 ، ص 100 و المستدرك ، الحاكم النيسابوري ، ج 4 ، ص 58 - 59 و السيرة النبوية ، ابن كثير ، ج 2 ، ص 32 - 33 و سيرة النبي (ص ) ، ابن هشام الحميري ، ج 1 ، ص 229 و ... .

نحوه اسلام آوردن عمر :

بسياري از علماي اهل سنت و از جمله ذهبي در تاريخ الاسلام ، محمد بن سعد در الطبقات الكبري و ابن عساكر در تاريخ دمشق ، اسلام آوردن عمر را اين گونه نقل كرده اند :

عن أنس بن مالك قال : خرج عمر رضي الله عنه متقلدا السيف فلقيه رجل من بني زهرة فقال له : أين تعمد يا عمر ؟ قال : أريد أن أقتل محمدا !

قال : وكيف تأمن في بني هاشم وبني زهرة وقد قتلت محمدا ؟

فقال : ما أراك إلا قد صبأت . قال : أفلا أدلك علي العجب إن ختنك وأختك قد صبآ وتركا دينك .

فمشي عمر فأتاهما وعندهما خباب فلما سمع بحس عمر تواري في البيت فدخل فقال : ما هذه الهينمة ؟ وكانوا يقرءون طه قالا : ما عدا حديثا تحدثناه بيننا قال : فلعلكما قد صبأتما ؟ فقال له ختنه : يا عمر إن كان الحق في غير دينك ؟ فوثب عليه فوطئه وطئا شديدا فجاءت أخته لتدفعه عن زوجها فنفحها نفحة بيده فدمي وجهها فقالت وهي غضبي : وإن كان الحق في غير دينك إني أشهد أن لا إله إلا الله وأن محمدا عبده ورسوله .

فقال عمر : أعطوني الكتاب الذي هو عندكم فأقراه وكان عمر يقرأ الكتاب فقالت أخته : إنك رجس وإنه لا يمسه إلا المطهرون فقم فاغتسل أو توضأ فقام فتوضأ ثم أخذ الكتاب فقرأ ( طه ) حتي انتهي إلي : * ( إنني أنا الله لا إله إلا أنا فاعبدني وأقم الصلاة لذكري ) *

فقال عمر : دلوني علي محمد فلما سمع خباب قول عمر خرج فقال : أبشر يا عمر فإني أرجو أن تكون دعوة رسول الله صلي الله عليه وسلم لك ليلة الخميس : اللهم أعز الإسلام بعمر بن الخطاب أو بعمرو بن هشام . وكان رسول الله صلي الله عليه وسلم في أصل الدار التي في أصل الصفا .

فانطلق عمر حتي أتي الدار وعلي بابها حمزة وطلحة وناس فقال حمزة : هذا عمر إن يرد الله به خيرا يسلم وإن يرد غير ذلك يكن قتله علينا هينا قال : والنبي صلي الله عليه وسلم داخل يوحي إليه فخرج حتي أتي عمر فأخذ بمجامع ثوبه وحمائل السيف فقال : ما أنت بمنته يا عمر حتي ينزل الله بك من الخزي والنكال ما أنزل بالوليد بن المغيرة ؟ فهذا عمر اللهم أعز الإسلام بعمر فقال عمر : أشهد أن لا إله إلا الله وأنك عبد الله ورسوله .

تاريخ الإسلام ، الذهبي ، ج 1 ، ص 174 - 175 و تاريخ المدينة ، ابن شبة النميري ، ج 2 ، ص 657 - 659 و تاريخ مدينة دمشق ، ابن عساكر ، ج 44 ، ص 34 - 35 و الطبقات الكبري ، محمد بن سعد ، ج 3 ، ص 267 - 269 و... .

از انس بن مالك روايت شده است كه عمر در حاليكه شمشير به همراه داشت از خانه بيرون شد ؛ پس شخصي از بني زهره او را ديد وگفت : اي عمر ، قصد كجا داري؟

پاسخ داد : مي خواهم محمد را بكشم !!

گفت : اگر محمد را بكشي ، چگونه از بني هاشم وبني زهره در امان خواهي بود ؟

عمر پاسخ داد : به گمانم كه تو نيز دست از دين خود برداشته اي ( و مسلمان شده اي )

آن شخص گفت : آيا مي خواهي تو را بر چيزي شگفت ، راهنمايي كنم ؟ داماد تو و خواهرت نيز از دين خويش بيرون شده اند !!!

پس عمر به راه افتاده و به نزد ايشان رفت ؛ خباب نيز در آنجا بود و وقتي كه آمدن عمر را احساس كرد در خانه پنهان شد ؛ عمر گفت : اين سر و صداها چيست ؟ - ايشان سوره طاها را تلاوت مي كردند - پاسخ دادند : چيزي جز سخناني كه به هم مي گفتيم نبود ؛ عمر گفت : و شايد شما از دين بيرون شديد ؟

داماد عمر به او پاسخ داد : اي عمر ؛ اگر حق در غير دين تو باشد چه خواهي كرد ؟

عمر بر او جهيده و او را لگد كوب نمود ، پس خواهرش هم آمد تا از شوهرش دفاع كند اما عمر چنان با دست بر صورت او كوبيد كه صورت او خونين شد ؛ پس خواهرش در حال عصبانيت گفت : اگر حق در غير دين تو باشد پس من شهادت مي دهم كه خدايي جز خداي يگانه نيست و محمد بنده و فرستاده اوست .

پس عمر گفت : كتابي را كه در نزد شماست به من بدهيد - عمر خواندن مي دانست - پس خواهرش به او گفت : تو كثيف هستي و غير از پاكيزگان نبايد اين كتاب را لمس كنند ؛ برخيز و غسل بنما يا وضو بگير ؛ پس او وضو گرفت و كتاب را گرفته و خواند : طه ؛ تا به اين جا رسيد كه « انني انا الله لا اله الا انا فاعبدني وأقم الصلاة لذكري »

عمر گفت : من را به نزد محمد ببريد ؛ وقتي كه خباب كلام عمر را شنيد گفت : بشارت بادت اي عمر ؛ اميدوارم كه دعاي رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم در شب پنجشنبه كه گفتند : « خدايا اسلام را به وسيله عمر بن خطاب يا عمرو بن هشام عزيز بنما » در مورد تو مستجاب شده باشد ؛ و در اين هنگام رسول خدا در خانه خويش در پاي كوه صفا بودند .

پس عمر به راه افتاده و به در خانه رسول خدا رفت ؛ و حمزه و طلحه و عده اي نيز درب خانه حضرت بودند ؛ پس حمزه گفت : اين شخص عمر است كه اگر خدا در مورد او خير مقدر كرده باشد مسلمان مي شود ؛ و اگر غير اين را اراده كرده باشد كشتن او براي ما آسان است ؛ رسول خدا نيز در خانه بودند در حاليكه به ايشان وحي صورت مي گرفت ؛ پس از خانه بيرون آمدند و به كنار عمر رسيدند ، پس او دست به كمر بند و محل بستن شمشير برد ؛ پس حضرت فرمودند : اي عمر نمي خواهي بس كني ؟ تا اينكه خداوند همان ذلتي را كه بر وليد بن مغيره وارد كرد ، بر تو نيز فرود آورد ؟ اين شخص عمر است ، خدايا اسلام را با عمر عزيز بنما !!! پس عمر گفت : شهادت مي دهم كه خدايي جز خداي يگانه نيست و اينكه تو بنده و فرستاده خدايي .

عمر، با تضمين عاص بن وائل، اسلام را پذيرفت:

برخي ادعا مي كنند كه قبل از اسلام آوردن عمر، كسي جرأت نمي كرد در خانه كعبه علني نماز بخواند و مسلمانان مخفيانه به عبادت مي پرداختند، با اسلام آ وردن عمر مسلمانان شجاع شدند و ...

اين مسأله با روايتي كه در صحيح ترين كتاب اهل سنت بعد از قرآن نقل شده است، كاملا در تعارض است ؛ بلكه به شدت از مسلمان شدن مي ترسيد و از ترس اين كه توسط مشركان كشته نشود، در خانه خود مخفي شده بود؛ اما با تضميني كه عاص بن وائل به او داد، علنا اسلام را پذيرفت . محمد بن اسماعيل بخاري در صحيح خود مي نويسد:

حدثنا يحيي بن سُلَيْمَانَ قال حدثني بن وَهْبٍ قال حدثني عُمَرُ بن مُحَمَّدٍ قال فَأَخْبَرَنِي جَدِّي زَيْدُ بن عبد اللَّهِ بن عُمَرَ عن أبيه قال بَيْنَمَا هو في الدَّارِ خَائِفًا إِذْ جَاءَهُ الْعَاصِ بن وَائِلٍ السَّهْمِيُّ أبو عَمْرٍو عليه حُلَّةُ حِبَرَةٍ وَقَمِيصٌ مَكْفُوفٌ بِحَرِيرٍ وهو من بَنِي سَهْمٍ وَهُمْ حُلَفَاؤُنَا في الْجَاهِلِيَّةِ فقال له ما بَالُكَ قال زَعَمَ قَوْمُكَ أَنَّهُمْ سيقتلونني إن أَسْلَمْتُ قال لَا سَبِيلَ إِلَيْكَ بَعْدَ أَنْ قَالَهَا أَمِنْتُ فَخَرَجَ الْعَاصِ فَلَقِيَ الناس قد سأل بِهِمْ الْوَادِي فقال أَيْنَ تُرِيدُونَ فَقَالُوا نُرِيدُ هذا بن الْخَطَّابِ الذي صبأ قال لَا سَبِيلَ إليه فَكَرَّ الناس .

عبد اللّه بن عمر مي گويد: عمر ، در حالي كه ترسيده بود، در خانه مانده بود كه عاص بن وائل آمد و به او گفت: تو را چه مي شود؟ گفت: قوم تو مي گويند كه اگر اسلام بياورم مرا مي كشند. گفت: بعد از آنكه من تو را امان دادم كسي با تو كاري ندارد. عاص خارج شد مردم را ديد كه به سوئي مي روند گفت: كجا مي رويد؟ گفتند: اين پسر خطاب را كه اسلام آورده مي جوئيم گفت: كاري به او نداشته باشيد؛ پس مردم بازگشتند.

البخاري الجعفي، ابوعبدالله محمد بن إسماعيل (متوفاي256هـ)، صحيح البخاري، ج 3 ص 1403، ح3651، بَاب إِسْلَامُ عُمَرَ بن الْخَطَّابِ رضي الله عنه ، تحقيق د. مصطفي ديب البغا، ناشر: دار ابن كثير، اليمامة - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1407 - 1987.

عاص بن وائل، همان كسي است كه رسول خدا صلي الله عليه وآله را مسخره مي كرد كه خداوند در باره او اين آيه را نازل كرد:

إِنَّا كَفَيْناكَ الْمُسْتَهْزِئينَ. الحجر/95.

ما شرّ استهزاكنندگان را از تو دفع خواهيم كرد.

او همان كسي است كه رسول خدا صلي الله عليه وآله را «ابتر» ناميد و خداوند در جواب او كوثر را به پيامبرش مرحمت فرمود و خود او را «ابتر» لقب داد:

إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَر. فَصَلّ ِ لِرَبِّكَ وَ انحَْرْ. إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتر.

آيا اگر واقعا، عمر آن قدر شجاع و دلاور بود كه اسلام آوردن او ضربه بزرگي به مشركان به شمار مي رفت و اسلام با ايمان آوردن او عزيز مي شد، چرا عاص بن وائل كه از سرسخت ترين دشمنان اسلام بود به او امان داد و مردم را از كشتن او منصرف كرد؟

يا اين مطالبي كه اهل سنت در باره اسلام آوردن عمر نقل مي كنند افسانه است، يا عاص بن وائل از اين كار هدفي داشته و عمر را به خاطر مسائل ديگر به اسلام آوردن تشويق كرده است.

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

مؤسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر (عج)



Share
281 | عليرضا | Iran - Tehran | ١٣:٥٦ - ١٩ دي ١٣٨٩ |
من شيعه هستم ولي خسته و سرگردان بعضي وقتها روش و اسلوب سني ها را خيلي قبول دارم انها خدا را محوريت قرار دادند ايا دينٰ ايمان و يکتاپرستي جز اينست اما ما چي که دنبال ائمه هستيم و غافل از اصل موضوع که خداست پرستش مردگانٰ؛برابر قرار دادن ثواب و مرتبه سينه زني با ثواب و مرتبه نماز که عبادتي بالاتر از ان نيست. ديگر اين از اين اخوندها هم خسته شدم که با اين حکومتشون در دنيا ابروي ايراني،اسلامي را برده اند.

پاسخ:

با سلام

دوست گرامي

بهتر بود با همان نام‌هاي قبلي و با هويت سني خود وارد مي‌شديد ! چون يكي از امكاناتي كه همه سايت‌ها دارند ، امكان بررسي آي‌پي مراجعين است ! و آي پي شما با چند اسم مختلف كه همگي سني هستند و يك‌جور هم مي‌نويسند يكي است !

گروه پاسخ به شبهات

282 | محمد كاو ه | Iran - Urmia | ٢٢:٣٧ - ٢٦ دي ١٣٨٩ |
با سلام خدمت همه خوانندگان: بيائيد ازتوهين وکفر دست برداريم فقط وفقط الله تعالي رابپرستيم و يک کلمه همه مسلمان باشيم ويک دست ومتحد دربرابر دشمنان اسلام بايستيم ومنبع اسلام قرآن مجيد است وبس .
283 | مجيد م علي | Iran - Tehran | ١٦:١١ - ٢٨ دي ١٣٨٩ |
با سلام جناب 275 بايد همينطور فدائياني مثل تو را جناب عمر داشته باشه . 90 درصد جهان سني << يعني تو + جمعي از سنيان + يهود + مسيحي + بودائي + هندوها + حتماً كمونيسها را هم حساب كردي >>> . ديگه كي اين كه شد 85 % . خدا را شكر كه هنوز به 125 % نرسيده ايد و الا چي ميگفتي. لبيك يا علي
284 | كلب القنبر | Iran - Tabriz | ٠١:٣٧ - ٢١ بهمن ١٣٨٩ |
پيشاپيش عيد بزرگ شيعه يعني تاج گذاري امام زمان را بر برادران شيعه تبريك مي گويم.
285 | سجاد | Iran - Tehran | ٢٤:٤٥ - ٢٢ بهمن ١٣٨٩ |
آهاي اهل سنت -مگر پيامبر بارها و بارها زير گلوي حسنين رو نبوسيد مگر بارها پيامبر درباره اذيت و آزار اهل اليتش سخن نگفت كه كه هر كس آنان را آزار دهد مرا آزار داده و هركس مرا آزار دهد خداوند را آزار داده حالا سوال دارم از شما ها اي اهل سنت چه كسي يزيد رو حاكم كرد معلومه پدرش معاويه-چه كسي معاويه را حاكم كرد معلومه عثمان -چهك كسي عثمان را حاكم كرد عمر-چه كسي عمر را حاكم كرد ابوبكر و نتيجه ميگيرم منشا آزار و اذيت اهل البيت پيامبر ابوبكر و عمر بودند كه براي جاه طلبي و دنيا پرستي به اهل البيت پيامبر رحم نكردند
286 | مسلمان | Iran - Tehran | ٢٤:١٥ - ٢٦ بهمن ١٣٨٩ |
با سلام شما شعيان كه ميگي امام زمان به نظر شما امام زمان كيه امام زمان قرآن است بدانيد كتابي كه حاضره به كتاب عمل كن. 2- صاحب زمان كيه صاحب زمان بجز خداست كسي نيست.
287 | صص | Iran - Tehran | ١٤:٣٠ - ٢٧ بهمن ١٣٨٩ |
دروغ نگو نکو دروغ گو
288 | ياسر | The Netherlands - Amsterdam | ١٨:٣٧ - ٢٩ بهمن ١٣٨٩ |
شما گفتيد عمر ترسو بود.شماها كه ادعاي حب اهل بيت داريد با اين روايتهاي ساختگي در واقع به اونا دارين توهين ميكنيد اگر عمر ترسو بوده چطور بنا به روايت شما شيعه ها به منزل علي حمله ميكنه با لگد به شكم فاطمه ميزنه و محسن را در شكمش ميكشه بعدا خودشم ميكشه خونشون را هم اتيش ميزنه علي هيچي نميگه بقول شما سكوت بازم ميكنه واقعا ازتون بدم مياد از اين داستانهاي دروغيتون كه به اصحاب پيغمبر نسبت ميدهيد عمر و علي از نزديكان رسول اكرم بودند تروخدا به اصحاب تهمت نزنيد بعدشم اگه كسي شمارو انتقاد كرد و سوال پرسيد جوابشو بده نه اينكه بهش بگي تو سني هستي

پاسخ:

با سلام

جناب ياسر

اگر عمر شجاع بود، چرا در جنگ‌ها عليه مشركان نجنگيد؟ يا بايد بپذيريد كه عمر شجاع نبوده، يا بايد بپذيريد كه او جنگيدن با مشركان به خاطر مصالحي خودداري مي‌كرده و به جهاد عليه مشركان اعتقاد نداشته است.

بلي، عمر شجاع بود؛ اما در وقتي كه در برابر انسان‌ها بي دفاع، زنان و كودكان قرار مي‌گرفت. براي اطلاع بيشتر در اين باره به آدرس ذيل مراجعه كنيد :

http://valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=14

والسلام علي من اتبع الهدى

گروه پاسخ به شبهات

289 | منتظر منتقم فاطمه | Iran - Bahārestān | ٠٩:٤٠ - ٠١ اسفند ١٣٨٩ |
اقاي مسلمان !!!!!!!!!!
ما اينقدر بركت از آقامون حضرت بقيه الله ديديم كه توش شك نبريم!!!!!!!!!
تو برو به فكر خودت باش!!!!
يا اگر خيلي تشنه اي برو داستان ها و روايات را بخون!!!!!!!!!
ميدوني اشكالات شما چيه؟
اينه كه بدون علم مياييد صحبت ميكنيد!
اللهم عجل لوليك الفرج
290 | واسه اقايي كه كرد اومده ??? ميره... | Iran - Tehran | ١٥:٤١ - ٠١ اسفند ١٣٨٩ |
عمر تاريخ اسلام رو نهاد!!!!!!!!!!!!! حالا گوش کن: پيامبر، پس از هجرت به يثرب در ربيع الاول، دستور داد از آن ماه، تاريخ گذاري كنند[12].گواه اين معنا تعدادي از نامه ها و اسناد و مكاتبات پيامبر است كه از منابع تاريخي به دست ما رسيده و تاريخ نگارش آنها از مبدأ هجرت قيد شده است. دونمونه از آنها عبارت است از : 1. پيامبر اسلام، معاهده اي با يهوديان مقنا امضا كرد كه در آخر آن آمده است : اين پيمان را علي بن ابي طالب در سال نهم نوشت[13]. 2. در پيماني كه پيامبر اسلام با مسيحيان نجران منعقد كرد آمده است : پيامبر به علي - عليه السلام - دستور داد كه در آن بنويسد : اين پيمان در سال پنجم هجرت نوشته شده است[14]. بر اساس برخي قراين و شواهد، ضبط حوادث و رويدادها تا سال پنجم بر مبناي هجرت با شمارش ماه انجام مي شده است از جمله آنها : 1. ابوسعيد خدري مي گويد : روزه ماه رمضان يك ماه پس از تغيير قبله در هيجدهمين ماه از هجرت واجب شد[15]. 2. عبدالله بن انيس فرمانده ستون اعزامي به جنگ سفيان بن خالد مي گويد : روز دوشنبه پنجم محرم در پنجاهمين ماه از هجرت از مدينه خارج شدم[16]. 3. محمد بن مسلمه درباره جنگ با قبيله قرطا[17]مي گويد : دهم محرم از مدينه بيرون رفتم پس از نوزده روز غيبت در شب آخر محرم در پنجاه و پنجمين ماه از هجرت به مدينه باز گشتم[18]. بنابر اين بنيانگذار تاريخ هجري، پيامبر اسلام بوده، اما احتمالا ًتا زمان خلافت عمر، چندان شدت و عموميت نيافته بود[19] و چون در زمان عمر، چند مورد اختلاف در زمان حوادث و تاريخ برخي از اسناد و مطالبات پيش آمد[20]، او اين امر را در سال شانزدهم هجرت رسميت بخشيد و به جاي ربيع الاول (ماه ورود پيامبر) ماه محرم را مبدأ شمارش سال هجري قرار داد[21].
291 | سعيد حسيني(شاه اسماعيل صفوي) | Japan - Chiyoda | ٢٤:٢٣ - ٠٣ اسفند ١٣٨٩ |
جناب نامسلمان

آيا شما به قرآن عمل ميکنيد؟
آيا خلفاي شما به قرآن عمل کردند؟
کدام يک از اعمال آنها مطابق قرآن کريم بود؟
شما که پيرو خلفاي ظلم و جور، بدعت و خيانت و جنايت هستيد ، طبق کدام آيه از قرآن خلفاي راشدين را مي پرستيد؟
چرا از امام زمان مورد ادعاي خود که کاغذ و مرکب است پيروي نميکنيد؟
قرآن کاغذي بهتر است يا قرآن ناطق؟
امام زمان کاغذي بهتر است يا امام زمان ناطق؟

يا حق
292 | يا علي مدد | Iran - Tehran | ١٣:١٩ - ٠٥ اسفند ١٣٨٩ |
لطفا تا اخر بخانيد-در قران امده هركس به سه چيز ايمان داشته باشد مومن است 1 توحيد- 2 نبوت- 3 معاد-قران كتاب عقل است كتابي كه نه از روي اعجاز بلكه از روي منطق و عقل امده وكاري كرده كه مردم در باره ان تفكر كرده و تفسير كنند وكساني تعقل كنند به راه راست ميروند اگر خدا قرار بود كه همه چيز را در قران به صورت اشكار بيا ورد كه ديگر مسله مختار بودن انسان و عقل داشتن انسان را زير سوال مي برد اگر خدا مستقيما در قران اسم اهل بيت يا خلفارا مي اورد كه ديگه قران كتاب تفكر نميشد --اما راه هاي رسيدن به اين سه نكته يعني توحيد نبوت معاد مهمتري ركن در اسلام است هركس كه تفكر كند و راه را بجويد حتما به مقصد ميرسد شيعه و اهل سنت هردو مسلمانند اما راه رسيدن به سه نكته متفاوت است وبايد به نكات ظريف توجه داشت كه شيعه فقط به پرستش خداي يگانه توجه دارد و پيروي از راه ها و منشهاي اسلامي اهل بيت براي رسيدن به سه ركن اصلي را بهترين و نزديك ترين راه ميداند چرا كه امامان تنها كساني بودن كه با ظلم و انحراف اسلام در صدر مخالفين بودن وهمه سخنان انان با توجه به ايات قران است و هميشه مردم را به پيروي از اسلام و پيامبر راه نمايي ميكردند ايا اين كارها خلاف اسلام است؟؟؟؟؟؟؟ خلفاي اهل سنت قبل از اسلام به خدا ظلم ميكردند وشرك ميورزيدن با توجه به اينكه در ان زمان دين هاي ابراهيمي يهودي مسيحي بودند انها بت پرست بودند اما امام علي (ع) همراه پيامبر كه به دين ابراهيم بودند يكتا پرست بودندوپيامبر علي را در دامان خود بزرگ كرد و پرورش داد و هميشه در كنار هم بودن وعلي اولين كسي بود كه اسلام اورد ايا اين همه نشانه براي تفكر كافي نيست
293 | سيدعبداله | Iran - Tehran | ١٥:٠٢ - ١٦ اسفند ١٣٨٩ |
قصدمن هرگز نفاق وتفرقه نيست ماامروزه بايد بفکر وحدت باشيم ولي دوستان گرامي اهل سنت بياييد بدون لجاج وازروي انصاف به موضوع ولايت حضرت
علي عليه السلام نگاه کنيم شما به خدا قسم 0ايا حديث منزلت و حديث غدير خم و حديث طير و ايات مباهله وتطهير وديگر احاديث ونيز 300ايه قران در
شان حضرت علي عليه السلام نازل گرديد مطالعه فرموديد شمارابه خدا بيائيد مانندما حداقل چندجلد کتاب اهل سنت رادر خانه داريم ومطالعه مي کنيم
شماها هم چند جلدکتاب ازکتب شيعه مطالعه دقيق بفرمائيد ازکتب معتر شما برادران اهل سنت (ينابيع المودت ومودت قربي وتاريخ طبري و شرح نهج البلاغه ابن ابل الحديد وحدود50کتاب ازاکابرعلماي شمادرباره فضايل مولانا علي عليه السلام ذکر کردند 0شماعزيزکه ميگويد مامرده پرست هستيم .پس
ايه (عندربهم يرزقون )را رد ميفرمائد ايا حدود 70مرتبه انچه درکتب شما است جناب عمر نگفت (اگر علي نبود عمرهلاک ميشد )ايا جناب ابي بکر نگفت (
مرا ازخلافت بگيرد تازماني که علي است )شمارا بخداانصاف بدهيد 0جاراله زمخشري ازاکابرعلماي شما نيست که ميگويد من ميترسم مذهبم رابگويم 0تاريخ طبري مطالعه بفرمائيد چرا وبه چه دليل عمر تادرب منزل علي عليه السلام رفت ولي بدون درب زدن واطلاع دادند درموضوع جانشنيني پيامبر برگشت ايا انچه درکتب شما عزيزان درباره مقام علي السلام مطالعه فرموديد .ايا باعلي بايد مشورت کرد ؟ياباابوعبيده جراح ؟درپايان فقط يک کتاب به شما دوستان گرامي اهل سنت پيشنهاد ميکنم ازماشيعيان که بخوانيد بنام (شبهاي پيشاور)اسلام دين منطق کلام است نه توهين به يکديگر به بقول قران کريم که ميفرمائد (انتظرو منتظرون .....)والسلام .يا مهدي اردکني .
294 | اباهيم نصرالهي | Iran - Tehran | ٢٠:٥٦ - ١٩ اسفند ١٣٨٩ |
باعرض سلام/آسيدعبدالله پيرو فرمايش شما كه يه كتاب پيشنهاد دادين منم يه دعا پيشنهاد ميكنم!اگه بزرگوارايي كه به ما شيعيان تهمت مرده پرستي ميزنن اگه لطف كنن وزحمت بكشن يه بار دعاي توسل رو بخونن(خيلي هم كوتاهه)و دركنارش انصاف به خرج بدن فرق توسل با مرده پرستي رو متوجه ميشن!!!
295 | اباهيم نصرالهي | Iran - Tehran | ٠١:٥٨ - ٢٧ اسفند ١٣٨٩ |
باعرض سلام/از عزيزلي اهل سنت(البته اوناي كه قائل به مرده پرست بودن ما شيعيان هستن)كسي دعاي توسل چند صفحه اي ما شيعيان رو نخوند؟!!!!!
منتظرم فداتون بشم.
يا حيدر مدد
296 | عمر الفاروق | Kazakhstan - Astana | ١٧:٤٦ - ٠٣ فروردين ١٣٩٠ |
باسلام ببخشيد متاسفانه دين تشيع فقط خمس ومتعه خرافات وقمه زني وتوسل به مخلوق نه خالق وكينه چيزديگري نيست من شيعه رافضي بودم والان هدايت شدم به دين حقيقي بي سواد هم نيستم ليسانس علوم قراني دارم ونه تنها من به خدا قسم اكثرطايفه 25هزار نفري من سني شدند وهدايت شدند بياييد به دين حقيقي كه همان دين اهل تسنن است برگرديم موفق باشيد
297 | عمر الفاروق | Kazakhstan - Astana | ١٧:٥٨ - ٠٣ فروردين ١٣٩٠ |
آقاي سعيدحسيني ماقرآني راكه خدا گفته تحريف نشده وكلام اوست ونتيجتا خود خدا را عبادت ميكنيم نه امام وصحابي كه بنده خداست ومعصوم نيست وممكنه خطا بكنه البته سخن امام كه خود صحابي است ويا ازتابعين است اگربانص قرآن تفاوت نداشته باشدراقبول داريم درضمن طبق كدام آيه خداوند امامان رابه عنوان جانشينان پيغمبر انتخاب كرده است وآيااين انتخاب ديني است ياسياسي وبراي خلافت وازكجا معلومه قرآن ناطق شما تحريف نشده است؟
298 | سعيد حسيني ) شاه اسماعيل صفوي | Japan - Chiyoda | ١٥:٣٣ - ٠٩ فروردين ١٣٩٠ |
جناب عمر الفاروق آيا شما اصالتآ ايراني هستيد؟!
299 | حسن | Iran - Qom | ٢٣:٥١ - ١٠ فروردين ١٣٩٠ |
يکي از خباثت هاي دشمنان اميرالمومنين علي مرتضي (ع ) مصادره فضائل و برتر ي هاي آن حضرت به نفع کساني است که بو يي از انسانيت در وجود آنها نيست که نمونه آن نسبت فاروق که به عمر مي دهند و او را عمر فاروق مي گويند ، اين عمر فاروقي که سرو کله اش در سايت ديده مي شود و تمامي جهانيان بدانند که وصف کردن در خمير مايه آنها اثر نخواهد داشت و بزودي خبيثان که به وي ملحق نشده اند در جوار او از فيوضاتش بهره مند خواهند شد
300 | سعيد حسيني ) شاه اسماعيل صفوي | Japan - Chiyoda | ١٤:٥١ - ١١ فروردين ١٣٩٠ |
جناب عمر الفاروق

کجا رفتي پسر جان ؟!

پرسيدم آيا شما اصالتآ ايراني هستيد ؟

سئوال سختي نيست !
301 | تسنن محمدي | Iran - Tehran | ١٩:٥٤ - ١١ فروردين ١٣٩٠ |
تعصبات را بذاريد كنار ما سنيان هم خلفا وهم امامان رو قبول داريم اما شما چي
واي بر شما واي بر شما
302 | momen abdullah | United States - Fremont | ١٨:١١ - ١٢ فروردين ١٣٩٠ |
جناب تسنن محمدي
مي‌شود بفرماييد بنا بر عقيده شما در سال 63 هجري چه كسي خليفه آقا محمد مصطفي (صلي الله عليه و آله) بود؟

يا علي
303 | حميد هاشمي | Iran - Babol | ٠٩:٣٩ - ١٣ فروردين ١٣٩٠ |
زماني که جناب خاتم انبيا در بستر ارتحال به نشاه آخرت بودند فرمودن کاغذ و قلم بياوريد تا بنويسم بعد از من علي اما عمر؟؟؟ توهين کرد و ان دهان پر از مزبله خود را باز کرد گفت او هزيان ميگويد اي سنيهاي بي دين چه يخواهيد چه نخواهيد دور مولاي ما علي وصي پيغمبر ميگرديد و به او سجده ميکنيد اي کور شده ها مگر نميبينيد جناب وصي خاتم انبيا اعلي حضرت عي ابن ابيطالب در خانه خدا به دنيا امد اما عمر از مادرش ؟؟؟؟ به دنيا امد
304 | سعيد حسيني ) شاه اسماعيل صفوي | Japan - Chiyoda | ١٦:٠٩ - ١٤ فروردين ١٣٩٠ |
جناب تسنن بکري و عمري به اين سئوال صادقانه پاسخ دهيد لا اقل براي يک بار هم که شده در زندگي خود طعم شيرين صداقت را بچشيد ! آيا ميشود فردي ادعا کند که هم با شما دوست است هم با دشمنان شما ؟؟ !!! خواهشآ در جواب کمي تآمل کرده و دقت نمائيد زيرا پاسخ شما مبناي عقيده و ساختار شخصيت و همچنين فهم و درک منطق و ميزان عدل و علم شما را برملا خواهد کرد ! لبيک يا امير المومنين علي ابن ابيطالب (عليه السلام)

پاسخ:

305 | مجيد م علي | Iran - Tehran | ١٢:٣٩ - ١٥ فروردين ١٣٩٠ |
با سلام جناب تسن سنيان ايا ميشود هم عباد الشيطان را دو ست داشت و هم عباد الشيطان ؟؟؟بجاي واي واي كمي تعقل كنيد ... لبيك يا علي

پاسخ:

306 | فرهاد - مسلمان | Iran - Tehran | ٢٣:٥٨ - ١٨ فروردين ١٣٩٠ |
مهم نيست كه سني باشيم يا شيعه . مهم اين است كه در آن دنيا "در روز محشر كه جانگداز بود اولين پرسش ازنماز بود" .
با ياران پيامبر(ص) يار و با دشمنان ايشان دشمن باشيم.
التماس دعا. به اميد به سلامتي رد شدن از روي پل صراط
307 | momen abdullah | Iran - Tehran | ٠١:٢٦ - ٢٤ فروردين ١٣٩٠ |
جناب فرهاد مسلمان
مخصوصا سعي فرماييد با يار و صحابه شريف پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) حضرت ابوطالب (عليه السلام) يار و با دشمني كه به ايشان تهمت هذيان مي‌زد دشمن باشيد.

يا علي
308 | علي ناصري | Iran - Tehran | ٢٢:١٣ - ٢٩ فروردين ١٣٩٠ |
امام زمان کي مي خواهد بياد يا وجود نداره يا از ترس تو سرداب مخفي شده
309 | عباس جوكار | Iran - Tehran | ١٣:١٥ - ٣٠ فروردين ١٣٩٠ |
حشر غلامان علي با علي
حشر غلامان عمر باعمر
310 | مهدي حسني | Iran - Tehran | ٢٠:٢٦ - ٣٠ فروردين ١٣٩٠ |
اي مردم شيعه ي ايران اهل تسنن روز به روز عقده هايشان رانسبت به اميرالمومنين(عليه السلام)اشكارترميكنند ازجمله اينكه دربحرين مجالس عزاي بي بي حضرت زهرا رانابود ميكنندوروزبه روز هارترووحشي ترميشوند بياييدمثل صفويان حكومت خالص شيعه رابرپاكنيم وامروز نشانه هاي اين قيام عليه اهل سنت اين هيئت لوائالزينب بامداحي سيدذاكر(ره)وحسين عيني فرد وسخنراني هاي ايت الله وحيد خراساني و...است
311 | بنده خدا | Iran - Shiraz | ٢١:٠٧ - ٣٠ فروردين ١٣٩٠ |
دوستان سلام چه سني و چه شيعه ما نبايد به اصحاب رسول الله توهين كنيم مسلمان واقعي دهانش را به فحش نميگشايد .بزرگش نخوانند اهل خرد كه نام بزرگان به زشتي برد ..........خدا حافظ همگي
312 | بنده خدا | Iran - Rasht | ٢٤:٠٢ - ٠٤ ارديبهشت ١٣٩٠ |
سلام کشتن امام حسين و اهل بيت رسول خدا همين مخالفان حضرت علي(ع)که از اهل تسنن بودند انجام دادند و اهل تسنن که حضرت علي را که امام اول قبول نمي کنند و آن ??? که عمر خطاب است که اسلام هر چي ضربه خورده و الان هم ميخورد از اوست که قاتل خانم فاطمه(س)هم است ارادت کامل دارند. اي اهل تسنن برويد و مطالعه کنيد و ببينيد که در جريان غديرخم که در قرآن هم امده اولين کسي که به حضرت علي (ع) رهبري و مولايي آن حضرت را تبريک گفت چه کسي بود؟ که بعد ها بعد از رحلت رسول خدا چهره خود را نمايان کرد و اول ابوبکر را به ميدان فرستاد تا زمينه را براي خود که خليفه شود مهيا کند.
313 | محمد ابن يوسف | Iran - Shiraz | ٢٣:٢٨ - ٠٦ ارديبهشت ١٣٩٠ |
بسم رب الشهدا
((((( من شيعه ام )))))
با سلام خدمت برادران مسلمانم
حتما بخوانيد......حتما بخانيد...........حتما بخوانيد.........بدون تعصب....
بررسي مختصر از احوالات جناب ابابکر و عمر
1.آيه ي معروفي که اهل سنت به آن تمسک ميکنند و آن را فضيلت براي ابوبکرميدانند(لا تحزن ان الله معنا......).اين آيه هيچ فضيلتي براي ابوبکر نيست بلکه باعث ثبوت کفر ابوبکر هم ميباشد.زيرا خداوند در ادامه ميفرمايد(پس نازل کرد خداوند آرامش را بر پيامبر).يک سوال....چرا آرامش بر ابوبکر نازل نشد؟؟؟؟؟جواب......زيرا در سوره ي فتح خداوند ميفرمايد که آرامشش را بر رسولش و مومنين نازل ميکند.پس ابوبکر جزو مومنان نيست.
2.ابوبکر که خليفه ي اولين شماست و شما او را بالاترين افراد ميدانيد گفته است...(ان لي شيطانا يعتريني)يعني...(من شيطاني در خود دارم که مرا فريب ميدهد).اين گفته ها در منابع اهل سنت هم وجود دارد.
3.خليفه ي دوم بر روي منبر گفت(انتخاب ابوبکر به عنوان خليفه کاري بيهوده و عجولانه بوده است).....سوال....آيا خليفه اي که خودش کسي را بر جايي مينشاند و خودش کار خودش را عجولانه نامگذاري ميکند قابل اقتداست؟؟؟؟؟
4.در منابع شيعه . سني بارها درج شده که عمر گفت..(اگر علي نبود حتما عمر هلاک ميشد).....آيا کسي که بارها اعتراف به برتري علي(ع) نموده و وجود او را باعث پابرجايي خودش عنوان کرده و کسي که در بيشتر اوقات و بيشتر جاها از قضاوت به عدل ميان مردم عاجز بوده و دستئر به حضور اميرامومنين علي(ع) را ميداده و کسي که به شهادت کتاب صحيح بخاري و صحيح ترمذي و صحيح مسلم(از کتب معتبر اهل سنت)مغضوب حضرت زهرا(س)بوده و در همان کتب آمده که حضرت زهرا بر دو تن از صحابه(1و2)غضب کرده و تا وقت شهادت با آندو ديدار نداشته و تا شهادت از آنها ناراضي بوده....زهرايي که به توافق تمام علماي شيعه و سني پاره ي تن رسول الله است(فاطمه بضعه مني ما آذاها يوذوني)و ناراحتي او ناراحتي رسول و بعد ناراحتي خداست...آيا کسي که به اتفاق فريقين ناراحت کننده ي خدا و رسولش هست قابل اقتداست.
5.آخرين مطلب.......يکي از دلايلي که عمر ابن خطاب براي عزل حضرت علي(ع)آورد اين بود که ميگفت نبوت و وصايت در يک قوم يا خانواده(بني هاشم يا اينکه پيامبر و علي هردو نوه عبدالمطلبند لذا از يک خانواده اند)جمع نميشود.يعني اميرالمونين چون پسر عموي پيامبر است و از قبيله ي قريش پس نميشه خليفه شود....گذشت و گذشت........تا وقتي که عمر در بستر مرگ افتاد.....سوال.....اگر نبوت و خلافت در يک خانواده و قوم جمع نميشه پس چرا عمر,علي ابن ابي طالب را يکي از کانديداي شش نفره قرار داد...؟؟؟؟پس حرف اول عمر چه شد؟؟؟؟؟....خليفه اي که گفته اش متناقض است خليفه نبايد باشد......
.............جدا از بحثمان به گذشته ي علي(ع) و گذشته ي عمر بنگريم.....طبق شواهد تاريخي که در کتب شيعه و سني موجود است دين علي ابن ابي طالب دين يکتا پرستي بوده و علي در نزد پيامبر خداي متعال را ميپرستيده است و يکي از فضايل علي اين است که وي در دامان پيامبر پرورش يافته است......اما عمر......در کتب سنس و شيعي است که او خر فروش بوده و حتي بت پرست هم بوده است...اين مطلب در کتب اهل سنت مندرج است
تا کور شود هر آن که نتواند ديد....
314 | مصطفي | Iran - Bandar-e Emam Khomeyni | ١٩:٣٨ - ١٢ ارديبهشت ١٣٩٠ |
شما سني ها بريد ببينيد عمر جه طوري به دنيا اومده بعد ازش طرفداري كنيد زفقط اقام حيدر كه كعبه هم به خاطرش باز شد
315 | اسلام | Iran - Piranshahr | ١٧:٥٧ - ١٥ ارديبهشت ١٣٩٠ |
جواب 315 1-اگر تو واقعا مريد علي بودي توهين نميكردي. 2-اگر واقعا مريد علي بودي ادب داشتي چون علي بي ادب نبود. 3-خب علي تو كعبه متولد شده باشه چه برتري نسبت به ديگران داره كعبه كه اون زمون مهد بت برستي وشرك بوداين كجاش مايه افتخاره. خواهشا نظر منو بدون تغيير نشون بديد. با تشكر

پاسخ:

با سلام

دوست گرامي

در آدرس ذيل قبلا به نظري مشابه نظر شما پاسخ داده شده است :

http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?id=315&bank=khabar&startrec=1

نظر شماره 28 به نام سيد علي حسيني

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

316 | علي | Iran - Yazd | ٢٠:١٢ - ٠٧ خرداد ١٣٩٠ |
يکي نيست به اين سنيا بگه اخه ادماي نفهم شما که حرف خدا و پيغمبرا قبول ندارين نماز ميخونين که چي بشه...نمازت بخوره تو کمرت...اگه ابوبکر و عمر و عمان ادم بودند که قصد ترورو رسول اکرما نميکردن...خاک بر سرتون که راها از چاه تشخيص نميدين...
317 | مسعودماجد? | Iran - Tehran | ٠٦:٤٨ - ٠٨ خرداد ١٣٩٠ |
باعرض سلام .وقت? نظرات رو م?خوانم نمدونم چه نظر? بدم متاسفم که اسلام رو نشناخته ا?م.بدون?د سن? ?ا ش?عه دوست ?ادشمن روزجزا نه پ?امبر نه عل? نه عمر بداد مانم?رسند فقط اعمال صالح باخلوص ن?ت ما بدادمون م?رسن عاشوراخ?ل? بزرگه باا?ن شعرهاوتوسرزدن ها کوچکش نکن?م کم? عاقل باش?م ازطرف ?ک مسلمان
318 | امين آغا | Iran - Tehran | ٢١:١٦ - ٠٨ خرداد ١٣٩٠ |
روزي كه سرشتند به عالم دل مارا دادند همان لحظه به حيدر دل ما را

مدعي بدان امروز عشق تو محك خورده هركي كه علي گفته بسيار كتك خورده

يا حــــــــــــق علي
319 | سيدمهدي | United States - Mountain View | ١٤:١٢ - ٢٦ خرداد ١٣٩٠ |
عمر کسي بود که تهمت هزيان را به سرور دو عالم محمدمصطفي(صلي الله عليه واله)زد.عمر کسي بود که وقتي حضرت محمد(ص)به سوي دوست شتافت به فکر حکومت بر مسلمانان بود و واقعه جانسوز عاشورا را در همان روز که اجماع بني سقيفه را تشکيل داد طرح ريزي کرد.و علي کسي که به غير خدا ورسولش کسي او را نشناخت.پس لا اقل اندکي تأمل وتعقل کنيد و راه و چاه به اين روشني را تشخيص بديد.انشاالله اقام بياد اين حسين حسين گفتنا و اين سينه زني ها معنيش برا شما کور و کر ها معلوم ميشه .زودتر در فکر نجات از اتش باشيد که خدا وعده انرا داده است.
320 | سيد جاويد "سادات " | Afghanistan - Kabul | ١٥:١٨ - ٢٩ خرداد ١٣٩٠ |

مخلص وارادتمند عمر "رض "
فقط شما ها هرقدر که ميخواهيد بد وبيراه بگويد مهم نيست چون حضرت عمر "رض " اگر خداي نخواسته انحراف کرده باشد يا مثل شما شعيه ها تقيه کرده باشد پروردگار با او محاسبه خواهد کرد اما چيزيکه مهم است اين است که شما ايراني ها بايد تا نسل در نسل شما باشد بايد ممنون و مديون حضرت "عمر " باشيد چون شما را مسلمان ساخت شما را ازآتش پرستي وغيره کارهاي کفر والحاد به اسلام داخل نمود يعني شما را بزور شمشير که مجبورش کرديد تخت وبخت شهنشاهي آنزمان شما را برهم بکويد کفروالحاد شما را با سم اسبان لگد مال بسازد وشما را مسلمان بسازد همين برايتان کافي است اما حضرت علي کرم الله وجهه که خليفه چهارم درنزد اهل سنت است انزمان نبود که بيايد وشما را مسلمان بسازد پس شما بايد مديون وممنون عمر باشيد نه ازحضرت علي
  بعدی [1] [2] [3] [4] [5] [6] [7] [8] [9] [10] [11] [12] [13]   قبلی
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها