2024 April 16 - سه شنبه 28 فروردين 1403
آيا سجده بر نجاسات، جايز است؟
کد مطلب: ٥١١٧ تاریخ انتشار: ١٧ اسفند ١٣٨٨ تعداد بازدید: 20195
پرسش و پاسخ » اهل سنت
آيا سجده بر نجاسات، جايز است؟

سؤال كننده: سليمان اميري

توضيح سؤال:

اهل سنت بر ما خرده مي گيرند كه چرا شما بر مهر سجده مي كنيد، ما شنيده ايم كه برخي از علماي آن ها حتي سجده بر نجاست را، نيز جايز مي دانند، لطف كنيد مدرك اين مطلب را براي بنده ارسال كنيد.

پاسخ:

متأسفانه بسياري از اوقات ديده مي شود كه بر شيعيان خرده مي گيرند كه چرا شما بر مهر سجده مي كنيد ، اين كار شما شرك است، نمازتان باطل است و ...

اما جالب است بدانيد كه برخي بزرگان و دانشمندان مشهور آن ها حتي سجده بر نجاسات را نيز جايز دانسته اند.

ابو حنيفه: سجده بر بول جايز است

طحاوي حنفي در كتاب مختصر اختلاف العلماء به نقل از ابوحنيفه مي نويسد:

في النجاسة موضع القدمين أو السجود

بشر بن الوليد عن أبي يوسف عن أبي حنيفة إذا كان في موضع قدميه بول أكثر من قدر الدرهم فصلاته فاسدة ولا تفسد عليه في موضع السجود .

در باره نجاست جاي پا و سجده گاه:

بشر بن وليد از ابويوسف از أبوحنيفه نقل كرده كه اگر در جاي دو پا (در هنگام نماز)، بيش از يك درهم، ادرار وجود داشته باشد، نمازش باطل مي شود؛ ولي اگر همين نجاست در محل سجده باشد، نماز باطل نمي شود.

الطحاوي الحنفي، ابوجعفر أحمد بن محمد بن سلامة (متوفاي321هـ)/ الجصاص، مختصر اختلاف العلماء، ج1، ص261، تحقيق: د. عبد الله نذير أحمد، ناشر: دار البشائر الإسلامية - بيروت، الطبعة: الثانية، 1417هـ

شرح حال طحاوي:

علامه شمس الدين ذهبي در باره طحاوي مي نويسد:

الطحاوي الإمام العلامة الحافظ الكبير محدث الديار المصرية وفقيهها أبو جعفر أحمد بن محمد بن سلامة بن سلمة بن عبد الملك الأزدي الحجري المصري الطحاوي الحنفي صاحب التصانيف من أهل قرية طحا من أعمال مصر مولده في سنة تسع وثلاثين ومئتين... .

وبرز في علم الحديث وفي الفقه وتفقه بالقاضي أحمد بن أبي عمران الحنفي وجمع وصنف...

ذكره أبو سعيد بن يونس فقال عداده في حجر الأزد وكان ثقة ثبتا فقيها عاقلا لم يخلف مثله ثم ذكر مولده وموته.

أخبرنا الشيخ أبو إسحاق في طبقات الفقهاء قال وأبو جعفر الطحاوي انتهت إليه رئاسة أصحاب أبي حنيفة بمصر ... .

طحاوي، پيشوا، علامه، حافظ بزرگ و حديث شناس ديار مصر و فقيه آن ها بود، چندين تأليف داشت، اهل قريه طحا از اطراف مصر بود، در سال239هـ به دنيا آمد.

در علم حديث و فقه تبحرّ داست، و نزد احمد بن أبي عمران حنفي تحصيل كرد، و به جمع آوري و نوشتن كتاب پرداخت. ابوسعيد بن يونس نام او را آورده و گفته: او مورد اعتماد و اطمينان، دانشمند و عاقل بود، كسي همانند او نيامده است.

شيخ ابواسحاق در طبقات الفقها گفته: رياست پيروان ابوحنيفه در مصر به طحاوي مي رسيد...

الذهبي الشافعي، شمس الدين ابوعبد الله محمد بن أحمد بن عثمان (متوفاي 748 هـ)، سير أعلام النبلاء، ج15، ص27، تحقيق: شعيب الأرنؤوط، محمد نعيم العرقسوسي، ناشر: مؤسسة الرسالة - بيروت، الطبعة: التاسعة، 1413هـ.

ابوحنيفه: وجود نجاست در محل سجده اشكالي ندارد!

علاء الدين بخاري در كشف الأسرار از ابو يوسف، مشهورترين شاگرد ابوحنيفه از ابوحنيفه نقل مي كند كه:

روي أبو يوسف عن أبي حنيفة رحمهما الله أن النجاسة في موضع السجود لا تمنع عن الجواز.

ابويوسف از أبي حنيفه نقل كرده است كه: وجود نجاست در محل سجده، از جايز بودن سجده بر آن جلوگيري نمي كند.

البخاري، علاء الدين عبد العزيز بن أحمد (متوفاي 730هـ)،كشف الأسرار عن أصول فخر الإسلام البزدوي، ج2، ص490، تحقيق: عبد الله محمود محمد عمر، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت - 1418هـ - 1997م.

شرح حال عبد العزيز بخاري:

عبدالعزيز بن أحمد بن محمد البخاري الإمام البحر في الفقه والأصول تفقه علي عمه الإمام محمد النايمرغي من تصانيفه شرح أصول الفقه للبزدوي و...

عبد العزيز بن احمد بخاري، پيشوا و دريايي در فقه و اصول بود، نزد عموش امام محمد نايمرغي تحصيل كرد، از نوشته هاي شرح اصول فقه بزدوي و ... بود .

القرشي الحنفي، أبو محمد عبد القادر بن أبي الوفاء محمد بن أبي الوفاء (متوفاي775هـ)، الجواهر المضية في طبقات الحنفية، ج1، ص317، رقم: 846، ناشر: مير محمد كتب خانه - كراتشي

حنفيان: نجاست كم، در هر جائي از محل نماز باشد، اشكال ندارد:

علاء الدين كاشاني حنفي مي نويسد:

وَإِنْ كانت النَّجَاسَةُ في مَكَانِ الصَّلَاةِ فَإِنْ كانت قَلِيلَةً تَجُوزُ علي أَيِّ مَوْضِعٍ كانت لِأَنَّ قَلِيلَ النَّجَاسَةِ عَفْوٌ في حَقِّ جَوَازِ الصَّلَاةِ عِنْدَنَا علي ما مَرَّ وَإِنْ كانت كَثِيرَةً فَإِنْ كانت في مَوْضِعِ الْيَدَيْنِ وَالرُّكْبَتَيْنِ تَجُوزُ عِنْدَ أَصْحَابِنَا الثَّلَاثَةِ وَعِنْدَ زُفَرَ وَالشَّافِعِيِّ لَا تَجُوزُ وَجْهُ قَوْلِهِمَا أَنَّهُ أَدَّي رُكْنًا من أَرْكَانِ الصَّلَاةِ مع النَّجَاسَةِ فَلَا يَجُوزُ.

و اگر نجاست در مكان نماز باشد؛ اگر نجاست كم (تر از درهم) باشد، در هر جاي از محل نماز باشد، نماز خواند در آن جا جايز است؛ چرا كه كم بودن نجاست از نظر ما در باره جواز خواندن نماز بخشيده شده است؛ اما اگر زياد باشد، اگر در محل قرار گرفتن دو دست و زانوها باشد، از ديدگاه همكيشان سه گانه ما (ابوحنيفه، ابويوسف و محمد شيباني) اشكالي ندارد و مي شود بر آن نماز خواند؛ اما از ديدگاه زُفر (شاگرد ديگر ابوحنيفه) و شافعي جايز نيست، دليل آن ها اين است كه اين شخص يكي از اركان نمازش را با نجاست انجام داده است؛ پس جايز نيست.

الكاساني الشاشي الحنفي، علاء الدين أبي بكر بن مسعود بن احمد الملقب بملك العلماء (متوفاي 587هـ)، بدائع الصنائع في ترتيب الشرائع، ج1، ص82، ناشر: دار الكتاب العربي - بيروت، الطبعة: الثانية، 1982م.

شرح حال كاشاني:

أبو بكر بن مسعود بن أحمد الكاشاني علاء الدين ملك العلماء ... وكان للكاشاني وجاهة وخدمة وشجاعة وكذا قال ابن العديم سمعت قاضي العسكر يقول قدم الكاشاني دمشق فحضر إليه الفقهاء وطلبوا منه الكلام فعينوا مسائل كثيرة فجعل يقول ذهب إليها من أصحابنا فلان وفلان فلم يزل كذلك حتي أنهم لم يجدوا مسألة إلا وقد ذهب إليها واحد من أصحاب أبي حنيفة فأنفض المجلس ولم يتكلموا معه.

ابوبكر بن مسعود بن احمد كاشاني علاء الدين، ملك العلماء ... كاشاني داراي جايگاه و صاحب خدم و شجاع بود ؛ ... از قاضي عسكر شنيدم كه مي گفت كاشاني به دمشق آمد و فقهاء نيز حاضر شده و از او خواستند سخن بگويند ؛ مسائل بسياري را مطرح كردند اما هر مساله اي را كه مطرح كردند، او در پاسخ نظر علماي حنفي را مانند آنان بيان كرد ؛ هيچ مساله اي نبود مگر اينكه اصحاب ابوحنيفه در مورد آن فتوا داده بود ! به همين سبب مجلس آرام شده و ديگر از او سوالي نكردند !

السودوني، أبو الفداء زين الدين قاسم بن قطلوبغا (متوفاي879هـ)، تاج التراجم، ج1، ص328، تحقيق: محمد خير رمضان يوسف، ناشر: دار القلم - دمشق / سوريا، الطبعة: الأولي، 1413هـ- 1992م .

حال از علماي اهل سنت سؤال مي كنيم:

كدام بهتر است؛ سجده بر تربت سيد الشهداء عليه السلام، يا سجده بر نجاسات؟

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

مؤسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر (عج)



Share
1 | حامد | Iran - Tehran | ١٢:٠٠ - ١٦ اسفند ١٣٨٨ |
باسلام مدتي است به سايتتان سر نزده ام....بعدازكلي تحقيقات متوجه شدم اكثر علماي كه از آنها روايت مي كنيد ومي گوييد عالم سني!!اهل سنت آنها راسني نمي داننديا شيعه اند يا معتزله مانندابن ابي الحديد كه مي گوييد سني است!!! اگر مي تونانيد فقط از امام بخاري مسلم حديث بياوريد واگر ازابن ماجه نسائي ترمذي حديث مي آوريد لطفا ذكر كنيدكه اين حديث ازنظر اهل سنت صحيح است يا ضعيف. كه متاسفانه حديث ضعيف مي آوريد سپس نمي گوييد ضعيف است.

پاسخ:

با سلام

جناب حامد !

ظاهرا شما به سايت ديگري سر زده‌ايد !

لطفا مواردي را كه ما به ابن ابي الحديد استشهاد كرده‌ايم ، با مواردي كه به بخاري و مسلم و ديگر مشاهير اهل سنت استشهاد كرده ايم ، قياس كنيد ، (با جستجويي ساده در گوگل نتيجه مشخص مي‌شود) و بعد نتيجه را براي بازديد كنندگان بنويسيد !

البته بهتر است بگوييد آيا علمايي كه در اين مقاله در مورد آنان سخن گفته شده است ، سني هستند يا شيعه ؟

گروه پاسخ به شبهات

2 | شيعه علي | | ١٢:٠٠ - ١٦ اسفند ١٣٨٨ |
با سلام و عرض تشکر
يکي از راه هاي درک راه درست از نادرست؛ يا به عبارت ديگر دانستن مذهب درست از مذهب نادرست، توجه به ديدگاههاي فقهي، کلامي، فلسفي و ... انديشمندان هر مذهب است. مخاطبان با آشنايي با اين امور و سنجيدن آراء با عقل، کتاب و سنت، خود پي به حقانيت مذاهب خواهند برد. يعني همان زحمتي که شما عزيزان ميکشيد. پيشنهاد ميکنم در باب فقهي آراء عقل ستيز و به دور از ساحت دين، قرآن و سنت مخالفان را در يک باب جداگانه به معرض بگذاريد تا حق جويان را چراغ راهي باشد به سوي حقيقت. از جمله ميتوان به مواردي از اين قبيل اشاره کرد که بنا بر فتواي برخي از بزرگان سلفيه قرار دادن خيار و گوجه در يک نايلون حرام است!!!! که مواردي از اين دست که خلاف عرف، شرع و عقل است را فراوان ميتوانيد در منابع عزيزان سلفيه و غيره رديابي کنيد تا جرعه اي باشد براي تشنگان حقيقت.
موفق باشيد.
3 | عليرضا | | ١٢:٠٠ - ١٧ اسفند ١٣٨٨ |
سلام دوستان عزيز خودتان را خسته نكنيد. دست خودشان نيست . نه مي فهمند و نه مي بينند. تعصب عقل و چشمشان را كور كرده است. و مصداق كامل آيه ي "صم بكم عمي فهم لا يرجعون" هستند. ولي انشاالله خداوند هدايتشان كند كه او قادر و حكيم است. امروز به سايت سني نيوز سر زدم تا ببينم در مورد عبدالمالك ريگي چه مي گويند. بعضي از مطالبش را هم خواندم . در ذيل مطلبي با عنوان"از مال ملت ايران : توسعه صحن حضرت علي ، با پروژه 800 ميليارد توماني توسط دولت ولايت فقيه " در آدرس "؟؟؟؟؟؟؟" نظرات جواني به نام پويا، جنجالي راه انداخته بود كه خيلي برايم جالب بود. حتما برويد ببينيد. تمام نظرهاي آن مطلب را بخوانيد چون به هم مرتبط بود. اللهم صل علي محمد و آل محمد وعجل فرجهم بقائمهم و العن اعدائهم.
4 | محمد علي | | ١٢:٠٠ - ١٧ اسفند ١٣٨٨ |
حامد عزيز !

ايستاده بول کردن پيامبر آن هم در برابر صحابه را بخاري 4 بار نقل کرده، مسلم هم يکبار
اين هم يک حديث از صحيحين

ضمناً حامد جان اين رو هم نشنيدي که امام بخاري 3 مورد تحريف را در قرآن ذکر ميکنه، مسلم هم يک مورد ديگه به آن اضافه کرده!

طبري از قول عمر مي گه که 2 سوره بلند در قرآن بوده و حذف شده

باز هم حديث دوست داري بشنوي، اون هم حديث صحيح از علماي خودتون!!!!
5 | فاطمه آذركيش | | ١٢:٠٠ - ١٧ اسفند ١٣٨٨ |
مي گويد از بخاري و مسلم حديث بياوريد که ما آنها را قبول داريم و آنها صحيح است .اينها در کتابهاي صحيحين خود حديث دارند مبني بر اينکه خداوند جسم است هر وقت شب در يک جاي آسمان مستقر است .خداي سبحان در قرآن کريم مي فرمايد : ديدگان او را نمي بينند.(انعام 103) . هيچ چيز مانند او نيست ( شوري 11) و هنگامي که حضرت موسي در خواست ديدن و رويت خداوند مي کند به او مي فرمايد : هرگز مرا نخواهي ديد ( اعراف 143).
پس چگونه مي پذيريد احاديثي را که صحيح بخاري و صحيح مسلم نقل کرده اند به اينکه خداي سبحان در برابر بندگانش نمايان مي شود و او را مي بينند چنانکه ماه را در شب چهاردهم مي بينند ( صحيح بخاري ج 7 ص 205 و صحيح مسلم ج 1 ص 112).
و خداوند هر شب به آسمان دنيا فرود مي آيد ( صحيح بخاري ج 2 ص 47).
و پايش را در جهنم مي گذارد پس جهنم پر ميشود ( صحيح بخاري ج 8 ص178و 187).
و پايش را نمايش مي دهد تا مومنين او را بشناسند (صحيح بخاري ج 8 ص 182و صحيح مسلم ج 1 ص 115).
و خداوند مي خندد و تعجب مي کند و مانند آن از روايتهائي که خدا را به شکل جسمي متحرک و قابل تحول در مي آورد که مثلا دو دست و دو پا دارد و پنج انگشت دارد که آسمانها را بر انگشت اول مي گذارد و زمين ها را بر انگشت دوم و درختان را بر سوم و خاک را بر چهارم و ساير آفريدگان را بر انگشت پنجم مي گذارد ؟!(صحيح بخاري ج 6 ص 33 و ج 9 ص 181).
و داراي منزلي است که در آن سکونت دارد و محمد (ص) براي دخول بر او در منزلش- سه بار اجازه مي گيرد ( صحيح بخاري ج 8 ص 183)
خداوند برتر است از اين تشبيهات . اي پروردگار عزت و جلال تو منزه و مقدسي و به تو پناه مي بريم از اينگونه توصيف ها.
خداوند چشم دارد و ران و دست و پا دارد .پيامبر عظيم شان اسلام در تعداد رکعات نمازش اشتباه مي کرده کتابهاي صحيح شما ابزاري شده براي يهودي ها و مسيحيان که اسلام را زير سوال مي برند و مي کوبند (جالب است آقايان بخاري و مسلم اين اراجيف را جمع آوري و نام آنها را صحيح گذاشته اند )اين احاديث هم فقط و فقط از صحيحين شما نظرتان چيست ؟
6 | momen abdullah | | ١٢:٠٠ - ١٧ اسفند ١٣٨٨ |
جناب حامد
الحمد الله که شما اهل تحقيق هستيد.مي‌شود لطف کنيد بفرماييد چرا ابن ابي الحديد را سني نمي‌دانيد؟
يا علي
7 | مصطفي جوادي نسب | Iran - Mashhad | ١٢:٠٠ - ١٨ اسفند ١٣٨٨ |
با سلام اولا خدمت حامد عزيز سلام عرض ميکنم ثانيا: اي بابا چرا معتزله سني نيستند؟ جديدا خارجشون کرديد از اهل سنت؟ اگر اينجوري باشه ميشه بگيد زمخشري عالم بزرگ معتزلي مسلک چي بود؟ شيعه که صد در صد نبود. سني هم نيست؟ حامد عزيز ميشه فرق شيعه و سني رو بگي؟ آيا کسي که علي بن ابيطالب را به عنوان امام اول قبول ندارد هم شيعه هست؟ يه کم بيشتر در مورد ابن ابي الحديد بخون عزيزم. اون اين عقيده را داشت. ثالثا: نميدونم چرا هر وقت اهل سنت ميبينند از يکي از علماشون يه حرف ضد خودشون زده ميشه توجيه ميکنند به عنوان مثال: هميشه ميگند تاريخ طبري بهترين تاريخ هست و يکي از دلايلشون بر اينکه واقعه غدير وجود ندارد اين هست که در تاريخ طبري ذکر نشده است. اما زماني که طبري يه حرفي به ضررشون بزنه ميگن اي بابا طبري خودش اول کتابش نوشته من فقط جمع ميکنم و.......... رابعا: حامد جون خوشحال ميشم به سايت ما سر بزني www.shia-sonni.com
8 | momen abdullah | Malaysia - Kuala Lumpur | ١٢:٠٠ - ١٩ اسفند ١٣٨٨ |
سرور ما جناب آقاي عبد الرحمن عثمان ال عارف خدا را شاهد مي‌گيرم که در تمام اين مدت نبود شما به قلب بنده افتاده بود که شما را دستگير کرده اند. تا جايي که مي‌خواستم از برادرمان آقاي مجيد علي خواهش کنم که سراغ شما را بگيرد. خيلي نگران شما بودم. و اکنون اين نظر شما بنده حقير را بسيار بسيار خوشحال کرد. راستش را بخواهيد دفعه آخر که شما را تهديد کردند (در همين بخش نظرات) براي من قطعي شده بود که اينها دنبال شما هستند. فقط بي‌پرده به شما مي‌گويم لطفا به هيچ سلطنتي اعتماد نکنيد چون اين دول، پشت پرده، مردمان را چون برده خريد و فروش مي‌کنند (تو مخالفين من را افشا کن منهم مخالفين تو را). باشد که دولت کريمه و سلطنت امام زمان (عليه السلام) ما را از فشار اين ظالمين و طاغوت ها و خائنين نجات دهد. يا علي
9 | عبد الرحمن عثمان ال عارف | Iran - Tehran | ١٢:٠٠ - ١٩ اسفند ١٣٨٨ |
سلام عليكم يا اهل ديار المومنين ورحمه الله وبركاه:بنده مدتي مشكل داشتم نتوانستم به سايت پر افتخار شما سر بزنم عذر مي خواهم .شايد جهت اطلاع برادران اهل بدعت بد نباشد مشكلم را نقل كنم تا اينقدر از نبود ازادي در ايران حرف نزنند. وسنگ طرفداري از حقوق بشر را بر سينه نزنند.بنده طبق معمول براي زيارت از كشور خودم (امارات عربي متحده) براي زيارت به سعودي سفر كرده بودم نمي دانم از چه طريق روي بنده حساس شده بودند .خودم احتمال مي دهم در بقيع به بنده مشكوك شده بودند .زيرا اين اولين زيارت بامعرفتم بعد از استبصارم بود .حال خوشي داشتم (براي اقاي حسيني وهمه برادرا ن سايت دعائ كردم) بعد از زيارت جهت خواندن نماز وارد مسجدالنبي (ص) شدم بعد از نماز طبق معمول به مكتبه مدينه المنوره رفتم براي مطالعه ساعتي از ان نگذشته بود چند نفر وارد سالن مطالعه شدند.بدون ترديد وتحمل امدند طرف من گفتم اينها با من چه كاردارند؟بر فرض... از كجا شناختند؟نگاهم افتاد به سقف متوجه شدم دوربين روي من قرار دارد.درهر صورت به بنده با لحن زشتي گفتند پاشو برويم .گفتم كجا؟ گفتند بعدا معلوم مي شود نوشته هاي بنده را كه فيش برداري كرده بودم بر داشتند وبردند.ومن را با دونفر ديگر بردند طرف زندان يك هفته هيچ خبري نشد نه تفهيم اتهامي نه بازجويي ...ولي بنده از اوضاع هم بنديهايم تاحد بالايي فهميدم جريان از چه قرار است .در اين بند از كشورهاي زيادي زنداني با اتهامات عجيبي بود.خلاصه بعد از يك هفته بنده را احضار كردند به دفتر زندان مثل اينكه ان اتاق بازجويي بود.در حالي كه دستان مرا بسته بودند سئوالاتي كردند يكي از سئوالات اين بود رابطه تو با ايران چگونه است؟ گفتم من تابعيت كشور خودم را دارم وهيچ ربطي به ايران وايراني ندارم. گفتند تو ماه گذشته ايران بودي اين هم دليل ان (مهر دخول وخروج گذرنامه ام را نشانم دادند مثل اينكه گذر نامه ام را از هتل محل اقامتم گرفته بودند.)گفتم سفر كردن به ايران مگر جرم است ؟گفتند اما شيعه شدن جرم است.فهميدم همه چيز را مي دانند.يكي از انها كه خيلي هيكل درشتي داشت با توهين به من نزديك شد ومن را مورد حمله قرار داد وزير مشت ولگد قرار گرفتم وديگر بيهوش شدم بهوش امدم ديدم در بيمارستانم وپايم شكسته بود منتظر بودند به هوش بيايم .همين كه متوجه من شدند با همان وضعيت مرا به دادگاه بردند.من توان ايستادن نداشتم .قاضي از من سئوال كرد گفت تو بر عليه مذهب اهل سنت كار مي كني؟گفتم خير بنده خود سني هستم (البته منظورم اهل سنت واقعي بود)گفت پس اين مدارك چيست؟گفتم اينها فقط تحقيق علمي است(نوشته هاي بنده كه در كتابخانه برده بودند در اختيار داشتند)گفت اينها بدعت هاي خليفه را متذكر مي شوند.گفتم اين كه تقصير من نيست اگر بدعتي هم باشد خليفه دوم گذاشته است.تا اين حرف را زدم از پشت ميز امد بيرون ويك سيلي به من زد دندان من شكست ودر دادگاه عدل خون دهان من به زمين ريخت يك لحظه چشم هايم را بستم به ياد مظلوميت اهليت (ع) وياران با وفايشان افتادم اشكانم جاري شد. گفت ترسو هم هستي؟ گفتم در مسلك من ترس حرام است.ومن مقتدايي چون حسين(ع) دارم گفت پس اقرار مي كني رافضي شدي گفتم هرگز.من تازه قبول شدم .مثل اينكه متوجه نشد من چه گفتم.چون دهانم زخم بود ومشكل سخن مي گفتم در هر صورت ماجرا طولانيست قصد ازار شما را ندارم .فقط گفتم من در دانشگاه همين شهر(محمد السعود) درس خواندم وافراد زيادي از اساتيد وتحصيل كردگان اينجا بنده را مي شناسند.مي تواني از انها سئوال كنيد.من بايد در كشور خودم محاكه شوم ايشان بدون توجه به گفتار من حكم بازداشت من را نوشت ومن را 20 روز ديگر بازداشت كرد.وهر روز همه زندانيان بند ما را باشلاق كه از سيم برق بافته شده بود مي زدند.گفتم اينجا بايد كاري كنم .با هم بنديان وارد گفتگو شدم واز مجموع بيست نفر كه انجا بوديم 17 نفر به مذهب حقه اماميه پيوستند امافرصت نشد با ان سه نفر ديگر سخن بگويم(من به صورت تك تك صحبت مي كردم چون مي ترسيدم شايد گزارش كنند) زيرا من را از زندان ازاد كردند .خدا مي داند كه دلم نمي خواست(با ان همه شكنجه)بيرون بيايم چون مي خواستم با ان سه نفر ديگر هم صحبت كنم.اما علاجي نبود من را دست بسته وچشم بسته وار هواپيماي امارات كردند انجا دستانم وپاهايم را باز كردند .اين بود حقوق بشر وهابي واين بود سنت شيخين واين بود ازادي ...
10 | شيعه علي بن ابي طالب(ع) | Iran - Shiraz | ١٢:٠٠ - ٢٣ اسفند ١٣٨٨ |
با سلام! ما در فقه اماميه هم همچين چيزي را داريم مثلا خون در بدن يا لباس نماگزار اگر کمتر از درهم بغلي باشد جايز است حتي اگر توانايي طهارت را داشته باشيم يا اينکه چند لباس هم داشته باشد باز مشکلي ندارد با اين لباس نماز بخوانيم.

پاسخ:

با سلام

دوست گرامي

بودن خود (آنهم نه هر خوني) در لباس نماز گذار (آنهم كمتر از درهم) مساله‌اي اجماعي بين كل مسلمانان است ؛ البته اهل سنت مساله را كمي عام‌تر بيان كرده‌اند و گروهي اين سخن را در مورد كل نجاسات زده‌اند !

اما بحث مزبور ، نجس بودن محل سجده است ! يعني سجده بر روي نجاسات كه شيعه و گروهي از اهل سنت آن را جايز نمي‌داند !

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

11 | شيعه علي بن ابي طالب(ع) | Iran - Shiraz | ١٢:٠٠ - ٢٣ اسفند ١٣٨٨ |
با سلام!
هدف من از طرح اين مطلب اين بود که اگر شما بخاطر اين فتواي ابو حنيفه، او و پيروانش را به استهزاء مي گيريد يا اينکه در مورد اين فتوا يک علامت سوال داريد(به خاطروجود نجاست در محل سجده) ما هم خون(غير از دماء ثلاثه و دم نجس العين) را جايز مي دانيم (همانطور که در قسمت قبل ذکر کردم حتي اگر توانايي بر طهارت داشته باشد و يا اينکه چندين لباس داشته باشد). حال چون اين فتوا اجماعي است دليل نمي شود که ما در مورد اين فتوا سوال نکنيم يا اينکه فتواي ابو حنيفه چون فقط منحصر به خود اوست دليل نمي شود که غلط باشد.
12 | محسن | Iran - Tehran | ١٢:٠٠ - ٢٣ اسفند ١٣٨٨ |
جناب عبد الرحمن عثمان ال عارف خوشا به سعادتت كه پروردگار كريم بلا واسطه شما را بشارت مي دهد: فَاسْتَجَابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ أَنِّي لاَ أُضِيعُ عَمَلَ عَامِلٍ مِّنكُم مِّن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَى بَعْضُكُم مِّن بَعْضٍ فَالَّذِينَ هَاجَرُواْ وَأُخْرِجُواْ مِن دِيَارِهِمْ وَأُوذُواْ فِي سَبِيلِي وَقَاتَلُواْ وَقُتِلُواْ لأُكَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَلأُدْخِلَنَّهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ ثَوَابًا مِّن عِندِ اللّهِ وَاللّهُ عِندَهُ حُسْنُ الثَّوَابِ ﴿195-آل عمران﴾
13 | عبدالحسين(محمد) | Iran - Qom | ١٢:٠٠ - ٢٦ اسفند ١٣٨٨ |
با سلام
آقايي كه خودت را به نام (شيعه علي بن ابي طالب )
حكم جواز بودن خون اون هم نه هر خوني كمتر از درهم وافي بر آن روايات صحيح ميباشد و مساله‌اي اجماعي بين كل مسلمانان است بنا بر اين دليل بر آن ميباشد و اگر دليل بر آن باشد حكم صحيح است
اما حكم سجده بر نچاست فقط مختص ابو حنيفه ميباشد كه هيچ كس به آن فتوا نداده و دليلي بر آن ندارند
در اين مسئله تحقيق كنيد و بعد نظر بدهيد
14 | محمد اميدواري ابرقويي | Iran - Tehran | ١٢:٠٠ - ١٠ فروردين ١٣٨٩ |
خودمونيم راستي دراين ميان چند نفر هم مسائل شرعي خود را هم ياد ميگيرند !!!!!!!!!
15 | (كميل)براي آقاي عبدالرحمن عثمان ال عارف | Iran - Tabriz | ١٢:٠٠ - ١٧ فروردين ١٣٨٩ |
برادر عزيزم آقاي عبدالرحمن عثمان ال عارف پيام شما راخواندم اشک از چشمانم جاري شد خدا بحق محمد وآل محمد(ص) شما را پيروز و موفق گرداند. مراقب خودتان باشيد شما سرمايه بزرگ شيعيان هستيد . خواهش ميکنم اگر فرصت کرديد از احساستان نسبت به پدر غريبتان امام زمان برايمان چند خطي بنويسيد.از آشتي با اوبرايمان بگوييد.
16 | عبد الرحمن عثمان ال عارف | Iran - Tehran | ١٢:٠٠ - ٢٤ فروردين ١٣٨٩ |
وعليك السلام ورحمه الله:اوبا كسي قهر نيست مگر مي شود پدري با فرزندانش قهر كند(قال رسول الله ص :انا وعلي ابوا هذه الامه)اوخليفه الله است رحمه للعالمين است .اما ما بچه ها فراري هستيم و او هر لحظه چشم انتظار ماست .او از ما منتظر تر است تا فرزندانش را دستگيري كند .و وقتي به دامنش پناه مي بريم مانند مادري كه سال ها فرزندش را نديده وعاشق ديدار اوست او را در اغوش مي گيرد ونوازش مي كند.وحتي حتي توي روي او نمي زند كه كجا بودي؟ جه كردي؟ چرا كردي؟و...مراعفو كنيد كه ديگر زيادي حرف زدم .
17 | كميل | Iran - Tabriz | ١٢:٠٠ - ٢٥ فروردين ١٣٨٩ |
هرکس اين پيامو ميخونه براي سلامتي و طول عمر جناب ال عارف و هدايت پدر ايشون صلوات بفرسته.
18 | سعيد حسيني(شاه اسماعيل صفوي) | Japan - Chiyoda | ١٢:٠٠ - ٢٦ فروردين ١٣٨٩ |
با سلام
اللهم صلي علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم و اهلک اعدائهم
19 | عبدالله | Iran - Isfahan | ١٢:٠٠ - ٠٢ ارديبهشت ١٣٨٩ |
الحمد الله الذي جعلنا من المتمسكين بولايه اميرالمومنين عليه السلام
بخدا قسم ماشيعيان بايد روزي هزاران مرتبه شاكر دين واقعي اسلام باشيم كه مير و مقتدايم حضرت علي ابن ابيطالب اميرالمومنين است.
اللهم العن الجبت والطاغوت و العن ابالشرور واتباعه به عدد ما احاط به علمك.

20 | سايه | Iran - Qom | ١٢:٠٠ - ٢١ ارديبهشت ١٣٨٩ |
اقاي عبدالرحمان عارف خوشا به حالتان. براي ما هم دعا كنيد. انشالله به روشنگري هاي خود ادامه دهيد و مردم را نسبت به حق بودن شيعه آگاه كنيد. اميدوارم هر جا هستيد موفق باشيد. دعاي خير ما پشت سر شماست ما را هم دعا كنيد.
21 | محمديعقوب | Afghanistan - Kabul | ١٠:٤٧ - ٢٧ ارديبهشت ١٣٨٩ |
سلام من محمد يعقوب وفا استم نماز پنج وقت فرض است شناختن نماز فرض است چراکي وقتي جبريل عليه سلام با محمد صل الله عليه وسلم نماز را ميا موختن اول وقت ميا مد و در آخر وقت ميامد شناختن وقت در نماز فرض است چرا برادرا ني اهلي شيعه وقت را نميش ناسن ايا نماز اين ها دروست مشه مثلي عصر و مغرب و عشا را در يک وقت مخا نه
22 | جيم ناك | Afghanistan - Kabul | ١٠:٥٤ - ٢٧ ارديبهشت ١٣٨٩ |
آيا شيعه مسلمان است ؟
23 | من | Iran - Tabriz | ١٥:٤٠ - ٢٧ ارديبهشت ١٣٨٩ |
و آيا سني انسان است؟
24 | من | Iran - Tabriz | ١٥:٤٢ - ٢٧ ارديبهشت ١٣٨٩ |
محمد يعقوب مترجم نداري؟ ما كه متوجه نشديم چي گفتي
25 | مجيد م علي | United Arab Emirates - Dubai | ١٧:١٠ - ٢٧ ارديبهشت ١٣٨٩ |
با سلام
جناب جيم ناك .
اول با استناد به يك حديث خوب و قوي از حضرت محمد صلي الله عليه و اله و سلم بگو مسلمان چيه تا من جوابتو بدهم .
بعد فاميلتو عوض كن تا اين وهابيون برات تله نگذارند .

يا علي
26 | مجيد م علي | United Arab Emirates - Dubai | ١٧:٢٢ - ٢٧ ارديبهشت ١٣٨٩ |
با سلام
جناب محمچ يعقوب برادر عزيز بهتر است شما به اين دو مقاله مراجعه كنيد يكي بعربيه و ديگري فارسي در ضمن اين چند حديث را هم ميتواني در قسمت عربي پيدا كني :
. عن ابن عباس قال : صليت مع رسول اللّه ( ص ) ثمانياً جميعاً و سبعاً جميعاً ، قال عمرو بن دينار ، قلت : يا أبا الشعثاء ، أظنه أخَّر الظهر و عجّل العصر ، و أخر المغرب و عجل العشاء . . . قال : و أنا اظن ذلك . البخارى ، ج 2 ، ص 72 ؛ مسلم ، ج 2 ، ج 152 ؛ احمد ، ج 1 ، ص 221 .



2 . عن حبيب بن ابى ثابت ، عن سعيد بن جبير ، عن ابن عباس قال : جمع رسول اللّه ( ص ) : بين الظهر و العصر و المغرب و العشاء بالمدينة فى غير خوف و لا مطر . مسلم ، ج 2 ، ص 152 ؛ الموطا ، ج 1 ، ص 144 ؛ الترمذى ، ج 1 ، ص 354 ؛ اخرجه احمد عن جابر بن زيد : ج 1 ، ص 221 .



3 . عن ابن عباس قال : صلى رسول اللّه ( ص ) فى المدينة مقيما غير مسافر سبعا و ثمانيا الظهر و العصر ، و المغرب و العشاء . مسلم ، ج 2 ، ص 152 ؛ البخارى ، ج 1 ، ص 147 ؛ احمد ، ج 1 ، ص 221 .



4 . روى مسلم فى حديث و كيع : قال : قلت لابن عباس لِمَ فعل ذلك؟ قال : كى لا يحرج أمته . و فى حديث ابن معاوية : قيل لابن عباس : ما اراد الى ذلك؟ قال : اراد أن لا يحرج أمته .


الجمع بين الصلاتين‏ و مصادره‏ من الكتاب و السنة
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=19#9

انجام نماز ظهر و عصر، مغرب و عشاء در يك وقت
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=shobheh&id=22

موفق و مويد باشيد

يا علي
27 | سايه | Iran - Qom | ١٠:٣١ - ٢٨ ارديبهشت ١٣٨٩ |
اقا يا خانم جيم ناك از سئوالي كه پرسيده اي مبناي فكريت مشخص مي شود؟ انسان بايد در مسلمان بودن و به قول شخص من انسان بودن شما شك كند. شيعيان مانند مولاي مظلومشان علي ع مظلومند فقط خدا كند روزي برسد و ما انتقام اين همه تهمت و افتراي امثال شما را بگيريم به اميد ان روز.
28 | محمد اميدواري ابرقويي | Iran - Tehran | ٢١:٢٩ - ٠٦ خرداد ١٣٨٩ |
عجيب است كه در حاشيه تمامي مقالات نظراتي مطرح ميشود كه هيچ ربطي به اصل مقاله ندارد ! ! !
29 | منا | Iran - Tehran | ١٦:٤٧ - ١٣ خرداد ١٣٨٩ |
1: جواز ترك نماز مسلم در كتاب صحيح خود در باب كيفيت تيمم از چهار طريق از عبدالرحمن نقل مي كند:مردي نزد عمر آمد و سوال نمود : گاهي جُنُب ميشوم و براي غسل آبي نمي يابم تكليف من چيست و چگونه نماز بخوانم؟خليفه ي دوم اهل سنت فتوا مي دهد : نمازت را ترك كن.در بعضي از روايات آنان است كه عمر جواب داد: اگر جاي تو بودم تا وقتي آب پيدا نمي كردم نماز نمي خواندم.(صحيح مسلم-ج1-ص355)
30 | عارفه | Iran - Tehran | ٢٣:٤٤ - ٢٤ خرداد ١٣٨٩ |
ببخشيد جناب منا عمر ؟؟؟ خيلي بيجا كرده اند. خداوند تبارك و تعالي تحت هيچ شرايطي ترك نماز را نخواستن. حتي موقعي كه ترس از خطر باشه براي حفظ جان دستور فرموده ند كه از روي كفش مس كشيده بشود . و در جايي كه اب نيست تيمم. حتي براي غسل. و لي هيچ جا ترك واجبات توصيه نشده است .حرف من اينه كه ما چرا بايد كتاب خدا را ول كنيم و از كسان ديگه كه خودمون هم قبولشون نداريم چيزي ياد بگيرم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟كتاب آسماني كه همه چيز هم در ان براي زندگي هست و خداي تبارك تعالي طوري نازل فرموده اند بر قلب رسول الله كه هر كس با هر سوادي هم كه داشته باشه ميتونه از ان استفاده كنه و نيازي نيست كه مترجم داشته باشه ...... البته اين نظر بنده حقيره .
31 | مهرداد | Iran - Tehran | ١٥:٥٥ - ٢٥ خرداد ١٣٨٩ |
بسم ا...
السلام عليكم

خطاب به برادر بزرگوار و مجاهدم جناب عبد الرحمن عثمان ال عارف حفظه ا...تعالي.

برادر مجاهدم بنده شما را نمي شناسم اما استناد به مطالبي كه فرموديد خوشا به سعادتتان وا...العظيم به معني حقيقي كلمه به حالتان غبطه مي خورم و البته كيست كه غبطه نخورد؟؟؟...يافتن دين خدا از بين آن همه تبليغات و تحريفات و سفسطه ها و القائيات وووو.... و بعد اين همه تحمل آزار و اذيت و ترويج دين ا...تعالي كه حتي در همان زندان عمريسم 17 نفر را زنده كنيد..... حقيقتا خوشا به حالتان!!!
ما كجاييم و شما كجا؟؟؟
ان شاا...الرحمن كه هر آن بهتر از قبل باشيد و جسم و روحتان در پناه عنايات ويژه ي خداي بي همتا خداوند مهربانترين مهربانان خداوند سريع الرضا خداوند مظلومان و دعاي ويژه ي صاحب الزمان روحي و ارواح العالمين لتراب مقدمه الفداه و عجل ا...تعالي فرجه الشريف باشيد و الي الابد لحظه اي از عافيت جدا نشويد.ا...هم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم و فرجنابهم و العن اعدائهم اجمعين.

برادر مجاهدم شما به عنوان يك مجاهدي پيروز كه تحت عنايت ويژه ي باريتعالي هستيد و لذا ان شاا...الرحمن طبيعي است كه قطعا و بدون هيچ شك و شبهه اي دعايتان خيلي سريع و بي چون و چرا مورد قبول خداوند متعال است لذا ان شاا...الرحمن از شما عاجزانه تقاضا دارم و التماس مي كنم كه اول براي فرج سپس گرفتاران و بنده ي هيچ دعاي ويژه و تكميلي بفرماييد كه خدا مي داند بنده به سبب اشتباهات خود چقدر گرفتارم...

يا مولا علي باذن ا...تعالي اشع لنا عندا...تعالي
ياحق
32 | كميل | Iran - Tabriz | ٢٠:٠٦ - ٢٥ خرداد ١٣٨٩ |
آقاي مهرداد متاسفانه اهلي بدعت ال عارف را دستگير كرده اند و مدتيست خبري از ايشان نداريم
33 | عبدالله | Iran - Markaz | ٢٤:١٣ - ٢٥ خرداد ١٣٨٩ |
وقتي نماز پانتوميم باشه سجده بر هرچي دلت بخواهد...!
أمّا اگر قربة إلي الله باشه، پس بايد ببيني خداي سبحان چي ميخواهد:
وَإِذْ جَعَلْنَا الْبَيْتَ مَثَابَةً لِّلنَّاسِ وَأَمْنًا وَاتَّخِذُواْ مِن مَّقَامِ إِبْرَاهِيمَ مُصَلًّى وَعَهِدْنَا إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ أَن طَهِّرَا بَيْتِيَ لِلطَّائِفِينَ وَالْعَاكِفِينَ وَالرُّكَّعِ السُّجُودِ(البقرة125)=وآنگاه كه خانه خدا را نماد و جاي أمني براي مردم قرار داديم و شما نيز جاي نمازتان را از جايگاه إبراهيم أخذ كنيد، كه ما با إبراهيم و إسماعيل عهدكرده ايم كه خانه ام را براي طوافگر و عاكف و ركوع سجود كنندگان پاكيزه نگهداريد.
34 | ساره | Iran - Tehran | ١١:٥٢ - ١٥ تير ١٣٨٩ |
برادر كميل
باسلام
با شنيدن اينكه آقاي آل عارف را دستگير كرده اند گريه ام گرفت.
ايشان در كامنت هاي قبلي گفته بودند كه به امارات بازگشته اند .آيا دوباره دستگير شده اند؟
لطفا اگر لينكي از اينكه چه طور ايشان شيعه شده داريد بگذاريد. خيلي دوست دارم بخونم.

تقديم به برادرم عبد الرحمن عثمان ال عارف :

خنده و طعنه به اشعار و شعارم بزنيد
تير غم بر دل ديوانه و زارم بزنيد
در حمايت ز امامم علي شير خدا
مي شوم ميثم تمار به دارم بزنيد
35 | كميل(براي ساره) | Iran - Tabriz | ١٧:٤٧ - ١٥ تير ١٣٨٩ |
سلام بر ساره. برايتان خواب جناب ال عارف را با اجازه برادرم علي عارفي كپي كردم. البته دليل شيعه شدن ايشان تحقيقات چندين ساله شان بود نه اين خواب. از زبان خود ايشان خوابشان چنين است: ---------------------------------- عبد الرحمن عثمان ال عارف سلام:بنده را کم وبيش مي شناسيد خصوصا ان برادراني که سروکار با سايت ولي عصر دارند .من اگر نگويم تنها بلکه يکي از افرادي بودم که از مکتب اهل سنت دفاع مي کردم وبر عليه شيعيان ادله تندي مي اوردم وگاهي انان را رافضي مي خوندم (براي اثبات گفته هايم به سايت ولي عصر -چرانام فرزندان علي نام سه خليفه هست رجوع کنيد)البته اين دفاي من طبيعي بود چون خودم وتمامي ابائ واجدادم سني بودند.حدود دو هفته پيش به مذهب حقه اهلبيت پيوستم چرا؟؟ البته سالها در حال تحقيق بودم با دليل برايم واقعيت شيعه ثابت شده بود اما تعصبم اجازه نمي داد.تا اينکه شب قبل از شهادت امام صادق ع خوابي ديدم .براي اولين بار است خوابم را تعريف مي کنم حتي بعد از اقرارم به مذهب حقه اهلبيت خوابم را براي کسي نگفتم وننوشتم(رجوع کنيد به سايت ولي عصر)اما در اين سايت چون صحبت از خواب شد برخودم لازم ديدم که دراينجا خوابم را بيان کنم.ماجرا از اين قرار بود که من مرده بودم من را بردند دريک عالم عجيبي در انجا وحشت زياد بود از همه چيز مي ترسيدم گاهي در گودالهاي عميقي زبانه هاي اتش را مي ديدم که زبانه مي کشند مثل اينکه مي خواهند مرا ببلعند ومن فرار مي کردم در همين گير وداد بودم که از دور گنبد سبز رسول خدا را ديدم خوشحال شدم به طرف گنبد دويدم افرادي مي خواستند من را برگردانند به جاي قبلي اما دستشان به من نمي رسيد ومن مي دويدم.تا اينکه از يک دروازهاي عبور کردم وبه حياط خانه (بارگاه)رسول الله رسيدم امدم وارد شوم خادمان اجازه ندادند ناراحت وگريان شدم .ناگهان فرستادهاي از درون امد وگفت :اينجا چه مي خواهيد گفتم مي خواهم با رسول خدا ديدار کنم گفت نمشود گفتم چرا؟ما از همه شنيدهايم که رسول خدا مهربان است وهر کس مي خواخواهد با ملاقات کند مي تواند .گفت درست شنيده ايد.ان در دنيا بود نه علم برزخ گفتم در عالم برزخ کسي را راه نمي دهد؟ گفت چرا مومنين را راه مي دهد اما تورا نه. گفتم من مسلمانم مگر من مومن نيستم؟ گفت نه تو با دشمنان پيامبر واهلبيتش دوستي.توهنوز پيرو غاصبان خلافتي .گفتم انها الن کجا هستند ؟گفت:خودت برو وببين گفتم کجا گفت از همان مسيري که امده ايد گفتم انجا خطرناک است من مي ترسم انجا بروم گفت نترس.چون در دلت به حقيقت رسيده اي به تو فرصت داده مي شود.تورا اسيبي تحديد نمي کند .نگاه به يکي از خدام کرد وگفت با او برو انان را نشانش بده .خادم جلوي من حرکت کرد ومن دنبال سرش ناگهان همان اقا مرا به اسم صدازد وگفت اگر به حقيقت قرار کردي واگر به مومنان پيوستي پيابر با تو ديدار مي کند.نگران نباش راهت مي دهد.من با اين راهنم بسوي جايگاه بسيار ترسناکي رفتيم شعله هاي اتش به من حمله مي کردند اما اين مرد با دودستش واسطه مي شد وبر مي گشتند رسيديم به يک گودال بسيار بزرگي که اتش بزرگ دران بود انسانهاي زشت وعريان در ميان شعله ها مي لوليدند وفرياد مي زدند بالا مي امدند ودر گدازهها فرو مي رفتند.همراهم از من پرسيد مي دانيد اينها چه کساني هستند؟ گفتم نه.گفت ان يکي قابيل است که برادرش حابيل راکشت.ان ديگري زن نوح است که اورا نپذيرفت.ان ديگري نمرود است که در مقابل ابراهيم ايستاد.ان ديگري فرعون است که به موسي ايمان نياورد ان ديگري سامري است که ولايت هارون را نپذيرفت و... وبعد رو به من کرد وگفت مي دانيد انها کييايند؟گفتم خير گفت از خودشان بپرس من گفتم شما جمعيت چه کساني هستيد؟؟؟همه با هم گفتند ما خائنان به رسول خدا وپيمان شکنان بيعت غدير خم غاصبان حقوق اهلبيت....در بين اينها تعداد زياد ديگري مي سوختند ولي چيزي نمي گفتند .گفتم اينها کيايند؟راهنمايم گفت اينها گمراه کنندگان مردم به طرف اين نا کسان.گفتم مي شود انها را معرفي کنيد گفت همه انها را خير اما تعدادي را بله.ان يکي عمر عاص ملعون است .ان يکي ابو موسي اشعري است .ان ابو هريره است .ان مالک وان ابوحنيفه وان شافعي وان احمد ابن حنبل است.گفتم چرا شافعي ارامتر است وشعلها کمتر به او اسيب مي رسانند گفت چون يک شعر زيبايي در مورد علي (ع)سروده کمي با او مدارا مي شود.ان يکي ان يکي مسلم وان ديگري بخاريست.اينها فضائل اهلبت را پوشاندند ودروغ بسيار گفتند.انابن تيميه است يهوديست دروغ مي گفت من مسلملنم وان هم محمد ابن عبدالوهاب است او هم دروغ مي گفت من مسلمانم اين هم صدام است که خون هزاران شيعه ناب پيرو رسول خدا را بر زمين ريخته است.رو به من کرد وگفت هنوز حيا نمي کني؟ هنوز حجت برت تمام نشده است؟گفتم حجت چيست گفت حجت پيامبر خدا و۱۲ امام شيعيانند.بعد سه با فرمد در قران امده است اثني عشر نقيبا.من را تنها گذاشت ونا پديد شد من از ترس تنهايي فرياد زدم واز خواب بيدار شدم.بلا فاصله توبه کردم حمام رفتم غسل توبه کردم وبه مذهب حقه اهلبيت ايمان اوردم.از اينکه وقتتان را گرفتم عذر مي خواهم خداوند انشا الله همه را هدايت کند .والسلام ------------------------------- ايشان بعد از دستگيري و شكنجه توسط وهابيان باز در سايت حضور داشتند و ماجراي دادگاه و مسائل ديگر را خود ايشان نقل كردند كه ميتوانيد در قسمت بالاي بخش نظرات نام ايشان را سرچ كنيد و نوشته هاي ايشان را بخوانيد. ---------------------------- تا اينكه يك روز شخصي از اهالي بدعت بنام عاشق عبدالمالك چنين پيامي در سايت نوشته و ذهن همه ما را مشوش كرد: بشارت بشارت هم به دوست هم به دشمن :به مهران عزيز وبه سايت روافض :عالم نماي بي عمل مرتد كافر عبدالشيطان ال عارف ديروز در شهر بيروت در لبنان توسط نيروهاي اطلاعاتي دولت اسلامي رفيق حريري دستگير شد وپس از دستگيري به پليس بين الملل تحويل داده شد وامروز قرار است به كشور امارات عربي متحده تحويل داده شود وانشا’الله به دار مجازات آويخته خواهد شد.باد فرصت طلبان تخليه شد. اين مسبصركم علي قولكم . نتيجه پشت كردن به سنت رسول خدا چيزي جز هلاكت وبدبختي نيست.لطفا همگي قبل از به درك واصل شدنش اورا بالعن بدرقه كنيم چون جوانان زيادي را منحرف كرده بود الهم العنه لعنا شديدا.امين. --------------------------------- نگراني ما از ايشان ادامه داشت تا اينكه دو روز پيش email ي از سايت وليعصر دريافت كردم كه فهميدم ايشان زنده هستند و انشالله در كنار خانواده شان. حضور نيافتن جناب ال عارف در سايت دليل ديگري دارد كه من هم بي اطلاع هستم. پس نگران نباشيد و فقط براي سلامتي و طول عمر آن بزرگوار دعا كنيد. ايشان سرمايه بزرگي براي شيعيان هستند. التماس دعا
36 | مجيد م علي | United Arab Emirates - Dubai | ٢١:٣٣ - ١٥ تير ١٣٨٩ |
با سلام
برادر عزيز جناب كميل . ( 35 )
مشكــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــور
اجرت با اهل البيت نبي خودمان .
يا علي
37 | ساره | Iraq - Baghdad | ٢١:٤٧ - ١٥ تير ١٣٨٩ |
با تشكر بسيار از برادر بزرگوارم كميل
از اينكه مطالب را برايم كامنت كرديد متشكرم.
اجر شما با حضرت زهرا.
با خواندن اين مطالب به اينكه شيعه هستم بيش از پيش افتخار مي كنم و بر دشمنان علي (ع) و فرزندانش بيش از پيش لعن مي فرستم. خدا عذابشان را زيادتر كند.واز خدا مي خواهم جناب ال عارف را در پناه امام زمان (عج) نگه دارد.
38 | كميل | Iran - Tabriz | ١٥:٤٦ - ١٦ تير ١٣٨٩ |
زحمت پيدا كردن متن خواب با برادرم علي عارفي بود.
التماس دعا
39 | شيعه علي بن ابي طالب(ع) | Iran - Shiraz | ١٠:٢٢ - ٢٦ تير ١٣٨٩ |
با سلام! در يك سايت وهابي به مطلب شما جواب داده شده بود كه لطفا به تمامي شبهات مطرح شده جواب دهيد: سوال شيعه: متأسفانه بسيارى از اوقات ديده مى‌شود که سني ها بر شيعيان خرده مى‌گيرند كه چرا شما بر مهر سجده مى‌كنيد‌، اين كار شما شرك است، نمازتان باطل است و ... اما جالب است بدانيد كه برخى بزرگان و دانشمندان مشهور آن‌ها حتى سجده بر نجاسات را نيز جايز دانسته‌اند. بشر بن وليد از ابويوسف و او از أبوحنيفه نقل كرده كه اگر در جاى دو پا (در هنگام نماز)، بيش از يک درهم، ادرار وجود داشته باشد، نمازش باطل مى‌شود؛ ولى اگر همين نجاست در محل سجده باشد، نماز باطل نمى‌شود. مختصر اختلاف العلماء، ج1، ص261، علاء الدين كاشانى حنفى مى‌نويسد:: و اگر نجاست در مكان نماز باشد؛ اگر نجاست كم (تر از درهم) باشد، در هر جاى از محل نماز باشد، نماز خواندن در آن جا جايز است؛ چرا كه كم بودن نجاست از نظر ما درباره جواز خواندن نماز بخشيده شده است؛ اما اگر زياد باشد، اگر در محل قرار گرفتن دو دست و زانوها باشد، از ديدگاه همكيشان سه گانه ما (ابوحنيفه، ابويوسف و محمد شيباني) اشكالى ندارد و مى‌شود بر آن نماز خواند؛ اما از ديدگاه زُفر (شاگرد ديگر ابوحنيفه) و شافعى جايز نيست، دليل آن‌ها اين است كه اين شخص يكى از اركان نمازش را با نجاست انجام داده است؛ پس جايز نيست.. الكاساني الشاشي الحنفي، در كتاب بدائع الصنائع في ترتيب الشرائع، ج1، ص82، حال از علماى اهل سنت سؤال مى‌كنيم: كدام بهتر است؛ سجده بر تربت سيد الشهداء عليه السلام، يا سجده بر نجاسات؟ پاسخ اهل سنت: از نظر ما، سجده بر نجاسات شايد گناه باشد و شايد گاهي هم نباشد، ولي سجده بر مهر کربلا در هر حال شرک و يا نزديک بشرک است. توضيح ميدهم: سجده بالاترين عبادات است؛ در روايات ميايد که هر وقت که انسان سجده کند، شيطان گريه ميکند! رسول الله فرمود: «إذا قرأ ابن آدم السجدة فسجد اعتزل الشيطان يبكي يقول : يا ويله أمر ابن آدم بالسجود فسجد فله الجنة و أمرت بالسجود فعصيت فلي النار» وقتي که آدميزاد آيه اي از آيات سجده راتلاوت ميکند و بعد سجده ميرود، شيطان به گوشه اي رفته و مي گريد و ميگويد: اي واي بر او !پسر آدم به سحده امر شد و سجده کرد و بهشت را برد، و من بسجده امر شدم و نکردم و برايم آتش است. عبادت سجده، براي اين عظيم است که ما شريفترين عضو بدن خود را ( پيشاني و بيني را ) بنشانه عبوديت به خاک ميماليم. از اين بهتر شايد حالتي براي نشان دادن تسليمي بنده در مقابل خالقش نباشد و براي همين رسول الله فرمودند: «أقرب ما يكون العبد إلى الله و هو ساجد» وقتي که انسان سجده ميکند ، به الله نزديک ميشود ، نزديک شدني که از آن نزديکتر شدن ممکن نيست يعني سجده اوج و آخرين حد پرواز است و شيطاني که از ناراحتي به گريه ميافتد آيا هرگز بيکار و ساکت خواهد نشست؟ او آنکس را که بتواند از سجده باز دارد، بازش ميدارد، و آنکس را که نتواند پس به وسيله مهر، سجده اش را به شرک تبديل ميکند. و عبادتش را خراب مي نمايد. ما بر خاک سجده ميکنيم چون خاک پست و ذليل است اما شيطان اول خاک را براي ما مقدس و عزيز ميکند، آنرا تبديل ميکند و به صليب و مهر ، و بعد ميگويد بيا بابا جان!! حالا سجده کن! اين صليب يا مهر را ببوس و عزيز بدار و پيشاني بر آن بنه! اما بي احترامي نکن، مقدس است! مبادا بر سرش بنشيني و مثل خاک معمولي زير پا بيافکني !! پس سجده بر تربت کربلا، هم سجده براي حسين است و هم براي الله . و نشانه اي از ذلت در آن نيست اين مثل سجده بر طلاست طلا را همه دوست دارند وعزيز است، براي همين قبر طلايي و بت طلايي ميسازند. اما سجده بر خاک عادي، خاک زيرپا، خاک بي ارزش ، نشانه ذلت است زيرا کسي آنرا مقدس نميداند. پس قضيه سجده بر تربت حسين بالاتر از يک دعواي فقهيي است !متوجه باشيد. و حالا بياييد ببينيم سني آيا سجده بر بول را جايز ميداند؟ شيعه در اين مورد از کتاب هاي حديث ما چيزي نياورده، بلکه از اختلاف علما آورده و از نام کتاب پيداست که اين عقيده همه اهل سنت نيست زيرا خودش ميگويد اختلاف علما! و تا آنجايي که من در ساليان سال، احناف را ديده ام، آنها بيش از هر گروه ديگري حريص هستند که محل سجودشان پاک باشد ، چه بسا حنفيي در خانه ام نماز خوانده و تاکيد کردم قالي پاک است، باز وسواس نشان داده و جانماز خواسته، و گفته شايد بچه اي با پاي آلوده بر سر فرش آمده باشد. يعني احتمال يک درصد هم بدهند نماز نميخوانند، اين عمل احناف را همه مردم دنيا شاهدند که آنها سختگيرترين مردمان در نماز خواندن بر جاي پاک هستند. پس جريان چيست؟ بايد کتابي که شيعه آدرس را داده باز کنم و ببينيم جريان چيست: در کتاب اختلاف علماي طحاوي بعد از اينکه ميگويد امام ابوحنيفه نماز بر جاييکه به اندازه يک درهم اثر بول در آن باشد را فاسد ميداند ولي در مکان سجده را فاسد نميداند بلافاصله مينويسد، بايد اين سجده را ( سجده در جاي آلوده را ) درجاي پاکي دوباره انجام دهد و الا نمازش فاسد است و امام محمد شاگر ديگر ابوحنيفه هم همين را از ابويوسف روايت کرده و شاگر ديگر ابوحنيفه ؛ زفر نيز هم نظر ابويوسف است. ..... پس اي خواننده عزيز بايد چند نکته را هميشه به خاطر داشته باشيد وقتي ما ميگوييم امام ابوحنيفه منظور ما از امام همان چيزي نيست که شيعه از امام در ذهن تصور دارند. هان اين جلوي شماست، ابوحنيفه رحمه الله چيزي گفت و شاگردانش موافق نبودند و بدانيد اينکه احناف در اين مورد بر مذهب شاگردان ابوحنيفه هستند. و اصولا امام ابوحنيفه هم قصدش اين نبوده که جاي پاک را رها کنيد جاي آلوده نماز بخوانيد، سخن از حالات استثنايي است که شخصي حين نماز خواندن ميبيند جاي سجود و جاي نماز ناپاک است، او بر اساس علم خود فتوايي داده که مورد قبول پيروانش هم واقع نشد( البته از ايشان قول ديگري هم در دست داريم که عکس اين است و خدا ميداند کدام درست است) بايد بدانيد که امام نزد اهل سنت همان مقام امام در نزد اهل شيعه را ندارد که اگر امام شيعه ( مهدي ) قرآن را هم عوض کند کسي حق ندارد بگويد چرا؟!!! و عموما نظر همه اهل سنت اين است (و خود امام ابوحنيفه نيز در عمل مانند همه بوده ) که جاي نماز بايد پاک باشد، و از نظر ما زمين بطور کلي پاک است مگر آنکه نجاست را به عينه ببينيم يا بويش را حس کنيم يا از اين قبيل.... که اکثريت قريب به اتفاق علماي ما ميگويند که در اين جر جاها نماز جايز نيست و بايد نماز در جاي پاک خوانده شود، و اندکي از علماء کمي سهل گيري کرده اگر (بطور اتفاقي نه هميشه دقت کنيد) محل سجودش را آلوده يافت ( کمتر از يک مساحت يک سکه) آنوقت نمازش درست است، تازه اين راي در بين هيچ مذهب از مذاهب هل سنت، عملا پيرو ندارد فقط يک راي است در يک کتاب از يک نفر ...... و اين راي مرده و در کتابي دفن شده.... اين فتواي بي پيرو را، با عمل شنيع سجده بر تربت کربلا مقايسه کردن ، کاري دور از منطق است. مقدس دانستن خاک قبر حسين و سجده بر آن و خراب کردن سجده و سجده را به مرز شرک رساندن ، اصلا درست نيست. اين دو مقوله جداست. اينجور کارها و اينگونه مقايسه ها، فقط بازي هاي کلامي ملاهاي گمراه شده و گمراه کننده قمي و نجفي است و يک انسان عاقل نبايد فريب بخورد در پايان نظر علاء الدين کاشي را از همان كتابي مياوريم که شيعه فقط قسمتي از متن را نوشته متن اين است: ...... لِأَنَّ الْقِيامَ مِنْ أَفْعَالِ الصَّلَاةِ مَقْصُودًا ؛ لِأَنَّهُ رُكْنٌ ، فَلَا يصِحُّ بِدُونِ الطَّهَارَةِ ، فَيخْرُجُ مِنْ أَنْ يكُونَ فَعَلَ الصَّلَاةَ لِعَدَمِ الطَّهَارَةِ ، وَمَا لَيسَ مِنْ أَفْعَالِ الصَّلَاةِ إذَا دَخَلَ فِي الصَّلَاةِ إنْ كَانَ قَلِيلًا يكُونُ عَفْوًا وَإِلَّا فَلَا ، بِخِلَافِ مَا إذَا كَانَتْ النَّجَاسَةُ عَلَى مَوْضِعِ الْيدَينِ وَالرُّكْبَتَينِ حَيثُ لَا تَفْسُدُ صَلَاتُهُ ، وَإِنْ أَطَالَ الْوَضْعَ ؛ لِأَنَّ الْوَضْعَ لَيسَ مِنْ أَفْعَالِ الصَّلَاةِ مَقْصُودًا بَلْ مِنْ تَوَابِعِهَا ، فَلَا يخْرُجُ مِنْ أَنْ يكُونَ فِعْلُ الصَّلَاةِ تَبَعًا لِعَدَمِ الطَّهَارَةِ ؛ لِوُجُودِ الطَّهَارَةِ فِي الْأَصْلِ ، وَإِنْ كَانَتْ النَّجَاسَةُ فِي مَوْضِعِ السُّجُودِ لَمْ يجُزْ فِي قَوْلِ أَبِي يوسُفَ وَمُحَمَّدٍ ، وَعَنْ أَبِي حَنِيفَةَ رِوَايتَانِ رَوَى عَنْهُ مُحَمَّدٌ أَنَّهُ لَا يجُوزُ ، وَهُوَ الظَّاهِرُ مِنْ مَذْهَبِهِ ، وَرَوَى أَبُو يوسُفَ عَنْهُ أَنَّهُ يجُوزُ وَجْهُ قَوْلِهِمَا أَنَّ الْفَرْضَ هُوَ السُّجُودُ عَلَى الْجَبْهَةِ . وَقَدْرُ الْجَبْهَةِ أَكْثَرُ مِنْ قَدْرِ الدِّرْهَمِ فَلَا يكُونُ عَفْوًا وَجْهُ رِوَايةِ أَبِي يوسُفَ عَنْ أَبِي حَنِيفَةَ أَنَّ فَرْضَ السُّجُودِ يتَأَدَّى بِمِقْدَارِ أَرْنَبَةِ الْأَنْفِ عِنْدَهُ ، وَذَلِكَ أَقَلُّ مِنْ قَدْرِ الدِّرْهَمِ فَيجُوزُ ، وَالصَّحِيحُ رِوَايةُ مُحَمَّدٍ ؛ لِأَنَّ الْفَرْضَ وَإِنْ كَانَ يتَأَدَّى بِمِقْدَارِ الْأَرْنَبَةِ عِنْدَهُ ، وَلَكِنْ إذَا وَضَعَ الْجَبْهَةَ مَعَ الْأَرْنَبَةِ يقَعُ الْكُلُّ فَرْضًا ، كَمَا إذَا طَوَّلَ الْقِرَاءَةَ زِيادَةً عَلَى مَا يتَعَلَّقُ بِهِ جَوَازُ الصَّلَاةِ ، وَمِقْدَارُ الْجَبْهَةِ وَالْأَنْفِ يزِيدُ عَلَى قَدْرِ الدِّرْهَمِ فَلَا يكُونُ عَفْوًا(كتاب بدائع الصنائع في ترتيب الشرائع از علاالدين كاشي صفحه 356) همانطور که در متن با خط سرخ مشخص کردم بزرگان مذهب حنفي سجده بر محلي نجس را از مبطلات نماز ميدانند، و از ابوحنيفه رحمه الله هم دو قول متضاد روايت ، اما ظاهر مذهب حنفي اين است که جايز نيست و نماز باطل است. و باز ميگويم اختلاف آن بزرگان در مقدار و مساحت آلودگي محل سجود است، که و دعوا سر اين است که يک نقطه نجاست در محل سجود سجده را باطل ميکند يا بيشتر و براي همين اين موضوع در باب ( بيان مقدار آلودگيي که محل سجود را شرعا نجس ميکند ) آمده... يعني اين يک بحث فقههي است و ربطي به بحث اعتقادي ندارد و سجده بر مهر ( خاک قبر حسين ) نزد شيعه ها يک مساله اعتقادي است آيا علماي شيعه گمان ميکنند ميتوانند همه انسانها را بفريبند ؟؟ گيرم که خلق را به فريبت فريفتي با دست انتقام الهي چه ميکني؟ اينگونه بحث ها و جدل هاي بي ربط شيعه، اين آيه را بياد من مياورد: وَلَمَّا ضُرِبَ ابْنُ مَرْيمَ مَثَلًا إِذَا قَوْمُكَ مِنْهُ يصِدُّونَ«57» وَقَالُوا أَآلِهَتُنَا خَيرٌ أَمْ هُوَ مَا ضَرَبُوهُ لَكَ إِلَّا جَدَلًا بَلْ هُمْ قَوْمٌ خَصِمُونَ«58» زخرف و هنگامي که درباره فرزند مريم مثلي زده شد، ناگهان قوم تو بخاطر آن داد و فرياد راه انداختند. و گفتند: «آيا خدايان ما بهترند يا مسيح‌؟! ولي آنها اين مثل را جز از طريق جدال (و لجاج) براي تو نزدند؛ آنان گروهي کينه‌توز و پرخاشگرند!

پاسخ:

با سلام

دوست گرامي

متني که شما ارائه کرده ايد ، احتياج به جواب ندارد ! نويسنده در واقع قبول کرده است ، که نظر فقهي برخي علماي اهل سنت ، جواز سجده بر روي نجاسات است ! (و گفته است که اين بحث عقيدتي نيست و فقهي است) و ما نيز گفته ايم که سجده بر روي خاک ، جزو احکام است ، و عقيدتي نيست و فقهي است ! البته او ادعا دارد که اين کار شرک است ! که پاسخ اين اشکال را نيز در آدرس ذيل به صورت مفصل داده ايم :

http://valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=490

البته اين نويسنده سني ، به خاطر اينکه از ادله متقن ما (از کتب اهل سنت) مبني بر لزوم سجده بر روي مهر ، غافل بوده است ، چنين جملاتي نوشته است !

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

40 | شيعه ي علي بن ابي طالب(ع) | Iran - Shiraz | ٢٤:٠٦ - ٢٧ تير ١٣٨٩ |
با سلام! با تشكر از جواب شما اما اين نويسنده ي سني ادعا نكرده كه سجده بر خاك شرك است بلكه مي گويد سجده بر تربت حسيني(ع) چون اين خاك براي ما ارزش مند است شرك است. شما در لينك ارسالي به روايات استناد كرده بودبد خواهشمند است اگر جواب عقلي هم براي اين قضيه وجود دارد ذكر كنيد براي يادآوري بخش مورد نظر را دوباره مي آورم: وقتي که انسان سجده ميکند ، به الله نزديک ميشود ، نزديک شدني که از آن نزديکتر شدن ممکن نيست يعني سجده اوج و آخرين حد پرواز است و شيطاني که از ناراحتي به گريه ميافتد آيا هرگز بيکار و ساکت خواهد نشست؟ او آنکس را که بتواند از سجده باز دارد، بازش ميدارد، و آنکس را که نتواند پس به وسيله مهر، سجده اش را به شرک تبديل ميکند. و عبادتش را خراب مي نمايد. ما بر خاک سجده ميکنيم چون خاک پست و ذليل است اما شيطان اول خاک را براي ما مقدس و عزيز ميکند، آنرا تبديل ميکند و به صليب و مهر ، و بعد ميگويد بيا بابا جان!! حالا سجده کن! اين صليب يا مهر را ببوس و عزيز بدار و پيشاني بر آن بنه! اما بي احترامي نکن، مقدس است! مبادا بر سرش بنشيني و مثل خاک معمولي زير پا بيافکني !! پس سجده بر تربت کربلا، هم سجده براي حسين است و هم براي الله . و نشانه اي از ذلت در آن نيست اين مثل سجده بر طلاست طلا را همه دوست دارند وعزيز است، براي همين قبر طلايي و بت طلايي ميسازند. اما سجده بر خاک عادي، خاک زيرپا، خاک بي ارزش ، نشانه ذلت است زيرا کسي آنرا مقدس نميداند. پس قضيه سجده بر تربت حسين بالاتر از يک دعواي فقهيي است !متوجه باشيد. همچنين اين نويسنده مدعي شده كه شما مطلب علا الدين كاشي را نافص نقل كرده ايد و در ادامه مي گويد كه حنفي ها سجده بر نجاسات را جز مبطلات نماز مي دانند براي اين چه جواب داريد؟

پاسخ:

با سلام
دوست گرامي
1- فرموده ايد «اما اين نويسنده ي سني ادعا نكرده كه سجده بر خاك شرك است بلكه مي گويد سجده بر تربت حسيني(ع) چون اين خاك براي ما ارزش مند است شرك است»! و از ما دليل عقلي خواسته ايد !
آيا ارزشمند بودن يک خاک از جهت معنوي را عقل مي تواند درک کند ؟! يا تنها خداوند است که مي تواند ارزش گذاري کند و با روايات اهل بيت براي ما مشخص شود ! اهل بيت عصمت ، خود اين خاک را گرامي داشته اند ، و حال اين گروه از اهل سنت ، مي گويند ارزشي ندارد !
2- فرموده ايد«و بعد ميگويد بيا بابا جان!! حالا سجده کن! اين صليب يا مهر را ببوس و عزيز بدار و پيشاني بر آن بنه!»
آيا پيامبر حجر الاسود را بوسيده است يا خير ؟ ايا شيطان اين سنگ را در نظر ايشان گرامي داشت ؟ آيا رسول خدا خاک تربت امام حسين عليه السلام را بوسيده است ؟ آيا رسول خدا اين خاک را در نظر او گرامي داشت ؟
3- راجع به ادامه مطلب علاء الدين کاشي ، در ابتدا بايد اقرار کند که ابوحنيفه و گروهي ديگر سجده بر روي نجاست را جايز دانسته اند ! و حتي اگر همه علماي اهل سنت نيز مخالفت کنند نظر امام اعظم چيز ديگري است !
در مورد علاء الدين کاشاني نيز سخن ما در مورد او واضح است ! او در هنگام نقل اقوال ، به صراحت ، نظر خود را راجع به سجده بر روي نجاست قليله مطرح کرده است !
و آنچه در ادامه مي گويد ( و ما نيز قسمتي از آن را نقل کرده ايم راجع به کثيره است و نه قليله) !
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات

  بعدی [1] [2]  
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها