2024 April 20 - شنبه 01 ارديبهشت 1403
فرار مولوي عبدالحميد از مناظره و دعوت مجدد ايشان براي مناظره و مباهله
کد مطلب: ٤٨٣٩ تاریخ انتشار: ٠٢ آبان ١٣٨٦ تعداد بازدید: 49592
اخبار » عمومي
فرار مولوي عبدالحميد از مناظره و دعوت مجدد ايشان براي مناظره و مباهله

به دنبال دعوت اين جانب از جناب مولوي عبد الحميد براي مناظره و گفتگوي دوستانه پيرامون سخنان ايشان در نماز جمعه زاهدان، در سايت ويژه حوزه علميه زاهدان اعلام كردند كه ايشان حاضر به مناظره نيست بلكه آماده مباهله مي باشد و شاگردان ايشان با شرائطي، آمادگي خود را براي مناظره اعلام كرده اند.


اينجانب ضمن احترام به جناب مولوي عبد الحميد اعلام مي دارم:


1 ـ همانگونه كه در اعلام قبلي اشاره شده، هدف اينجانب مناظره و گفتگوي دوستانه است نه جدل و مناقشه، جناب مولوي عبد الحميد و دوستانشان كه برنامه هاي اين جانب را در شبكه سلام و همچنين در همايش مذاهب در چابهار و زاهدان ديده، و يا شنيده اند به خوبي مي دانند كه اينجانب اهل جدل و مناقشه نيستم بلكه براي اهل سنت احترام قائل هستم و بارها گفته ام كه اهانت به اهل سنت و مقدسات آنان، خلاف شرع و گناه نابخشودني است.


2 ـ فرار از مناظره بر خلاف سيره أنبياء و علماي اسلام است كه در طول تاريخ در موارد اختلافي با يكديگر به گفتگو و مناظره مي پرداختند و قرآن كريم و تاريخ مملوّ از محاجّه و مناظره پيامبران و امامان و علماي شيعه و سني است.


3 ـ ارجاع به شاگردان، نوعي فرار از مناظره و تحقير طرف مقابل و عدم رعايت شأن علمي و دور شدن از صفا وصميميت است.


اگر هدف جناب مولوي عبد الحميد (العياذ باللّه) با فرستادن شاگردانشان، جدل و مناقشه بوده و مي خواهند با تحريك عواطف و احساسات، آتش اختلاف را در كشور شعله ور نمايند، اين كار نه تنها مخالف با نظر مقام معظم رهبري مدّ ظله الوارف مي باشد كه امسال را سال اتحاد ملي و انسجام اسلامي معرفي نموده بلكه دست زدن به چنين كاري مخالف سيره أئمّة عليهم السلام و روش بزرگان شيعه و مراجع عظام تقليد است.


از همه مهمتر اين كه در جهان امروز دشمنان اسلام، كمر به نابودي مسلمانان بسته اند و تمام تلاش خود را در جهت ايجاد اختلاف و تنش هاي مذهبي به كار مي برند، جدل و مناقشه دو گروه مذهبي خيانت به اسلام مي باشد.


واگر آقاي مولوي عبد الحميد، شخصيتي شناخته شده و جهاني داشته و پيشواي مذهبي هستند، بايد با شركت در مناظره دوستانه و بدون جدل، عملاً راه و روش مناظره صحيح را به ديگر افراد آموزش دهند.


از طرفي ايشان كه اظهار داشته اند: «مقتضاي عدالت اين را مي طلبد كه صدا و سيما افرادي را كه سني شده اند را فرا بخواند و با آنها مصاحبه اي داشته باشد» اگر اين سخن درست باشد، جناب ايشان با حضور در مناظره، اين افراد را معرفي نمايد، تا أوّلا: مردم با اين افراد آشنا شوند و ثانياً: صدا وسيما زمينه حضور آنان را در كنار آقاي تيجاني فراهم نمايد.


4 ـ اگر ايشان واقعاً خود را پيشواي مذهبي مي دانند، چگونه به خود اجازه مي دهند در نماز جمعه نسبت به جناب آقاي تيجاني كه يك شخصيت بين المللي است و شرق و غرب عالم وي را مي شناسند، جسارت نموده و او را مجهول الحال معرفي نموده و سبب تشيعش را يك خواب بداند با اين كه ايشان در همان مصاحبه شبكه 3، به صراحت گفت: من سه سال تحقيق كردم و با شخصيتهاي متعدد شيعه بويژه شهيد صدر بحث كردم و آنگاه كه حقانيت مذهب شيعه برايم روشن شد، آن را پذيرفتم.


و يا نسبت به جناب آقاي دكتر عصام العماد كه قبلا وهابي و شاگرد بن باز مفتي اعظم عربستان و فارغ التحصيل دانشگاه محمد بن سعود رياض بوده و كتابي تحت عنوان «الصلة بين الإثني عشريّة وفرق الغلاة» در اثبات شرك شيعه تأليف كرده بود، ولي جناب مولوي عبد الحميد وي را از شيعيان يمن معرفي مي كنند.


و يا تهيه كنندگان برنامه را افراد نا شايست و برنامه را ساختگي و جعلي و مجري برنامه را بچه نادان معرفي كند.


و با توجه به نكات ياد شده، ما از ايشان دعوت كرديم در يك مناظره وگفتگوي دوستانه شركت كنند و اگر دليل و يا شاهدي بر سخنان خويش دارند ارائه دهند كه با كمال ميل از او مي پذيريم و اگر معلوم شد كه مطالب ياد شده كه در نماز جمعه و از تريبون حكومتي پخش و در سايت اينترتي حوزه علميه زاهدان قرار گرفت، خلاف واقع و افتراء بوده، ايشان با كمال شجاعت از افراد عذر خواهي نموده و طلب پوزش نمايند.


5 ـ نسبت به مناظره در رابطه با موارد اختلافي ميان شيعه و سني، اگر هر يك از مدرّسان محترم حوزه هاي علميّه اهل سنت و يا از اساتيد دانشگاهها كه موقعيت علمي آنان محرز باشد و اهل جدل و اهانت نباشند، آمادگي كامل خود را براي گفتگوي علمي، در جلسات كاملا دوستانه و صميمي اعلام مي نمايم.


و معتقد هستم كه چنين جلساتي نه تنها به وحدت ميان امت اسلامي ضرر نمي زند بلكه با گفتگوي علمي، بسياري از بدبيني ها برطرف شده و زمينه وحدت و دوستي ميان شيعه و سني بيش از پيش فراهم مي شود.


و به تعبير شهيد مطهري «آن چه نبايد صورت گيرد، كارهايي است كه احساسات و تعصّبات و كينه هاي مخالف را بر مي انگيزد، امّا بحث علمي سروكارش با عقل و منطق است، نه عواطف و احساسات». امامت و رهبري، ص 21.


و به تعبير حضرت آيت اللّه العظمي مكارم شيرازي: «آنچه مايه اختلاف و پراكندگي است، جرّ و بحث هاي تعصب آميز و غير منطقي و پرخاشگري هاي كينه توزانه است. ولي بحث هاي منطقي و مستدل و دور از تعصّب و لجاجت و پرخاشگري، در محيطي صميمانه و دوستانه، نه تنها تفرقه انگيز نيست، بلكه فاصله ها را كم مي كند، و نقاط مشترك را تقويت مي نمايد». پنجاه درس اصول عقائد، ص 227.


6 ـ اگر شاگردان جناب آقاي مولوي عبد الحميد آماده هستند كه با مناظره، حقانيت مذهب اهل سنت بر همگان آشكار نمايند چرا تحقق اين مناظره را مشروط به پخش از كانال هاي تلويزيون رسمي كشور اعلام نمودند.


و اگر راست مي گويند چرا در تلويزيون سلام كه شبكه جهاني است حاضر نمي شوند تا بجاي آن كه حقانيت مذهب اهل سنت را براي مردم ايران ثابت كنند، براي تمام مردم جهان ثابت نمايند.


7 ـ در رابطه با اعلام مباهله، أوّلا: همگان مي دانند كه مباهله در صورتي است كه بحثهاي علمي و منطقي به بن بست رسيده باشد، همانگونه كه رسول اكرم (ص) پس از بحث و مناظره با نصاري نجران و اصرار آنان بر عناد، پيشنهاد مباهله دادند.


فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنْ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ... آل عمران.


فخر رازي از علماي بزرگ اهل سنت مي گويد: (فَمَنْ حَاجَّكَ) بعد هذه الدلائل الواضحة والجوابات اللائحة فاقطع الكلام معهم وعاملهم بما يعامل به المعاند ، وهو أن تدعوهم إلي الملاعنة. تفسير الكبير، ج 8، ص 82.


اين جانب مجدداً از جناب آقاي مولوي عبد الحميد با كمال احترام دعوت مي كنم كه خود بزرگ بيني را كنار گذاشته و به اين گفتگوي دوستانه پاسخ مثبت دهند و يقين كنند كه احترام هريك از طرف مقابل كاملا محفوظ و مقدسات هيچيك از طرفين مورد اهانت قرار نخواهد گرفت زيرا بر اين عقيده هستيم كه اهانت و جسارت به مقدسات اهل سنت و يا شيعه خيانت به اسلام و گناه نابخشودني است.


وثانياً: اين جانب همانگونه كه به حقانيت وجود خداوند متعال و نبوت پيامبر گرامي صلّي اللّه عليه وآله يقين دارم، به حقانيت مذهب شيعه نيز يقين دارم. و در اين عقيده آماده مباهله با هر فردي در سراسر جهان هستم و به نتيجه آن نيز كاملا آگاه هستم.


ولي در عصر كنوني كه دشمنان قسم خورده اسلام، از ايجاد اختلاف ميان امت اسلامي و نابودي اسلام و مسلمين از هيچ كوششي دريغ نمي كنند، آيا دست زدن به مباهله و ... در چنين موقعيتي، موجب اتحاد ميان امت اسلامي است و يا سر آغاز اختلاف جديد و تحريك عواطف و تعصبات مذهبي است.


و با همه اين حال اگر مناظره و گفتگوي دوستانه نتيجه نبخشيد، نوبت به مباهله خواهد رسيد.


8 ـ در پايان تكرار مي كنم كه اينجانب آمادگي كامل دارم كه با جناب مولوي عبد الحميد در رابطه با سخنان ايشان در خطبه هاي نماز جمعه و جلسه ختم قرآن بدون هيچ پيش شرطي در هر كجا و در هر زمان مناظره و گفتگوي دوستانه و صميمي داشته باشم و نتيجه آن در اختيار همگان قرار گيرد و هر يك از سايتهاي خبري و روزنامه ها و شبكه هاي داخلي و جهاني صلاح ديدند منعكس نمايند.


طبق آيه شريفه (كُلُّ نَفْس بِمَا كَسَبَتْ رَهِينَةٌ). المدثر: 74/38، كه هر كس مسئول پاسخگويي كارهاي خويش است و مطابق آيه شريفه ديگر (وَلاَ تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَي). الانعام: 6/164 هيچ كس مسئول عملكرد ديگران نيست.


اميدوارم كه جناب مولوي عبد الحميد، خود بزرگ بيني را كنار گذاشته و به اين گفتگوي دوستانه پاسخ مثبت دهند و بدانند كه احترام ايشان از طرف اين جانب كاملا محفوظ است و بر اين باور هستم كه ايشان نيز احترام طرف مقابل را حفظ خواهند نمود، زيرا بر اين عقيده هستيم كه اهانت و جسارت به مقدسات اهل سنت و يا شيعه خيانت به اسلام و گناه نابخشودني است.


بديهي است كه در صورت بروز هر گونه تندي از ناحيه ايشان، از طرف اينجانب جز مهرباني و تمناي سلامتي، پاسخي نخواهند شنيد.


وَالسَّلاَمُ عَلَي مَنْ اتَّبَعَ الْهُدَي.



Share
41 | محمد | Iran - Tehran | ١٢:٠٠ - ١٤ بهمن ١٣٨٧ |
اميدوارم آقاي مولوي عبدالحميد پيشنهاد مناظره با اهل تشيع مخصوصا جناب آقاي حجت الاسلام سيد محمد حسيني قزويني را پذيرفته و براي اثبات كلامشان شجاعت و صداقت خود را به منصه ظهور برسانند تا مبهمات و اختلافات شيعه و سني مشخص و روشن شود و بهتر است جناب آقاي عبدالحميد بجاي اهانت به ديگر مذاهب و اديان و عقايد شجاعت و صداقت خود را در مناظره اثبات نمايند . با آرزوي موفقيت براي حقيقت جويان
42 | ابومصعب زرقاوي | Iran - Tehran | ١٢:٠٠ - ٢٢ بهمن ١٣٨٧ |
بسم الله الرحمن الرحيم . با سلام خدمت سما و آقاي به ظاهرحجت الاسلام .آقاي قزويني . شما در حدي نيستيد كه جناب مولوي عبدالحميد (حفظ الله )با شما به مناظره و مباهله بشينه . شما به ظاهر مي خواهيد مسلمانان را متحد كنيد ولي اگه دست تونو بكشيد از اين كار بهتر است از يه طرف به صحابه گرامي رسول الله (ص) توهين مي كنيد و عقايد اهل سنت رو زير پا مي زاريد و از طرف ديگر دم از اتحاد اسلام... . اميدوارم خدا كافران را به عذابي سخت در اين دنيا و در آخرت گرفتار كنه . به فكر اسلام از دست رفته باشيد . به فكر مسلمانان كه زير چنگال يهودو نصراني دارند از بين ميروند باشيد . شما در حد مناظره و مباهله نيستيد . مولوي نعمت الله كه به خاطر جوابهايش و اينكه به صراحت تمام جواب فكر را مي داد به شهادت رسانديد . شما رافوضي ها وقتي خداتونو علي (رضي الله ) مي دونيد ديگه مناظره و مباهله با شما چه فاييدهاي داريد . شما علي(رضي الله) را هم پيش خدا هم شرمنده كرديد . مولوي عبدالحميد (حفظ الله ) فردي نيست كه با 2 كلام حرف شما شخصيت والاي ايشان زير سئوال بره . والسلام و عليكم

پاسخ:
با سلام
دوست گرامي
چند نكته را بايد متذكر شويم :
1- جناب مفتي اعظم عربستان آل شيخ با جناب دكتر قزويني مناظره داشته است كه اين مناظره در سايت موجود است ؛ نه جناب مولوي عبد الحميد در طول اين مدتي كه از مناظره گذشته است ، از آل شيخ بزرگتر و عالم تر شده است كه مناظره كسر شان او شود ، و نه معلومات جناب دكتر قزويني كمتر شده است .
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=monazerat&id=3
قرآن كريم مملو از مناظرات پيامبران گرايم (ص) با مخالفان مي باشد و ظاهرا مقام آقا عبد الحميد از مقام پيامبران نيز بالاتر مي باشد و حضور در مناظره را كسر شان خود مي داند.
با همه احترامي كه ما براي علماي اهل سنت قائل هستيم خود آقايان اهل سنت مي گويند: جناب عبد الحميد سواد آن چناني ندارد و مي داند كه اگر چنان كه در مناظره با شخصيتي همانند دكتر قزويني حاضر شود در همان لحظات اول ؟؟؟
و مناظره مولوي مرادزهي از اساتيد بزرگ حوزه علميه زاهدان كه از طرف ايشان با جناب دكتر قزويني مناظره كردند بهترين شاهد اين ادعا مي باشد.
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=salam&id=110
2- بهتر بود اين التماس ها را در مورد مسلماناني كه به زير چنگان يهود و نصاري رفته اند به مفتيان اعظم عربستان مي كرديد !!!تا فتواي جهاد بر ضد يهود بدهند .

3- اگر نقل مطالب از كتب اهل سنت در مورد خصوصيات صحابه و درگيري هاي ايشان را اهانت به صحابه مي دانيد ، اولين كساني كه بايد متهم به توهين به صحابه شوند ، صاحبان صحاح سته و راويان اين روايات هستند ، نه ما .

4- همينقدر كه شما ادعا مي كنيد ما شيعيان علي را خدا مي دانيم ، دلالت بر تسلط شما و تبحر شما در شناخت مذهب شيعه دارد !!!
ولي همين قدر بدانيد كه قيامتي هم هست و بايد در آن محكمه عدل الهي جنابعالي و ديگر هم انديشان شما پاسخگويي اين تهمت ها باشيد.
5 - شما به جاي طرح اين سخنان بي پايه و اساس به فكر حل عقائد خودتان باشيد كه خليفه دوم را از پيامبر اكرم (ص) بالا برده و در صحاح خود روايات متعددي تحت عنوان موافقات عمر آورده ايد و اثبات كرده ايد كه چندين مورد در رابطه با اختلان ميان پيامبر اكرم (ص) و عمر بن خطاب ، جبرئيل در مخالفت با حضرت و موافقت عمر آيه نازل كرد. و اين بالاتر اهانت به ساحت مقدس رسول اكرم (ص) مي باشد.
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
43 | كريمي | Iran - Isfahan | ١٢:٠٠ - ٠٧ اسفند ١٣٨٧ |
سلام پيشنهاد من اين است كه يك جانبه تصميم نگيريم جناب آقاي حسيني قزويني شما كه عالم برجسته وبا نفوذي هستيد لطفا بگوييد چرا سايت سني انلاين فيلتر شده وما نمي توانيم از زبان خود سنيها نظراتشان را مطالعه كنيم . با تشكر

پاسخ:
با سلام
جناب کريمي
اولا که طبق آمار چيزي حدود 40 هزار سايت وهابي و سني عليه شيعه فعاليت مي کنند و به يکي دو تا سايت همچون سني آنلاين خلاصه نشده
ثانيا بحث فيلترينگ سايتها مربوط به شوراي ساماندهي سايتها بوده و ربطي به ما ندارد و خودشان بايد دلايل اعمال فيلترينگ را بيان نماييد (دليل منطقي است يا سليقه اي خود بايد بيانگو باشند) ولي يه نکته کوچک، چطور آن زماني که سايت شيعه نيوز فيلتر شده بود همين سايت سني نيوز چقدر به به و چهه چهه راه انداخته بود آيا مرگ خوبه فقط براي همسايه!!!!!
ثالثا با آن همه توهيني که به سران دولت و مراجع تقليد در اين سايت شده فکر نکنم جاي سؤال و شکي در فيلترينگ آن سايت وجود داشته باشد ، آن همه توهين و ناسزا و ... در هر سايتي باشد دليل بر بي منطقي نويسندگان آن مطالب مي باشد.
رابعا اگر به دنبال نقطه نظر سني ها باشيد که الي ماشاءالله در بخش نظرات همين سايت به وفور مي توانيد آن را مشاهده نماييد.
والسلام علي من التبع الهدي
معاونت اطلاع رساني

44 | عائشه كردستاني | Iran - Tehran | ١٢:٠٠ - ٠٧ اسفند ١٣٨٧ |
من از برادر مولوي عبدالحميد تقاضا دارم درخواست مناظره را نپذيرند مگر اينكه قزويني ترتيبي دهد كه تعدادي از مطالبات اهل سنت با پيگيري او به نتيجه برسد .
45 | مهدوي | Iran - Tehran | ١٢:٠٠ - ٢٧ اسفند ١٣٨٧ |
دوستان من
لطفا به كسي اهانت نكنيد شيعه نه تنها نيازي به اهانت ندارد بلكه مخالف هرگونه اهانت هم هست ما با دليل و برهان عقلي به اثبات بي و چون و چرا و غير قابل انكار مباحثمان مي پردازيم و آنهايي كه عصباني شده و اهانت مي كنند حرفي براي گفتن ندارند و زماني كه محكوم مي شوند گرچه قلبا به حقانيت شيعه پي مي برند اما غرور و ... مانع پذيرش حق مي شود.
46 | رضائي | United States - Los Angeles | ١٢:٠٠ - ٠٥ فروردين ١٣٨٨ |
به نام خدا باسلام و عرض ادب خدمت شما و همه ي همکاران محترمتان ان شاالله هرچه زودتر آخرين ذخيره ي الهي ظهور کرده و با ذوالفقار امير المومنين تمامي دشمنان دين راستين مصطفوي را نابود کند تا بحال توهيني از سمت علماي بزرگوار شيعه به کسي ديده نشده ونخواهد شد و فقط ادله و براهين علمي از سوي علماي اسلام مطرح شده است چرا بعد از اعلام آمادگي آيت الله مکارم شيرازي و آيت الله وحيد خراساني براي مناظره با مفتي هاي اهل سنت هيچ کدام از مفتيها جواب مثبت نداده و فقط فرافکني آنها را شاهد بوديم و در سايت سني آنلاين چه جسارتهائي که به ساحت آيت الله وحيد خراساني نشد و فقط افرادي مجهول الحال به ايشان و آيت الله مکارم شيرازي اعلام آمادگي مناظره کردند اما من ميدانم که نه نتها آيت الله وحيد بلکه هيچ کدام از شيعيان راستين مکتب علوي از اين سخنان ناراحت نشده بلکه ما اينگونه توهين ها را نسبت به ساحت مقدس ائمه ي اطهار بارها ديده ايم و اين چيزها براي هيچکدام از ما ها تازگي ندارد من از برادران عزيز اهل سنت خواستارم که به اين خواسته هاي عقلاني ما که بحث وگفت و گويي دوستانه است و هيچگونه توهيني در آن به هيچ احدي راه ندارد جواب مثبت داده و نگذارند که هيچ کدام از دشمنان اسلام در اين روابط برادرانه ي ما خللي ايجاد کنند و همه بدانند که دين اسلام دين تفکر و تعقل است و هيچگونه توهيني به هيچکس در آن راه ندارد از خداوند خواستارم که تا ظهور مهدي آل فاطمه از رهبر کبير انقلاب حفاظت کند
47 | مجيد م علي | United Arab Emirates - Dubai | ١٢:٠٠ - ٠٦ ارديبهشت ١٣٨٨ |
با سلام
برادر عزيز جناب اقاي عبدالله
من با برادران اهل سنت زندگي ميكنم و از نظر صداقت با هم خيلي خوب هستيم , با انها تبادل فكري هم دارم و مشكلي ندارم .
وليكن مشكل من با انها 1 ) عدم درك صحيح انها از شيعه است , 3 ) دركشان از قران بسيار محدود و متعصبانه است .3 ) نمازشان بيشتر از روي عادت است ( هر چند كه بصورت جماعت برگزار ميشود وليكن با كوچكترين فرصت از انجام ان ممانعت ميكنند مثلا وقتيكه اگر وسط ساعت كاري باشد همه انرا اقامه ميكنند وليكن اگر بايد قدري از وقت خصوصي خود را نيز صرف نماز كنند انرا بوقت ( انشاء الله ) ديگري موكول ميكنند .
4 )در مسجد محل ما كه بايد حدود 1000 نفر نماز بخوانند چيزي حدود 200 نفر نماز ميخوانند ( و چون اكثريت ملزم به اجراي جماعت انهم در مسجد ميباشند يعني ,,,,, .
5 ) چند وقت پيش با انها در مورد جناب عمرابن حطاب و حديثي از ايشان در صحيح مسلم اوردم باور كنيد چيزهاي راجعه به مسلم در دفاع از جناب عمر گفتند كه من از نقل انها شرمندهام .
وليكن روي هم رفته دوستشان دارم و يرايشان دعا ميكنم وليكن حقيقت را بايد گفت هرچقدر تلخ باشد .
بدانيد كه صراط مستقيم متعلق به يك فرقه از اينهمه فرفه هاست كه انهم فرقه ناجيه است . فرقه ناجيه هم مشخصاتي دارد به همان الله كه همه انشاء الله براي او نماز ميخوانيم اين مشخصات را هرچه زوتر درك كنيم .
يا علي
48 | عبدالله | Iran - Tehran | ١٢:٠٠ - ٠٦ ارديبهشت ١٣٨٨ |
اقاي محمد كه گفته ايد "مگر ما در عربستان پشت سر عالم مفتي عربستان نماز نمي خوانند" و در ادامه ي صحبتهايتان "مي ترسيد اساس دين پوچتان برملا شود؟" اگه دين اهل سنت پوچه پس چرا.......؟؟؟ تو رو خدا فقط براي خود "الله" نماز بخوان فقط براي "الله" و دين "الله"وقتت را.جانت را.مالت را.فكرت را.و همه توانت را صرف كن. يه نصيحت:فقط يه چند مدت با اهل سنت زندگي كن و باهاشون معاشرت كن. اگه واقعا بدنبال حقيقت هستي.

پاسخ:
با سلام
دوست گرامي
بسياري از كساني كه به اين سايت مراجعه مي كنند از شيعياني هستند كه در مناطق سني نشين زندگي مي كنند . به آنان چه خواهيد گفت ؟
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
49 | ترمزيان | Iran - Markaz | ١٢:٠٠ - ١٣ ارديبهشت ١٣٨٨ |
به فرموده رهبركبيرانقلاب رحمه الله عليه شيعه وسني باهم برادرند هركس بين آنها اختلاف بيندازد وياآنهارا دشمن هم بداند دشمن خدا پيامبر وقران شريف ميباشد لذا خواهشمنداست دراين خصوص زياده روي نفرماييد ضمنا سالنامه جديد سال1388بانك صادرات نمونه بي احترامي به ساحت مقدس بزرگان وصحابه پيامبرگرامي ميباشد آقاي قزويني ؟؟؟؟ به نوچه هات ادب ونزاكت يادبده

پاسخ:
با سلام
دوست گرامي
1- ظاهرا سخنراني مقام معظم رهبري را نديده ايد كه فرمودند مطرح كردن علمي شبهات و پاسخ دادن علمي به انها امري ضروري است .
البته اگر شما اين كار را اهانت به اهل سنت مي دانيد امري ديگر است !!!
2- شما كه خود بي ادبي مي كنيد ،‌چگونه توقع داريد بتوانيد كه ديگران را به ادب دعوت كنيد ؟"رطب خورده كه منع رطب كند"
3- بهتر است براي بي ادبي و بي نزاكتي ، چند شاهد ارائه مي كرديد .
4- آيا مقصود شما اين است كه در آن زيارت عاشورا چاپ شده است ؟ اين كار چندين سال است كه انجام مي شود !!!
اما مشكل اهل سنت با زيارت عاشورا چيست ؟
اينكه در آن به اولين و دومين كسي كه با اهل بيت دشمني كرده است ، لعنت مي فرستد ؟ يعني واقعا اهل سنت اولين و دومين ظالم به اهل بيت را دوست دارند ؟
يا شايد چون در آن لعن معاويه و يزيد (كه رسول خدا طبق روايت صحيح مسلم معاويه را نفرين كرده است) آمده است ، اهانت به عقائد اهل سنت است ؟
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
50 | كروچزهي | Iran - Markaz | ١٢:٠٠ - ٢٢ ارديبهشت ١٣٨٨ |
سلام يک سئوال ازشما دارم آيا ايران کشوراسلامي هست يانه؟ حکومتش زيرنظرولايت فقيه هست يانه؟ چراايران بقول بزرگان کشورنمونه اسلامي هست درپايتخت آن يعني تهران يک مسجد اهل سنت وجود ندارد ولي معبد زرتشتي ومعبد ارامنه وخيلي چيزهاي ديگر هست ولي مسجد اهل سنت نيست جواب بده تري زهگ

پاسخ:
با سلام
دوست گرامي
به اين سوال در ذيل بسياري از نظرات پاسخ داده شده است .
ما خود و شما را مسلمان مي دانيم ، و مي گوييم عبادتگاه مسلمان (چه شيعه و چه سني) مسجد است ؛ و به همين دليل ما در مساجد اهل سنت نيز نماز مي خوانيم و نمي گوييم كه مسجد اهل سنت ، مسجد ما نيست !!!
كساني كه چنين درخواستي دارند ، يا خود را ديني جداي از اسلام مي دانند ، يا ما را مسلمان نمي دانند ! در هر صورت ، صلاحيت داشتن مسجد نخواهند داشت .
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
51 | امير | Iran - Tehran | ١٢:٠٠ - ٢٣ ارديبهشت ١٣٨٨ |
سلام
جناب كريمزايي شما بهتر است كتب معروف و بزرگان شيعه و سني را مطالعه كني هر كدام از كتب مذاهب به قران نزديك تر بودند همان را انتخاب كني
به اميد موفقيت همه مسلمين
يا حق
52 | راه علـي سعـادت | Iran - Marvdasht | ١٢:٠٠ - ٢٣ ارديبهشت ١٣٨٨ |
سلام آفاي كريمزايي:

فرموده بوديد كه راهنماييم كنيد البته من جسارت نمي كنم زيرا استادان در اين سايت ازمن حقيرعالم ترند.
قسمت ميدم برهرچي حقايق هست خودت دراين سايت عزيزان سني راببين باشبهه هايشان وجواب معقولانه گروه شبهات به آنها.
خدا وقرآن ومسلمان بودن درست است اما چه مسلماني؟ مهم اين است شما دروهله ي اول مانند پدرتان ولايت مولااميرالمومنين علي را بايد بپذيريد وبه آن اقراركنيد. يادت نره روي دربهشت نوشته:
لااله الاالله مـحــــــمد رسول الله علـــــــي ولي الله
ببين وقتي دريك نمازجماعت شيعيان مي روي نورانيت خاصي رااحساس مي كني اما....
درغديرخم چه گذشت كه واولين نفراتي كه جانشيني پيامبررا به مولاعلي تبريك گفتند چه كساني بودند؟ همان نفرات درهنگام رحلت پيامبر هنوز پيكرپيامبر روي زمين بود كه جانشين پيامبر را براي خود انتخاب كردندومولا علي طبق وصيت پيامبر مشغول دفن پيامبر بود كه
هيزم آوردند همان خانه اي كه پيامبربه آن اهل بيت مي گفت راآتش زدند.
پهلوي دخترپيامبرراشكستند محسن اوراكشتند.
دختر پيامبر ،همسر مولاعلي،مادر چهارده نور مقدس راشهيدكردند.
فدك.......

حالا مي خواي سني بشي رهبرت همان كساني بودندكه جنايت ها وجسارت هاي بالا راانجام دادند.
اما مي خواي شيعه شوي مولاي تو همان اول مظلومي بود كه رازدل خودرا به نخلستان هاو چاهها ميگفت همان كه شبها پنهاني به فقيران كمك مي كرد. همان كه اميرالمومنين بود و23سال خانه نشين بود .همان كه به واسطه ي عدالت شهيدشدواوراازخانه تامسجد براي بيعت كشاندند.
همان كه پيامبرخطاب به اوفرمود:

حب علـــي ايمـان
علي وشيــعه هم الفائزون
انا مديـــنه العــــلم وعلــــي بابــها
ياعلـــي انت صـــــــــراط المســــــــتقيم
علـــــي مع الحــــــق والحـــــق مع العلــــي
لافتــــــــــي الاعلـــي لاســــيف الاذوالفــــقـــــار
زينتـــوامجالســـكم بذكرعلــــي ابن ابي الطــــــــــالب.

اصلا گذشته ازاينها شب اول قبر ازتو درباره ي خداوكتاب وپيامبر و ولي وامام چه مي پرسند؟ جواب همه چيز درقسمت آخر است
من امامك؟
انتخاب باخودته به خداقسم براي خودم بسه كه باعث هدايت يك نفربشم شب اول قبر چيزي براي گفتن داشته باشم ولال نشم.

الـــلهم العــن قاتليك يافاطــمه الزهـــرا
به اميدجــــمعه اي که متــــن همــــه ي نظرهاي سايت يک جمله باشد و آن :
<<<<<<مهـــــدي آمـــــــــد.>>>>>>
53 | كريمزايي | Iran - Markaz | ١٢:٠٠ - ٢٣ ارديبهشت ١٣٨٨ |
سلام عزيزان من ازپدري شيعه ومادر سني متولد شدم ولي تاكنون نفهميدم حق باكي هست شيعه يه چيزي ميگه سني يه چيز ديگر اما خودم به اين نتيجه رسيدم كه خدا قران خدا رسول خدا ومسلمان بودنم مهم است چون درمورد بقيه خداي ناكرده نميگم بي خيالم اما حقيقتش نميدانم شهباتي زيادي وجود دارد لطفا راهنمايي كنيد
54 | مجيد م علي | United Arab Emirates - Dubai | ١٢:٠٠ - ٢٤ ارديبهشت ١٣٨٨ |
با سلام
برادر عزيز جناب کروچزهي برادران اهل سنت مسجد را براي چه كاري ميخواهند , نماز و نماز و نماز و نماز . اهلاً و سهلاً
شعيان مسجد را براي چه ميخواهند , نماز , كلاسهاي قران , سخنراني هاي ديني , اعتكاف , و و و .
شما ميتوانيد در مساجد ما نماز خود را بخوانيد , اما مساجد برادران اهل سنت بعد از هر نماز درش را ميبندند تا نماز بعد .
اگز شما در نمازتان تكنف ( بست دستهايتان ) را انجام دهيد كسي در مسجد ما كاري بكار شما نخواهد داشت ولي اگر ما در مساجد شما مهر بگذاريم بسياري از شما ناراحت ميشويد و حتي اقل كاري كه بكنند مهر را از جلوي ما بر ميدارند .
و هزار يك مطلب ديگر .
پس اگر ما طلب مسجد بكنيم باز حرفي اما شما ,,,,,,,,
در اصل مسجد نبايد براي شيعه باشد و نبايد براي سني , مسجد بايد براي همه مسلمانان باشد و درش 24 ساعت باز , در ضمن طبق اعتقادات خودتان مسجد نبايد محل توطئه بر عليه هرگونه حكومت باشد حتي جبار , حال بگوئيد شما مسجد در تهران ميخواهيد براي چه كاري .
و شما برادر عزيز جناب اقاي كريمزايي با اميد موفقيت شما اين هم يك هديه از طرف من بشماو بياد شهيد غربت جناب ابوذر غفاري
عن ابن عباس ، بينما عبد الله بن عباس جالس على شفير زمزم يقول : قال رسول الله ( صلى الله عليه وآله ) إذ أقبل رجل ، متعمم بعمامة فجعل ابن عباس لا يقول قال رسول الله ( صلى الله عليه وآله ) إلا قال الرجل : قال رسول الله ( صلى الله عليه وآله وسلم ) فقال ابن عباس : سألتك بالله من أنت ؟ فكشف العمامة عن وجهه وقال :

أيها الناس من عرفني فقد عرفني ومن لم يعرفني فأنا جندب بن جنادة البدري أبو ذر الغفاري سمعت النبي ( صلى الله عنيه وآله وسلم ) بهاتين وإلا فصمتا ، ورأيته بهاتين وإلا فعميتا وهو يقول :

علي قائد البررة وقاتل الكفرة ، منصور من نصره ومخذول من خذله .

أ ما إني صليت مع رسول الله ( صلى الله عليه وآله وسلم ) يوما من الأيام صلاة الظهر فسأل سائل في المسجد فلم يعطه أحد ، فرفع السائل يده إلى السماء وقال : اللهم اشهد أني سألت في مسجد رسول الله فلم يعطني أحد شيئا . وكان علي راكعا فأومى إليه بخنصره اليمنى - وكان يتختم فيها - فأقبل السائل حتى أخذ الخاتم من ، خنصره ، وذلك بعين النبي فلما فرغ النبي ( صلى الله عليه وآله وسلم ) من صلاته رفع رأسه إلى السماء وقال :

اللهم إن أخي موسى سألك فقال : رب اشرح لي صدري ويسر لي أمري واحلل عقدة من لساني يفقهوا قولي واجعل لي وزيرا من أهلي هارون أخي أشدد به أزري وأشركه في أمري فأنزلت عليه قرآنا ناطقا : (سَنَشُدُّ عَضُدَكَ بِأَخِيكَ ) اللهم وأنا محمد نبيك وصفيك اللهم فاشرح لي صدري ويسر لي أمري واجعل لي وزيرا من أهلي عليا أخي أشدد به أزري .

قال أبو ذر : فوالله ما استتم رسول الله [ صلي الله عليه وآله وسلم ] الكلام حتى هبط عليه جبرئيل من عند الله وقال : يا محمد هنيئا [ لك ] ما وهب الله لك في أخيك . قال : وما ذاك جبرئيل ؟ قال : أمر الله أمتك بموالاته إلى يوم القيامة وأنزل قرآنا عليك : إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آَمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ . مائده / 55 . ) .

مناقب علي بن أبي طالب (ع ) وما نزل من القرآن في علي (ع ( ، ابن مردويه الأصفهاني ، ص 293، ح 460، بتحقيق عبد الرزاق محمد حسين حرز الدين ، ط دار الحديث بقم المقدسّة و تفسير الثعلبي ، ج 4، ص 80، و تفسير الكبير ، الرازي ، ج12 ، ص26 و شواهد التنزيل ، الحسكاني ، ج 1، ص 229 - 230، و مطالب السؤول في مناقب آل الرسول (ع) ، محمد بن طلحة الشافعي ، ص 170، و الفصول المهمة في معرفة الأئمة ،ابن الصباغ المالكي ، ج 1، ص 579 .

ابن عباس کنار چاه زمزم نشسته بود و از رسول خدا (صلي الله عليه وآله وسلم ) حديث نقل مي کرد مردي که صورتش را با عمامه پوشيده بود نزديک آمد و هرگاه که ابن عباس مي گفت رسول خدا چنين فرمود ، او هم مي گفت رسول خدا چنين فرمود ابن عباس گفت : تو را به خدا سوگند مي دهم خودت را معرفي کن . پارچه را از صورتش برداشت و گفت :

اي مردم هرکس مرا مي شناسد که مي شناسد و آنان که نمي شناسند خودم را معرفي مي کنم ، من جندب پسر جناده ابوذر غفاري از ياران رسول خدا (صلي الله عليه وآله وسلم ) در جنگ بدر هستم ، از رسول خدا با دو گوشم شنيدم و با چشم هايم ديدم که اگر غير از اين باشد کر و کور باشم ، فرمود: "علي پيشواي نيکوکاران و کشنده کافران است ، هرکس او را کمک کند پيروز است و آن که او را خار نمايد ذليل و بي‌چاره شود ".

بدانيد که روزي از روزها هنگام ظهر براي اقامه نماز در مسجد خدمت رسول الله بودم مردي نيازمند وارد شد وتقاضاي کمک کرد ؛ ولي هيچ کس به وي کمکي نکرد ، علي که در همان لحظه و در حال رکوع و مشغول نماز بود ، دست راستش را که انگشترش در يکي از انگشتانش بود جلو آورد تا آن را به مرد نيازمند هديه کند ، مرد فقير انگشتر را در آورد ، پيامبر اکرم (صلي الله عليه وآله وسلم ) اين منظره را مشاهده نمود ، پس از پايان يافتن نماز دست به دعا بلند کرد و عرض کرد :

" خداوندا برادرم موسي از تو تقاضا نمود تا به وي سعه صدر وگشايش در امور و بياني رسا وشيوا و جانشيني برادرش هارون را عنايت فرمائي ، وتو اي خدا درخواستش را اجابت فرمودي ، واکنون من پيامبر وفرستاده و برگزيده ات ، درخواست مي کنم تا شرح صدر وآسان شدن کارهايم را به من مرحمت فرمائي و نيز برادرم علي را وزير و جانشين من قرار دهي تا همراه وکمک من در کارها و پشتيبان رسالتم باشد " .

ابوذر مي گويد:

هنوز سخن و تقاضاي رسول خدا تمام نشده بودکه جبرئيل نازل شد و اين آيه را از جانب خداوند بر وي تلاوت نمود

«همانا پيشوا ورهبر وفرمانده شما خد ورسول او و مومنان هستند ؛ همان‌ها که نماز را برپا مي دارند و در رکوع نماز ، زکات وصدقه مي دهند . »

يا علي
55 | عمر بن لادن | Iran - Tehran | ١٢:٠٠ - ٠٧ خرداد ١٣٨٨ |
بنام آنکه جانم در دست اوست
من بن لادن اعتراف ميکنم که کامل ترين و روشن ترين طريقت پيروي از دستورات خداوند و فرامين قرآني و نيز سنت پيامبر اسلام محمد ابن عبدالله ( ص ) ، پيروي از مذهب تشيع و اهل بيت پيغمبر است.
اگر به ريشه مذهب سني بنگريد خواهيد ديد که اين مذهب و طريقت از دوران حکومت عمر سرچشمه گرفته و اينها همش بدعت در دين و اسلام بوده است.
هيچ کس به پيغمبر نزديکتر از علي نبوده .
حتي همين کساني که به زور خلافت را از علي گرفتند زماني که علي در بستر پيغمبر خوابيد تا جان پيغمبر را نجات دهد ،اين دزدان شريعت و دين کجا بودند؟؟؟؟؟
اينان جزو دسيسه چينان و دشمنان پيغمبر بودند که چون دستشان از رياست قبايل و حکومت بر مردم جاهل عرب کوتاه شده بود خواستند با غصب خلافت حضرت علي ( روحي فداه ) عقده هاي چندين ساله خود را خالي نمايند .
زماني که عده اي از ايرانيان براي ديدن عمر مي روند در حضورش براي اداي احترام دست بسته ايستاده بودند ، که اين باعث شد تا عمر به پيروانش دستور بدهد که وقتي اينها در حضور ما دست بسته مي ايستند چرا ما در حضور پروردگار دست باز بايستيم( بدعت در دين ).
از آن زمان مد شد که اهل سنت در نماز دست بسته بايستند.
و طريقه وضو گرفتن نيز از زمان عثمان ( 3 سال آخر حکومتش ) تغيير پيدا کرد.
برادران من با ديده منطق و عقل به مسائل بنگريد.
آيا در اسلام قتل انسان بي گناه جايز شمرده شده؟؟؟؟
در حالي که اين شيطان پرستان دم از اسلام ميزنند و خون شيعه را حلال ميدانند و راه ورود به بهشت را کشتن شيعه ميدانند.

به نظر من با اين افراد جاهل نبايد مناظره کرد.
بايد اينها را از صحنه روزگار ريشه کن نمود.
اينها به ايران مهاجرت کردند و از مال و ثروت ما شيعيان قدرت گرفتند.
از شرق بلوچها از پاکستان و افغانستان ، از غرب کردها از طرف عراق ، از جنوب هم عرب ها ازطرف کشورهاي عربي به ايران مهاجرت کردند و خاک ايران را با قدوم کثيفشان آلوده و نجس کردند.
اينها از جنس خوارجند که به علي ( ع ) پشت کردند.
اينها از جنس کوفيانند که به نوه پيامبر خيانت نمودند و بر رويش شمشير کشيدند.

شما هميشه خار و حقيريد .
مطمئن باشيد که با ظهور امام زمان ( س ) جهان اسلام از وجود کثيف شما ها پاک خواهد شد.
سال 1396 شمسي سالي است تمام دشمنان شيعه به دست مبارک امام زمان مهدي موعود سلام الله عليه نيست و نابود خواهند شد.

شماها سگ کي باشيد که با شما مناظره انجام بشه.
شما اصلا و ذاتا باطل هستيد و جزو حمار به شمار ميرويد.
عقل حکم نمي کند که با حمار مناظره کنيم.
بايد به شما دستور داد و از شما مثل حمار کار کشيد.
کافرين و مشرکين و رافضين هم شما سگ توله ها هستيد
تف به روي شما اجنبي ها
از سرزمين پاک ايران هر چه زودتر بيرون برويد
کثافت هاي نجس

56 | نمتتباعب | Iran - Markaz | ١٢:٠٠ - ١٢ خرداد ١٣٨٨ |
واقعا كه مذهب پوچي داريد ميدونيد مشكل شما چيه اخوندهاتون از بچگي تو گوشتون خواندند كه عمر اينجوري بود ابوبكر اين كارو كرد بعد از مرگ پيامبر چه كسي اسلام رو ترويج داد بعد از ظهور پيامبران دروغين بهتر است مطالعه كنيد بعد حرف بزنيد متاسفم براتون

پاسخ:
با سلام
دوست گرامي
1- بهتر بود مي فرموديد بعد از رحلت پيامبر (ص) چه كسي با كشور گشايي ها و خونريزي هايش ، سبب بدبيني مردم دنيا به اسلام شد ، به صورتي كه 14 قرن از اسلام گذشته است ، اما تازه در ابتداي دروازه هاي اروبا هستيم ، تازه اسلام دارد جاي خود را در ميان اروپاييان باز مي كند !
2- همچنين بهتر بود نگاهي به مدارك ما مي انداختيد تا بدانيد كه شيعيان ، به كتب و روايات صحيحه اهل سنت استدلال مي كنند .
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
57 | مجيد م علي | United Arab Emirates - Dubai | ١٢:٠٠ - ١٣ خرداد ١٣٨٨ |

با سلام
روحت شاد يا روح الله ( ره )

دوست گرامي اقاي نمتتباعب , خواهشمندم كمي هم تاريخ بخوانيد هم جغرافيا , خصوصاً ان قسمت كه مربوط به اسلام هست .
بارها شنديهام كه گفته ايد چه كسي اسلام را منتشر كرد , و اين عمل ايشان را دليل بر حقانيت خلافت ايشان ميدانيد .
بايد بگويم اين نمونه تفكر و استدلالها كه از شما و امثال شما شنيده ايم باطل و غير صحيح است , و من سعي ميكنم چند ادله برايتان بياورم :
1 ) اسلام دين صلح و سلامتي است و اگر به غزوات حضرت نبي ( ص ) نگاه كنيد خواهيد ديد كه بيشترين انها براي دفاع بوده و دو يا سه مورد براي جلو گيري از فتنه بوده است و تنها مسئله فتح مكه ميماند كه نتنها چنگي صورت نگرفت بلكه بشواهد تاريخي حتي كساني بمانند هند و وحشي كه در كشتن و مثله كردن حضرت حمزه عموي حضرت محمد ( ص ) دست داشتند اسيب نديدند , وليكن الان اين دين را يك دين خونريز شهوت طلب و مال دوست معرفي ميكنند .
2 ) در قضيه فتح يمن كه در زمان حضرت رسول ( ص ) و به رهبري حضرت ( ع ) انجام گرفت هم فاتح و هم مغلوب راضي بودند .
3 ) خونريزيهاي اسلامي دقيقاً بعد از به خلافت رسيدن ابن ابي قحافه صورت گرفت كه قضيه مالك ابن نوبره در راس اين فجايع است . " در ضمن الشهيد مالك نتنها از صحابه حضرت محمد ( ص ) بوده بلكه در وقت اقتدار اسلام اورد و به امر حضرتش به رهبري قومش گمارده شده بود .
4 ) در جايي كه ميتوانستند با ارسال مبلغ هاي اسلامي به ترويج و انتشار دين مبين اسلام بپردازند, همت بر اين گذاردند كه با جنگ ارعاب و قتل حتي بعد از تسليم جماعت مغلوب بحساب ترويج دين كنند .
5 ) ايجاد اختلافات در ميان امت اسلامي و ايجاد مذاهب مختلفه كه در بسياري مواقع همديگر را تكفير و در صورت امكان قتل عام ميكردند .
6 ) ان كساني كه جناب عمر را مسئول انتشار دين اسلام ميدانند ايا ميدانند كه با حساب يك و نيم ميليارد جمعيت مسلمان هفتاد سه رنگ فقط 25 % از جمعيت دنيا مسلمان هستند ( به اسم و نه به ايمان قلبي ) , در صورتي كه اگر به روش فتح يمن عمل شده الان ميتوان گفت كه تمامي مردم جهان و انهم نه شش ميليارد بلكه ميلياردها بيشتر ( بسب عدم جنگها چه بوسيله مسلمانان يا غير مسلمانان جمعيت كره زمين چندين برابر اين جمعيت متفرق ميبود ) در صلح و صفا زندگي ميكردند و امنيت و نعمت هاي الهي بسيار و بسيار بيشتر ميشد .
7 ) از لحاظ جغرافيائي ميتوان گفت كه فقط كمتر از 20 % مساحت كره ارضي تحت سلطه مسلمانان است انهم چه سلطه ئي افغانستان , عراق فلسطين را بگويم يا فلان , فلان , فلان .
8 ) امروزه دين مبين اسلام سريع الانتشارترين دينهاي دنيا است ايا دليل انر ميدانيد ؟ ايا فكر كرده ايد كه ديني با اين همه دشمنهاي داخلي ( منافقين ) و خارجي و اينهم تاريخ پر خون و نفاق كه حتي از ريخت خون اهل بيت نبي (ع ) دريغ نكردند هنوز سريعتر از دينهاي ديگر در حال انتشار است .
برايت ميگويم و خوب گوش كن كه اخر عاقبت و خيريت در اين حرف است : انهم نحوه فتح يمن بود كه غالب و مغلوب از ان نفع بردند نه چيز ديگر , كه روح الله اين فرزند برومند فاطمه زهرا نيز انرا تجديد كرد .

قسمت پائين را چند دفعه بخوان

<<<<<<<<<عيادت زنان مهاجر و انصار از حضرت زهرا سلام الله عليها >>>>>>
هنگامى كه حضرت زهرا سلام الله عليها به خانه بازگشت و مريض شد - كه شهادت حضرت هم در اثر آن بيمارى بود - زنان مهاجر و انصار به عيادت حضرت آمدند و گفتند: اى دختر پيامبر، حالتان چگونه است ؟
حضرت حمد الهى به جاى آورد و بر پدر بزرگوارش درود فرستاد و سپس ‍ فرمود:
صبح كرده ام در حاليكه به خدا سوگند از دنياى شما متنفرم و آن را رها كرده ام ، و نسبت به مردان شما عضبناكم . با امتحان اول آنان را به دور افكندم و با آزمايش عمق ايمانشان آنان را مورد غضب و ملامت قرار دادم .
پس ننگ بر كند شدن شمشير و بى استقامتى نيزه و اضطراب فكر و تزلزل روح جديت و ترس از فتنه و جنگ ! و چه بد است آنچه براى آينده خود مهيا كرده اند كه خداوند بر آنان غضب كرده و دائما در عذاب خواهند بود.
بنابر اين چاره جز اين نبود كه قلاده آن را بر گردنشان افكندم و سنگينى آن را بر دوششان قرار دادم و ننگ آن را بر سرشان افكندم .
پس خير از ظالمين دور باد و به بلا دچار شوند و از آثار نيك محروم باشند و از رحمت خدا دور گردند.
از على عليه السلام چه چيزى را نپسنديدند؟
واى بر آنان ! خلافت را از كوههاى بلند رسالت و پايه هاى نبوت و محل نزول روح الامين با وحى مبين و از عالمان آگاه و حاذق در امر دنيا و دين به كجا كشاندند. بدانيد كه اين زيان آشكار است .
از ابوالحسن (على عليه السلام ) چه چيزى را نپسنديدند؟ به خدا قسم ، ناراضى بودند از صلابت شمشيرش و بى پروايى او از مرگش و شدت حمله هايش و بر خوردهاى عبرت آموز او در جنگ ، و از تبحر او در كتاب خدا و غضب او در امر الهى .
34 : چه كسى را به جاى على عليه السلام انتخاب كردند؟!
به خدا سوگند، اگر از گرفتن مهارى كه پيامبر صلى الله عليه و آله آن را به او (على عليه السلام ) سپرده بود خوددارى مى كردند با او انس مى گرفت و آنان را چنان به آرامى سير مى داد كه محل بستن مهار زخمى نكند و حركت دهنده آن خسته نشود و سواره آن به اضطراب نيفتد. و آنان را بر سر آبى فراوان و گوارا و زلال و وسيع مى برد كه آب آن از دو طرف نهر لبريز باشد و دو سوى آن گل آلود نشود، و آنان را از آنجا سيراب بيرون مى آورد. در حالى كه براى آنان سيرابى را پسنديده ، خود از آن استفاده نمى كرد مگر بقدر رفع عطش سيراب و دفع شدت گرسنگى .
و اگر خلافت را به او مى سپردند بركات آسمان و زمين بر آنان گشوده مى شد، ولى آنان از حق روى گردانيدند، پس به زودى خداوند آنان را به آنچه براى خود كسب كرده اند مواخذه مى نمايد و به زودى مى رسد به كسانى كه ظلم نمودند سزاى آنچه كسب كرده اند و نمى توانند مانع چنين عاقبتى شوند.



يا علي

58 | مينا احمدي | Iran - Tehran | ١٢:٠٠ - ١٣ خرداد ١٣٨٨ |
مولوي عبدالحميد شخصي نيستند که از مناظره با امثال شما ابايي داشته باشند اين شما هستيد که از رسوا شدن مي ترسيد چون ذهن مردم را با دروغ شستشو داداده ايد همچون کاهنان معبد اگر جرئت داريد چرا در رسانه ملي و به طور زنده مناظره نمي کنيد با مولوي عبدالحميد نشد با يکي ديگر راستي شما که سخن حق ميگوييد چرا تمام سايتهاي اهل سنت را فيلتر کرديده ايد شما در مذهبتان جز مرده پرستي وجود نداردذ وسراسر شرک و خرافات هستيد

پاسخ:
!!!
خواهر گرامي
مناظرات جناب دكتر قزويني و ساير شيعيان با اهل سنت در بخش مناظرات سايت به صورت فايل متني و صوتي موجود است .
مي توانيد مراجعه كرده و خود شاهد حقيقت امر باشيد .
http://www.valiasr-aj.com/fa/list.php?bank=monazerat
در مورد فيلتر كردن سايت ها ، در عربستان نيز سايت هاي شيغه فيلتر است ، آيا شما قبول مي كنيد اگر كسي بگويد اين به خاطر ترس از شيعه است ؟
در مورد مرده پرستي و ... نيز مي توانيد به آدرس ذيل مراجعه نماييد :
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=87
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
59 | مجيد م علي | United Arab Emirates - Dubai | ١٢:٠٠ - ١٥ خرداد ١٣٨٨ |
با سلام
دوست گرامي اقاي نمتتباعب فكر كردم بهتر است بجاي اينكه شما را به زحمت بياندازم خودم اين اتفاقيه زيبا را بزايت هديه كنم :

<<<<<<<<<<<سفر حضرت علي (ع) به سوى يمن>>>>>>>>>>

اين ماموريت در سال هشتم هجرى رخ داد.بايد توجه كرد كه بيشتر مورخان و نويسندگان كتب سيره نوشته‏اند كه ماموريت على (ع) به يمن دو مرتبه يكى در سال هشتم و ديگرى در سال دهم هجرى بوده است.از جمله كسانى كه بر اين قول تصريح كرده‏اند ابن هشام است.وى در سيره خود مى‏نويسد: على بن ابيطالب دو بار به غزوه يمن رفت.ابن سعد نيز در طبقات الكبير مى‏گويد: پس سريه على بن ابيطالب در يمن است.گفته مى‏شود آن حضرت دو بار در آنجا به جنگ رفت.يك بار در سال دهم هجرى بوده است.اما ابن سعد فقط به ذكر همين غزوه اكتفا كرده و به غزوه‏اى كه در سال هشتم روى داد اشاره‏اى نكرده است.دحلان در سيره خود نيز همين مطالب را تصريح كرده است. اما آنچه به نظر نگارنده مى‏رسد آن است كه غزوه يمن سه بار صورت پذيرفته است‏يكى در سال هشتم هجرى و ديگرى در بين سال هشتم و نهم و غزوه سوم در سال دهم هجرى بوده است.
فرستادن على (ع) به يمن در آخر سال هشتم هجرى
اين واقعه پس از فتح مكه روى داد.پيغمبر، على (ع) را به سوى همدان فرستاد تا ايشان را به پذيرش آيين اسلام دعوت كند.همدانيان نيز همگى در يك روز به اسلام گرويدند. شيخ مفيد گويد: از جمله فضايل و مناقب على (ع) ، موردى است كه تمام نويسندگان اجماع كرده‏اند.جريان از اين قرار بود كه پيامبر خالد بن وليد را به همراهى چند تن ديگر كه براء بن عازب نيز در ميان آنان بود، براى فراخواندن مردم يمن به آيين اسلام، به آن ديار روانه كرد.خالد مدت شش ماه مردم را به پذيرش آيين اسلام دعوت مى‏كرد اما هيچ كس به دعوت او پاسخ نگفت.اين مطلب خاطر پيامبر را آزرده ساخت و امير المؤمنين را فراخواند و به او دستور داد و خالد و همراهانش را از يمن بازگرداند و فرمود: اگر كسى از همراهان خالد مى‏خواست تو را همراهى كند او را از اين كار بازندار.براء بن عازب گويد: من از كسانى بودم كه على (ع) را در اين ماموريت همراهى مى‏كردم.چون به ابتداى سرزمين يمن رسيديم و مردم از ورود ما خبردار شدند همگى اجتماع كردند.على (ع) نماز صبح را با ما گزارد.پس در برابر ما براى سخنرانى برخاست و خداوند را حمد و ثنا گفت و آن گاه نامه رسول خدا را بر مردم همدان قرائت كرد.مردم همدان در آن روز همگى اسلام آوردند و آن حضرت در نامه‏اى خبر اسلام آوردن آنان را براى رسول خدا نوشت.چون پيامبر نامه او را خواند خوشحال شد و به سجده درافتاد.و خداى را سپاس گفت و آن گاه سر خود را بلند كرد و نشست و فرمود: سلام بر همدان باد!پس از مسلمان شدن مردم همدان، اهل يمن نيز به آيين اسلام گرويدند.
ابن اثير گويد: پيامبر (ص) سه بار فرمود: سلام بر همدان باد!در سيره حلبيه آمده است: رسول خدا، خالد بن وليد را به سوى قبيله همدان از سرزمين يمن فرستاد تا آنان را به اسلام بخواند.براء مى‏گويد: من نيز جزو همراهان خالد بوده‏ام.ما در همدان شش ماه ماندگار شديم و مردم آنجا را به اسلام فراخوانديم اما هيچ يك از ايشان به دعوت ما پاسخ مثبت نگفت.آن‏گاه پيامبر، على بن ابيطالب را فرستاد و به او فرمان داد تا خالد را از همدان بازگرداند و خود به جاى او در آن شهر به تبليغ اسلام مشغول شود.چون ما (با على (ع) ) به نزديك مردم همدان رسيديم آنان به استقبال ما آمدند و على (ع) با ما نماز صبح را خواند.پس ما را به يك صف درآورد و در برابر ما قرار گرفت و نامه رسول خدا را كه ايشان را به اسلام دعوت كرده بود، خواند.آن گاه مردم همدان همگى به اسلام گرويدند....
در سيره دحلان به نقل از بخارى از براء نوشته شده است: رسول خدا (ص) ما را به همراه خالد، روانه يمن كرد.پس از مدتى نيز على (ع) را به جاى خالد فرستاد و به او فرمود: از هر كس از همراهان خالد كه مى‏خواهد در ركاب تو باشد، جلوگيرى مكن و نيز هر كس را كه مى‏خواهد بازگردد، اجازه بازگشت‏بده.من جزو كسانى بودم كه با على (ع) همراه شدم.و اوقيه‏هايى چند به غنيمت گرفتم چون به نزديك همدان رسيديم مردم به سوى ما بيرون آمدند.على (ع) با ما نماز گزارد و ما را در يك صف مرتب كرد آن‏گاه پيش روى ما برخاست و نامه رسول خدا را براى همدانيان خواند.پس از آن مردم همدان يكپارچه به اسلام گرويدند.آن‏گاه على (ع) خبر مسلمان شدن همدانيان را براى پيامبر، نگاشت.چون رسول خدا، نامه على را خواند به سجده افتاد و سپس سربلند كرد و فرمود: سلام بر همدان باد!سپس على (ع) و همراهانش پس از بازگشت از طايف و تقسيم غنايم آن به جعرانه گسيل شدند.و از همين روز همدان جزو ياران على (ع) و شيعيان خالص آن حضرت درآمدند.بدان گونه كه وقتى اربد خزارى پيش از جنگ صفين بر على (ع) حمله و فرار كرد، همدانيان به تعقيب او پرداختند و در بازار براذين به او رسيدند و وى را در زير قدمها و به وسيله مشت و نيام شمشيرهاى خود كشتند.
شاعرى در اين باره سروده است:
به پروردگارم پناه مى‏برم از آنكه مرگ{{{{{}}}}}} من مانند مرگ اربد در بازار براذين باشد.
همدانيان به نوبت او را با ضربه كفشهايشان زدند و {{{{{{{{}}}}}}هنگامى كه دستى بالا مى‏رفت دست ديگرى بر او فرود مى‏آمد.
امير المؤمنين (ع) نيز در روز صفين خطاب به همدانيان :
فرمود: اى مردم همدان شما زره و نيزه من هستيد.و نيز درباره آنان فرمود:
اگر من نگاهبان در بهشت مى‏بودم به همدان مى‏گفتم كه با آرامش و امنيت‏به بهشت وارد شويد.

يا علي

60 | احمد راشدي | Iran - Markaz | ١٢:٠٠ - ٢٠ خرداد ١٣٨٨ |
من خودم يك شيعه بودم اما وقتي تحقيق كردم و فهميدم كه وضوي ما كامل نيست ,عبادت واقعي ما فقط گريه كردن,نماز حج پشت امام سني ايستادن,حضرت علي راجاي خدا قراردادن ,آخرين پيامبر راقبول نداشتن از اركان مذهب شيعه است به مذهب راستين سنت گرويدم واز امثال قزويني هاي دروغگو نجات پيدا كردم و چند سوال از عالم قزويني دارم؟ 1.شما كه حضرت محمد(ص)راآخرين پيامبرميدانيم آيا او مهر كربلا رادر هنگام نماز زير سر ميگذاشت. 2.شما كه خودرا پيرو حضرت علي (ع)ميدانيد چرابزگانكه امام حسين(ع)را از مدينه به كوفه دعوت كردند به راحتي پشت مسلم بن عقيل را خالي كردند و به امام حسين وفا نكردند و بستر گرم ونرم را به جاي ميدان جهاد ترجيح دادندتا نفرين كاروان امام را خريدار شدند وتا امروز به سر وسينه ميزنند اما چه سود 3.اما وقتي درمورد جناب حضرت قزويني تحقيق كردم متوجه شباهتهاي وي با عبدالله ابن سباشدم ميخواستم بپرسم آيا شما با او نسبتي داريد. و...............

پاسخ:
با سلام
دوست گرامي
مي‌توانيد در بخش نظرات ، تعداد زيادي از نظرات مشابه نظر خود را كه همگي اهل سنت بوده و ادعا كرده اند كه شيعه بوده و به خاطر دروغگويي هاي ما سني شده‌اند با تناقضات موجود در كلان آنها ببينيد .
از جمله تناقضات كلام شما اين است كه «علي را جاي خدا قرار دادن» «پيامبر را قبول نداشتن» «نماز حج پشت امام سني ايستادن»!!!
اين مطالب را حتي كودكان شيعه مي‌دانند كه اشتباه است !
ما بزرگي امير مومنان علي را به خاطر بنده خدا بودن مي‌دانيم ؛ ما از خود امير مومنان روايت نقل مي‌كنيم ، كه من بنده از اي بندگان پيامبر (ص) هستم !
و ما مي‌گوييم نماز پشت سر اهل سنت ، به خاطر وحدت در همه جا درست است .
اما پاسخ به سوالات شما :
1- در مورد سجده بر مهر تربت ، پاسخ شما در آدرس ذيل آمده است :
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=490
2- در مورد اينكه قاتلين امام حسين عليه السلام چه كساني بودند :
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=5043
توصيه مي‌كنيم ، زين پس قبل از اينكه ادعا كنيد شيعه بوده ايد و سني شده ايد ، كمي عقايد شيعه را بخوانيد .
در مورد جسارت شما به جناب دكتر قزويني ، نيز پاسخ قرآني را مي دهيم كه «سلاما سلاما»
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
61 | ياسين طاها | Iran - Marvdasht | ١٢:٠٠ - ١١ تير ١٣٨٨ |
در جواب آقاي( مجيدم علي) . درسته حرف شما که مسجد براي نماز و عبادته و ميگيد چرا اهلسنت با وجود اينهمه مساجد تشيع ادعا دارند که در تهران مسجد ميخاييم و برن عبادت و نماز رو تو اين مساجد أدا بکنن. خوب (مستر مجيدم علي)اگر اينطوريه بايد اين ايده و گفتار در همه جاي کشور مصداق کنه.اما متاسفانه اينطور نيست.هميشه جوابي بدهيد که قانع کننده باشه. در روستاي اسلام آباد زابل که تقريبأ 300 تا 400 خانوار اونجا زندگي ميکنند.و از بين اينها چند نفري که به خاطر پول و تسهيلات شيعه شده اند و در موردش هم هيچي نميدونن و تقريبا 5 خانوار هستند.و با وجود حوزه و چندين مسجد در اين روستابرايشان مسجد بسيار بزرگي بنا شده که که با برداشت شما هيچ ضرورتي براي ساخت مسجد براي 5 خانوار هيچ لزومي نبود . اونها ميتونستن نماز و عبادت تضاهري خودشون رو در مساجد اهل سنت انجام بدهند . مسجدي درست کردن که اکثر اوقات درش بسته و حتي نمازي اونجا خوانده نميشه و فقط موقع اذان راديو براشون اذان ميخونه بعد اتمام اذان مسجد بسته ميشه تا اذان بعد چون کسي از اونها نماز نميخونه و از سر ناچاري مجبورن اذاني راديويي رو پخش کنند و همينطور در مراسمات ديگر تشيع دهلي ميزنند. و عين همين مورد در چندين جاي بلوچستان که به ندرت اونجا شيعه اي پيدا ميشه باز هم مسجد ساختن. بسه ديگه تا کي ميخواييد مردم رو فريب بدين خجالت بکشيد و از غضب خدا بترسيد اهل سنت

پاسخ:
با سلام
دوست گرامي
بر فرض صحت ادعاي شما و اينكه در جايي مخالف روش درست عمل شده باشد ، به معني صحيح بودن آن است؟ آيا درست اين است كه سني و شيعه دو دين جدا باشند ؟ يا هر دو براي يك دين (اسلام) بوده و مسجد محل عبادت مسلمانان است ؛ بنا بر اين فرقي بين شيعه و سني ندارد .
بهتر است به جاي احساسي سخن گفتن ، كمي در مورد حقيقت امر تفكر كنيد .
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
62 | مجيد م علي | United Arab Emirates - Dubai | ١٢:٠٠ - ١٨ تير ١٣٨٨ |
با سلام
اقاي احمد راشدي از متن شما متوجه شدم شما هرچه بوديد شيعه نبوديد شايد مسلمان هم نبوديد .چرا ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
1 ) وضوي ما شيعيان مطابقت كامل با ايات قراني و همچنين سنت حضرت نبي ( ص ) و حضرت علي (ع) داره. حتي مطابقت داره با وضوي اون اولي و اون دومي كه در زيارت عاشور مخاطب ما شيعيان هستند.
2 ) ما شيعيان حضرت علي را عبد صالح الله سبحان تعالي و نبي مكرمشان ميدانيم و كساني كه بمانند شما ( كه به اعتراف خودتان ) حضرت علي ( ع ) را جاي خدا قرار ميدهند كافر ملعون و حرامزاده ميدانيم .
ما شيعيان حضرت علي ( ع ) حضرت محمد ( ص ) را خاتم النبيا ميدانيم پس شما حتماً قبل از اين شيعه نبوديد و به احتمال زياد بهائي بودبد كه ما انها را كافر ملعون و حرامزاده ميدانيم .
3 ) ما شعيان بر مهر سجده ميكنيم , نميدانم جزوه كدام جماعت احمقي بودي كه وقت نماز مهر زير سرت ميگذاشتي , نكنه شما مثل مرناضهاي هندو كه ما انها را كافر ملعون و حرامزاده مي دانيم خوابيده نماز ميخواندي .
4 ) ما شيعيان اصل و نسب حضرت ايت الله سيـــــــــــــــــــد محمد حسيني قزويني را ميدانيم . اين شما هستيد كه بايد جوابگو اين باشيد كه كعب الحبار يهودي چه نسبتي با اون دومي و سومي و پدر يزيد ملعون داشت , اين يهودي زاده و يهودي صفت ابو,,,,ه چرا اينقدر محبوب شماست .
5 ) اونهاي كه بقول خودت پشت سر جناب مسلم ابن عقيل را خالي كردند يا به ياري امام حسين نيامدند شيعه علي ( ع ) نبودند بلكه شيعه اون اولي و اون دومي بودند كه در زيارت عاشور مخاطب ما شيعيان هستند ميگي نه برو بخوان غزوه احد و خيبر را ببين چه كساني حضرت را در وسط معركه ترك كردنند و ركورد دو استقامت سريع را شكستند ؟؟؟ "" نه بابا اينجارو شوخي كردم فقط بگم كه شترانشان از انها عقب افتادند و لقب "" هيدر الفرار را بخودشون اختصاص دادند ( هيدر = هي در يعني كسي كه هي در ميرفت ) .
بهر حال هرچي بودي شيعه نبودي كه هيچ مسلمان هم نبودي , حالا خدا را شكر كه بحساب مسلمان شدي , البته سعي كن پدر و مادرت را هم هدايت كني كه حداقل مسلمان شوند چونكه مسلما شما قبلا در باورهاي دينتان از انها تبعيت ميكرديد .

حالا چون از اصل و نسب حضرت ايت الله سيد محمد سخن بميان اورده شد اين روايت را از اجداد مكرمشان به ايشان هديه ميكنم :

خواستگارى و ازدواج حضرت علي ( ع ) و فاطمئ الزهرا ( س ) از زبان حضرت علي ( ع )
1 ) آغاز
روزى خدمتكارم از من پرسيد: آيا از خواستگارى فاطمه خبر دارى ؟
گفتم :نه .
گفت : كسانى وى را از پدرش خواسته اند. اما از تو تعجب است كه پا پيش نمى گذارى وفاطمه را از رسول خدا(ص ) نمى خواهى ؟
! گفتم : من چيزى ندارم كه با آن تشكيل خانواده دهم .
گفت : اگر تو نزد رسول خدا(ص ) شوى (من مطمئنم كه ) فاطمه را به تو تزويج خواهدكرد.
به خدا سوگند, آن كنيز, چندان در گوش من خواند تا جرات اقدام را در من پديد آورد.ومرا وادار ساخت كه نزد رسول خدا(ص ) بروم .

2 ) كابين
... هنگامى كه براى خواستگارى فاطمه رفتم , مجذوب حشمت وحرمت رسول خداشدم وخاموش در برابر او نشستم , بخدا قسم , كلمه اى بر زبانم جارى نشد.
رسول خدا(ص ) كه چنين ديد پرسيد: چه مى خواهى ؟
آيا حاجتى دارى ؟
مـن هـمـچنان خاموش ماندم وچيزى نگفتم . دوباره پرسيد, ومن باز ساكت بودم . تااينكه براى بار سوم گفت : شايد براى خواستگارى فاطمه آمده اى ؟
گفتم : آرى , فرمود: آيا چيزى دارى كه آن را كابين زهرا سازى ؟
گفتم : نه , يا رسول اللّه .
فرمود: زرهى را كه به تو داده بودم , چه كردى ؟
گفتم : دارم , اما چندان ارزشى ندارد وبيش از چهار صد درهم بها ندارد.
فرمود: همان را كابين فاطمه قرار بده وبهايش را نزد من بفرست .
3 ) جهاز مختصر
... مـن بـرخـاستم وزره را فروختم وپول آن را به خدمت آوردم ودر دامنش ريختم .حضرت از من نـپرسيد كه چند درهم است ومن نيز چيزى نگفتم . سپس بلال را صدازد ومشتى از آن درهمها را بـه او داد وفـرمـود: بـا ايـن پول براى فاطمه عطريات تهيه كن .بعد با هر دو دست خود مشتى را برگرفت وبه ابوبكر داد وفرمود: از لباس واثاث منزل آنچه مورد نياز است خريدارى كن . عمار ياسر وتـنـى چـنـد از اصـحـاب را هـم هـمـراه او روانه كرد. آنها وارد بازار شدند وهر يك كه چيزى را مـى پسنديد وضرورى مى دانست , به ابوبكر نشان مى داد وبا موافقت او مى خريد. از چيزهايى كه آن روزخريدند: پـيـراهـنـى به بهاى هفت درهم وچارقدى به چهار درهم , قطيفه مشكى بافت خيبر,تخت خوابى بافته از برگ خرما. دو تشك كه از كتان مصرى رويه شده بود كه يكى رااز ليف خرما وديگرى را از پـشم گوسفند پركرده بودند. چهار بالش از چرم طائف كه از علف اذخر (گياه مخصوصى است در مكه ) پر شده بود. وپرده اى پشمين ويك قطعه حصير, بافت هجر (مركز بحرين آن روز) وآسياب دسـتـى وكـاسـه اى براى دوشيدن شير ومشكى براى آب وابريقى قير اندود. وسبويى بزرگ وسبز رنگ وتعدادى كوزه گلى .
اشياء خريدارى شده را نزد رسول خدا(ص ) آوردند. حضرت همين طور كه جهازدخترش را مى ديد وآنها را بررسى و ورنداز مى نمود گفت : خدا به اهل بيت بركت دهد.
4 ) جشن عروسى
يـك مـاه گذشت ومن هر صبح وشام به مسجد مى رفتم وبا پيامبر خدا(ص ) نمازمى گزاردم وبه مـنـزل بـاز مـى گشتم . اما در اين مدت صحبتى از فاطمه به ميان نيامد. تااينكه همسران رسول خـدا(ص ) به من گفتند: آيا نمى خواهى كه ما با رسول خداسخن بگوييم ودر باره انتقال زهرا به خانه شوهر, با حضرتش گفتگو كنيم ؟
گفتم : آرى چنين كنيد.
آنها نزد پيامبر خدا(ص ) رفتند, واز آن ميان ام ايمن گفت : اى فرستاده خدا! اگرخديجه زنده بـود چشمانش به جشن عروسى فاطمه روشن مى شد. چه خوب است شما فاطمه را به خانه شوهر بـفـرستيد تا هم ديده زهرا به جمال شويش روشن گرددوسروسامانى بگيرد وهم ما از اين پيوند فرخنده شادمان گرديم ؟
! اتفاقا على هم چنين خواسته است .
پيغمبر فرمود: پس چرا على چيزى نگفت ؟
ما منتظر بوديم تا او خود همسرش رابخواهد.
من گفتم : اى رسول خدا! شرم مانع من بود.
پس رو به زنان خود كرد وفرمود: چه كسانى اينجا حاضرند؟
! ام سلمه گفت :من وزينب وفلانى وفلانى ...
فرمود: پس هم اكنون حجره اى براى دختر وپسر عمويم آماده كنيد. ام سلمه پرسيد:كدام حجره ؟
فـرمـود: حـجـره خودت مناسبتر است . به زنها هم فرمود كه برخيزندومقدمات جشن عروسى را آماده كنند.
5 )عطر ويژه
ام سلمه نزد فاطمه رفت واز وى پرسيد: آيا از عطريات وبوى خوش چيزى اندوخته دارى ؟
فرمود: آرى , سپس برخاست ورفت و با خود شيشه اى همراه آورد وقدرى ازمحتواى آن را در كف دسـت ام سـلـمـه ريـخـت . ام سلمه گفت : بوى خوشى از آن استشمام كردم كه هرگز مانند آن نبوييده بودم . از فاطمه پرسيدم : اين بوى خوش را ازكجا تهيه كردى ؟
فـرمـود: هنگامى كه دحيه كلبى به ديدار پدرم مى آمد, پدرم مى فرمود زير اندازى براى عموى خود بگسترم , دحيه بر آن مى نشست وچون بر مى خاست از لباسهايش چيزى فرو مى ريخت ومن به امر پدرم آنها را جمع كرده ودرون اين شيشه نگهدارى مى نمودم .
(بـعدها) اين جهت را از رسول خدا پرسيدم , فرمود: او دحيه كلبى نبود, بلكه جبرئيل بود كه شبيه او به ديدارم مى آمد. وآنچه از بالهاى او فرو مى ريخت , عنبر بود.,,,,,,,,,,,,,,,,,,,.

يا علي

63 | مجيد م علي | United Arab Emirates - Dubai | ١٢:٠٠ - ١٨ تير ١٣٨٨ |
برادر عزيز جناب ياسين طاها
سلام عليكم.
اگر شما نظر مرا خوب خوانده باشيد متوجه خواهيد شد كه :
برادران اهل سنت از مساجدشان فقط براي اجراي نماز هاي يوميه و تراويح شبهاي ماه رمضان استفاده ميكنند و باقي الساعات روز درهاي انرا ميبدند, اما مساجد شيعيان بمدت بسيار طولاني تري باز است اگر نه 24 ساعته , بنابراين شما ميتوانيد با كمال راحتي و فراغ بال در هر ساعت روز و شب بمسجد رفته و نمازهاي خودتان را اجرا كنيد .
ثانياً موضوع مخالفت با اصل بناي مسجد براي اهل سنت در تهران نيست موضوع چيز ديگري ميباشد والا همانطور كه خود حضرت عالي فرموديد در ده اسلام اباد زابل كه بگفته خودتان با اينكه فقط 300 الي 400 خانوار دارد هم حوزه علميه اهل سنت هم كه بحمد الله پا برجاست هم چندين مسجد اهل سنت هم داريد و كسي مخالفتي نميكنند انشاء الله 400 تا 500 مسجد هم كه داشته باشيد بازهم كسي مخالفت نميكند ,اما كسانيكه طلب مسجد اهل سنت را در تهران كردنند قصد ديگري دارند يعني ميخواهند مسجد ضرار را بنا كنند (قرضاوي يكي از اونهاست ......كه مجال توضيح مكرر نيست ) اما ايا شما ميتوانيد قبول كنيد كه شيعيان بيايند در همين مساجد شما مهر بگذارند و نماز بخوانند يا نه , ايا شما قبول ميكنيد كه در همين مساجد شما شيعيان بيايند و مراسم اعتكاف انجام دهند , ايا شما اجازه اجراي دعاي ندبه , جوشن كبير ,زيارت عاشورا ,,,,, مراسم عزاداري حسيني اربعين , يا جشن مولودي حضرت علي ( ع ) و ديگر بزرگان مذهبمان را بما ميدهيد .
بازهم ميگويم اعمالي را كه شما معمولا در مساجدتان انجام ميدهيد در مساجد ما هم ميتوانيد انجام بدهيد " البته ختم صحيح البخاري را نميدانم چي هست ؟؟؟؟؟ "
بعد تهران به اين بزرگي و اهل سنت ساكن در تهران با اين پراكندگي و اين ترافيك شلوغ و 5 مرتبه رفتن بمسجد يعني اينكه شما هميشه در حال رفتن به مسجد ميشويد و به كار روزمره تان نخواهيد رسيد . اينو فكر نكرده بوديد تازه مسجد دومحرابه ميدوني چه خرجي داره ؟
يك خواهش ازت دارم لطف كن برو جلوي اينه به اون كسي توي اينه مي بيني بگو :
مستر مجيد ميگه " عيبه دروغ نگو ميري جهنم جيز ميشي "

موفق و مويد و راستگو باشيد

يا علي
64 | مكي | Iran - Marvdasht | ١٢:٠٠ - ١٢ مرداد ١٣٨٨ |
شما فکر مي کنيد قزويني در حدي است که بخواهد با رهبر اهلسنت ايران مناظره کند.مولوي به او پيشنهاد مباهله دادند چرا قبول نکردند.((اقاي راه علي سعادت))گفته که مولوي را حتي سني ها قبول ندارند در حالي که سني ها بيشتر از عزيزترين هاي خود مولوي را دوست دارند برويد سي دي سفر مولوي به کردستان را نگاه کنيد بعد مي بينيد مولوي را قبول دارند يانه.اقاي محترم سني هاي ما ايران به جاي خود سني هاي تمام کشورهاي اسلامي مولوي را به عنوان رهبر اهلسنت ايران مي شناسند تا جاييکه مجمع جهاني علماي جهان که مرکزش در عربستان است مولوي عبدالحميد را جز 10 عالم برتر جهان ويکي از رهبران اسلام دانست.پارسال يکي از جلسه هاي مجمع جهاني عربستان يک جلسه براي بررسي احکامات اسلام برگزار شدکه با حضور 10 رهبر جهان اسلام برگزار شد که 9 تا شون سني بودند ويکي شيعه که اون هم ايت الله رفسنجاني بود ومولوي به عنوان رهبر اهلسنت ايران در اين جلسه حضور يافت.تا جاييکه تنها کسي بود که پادشاه عربستان براي ورود او به فرودگاه امدند.اينکه مولوي رهبر اهلسنت ايران است در ان حتي يک ذره شک هم نکنيدبراي ما فرقي نميکنه که شما مولانا را رهبر بدونيد يا نه مهم اينه که ما مي دونيم.

پاسخ:
با سلام
دوست گرامي
1- بهتر است در مورد تعداد نماز جمعه‌هاي برگزار شده در هر هفته در شهر زاهدان ، و علت اين تكثر سوال كنيد ! تا بدانيد كه حتي بسياري از مولوي هاي شهر زاهدان ، جناب مولوي عبد الحميد را قبول ندارند !
در مورد علميت ايشان هم آن چه مشهور است اين است كه بسياري از خطبه‌هاي ايشان را يكي از بستگانشان تنظيم و از جهت علمي بررسي مي‌كند !
2- بر فرض كه مولوي عبد الحميد رهبر ديني اهل سنت ايران باشند ، ولي مراجع شيعه ، رهبران ديني شيعيان جهان ، و طبيعتا ، براي مناظره بايد با همشان خود روبرو شوند .
3- در مورد ماجراهايي كه نقل كرديد ، اگر درست باشد ، ثابت مي‌كند كه مولوي عبد الحميد در نظر رهبران عربستان ، همشان جناب آقاي هاشمي هستند و جزو مراجع شيعه نيستند ، يعني كسي را كه جزو مراجع و رهبران ديني نيست ، با مولوي عبد الحميد دعوت كرده‌اند! به نظر شما اين به چه معني است ؟!
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
65 | مجيد م علي | United Arab Emirates - Dubai | ١٢:٠٠ - ١٣ مرداد ١٣٨٨ |
با سلام
برادر عزيز جناب اقاي مكي , با احترام به شما و جناب اقاي مولوي عبد الحميد. برادر من همينطور يك دفعه كه نمي شود نشست جلسه مباهله گذاشت . شما و جناب مولوي كه ماشاءالله با سنت حضرت نبي ( ص ) اشناييد . حضرت چندين جلسه مناظره با نصاراي نجران داشتند تا روز موعود مباهله .
در اينكه ايشان عالم بزرگي از اهل سنت ميباشند شكي نيست , اي كاش هم براي روشن شدن ما و شما و خدمت به اسلام عزيز ايشان همت ميكردنند چند جلسه مناظره با جناب قزويني ميگذاشتند تا بسياري از مسائل اختلافي ما بين ما حل ميشد .
تا مرد سخن نگفته باشد ××××× عيب و هنرش نهفته باشد .

در ثاني هر دو استاد محترم گوينده شهادتين ميباشد در صورتي كه ان طلب مباهله مابين حضرت محمد( ص ) پيغمبر اسلام و رهبر مسيحيان بود ؟

امبدوارم قدري فكر كنبد .

يا علي
66 | راه علـي سعادت | Iran - Tehran | ١٢:٠٠ - ١٣ مرداد ١٣٨٨ |
بله درزاهدان خودم شاهدم که نمازاهل سنت درچند جابرگزار مي شود . البته بعضي طوايف بلوچ يکديگر راقبول ندارند ومستقل برگزارمي کنند.
67 | ali | Iran - Tehran | ١٢:٠٠ - ١٣ مرداد ١٣٨٨ |
بل سلام خيلي متاسف شدم براتون نشستيد و هر حرفي که مي شنويد باور مي کنيد در مورد نماز جمعه زاهدان : چه کسي به شما گفته نماز جمعه در زاهدان در چند مکان برگزار ميشه ؟ نا جايي که عمر من مي رسد و در نماز جمعه شرکت کرده ام در زاهدان فقط يک نماز جمعه برگزار ميشه . حالا شما از کجا فهميديد که کثرت دارد نمي دانم . اطلاعات شما آنقدر ناقص است که فرموده ايد : در مورد علميت ايشان هم آن چه مشهور است اين است كه بسياري از خطبه‌هاي ايشان را يكي از بستگانشان تنظيم و از جهت علمي بررسي مي‌كند . شما مگر جاسوس در خانه ايشان داريد ؟ واقعا براتون متاسفم . فکر مي کردم انسانهاي با منطقي هستيد اما . . . . .

پاسخ:
با سلام
دوست گرامي
ظاهرا شما تمام عمرتان ، ظهر جمعه‌ها در نماز جمعه مولوي عبد الحميد شركت كرده‌ايد !
حال بهتر است يكهفته به اين نماز جمعه نرفته و سري به ساير مساجد اهل سنت بزنيد !!!
آنچه در مورد سخنراني‌هاي ايشان نيز نقل كرديم ، شهره خاص و عام در شهر زاهدان است !
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
68 | ali | Iran - Tehran | ١٢:٠٠ - ١٦ مرداد ١٣٨٨ |
با سلام شما که مي فرماييد در چند مکان برگزار مي شود . لطفا نام يکي از مساجد و خياباني که در آن قرار دارد را بنويسيد ؟ اما آقاي راه علي سعادت . به نظر مياد شما در زاهدان زندگي مي کنيد .شما که با شهر آشنايي داريد لطفا يکي از مساجد را نام ببريد ؟ اما اگر منظور شما کل شهر زاهدان است ، بله . زاهدان روستاهايي در اطراف دارد که نماز جمعه در آن برگزار مي شود که رها کردن مسجد محل و آمدن به شهر هم درست نيست . اما شما يکبار بياييد و مسجد مکي را در نماز جمعه ببينيد . چند ده هزار نفر براي نماز به آنجا مي آيند . لابد ميفرماييد خانه اين چند ده هزار نفر در همان نزديکي است که مسجد و خيابانهاي منتهي به آن و دو طبقه از قسمت دوم مسجد و زير زمين آن مملوء از نمازگزاران است .

پاسخ:
با سلام
جناب آقاي "ali"
نياز نيست جهت انکار اين موضوع (اقامه حداقل 19 مورد نماز جمعه در زاهدان توسط برادران اهل سنت) به دنبال هوچي گري و ... باشيد
اين داستان به قدري عيان است که نياز به هيچ توضيح اضافه اي نيست، حال براي شما نام چندين تن از ائمه جمعه و مسجد محل اقامه نماز جمعه اشان را براي شما ذکر مي کنيم:
عبدالحميد اسماعيل زهي - مسجد مکي
يارمحمد رخشاني - مسجد فاروقيه
ابراهيم ريگي متين - مسجد احمدي
جانداد ناروئي - مسجد جامع نصرت آباد
ابراهيم ريگي تودزيل - مسجد نورالعين
اميراحمد زاهد قنبرزهي - مسجد جامع حماديه
محمد زکريا ريگي - مسجد جامع فاروقيه
محمود داد ره - مسجد نورالهدي
زکريا شهنوازي - مسجد الرغيب
عياض حسن زهي - مسجد احمدي يک مناره
و....
والسلام علي من التبع الهدي
معاونت اطلاع رساني
69 | وزير | Iran - Markaz | ١٢:٠٠ - ٣٠ شهریور ١٣٨٨ |
با عرض سلام و خسته نباشيد خدمت برادران مذهبي تسنن وبرادران ديني تشيع اصولا" تو کار جواب و نظر و اينجور چيزا نيستم اما نظرات متفاوت بينندگان منو وادار به تايپ کرد اولا" در مورد مولانا عبدالحميد :ايشون داماد مولوي عبدالعزيز رهبر متوفي و مورد احترام امام امت خميني کبير هستند .((( قبل از هر گونه حرفي بايد بگم توي قسمت نظر خواهي نبايد به قومي مثل بلوچ لقب تحجر رو داد.با اينکه خودم اين افتخارو ندارم که بلوچ باشم و در استان س و ب زندگي کنم اما به علت رفت و آمد زياد و زندگي در برهه اي از زمان در اين استان خيلي خوب ميدونم که آدماي بسيار شريفي هستند البته شما مستحضر هستيد در هر شهري آدم خوب و بد هست ولي نسبت اينو مشخص ميکنه که آدماي يه منطقه خوبن يا بدن که مطمئنم در شهر زاهدان نسبت آدماي خوب به آدماي بد مي چربه اما برادري از استان س و ب بي شرمانه به اهالي اهل سنت اين استان لقب تحجر و ... داده بود و شخص ديگه اي ناسزا گفته بود که حسابش با شيعيان عزيز کشور جداست و هيچ شيعه اي توهين رو درست نميدونه البته گاها"خانواده نقش تربيتي خودشو درست انجام نميده))) بگذريم ...____قبل از شخصيت مولانا کمي به شخصيت مولوي عبدالعزيز بپردازيم ____ ايشون در استان س و ب شخصيت بي نظير و تکرار ناشدني بودن که نه تنها جامعه اهل سنت بلکه برادران تشيع و اقليت هاي مانند هندو ساکن استان هم به ايشون احترام ميگذاشتن. ممکنه باور نکنيد اماايشون با حجته الاسلام کفعمي امام جمعه وقت زاهدان رفت و امد خانوادگي داشتند تا اونجا که اسم پسر ارشد ايشون رو حاج آقا گذاشتند(((مولوي علي اکبر))) اگه اطلاعات ديگه اي هم در مورد روابط مولوي عبدالعزيز با حاج آقاي کفعمي،ايت ا... خميني،حاج احمد آقاي خميني و... خواستيد و اين که ايشون چقدر در آرامش و جلوگيري از تفرقه در ابتداي انقلاب نقش داشتن بهتره سررسيد همايش مولوي عبدالعزيز رو تهيه کنيد که البته اين همايش با اينکه کلي مهمان خارجي اهل سنت وتشيع داشت و قرار بود توي سالن همايش دانشگاه س و ب برگزار بشه برگزار نشد و خيلي از اهل سنت هنوز چهره واقعي رهبر پيشين خودشونو نميشناسن همونطور که گفتم مولانا عبدالحميد داماد مولوي عبدالعزيز هستند ولي اين دليل نميشه که جريان انتخاب ايشون پارتي بازي بوده باشه چون اگه پارتي بازي بود حق به مولوي علي اکبر پسر مولوي عبدالعزيز ميرسيد که هم قدرت بيان بالاتر و هم ظاهر علمايي بهتري دارند در نظرات عزيزي اومده بود:ايشون به علت ظاهر و قدرت بيان رهبر شدند که اين گفته رو هيچ انسان منطقي که در محضر ايشون بوده باشه نمي پذيره اين که خود اهل سنت ايشون رو قبول دارند يا نه؟بهتره به يه منطقه سني نشين سري بزنيد و بعد بگيد قبول ندارند اگه هم CD سفر ايشون به استانهاي سني نشيني مثل کردستان يا گلستان رو تهيه کرديد بعد نظر بديد ممکنه شما هم تا به حال توهين دوستان شيعه به مراجع رو ديده باشيد ولي عمرا" توهين يه سني رو به رهبرش ديده باشيد در مورد مناظره::: اولا" مناظره در جامعه اي مثل ايران يا عربستان امکان پذير نيست چون در هر دو کشور طرف اقليت(در ايران تسنن ودر عربستان تشيع)نميتونه حرف و عقيده اصلي خودشو بيان کنه چون با سياستهاي کشوري که در اون زندگي ميکنن ضديت داره مثل عقيده تسنن (که دوستي صحابه از ايمان است) و عقيده تشيع (که مشرک دانستن ابوطالب باعث کفر است) که اتفاقا در صفحه اصلي و اول همين سايت ازش بحث شده و خيلي عقايد ديگه... که سايتهاي رسمي اهل سنت هم به علت گفتن همين عقايد فيلتر شده با اين حال شما اگه به جاي مولانا بوديد و در کشوري که نميتوني عقايدتو بيان کنيد مناظره ميکرديد ؟وقتي سايت رو فيلتر ميکنن فکر ميکني مولوي رو چکار ميکنن؟؟همون کاري که با شهيد شيخ ضيايي(رح) کردند،با شهيدمولوي دامني(رح)کردند،با شهيد کاک احمد مفتي زاده(رح) کردند، با شهيد مولوي نعمت ا...(رح)کردند، با مولوي احمد نارويي کردند، با مولوي خيرشاهي کردند (((__شهادت __و اگه خيلي شانس بيارن ممنوع المنبر، ممنوع القلم، ممنوع از امامت،و...)))اگه نه پيشنهاد 10سال پيش شجاعانه مولوي ابراهيم دامني رو خيلي ها يادشونه::: (((نيم ساعت مناظره در شبکه رسمي ايران را به قيمت جانم ميپذيرم ))) يا سخنور داناي مشهد مولوي خير شاهي که در اولين مرخصي از زندان (به علت بيان عقيده) با لکنت شديد زبان به سختي حرف ميزد،آيا با لکنت به مناظره با شما عزيزان بنشينيم؟؟؟ آيا برايمان طرف مناظر اي گذاشتيد؟؟؟ مولوي عبدالمجيد هم به علت اينکه نتونست عقايد خودشو بگه متهم به باخت در مناظره با آيت الله قزويني شد البته نميگم بايد تونست ولي چون توي اقليت هستيم بايد بسازيم ولي ديگه توهين الکي نداره که ايشون خود بزرگ بينند واز مناظره فرارميکنند و هزار تا تهمت ديگه از حاج آقاي قزويني هم ملتمسانه تقاضا دارم به جاي نشون دادن چهره واقعي اهل سنت؟؟؟ به تحکيم تشيعي بپردازند که 20 ميليون مخالف داره، چرا تفرقه ايجاد ميکنيد؟ در پايان به ذکر دلايلي در باب سقيفه ميروم از کتاب تضاد در عقيده اثر محمد باقر سجودي شخصيتي شناخته شده در حوزه ودانشگاههاي ايران(معاصر) که باوجود پدر و مادري شيعي به تازگي و با عقايدمحکم تغيير مذهب داده و به تسنن گرويده صحابه در انتخاب خليفه چرا عجله كردند؟ و ايراد مي گيرند( اگرصحابه ريگي به كفش نداشتند چرا هنوز كه جسد پيامبر(صلي الله عليه و آله وسلم ) روي زمين بود به تكاپو افتادند تا جانشين انتخاب كنند علت اين شتاب چه بود؟ ) ما نمي دانيم از اين حرف چه منظوري دارند؟ اين حرف چه معني دارد؟ ؟؟؟ وسلام علي من اتبع الهدي

پاسخ:
با سلام
دوست گرامي
1- در مورد مقام جناب مولوي عبد الحميد در نزد اهل سنت ، بهتر است به جاي سفر به استان گلستان و ... روز جمعه سري به مساجد مختلف شهر زاهدان بزنيد تا ببينيد كه در چند محل نماز جمعه بر پا شده و نماز جمعه مولوي عبدالحميد را قبول ندارند ! و در ذيل همين مقاله ، در بخش نظرات ، فهرستي از اين مساجد را آورده‌ايم !
2- فرموده‌ايد «ممکنه شما هم تا به حال توهين دوستان شيعه به مراجع رو ديده باشيد ولي عمرا" توهين يه سني رو به رهبرش ديده باشيد»!
اين قياس صحيح نيست ! بهتر بود اهانت برخي از شيعيان جاهل را به مراجع ، با اهانت مولويان بزرگ زاهدان به جناب مولوي عبد الحميد قياس كنيد ؛ كه همزمان با نماز جمعه او نماز جمعه بر پا مي‌كنند !
البته اهانت جناب مولوي عبد الحميد به رهبري ، آيا اهانتي بالاتر از تحكم به ولي‌امر وجود دارد ؟ آيا جناب مولوي عبد الحميد مقام معظم رهبري را اولي الامر نمي‌داند ؟ پس چرا اينگونه مطالب خويش را متحكمانه مطرح كرده و به حكومت اعتراض مي‌كند؟
3- فرموده‌ايد «عقيده تشيع (که مشرک دانستن ابوطالب باعث کفر است)» مشخص است كه تنها با ديدن ظاهر عنوان چنين حكمي كرده‌ايد و حتي به خود وقت نداده‌ايد كه نگاهي به درون اين مقاله داشته باشيد ! اين مطلب عين گفته يكي از علماي اهل سنت در مورد جناب ابوطالب عليه السلام ، و با ذكر دليل اين مطلب توسط وي است !
و بعد با استدلال به اينكه عقيده شيعه اينگونه است ، گفته‌ايد كه مناظره بين شيعه و سني در ايران ممكن نيست ! تا بتوانيد راه فراري براي شكست علماي خود در مناظرات به دست آوريد !
4- ادعا كرده‌ايد كه به رهبري اهانت نمي‌كنيد ! آيا توهين از اين بالاتر كه هركسي از علماي اهل سنت بميرد ، حتي با سكته و در خانه خويش ، نظام جمهوري اسلامي را متهم مي‌كنيد كه او را كشته است ! جالب‌تر اينكه وقتي يك مولوي اهل سنت با نظرات وهابيت مخالف باشد ، و طرفدار نظام (مانند ماموستا شيخ الاسلام) وقتي او نيز ترور مي‌شود ، باز انگشت اتهام را به سمت نظام مي‌گيريد !
اگر علمايي كه ادعا كرده‌ايد ، توان علمي مناظره را داشتند ، چرا به جاي مولوي ملازاده به مناظره نيامدند ؟ و اگر واقعا شركت در مناظره لازم است ، چرا او اين چنين به قول شما سكوت كرد تا جان خويش را حفظ كند ؟ آيا شما تقيه را جايز مي‌دانيد ؟!!!
بهتر است به جاي اينگونه توجيهات باطل براي شكست در مناظره حقيقت را بپذيريد.
5- مقصود شما از 20000000مخالف چيست ؟ تعداد اهل سنت است ؟ بهتر است ، به جاي توهمات كمي چشمان خود را باز كرده و حقيقت را ببينيد .
6- فرموده‌ايد «محمد باقر سجودي شخصيتي شناخته شده در حوزه ودانشگاههاي ايران(معاصر) که باوجود پدر و مادري شيعي به تازگي و با عقايدمحکم تغيير مذهب داده و به تسنن گرويده»!!!
بهتر است كمي در مورد شخصيت او تحقيق كنيد و اينگونه حرف‌هاي اهل سنت را در مورد او باور نكنيد ! مي‌توانيد به باشگاه جوانان ايراني رفته و در انجا با حقيقت او بهتر آشنا شويد !
شناخته شده بودن او ! در حوزه و در دانشگاه ! پدر و مادر شيعه او ! عقايد محكم ! همه اينها مطالبي است كه به هيچ وجه مدرك صحيحي ندارند !
او نويسنده ي اين کتاب و كتاب روزهاي پيشاور و... است ؛اين شخص ماهها با جوانان تشيع که هيچ سطح علمي هم نداشتند در سايت گفتمان باشگاه جوانان ايران بحث و جدل کرده است که فقط مايه ي خنده بوده است و لا غير
براي ديدن بحث هاي او در اين سايت ثبت نام کرده و مطالب او را سرچ نماييد:
http://www.iranclubs.org/forums/
اين نمايه ي کاربري اين شخص مي باشد که بايد ثبت نام کرده باشيد تا وارد نمايه اش بشويد:
http://www.iranclubs.org/forums/member.php?u=4923
بعد از اينکه وارد نمايه ي کاربري وي بشويد مي توانيد از طريق کليک کردن روي : نمايش همه آمار ----سپس با کليد روي نمايش تمام گفت وگوهاي سجودي - تمامي بحث هاي خنده دار و دلايلي که مي آورد را بخوانيد و بيشتر بخنديد
اين هم اقرار خود اين شخص:
http://www.iranclubs.org/forums/showthread.php?t=19035&page=2
اين هم سخناني در مورد کتابهاي وي:
http://www.iranclubs.org/forums/showthread.php?t=17916
7- ادامه سخنان او را حذف كرديم ! زيرا بخش نظرات ، بخش نقل مقالات اهل سنت نيست ! اگر دليلي داريد مطرح كنيد تا پاسخ داده شود .
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
70 | مكي | Iran - Marvdasht | ١٢:٠٠ - ٢٢ مهر ١٣٨٨ |
lقاي مجيد شيخ السلام پيشنهاد مناظره را هم قبول کردند به شرط اينکه مناظره از شبکه هاي ملي ايران پخش بشه تا تمام مردم ايران ببينند که اين موضوع باعث کنسل شدن مناظره از طرف هيت اخوندهاي قم شد

پاسخ:
با سلام
دوست گرامي
اگر ايشان اين پيشنهاد را تنها به شما گفته‌اند ، ما خبر نداريم ! در نامه‌اي كه در جواب به شيعه فرستادند چنين چيزي موجود نبود !
جداي از اينكه اگر قصد او هدايت مردم به حق بود ، مي‌توانست با شركت در هر شبكه‌اي حقانيت اهل سنت را ثابت كند !
نكته مهمتر اين است كه تنها حضور مستبصرين گرانقدر عصام العماد و تيجاني در يك برنامه شبكه سوم ، سبب هتاكي و بي حرمتي اهل سنت به نظام و متهم كردن نظام جمهوري اسلامي به جانبداري شد !
فرض كنيد كه در تلوزيون رسمي ايران مناظره‌اي صورت گيرد و اهل سنت شكست بخورند ! آنوقت چه مي‌شود ! هم مي‌گويند شما با اهل سنت درگير هستيد و هم ما را به عدم عدالت در مناظره متهم خواهيد كرد !
به همين سبب شبكه بايد يك شبكه خارج از نظام جمهوري اسلامي باشد تا بهانه‌اي به دست امثال آقاي مولوي عبد الحميد داده نشود !
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
71 | محمد از مكران | Iran - Tehran | ١٢:٠٠ - ١٨ آبان ١٣٨٨ |
بنام خدا
دوستان عز يز چه سني و چه شيعه ضرب المثل قديمي باز با باز و کبوتر با کبوتر را فراموش کرده و وقت خود وساير بينندگان عزيز را ضايع کرده ايد . اقاي قزويني و ساير اخوندهاي ايراني در جا و مقامي نيستند که بخواهند با مولوي عبدالحميد مناظره داشته باشند . و از اين طرف هم مولوي بچه هاي تازه به دوران رسيده سني نيز در مقامي قرارندارند که بخواهند با جناب ايت الله خامنه مناظره داشته باشند . مناظره هاي اقاي قزويني و جواب انها را به اقاي دکتر ملازاده واگذار مي کنيم .
ولي پيشنهاد عموم ملت مسلمان اهل سنت و طرفداران مولوي عبدالحميد که به حق ايشان را به عنوان رهبر ديني در ايران قبول دارند مناظره و مباهله ايشان با شخص ايت الله خامنه اي بعنوان رهبر اهل تشيع در ايران هستند . ما اهل سنت ايران فقط اجازه مناظره مولوي عبدالحميد را با شخص خامنه اي قبول داشته و اجازه نمي دهيم بچه اخوند تازه به دوران رسيده اي مثل قزويني با ايشان مناظره بکنند .
کما اينکه خود جناب مولا نا نيز مراتب مناظره طلاب حوزه ديني زاهدان را به شخص قزويني کتبا اعلام کرده اند . پس بحث و جنگ و دعوا نمي خواهد رهبر با رهبر مناظره مستقيم و زنده در شبکه رسمي و سرتاسري کشور مورد درخواست عموم جامعه چه سني و چه شيعه مي باشد . اين شما و اين هم ميدان
72 | سعيد حسيني | Japan - Chiyoda | ١٢:٠٠ - ٢١ آبان ١٣٨٨ |
سلام عليکم
ترس مولوي عبدالحميد
از مناظره يک امر بديهي است و اينکه قصد فرستادن شاگردانش را جهت مناظره با اقاي آيت الله قزويني برگوار داشته است يک نوع پيشگيري از شکست قطعي خود ميداند.
چرا که اگر مثل افراد ديگر سني که با جناب دکتر قزويني مناظره داشته اند شکست بخورد ديگر از جايگاه ساختگي و موهوم قبلي اش حتي در بين اهل سنت نيز برخوردار نخواهد بود.
دقيقا به همين دليل انتخاب بهترين مسير يعني فرار در اين مواقع جهت حفظ شخصيت ظاهري و ساختگي و موهوم از ملزومات و ضروري است.
در ثاني دقيقا به سنت خلفاي راشدين عمل کرده است
ابوبکر و عمر و فرارهاي معروف آنها در تاريخ مسير و تکليف جناب مولوي را روشن کرده است
ايشان از شيعيان مخلص خلفاي راشدين است
انشاءالله در قيامت هم با خلفاء محشور شود
علي لعنت الله علي القم اظالمين
اللهم العن الجبت و اطاغوت
ان الباطل کان زهوقا
73 | سعيد حسيني | Japan - Chiyoda | ١٢:٠٠ - ٢٣ آبان ١٣٨٨ |
با سلام
جناب مجاهد
نگارنده کامنت 74
واقعا بايد عقل شما را ستود و به هوش سرشاري که داريد صد احسنت گفت.
ببينم شبکه 3 سيما مخاطب بيشتري دارد يا شبکه جهاني سلام؟؟؟؟؟!!!!!!!!
چرا مولوي جونت دعوت شبکه سلام و دکتر قزويني بزرگوار را جهت مناظره دوستانه قبول نکرد؟؟؟؟؟!!!!!
مگر هدف مولوي نشر فرهنگ اسلام نيست؟؟؟؟
نکنه از آبرو ريزي قطعي خودش ميترسد.!!!!
در ضمن اين افرادي که ميگوئيد سني شدند کجا هستند چرا مثل ما شيعه ها آنا را معرفي نميکنيد تا با نظراتشان بيشتر آشنا شويم؟؟؟؟؟
مگه مولوي جونت نميگه شيعه هائي که سني شدند را معرفي کنيد؟؟؟؟
بنابر اين مشکلي نيست ايشان چرا دعوت شبکه جهاني سلام را که مخاطب جهاني دارد را قبول نميکنند؟؟؟؟
از طرفي خود مولوي جونت ميدونه که شبکه هاي داخلي محدوديت سياسي دارند و بهانه واهي آورده . در واقع سئوالي مطرح کرده که جوابش را خودش ميدونه.!!!!!!!!
اگر راست ميگوئيد و واقعآ هدف ايشان خدمت به اسلام باشد بدون شک دعوت دوستانه دکتر قزويني بزرگوار و شبکه جهاني سلام را قبول ميکند
مگر اينکه هدف او اسلام نباشد.
پس بيخود خود را به زحمت نيندازيد
مواضع شيعه و اين سايت از ابتدا مشخص است
بيخود و بي جهت سعي در ايجاد شبهه نکنيد و مولوي جونت را مجاب کن چنانچه هدفش رضاي خداست دعوت به مناظره را بپذيرد.
اگر هم سواد ندارد با شجاعت شکست و حقانيت مذهب شيعه را بپذيرد
ان الباطل کان زهوقا
يا علي مدد
74 | مجاهد | Iran - Tehran | ١٢:٠٠ - ٢٣ آبان ١٣٨٨ |
شما اگه راست ميگين بياييد تو شبکه سه سيماي ي ايران مناظره بذاريد تا ببينيم مملکتتون همه سني ميشن يا نه!جناب مولوي هم اعلام کردن ميان
75 | سيدعلي حسيني | Iran - Tehran | ١٢:٠٠ - ٢٦ آبان ١٣٨٨ |
با سلام
تا جايي كه من آشنايي دارم قاطبه اهل سنت بيچارگان از نداشتن امكانات سني شده و مانده اند ولي مولويها براي استثمار كردن بدبختهاي بيچاره حاضر نيستند حقيقت را به آنان بگويند.
نمونه آن مباحثي است كه در تاريخ بصورت بسيار روشن امده است و حتي قبح عقلي آن بسيار روشن است ولي اهل سنت عزيز با آساني و بدون هيچ مشكلي از كنار آنها رد مي شوند.
نمونه بارز آن تهمت بستن به پيغمبر كه در روز عيد در خانه عايشه مطرب آورده بود و پيامبر وارد شد هيچ اعتراضي نكرد ناگهان ابوبكر وارد شد و اعتراض كرد كه در محضر پيامبر مطرب و آوازه خواني؟! اينقدر اين جاعلان حديث احمق بودند كه تشخيص ندادند كه پيامبري كه شريعت را بوجود آورد از ابوبكر عقب افتاده اكنون ابوبكر شده محيي دين و شريعت!!!!. واقعا كه جاي بسي تاسف است كه چنين افرادي شده اند رهبر و پيشوا
خدا عاقبت همه پيروان آنها را ختم به خير كند
76 | محمد | Iran - Tehran | ١٢:٠٠ - ٠٦ آذر ١٣٨٨ |
بنام خدا سيد علي حسيني و دوست عزيز بنام سعيد حسيني و ديگر دوستان شما ها در جا و مقامي نيستيد که بجاي ديگران تصميم گرفته و وقت و زمان و شبکه تلويزيوني براي مناظره معرفي بکنيد . حال اگر هم شبکه هايي مثل شبکه سلام اگر شبکه اي تاييد شده بود پس لطف کرده و به مسولين محترم ايران گوشزد بفرماييد تا برنامه اي چيده که عموم ملت مظلوم ايران بتوانند از اين شبکه مفيد بهره مند شوند . ساير کشورهاي اسلامي از طريق ازاديهاي تلويزيوني و مطبوعاتي اين امکان را براي همگان چه شيعه و چه سني فراهم نموده تا به راحتي بتوانند حرفهاي خود رازده و بحث ها و مناظره هاي تلويزيوني زيادي نيز وجود داشته و دارند و در تمامي کشورهاي اسلامي کتب فراوني در خصوص بحث و مناظره هاي مذهبي شيعه و سني يافت مي شود . حتي در کشورهايي مثل پاکستان که پر از تندروهاي سني بوده کتابهايي توسط دولت کريمه ايران و با هزينه هاي دولتي برعليه اهل سنت نوشته و در سرتاسر پاکستان به وفور وجود دارد وحتي کتاب فروش هاي خود اهل سنت آنها را جهت استفاده عموم به فروش مي گذارند . البته درکنارش جوابيه ها وجود دارند و شما به راحتي مي توانيد کتب دو طرف دعوا را پيدا کرده و مطالعه نموده و مي توانيد در کتاب خانه شخصي خود داشته بدون اينکه کسي يا دولتي بخواهد شما را از اين بابت دستگير نمود و يا بخواهد اعدام کرده و از بين ببرد . دوستان عزيزم بهتر است که شما سر از زير برف دراورده و خود و ضع فعلي و سانسور و فيلترينگ ايران را با ازاديهاي ساير بلاداسلامي مقايسه بفرمائيد . شما دوستان عزيز شناختي که از اهل سنت داريد فقط از روي نوشته ها و کتابهاي خودتان بوده و هست و حال سئوال بنده از شما اين است که دوست عزيم شما در کتابخانه شخصي خودت چند کتاب مذهبي که نوشته خود برادران اهل سنت است داريد . دوست من من خواسته و تقاضاي زيادي از شما نمي خواهم فقط خواهش بنده اين است تا زماني که مجرم را نديده و نشناخته اي و به حرفهايش گوش نداده ايد چرا بي جهت حکم صادر مي کنيد . دوستانم نمي خواهم که شما مثل قاضي که مجرم رانديده حکم صادر مي کند باشيد . لذا شايسته است از مسولين محترم حوزوي و دولتي خصوصا شما ملت فهيم ايراني انتظار مي رود که ازادي هرچند کوچکي به جامعه اهل سنت ايران داده شود تا بتوانند کتابهايشان را از زبان خودشان نوشته و منتشر نمايند تا در اختيار عموم مردم گذاشته شود . بنده به عنوان يک سني ده ها جلد کتاب نوشته شده برادران اهل تشيع برعليه اهل سنت خصوصا مجموعه کامل کتب اقاي تيجاني تونسي را در منزل دارم و هميشه از انها استفاده نموده و در اختيار ساير دوستان نيز مي گذارم . حال خواسته بنده به عنوان يک سني اين است که اجازه رسمي دال بر صدور جوابيه اين کتب مي خواهم . ولي تجربه اين 30 سال ثابت کرده که اين ارزو را اهل سنت ايران با خودشان به گور ببرند چرا که هيچ وقت همچين اجازه اي به انها داده نميشود . هرگز از يادنمي برم سخنراني مولوي ابراهيم دامني را که فرمود حاضر است در قبال يک ساعت اجازه سخنراني مذهبي در شبکه سرتاسري ايران جان خودش را فداي ملت فهيم ايران بکند که ارزوي خود را به گور برد و نامبرده توسط ؟؟؟ روانه زندان شده و سپس نامبرده را شهيد کرده و از بين بردند . جناب مولوي خير شاهي از مشهد فقط به خاطر اعتراض از شبکه 3 سيما بدليل دعوت تيجاني و اعتراض به اين قضيه خواستار اختصاص وقت و مناظره با تيجاني در شبکه 3 شد . نه تنها وقتي براي مناظره به مولوي خير شاهي داده نشد بلکه نامبرده را محکوم به زندان و هم اينک در سياه چالهاي دولت ايران به سر مي برد . نمي خواهم از دعوت مناظره روحانين و شهداي روحاني سني ها در اينجا مطلب بنويسم . تمام حرفهاي بنده روي يک محور چرخيده و فقط و فقط حرف بنده اين است که از خودتان بپرسيد چرا هيچ کتاب رسمي منتشر شده در خصوص شبهات مذهبي توسط اهل سنت در ايران وجود ندارد . ايا انها اين قدرت و توان را ندارند که بتوانند در رد شبهات اهل تشيع کتاب بنويسند . چرا ايران ما که مرکز و مهد تمدن است اين طوري شده چرا جلوي ازادي بيان گرفته شده و به دگر انديشان اجازه دفاع از خودشان داده نمي شود و چراهاي خيلي زياد ديگر ي وجود دارد که مجال بحث در اين صفحه کوچک سايت ندارد . نمي خواهيم که جناب قزويني يا شخص خامنه اي با مولوي عبدالحميد مناظره داشته باشند . مناظره پيش کش شما ولي انتظار داريم و حق شرعي و عقلي و قانوني اهل سنت است که در رد شبهات شما از خود دفاع بنمايند و بتوانند کتب نوشته و در اختيار عموم بگزارند . و ...... در اخر درود مي فرستم بر روح پاک پيامبر و اهل بيت و اصحاب و ياران ايشان و لعنت خدا بر ظالمين و يزيديان ؟؟؟ که قطعا دست کمي از يزيد ملعون ندارند . محمد از مکران
77 | momen abdullah | Malaysia - Kuala Lumpur | ١٢:٠٠ - ٠٦ آذر ١٣٨٨ |
جناب محمد
چرا شما اهل سنت دم از ارزشهايي مي‌زنيد که خلفاي شما صد در صد با آنها مخالفت کردند؟
در زمان حکومت ابوبکر و عمر و عثمان و معاويه به چند کتاب بر عليه حکومت آنها اجازه نشر داده شد؟

مگر شما صبح تا شب دم از معاويه نمي‌زنيد؟
خوب. به ما بفرماييد که معاويه چند درصد به آزادي بيان معتقد بود ما هزار برابر آن را به شما اعطا خواهيم کرد.

يا علي
78 | سعيد حسيني (شاه اسماعيل صفوي) | Iran - Markaz | ١٢:٠٠ - ١٣ آذر ١٣٨٨ |
با عرض سلام نايب الزياره عزيزان در روز عرفه ، کربلاي معلي بوديم الحمدلله و اما در مورد مناظره: دوستان عزيز توجه داشته باشيد که قبلا هم مناظراتي صورت گرفته بود و در تمام موارد علماي شيعه پيروز ميدان مناظره بودند که البته بعضي از آن مناظرات در همين سايت نيز موجود است. مجموعه مناظراتي مانند: مناظره جناب دکتر قزويني با شبکه وهابي المستقله يا مناظرات دکتر عصام عماد و . . . . بقدري روشن و واضح است که بطور کامل مسير حقيقت را براي حقيقت طلبان نمايان کرده است، حال اينکه افرادي مثل مولوي و يا هر شخص ديگري از مناظره با بهانه هاي واهي فرار ميکنند يک امر طبيعي و بديهي است با دلايل ذيل: ي‏ عدم ارايه مطالبي منطقي که داراي پشتوانه قرآني يا حديثي و يا روايات متغن باشد. -‏ دارا بودن تعصب خشک و بي پايه توآم با تکبر و تکيه بر اوهام. -‏ عدم اعتماد به خلفاي راشدين و مطالب علماي سني مذهب پيش اذ خود. -‏ ترس از دست دادن موقعيت،وجهه و مقام ساختگي خود در ميان اهل سنت . -‏ پيروي از خلفاي راشدين همراه با بي اعتمادي به همان خلفا. -‏ عدم بهره مندي از علوم اسلام ناب محمدي. و . . . بنابراين دعوت به مناظره از ايشان با توجه به اينکه صداقت طرف دعوت کننده را نيز اثبات ميکند،فقط داراي يک حسن ميباشد و آن بر ملا شدن عقيده،شخصيت و هدف واقعي افرادي مثل جناب مولوي عبدالحميد است. وگرنه براي کسي که مخلصانه سعي در اشاعه فرهنگ اسلام داشته باشد، شبکه،زمان و مکان هرگز ملاک نيست. مگر نه اينکه ايشان مدعي حقيقت است؟! مگرنه اينکه (يدالله فوق ايديهم)؟ مگرنه اينکه ايشان مدعي هستند که مدهب و مبناي عقيده اش الهي است؟! پس از چه کسي و چرا ميترسد؟! بخشي از دلايل آنرا در بالا عرض کردم. پس نتيجه ميگيريم عدم پذيرش اين مسأله از مولوي همانطور که در بالا هم عرض کردم بهانه اي مناسب براي فرار و حفظ موقعيت و مقام موهوم در ميان مردم ساده دل اهل سنت و ايجاد يک بستر مناسب زماني جهت بهره گيري ايشان بر عوض کردن تدريجي صورت مسأله به نفع جناب مولوي خواهد بود.
79 | رحمان شه بخش | Iran - Tehran | ١٢:٠٠ - ١٧ آذر ١٣٨٨ |
سلام برادران عزيز
مولوي دست اموز مدارس ديني عربستان و پاكستان است و ما خودمان بارها با او به پاكستان سفر داشته ايم
تنها راه مناظره است تا همه او را بشناسند
ما كه سني و بلوچيم او را خوب ميشناسيم و در سخنراني هاي او شركت كرده ايم و ميفهميم كه اصلن سوادي ندارد و نميفهمد.به اميد روزي كه مردم خوب بلوچ او را بشناسند و متوجه ضرري بشوند كه از ناحيه مولوي به انها وارد شده است.
80 | momen abdullah | Malaysia - Ipoh | ١٢:٠٠ - ٢٠ آذر ١٣٨٨ |
جناب محمد از مکران
اجازه دهيد يک قصه را که در کودکي خواندم براي شما بازگو کنم:
****************
يکي بود يک نبود غير از خدا هيچکس نبود
در يک شهر از شهرهاي خدا يک کلاهبرداري زندگي مي‌کرد. اين کلاهبردار قصه ما نه خدا مي‌شناخت و نه دين داشت و نه مروت. هر کي مي‌ديد يا کلاه سرمي‌ذاشت يا کلاهش را بر‌ميداشت.
خلاصه بعد از اينکه خيانت و عهد شکني او خيلي بالا گرفت يارو را گرفتند را انداختند زندان.
ولي اين کلاهبرادر قصه ما از رو نمي‌رفت. تو زندان هم سر هم بند هاي خودش کلاه مي‌گذاشت.

قاضي شهر ديد که نه، يارو درست بشو نيست. با خودش يک فکري کرد.
دستور داد که يک شتر پيدا کنند و يارو را بگذارند بالاي شتر و در شهر بچرخانند و به همه اعلان کنند که اين اين يارو دزد است و کلاهبردار و خائن نه کسي با او معامله کند و نه کسي به او پول قرض دهد و نه کسي او را در خانه اش راه دهد.

داروغه هم رفت و تو بازار گشت و به يک شتر دار گفت که شترش را در اختيار آنها قرار دهد تا آنها کلاهبردار را روي آن در شهر بچرخانند.
شتر دار قبول کرد.
از صبح کله سحر و تا دم غروب آنها در شهر چرخيدند و به همه مردم شهر از پير و چوان و زن و مرد گفتند:
که اين يارو دزد است و کلاهبراد و خائن. نه کسي با او معامله کند و نه کسي با او عهدي ببند. همه از او دوري کنند.

خلاصه بعد از انکه همه شهر ار گشتند. داروغه رفت پي‌کارش. صاحب شتر ماند و مرد کلاهبردار.
مرد کلاهبردار از شتر پايين آمد.

ناگهان صاحب شتر رو کرد به يارو و گفت:
اجرتت مي‌شود ده دينار.

مي‌دانيد مرد کلاهبردار چه پاسخي داد؟
گفت: آهاي مرد ساده. از صبح تا حالا دارند من را تو شهر مي‌چرخانند که من کلاهبردار هستم و دزد.
بعد تو از من اجرت مي‌خواهي!!!!!!!!!
**************************************
روي کره زمين جمعيتي پيدا شدند که:

فصد جان خير البشر را داشتند.
بارها او را در ميدان جنگ تنها گذاشتند.
دخترانشان به ايشان زهر دادند و ايشان را شهيد کردند.
خلافت خدا را به پوچي گرفتند و ولي بر حق خدا را نافرماني کردند و خود براي خدا خليفه انتخاب کردند!!!!
به سيدة النساء العالمين رحم نکردند و او را شهيد کردند.
وقتي هم که خليفه خدا را به حکومت قبول کردند يا با او جنگيدند و پيمان شکستند و يا بر او خيانت کردند.
فرزند بزرگ او را زهر دادند.
فرزند پيامبر سيد الشهدا و اهل و عيال او را به فجيع ترين وضعيت شهيد کردند.
هشت خليفه خدا و امام از فرزندان او را بعد از او پس از شکنجه و حبس و تهديد به شهادت رساندند.
شيعيان آن امامان را به به هر نحوي و هر جايي بود مي‌يافتند و شهيد مي‌کردند.

به هر شهري که زورشان مي‌رسيد حمله مي‌کرد و پس از غارت و کشتار زنانشان را به بردگي مي‌بردند.
مشتي هوسران و زن باز را خليفه خدا دانستند و براي خوش خدمتي آنها از يکديگر سبقت مي‌جستند.
پشت محود غزنوي و تيمور و سلطان سليم و ... راه افتادند و ايراني و رومي و هندي را تکه تکه مي‌کردند.
روزي با هم متحد شدند و به صدام رواني تا جايي که توانستند کمک انساني و مالي و نظامي کردند که مردم ايران و شيعيان را قتل عام کند.
**********
امروزه هم هر روز يا در عراق و يا در پاکستان و يمن و هند و عربستان و افغانستان براي تفريح و رضاي اله مرگ خود شيعيان را صد تا صد تکه تکه مي‌کنند.

>>>>>>>>>> حال از ما تقاضاي دمکراسي مي‌کنند ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

رحم بر گرگ تيز دندان ستمکاري بود بر گوسفندان

يا علي
  بعدی [1] [2] [3] [4] [5] [6]   قبلی
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها