2024 April 16 - سه شنبه 28 فروردين 1403
فرار مولوي عبدالحميد از مناظره و دعوت مجدد ايشان براي مناظره و مباهله
کد مطلب: ٤٨٣٩ تاریخ انتشار: ٠٢ آبان ١٣٨٦ تعداد بازدید: 49557
اخبار » عمومي
فرار مولوي عبدالحميد از مناظره و دعوت مجدد ايشان براي مناظره و مباهله

به دنبال دعوت اين جانب از جناب مولوي عبد الحميد براي مناظره و گفتگوي دوستانه پيرامون سخنان ايشان در نماز جمعه زاهدان، در سايت ويژه حوزه علميه زاهدان اعلام كردند كه ايشان حاضر به مناظره نيست بلكه آماده مباهله مي باشد و شاگردان ايشان با شرائطي، آمادگي خود را براي مناظره اعلام كرده اند.


اينجانب ضمن احترام به جناب مولوي عبد الحميد اعلام مي دارم:


1 ـ همانگونه كه در اعلام قبلي اشاره شده، هدف اينجانب مناظره و گفتگوي دوستانه است نه جدل و مناقشه، جناب مولوي عبد الحميد و دوستانشان كه برنامه هاي اين جانب را در شبكه سلام و همچنين در همايش مذاهب در چابهار و زاهدان ديده، و يا شنيده اند به خوبي مي دانند كه اينجانب اهل جدل و مناقشه نيستم بلكه براي اهل سنت احترام قائل هستم و بارها گفته ام كه اهانت به اهل سنت و مقدسات آنان، خلاف شرع و گناه نابخشودني است.


2 ـ فرار از مناظره بر خلاف سيره أنبياء و علماي اسلام است كه در طول تاريخ در موارد اختلافي با يكديگر به گفتگو و مناظره مي پرداختند و قرآن كريم و تاريخ مملوّ از محاجّه و مناظره پيامبران و امامان و علماي شيعه و سني است.


3 ـ ارجاع به شاگردان، نوعي فرار از مناظره و تحقير طرف مقابل و عدم رعايت شأن علمي و دور شدن از صفا وصميميت است.


اگر هدف جناب مولوي عبد الحميد (العياذ باللّه) با فرستادن شاگردانشان، جدل و مناقشه بوده و مي خواهند با تحريك عواطف و احساسات، آتش اختلاف را در كشور شعله ور نمايند، اين كار نه تنها مخالف با نظر مقام معظم رهبري مدّ ظله الوارف مي باشد كه امسال را سال اتحاد ملي و انسجام اسلامي معرفي نموده بلكه دست زدن به چنين كاري مخالف سيره أئمّة عليهم السلام و روش بزرگان شيعه و مراجع عظام تقليد است.


از همه مهمتر اين كه در جهان امروز دشمنان اسلام، كمر به نابودي مسلمانان بسته اند و تمام تلاش خود را در جهت ايجاد اختلاف و تنش هاي مذهبي به كار مي برند، جدل و مناقشه دو گروه مذهبي خيانت به اسلام مي باشد.


واگر آقاي مولوي عبد الحميد، شخصيتي شناخته شده و جهاني داشته و پيشواي مذهبي هستند، بايد با شركت در مناظره دوستانه و بدون جدل، عملاً راه و روش مناظره صحيح را به ديگر افراد آموزش دهند.


از طرفي ايشان كه اظهار داشته اند: «مقتضاي عدالت اين را مي طلبد كه صدا و سيما افرادي را كه سني شده اند را فرا بخواند و با آنها مصاحبه اي داشته باشد» اگر اين سخن درست باشد، جناب ايشان با حضور در مناظره، اين افراد را معرفي نمايد، تا أوّلا: مردم با اين افراد آشنا شوند و ثانياً: صدا وسيما زمينه حضور آنان را در كنار آقاي تيجاني فراهم نمايد.


4 ـ اگر ايشان واقعاً خود را پيشواي مذهبي مي دانند، چگونه به خود اجازه مي دهند در نماز جمعه نسبت به جناب آقاي تيجاني كه يك شخصيت بين المللي است و شرق و غرب عالم وي را مي شناسند، جسارت نموده و او را مجهول الحال معرفي نموده و سبب تشيعش را يك خواب بداند با اين كه ايشان در همان مصاحبه شبكه 3، به صراحت گفت: من سه سال تحقيق كردم و با شخصيتهاي متعدد شيعه بويژه شهيد صدر بحث كردم و آنگاه كه حقانيت مذهب شيعه برايم روشن شد، آن را پذيرفتم.


و يا نسبت به جناب آقاي دكتر عصام العماد كه قبلا وهابي و شاگرد بن باز مفتي اعظم عربستان و فارغ التحصيل دانشگاه محمد بن سعود رياض بوده و كتابي تحت عنوان «الصلة بين الإثني عشريّة وفرق الغلاة» در اثبات شرك شيعه تأليف كرده بود، ولي جناب مولوي عبد الحميد وي را از شيعيان يمن معرفي مي كنند.


و يا تهيه كنندگان برنامه را افراد نا شايست و برنامه را ساختگي و جعلي و مجري برنامه را بچه نادان معرفي كند.


و با توجه به نكات ياد شده، ما از ايشان دعوت كرديم در يك مناظره وگفتگوي دوستانه شركت كنند و اگر دليل و يا شاهدي بر سخنان خويش دارند ارائه دهند كه با كمال ميل از او مي پذيريم و اگر معلوم شد كه مطالب ياد شده كه در نماز جمعه و از تريبون حكومتي پخش و در سايت اينترتي حوزه علميه زاهدان قرار گرفت، خلاف واقع و افتراء بوده، ايشان با كمال شجاعت از افراد عذر خواهي نموده و طلب پوزش نمايند.


5 ـ نسبت به مناظره در رابطه با موارد اختلافي ميان شيعه و سني، اگر هر يك از مدرّسان محترم حوزه هاي علميّه اهل سنت و يا از اساتيد دانشگاهها كه موقعيت علمي آنان محرز باشد و اهل جدل و اهانت نباشند، آمادگي كامل خود را براي گفتگوي علمي، در جلسات كاملا دوستانه و صميمي اعلام مي نمايم.


و معتقد هستم كه چنين جلساتي نه تنها به وحدت ميان امت اسلامي ضرر نمي زند بلكه با گفتگوي علمي، بسياري از بدبيني ها برطرف شده و زمينه وحدت و دوستي ميان شيعه و سني بيش از پيش فراهم مي شود.


و به تعبير شهيد مطهري «آن چه نبايد صورت گيرد، كارهايي است كه احساسات و تعصّبات و كينه هاي مخالف را بر مي انگيزد، امّا بحث علمي سروكارش با عقل و منطق است، نه عواطف و احساسات». امامت و رهبري، ص 21.


و به تعبير حضرت آيت اللّه العظمي مكارم شيرازي: «آنچه مايه اختلاف و پراكندگي است، جرّ و بحث هاي تعصب آميز و غير منطقي و پرخاشگري هاي كينه توزانه است. ولي بحث هاي منطقي و مستدل و دور از تعصّب و لجاجت و پرخاشگري، در محيطي صميمانه و دوستانه، نه تنها تفرقه انگيز نيست، بلكه فاصله ها را كم مي كند، و نقاط مشترك را تقويت مي نمايد». پنجاه درس اصول عقائد، ص 227.


6 ـ اگر شاگردان جناب آقاي مولوي عبد الحميد آماده هستند كه با مناظره، حقانيت مذهب اهل سنت بر همگان آشكار نمايند چرا تحقق اين مناظره را مشروط به پخش از كانال هاي تلويزيون رسمي كشور اعلام نمودند.


و اگر راست مي گويند چرا در تلويزيون سلام كه شبكه جهاني است حاضر نمي شوند تا بجاي آن كه حقانيت مذهب اهل سنت را براي مردم ايران ثابت كنند، براي تمام مردم جهان ثابت نمايند.


7 ـ در رابطه با اعلام مباهله، أوّلا: همگان مي دانند كه مباهله در صورتي است كه بحثهاي علمي و منطقي به بن بست رسيده باشد، همانگونه كه رسول اكرم (ص) پس از بحث و مناظره با نصاري نجران و اصرار آنان بر عناد، پيشنهاد مباهله دادند.


فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنْ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ... آل عمران.


فخر رازي از علماي بزرگ اهل سنت مي گويد: (فَمَنْ حَاجَّكَ) بعد هذه الدلائل الواضحة والجوابات اللائحة فاقطع الكلام معهم وعاملهم بما يعامل به المعاند ، وهو أن تدعوهم إلي الملاعنة. تفسير الكبير، ج 8، ص 82.


اين جانب مجدداً از جناب آقاي مولوي عبد الحميد با كمال احترام دعوت مي كنم كه خود بزرگ بيني را كنار گذاشته و به اين گفتگوي دوستانه پاسخ مثبت دهند و يقين كنند كه احترام هريك از طرف مقابل كاملا محفوظ و مقدسات هيچيك از طرفين مورد اهانت قرار نخواهد گرفت زيرا بر اين عقيده هستيم كه اهانت و جسارت به مقدسات اهل سنت و يا شيعه خيانت به اسلام و گناه نابخشودني است.


وثانياً: اين جانب همانگونه كه به حقانيت وجود خداوند متعال و نبوت پيامبر گرامي صلّي اللّه عليه وآله يقين دارم، به حقانيت مذهب شيعه نيز يقين دارم. و در اين عقيده آماده مباهله با هر فردي در سراسر جهان هستم و به نتيجه آن نيز كاملا آگاه هستم.


ولي در عصر كنوني كه دشمنان قسم خورده اسلام، از ايجاد اختلاف ميان امت اسلامي و نابودي اسلام و مسلمين از هيچ كوششي دريغ نمي كنند، آيا دست زدن به مباهله و ... در چنين موقعيتي، موجب اتحاد ميان امت اسلامي است و يا سر آغاز اختلاف جديد و تحريك عواطف و تعصبات مذهبي است.


و با همه اين حال اگر مناظره و گفتگوي دوستانه نتيجه نبخشيد، نوبت به مباهله خواهد رسيد.


8 ـ در پايان تكرار مي كنم كه اينجانب آمادگي كامل دارم كه با جناب مولوي عبد الحميد در رابطه با سخنان ايشان در خطبه هاي نماز جمعه و جلسه ختم قرآن بدون هيچ پيش شرطي در هر كجا و در هر زمان مناظره و گفتگوي دوستانه و صميمي داشته باشم و نتيجه آن در اختيار همگان قرار گيرد و هر يك از سايتهاي خبري و روزنامه ها و شبكه هاي داخلي و جهاني صلاح ديدند منعكس نمايند.


طبق آيه شريفه (كُلُّ نَفْس بِمَا كَسَبَتْ رَهِينَةٌ). المدثر: 74/38، كه هر كس مسئول پاسخگويي كارهاي خويش است و مطابق آيه شريفه ديگر (وَلاَ تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَي). الانعام: 6/164 هيچ كس مسئول عملكرد ديگران نيست.


اميدوارم كه جناب مولوي عبد الحميد، خود بزرگ بيني را كنار گذاشته و به اين گفتگوي دوستانه پاسخ مثبت دهند و بدانند كه احترام ايشان از طرف اين جانب كاملا محفوظ است و بر اين باور هستم كه ايشان نيز احترام طرف مقابل را حفظ خواهند نمود، زيرا بر اين عقيده هستيم كه اهانت و جسارت به مقدسات اهل سنت و يا شيعه خيانت به اسلام و گناه نابخشودني است.


بديهي است كه در صورت بروز هر گونه تندي از ناحيه ايشان، از طرف اينجانب جز مهرباني و تمناي سلامتي، پاسخي نخواهند شنيد.


وَالسَّلاَمُ عَلَي مَنْ اتَّبَعَ الْهُدَي.



Share
201 | به نام حق | Iran - Tajrīsh | ٢٢:٢١ - ٣٠ مرداد ١٣٩٢ |
سلام.خودتان هم مي دانيد اهل سنت عزيز در واقع اهل سنت حقيقي ما شيعيان هستيم كه از روايات اهل بيت سلام الله عليهم به سنت هاي پيامبر عمل مي كنيم...شما تمام سنت ها را ازبين برديد حتي قنوت در نماز كه براي پيامبر عزيزمان خيلي محبوب بود كه حتي اگر در نماز هم فراموش شد فرمودند بعد از نماز دعا كنيد.خودتان مي دانيد حديث منزلت رسول گرامي را در مورد امير المومنين...انت مني بمنزلت هارون من موسي الا انه لا نبي بعدي...اين يعني تطبيق دقيق مولا علي به حضرت هارون. شما اگر حتي تمام روايات خود را انكار كنيد و بگوييد سندش ضعيف است منكر قران نيستيد...سوره بني اسراييل رابخوانيد...قران بخوانيد ببينيد چطور بعد از حضرت موسي گمراه و گوساله پرست شدند و هارون نبي را تنها گذاشته و مورد آزار قرارش دادند...اندكي درنگ كنيد...آب هم مهريه ي بانو زهراست...اگر واقف بر حق اميرالمومنين علي عليه السلام و ظلمي كه در حق ايشان و اهل بيت نبي شده نباشيد حتي آبي كه براي وضو از آن بهره مي گيريد حرام است...دردانه ي خدا زهرا سلام الله عليها هيچ گاه از حق همسرش علي نخواهد گذشت!!!
202 | سحرصدوقي | Iran - Isfahan | ٢٠:٤٠ - ٠٢ آبان ١٣٩٢ |
سلام بربرادران اهل سنت.يکي از دوستان و کلا تمام اهل سنت با صيغه مشکل دارند بلکه ان را حرام مي دانند . خواهش مي کنم با انصاف و بادر نظر گرفتن خدا ورسولش ادامه مطلب را بخوانيد وتوضيحات علماي خودتان را هم با انصاف ببينيد ومطالعه کنيد(انشاءالله) اين ايه براي من جالب امد براي شما چطورخود تان ترجمه کنيد ببينيد متوجه چه چيزي مي شويد.
ايه 24 سوره نساء وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ النِّسَاء إِلاَّ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ كِتَابَ اللّهِ عَلَيْكُمْ وَأُحِلَّ لَكُم مَّا وَرَاء ذَلِكُمْ أَن تَبْتَغُواْ بِأَمْوَالِكُم مُّحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ فَمَا (اسْتَمْتَعْتُم) بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةً وَلاَ جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا تَرَاضَيْتُم بِهِ مِن بَعْدِ الْفَرِيضَةِ إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمًا.
کلمه استمتاع در فرهنگ قران به چه معناست.بنابراين مراد از استمتاع، بيان عقد موقت است، ھر چند كه برخى از اھل سنّت
اصرار دارند كه معناى لغوى آن، يعنى بھره گيرى و تلذّذ مراد است ولى اين
گونه استفاده؛ اولاً، با ظاھر آيه در تعارض است، زيرا لزوم مھر در ازدواج
دائم به مجرد عقد است و نيازى به تمتع و تلذّذ ندارد. اما در اين آيه پرداخت
مھريه را مشروط به استمتاع و بھره ورى جنسى كرده است، پس مقصود عقد
.ازدواج دائم نيست . اين روايات را هم بررسي کنيد صحيح مسلم ج ٢ص ١٠٢٣ باب نكاح المتعة.اين روايت از کتب خودتان که اين کتاب تمام روايتش صحيح است البته از نظر شما.
در سنن ترمزى آمده است كه
: اھل شام درباره متعه از فرزند عمربن خطاب سؤال كردند و او گفت حلال است
گفتند « پدرت آن را تحريم كرده است » پسر عمر گفت : پدرم تحريم كرده لكن »
پيامبر آن را تجويز نموده است و من نمى توانم سنّت پيامبر را رھا كنم و پيرو
پدرم باشم ». سنن ترمزى، كتاب الحج، باب ما جاء مى المتمتع ؛ مسند احمد، ج
۴، ص ۴٣۶ .
فکر مي کنم براي شروع تحقيق کافي باشد .از خدا بخواهيم مارا به صراط مستقيم هدايت کند .طبق سوره حمد ايه صراط مستقيم نشان دهنده فقط يک راه است يعني اگر راه صحيح را پيدا نکنيم ادامه سوره حمد شامل حالمان مي شود.
203 | سحرصدوقي | Iran - Isfahan | ٢٠:٥٠ - ٠٦ آبان ١٣٩٢ |
شيعه يک دليل کوچک براي اين مسئله اورد شما نمي خواهيد جوابي بدهيد تا ما برويم تحقيق کنيم
204 | سحرصدوقي | Iran - Isfahan | ٢٠:٤٥ - ٠٧ آبان ١٣٩٢ |
چرا اهل تسنن نمي خواهند قبول کنند که ديگر دوران دروغ وافترا وتهمت گذشته خيلي اگرفکرمي کنيدبر حق هستيدچرا به جاي نوشتن اين همه کتاب درسال چرا يک نقد برکتاب الغدير نمي نويسيد فکر مي کنم پنجاه سال براي تحقيق وجواب دادن کافي باشد شايداگرنقدي دقيق وبا انصاف نوشتيد من خودم اولين کسي هستم قبول مذهب تسنن مي کنم.ما بي سوادهايمان هم کتاب هاي شما را دردسترس دارند ومي خوانند شما هم کتاب الغدير علامه اميني رابخوانيد نترسيد شايد شما هم اهل بهشت شديد
1 |امیر|Germany - Falkenstein |١١:٠٢ - ٠٦ اسفند ١٤٠١ |
0
 
0
اهل بهشت بودن ما را نه شما تعیین می کنید نه کسی دیگه.خدا شفاتون بده
پاسخ:
 با سلام
اگر به منابع خودتان مراجعه می کردید متوجه می شدید که بهشتی شدن همه را امیرالمومنین علیه السلام تعیین می کند زیرا ایشان قسیم الجنه والنار هستند.
موفق و موید باشید
گروه پاسخ به شبهات
موسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف)
205 | مير ميران | Iran - Tehran | ١٥:٢٢ - ٠٨ آبان ١٣٩٢ |
بخدا اين عبدالحميد سواد ندارد و تحقيق كنيد چند تا كتاب فقهي يا تفسيري قرآن كريم نوشته... اين شخص فقط چون فرزند مولوي عبدالعزيز بوده بصورت ارثي امام جمعه ما اهل سنت زاهدان شده وگرنه ما در بين اهل سنت علماي باسوادي داريم كه هم اهل علم و ديانت هستند و هم اهل بحث و درس... ولي عبدالحميد فقط سياسي فعاليت مي كند و نه به عنوان يك عتام روحاني
206 | ناصر | United States - Cheyenne | ٢١:٢٦ - ١٣ آذر ١٣٩٢ |
کاش سنيها خود کمي تحقيق مي کردند در مورد مذهبشون فقط به حرف مولوي هاشون اعتماد نمي کردند چون اينها حقيقت رو نمي گويند و اگر کسي برود تحصيل کند در دانشگاهها و فردي روشن شود به خوبي مي داند که حرفهاي انها همه پوشالي است
207 | جواد | Iran - Zahedan | ٢١:٣٨ - ١٦ ارديبهشت ١٣٩٣ |
با سلام
من نه اونقدر در مورد خودم که شيعه هستم به طور کامل ميدونم و نه اونقدر از اهل سنت که بخوام در مورد مذهب صحبت کنم من بچه زاهدانم و دارم همه چيز رو ميبينم .تمام بي امنيتي و کساني که بي امنيتي رو انجام ميدن از جمله بمب گذاري و کشتن مردم بي گناه توسط بلوچها و اهل سنت انجام ميشه . ميگن کار آمريکا و اسرائيل و ... هست .باشه قبول.توجه کرديد چرا سيستانيها و شيعه ها از اينکارها نميکنند. اقايان ميگن دشمنان اسلام اينها رو گول زدن ماهم ميگيم باشه درست. اگه دين و مذهبت درست باشه اگه مسلمان واقعي باشي باز هم گول ميخوري که برادر و خواهر مسلمانت رو حالا به هر نحو بکشي ؟ ايا اين مذهبت که ميگي سني هستي کشککي نيست؟ که به همين سادگي گول بخوري و بيايي شيعيان رو تو مسجد بکشي؟ آيا اين نشانه بي اساس و بي پايه بودن اون مذهب کشککي شما نيست؟ خون و مال شيعه رو حلال دونستن نشانه احمقي نيست؟ اسلام گفته همه آزادن شماها که تا چند سال قبل زن و بچه هاتون رو توي خونه ميزاشتين و خودتون ميرفتين تفريح مسلمانيد؟ من يکي اميدوارم که امام زمان هر چه زودتر ظهور کنه و به اميد خدا شاهد گذشتن گردن تون از دم تيغ شمشير حضرت باشم تا ديگه روز عاشورا نياييد روي کوه کنار مزار شهداي زاهدان و به عزا داران حسيني بخنديد.
208 | سيد | Germany - Eschborn | ١٢:٠٦ - ٢١ ارديبهشت ١٣٩٣ |
سلام عليکم يک سوال ؟ ايا اين جمله واقعيت داره ؟ اگر هست متن عربي و ادرس دقيقش رو بدين لطفا ممنون ميشم ياعلي مدد
امام شافعي مي‌گويد: « در شگفتم از مردي که دشمنان، کينه توزانه، فضائلش را پنهان داشتند و دوستانش از ترس آشکار نکردند. با اين حال آنقدر فضيلت براي او ذکر شده که زمين وآسمان را پر کرده است. » اما درباره ديگران و ساير اصحاب اينگونه نيست

پاسخ:
با سلام

دوست گرامي

عبارت شافعي درباره فضائل علي عليه السلام چنين است: محمد بن إدريس ، إذ قيل له : ما تقول : في علي ؟ فقال : وما ذا أقول في رجل أخفت أوليائه فضائله خوفا ، وأخفت أعداؤه فضائله حسدا ، وشاع من بين ذين ما ملا الخافقين .مشارق أنوار اليقين، الحافظ رجب البرسي، مؤسسة الأعلمي، ط 1419، تحقيق السيد علي عاشور، ص 171.حلية الأبرار - السيد هاشم البحراني - ج 2 ص 136

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

 [1] [2] [3] [4] [5] [6]   قبلی
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها