2024 April 19 - جمعه 31 فروردين 1403
قرضاوي وجود امام زمان (عج) را انكار كرد
کد مطلب: ٤٥٣٥ تاریخ انتشار: ٢٨ مهر ١٣٨٧ تعداد بازدید: 8740
اخبار » عمومي
قرضاوي وجود امام زمان (عج) را انكار كرد

شيخ يوسف القرضاوي رييس اتحاديه بين المللي مسلمان در ادامه اظهارات ضد شيعي خود مدعي شده است: قرآن كريم در خصوص حضرت مهدي المنتظر كه بخش وسيعي از تفكرات مسلمانان جهان را به خود مشغول كرده، اشاره اي به وجود او نكرده است.



به گزارش برنا، روزنامه عربستاني المدينه نوشت: قرضاوي با طرح پرسش‌هايي در اين زمينه گفته است: اين سئوال پيش مي آيد كه وظيفه اين امام چيست ؟ اگر چنين كسي وجود داشته باشد چه زماني ظهور مي كند، نشانه ها و علايم او چيست ، اسم و اصل و نصب او كيست ؟
اين شيخ الازهر مصر ، در ادامه ابهامات خود آورده است: مگر پروردگار عالميان نعمتش را بر بندگانش تمام ، دينش را كامل و آخرين پيامبرش را مبعوث نكرده است؟
وي در پايان ادعاهاي خود تاكيد كرده است: قرآن كريم در خصوص فلسفه وجودي اين امام ، نه آيه اي نازل كرده و نه تلويحاًً به اين موضوع اشاره اي كرده است.
اين در حالي است كه در جاي جاي قرآن كريم مردم و اهل ايمان به آمدن موعود ، وعده داده شده اند و اين اعتقاد بسياري از اديان آسماني نيز است .

قرضاوي پيشتر نيز در مصاحبه با يكي از روزنامه هاي مصري، نفوذ شيعيان در كشورهاي عربي به ويژه مصر را به شدت مورد انتقاد قرار داد و شيعيان را گروهي بدعت گزار و معتقد به تحريف قرآن كريم خواند كه اين اظهارات با واكنش شديد علماي شيعه از جمله شيخ حسن صفار از علماي شيعه عربستان سعودي روبه رو شده است .

همچنين شايع شده است كه پسر شيخ قرضاوي نيز به تشييع گرايش يافته ، اما وي اين موضوع را تكذيب مي كند .











Share
1 | شهره نبوي | | ١٢:٠٠ - ٢٨ مهر ١٣٨٧ |
اي واي واي واي بر ما - افسوس و صد افسوس كه ابن آقاي سالخورده محترم كه به شيعيان جفاهم ميكند, تا اين درجه ناآگاه است كه از افراد امي وعوام ساده لوح كوچه بازار ها هم كمتر مطالعه كرده است.

يكي بايد از اين اقاي عالم بپرسد كه قران مجيد را نخوانده اي؟ كه نوشته حضرت مسيح روزي باين جهان برميگردد- پس از چه رو و به جه دليل ايشان برميگردد ؟ !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
آيا همه را بدين مسيحيت فرابخواند؟!!!!!!!!!!!!!! در حالي خداوند بزرگ شريعت اسلام را كاملترين اديان اعلام داشته و بدان هم راضي شده است- اگر قرار حضرت مسيح روزي باين حهان برگردد و اهل كتاب هم بر اين باور ويقين هستند ,پس حتماو حتما و قطعا خداوند متعال فرستاده و رسوليرا هم ضرورت دارد از اسلام روزي به اين دنيا بازگرداند و اگر چنين نباشدو نشود, از نظر استدلال عقلي قابل قبول نيست با توجه بدليلي كه ذكر كردم.

دليل ديگر اينكه اگر خداوند متعال دين و نعمت را كامل كرده باشد پس بايد دنيا بلحاظ شرايط زندگي براي افراد روي زمين بهشت باشد, و عدل
وعدالت و صلح و امنيت و امكانات و ثروت و نعمت و غيره از سرو روي مردم بالا رود. آيا هست اينچنين اوضاعي؟ و اگر نيست چرا نيست؟ باتوجه به اينكه كاملترين آئين و دستورالعمل زندگي كه توسط دين اسلام به بشريت هديه شده است وپيامبر اسلام هيچ اجر و مزدي براي تقديم ان به بشريت نخواسته است جز دوستي و مودت و و ولايت اهل بيت خودش.......... هان هان چرا نيست؟ لارم است آقاي قرضاوي بمن و امثال من جواب بدهد چرا نيست؟
دلايل مختلف ديگري هم در اين رابطه ميتوان ارائه كرد كه در تخصص متخصصين عزيزاسلام است كه جواب داده اندو نه در تخصص بنده كه علمي ندارم و انگشت كوچك آقاي قرضاوي نميشوم. وليكن با كمال اندوه و تاسف و غصه امثال ايشان هنوز اندر خم يك كوچه هستند. باور كنيد اين كوچه را سالهاست سال است شهرداري بن بست اعلام كرده است.
كاشكي آقاي قرضاوي يكي دو تا كتاب بيشتر هم بخوانند تا هم جواب پرسشگري مانند بنده و امثال بنده را بدهند و هم قكرشان منور شود انشاا.......
والسلام
درود وصد هزار شاخه گل نثار بر همه برادران محقق كه حقيقتا كاري است با ارزش و بزرگ
2 | اميني | Iran - Tehran | ١٢:٠٠ - ٠١ آبان ١٣٨٧ |
لا حول ولا قوة الا بالله ، واي خداي من ! اين عالم گرانقدر اهل تسنن(؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟)واقعاً بايد بره خودش بازنشسته کنه يا لااقل به يه روانکاوي خودشو نشون بده !! ايشون واقعاً نکنه فکرکرده داره براي ملت جوک تعريف مي کنه ؟ آيا به آبرو حيثيت اين وهابيهاي بدبخت بينوا هم فکر نمي کنه ؟؟ خوب وقتي يه دانشمند و محقق عالم وهابيت ميآد يه همچين چيزي ميگه ما چه انتظاري مي تونيم از اين بچه وهابيهاي بيچاره داشته باشيم ، حالا هي بياييم تو گوششون هر چي ياسين بلديم بخونيم !!!!!!!!! خب وقتي اين وضع علماشون باشه ديگه معلومه شاگرد بيچاره چي از آب در ميآد ديگه !!!!

يعني واقعاً اين آدم قبل از اينکه بره رييس کل علما بشه هيچ آزموني مصاحبه اي چيزي رو نگذرونده ؟؟؟؟ به خدا قسم تو دانشگاههاي ما هزار مدل سوالهاي اطلاعات عمومي حتي ازمون مي پرسن روز مصاحبه ، حالا چطور اين شخص تو معتبرترين کتابهاش احاديث مربوط به حضرت مهدي(عج الله فرجه الشريف) رو نديده واقعاً جاي بسي سواله !!!!!!!!!!!!!!!!!!!

وقتي اين وضع علماشون باشه خدا واقعاً بايد به داد مردم عاميشون برسه !!!!!!!!!!!


و عجل الله في فرج مولانا قائم المنتظر المهدي
3 | مجاهدسيستاني | | ١٢:٠٠ - ١١ آبان ١٣٨٧ |
حضرت مهدي موعود (ع) مصلح آخرالزمان بر گرفته از سايتهاي اهل سنت

درميان مسلمين مشهور است كه مردى مصلح از اهل بيت نبوت بنام مهدى ظهور خواهد كرد كه مهمترين ويژگى او طبق احاديث درست وصحيح عبارتست از اينكه : اسمش با اسم پيامبر واسم پدرش با اسم پدر پيامبر –ًص- يكى بوده ودين وكتاب جديدى نياورده بلكه به سنت پيامبر عمل خواهد كرد وبدعت ها را محو خواهد نمود ودر آخر زمان دين اسلام را بپاداشته وزمين را كه پر از جور و ظلم گشته پر از عدل وداد خواهد نمود وصليب را شكسته وخنزير را به قتل خواهد رساند كه كنايه از شكست مسيحيت ميباشد .

سنن ابي داود ، كتاب مهدى 4/473 و475

امام ابن كثير نيز حضرت مهدى را يكى از خلفاء راشدين آينده دانسته و ميگويد که كسى تا بحال اورا ديده است وادامه ميدهد كه مهدى از مشرق ظهور ميكند .

بعضي از مشخصات حضرت مهدي

1-نام مهدى در كتب سنت وروايات صحيحه محمد بن عبد الله ميباشد .

2-مهدى از ذريهء امام حسن رضي ولادت ومدت عمر مهدى مورد اشاره در كتب سنت مثل بقيهء بشر طبيعى است ، ودر هيچ روايت درستى نيامده كه در اينمورد از ديگران متفاوت است .

3-مهدى مورد اشاره در احاديث براى كمك ونصرت اسلام ومسلمين خواهد آمد ، وبين نژادها و ملل تفاوت قائل نميشود .

4-مهدى راستين ياران و اصحاب پيامبر را گرامى داشته وبرايشان دعاء خير نموده وبه خط آنها ميرود وامهات المؤمنين را نيز دوست داشته وبه نيكى ياد ميكند .

5-مهدى راستين به سنت جدش عمل نموده تا حديكه به همهء سنن پيامبر عمل نموده وبا بدعت ها مبارزه ميكند

6-مهدى راستين مساجد را آباد ميكند نه ويران .

7-مهدى راستين به كتاب خدا وسنت رسول او رفتار ميكند .

8-مهدى راستين از طرف مشرق ظهور ميكند .

9-مهدى مورد اشاره در احاديث صحيح حقيقتى است ثابت بنا به ايمان ما به صدق رسول وصدق روايات وارده از او در اينمورد كه مصلحى است از امت محمد، وخداوند اورا تأييد نموده وموفق ميدارد ودين اسلام كامل است هيچ ربطى به آمدن ونيامدن او ندارد وهنگام آمدن هم چيزى بدين اضافه ويا كم نميكند .

4 | Allah19bary114khalegh | | ١٢:٠٠ - ٠٨ شهریور ١٣٨٨ |
اولين دليل برظهورنكردن مهدي اينكه درقران وعده داده نشده درحاليكه كتاب كامليست طبق ايه 38انعام :ماهيچ چيزرادراين كتاب فروگذارنكرديم يا114انعام-89نحل پس بايدخداانراوعده ميدادنه انسان-درموردعيسي (ع) طبق ايات55 ال عمران و159نسا-117مايده حضرت عيسي توسط خودخدا فوت شده وزنده نيست -طبق ايه 34و8انبياعمرجاويدبه بشري نداده اگرهم بگوييم كه مهدي ميايدوبعدقيامت ميشود پس ايات 15طه و77نحل و187اعراف راتكذيب كرديم يعني ماازقيامت باخبريم چون بايداول مهدي بيادبعدقيامت شود درحاليكه خداوندفرموده ناگهاني وممكن است ساعتي ديگرباشد

پاسخ:
با سلام
دوست گرامي
1- كامل بودن اين كتاب آسماني ، به اين معني نيست كه همه چيز به تفصيل در ان امده باشد ! آيا ركعات نماز‌هاي يوميه در قرآن آمده است ؟! يا تعداد نمازهاي يوميه ؟!
2- آيه اي كه به آن استدلال كرده ايد و مي گوييد عيسي از دنيا رفته است ، اشتباه است ! و اصلا چنين دلالتي ندارد ! به عكس اعتقاد عموم مسلمانان زنده بودن و صعود عيسي است «بل رفعه الله اليه» .
3- آيا طبق آيه قرآن ، قيامت بعد از حيات برزخي مردم نيست ؟! پس اگر كسي بگويد قيامت بعد از برزخ است ادعا كرده است كه از قيامت با خبر است ؟ مقصود از باخبر بودن از قيامت ، علم تفصيلي به زمان آن است ! و نه علم اجمالي به مقدمات آن !
4- اجماع علماي شيعه و عموم علماي اهل سنت ، ظهور امام زمان و قيام حضرت را قبول دارند ! همانطور كه در آدرس ذيل در پاسخ به سخنان قرضاوي ، به صورت مفصل سخن گفته شده است :
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=sokhan&id=135
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=sokhan&id=137
در واقع انكار ظهور مهدي ، شبيه انكار يكي از ضروريات است !
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
5 | امين الله دلارام | | ١٢:٠٠ - ١٣ مهر ١٣٨٨ |
1>طبق آيه "114 انعام"،همه چيز در قرآن مفصلاّ بيان شده آن هم به طور كليات. و اگر تعداد ركعت ها قيد نشده، 61 بار كلمه صلاة<نماز>آمده است. و در آيه" 78 اسرا "و" 114 هود" ، نمازها بيان شده است. 2>اينكه انساني با جسم مادي 1400 سال زنده و غيب است مسلماّ مساله اي به اين مهمي بايد در قرآن ذكر شده باشد كه نشده. 3>در مورد مرگ حضرت عيسي اگر به متن عربي اش رجوع كرده باشيد: (طبق آيه" 117 مايده":((فلما توفيتني))= پس هنگامي كه مرا وفات دادي....) در مورد جمله «بل رفعه الله اليه» بايد بگويم كه خداوند روح همه انسان ها را به سمت خود بالا مي برد و روح حضرت عيسي را بالا برده است. 4>در مورد برزخ هيچ سنديتي در اين مورد در قرآن وجود ندارد. انسان هاي پاك طبق آيه 32 نحل مستقيم به بهشت مي روند و نيز روز قيامت مجرمان گمان مي برند جز اندكي در گور نخوابيده بودند. پس پنهان داشتن روز قيامت از جانب خداوند صرفاّ وعده ايست براي زندگان تا خداوند طبق آيه"15 طه" هر كس را با ندانستن زمان قيامت در مقابل كاري كه كرده است سزا بدهد. طبق آيات" 157 اعراف" و"6 صف "خداوند وعده ظهور حضرت محمد(ص) در تورات و انجيل داده بود. پس اگر قرار بود شخصي بنام مهدي ظهور كند ، آن هم از طرف خداوند، فقط خداوند بايد وعده آن را مي داد. پس نبايد به خداوند دروغ بست. چراكه طبق آيه" 69 يونس" كساني كه به خدا دروغ مي بندند رستگار نمي شوند. و در پايان بر اساس آيه" 6 جاثيه" و "50 مرسلات" ، بعد از سخنان خدا به هيچ حديثي نبايد رجوع كرد.

پاسخ:
با سلام
دوست گرامي
1- لابد عمر طولاني حضرت نوح نيز در قران نيامده است !
2- در مورد آيه حضرت عيسي ، اين سخنان از زبان حضرت عيسي در قيامت است ! بهتر بود يكبار با دقت آيه را مي‌خوانديد ! آيا قيامت اكنون رسيده است ؟
3- اصل بحث وجود مهدي از مسلمات فريقين است ! آيا در اين نكته نيز شك داريد ؟ اختلاف تنها در مورد متولد شدن يا نشدن آن حضرت است !
بهتر است قبل از هرگونه بحثي ، كمي در مورد آن اطلاعات دقيق كسب كنيد .
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
6 | امين الله دلارام | | ١٢:٠٠ - ١٧ مهر ١٣٨٨ |
نوح 950سال عمر كرد وبراي ان حجت از اسمان نازل شده بين مردم زيسته سپس وفات يافته پس عمرطولاني امري محال نيست بلكه حجتي براي غيب شدن انساني با جسم مادي ازاسمان نازل نشده2-پس فكركرديد خداوند چه زماني عيسي راگواه گرفته مسلما روز قيامت117مايده:تا وقتيكه من درميانشان بودم نگهبان عقيدشان بودم هنگاميكه مرا وفات دادي توخود نگهبانشان گشتي /
55 ال عمران بيان لحظه ايست كه روح عيسي را قبض كرده .159 نسا:هيچيك از اهل كتاب نيست مگرانكه ايمان اورند به او پيش از مرگ او وعيسي روز قيامت به ايمانشان گواهي ميدهد.اين اصل معني ايه است طبق قواعد عربي .بهتره بجاي لجاجت ورزيدن از عذاب خدا بترسي .نتيجه عقيده به امام زمان ساختن معبودي ديگرشده كه ازش ياري ميخواهند /غيبه/ ما راميبيند/ ناظر اعمال ماست/
خصوصياتي كه خاص خداست 3-ضمنا در مورد فرقين:براي فرقه فرقه كنندگان اسلام كمال تاسف را دارم چون ايات159 انعام و32 روم و 105 ال عمران را بارها خواندم براي كشورم هم متاسفم كه توجهي به ايات 118تا120 نسا نداشته وموسسه رويان راه اندازي كرده بياييد از خدا بترسيد ميبينيد كه خدا براي هرسخن باطلي سخن كوبنده و حقي گذاشته و براي هر امتيكه برخلاف قران عمل ميكند روز عذاب سختي معين فرموده تا فرارسيدن روزش مهلت ميدهد از اين به بعد قلبا بگوييم :اياك نعبد واياك نستعين وشرك نورزيم كه گناهيست نابخشودني موفق وهدايت شويد
7 | امين الله دلارام | | ١٢:٠٠ - ٢٠ مهر ١٣٨٨ |
< بنام الله > ‌‌ به كيفر خويش رسند انانكه به قران كه براي هدايتشان امده ايمان نمياورند حال انكه كتابي ارجمند است 41 فصلت بدون هر گونه مقدمه چيني مستقيم به دوستان عرض ميكنم قران را بزبان فارسي بخوانيد تا هدايت شويد و راه راستي كه به خدا ختم ميشود را پيدا كنيد نگوييد هر كسي قدرت قهم ايات را ندارد و انانكه ميفهمند بايد بخوانند وبه ما بگويند ايا اگر ميگفتند قران نقشه گنج است باز هم اينو ميگفتيد ؟ بلكه برعكس تمام تلاشتون را ميكرديد تا خودتان از روي نقشه قران گنج را پيدا كنيد من به شما قول ميدهم نقشه گنج خود قران است گنج پايان ناپذير كه حتي در اخرت هم ميتوان انرا بهمراه برد ايات 17 و 22 و 32 و 40 سوره قمر اسان بيان شدن قران است البته قرانيكه با ترجمه روان چاپ شده بخوانيد خواندن الزامي قران 99 تا 101 طه اختيار نداشتن در احكام خدا 36 احزاب دست نبردن در احكام خدا 14 النسا حجاب 55 و 59 احزاب 60 و 31 نور حرام بودن سود بانكي 39 روم - 275 تا 279 بقره - 130 ال عمران نوشته شدن ساعت مرگ هر انسان از قبل 11 منافقون- 145 ال عمران - 34 اعراف - 2 انعام اوقات نماز و واجب بودن انها در وقتهاي گفته شده 78 الاسرا 114 هود مصيبت بعلت اعمال خودتان 30 شوري خوردنيهاي حرام از جمله انچه نام غير خدا بر ان برده شده : ما اهل لغيرالله به بعنوان نمونه نذريهايي كه اسم غير خدا : نذري امام حسين - امام علي -ابولفضل ........يا سفره رقيه و............ ميبينيد اسم غير از خدا بر روي غذاها برده شده 173 بقره 145 انعام 118 انعام 115 نحل 3مايده غير خدا را خواندن و از آنها ياري خواستن مثلا بگوييم : يا حسين يا علي ......... انهايي را كه غير از خدايند ميخوانيد بندگاني مثل شمايند آنها را بخوانيد اگر راست ميگوييد بايد بشما پاسخ گويند 194 اعراف طبق آيه تدعو من دون الله كرديم پس آيات تدعوا را بخوانيد : 197 اعراف 73 حج 20 نحل 18 جن 3 زمر 102 كهف عمل تدعو من دون الله عملي شرك اميز است كه طبق ايات 48 نسا و 116 نسا گناه شرك بخشيدني نيست بنا بر اعتقادات باطل بسياري ازمردم رفتن سمت مقبره هاي امامان صرفا براي اينكه انان را واسطه قرار دهيم و يا شفيع باشند 3 زمر 18 يونس چنان با اين توجيه افراط ميكنند كه منجر به پرستش انان شده در حاليكه خودشان نميدانند اين همان اراسته شدن اعمال بدشان توسط شيطان ميباشد اينها اندكي از حقايق قران است اگر بارها قران را بخوانيد متوجه دليل نازل شدنش و وجودش تا قيامت ميشويد در حاليكه توسط خود خداوند محافظت ميشود: 9 الحجر علاوه بر دلايلي كه قبلا ذكر شد 3 دليل ديگر براي انكار ظهور مهدي : 151 ال عمران 33اعراف 22 ابراهيم وعده شيطان بر فرض محال اگر قرار بود خداوند روزي او را ظاهر كند اول به امر خدا گردن كسانيرو ميزد كه او را شريك خدا گرفتند و منتظر ياري او نشستند وبراي برقراري اسلام قيام نكردند و اسلام و سنت محمدي را برپا نكردند به اميد تطابق پيدا كردن ايرانمان با قران و دفع شدن عذاب الهي به اميد انروز 8 تا 10 طلاق 55 زمر 21 سجده

پاسخ:
با سلام
دوست گرامي
سخن شما در مورد خواندن قرآن حتي از روي ترجمه ، صحيح است ! اما نه ترجمه وهابيت ؛ بلكه ترجمه‌اي كه با ساير آيات قرآن و روايات صحيحه و عقل موافقت داشته باشد !
آيا در قران نيامده است كه فرزندان يعقوب از او خواستند كه براي آنها استغفار كند ؟ آيا اين طلب از غير خدا و توسل به غير او نبود ؟
آيا يعقوب نبي و فرزندان او به خاطر اين كار مشرك شدند ؟
آيا اگر يك پدر يا مادر از فرزندش بخواهد كه كاري براي او انجام دهد ‌، چون طلب حاجت از غير خدا است ، شرك است ؟
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
8 | momen abdullah | | ١٢:٠٠ - ٢١ مهر ١٣٨٨ |
جناب امين الف لام لام ها دلارام
هدف تو از نفي امام العصر ما(عليه السلام) فقط و فقط يک چيز است:
»»»» تحميل امام زمان کافر خود بر ما«««««

اولا لطفا همانند کمونيست ها که با ادعاي نفي مذهب سعي در گسترش مذهب کفر خود داشتند براي ما ادعا نکن که امام زمان نداري. تمام آدميان امامي داشته اند و خواهند داشت:
«يَوْمَ نَدْعُوا كُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ»

حال بگذار گوشه هايي از کفر و الحاد و ارتداد امامت ابن جبرين عبد اليهود را بازگو کنم تا مردم بدانند که معبود تو و امامت گرچه الف لام لام ها نوشته مي‌شود ولي چيزي نيست جز بتي ساخته شده در يک ذهن بيمار.
http://ibn-jebreen.com/book.php?cat=7&book=93&toc=6621&page=5848&subid=29252
>>>>>>>>>>إثبات صفة النزول لله عز وجل<<<<<<<<<<<
آخر اين الف لام لام ها چه صنمي است که نزول مي‌کند؟؟؟ اين چه خبيث معبودي است که امام تو اختيار کرده است؟؟؟؟؟
http://ibn-jebreen.com/book.php?cat=8&book=104&toc=7029&page=6190&subid=29252
>>>>>تأويلات المعتزلة لنفي البصر والعين لله تعالى<<<<<
آهاي مردک. چگونه «فـــــــــــــــــــــــــوتـــــــــــــــــــــــــون» به خالقش برخورد کند و با آن تعامل کند؟؟؟؟ آخر مشکلات عقلي تا کجا؟؟؟
«ولا شك أن هذا كمال، وأن نفيه نقص وعيب، فإن من فقد البصر؛ وصف بأنه أعمى فاقد للبصر؛ وذلك -بلا شك- نقص وعيب،»
آخر اين امام ديوانه تو آنقدر فهم ندارد که براي ديدن چيزي بايد آن جسم مکاني وجهتي داشته باشد؟؟
http://ibn-jebreen.com/book.php?cat=7&book=196&toc=8126&page=7100&subid=29416
>>>>>مجيء الله تعالى لفصل القضاء يوم القيامة<<<<<<
«ولا شك أن هذا من التحريف، الذين يقولون: يأتي بعض آيات ربك أي: يأتي ربك، يعني: يأتي أمره »
اين الف لام لام ها معبود و خداي شما وهابيان از «کجا» مي‌آيد؟ به «کجا» مي‌رود؟ چقدر «سرعت» دارد؟ در چند «بعد» است؟ سه بعد يا چهار بعد؟؟؟؟؟

http://ibn-jebreen.com/book.php?cat=7&book=81&toc=5492&page=4924&subid=29423
«: كرسى خداوند سراسر آسمان و زمين را فرا گرفته است و هنگامى كه خداوند بر روى كرسى قرار مى گيرد، در اثر سنگينى حق از كرسى ، ناله اى همانند ناله شتر بچه خارج مى شود.»

«وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ» قال: على الصخرة التي تحت الأرض ومنتهى الخلق على أرجائها أربعة أملاك لكل واحد منهم أربعة وجوه، وجه إنسان، ووجه أسد، ووجه نسر، ووجه ثور وهم قيام عليها قد أحاطوا بالأرضين والسماوات ورءوسهم تحت العرش والكرسي تحت العرش والله عز وجل على الكرسي.

http://ibn-jebreen.com/book.php?cat=7&book=82&toc=5657&page=5059&subid=29423
ابتدا که امامت منکر عقل مي‌شود:
«ولا يجوز أن يعرض ذلك على عقله كالعقلانيين الذين يقبلون ما تُقِرُّهُ عقولهم, ويَرُدُّون ما لا تدركه عقولهم, »
سپس با زباني که از عقل دستور نمي‌گيرد عرش خدا چون تخت پادشاهان مادي و فيزيکي مي‌داند و همچون تو فقط ظاهر لغوي آيات را مي‌بيند و عرش خدا را جون عرش سليمان و يوسف و بلقيس محل جلوس او مي‌داند!!!!
جالب است که چون تو با عقايد بعضي از اهل سنت به نبرد بر‌مي‌خيزد:
«وقد أنكر كثير من المعتزلة حقيقة العرش أنه سرير عظيم, وقالوا: العرش هو الملك؛ حيث أنه ثقل عليهم أن يقبلوا هذه الآيات التي فيها الاستواء»

آخر تو اي وهابي بعد از اين همه رشد علوم متوجه نشدي که «ابعاد» مخلوق خداوند هستند؟؟؟
هنوز عقلتان نمي‌رسد که خداوند خالق «درون» و «بيرون» است و سبحان است از اينکه «درون» جايي باشد؟؟؟
آيا عقل لازم را نداريد که درک کنيد که خداوند خالق «مکان» است و اختصاص مکان به او شرک است و کفر؟؟؟؟
اين چرندياتي که امامت اينجا نوشته چيست؟؟؟
http://ibn-jebreen.com/book.php?cat=1&book=57&toc=3315&page=2996&subid=29262

آخر اين مردک چقدر ابله و احمق بود که شعورش نمي‌رسيد که خداوند منزه است از اينکه «در» جايي باشد. «هذا دليلُ إثبات أنه في السماء, كما ورد أيضا في الأحاديث مثل حديث رقية المريض»
آيا اين امامت شعور ندارد که بفهمد آسمان مخلوق و مربوب خداوند است و خداوند مکان ندارد؟؟؟؟

اين امام نادان تو چنان در کفر خود اصرار دارد که حتي اهل سنت مخالف خود را محکوم مي‌کند:
http://ibn-jebreen.com/book.php?cat=7&book=81&toc=5525&page=4951&subid=29262
«ولا عبرة بمن أنكر الاستواء الذي هو العلو عليه مثل المعطلة والنفاة ونحوهم، فإنهم قد صادموا النصوص وقد عطلوها كما تأولوها بتأويلات بعيدة حتى قال بعضهم: إن العرش هو الملك وليس هو شيء مخلوق استوى عليه بل استوى على الملك يعني: دبر الملك وهذا مغالطة منهم.»

عجب!!! پس هرکس چرت و پرتهاي امام تو را قبول نداشته باشد «تاويلات دور از ذهن» گويد؟؟؟
«غني عن جميع المخلوقات ولكنه خصه بالاستواء لما يشاء من الحكمة.»
اوج سفاهت و بلاهت امام تو اينجا آشکار مي‌شود:
«فتتشقق السماوات وينزل منها الملائكة، ثم أخبر أيضًا بأنه ينزل الرب تعالى كما يشاء على عرشه، وقد أنكر ذلك أيضًا النفاة والمعطلة الذين ينكرون صفة العلو وصفة النزول وصفة الاستواء الحقيقي فردوا هذه النصوص التي سمعنا وتأولوها بتأويلات بعيدة،»

***---- اين است قرآن بدون امام زمان بر حق حضرت ولي العصر (عليه السلام) -----******

اين اولين سيلي باشد بصورتت از جانب مهدي صاحب العصر و الزمان (عليه السلام).
باشد که ان شا الله بابت هر کلمه چرت و پرتي که نظر دادي سيلي خواهي خورد.

عليا ولي الله
عليا حجة الله
عليا وصي رسول الله
9 | امين الله دلارام | | ١٢:٠٠ - ٢١ مهر ١٣٨٨ |
بنام الله دوستان محترم بهرحال مترجمان محترم هر كدام اشتباهاتي در ترجمه دارند وبايد بگويم كه اقاي فولادوند بيشتر از بقيه حق ترجمه را ادا كرده سپس عبدالمجيد ايتي ضمنا از ترجمه وهابي هم بيخبرم . حضرت يعقوب در قيد حيات بوده كه براي پسرانش امرزش طلبيده ضمن اينكه عرض ميكنم كه اگر قرار خداوند بر اين بود كه انسان گناه كند و از بزرگان بخواهد نزد خدا برايش امرزش بخواهند پس توبه را براي چه گذاشت؟ ضمنا پسران يعقوب نسبت به يعقوب بدي وستم كرده بودند وبايد حق الناس را ادا ميكردند تا خدا هم از انان راضي شود و اگر خداوند از كافران ميخواسته بيايند تا پيامبر برايشان امرزش بطلبد بعلت ستمها و بديهايي بود كه انها در حق پيامبر انجام داده بودند وَ إِذَا سأَلَك عِبَادِى عَنى فَإِنى قَرِيبٌ أُجِيب دَعْوَةَ الدَّاع إِذَا دَعَانِ فَلْيَستَجِيبُوا لى وَ لْيُؤْمِنُوا بى لَعَلَّهُمْ يَرْشدُونَ(186)البقره چون بندگان من درباره من از تو بپرسند، بگو كه من نزديكم و به نداى كسى كه مرا بخواند پاسخ مى‏دهم. پس به نداى من پاسخ دهند و به من ايمان آورند تا راه راست يابند. ------------------------------------- ما آدمى را آفريده‏ايم و از وسوسه‏هاى نفس او آگاه هستيم، زيرا از رگ گردنش به او نزديك‏تريم: ق 16 ------------------------------------ اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، چون خدا و پيامبرش شما را به چيزى فرا خوانند كه زندگيتان مى‏بخشد دعوتشان را اجابت كنيد و بدانيد كه خدا ميان آدمى و قلبش حايل است و همه به پيشگاه او گرد آورده شويد. انقال 24 ------------------------------------- تو را به كسانى كه سواى خدا هستند، مى‏ترسانند. آيا خدا براى نگهدارى بنده‏اش كافى نيست؟ و هر كس را كه خدا گمراه سازد هيچ راهنمايى نخواهد بود. زمر 36 ------------------------------------ آيا نمى‏دانى كه خدا فرمانرواى آسمانها و زمين است و شما را جز او يارى و ياورى نيست؟ البقره 107 ------------------------------------ و به جاى خدا، چيزى را كه سود و زيانى به تو نمى‏رساند، مخوان؛ كه اگر چنين كنى، در آن صورت قطعاً از جمله ستمكارانى. يونس 106 -------------------------------- و كسانى را كه جز خدا مى‏خوانند، چيزى نمى‏آفرينند در حالى كه خود آفريده مى شوند. النحل 20 ---------------------------- بگو: چه كسى شما را از وحشتهاى خشكى و دريا مى‏رهاند؟ او را به زارى و در نهان مى‏خوانيد كه اگر از اين مهلكه ما را برهاند، ما نيز از سپاسگزاران خواهيم بود. بگو: خداست كه شما را از آن مهلكه و از هر اندوهى مى‏رهاند، باز هم بدو شرك مى‏آوريد. انعام 63 و 64 ---------------------------- آن كسانى را كه ايشان مى‏خوانند [خود] به سوى پروردگارشان تقرب مى‏جويند [تا بدانند] كدام يك از آنها [به او] نزديكترند، و به رحمت وى اميدوارند، و از عذابش مى‏ترسند، چرا كه عذاب پروردگارت همواره در خور پرهيز است. الاسرا 57 ----------------------- و چون در دريا به شما صدمه‏اى برسد، هر كه را جز او مى‏خوانيد ناپديد [و فراموش‏] مى‏گردد، و چون [خدا] شما را به سوى خشكى رهانيد، رويگردان مى‏شويد، و انسان همواره ناسپاس است. الاسرا 67 ----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- بهر حال خداوند امور روزمره را قرار داده تا انسانها توسط هم ازمايش شوند اينكه چقدر بهم كمك ميكنند -و ايا حقي كه مربوط به بنده است را ادا ميكند ؟ اينكه هنگام سختي چه كسيرا صدا ميزنند منظور خداوند از اين ايات كه غير او را نخوانيم زمانيست كه انسان حس نياز به نيروي غيب دارد مثلا گرفتن شفا - نجات از غرق شدن - طلب فرزند براي نازايان و انجام امور و گرفتاريهاي اداري كه اگر خداوند مانع شود از هزاران انسان كار كشته بخواهي وانها گرد هم ايند نميتوانند رفع گرفتاري كنند خداوندي كه خودش گفته از رگ گردن نزديكتره و فرمان ميدهد از خودش بخواهيم تا اجابتمان كند اصرار براي خواستن از غير نتيجه اي جز باختن ندارد ايا ايات "تدعوا من دون الله را انكار ميكنيد؟ آيا خداوند براي بنده اش كافي نيست؟ حالا شما آيه اي از قران بياوريد كه خداوند به ما اجازه داده باشد "تدعوا من دون الله " كنيم ايا خداوند اجازه داده بسمت مقابر رفته و به دليل واسطه كردن انها از انها تدعو كنيم و خواسته خود را بخواهيم؟يا خداوند فرموده از صاحبان مقبره ها بخواهيم كه ما را بخدا نزديك كنند؟ وَ إِذَا سأَلَك عِبَادِى عَنى فَإِنى قَرِيبٌ أُجِيب دَعْوَةَ الدَّاع إِذَا دَعَانِ فَلْيَستَجِيبُوا لى وَ لْيُؤْمِنُوا بى لَعَلَّهُمْ يَرْشدُونَ(186)البقره چون بندگان من درباره من از تو بپرسند، بگو كه من نزديكم و به نداى كسى كه مرا بخواند پاسخ مى‏دهم. پس به نداى من پاسخ دهند و به من ايمان آورند تا راه راست يابند. ------------------------------------- ما آدمى را آفريده‏ايم و از وسوسه‏هاى نفس او آگاه هستيم، زيرا از رگ گردنش به او نزديك‏تريم: ق 16 ------------------------------------ اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، چون خدا و پيامبرش شما را به چيزى فرا خوانند كه زندگيتان مى‏بخشد دعوتشان را اجابت كنيد و بدانيد كه خدا ميان آدمى و قلبش حايل است و همه به پيشگاه او گرد آورده شويد. انقال 24 ------------------------------------- تو را به كسانى كه سواى خدا هستند، مى‏ترسانند. آيا خدا براى نگهدارى بنده‏اش كافى نيست؟ و هر كس را كه خدا گمراه سازد هيچ راهنمايى نخواهد بود. زمر 36 ------------------------------------ آيا نمى‏دانى كه خدا فرمانرواى آسمانها و زمين است و شما را جز او يارى و ياورى نيست؟ البقره 107 ------------------------------------ و به جاى خدا، چيزى را كه سود و زيانى به تو نمى‏رساند، مخوان؛ كه اگر چنين كنى، در آن صورت قطعاً از جمله ستمكارانى. يونس 106 -------------------------------- و كسانى را كه جز خدا مى‏خوانند، چيزى نمى‏آفرينند در حالى كه خود آفريده مى شوند. النحل 20 ---------------------------- بگو: چه كسى شما را از وحشتهاى خشكى و دريا مى‏رهاند؟ او را به زارى و در نهان مى‏خوانيد كه اگر از اين مهلكه ما را برهاند، ما نيز از سپاسگزاران خواهيم بود. انعام 63 بگو: خداست كه شما را از آن مهلكه و از هر اندوهى مى‏رهاند، باز هم بدو شرك مى‏آوريد. انعام 64 --------------------------- آن كسانى را كه ايشان مى‏خوانند [خود] به سوى پروردگارشان تقرب مى‏جويند [تا بدانند] كدام يك از آنها [به او] نزديكترند، و به رحمت وى اميدوارند، و از عذابش مى‏ترسند، چرا كه عذاب پروردگارت همواره در خور پرهيز است. الاسرا 57 ----------------------- و چون در دريا به شما صدمه‏اى برسد، هر كه را جز او مى‏خوانيد ناپديد [و فراموش‏] مى‏گردد، و چون [خدا] شما را به سوى خشكى رهانيد، رويگردان مى‏شويد، و انسان همواره ناسپاس است. الاسرا 67 -إِنَّا أَنزَلْنَا إِلَيْك الْكتَب بِالْحَقّ‏ِ فَاعْبُدِ اللَّهَ مخْلِصاً لَّهُ الدِّينَ(2) أَلا للَّهِ الدِّينُ الخَْالِص وَ الَّذِينَ اتخَذُوا مِن دُونِهِ أَوْلِيَاءَ مَا نَعْبُدُهُمْ إِلا لِيُقَرِّبُونَا إِلى اللَّهِ زُلْفَى إِنَّ اللَّهَ يحْكُمُ بَيْنَهُمْ فى مَا هُمْ فِيهِ يخْتَلِفُونَ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِى مَنْ هُوَ كَذِبٌ كفَّارٌ(3) ما [اين‏] كتاب را به حقّ به سوى تو فرود آورديم، پس خدا را -در حالى كه اعتقاد [خود] را براى او خالص‏كننده‏اى- عبادت كن. آگاه باشيد: آيينِ پاك از آنِ خداست، و كسانى كه به جاى او دوستانى براى خود گرفته‏اند [به اين بهانه كه:] ما آنها را جز براى اينكه ما را هر چه بيشتر به خدا نزديك گردانند، نمى‏پرستيم، البتّه خدا ميان آنان در باره آنچه كه بر سر آن اختلاف دارند، داورى خواهد كرد. در حقيقت، خدا آن كسى را كه دروغ‏پردازِ ناسپاس است هدايت نمى‏كند. زمر 2 و 3-

پاسخ:
با سلام
دوست گرامي
1- فرموده‌ايد «حضرت يعقوب در قيد حيات بوده كه براي پسرانش امرزش طلبيده»
در آدرسي كه براي شما ذيل خواهد شد ، پاسخ اين جمله و بسياري از جملات ديگر را خواهيد يافت ، از جمله اينكه طبق نظر محققين اهل سنت ، انبيا در قبور خويش زنده هستند ! بنا بر اين از اين جهت فرقي بين حضرت يعقوب و ساير انبيا و نيز پيامبر ما (صلي الله عليه وآله وسلم) نيست .
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=87
همچنين آيا وقتي واسطه قرار دادن بين خود و خدا جايز شد (شرك نبود) ، فرقي مي‌كند كه واسطه مرده باشد يا زنده ؟
2- فرموده‌ايد « ضمن اينكه عرض ميكنم كه اگر قرار خداوند بر اين بود كه انسان گناه كند و از بزرگان بخواهد نزد خدا برايش امرزش بخواهند پس توبه را براي چه گذاشت؟»
ظاهرا شما قرآن نمي‌خوانيد «واذا قيل لهم تعالوا يستغفر لكم رسول الله لووا رووسهم» يا «ولو انهم اذ ظلموا انفسهم جاووك فاستغفرو الله واستغفر لهم الرسول لوجدوا الله توابا رحيما»!
آيا خداوند با وجود باز بودن در توبه ، دستور نداده است به نزد بزرگان برويم و طلب استغفار كنيم ؟
3- فرموده‌ايد « ضمنا پسران يعقوب نسبت به يعقوب بدي وستم كرده بودند وبايد حق الناس را ادا ميكردند تا خدا هم از انان راضي شود»
گناه يا حق الناس است و يا حق الله ؛ در حق الناس بايد از مظلوم طلب مغفرت و حلاليت كرد و در حق الله از خداوند ؛ اگر مقصود فرزندان يعقوب آن بود كه پدر ما را به خاطر ظلمي كه به تو كرده‌ايم ببخش (حق الناس) ، بايد مي‌گفتند «يا ابانا اغفر لنا» و اگر مقصود حق الله است ، چه ربطي به يعقوب دارد ؟
4- ساير آياتي كه ذكر كرده‌ايد ، با توجه به آياتي كه ما ذكر كرديم و شما از آن غافل بوديد به خوبي تفسير مي‌شود ؛ يعني هركس غير خدا را شريك خدا در انجام كارها بداند مشرك است ؛ اما اگر كسي اعتقاد داشته باشد كه انبيا و اوليا به اذن الهي ، واسطه فيض الهي بر مردم هستند ، اين شرك نيست ؛ خداوند متعال مي‌فرمايد «وما نقموا الا ان اغناهم الله ورسوله من فضله» و نيز «ولو انهم رضوا ما آتاهم الله ورسوله وقالوا حسبنا الله سيوتينا الله من فضله ورسوله»
5- اگر به نظر شما اين كارها شرك است ، چرا صحابه نيز چنين كرده‌اند ؟
در آدرسي كه براي شما ذكر شد ، توسل صحابه به رسول خدا (ص) بعد از رحلت آمده است !
همچنين در كتب اهل سنت آمده است كه شعار صحابه در جنگ با مدعيان دروغين نبوت «يا محمداه» بود ! اگر رسول خدا (ص) نمي‌شنود ، و فايده‌اي ندارد ، پس اين شعار براي چه است ؟
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
10 | امين الله دلارام | | ١٢:٠٠ - ٢٦ مهر ١٣٨٨ |
بنام الله اميدوارم پاسخ مرا كه در 2 نسخه بشمادادم به نمايش در اوريد و قصد نداشته متني كه مومن عبدالله كه بي شك از خودتان ميباشد را بعنوان اخرين متن قرار بديد چراكه در اينصورت تنها با بنده مجادله نكرديد بلكه طرف حسابتان خداست به نفع خودتان است پاسخ بر حق من كه حاوي سخنان خداست را چاپ كنيد وگرنه از نوع علماي يهود ميشويد كه ايات را كتمان ميكردند : إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنزَلْنَا مِنَ الْبَيِّنَتِ وَ الْهُدَى مِن بَعْدِ مَا بَيَّنَّهُ لِلنَّاسِ فى الْكِتَبِ أُولَئك يَلْعَنهُمُ اللَّهُ وَ يَلْعَنهُمُ اللَّعِنُونَ(159) بقره كسانى را كه دلايل روشن و هدايت‏كننده ما را، پس از آنكه در كتاب براى مردم بيانشان كرده‏ايم، كتمان مى‏كنند هم خدا لعنت مى كند و هم ديگر لعنت‏كنندگان. اگر بشما بگويند امشب اخرين روز زندگي شماست سعي ميكنيد چه كسي را بيشتر از همه از خودتان راضي نگهداريد كه به نفعتان باشد ؟ مسلما خدا .اينطور نيست ؟پس هميشه فقط براي رضاي او كار كنيد و فقط از او بترسيد نه از بندگانش . به وجدانتان رجوع كنيد ايا حرفها و دلايل من با استناد از ايات بود يا شما ؟بجاي اينكه عشق و تعصب خود را روي بنده هاي مقدس خدا داشته باشيد تمام توجهتان و رويتان را بخدا كنيد چون خود خدا هم از ما اين را خواسته حتي با دوست داشتن زياد انان , انها از ما بيزار ميشوند : بعضى از مردم خدا را همتايانى اختيار مى‏كنند و آنها را چنان دوست مى‏دارند كه خدا را. ولى آنان كه ايمان آورده‏اند خدا را بيشتر دوست مى‏دارند. و آنگاه كه اين ستم پيشگان عذاب را ببينند دريابند كه همه قدرت از آن خداست. هر آينه خدا به سختى عقوبت مى‏كند. آنگاه كه پيشوايان، عذاب را بنگرند و از فرمانبران خويش بيزارى جويند و پيوند ميان ايشان گسسته گردد. و آن پيروان گويند: كاش بار ديگر بازمى‏گشتيم، تا آنچنان كه از ما بيزارى جسته‏اند از آنها بيزارى مى‏جستيم. خداوند كردارهايشان را اينچنين مايه حسرتشان سازد و آنان از آتش رهايى نيابند. 165 تا 167 بقره كسانى را كه آنان مى‏خوانند، خودشان وسيله‏اى (براى تقرب) به پروردگارشان مى‏جويند، وسيله‏اى هر چه نزديكتر؛ و به رحمت او اميدوارند؛ و از عذاب او مى‏ترسند؛ چرا كه عذاب پروردگارت، همواره در خور پرهيز و وحشت است ! كهف 24
11 | امين الله دلارام | | ١٢:٠٠ - ٢٧ مهر ١٣٨٨ |
بنام الله اصراري ندارم كه بخواهم خودم را به شما ثابت كنم مهم پروردگار است كه به لطف او مسلمانم عاري از هر فرقه اي شما و امثال شما بد جور خودتان را به بيراهه زديد با انكه باز هم پاسخهاي محكم براي برطرف كردن شبهاتتان دارم اما ترجيح ميدهم تا قيامت منتظر داوري پروردگار بمانم ولي بشما توصيه ميكنم هركدام در خلوت خودتان از خدا بخواهيد كه راه راست را نشانتان بدهدميدانم دوست داريد كه راه راست را برويد ولي شيطان از طريق مقدسات در شما و امثال شما رخنه كرده و اعمال بد را در نظرتان اراسته كرده باز هم اياتيكه دادم خوب بخوانيد شايد كمكتان كند ضمنا دلم نمياد بگذارم شما همچنان در اشتباه لغوي بمانيد شيعه يعني گروه و دسته / شيعت يعني پيرو يك توضيحي هم در مورد تقسير بدهم كه خداوند طبق ايه 7 ال عمران تفسير قران را فقط از آن خودش دانسته متاسفانه برخي مترجمان از اين ايه ي متشابه استفاده كردند و اجازه تفسير بخودشان دادند بهتره تا عذاب الهي نازل نشده دست از اين فرقه فرقه شدن برداريد از ما گفتن اينقدر هم در گذشته ها يي كه خودتان حضور نداشتيد و با چشم خود نديديد كه افراد گذشته چگونه بودند از جمله عايشه قضاوت نكنيد و بخدا بسپاريد قضاوت كند بهتره راه راست را براي خودمان بيابيم .گفتم ساختن معبد نه مسجد به نظر شما ايا كسي كه به زيارتگاه اهل قبور ميرود براي خدا ميرود؟مساجد از ان خداست با خدا ديگري را نخوانيد زيارت فقط شايسته خانه خداست بيشك خداوند روز قيامت شبهاتتان از جمله امام زمان دروغي را برطرف ميكند ولي انموقع خيلي دير شده يادتان هم مياورد اين همه بيم دادن و نشان دادن ايات را از طريق اينترنت خداوند با بنده هاش اتمام حجت ميكند وبعد هم عذاب سخت عذابهاي كشوران ديگر را نميبينيد؟ سيل زلزله طوفان بيماري جنگ نكنه فكر كرديد همه اتفاقي و عوامل مادي مسبب انهاست عذاب براي ايرانمان هم نوشته شده مهلت كه تمام بشه روزگار همه كسانيكه بر عكس قران عمل كردند و خود را با تفسير ايات توحيه كردند سياه ميشه از جمله موسسه رويان

پاسخ:
با سلام
جناب دلارام !
آيا بهتر نيست كه قبل از توصيه كردن به ديگران خود شما نيز اين آيات را مي‌خوانديد و به آن‌ها عمل مي‌كرديد؟ از طرفي گفته‌ايد كه داوري را به قيامت واگذار مي‌كنيد و از طرف ديگر يك طرفه پيش قاضي رفته‌ايد و شيعيان را محكوم به عذاب الهي كرده‌ايد !!! .
اگر زيارت كردن بد است ؛ چرا شما سني‌ها براي بزرگانتان مرقد و بارگاه ساخته‌ايد و هميشه به زيارت آن‌ها مي‌رويد؟ لطفا به آدرس ذيل مراجعه فرماييد و عكس‌هاي آن را ملاحظه فرماييد و بعد قضاوت كنيد كه شيطان در چه كسي را از راه مقدسات رخنه كرده و اعمال بد را در نظرش آراسته است:

http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=shobheh&id=75

شما ادعا كرده‌ايد كه : "طبق ايه 7 ال عمران تفسير قران را فقط از آن خودش دانسته" در حالي كه خداوند در همان آيه‌اي كه شما فرموده‌ايد ، تأويل متشابهات و تفسير آن‌ها را به خود و راسخان در علم منحصر كرده است:
وَ مَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فىِ الْعِلْم‏ .
آيا بهتر نيست كه قبل از نوشتن هر مطلبي كمي فكر كنيد؟ كسي كه ظاهر يك آيه قرآن را نمي‌تواند بهفمد و معناي آن را درك كند، چگونه مي‌تواند ديگران توصيه به تدبر در قرآن نمايد؟
ما در گذشته نبوده‌ايم و نديده‌ايم كه عائشه چگونه بيست هزار نفر از فرزندانش را به كشتن داد ؛ اما سني‌ها اين مطلب و ديگر مطالب را با سند صحيح نقل كرده‌اند . ما قصد قضاوت نداريم؛ اما مي‌خواهيم راه را از بيراهه تشخيص دهيم تا مبادا همانند شما پيرو كساني باشيم كه عليه خليفه رسول خدا قيام كردند و بيست هزار نفر از مسلمانان را به كشتن دادند . ما وظيفه داريم كه اين مطالب را به نسل‌هاي بعدي انتقال دهيم تا آن‌ها به جاي پيمودن صراط مستقيم الهي به دنبال كساني همچون عائشه ، عمر ، ابوبكر و ... نروند .
احتمالا شما از علم غيب برخوردار هستيد كه پيش بيني مي‌كنيد : "عذاب براي ايرانمان هم نوشته شده ..." پيامبر اسلام از ديدگاه اهل سنت علم غيب ندارد ؛ اما جناب دلارام علم غيب دارند . جل الخالق !
بلي ما نيز منتظر هستيم تا عذاب كساني را ببنيم كه به قرآن عمل نكردند و پيامبر خدا را متهم به هذيان كردند ؛ در حالي كه قرآن آن حضرت را اين چنين توصيف مي‌كند :
وَ مَا يَنطِقُ عَنِ الهَْوَى. إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْىٌ يُوحَى‏ . عَلَّمَهُ شَدِيدُ الْقُوَى‏ ... .
همين طور عذاب كساني را كه از اين عمل پشتبياني و توجيه مي‌كنند .
وَ انتَظِرُواْ إِنَّا مُنتَظِرُون‏.

والسلام علي من اتبع الهدي
12 | امين الله دلارام | | ١٢:٠٠ - ٢٧ مهر ١٣٨٨ |
بنام الله اولا جواب مرا نداديد كه چرا 2 تا متن پر محتوا را كه سرشار از دلايل محكم بود را چاپ نكرديد بضررتون بود نه؟ بهتره قبل از هر حرفي اياتيكه ميدهم خوب بخواني تو فقط بهره كمي از قران بردي :أَ لَمْ تَرَ إِلى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيباً مِّنَ الْكِتَبِ يَشترُونَ الضلَلَةَ وَ يُرِيدُونَ أَن تَضِلُّوا السبِيلَ(44)نسا آيا آن كسانى را كه از كتاب بهره‏اى داده شده‏اند، نديده‏اى كه گمراهى مى‏خرند و مى‏خواهند كه شما نيز گمراه شويد؟ --------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- دوست داشتن مومنان و پيامبر با ستايش انان كه منجر به برقراري مجالس مداحي شده فرق دارد : أَ فَحَسِب الَّذِينَ كَفَرُوا أَن يَتَّخِذُوا عِبَادِى مِن دُونى أَوْلِيَاءَ إِنَّا أَعْتَدْنَا جَهَنَّمَ لِلْكَفِرِينَ نُزُلاً(102)كهف آيا كافران پنداشتند مى‏توانند بندگانم را به جاى من اولياى خود انتخاب كنند؟! ما جهنم را براى پذيرايى كافران آماده كرده‏ايم! ------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- ايا تا بحال كل قران را خواندي اگر نه من به تو ميگويم كه خداوند طي 114 سوره كه احوال پيامبران گذشته را براي حضرت محمد بيان فرموده حتي 1 ايه هم خطاب به رسول ومومنان نفرموده كه پيامبران گذشته را شديدا دوست داشته باشيد و مقبره هاشونرا معبد و زيارتگاه كنيد و هر چه ميخواهيد از انان بخواهيد ايا بعد از ايمان اوردنشان انها را به كفر دستور ميدهد؟ تِلْك أُمَّةٌ قَدْ خَلَت لَهَا مَا كَسبَت وَ لَكُم مَّا كَسبْتُمْ وَ لا تُسئَلُونَ عَمَّا كانُوا يَعْمَلُونَ(141)و134 بقره آنان امّتهايى بوده‏اند كه اكنون درگذشته‏اند. آنچه آنها كردند از آنِ آنهاست و آنچه شما مى‏كنيد از آنِ شماست و شما را از اعمال آنها نمى پرسند. --------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- اگر شما هم فقط و فقط قران ميخوانديد نه كتب حديث و روايت حرفها واهدافمان يكي بود انهم يكتا پرستي ايا براستي خداوند براي بنده اش بتنهايي كافي نيست؟ شما اگر قران را خوب خوانده بودي به اهل بيت پيامبر عزيز توهين نميكردي ميداني كه اهل بيت يعني افراد منزل پيامبر و عايشه همسر و يكي از اهالي بيتش بود حالا بيسواد كيه؟ من هر چه علم از قران دارم از خداي متعال دارم و خواهان بيشترش هم از خودش هستم تا از قران بعنوان فرقان استفاده كنم تا احكام حق از باطل را شناساييش كنم خدا را شكر كه نه شيعه هستم نه سني نه وهابي ونه هيچ فرقه ديگر چون اگر اهل هيچكدام از اينها نباشيم انوقت ميتوانيم بگوييم مسلمان پيرو ايين ابراهيم هستيم عاري از شرك و فقط مخلص خدا باشيم نه بنده اش. شما به شيعه بودنتان دلخوش باشيد : * مُنِيبِينَ إِلَيْهِ وَ اتَّقُوهُ وَ أَقِيمُوا الصلَوةَ وَ لا تَكُونُوا مِنَ الْمُشرِكينَ(31)روم مِنَ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَ كانُوا شِيَعاً كلُّ حِزْبِ بِمَا لَدَيهِمْ فَرِحُونَ(32)روم اين بايد در حالى باشد كه شما بسوى او بازگشت مى‏كنيد و از (مخالفت فرمان) او بپرهيزيد، نماز را برپا داريد و از مشركان نباشيد... از كسانى كه دين خود را پراكنده ساختند و به دسته‏ها و گروه‏ها تقسيم شدند! و (عجب اينكه) هر گروهى به آنچه نزد آنهاست (دلبسته و) خوشحالند إِنَّ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينهُمْ وَ كانُوا شِيَعاً لَّست مِنهُمْ فى شىْ‏ءٍ إِنَّمَا أَمْرُهُمْ إِلى اللَّهِ ثُمَّ يُنَبِّئُهُم بمَا كانُوا يَفْعَلُونَ(159)انعام تو را با آنها كه دين خويش فرقه‏فرقه كردند و دسته‏دسته شدند، كارى نيست. كار آنها با خداست. و خدا آنان را به كارهايى كه مى‏كردند آگاه مى‏سازد. ------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------ در پايان نيازي نميبينم كه بيشتر از اين به راه راست دعوتتان كنم بالاخره روز قيامت از خدا ميخواهم شمارا در مكانيكه قرار گرفتي بما نشان بدهد اميدوارم تا انموقع كه شايد خيلي زمان دوري نباشد هدايت شده باشيد و من هم به پيروي از مقتدايم حضرت محمد از كسانيكه درباره ايات پروردگار جدل ميكنند اعراض ميكنم : وَ إِذَا رَأَيْت الَّذِينَ يخُوضونَ فى ءَايَتِنَا فَأَعْرِض عَنهُمْ حَتى يخُوضوا فى حَدِيثٍ غَيرِهِ وَ إِمَّا يُنسِيَنَّك الشيْطنُ فَلا تَقْعُدْ بَعْدَ الذِّكرَى مَعَ الْقَوْمِ الظلِمِينَ(68)انعام و چون ببينى كه در آيات ما از روى عناد گفت و گو مى‏كنند از آنها رويگردان شو تا به سخنى جز آن پردازند. و اگر شيطان تو را به فراموشى افكند، چون به يادت آمد با آن مردم ستمكاره منشين. شما متاسفانه يا از نوع فرعونيد كه قلبا صحبتهاي مستند از قران من را قبول داريد و از روي تكبر و ريا و كم نياوردن مجادله ميكنيد و يا از اين دسته: إِنَّ الَّذِينَ يجَدِلُونَ فى ءَايَتِ اللَّهِ بِغَيرِ سلْطنٍ أَتَاتُ‏مْ إِن فى صدُورِهِمْ إِلا كبرٌ مَّا هُم بِبَلِغِيهِ فَاستَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السمِيعُ الْبَصِيرُ(56) غافر آنان كه بى‏هيچ حجتى كه از آسمان آمده باشد درباره آيات خدا مجادله مى‏كنند، در دلشان جز هواى بزرگى نيست؛ ولى به آن نخواهند رسيد. پس به خدا پناه ببر كه او شنوا و بيناست. يَسمَعُ ءَايَتِ اللَّهِ تُتْلى عَلَيْهِ ثمَّ يُصِرُّ مُستَكْبراً كَأَن لَّمْ يَسمَعْهَا فَبَشرْهُ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ(8)جاثيه آيات خدا را كه بر او خوانده مى‏شود مى‏شنود. آنگاه به گردنكشى پاى مى‏فشرد، چنان كه گويى هيچ نشنيده است. پس به عذابى دردآورش بشارت ده. خَتَمَ اللَّهُ عَلى قُلُوبِهِمْ وَ عَلى سمْعِهِمْ وَ عَلى أَبْصرِهِمْ غِشوَةٌ وَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ(7)بقره خدا بر دلهايشان و بر گوششان مهر نهاده و بر روى چشمانشان پرده‏اى است، و برايشان عذابى است بزرگ. تا فرصت داري خوب فكر كن خدا حافظتان باد اگر فقط مسلمان باشيد

پاسخ:
با سلام
جناب امين الله
1- فرموده‌ايد «جواب شما را نداده‌ايم ، بهتر بود نگاهي به نظرات مي‌انداخته و بعد چنين مي‌گفتيد !
2- فرموده‌ايد «دوست داشتن مومنان و پيامبر با ستايش انان كه منجر به برقراري مجالس مداحي شده فرق دارد : أَ فَحَسِب الَّذِينَ كَفَرُوا أَن يَتَّخِذُوا عِبَادِى مِن دُونى أَوْلِيَاءَ إِنَّا أَعْتَدْنَا جَهَنَّمَ لِلْكَفِرِينَ نُزُلاً(102)كهف
آيا كافران پنداشتند مى‏توانند بندگانم را به جاى من اولياى خود انتخاب كنند؟! ما جهنم را براى پذيرايى كافران آماده كرده‏ايم!»
--------
آيا خداوند در قران كريم خود ، رسول خدا را ولي مومنين معرفي نمي‌كند ! آيا خدا در قران «الذين آمنوا الذين يقيمون الصلاة ويوتون الزكوة وهم راكعون» را ولي مومنين معرفي نمي‌كند ؟
3- فرموده‌ايد «ايا تا بحال كل قران را خواندي اگر نه من به تو ميگويم كه خداوند طي 114 سوره كه احوال پيامبران گذشته را براي حضرت محمد بيان فرموده حتي 1 ايه هم خطاب به رسول ومومنان نفرموده كه پيامبران گذشته را شديدا دوست داشته باشيد و مقبره هاشونرا معبد و زيارتگاه كنيد و هر چه ميخواهيد از انان بخواهيد»
ظاهرا در قران نديده‌ايد كه خداوند مي‌فرمايد «يحبهم ويحبونه» و نيز مي‌فرمايد «ان الذين آمنوا وعملوا الصالحات سيجعل لهم الرحمن ودا»!
اين در مورد محبت !
اما در مورد ساخت مسجد و بنا بر روي قبور صالحين «قال الذين غلبوا علي امرهم لنتخذن عليهم مسجدا»
4- فرموده‌ايد «اگر شما هم فقط و فقط قران ميخوانديد نه كتب حديث و روايت حرفها واهدافمان يكي بود انهم يكتا پرستي ايا براستي خداوند براي بنده اش بتنهايي كافي نيست؟»
به عكس ادعاي شما خداوند فرموده‌است «وما آتاكم الرسول فخذوه وما نهاكم عنه فانتهوا» ظاهرا شما با ترك روايات ، نمي‌خواهيد به اين آيه عمل كنيد !
5- فرموده‌ايد «شما اگر قران را خوب خوانده بودي به اهل بيت پيامبر عزيز توهين نميكردي ميداني كه اهل بيت يعني افراد منزل پيامبر و عايشه همسر و يكي از اهالي بيتش بود حالا بيسواد كيه؟ »
اگر شما قرآن مي‌خوانديد ، مي‌دانستيد كه طبق آيه قرآن كسي كه از بستگان يك پيامبر ، بر خلاف دستور او عمل كند ، از اهل آن پيامبر نيست «قال يا نوح انه ليس من اهلك انه عمل غير صالح» جداي از اينكه طبق روايات صحيحه اهل سنت ، همسران رسول خدا (ص) جزو اهل بيت ان حضرت نيستند .
6- فرموده‌ايد «من هر چه علم از قران دارم از خداي متعال دارم و خواهان بيشترش هم از خودش هستم تا از قران بعنوان فرقان استفاده كنم تا احكام حق از باطل را شناساييش كنم » اميدواريم كه چنين شود و نومن ببعض ونكفر ببعض نشويد .
7- فرموده‌ايد «خدا را شكر كه نه شيعه هستم نه سني نه وهابي ونه هيچ فرقه ديگر چون اگر اهل هيچكدام از اينها نباشيم انوقت ميتوانيم بگوييم مسلمان پيرو ايين»! پس خارج از همه فرق اسلامي هستيد ، و فتواي علماي اهل سنت در مورد شما كافر بودن است !
شما نماز خود را چگونه انجام مي‌دهيد ؟ آيا به دستورات فرقه خاصي عمل مي‌كنيد يا رسول خدا مستقيما به شما فرموده‌اند چطور نماز بخوانيد ؟
8- فرموده‌ايد «شما به شيعه بودنتان دلخوش باشيد :
* مُنِيبِينَ إِلَيْهِ وَ اتَّقُوهُ وَ أَقِيمُوا الصلَوةَ وَ لا تَكُونُوا مِنَ الْمُشرِكينَ(31) مِنَ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَ كانُوا شِيَعاً كلُّ حِزْبِ بِمَا لَدَيهِمْ فَرِحُونَ(32)روم
إِنَّ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينهُمْ وَ كانُوا شِيَعاً لَّست مِنهُمْ فى شىْ‏ءٍ إِنَّمَا أَمْرُهُمْ إِلى اللَّهِ ثُمَّ يُنَبِّئُهُم بمَا كانُوا يَفْعَلُونَ(159)انعام »
---
آيا شما گمان كرده‌ايد هرچه لفظ شيعه در قرآن آمده است مذموم است ؟ پس اين آيه را چه مي‌كنيد ؟ «وان من شيعته لابراهيم»!
شيعه يعني پيرو ؛ و عده‌اي شيعه اهل بيت هستند و عده‌اي شيعه آل ابي سفيان و ابوبكر و عمر !
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
13 | momen abdullah | | ١٢:٠٠ - ٢٧ مهر ١٣٨٨ |
جناب امين الله دلارام ------------ با اجازه اين گروه نوراني بنده انسان رکي هستم. بنده به شما مي‌گويم که در شما يک صفت خوب وجود دارد، که ان شاالله بواسطه آن شيعه خواهيد شد(اگر پدرتان قبل از تولد شما به حج نرفته باشد) مشکلات شما بيشتر ناشي از بي‌سوادي بسيار عميق است تا حقد و کينه. ان شاالله که هرچه زود تر از منجلاب افکار عمري خلاص مي‌شويد و به راه اميرالمومنين علي (عليه السلام) خواهيد آمد. -------------- بسم الله الرحمن الرحيم « أَفَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتَابِ وَتَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ فَمَا جَزَاء مَن يَفْعَلُ ذَلِكَ مِنكُمْ إِلاَّ خِزْيٌ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يُرَدُّونَ إِلَى أَشَدِّ الْعَذَابِ» جناب دلارام. از پيروان عمر هر چرندي را شنيده بودم الا اينکه دوست داشتن امامان هدي (عليه السلام) را نيز شرک معرفي کنند. حال بخوان قرآن را که سدي است محکم در برابر شرک رهروران راه عمر: «إِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا» «کسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده‏اند، به زودى [خداى‏] رحمان براى آنان محبتى [در دلها] قرار مى‏دهد.» «قال رسول الله صلى الله عليه وسلم لعلي بن أبي طالب : ( قل يا علي اللهم اجعل لي عندك عهدا واجعل لي في قلوب المؤمنين مودة ) فنزلت الآية ذكره» (تفسير قرطبي) «رسول الله صلي الله عليه و سلم به [حضرت] علي ابن ابي طالب [عليهما السلام] فرمودند: اي علي بگو که خدايا در نزد من عهدي قرار ده و محبت من را در قلوب مومنين قرار ده» سپس اين آيه نازل شد.» اگر به تفاسير مراجعه کنيد خواهيد ديد که خود ذات باري تعالي است که محبت نيکان را در دلها قرار مي‌دهد. محبت صالحين نه تنها شرک نيست بلکه عدم وجود آن نشانه کفر است و نفاق: «فَتَوَلّي عَنْهُمْ و قالَ يا قَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْ رِسالَةَ رَبّي وَ نَصَحْتُ لَكُمْ وَ لكِنْ لا تُحِبُّونَ النّاصِحينَ» « پس [صالح‏] از ايشان روى برتافت و گفت: «اى قوم من، به راستى، من پيام پروردگارم را به شما رساندم و خير شما را خواستم ولى شما [خيرخواهان و نصيحتگران‏] را دوست نمى‏داريد.» » پس سعي کنيد که به قرآن عمل کرده و محبت صالحين را داشته باشيد. خداوند مي‌فرمايد: وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللّهِ جَميعًا وَ لا تَفَرَّقُوا و اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللّهِ عَلَيْكُمْ إذْ كُنْتُمْ أَعْداءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِه إِخْوانًا و كُنْتُمْ عَلي شَفا حُفْرَةٍ مِنَ النّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْها كَذلِكَ يُبَيِّنُ اللّهُ لَكُمْ آياتِه لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ «و همگى به ريسمان خدا چنگ زنيد، و پراكنده نشويد؛ و نعمت خدا را بر خود ياد كنيد: آنگاه كه دشمنان [يكديگر] بوديد، پس ميان دلهاى شما الفت انداخت، تا به لطف او برادران هم شديد؛ و بر كنار پرتگاه آتش بوديد كه شما را از آن رهانيد. اين گونه، خداوند نشانه‏هاى خود را براى شما روشن مى‏كند، باشد كه شما راه يابيد.» آري الفت بين مومنين از خدا است. غلط کرد پيرو عايشه اگر گفت شرک است. «قُلْ إِنْ كانَ آباؤُكُمْ وَ أَبْناؤُكُمْ وَ إِخْوانُكُمْ وَ أَزْواجُكُمْ وَ عَشيرَتُكُمْ و أَمْوالٌ اقْتَرَفْتُمُوها وَ تِجارَةٌ تَخْشَوْنَ كَسادَها و مَساكِنُ تَرْضَوْنَها أحَبَّ إِلَيْكُمْ مِنَ اللّهِ وَ رَسُولِه وَ جِهادٍ في سَبيلِه فتَرَبَّصُوا حَتّي يَأْتِيَ اللّهُ بِأَمْرِه وَ اللّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفاسِقينَ » « بگو: «اگر پدران و پسران و برادران و زنان و خاندان شما و اموالى كه گرد آورده‏ايد و تجارتى كه از كسادش بيمناكيد و سراهايى را كه خوش مى‏داريد، نزد شما از خدا و پيامبرش و جهاد در راه وى دوست‏داشتنى‏تر است، پس منتظر باشيد تا خدا فرمانش را [به اجرا در]آورد.» و خداوند گروه فاسقان را راهنمايى نمى‏كند.» خداوند محبت رسولش و جهاد در راه خود را در رديف محبت به خودش آورده است. براستي آيا پيروان عمر که از محبت رسول خدا(ص) بي بهره اند جز فاسق هستند؟ «قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللّهَ فَاتَّبِعُوني يُحْبِبْكُمُ اللّهُ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَ اللّهُ غَفُورٌ رَحيمٌ» « بگو: «اگر خدا را دوست داريد، از من پيروى كنيد تا خدا دوستتان بدارد و گناهان شما را بر شما ببخشايد، و خداوند آمرزنده مهربان است.» ------------------------------ جناب دلارام شما از قرآن حتي يک دليل برضد ما نمي‌آوريد. بلکه با شقاوت تمام اتهامي را به ما مي‌زنيد و سپس بر پايه اين اتهام آيات قرآن را برضد ما مي‌خوانيد. ««««اول به ما ثابت کن که ما براي خدا انداد گرفته ايم سپس آيات مخالف با شرک را بر ما بخوان»»»» بنده ثابت کردم. در کامنت قبل ثابت کردم که آن اندادي که خداوند از آن سخن مي‌راند معبود شما است. چرا که معبود شما خداي خالق جهان و نازل کننده قرآن نيست. ابعاد و زمان و مکان و نور و شعاع نور و اپتيک و ... از زير مجموعه هاي جهان هستند. «تعامل فيزيکي» اشياء با يکديگر نيز مخلوق خدا است. آن خدايي که شما اختيار کرده ايد «تعامل فيزيکي» با اشياء دارد. محدود به زمان و مکان است.همچون اجسام صفاتي دارد. شعاع نور به آن برخورد مي‌کند و منعکس و منکسر مي‌شود!!! چون «خدا»‌ نيست و «اندادي» براي خدا است. و چون شما آن را دوست داريد مشمول آيه صد و شصت و پنج بقره هستيد. ------------------------- حال بازهم آيه اي ديگر از قرآني که خداي خالق ابعاد نازل کرده است: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسيلَةَ وَ جاهِدُوا في سَبيلِه لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ» « اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، از خدا پروا كنيد؛ و به او [توسل و] تقرب جوييد؛ و در راهش جهاد كنيد، باشد كه رستگار شويد.» قرآن را بخوان. کتاب خوبي است. عليا ولي الله عليا حجة‌ الله عليا وصي رسول الله
14 | امين الله دلارام | | ١٢:٠٠ - ٢٨ مهر ١٣٨٨ |
بنام الله اي گروه رفع شبهات شما در پاسخ به فرزاد در 16 مهر 88 گفتيد كه ملايكه به انسان سجده كردند اين دقيقا توجيه شيطان است اگر طبق دستور خداوند انها به انسان سجده كردند اولا بعلت اينكه خداوند از روح خود در انسان دميده بود ثانيا مقام انسان از فرشتگان بالاتر است در مورد شبهه سجده يعقوب وبقيه به يوسف بايد بعرضتان برسانم كه اگر تعقل در ايات ميكرديد متوجه ميشديد كه يعقوب با داشتن مقام نبوت چگونه به انساني حتي پيامبر باشد سجده ميكند در واقع انها براي يوسف سجده كردند نه به يوسف براي سلامتي اش سجده شكر به خداوند بجاي اوردند معني< براي> ومعني< به >كلي با هم فرق دارند وَ رَفَعَ أَبَوَيْهِ عَلى الْعَرْشِ وَ خَرُّوا لَهُ سجَّداً له : براي او و پدر و مادر خود را بر تخت نشاند؛ و همگى بخاطر او به سجده افتادند؛ --------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- ضمنا باز هم ميگم باز هم خواستيد چاپ نكنيد گناهش گردن خودتان شيعه يعني گروه شيعت يعني پيرو ايه 7 ال عمران هم ايه نهي تفسير قرانه ميدانيد كه تاويل مترادف تفسير است هُوَ الَّذِى أَنزَلَ عَلَيْك الْكِتَب مِنْهُ ءَايَتٌ محْكَمَتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَبِ وَ أُخَرُ مُتَشبِهَتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فى قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشبَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَ ابْتِغَاءَ تَأْوِيلِهِ وَ مَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلا اللَّهُ وَ الرَّسِخُونَ فى الْعِلْمِ يَقُولُونَ ءَامَنَّا بِهِ كلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَ مَا يَذَّكَّرُ إِلا أُولُوا الأَلْبَبِ(7) اوست كه اين كتاب را بر تو نازل كرد. بعضى از آيه‏ها محكماتند، اين آيه‏ها ام‏الكتابند، و بعضى آيه‏ها متشابهاتند. امّا آنها كه در دلشان ميل به باطل است، به سبب فتنه‏جويى و ميل به تأويل از متشابهات پيروى مى‏كنند، در حالى كه تأويل آن را جز خداى نمى‏داند. و آنان كه قدم در دانش استوار كرده‏اند مى‏گويند: ما بدان ايمان آورديم، همه از جانب پروردگار ماست. و جز خردمندان پند نمى‏گيرند.

پاسخ:
با سلام
دوست گرامي
1- ما نگفته‌ايم كه سجده براي انسان جايز است ! تنها توجيه غلط آقاي فرزاد را پاسخ گفتيم !
2- فرموده‌ايد كه خداوند در روح خود در انسان دميد پس سجده براي او جايز شد ! آيا اين روح اكنون نسل اندر نسل همان روح الهي است ؟ يا معتقديد كه روح انسان از جاي ديگري نشات گرفته است ؟
اگر همان روح الهي است پس طبق استدلال شما سجده جايز است !
3- فرموده‌ايد مقام انسان از فرشتگان بالاتر است ، پس سجده براي او جايز شد ! اگر چنين باشد مي‌توان براي هر كس كه مقام او نزد خداوند بالاتر باشد سجده كرد !(رسول خدا)
4- فرموده‌ايد آيه «وخروا له سجدا» به معني به خاطر او به سجده افتادند است ، نه براي او !
لابد به نظر شما آيه «اسجدوا للرحمن» يعني به خاطر خدا به سجده بيافتيد! نه براي خدا !
بهتر است قبل از هر گونه استدلال ، كمي در اطراف آن دقت كنيد !
5- درست است ، شيعه به معني پيرو است !
ما پيروان اهل بيت هستيم ، و به همين جهت به ما شيعه مي‌گويند ! همانطور كه ابراهيم طبق آيه قران از شيعيان انبياي قبل از خود بود «وان من شيعته لابراهيم» ؛ بنا بر اين ، پيرو بودن ، معني بدي ندارد ! مهم اين است كه پيرو انسان‌هاي ناپاك و دشمنان دين نباشي !
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
15 | سلام بر موحدين | | ١٢:٠٠ - ٢٨ مهر ١٣٨٨ |
سبحان الله آياتي كه برادر امين الله دلآرام نوشته اند چه كوبنده ست ؛ ما كه از فرمايشات قرآن و بيان صحيح ، پاك و روشن اين برادر ديني از شادي لبريز شديم .
16 | امين الله دلارام | | ١٢:٠٠ - ١٦ آبان ١٣٨٨ |
بنام الله كم كم متوجه ترس شما گروه شبهات از خداوند ميشوم البته منهاي كافر عبدشيطان جالبه من بي انكه شمارا مخاطب قرار دهم هرچه از اعمال خلاف قران ميگويم شما سريعا شيعه را وسط ميكشيد و خودتان را مخاطب قرار ميدهيد اين يعني اعتراف وشديدا طبق فرموده خداوند به اين فرقه من دراوردي ميباليد ونپذيرفتن نوشته هاي من تنها بخاطر دشمني وكينه كه به سنيها ميورزيد را نميپذيريد درحاليكه تكذيب ايات ميكنيد وفرقه سني را بمن وصله ميزنيد در حاليكه خود اهل تسنن به اين فرقه بازيها اعتقادي ندارند در واقع چون سنت پيامبر را بجا اورنده هستند به انها سني ميگويند يعني اهل سنت نه فرقه سني در مورد ايه مباركه 7 ال عمران كه خود نيز از ايات متشابهات ميباشد بايد بگويم كه : وَ مَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلا اللَّهُ وَ الرَّسِخُونَ فى الْعِلْمِ يَقُولُونَ ءَامَنَّا بِهِ كلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَ مَا يَذَّكَّرُ إِلا أُولُوا الأَلْبَبِ(7)ال ع در حالى كه تأويل آن را جز خداى نمى‏داند. و آنان كه قدم در دانش استوار كرده‏اند مى‏گويند: ما بدان ايمان آورديم، همه از جانب پروردگار مرانماست. و جز خردمندان پند نمى‏گيرند. كافر عبد شيطان خوب گوش كن و به نفع باسوادان كنار يكش بسه ديگه بيشتر از اين خودت را كوچك نكن باشه؟ متاسفانه از اين ايه متشابه يا واقعا سو استفاده شده يا از روي بي علميست طبق معني اصل ان : ونميداند تفسير انرا مگر خدا . به علامت وقف روي كلمه الله نگاه كنيد وراسخان در علم ميگويند ما بدان ايمان اورديم همه از جانب پروردگار ماست وجز خردمندان پند نميگيرند ./ پس اگر خردمند باشيد براي ايات پروردگار تفسير نميطلبيد پس خردمند باشيد و اين نوشته ام را هم به ديد چشمها برسانيد تا مبادا هموطنان عزيزم همچنان در بيخبري و بيسوادي بسر ببرند بنفع شما مبلغان هم هست چون علماي ما بدجور زير سوالند يا عده اي واقعا نميدانند چون پرهيزگار نيستند يا ميدانندو بنفعشانه كه كتمان كنند چون كافرند تنها راه حل پايان دادن به اين فرقه بازيهاست وتا زمانيكه اين تعصبات جاهليت بين فرقه ها باشد علماي محترم ما حقايق قران را كتمان ميكنند چون اگر از قران تبعيت كنند تازه ميشوند اهل سنت . صلاح ميبينم 1 ايه خطاب به كافر عبد شيطان در مورد عربستان وصاحبان مسجدالحرام ارايه بدهم بلكه خدا خواست هدايت شد : چرا خدا عذابشان نكند، حال آنكه مردم را از مسجدالحرام باز مى‏دارند و صاحبان آن نيستند؟ صاحبان آن تنها پرهيزگارانند ولى بيشترينشان نمى‏دانند.34 انفال در مورد عزاب الهي نياري به علم غيب ندارد نكنه فكر كرديد قران نعوذبالله فقط كتاب قصه ايست : چه بسا مردم قريه‏اى كه از فرمان پرردگارشان و پيامبرانش سرباز زدند. آنگاه ما سخت از آنها حساب كشيديم و به عذابى سهمناك عذابشان كرديم. پس عقوبت عمل خود را چشيدند. عاقبت كارشان زيانكارى بود. خداوند برايشان عذابى سخت آماده كرد. پس اى خردمندانى كه ايمان آورده‏ايد، از خدا بترسيد. خدا بر شما قرآن را نازل كرده است. 8 تا 10 طلاق ------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- و عذاب دنيا را پيش از آن عذاب بزرگ‏تر به ايشان بچشانيم، باشد كه باز گردند.21 سجده ---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- و شما مسلمانان مانند مللى نباشيد كه پس از آنكه آيات روشن براى (هدايت) آنها آمد راه تفرقه و اختلاف پيمودند، كه البته براى آنها عذاب بزرگ خواهد بود.105 ال عمران --------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- و پيش از آنكه به ناگاه و بى‏خبر عذاب بر شما فرود آيد، از بهترين چيزى كه از جانب پروردگارتان نازل شده است پيروى كنيد.55 زمر متاسفانه ملت ما چوب فرقه گرايي و تعصبات جاهلي بر روي شيعه را ميخورد و اگر حكومت ما تصميم بگيرد براساس بند بند قران عمل كند حد اقل خداوند عذابي كه خودش وعده داده را دور ميكند انشا الله نمونه اي ديگر از اشتباهات ديني كشورمان : موسسه رويان خدايش لعنت كرد. و شيطان گفت: گروهى معيّن از بندگانت را به فرمان خويش مى‏گيرم. و البته گمراهشان مى‏كنم و آرزوهاى باطل در دلشان مى‏افكنم و به آنان فرمان مى‏دهم تا گوشهاى چارپايان را بشكافند. و به آنان فرمان مى‏دهم تا خلقت خدا را دگرگون سازند. و هر كس كه به جاى خدا شيطان را به دوستى برگزيند زيانى آشكار كرده است. به آنها وعده مى‏دهد و به آرزوشان مى‏افكند و شيطان آنان را جز به فريب وعده ندهد. 118 تا 121 النسا
17 | امين الله دلارام | | ١٢:٠٠ - ١٦ آبان ١٣٨٨ |


بنام الله

درپاسخ به محمدابراهيم كه درجواب اقاى عرفان مطلبى ارايه دادند لازم ديدم ايه زير را بيان كنم :
آيا انتظارى جز آن دارند كه فرشتگان نزدشان بيايند؟ يا پروردگارت؟ يا نشانه‏اى از نشانه‏هاى خدا بر آنها ظاهر شود؟ روزى كه برخى نشانه‏هاى خدا آشكار شود، ايمان كسى كه پيش از آن ايمان نياورده يا به هنگام ايمان كار نيكى انجام نداده است، براى او سودى نخواهد داشت. بگو: چشم به راه باشيد، ما نيز چشم به راهيم انعام 158
اگر قرار بود خداوند مستقيم با تك تك بندگانش بى پرده سخن ميگفت و انان را به راه راست ارشاد ميكرد انوقت همه انسانها بهشتى بودند و طبق فرمايش خداوند كار بپايان مى امد نزديك بودن خداوند تا حد رگ گردن دليلى واضح براى رد شدن واسطه ميباشد
برانگيختن پيامبران آنهم ازنوع انسان معمولى حتى اگر امى يا چوپان وغيره باشد دلايلى دارد الف :ا ينكه انسانها آزمايش شوند و اگر قرار بود پيامبران از نوع فرشته باشند وبه اسمانها بالا روند و بدون غذا زنده باشند كه براحتى همه آدميان ايمان ميآوردند معجزه و وحيى كه بآنان ميشد براى تنها براى اثبات نبوتشان بود ب : براى اينكه انسانها درس بگيرند كه ميتوانند باتلاش وجديت درراه خدا به مقامهاى بالا برسند وجز مقربان و همنشين انبيا وصالحان و شهدا وصديقان شوند
09353812817 فقط پيامك
18 | امين الله دلارام | | ١٢:٠٠ - ١٦ آبان ١٣٨٨ |
بنام الله اگر 1000سال ديگر يا در همين زمان كسي از كشوري ديگر مشتاق شنيدن يا خواندن سخنان امام خميني باشد بنظرشما براي اطمينان از صحت احاديث امام خميني بايد به كدام سرزمين رجوع كند؟ مسلما ايران نه ؟ حال اگر بخواهيم از احاديث خود پيامبر باخبر شويم چي ؟ ايا ميشود در ايران يا هر كشور ديگر بدنبال اصل سخن پيامبر گشت؟ من از احاديث پيامبر در سرزمينش پيگيري كردم و هر چه يافتم مطابق قران بود و با سخنان پروردگار تناقضي نداشت مثلا پيامبر نفرموده كه از عترت من كسي مي ايد كه چنين وچنان ميكند يا بهنگام مرگش در گوش دخترش گفته بزودي ميميري واين دروغ بستن به پيامبر درحاليست كه خداوند درقران فرموده : بگو: من مالك سود و زيان خود نيستم، مگر آنچه خدا بخواهد. و اگر علم غيب مى‏دانستم بر خير خود بسى مى‏افزودم و هيچ شرى به من نمى‏رسيد. من كسى جز بيم‏دهنده و مژده‏دهنده‏اى براى مؤمنان نيستم. يكي ديگر از تفرفه اندازيهاي شيطان ساختن لقب سيد براي برخي ادمهاست كه نسل به نسل اين لقب را به خود ميدهند و تفاخر ميكنند از اينكه سيدند و سيد اولاد پيغمبر من به انها توصيه ميكنم كه تنها ملاك برتري انسانها تقوي است نه سيد بودن و شيعه يا سني و يا هر فرقه من در اوردي ديگر : مَّا كانَ محَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِّن رِّجَالِكُمْ وَ لَكِن رَّسولَ اللَّهِ وَ خَاتَمَ النَّبِيِّينَ وَ كانَ اللَّهُ بِكلّ‏ِ شىْ‏ءٍ عَلِيماً(40)الاحزاب محمّد پدر هيچ يك از مردان شما نيست. او رسول خدا و خاتم پيامبران است. و خدا به هر چيزى داناست. نوشته هاي منرا چاپ كنيد تا گناه نادانان گردن شما مبلغان ديني نباشد : تا در روز قيامت همه بار گناه خويش و بار گناه كسانى را كه به نادانى گمراهشان كرده بودند، بردارند. آگاه باش كه بار بدى بر مى‏دارند. 25 النحل يا حق
19 | momen abdullah | | ١٢:٠٠ - ١٦ آبان ١٣٨٨ |
بسم الله الرحمن الرحيم
جناب امين الله دلارام
مي‌خواهم يک مژده به شما بدهم.
انشاءالله تا سال ديگر همين موقع شما شيعه خواهد شد، با دعاي امام زمان (عليه السلام).
منتهي در اين راه بايد چند نکته را رعايت کنيد:
اول اينکه که از رفتار و گفتار کودکانه و ضد قرآني مانند:
«در پايان نيازي نميبينم كه بيشتر از اين به راه راست دعوتتان كنم »
جدا دوري کنيد.
دوم آنکه حتما و حتما قرآن عزيز را مطالعه کنيد. که اولين قدم در راه تشرف شما به مذهب حق تشيع آگاهي از قرآن مجيد است.
سوم آنکه در جواب هاي ما تدبر کنيد. خواهشا از اوهام و خيالات خودبزرگ بيني نوع ماژور و دون کيشوتي بيرون آمده و اگر جواب هاي ما را صعب و مشکل يافتيد دوباره سوال کنيد.

حال با صلوات بر پيامبر و آل پيامبر يک به يک پاسخ نداي شيطان درونتان را مي‌دهيم:
*************
«من از احاديث پيامبر در سرزمينش پيگيري كردم»
«(وَ اِنْ تَتَوَلَّوْا يَسْتَبْدِلْ قَوْماً غَيْرَكُمْ ثُمَّ لايَكُونُوا اَمْثالَكُمْ)و هرگاه سرپيچى كنيد و از دين خداوند روى بگردانيد، خداوند گروه ديگرى را به جاى شما مى آورد كه مانند شما نخواهند بود و سخاوتمندانه از مال و جان خود، در راه خدا مى گذرند.»
«(اُوْلئِكَ الَّذينَ اتَيْناهُمْ الْكِتابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ فَاِنْ يَكْفُرْبِها هؤُلاءِ فَقَدْ وَ كَّلْنابِها قَوْماً لَيْسُوا بِها بِكافِرينَ): بندگان هدايت يافته خداوند، كسانى هستند كه كتاب و حكم و نبوّت به آنها داديم؛ و اگر نسبت به آن كفر ورزند؛ (آئين حق زمين نمى ماند زيرا) كسان ديگرى را نگهبان آن مى سازيم كه نسبت به آن كافر نيستند.»

مثل اينکه شما حتي از اين موضوع بي‌اطلاع هستيد که تمامي نويسندگان کتب صحاح سته «ايراني» بودند!!!!
علاوه بر آنها بسياري از علماي اهل سنت ايراني بودند. باقي علماي اهل سنت نيز در دمشق و بغداد و قاهره و حتي اسپانيا سکونت داشتند. البته شايد شما در مدت تلمذ خود در حجاز زير خاکي استخراج مي‌کرديد و توانستيد آن کپي آن پانصد حديثي را که ابوبکر (واگذارش به خدا) از عايشه (واگذارش به خدا) گرفت و آتش زد را در جايي پيدا کنيد!!
***************
«اين دروغ بستن به پيامبر درحاليست كه خداوند درقران فرموده»
الحمدالله که آيه اي که ذکر کرده اي خود جوابي است به تهمت زشت و ناروايت:
«قُلْ لا أَمْلِكُ لِنَفْسي نَفْعًا وَ لا ضَرًّا إِلّا ما شاءَ اللّهُ و لَوْ كُنْتُ أَعْلَمُ الْغَيْبَ لَاسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ وَ ما مَسَّنِيَ السُّوءُ إِنْ أَنَا إِلّا نَذيرٌ وَ بَشيرٌ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ »
«بگو: «جز آنچه خدا بخواهد، براى خودم اختيار سود و زيانى ندارم، و اگر غيب مى‏دانستم قطعاً خير بيشترى مى‏اندوختم و هرگز به من آسيبى نمى‏رسيد. من جز بيم‏دهنده و بشارتگر براى گروهى كه ايمان مى‏آورند، نيستم.»
بشير و نذير يعني چه؟ بشارت به چه و انذار از چه؟
آيا خبر بهشت و جهنم غيب نيست؟ آيا آگاهي از آمدن قيامت غيبت نيست؟
مگر يکي از شرايط ايمان، ايمان به غيب نيست؟
«اَلَّذينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَ يُقيمُونَ الصَّلوةَ وَ مِمّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ»
آيا مي‌شود به چيزي ايمان آورد و از آن هيچ چيزي نداست؟؟؟؟؟
مگر خداوند علي و اعلي نمي‌فرمايد:
«ذلِكَ مِنْ أَنْباءِ الْغَيْبِ نُوحيهِ إِلَيْكَ »

پس خوب گوش کن به سخن قرآن و در آن انديشه کن.
قطعا علم به غيب به طور صد در صد در اختيار خدواند است و بس. همانگونه که تمامي علوم فقط در اختيار خداوند است. ولي خداوند اگر اراده کند گوشه اي از اين علم را در اختيار عبد مخلصش قرار مي‌دهد.
*****************************
«مَّا كانَ محَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِّن رِّجَالِكُمْ وَ لَكِن رَّسولَ اللَّهِ وَ خَاتَمَ النَّبِيِّينَ وَ كانَ اللَّهُ بِكلّ‏ِ شىْ‏ءٍ عَلِيما»
جناب امين الله. اگر بعد از سالها زندگي در ميان مسلمانان نمي‌داني بدان که لقب سيد را به فرزندان فاطمه الزهرا (سلام الله عليها) مي‌دهند و ايشان شريف ترين «زنان» بودند.

اگر بخواهيم تفسير ظاهري و کودکانه شما را از قرآن راه گشاي خود قرار دهيم پس بايد بگوييم که
تمامي مومنين فرزندان زنان پيامبر هستند( أَزْواجُهُ أُمَّهاتُهُمْ )!!!!!!!
راستي چگونه است که عايشه منافقه را شما مادر معنوي مومنين مي‌دانيد ولي منکر پدريت فيزيکي و معنوي رسول اکرم (صلي الله عليه و آله) هستيد؟؟؟؟

****************************
«نه سيد بودن و شيعه يا سني و يا هر فرقه من در اوردي»
فرقه من در آوردي چرند ضد قرآني است که تو گمراه در آن گام مي‌نهي.
تو آنقدر بي‌سواد و ضال هستي که نمي‌داني که «سيادت» را خداوند علي و اعلي در ميان بندگان خود قرار داده است:
«بِيَحْيي مُصَدِّقًا بِكَلِمَةٍ مِنَ اللّهِ وَ سَيِّدًا وَ حَصُورًا وَ نَبِيًّا مِنَ الصّالِحينَ »
اگر به راستي اهل حقيقت هستي به اين صفحه نظري بيافکن:
http://www.porsojoo.com/fa/node/27432
****************
نمي‌دانم از کدام بيابان عازم بيابان دانش حجاز شدي. ولي سعي کن حداقل در مورد سيد المرسلين (صلي الله عليه و آله) زيبا سخن گويي.
****************
آري. قرآن زيبا کتابي است که اگر به آن توجه کنيد انشاءالله بزودي از شيعيان حضرت امير المومنين علي (عليه السلام) خواهي بود.
براي نيل به اين مقصود اين آيه شريفه را بخوان:
«وَ لَقَدْ بَعَثْنا في كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطّاغُوتَ »

خوب چشمهايت را باز کن. از شروط عبادت و بندگي خداوند اجتناب از طاغوت است.
اگر بنده به عمل يا به زبان و يا به دل از طاغوت اجتناب نکند جز در راه کفر قدم برنخواهد داشت.
تو خود مي‌داني که طاغوت زمان رژيم منحوس و خبيث سعودي، غارتگر ثروت و منابع مسلمين، راهزن و دزد اموال مومنين است.
رژيم سعودي رژيمي است که يگانه وظيفه اش جمع آوري و ارزش بخشيدن به دلارهاي چاپ شده آمريکا است. رژيمي سفاک که فقط به صدام عمري سي ميليارد دلار کمک مالي کرد.

اين است طاغوتي که تو بايد از آن اجتناب کني. در تمام مدتي که در حجاز بودي جز بر سر سفره حرام اندر حرام مشتي حرامي نبودي. حالا هم چون يک سرباز صفر بي‌مقدار تو را به ديار شيران علم و دانش مانند آيت الله قزويني (دام ظله) فرستاده اند که دون کيشوت وار بر شيعيان شمشير کشي.

عليا ولي الله
عليا حجة الله
عليا وصي رسول الله
20 | سعيد حسيني | | ١٢:٠٠ - ١٧ آبان ١٣٨٨ |
سلام عليکم
خدمت همه عزيزان مومن
شکر و سپاس بيحد و بيکران خداوند يکتا را که ما را از نعمت قرآن کريم و پيامبري عظيم الشآن و اماماني بزرگوار و معصوم برخوردار و داشتن دوستاني مومن و آگاه برخوردار ساخت تا بتوانيم از اين بدينوسيله به خودش نزديکتر شويم و حقيقت را بشناسيم و با تمسک به قرآن و اهل بيت ع بعد از پيامبر هيچوقت گمراه نگرديم.
ميخواستم جوابي در خور گمراهان به امثال آقاي دلارام يا بهتر بگويم دلپريشان بگويم ، فقط و فقط به اين خاطر که فکر ميکردم اينان گمراه نيستند بلکه ايشان را ناآگاه فرض ميکردم، اما بعد از مطالعه کامنتهاي او و همکيشانشون به اين نتيجه رسيدم که فعلا جواب ندهم.
البته جواب را آماده کرده ام و قبلا هم به اين سئولات تکراري جواب داده ايم ، اما دليل انصراف من از جواب دادن اين است که اينان با علم بر جواب به طرح شبهات تکراري خود مي پردازند بخيال اينکه توانسته اند شبهه اي را ايجاد کنند و خود نيز بخوبي ميدانند که جواب اين شبهه ها بارها و بارها از طريق همين سايت و دوستان صاحب نظر و سايتهاي و شبکه هاي شيعي داده شده است.
شما چه انتظاري ميتوانيد از پيروان کسي که پيامبر خدا را به هذيان محکوم ميکند داشته باشيد؟؟؟!!!!!
آيا کسي که چنين تهمتي به پيامبر خدا ميزند خود مولد دروغ و از بنيانگذاران مخالفت با پيامبر خدا نيست؟؟؟؟
آيا کسي که چنين تهمتي به برگزيده خدا و فرستاده خداوند متعال ميزند نميتواند به برگزيده بعدي خداوند (( جانشين پيامبر )) حضرت علي بن ابيطالب امير المومنين ع بزند؟؟؟؟
براستي دنبال چه ميگرديم و چه ميخواهيم؟؟؟!!!!
يا همون خليفه اول ابوبکر که بگفته ي دخترش عايشه پانصد حديث نوراني پيامبر را آتش ميزند و ديگران را هم از بيان احاديث نوراني پيامبر منع ميکند، به وضوح به دشمني با پيامبر اکرم ص و خداوند نپرداخته است؟؟؟؟
جناب دلپريشان اگر بدون غرض بحث ميکنيد در ابتدا جواب همين دو سئوال که در صحيحين خودتان هم آمده است را بگوئيد، بعد از آن بيائيد در مورد جزئيات بحث کنيم.!!!!!!!!!!!
خودتان هم ميدانيد که سئوالات زيادي در ذهن من و ديگر دوستان است که قرنهاست بي جواب مانده و علماي شما نه تنها هيچوقت جواب نداده اند بلکه به دروغ و تمسخر و هزاران ناجوانمردي ديگر متوسل شده اند.
جالب اينجاست که علماي شما توسل به اهل بيت ع را رد کرده و مردود ميدانند اما خود به دروغ و نامردي و خرافات متوسل ميشوند!!!!!!!!!!!!!
هيچکدامتان جرآت نداريد بگوئيد که چرا حضرت فاطمه زهرا س با خلفايتان بيعتت نکرد.
شما که دم از قرآن ميزنيد به ما بگوئيد مفتي ها و مولوي هاي شما بر چه اساسي فتوا ميدهند؟؟؟؟
فتواهائي مانند هنگام قطع برق روزه نگيريد و يا اينکه اگر مردي 10 سال از خانه دور باشد و بعد از آن به خانه مراجعه کند و ببيند در خانه چند بچه وجود دارد نبايد به همسرش شک کند يا شير دادن زن نامحرم به افراد بزرگسال طبق نظر عايشه جهت محرم شدن و . . . . !!!!!!! معيار و مبناي اين فتاوا را از قرآن براي ما شرح دهيد و به ما بگوئيد با توجه به اين فتاوا در منازل مفتي هاتون چه ميگذرد؟؟؟؟؟
خدا شاهد است که تا همين مقدار هم نميخواستم جواب دهم.
بنابر اين تکرار مکررات امري بيهوده است. و همون آيه قرآن براي اين نوع افراد کفايت ميکند. فقط سلام و ديگر هيچ
از دوستان مومن همانند برادر بزرگوار ((جناب مومن عبدالله)) هم تشکر ميکنم
ان الباطل کان زهوقا
يا علي مدد
21 | momen abdullah | | ١٢:٠٠ - ١٧ آبان ١٣٨٨ |
جناب دلارام
بنده در تعجبم که شما ادعاي انس با قرآن مي‌کنيد ولي از اين آيه قرآن بي‌خبر هستيد:
«كَبُرَ مَقْتًا عِنْدَ اللّهِ أَنْ تَقُولُوا ما لا تَفْعَلُونَ »
« نزد خدا سخت ناپسند است كه چيزى را بگوييد و انجام ندهيد» (سوره مبارکه صف آيه شريفه سوم).

شما زمين و زمان را به هم مي‌دوزيد تا مثلا بتوانيد دانستن علم غيب را از وجود مبارک خاتم الرسل محمد مصطفي (صلي الله عليه و آله) نفي کنيد
>>>> و بعد خودتان ادعاي علم غيب مي‌کنيد؟؟؟؟؟؟ <<<<

«هر بار سخنان خدا را شنيدى از شدت خشم سرانگشتانت را گاز ميگرفتى متاسفانه از روشن شدن شمع و راه روشن هدايت به واسطه من بيزار ميشدى»

تو از کجا براي خود ادعا مي‌کني که بنده سرانگشتانم را گاز مي‌گيرم؟ تو مگر اصلا مرا ديده اي؟
تو اصلا مگر مي‌داني که دفتر کار من کجاست؟ تو مگر مي‌داني من ساکن کجا هستم؟
پس چگونه ادعا مي‌کني که بنده سرانگشتانم را گاز مي‌گيرم؟؟

راستي کدام رمال به تو اين چيز ها را گفته است؟ هر که بوده است زود تر پول تر را از او پس بگير. چون دروغ گفته است.

يا شايد در ادامه افکار دون کيشوت وار خود خود را شامل اين آيه مي‌داني؟
«عالم الغيب فلا يظهر على غيبه احدا الا من ارتضى من رسول»

از بنده به شما نصيحت: ادعاي علم غيب نکن.

عليا ولي الله
عليا حجة الله
عليا وصي رسول الله
22 | امين الله دلارام | | ١٢:٠٠ - ١٧ آبان ١٣٨٨ |
روي ديگر نظراتم با مخاطبانيست كه به عمل قبيح وشيطاني رمالي و فالگيري ميپردازند و چه بسا كسب در امد هم ميكنند و ان كساني كه متاسفانه به سوي اينان رجوع ميكنند در حاليكه بايد بدانند كه تنها داناي غيب رب العالمين است و من قصد دارم به مدد خداوند اسرار و رموز و شگرد انان را بر ملا كنم البته با استناد از ايات قران . خداوند هر انساني را بگونه اي مي ازمايد و در سختيهاست كه مشخص ميكند جه كساني از ازمون موفق بيرون ميايند متاسفانه برخي انسانها در اثر ناتواني در مقابل فشارهاي زندگي براي رهاي و كسب تكليف بسمت پيشگوهاي دروغين و شيطاني ميروند در حاليكه نميدانند مرتكب گناه بزرگ شرك و كفر ميشوند گاهي فالگيرها حرفهايي به اين انسانها ميزنند كه ممكن ميباشد درست باشد مثل خصوصيات ظاهري شخصي كه نديدند و فقط اسمي از او شنيدند يا عكسي ديده اند وحتي نوع بيماري و كلا مشخصات زمان حال را ميدهند وحتي اسم شخص نديده را ميگويند ولي هيچگاه از اينده نميتوانند بگويند و فقط حدسي ميزنند در اين رابطه اينطور توضيح ميدهم كه اين اشخاص غيبگو از جمله افرادي هستند كه از جن بهره ميبرند و جنها به يك آن جابجا ميشوند و طبق فرمايش خداوند گروهي از جنها ادعاي علم غيب دارند و تا آسمانها بالا ميروند تا گوش بدهند و بدانند كه پروردگار چه سرنوشتي براي زمينيان مقدر كرده : ما در آنجايها كه مى‏توان گوش فرا داد مى‏نشستيم. اما هر كه اكنون گوش نشيند، شهابى را در كمين خود يابد. از اين روى نمى‏دانيم كه آيا براى كسانى كه در روى زمين هستند بدى مقدر مى‏شود، يا پروردگارشان مى‏خواهد به راه راستشان ببرد.7 تا 10 جن ما آسمان فرودين را به زينت ستارگان بياراستيم. و از هر شيطان نافرمان نگه داشتيم. تا سخن ساكنان عالم بالا را نشنوند و از هر سوى رانده شوند. تا دور گردند و براى آنهاست عذابى دايم. مگر آن شيطان كه ناگهان چيزى بربايد و ناگهان شهابى ثاقب دنبالش كند. 6 تا 10 صافات --------------------- روزى كه همگان را گرد آورد و گويد: اى گروه جنيان، شما بسيارى از آدميان را پيرو خويش ساختيد. يارانشان از ميان آدميان گويند: اى پروردگار ما، ما از يكديگر بهره‏مند مى‏شديم و به پايان زمانى كه براى زيستن ما قرار داده بودى رسيديم. گويد: جايگاه شما آتش است، جاودانه در آنجا خواهيد بود، مگر آنچه خدا بخواهد. هرآينه پروردگار تو حكيم و داناست. 128 انعام -------------------- يك نمونه از ايه پروردگار كه درمورد نداشتن علم غيب شيطان و اثبات زيباي خداوند به آنان ميباشد را بيان ميكنم : باد را مسخّر سليمان كرديم. بامدادان يك ماهه راه مى‏رفت و شبانگاه يك ماهه راه. و چشمه مس را برايش جارى ساختيم و گروهى از ديوها به فرمان پروردگارش برايش كار مى‏كردند و هر كه از آنان سر از فرمان ما مى‏پيچيد به او عذاب آتش سوزان را مى‏چشانيديم. براى وى هر چه مى‏خواست از بناهاى بلند و تنديسها و كاسه‏هايى چون حوض و ديگهاى محكم بر جاى، مى‏ساختند. اى خاندان داود، براى سپاسگزارى كارى كنيد و اندكى از بندگان من سپاسگزارند. چون حكم مرگ را بر او رانديم حشره‏اى از حشرات زمين مردم را بر مرگش آگاه كرد: عصايش را جويد. چون فرو افتاد، ديوها دريافتند كه اگر علم غيب مى‏دانستند، در آن عذاب خواركننده نمى‏ماندند. 12 تا 14 سبا ------------------------------------ و و از افسونى كه ديوها به روزگار پادشاهى سليمان مى‏خواندند پيروى كردند، و سليمان كافر نبود، ولى ديوها كه مردم را جادوگرى مى‏آموختند كافر بودند. و نيز آن افسون كه بر آن دو فرشته، هاروت و ماروت، در بابل نازل شد، در حالى كه آن دو به هر كس كه جادوگرى مى آموختند مى‏گفتند: كار ما فتنه است، مباد كافر شوى. و مردم از آن دو جادوهايى مى‏آموختند كه مى‏توانستند ميان زن و شوى جدايى افكنند و آنان جز به فرمان خدا به كسى زيانى نمى‏رسانيدند و آنچه مردم مى‏آموختند به آنها زيان مى‏رسانيد، نه سود. و خود مى دانستند كه خريداران آن جادو را در آخرت بهره‏اى نيست. خود را به بد چيزى فروختند، اگر مى‏دانستند102بقره ------------------------------------- كليدهاى غيب نزد اوست. جز او كسى را از غيب آگاهى نيست. هر چه را كه در خشكى و درياست مى‏داند. هيچ برگى از درختى نمى‏اُفتد مگر آنكه از آن آگاه است. و هيچ دانه‏اى در تاريكيهاى زمين و هيچ ترى و خشكى نيست جز آنكه در كتاب مبين آمده است.59 انعام بگو: هيچ كس در آسمانها و زمين غيب نمى‏داند مگر اللّه. و نيز نمى‏دانند چه وقت زنده مى‏شوند.نمل65 ------------------------------------ با وجود تمام متنها و آيات قرآني كه وظيفه دانستم آنهارا بيان كنم و در اينراه هيچ گونه قصد متهم كردن اشخاص را نداشتم وفقط با روشن شدن شمع عصبانيت برخي برانگيخته شد بايد بگويم كه بهرحال قرار خداوند بر اين نيست كه تمام عوامل گناه وشرك را بردارد اگر قرار بر اين بود ديگر ملاكي براي رفتن به بهشت و جهنم وجود نداشت و همه وارد بهشت ميشدند هنگامي كه خداوند آدم و همسرش را خلق كرد درخت بدي را هم آفريد و فرمود به آن نزديك نشو يد ولي با اين حال معبودهاي دروغين را نابود ميسازد همانگونه كه سودهاي ربا را نابود ميسازد و از مبلغان ديني و الاحبار وعلماي محترم ايرانمان فراوان انتظار ميرود كه حق لباسي كه خداوند آنرا مقدر نكرده را ادا كنند و حق اين وظيفه بزرگ ديني را بجا آورند و مردم را از كارهاي حرام اعم از سود بانكي و نذريهايي كه بنام غير خدا ميزنند و غيره باز دارند البته هستند آيت الله و علمايي كه واقعا ايت خداوندند و تلاش فراواني در اينراه ميكنند خداوند پاداششان را بتمام عطا ميفرمايد و فقط از خداوند ميترسند و حقايق را هم عنوان ميكنند و هم اجازه ميدهند عنوان شود بگو: هيچ كس در آسمانها و زمين غيب نمى‏داند مگر اللّه. و نيز نمى‏دانند چه وقت زنده مى‏شوند.نمل از چه روى خداپرستان و دانشمندان، آنان را از گفتار بد و حرامخوارگى باز نمى‏دارند. چه بد كارهايى مرتكب مى‏شدند.63 مايده آنچه بعنوان ربا مى‏پردازيد تا در اموال مردم فزونى يابد، نزد خدا فزونى نخواهد يافت؛ و آنچه را بعنوان زكات مى‏پردازيد و تنها رضاى خدا را مى‏طلبيد (مايه بركت است؛ و) كسانى كه چنين مى‏كنند داراى پاداش مضاعفند.39 روم آنان كه ربا مى‏خورند، در قيامت چون كسانى از قبر برمى‏خيزند كه به افسون شيطان ديوانه شده باشند. و اين به كيفر آن است كه گفتند: ربا نيز چون معامله است. در حالى كه خدا معامله را حلال و ربا را حرام كرده است. هر كس كه موعظه خدا به او رسيد و از رباخوارى باز ايستاد، خدا از گناهان پيشين او درگذرد و كارش به خدا واگذار مى‏شود. و آنان كه بدان كار بازگردند، اهل جهنّمند و جاودانه در آن خواهند بود. خداوند، ربا را ناچيز مى‏گرداند و صدقات را افزونى مى‏دهد و هيچ كفران‏كننده گنهكار را دوست ندارد. ى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، از خدا بترسيد، و اگر ايمان آورده‏ايد، از ربا هر چه باقى مانده است رها كنيد. و هرگاه چنين نكنيد، پس جنگ با خدا و رسول او را اعلام كنيد. و اگر توبه كنيد، اصل سرمايه از آن شماست. در اين حال نه ستم كرده‏ايد و نه تن به ستم داده‏ايد. 275 تا 279 بقره كسانى كه پيامهاى خدا را مى‏رسانند و از او مى‏ترسند و از هيچ كس جز او نمى‏ترسند، خدا براى حساب‏كردن اعمالشان كافى است.39 الاحزاب اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، ربا مخوريد به افزودنهاى پى در پى. و از خداى بترسيد تا رستگار شويد.130ال عمران خسته نباشيد يا حق

پاسخ:
و اين سخنان جناب دلارام و اين كه جز خداوند علم غيب نمي‌داند ، مرا به ياد يكي از فضائل و مناقب خليفه ثاني انداخت كه از مدينه لشكريان مسلمان را ديد كه در فساء در حال شكست هستند، از همان جا فرمانده مسلمانان (ساريه) را صدا زد و گفت به كوه پناه ببر ، به كوه پناه ببر . و فرمانده مسلمانان نيز صداي غيبي خليفه را شنيد و به كوه پناه برد . اين جا بود كه مسلمانان به بركت علم غيب خليفه ثاني از شكست حتمي گريختند و بر دشمن قهار خود پيروز شدند .
بسياري از بزرگان سني نقل كرده‌اند كه :
ذكر سيف عن مشايخه أن سارية بن زنيم قصد فسا و دار أبجرد فاجتمع له جموع ـ من الفرس و الأكرادـ عظيمة و دخم المسلمين منهم أمر عظيم و جمع كثير، فرأي عمر في تلك الليلة فيما يري النائم معركتهم و عددهم فخاوفت من النهار و أنهم في صحراء و هناك جبل إن اسندوا اليه لم يؤتوا ألاّ من وجه واحد. فنادي من الغد الصلاة جامعة، حتي اذا كانت الساعة التي رأي أنهم اجتمعوا فيها، خرج الي الناس و صعد المنبر، فخطب الناس و أخبرهم بصفة ما رأي، ثم قال: يا سارية! الجبل الجبل!!! ثم اقبل عليهم و قال ان الله جنودا و لعل بعضها أن لم يبلغّهم. قال: ففعلوا ما قال عمر، فنصرهم الله علي عدوهم و فتحوا البلد.
جناب عمر بن خطاب در مدينه مشغول خواندن خطبه نماز جمعه و آيات قرآن را مي خواند؛ يك دفعه سه مرتبه گفت: «يا ساريه الجبل»، همه ماندند كه چه اتفاقي افتاده؛ بعد از نماز از او پرسيدند كه چه شد وسط خطبه اين چنين گفتي؟ گفت: در حين خطبه خواندن، يك نگاهي كردم به ملكوت زمين و زمان، ديدم لشكري كه براي فتح نهاوند فرستاديم، دشمنان از 4 طرف مي خواهند محاصره كنند و آنها را از بين ببرند، فرمانده شان آقاي ساريه بود، او را صدا زدم كه بيائيد به طرف كوه و از يك طرف با دشمن بجنگيد، تا آنها از 4 طرف حمله نكنند؛ آنها هم آمدند به سمت كوه و جنگيدند. بعد از 3 ماه كه لشكر آمد به مدينه، سؤال كرديم كه آيا اين قضيه را شما هم ديديد؟ گفتند: بله، در فلان روز در بيابان نهاوند بوديم كه صداي آقاي عمر در فضا طنين انداز شد و همه لشكر هم صداي او را شنيدند و او از مدينه صدا زد: «يا ساري الجبل»، و اگر صداي عمر نبود، همه از بين رفته بوديم و اين پيروزي هم نصيب اسلام نمي شد
البداية و النهاية، ج7، ص94، قصه جنگ فسا و المغني ، عبد الله بن قدامه ، ج 10 ، ص 552 و الشرح الكبير ، عبد الرحمن بن قدامه ، ج 10 ، ص 387 و فيض القدير شرح الجامع الصغير ، المناوي ، ج 4 ، ص 664 و تفسير الرازي ، الرازي ، ج 21 ، ص 87 و دقائق التفسير ، ابن تيمية ، ج 2 ، ص 140 و أسد الغابة ، ابن الأثير ، ج 2 ، ص 244 و الإصابة ، ابن حجر ، ج 3 ، ص 5 – 6 و تاريخ اليعقوبي ، اليعقوبي ، ج 2 ، ص 156 و الكامل في التاريخ ، ابن الأثير ، ج 3 ، ص 42 – 43 و تاريخ الإسلام ، الذهبي ، ج 1 ، ص 384 و تاريخ ابن خلدون ، ابن خلدون ، ج 1 ، ص 110 و تاج العروس ، الزبيدي ، ج 16 ، ص 327 .

براي اطلاع بيشتر به آدرس ذيل مراجعه فرماييد :

http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=shobheh&id=31

والسلام علي من اتبع الهدي
گروه پاسخ به شبهات
23 | momen abdullah | | ١٢:٠٠ - ١٧ آبان ١٣٨٨ |
بسم الله الرحمن الرحيم

جناب دلارام
الحمد الله رب العالمين، که به ما کتابي داد که آيه آيه آن دليل و برهان بر ضد جاهلان و گمراهان است.
اين کتاب نامش «قرآن» است و سدي است محکم در برابر اوهام شيطاني.
اين کتاب سراسر نور و رحمت مي‌تواند به اذن خداوند موجب رشد و هدايت شود:
«وَ إِذا ما أُنْزِلَتْ سُورَةٌ فمِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ أَيُّكُمْ زادَتْهُ هذِه إيمانًا فَأَمَّا الَّذينَ آمَنُوا فَزادَتْهُمْ إيمانًا وَ هُمْ يَسْتَبْشرُونَ »
و يا مايه نکبت و گمراهي و شقاوت عده اي شود:
«و أما الذينَ في قلوبهمْ مرضٌ فزادتهمْ رجسا إِلي رجسهمْ وَ ماتوا وَ همْ كافرُونَ »

ولي اين عده چه کساني هستند؟ ويژيگيها و صفاتي که اين عده دارند چيست که قرآن جز خسران به آنها نمي‌افزايد؟
اول) دروغگويي و تکذيب آيات الهي:
«في قلوبهمْ مرضٌ فزادهمُ اللهُ مرَضا وَ لهمْ عذابٌ أَليمٌ بما كانوا يكذبون»
عجيب است که ما هرچه از آيات نوراني قرآن در پاسخ تو مي‌گوييم تو مدام در مقام تکذيب آمده و خود را از فهم آيات قرآن محروم مي‌کني.
براستي تکذيب آيات ولايت اميرالمومنين علي عليه السلام تا چه زماني؟
همين تکذيب است که «مرض دل» مي‌آورد و در پي آن «فزادتهمْ رجسا إِلي رجسهمْ».

دوم) بدگويي و نسبتهاي ناروا دادن به مومنين:
«إذْ يقولُ المنافقونَ وَ الذينَ في قلوبهمْ مرضٌ غرَّ هؤُلاءِ دينهمْ وَ منْ يتوَكلْ علي اللهِ فإنَّ اللهَ عزيزٌ حكيمٌ
آنگاه كه منافقان و كسانى كه در دلهايشان بيمارى بود مى‏گفتند: «اينان [=مؤمنان‏] را دينشان فريفته است.» و هر كس بر خدا توكل كند [بداند كه‏] در حقيقت خدا شكست‏ناپذير حكيم است.
سوره انفال آيه چهل و نه»

دقيقا همانند تو که با گفتن عبارات سخيفي چون «فرقه من دراوردي» «تعصبات جاهلي بر روي شيعه» سعي داري ايمان و اعتقاد ما را «تعصب» جاي بزني.
آري همين امر که تو ايمان ما را تعصب مي‌خواني که «مرض دل» مي‌آورد و در پي آن «فزادتهمْ رجسا إِلي رجسهمْ».

سوم) دروغ دانستن وعده خدا و پيامبر:
«وَ إذْ يقولُ المنافقونَ وَ الذينَ في قلوبهمْ مرضٌ ما وعدنا اللهُ وَ رسولهُ إلا غرورا»

جناب دلارام. چرا وعده خدا و رسولش را دروغ مي‌داني؟ مگر نمي‌داني که دروغ دانستن وعده خدا «مرض دل» مي‌آورد و در پي آن «فزادتهمْ رجسا إِلي رجسهمْ»؟
پس چگونه است که مي‌گويي:
«مثلا پيامبر نفرموده كه از عترت من كسي مي ايد كه چنين وچنان ميكند يا بهنگام مرگش در گوش دخترش گفته بزودي ميميرد» و بعد به دروغ مي‌گويي که پيامبر از علم غيب هيچ نمي‌دانست.
مگر تو اين آيه را هيچگاه نديده اي؟
«عالم الغيب فلا يظهر على غيبه احدا الا من ارتضى من رسول»

چهارم) کينه:
«أمْ حسبَ الذينَ في قلوبهمْ مرضٌ أن لنْ يخرج اللهُ أضغانهمْ»
جناب دلارام. با حضرت اميرالمومنين علي (عليه السلام) کينه نورز. اين کينه تو با آن جناب موجب مي‌شود که «مرض دل» داشته باشي و در پي آن «فزادتهمْ رجسا إِلي رجسهمْ».

***************************
و اما بزرگترين دليلي که آيات قرآن باعث هدايت افراد پيرو مکتب تو نمي‌شود را خود بيان کردي:
«هو الذى أنزل عليك الكتب منه ءايت محكمت هنَّ أمّ الكتب وأخر متشبهت فأما الذين فى قلوبهم زيغ فيتبعون ما‌تشبه منه ابتغاء الفتنة وابتغاء تأويله وما‌يعلم تأويله إلاّ الله والرسخون فى العلم يقولونَ ءامنا به كلُّ منْ عند ربنا وَ ما يذكرُ إِلا أولوا الالببِ»

مشي شما دقيقا و به عينه مشي «الذين فى قلوبهم زيغ فيتبعون ما‌تشبه منه» است.
يک برداشت کاملا سطحي از «بعضي» از آيات قرآن و ناديده گرفتن بخش ديگر آن.
و چون جاهلان و محرومان از خرد مي‌گويي:
«پس اگر خردمند باشيد براي ايات پروردگار تفسير نميطلبيد»
واقعا شما راست مي‌گوييد که نه شيعه هستيد و نه سني. چون هر دو مذهب کتب تفسير مختلفي از قرآن دارند.
اولا شما که به ادعاي خود در حجاز محتله تلمذ کرده ايد چگونه است فرق «تفسير» و «تاويل» را نمي‌دانيد؟؟؟
http://www.porsojoo.com/fa/node/9883
بسيار تفاوت است ميان تاويل و تفسير.
به طور خلاصه آنکه دانستن تاويل دانستن مرجع جيزي است. و علم به تاويل آيات همانند تمامي علوم به کل در اختيار خداوند علي و اعلي است که اگر صلاح بداند به اولياء خود اعطا مي‌کند:
«ذلك تاءويل ما لم تسطع عليه صبر» چنانچه به حضرت خضر (عليه السلام) عنايت کرده بود.

دوما پاره اي از علماي اهل تسنن نيز اعتقاد دارند که در اين آيه نيز راسخون في العلم نيز آگاه به تاويل هستند:
«وفي الحديث أن رسول الله صلى الله عليه وسلم دعا لابن عباس فقال " اللهم فقهه في الدين وعلمه التأويل "» تفسير ابن کثير ( آل عمران آيه هفت)
«حدثني محمد بن عمرو , قال : ثنا أبو عاصم , عن عيسى , عن ابن أبي نجيح , عن مجاهد . { والراسخون في العلم } يعلمون تأويله ويقولون آمنا به . حدثني المثنى , قال : ثنا أبو حذيفة , قال : ثنا شبل , عن ابن أبي نجيح , عن مجاهد : { والراسخون في العلم } يعلمون تأويله ويقولون آمنا به .»
تفسير طبري

***********************
الحمد الله مي‌بينم که شما هم با هم عقيده هستيد که حاکمان کنوني حجاز از مشرکين هستند.
چرا که آيه اي که در مورد مشرکين حاکم بر مکه نازل شده بود را براي آنها به کار برديد:
«وَ ما لهمْ أَلا يعذبهمُ الله و همْ يصدونَ عنِ المسجدِ الحرامِ وَ ما كانوا أَوْلِياءَهُ إِنْ أَوْلِياؤُهُ إِلا الْمتقونَ وَ لكنَّ أَكثرهُمْ لا يعلمونَ»
براستي که اين آيه راست مي‌گويد:
احمق است کسي که فکر کند که اگر به زور قواي مسلح بر مکه تسلط پيدا کرد «ولي» آن شهر نوراني هم خواهد شد. زهي خيال باطل اي عمال يهود!! اين آيه بزرگترين تو دهني به حاکمان کنوني جائر مکه معظمه است.
«وَ ما كانَ صلاتهمْ عِندَ الْبيتِ إِلا مكاءً وَ تصدِيةً فَذُوقُوا الْعذَاب بِما كنتمْ تكفرونَ»
صلاة اهل عمر در آن شهر اشغالي کف زدن مشتي کافر بيش نيست.
*****************************************
و اما استراتژي شکست خورده و مندرس شما:
با بدهني و زورگويي و ظلم آشکار، صفت ناروايي را به ما نسبت مي‌دهيد.
سپس در مذمت آن صفت آيات قرآن را پشت سر هم ذکر مي‌کنيد.
مثل اينکه بنده به شما نسبت قتل بدهم و سپس آيه پشت آيه در مذمت قتل بياورم.

«نمونه اي ديگر از اشتباهات ديني كشورمان : موسسه رويان »
آيا شما مطمئن هستيد که با موسسه رويان و بانکها از سوي ما مخالفتي نشده است؟
بنده به شخصه بارها به اين دو امر خظا رفته مخالفت کردم و در برابر آنها ايستاده ام.
اگر امثال شما فقط هتاکي مي‌کنند ما راه حل ارائه مي‌دهيم و عملا با اعمال خود در مقابل چنين موسساتي ايستادگي مي‌کنيم.

علت اصل بوجود آمدن چنين موسساتي همين تفسير ظاهري امثال شما از دين است که باعث دوري عقلا و علماي ديگر علوم از دين مي‌شود.
اين تفريط ها ناشي از افراط کاري است.
علت اصلي روي آوردن بعضي بيخبران به سود ماهيانه تلاش مردم براي حفظ ثروت خود در برابر کاهش ارزش يک پول انحصاري و تورمي است که بوسيله بانکهاي مرکزي چاپ مي‌شود.
علت زياده روي هاي موسسه رويان نيز سالها انفعال علماي دين در برابر علم ژنتيک و تکامل است.
ريشه انحصار پولي بانک مرکزي و انفعال بعضي از علماي دين در برابر علوم نوين هم چيزي نيست جز تخم انحصار و ديکتاتوري و زورگويي که ابوبکر کاشت.

درمان غده سرطاني بانکها و اعمال خطاي موسسات ديگر نيز جز از طريق عمل به دستورات علمايي که مورد تاييد حضرت ولي عصر (عليه السلام) هستند، ميسر و ممکن نيست.

عليا ولي الله
عليا حجة الله
عليا وصي رسول الله
24 | ص-صالح | | ١٢:٠٠ - ١٧ آبان ١٣٨٨ |
سلام مي گم به دوست عزيز امين الله دلارام . دوست عزيز اگر شما خود را سني مي داني به اين معني كه به سنتهاي پيامبر عمل مي كنيد مي خواهم به شما بگويم كساني كه واقعا به سنت پيامبر عمل مي كنند شيعيان علي (ع) هستند چون بزرگترين سنت رسول خدا انتخاب علي(ع) به عنوان جانشين خود بود كه شما با گستاخي تمام و با دلايل غير منطقي منكر آن مي شويد ولي شيعه با جان و دل آن را پذيرفت چون سخن صريح پيامبرشان بود و پيامبر خود را بخاطر منفعت هاي شخصي هذيان گو (پناه مي برم به خدا) خطاب نكردند, پس كي مي خواهيد از اين خواب غفلت بيدار شويد اگر به قول شما پيامبر (ص) براي خود جانشين انتخاب نكرد بس چرا خلفاي شما يكي پس از ديگري براي خود جانشين انتخاب كردند خوب اين خلاف سنت پيامبر است, شايد در جواب من بگوييد خلفاي ما مصلحت را در اين مي ديدند ؟ آيا خلفاي شما از پيامبر هم بيشتر مي دانند (پناه مي برم به الله) شما كه با قرآن استدلال مي كني برو و چشمان خود را باز كن و ببين كه قرآن چقدر در وصف علي(ع) سخن گفته ,مي خواهم از شما بپرسم كه خلفاي شما چه دارند كه علي (ع)ندارد؟؟؟؟ خودتان هم خوب مي دانيد كه اين علي (ع) است كه همه چيز دارد و اين شما و خلفايتان هستيد كه بي چيز هستيد ولي حيف و صد حيف كه در تعصبات خود غرق شده ايد. به اميد آنكه نجات يابيد. يا علي
25 | امين الله دلارام | | ١٢:٠٠ - ١٧ آبان ١٣٨٨ |
بنام الله سلام خدمت موحدان مجسم كنيد در تاريكى شب كه هيچ روشنى حتى نور ماه رانمى يابى افرادى در اين تاريكى ايستاده اند درحاليكه هركدام لباسهاى مختلفى را به تن كرده اند : يكى با زيرپيراهنى / يكى با شلوار راه راه خانگى و ديگرى با شلوارك و در ميان اينها بعضيها هم با لباس مرتب و اراسته 0 ناگهان دربين انان شخصى شمعى را روشن ميكند كه اعتراض برخى از اين اشخاص را برمى انگيزد و با خشم فرياد ميزنند : خاموشش كن آبرويمان رفت سپس با عصبانيت در حاليكه سرانگشتانشان را ميگزند سعى در خاموش كردن شمع و توهين به شخصى دارند كه شمع را روشن كرده واما آنان كه با پوششى مرتب حضور داشتند نه تنها از روشن شدن شمع ناراحت نشدند بلكه خوشحال هم ميشوند و نا گفته نماند كه در بين آنها هستند كسانيكه با روشن شدن شمع سعى خود را بر اين گذاشتند كه ديگر حضورى نامرتب نداشته باشند تا هميشه در روشناى زندگى و راه راست قدم بردارند حال روى سخنم با توست اى مثلا مومن عبدالله من با شناختى كه از تو پيدا كردم واز اينكه هر بار سخنان خدا را شنيدى از شدت خشم سرانگشتانت را گاز ميگرفتى متاسفانه از روشن شدن شمع و راه روشن هدايت به واسطه من بيزار ميشدى شايد با خواندن اين مطلب خودت را بشناسى و سعى در روشن نگاه داشتن راه داشته باشى موحدان و الاحزاب خدا پيروز و موفق باشند يا حق

پاسخ:
با سلام
سخن جناب دلارام بنده را به ياد اين فتواي عائشه انداخت :
ولم تر عايشة بالتّبّان بأسا للذين يرحلون هودجها.

http://www.valiasr-aj.com/lib/AYESHA/AYESHA1.htm#30

موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
26 | سعيد حسيني | | ١٢:٠٠ - ١٨ آبان ١٣٨٨ |
سلام عليکم

اقاي Allah19bary114khalegh

صاحب کامنت شماره 4

در قسمت نوشته ا يد که حضرت عيسي فوت کرده است و آيه قرآن را تفسير به راي کرده است که در واقع همه سني ها به همين روش قرآن را تفسير ميکنند و اگر ايات قرآن نظر آنان را تآمين کند صحيح و در غير اينصورت يا از ذکر آيه قرآن منصرف ميشوند يا اينکه مطابق ميل خود تفسير ميکنند.
و حال آنکه طبق آيه قرآن کريم حضرت عيسيي ع فوت نکرده وبه اذن الهي غايب گرديده است ، لطفآ به ما بگوئيد تکليف منکر ايات قرآن را بايد چه ناميد؟؟؟؟!!!!
همين روش در خلفاي راشدين که امثال از پيروان همان خلفا هستند نيز وجود داشت و منکر آيات ولايت و بر حق منتخب خداوند حضرت علي بن ابيطالب امير المومنين ع را با توجه به ايات روشن الهي و سفارشهاي مکرر پيامبر اکرم ص و بيعت خودشان در غدير خم منکر شدند.
منظور از عمر طولاني که در مورد بحث است عمر جاويد نيست چنانچه در تاريخ افرادي همانند حضرت نوح و در زمان حضرت رسول اکرم ص نيز به حضرت سلمان فارسي نيز ميشود اشاره کرد که طبق اراده ي خداوند تبارک و تعالي عمرشان بيش از ديگر بندگان بود و همه چيز تحت اراده خداوند است.
اينکه بعد از ظهور حضرت صاحب الزمان عج قيامت بپا ميشود به اين معنا نيست که به محض ظهور قيامت نيز بپا ميشود.! بلکه مقصود از اين سخن اين است که ظهور حضرت قبل از برپا شدن روز قيامت قطعي است، لطفا مغلطه نفرمائيد.

جواب اقاي دل آ ر ا م (دلپريش)

1- شما بفرمائيد حضرت نوح و يا حضرت سلمان فارسي ع داراي جسم مادي بودند يا خير؟؟؟؟
2- طبق نوشته هاي خودتان بايد بگويم که خلافت خلفاي راشدين و عقيده آنان و شما که پيروان آنان هستيد داراي هيچگونه سند قرآني نيست چرا که به گفته خودتان چيزي که در قرآن نباشد سنديت ندارد و طبق گفتار خودتان خلفاي شما خلافت را غصب کرده اند و حقيقت هم همين است.
3- لطفا به ما بگوئيد خلفاي شما طبق کدام آيه از قرآن خلافت را غصب کردند؟؟؟؟
4- طبق کدامن آيه از قرآن خيانت در امانت نموده ( حديث ثقلين ) و به خانه ولي خدا و جانشين بر حق حضرت رسول اکرم ص حضرت علي بن ابيطالب ع حمله کردند و همسر گرامي او و دختر رسول خدا ص را به شهادت رساندند؟؟؟؟؟!!!!
5- آيا خليفه در غصب خلافت و به شهادت رساندن دختر رسول خدا ص و بخاک و خون کشيدن يعضي قبايل در نپرداختن ماليات و بيعت نکردن با ابوبکر توسط خالد بن وليد شرابخوار به ايات قرآن استناد کرد؟؟؟؟!!!!
6- نظر شما را جلب ميکنم به اين کلام از ابن تيميه بزرگ تئورسين وهابيت که هميشه سعي کرده حقايق شيعه را پنهان نمايد، در مورد هجوم عمر به خانه حضرت زهرا س مي نويسد : عمر به خانه زهرا س حمله کرد و وارد آن خانه شد ، آيا در خانه زهرا س اموالي از بيت المال بود که ميخواست پس بگيرد و در بين فقرا تقسيم نمايد؟؟؟؟
خوب دقت کن که ابن تيميه که بزرگترين سانسور کننده تاريخ است هم نميتواند اين واقعيت را کنار بگذارد و فقط با بيان اين قسمت از تاريخ شبهه اي نيز به آن اضافه ميکند و سعي دارد کار عمر را موجه جلوه دهد.
همانطور که مي بيني حتي ابن تيميه هم نميتواند روي اين واقعيت تلخ پا بگذارد.
7- نظرت در مورد کتاب مثالب العرب چيست؟؟؟ آيا مطالبي که در آن کتاب ميخوانيم که به اختصار به بعضي از آن اشاره ميکنم از نظر شما سند قرآني دارد؟؟؟
8- مثلا اينکه ابن کلبي نقل ميکنه معاويه شما 4 پدر داشت البته ذهبي هم ميگه ابن کلبي ثقه هستش. يا اين که مي نويسه عمر به عمل . . . مشهور بوده سيوطي هم نقل کرده ولي به زيرکي اسم آن عمل قبيح را نوعي مريضي قيد کرده و عنوان کرده که خيلي ها در عرب آنزمان دچار چنين مرضي بودند (و احد سيدنا عمر) و يکي از آنها آقاي ما عمر بوده است. ايا خليفه دوم شما به نعوذ بالله با استناد به قرآن آن عمل قبيح را مرتکب ميشد؟؟؟؟!!!!
9- احکام و فتاواي صادره از طرف مولوي ها و مفتي ها تون و چکار ميکنيد؟؟؟؟ مثل ازدواج پدر با دختر خودش يا غيبت 10 ساله مرد و بچه دار شدن زنش و حکم به پاک بودن همسرش که از احکام مفتي هاي خودتان است. مثلا فتوا داده اند فوتبال حرام است. يا مثلا جديدا اون مفتي مصري فتوا داده حجاج را بعد از سفر حج وزن کنيد اگر وزنش از قبل از سفر بيشتر شده باشد يعني فعل حرام انجام داده است. لابد ميخواهي بگوئي جوکر هاي شما ( مفتي هاتون ) به استناد از قرآن کريم فتوا ميدهند!!!!!!!!!!
10- شماها مجبور هستيد براي انکار وجود مقدس و نازنين امام زمان عج آيات قرآن را به سليقه و نفع خود تفسير کنيد ، بنابراين غيبت حضرت عيسي ع را بايد منکر شويد که همينکار را هم کرديد و اين افعال مساوي است با انکار آيبات قرآن، همانگونه که خلفايتان هم همين کار را کردند و ولايت و امامت و خلافت حضرت علي ع را انکار کردند.
11- شما بدلايل واهي خود بخاطر بي توجهي به آيات 118 تا 120 سوره نساء ما را بقول خودتان از عذاب الهي مي ترسانيد اما خلفاي راشدين و پيروان آنان که خود نيز يکي از آنان هستيد را بخاطر زير پا گذاشتن آيات روشن قرآن و توهين به پيامبر ص و اهل بيت پاکش مستحق عذاب الهي نميدانيد؟؟؟؟؟!!!!!
مگر نه اينکه طبق آيه صريح قرآن پيامبر از روي هوا و هوس صحبتي نميکنند؟؟؟ پس چرا در واپسين ساعات عمر مبارک پيامبر اکرم ص به وي تهمت زد نسبت هذيان گوئي به او داد و جلوي قلم و کاغذ را بر او گرفت؟؟؟؟؟ آيا عمر از خدا نمي ترسيد؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!
12- آيا خود شما شرم نميکنيد و از يک خليفه خائن و حيله گر( بقول حضرت علي ع به نقل از صحيح بخاري) پيروي مي کنيد؟؟؟؟ آيا از خدا نمي ترسيد؟؟؟؟؟
13- به اياک نعبد و اياک نستعين اشاره کرده ايد . کاشکي در کتب خودتان هم مطالعاتي داشتيد ، چرا که در کتابهاي خودتان آمده است که صراط المستقيم همان اهل بيت ع هستند
14- صرف نظر از اوهامي که به آن پرداخته اي در مورد برپائي سنت رسول خدا ص به ما بگو آيا خلفاي راشدين که اساس اعتقادات شما را تشکيل ميدهند ، سنت حضرت رسول اکرم ص را بر پا کرده اند؟؟؟؟؟و اگر اينگونه است به اختصار و ذکر موراد سنت آن را توضيح دهيد.
15- ايا بر پا داشتن سنت عمل به فرموده هاي حضرت رسول ص (حديث ثقلين) نيست؟؟؟؟؟ براستي که خلفاي شما خائن و حيله گر بودند و اهل سنت واقعي همين شيعيان هستند و شما هم قومي جز اهل بدعت نيستيد.
16- در آن زمان صحابه جليل القدري همانند حضرت سلمان فتارسي و ابوذر غفاري و عمار و. . . هم بودند که توسط خلفاي راشدين و رهبران عقيده چندش آور شما اهل بدعت به شهادت رسيدند ، لابد ميخواهي بگوئي خلفا در اينجا هم به ايات قرآن استناد کرده بودند؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!
17- در مورد پسرا حضرت يعقوب ع هم بايد بگويم طبق نظر شما بايد بگوئيم چون پدرشان زنده بوده، پس ديگر نيازي به توسل نداشتند و فقط کافي بود توبه کنند و خدا نيز آنان را ببخشد و طبق نظر شما لزومي هم نداشتاين آيه در قرآن وجود داشته باشد. لابد ميخواهي بگوئي در شآن نزول اين ايه نعوذ و بالله اشتباهي از طرف خدا رخ داده است؟؟؟؟!!!!!!!
18- در مورد امامان بزگوار مان هم بايد بگويم که آن بزرگواران توسط شما اهل بدعت به شهادت رسيده اند و طبق ايات قرآن آنان زنده هستند و نزد خداوند روزي مي برند. متعجبم که شما چطور مدعي قرآن خواندن هستي؟؟؟؟؟!!!!!
19- اگر خداوند پيامبران و امامان را بعنوان واسطه هدايت بين خود و بندگانش قرار نميداد، در نتيجه هدايت حاصل نميشد چرا که خداوند خلق خود را توسط همين پيامبر و امامان هدايت ميکند ، پس واسطه بين خدا و بندگان خدا اگر از طرف خدا و به اذن الهي باشد نه تنها شرک نيست بلکه عين توحيد است و منکر اين موضوع بعلت مخالفت و تخطي از قانون الهي کافر محسوب ميشود زيرا از مسلمات تو حيد و اسلام اطاعت از ذات حقتعالي است که با توجه به عقيده شما در شما وجود ندارد.
20- مشکل شما اهل بدعت اين است که پيامبران و امامان را واسطه ببين خود و خداوند نميدانيد و دليل اين مدعا اتين است که از انان تمرد مي کنيد و در بررسي اعمال و رفتار خلفاي راشدين و شماها خلاف عملکرد پيامبر با توجه به ادعاي شما مبني بر ادامه راه سنت ثابت ميشود. راستي حامل وحي خداوند کدام فرشته بود؟؟؟؟ ايا خداوندي که جبرئيل را واسطه وحي خود و پيامبر و پيامبر را واسطه هدايت خلق نموده است نعوذوبالله در حق خود مشرک بوده است يا اينکه راه هدايت را بر ما از اين طرق نشان داده است؟؟؟؟؟!!!!!! انشاءالله خداوند عقل سليم به همه از جمله شما گمراهان عنايت فرمايد. آمين
21- با توجه به نظر شما بايد بگوئيم خداوند نيازي به پيامبران و امامان ندارد ، راستي چرا خداوند که قادر ، توانا ، و متعال است تعدادي قرآن با چاپ نفيس از آسمان براي هدايت مخلوق بدون واسطه و برگزيدن پيامبر نازل و سواد خواندن و نوشتن را جهت هدايت بندگانش عنايت نکرد؟؟؟؟؟ لزوم فرستادن پيامبر چه بود؟؟؟؟؟
22- لزوم ايجاد بهشت و جهنم (پاداش و عذاب) از طرف خدا چه بود؟؟؟؟
23- به علماي يهود اشاره کرده اي بايد بگويم اساتيد علماي يهود و فرهنگ يهود خلفاي تو هستند به چند دليل: اول اينکه اعمال يهود برگرفته از عملکرد خلفاي راشدين است که غصب از مصاديق بارز آن است . دوم اينکه اگر شما اهل مطالعه تاريخ باشيد به سهولت به اين نکته ميرسيد که يهوديان در جکومت خلفاي راشدين از جايگاه ويژه اي برخوردار بودند و جالبتر اينکه منابع حديث خلفاء شما همين يهوديان به ظاهر مسلمان شده بودندو حال آنکه شما اهل بدعت يهودي زاده رهوران همان خلفاي يهودي صفت هستيد. سوم اينکه پيامبر اکرم ص در زمان حيات مبارکشان از تحولات بعد از خود از يهوديان اميت خود خبر داده بودند.
24- دليل ديگري دارم که شماها در ظاهر به قرآن استناد ميکنيد و لي در باطن ضد قرآن عمل مي نمائيد نمونه بارز همين اياتي است که گروه محترم پاسخ به شبهات در قسمت نظرات آورده اند و شماها در کمال بي شرمي آن آيات را از قرآن ندانسته ايد!!!!!!!!
25- دليل حضور شما با توجه به اعتقادتان که ما را فرقه اي ( من درآوردي ) ميدانيد در اين سايت نوراني چيست؟؟؟؟
26- به ما بگوئيد با توجه به اينکه اعتقاد ما را قبول نداريد و اين سايت رسمآ يک سايت شيعي است ، اينجا دنبال چه ميگرديد؟؟؟ آيا جز در پي ايجاد شبهه هستيد؟؟؟؟؟
27- آيا عقل و منطق و دين عقيده شما را تآئيد ميکند؟؟؟؟
منتظر جواب هستم
مبغض حيدر يقين در نطفه اش باشد خلل
باورت گر نيست رو از مادرش تحقيق کن
اللهم العن الجبت و الطاغوت
يا علي مدد
27 | مجيد م علي | | ١٢:٠٠ - ١٨ آبان ١٣٨٨ |
با سلام جناب اقاي امين الله دلارام. ( 15 ) اينكه شما فرموديد كه اگر بعد از 1000 سال,,,,, نه برادر عزيز اين امر كاملاً خلاف است مگر اينكه در طول اين هزار سال هيچگونه اختلاف يا تحريف از اصل حركت اوليه حضرت امام خميني نشده باشد وليكن اگر خداي ناكرده اين اتفاق بيافتد و براي مدت طولاني مردم بر خط ديگري بروند و قدرت پيدا بكنند بعد از چند سال ناقابل هم خبري صحيحي از خط ايشان نخواهي داشت مگر در تائيد اعمال مردم ان زمان باشد . ثانياً بر فرض قبول حرف شما كداميك از افراد مورد تائيد شما بمانند بخاري , مسلم , و و و از اصل سرزمين حجاز بوده اند يا كدامينشان از صحابه حضرت رسول ( ص ) بوده اند يا از تابعين صحابه بوده اند كه حالا شما به انها استناد ميكنيد . در طول مدت حدود 100 سال و بيشتر چگونه است حديث نويسي جزو جرائم كبيره بشمار ميايد, كسي حق نوشتن و مكتوب كردن احاديث انهم به امر خليفه اول و دوم ندارد , چگونه است كه بزرگ حديث گو كسي هست كه كمترين مدت را با حضرت نبي ( ص ) و خودش اقرا به جعل حديث ميكند و چند ده مرتبه بيشتر از ساهب " و نه صاحب " غار كه بقولي جزو اولين مسلمانان بوده حديث ميداند و ميگويد . يا حتي ام المومنين عايشه ميشود كسي كه شما بايد دو سوم دينتان را از او بگيريد {{حتماً يكسوم ديگر هم از قران كريم و باقي صحابه و اهل بيت مبيي ( ص ) }} ميشود بلبل حديث گوي صحاح سته تازه خودش هم بر خلاف همان احاديث بر خليفه مسلمانان خروج ميكند و يا ان يكي را نعثل مينامد . و يا دستور به تيرباران جنازه سبط حضرت محمد ( ص ) حضرت امام حسن (ص ) ميدهد . اين بدان معني است كه اوضاع در حجاز بعد از رحلت حضرت رسول ( ص ) خيلي خراب بود و فقط تعدادي انگشت شمار از مومنين بودند كه احاديث را بدون هيچگونه تغير براي مردم قرائت ميكردند كه بهترين انها اهل بيت نبي ( ص ) يا بهتر بگويم اهل كساء بودند و لاغير . حال برگرديم به حرف اول شما ان شاء الله هزار سال زنده باشي و اين حكومت بكوري چشم دشمنان بر همين منوال پيش برود اگر خواستي گفتار حضرت امام را صحيح بشنوي برو پيش كسانيكه در ان وقت در خط ايشان ميباشند حتي اگر از چين يا ژاپن يا بوركينا فاسو باشند . اين چند حديث كه مكرراً نوشتهايم برايت دوباره درج ميكنم تا بهتر متوجه شوي . 1 ) رسول خدا(ص) فرموده: لو كان العلم بالثريا، لتناوله ناس من‏من ابناء فارس (الغدير، ج 6، ص 188.) . يعنى اگر علم در «ثريا» قرار داشته باشد، مردمانى از فرزندان «فارس‏» بدان دست‏خواهند يافت. . 2 ) و در تفسير آيه: إن تتولوا يستبدل قوما غيركم ثم لا يكونوا أمثالكم} [سورة محمد، آية 38] ... رسول خدا(ص)دست‏خود را روى ران سلمان گذاشت و فرمود: منظور آيه اين مرد و ياران اوهستند، و به خدايى كه جانم در اختيار اوست، اگر ايمان در «ثريا» قرار داشته باشد،مردانى از فارس بدان دست‏خواهند يافت (الدرجات الرفيعة، ص 208; نور الثقلين، ج 5، ص 46.) . ... رسول خدا(ص)دست‏خود را روى ران سلمان گذاشت و فرمود: منظور آيه اين مرد و ياران اوهستند، و به خدايى كه جانم در اختيار اوست، اگر ايمان در «ثريا» قرار داشته باشد،مردانى از فارس بدان دست‏خواهند يافت (الدرجات الرفيعة، ص 208; نور الثقلين، ج 5، ص 46.) . 3 ) بسم الله الرحمن الرحيم قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ وَمِنْ شَرِّ غَاسِقٍ إِذَا وَقَبَ وَمِنْ شَرِّ النَّفَّاثَاتِ فِي الْعُقَدِ وَمِنْ شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ الفلق رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله فرمود: «إياكم والحسد فإن الحسد يأكل الحسنات كما تأكل النار الحطب» از حسد بپرهيزيد كه حسد خوبيهاى انسان را مى خورد (و نابود مى كند) آنچنانكه آتش، هيزم را. با اين حساب براى حسود كار خوبى اگر هم انجام داده باشد باقى نمى‏ماند. ( سنن أبي داود، ج 4، ص 276، كتاب الادب، باب في الحسد، ح 4903. «عن عايشة قالت: كان رسول اللّه صلى‏الله‏عليه‏و‏سلم إذا خرج أقرع بين نسائه فطارت القرعة على عايشة و حفصة فخرجتا معه جميعا. وكان رسول اللّه صلى‏الله‏عليه‏و‏سلم إذا كان بالليل سار مع عايشة يتحدث معها. فقالت حفصه لعايشة: ألا تركبين الليلة بعيرى وأركب بعيرك فتنظرين وأنظر؟ قالت: بلى. فركبت عايشة على بعير حفصة وركبت حفصة على بعير عايشة فجاء رسول اللّه صلى‏الله‏عليه‏و‏سلم إلى جمل عايشة وعليه حفصة فسلم ثمّ سار معها حتى نزلوا فافتقدته عايشة فغارت. فلما نزلوا جعلت تجعل رجلها بين الاذخر وتقول: يا رب سلط علىّ عقربا أو حية تلدغنى. رسولك ولا أستطيع أن أقول له شيئا» رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله هرگاه به سفرى مى‏رفت بين همسرانش با قرعه كسى را با خود همراه مى‏كرد. يكبار قرعه به نام عايشه و حفصه افتاد، حضرتش شبها همراه عايشه مى‏رفت و با او صحبت مى‏كرد. يكشب حفصه به عايشه پيشنهاد كرد كه امشب جاى خود را عوض كنيم ببينيم چه مى‏شود. عايشه قبول كرد. رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله آن شب همراه شتر عايشه - كه حفصه در آن بود - مى‏رفت تا آنكه در جائى فرود آمدند. عايشه پيامبر را گم كرد. حسادتش او را واداشت كه پاهايش را در ميان گياه اذخر (كه در آن حيوانات گزنده وجود دارد) قرار داده و گفت: خدايا! عقربى يا مارى را بر من مسلط كن كه مرا بگزد. چه كنم پيامبر تو است و نمى‏توانم چيزى بگويم. در اينجا عايشه خود به حفصه اجازه داد كه جاى او بنشيند بنابراين بايد مى‏گفت: چه كنم «خودم كردم كه لعنت بر خودم باد». نه آنكه: «پيامبر توست و نمى‏توانم چيزى بگويم». از اين گذشته چرا بايد عايشه آنقدر در آتش حسد بسوزد كه به مرگ خود حاضر شود و محسود خود را در مقامى نبيند. آيا از ساير زنهاى پيامبر هم چنين چيزى نقل شده است؟ آيا در آن زمان و زمانهاى قبل و بعد نقل شده كه زنى اين مقدار در آتشى كه خود برافروخته بسوزد؟ آيا اين روحيه و اين خصلت ذاتى است كه او را در اوج رفعت معنوى قرار مى‏دهد؟! ) الف - صحيح بخارى، ج 7، ص 43، كتاب النكاح، باب القرعة بين النساء إذا أراد سفرا. ب - صحيح مسلم، ج 4، ص 1894، كتاب فضائل الصحابة، باب 13، (كه در فضائل عايشه است)، ح 88. حالا ميخواهيد من از كسي دينم را بگيرم كه خود اقرار به حسد دارد در حالي كه قران كريم ميفرمايد " يا علي
28 | مجيد م علي | | ١٢:٠٠ - ١٩ آبان ١٣٨٨ |
با سلام جناب امين الله دلارامش ( دلارام ) ( انشاء الله ). از اين عقب نشيني سريع شما واقعاً متعجب شدم . مرا جداً ياد رشادتهاي بعضي ها در غزوات حضرت نبي انداختتيد كه وقت صلح تقاضاي جنگ ميكرد و وقت جنگ فرار ميكرد . من فكر نكنم يكنفر در دفاع عقيده اش حتي بسستي شما پيداشود , تازه اين يك بحث و اعلام نظر ميباشد و جنگ و جدل فيزيكي نبود كه به اين زودي نتها ما را رها كردي كه حتي : 1 ) اسم خود را فراموش كردي 2 ) بجاي شروع نوشته ات با بنام الله نوشتي بنام خدا !!!!! 3 ) ميخواستي بنويسي طبق نوشتي طبف !!! كه اينها نشان دهند كم اوردن شما و عصبي شدن شما است , همانطور كه شماره 2 ان گروه وقتي كه حضرت نبي (ص) قلم و دوات خواست حرفي زد كه نشان دهنده عصباني بودنش بود . البته بنده هم به اين ايات زيبائي كه نوشتيد اعتقاد راسخ دارم خصوصاً اگر كاملتر بنويسيد وصف حال منافقين را در ان ميبابيد : بسم الله الرحمن الرحيم إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ سَوَاءٌ عَلَيْهِمْ أَأَنذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنذِرْهُمْ لاَ يُؤْمِنُونَ كسانى كه كافر شدند، براى آنان تفاوت نمى‏كند كه آنان را (از عذاب الهى) بترسانى يا نترسانى؛ ايمان نخواهند آورد. (6) خَتَمَ اللّهُ عَلَى قُلُوبِهمْ وَعَلَى سَمْعِهِمْ وَعَلَى أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ عظِيمٌ خدا بر دلها و گوشهاى آنان مهر نهاده؛ و بر چشمهايشان پرده‏اى افكنده شده؛ و عذاب بزرگى در انتظار آنهاست. (7) وَمِنَ النَّاسِ مَن يَقُولُ آمَنَّا بِاللّهِ وَبِالْيَوْمِ الآخِرِ وَمَا هُم بِمُؤْمِنِينَ گروهى از مردم كسانى هستند كه مى‏گويند: «به خدا و روز رستاخيز ايمان آورده‏ايم.» در حالى كه ايمان ندارند. (8) يُخَادِعُونَ اللّهَ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَمَا يَخْدَعُونَ إِلاَّ أَنفُسَهُم وَمَا يَشْعُرُونَ مى‏خواهند خدا و مؤمنان را فريب دهند؛ در حالى كه جز خودشان را فريب نمى‏دهند؛ (اما) نمى‏فهمند. (9) فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ فَزَادَهُمُ اللّهُ مَرَضاً وَلَهُم عَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُوا يَكْذِبُونَ در دلهاى آنان يك نوع بيمارى است؛ خداوند بر بيمارى آنان افزوده؛ و به خاطر دروغهايى كه ميگفتند، عذاب دردناكى در انتظار آنهاست. (10) وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ لاَ تُفْسِدُواْ فِي الأَرْضِ قَالُواْ إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ و هنگامى كه به آنان گفته شود: «در زمين فساد نكنيد» مى‏گويند: «ما فقط اصلاح‏كننده‏ايم س‏ذللّه! (11) أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَـكِن لاَّ يَشْعُرُونَ آگاه باشيد! اينها همان مفسدانند؛ ولى نمى‏فهمند. (12) وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ آمِنُواْ كَمَا آمَنَ النَّاسُ قَالُواْ أَنُؤْمِنُ كَمَا آمَنَ السُّفَهَاء أَلا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَاء وَلَـكِن لاَّ يَعْلَمُونَ و هنگامى كه به آنان گفته شود: «همانند (ساير) مردم ايمان بياوريد!» مى‏گويند: «آيا همچون ابلهان ايمان بياوريم؟!» بدانيد اينها همان ابلهانند ولى نمى‏دانند! (13) وَإِذَا لَقُواْ الَّذِينَ آمَنُواْ قَالُواْ آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْاْ إِلَى شَيَاطِينِهِمْ قَالُواْ إِنَّا مَعَكْمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِؤُونَ و هنگامى كه افراد باايمان را ملاقات مى‏كنند، و مى‏گويند: «ما ايمان آورده‏ايم!» (ولى) هنگامى كه با شيطانهاى خود خلوت مى‏كنند، مى‏گويند: «ما با شمائيم! ما فقط (آنها را) مسخره مى‏كنيم!» (14) اللّهُ يَسْتَهْزِىءُ بِهِمْ وَيَمُدُّهُمْ فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ خداوند آنان را استهزا مى‏كند؛ و آنها را در طغيانشان نگه مى‏دارد، تا سرگردان شوند. (15) أُوْلَـئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُاْ الضَّلاَلَةَ بِالْهُدَى فَمَا رَبِحَت تِّجَارَتُهُمْ وَمَا كَانُواْ مُهْتَدِينَ آنان كسانى هستند كه «هدايت‏» را به «گمراهى‏» فروخته‏اند؛ و (اين) تجارت آنها سودى نداده؛ و هدايت نيافته‏اند. (16) مَثَلُهُمْ كَمَثَلِ الَّذِي اسْتَوْقَدَ نَاراً فَلَمَّا أَضَاءتْ مَا حَوْلَهُ ذَهَبَ اللّهُ بِنُورِهِمْ وَتَرَكَهُمْ فِي ظُلُمَاتٍ لاَّ يُبْصِرُونَ آنان ( منافقان) همانند كسى هستند كه آتشى افروخته (تا در بيابان تاريك، راه خود را پيدا كند)، ولى هنگامى كه آتش اطراف او را روشن ساخت، خداوند (طوفانى مى‏فرستد و) آن را خاموش مى‏كند؛ و در تاريكيهاى وحشتناكى كه چشم كار نمى‏كند، آنها را رها مى‏سازد. (17) صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لاَ يَرْجِعُونَ آنها كران، گنگها و كورانند؛ لذا (از راه خطا) بازنمى‏گردند! (18) البته همانطور كه گفتم بنده طبق فتواي علماي شيعه و اهل سنت و وهابي شما را منافق نمي دانم پس ايات فوق را در مورد شما ذكر نكردم اما اگر بخواهم با زبان قراني با شما صحبت كنم به اين سوره تاسي ميجويم كه در وصف شمامناسبتر است : بسم الله الرحمن الرحيم قُلْ يَا أَيُّهَا الْكَافِرُونَ - بگو: اى كافران! (1) لَا أَعْبُدُ مَا تَعْبُدُونَ - آنچه را شما مى‏پرستيد من نمى‏پرستم! (2) وَلَا أَنتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ - و نه شما آنچه را من مى‏پرستم مى‏پرستيد، (3) وَلَا أَنَا عَابِدٌ مَّا عَبَدتُّمْ - و نه من هرگز آنچه را شما پرستش كرده‏ايد مى‏پرستم، (4) وَلَا أَنتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ - و نه شما آنچه را كه من مى‏پرستم پرستش مى‏كنيد؛ (5)- لَكُمْ دِينُكُمْ وَلِيَ دِينِ - (حال كه چنين است) آيين شما براى خودتان، و آيين من براى خودم! (6) ميدانم كه به احاديث اسلامي اعتقادي نداري ( چونكه لا مذهب ميباشي ) اما براي روشني دل دوستان و شايد شما اين اتفاقيه جالب را مينويسم شايد در اين اينه عبرت اين ماجرا مكان خود را دريابيد . درخت پرنده من با رسول خدا(ص ) بودم هنگامى كه گروهى از سران قريش نزد وى آمدند وگفتند: - مـحـمـد! تـو ادعاى بزرگى كرده اى كه نه پدرانت چنان ادعايى داشته اند ونه كسى از خاندانت (ايـنـك ) مـا پيشنهادى داريم اگر آن را پذيرفتى مى دانيم كه تو پيامبر وفرستاده خدايى واگر از انجام دادن آن درماندى مى فهميم كه توجادوگر ودروغگويى . حضرت در پاسخ فرمودند: چه مى خواهيد؟ گفتند: از اين درخت بخواه كه با ريشه هاى خود از جا كنده شود ودر مقابل تو بايستد. - هـمـانا خدا بر هر كارى تواناست پس اگر خدا براى شما چنين كرد آياحاضريد ايمان بياوريد وبر وحدانيت حق شهادت دهيد؟ - آرى - من آنچه را مى خواهيد به شما نشان خواهم داد, هرچند بخوبى مى دانم كه شما به خير وصلاح باز نـمـى گـرديـد وبـلكه در ميان شما كسانى را مى بينم كه در چاه افكنده شوند وكسانى كه گروهها را به هم پيوندند وسپاه برضد من بسيج نمايند. آنگاه فرمود: اى درخـت , اگـر تـو به خداوند وروز جزا ايمان دارى ومى دانى كه من فرستاده خدايم پس (هم اينك ) به فرمان خدا از جا درآى وبا ريشه هاى خود, در برابر من بايست . سوگند به خدايى كه پيامبرش را به حق مبعوث فرمود (ديدم كه ) درخت باريشه هايش از جا كنده شـد وهـمـچون پرنده اى بال وپر زنان در حالى كه صداى سختى از آن شنيده مى شد آمد تا مقابل رسـول خـدا(ص ) ايـستاد.شاخه بلندش را (همچون چترى ) بر رسول خدا(ص ) گسترد وپاره اى ازشاخه هايش را هم بر دوش من نهاد ومن در سمت راست آن حضرت (ايستاده ) بودم . مشركان پس از ديدن (اين معجزه ها) از روى برترى جويى وگردنكشى گفتند: بگو كه نيمى از آن به سمت تو آيد ونيمى بر جاى خود بماند. - حـضـرت بـه درخـت چـنين فرمان داد ونيمه درخت رو به سوى او نهاد باپيش آمدنى شگفت تر وبانگى سهمگينتر چنانكه گويى مى خواست خود رابه رسول خدا(ص ) بپيچد. سپس باز آنان از روى سركشى وناسپاسى گفتند: اين نيمه را بگو كه به سمت نيمه خود رود چنانكه پيشتر بود. حضرت همان فرمود كه قوم خواستند. سپس درخت باز گرديد. من گفتم : اى فـرسـتـاده خدا! من نخستين كسى هستم كه به تو ايمان مى آوردونخستين فردى هستم كه اقـرار واعتراف مى كند به اينكه درخت آنچه رافرمودى - به فرمان خدا - انجام داد تا پيامبرى تو را تصديق وگواهى كند وگفته تو را بزرگ دارد. مشركان قريش (با كمال بى شرمى ) گفتند: نـه بـلـكـه او(ص ) سـاحـرى است دروغگو وتردستى است چابك . آنگاه (درحالى كه به من اشاره مى كردند) گفتند: آيا كسى جز اين , تو را تصديق خواهد كرد؟ البته براي رستگاريتان هم خودم دعا ميكنم و هم از دوستانم وبرادران ميخواهم براي رستگاريتان دعا كنند يا علي
29 | سعيد حسيني | | ١٢:٠٠ - ١٩ آبان ١٣٨٨ |
سلام عليکم
خدمت همه عزيزان
مطلب جالب و مهمي را در يکي از سايتها ديدم که ميخواستم از اين طريق به اطلاع همه برسانم.
قابل توجه همه دوستان شيعه و سني
بسم الله الرحمن الرحيم
اللهم صل علي محمد وال محمد وعجل فرجهم
در مجله الاسلام دهلي فوريه 1937 و مسلم کرانيکل لندن 30 دسامبر 1926 م کتاب Wonderful Stories of Islam چاپ لندن ص 249 امده است :در جنگ جهاني اول (۱۹۱۶م) هنگامي که عده اي از سربازان انگليسي در چند کيلومتري بيت المقدس مشغول سنگرگيري و حمله بودند٬ در دهکده کوچکي به نام «اونتره» يک لوح نقره اي پيدا کردند که حاشيه اش به جواهرات گرانبها مرصع و در وسطش خطوطي به حروف طلايي نگارش يافته بود٬چون آن را نزد فرمانده خود «ميجر-اي-ان-گريندل» بردند٬هر چه کوشيد نتوانست از آن چيزي بفهمد٬ولي به اينکه اين لوح قديمي است پي برد.بالاخره اين لوح با چند واسطه از ميجر گريندل به دست سرپرست ارتش بريتانيا «ليفتونانت» و «گلدستون» رسيد.و اين دو نفر لوح را به باستان شناسان سپردند. پس از خاتمه جنگ(۱۹۱۸م) کميته اي متشکل از اساتيد خط شناس از بريتاني٬امريکا٬فرانسه٬آلم ان و ديگر کشورهاي اروپايي تشکيل شد.

پس از چند ماه بررسي در ۳ ژويه ۱۹۲۰ معلوم شد که اين لوح مقدسي است به نام «لوح سليماني» و سخناني از حضرت سليمان را در بر دارد که به الفاظ عبراني قديم نگشاته شده است٬ که اين تصوير نوشته آن لوح است

ترجمع لوح سليماني

الله
احمد ايلي
باهتول

حاسن حاسين

يـاه احـمـد! مـقـذا = اي احمد به فريادم رس.

يـاه ايـلـي انـصـطاه= يا علي مرا مددي فرماي

ياه باهتول اکاشئي= اي بتول نظر مرحمت فرما

ياه حاسن اضو مظع= اي حسن کرم فرماي.

ياه حـاسـيـن بـارفـو= يا حسين خوشي بخش

امو سليمان صوه عئخب زالهلاد اقتا= اين سليمان اکنون به اين پنج بزرگوار استغاثه ميکند

بذات الله کم ايلي= و علي{ابن ابيطالب} قدرة الله است.

هرکس خواست اصل مطلب و تصوير لوح اصلي را ببينه از آدرس زير ميتونه اينکار را انجام بده

http://www.nasimevahy.com/showthread.php?p=7022#post7022

ان الباطل کان زهوقا
اللهم العن الجبت و الطاغوت


30 | سعيد حسيني | | ١٢:٠٠ - ١٩ آبان ١٣٨٨ |
جناب عبدالوهاب
فقط سلام عليکم
31 | momen abdullah | | ١٢:٠٠ - ١٩ آبان ١٣٨٨ |
حناب عبدالوهاب

آيا براستي شما باور داريد که ابوبکر و عمر وعثمان خليفه خداوند علي و اعلي در زمين بودند!!!!
براستي که سخن شما در تضاد کامل است با کلام الله قرآن مجيد:
**********
اول) خليفه خدا بايد به حق داوري کند و از هواي نفس پيروي نکند:
«يا داوُدُ إِنّا جَعَلْناكَ خَليفَةً فِي الْأَرْضِ فَاحْكُمْ بَيْنَ النّاسِ بِالْحَقِّ و لا تَتَّبِعِ الْهَوي فَيُضِلَّكَ عَنْ سَبيلِ اللّهِ إنَّ الَّذينَ يَضِلُّونَ عَنْ سَبيلِ اللّهِ لَهُمْ عَذابٌ شَديدٌ بِما نَسُوا يَوْمَ الْحِسابِ
اى داوود، ما تو را در زمين خليفه [و جانشين‏] گردانيديم؛ پس ميان مردم به حق داورى كن، و زنهار از هوس پيروى مكن كه تو را از راه خدا به در كند. در حقيقت كسانى كه از راه خدا به در مى‏روند، به [سزاى‏] آنكه روز حساب را فراموش كرده‏اند عذابى سخت خواهند داشت!
سوره ص آيه بيست و شش»

مي‌شود بفرماييد چرا عمر هوس کرد که نماز تراويح را به جماعت برگزار کند؟ مي‌شود بفرماييد به کدام حق معاويه ملعون را حاکم شام کرد؟ مي‌شود بفرماييد عثمان به کدام حق بيت المال را هرگونه که مي‌خواست خرج مي‌کرد؟ مي‌شود بفرماييد که ابوبکر به کدامين حق عمر را جانشين خود کرد؟؟؟
آيا حکم ابوبکر در مورد جنايت خالد ملعون به حق بوده است؟؟؟ چرا عثمان فرمان قتل نمايندگان مردم مصر را که سر تظلم به او آورده بودند داد؟؟؟؟
***********
دوم) خليفه خداوند بايد صالح باشد و فساد نکند:
«... قالَ مُوسي لِأَخيهِ هارُونَ اخْلُفْني في قَوْمي وَ أَصْلِحْ وَ لا تَتَّبِعْ سَبيلَ الْمُفْسِدينَ»
«... موسى [هنگام رفتن به كوه طور] به برادرش هارون گفت: «در ميان قوم من جانشينم باش، و [كار آنان را] اصلاح كن، و راه فسادگران را پيروى مكن.» سوره مبارکه اعراف

مگر کسري و سزار جز از فاسدان بودند؟ پس چرا عمر با افتخار از معاويه به عنوان کسري عرب نام مي‌برد؟ چرا آن دو سبيل مفسدين را پيروي کردند؟؟
مگر ماليات اجباري و خراج جز راه مفسدين است؟؟ پس چرا ابوبکر زکات عبادي را تبديل به خراج زوري کرد؟؟؟ اين است راه صلاح و اصلاح؟؟؟؟
********
گفته اي که:«همان خليفه اي که شما و امثال شما مديون وي ميباشد.»
بنده از شما سوالي دارم: اگر رئيس بيمارستان شهر شما از دنيا برود و بعد يکي از آبدارچي هاي بيمارستان به جاي تمام متخصصين و اطباء آن بيمارستان ، و به زور اسلحه،‌ خود را رئيس بيمارستان کند، آنگاه مردم بايد خود را مديون آن آبدارچي دزد و کودتاچي بدانند؟؟؟؟؟

اگر کودکي بازدن عينک پروفسور شود ابوبکر هم با بالا حهيدن از منبر پيامبر جانشين عقل کل مي‌شود.

عليا ولي الله
عليا حجة الله
عليا وصي رسول الله
32 | امين الله دلارامش | | ١٢:٠٠ - ١٩ آبان ١٣٨٨ |
بنام خدا


طبق فرموده پروردگار تو نميتواني كران را شنوا و كوران را بينا سازي

مجيد م علي و سعيد حسيني و كافر عبد شيطان و امثال اينها طبف اين آيه جواب شما ابلهان وگمراهان خاموشيست


و بدانيد شما نميتوانيد با دهانتان نور خدا را خاموش كنيد هدايت شدگان را ه حنيف ابراهيم متوجه كامنتهاي من شدند


نهايت علم شما علم شيطان است
پس نبايد با شياطين جدل كرد براي هميشه خداحافظ البته حافظ موحدان




33 | مجيد م علي | | ١٢:٠٠ - ١٩ آبان ١٣٨٨ |
با سلام بسيار جالب شده چند وقتي به دلايلي از جمله مشكلات انترنتي نتوانسته بودم به اين سايت مراجعه كنم . اما خوشبختانه اين مشكلات رفع شد . الحمد الله . جناب امين الله دلارام ( انشاء الله ) از اينكه شما اياتي چند از قران كريم را درج كرده اي و ما از ان انگونه كه ميبايد استفاده كرديم بايد از شما تشكر ميكردم اما متاسفانه به دلايلي كه تمامي علماي اسلامي چه شيعه و چه سني شما كافر ميباشيد و فقط ميتوانم براي هدايت شما به درگاه همان خداي محمد و علي و خداي مومنان دعا كنم . اما اين سخن مرا توهين بحساب نياوريد بلكه حق است و اكثريت مسلمانان بر ان اتفاق دارند و ان لا مذهب بودنتان است كه خودتان بدان اقرار داريد . اصولاً كسانيكه لا مذهب و يا بي دين ميباشند و بر ان اصرار دارند سعي بر اين دارند كه خود را راستگو قلمداد كنند وليكن متاسفانه شما درغگو ميباشيد , اين را من نميگويم بلكه گفتار < و شايد اعمال > شما اين را نويد ميدهد :- شما فرموديد كه 13 نام و نام خانوادگي: امين الله دلارام - تاريخ: 27 مهر 88 بنام الله اصراري ندارم كه بخواهم خودم را به شما ثابت كنم مهم پروردگار است اين عدم اصرار شما و تعداد نظراتتان با همديگر منافات دارد , يا اينكه مصر هستيد يا درغگو . در همين يك مقاله شما در مدت كوتاهي 9 بار اظهار نظر كرديد ايا اين عجيب نيست . فرموديد كه "" به لطف او مسلمانم عاري از هر فرقه اي "" ايا ميشود براي اثبات اين حرفتان مراجعات خود را به سايتهاي ديگر و البته سني ها و وهابيون نشان بدهيد تا اين حرف خود را ثابت كنيد يا فقط تمامي انرژي خود را صرف هدايت شيعيان فرموده ايد . در جائي ديگر فرموديد كه :- سيل زلزله طوفان بيماري جنگ نكنه فكر كرديد همه اتفاقي و عوامل مادي مسبب انهاست عذاب براي ايرانمان هم نوشته شده مهلت كه تمام بشه .... ميشود خواهش كنم مصدر اين حرف خودتان را بيان كنيد خصوصا جائيكه مربوط بكشور عزيزمان ايران ميشود . يك سوال دارم اگر جوابي داشتيد خوشحال ميشوم و ان بسم الله الرحمن الرحيم الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتي‏ وَرَضيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دينا . المائده / 3 . اين ايه يعني چي واقعاً اگر بنظر شما كه وابسته به هيچ مذهب و فرقه ئي نيستيد ايا همه مردم عالم بعد از نزول اين ايه شريفه بمانند نفس پيغمبر در ايمان خود راسخ ميبودند و نبايد كسي در تمامي كره زمين پيدا شود كه با ديگري كوچيكترين اختلافي خصوصا در عقايد ديني داشته باشد مگر نه اينكه لِلَّهِ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما فيهِنَّ وَ هُوَ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدير. المائده 120 اين ايه را هم مهمان من باشيد و كم فروشي نكنيد : بَقِيَّتُ اللَّهِ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنينَ وَ ما أَنَا عَلَيْكُمْ بِحَفيظ . هود 86 . يا علي
34 | عبدالوهاب | | ١٢:٠٠ - ١٩ آبان ١٣٨٨ |
سلام عليکم جناب سعيد حسيني متاسفم براي شما که به خليفه خدا تهمت ميزنيد. همان خليفه اي که شما و امثال شما مديون وي ميباشد. مردک چرا دروغ ميگويي.؟ گفتي فاروق رضي الله عنه بر رسول خدا تهمت هذيان گويي زده است کذب است . خجالت بکش واقعا بي سوادي
   
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها