2024 March 28 - پنج شنبه 09 فروردين 1403
حدیث «خلفائی اثناعشر» در منابع معتبر مکتب تشیع
کد مطلب: ١٥١٤١ تاریخ انتشار: ٠٧ تير ١٤٠١ - ١٨:١٩ تعداد بازدید: 1695
حبل المتین » عمومی
حدیث «خلفائی اثناعشر» در منابع معتبر مکتب تشیع

حبل المتین 1401/03/08

 
 
بسم الله الرحمن الرحیم

08/03/1401

موضوع: حدیث «خلفائی اثناعشر» در منابع معتبر مکتب تشیع

برنامه حبل المتین

فهرست مطالب این برنامه:

ویژگی خاص حکومت جهانی حضرت ولی عصر (سلام الله علیه)

خلاصه ای از مباحث گذشته پیرامون امامت الهی ائمه اطهار (علیهم السلام)

حدیث «خلفائی اثناعشر» در منابع معتبر مکتب تشیع

سرود «سلام فرمانده» نویدی بر نزدیک شدن ظهور امام زمان (ارواحنا فداه)

تماس‌های بینندگان برنامه

آیا هر حکومتی قبل از قیام امام زمان (علیه السلام)، حکومت طاغوت است!؟

مجری:

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

عرض سلام و ادب و احترام دارم خدمت همه شما بینندگان عزیز و ارجمند «شبکه جهانی حضرت ولی عصر». الحمدلله باز این توفیق نصیب ما شد تا برنامه «حبل المتین» را به محضر همه شما گرامیان تقدیم کنیم.

برنامه‌ای در یکشنبه شب‌ها که این توفیق را داریم در محضر حضرت استاد آیت الله حسینی قزوینی هستیم. ان شاءالله امشب هم بتوانیم نهایت بهره و استفاده را از محضرشان ببریم.

همانطور که مطلع هستید ابتدای برنامه یک سلام و عرض ادبی خدمت حضرت استاد داریم و از ایشان می‌خواهیم مثل همیشه حسن مطلع فرمایشاتشان و این برنامه را به حضرت زهرای مرضیه (سلام الله علیها) اختصاص بدهند تا دل‌هایمان جلا پیدا کند. سلام عرض می‌کنم، در خدمتتان هستیم؛

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

السلام علیک یا بقیة الله فی أرضه السلام علیک یا میثاق الله الذی أخذه و وکده السلام علیک یا وعد الله الذی ضمنه السلام علیک یا صاحب المرئی و المسمع فما کان لنا شیء الا و انتم له السبب و الیه السبیل

سلام علیکم و رحمة الله و برکاته؛ خدمت همه بینندگان عزیز و گرامی خالصانه‌ترین سلامم را تقدیم می‌کنم و موفقیت روزافزون برای همه گرامیان از خداوند منان خواهانم.

فاطمه اصل کلام عشق بازی با خداست

فاطمه بخش نخستین جمله سازی با خداست

فاطمه یعنی خط راز و نیاز با جلی

فاطمه یعنی شط خون حسین بن علی

فاطمه یعنی کتاب عشق بی نام و نشان

فاطمه یعنی گل باغ بقیع عاشقان

فاطمه نام و نشان از بی نشانی داشته

فاطمه مهر علی را در دل خود کاشته

فاطمه محصولی از بود و نبود حیدر است

فاطمه نیلوفر سرخ کبود حیدر است

فاطمه نیلی ز سیلی گشته رخ در کوچه‌ها

فاطمه گوشی که خونین گشته در پس کوچه‌ها

فاطمه یعنی گناه بردن نام علی

فاطمه یعنی سزای بردن نام علی

و سیعلم الذین ظلموا أی منقلب ینقلبون

مجری:

احسنتم، طیب الله. خیلی ممنون، لطف فرمودید. الحمدلله زینت بخش محفل ما ان شاءالله سرمایه‌ای باشد برای تمام طول هفته‌مان این ذکر حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها). فاصله کوتاهی بگیریم، ان شاءالله برمی گردیم و در خدمتتان خواهیم بود.

همانطور که ملاحظه فرمودید در ابتدای برنامه استفاده کردیم از محضر حضرت استاد و این قول را هم از ایشان گرفته بودیم تا بازهم بعد از ذکر توسلی که به حضرت فاطمه زهرا داریم بشنویم از حکومت جهانی فرزند و منتقم خون آن بزرگوار حضرت صاحب الزمان.

ان شاءالله اشتیاق خود را برای دیدن آن لحظه بیشتر و بیشتر کنیم. حضرت استاد در خدمتتان هستیم، استفاده می‌کنیم.

ویژگی خاص حکومت جهانی حضرت ولی عصر (سلام الله علیه)

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیر ناصر و معین الحمدلله و الصلاة علی رسول الله و علی آله آل الله لاسیما علی مولانا بقیة الله و اللعن الدائم علی اعدائهم اعداء الله إلی یوم لقاء الله

در رابطه با ویژگی‌های حکومت حضرت ولی عصر روایتی را «مرحوم کلینی» در کتاب «کافی» جلد اول صفحه 25 آورده است. روایت چنین است:

«إِذَا قَامَ قَائِمُنَا وَضَعَ اللَّهُ یدَهُ عَلَی رُءُوسِ الْعِبَادِ فَجَمَعَ بِهَا عُقُولَهُمْ وَ کمَلَتْ بِهِ أَحْلَامُهُم»

وقتی که حضرت ولی عصر ظهور می‌کند یکی از ویژگی‌هایش بالا بردن سطح فرهنگ و شعور و درک مردم است.

کافی، نویسنده: کلینی، محمد بن یعقوب، محقق / مصحح: غفاری علی اکبر و آخوندی، محمد، ج 1، ص 25، ح 21

امام صادق می‌فرماید: حضرت دست خود را بر سر بندگان می‌کشد، یعنی فرهنگ انسانیت و اخلاق انسانی و علوی و محمدی را در میان مردم آنچنان گسترده می‌کند که عقل‌های بشر همگی جمع شده و فکر بشر به بالاترین مرحله کمال می‌رسد.

وقتی عقل و فکر انسان به بالاترین مرحله کمال رسید دیگر شیطان به او راهی ندارد، هوای نفس معنا پیدا نمی‌کند و ظلم و تعدی دیگر مفهومی ندارد.

در آن زمان احسان، لطف، عشق، صفا و صمیمیت در میان تمام مردم حاکم می‌شود. علت تمام آنها ضعف عقل بشری و انحراف فکر بشریت است.

امیدواریم که آن روز دیر نباشد که ببینیم حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) تشریف آوردند و فرهنگ بشری را به بالاترین سطح کمال رسانده است طوری که در جامعه اثری از ظلم و حسد و کینه و تحقیر نباشد.

مجری:

ان شاءالله بتوانیم ببینیم روزی را که این اتفاقات خواهد افتاد و این بشارت‌ها به حقیقت خواهد پیوست.

ما در جلسه چهل و یکم از مبحث آموزه‌هایی از امامت و ولایت هستیم. الحمدلله تا الآن این توفیق را داشتیم که چهل جلسه از محضر حضرت استاد استفاده کردیم و بهره بردیم از مطالبی که ذکر شده بود.

حضرت استاد اگر امکان دارد مختصری از این مباحث بفرمایید، ان شاءالله وارد مبحث اصلی خودمان خواهیم شد.

خلاصه ای از مباحث گذشته پیرامون امامت الهی ائمه اطهار (علیهم السلام)

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

ما در گذشته چند موضوع را بررسی کردیم. بحث حرمت تقلید در مسائل اعتقادی را بررسی کردیم. بحث اختلاف امت بعد از نبی گرامی اسلام به هفتاد و سه فرقه که هفتاد و دو فرقه اهل آتش و یک فرقه اهل نجات است را بررسی کردیم. بحث حدیث:

«من مَاتَ بِغَیرِ إِمَامٍ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیةً»

هرکسی بدون امام از دنیا برود به مرگ جاهلیت از دنیا رفته است.

مسند الإمام أحمد بن حنبل، اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبدالله الشیبانی، دار النشر: مؤسسة قرطبة – مصر، ج 4، ص 96، ح 16922

بحث چهارم ما حدیث «خلفائی اثناعشر» است. طبق این حدیث شریف رسول گرامی اسلام فرمودند: جانشینان و اوصیاء من دوازده نفر هستند، نه کمتر و نه بیشتر.

ما در این زمینه از منابع معتبر اهل سنت نظیر «صحیح مسلم» و «صحیح بخاری» روایت نقل کردیم، اقوال علمای اهل سنت را که در تفسیر و تفهیم و تفهم این حدیث دچار حیرت و سرگردانی شدند و نمی‌دانند «خلفائی اثناعشر» چه کسانی اند را بیان کردیم.

ما اقوال آقایان را آوردیم و نقدی که به نظرمان رسید ارائه دادیم و گفتیم که رسول اکرم معمایی نگفته که قابل حل نباشد! رسول اکرم برای پرندگان هوا و حیوانات بیابان سخن نگفتند، بلکه برای صحابه سخن گفتند. صحابه هم همگی فهمیدند که قضیه چه بوده است.

رسول اکرم غیر از حدیث «خلفائی اثناعشر» در جای دیگر هم خلیفه و جانشین خود را معرفی کردند. رسول گرامی اسلام در اولین جلسه بعد از نزول آیه 214 از سوره مبارکه شعرا که خداوند متعال می‌فرماید:

(وَ أَنْذِرْ عَشِیرَتَک الْأَقْرَبِین)

خویشاوندان نزدیکت را انذار کن.

سوره شعراء (26): آیه 214

دست بر شانه امیرالمؤمنین گذاشت و فرمود:

«إن هذا أخی ووصیتی وخلیفتی فیکم فاسمعوا له وأطیعوا»

الکامل فی التاریخ، اسم المؤلف: أبو الحسن علی بن أبی الکرم محمد بن محمد بن عبد الکریم الشیبانی، دار النشر: دار الکتب العلمیة - بیروت - 1415 هـ، الطبعة: ط 2، تحقیق: عبد الله القاضی، ج 1، ص 586، باب ذکر أمر الله تعالی نبیه بإظهار دعوته

پیغمبر اکرم در مناسبت‌های مختلف و مکان‌های متعدد، موضوع خلافت امیرالمؤمنین را مطرح فرمودند.

متأسفانه عواملی دست به دست هم داد تا خلیفه منصوص و منصوب نبی مکرم اسلام از جامعه حذف شد و کسانی در رأس خلافت و حکومت قرار گرفتند که نتیجه همین شد.

رسول گرامی اسلام فرمودند: امت من به هفتاد و سه فرقه تقسیم می‌شوند. هفتاد و دو فرقه در آتش جهنم و یک فرقه اهل نجات هستند. این خلاصه بحثی بود که ما در گذشته بیان کردیم.

مجری:

احسنتم، بسیار عالی. این ماحصل چهل جلسه فرمایشات حضرت استاد بود که بسیار مختصر بیان شد.

عزیزانی که جلسات پیشین همراه «حبل المتین» نبودند و الآن علاقه مند هستند تا بخواهند این موضوعات را پیگیری کنند، حتماً به سایت «شبکه جهانی حضرت ولی عصر» مراجعه کنند. قطعاً در آرشیو شبکه می‌توانید مطلب مورد نظر را پیدا کنید.

حضرت استاد! عزیزانی که جلسه پیش همراه ما بودند قطعاً ملاحظه کردند که این چند جلسه که مبحث «خلفائی اثناعشر» را آغاز کردیم، تماماً به اهل تسنن و کتب آنها اختصاص پیدا کرد.

حضرتعالی هم بارها فرمودید هدف ما همین هست تا بخواهیم حقانیت این مذهب را از کتب مخالفات اثبات کنیم. قطعاً بسیاری افراد پای گیرنده‌ها هستند و دوست دارند ببینند آیا در کتب شیعه هم چنین تعابیر و حدیث و روایتی ذکر شده است یا خیر؟!

حدیث «خلفائی اثناعشر» در منابع معتبر مکتب تشیع

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

در رابطه با حدیث «خلفائی اثناعشر» در کتب علمای شیعه مطالب زیادی وارد شده است. شبهاتی در شبکه‌های وهابی مطرح بود یا بعضی افراد و شیعیان سنی نما نظیر «شریعت سنگلجی»، «قلمداران»، «سید ابوالفضل برقعی» یا امثال آنها مطالبی در این زمینه مطرح کرده بودند.

این مطالب ما را بر آن داشت تا پژوهش دامنه داری در این زمینه داشته باشیم. ما بیش از سیصد روایت در کتب شیعه در رابطه با «خلفائی اثناعشر» داریم روایاتی نظیر:

«أَنَّ أَوْصِیائِی اثْنَا عَشَر»

مقتضب الأثر فی النصّ علی الأئمة الإثنی عشر، نویسنده: جوهری بصری، احمد بن عبد العزیز، محقق / مصحح: المنصوری، نزار، ص 8، باب مقدمة التحقیق

و:

«الْأَئِمَّةُ بَعْدِی اثْنَا عَشَرَ أَوَّلُهُمْ عَلِی بْنُ أَبِی طَالِبٍ وَ آخِرُهُمُ الْقَائِم»

عیون أخبار الرضا علیه السلام، نویسنده: ابن بابویه، محمد بن علی، محقق / مصحح: لاجوردی، مهدی، ج 1، ص 59، ح 28

و:

«وَ إِنَّ الْأَئِمَّةَ بَعْدِی کعَدَدِ نُقَبَاءِ بَنِی إِسْرَائِیل»

کفایة الأثر فی النصّ علی الأئمة الإثنی عشر، نویسنده: خزاز رازی، علی بن محمد، محقق / مصحح: حسینی کوهکمری، عبد اللطیف، ص 154، باب ما روی عن أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب ص عن النبی ص فی النصوص علی الأئمة الاثنی عشر ع

و:

«اسْمُ کلِّ وَصِی مِنْ أَوْصِیائِی أَوَّلُهُمْ عَلِی بْنُ أَبِی طَالِبٍ وَ آخِرُهُمْ مَهْدِی»

کمال الدین و تمام النعمة، نویسنده: ابن بابویه، محمد بن علی، محقق / مصحح: غفاری، علی اکبر، ج 1، ص 256، ح 4

و:

«فَلْیتَوَلَّ عَلِی بْنَ أَبِی طَالِبٍ مِنْ بَعْدِی وَ الْأَوْصِیاءَ مِنْ ذُرِّیتِی»

بحار الأنوار، نویسنده: مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح: جمعی از محققان، ج 23، ص 153، ح 116

نام ائمه اطهار از حضرت امیرالمؤمنین تا حضرت مهدی با سندهای صحیح در منابع دست اول شیعه نظیر کتب «سلیم بن قیس»، «کافی»، «من لا یحضره الفقیه»، «کمال الدین»، «خصال»، «الغیبة» اثر «نعمانی» و «الغیبة للطوسی» آمده است.

این کتب دست اول شیعه است، یعنی همگی قبل از قرن چهارم و پنجم است نه کتبی که بعد از قرن چهارم و پنجم هستند.

عزیزان توجه داشته باشند ملاک عمده برای ما، در بررسی روایات «شیخ طوسی» و من سبق هست. «شیخ طوسی» متوفای 460 هجری است، به این معنا که با آمدن «شیخ طوسی» دفترچه اسانید و احادیث بسته شده است.

هرچه روایت از ائمه اطهار و نبی گرامی اسلام بود، این بزرگواران در کتاب‌های خودشان آوردند. معمولاً مستندات روایات به «شیخ طوسی» و «شیخ صدوق» و «نعمانی» و «کلینی» و امثال این بزرگواران است.

علاوه بر این «کلینی» که کتاب هشت جلدی «کافی» را نوشته است، در حقیقت مجموعه‌ای از چهارصد کتاب اصلی است که در عصر ائمه اطهار (سلام الله علیهم اجمعین) به رشته تحریر درآمده است.

از میان اصحاب رسول گرامی اسلام تا اصحاب امام حسن عسکری (علیهم السلام) و نواب خاص امام حسن عسکری هرچه روایت در عصر ائمه اطهار بود را «کلینی» نقل کرده است.

حال بعضی افراد یاوه گو چه در شبکه‌های وهابی و چه در میان افراد خود فروخته و دین فروش می گویند که این مباحث در قرن سوم و چهارم آمده است، «کلینی» متوفای 329 هجری و متعلق به قرن چهارم است و فاصله‌اش با ائمه اطهار زیاد است.

ظاهراً این افراد یا نمی‌فهمند و یا تصمیم ندارند بفهمند. این افراد یا جاهل هستند و یا معاند هستند. اگر به مقدمه کتاب «کافی» اثر «کلینی» نگاه کنید، می‌بینید که خودشان این مطلب را می گویند.

اصول اربعمئة که در زمان ائمه اطهار در میان شیعیان شهرت تقریباً عمومی داشت و محل مراجعه بزرگان و فقها و اصحاب ائمه اطهار بود را «مرحوم کلینی» جمع آوری و مبوب کرد.

به عنوان مثال «زراره» خدمت امام صادق آمدند و در یک جلسه از طهارت سؤال پرسیدند و حضرت جواب دادند، از نماز سؤال پرسیده و حضرت جواب دادند، از رکوع و شکیات سؤال پرسیده است، از حد و ارث و نکاح سؤال پرسیده است و حضرت جواب دادند.

این‌ها تماماً در یک روایت بود. «مرحوم کلینی» یک سند را تکرار کرد. به عنوان مثال مطالبی که «زراره» از امام صادق در باب نماز آورده بود را در «کتاب الصلاة» برد، مطالبی که در باب طهارت بود را در «کتاب الطهارة» آورد.

«کلینی» مطالبی که در رابطه با ازدواج بود را در «کتاب النکاح» آورد. ایشان مطالبی که در رابطه با ارث بود را در «کتاب المیراث» آورد.

در حقیقت شانزده هزار و صد و نود و نُه روایت احادیثی است که در عصر معصوم از اصحاب امیرالمؤمنین تا اصحاب امام حسن عسکری (علیهم السلام) نوشته شده است.

این‌ها ارتباطی به «کلینی» ندارد که ما بگوییم سال وفات «کلینی» 329 هجری است، اما امام صادق مستشهد 148 هجری است و این همه فاصله میانشان وجود دارد.

حال بعضی از روایات «مرحوم کلینی» در «اصول اربعمئه» نبوده است و «مرحوم شیخ صدوق» متوفای 381 هجری آورده است. از طرف دیگر آقای «خزاز» متوفای 400 هجری بعضی از مطالب را آورده است.

«ابن بابویه» متوفای 329 هجری هم عصر «مرحوم کلینی» بعضی روایات را آورده است. «شیخ طوسی» متوفای 460 هجری بعضی مطالب را آورده است.

بنابراین مجموعه احادیث شیعه از زمان «مرحوم کلینی» و «ابن بابویه» پدر «شیخ صدوق» تا سال 460 هجری جمع آوری شده است.

بنده با توجه به تقسیم بندی بسیار مختصری که در این برنامه گنجایش دارد این روایات را دسته بندی کردم، عرض می‌کنم و تصویر کتاب‌ها را هم نشان می‌دهم.

غالب این روایات هم روایت صحیح السند است. اگر این روایات صحیح السند هم نباشد، سیصد روایت فوق تواتر است. ما در موضوع واقعه غدیر خم صد و ده روایت داریم و می گوییم این روایات متواتر است.

شاید حدیث «من بلغ» بیست سند بیشتر نداشته باشد و ما می گوییم حدیث متواتر است. البته سیصد روایت قدر متیقن است، زیرا روایات در این زمینه بیش از سیصد مورد است.

ان شاءالله در دانشنامه‌ای که با توفیق خداوند و عنایت حضرت ولی عصر تألیف می‌کنیم و شاید مجلد آن به پنجاه جلد هم برسد، در بخشی از آن منحصراً نصوص امامت را آوردیم که شاید خود دو جلد یا سه جلد باشد.

ان شاءالله بینندگان عزیز ما دعا کنند تا خداوند عالم به ما توفیق بدهد و بتوانیم به حول قوه الهی و با عنایت حضرت ولی عصر این دانشنامه را دسته بندی و چاپ کنیم و در اختیار عموم مردم قرار بدهیم.

«مرحوم شیخ صدوق» متوفای 381 هجری در کتاب «من لا یحضره الفقیه» از کتب اربعه شیعه، روایتی آورده است.

آقایان اهل سنت، صحاح سته و صحیحین دارند و شیعه هم کتب اربعه دارد که شامل کتاب «کافی» و «تهذیب الأحکام» و «من لا یحضره الفقیه» و «استبصار» است.

در کتاب «من لا یحضره الفقیه» جلد چهارم صفحه 179 حدیث 5406 روایتی از امام صادق (علیه السلام) از قول نبی گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) آمده است که حضرت فرمود:

«الْأَئِمَّةُ بَعْدِی اثْنَا عَشَرَ أَوَّلُهُمْ عَلِی بْنُ أَبِی طَالِبٍ وَ آخِرُهُمُ الْقَائِم»

امامان بعد از من دوازده نفر هستند. اولین آنها علی بن أبی طالب و آخرین آنها قائم آل محمد هستند.

«فَهُمْ خُلَفَائِی وَ أَوْصِیائِی وَ أَوْلِیائِی»

آن‌ها خلفای من و اوصیاء و اولیاء من هستند.

«وَ حُجَجُ اللَّهِ عَلَی أُمَّتِی بَعْدِی»

آن‌ها حجت‌های خداوند عالم بر امت من بعد از من هستند.

«الْمُقِرُّ بِهِمْ مُؤْمِنٌ وَ الْمُنْکرُ لَهُمْ کافِر»

من لا یحضره الفقیه، نویسنده: ابن بابویه، محمد بن علی، محقق / مصحح: غفاری، علی اکبر، ج 4، ص 180، ح 5406

استشهاد ما به «فَهُمْ خُلَفَائِی وَ أَوْصِیائِی» است. حال در رابطه با ائمه اطهار جداگانه آن را ذکر خواهیم کرد.

همین روایت را «شیخ صدوق (رضوان الله تعالی علیه)» در کتاب «عیون أخبار الرضا» جلد اول صفحه 61 آورده است. این روایت در کتاب «کمال الدین» صفحه 259 آمده است و می‌نویسد:

«الْأَئِمَّةُ بَعْدِی اثْنَا عَشَرَ أَوَّلُهُمْ عَلِی بْنُ أَبِی طَالِبٍ وَ آخِرُهُمُ الْقَائِمُ هُمْ خُلَفَائِی وَ أَوْصِیائِی»

کمال الدین و تمام النعمة، نویسنده: ابن بابویه، محمد بن علی، محقق / مصحح: غفاری، علی اکبر، ج 1، ص 259، ح 4

«مرحوم خزاز» متوفای 400 هجری که نوزده سال بعد از «شیخ طوسی» از دنیا رفته است، در کتاب «کفایة الأثر» صفحه 237 همین روایت را آورده است. در حقیقت این روایت یک شهرت عمومی و جهانی میان شیعیان داشته است.

روایت بعد روایتی است که «مرحوم شیخ صدوق» در کتاب «کمال الدین» آورده است که بسیار مفصل است. در این کتاب صفحه 265 آمده است که «سعید بن جبیر» از «عبدالله بن عباس» نقل می‌کند که پیغمبر اکرم فرمود:

«إِنَّ خُلَفَائِی وَ أَوْصِیائِی وَ حُجَجَ اللَّهِ عَلَی الْخَلْقِ بَعْدِی اثْنَا عَشَرَ»

خلفای من و جانشینان من و حجت‌های خداوند بر خلق دوازده نفر هستند.

این همان تعبیری است که در کتاب «صحیح مسلم» بود که آمده بود رسول گرامی اسلام فرمود:

«إِنَّ هذا الْأَمْرَ لَا ینْقَضِی حتی یمْضِی فِیهِمْ اثْنَا عَشَرَ خَلِیفَةً»

صحیح مسلم، اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسین القشیری النیسابوری، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی، ج 3، ص 1452، ح 1821

حضرت در ادامه فرمود:

«أَوَّلُهُمْ أَخِی وَ آخِرُهُمْ وَلَدِی»

اولین آنها برادرم و آخرین آنها فرزندم هست.

«قِیلَ یا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَنْ أَخُوک»

پرسیدند: یا رسول الله برادر شما کیست؟

«قَالَ عَلِی بْنُ أَبِی طَالِبٍ»

حضرت فرمود: علی بن أبی طالب است.

«قِیلَ فَمَنْ وَلَدُک»

پرسیدند: فرزند شما کیست؟

«قَالَ الْمَهْدِی الَّذِی یمْلَؤُهَا قِسْطاً وَ عَدْلًا کمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً »

حضرت فرمود: مهدی است کسی که جهان را پر از عدل و داد می‌کند آنچنانکه از ظلم و جور پر شده است.

«وَ الَّذِی بَعَثَنِی بِالْحَقِّ نَبِیاً لَوْ لَمْ یبْقَ مِنَ الدُّنْیا إِلَّا یوْمٌ وَاحِدٌ لَطَوَّلَ اللَّهُ ذَلِک الْیوْمَ حَتَّی یخْرُجَ فِیهِ وَلَدِی الْمَهْدِی فَینْزِلَ رُوحُ اللَّهِ عِیسَی ابْنُ مَرْیمَ فَیصَلِّی خَلْفَهُ»

قسم به خدایی که مرا به پیامبری انتخاب کرد اگر از دنیا نمانده باشد مگر یک روز، خداوند عالم آن یک روز را به قدری طولانی می‌کند تا فرزندم حضرت مهدی بیاید و حضرت عیسی پشت سر او نماز بخواند.

«وَ تُشْرِقَ الْأَرْضُ بِنُورِهِ وَ یبْلُغَ سُلْطَانُهُ الْمَشْرِقَ وَ الْمَغْرِب»

نور وجود حضرت مهدی سراسر کره زمین را منور می‌کند و حکومت او شرق و غرب عالم را فرا خواهد گرفت.

کمال الدین و تمام النعمة، نویسنده: ابن بابویه، محمد بن علی، محقق / مصحح: غفاری، علی اکبر، ج 1، ص 280، ح 27

از خداوند می‌خواهیم این قضیه هرچه سریع‌تر محقق شود. این تعبیر:

«وَ الَّذِی بَعَثَنِی بِالْحَقِّ نَبِیاً لَوْ لَمْ یبْقَ مِنَ الدُّنْیا إِلَّا یوْمٌ وَاحِدٌ لَطَوَّلَ اللَّهُ ذَلِک الْیوْمَ حَتَّی یخْرُجَ فِیهِ وَلَدِی الْمَهْدِی»

در منابع دست اول هم آمده است. ان شاءالله زمانی که به بحث مهدویت رسیدیم، بنده آن مطالب را هم عرض خواهم کرد.

بازهم در کتاب «کمال الدین» اثر «شیخ صدوق» روایتی در این زمینه آمده است. بنده تنها به دنبال این هستم تا «خلفائی» را این روایات انتخاب کنم. روایت بسیار مفصل است و در رابطه با آیه «اولو الأمر» است.

در روایت آمده است اصحاب از رسول اکرم سؤال کردند: اولو الأمر که خداوند عالم اطاعت او را به اطاعت خود قرین کرده است چه کسانی هستند؟! حضرت فرمود:

«هُمْ خُلَفَائِی یا جَابِرُ وَ أَئِمَّةُ الْمُسْلِمِینَ مِنْ بَعْدِی»

ای جابر! آن‌ها خلفای من و پیشوایان مسلمین بعد از من هستند.

«أَوَّلُهُمْ عَلِی بْنُ أَبِی طَالِبٍ ثُمَّ الْحَسَنُ وَ الْحُسَینُ ثُمَّ عَلِی بْنُ الْحُسَینِ ثُمَّ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِی الْمَعْرُوفُ فِی التَّوْرَاةِ بِالْبَاقِرِ»

اولین آنها علی بن أبی طالب سپس امام حسن سپس امام حسین سپس علی بن الحسین سپس محمد بن علی که در تورات به باقر معروف است.

«وَ سَتُدْرِکهُ یا جَابِرُ فَإِذَا لَقِیتَهُ فَأَقْرِئْهُ مِنِّی السَّلَامَ»

ای جابر! تو امام باقر را درک می‌کنی، اگر درک کردی از قول من به او سلام برسان.

«ثُمَّ الصَّادِقُ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ ثُمَّ مُوسَی بْنُ جَعْفَرٍ ثُمَّ عَلِی بْنُ مُوسَی ثُمَّ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِی ثُمَّ عَلِی بْنُ مُحَمَّدٍ ثُمَّ الْحَسَنُ بْنُ عَلِی ثُمَّ سَمِیی وَ کنِیی حُجَّةُ اللَّهِ فِی أَرْضِهِ وَ بَقِیتُهُ فِی عِبَادِهِ ابْنُ الْحَسَنِ بْنِ عَلِی»

حضرت در ادامه می‌فرماید:

«ذَاک الَّذِی یفْتَحُ اللَّهُ تَعَالَی ذِکرُهُ عَلَی یدَیهِ مَشَارِقَ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبَهَا»

او کسی است که خداوند عالم به دست او شرق و غرب عالم را فتح می‌کند.

«ذَاک الَّذِی یغِیبُ عَنْ شِیعَتِهِ وَ أَوْلِیائِهِ غَیبَةً »

او کسی است که از شیعیان و اولیائش غایب می‌شود.

«لَا یثْبُتُ فیها عَلَی الْقَوْلِ بِإِمَامَتِهِ إِلَّا مَنِ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِیمَان»

در امامت او ثابت قدم نمی‌ماند مگر آن دسته از مؤمنینی که امتحان خوبی داده باشند.

مراد رسول گرامی اسلام کسانی است که اعتقادشان به امامت استدلالی و عقلی و مستند و مستدل باشد.

«قَالَ جَابِرٌ فَقُلْتُ لَهُ یا رَسُولَ اللَّهِ فَهَلْ یقَعُ لِشِیعَتِهِ الِانْتِفَاعُ بِهِ فِی غَیبَتِهِ»

جابر عرض کرد: یا رسول الله! وقتی حضرت مهدی از شیعیان غایب می‌شوند، آیا در دوران غیبت شیعیان از وجود حضرت مهدی بهره می‌برند یا خیر؟!

«فَقَالَ إِی وَ الَّذِی بَعَثَنِی بِالنُّبُوَّةِ إِنَّهُمْ یسْتَضِیئُونَ بِنُورِهِ وَ ینْتَفِعُونَ بِوَلَایتِهِ فِی غَیبَتِهِ کانْتِفَاعِ النَّاسِ بِالشَّمْسِ وَ إِنْ تَجَلَّلَهَا سَحَابٌ»

حضرت فرمود: بله، قسم به خدایی که مرا به نبوت برانگیخت آنها از نور وجود مهدی استفاده می‌کنند و از ولایت او بهره می‌برند همانند بهره بردن مردم از خورشید زمانی که روی خورشید را ابرها گرفته باشند.

«یا جَابِرُ هَذَا مِنْ مَکنُونِ سِرِّ اللَّهِ وَ مَخْزُونِ عِلْمِهِ فَاکتُمْهُ إِلَّا عَنْ أَهْلِه»

ای جابر! این مطالب از اسرار الهی است و جز از اهلش آنها را مکتوم کن.

کمال الدین و تمام النعمة، نویسنده: ابن بابویه، محمد بن علی، محقق / مصحح: غفاری، علی اکبر، ج 1، ص 253، ح 3

حکومت در آن زمان بنی امیه و بعد از آن بنی عباس به دنبال این بودند تا کسانی که نشر مطالب می‌کنند و فرهنگ امامت اهلبیت را گسترش می‌دهند را به اشد مجازات کیفر کنند.

این قضیه اختصاصی به شیعه هم نداشت. ما بارها گفتیم بسیاری از بزرگان اهل سنت نظیر «نسائی» وقتی فضائل امیرالمؤمنین و اهلبیت را مطرح می‌کردند، آن‌ها را تا حد مرگ مورد ضرب و شتم قرار می‌دادند.

وقتی «ابن سقاء» بالای منبر رفت و فضیلتی از امیرالمؤمنین نقل کرد، او را به پایین کشاندند و کتک زدند و منبر را آب کشیدند. آن‌ها معتقد بودند منبری که فضائل امیرالمؤمنین و اهلبیت بر آن گفته شود نجس است! این کار بنی امیه است.

«کانت بنو أمیة إذا سمعوا بمولود اسمه علی قتلوه»

اگر بنی امیه می‌شنیدند کسی نام فرزند خود علی گذاشته است، فرزند او را ذبح می‌کردند.

سیر أعلام النبلاء، اسم المؤلف: محمد بن أحمد بن عثمان بن قایماز الذهبی أبو عبد الله، دار النشر: مؤسسة الرسالة - بیروت - 1413، الطبعة: التاسعة، تحقیق: شعیب الأرناؤوط, محمد نعیم العرقسوسی، ج 5، ص 102، باب 35 علی بن رباح

این روایت همچنین در کتاب «تهذیب التهذیب» اثر «ابن حجر عسقلانی» و «تهذیب الکمال» اثر «مزی» نقل شده است.

تاریخ باید برای مردم بازگو شود. علمای اهل سنت! شما را به هرکسی که معتقد هستید قسم می‌دهم این احادیث را برای مردم و جوانان بازگو کنید. جوانان باید بدانند چه ظلمی در حق امیرالمؤمنین و اهلبیت شده است. این روایات را مخفی نکنید.

(یوْمَ تُبْلَی السَّرائِر)

در آن روز که اسرار پنهان آشکار می‌شود.

سوره طارق (86): آیه 9

در آن روز؛

(یوْمَ لا ینْفَعُ مالٌ وَ لا بَنُون)

در آن روزی که مال و فرزندان سودی نمی‌بخشد.

سوره شعراء (26): آیه 88

در آنجا دیگر مال و فرزند و مقام هیچ فایده‌ای ندارد. در آنجا نزد حضرت فاطمه زهرا جز شرمندگی و شرمساری چیز دیگری ندارد. در محضر رسول گرامی اسلام جز سرافکندگی چیز دیگری ندارد.

امیدواریم ان شاءالله هم جوانان شیعه و هم جوانان اهل سنت این مطالب را خوب فرا بگیرند. ما از رسانه‌های شیعه اعم از رسانه‌های خصوصی و رسانه‌های ملی عاجزانه تقاضا می‌کنیم حقانیت و مظلومیت ائمه اطهار (علیهم السلام) را برای مردم بگویند.

تنها گفتن داستان کافی نیست. مردم این داستان‌ها را به قدری شنیده‌اند که دیگر خسته شده‌اند. بنده معتقدم رسانه‌های ما باید مقدمه وصیتنامه سیاسی الهی امام خمینی را هر هفته در برنامه‌ای جداگانه بیان کنند.

شیعه و سنی نسبت به امام خمینی اتفاق نظر دارند. ما امام و ولی فقیه را اولوالامر نمی‌دانیم، بلکه نائب اولوالامر می دانیم. این در حالی است که اعتقاد اهل سنت نسبت به ولی فقیه از ما بالاتر است و ولی فقیه را اولوالامر می‌دانند.

مردم ببینند این بزرگوار چه مطالبی در رابطه با مظلومیت اهلبیت دارد. صحبت‌های مقام معظم رهبری در سایت خودشان، موضوع بندی شده است. سخنان معظم له در رابطه با غدیر خم، ولایت، امامت و انتقاد از صحابه و مسئله جنگ جمل و جنگ صفین مطرح شده است.

ما نباید کاتولیک‌تر از پاپ باشیم و مطالبی که امروزه امام خمینی و مقام معظم رهبری و مراجع عظام تقلید مطرح می‌کنند را کنار بگذاریم.

وحدت و تقریب خوب است و نمی‌توان برای صفا و صمیمیت میان امت اسلامی قیمت و ارزش گذاشت بلکه فوق ارزش است. در مقابل این مسائل نباید مانع شود تا جوانان ما از حقایق تاریخی بی خبر بمانند.

روایت بعد از «جابر» است. در کتاب «کمال الدین» صفحه 258 آمده است که رسول گرامی اسلام می‌فرماید: جبرئیل به من خبر داد که علی بن أبی طالب خلیفه من است و ائمه‌ای از فرزندان علی بن أبی طالب حجت‌های من هستند. «جابر» گفت:

«یا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَنِ الْأَئِمَّةُ مِنْ وُلْدِ عَلِی بْنِ أَبِی طَالِبٍ»

یا رسول الله! ائمه‌ای که از فرزندان علی بن أبی طالب است چه کسانی هستند؟!

«قَالَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَینُ سَیدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ ثُمَّ سَیدُ الْعَابِدِینَ فِی زَمَانِهِ عَلِی بْنُ الْحُسَینِ ثُمَّ الْبَاقِرُ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِی وَ سَتُدْرِکهُ یا جَابِرُ فَإِذَا أَدْرَکتَهُ فَأَقْرِئْهُ مِنِّی السَّلَامَ ثُمَّ الصَّادِقُ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ ثُمَّ الْکاظِمُ مُوسَی بْنُ جَعْفَرٍ ثُمَّ الرِّضَا عَلِی بْنُ مُوسَی ثُمَّ التَّقِی مُحَمَّدُ بْنُ عَلِی ثُمَّ النَّقِی عَلِی بْنُ مُحَمَّدٍ ثُمَّ الزَّکی الْحَسَنُ بْنُ عَلِی ثُمَّ ابْنُهُ الْقَائِمُ بِالْحَقِّ مَهْدِی أُمَّتِی الَّذِی یمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا کمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً»

رسول گرامی اسلام در ادامه فرمودند:

«هَؤُلَاءِ یا جَابِرُ خُلَفَائِی وَ أَوْصِیائِی وَ أَوْلَادِی وَ عِتْرَتِی»

آن‌ها خلفا و جانشینان من و اوصیاء من و اولاد من و عترت من هستند.

« مَنْ أَطَاعَهُمْ فَقَدْ أَطَاعَنِی وَ مَنْ عَصَاهُمْ فَقَدْ عَصَانِی»

هرکسی از آنها اطاعت کند از من اطاعت کرده است و هرکسی از آنها عصیان کند از من عصیان کرده است.

کمال الدین و تمام النعمة، نویسنده: ابن بابویه، محمد بن علی، محقق / مصحح: غفاری، علی اکبر، ج 1، ص 258، ح 3

البته «مرحوم خزاز» در کتاب «کفایة الأثر» صفحه 237 آورده است. «مرحوم طبرسی» متوفای 548 هجری در کتاب «إعلام الوری» صفحه 183 آورده است. آقایان دیگر هم این روایت را آورده‌اند.

بازهم در روایت دیگر کلمه «خلفائی» به کار رفته است. در کتاب «کمال الدین» اثر «شیخ صدوق» صفحه 261 آمده است:

«عَلِی بْنُ أَبِی طَالِبٍ إِمَامُکمْ بَعْدِی وَ خَلِیفَتِی عَلَیکمْ»

علی بن أبی طالب امام شما بعد از من و خلیفه من بر شماست.

حضرت در ادامه می‌فرماید:

«لَا یحِبُّهُمْ إِلَّا مَنْ طَابَتْ وِلَادَتُهُ وَ لَا یبْغِضُهُمْ إِلَّا مَنْ خَبُثَتْ وِلَادَتُهُ»

کسی آنها را دوست ندارد مگر اینکه طیب ولادت داشته باشد و کسی با آنها دشمنی نمی‌کند مگر آنکه خبث ولادت داشته باشد.

این همان تعبیری است که در کتاب «صحیح مسلم» هم است و می‌نویسد:

«لَا یحِبَّنِی إلا مُؤْمِنٌ ولا یبْغِضَنِی إلا مُنَافِقٌ»

صحیح مسلم، اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسین القشیری النیسابوری، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی، ج 1، ص 86، ح 78

حضرت در ادامه می‌فرماید:

«اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالَی خُلَفَائِی وَ أَئِمَّةَ أُمَّتِی بَعْدِی وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُمْ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُمْ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُمْ»

کمال الدین و تمام النعمة، نویسنده: ابن بابویه، محمد بن علی، محقق / مصحح: غفاری، علی اکبر، ج 1، ص 261، ح 8

روایت دیگری «مرحوم نوری» در کتاب «مستدرک الوسائل» آورده است. ایشان در جلد 12 صفحه 280 می‌نویسد که «محمد بن عبدالجبار» نقل می‌کند به امام حسن عسکری عرض کردم:

«یا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ جُعِلْتُ فِدَاک أُحِبُّ أَنْ أَعْلَمَ مَنِ الْإِمَامُ وَ حُجَّةُ اللَّهِ عَلَی عِبَادِهِ مِنْ بَعْدِک»

یابن رسول الله! فدایتان شوم به من خبر دهید امام و حجت الهی بعد از شما بر مردم چه کسی است؟

«قَالَ إِنَّ الْإِمَامَ وَ الْحُجَّةَ بَعْدِی ابْنِی سَمِی رَسُولِ اللَّهِ وَ کنِیهُ »

حضرت فرمود: امام و حجت الهی بعد از من فرزندم هست که هم نام و هم کنیه پیغمبر اکرم است.

«الَّذِی هُوَ خَاتِمُ حُجَجِ اللَّه وَ خُلَفَائِهِ»

این پایان بخش حجت‌های الهی و خلفای پیغمبر اکرم هستند.

مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، نویسنده: نوری، حسین بن محمد تقی، محقق / مصحح: مؤسسة آل البیت علیهم السلام، ج 12، ص 280، ح 14095

البته روایت خیلی زیاد هست. شاید بتوان گفت نزدیک به سی یا چهل روایت داریم که واژه «خلفا» در احادیث شیعه به کار رفته است.

در بعضی روایات آمده است که رسول اکرم می‌فرماید: خلفای من دوازده نفر هستند، اوصیاء من دوازده نفر هستند، ائمه بعد از من دوازده نفر هستند. در بعضی از روایات هم دیدیم که حضرت نام ائمه اطهار را به صراحت برده است.

مجری:

بسیار خوب، خیلی عالی، خیلی لطف فرمودید. همانطور که حضرت استاد تأکید داشتند، پیرو یک واژه خلفا هست. ان شاءالله مابقی الفاظ را هم بررسی خواهیم کرد و از حضرت استاد خواهیم خواست تا نسبت به آنها هم مطالبی را بفرمایند.

همانطور که ملاحظه می‌فرمایید تلفن‌ها زیرنویس شده و در اختیارتان هست. ان شاءالله تماس بگیرید، عزیزان اتاق فرمان پاسخگوی شما خواهند بود.

ان شاءالله در انتهای برنامه و در فرصت مقتضی با شما تماس خواهند گرفت و صدای شما را وصل خواهند کرد و صدایتان را مستقیماً خواهیم شنید و پاسخ را از حضرت استاد مستقیماً دریافت خواهید کرد.

یک فاصله بگیریم، میان برنامه‌ای می‌بینیم، ان شاءالله برمی گردیم و در خدمتتان خواهیم بود.

عرض سلام مجدد خدمت همه شما بینندگان عزیز و ارجمند «شبکه جهانی حضرت ولی عصر».

ان شاءالله که تا این لحظه از برنامه بهره برده باشید از سخنان و فرمایشات حضرت استاد آیت الله حسینی قزوینی که راجع به بحث «خلفائی اثناعشر» چند جلسه‌ای هست از محضرشان استفاده می‌کنیم.

همه شما افرادی که از طرق مختلف نظیر گیرنده‌های ماهواره یا به صورت اینترنتی از هر نوع رسانه‌ای که دارید یا از طریق اپلیکیشن مخصوصی که برای شبکه طراحی شده است برنامه را مشاهده می‌کنید، این امکان را دارید تا با ما تماس بگیرید.

شما می‌توانید با همین شماره‌هایی که زیرنویس شده تماس بگیرید. ما در خدمتتان خواهیم بود و ان شاءالله صدای شما را مستقیماً پخش خواهیم کرد و خودتان مستقیماً با کارشناس محترم برنامه ارتباط برقرار خواهید کرد.

بسیاری از افراد از اقصی نقاط دنیا مشغول هستند و دارند برنامه ما را می‌بینند. بسیاری از افراد که بسیار هم فعال هستند از شهر آبادان و خرمشهر هستند.

ما در فضای مجازی می‌بینیم که انسان‌های ولایت مداری هستند و الآن هم که به این مصیبت دچار شدند. اگر فرمایشی هست استفاده می‌کنیم.

سرود «سلام فرمانده» نویدی بر نزدیک شدن ظهور امام زمان (ارواحنا فداه)

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

دو نکته است که بنده فراموش کردم ابتدا آنها را عرض کنم. نکته اول قضیه مصیبتی است که بر عزیزان و برادران و خواهران گرامی ما در آبادان انجام شد.

من به آبادان زیاد سفر کردم. ما در آبادان جلساتی داشتیم، منبر رفتیم، کلاس داشتیم. مردم آبادان مردم خونگرم و ولایت مدار و مدافعین سختکوش دوران دفاع مقدس هستند.

مصیبت وارده واقعاً مصیبت جانکاهی بود. ما هر روز که اخبار قضایای فروریختن ساختمان را می‌شنویم، واقعاً قلبمان به درد می‌آید.

ما به نوبه خودمان نسبت به خانواده‌های داغدیده تسلیت و تعزیت عرض می‌کنیم. خدا را به آبروی حضرت فاطمه زهرا سوگند می‌دهیم به عزیزان ما صبر جمیل و اجر جزیل کرم نماید.

درخواست ما و تمام مردم از مسئولین قضایی و اجرایی این است که با مسببین این مسئله برخورد کنند تا نقطه کوچک و سر سوزنی رفع آلام از مصیبت دیده‌ها باشد.

نکته دیگری که من لازم می دانم حتماً تذکر بدهم، قضیه سرود بسیار زیبا و خداپسند و زهرا پسند و مهدی پسند «سلام فرمانده» است که کودکان خردسال ما با صفا و صمیمیت اجرا کردند.

من احساس می‌کنم این قضایا عنایت الهی است و ان شاءالله نوید می‌دهد که فرج خیلی نزدیک است. حتماً عزیزان دیدند که مقام معظم رهبری در پیام نوروزی وقتی فقرات زیارت آل یاسین را خواندند و به این فراز رسیدند:

«السَّلَامُ عَلَیک حِینَ تَقْعُدُ السَّلَامُ عَلَیک حِینَ تَقُوم»

الإحتجاج علی أهل اللجاج، نویسنده: طبرسی، احمد بن علی، محقق / مصحح: خرسان، محمد باقر، ج 2، ص 493، باب ذکر طرف مما خرج أیضا عن صاحب الزمان ع من المسائل الفقهیة و غیرها فی التوقیعات علی أیدی الأبواب الأربعة و غیرهم

بغض گلویشان را گرفت و اشک در چشمانشان حلقه زد. بنده هم از اول امسال بی اختیار به این فکر افتادیم که قبل از اینکه به بینندگان سلام بدهیم، سلام بر حضرت ولی عصر داشته باشیم.

این در حالی است که ما در طول این چند سالی که در شبکه‌های مختلف بودیم، این توفیق نصیب ما نشده بود و ما از این توفیق محروم و بی بهره بودیم.

به صراحت می گویم که واقعاً بی اختیار همانند اینکه کسی در درون و روح من می‌گوید که قبل از آنکه به مردم سلام بدهید، خدمت حضرت ولی عصر سلام بدهید.

ان شاءالله همه اینها نویدی بر نزدیک شدن ظهور حضرت صاحب الزمان (ارواحنا فداه) است. حال از بعضی وطن فروشان خارج از کشور انتظاری نیست. اگر آنها اعتراض نکنند جای تعجب است.

آقایان داخلی این همه گله می‌کنند که شب شهادت امام صادق (علیه السلام) صد هزار نفر برنامه «سلام فرمانده» را اجرا کردند. همین آقایان در قضایای فتنه 88 جنایات زیادی مرتکب شدند، اما یک دفعه هم عذرخواهی نکردند و وقاحت را به حد اعلی رساندند.

آن‌ها یک مرتبه هم نیامدند از اهلبیت و مردم و مسلمانان و شیعیان پوزش بطلبند. حال این افراد کاتولیک‌تر از پاپ شده‌اند و ادعا می‌کنند که شب شهادت امام صادق سرود اجرا شده است!!

مسئولین در آن برنامه چندین مرتبه شب شهادت امام صادق و قضیه آبادان را تسلیت گفتند. ظاهراً یا در گوش‌های این افراد پنبه بوده و نشنیدند و یا شنیدند و دارند موجبات اختلاف را فراهم می‌کنند.

بنده دیدم آقای «کریمی» مداح مراسم جمله زیبایی گفتند. ایشان گفتند: من حاضرم ثواب تمام روضه خوانی‌هایم را بدهم و در مقابل ثواب سرود خواندن یکی از کودکانی که سرود «سلام فرمانده» را می‌خوانند به من بدهند!!

این‌ها همگی لطف و عنایت الهی است. این برنامه در شهرهای مختلف اجرا شده است. ظاهراً دیروز این سرود در یزد اجرا شده بود که اصلاً غوغا بود. بنده گمان می‌کنم جمعیتی که برای مراسم «سلام فرمانده» آمده بود از روز قدس و 22 بهمن بیشتر بود.

امیدواریم که ان شاءالله این برنامه‌ها ادامه پیدا کند. این چیزی نیست جز لطف خاص حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه).

«فَمَا شَی‌ءٌ مِنْهُ إِلَّا وَ أَنْتُمْ لَهُ السَّبَبُ وَ إِلَیهِ السَّبِیل»

بحار الأنوار، نویسنده: مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح: جمعی از محققان، ج 91، ص 37، ح 23

ما در خدمت شما هستیم.

مجری:

احسنتم، بسیار خوب. خیلی لطف کردید حضرت استاد. در این فرصت باقیمانده که نزدیک نیم ساعت تا انتهای برنامه فرصت داریم به سراغ تماس‌های شما بینندگان عزیز و ارجمند برویم.

همچنان بازهم تأکید کنم که این فرصت برایتان هست که تماس بگیرید. ان شاءالله ما صدای شما را داخل استودیو خواهیم شنید.

تماس‌های بینندگان برنامه:

آقای محمدی از اصفهان پشت خط هستند. آقای محمدی در خدمت شما هستیم، بفرمایید:

بیننده (آقای محمدی از اصفهان – شیعه):

سلام علیکم، شب شما بخیر.

مجری:

سلام علیکم و رحمة الله، سلامت باشید، وقت شما هم بخیر.

بیننده:

زنده باشید. ان شاءالله که خداوند شما مجری محترم و استاد عالیقدر را حفظ کند.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

خواهش می‌کنم.

بیننده:

در فضای مجازی یکی دو سال پیش کلیپی منتشر شده بود که خدای مسلمانان ریاضی بلد نیست. کسانی که سواد و دانش نداشتند این کلیپ را پخش می‌کردند و بشکن می‌زدند.

من متأسفانه آن موقع اطلاعی از قضیه تقسیم ارث نداشتم و جوابی بلد نبودم بدهم، اما می‌دانستم که این فرمولی دارد و حساب و کتابی دارد.

من به دنبال این بودم که جوابی پیدا کنم تا اینکه برخورد کردم با مجریان گرانقدر «شبکه جهانی حضرت ولی عصر» و «شبکه جهانی ولایت» که بارها در صحبت‌هایشان می گویند: "علی جان" و "یا علی مدد" و دل وهابیت به درد می‌آید.

من به «نهج البلاغه» ترجمه «ابن ابی الحدید» برخوردم که نوشته بود: حضرت علی بالای منبر بودند و داشتند خطبه‌ای می‌خواندند.

در آن حین یک نفر ناگهان پرسید: یا علی! مردی از دنیا رفته است در حالی که دو دختر و پدر و مادر و همسر دارد. سهم همسر این مرد چه کسری می‌شود؟! حضرت بلافاصله فرمودند: یک هشتم ارث تبدیل به یک نهم می‌شود.

من در زیرنویس ترجمه «ابن ابی الحدید» دیدم نوشته بود: دانشمندان جواب این سؤال را از فرمولی به نام «عول» پاسخ می‌دهند که در آن باید به جای اینکه به دخترها هرکدام یک سوم بدهند و یک سوم را هم به پدر و مادر تقسیم کنند، کار دیگری می‌کنند.

در اینجا به جهت اینکه همسر هم وارد می‌شود و یک هشتم می‌خواهد، جمع نسبت‌ها از یک بالا می زند و نُه هشتم می‌شود. حضرت فرمودند: یک هشتم آن یک نهم می‌شود.

فقها با فرمول‌هایی که بلد هستند ارث را بیست و هفت قسمت می‌کنند و از این بیست و هفت قسمت، هشت قسمت به یک دختر و هشت قسمت به دختر دیگر و چهار قسمت به پدر و مادر می‌رسد.

بنابراین از بیست و هفت قسمت، سه قسمت برای همسر می‌ماند و یک هشتم آن یک نهم می‌شود.

من گفتم با توجه به اینکه ریاضی و جمع و تفریق بلد هستم، با وجود اینکه مقدمات بلد نیستم و نمی‌دانم «عول» چیست گفتم: یا علی جان که مجریان با عشق و صداقت «یا علی» می گویند، مرا کمک کن تا من این مسئله را حل کنم.

من بعد از برنامه چند شب پیش تا ساعت دو شب نشستم و خوابم برد. ساعت پنج که بلند شدم نماز بخوانم، جواب مسئله را مطابق آن بیست و هفت قسمت یاد گرفته بودم.

ببخشید از اینکه وقتتان را می‌گیرم، اما چون احساس کردم با توجه به اینکه چیزی در این مورد نخوانده بودم و اعتقاد داشتم امیرالمؤمنین یک راه تستی بلد بودند و از علم لدنی حتماً یک فرمولی بوده که روی دشمنان خود را در این زمان سیاه کردند.

من حساب کردم و نوشتم: یک سوم متعلق به یک دختر است، یک سوم متعلق به دختر دوم است، یک سوم سهم پدر و مادر است مساوی با زمانی است که همسر نباشد. من جمع زدم و یک هشتم را هم اضافه کردم و با همدیگر نُه هشتم شد.

نتیجه این شد به جهت اینکه تساوی دو طرف برقرار باشد یعنی جمع سهم‌ها که از یک بالا زده است نُه هشتم شود، باید دو طرف معادله را در هشت نهم ضرب کنیم.

هشت نهم را که ضرب در سهم هریک از دختران و جمع والدین کردم، هشت بیست و هفتم شد! بنابراین هر دختر هشت بیست و هفتم و پدر و مادر جمعاً هشت بیست و هفتم دارند و به همسر عدد یک نهم می‌رسد و یک هشتم تبدیل به یک نهم می‌شود.

به اصطلاح یک هشتم او ضرب در نُه هشتم شده است و جواب یک نهم می‌شود. با این حساب ساده من به جوابی رسیدم که فقهای ما الآن رسیدند و این را نتیجه «یا علی» می‌بینم که دوستان شما با صداقت می گویند.

من که سوادی در این باره نداشتم، به این جواب رسیدم. ببخشید از اینکه وقت شما را گرفتم. این جواب را حضرت علی با سرعت هرچه تمام‌تر در اینجا مطرح کردند.

اگر فرض می‌کنیم که آنها راست بگویند حضرت علم لدنی نداشتند، جواب سؤال را به بهترین وجه فرمودند.

این جواب برای کسانی است که در این قرن زندگی می‌کنند و مدعی هستند باید کسی که افضل و اعلم و دارای دانش هست برتر شناخته شود و او حق امامت دارد و او مولای ماست. و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

تشکر از جناب آقای محمدی عزیز. همانطور که حضرتعالی هم اشاره کردید قضیه «عول» در «کتاب الارث» مفصل آمده است. در تقسیم بندی بین وراث قرآن کریم به صراحت می‌فرماید:

(یوصِیکمُ اللَّهُ فِی أَوْلادِکمْ لِلذَّکرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَیین)

خداوند به شما در باره فرزندانتان سفارش می‌کند که (از میراث) برای پسر به اندازه سهم دو دختر باشد.

(وَ إِنْ کانَ رَجُلٌ یورَثُ کلالَةً أَوِ امْرَأَةٌ وَ لَهُ أَخٌ أَوْ أُخْتٌ فَلِکلِّ واحِدٍ مِنْهُمَا السُّدُس)

و اگر مردی بوده باشد که کلاله (خواهر یا برادر) از او ارث می‌برد یا زنی که برادر یا خواهری دارد سهم هر کدام یک ششم است.

سوره نساء (4): آیات 11 و 12

این قضایا کاملاً مشخص است. حال اگر ارث طوری شد که در تقسیم بندی از تقسیم یک هشتم و یک ششم اضافه آمد، ائمه اطهار بیان کردند که اگر اضافه شد سهم چه کسی است و اگر کم شد از سهم چه کسانی کسر می‌شود.

شما فرمودید یک سوم، اما فرقی نمی‌کند. یک ششم برای پدر و مادر است که نفری یک سوم می‌شود و برای دخترها هم نصف پسر است.

در اینجا فرزندان و پدر و مادر شخص هست که باید از ارث استفاده کنند، اما همسر بعد از فوت شخص ازدواج می‌کند و شخص دیگری هست که زندگی او را تأمین کند.

بنابراین در اینجا «عول» طبق دستور شرع قرعه فال به نام همسر افتاده است. اگر فرزندان شخص کوچک باشند یا پدر و مادر سالخورده باشند، «عول» و کسری ارث به نام آنها نیفتد که با مشکل اقتصادی مواجه شوند.

مجری:

بسیار عالی، خیلی ممنون. تشکر می‌کنیم از جناب آقای محمدی عزیز که این سؤال را پرسیدند.

حضرت استاد چندین بار تأکید کردند برای شما و امثال شما که پیگیر این قضایا هستید و از این نوع جریان‌ها لذت می‌برید، کتاب «قضاوت‌های امیرالمؤمنین» اثر «شیخ شوشتری» بسیار کتاب لذت بخشی است و انسان از خواندن آن خسته نمی‌شود.

حال این هم به عنوان پیشنهادی که از حضرت استاد یاد گرفتیم و گفتن آن خالی از لطف نخواهد بود.

به سراغ تماس بعد برویم. آقای بهادری از کرج پشت خط هستند. آقای بهادری در خدمت شما هستیم، بفرمایید:

بیننده (آقای بهادری از کرج – شیعه):

بسم الله الرحمن الرحیم. عرض سلام و شب بخیر دارم خدمت حضرت آیت الله حسینی قزوینی و جناب آقای مرعشی دو سید بزرگوار.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

سلام علیکم و رحمة الله و برکاته.

بیننده:

فاجعه‌ای که برای ملت شریف آبادان اتفاق افتاد را تسلیت عرض می‌کنم، ان شاءالله خداوند به بازماندگان صبر عنایت کند.

حضرت استاد ما شانزده آیه در قرآن کریم داریم که جعل امامت تنها و تنها به عهده خداوند متعال است. اصلاً در قرآن کریم داریم:

(وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً یهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمَّا صَبَرُوا وَ کانُوا بِآیاتِنا یوقِنُون)

و از آنها امامان (و پیشوایانی) برگزیدیم که به فرمان ما (مردم را) هدایت می‌کردند بخاطر اینکه شکیبایی نمودند و به آیات ما یقین داشتند.

سوره سجده (32): آیه 24

از این آیه استفاده می‌شود که منصب امامت جایگاه و مقامی دارد که محتاج به جعل و نصب الهی است. اینطور نیست که با انتخاب گروهی یا ملتی صورت بگیرد، بلکه باید از طرف خداوند متعال قرار بگیرد.

(جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً)

به این معناست که ما جعل و انتخاب می‌کنیم. بنابراین تقریر مقام امامت در امر خداوند متعال است. ثانیاً اینکه به خواصی از بندگان شایسته اهدا می‌شود، نه به همه بندگان و نه به همه شایستگان. حتی به خواصی از شایستگان هم تفویض نمی‌شود.

کسانی به این مقام می‌رسند که قادر به هدایت تکوینی عالم خلقت هستند. خداوند امر تکوین آفرینش را به آنها تفویض نموده است.

آن‌ها چه کسانی هستند؟! همین خلفای اثناعشر هستند که دارای مقام عصمت هستند و از هرگونه لغزش و خطا و انحراف مصون هستند. این نظر و دیدگاه ما شیعیان است.

در صدر اسلام هم یک اتفاق نامیمون رخ داد و آن اینکه عده‌ای از صحابه با همین یهودیان در مقابل پیامبر الهی ایستادگی می‌کنند و جریان سقیفه به وجود آمد.

امام رضا (علیه السلام) در مقام امام و امامت حضرت ابراهیم می‌فرماید: خداوند بعد از یک سیر طولانی حضرت ابراهیم را به مقام امامت رساند، به این معنا که اول ابراهیم نبی خداوند شد سپس خلیل الله شد و بعد امام شد.

خداوند متعال حضرت ابراهیم را امتحان کردند. خداوند وقتی به حضرت ابراهیم علو مقام می‌دهد یعنی ابراهیم را به مقام نبوت می‌رساند، زیرا ابراهیم به هرچیزی نگاه می‌کردند باطل و واقع آن شکل را می‌دید.

وقتی حضرت ابراهیم به این مرتبه رسید، نبی الله شد. سپس وقتی که حضرت ابراهیم از مرتبه نبوت عبور کرد، به رتبه خلّت رسید یعنی خلیل الله شد. حضرت ابراهیم منصب امام و امامت را به گونه ویژه‌ای کسب کرد.

امام می‌فرماید که وقتی حضرت ابراهیم به مقام نبوت رسید تشرف پیدا نمی‌کند. وقتی حضرت ابراهیم به مقام خلت می‌رسد تشرف پیدا نمی‌کند. در مقابل وقتی حضرت ابراهیم به امامت می‌رسد، به فرموده امام رضا به مقام امامت مشرف شد.

حضرت ابراهیم نبی الله و خلیل الله شد، اما شرافتی برای ایشان ذکر نمی‌شود. در مقابل وقتی حضرت ابراهیم امام می‌شود، امام رضا (علیه السلام) می‌فرماید:

«شَرَّفَهُ اللَّهُ بِهَا فَأَشَادَ بِهَا ذِکرَه »

خداوند ابراهیم را به این مقام مشرف کرد و یاد و نام او را به وسیله تشرف به این مقام مرتفع کرد.

الإحتجاج علی أهل اللجاج، نویسنده: طبرسی، احمد بن علی، محقق / مصحح: خرسان، محمد باقر، ج 2، ص 433، باب احتجاجه ص فیما یتعلق بالإمامة و صفات من خصه الله تعالی بها و بیان الطریق إلی من کان علیها

وقتی حضرت ابراهیم امام شد، یک مقام رفیع پیدا کرد. بازهم خداوند متعال ابراهیم را تکریم کرد و گرامی داشت به اینکه این مقام را به بعضی از ذریه او اهدا کرد تا اینکه به بعضی از همین ذریه نبوت هم داده است.

آن تکریم که خداوند می‌کند به خاطر واگذاری مقام امامت است که به ذریه حضرت ابراهیم می‌رسد تا به پیامبر عظیم الشأن اسلام و از او به امیرالمؤمنین علی بن أّبی طالب (سلام الله علیه). این مقام به ذریه برگزیده امیرالمؤمنین می‌رسد.

حال سؤال من این است که امامان اثناعشر که ما اعتقاد داریم دارای عصمت و مصونیت از خطا هستند و عالم هستند، کدام یک از علمای عامه اعتقاد دارند که در خلفای خودشان نظیر ابوبکر و عمر و عثمان و معاویه و یزید این عصمت وجود دارد؟!

این با آیات قرآن کریم جور درنمی آید. آیا این را می‌توانند به ما جواب بدهند؟! آیا دوازده خلیفه‌ای که علمای اهل سنت داد می‌زنند ویژگی‌هایی که من عرض کردم غیر از امیرالمؤمنین که ما او را عالم بر همه چیز می دانیم در وجود کسی هست یا نیست؟! والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

احسنت، دست شما درد نکند، ممنون و متشکرم. خداوند به شما جزای خیر عنایت کند.

مجری:

آقای بهادری از شما تشکر می‌کنیم که مثل همیشه مرتبط‌تر با موضوع برنامه صحبت کردید و این سؤالات را به صورت صریح مطرح فرمودند.

آقای کیا روستا از کرج پشت خط هستند. آقای کیا روستا در خدمت شما هستیم، بفرمایید:

بیننده (آقای کیا روستا از کرج – شیعه):

سلام عرض می‌کنم خدمت آقای قزوینی و مجری محترم برنامه.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

سلام علیکم و رحمة الله.

مجری:

علیکم السلام و رحمة الله، در خدمت شما هستیم، بفرمایید.

بیننده:

می‌خواستم تشکر کنم از برنامه خوبتان و تسلیت بگویم به مردم خوزستان و آبادان که غم بزرگی برای مردم ایران به وجود آمد.

از طرف دیگر می‌خواستم خواهش کنم که مناظره‌ای با مجریان شبکه وهابی کلمه داشته باشید، زیرا واقعاً از حد گذرانده‌اند.

مجری:

بله، اگر سابقاً هم همراه ما بودید ما به هر وسیله‌ای تلاش کردیم که آنها را برای مناظره بیاوریم، اما دریغ از یک فرصت و اندکی توجه.

یک مرتبه بارقه امیدی ایجاد شد، اما بازهم آنها رسواتر از قبل شدند و سریع‌تر از قبل از جریان مناظره کردن فرار کردند. رسوایی آنها کمتر از رسوایی نبود که اگر می‌آمدند و مناظره می‌کردند به عمل می‌آمد.

آقای کیا روستای عزیز از شما تشکر می‌کنیم که از کرج تماس گرفتید و صدایتان را شنیدیم. آقا علی از قم پشت خط هستند. آقا علی در خدمت شما هستیم، بفرمایید:

بیننده (آقا علی از قم – شیعه):

سلام علیکم، خیلی ممنون از برنامه خوبتان. سلام عرض می‌کنم خدمت حاج آقا و بسیار تشکر می‌کنم از برنامه خوبتان.

مجری:

سلام باشید، در خدمت شما هستیم.

بیننده:

دو سؤال داشتم. سؤال اول اینکه حدیثی شنیدم که نمی‌دانم موثق هست یا خیر. ما مشکلاتی با این دو کشور داریم که از قدیم تا الآن دارند به ما ضربه‌های مالی و جانی می‌زنند.

شنیدم در روایت آمده است که امام صادق می‌فرمایند: ما خوشحالیم که از ترک و عرب نیستیم و از فارس و قریش هستیم. اصحاب از حضرت پرسیدند: کدام ترک‌ها؟! حضرت فرمودند: ترک‌های عثمانی.

گفتنی است ترک‌های عثمانی همان ترک‌های ترکیه هستند که سلفی‌ها را به سوریه فرستادند.

اصحاب از حضرت پرسیدند: کدام عرب‌ها؟! حضرت فرمودند: عرب‌های حجاز. آن‌ها تا الآن نه تنها در حق مسلمین بلکه در حق تمام مردم جهان ظلم می‌کنند. آیا این روایت موثق هست یا خیر؟!

مجری:

آقا علی با توجه به اینکه ممکن است این روایت سندهای زیادی هم داشته باشد، آیا سند خاصی مدنظرتان هست و این روایت را از کتاب خاصی نقل می‌کنید؟!

بیننده:

خیر، بنده تنها شنیدم و مطابقت کردم با جریاناتی که تا الآن گذشته است. «کریم خان زند» بسیاری از این افراد را کشت و علمای سلفی ترکیه حکم می‌دادند که شیعیان مخصوصاً شیعیان ایران را بکشید.

البته «کریم خان زند» که ایرانی بود، خودش از ترک‌های ایران و شیعه بود. عرب‌های حجاز تا الآن هم دسته دسته شیعیان را در عربستان کشتند هم پول خرج کردند و حوزه‌های علمیه وهابیت درست کردند و مرقدهای امامان تشیع را خراب کردند.

شواهدی که تا الآن در دست است، این است که از زمان امام تا الآن این دو کشور بزرگترین ظلم را به ما می‌کنند. بنده می‌خواستم ببینم که آیا این حدیث موثق هست یا خیر؟!

بنده دشمن اصلی را بعضی از مردم این دو کشور می دانم که ترک‌های عثمانی و وهابی هستند.

مجری:

آقا علی عزیز از شما تشکر می‌کنیم. البته مستحضر هم هستید که ما ابتدا به سراغ روایت می‌رویم و وقتی که درست بود نتیجتاً به سراغ تطبیق آن می‌رویم. حال اینکه از تطبیق بخواهیم به اصل روایت برسیم بالاخره مرحله دیگری است که جای تأمل دارد.

بیننده:

اگر وقت هست من سؤال دوم را بپرسم.

مجری:

سؤال دوم را هم بپرسید.

بیننده:

در ذیل بررسی روایات مربوط به حضرت مهدی (ارواحنا فداه) آمده است که امام صادق (علیه السلام) به «مفضل» فرمود: هر بیعتی قبل از ظهور حضرت مهدی کفر، نفاق و تزویر است و لعنت بر بیعت شونده و بیعت کننده.

همچنین از امام حسین (علیه السلام) نقل شده است که فرمودند: هر پرچمی برافراشته از رهبری قبل از قیام حضرت مهدی طاغوت است. به فرموده امام باقر (علیه السلام) صاحب آن پرچم طاغوت است.

من فکر می‌کنم که این حدیث برای بعد از غیبت کبری هست، زیرا «زید بن علی» که در یمن خروج کرد یا «مختار» برای خونخواهی یا کشتن ظالمان بود نه برای حاکمیت که این هم به انحراف کشیده شد.

الآن هم می‌بینیم که یمن از طریق دینی و نظامی به انحراف کشیده شده است. خیلی ممنون می‌شوم این حدیث را پاسخ بدهید.

امروز در عربستان و ترکیه و ایران و پاکستان شواهدی می‌بینم که اصلاً اسلامیتی که باید تشیعی باشد و «نهج البلاغه» ای باشد در آن نیست.

مجری:

ان شاءالله پاسخ هردو سؤال را تا جایی که فرصت باشد بیان می‌کنیم. ما می‌خواهیم راجع به جواب‌های حضرتعالی صحبت کنیم و دلمان هم نمی‌آید این فرصت ضیغ تر از این شود.

تشکر می‌کنیم آقا علی عزیز که از قم این سؤالات را مطرح کردید. حضرت استاد در خدمت شما هستیم.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

در رابطه با حدیث اول باید بگویم که این روایت در کتاب «معانی الأخبار» اثر «شیخ صدوق» آمده است با این تعبیر که امام صادق فرمودند:

«نَحْنُ قُرَیشٌ وَ شِیعَتُنَا الْعَرَبُ وَ عَدُوُّنَا الْعَجَم»

ما قریش هستیم، شیعیان ما عرب هستند و دشمنان ما عجم هستند.

معانی الأخبار، نویسنده: ابن بابویه، محمد بن علی، محقق / مصحح: غفاری، علی اکبر، ص 404، ح 71

این روایت غیر از آن است که حضرتعالی فرمودید. اولاً این روایت از نظر سند کاملاً ضعیف است و هیچ شکی در آن نیست.

«سلمة بن خطاب» در سند روایت است، در حالی که «مرحوم نجاشی» به صراحت ایشان را تضعیف کرده است.

بنابراین روایت از نظر سند فاقد ارزش است و سند روایت ضعیف است. وقتی سند روایت ضعیف شد، ما نمی‌توانیم متن را به معصوم نسبت دهیم.

علاوه بر اینکه ائمه اطهار (علیهم السلام) فرمودند: وقتی روایتی از ما نقل شد به قرآن عرضه بدارید. اگر روایت مخالف قرآن کریم بود، آن را به دیوار بکوبید. قرآن کریم می‌فرماید:

(إِنَّ أَکرَمَکمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکم)

ولی گرامی‌ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست.

سوره حجرات (49): آیه 13

حال باتقواترین افراد هرکسی می‌تواند باشد. فخری نسبت به عرب بر عجم یا عجم بر عرب نیست. فخر به زهد و تقواست. هیچ عرب و هیچ عجمی نمی‌توانند ادعای برتر بودن کنند.

عزیزان دقت کنند کلمه «عجم» به عنوان فارس نیست، بلکه مراد از «عجم» غیر عرب است. حال ممکن است غیر عرب انگلیسی باشد، فرانسوی باشد، ترک باشد، فارس باشد. در هر صورت از غیر عرب به «عجم» تعبیر می‌کنند.

شاید این روایت در مناسبتی بوده و افراد غیر عرب فتنه‌ای درست کرده بودند و افراد از حضرت سؤال می‌کنند. این اشاره به یک وجود خارجی است.

آقایانی که در خارج فتنه شروع کردند دشمنان ما هستند. همچنین کسانی که عرب هستند و دفاع کردند دوستان ما هستند. شاید چنین قضیه‌ای وجود خارجی باشد و اشاره به یک قضیه و حادثه‌ای در خارج باشد که امام فرموده باشد.

علاوه بر این عرض کردیم که متن روایت به هیچ وجه با قرآن کریم، روایات دیگر اهلبیت و سیره ائمه اطهار و سیره حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) تطبیق نمی‌کند.

وقتی که امیرالمؤمنین بیت المال را تقسیم می‌کردند، بعضی افراد می‌گفتند که ما از عرب هستیم و این شخص از عجم است. چرا میان ما و او فرق نمی‌گذارید؟!

حضرت در جواب فرمودند: من در قرآن کریم میان فرزندان اسحاق و ابراهیم چیزی نیافتم که آنها با همدیگر تفاوت داشته باشند. همگی بنده خداوند هستند و همگی باید بالسویه از بیت المال استفاده کنند.

آیا هر حکومتی قبل از قیام امام زمان (علیه السلام)، حکومت طاغوت است!؟

در رابطه با روایت دوم حضرتعالی، ما امسال در بحث خارج فقه مقارن حدود دوازده جلسه در رابطه با این روایت صحبت کردیم. روایاتی را از ائمه اطهار (علیهم السلام) نقل می‌کنند. در کتاب «الغیبة للنعمانی» صفحه 114 آمده است:

«کلُّ رَایةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ رَایةِ الْقَائِمِ ع صاحبها طَاغُوت»

هر پرچمی قبل از پرچم حضرت ولی عصر برافراشته شود، صاحب آن طاغوت است.

الغیبة للنعمانی، نویسنده: ابن أبی زینب، محمد بن ابراهیم، محقق / مصحح: غفاری، علی اکبر، ص 114، ح 9

همانطور که امیرالمؤمنین فرمودند، یک سری مطلقات داریم و یک سری مقیدات داریم. وقتی ما روایات مطلق آوردیم قبل از آنکه به مقیدات آن رجوع کنیم، استناد به مطلق باطل است.

ما روایات عام داریم و روایات خاص داریم. استناد به روایات عام قبل از تفحص از خاص خلاف است. در کتاب «کافی» آمده است که امیرالمؤمنین فرمودند: همانطور که قرآن کریم عام و خاص و مطلق و مقید و ناسخ و منسوخ دارد، روایات ما هم این چنین است.

ملاحظه کنید در این روایت آمده است: «کلُّ رَایةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ رَایةِ الْقَائِمِ ع صاحبها طَاغُوت». به عنوان مثال در کتاب «کافی» جلد هشتم صفحه 295 آمده است:

«کلُّ رَایةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ قِیامِ الْقَائِمِ فَصَاحِبُهَا طَاغُوتٌ یعْبَدُ مِنْ دُونِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَل»

هر پرچمی قبل از قیام حضرت مهدی برافراشته شود، طاغوتی است که هدف آن عبادت غیر خداوند است.

الکافی، نویسنده: کلینی، محمد بن یعقوب، محقق / مصحح: غفاری علی اکبر و آخوندی، محمد، ج 8، ص 295، ح 452

یعنی این پرچم به امامت خود دعوت می‌کند، یعنی خود را به عنوان امام مطرح می‌کند. این روایت در کتاب «مرآة العقول» آمده است و می‌نویسد که روایت صحیح است. بازهم در کتاب «کافی» صفحه 297 آمده است:

«وَ مَنْ رَفَعَ رَایةَ ضَلَالَةٍ فَصَاحِبُهَا طَاغُوتٌ»

هرکس پرچم گمراهی برافراشته کند، صاحب آن طاغوت است.

الکافی، نویسنده: کلینی، محمد بن یعقوب، محقق / مصحح: غفاری علی اکبر و آخوندی، محمد، ج 8، ص 297، ح 456

کاملاً واضح و روشن است که هر پرچم نیست، بلکه پرچم گمراهی است که صاحب آن طاغوت است.

علاوه بر این امام حسین (علیه السلام) هم قبل از حضرت مهدی پرچم را بلند کردند و قیام کردند. همچنین «زید» پسر امام سجاد (علیه السلام) قیام کردند.

همچنین «شهدای فخ» قیام کردند. آیا ما می‌توانیم بگوییم نستجیر بالله صاحب این پرچم‌ها طاغوت هستند؟!

همچنین «مرحوم شیخ صدوق» روایتی در کتاب «عیون أخبار الرضا» نقل کرده است. این روایت کاملاً پرچم‌های طاغوت و غیر طاغوت را روشن کرده است.

در کتاب «عیون أخبار الرضا» جلد اول صفحه 249 آمده است که امام رضا با «مأمون» مناظره‌ای دارند. برادر امام رضا هم به نام «زید» قیام کردند و تمام خانه‌های بنی عباس را سوزاند و ویران کرد و آتش زد. «مأمون» بر سر امام هشتم منت می‌گذارد و می‌گوید:

«لَقَدْ خَرَجَ قَبْلَهُ زَیدُ بْنُ عَلِی فَقُتِل»

قبل از برادرت زید بن علی هم قیام کرد و کشته شد.

«وَ لَوْ لَا مَکانُک مِنِّی لَقَتَلْتُهُ فَلَیسَ مَا أَتَاهُ بِصَغِیر»

اگر به احترام تو نبود برادرت زید را می‌کشتم.

«مأمون» این دو «زید» را با همدیگر مقایسه می‌کند. حضرت امام رضا (علیه السلام) فرمودند:

«لَا تَقِسْ أَخِی زَیداً إِلَی زَیدِ بْنِ عَلِی»

برادرم زید را با زید بن علی مقایسه نکن.

«فَإِنَّهُ کانَ مِنْ عُلَمَاءِ آلِ مُحَمَّدٍ غَضِبَ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَجَاهَدَ أَعْدَاءَهُ حَتَّی قُتِلَ فِی سَبِیلِهِ»

زیرا زید بن علی از علمای آل محمد بود که برای خداوند غضب و جهاد کرد و در راه خدا کشته شد.

«رَحِمَ اللَّهُ عَمِّی زَیداً إِنَّهُ دَعَا إِلَی الرِّضَا مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ وَ لَوْ ظَفِرَ لَوَفَی بِمَا دَعَا إِلَیه»

خداوند عمویم زید را رحمت کند، زیرا مردم را به آل محمد دعوت می‌کرد و اگر پیروز می‌شد حکومت را به آل محمد واگذار می‌کرد.

«ِ أَ لَیسَ قَدْ جَاءَ فِیمَنِ ادَّعَی الْإِمَامَةَ بِغَیرِ حقّ‌ها»

برادرم زید به ناحق ادعای امامت کرد و اصلاً قابل مقایسه با عمویم نبود.

عیون أخبار الرضا علیه السلام، نویسنده: ابن بابویه، محمد بن علی، محقق / مصحح: لاجوردی، مهدی، ج 1، ص 249، ح 1

این روایت نشانگر این است که هرکسی قیام کرد و هدفش این بود که برای آل محمد قیام کند و حکومت را از ظالمین بگیرد و به آل محمد تحویل بدهد، صاحبش نورانی و الهی است.

اگر کسی ادعای امامت کرد و می‌خواست حکومت را سرنگون کند و خود امام شود، طاغوت است.

شاهد مثال ما «احمد الحسن» پلید و کثیف است که روزی ادعا می‌کند من فرزند امام زمان هستم و روز دیگر ادعا می‌کند که من یمانی هستم. او روزی می‌گوید که قائم آل محمد من هستم. مشخص است این افراد طاغوت هستند و در آن شبهه‌ای نیست.

به عنوان مثال امام خمینی قیام کردند. آیا نستجیر بالله امام خمینی ادعای امامت و خلافت کردند؟! وقتی که مردم می گویند: "ما همه سرباز توایم خمینی"؛ امام می‌فرمایند: نه من سرباز شما هستم و نه شما سرباز من. همه ما سرباز خداییم!

همچنین وقتی کسی قدری غلو کردند، مقام معظم رهبری فرمودند: این غلوها چیست!! ما کسی همانند امام خمینی را در تاریخ کم داشتیم. ایشان با آن عظمت وقتی نام امام زمان را می‌برند، می‌فرمایند: جان من فدای خاک زیر پای حضرت مهدی.

شخصی اینچنین قیام می‌کند و شخصی هم همانند «زید بن موسی بن جعفر» قیام می‌کند و مدعی امامت خودش است.

اگر کسی پرچمی برافراشته کند و زیر پرچم ادعای امامت کند، قطعاً صاحب آن طاغوت است.

اگر کسی پرچمی برافراشته کند و ادعای امامت نکند بلکه به امامت اهلبیت دعوت کند یا در زمان غیبت برای مقدمه حکومت حضرت مهدی حکومت تشکیل دهد و اجرای عدالت و جلوگیری از ظلم و اجرای حدود قیام کند، صاحب آن نعمت الهی ولو امام زمان است.

مجری:

احسنتم، طیب الله. خیلی لطف فرمودید حضرت استاد، تشکر می‌کنم از محضرتان. همچنین تشکر می‌کنم از همه شما بینندگان عزیز و ارجمند که تا انتهای برنامه همراه ما بودید.

عذرخواهی می‌کنیم از عزیزانی که فرصت نشد تماسشان را وصل کنیم. ان شاءالله در جلسات بعد خدمتتان خواهیم بود. زمانی که برنامه «حبل المتین» دیگری تقدیم حضور شما بینندگان عزیز شد، تماس بگیرید و در خدمتتان خواهیم بود.

تا دیدار آینده خدانگهدار

 


Share
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها