2024 April 20 - شنبه 01 ارديبهشت 1403
حدیث قرطاس و نسبت هذیان گویی به پیغمبر اکرم(صلی الله علیه و آله)
کد مطلب: ١٠٥٧٧ تاریخ انتشار: ٠٤ دي ١٣٩٣ - ٢٠:٢٤ تعداد بازدید: 6243
سخنراني ها » نقد خلافت خلفای سه گانه
حدیث قرطاس و نسبت هذیان گویی به پیغمبر اکرم(صلی الله علیه و آله)

حدیث قرطاس و تحلیل نسبت هذیان گویی عمر به پیامبر صلی الله علیه و آله
امامت و ولایت 93/10/04

بسم الله الرحمن الرحيم

تاریخ : 93/10/04

مجری:

این حدیث دل بود تصنیف نیست

شیعه در محشر بلاتکلیف نیست

شیعه راهش در مسیر اولیاست

شیعه مولایش علی مرتضی است

اللهم صلی علی محمد و آله محمد و عجل فرجهم. اللهم انی اسئلک بحق فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها و سر المستودع فیها بعدد ما احاط به علمک

درود و سلام و ارادت بی کران خدمت یکایک شما بینندگان عزیز و ارجمند شبکه ی جهانی ولایت خانم ها و آقایان محترم برادران و خواهران ایمانی خودم، هر جای ایران اسلامی هستید هر جای این کره ی تاریخ هستید نگاه مهربانتان را هدیه داده اید به برنامه ی زنده ی امامت و ولایت بهترین ها را برایتان برایتان آرزو می کنم.

سلام و درودم را به شما تقدیم می کنم در این شب های زمستانی امیدوارم که کانون خانواده هایتان گرم باشد سرشار از عشق و اردات و محبت به همدیگر و همه شما زیر سایه اهل بیت عصمت و طهارت زندگی سرشار از نور و معنویت و خوب و خوش و سلامت داشته باشید.

در شب جمعه ی دیگر با برنامه ی زنده آمده ایم خدمت شما رسیدیم شاید دور هم نشسته اید یا منزل بستگان و فامیل و آشنایان رفته اید و دارید صله ی رحم را در این ایامی که خیلی خیلی هم مبارک است ایام ربیع الاول و شاید آن لحظه های که دارید سپری می کنید همراه هستید با شبکه ی جهانی ولایت بهترین ها را برایتان آرزو می کند.

تو این شب جمعه دلم می خواهم که دل و جان همگیمان را، هر کسی که هر جا هست و صدای ما را می شنود تصویر ما را می بیند مصفّا کنید و ذکر نورانی و با فضیلت صلوات بر محمد و ال محمد را بر زبانمان جاری کنیم.

یک حدیثی را داشتم می دیدم گفتم که چقدر خوب هست این حدیث را ابتدای برنامه ی زنده امامت و ولایت عرض کنم خدمت شما دوستان بیننده که از نبی مکرم اسلام هست آن موقع ببینیم که چقدر بعضی وقت ها ما از بعضی از ذکرها غافل هستیم و آن از آن ذکر هایی که گاهی از آن غافل هستیم و آن گونه که باید و شاید همین ذکر صلوات بر محمد و آل محمد است.

در این روایت آمده است که در شب معراج که وجود مقدس و نازنین پیغمبر گرامی اسلام به معراج رفتند ملکی به محضر پیامبر اسلام رسید و عرضه داشت یا رسول الله من نمازی خواندم که این نماز بیست هزار سال طول کشیده است پنج هزار سال در قیام، پنج هزار سال در رکوع، پنج هزار سال در سجود و پنج هزار سال در تشهد و سلام بوده ام می خواهم این نماز بیست هزار ساله را هدیه کنم به شما جهت بخشش گناهان امت تو.

پیغمبر گرامی اسلام فرمودند که نیازی نیست هر یک از امت من اگر یک مرتبه بر من و بر آل من صلوات بفرستد ارزش و بهای آن از نماز بیست هزار ساله تو ملک برتر است

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

حالا شما خودتان ببینید که چقدر فضیلت دارد این ذکر نورانی و با فضیلتی که ما گاهی به راحتی از کنارش می گذریم اما داروی خیلی از دردها و درمان خیلی از مشکلات و گرفتاری های ما هست.

خدا رحمت کند عارف بزرگ حضرت آیت الله العظمی بهجت را که من توفیق دارم هر روز که به حرم مطهر کریمه اهل بیت فاطمه معصومه علیها السلام مشرف می شوم و بعد از ارادات و عرض سلام به محضر کریمه ی اهل بیت به محضر علمای بزرگوار می رسم وقتی می روم می بینم مردم یک جور دیگر به محضر حضرت آیت الله بهجت شرفیاب می شوند و عرض ادب می کنند.

این بزرگوار هم فرموده بودند که خداوند همه ی ویتامین های معنوی را جمع کرده است در یک کپسول و آن کپسول ذکر نورانی و با فضیلت صلوات بر محمد و آل محمد است

اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم

این را گفتم که همین ابتدای برنامه خانه هایتان معطر بشود به این ذکر نورانی و با فضیلت. اگر مهمانی هستید اگر دور هم نشسته اید با هم این ذکر را زمزمه کنید که ان شالله باعث نورانیت دل و جان و روح و روان و همه ی چیز ما، در واقع این ذکر اثرگذار هست.

همانطور که شما عزیزان بیننده همراه بودید با برنامه ی زنده امامت و ولایت در هفته های گذشته هم ما خدمت شما بودیم بحثی را مطرح کردیم در خصوص حدیث قرطاس ساعات و روزهای پایانی عمر نبی مکرم اسلام که حضرت فرمودند قلم و دوات بیاورید می خواهم برای شما چیزی بنویسم که هرگز گمراه نشوید که این معروف و مشهور شده است به حدیث قرطاس که این بحث جای گفتگوی فراوان دارد.

مباحثی پیرامون آن مطرح شده است شبهاتی مطرح هست و همانطور که می دانید بعد از این که این جمله ی نورانی را پیغمبر بر زبانشان جاری کردند و این درخواست را داشتند عده ای این مطالب را بیان کردند این که حول محور این مطالب ما در هفته های گذشته و در برنامه های قبلی حرف هایی را زده ایم و با شما مطرح کرده ایم ان شالله می خواهیم در این برنامه هم بیشتر درباره ی این موضوع صحبت بکنیم برویم اتاق فرمان یک فاصله ی کوتاه را بگیرم از همکارانمان و برگردیم و انشالله در محضر حضرت استاد هم خواهیم بود.

خب با نام و مدح و منقبت آقا امیرالمومنان علی علیه السلام شروع کردیم بعد هم از ذکر و صلوات گفتیم دل و جانتان مصفّا شد ذکر صلوات را بر زبانتان جاری کردید و این میان برنامه قشنگ و زیبا که دل های شما را همه را پرواز داد کنار حرم با صفای آقایمان مولایمان، مولای عرشیان و فرشیان نور دلمان نور چشممان آقا امیر مومنان علی علیه السلام که فخر زمین و زمان هست؛ گواری وجودتان باشد. این عشق و ارادت و محبتی که در دل هایتان لبریز هست.

همانطور که می دانید در برنامه ی زنده امامت و ولایت ما اولاً که عرض بکنم سیستم پیامکی ما فعال هست همین الان می توانید پیامک بدهید دوستان خوبم زحمت کشیدند در اتاق فرمان با گفتن من سریعا زیر نویس کرده اند.

البته قبل هم من حواسم هست آقای کیا زحمت کشیدند و زیرنویس کردند 30001203 برای عزیزانمان در ایران اسلامی و همچنین پیامک بین المللی شبکه جهانی ولایت که برای شما آشنا هست از همین الان می توانید پیامک بدهید.

خوشحال می شویم که حرفهایتان را بشنویم حرف دلتان را بشنویم هر چه دل تنگتان یم خواهد از مدح و منقبت آقا امیرالمومنین از فضیلت پیامبر گرامی اسلام هر چی دوست دارید می توانید برای ما بفرستید.

یکی از بخش برنامه، در واقع بخش دوم برنامه ی ما که ان شالله بعد از لحظاتی که در محضر حضرت استاد خواهیم بود و گفتگویی خواهیم داشت شما می توانید در بحثمان مشارکت داشته باشید تماس بگیرید با تلفن هایی که بعدا زیرنویس می شود اما این سوالات مد نظر ما هست که شما لطف بفرماید یک تأملی بکنید ان شالله سوالات ما را پاسخ بدهید.

بله سوالات این هست ما هفت سال سوال در نظر گرفته این و چه عزیزان اهل سنتمان این بار دیگر تفاوتی نمی کند همه ی عزیزان می توانند مشارکت داشته باشند و در موردش صحبت کنند و بعد از آن می توانند سوال مطرح کنند:

1- مراد از حدیث قرطاس چست؟

2. هدف رسول گرامی (صلی الله علیه و اله و سلم ) از نوشتن این نامه چه بود؟

3. برخورد صحابه نسبت به درخواست رسول گرامی اسلام چگونه بود؟

4. چه کسانی به رسول گرامی اسلام جسارت کرده و نسبت هذیان دادند و هدف آنان چه بود؟

5. آیا این نسبت هذیان با عصمت رسول گرامی اسلام منافات ندارد؟

6. عکس العمل رسول گرامی اسلام نسبت به برخورد این افراد چه بود ؟

7. این برخورد صحابه از منظر قرآن و سنت چگونه ارزیابی می شود؟

این هفت سوالی بود که برای شما عزیزان در نظر گرفته ایم حالا یک تأملی بفرمایید تفکری بفرمایید به موقع خودش می توانید تماس بگیرید و ان شالله در بحث ما مشارکت داشته باشید.

اما مثل همیشه توفیق داریم در برنامه ی زنده ی امامت و ولایت در محضر حضرت آیت الله دکترحسینی قزوینی باشیم و ان شالله از محضرشان کمال استفاده و بهره را ببریم و شاگردی کنیم. جناب استاد خدمتتان سلام عرض می کنم خیلی خوش آمدید

آیة الله دکتر حسینی قزوینی:

سلام علیکم و رحمت الله و برکاته بنده هم خدمت همه بینندگان عزیز و گرامی و دوست داشتنی که در هر کجای این کره ی خاکی بیننده ی این برنامه هستند و ما را مهمان کانون با صفای خانواده شان قرار داده اند خالصانه ترین سلامم را همراه با تبریک و تهنیت ربیع المولود تقدیم می کنم موفقیت همه ی گرامیان را از خدای منان خواهانم خدای را به آبروی رسول اعظم و فرزند بزرگوارش امام صادق که این ماه مزین به ولادت این دو نور پاک است سوگند می دهم فرج مولایمان ولی عصر نزدیک نموده و همه ی ما و شما را حاجت روا نموده مشکلات دغدغه های فکری همه ما را برطرف کند دعاهای ما را به اجابت برساند ان شالله

مجری:

انشالله ؛ جناب استاد ما در برنامه های گذشته مفصل در مورد حدیث قرطاس صحبت کردیم که روزهای پایانی عمر نبی مکرم اسلام حضرت فرمودند قلم و دوات بیاورید و چیزی را برای شما بنویسم که هرگز گمراه نشوید مفصل در مورد ابعاد مختلف آن صحبت کردیم که خوب حالا این که نسبت هذیان به پیغمبر گرامی اسلام داند واین که چه کسانی نسبت دادند این ها هم در موردش صحبت کردیم.

آیا نسبت هذیان دادن به پیغمبر اکرم، با عصمت ایشان منافات ندارد؟

اما نکته ایی که خیلی مهم هست این است که ما قایل به عصمت هستیم برای وجود مقدس و نازنین نبی مکرم اسلام و نسبت هذیان واقعاً با عصمت نبی مکرم اسلام منافات ندارد؟

آیة الله دکتر حسینی قزوینی:

اعوذ بالله من الشيطان الرجيم، بسم الله الرحمن الرحيم وبه نستعين وهو خير ناصر ومعين. الحمد لله والصلاة علي رسول الله وعلي آله آل الله لاسيما علي مولانا بقية الله واللعن الدائم علي اعدائهم اعداء الله. الي يوم لقاء الله. أُفَوِّضُ أَمْري إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصيرٌ بِالْعِباد حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكيل نِعْمَ الْمَوْلى‏ وَ نِعْمَ النَّصيراللَّهُمَّ مَا بِنَا مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنْكَ لَا إِلَهَ‏ إِلَّا أَنْتَ‏ أَسْتَغْفِرُكَ‏ وَ أَتُوبُ إِلَيْكَ یا اباصالح المهدی ادرکنی

همانطوری که جناب حاج علی آقا،حضرتعالی فرمودید یکی از اساسی ترین بحثی که در اینجا مطرح هست بحث عصمت نبی مکرم هست خوب ما معتقدیم که نبی مکرم از اول طفولیتشان معصوم بودند هیچ شک و شبهه ای ما نداریم.

از لحظه ای که به دنیا آمدند عصمت قرین او بوده است و ادله ی محکم و مفصلی هم ما داریم که یکی از این هایی که خیلی عموم پسند هم هست عزیزان دقت کنند قطعا نبی مکرم از همه انبیا افضل هست من جمله ی از آنها حضرت عیسی هست حضرت عیسی لحظه ی اول ورودش به این دنیا:

(قالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتانِيَ الْكِتابَ وَ جَعَلَني‏ نَبِيًّا)

سوره مريم (19): آیه 30

حضرت عیسی از اول طفولیتش به نبوت مبعوث می شود.

امروز هم روز ولادت حضرت عیسی هم هست و ما این ولادت حضرت عیسی علی نبینا و آله و علیه السلام را به همه مسیحیان کره ی زمین به ویژه بینندگان عزیزمان تبریک عرض می کنیم واین سال جدید مسیحی را هم تبریک عرض می کنیم.

امیدواریم که ان شالله سال صلح و آرامش و ریشه کن شدن فتنه و نابودی دشمنان بشریت به ویژه وهابیت پلید باشد و آن کسانی که امروز به نام مسیحیت دارند جنایت می کنند و کشورها را به استعمار خودشان در می آورند و همچنین آنهایی که این فتنه گران وهابی و تکفیری را حمایت مالی و نظامی می کنند ان شالله سال نابودی این ها هم باشد. به حول و قوه ی الهی.

در هر صورت...

حضرت عیسی از اول طفولیتش و همچنین نسبت به حضرت یحیی دارد که:

(وَ آتَيْناهُ الْحُكْمَ صَبِيًّا)

سوره مريم (19): آیه 12

قطعا نبی مکرم از همه ی آنها افضل هست حالا این که در چهل سالگی مبعوث به رسالت می شود یعنی مبعوث می شود که این احکام الهی و دین و شریعت اسلامی را به مردم ابلاغ کند وگرنه نبی مکرم از همان دوران طفولیتش که عبادت می کرده است ما عقیده مان بر این هست که بسیاری از اهل سنت هم عقیده شان این هست به شریعت خودشان عمل می کرده است نه به شریعت دیگر پیامبران، این لازم می آید بر مفضولیت نبی مکرم از انبیاء گذشته.

ما عقیده مان بر این است که نبی مکرم تمام حرکاتش و سکناتشان حجت است حتی خوابیدنشان، غذا خوردنشان، شوخی کردنشان، راه رفتنشان، برخوردشان با زن و بچه شان با صحابه همه چیز:

(لَقَدْ كانَ لَكُمْ في‏ رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ)

سوره الأحزاب (33): آیه21

اسوه است، همه چیز پیغمبر اسوه است یعنی هیچ حرکتی از حرکات نبی مکرم خلاصه خالی از عصمت نیست معنای عصمت هم که ما معتقد هستیم نبی مکرم معصوم هست هم از خطا، هم از فراموشی، هم از نسیان، از هر چیز، یعنی معصوم به تمام معنا،آیینه ی تمام نمای خلاصه حق تعالی هست.

بعضی از آقایان هم مثل شیعه قایلند حالا ما اگر صحبتی بشود در مورد عصمت صحبت می کنیم قبلا هم من حدود هشت، نه جلسه در شبکه ی سلام نسبت به عصمت، عصمت انبیا و نبی مکرم صحبت کردیم بعضی از آیاتی که کوته فکران تأویل می کنند بر عدم عصمت نبی مکرم آن ها را همه را جواب دادیم.

نسبت به حضرت آدم نسبت به نبی مکرم، ولی بعضی از عزیزان اهل سنت بر این عقیده هستند که نبی مکرم فقط در ابلاغ احکام شریعت معصوم هست در غیر آن معصوم نیست ما حتی اگر همین را هم قایل باشیم که نبی گرامی صلی الله علیه و اله و سلم در ابلاغ شریعت معصوم هست در حدیث قرطاس نه تنها بحث ابلاغ شریعت هست بلکه حساس ترین مسایل شریعت که عبارت است از: ایمن کردن امت اسلامی از هر گونه گمراهی و ضلالت هست. این از مصادیق اتم شریعت است.

«اکتب لکم کتابا لن تضلوا ابدا»

چیزی بنویسم که شما هرگز گمراه نشوید.

من نمی دانم شریعتی از این بالاتر هست! یا

«لا یختلف بعدی رجلان منکم»

حتی دو نفر هم بعد از من اختلاف نکنند.

خوب این دیگر واضح ترین شریعت هست نه تنها شریعت هست بلکه می شود گفت گل سر سبد شریعت است که امت اسلامی سرمایه اش این باشد که اگر به این وصیت عمل کرد به مفاد این کتابت عمل کرد هرگز گمراه نشود و اختلافی وارد حوزه ی امت اسلامی نشود.

خوب، در این جا خوب بعضی از آقایان، که خوب ما خواندیم کبار صحابه بودند آنجا و یا آن چه که نسبت به خلیفه دوم تعبیر می کنند که گفت:

«قد غَلَبه الوجعُ»

صحیح بخاری ج1 ص 54 ح 114؛ ج 4 ص 1612 ح 4169؛ ج6 ص 2680 ح 6932

و آنجا که نسبت به صحابه است

قالوا هجر رسول الله

قالوا یهجر

ان الرجل یهجر

این تعابیر را ما آورده ایم اما نسبت به این که آیا نبی مکرم این نسبتی که داده اند با عصمت شان منافات دارد یا ندارد تعدادی از بزرگان اهل سنت همین قضیه را در حدیث قرطاس مطرح کرده اند که این نسبت ها با عصمت پیامبر منافات دارد.

من جمله ی آنها آقای ابن حجر عسقلانی متوفای 852 هست که می گوید:

«و الهجر بالضم ثم السکون الهذیان»

هجر به معنای هذیان گفتن هست و مراد آن سخنی است که از مریض سر می زند هیچ نظم و نظامی ندارد

و لا یعتد به

و کسی هم به این سخن ها اعتنا نمی کند.

بعد ایشان می گوید:

و وقوع ذلک من النبی مستحیل

همچین چیزی از پیغمبر صادر شود این محال هست

یعنی از پیغمبر چیزی صادر شود که نظم و نظامی ندارد و قابل اعتنا نیست چرا؟

لانه معصوم فی صحته و مرضه

من از بعضی از بزرگواران اهل سنت، مخصوصا از فضلای گرامی که بیننده ی این برنامه هستند و یا این مطالب به گوش مبارکشان می رسد تقاضا دارم یک مقداری دقت کنند این سخن ابن حجر عسقلانی است از استوانه های علمی اهل سنت است هم رجالی هست و هم فقیه هست. می گوید پیغمبر در صحت و مرضش معصوم است دلیلش چه هست؟

و ما ینطق عن الهوی إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْيٌ يُوحى‏

این هم کتاب فتح الباری، ج8، با تعلیقات آقای عبدالعزیز بن عبدالله بن باز، مفتی اعظم سابق عربستان، استاد دانشکده ی شریعت ریاض و همچنین محمد فواد عبدالباقی و محب الدین خطیب هم نسبت به این تعلیقه زده اند. خوب این در صفحه ی 133 این تعبیر را عزیزان دقت کنند. همان تعبیری که عرض کردم

و الهجر بالضم ثم السکون الهذیان

و مراد آن سخنی هست که نظم و نظامی ندارد و قابل اعتنا نیست چون فایده ای ندارد همچین چیزی از پیغمبر صادر شود این از محالات هست چرا؟ چون او معصوم هست چه در صحت و چه در مرض. به خاطر سخن خدای عالم « و ما ینطق عن الهوی» و پیغمبر هم فرمود من در غضب و رضا جز حق از زبانم صادر نمی شود.

بعد یک عبارت های دارد هم ایشان دارد و هم دیگران دارند بعد نیز این را هم عزیزان برای شما عرض کنم دقت بکنند که ایشان می گوید بعضی از افرادی که این نسبت هذیان را به پیغمبر داده اند این ها انکار می کردند:

علی من توقف في امتثال أمره بإحضار الكتف والدواة فكأنه قال كيف تتوقف أتظن أنه كغيره يقول الهذيان في مرضه

من نمی دانم اینجا دیگر آقای ابن حجر عسقلانی عنان قلم از دستش در رفته است یک توجیهی بلا موجهی، یک تعبیری ما نمی خواهیم جسارت کنیم خدا هم احمق را آفرید احمق هم توجیه را آفرید.

حالا ببینید عزیزان تعبیرش چه هست من واقعا از آقای ابن حجر مبهوتم حالا من فقط ترجمه می کنم داوری را به عهده ی بینندگان می گذارم می گوید آنهایی که نسبت به پیغمبر داده اند در حقیقت داشته اند انکار می کردند گفتند هجر رسول الله ، پیغمبر هذیان می گوید ان الرجل لیهجر داشتند می گفتند:

ان الرجل لایهجر.

بابا خود روایت می گوید یهجر ابن حجر می گوید نه آقا این ها می گفتند

منکر علی من توقف فی امتثال امره

داشتند انکار می کرده اند بر کسانی که در امتثال امر پیغمبر توقف کرده بودند. آنهایی که قلم و کاغذ نمی آورده اند بر آنها اعتراض می کردند بابا آنهایی که قلم و کاغذ نیاورده اند گفته اند

ان الرجل لیهجر

افراد دیگر گفته اند که بابا قلم و کاغذ بیاورید جناب آقای ابن حجر من نمی دانم آیا برای این چه جوابی داری؟می گوید

منکر علی من توقف فی امتثال امره

این هایی که گفته اند ان الرجل لیهجر انکار می کرده اند بر کسانی که قلم و کاغذ نیاورده اند یعنی داشته اند مخالف می کردند اعتراض می کردند بر کسانی که قلم و کاغذ نیاورده اند.

کانه اینطوری می گفته اند: کیف تتوقف چگونه توقف می کنید بر این که امتثال امر پیغمبر می کنید

أتظن أنّه كغيره

آیا تصویر می کنید که پیغمبر هم مثل دیگران هذیان می گوید بعد جالب است می گوید

هذا أحسن الاجوبه

این بهترین جواب هست من نمی دانم واقعا شاید ما متوجه نمی شویم حالا اگر بزرگواران این عبارت را دقت بکنند در همین ج8، با تحقیقات آقای بن باز ص33 عزیزان ببینند حدیث 4431و 4432 همان حدیث قرطاس را ایشان مطرح می کند.

بعد ایشان می گوید

و یحتمل ان بعضهم قال ذلک ان شک عرض له

بعضی ها شک داشتند که آیا پیغمبر هذیان می گوید یا نه چون شک داشته اند این را گفتند بعد جالب این است که می گوید:

«ولکن یبعده ان لا ینکره الباقون علیه مع کونهم من کبار الصحابه»

ولی این احتمال بعید است که چرا باقی که از کبار صحابه بودند این کار صحابه را امتثال نکرده اند، انکار نکرده اند ما قضاوت را به عهده ی آقایان می گذاریم ما هیچ حرفی نمی زنیم

ولو و لو انکره علیه لنقل

اگر چنانچه این ها انکار کرده بودند یعنی آن کسانی که گفته اند

ان الرجل لیهجر

آنهایی که قلم وکاغذ نیاورده اند برای ما نقل می شدجناب آقای ابن حجر بزرگوار، این عبارت صحیح بخاری بود ما خواندیم که بعضی ها گفته اند

و منهم من قال غربوه کتابا. بعضهم قالوا ما قال عمر

بعضی ها گفته ی عمر را تکرار کرده اند

ببینید آخر از این واضح تر صحیح بخاری، در چند جای صحیح بخاری این ها آمده است حالا،

بگذریم.

ويحتمل أن يكون الذي قال ذلك صدر عن دهش وحيرة كما أصاب كثيرا منهم عند موته

شاید این بخاطر آن دهشت و ناراحتی و خلاصه وحشتی که این ها را گرفته بود به خاطر رحلت پیغمبر، مریضی پیغمبر.

بعد از وفات پیغمبر این ها وحشت زده شدند و انکار کردند وفات پیغمبر را.

این فرمایش جناب آقای ابن حجر عسقلانی جناب آقای بدرالدین عینی، خوب یک مقداری منصف تر از ابن حجر هست در نقل مطالب صحیح بخاری من عقیده ام بر این است که ایشان یک مقدار بازتر شرح می کند خیلی از حقایقی را که جناب آقای ابن حجر خلاصه زیر سبیلی رد کرده تا توجیه کرده است ایشان آمده است خیلی به صراحت بیان کرده است.

خوب ایشان می آید چکار می کند اجازه بدهید من از همین عمده القاری بیاورم الشیخ الامام العلامه بدرالدین ابی محمد محمود بن احمد عینی، متوفای 855، ج 18، دار الفکر بیروت، ایشان هم در ج18، ص62 ؛ ایشان می آید تعبیر را از قاضی عیاض که از علمای بزرگ اهل سنت است نقل می کند که هجر از فحش هست

معنى هجر أفحش ويقال هجر الرجل إذا هذى وأهجر إذا أفحش

هذیان گفت تا جایی که فحش باشد.

قلت نسبة مثل هذا إلى النبي صلی الله تعالی علیه و سلم لا يجوز

همچین نسبتی به پیغمبر جایز نیست کسی بگوید پیغمبر هذیان می گوید.یک سر سوزنی منصف تر از آقای ابن حجر هست این است می گوید همچین چیزی ما نسبت به پیغمبر بدهیم جایز نیست چرا

لأن وقوع مثل هذا الفعل عنه مستحيل

همچین کاری از پیغمبر صادر شود هذیان بگوید ولو در بیماریش این از محالات هست چرا از محالات هست بعد می گوید:

لأنه معصوم في كل حالة

در تمام حالات پیغمبر معصوم هست

حتی در خوابش هم پیغمبر معصوم هست چه صحیح باشد چه مریض باشد

في صحته ومرضه

قرآن می گوید: وما ينطق عن الهوى لقوله تعالى (وما ينطق عن الهوى) ولقوله ' إني لا أقول في الغضب والرضا إلا حقا '

من چه عصبانی شوم چه در حالت عادی جز حق از دهان من خارج نمی شود

بعد ایشان می گوید

وقد تكلموا في هذا الموضع كثيرا

علمای ما در اینجا حرف زیاد زده اند توضیحات زیادی داده اند

وأكثره لا يجدي

اکثر این حرف ها بی فایده هست.

عمدة القاري شرح صحيح البخاري، اسم المؤلف: بدر الدين محمود بن أحمد العيني، دار النشر: دار إحياء التراث العربي – بيروت؛ ج18، ص 62

ببینید من که عرض می کنم در خیلی از جاها این طوری وارد شده است عینی، حالا ما از این می ترسیدیم که یکدفعه بعضی ها بیاید و بگویند بدرالدین هم از شیعه ها بوده است ولی تا حالا ما ندیده ایم مگر این که کارشناسانی که جدیداً خلاصه تازه به دوران رسیده ها بیایند بگویند آقا چون ایشان همچین حرفی زده است پس شیعه بوده است که همچین حرفی زده است.

از او تعبیر به امام می کنند بعد ایشان یک جمله ای دارد این جمله خیلی جمله ی عجیببی هست من از عزیزان تقاضا دارم، اگر این جمله را مثلا علامه مجلسی گفته بود آقای کلینی گفته بود این آقایان کلینی را به قول معروف می گویند یک سکه ی پول می کردند ولی این دیگر بدرالدین عینی دارد می گوید و آقایان دیگر هم دارند این را، ایشان می گوید

ينبغي أن يقال

بهتر این است که این طور جواب بدهیم

إن الذين قالوا ما شأنه أهجر أو هجر بالهمزه و بدونها هم الذين كانوا قريبي العهد بالإسلام

آنهایی که گفتند پیغمبر هذیان می گویند این ها تازه مسلمان شده بودند هنوز خیلی زیاد از اسلام خبر نداشتند

ولم يكونوا عالمين بأن هذا القول لا يليق أن يقال في حقه

این ها عالم نبودند که نسبت به پیغمبر همچین حرفی بزنند این ها تازه مسلمان شده بودند هنوز نسبت به پیغمبر شناخت نداشتند و نمی دانستند که همچین نسبتی نباید به پیغمبر داد

لأنهم ظنوا أنه مثل غيره من حيث الطبيعة البشرية الی آخره

عمدة القاري شرح صحيح البخاري، اسم المؤلف: بدر الدين محمود بن أحمد العيني، دار النشر: دار إحياء التراث العربي – بيروت؛ ج18، ص 62

این خیلی تعبیر عجیبی است که می گوید این ها تازه مسلمان شده بودند خیلی زیاد از اسلام خبر نداشتند خوب عرض کردیم ج18 ،عمده القاری ص62

البته عزیزان من در اینجا می خواهم داخل پرانتز یک نکته ای را عرض کنم که البته نقل مطالب تاریخی خلاف نیست شاید آقایان بگوید عمده القاری غلط کرده است که همچین حرفی زده است چرا گفته این ها تازه مسلمان شده بودند هنوز آگاهی به اسلام نداشتند آگاهی به پیامبر نداشتند.

من در این جا یک روایتی را از صحیح بخاری می آورم که این تعبیر تندترش در زمان پیغمبر هست عزیزان این عبارت را دقت کنند ببینید این کتاب صحیح بخاری هست دوستان مانیتور من را محبت کنند این صحیح بخاری هست با تعلیقات دکتر محمد اسماعیل این هم بیت الافکار الدولیه مال ریاض صندق پستی ریاض یعنی چاپ ریاض هست خوب در حدیث شماره 5583، که البته بله همین 1583 هست اجازه بدهید اول من 1584 را بخوانم که

«عن عَائِشَةَ رضي الله عنها قالت سَأَلْتُ النبي عن الْجَدْرِ أَمِنَ الْبَيْتِ هو»

خوب آن هایی که رفته اند مکه زیارت کردند یک خانه ی خدا داریم یکی هم حجر اسماعیل داریم ما حجر اسماعیل یک دایره مانندی است مثلا در عرض سه متر، چهار متر خارج بیت است طواف باید بیرون حجر باشد پشت حجر اسماعیل باشد اگر کسی از داخل حجر اسماعیل طواف کند طوافش باطل هست چرا؟ چون حجر اسماعیل جزء بیت هست حتی بعضی از فقها می گویند موقع طواف کردن کسی دستش را بیاورد روی آن دیواره ی حجر اسماعیل باطل است مثل این که داخل خانه خدا دستش را برده است.

عایشه سوال می کند یا رسول الله آیا این دیواره ی حجر اسماعیل جزء خانه هست

قال نعم قلت فما لهم لم یدخلوه فی البیت؟

چرا این را داخل بیت نکردند مسلمان ها

قال إِنَّ قَوْمَكِ قَصَّرَتْ بِهِمْ النَّفَقَةُ

قوم تو این خطاب به عایشه هست قوم تو یک مقداری وضع مالیشان خوب نبود

قلت فما شَأْنُ بَابِهِ مُرْتَفِعًا ؟

چرا این درش خیلی بلند هست؟ در را می گذارند که آدم راحت باشد ولی در خانه ی خدا باید نردبان بگذارند بروند آنجا

قال فعل ذلک قومک

قوم تو اینطوری کردند

لِيُدْخِلُوا من شاؤوا وَيَمْنَعُوا من شاؤوا

هر کس را که خواستند وارد خانه خدا کنند و هر کس را خواستند وارد خانه ی خدا نکنند.

اینجا را عزیزان دقت کنند پیغمبر می گوید:

و لولا ان قومک

عایشه اگر قوم تو یعنی مشخص هست قوم عایشه . یعنی هیچ تعلیقه ای هم ندارم سخن نبی مکرم هست در صحیح بخاری هم هست اگر این آقایانی که توی این شبکه های شیطانی ـ صهیونیستی واقعا مدافع صحیح بخاری هستند مدافع پیامبر هستند مدافع عایشه ام المومنین همسر پیغمبر و ابوبکر و قبیله ی ابوبکر هستند بیایند از این روایت به ما جواب بدهند.

راست می گویند بیایند دفاع کنند ببینم چه جوابی می خواهند بدهند پیغمبر فرمود عایشه اگر نبود قوم تو هنوز:

حدیث عهدهم بالجاهلیة

هنوز آن آثار جاهلیت از ذهنشان نرفته است اگر این نبود

فاخاف ان تنکر قلوبهم

می ترسم که اگر حجر اسماعیل را وارد خانه کنم اینها قلبشان انکار کند اسلام را

بیایند بگویند ان تنکر قلوبهم اگر این نبود که قوم تو تازه از جاهلیت، که هنوز آثار جاهلیت را دارند و اسلام را انکار می کنند من حجر اسماعیل را وارد خانه می کردم و این در را هم به زمین می چسباندم.

الجامع الصحيح المختصر، اسم المؤلف: محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري الجعفي، دار النشر: دار ابن كثير , اليمامة - بيروت - 1407 - 1987، الطبعة: الثالثة، تحقيق: د. مصطفى ديب البغا؛ ج2، ص 573، ح 1507

حالا بیاییم 1583 را بخوانیم در این جا:

فقلت: یا رسول الله ألا تردها علی قواعد ابراهیم

نمی خواهی خانه ی خدا را به آن شکلی که حضرت ابراهیم بنا کرده ای درست کنی

یعنی حجر اسماعیل بیاید داخل پیغمبر فرمود:

لولا حدثان قومک بالکفر لفعلت

من دیگر هیچ ترجمه نمی کنم اصلا و ابدا. به هیچ وجه ترجمه، این چیزی نیست که من بخواهم ترجمه کنم.

ولی من فقط از همین کارشناسان شبکه ی شیطانی که مدعی هستند که ـ این را من از صحیح بخاری آورده اند ـ که می گویند اگر صحیح بخاری را قبول نداشته باشیم پس مسلمان نیستیم سنی نیستیم ما.

آقایی که می گوید اگر صحیح بخاری را قبول نداشته باشم من سنی نیستم خوب بفرما این روایت صحیح بخاری را برای ما معنا کن و لذا این فرمایشی که ما از آقای بدرالدین عینی آورده ایم می خواستم بگویم فردا نیایند بگویند بدرالدین این را غلط کرده است اشتباه کرده است شیعه بوده است.

ملا علی القاری ایشان هم می آید در کتاب مرقاه المفاتیح در شرح مشکاة المصابیح علامه محمد علی قاری، آقای محمد علی قاری از علمای بزرگشان هست و توثیق کرده اند خیلی شخصیت برجسته ای هست و متوفای 1014 هست در ج 11 مال دارالکتب العلمیه.

ایشان هم می آید خیلی مفصل بحث می کند می گوید قاضی عیاض در اینجا حرف های زیادی زده است آقای امام قرطبی آمده است تلخیص خوبی کرده است من هم تلخیص قرطبی را آمده ام تخلیص کرده ام حاصلش این هست که هجر به معنای، سخن بی ربط و غیر قابل توجه هست بعد می گوید همچین چیزی از پیغمبر صادر بشود محال است چون پیغمبر معصوم است چه مریض باشد چه سالم باشد چون قرآن در سوره نجم، آیه 3 و 4 می گوید « و ما ینطق عن الهوی ان هو الا وحی یوحی» و پیغمبر هم فرمود

«انی لا اقول فی الغضب و الرضا الا حقا»

ایشان می گوید :

و یحتمل انه قال ذلک عن شک عرض له

آن کسی که آمد و گفت پیغمبر هذیان می گوید شاید شک داشته

و لکن بعید است چرا دیگران انکار نکردند با این که کبار صحابه آنجا بودند

و لو انکروه نقل

و یا ایشان می گوید و احتمال هست که آنهایی که همچین حرفی زدند این ها وحشت زده شده بودند پیغمبر مریض هست و حال پیغمبر برای شما عرض کنم وخیم هست و احتمال که پیغمبر با این بیماری از دنیا برود این ها وحشت زده شدند از وحشتشان یا به قول امروزی ها شوکه شدند بی اختیار آمده اند و گفته اند: ان الرجل لیهجر

پیغمبر دارد هذیان می گوید حالا من نمی فهمیم چی هست قضیه اش را، آن عزیزانی که خوب این ها را متوجه می شوند این ها را بیایند معنا کنند برای ما خیلی خوب هست بعد ایشان آخرش می گوید قرطبی هم گفته است

و یکون قائل ذلک بعض من قرب دخوله فی الاسلام

آنهایی که می گویند پیغمبر هذیان می گوید تازه مسلمان شده بودند

والله من نمی دانم از آن طرف می گوید که کبار صحابه بودند از این طرف می گویند که تازه مسلمان شده بودند خیلی از جاها این را نسبت به خلیفه دوم داده اند جناب خلیفه دوم سال نهم یا دهم بعثت مسلمان شده است.

خوب سال دهم باشد سه سال در مکه، پانزده سال است که مسلمان شده است و آنهایی که بودند در منزل پیغمبر همه از کبار صحابه بودند کسانی نبود که من قرب دخوله فی الاسلام

بعد ایشان می گوید

و اقول هذا بعید من المرام

باز هم یک انصاف قشنگی به کار برده این دیگر خیلی بعید است از مقام صحابه، مقام و کرام این ها ، خلاصه به این شکلی بیایند چکار کنند؟ اعتراض کنند.

البته عزیزان ما یک بحثی را ما قبلا هم داشتیم من خواستم فقط یک اشاره ای کرده باشم که این که می گوید در زمان رحلت پیغمبرند این ها صحابه دهشت زده شده اند این ها، این هم صحیح بخاری هست عزیزان دقت کنند صحیح بخاری همان بیت الافکار الدولیه ریاض این را هم، عبارتی است که خودشان آورده اند که من هیچ توضیحی باز در این رابطه نمی دهم باز هم اگر این شبکه های وهابی بیایند از این روایت صحیح بخاری هم جواب بدهند ما ممنون می شویم از ایشان، اگر واقعا سنی هستند بیایند و جواب بدهند باز از :

«عایشه رضی الله عنها زوج النبی : أن رسول الله مات و ابوبکر بالسنح»

پیغمبر از دنیا رفت ابوبکر در سنح در چهار مایلی مدینه بود آنجا منزل داشتند.

عمر بلند شد و گفت

والله ما مات رسول الله

به خدا سوگند پیغمبر نمرده است.

بعد حالا این که پیغمبر نمرده، این ها را ما خیلی کاری نداریم

والله ما کان یقع فی نفسی الا ذالک و لیبعثنه الله

خدای عالم پیغمبر مبعوث خواهد کرد

فلیقطعن ایدی رجال و ارجلهم،

پیغمبر بر می گردد دست و پای یک عده از مردم را قطع می کند.

پیغمبر نمرده است والله پیغمبر نمرده است دوباره پیغمبر مبعوث می شود تا دست و پای یک عده را قطع کند این آقایان به ما یک جواب بدهند

والله ما مات رسول الله

مگر خود قرآن نمی گوید

(فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلى‏ أَعْقابِكُمْ وَ مَنْ يَنْقَلِبْ عَلى‏ عَقِبَيْهِ * إِنَّكَ مَيِّتٌ وَ إِنَّهُمْ مَيِّتُونَ)

این دیگر مال قرآن است و این که می خواهد دست و پای یک عده را قطع کند مراد چه هست از آن طرف آقای ابوبکر آمد

«فجاء ابوبکر فکشف عن رسول الله فقبله»

پرده را از روی جنازه ی پیغمبر زد کنار پیغمبر را بوسید و عرض کرد:

بابی انت و امی؛

پدر و مادر به فدای تو؛

طبت حیّاً و میّتاً،

که البته این جا باز آقای بخاری یک مقدار کم لطفی کرده است

روایات صحیحی که دیگران آورده اند با سند صحیح، زینی دهلان و دیگران گفت

بابی انت و امی اذکرنا عند ربک و اجعلنا علی بالک

یا رسول الله پیش خدای عالم از ما یاد کن ما را فراموش نکن

یکی از بهترین مصادیق توسل، توسط خود خلیفه ی اول هست حالا این را هم ما خواستیم که گفته اند که ملا علی قادری و همچنین در عبارت بدرالدین عینی هم ما داشته ایم که بعضی ها وحشت زده شدند بعضی ها شوکه شدند همان طور که بعد از وفات پیغمبر شوکه شدند خوب این ها از این طرف می گویند عند الرجل لیهجر از آن طرف هم می گویند والله ما مات این ها با هم همخوانی ندارد اگر واقعا ما مات رسول الله پیغمبر رفته به معراج، همانطور که حضرت موسی رفته بود به طور بر می گردد لیهجر معنا ندارد و اگر نستجیر بالله یهجر هست به خاطر قرب به وفات و غیره دیگر والله ما مات رسول الله معنا ندارد.

در هر صورت این ها مطالبی است که در رابطه با این قضیه که به قولی و بر این که، این نسبت با عصمت نبی مکرم صد در صد منافات دارد یعنی هر کسی این را گفته باشد هر مقامی هم گفته باشد و هر معنایی هم داشته باشد که آقایان آمده اند دیگر من از فحولشان آورده ام دوستان می توانند بنده سه تا مصداق آورده ام از ملا علی قاری، بدرالدین عینی، آقای قرطبی؛ که ایشان هم از قرطبی نقل کرده اند حالا حرف قرطبی خیلی مفصل هست و جناب آقای ابن حجر عسقلانی که نبی مکرم به هیچ وجهی در صحت و در مرضشان جز حق از زبانشان جاری نمی شد.

مجری:

حالا ما وقتمان خیلی هم نیست می خواهی یک بخشی هم به عزیزان مخاطباتمان بپردازیم صداهایشان را بشنویم پاسخ سوال ما را بدهند.

آیا مزاح و شوخی پیغمبر اکرم، جزء سنت محسوب می شود!؟

استاد اما این نکته را هم دوست دارم به آن بپردازیم حالا با توجه به این حدیثی که حضرتعالی بیان فرمودید از آن جایی که مقام عصمت ثابت هست برای نبی مکرم اسلام و از طرفی هم خوب پیغمبر اسوه ی حسنه بودند در رفتارشان گاهی مزاح می کردند شوخی می کردند و این ها، با توجه به این حدیث و مطالبی که فرمودید این مزاحی هایی که پیغمبر گرامی اسلام انجام می دادند آیا این ها هم جزء سنت حساب می شود

آیةالله دکتر حسینی قزوینی:

حرف قشنگی را فرمودید خیلی نکته ی زیبایی هست خدا جزای خیرتان بدهد شاید این سوال الهام ربانی باشد.

عزیزان دقت کنند عرض کردیم ما نبی مکرم در تمام حالتشان، راه رفتنشان برای ما سنت است خوابیدشان سنت است، رفتارشان با صحابه، با همسرانشان، یعنی در تمام حالاتشان، در تمام، نشستنشان برخاستنشان همه کارشان برای ما سنت و حجت است.

من جمله از آنها مزاح می کردند پیغمبر بشر هست دیگر، مزاح می کند و خوب، داریم ما نبی مکرم خیلی وقت ها با صحابه با امیرالمومنین یا با همسرانشان مزاح می کردند خود مزاح پیغمبر هم سنت است.

برای کسی که می خواهد مزاح بکند اگر مزاح در چارچوب سنت باشد اشکالی ندارد و اگر حد و مرز نداشته باشد توهین باشد، تحقیر باشد نه، قطعا این ها سنت نیست خلاف این ها نه تنها سنت نیست خلاف سنت است.

عبارتی را جناب آقای احمد بن حنبل دوستان مانیتور من را محبت کنند مسند امام احمد بن حنبل با تحقیق جناب شیخ الارنووط، ج11 عزیزان دقت کنند اجازه بفرماید این را من بخوانم این روایتی است که جناب آقای احمد بن حنبل در مسند ج11، ص57 از عبدالله بن عمروعاص نقل می کند که به من تمام سخنان پیغمبر را می نوشتم

أَكْتُبُ كُلَّ شيء أَسْمَعُهُ من رسول اللَّهِ أُرِيدُ حِفْظَهُ

فنهتنی قریش

قریش گفت برای چه داری می نویسی

انک تکتب کل شیء تسمعه من رسول الله

تو هر حرفی که می شنوی می نویسی،

عزیزان من یک کمی دقت کنند که کی دارد نهی می کند؟ قریش. چه چیز را نهی می کند؟ می گوید هر چیزی از پیغمبر می شنوی داری می نویسی دلیلشان چی هست

و رسول الله بَشَرٌ يَتَكَلَّمُ في الْغَضَبِ وَالرِّضَا.

پیغمبر بعضی وقت ها غضبناک می شود عصبانی می شود بعضی وقت ها عادی هست همین طور دارد می نویسد

فَأَمْسَكْتُ عَنِ الْكِتَابِ

سخنان این ها باعث کن که ننویسم رسول الله بشری هست ببینید معرفت را نسبت به پیغمبر ببینید چی هست

فَذَكَرْتُ ذلك لِرَسُولِ اللَّهِ

می گوید من این را برای پیغمبر گفتم پیغمبر فرمود

اكْتُبْ

تمام گفتار من را بنویس

فوالذی نفسی بیده

قسم به خدایی که جان من در قبضه ی قدرت اوست

ما خرج منیّ الا حق

از من جز حق صادر نمی شود.

مسند الإمام أحمد بن حنبل، اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبدالله الشيباني، دار النشر: مؤسسة قرطبة – مصر؛ ج2، ص 162، ح 6510

حتی اگر پیغمبرعصبانی هم بشود در عصبانیتش سخنی می گوید که باز هم حق است باز هم وحی است حتی عصبانیتش هم برای ما باید الگو باشد.

اگر کسی عصبانی نشود می گوید رگ ندارد این خدای عالم غضب را قرار داده است برای انسان در مواردی که ضرورت دارد غضبناک بشود بعد غضبناک شدنش در جایی که صلاح نیست خلاف است از خود نبی مکرم بیاید من دویست تا روایت بیارم که ان رسول الله غضب

آقایان بزنند کلمه ی رسول وغضب را جلو و عقب غضب رسول الله یا رسول الله غضب، یغضب را با جلو و عقب بزنند ببینند چقدر روایت در رابطه با غضب پیغمبر می آید پیغمبر فرمود من غضبناک هم بشوم از من جز حق صادر نمی شود محققش هم می گوید

اسناده صحیح،

این روایت سندش صحیح هست.

خوب این یک نکته و همچنین در مستدرک هم همین تعبیر می آید اما این روایتی که برای شما عرض کنم حضرتعالی اشاره فرمودید که بحث مزاح نبی مکرم صلی الله علیه و اله و سلم، این را من، اجازه بدهید، بله، حالا من این برنامه را از همین چیز بیارم الرسول لا یقول الا حقا

عزیزان دقت کنند این مسند امام احمد بن حنبل هست با تحقیق شعیب الارنؤوط، ج11، عزیزان دقت کنند از ابوهریره هست از رسول اکرم فرمود :

انی لا اقول الا حقا

من جز حق چیزی نمی گویم

قال بَعْضُ أَصْحَابِهِ فَإِنَّكَ تُدَاعِبُنَا يا رَسُولَ اللَّهِ

با ما شوخی هم می کنی آیا شوخی های تو حق هست، سنت هست.

فرمود

انی لا اقول الا حقا

من جز حق چیز دیگری بر زبانم جاری نمی شود.

مسند الإمام أحمد بن حنبل، اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبدالله الشيباني، دار النشر: مؤسسة قرطبة – مصر؛ ج2، ص 340، ح 8462

حتی شوخی های پیغمبر هم حجت هست محققش می گوید

اسناده قوی، من اجل محمد بن باقر رجال ثقات و رجال شیخین الی آخر

حتی این را برای شما عرض کنم بزرگان اهل سنت حتی من تو ذهنم هست که از خود اقای ابن تیمیه حرانی هم من تو ذهنم هست این را آورده بودم حالا اگر من بتوانم عبارت ابن تیمیه را هم برای شما عرض کنم بیارم. تعبیر خود بخاری و دیگران همگی دارند بر این که نبی مکرم صلی الله علیه و اله و سلم که حالا مسند احمد، حالا الان یک مقداری دستگاه من به مشکل برخورد و این ها بعضی از قسمت هایش را باز نمی کند ولی خود آقای ذهبی هم در سیر اعلام النبلاء ج2، ص285 این از ابوهریره می آورد

قیل یا رسول الله انک تداعبنا قال انی لا اقول الا حقا

تابعه ابومعشر عن المقبري و هو صحیح

آقای ذهبی هم می گوید این روایت صحیح هست ترمزی هم این را در سنن خود ج4، ص357 آورده است

هذا حدیث حسن صحیح

یعنی این قضیه که نبی مکرم صلی الله علیه و اله و سلم به هیچ وجه در شوخی هایش جز حق چیز دیگری نمی فرمودند شوخی های نبی مکرم هم، همه برای ما حجت هست اگر کسی بخواهد شوخی هم بکند باید الگو از نبی مکرم صلی الله علیه و اله و سلم بگیرد. بله

مجری:

خوب خیلی متشکرم حضرت استاد حالا من چیزهای دیگری هم به ذهنم رسید یادداشت کردم که این ها را هم بپرسم ان شالله می گذاریم در برنامه های بعدی اگر فرصت شد باز هم در مورد این موضوع صحبت خواهیم کرد.

چون می خواهیم ان شالله بخشی از برنامه را اختصاص بدهیم به صحبت های مخاطبین عزیز البته اگر عزیزان سوالی را باز در این زمینه مطرح کرده اند حضرت استاد ان شالله پاسخگو خواهند بود.

خوب من یک نگاهی داشته باشند به پیامک هایی که عزیزان لطف کردند و همراهی کردند با برنامه ی زنده ی امامت و ولایت، عزیزی گفتند که من حاجتم را گرفته ام خدا نصیبم کرده است و رفته ام به زیارت آقا امیرالمومنین علی علیه السلام اما حالا ظاهرا در ایام اربعین مشرف شده است و توفیق زیارت سامراء نصیبشان نشده است که ان شالله با امنیت کامل شرایط هم مهیا شود عزیزانی که مشرف می شوند عتبات عالیات بتوانند بروند به سامرا؛

گفتند با سلام با تشکر از برنامه خوبتان اجر شما با امیر المومنین خواهرمان خانم جوکاری از لارستان، پیامکی را فرستاده اند آقا قنبر از بندر لنگه، گفته اند این دو ماه محرم و صفر هر جا که می رفتم در همه ی مراسم در حسینیه ها شما را دعا می کردم، ممنونم از لطف شما برادر عزیز و ارجمندم. گفته اند با سلام و درود خدا قوت فقط می خواستم از برنامه تان تشکر کنم اللهم صل علی محمد و ال محمد.

حسین آقای احمدی از شهرستان زحمت کشیده اند و با دستان مهربانشان پیامک داده اند. آقا روح الله از گرگان هم همراهی کرده اند از ایشان هم ممنون و سپاسگزار هستم حالا من، بعضی از عزیزان لطف کردند شعر گفتند مطلب بیان کردند که اگر بخواهید تمام این ها را زمان زیادی می برد خواهر بزرگوارمان مرضیه خانم افشار نیا هم عنایت کرده اند و یک مطلبی را برای ما فرستاده اند از ایشان هم ممنون و سپاسگزار هستم.

آقای منفرد از بوشهر از شما هم ممنون هستم که لطف کردید و پیامک فرستادید محمد علی شریعتی ایشان یک جورایی، جواب سوال ما را به صورت پیامکی داده اند که از ایشان هم ممنون و سپاسگزار هستم.

سادات حسینی هم از کرمان از شما هم تشکر فراوان دارم. آقای سلیمی از کرج گفته اند که یک جوانی داریم که در حالت کما قرار گرفته اند سیده هم هستند تو را خدا ویژه برایشان دعا کنید ان شالله عزیزانمان در این شب، جمعه شب رحمت شب استجابت دعا بکنند برای همه ی کسانی که گرفتارند مخصوصا مریض ها، خیلی ها هستند که التماس دعا گفته اند آقای سلیمی هم التماس دعا گفته اند سید بزرگوار کسالت دارند.

آقا جهان از اردبیل هم گفته اند خوب پوزه ی وهابیون را به خاک مالیدید با این بیاناتتان ممنونم از شما . حمید آقا از شیراز از شما هم ممنونم به واسطه ی این شعری را که برایمان فرستادند به حق ساقی کوثر وجودت بی بلا باشد دو دستت را علی گیرد نگهدارت خدا باشد ممنون هستم از شما.

عزیز دیگری که مطلب خیلی خوب و کامل و جامع و طولانی البته برای ما فرستادند حسن آقای عباسی تنها از زنجان که از این عزیز بزرگوار هم ممنون و سپاسگزار هستم ان شالله که باز اگر فرصت شد در بخش های بعدی باز پیامک های سراسر مهر و محبت شما را خواهم خواند از همه ی عزیزانی که لطف کردند و همراهی کردند ممنون هستم.

یک عذر خواهی هم بکنیم واقعا بعضی وقت ها حجم پیامک ها آن قدر زیاد هست که من نمی دانم چه طور انتخاب کنم همین طور نگاه می کند هر پیامک که به چشمم می آید دیگر بیان می کنم از همه دوستان هم ممنون هستم که همراهی کردند بروید اتاق فرمان یک فاصله ی کوتاهی داشته باشیم و برگردیم ان شالله صدای گرم شما مخاطبین عزیز و ارجمندمان را بشنویم البته قبل از آن اجازه بدهید من یک بار دیگر سوالات برنامه را خیلی صریح مطرح کنم چون شاید بعضی

از عزیزان وسط برنامه با ما همراه شده اند ما بحثمان بحث حدیث قرطاس هست ما هفت تا سوال هم مطرح کرده ایم آقای کیا اگر زحمت بکشند و نمایش بدهند از ایشان ممنون می شوم

1. مراد از حدیث قرطاس چیست؟

2. هدف رسول گرامی اسلام از نوشتن این نامه چه بود؟

3. برخورد صحابه نسبت به درخواست رسول اکرم صلی الله علیه و اله و سلم چگونه بود؟

4. چه کسانی به رسول گرامی اسلام جسارت کرده و نسبت هذیان دادند و هدف آنان چه بود؟

5. آیا این نسبت هذیان با عصمت رسول گرامی اسلام منافات ندارد؟

6. عکس العمل رسول گرامی اسلام نسبت به برخورد این افراد چه بود؟

7. این برخورد صحابه از منظر قرآن و سنت چگونه ارزیابی می شود؟

خوب این ذکر لبیک یا علی آن هم در ایوان نجف واقعا عجب صفایی و عجب لذتی دارد آرزو می کنم نصیبتان بشود آنهایی که ماشالله اربعین دیگر کولاک کردند شیعیان و ارادتمندان به ساحت مقدس امام حسین علیه السلام و آن حضور میلیونی که در کربلای معلی داشتند خوب خیلی ها از این فرصت خوب استفاده کرده اند و مشرف شدند.

ولی خوب هنوز هم هستند عزیزانی که آرزوی کربلا به دلشان مانده است ان شالله خدا به حق این شب که شب زیارتی امام حسین علیه السلام هست به همین زودی کربلایی بشوند و نجفی بشوند و قدم بگذارند در ایوان نجف آنجا تمام قد در محضر امیرالمومنین احترام کنند بایستند و دو دست ادب به سینه بگذارند آنجا به آقایشان به مولایشان امیرالمومنین، ولیشان امامشان آنجا سلام بدهند که چه لذتی دارد خیلی شیرین هست خیلی، ان شالله خدا نصیبتان کند.

تماس بینندگان برنامه:

ما از این لحظه به بعد صدای گرم شما عزیزان مخاطب را خواهیم داست چه عزیزان شیعه مان و چه عزیزان اهل سنتمان عنایت بفرمایید دوستانی که روی خط ارتباطی ما می آیند رعایت وقت را داشته باشید که برسیم مثل همیشه تلفن های بیشتری را پخش کنیم چون بعضی وقت ها گله می کنند بعضی دوستان که آقا بعضی از دوستان زیاد می آیند زیاد صحبت می کنند فلان، فرصت نمی شود که ما بیایم روی خط و صحبت بکنیم .

اولین عزیز ما بیننده ی ما از اهل سنت هستند آقا فرزاد از اسلام آباد، آقا فرزاد سلام به شما

بیننده(آقا فرزاد – اهل سنت):

سلام علیکم خسته نباشید

مجری:

خیلی ممنون و متشکرم خیلی خوش آمدید به برنامه ی امامت و ولایت آقا فرزاد در خدمتتان هستم

بیننده:

خواهش می کنم سلامت باشید ببخشید من چندین سوال داشتم می خواستم یکی یکی بپرسم.

مجری:

خوب اگر ما روال برنامه مان به این شکل است که ما یک سری سوال داریم ابتدا از عزیزانمان، بیننده هایی که می آیند درخواست می کنیم سوال ما را جواب بدهند بعد هر سوالی که داشته باشند می توانند مطرح بکنند این سوالات را دیدید ما چند لحظه پیش پخش کردیم.

بیننده:

بله من سطح سوادم در حد دو راهنمایی هست ولی خوب یک کمی اطلاعات مذهبی که دارم می خواستم این سوالات را بپرسم.

مجری:

حالا عیبی ندارد یکی از سوالات ما را جواب بدهید به نظر شما نسبت هذیان دادن به پیغمبر گرامی اسلام به نظر شما چطور هست؟

بیننده:

والله به نظر من کار خوبی نبوده، نباید همچین حرفی می زده عمر در آن لحظه. ولی خوب به هر حال او جایز الخطا بوده است یک بنده ی خطاکاری بوده البته نیتی بدی نداشته در آن لحظه، ولی خوب دیگر گفته است چکارش می شود کرد.

مجری:

بسیار خوب حالا ما در خدمتتان هستیم اگر سوالی دارید بفرمایید یکی یکی.

بیننده:

بله من سوالم این بود که واقعاً حضرت محمد از آن لحظه ای که به پیامبری برگزیده شد تا آن لحظه ای که می خواست این وصیت را بگوید بنویسد خیلی سختی ها کشیده بود واقعا سختی هایی که اگر یعنی یک کشور با همدیگر می خواستند بکشند شاید نمی توانستند بکشند.

نمی دانم دندانش می شکند سنگ به شکمش می بندد تبعید می شود نمی دانم عزیزانش کشته می شود حتی بعد از آن، مرگ امام حسین، شهادت و این ها به ایشان وحی می شود از این ها که بگذریم.

آیا حضرت محمد، من می خواهم سوالم را این طوری بپرسم چرا باید خلیفه ی دوم با حرف یک آدم که حال در سطح صحابه بوده است چرا باید مثلا ناراحت می شده و این ها، مثل آن سختی های دیگر قبول می کردند می نوشتند تا امروزه مثلا این مشکلات به وجود نیاید.

مجری:

ما این سوال را پاسخ دادیم البته آقا فرزاد تو برنامه های قبلی. اتفاقا یک عده هم آمدند خدمت پیغمبر بعد از این که این اتفاق افتاد عرضه داشتند یا رسول الله حالا بنویسید آن چیزی که می خواستید بنویسید پیغمبر خوب، شما خودتان حساب بکنید وقتی که پیغمبر می خواهد یک مطلبی را بیان بفرماید و نسبت هذیان می دهند به پیغمبر، پیغمبری حالا بیایند و بنویسند این را، حالا تصور کنیم که پبغمبر قبول کنند و بپذیرند بعد ممکن نیست که بگویند این از روی هذیان بوده و نوشته نعوذبالله پیغمبر، آن موقع کسی نمی پذیرد .

بیننده:

بله به هر حال این را من می پذیرم حالا من سوالات دیگری در مورد امام حسین داشتم.

مجری:

یکی را بپرسید آقای آقا فرزاد عزیز، بعد ان شالله در فرصت باز می توانید بیایید روی خط برنامه های ما و سوال های دیگرتان را بپرسید یکی از سوال هایتان را بفرمایید.

بیننده:

بله ببینید امام حسین وقتی که می رود کربلا، حضرت علی اصغر که یک کودک شش ماهه بوده با خودش می برد چرا امام حسین حضرت علی اصغر را در آن جایی که کوفه بوده و این نامه ها نوشته شده بود که به کوفه بیاید ما از آنجا از شما حمایت خواهیم کرد و می دانست که مثلا این خطراتی در راهش هست و به آنجا نمی رسد چرا این کودک را با خودش برد چرا نگذاشت یکی برایش بزرگ کند به یکی از فامیل هایش، دوستانش، آشنایانش، کس و کارش، دور و نزدیکش.

آیةالله دکتر حسینی قزوینی:

کجا می گذاشت علی اصغر را، تنها علی اصغر نبود بچه های کوچک دیگر هم بودند، تنها حضرت علی اصغر سلام الله علیه که نبود آقا فرزاد عزیز.

اولا امام حسین سلام الله دارد با اهل بیتش می رود ببینید همانطوری که نبی مکرم برای مباهله می خواهد برود اثبات حقانیت خودش و رسالت خودش، می آید و ابناءنا، کی را انتخاب می کند امام حسن و امام حسین را انتخاب می کند چهار پنج سال بیشتر نداشتند.

می خواهد بگوید من برای اثبات حقانیتم فرزندان عزیزترین عزیزان که حسن و حسین هست برای مباهله بردم آقا امام حسین دارد می رود آنجا، آنجاهم خودشان، هم علی اکبر و قاسم و هم حتی بچه ی کوچک شیرخواره را می برد که خودش شهادت حضرت علی اصغر پیام می دارد که حتی شهادت علی اکبر هم آن پیام را نداشته باشد.

شما ببینید من نمی خواهم از علمای شیعه یا سنی حرف بزنم آقای ویل دورانت مورخ آمریکایی است یهودی است در تاریخ تمدن می گوید در قضیه ی عاشورا اگر لشکر عبیدالله زیاد برای کشتن امام حسین، علی اکبر، حضرت عباس توجیهی داشته باشد که آقا این ها آمده بودند با ما جنگ کنند ما کشتیم ولی برای علی اصغر این طفل شیرخواره، دودمان بنی امیه هیچ توجیهی ندارد و با این کار نهایت پستی، رذل و قساوت خودشان را ثابت کردند و این نشانگر بطلان حکومت یزید و حقانیت امام حسین است.

شما ببینید بعد از هزار و دویست سیصد سال یک مورخ یهودی می آید و همچین حرفی می زند یا آن شاعر بزرگ مسیحی سوری وقتی در کتاب الحسین فی فکر المسیحی انطوان بارا ایشان می آید و می گوید مگر می شود کسی قضیه ی علی اصغر را در کربلا مطالعه کند و بخواند و بشنود اشک از چشمانش جاری نشود.

ببینید آقا فرزاد عزیز همین قضیه ی شهادت سرباز کوچک شش ماهه ی امام حسین اصلا بساط دودمان یزید را به باد داد یعنی هر کدامی از این شهدا یک پیامی داشت پیام این علی اصغر شاید از همه ی پیام ها قوی تر و محکم تر بوده و هیچ فایده ای ندارد این شهادت علی اصغر، جز این شبکه های شیطانی که سال گذشته پنجاه، شصت تا شبهه مطرح کرده بودند ما جواب دادیم.

الحمدالله در غدیر و نیمه شعبان الحمدالله، الحمدالله زمین گیر کردیم به طوری که آن عزیزمان از اهل سنت از زاهدان زنگ زد و گفت ما اهل سنت را شما خجالت زده کردید البته عزیزمان اشتباه کرد این ها اهل سنت نیستند و امسال هیچ شبهه ای نداشتند آقا فرزاد جز این که آمدند گفتند آقا اصلا علی اصغری وجود نداشته است شما می گویید چرا برده اند این آقایان می گویند اصلا علی اصغری وجود نداشته است آقایان بیایند قبل از قرن نهم توی یک کتابی به ما نشان بدهند خوب دوستان آمده اند در دهها کتاب نشان داده اند قضیه علی اصغر و شهادت او را.

مجری:

آقا فرزاد از شما ممنون هستم با شما خداحافظی می کنیم.

ان شالله در فرصت بعدی باز هم می توانید بیاید صحبت هایتان را مطرح کنید البته ما در دهه ی محرم مفصل شبهات مربوط به عاشورا و کربلا و این ها را مطرح کردیم البته ما موضوع دیگری هست.

آیةالله دکتر حسینی قزوینی:

ما به احترام ایشان، چون مودب و متین بودند جواب دادیم.

مجری:

بزرگواری آقا فرزاد را می رساند. ممنونم از شما اما بیننده ی بعدی ما باز هم از عزیزان اهل سنت ما هستند عزت الله از بوشهر آقا عزت الله سلام به شما.

بیننده(آقا عزت الله – اهل سنت):

سلام علیکم خسته نباشید آقای اسماعیلی و همچنین جناب اقای قزوینی.

مجری:

ممنون و سپاسگزارم از شما خیلی خوش آمدید به برنامه امامت و ولایت. آقا عزت الله بفرمایید.

بیننده:

من قبل از این یک که توضیحی بدهم خدمتتان آقای اسماعیلی من یک گله ای از حاج آقا داشتم می خواستم بعد از این که در مورد قضیه عصمت توضیح دادند یک وقتی به من بدهید من این صحبتم را انجام بدهم.

مجری:

خوب اشکالی ندارد شما اگر عنایت بفرماید ابتدا یکی از سوالاتی که ما در خصوص حدیث قرطاس داریم بفرمایید و پاسخ دهید کدام سوال را انتخاب می کنید آقا عزت الله.

بیننده:

من سوالی که در مورد عصمت هست حاج اقا می خواهم توضیح بدهم.

حاج آقا ما عقیده مان بر این است که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در بیست و سه سال رسالت خودش در باب رسالت معصوم بوده و در این هیچ شکی نیست و اگر این که این قضیه قرطاس به باب رسالت می خورده یعنی در مسیر رسالت بوده است چیزی که خداوند در ذهن پیامبر گذاشته بوده که باید حضرت می گفته اگر نگفته مشخص می شود که در باب رسالت حضرت نبوده این را عقیده ما بر این است.

بعد هم در مورد حاج آقا می خواستم بگویم که حاج آقا قزوینی همیشه در برنامه هاشان می گویند که ما اشتباه می کنیم اشتباه خواهیم کرد اشتباه کرده ایم و اشتباه هم می کنیم حاج آقا شما همیشه خودتان می گویید به عنوان یک آدمی که آزاده هستید آزاد و خودتان را هم به هیچ طرفی وصل نمی کنی.

ما می گوییم که حاج آقا شما یکبار گفتید که آقای ذهبی، امام بخاری صاحب بخاری را ثقه نمی دانسته است ما واقعا همچین توقعی داریم که شما بیاید بگویید آقا نمی خواهیم بگوییم حاج اقا اصلا... حالا توهین نکنیم که حاج اقا دروغ گفته است حاج آقا بگویید من اشتباه کردم فقط همین را می خواستم شما بگویید در مورد همان قضیه عصمت هم نظر ما مشخص است حالا اگر سوالی چیزی هست من در خدمتتان هستم .

آیةالله دکتر حسینی قزوینی:

برادر بزرگواروقتی نبی مکرم می گوید قلم و کاغذی بیاورید. اکتب لکم کتابا لن تضلوا بعدی پیغمبر راست می گوید یا نستجیر بالله دروغ می گوید این را بفرمایید به ما .

بیننده:

پیغمبر مشخص است که نبی خدا راست می گوید.

آیةالله دکتر حسینی قزوینی:

راست می گوید پس، پس پیغمبر می خواهد چیزی را بنویسد که مردم بعد از او هرگز گمراه نشوند ببینید پیغمبر وظیفه اش را انجام داد می گوید آقا کاغذی بیاورید من بنویسم وقتی پیغمبر را آمدند تکذیب کردند و گفتند هذیان می گوید پیغمبر می نوشت آیا بعد از نوشتن نمی گفتند پیغمبر اکرم در حال هذیان نوشته است فایده ای ندارد خوب چه فایده ای دیگر داشت وقتی می نوشت .

بیننده:

حاج آقا مگر دین، ببخشید مگر دین کامل نشده بود مگر قبل از آن دین کامل نشده بود که پیامبر بخواهد بنویسد.

آیةالله دکتر حسینی قزوینی:

دین کامل شد ولی با چی کامل شد؟ با ولایت امیرالمومنین .

بیننده:

استاد خوب با ولایت امیر المومنین کامل شد درسته .

آیةالله دکتر حسینی قزوینی:

این کامل شدن دین آیا این که پیغمبر می خواهد برای تأکید بر کار چیزی بنویسد که هرگز گمراه نشوند منافات دارد .

بیننده:

خوب حاج آقا شما می گویید دین کامل شده است بعد توقع دارید دوباره از این طرف بیاید بنوسید که دین دوباره کامل تر شود اگر شما این را قبول کنید دیگر آن را نباید قبول کنید .

آیةالله دکتر حسینی قزوینی:

اولا شما باید به ما جواب بدهید. شما باید جواب بدهید آقای آقا عزت الله عزیز که پیغمبر می گوید من می خواهم ـ همین سوال ـ شبهه بر خودتان وارد است عزیز دل من شما می فرمایید دین کامل شده است پیغمبر دارد می گوید بنویسم چیزی که شما گمراه نشوید عرض کردم اگر راست می گوید که قطعا راست می گوید شما بفرمایید بعد از کامل شدن دین چه می خواسته بنویسد پیغمبر در صحیح بخاری شما هم آمده است دیگر.

بیننده:

حاج اقا سوالی که ما از شما می پرسیم شما از ما می پرسید من نمی خواهم بحث مان خدایی نکرده ...

آیةالله دکتر حسینی قزوینی:

عزیز دل من شما باید جواب بدهید.

بیننده:

خوب من دارم جواب می دهم شما نمی گذارید حاج آقا .

آیةالله دکتر حسینی قزوینی:

این سوالی است که متوجه شماست نه متوجه ما.

بیننده:

حاج اقا ما، یک لحظه حاج اقا، حاج آقا شما عالم هستید فن مناظره تان قوی هست ما فن مناظره بلد نیستیم .

مجری:

بحث مناظره نیست اینجا، شما سوال کرده اید ما می خواهیم جواب بدهیم.

آیةالله دکتر حسینی قزوینی:

آقای عزت الله عزیز این سوالی است که شما باید جواب بدهید نه ما جواب بدهیم من من همان جمله ای که گفتم جواب شما را دادم گفتم پیغمبر که می گوید من بنویسم چیزی که گمراه نشوید یا راست می گوید یا دروغ می گوید شما باید بیاید بگوید آقا پیغمبر نستجیربالله دروغ می گفت یا راست می گفت فرمودید نه راست می گفت بفرمایید پیغمبری که قرآن می گوید دین کامل شده چی می خواسته بنویسید آن هم چیزی می خواسته است بنویسد که هرگز گمراه نشوند .

بیننده:

حاج آقا من می گویم بحثم این است می گویم شما می گوید پیغمبر گفته می خواهم چیزی بنویسم که مردم گمراه نشوند درست است حاج آقا .

آیةالله دکتر حسینی قزوینی:

بله

بیننده:

خوب وقتی که خداوند به پیامبر گفته است .اکملت لکم دینکم

دین کامل شده است این دیگر الان چه لزومی دارد پیامبر این را بنویسد این را جواب بدهید.

آیة الله دکتر حسینی قزوینی:

پس شما خودتان جواب نداشتید برایش بگویید .

بیننده:

حاج آقا اصلا حق با شما است سلمنا، این حق با شماست.

آیة الله دکتر حسینی قزوینی:

نه عزیز من شما ببینید عزیز دل من شما می گویید دین کامل شد کی؟ در شب عرفه درست شد یا نه ؟

بیننده:

بله حاج اقا .

آیةالله دکتر حسینی قزوینی:

ببینید پیغمبر اکرم در عرفه طبق آیه ی شریفه الیوم اکملت لکم دینکم دین کامل شد شما روایات متعددی دارید از خود خلیفه ی دوم و غیره حکم کلاله یعنی کسی که از پدر جدا هستند از مادر یکی هستند یا برعکس، حکمش بعد از حجه الودع آمده است که این با آن جمله ای که گفته شد دین کامل شداصلا منافات دارد.

پس حضرتعالی نتوانستید جواب بدهید یعنی این شبهه ای است که باید حضرتعالی و عزیزان اهل سنت جواب بدهند دین کامل شد پیغمبر چی می خواهد بنویسد اما ما بخواهیم جواب بدهیم برادر بزرگوارم من دو تا جمله خدمت شما می گویم پیغمبر اکرم در الیوم اکملت لکم دینکم ما قبلا هم ثابت کردیم

روایت معتبر در کتاب تاریخ بغداد جلد 8، صفحه 284فرمود:

الیوم اکملت الکم دینکم

با معرفی امیرالمومنین برای ولایت، و در کتاب روح المعانی آقای آلوسی ج6، ص193 ایشان می گوید از عبدالله بن مسعود مفسر بزرگ صحابی، می گوید ما زمان پیغمبر این آیه را اینطوری می خواندیم

یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک ان علی ولی المومنین

به مردم برسان علی ولی مومنین هست و اگر نرسانی رسالت ناقص هست پیغمبر با معرفی علی در حدیث غدیر دین را کامل کرد در اینجا می خواست چکار بکند؟

در اینجا همانطور که ما آوردیم خدمت دوستان عزیز، ببین برادر بزرگوارم ما هیچ حرفی نمی زنیم آقای ابن حجر عسقلانی، جناب آقای بدرالدین عینی این را عزیز من نگاه کنید کتاب عمده القاری شرح صحیح البخاری برای شیخ امام علامه بدرالدین ج2، در اینجا می گوید مراد از این نامه ای که می خواستند بنویسند

اراد ان ینص علی الامة بعده

می خواست امامت بعد از خود را روشن کند یعنی همان بلغ ما انزل الیک من ربک ان علی ولی المومنین را می خواست بنویسد گفته بود ولی می خواست بنویسد برای چه؟

فترتفع تلک الفتن العظیمة

این فتنه های بزرگ برداشته بشود

مثل جنگ جمل و جنگ صفین.

عمدة القاري شرح صحيح البخاري، اسم المؤلف: بدر الدين محمود بن أحمد العيني، دار النشر: دار إحياء التراث العربي – بيروت؛ ج2، ص 171

این عبارت آقای بدرالدین عینی، این عبارت آقای ابن حجر عسقلانی در فتح الباری ج1 با اشراف جناب بن باز. چی می گوید؟ اراد، پیغمبر در این حدیث قرطاس می خواست

اراد ان ینص علی اسامی الخلفاء بعده

می خواست نام خلفای بعد از خودش که در حدیث غدیر کلیاتش را گفته بود می خواست اسامی اش را در اینجا بنویسد

حتی لا یقع الاختلاف

تا این که اختلاف بین مردم نیاید

آقای سفیان بن عیینه هم این را گفته است، این از این.جناب آقای عسقلانی هم در شرح صحیح بخاری، آورده است ایشان چه آورده است گفته؟ می فرماید

فیه النص علی الائمة بعدی

اکتب لکم کتابا

من می خواهم نامه ای بنویسم که در آنجا به صراحت نام ائمه بعد از من روشن بشوداز ما جواب می خواهید آقا عزت الله این جواب ما، حالا اگر حضرتعالی جواب دیگری داریم ما در خدمت شما هستیم

بیننده:

درست است حاج اقا در این قضیه حق با شما هست

آیةالله دکتر حسینی قزوینی:

در رابطه با قضیه ی بخاری هم برادر بزرگوارم این را همین پریشب بود آقای شریفی با یکی از این شبکه ها همان آقای برای شما پارچه فروشی که پول های پارچه فروشی را آورده چیز کرده یک مناظره ای داشته اند.

آنجا کلاً این که آقای ذهبی، بخاری را ضعیف می داند مفصل بحث کرده اند برادر بزرگوارم که آیا امام بخاری از دیدگاه ذهبی ضعیف است یا ضعیف نیست عزیز دل من.

آنجا مفصل بحث شده است ان شالله اگر لازم بشود یک روزی بنده خودم هم از اینجا مفصل نظر بزرگان را نسبت به جناب محمد بن اسماعیل بخاری عرض خواهم کرد ان شالله، حالا ان شالله شاید جناب آقای ابوالقاسمی شب چهار شنبه در این زمینه یا شب سه شنبه ، برنامه ایشان.

دوشنبه شب در این رابطه مفصل صحبت می کنند عزیز دل من ما به هیچ وجه ادعای عصمت نداریم. جناب اقای عزت الله بزرگوار این شعار ماهست گفتیم اشتباه کردیم، می کنیم، خواهیم کردیم معصوم هم نیستیم.

یک کسی بیاید ثابت کند این ادله ای که ما داریم از ذهبی، از بزرگان دیگر مبنی بر تضعیف جناب آقای بخاری آن ها را هم ما بیاورند با دلیل ثابت بکنند برای ما چشم علی عینی و رأسی ما می گوییم ما اشتباه کردیم از حرف خودمان بر می گردیم ما که حرفی نداریم آقای آقا عزت الله عزیز

بیننده:

حاج آقا من می خواستم ببینم خود شما هم یک جا بیاورید که آقای ذهبی گفته امام بخاری ثقه نیست شما در یک جا می خواستم بیاورید من آن برنامه را دیدم آدم باید منصف باشد حاج اقا ما که همیشه نمی بریم که، آقای شریفی از آقای انصاری شکست خورد و نتوانست جوابش را بدهد و آقای انصاری واقعا قشنگ جواب او را داد.

حالا من کاری ندارم در کل دارم می گویم من اصلا عقایدم با بعضی از عقاید آنها مخالفم. ولی در کل می گوییم این حرف را شما زدید آقای شریفی که نزده است او آمد که کار شما را درست کند ولی شما یکجا بیاورید که آقای ذهبی گفته امام بخاری صاحب صحیح بخاری ثقه نیست نه آن بخاری که در بغداد در قرن پنجم رفته بغداد آن را نه این را می خواستم توضیح بدهید.

آیةالله دکتر حسینی قزوینی:

عزیز دلم من عزیز من، شما مراجعه کنید کتاب المغنی فی الضعفاء ج2، ص268 شماره ی 5311، ببینید آیا ایشان در کتاب المغنی فی الضعفاء ایشان را آورده یا نیاورده، جناب آقای سبکی در طبقات الشافعیه الکبری ج2 ، ص12 ایشان آمده اعتراض کرده است به ذهبی که چرا شما اما بخاری را در الضعفا آورده اید می گوید

ایجوز لاحد ان یقول البخاری متروک

طبقات الشافعية الكبرى، اسم المؤلف: تاج الدين بن علي بن عبد الكافي السبكي، دار النشر: هجر للطباعة والنشر والتوزيع - 1413هـ ، الطبعة : ط2، تحقيق: د. محمود محمد الطناحي د.عبد الفتاح محمد الحلو؛ ج2، ص 12

و جناب آقای مناوی در کتاب فیض القدیر جلد1، ص31 ایشان می آید عبارت ذهبی را نقل می کند که ایشان را در کتاب کتاب ضعفا و متروکه نام برده و بعد شروع می کند آقای مناوی می گوید

استغفرالله تعالی نسئل الله تعالی السلامة و نعوذ بالله من الخذلان

این ها را آقای مناوی اعتراض به کی هست آقای ذهبی هست که چرا ایشان را در اسم ضعفا آورده است ایشان را چنین کرده است در کتاب الضعفاء و المتروکین آورده است می گوید آقا:

غلب علیه الغضب من اهل السنة

آقای ذهبی با این که یک عالمی بوده ولی آن بغض و کینه ای نسبت به اهل سنت یا ذهبی

اهل سنت نیست بر او برای شما عرض کنم غلبه کرده

فقال في كتاب الضعفاء والمتروكين: ما سلم من الكلام لأجل مسألة اللفظ تركه لأجلها الراويان.

دو تا راوی ابوزرعه و اینها و این ها او را طرد کردند شما بفرمایید آیا ترک یک روای یا ترک یک حدیث دلیل بر ضعف هست یا دلیل بر ضعف نیست؟

حالا ان شالله جناب آقای ابوالقاسمی تکه های از این بحث را آقای آقا عزت الله عزیز می آورند حالا کلیپ هایش را برای من داده اند حالا فرصت نیست کلیپ هایش را من اگر برایتان می آوردم اینجا کاملا می دیدید در همان شماره ای را که من حالا شماره را یادم نیست که همان بخاری که برای قرن به قول پنجم ششم هست می آورد در ذیلش عبارت امام محمد بن اسماعیل بخاری را می آورد این آقا آن بالا را می خواند پایینش را دیگر جرأت نمی کند بخواند.

بیننده:

حاج آقا ممنون

آیةالله دکتر حسینی قزوینی:

من متشکرم از شما که اینقدر پیگیر قضایا هستید و آقای منصفی هستید عزیز من. و ما کاری نداریم ولی فقط من یک سوال از حضرتعالی دارم شما ببینید جناب آقای بخاری را جزء مدلسین آورده اند عزیز دلم من، ببینید جناب آقای سبط ابن العجمی کتابی را دارد به نام التبیین المدلسین ایشان در ص77 من جمله از مدلسین می گوید محمد بن اسماعیل فلان شیخ الاسلام البخاری.

و آقای ابن حجر عسقلانی هم در طبقات المدلسین جناب آقای محمد بن اسماعیل بخاری را آورده است ببینید شما بروید سوال کنید که آیا اینی را که در اسماء مدلسین آورده اند ببینید به چه نحوی هست اصلا ببینید قضیه ی تدلیس را آقایان به چه معنا کرده اند می گویند

التدلیس اخوه الکذب

تدلیس برادر کذب هست حتی از بعضی از آقایان می آورند که اگر من به قولی زنا کنم یا شراب بخورم بهتر است از این هست که تدلیس کنم از شعبه می آورند

التدلیس اخو الکذب

بعضی ها گفته اند بله

التدلیس فی الحدیث اشد من الزنا

تدلیس در حدیث از زنا بدتر هست می گوید

لان اسقط من السماء احب الیه من ان ادلس

خوب این ها شما کفایه ی مال خطیب بغدادی صفحه 393 را عزیز من اگر ملاحظه بفرمایید البته خودمان عقیده مان این نیست ما برای همه ی عزیزان اهل سنت احترام می گذاریم هم برای بخاری آن احترام می گذاریم هم برای مسلمش، هم برای ابن حجرش، حتی برای ذهبی با این که نسبت به امیرالمومنین خیلی ایشان کم مهری کرده است حتی بعضی ها نسبت به نصب ذهبی مفصل سخن گفته اند این ها بحث های علمی است که ما داریم مطرح می کنیم آقا عزت الله عزیز

بیننده:

حاج اقا من حرف شما را قبول دارم تا جایی که نگاه کردم نگاه کردم و این آدرس ها را نوشتم حاج آقا که من نگاه کنم حرف شما را من قبول دارم

آیةالله دکتر حسینی قزوینی:

جلسه ی بعد هم تشریف بیاورید قدمتان روی چشم ما، ما از این ادب شما تشکر می کنیم واقعا الحق و الانصاف آدم مودب، متین و خلاصه امیدوارم که بعضی از آقایانی که می آیند و لجاجت می کنند کمی یاد بگیرند

مجری:

هم نکته ی اول را خیلی راحت پذیرفتند پاسخ حضرتعالی و همین این که نکاتی که شما بیان فرمودید آن برنامه ای که شما فرمودید حالا مربوط به جناب استاد ابوالقاسمی هست سه شنبه شب ها هست دوستانمان در اتاق فرمان گفتند که حالا اگر عزیزان می توانند ببینند

بله من اشتباه کردم درپیش رو داریم ان شالله می توانند همراهی کنند ببینند برنامه را این نکاتی که حالا یک مقدار بحثمان خیلی تخصصی و علمی شد.

حالا شاید بعضی از عزیزانی که مخاطب برنامه مان بودند شاید برایشان جای سوال باشد حالا آنجا بیشتر می توانند این برنامه و این موضوع را دنبال کنند.

اما بیننده ی بعدی ما باز از زاهدان هستند از شیعیان عزیز، آقای موسوی گرما رودی آقای موسوی گرما رودی سلام و درود بر شما درخدمتتان هستیم.

بیننده(آقای موسوی گرمارودی - شیعه):

سلام و عرض ادب دارم، سلام عرض می کنم سلام و عرض ادب دارم به جنابعالی و حضرت آیت الله قزوینی که دارند با این جدیت برنامه را پیگیری می کنند بعد هم دارند با این مشکلات دست و پنجه نرم می کنند.

ان شالله خداوند ایشان را در خدمت آقا امام زمان موفق و موید بدارند من دو تا موضوع را می خواستم مطرح کنم اول این که از این سوالاتی که نوشته اید من متوجه نشدم یکی این که دیر باز کردم تلویزیون را .

می خواستم در ارتباط با تقاضای حضرت پیغمبر صلوات الله علیه نسبت به نوشتن نامه خوب طبیعاتا این را ما می دانیم همه مسلمان های دنیا آنهایی که حضرت پیغمبر را می شناسند می دانند پیغمبر کسی نبوده است که چیزی را بگویید یا بنویسد که مورد قبول مردم نباشد این حرفهایی هم دوستان دیگر که در آوردند از ان جایی بود که حضرت وقتی می خواست در غدیر خم علی علیه السلام را مطرح کند ومعرفی کند به عنوان ولایتعهدی خودشان طبیعتا وقتی اشکالی به به وجود آمد ایشان می خواست در این نوشته تکمیل کنند منتهی نگذاشتند و کار را به اینجا کشاندند.

حالا آن جای حرفش باقی است و همه ی مسلمانان این را می دانند اما مسئله ی بعدی که من می خواستم خدمتتان عرض کنم یک مسأله خیلی جدی است که من امسال با آن روبرو شدم که متاسفانه خیلی هم در معرض اتهام قرار گرفتیم در رابطه سینه زنی ها، نوحه خوانی ها بود و مراسمی که اجرا می شد.

شعرهایی که گفته می شد خیلی باعث اذیت و آزار می شد و گاهی اطرافیان که من می ایستادم و نگاه می کردم، نگاه می کردند من را با یک حالت ناراحتی و بغض. حالا چرا اینجوری شده است من می خواستم از حاج آقا قزوینی تقاضا کنم اگر سال آینده اگر امکان دارد در سینه زنی ها، در تمام جاهایی که عزاداری برپا می کنند یک کیبورد یا تابلویی بزنند در آن ساعت آخر سینه زنی، یک سخنرانی گذاشته شود از وضعیت مرثیه خوانی و مراسمی که اجرا می شود به نحوی بتواند حرف هایی که برای ما در می آیند صحبت هایی که می کنند شعرهایی که می خورند این ها را از بین ببرند و این وضعیت ادامه پیدا نکند که ما متأسفانه بنشینیم شاهد بعضی از شعرهایی باشیم که اصلا در خور شخصیت عاشورا و عاشورایی نیست.

این مساله را من خواهشم این است که یک مقدار مورد بررسی قرار دهند بعد دوم مسئله این بود که اگر اجازه بدهند من در زاهدانم، حاضرم با هزینه ی خود و با کار خود بنیاد عاشورا را در اینجا برپا کنم و در خدمت برادران عزیز باشم چون می دانم ما اهل تسنن داریم که خدا گواه است در همین زاهدان در شب های عاشورا در شب های غدیر در شب های دیگر می آمدند کار می کردند غیر مستقیم هزینه می دهند.

حتی حاضرند خودشان را نشان بدهند خودشان را حیف است که ما اینجور افراد آگاهی داریم و از وجودشان استفاده نکنیم من اگر امکان دارد از جناب آقای قزوینی تقاضا کنم این تقاضای من را بپذیرند برای این که هزینه ای در اینجا انجام شود و این بنیاد در اینجا راه بیفتد شخصا با هزینه خودم حاضر به شروع این کار خواهم بود

و برای این که رفع خستگی حاج آقا و مجری بشود اجازه بدهید من چند خط که در مورد امام رضا عرض کردم این را برایتان بخوانم خستگی رفع بشود ان شالله

دوست دارم در شبستان حرم و از بهر دوست

جمله در غربت ضامن آهو بسازم

آسمان آبی ام را رهرویی ازعشق سازم

در ضامنت بر اهل آهو جمله را دریا بسازم

با تمنای دلم دیدار دوست

رهرو پروانه گردم همچو خود تنها بسوزم

کنم با شوق با عطر و گلاب

ساقی لب تشنه گردم با عطش تنها بسوزم

خشت گردم بهر سوختم در بیابان تمنا

بهر ذکرش همچو پله بسازم

روی کتفم معبدی سازم که شاید روزگاری

جای جای مهدی موعود گردد

ای بسا آنجا بسوزم دین و دل و ایمان یکی گردد

برای یافتن با عنایت در حضور شافعم آنجا بسوزم

خود رسولم از رسولان در تمنای وصال

کوه گردم کاه گردم جملگی یکجا بسوزم

مجری:

بسیار خوب ممنونم از شما

آیةالله دکتر حسینی قزوینی:

احسنت احسنت؛ واقعا خستگی ما را با این شعر عارفانه تان در آوردید خدا جزای خیرتان بدهد ان شالله.

ان شالله خدا این ربیع المولود را هم بر شما و هم برای همه ی عزیزانمان مبارک گرداند من پریشب خدمت یکی از مراجع عظام تقلید تلفنی صحبت داشتم گفتم خلاصه ورود شب ربیع المولود و ربیع را تبریک می گویم ایشان گفت اگر بعضی از این تندرو های ما بگذارند که خلاصه عاشورا تمام نشده نمی دانم دهه ی محسنیه نمی دانم دهه این ها دارند دهه ی عاشورا با این کارشان کمرنگ می کنند.

من تقاضا دارم از بعضی از بزرگواران با همه ی مصایب اهل بیت حضرت محسن سلام الله علیه، سلام الله علیه، سلام الله علیه حالا بعضی ها می گویند یک کتاب اینقدری، اگر هزار جلد کتاب هم برای حضرت محسن نوشته شود خلاصه از دیدگاه من جا دارد ولی خود این که ما بیایم مدام دهه ها را اضافه کنیم و غیره و از آن رنگ و صفای دهه ی عاشورا و فاطمیه کم کنیم.

این یک مقداری زیبنده نیست و این آقایانی که یک مقداری تند هستند بدانند آقایان مراجع عظام تقلید حداقل به اندازه ی شما نسبت به ائمه محبت دارند این طوری نیست که این ها نسبت به ائمه محبت نداشته باشند حتی بعضی از آقایان می خواستند برای راهپیمایی از حرم حضرت معصومه تا جمکران در اربعین حضرت آیت الله جناب وحید خراسانی صد در صد مخالف کرد خیلی ها رفتند پیش ایشان توجیه کردند دلیل آوردند ایشان گفت به هیچ وجه من الوجوه.

گفت الان شما دارید انجام می دهید قصدتان هم خالص است ولی خبر ندارید همین قضیه بعد از سی سال چهل سال به چه نحوی در می آید و لذا من تقاضا دارم از همه عزیزان شیعه، خواهش دارم دست همه را می بوسم نسبت به مراجع عظام تقلید که اینها رکن رکین مذهب ما هستند این ها خط قرمز ما هستند این ها حجت های حضرت ولی عصر به ما هستند که امام فرمود

أنّهم حجج اللّه‏ علیکم و نحن حجه الله علیهم

ما حجت خدا بر این ها هستیم و این ها حجت ما بر شما هستند

بعد فرمود

الرادّ عليهم كالرادّ علينا، و الرادّ علينا كالرادّ على اللّه‏

بحارالأنوار؛ ج2، ص 221

هر کس نسبت به مراجع و فقها همانی که ادله ای که ما دلیل بر مرجعیت فقها داریم یکی از آن همین روایت است

هر کس نسبت به مراجع عظام و فقهای ما سخنانشان را رد کند گویا سخنان ما را رد کرده است هر کس سخن ما را رد کند گویا سخن خدا را رد کرده است.

لذا ما عزیزان به قولی می گویند احترام امامزاده اش را باید متولی نگه دارد ما اگر احترام مراجعامان را خدایی نکرده حفظ نکنیم این ها را متهم کنیم نمی دانم به ضعف ولایت نمی دانم نسبت به ائمه و آن وقت انتظار داریم که این وهابی های تازه به دوران رسیده این ها بیایند احترام مراجع ما را حفظ کنند.

و لذا من خواهشم از همه ی عزیزان و بزرگواران این هست که نسبت به سخنان مراجع عظام تقلید که سخنان این بزرگواران سخن مذهب است سخنان مراجع سخنان مذهب است حالا اگر یک موردی هم فرمایشاتشان اختلاف دارد هر مقلدی موظف هست از مرجع تقلید خودش تبعیت کند حق ندارد نسبت به مراجع دیگر خدایی نکرده بی احترامی بکند آقا مرجع من این را گفته سمعا و طاعتا نسبت به دیگر مراجع آقا به هیچ وجهی حق اعتراض ما نداریم

مجری:

بسیار خوب ممنونم از شما آقای موسوی گرمارودی از شما ممنون و سپاسگزار هستم که خانواده ای ظاهرا همه اهل طبع شعری هستند ان شالله موفق و پیروز و سربلند باشید.

البته دغدغه ای هم مطرح کردند که البته دغدغه ی درست و به جایی هست شاید حالا ماها در این جایگاه نتوانیم خیلی کاری را انجام بدهیم ولی هر کسی به اندازه ی خودش وظیفه اش این است که واقعا مواظبت کند از این که جلسات امام حسین، اشعاری که گفته می شود سینه زنی هایی که انجام می شود همه در یک چارچوبی باشد که خدایی ناکرده ضربه ای به مجالس امام حسین علیه السلام وارد نشو.

خوب اما بیننده ی بعدی ما سرکار خانم حسینی هستند از تهران فکر می کنم که خیلی وقتی هم هست که پشت خط ارتباطی ما هستند خانم حسینی خدمتتان سلام عرض می کنم شب شما بخیر

بیننده(خانم حسینی - شیعه):

الو سلام عرض می کنم خسته نباشید

مجری:

خیلی متشکر در خدمتتان هستیم خانم حسینی برنامه ی ما را همراهی کردید

بیننده:

بله بله من همیشه بیننده ی پرو پا قرص برنامه تان هستم عذر می خواهم صدای تلویزیون راقطع بود چون تاخیر ندارد خوب متوجه نمی شود

حالا من نمی دانم باید سوالی پاسخ بدهم سوال های برای من محرز هست جواب هایش.

مجری:

یک اشاره ای بکنید برای ما کافی هست خانم حسینی .

بیننده:

به نظر من هیچ مطلب و هیچ چیزی مهم تر از جانشین پیغمبر نمی تواند باشد که در آن لحظات آخر عمر حضرت بخواهم به آن اشاره کنم هیچ چیزی یعنی تعیین کننده تر از این نمی تواند باشد برای این که امت بخواهند گمراه نشوند

فقط من یک سوال داشتم حالا بیشتر بحث برنامه شما در رابطه با شیعه و سنی هست ولی من الان دیدم تبلیغات مسیحیت هم خیلی زیاد شده است خصوصا برای کسانی که مهاجرت می کنند من یکی از بستگانمان مهاجرت کرده اند حالا من می توانم بپرسم

مجری:

اشکالی ندارد بفرمایید

بیننده:

یکی از بستگانمان که مهاجرت کرده بودند می گفتند که مسیحی ها به ما می گویند حضرت عیسی خیلی مهربان بودند جنگ نداشتند ولی مثلا اسلام خیلی در آن جنگ بوده است همان بزرگان اسلام، بعد کشت و کشتار زیاد بوده است.

یا این که مثلا می گویند که حضرت رسول برای چی دختر نه ساله را عقد کرده است حالا من بعضی هایش را می توانستم جواب بدهند ولی بعضی هاش را مثلا شاید می خواستند کمک کنند به آن دختر شاید نمی دانم کسی را نداشته.

می گفتند خوب می توانستند به عقد یک پسر جوان یا مرد جوان مثلا در بیاورد یا این که مثلا می گویند حجاب اگر خوب است چطور کشورهای مسلمان مثلا بیشتر دنبال نگاه های حرام هستند ولی در کشورهای مثلا اروپایی آزادی ها بیشتر هست بدون این که کسی به کسی مثلا کاری داشته باشد یا خیلی بخواهد نگاه بکند یا این ها .

مجری:

البته خانم حسینی این سوالات و شبهاتی که الان دو سه نمونه اش را که شما مطرح کردید این ها چیزهایی جدیدی نیست خیلی وقت است که مطرح شده است و تک تک این ها پاسخش داده شده است.

ما حتی در شبکه جهانی ولایت برنامه ای که چهارشنبه شب ها در خدمت آقای محمدی عزیزان ما هستند آنجا این سوالات گاهی مطرح می شود و آنجا پاسخش داده می شود و در برنامه های مختلف هم این موضوع پخش شده و پاسخ هایش داده شده است حالا چون ما خیلی زمان نداریم اگر اجازه بدهید باهاتان خداحافظی بکنیم

بیننده:

من فقط یک سوال خیلی مهم داشتم اگر اجازه بدهید

من یک گلایه ای داشتم چون حاج اقا سرپرست شبکه هستند من می خواستم حتما ایشان جوابگوی این باشندهمین امروز صبح تکرار برنامه پرسمان بود حاج آقا احمدی بودند من تکرارش را نگاه می کردم خانمی به ایشان تماس گرفته بودند یا پیامک یا هر چیز به ایشان گفتند که من باعث طلاق فرزندم شدم الان خیلی پشیمان هستم یا مثلا خیلی ناراحتم فرزندم من را نمی بخشد.

من فکر می کنم این افراط ها حالا نمی دانم این افراط نیست که یک کسی مثلا از دینش زده شود وقتی افراد باشد ایشان جواب دادند شما سعی کن این فرزندت الان در این دنیا که با شما رفت و آمد ندارد می دهد و آخرت هم جهنمی می شود شک نکن شما توبه کرده اید دیگر توجه نکنید ناراحت نباشد خوب بعد هم که من نمی دانم اگر توانستی برای این که فرزندت جهنمی نشود با یک بزرگی تماس بگیر فرزندت را راضی بکند بعد هم که مگر زن قحط هست حالا زن یا مرد کلا همسر.

چون اشاره نکردند که مثلا چی بوده و این مگر همسر قحط هست از آسمان مگر افتاده است چون ایشان گفته بودند همسر فرزندم رفته و ازدواج کرده است ایشان می تواند برود این همه بهتر از آن هم ازدواج کند من چند تا سوال برای من پیش آمد آیا آدم فقط برای غرایزش ازدواج می کند که اگر این نشد یکی دیگر. یا این که اگر فرزندی این وسط باشد زندگی آن فرزند تحت تأثیر قرار نمی گیرد یا این که همسر آن فرد مهم نیست که او چه حسی داشته باشد این حرف ها آمار طلاق را بالا نمی برد یا راه برای پدر و مادرهای دیگر باز نمی کند .

مجری:

خوب آقا حسینی ممنونم از شما متشکرم چون فرصت برنامه مان تمام شده است حالا ما نمی توانیم قضاوت کنیم باید آن برنامه را هم جناب استاد بشنوند ببینند که اگر خواستند درخصوص آن موضوع هم صحبتی داشته باشند فعلا با شما خداحافظی می کنیم و تشکر می کنیم از تماستان استاد اگر نکته ای هست خیلی کوتاه چون وقت اصلا نداریم

آیةالله دکتر حسینی قزوینی:

ببینید خواهر عزیزم این را ما بارها گفته ایم آن آقایانی که آمده اند و گفته اند و حتی روایاتی امده که نبی مکرم مثلا عایشه شش ساله بود یا هشت ساله ،هشت ساله ازدواج کرده است همه را ما دروغ می دانیم.

همه ساخته پرداخته ی یهود هست برای این که جایگاه نبی مکرم را زیر سوال ببرند ما ثابت کردیم بر این که طبق عبارتی که آقای ابن حجر عسقلانی در الاصابه دارد آقای ابن اثیر جزریدر اسدالغابه دارد بر این که عایشه ده سال از خواهرش اسماء کوچکتر بوده است به هنگام هجرت پیغمبر اسماء بیست و هفت سالش بوده بنابراین عایشه به هنگام هجرت پیغمبر هفده ساله بوده است سال دوم هجرت هم ازدواج کرده باشد می شود عایشه نوزده ساله.

این ها ساخته و پرداخته ی یهودی ها بوده است هرچند که در کتاب های صحاح هم آمده باشد حالا ما کاری با عزیزان اهل سنت نداریم و این را هم ما ثابت کردیم و این آقایان بعضی از این مسیحی ها همچین ایرادی می گیرند از این ها شما سوال کنید ما که معتقد هستیم بر این که

(مثل عیسی عندالله کمثل آدم خلقه من تراب)

حضرت عیسی علی نبینا و آله و علیه السلام به قدرت الهی بدون این که حضرت مریم همسری داشته باشد خدای عالم قدرت نمایی کرد حضرت عیسی به دنیا آمد ولی شما ببینید در موسوعه ی برای شما عرض کنم کاتولیکیه به صراحت آمده اند و گفته اند بر این که نستجیر بالله نستجیر بالله حضرت مریم نمی دانم دوازده ساله بودند با یوسف نجار ازدواج کرد بعد حضرت عیسی به دنیا آمد.

از این مزخرفات الی ماشالله در موسوعه های مشهورشان هم دارند که البته این ها همه بر می گردد به این برای شما عرض کنم بحث مسیحیتی که برادر عزیز ما چه شب هایی دوستان ما.

این خواهر عزیزمان آنجا بیایند برادر عزیزمان جناب آقای کاشانی، جناب آقای عباسی، ناگفته های مسیحیت دارند آنجا بیاورند آن مطالب را مطرح بکنند این ها را آنجا مفصل جواب می دهند اگر لازم شد نیازی شد حالا فرصت نیست اگر فرصت بود من کل این آقایانی که می آیند به نبی مکرم می گویند جنگ و قتال بوده است آمار می دهیم که ببینید در کل این 84 یا 83 تا برای شما عرض کنم جنگی که در عصر پیغمبر انجام شده است ببینید آیا این ها آیا مجموعه کشت ها این ها به هزار تا می رسد یا نمی رسد

بعد تمام جنگ های نبی مکرم جنبه ی دفاعی داشته است جنبه ی هجومی نداشته، ولی شما ببینید جنایاتی که همین آقایان به نام مسیحیت در تاریخ مرتکب شدند ما نمی خواهیم این بحث ها را چون شب عید است مطرح بکنیم یا همین قضیه ی نزدیک به سیصد سال جنگ صلیبی به راه انداختند چه کشت و کشتاری راه انداختند که خود آقای دکتر گوستاو لوبون فرانسوی در کتاب تمدن اسلام و عرب می گوید ما خجالت می کشیم این قضیه ی جنگ صلیب را بخواهیم ما مطرح بکنیم

خوب ببینید خواهر عزیزم ما نسبت به عموم عزیزان مسیحی احترام می گذاریم به آنها هم تبریک ما گفتیم این ها تعداد معدودی از مغرضین هستند که این چنین شبهاتی را مطرح می کنند شما این مغرضین را به حساب مجموع مسیحیت نگذارید شما و این را هم بهترین جایش همان برنامه ی ناگفته های مسیحیت اگر شما تماس بگیرید عزیزانمان آنجا ان شالله مفصل این را جواب خواهند.

مجری:

ممنونم استاد خیلی هم کامل و جامع در واقع پاسخ فرمودید این خواهر بزرگوارمان هم حالا ان شالله باز آنجا می توانند تماس بگیرند حضرت استاد دعا بفرمایید وقتمان دیگر تمام شده است

آیةالله دکتر حسینی قزوینی:

خدایا تو را قسمت می دهیم تو را به آبروی محمد و آل محمد، به آبروی محمد و آل محمد، به آبروی محمد و آل محمد فرج مولای ما امام زمان نزدیک بگردان، قلب نازنینش با ظهورش مسرور بگردان، قلب همه ی منتظران قدومش را با آمدنش شادمان بگردان،

رفع گرفتاری از همه ی گرفتاران بنما، حوائج حاجتمندان به آبروی محمد و آل محمد برآورده نما، حوائج ما، حوائج دست اندر کاران شبکه جهانی ولایت حوائج بینندگان عزیز، به ویژه حوائج ولایت یاوران عزیز، آن دسته از عزیزان اهل سنتی که منصفانه می آیند روی خط و مطالب را مطرح می کنند منصفانه قبول می کنند خدا به آبروی محمد و ال محمد حوائج همه و همه را برآورده نما،

دعاهای ما را به اجابت برسان السلام علیکم و رحمت الله و برکاته.

مجری:

اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم حسن ختام برنامه ی زنده ی امام و ولایت یادی از آقامون، مولامون امام زمان علیه السلام فردا هم که روز جمعه روزی است که مطلق به وجود نازنین حضرت ولی عصر هست.

یا مولا دل من پشت سرت کاسه ی آبی شد و ریخت

کی شود پیش قدم های تو اسپند شوم

یا علی مدد



Share
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب