بسم الله الرحمن الرحیم
جلسه دوم 1395/06/20
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیر ناصر و معین الحمدلله و الصلاة علی رسول الله و علی آله آل الله لا سیما علی مولانا بقیة الله و اللعن الدائم علی أعدائهم أعداء الله الی یوم لقاء الله
سال گذشته بحثی را در رابطه با شبهات وهابیت مبنی بر «تقیه» مطرح کردیم و مطالبی هم در پاسخ بیان کردیم. یکی از بحثهای اساسی که مطرح شد، "علل و انگیزه تقیه در صدر اسلام" بود که آنها را هم خیلی مفصل بحث کردیم.
در ادامه به اینجا رسیدیم که تقیه از دیدگاه قرآن چه حکمی دارد و 4 آیه از قرآن کریم هم در این زمینه مطرح کردیم که خداوند تبارک و تعالی در این 4 آیه بحث تقیه را مفصل مطرح میفرماید.
در ادامه بحث تقیه، روایات شیعه را به طور مفصل بحث کردیم. پس از آن به بحث تقیه از دیدگاه «صحابه» و «سیره مسلمین» رسیدیم. در رابطه با اقوال صحابه از «عبدالله بن مسعود» که در رأس صحابه هم است روایاتی به طور مفصل بیان شد که میگوید:
«ما من ذِی سُلْطَانٍ یرِیدُ أَنْ یکلِّفَنِی کلاَمًا یدْرَأُ عَنِّی سَوْطًا أو سَوْطَینِ إِلاَّ کنْت مُتَکلِّمًا بِهِ»
اگر حاکم و صاحب قدرتی مرا وادار کند که سخنی بگویم و آن سخن باعث شود از یک شلاق یا دو شلاق خلاصی پیدا کنم آن کلام را به زبانم جاری میکنم.
«ابن حزم» زمانی که این روایت را میآورد، میگوید:
«وَلاَ یعْرَفُ له من الصَّحَابَةِ رضی الله عنهم مُخَالِفٌ»
این نظریه در میان صحابه هیچ مخالفتی ندارد.
المحلی، اسم المؤلف: علی بن أحمد بن سعید بن حزم الظاهری أبو محمد، دار النشر: دار الآفاق الجدیدة - بیروت، تحقیق: لجنة إحیاء التراث العربی، ج 8، ص 336، ح 1409
شما مشاهده کنید در قرن اول که از آن به «خیر القرون» تعبیر میکنند؛ افرادی همانند «عبدالله بن مسعود» که یک صحابه شناخته شده، مفسر قرآن، کثیر الروایه و مورد احترام همه هست و صحابه برای او احترام ویژه قائل هستند به صراحت میگوید:
"اگر تقیه اقتضا کند جملهای بگویم که باعث شود شلاقی از من دفع شود، آن جمله را بیان خواهم کرد." آقایانی که ادعا میکنند: "شیعه تقیه میکند، تقیه کذب است، تقیه نفاق است"، به ما جواب بدهند!
البته ما در مورد تقیه در سیره صحابه حرف زیاد داریم! یکی از کتابهایی که از بنده به عنوان کتاب درسی جامعة المصطفی چاپ شده که مربوط به 8 سال قبل است که در آنجا من بحث تقیه را مفصل بیان کردم. امسال میخواستند این کتاب را تجدید چاپ کنند.
اگر این کتاب چاپ شود، انشاءالله خودمان میخریم و تقدیم دوستان میکنیم. ما در این کتاب تعدادی از مباحث فقهی اختلافی میان شیعه و اهل سنت را بهطور مفصل بیان کردیم.
در این کتاب روی قضیه «تقیه» خیلی تأکید داشتم. بسیاری از طلاب مشغول به تحصیل در «جامعة المصطفی» از اهل سنت هستند. این افراد زمانی که به کشور خودشان برگردند، در آنجا این مباحث مورد نیازشان است.
جایگاه مسئله تقیه در سیره صحابه!
«ابن عساکر» از «ابو درداء» که باز از صحابه پیغمبر اکرم است، نقل میکند؛ همان «ابو درداء» که در کتاب «صحیح بخاری» نقل شده است، زمانی غضبناک وارد میشود همسرش از او سؤال میکند چرا غضبناک هستی؟! او میگوید: چرا غضبناک نباشم! مردم تمام سنت پیغمبر اکرم را نابود کردند. از سنت پیغمبر اکرم تنها یک نماز مانده بود و آن را هم ضایع کردند!
ما چند جلسه روی این مسئله بحث کردیم؛ اما اگر مناسبتی پیش بیاید یکی از مباحث اساسی و ریشهای ما همین مسئله خواهد بود. این بحث از مباحثی است که طلبههای ما همانند واجبات، این بحث را حفظ کنند و در آستین داشته باشند.
طلبهها باید از هر بخشی از این مباحث، چند روایت با آدرس حفظ کنند؛ زیرا شاید در بسیاری از مناظرات و پاسخگویی به شبهات و پاسخ به وهابیانی که فاقد عقل و شعور و حیا هستند و خودشان را اهل سنت خطاب میکنند، به درد ما بخورد.
در صد سال اول که از آن به «خیر القرون» تعبیر میکنند؛ ما روایات متعددی از «صحیح بخاری»، «صحیح مسلم»، «موطع مالک» و دیگر کتب معتبر اهل سنت داریم مبنی بر اینکه: "سنت پیغمبر اکرم به دست خلفا و بنی امیه نابود شد و چیزی از سنت باقی نماند!!"
حتی زمانی که امیرالمؤمنین بعد از جنگ جمل به بصره می رود و نماز میخواند، صحابه با دیدن نماز امیرالمؤمنین میگویند:
«ذَکرَنَا هذا الرَّجُلُ صَلَاةً کنا نُصَلِّیهَا مع رسول اللَّهِ»
این مرد با این نمازی که خواند، ما را به یاد نمازی که با پیغمبر می خواندیم انداخت!
الجامع الصحیح المختصر، اسم المؤلف: محمد بن إسماعیل أبو عبدالله البخاری الجعفی، دار النشر: دار ابن کثیر, الیمامة - بیروت - 1407 - 1987، الطبعة: الثالثة، تحقیق: د. مصطفی دیب البغا، ج 1، ص 271، ح 751
نماز امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) یادآور نماز رسول الله (صلی الله علیه و آله وسلم) بوده است؛ یعنی در این 25 سال کار به جایی میرسد که نماز رسول الله در میان مردم فراموش میشود!!
زمانی که امیرالمؤمنین نماز میخوانند، میگویند: «ذَکرَنَا هذا الرَّجُلُ صَلَاةً کنا نُصَلِّیهَا مع رسول اللَّهِ»!!
در این زمینه روایات فراوانی از «حسن بصری» وجود دارد که میگوید: اگر اصحاب پیغمبر اکرم از قبر بیرون بیایند، به جز قبله که به طرف آن نماز میخوانید چیزی از سنت پیغمبر اکرم نمی بینند.
با این حال این آقایان خجالت نمیکشند و حیا نمیکنند و میگویند:
"شیعه چیزی از سنت پیغمبر اکرم ندارند، مذهب شیعه مذهب ساختگی است، شیعه دشمن صحابه هستند، شیعه دشمن سنت پیغمبر اکرم هستند، شیعه تابع «عبدالله بن سبأ» یهودی هستند و میخواهند سنت پیغمبر اکرم را نابود کنند!"
ما حدود 12 روایت داریم که من تلاش میکنم پرینت آن را در اختیار دوستان قرار دهیم و همین مبحث به عنوان اولین امتحان دوستان قرار دادهایم. انشاءالله دوستان این بحثهای کلیدی را به قدری مطالعه کنند تا در ذهن مبارکشان باقی بماند.
به دلیل اینکه اول مهر نزدیک به «عید غدیر» و «ماه محرم» است و تعطیل میشود، امسال مقداری زودتر شروع کردیم و یک سری مباحث مقدماتی را مطرح میکنیم. خیلی دوست دارم در این چند روز شبهات جدیدی که این افراد نسبت به غدیر دارند، بیشتر مطرح کنیم.
انشاءالله دوستانی که میخواهند عید غدیر به تبلیغ بروند یا در فضای مجازی با وهابیت بحث کنند، مطالب خوب و مفیدی داشته باشند. البته ما قبلاً در رابطه با غدیر زیاد صحبت کردیم، اما امسال قصد جدی داریم و با همین نیت پاورپوینت غدیر را هم تکمیل کردیم.
ما در گذشته بیش 3000 ساعت روی مبحث غدیر کار کردیم، امسال هم حدود 600 ساعت دوستان کار کردند و تصاویر را گرفتند. تنها یک بخشی از مبحث تحت عنوان "استدلال و استناد ائمه طاهرین (علیهم السلام) به غدیر" باقی مانده است.
یکی از شبهاتی که از سوی وهابیت مطرح میشود این است: "اگر چنانچه غدیر دلیل بر امامت امیرالمؤمنین دارد، چرا امیرالمؤمنین به غدیر استناد نکرده است؟! چرا امام حسن مجتبی، امام صادق و امام کاظم (سلام الله علیهم) به غدیر استناد نکرده است؟!"
این مطالب شبهات جدیدی است؛ متأسفانه بزرگان ما در طور تاریخ به این شبهات جواب ندادند. من کتابی ندیدم، حالا اگر دوستان در این مورد کتابی دیدند به ما خبر بدهند.
در این چهارده قرن کتابی با موضوع "غدیر از منظر شیعه و امامان اهلبیت (علیهم السلام)" مطرح نشده است. باید کتابی در زمینه "غدیر از منظر ائمه اهلبیت (علیهم السلام)" بنویسند.
روایاتی که وهابیت هرروز در شبکههای ماهوارهای مطرح میکنند، عبارت «حسن مثنی» است که میگوید:
"اگر چنانچه پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) میخواست امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) را به عنوان امام معرفی کند، نمیگفت: «من کنت مولاه فعلی مولاه»؛ بلکه میگفت: «من کنت نبیه فعلیٌ خلیفتی، فعلی ولیی، فعلی امام»!!"
وهابیت این روایت را دائماً ذکر میکنند و میگویند: "ببینید «حسن مثنی» نقل می کند که غدیر دلالت بر امامت ندارد. اگر پیغمبر اکرم میخواست در غدیر امامت امیرالمؤمنین را مطرح کند، لفظ قویتری به کار میبرد." وهابیت این روایت را مرتب در سایتها و فضای مجازی مرتب مطرح میکنند.
برگردیم به بحث خودمان...
در هر صورت وهابیت روایات متعددی در مشروع «تقیه» دارند. «ابو درداء» میگوید:
«ألا أنبئکم بعلامة العاقل»
میخواهید بگویم نشانه عاقل چیست؟
این روایت خیلی روایت مهمی است. گرچه بعضی از این روایات از نظر سند مشکل دارد؛ اما چون این روایات زیاد است «یؤید بعضها بعضاً».
بعضی از روایات در کتب «صحیح بخاری» و «صحیح مسلم» آمده است. اگر این روایات سندا هم ضعیف باشد، مؤید روایاتی است که در صحیح بخاری آمده است.
می گوید نشانه عاقل این است که:
«یتواضع لمن فوقه ولا یزری بمن دونه ویمسک الفضل من منطقه»
سپس میگوید:
«یخالق الناس بأخلاقهم ویحتجز الإیمان فیما بینه وبین ربه جل»
در ادامه می گوید:
«وهو یمشی فی الدنیا بالتقیة والکتمان»
انسان عاقل در دنیا با تقیه و کتمان زندگی می کند.
تاریخ مدینة دمشق وذکر فضلها وتسمیة من حلها من الأماثل، اسم المؤلف: أبی القاسم علی بن الحسن إبن هبة الله بن عبد الله الشافعی، دار النشر: دار الفکر - بیروت - 1995، تحقیق: محب الدین أبی سعید عمر بن غرامة العمری، ج 47، ص 175، ذکر من اسمه عون
آیا تقیهای که شیعه آن را مطرح میکند، بیش از این را میگوید که شما شیعه را به نفاق متهم میکنید؟!
لعن و نفرین صحابه به دست صحابه!!
همچنین در کتاب «صحیح بخاری» روایت دیگری از «ابودرداء» وارد شده است که میگوید:
«لَنَکشِرُ فی وُجُوهِ أَقْوَامٍ وَإِنَّ قُلُوبَنَا لَتَلْعَنُهُمْ»
ما به روی بعضی از افراد میخندیم، اما در قلبمان آنان را لعنت میکنیم.
الجامع الصحیح المختصر، اسم المؤلف: محمد بن إسماعیل أبو عبدالله البخاری الجعفی، دار النشر: دار ابن کثیر, الیمامة - بیروت - 1407 - 1987، الطبعة: الثالثة، تحقیق: د. مصطفی دیب البغا، ج 5، ص 2271، باب 82
این عبارت «قُلُوبَنَا لَتَلْعَنُهُمْ» خطاب به مسیحیان و یهودیان بوده است یا مسلمانان؟! یا همین صحابه و تابعین بودند که چنین حرفی زدهاند!؟
«ابو درداء» در سال 33 هجری از دنیا رفته است. او میگوید: "ما به صورت بعضی افراد میخندیم و در قلبمان آنها را لعنت میکنیم."
آقای «مهران مدیری» یک دست گلی به آب داد و نسبت به «طلحه» و «زبیر» حرفی زد. البته او نباید این حرف را میزد و ما با این حرفها صددرصد مخالفیم.
البته او داشت خشک مقدسها را مسخره میکرد و میگفت: بعضی افراد خودشان را به خشک و مقدسی میزنند. طرف برای مصاحبه رفته است و آنجا چایی میآورند و او میگوید: من روزه هستم!
به او میگویند: شما که در اتاق انتظار آدامس میجویدید، میگوید: میخواستم ریا نشود. به او میگویند: دو نفری که اولین بار هواپیما را اختراع کردند، چه کسانی بودند؟! میگوید: «طلحه» و «زبیر» (لعنت الله علیهما) بودند!!
او این حرف را به عنوان تمسخر عرض کرد؛ اما سنیان در کشور بر علیه مهران مدیری قیامت برپا کردند. 20 نفر از نمایندگان از اهل سنت نامهای تند خطاب به رئیس صدا و سیما نوشتند، در ماهواره ویژه برنامه گذاشتند، در سایتها بساطی ایجاد کردند.
آقایان در واکنش به این قضیه چنان اقدامی انجام دادند که یک صدم آن را برای هزاران انسان بیگناه که در عراق و سوریه کشته میشود، چنین غوغایی به پا نکردند که چرا در برنامه تلویزیونی به دو تن از صحابه پیغمبر اکرم بیاحترامی شده است!؟
عرض کردم ما صددرصد این کار را ولو به عنوان شوخی هم باشد، نادرست میدانیم. این اقدامات آتش فتنه را روشن میکند؛ ما یک سری انسانهای بیعقل در کشور داریم که اینها به دنبال فرصت هستند تا اهل سنت و شیعه را تحریک کنند و اختلاف ایجاد کنند.
الان مشاهده کنید تنها کشوری که در کره زمین امنیت دارد، جمهوری اسلامی ایران است. اگر از ایران بیرون بروید مشاهده میکنید که در تمام کشورها از جمله ترکیه، افغانستان، پاکستان، عراق تا آمریکا و کانادا ناامنی است.
در کشورهای دیگر زمانی که مردم صبح از منزل بیرون میآیند، نمیدانند که غروب به منزل بازمیگردند یانه! در حال حاضر این مسئله به درد دشمنان اسلام تبدیل شده است که چرا ایران امنیت دارد، اما دیگر کشورها امنیت ندارند!؟
لذا دشمنان به دنبال این هستند که امنیت ایران را به نوعی برهم بزنند. اینطور کارها، کارهای نادرستی است و این افراد در حقیقت آتشی روشن میکنند که دود آن اولاً و بالذات به چشم خودشان میرود، نه به چشم دیگران!!
ما روایات متعددی جمع کردیم مبنی بر اینکه صحابه همدیگر را لعنت میکردند. هرزمانی که فرصت پیدا کردیم این مطالب را خدمت دوستان تقدیم میکنیم، مشروط بر اینکه جزو منابع امتحانی امسال باشد.
ما گفتیم: هرماه یک خودآزمایی خواهیم داشت و به کسانی که نمره بالای 18 کسب کنند، یک جایزه ناچیزی به آنها بدهیم. یکی از بحثهایی که امسال میخواهیم داشته باشیم، بحثهای ضروری است که غالب طلبههای ما از آن آگاه نیستند.
وظیفه اساسی طلاب حوزه علمیه در عصر حاضر!
بعضی از طلاب همین اندازه که در حوزه لباسی میپوشند و چند مطلب از فقه و اصول بلد می شوند، خود را از مجتهد بالاتر میبینند!!
مشکل ما این است که طلبههای ما تنها به چند کتاب فقه و اصول چسبیدهاند و تلاش میکنند یک دفتر صد برگی درست کنند و چند منبر و حدیث و داستان و شعر داشته باشیم تا هرکجا میرویم همین بحثها را دنبال کنند!
طلبههای امروز جامعه ما خیال میکنند نیازهای مردم به آنان مربوط نیست. بعضی از طلبههای امروز همانند دکترهای سابق هستند که شب تا صبح چندین نسخه مینوشتند و زیر فرش خودشان میگذاشتند. هر مریضی میآمد یکی از نسخهها را به او میدادند!!
بعضی از طلبههای ما امروز در قم نسخهای مینویسند و وارد هر روستا یا شهری که میشوند، مطالبی از این نسخه درمیآورند و برای مردم مطرح میکنند. امیدواریم جناب آقای اعرافی که مسئولیت حوزه را قبول کرده است، تحولی در این زمینه ایجاد کند.
طلبههای ما در حوزههای مختلف باید حرف برای گفتن داشته باشند. اگر قرار است یک نفر مجتهد یا فقیه شود، باید برود فقه و اصول و کفایه و مکاسب را خوب بخواند و چندین سال هم درس خارج شرکت کند؛ این گوارای او باشد!
اما اگر قرار است فردا پاسخگوی نیاز جامعه باشیم، و پاسخگوی شبهات مردم باشیم، اینطور نسخه نوشتن در قم و بیان کردن در هر جای دیگر به درد حوزه نمیخورد. دوستان عزیز و سروران گرامی اگر این روش در گذشته جواب میداد، امروز جواب نمیدهد.
امروزه اگر یک جوان شیعه مطلبی را از شما سؤال کند و شما نتوانید به آن پاسخ بدهید، در شیعه بودن خود شک خواهد کرد و به دنبال یک دین و مذهب و آیین دیگر خواهد رفت و مسئولیت آن هم به عهده ماست.
بنابراین شما مشاهده کنید که «ابو درداء» متوفای 33 هجری در زمانی میزیسته که تمامی افراد صحابه بودند و دوران تابعین هم نرسیده است، میگوید: ما به صورت بعضی از صحابه میخندیم اما قلب ما آنان را لعنت میکند.
آقایانی که این اندازه علیه مهران مدیری تبلیغ میکنند، جواب بدهند که مراد آقای «ابو درداء» از «قُلُوبَنَا لَتَلْعَنُهُمْ» چه کسانی هستند؟!
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته