نسخه موبایل
www.valiasr-aj .com
ويژگي هاي بزرگ اخلاقي اباعبدالله الحسين
کد مطلب: 5884 تاریخ انتشار: 14 اسفند 1400 - 14:40 تعداد بازدید: 9088
يادداشت » عمومي
ويژگي هاي بزرگ اخلاقي اباعبدالله الحسين

بخشنده و بزرگوار

1 - روزي يك اعرابي نزد امام حسين آمد و عرض كرد: اي فرزندرسول خداصلي الله عليه وآله من پرداخت ديه اي كامل را ضمانت كرده ام امّا از اداي آن ناتوانم. با خود گفتم كه از بزرگوارترين مردم، آن را تقاضا مي كنم و از خاندان رسول اللَّه كسي را بزرگوارتر و بخشنده تر نيافتم.

پس امام حسين به وي فرمود: "اي برادر عرب از تو سه پرسش مي كنم اگر يكي از آنها را پاسخ گفتي ثلث آن ديه را به تو مي دهم و اگر دو پرسش را جواب دادي دو ثلث آن را به تو مي پردازم و اگر هر سه پرسش را پاسخ گفتي تمام مالي را كه مي خواهي به تو مي دهم".

اعرابي عرض كرد: آيا كسي مانند تو كه اهل علم و شرف است از چون مني مي خواهد بپرسد؟

حضرت فرمود: "آري. از جدّم رسول خدا صلي الله عليه وآلهشنيدم كه مي فرمود.معروف به اندازه معرفت است".

اعرابي عرض كرد: آنچه مي خواهي بپرس اگر پاسخ دادم (كه هيچ)و گرنه جواب آنها را از تو فرا خواهم گرفت. و لا قوة الا باللَّه.

امام عليه السلام پرسيد: "برترين اعمال چيست؟"

اعرابي گفت: ايمان به خدا.

حضرت سؤال كرد: "راه رهايي از نيستي و نابودي چيست؟"

اعراي گفت: اعتماد به خداوند.

امام حسين پرسيد: "زينت دهنده انسان چيست؟"

اعرابي گفت: علم همراه با حلم.

امام پرسيد: "اگر اين نشد؟"

اعرابي گفت: مال همراه با مروّت.

حضرت پرسيد: "اگر اين نشد؟"

اعرابي گفت: "فقر همراه با صبر".

حضرت پرسيد: "اگر اين نشد؟"

اعرابي گفت: در اين صورت صاعقه اي از آسمان بر او فرود آيد و بسوزاندش كه او سزاوار آن است.

آن حضرت براي ترغيب مردم به جود و سخاوت اين اشعار رامي خواند: - چون دنيا به تو بخشيد تو نيز همه آن را پيش از آنكه از بين برود، بر مردم ببخش

آنگاه امام حسين عليه السلام خنديد و كيسه اي كه در آن هزار دينار بود، به او داد و انگشتري خود را كه نگين آن به دويست درهم مي ارزيد، بدو بخشيد و فرمود: "اي اعرابي اين طلا را به طلبكارانت بده و انگشتري رابه مصرف خود برسان."

اعرابي تمام آنها را گرفت و گفت: "خدا داناتر است كه رسالتش را در كجا نهد."(1)

2 - انس بن مالك گويد: پيش امام حسين عليه السلام بودم كه كنيز آن حضرت داخل شد و در حالي كه دسته اي گل براي آن حضرت آورده بود، به وي سلام داد. امام به او فرمود: "تو را در راه خدا آزاد كردم".

عرض كردم: او به شما با دسته اي گل سلام كرد. اين امر براي آن كنيز چندان مهم نبود كه آزادش كردي؟!

فرمود: "خداوند ما را چنين ادب آموخته است. او فرمود: "چون به شما تحيّت فرستادند شما نيز تحيّتي بهتر از آن يا همانند آن بفرستيد".بهتر از تحيّت اين زن، آزاد كردنش بود".(2)

ياور ضعيفان

اين صفت در حقيقت به مثابه شاخه اي از صفات پسنديده بخشش و كرم آن حضرت است. زيرا هر گاه نفس به بلنداي صفات پاك و والابرسد نسبت به ديگران مهر مي ورزد همچنان كه ابر بر زمين و خورشيد برديگر ستارگان مهرباني و محبّت مي بخشد.

1 - پس از ماجراي عاشورا، بر شانه آن حضرت زخمي عميق مشاهده كردند. به نظر مي رسيد كه اين زخم در اثر ضربت چند شمشير بر شانه آن حضرت پيدا شده است. كساني كه اين زخم را ديدند دريافتند كه اين، زخمي عادي نيست. از امام سجادعليه السلام در اين باره پرسش كردند. آن حضرت پاسخ داد: "اين زخم در اثر حمل توبره اي بود كه حسين عليه السلام آن را بردوش مي گرفت و به منزل بيوه زنان و يتيمان و بيچارگان مي برد".(3)

3 - آن حضرت براي ترغيب مردم به جود و سخاوت اين اشعار رامي خواند:

- چون دنيا به تو بخشيد تو نيز همه آن را پيش از آنكه از بين برود، بر مردم ببخش.

- پس بخشش، نابود كننده آن نعمت هاي رسيده نيست و بخل نمي تواند آن نعمتهاي از دست رفته را نگاه دارد.

در حقيقت او پيش از آنكه گوينده خصال نيك باشد، عامل بدان هابود. داستان زير از همين ويژگي امام حسين عليه السلام حكايت مي كند.
امام حسين (ع)

شجاعت و دلاوري

ما شيعيان بر اين باوريم كه ائمه معصوم عليهم السلام به قلّه همه كمالات انساني رسيده و در رسيدن به هر كمالي از همگان گوي سبقت ربوده بودند.امّا شرايط خاصّ اجتماعي كه هر يك از ائمه عليهم السلام در آن به سر مي برده اند، موجب مي شده تا صفتي مخصوص به همان اوضاع و شرايط در آن نمود بيشتري پيدا كند.

بنابر اين مي توان گفت كه هر كدام از آنان صفتي متفاوت از ديگري داشته اند. صفت برجسته امام حسين عليه السلام، كه وي را از ديگر ائمه متمايز ساخته، همانا شجاعت و دلاوري آن حضرت است.

هر گاه انسان واقعه كربلا را با آن صحنه هاي شگفت انگيز به خاطرمي آورد صحنه هايي كه در آنها خون با اشك و بردباري با مروّت و همدلي با فداكاري آميخته بود، چهره قهرمان يكي از دلير مردان اين ميدان يعني حسين بن علي عليه السلام در شكوهمندترين و درخشانترين شكل خود نمايان مي شود به گونه اي كه اگر از توانايي هاي جنگي آن حضرت كه آن را دست به دست و سينه به سينه از پدران خويش به ارث برده بود آگاهي نداشتيم و ياآنكه در اين باره مدارك و اسناد قطعي تاريخي در دست نداشتيم و اگر براين باور و اعتقاد نبوديم كه رهبران معنوي مي بايست آيت خلقت و معجزه خداوند باشند، چه بسا در بسياري از حقايق ثابتي كه عقل و انديشه و ضمير ما در برابر آنها سر تعظيم فرود آورده، گرفتار گمان و ترديد مي شديم.

امام حسين عليه السلام در واقعه عاشورا در هر مناسبتي به ميدان نبرد گام مي نهاد و در ميان تاخت و تاز اسبان براي يافتن جسد صحابي يا هاشمي كه شهيد شده بود به جستجوي مي پرداخت. و چه بسا تا رسيدن بر سر جسد ياران خود درگيري هاي بس خونين ميان او و دشمنانش در مي گرفت.

هر يك از اين درگيري ها و نبردها، خود يورشي بي همتا و دشوارمحسوب مي شد. مصيبت، خود از نيروي انسان و اراده او مي كاهد. گرسنگي وتشنگي او را فرسوده و ضعيف مي كند و توان او را كاهش مي دهدو گرماي شديد خود عامل ديگري است كه تلاش بيشتري از وي مي طلبد.

شكيبايي آن است كه انسان در سخت ترين شرايط بر اعصاب خود مسلّط باشد. بي گمان امام در روز عاشورا در دشوارترين وسخت ترين حالتي بوده كه انسان در برابر ظلم و ستم پايداري كرده است. امّا با اين همه آن حضرت شكيبايي ورزيد، آن گونه كه حتّي فرشتگان آسماني از مقاومت دليرانه و قدرت اراده و عزم پولادين وي به شگفت آمدند

تمام اين موارد، در روز عاشورا براي امام حسين به وجود آمده بود. امّابا اين حال او نيم زرهي در بركرده بود و با يورش هاي شجاعانه خويش بردشمن درنده خوي مي تاخت. همچون صاعقه اي بود كه چون فرود مي آمد،دلاوران سپاه دشمن را مانند برگ درخت، در اطراف خود به خاك وخون مي نشاند.

يكي از كساني كه در صحنه عاشورا حضور داشت، مي گفت:

"هيچ كس را دليرتر از حسين نديدم. چون يورش مي آورد، دشمنان مانند حيوان ضعيفي كه از پيش روي شير مي گريزد، از مقابل او مي گريختند. بعلاوه اينكه فصيح تر از ايشان كسي وجود نداشت".

عقاد در اين باره مي نويسد: "در ميان نوع انسان هيچ كس دلدارتر ازحسين عليه السلام در روز عاشورا يافت نمي شود."(4)

بردبار حكيم:

1 - شكيبايي آن است كه انسان در سخت ترين شرايط بر اعصاب خود مسلّط باشد. بي گمان امام در روز عاشورا در دشوارترين وسخت ترين حالتي بوده كه انسان در برابر ظلم و ستم پايداري كرده است. امّا با اين همه آن حضرت شكيبايي ورزيد، آن گونه كه حتّي فرشتگان آسماني از مقاومت دليرانه و قدرت اراده و عزم پولادين وي به شگفت آمدند.

2 - يكي از خادمان آن حضرت مرتكب عملي شد كه بر وي مجازات لازم بود. امام دستور داد او را حد بزنند. خادم گفت: مولاي من(وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ )(و آنهايي كه خشم و غضب خود فرو نشانند) امام فرمود: رهايش كنيد. خادم گفت: (وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ) (و از بدي مردم در گذرند) امام فرمود: از تو گذشتم. خادم گفت:

(وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ)(و خداوند نيكو كاران را دوست مي دارد) امام فرمود: "تو در راه خدا آزادي و دو برابر مبلغي كه پيش از اين به تو مي دادم، به تو خواهم داد".(5)



پي نوشت ها:

1 - اعيان الشيعه - سيّد محسن امين، ص 40 - 29.

2 - أبو الشهداء - عباس محمود عقّاد.

3 - اعيان الشيعة، ج 4، ص 132.

4 - أبو الشهداء - عباس محمود عقّاد، ص 46.

5 - الفصول المهمّة، ص 159.



Share
1 | راه (اسم مستعار) | Iran - Tehran | 21:40 - 09 آذر 1391 |
2
 
 
2
پاسخ نظر
اللهم ارزقنا شفاعه الحسين يوم الورود
   
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :