نسخه موبایل
www.valiasr-aj .com
آيا عمر ، ابوبكر و عثمان و ... در ترور نافرجام رسول خدا (ص) دست داشته اند ؟
کد مطلب: 5120 تاریخ انتشار: 15 آبان 1397 تعداد بازدید: 85132
پرسش و پاسخ » صحابه
آيا عمر ، ابوبكر و عثمان و ... در ترور نافرجام رسول خدا (ص) دست داشته اند ؟

سؤال كننده: جعفري

پاسخ:

اين مطلب كه برخي از صحابه قصد داشته اند رسول خدا صلي الله عليه و آله وسلم را ترور كنند، از ديدگاه شيعه و سني قطعي است ؛ چنانچه در قرآن كريم آمده است:

يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ ما قالُوا وَ لَقَدْ قالُوا كَلِمَةَ الْكُفْرِ وَ كَفَرُوا بَعْدَ إِسْلامِهِمْ وَ هَمُّوا بِما لَمْ يَنالُوا وَ ما نَقَمُوا إِلاَّ أَنْ أَغْناهُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ مِنْ فَضْلِهِ فَإِنْ يَتُوبُوا يَكُ خَيْراً لَهُمْ وَ إِنْ يَتَوَلَّوْا يُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ عَذاباً أَليماً فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ ما لَهُمْ فِي الْأَرْضِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لا نَصيرٍ. التوبه / 74.

منافقان به نام خدا سوگند ياد مي كنند كه چيز بدي نگفتند (چنان نيست) آنان سخنان كفرآميز بر زبان آوردند و بعد از اسلام آوردن، كافر شدند و تصميماتي اتخاذ كردند كه موفق به انجام آنها نشدند (سوء قصد بجان رسول خدا) آن ها به جاي آن كه در برابر نعمت و ثروتي كه به فضل و بخشش خدا و پيامبرش نصيب آنها شده، سپاسگزار باشند، در مقام كينه و دشمني بر آمدند، با اينحال اگر توبه كنند براي آنها بسيار بهتر است و اگر نافرماني كنند، خدا آنها را در دنيا و آخرت به عذابي بس دردناك مجازات خواهند كرد و در روي زمين هيچ دوست و ياوري براي آنان نخواهد بود.

بسياري از مفسرين اهل سنت در تفسير «وَهَمُّوا بِما لَمْ يَنالُوا» گفته اند كه مراد كساني هستند كه قصد داشتند در بازگشت از جنگ تبوك رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم را ترور نمايند ؛ چنانچه بيهقي در دلائل النبوة و سيوطي در الدر المنثور مي نويسند:

عن عروة قال رجع رسول الله صلي الله عليه وسلم قافلا من تبوك إلي المدينة حتي إذا كان ببعض الطريق مكر برسول الله صلي الله عليه وسلم ناس من أصحابه فتآمروا أن يطرحوه من عقبة في الطريق فلما بلغوا العقبة أرادوا أن يسلكوها معه فلما غشيهم رسول الله صلي الله عليه وسلم أخبر خبرهم فقال من شاء منكم أن يأخذ بطن الوادي فإنه أوسع لكم وأخذ رسول الله صلي الله عليه وسلم العقبة وأخذ الناس ببطن الوادي الا النفر الذين مكروا برسول الله صلي الله عليه وسلم لما سمعوا ذلك استعدوا وتلثموا وقد هموا بأمر عظيم وأمر رسول الله صلي الله عليه وسلم حذيفة بن اليمان رضي الله عنه وعمار بن ياسر رضي الله عنه فمشيا معه مشيا فامر عمارا أن يأخذ بزمام الناقة وأمر حذيفة يسوقها فبينما هم يسيرون إذ سمعوا وكزة القوم من ورائهم قد غشوه فغضب رسول الله صلي الله عليه وسلم وأمر حذيفة أن يردهم وأبصر حذيفة رضي الله عنه غضب رسول الله صلي الله عليه وسلم فرجع ومعه محجن فاستقبل وجوه رواحلهم فضربها ضربا بالمحجن وأبصر القوم وهم متلثمون لا يشعروا انما ذلك فعل المسافر فرعبهم الله حين أبصروا حذيفة رضي الله عنه وظنوا ان مكرهم قد ظهر عليه فأسرعوا حتي خالطوا الناس وأقبل حذيفة رضي الله عنه حتي أدرك رسول الله صلي الله عليه وسلم فلما أدركه قال اضرب الراحلة يا حذيفة وامش أنت يا عمار فأسرعوا حتي استووا بأعلاها فخرجوا من العقبة ينتظرون الناس فقال النبي صلي الله عليه وسلم لحذيفة هل عرفت يا حذيفة من هؤلاء الرهط أحدا قال حذيفة عرفت راحلة فلان وفلان وقال كانت ظلمة الليل وغشيتهم وهم متلثمون فقال النبي صلي الله عليه وسلم هل علمتم ما كان شأنهم وما أرادوا قالوا لا والله يا رسول الله قال فإنهم مكروا ليسيروا معي حتي إذا طلعت في العقبة طرحوني منها قالوا أفلا تأمر بهم يا رسول الله فنضرب أعناقهم قال أكره أن يتحدث الناس ويقولوا ان محمدا وضع يده في أصحابه فسماهم لهما وقال اكتماهم.

بيهقي در دلائل النبوة از عروه روايت كرده كه او گفت: هنگامي كه رسول اللَّه صلّي اللَّه عليه و آله با مسلمين از تبوك مراجعت مي كرد و در راه مدينه بسير خود ادامه مي داد، گروهي از اصحاب او اجتماعي كردند، و تصميم گرفتند كه آن جناب را در يكي از گردنه هاي بين راه به طور مخفيانه از بين ببرند، و در نظر داشتند كه با آن حضرت از راه عقبه حركت كنند.

پيغمبر اكرم (صلي الله عليه وآله وسلم) از اين تصميم خائنانه مطلع شد و فرمود: هر كس ميل دارد از راه بيابان برود ؛ زيرا كه آن راه وسيع است و جمعيت به آساني از آن مي گذرد، حضرت رسول (صلي الله عليه وآله وسلم) هم از راه عقبه كه منطقه كوهستاني بود به راه خود ادامه داد، اما آن چند نفر كه اراده قتل پيغمبر را داشتند براي اين كار مهيا شدند، و صورت هاي خود را پوشانيدند و جلو راه را گرفتند. حضرت رسول امر فرمود، حذيفة بن يمان و عمار بن ياسر در خدمتش باشند، و به عمار فرمود: مهار شتر را بگيرد و حذيفه هم او را سوق دهد، در اين هنگام كه راه مي رفتند ناگهان صداي دويدن آن جماعت را شنيدند، كه از پشت سر حركت مي كنند و آنان حضرت رسول را در ميان گرفتند و در نظر داشتند قصد شوم خود را عملي كنند.

پيغمبر اكرم (صلي الله عليه وآله وسلم) از اين جهت به غضب آمد، و به حذيفه امر كرد كه آن جماعت منافق را از آن جناب دور كند، حذيفه به طرف آن ها حمله كرد و با عصائي كه در دست داشت، بر صورت مركب هاي آنها زد و خود آنها را هم مضروب كرد، و آنها را شناخت، پس از اين جريان خداوند آنها را مرعوب نمود و آنها فهميدند كه حذيفه آنان را شناخته و مكرشان آشكار شده است، و با شتاب و عجله خودشان را به مسلمين رسانيدند و در ميان آنها داخل شدند.

بعد از رفتن آنها حذيفه خدمت حضرت رسول رسيد، و پيغمبر فرمود: حركت كنيد، و با شتاب از عقبه خارج شدند، و منتظر بودند تا مردم برسند، پيغمبر اكرم فرمود: اي حذيفه شما اين افراد را شناختيد ؟ عرض كرد: مركب فلان و فلان را شناختم، و چون شب تاريك بود، و آن ها هم صورت هاي خود را پوشيده بودند، از تشخيص آنها عاجز شدم.

حضرت فرمود: فهميديد كه اينها چه قصدي داشتند و در نظر داشتند چه عملي انجام دهند ؟ گفتند: مقصود آنان را ندانستيم، گفت: اين جماعت در نظر گرفته بودند از تاريكي شب استفاده كنند و مرا از كوه بزير اندازند، عرض كردند:

يا رسول اللَّه ! امر كنيد تا مردم گردن آنها را بزنند، فرمود: من دوست ندارم مردم بگويند كه محمد اصحاب خود را متهم مي كند و آنها را مي كشد، سپس رسول خدا آن ها را معرفي كرد و فرمود: شما اين موضوع را نديده بگيريد و ابراز نكنيد.

البيهقي، أبي بكر أحمد بن الحسين بن علي (متوفاي458هـ)، دلائل النبوة، دلائل النبوة ج 5، ص256، باب رجوع النبي من تبوك وأمره بهدم مسجد الضرار ومكر المنافقين به في الطريق وعصمة الله تعالي إياه وإطلاعه عليه وما ظهر في ذلك من آثار النبوة، طبق برنامه الجامع الكبير؛

السيوطي، جلال الدين عبد الرحمن بن أبي بكر (متوفاي911هـ)، الدر المنثور، ج 4، ص 243، ناشر: دار الفكر - بيروت - 1993.

اما اين كه اين افراد چه كساني بوده اند روشن نيست. برخي از علماي اهل سنت همانند ابن حزم اندلسي كه از استوانه هاي علمي اهل سنت به شمار مي رود نام اين افراد را آوره است. وي در كتاب المحلي مي نويسد:

أَنَّ أَبَا بَكْرٍ وَعُمَرَ وَعُثْمَانَ وَطَلْحَةَ وَسَعْدَ بن أبي وَقَّاصٍ رضي الله عنهم أَرَادُوا قَتْلَ النبي صلي الله عليه وسلم وَإِلْقَاءَهُ من الْعَقَبَةِ في تَبُوكَ.

ابوبكر، عمر، عثمان، طلحه، سعد بن أبي وقاص ؛ قصد كشتن پيامبر (صلي الله عليه وآله وسلم ) را داشتند و مي خواستند آن حضرت را از گردنه اي در تبوك به پايين پرتاب كنند.

إبن حزم الأندلسي الظاهري، ابومحمد علي بن أحمد بن سعيد (متوفاي456هـ)، المحلي، ج 11، ص 224، تحقيق: لجنة إحياء التراث العربي، ناشر: دار الآفاق الجديدة - بيروت؛

و دار الفكر، توضيحات: طبعة مصححة ومقابلة علي عدة مخطوطات ونسخ معتمدة كما قوبلت علي النسخة التي حققها الأستاذ الشيخ أحمد محمد شاكر.

البته ابن حزم، وقتي اين حديث را نقل مي كند، تنها اشكالي كه به روايت دارد، وجود وليد بن عبد الله بن جميع در سلسله سند آن است و لذا مي گويد كه اين روايت موضوع و كذب است.

ما در اين جا نظر علماي علم رجال و بزرگان اهل سنت را در باره وليد بن عبد الله نقل مي كنيم تا ببنيم كه نظر ابن حزم از نظر علمي چه ارزشي دارد و تا چه اندازه قابل قبول است.

وقتي به كتاب هاي رجالي اهل سنت مراجعه مي كنيم، مي بينيم كه بسياري از علماي اهل سنت، وليد بن عبدالله بن جميع را توثيق كرده و او را صدوق و ثقه خوانده اند ؛ چنانچه ابن حجر عسقلاني، حافظ علي الإطلاق اهل سنت و يكي ديگر از استوانه هاي علمي اهل سنت در تقريب التهذيب در باره او مي نويسد:

7459 - الوليد بن عبد الله بن جميع الزهري المكي نزيل الكوفة صدوق.

تقريب التهذيب، ابن حجر، ج 2، ص 286، وفات: 852، دراسة وتحقيق: مصطفي عبد القادر عطا، چاپ: الثانية، سال چاپ: 1415 - 1995 م، ناشر: دار الكتب العلمية، بيروت، لبنان، توضيحات: طبعة مقابلة علي نسخة بخط المؤلف وعلي تهذيب التهذيب وتهذيب الكمال.

و همچنين ابن سعد در الطبقات الكبري مي نويسد:

الوليد بن عبد الله بن جميع الخزاعي من أنفسهم وكان ثقة وله أحاديث.

الطبقات الكبري، محمد بن سعد، ج 6 - ص 354، وفات: 230، چاپخانه: دار صادر ، بيروت، ناشر: دار صادر، بيروت.

و عجلي در معرفة الثقات خودش مي نويسد:

الوليد بن عبد الله بن جميع الزهري مكي ثقة.

معرفة الثقات، العجلي، ج 2 - ص 342، وفات: 261، چاپ: الأولي، سال چاپ: 1405، ناشر: مكتبة الدار، المدينة المنورة.

و نيز رازي در كتاب الجرج و التعديل در باره او مي نويسد:

نا عبد الرحمن نا عبد الله بن أحمد بن محمد بن حنبل فيما كتب إلي قال قال أبي: الوليد بن جميع ليس به بأس. نا عبد الرحمن قال ذكره أبي عن إسحاق بن منصور عن يحيي بن معين أنه قال: الوليد ابن جميع ثقة. نا عبد الرحمن قال سئل أبي عن الوليد بن جميع فقال: صالح الحديث. نا عبد الرحمن قال سألت أبا زرعة عن الوليد بن جميع فقال: لا بأس به.

الجرح والتعديل، الرازي، ج 9، ص 8، وفات: 327، چاپ: الأولي، سال چاپ: 1371 - 1952 م، چاپخانه: مطبعة مجلس دائرة المعارف العثمانية، بحيدر آباد الدكن، الهند، ناشر: دار إحياء التراث العربي، بيروت، توضيحات: عن النسخة المحفوظة في كوپريلي ( تحت رقم 278) وعن النسخة المحفوظة في مكتبة مراد ملا ( تحت رقم 1427) وعن النسخة المحفوظة في مكتبة دار الكتب المصرية ( تحت رقم 892).

و مزي در تهذيب الكمال مي نويسد:

قال عبد الله بن أحمد بن حنبل عن أبيه، وأبو داود: ليس به بأس. وقال إسحاق بن منصور، عن يحيي بن معين: ثقة. وكذلك قال العجلي وقال أبو زرعة: لا بأس به وقال أبو حاتم: صالح الحديث.

تهذيب الكمال، المزي، ج 31، ص 36 - 37، وفات: 742، تحقيق: تحقيق وضبط وتعليق: الدكتور بشار عواد معروف، چاپ: الرابعة، سال چاپ: 1406 - 1985 م، ناشر: مؤسسة الرسالة، بيروت، لبنان.

و ذهبي از بزرگترين علماي رجال اهل سنت در ميزان الاعتدال در باره وليد بن جميع مي نويسد:

وثقه ابن معين، والعجلي. وقال أحمد وأبو زرعة: ليس به بأس. وقال أبو حاتم: صالح الحديث.

ميزان الاعتدال، الذهبي، ج 4، ص 337، وفات: 748، تحقيق: علي محمد البجاوي، چاپ: الأولي، سال چاپ: 1382 - 1963 م، ناشر: دار المعرفة للطباعة والنشر - بيروت - لبنان.

و از همهء اين ها مهمتر اين كه مسلم نيشابوري در صحيح مسلم دو بار از وليد بن عبد الله بن جميع روايت نقل كرده است: يك بار درجلد 5، ص 177 ذيل باب الوفاء بالعهد، و بار ديگر در ج8، ص 123 در كتاب صفات المنافقين و احكامهم. و اين نشان مي دهد كه وليد بن عبد الله از نظر ايشان موثق بوده است كه از او حديث نقل مي كند و گرنه نبايد نقل مي كرد. و اگر كسي بخواهد وليد بن عبدالله را تضعيف كند، بايد نام صحيح را نيز از كتاب صحيح مسلم بردارد.

در نتيجه وليد بن عبد الله بن جميع ثقه است و به تبع آن اين روايت نيز كاملا صحيحه است.

البته ما به صحت و سقم اين مطلب كه آن ها در اين ترور شركت داشته اند يا نه، كاري نداريم ما فقط مي خواستيم سخن ابن حزم اندلسي را از نظر علمي نقد و بررسي كنيم.

پس در حقيقت اين علماي اهل سنت هستند كه بايد از اين مطلب جواب دهند كه چرا ابن حزم اندلسي چنين روايتي را نقل و به صورت غير عالمانه آن را رد كرده است.

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

مؤسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر (عج)



Share
81 | momen abdullah | Malaysia - Bayan Lepas | 12:00 - 03 فروردين 1389 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
جناب حجت
دروغ مي‌گوييد شما. هيچ چيز شما از غربي‌ها نيست. خواهشا به غربي‌ها توهين نکنيد و جهالت بينظير خود را به آنها نسبت ندهيد.
حتي يک غربي وجود ندارد که باور کند که جانشين بزرگترين دانشمند تمام قرون و اعصار مي‌تواند فردي باشد که از او حتي بيست صفحه مطلب علمي و يا حتي يک شاگرد تربيت يافته او، وجود نداشته باشد.
در ميان تمام غربيان يک نفر را به من نشان دهيد که به خودش بمب ببندد و به ميان مسجد شيعيان رفته و هم خود و هم آنها را تکه تکه کند.

درضمن اگر علاقه‌اي داري که روزي روزگاري به جاي هذيان گويي سخن علمي بگويي برو کمي مطالعه کن که آيا بانک شاهنشاهي و يا فدرال رزرو آمريکا خصوصي بوده‌اند و يا دولتي.

يا علي
82 | كميل | Iran - Tabriz | 12:00 - 04 فروردين 1389 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
حجت تو که اعصاب نداري چرا اين چيزارو ميخوني؟عجب سفاهتي!
83 | يوسف | Iran - Tehran | 12:00 - 14 فروردين 1389 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
سلــــــــــــــام
ما که ديگه بريديم کي راست ميگه کي دروغ؟
روزي چند ساعت وسط وبسايت ها و وبلاگ هاي شيعه و سني مي چرخم سوالاتم که بر طرف نشد گيج تر هم شدم
جالبه همه هم ايه و حديث فراوون دارند
84 | صديق | Cambodia - Phnom Penh | 12:00 - 14 فروردين 1389 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
من نمي دانم چرا بعضي ها با خواندن مطالب اين سايت به اشتباه مي افتند و فوري دم از تفرقه و مزد گرفتن از انگليسي ها مي زنند .
پيامبر فرموده اطلب العلم من المهد الي الحد . يعني زگهواره تا گور دانش بجوي . به نظر من اين سايت يک سايت اطلاع رساني قوي براي شيعيان است . و سنيان هم به ميل خود وارد سايت شده و از عقايدشان دفاع مي کنند .
جناب حجت بايد بدانند مطرح نکردن چنين بحثهايي است که باعث حماقت مي شود . اينکه به بهانه ايجاد نشدن تفرقه تا پايان عمر در جهل بمانيم وقاحت دارد . بله کسي که به بهانه هايي که شما نوشته ايد به دنبال تحقيق براي دين و مذهب خود نباشد احمق است و از چيزي که فطرتا به آن گرايش دارد فرار مي کند . پس لطفا شما اين اراجيف و حرفهاي مسخره را ول کنيد .
85 | momen abdullah | Malaysia - Kuala Lumpur | 12:00 - 15 فروردين 1389 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
جناب يوسف
آيا حقيقتي است که بين سايتهاي شيعه و اهل سنت مشترک باشد؟
منظور بنده اين است آيا سخني است از اهل تشيع که مورد تاييد اهل سنت هم باشد؟

اگر هست لطفا 5 عدد از آن مطالب مشترک را مرقوم فرماييد.
با تشکر
يا علي
86 | momen abdullah | Malaysia - Kuala Lumpur | 12:00 - 16 فروردين 1389 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
جناب عمر
توسل به هر کسي که «من دون الله» است شرک است همانگونه که ولايت هرکسي «من دون الله» شرک است.
«يا أيها الذين آمنوا اتقوا الله و ابتغوا اليه الوسيلة و جاهدوا في سبيله لعلكم تفلحون»
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=1326
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=notepad&id=104
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=khabar&id=1159
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=261
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=489
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=87
جناب عمر
ما حتي اگر يک آيه بياوريم که جواز توسل و ياري جستن و شفاعت جستن از امامان هدي(عليه السلام) را داده باشد کافي است چرا که قرآن کريم کتاب بدون تضاد و تناقض است.
فقط شما لطف کنيد يک آيه فقط يک آيه بياوريد که در آن «ولايت غير خدا» را اجازه داده باشد.

براستي شرک آن است که «ابوبکر» را شريک الله در انتخاب «خليفة الله» بدانيم!!!
شرک آن است که به جاي «الله»، معاويه و عمر را مطيع باشيم.
شرک آن است که «ولايت الله» را به کنار گذاشته و «ولايت من دون الله» را بر سر خود بگذاريم.
شرک آن است که براي خدا شريکي در صدور احکام و دستورات قائل باشيم.
شرک آن است که براي خداوند شريکي در هدايت مردم قائل باشيم و هدايت او را با ضلالت معاويه تعويض کنيم.
يا علي
87 | سعيد حسيني(شاه اسماعيل صفوي) | Japan - Chiyoda | 12:00 - 16 فروردين 1389 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
سلام

جناب عمر
متاسفانه شما هم همانند خليفه خود عمر دروغ ميگوئيد

دوستان به نظر قبلي جناب عمر را مطالعه کنيد و دروغ و تناقضات گفتارشان را ببينيد:

74 نام و نام خانوادگي: عمر - تاريخ: 24 اسفند 88
من براي آخرين بار در اين سايت نظر ميدهم واز شما خواهشمندمهمانطور که من اين سايت شما را مطالعه کردم شما هم برويد دنبال سايت هاي اهل سنت برويد شايد بدرد فائز وصديق هم بخورد در ضمن مطمئن باشيد که من هم کتابهاي شما وهم کتابهاي خودمان را مو به مو خوانده ام شما هم بايد دنبال کتابهاي اهل سنت برويد و ببينيد آيا چيزهايي که در اين سايت هست صحت دارد يا نه؟

حال کامنت آخر او را مطالعه نمائيد و خود قضاوت کنيد
يا علي
88 | صديق فاروق البارزي | Iran - Qazvin | 12:00 - 16 فروردين 1389 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
سلام:عيد نوروز بر همگان مبارك باد.من توقع نداشتم با آن همه صراحت گوييم با اين جواب هاي نپخته مواجه شوم البته شايد هم دليلش اين باشد كه با جناب آقاي حسيني مشورت نكرده ايد چنانكه خود تان فرموديد.قطعا اگر مراجعه كرده بوديد اين گونه سطحي وناشيانه جواب نمي داديد.اما اشكالات:1/اولا اكثريت بيانات من را به صرف نقل اكتفائ كرديد وجواب نداديد 2/ثانيا در مورد تقسيم خمس به اقسام شش گانه با لاصاله باز اشتباه كرديد انچه علمائ شيعه رض از جمله بزر گواران مذكور فرموده اند بيان تقسيم خمس به سهام شش گانه بود اما حرفي از بالاصاله بودن ويا بالعرض بودن نزدند.متاسفانه شما صرف تقسيم به موارد شش گانه را دال بر تقسيم بالاصاله گرفتيد وحال انكه هيچ دليلي بر ان وجود ندارد. اگر شما فقط كمي به خود زحمت مي داديد ونزد جناب ايه الله مكارم شيرازي مي رفتيد ومطالب بنده را بيان مي كرديد جواب شما را تاييد نمي كرد!!! باور نداريد امتحان كنيد.البته بنده چنين كردم وبيان ايشان نظر شما را تاييد نمي كرد.!!!!اصلا اگر به كتب تفسيري هم در ذيل همين ايه شريفه نگاهي مي انداختيد بد نبود .احدي از مفسرين حرف شما را تاييد نمي كنند .چنانكه احدي از فقهائ انچه شما فرموديد در نظر ندارند.البته عذر مي خواهم خيلي صريح مي نويسم شايد حمل بر بي ادبي كنيد اما چنانكه قبلا متذكر شده ام قسم خورده ام بدون تعصب وبي پروا سخن بگويم ويا چيزي بنويسم .درست است كه من سني هستم وشما فكر مي كنيد از كتب شما اطلاع چنداني ندارم خير رشته بنده فقه است بارها وبارها كتب فقهي شيعه را مطالعه كرده ام اگر الان مطالبي را در اين سايت مي نويسم به بركت هما مطالعات است كه بنده با مطالعه كتب فقهي شيعه علي رغم ميل بعضي از علماي اهل سنت ارادتمند فقه غني ومستحكم شيعه شده ام .به صراحت مي گويم فرق فقه اربعه اهل سنت با فقه اهل بيت تفاوتش از زمين تا اسمان است.اگر بنده سئوالات اعتقادي مي كنم توقع دارم مستدل جواب دهيد ومانند مسائل فقهي اين گونه سطحي برخورد نكنيد.بنده هم بعد از شيعه شدن دوست سابقم جناب عبدالرحمن عثمان ال عارف كه يك شخصيت علمي شناخته شده در كشور امارات عربي متحده بود وما قبلا در مسجد حضرت فاروق خدمت ايشان مي رسيديم حقيقتا اول ناراحت شدم وبعد به فكر افتادم كه شايد ايشان درست مي گويد ومن اشتباه مي كنم والا فقط دنبال واقعيت هستم نه چيز ديگر .هر روز يا خدمت عالم شيعه مي رسم ويا خدمت عالم سني تا مشكلم حل شود شما بايد صادقانه ومتخصصانه جواب من را بدهيد نه اينكه يك بحث فقهي روشن را انگونه جواب دهيد تا من به ديگر بيانات شما نيز مشكوك شوم ونتوانم اعتماد كنم.از اينكه زياد مزاحم شدم عذر مي خواهم.

پاسخ:

با سلام
دوست گرامي
1- فرموده‌ايد «اولا اكثريت بيانات من را به صرف نقل اكتفائ كرديد وجواب نداديد»!
نظر شما و پاسخ ما موجود است ! مقصود شما از نقل چيست ؟ نقل مدارك و مصادر شيعه و سني ؟ كه اصلا روش پاسخگويي اين است !
2- فرموده‌ايد «در مورد تقسيم خمس به اقسام شش گانه با لاصاله باز اشتباه كرديد انچه علمائ شيعه رض از جمله بزر گواران مذكور فرموده اند بيان تقسيم خمس به سهام شش گانه بود اما حرفي از بالاصاله بودن ويا بالعرض بودن نزدند.متاسفانه شما صرف تقسيم به موارد شش گانه را دال بر تقسيم بالاصاله گرفتيد وحال انكه هيچ دليلي بر ان وجود ندارد. اگر شما فقط كمي به خود زحمت مي داديد ونزد جناب ايه الله مكارم شيرازي مي رفتيد ومطالب بنده را بيان مي كرديد جواب شما را تاييد نمي كرد!!! باور نداريد امتحان كنيد.البته بنده چنين كردم وبيان ايشان نظر شما را تاييد نمي كرد.!»!
بهتر است بفرماييد كه چطور تاييد نمي‌كند ! انچه ما آورده‌ايم صريح و نص كلام علماي شيعه است ! و احتياجي به تفسير و تاويل ندارد ! آيا علماي شيعه چيزي جز تقسيم خمس به 6 بخش گفته‌اند ؟ شما مخالف اين نظر را ، نظر عموم علماي شيعه معرفي كرده بوديد ! كه با بيان چند مدرك از بزرگان اين فن ، پاسخ شما داده شد !
3- فرموده‌ايد «اصلا اگر به كتب تفسيري هم در ذيل همين ايه شريفه نگاهي مي انداختيد بد نبود»!
آيا مقصود شما آيه خمس است ؟! به عكس نظر شما ، ما بسياري از نصوص علماي شيعه را كه دقيقا شبيه همين مطلب بالا بود ، به خاطر ذكر در منابع تفسيري براي شمانقل نكرديم !

(أنما غنمتم من شئ فأن لله خمسه وللرسول ولذي القربى ) وهو الامام ( واليتامى والمساكين وابن السبيل ) فهم أيتام آل محمد خاصة ومساكينهم وأبناء سبيلهم خاصة فمن الغنيمة يخرج الخمس ويقسم على ستة أسهم

تفسير القمي - علي بن إبراهيم القمي - ج 1 ص 278

(واعلموا أنما غنمتم من شئ ) أي : مما قل أو كثر ( فأن لله خمسه وللرسول ولذي القربى ) اختلف العلماء في كيفية قسمة الخمس ، ومن يستحقه على أقوال : أحدها : ما ذهب إليه أصحابنا وهو أن الخمس يقسم على ستة أسهم

تفسير مجمع البيان - الشيخ الطبرسي - ج 4 ص 468

آيا اين تفاسير ، جزو تفاسير مشهور شيعه نيست ؟!
4- فرموديد «.بنده هم بعد از شيعه شدن دوست سابقم جناب عبدالرحمن عثمان ال عارف كه يك شخصيت علمي شناخته شده در كشور امارات عربي متحده بود وما قبلا در مسجد حضرت فاروق خدمت ايشان مي رسيديم حقيقتا اول ناراحت شدم وبعد به فكر افتادم كه شايد ايشان درست مي گويد ومن اشتباه مي كنم والا فقط دنبال واقعيت هستم نه چيز ديگر .هر روز يا خدمت عالم شيعه مي رسم ويا خدمت عالم سني تا مشكلم حل شود شما بايد صادقانه ومتخصصانه جواب من را بدهيد نه اينكه يك بحث فقهي روشن را انگونه جواب دهيد تا من به ديگر بيانات شما نيز مشكوك شوم ونتوانم اعتماد كنم.از اينكه زياد مزاحم شدم عذر مي خواهم»!
آيا واقعا حل شدن اين سوال، به شما در اين زمينه كمك مي‌كند ؟ يا آنچه مهم است مساله خلافت و امامت و مرجعيت علمي اهل بيت و يا صحابه است ؟ شما به جاي آنكه به سراغ بخش اصلي پاسخ ما برويد (كه همه مطالب در آن مطرح شده است و تا كنون جوابي نيز براي آن نداده‌ايد ، تنها به اين مساله خمس تاكيد مي‌كنيد و حتي كلام علماي شيعه را نيز كه براي شما مطرح كرده‌ايم ، نقد نمي‌نماييد !

دوست گرامي ما جناب عبدالرحمن عثمان آل عارف ، بحث را در مورد مطالب اصلي به پايان رساند كه توانست به مذهب تشيع مشرف شود .

به ما حق بدهيد كه وقتي شما ، به جاي پرداختن به اصل بحث ، بر يك نكته انحرافي دور از بحث كه در آن نيز ما دليل و مدرك خود را ارائه كرده‌ايم و شما نيز نقد علمي بر ان نداشته‌ايد ، پافشاري كنيد ،‌ چنين به نظر ما بيايد كه قصد واقعي شما از بحث ، رسيدن به حقيقت نباشد !

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

89 | عمر | Iran - Khorramshahr | 12:00 - 16 فروردين 1389 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
من انساني هستم در حال تحقيق وفقط سفارش ميکنم که تحقيق کنيد معلم ما رسول خداست که طبق فرمايش خودشان حجت را بر ما تمام کرده اند و نيز بحث من فقط توحيد و دوري از شرک وخرافات است که اين نياز به فتوا ندارد و از آيات قرآن به روشني قابل درک است من از شما مي خواهم که 4آيه از قرآن بياوريد که توسل به غير خدا را بيان کند من 50 آيه ميآورم که توسل و کمک از غير خدا و انسان مرده را شرک بيان ميکند در ضمن سفارش ميکنم به سايتهاي زير نيز مراجعه کنيد اسلام پ پ و اسلام تاپ و شبکه نور را از ماهواره دنبال کنيد
90 | فاروق صديق البارزي | Iran - Qazvin | 12:00 - 17 فروردين 1389 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
سلام ممجدد:لطفا مرحمت بفرماييد سئوالات را تفكيكا وخوانا جدا جدا با دليل روشن جواب دهيد.از لطف شما متشكرم منتظرم هر چه زودتر جواب بگيرم.والسلام علي من التبع الهدي ورحمه الله وبركاته
91 | فاروق صديق البارزي | Iran - Qazvin | 12:00 - 17 فروردين 1389 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
سلام علي المرسلين واصحابهم المكرمين(الحواريين)وعليكم السلام ورحمه الله: جناب عبدالرحمن عثمان ال عارف!بنده هم از لطف ودلسوزي شما نسبت به اين حقير وسه چهارم از مسلمانان جهان تشكر وقدر داني مي كنم ما همه قصدمان رسيدن به الله وفوز در جنت است شايد انشائ الله اين مباحثات ما ويا شما را به هدايت نزديك نمايد. قبل از چند سئوال:فرموده بوديد من را به جا نمي آوريد يك آدرس مي دهم مطمئن هستم كه ياداوري خواهي كرد .در دبي(امارات عربي متحده)در مسجد حضرت فاروق اعظم عمربن خطاب (رض) در مورد جايگاه صحابه رض سخن مي گفتي بنده با جناب مولوي نارويي وشهنوازي درمحضر شما بوديم عربي آمد وسئوالي پيرامون مناسك حج كرد شما با زبان عربي فصيح جواب او را داديد بنده به مزاح عرض كردم حضرت مولانا شما رفتيد كانال 2 لطفا برگرديد كانال يك وفارسي حرف بزنيد شما با تعجب گفتيد كانال 2 ؟!!! مگر مسلمان نيستيد؟؟!!حقيقتا من جا خوردم .بعد فرموديد كانال يك1 هر مسلمان مخصوصا طالب ها بايد عربي باشد زبان حضرت ابوالبشر هم عربي بود پس كانال يك عربي است وكانال2فارسي و... اما بعد:در اينكه معتقدم شما عالم هستيد شبه اي نيست .در اينكه معتقد هستم از روي دلسوزي نصيحت مي كني شبه اي نيست . در اينكه معتقدم از روي ريا وهوا وهوس حرف نمي زني شبه اي ندارم زيرا شما را خوب مي شناسم. اما در اينكه شما از گمراهي به سعادت رسيدي يا از سعادت گمراه شده اي كاملا مشكوكم؟ البته اينها را حمل بر بي ادبي نكن چون من كما في السابق براي شما احترام قائلم اما به من حق بده كه احساسي ويا به رسم رفيق بازي ويا نگاه به ديگران اعتقاداتم را عوض نكنم حتما شما هم راضي نيستيد.سئولات عديده اي دارم كه در اين ايام به هر كس چه عالم شيعه ويا سني رجوع كردم جواب ندادند ويا حتي به بي مهري با من برخورد كردند. چند سئوال دارم اميدوارم جناب اقاي حسيني ويا گروه پاسخ به سئولات جواب دهند .مطمئن باشيد بدون هيچ پيش داوري كه شما سفارش كرده بوديد وبدون تعصب بررسي مي كنم واز خداوند جل عظمته مي خواهم كه همه ما را هدايت كند سئوال:بر فرض اين كه ما پذيرفتيم مذهب اهل سنت با طل است وشيعه حق است .كدام شيعه حق است؟شيعه زيدي؟شيعه اسماعيلي؟شيعه فتحي؟شيعه امامي يادوازده امامي؟؟؟كدام يك؟اين ها هر يك ديگري را رد مي كنند وخود را حق مي دانند. سئوال دوم:بر فرض اينكه شما گفتيد شيعه اثني عشري اين را چگونه ثابت مي كنيد؟؟؟ سئوال سوم:بر فرض اينكه ثابت كرديد شيعه اثني عشري حق است مثلا به دليل روايت جابر رض (خلفائ من بعدي اثنا عشر خليفه كلهم من قريش)ويا رواياتي كه در كتب شيعه است نام ائمه اثنا عشريه هم از اول تا اخر بيان شده است.چگونه توجيه مي كنيد انحراف بعضي از اجلاي اصحاب امام باقر وامام صادق را كه همه شيعيان به توثيق و وارستگي آن ها ونزديكي آن ها به ائمه اعتقاد دارند مانند خاندان ال اعين از جمله ذراره بن اعين وبكيره بن اعين كه فتحي مذهب بودند.اگر اين احاديث نزد آن ها بود واگر مثلا امام صادق رض به او گفته بود كه امام بعد از من موسي بن جعفر است ويا بعد از موسي بن جعفر امام رضا رض چرا اينها منحرف شدند؟؟؟اين مسئله از چند حالت خارج نيست لطفا دقت كنيد والله اگر اين را مستدل براي من حل كنيد بقيه چيزها نزد من مدت هاست حل شده وعلنا شيعه مي شوم گير من وهر انسان محقق ومنصف اينجاست طفره هم نرويد. اين مسئله از چند حالت خارج نمي تواند باشد 1/يا اين احاديث واقعيت نداشتند.2/ياامام صادق وبا قر اين اعتقاد را نداشتند.3/يا اين ياران ائمه شما كه دائم در محضر انها بودند مورد اطمينان اهلبيت نبودند.4/يا اين ياران اهلبيت به خاطر دنيا دست از اعتقاد صحيح بر داشتندومنحرف شدند. در صورت اول ودوم كه مذهب شيعه از بيخ وبن باطل مي شود.ودر صورت سوم وچهارم اگر چه اصل مذهب از بين نمي رود ولي شرعي براي آن باقي نمي ماند .چون اكثريت قريب به اتفاق روايات شما از قول خاندان ال اعين بالخصوص ذراره مي باشد.وهمه علماي شما او را ثقه واز اوحد اصحاب ائمه خوانده اند واين تناقض است.اگر اين ها ثابت نشد مذهب ثابت همان مذهب اهل سنت است.چون اين ها همديگر را باطل مي كنند.

پاسخ:

با سلام
دوست گرامي
1- سوال اول و دوم شما در حقيقت يك سوال است ! وقتي ثابت شد كدام گروه شيعه حق است ! ديگر حقيقت ثابت شده است ! و احتياجي به دليل نيست !
2- ثابت شدن حقانيت مذهب شيعه اثنى عشري معلوم چند نكته است :
ا. بررسي ادله تمام مذاهب (و از جمله روايات اهل سنت براي عدد خلفاي پيامبر - ص-)
ب. بررسي نظر ساير مذاهب مدعي تشيع نسبت به خلفاي اهل سنت
ج. بررسي مدرك تمام مذاهب در انجام عبادات و معاملات (مدرك شيعه اثنى عشري مشخص است ؛ بايد ديد ساير مذاهب چه ادعايي دارند)
بعد از پاسخ به اين سه سوال ، خود به خود ، به نتيجه خواهيد رسيد .
3- فرموده‌ايد «چگونه توجيه مي كنيد انحراف بعضي از اجلاي اصحاب امام باقر وامام صادق را كه همه شيعيان به توثيق و وارستگي آن ها ونزديكي آن ها به ائمه اعتقاد دارند مانند خاندان ال اعين از جمله ذراره بن اعين وبكيره بن اعين كه فتحي مذهب بودند»!
أ. پاسخ واضح است ! آيا مردم در زمان حضرت موسى در وصايت هارون شك داشتند ؟ كه سخن او را ترك گفتند ؟ آيا مردم در وصايت اميرمومنان علي عليه السلام شك داشتند كه آن حضرت را رها كردند ؟
كساني كه امامت امامان را رها كردند ، مانند كساني هستند كه وصايت اميرمومنان علي عليه السلام را رها كردند .
ب. در مورد زرارة بن أعين ، روايات مربوط به فطحي بودن او همگي ضعيف است ؛ در اين زمينه مرحوم آيت‌الله خوئي در معجم رجال الحديث ج 8 ص 225 به صورت مفصل سخن گفته‌اند .
ج . حتى اگر ضعف بعضي آنها ثابت شود ، باز روايات آنها از بين نمي‌رود ؛ زيرا رواياتي را كه آنان نقل كرده‌اند در زمان اعتقادشان به مذهب اثنى عشري بوده ست !
د. حتى اگر در زمان فطحي بودن يا خروج از اثنى عشري رواياتي نقل كنند ، باز دلالت بر بطلان روايت نمي‌كند و چه بسيار كساني كه با وجود مخالفت مذهبي دروغ نمي‌گفته‌اند و وثاقت لفظي را داشته‌اند ؛ همانطور كه در مورد روايات اهل سنت فراوان آمده است كه اگر روايات راويان شيعه از بين روايات اهل سنت كنار گذاشته شود ، حجم عمده‌اي از روايات معتبر اهل سنت از حجيت ساقط مي‌شود .
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات

92 | عقيل العزيز(عبد الرحمن عثمان ال عارف) بخوانند | Iran - Tehran | 12:00 - 17 فروردين 1389 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
سلام عليکم. برادر بزرگوار و گرامي جناب(( عبد الرحمن عثمان ال عارف )). جواب سلام عليکم. عليکم السلام است.!!!!!!!!!!!! دوست داشتم اگر برايتان امکان دارد کمي از احوالاتتان بداينم. و اينکه به غير از آن واقايعي( فجايعي) که آن دد منشان و مغرضان براي شما پيش آوردند آيا در اين روز ها اتفاق ديگري هم افتاده. و يا اينکه در کل حال شما عالم جليل القدر در چه وضع است. زيرا جناب عالي استحضار داريد که جناباني مثل ينده ي گنه کار. مومن عبد الله. مالک اشتر. سعد الله. حقيقت جو. کميل . مجيد م علي و ..... ديگر برادران ايماني و دينيت همواره جوياي حال شما بزرگوار هستيم اما بگذاريد رک بگويم عزيز( شما کمي کم لطفي ميفرماييد) و ما را از سلامتي و حال خود آگاه نميکنيد. مصداق اين آيه ي شريفه که ميفرمايد:اشدا علي الكفار و رحماء البينهم. لطفا به سوال بنده و ديگر برادرانت جواب بدهيد و ما را به فيض برسانيد. يا مولانا. ابا عبد الله.( عليهم السلام و صلاه).
93 | كريم اكبري زاهدان | Iran - Qazvin | 12:00 - 17 فروردين 1389 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
محضر دوستان سايت ولي عصر سلام عليكم جميعا ورحمه الله.اگر ممكن است تمام بحث هاي برادر ارجمند ال عارف وحواشي آن را از ابتدائ تماس شان باشما وهمچنين از اقاي فاروق را در يك موضوع جداگانه وكامل بياوريد تا سير سعودي برادر مان ال عارف ونتيجه بحثهاي فاروق را يك جا ببينيم متا سفانه بحث ها پراكنده ودر موضعات متعدد امده من با اينكه دائم با سايت شما ور مي روم اما متوجه اين مناظرات جديد نبودم يكي از دوستان زنگ زد وماجرا را گفت.خدايش خيلي با حال شده .هم براي ما شيعيان قوت قلبي شده وهم براي برادران اهل سنت راه روشني.ما الان كه تما شا كننده سايت شما هستيم يازده نفريم .خيلي ها خبر بشوند مشتاق مي شوند لطف كنيد همه بحث ها را يكجا كنيد تحت عنواني مثلا ال عارف ويا... تا همه راحت تر بتوانند سريع بحث ها را ببينند. ممنون.

پاسخ:

با سلام

دوست گرامي

جناب عبد الرحمن عثمان آل عارف ، مدتي دراز است که لطف فرموده و ما را با نظرات خويش مشعوف مي نمايند . مي توانيد نظرات ايشان را و بعضي از سوالات مطرح شده توسط ايشان و پاسخ هاي ما را با جستجوي نام ايشان به دو صورت «عبدالرحمن عثمان» و «عبد الرحمن عثمان» در بخش نظرات (با جستجوي نام نظر دهنده) به دست آوريد .

همچنين نظرات دوست گرامي جناب آقاي فاروق صديق البارزي نيز با جستجوي نام ايشان قابل دسترسي است و اميدواريم خداوند نور هدايت را در دل همه ما روشن بگرداند .

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

94 | عبد الرحمن عثمان ال عارف | Iran - Qazvin | 12:00 - 17 فروردين 1389 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
السلام علي المرسلين وآلهم الطيبين الطاهرين المعصومين سيما بقيه الله في العالمين واصحابهم المنتجبين المهتدين.والحمدلله رب العالمين
بله بله بله... كاملا ارادت پيدا كردم اميدوارم باز هم همديگر را ملاقات كنيم البته بعد از استبصار . سلام وپيام مرا به همه دوستان بالاخص جناب مولوي شهنوازي برسان.
اما بعد: اين گره كوچك را خيلي بزرگ جلوه مي دهيد انشائالله برادران پاسخ به شبه ها حل مي فرمايند(چون از من سئوال نفرموده بوديد بنده جواب نمي دهم)
آنچه يادم مي آيدشما آدم خوش فكر وخوش سليقه وخوش لباسي بوديد انشا ئ الله به زودي هم خوش مذهب مي شويد.به خدا توكل كن واز شيطان به خدا پناه ببر خداوند كمكت مي كند
از ملامت هيچ كس به جز خدا مترس(ان اوليا الله لا خوف عليهم ولاهم يحزنون)
همانطوري فرموديد من راضي نيستم وبه درد هم نمي خورد كه بدون اطمينان به مذهب شيعه بگرويد.خوب تحقيق كن وخوب فكر كن وهمه دغدغه هايت وشبه هايت را بيان كن ولي در عين حال وقت را تلف نكن .وقتي به مذهب حقه شيعه واسلام ناب محمدي (ص) داخل شديد تازه مزه عبادت وتوحيد واقعي وعشق به خدا را مي چشيد ان وقت مي گوييد اي كاش لحظه اي وقتم را تلف نمي كردم.ميان توحيد ابن تيميه وتوحيد مفضل(مرحوم صدوق ر ه )تفاوت از زمين تا آسمان است.ميان محمد(ص) عامه بامحمد(ص) شيعه تفاوت از زمين تا آسمان است.ميان خلافت و امامت تفاوت از زمين تا آسمان است.ميان عبادت اهل بدعت با عبادت اهل امامت تفاوت از زمين تا آسمان است.(نماز بي ولاي او:<<علي>>عبادتيست بي وضوئ به منكر علي بگو نماز خود قضا كند.)ميان مزه حب وعشق عامه و حب وعشق خاصه تفاوت از زمين تا آسمان است.فقط اينقدر بگويم تا نچشيد نمي تواني درك كنيد.يك نگاه ولي الله الاعظم به همه عالم وما فيها مي ارزد.اميد وارم با شناخت وعلم به اين زيبايي ها واردشويد.والسلام علي من التبع الهدي.
95 | momen abdullah | Malaysia - Kuala Lumpur | 12:00 - 17 فروردين 1389 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
جناب آقاي صديق فاروق البارزي
سلام عليکم
بنده در حدي نيستم که بخواهم در مباحثات علمي و فقهي شما با اين سايت دخالتي داشته باشم.
فقط در رابطه با سوال شما مبني بر بعيد دانستن اين مطلب که علماي بزرگي چون فخر رازي و ... حقيقت را مخفي کرده‌ باشند، مناسب مي‌بينم که اين کامنت سرور بنده جناب عثمان آل عارف را ياآور شوم:
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=9512
(کامنت شماره هشت).
شما خود بهتر مي‌دانيد که سرور ما آقاي عثمان آل عارف اولين عالمي نيستند که «قالوا لا ضير إنا إلى‏ ربنا منقلبون».
براستي بر سر احمد نسائي چه آمد؟؟؟ فخر رازي را چه کساني کشتند؟؟

جناب آقاي صديق فاروق البارزي
به عنوان عيدي اين آيات نوراني هديه به شما:
خداوند عظيم و متعال مي‌فرمايد:
«أَلم تعلم أن الله له ملك السماوات و الارض و ما لكم من دون الله من ولي و لا نصير»
«...و ما لكم من دون الله من ولي و لا نصير»
«...و ما لكم من دون الله من ولي و لا نصير»
«...و ما لكم من دون الله من ولي و لا نصير»
پس چرا عده‌اي مي‌گويند:
«و ما لكم لا تقاتلون في سبيل الله و المستضعفين من الرجال و النساء و الوِلدان الذين يقولون ربنا أَخرِجنا من هذه القرية الظالم أَهلها و اجعل لنا من لدنك وليّا و اجعل لنا من لدنك نصيرا»
«...اجعل لنا من لدنك وليّا...»
«...اجعل لنا من لدنك وليّا...»
«...اجعل لنا من لدنك وليّا...»
جواب اين مردم چيست؟؟ آيا بايد به آنها گفت:
«هل ينظرون الا ان ياتيهم الله في ظلل من الغمام والملايكه وقضي الامر والي الله ترجع الامور»؟
«هل ينظرون....»؟
«هل ينظرون....»؟
«هل ينظرون....»؟
و يا بايد گفت:
«انما وليكم الله ورسوله والذين آمنوا الذين يقيمون الصلاه ويوتون الزكاه وهم راكعون»

عليا ولي الله
عليا حجة الله
عليا وصي رسول الله
96 | عبد الرحمن عثمان ال عارف | Iran - Qazvin | 12:00 - 17 فروردين 1389 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
سلام علي الياسين والسلام علينا وعلي عبادالله الصالحين والسلام عليكم ورحمه الله:برادر ارجمند جناب اقاي صديق فاروق البارزي ابتداعا از لطف جنابعالي به اين حقير صميمانه تشكر مي كنم.اگر چه بنده خيلي تلاش كردم چهره مبارك شما را بياد بياورم اما موفق نشدم شايد به دليل كثرت دوستان سابقم بوده ويا كندي ذهن از اين جهت عذر مي خواهم .چند تذكر به عنوان برادر كوچك شما كه قبلا هم كيش شما بوده ام والبته چنانكه فرموديد مورد لطف وتوجه شما.برادر جان بدون تعارف وبدون توجه به دنيا بلكه فقط براي رضاي خدا مي گويم بدان:سالها به ما دروغ گفتند .سالها ما را در گمراهي قرار دادند .حتي نمي گذاشتن در مورد فرقه ناجيه كه در روايات معتبر ما آمده فكر كنيم .ما را از شيعه مي ترساندن نمي گذاشتن نزديك كتاب هاي آن ها شويم .(يادم مي ايد وقتي از يكي ازاساتيدم سئوال كردم در بعضي از كتب فقهي ما قول اماميه امده است منظور كيست اينها چه مذهبي دارند ؟؟به من جواب داد اينها يك قوم گمراه بودند وسالهاست منقرض شده اند.وتو هم در مورد اينها فكر نكن كه گناه كبيره است)اين گونه با ما برخورد مي كردند .انها(علماي اهل بدعت)سالها براي نزديكيشان با بني الاميه وبني العباس وحاكمان جور به ما دروغ گفتند .مي گفتند شيعه مذهب نيست يك گروه سياسيست.مي گفتند شيعه را دولت صفويه ساخته است 400سال قبل مي گفتند شيعه يك نوع جديد مذهب مخلوط زرتشتي اسلامي است و...ده ها دروغ ديگر .برادرجان هم من سابقا وهم شما فعلا وهم همه برادران ديگرمان را به قيمت خص اين علماي مردم فريب ودروغگو فروختند .ما را به قيمت حاميان دشمنان پيامبر ص مانند:ابوسفيان ومعاويه ويزيدبن معاويه ومروان حكم وهمه تبهكاران وخون اشام تاريخ فروختند وپيش روي ما از سنت رسول خدا دم زدند به عنوان حاميان صحابه كرام ظاهر شدند اما درپشت صحنه با ظالمان نشستند شرب خمر كردند عيش ونوش كردند وحقوق گرفتند قاضي القضات شدند وفرزندان پيامبر را به زندان وتبعيد وتحقير ودر نهايت به شهادت رساندند ومن تو پدران من وتو هم نظار گر بوديم ودم نمي زديم قره العين رسول را خانمان سوز كردند سكوت كرديم به ما گفتند ما عاشق ومحب ذوالقربي هستيم اما بانفس رسول(طبق ايه مباهله علي مرتضي(ع))جنگيدند.خون پاك ياران دلباخته پيامبر (ص)همچون عمار را برزمين ريختند.انگاه معذور ماندند.دوريحانه رسول خدا(س)وسرور جوانان اهل بهشت را تحقير كردند به شهادت رساندند.انگاه به ما گفتند مقصر حسين(ع)است چون خروج كرده .برادر جان به همه ما دروغ گفتند تاريخ را با پول سلاطين عوض كردند روايات مارا با نيرنگ ومال دنيا خريدند به مسلم وبخاري جنايت كار مزد گزاف دادند تا اگر هم مقداري از روايات باقي مانده از بين ببرند.برادر جان در اين مقام مجال ان نيست كه سفره دل باز كنم واز جنايات علماي سلف وحال اهل بدعت نزد تو كه خود قرباني هستي شكوه كنم اميدوارم روزي روبرو با هم سخن بگوييم وعمق فاجعه تاريخ وجنايات ، انها نه فقط به اهل بيت پيامبر بلكه به بشريت را براي شما بازگو كنم.فقط از شما مي خواهم بدون تعصب وپيش فرض هاي القاعي كتب علماي شيعه رضوان الله تعالي عليهم اجمعين را مطالعه كنيد وبا حفظ انصاف قضاوت فرماييد .اگر چنين كنيد مطمئن هستم در همين سايت مبارك به خيل مسلمين واقعي ومذهب حقه شيعه وفرقه ناجيه خواهيد پيوست .تذكر: وقت تنگ است وجبران سخت.اگر مرگ بيايد ديگر قابل جبران نيست.ومرگ هم معلوم نيست كي مي ايد. اذا جائ احدكم الموت لايستاخرون ساعه ولا يستقدمون.(...فيقول رب لولا اخرتني الي اجل قريب فاصدق واكن من الصالحين10ولن يوخر الله نفسا اذا جائ اجلها والله خبير بما تعملون11) در پايان به همه انهايي كه قرباني انحراف بزرگ تاريخ شده اند از جمله مهران وديگران مي خواهم كه تا دير نشده به خود بيايند وشيطان را لعنت كنند وبا انصاف كتب شيعه را مطالعه كنند شايد خداوند دستشان را بگيرد واز گمراهي نجات دهد .من الله التوفيق والسلام علي من اتبع الهدي ورحمه الله وبركاه
97 | عقيل العزيز | Iran - Tehran | 12:00 - 17 فروردين 1389 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
سلام عليکم. بر برادر بسيار گرامي و مومن و مجاهد في سبيل الله. جناب.(( عبد الرحمن عثمان ال عارف )). سلام برادر. خيلي دلم براي نظرات زيباي جناب عالي تنگ شده بود. من در هدايت شما قائل به معجزه هستم. زيرا شخص شخيصي همچون شما بعد اين همه سال در فرقه ي اهل بدعت بودن و کسب مقامات از اينان چه زيبا هدايت شديد. واقعا ما شا الله. من که بسيار دوستدارم در سرزمين محبت.( برزخ) اگر قابل بودم شما را ببينم و با شما گفتگو داشته باشم. زيرا اين گونه سرزمين هايي فقط و فقط مخصوص عاشقان ولايت و ائمه ي اطها( عليهم السلام جميعا) است و لاغير ......... کساني که در عاشقي به اين بزرگواران به مرحله ي عشق و ذوب رسيده باشند. و جز راه امير المومنين که قرآن ناطق است و فرزندانش چيزي را براي رسيدن به الله و قرب الي الله نبينند. و دنيا و آخرت را فقط و فقط با علي( صلوات الله و سلامه عليه) ببينند. الله شمارا بيامرزد که چقدر واقع بين هستيد. برادر. از هو هو و عو عو اين سگان نهراس که وعدهي الله نزديک است.!!!!!! الله به شما وعده ي جنت و بهشت داده است. واقعا چه بهشتي بالاتر از ديدن چهره ي مبارک رسول الله. و امير المومنين و معصومين( عليهم السلام جميعا).؟؟؟؟؟؟ واقعا خوشا به حالتان که چقدر زيبا هدايت شديد و چه بد به حال مهران ها . و عمر ها و ...... که در وقت ظاهر شدن سکرات موت. و حضرت عزرائيل ( همان طور که از نام سکرات موت معلوم است که به معناي مسکر= مستي است) از ترس مثل شارب الخمران بايد جان دهند. وآن وقت بسيار دير است. اينان دلسوزي شما بزرگوار را درک نميکنند و فقط و فقط با تعصب به اين مسائل مينگرند. ان شا الله جناب صديق فاروق البارزي هم مانند شما هدايت شود. براي ايشان همين بس که شحص بزرگي همچون شما را عينا ديده و در خود نيانديشيده که چرا ايشان که علمش از من بالتر بوده چنين شده.؟!!؟!؟؟! انشا الله خدا همگي را هدايت کندبه نور اهل بيت النبوه.( عليهم السلام جميعا). يا سيف الله.
98 | علي | Iran - Khorramshahr | 12:00 - 18 فروردين 1389 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
لعنت به اين سايت ايجاد کننده ي شبه من خودم شيعه هستم ولي وقتي به سخنان آيت الله طباطبايي ومنتظري گوش ميدهم ميدانم که حرفاي شما بسيار احمقانه و گمراهانه است شما در جواب عمر آيه ايي را آورديد دراين آيه وسيله منظور تقوا وعمل صالح است نه شخص مرده من آياتي را که جناب عمر معرفي کردند خواندم و ديدم که ايشان راست ميگويند بيايد به قرآن برگرديم وبيشتر مطالعه کنيم از عمر هم ميخواهم بيشتر نظر بدهند ودلايل بيشتري از قرآن بياورند
99 | يك وهابي | Iran - Tehran | 12:00 - 18 فروردين 1389 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
سلام
جناب عبدالرحمن عثمان ال عارف
لطفا بفرمائيد شيعه شدن قيمتش چند است ؟؟
100 | كريم اكبري زاهدان | Iran - Qazvin | 12:00 - 18 فروردين 1389 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
سلام برادران محترم سايت بنده در جستجوي سايت سرچ كردم اما مورد يافت نشد لطفا خودتان امتحان كنيد اين دردي را دوا نمي كند من از شما خواهش كردم كه بيانات استاد ارجمن ال عارف وحواشي ان را به اضافه فاروق را جداگانه بگزاريد اين فقط خواسته من نيست الان اكثريت بينندگان وكاربران شما اين را مي خواهند اين خواهش بزرگ ويا سختي نيست كه سر باز مي زنيد گاهي ما به يك دوستي مي خواهيم آدرس اين مناظرات را بدهيم در مي مانيم كه كدام موضوع را معرفي كنيم چون پراكنده است.وراه شما (جستجو)هم راه موفقي نيست چون امتحان كرديم وهم براي بعضي از افراد يا جاذبه ندارد ويا بلد نيستند بياورند .لطف كنيد اين خواسته ما را عملي كنيد .حال خداي نكرده اگر يك عالم شيعه سني شده بود سايت هاي ان ها غوغا مي كردند توبوق كرنا مي كردند اما ما چي؟؟؟؟!!!!حتي به خودمان همين قدر زحمت را هم نمي ديم .اين است مظلوميت اهل بيت حتي بين ما شيعيان ....

پاسخ:

با سلام

دوست گرامي

در بخش جستجوي سايت خير ! در گزينه‌هاي بالاي سايت ، گزينه‌اي به نام نظرات وجود دارد ، كه با باز كردن آن ، بخشي براي جستجو ، با فهرستي براي انتخاب وجود دارد كه مي‌توانيد با نام نويسنده ، متن نظر ، تاريخ نظر ، متن جواب جستجو را انجام دهيد .

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

101 | عبد الرحمن عثمان ال عارف | Iran - Qazvin | 12:00 - 18 فروردين 1389 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
سلام عليكم ورحمه الله از لطف همه شما برادران ممنون و بسيار متشكرم از خداوند متعال سلامتي همه شما را در زير سايه عدالت گستر جهان حضرت بقيه الله الاعظم حجه ابن الحسن العسكري(سلام الله عليهما)خواهانم. برادران عزيز بنده تازه حالم خوب شده وهيچ گونه نگراني ندارم به بركت وجود ذي جود حضرت ولي عصر (عج)بسيار اميدوار وسر خوشم . البته عدم تماس بنده را حمل بر بي عاطفه اي نكنيد من همه شما را دوست دارم وبه محبين اهل بيت عشق مي ورزم. اما به چند دليل از ديدار شما كم توفيق هستم . 1/مشغول نوشتن كتابي هستم به عنوان( سنت چيست؟ وبدعت گذار كيست؟)در اين كتاب سنت واقعي را براي اهل بيت وپيروانشان با ادله وكتب معتبر اهل بدعت(عامه)ثابت كردم وانها(عامه) را با ادله معتبر نزدخودشان بدعت گذار معرفي كردم . البته اين كتاب خيلي با كتاب اقاي تيجاني متفاوت است.انشائ الله چاپ شود وبه فارسي هم ترجمه شود ودر اختيار شما قرار گيرد اين كتاب به زبان عربي است وقرار است در بيروت چاپ شود انشائ الله 2/كمي كارهايم از نظر معنوي عقب است خلاصه شما سالهاست از فيوزات اهل بيت استفاده مي كنيد پس از من خيلي جلوتر هستيد با يد خودم را انشائ الله به شما برسانم (السابقون السابقون اولئك المقربون) 3/ كمي با خانواده ام بايد باشم چون خلاصه انها را دعوت كردن به اسلام ناب محمدي(ص) بعد از سالها جهل وفلاكت سخت است .تا كنون دوتا از برادرانم وهمه خواهرانم ومادرم وچهار پسر عمو ويك پسر دايي شيعه شده اند اما پدرم وتعدادي ديگر هنوز در گمراهي هستند دعا كنيد مخصوصا براي پدرم دير نشود خوب اين كار وقتم را زياد مي گيرد تصميم دارم انشا ئ الله در طائفه بزرگ ال عارف و طائفه بزرگ مادرم ال كرد كسي سني نماند و همه هدايت شوند (وانذر عشيرتك الاقربين). 4/ با آنكه براي ديدن شما برادران ارجمند روز شماري مي كنم اما از نظر امنيتي ممكن نيست ودوستان مرا منع كردند چون تصميم داشتم قم بيايم وشما را زيارت كنم اما دوستان فرمودند صلاح نيست شايد آنهايي كه با شما وعده مي گزارند غير از دوستان شما باشند وبراي شما مشكل پيش مي آيد. خبري كه از دوستان صميمي سابقم به دستم رسيده علماي امارات در مورد بنده جلسه گرفتند ودر آن جلسه حكم قتل من را صادر كردند.لذا من از امارات بيرون امدم وفعلا مقيم كشوري ديگري هستم . البته خوشحالم چون شايد خدا خواسته است كه با اين بيابان گردي وغربتم غربت يوسف زهرا (س) را بهتر درك كنم .و...ديگر وقتتان را نمي گيرم همه شما را به خدا مي سپارم .به اميد روزي كه شمس وجود مهدي ال محمد طلوع كند وسياهي سنت خلفاي جور سه گانه وبني الاميه وبني العباس وال تيميه رابه فراموشي بسپارد انشائ الله.انشائ الله همه شمارا از صميم قلب دوست دارم.الهم صل علي محمد وال محمد كما صليت علي ابراهيم وال ابراهيم انك حميد مجيد.
102 | عاشق عثمان ( رض) | Iran - Tehran | 12:00 - 19 فروردين 1389 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
در ضمن جناب يک وهابي.

اگر ايشان (عبدالرحمن عثمان ال عارف ) با پول شيعه شده بود بايد در ايران خريدار ميداشت .نه در جايي که کمر به قتلش بسته اند. من نميگويم ايشان کار درستي کرده اند يا نکرده اند.

اما برادر من. اول کمي فکر کن بعد تهمت بزن.

مگر از رسول الله اين حديث را نشنيده اي که به حضرت علي( کرم الله وجه) فرمدند: مـادام كـه خـود را اصـلاح نـكرده اى ، به عيب ديگران مپرداز. ما دمت لا ترى ذنوبك قد قفرت فلا تشتغل بعيوب غيرك ...(( مـادام كـه خـود را اصـلاح نـكرده اى ، به عيب ديگران مپرداز.))

چرا تهمت ميزنيد؟!؟!؟! در صورتي که هيچ دليلي نداريد. من ايشان را ميشناختم. اصلا و ابدا چنين شخصيتي ندارند. و کساني هم که ايشان را ميشناخته اند هم اکنون که سني هم ( عالم اهل سنت) هستند باز هم براي ايشان احترام قائلند. معلوم است مه شما از نظر بار علمي و ايماني و اعتقتادي و مذهبي تهي هستيد که به سنت رسول الله0 ص) عمل نميکنيد و در صدد اتهام به مسلمين هستيد.

خواهشا چهره ي اهل سنت را خدشه دار نکنيد و تهمت نا روا نزنيد برادر.

في امن الله

يا الله. يا تواب. يا ستار العيوب.
103 | عاشق عثمان ( رض) | Iran - Tehran | 12:00 - 19 فروردين 1389 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
«فاذا قرات القرآن فاستعذ باللّه من الشيطان الرجيم»

«ان فى صدورهم الاكبر ماهم ببالغيه فاستعذ باللّه»

سلام عليکم.

لعنت بر وهابيت ملعون.
من يک برادر مسلمان سني حنفي هستم.

من خودم با چشمان خودم ديدم در استان گلستان با دادن حد اقل 700 هزار تومان به صورت ماهيانه اهل سنت را وهابي ميکردند. و برايشان تسهيلات قائل بودند.

من خودم ديدم در ايلام وام خودرو ميدادند بدون ضامن معتبر و بدون اقساط سنگين و به مردم بي سواد( ساده لوح) آنجا ميگفتند اگر اين ماه نداري اشکال ندارد اول به زن و بچه ات برس بعد قرض ما را بده.

اما.!!! فراموش نکن فلان کلاس را بيايي( مثلا دوره ي قرائت). و ديگر حسينيه نرو. ديگر زيارت نرو. ببين ما چقدر مهربانيم.

من ديدم در جنوب کشور با مبالغ بسيار زياد و با رشوه و سران قبايل و عشاير سعي در عوض کردن اعتقادات مردم بودند.

من ديدم که جوانان اهل سنت را با پول و ريا خريدند و بردند به پاکستان و مولوي کردند و براي شست و شوي اول خانواده ي شان بعد مردمشان آوردند.

جناب يک وهابي.! تو چه ميگويي.؟؟؟؟ عالم و آدم ميدانند شما ها چه کساني هستيد.

ما اهل سنت که از شما متنفريم.

البته چند وقتي است که من در مورد مذهبم به شک و ترديد افتاده ام. زيرا ديده ام بسياري از هم درسي هايم شيعه شدند. من براي يک بار هم که شده به خود گفتم که: شايد راه من اشتباه است و شايد من گمراهم.

از الله سبحانه و تعالي ميخواهم تا مرا در راه خودش قرار دهد. ان شا الله.

الآن دوره دوره ي بيداري و روشن فکريست. چرا بايد مثل کفار و مشرکين بگوييم: چون ابا و اجداد من چنين کردند و بر اين باور بودند پس حتما کارشان و راهشان صحيح و درست بوده و من هم بايد همين راه را بروم و همين کا را بکنم.
نه خير.!!!! چنين نيست.

الحمد لله چند وقتي در حال مطالعه هستم. اما هنوز بر باور خودم هستم و پيرو اصحاب(رضي الله عنهم) هستم.!!!!!

اما براي يک بار هم که شده به خود جرات دادم( برخلاف کلام آخوند هايمان و مولوي هايمان که ميگويند مطالعه نکن وگرنه کافر ميشوي) و در راه مطالعه قدم بر داشته ام.

من با اينکه براي همه ي علما و مولوي ها و آخوند هايمان ارزش قائلم اما آنها را و کلام آنها را وحي منزل نميدانم.
من ديده ام کساني که از اهل سنت دست برداشته اند و به قول خودشان شيعه گري ميکنند. با کمترين امکانات چه مادي چه اجتماعي( جون مترودشان کردند و تهديد به قتلشان کردند) زندگي ميکنند.

من مانده ام اگر اينها( به قول وهابيان روافض) کافرند. پس چرا انقدر از کلام شيعيان ميترسند.

آخه بابا. اگر ما باور داريم که بر حقيم . و شيعه گران باطلند ديگر چرا انقدر از ايشان بترسيم که ما را کافر کنند. حتما آنها دلايل محکمي دارند.

چون من ديده ام از متعصب ترين و عالم ترين اهل سنت شيعه ميشوند نه همه ي عوام اهل سنت که فقط تعصب کور کورانه دارند.

بندگان خدا. تا کسي از اهل سنت شيعه ميشود فورا حکم قتلش را صادر ميکنند و من از مساني که چنين ميکنند بيزارم. چون شيعه هم مسلمان است.

هر کس حق دارد راه خودش را خودش انتخاب کند. و ديگري حق کشتنش را ندارد.

من از جنابان يک وهابي و مهران و ديگران خواهش دارم که انقدر نام پاک اهل سنت را با اکاذيبشان خدشه دار نکنند.

اي خدا. يا الله. خودت راه راست را به ما بنما.

يا الله. و يا سبحان و يا غفار الذنوب.
104 | سعيد حسيني(شاه اسماعيل صفوي) | Japan - Chiyoda | 12:00 - 19 فروردين 1389 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
سلام جناب عبدالرحمن عثمان ال عارف برادر عزيزم خداوندي که ما و شما را هدايت کرد و به حقيقت بر حق شيعه رساند ، به حقيقت حافظ و نگدار ماست فالله خيرآ حافظا و هو ارحم الراحمين. جناب يک وهابي از شما در مورد قيمت شيعه شدن پرسيده اند جسارتا جوابي به ايشان دادم اما دلم ميخواهد خودتان جوابي در خور ايشان مرقوم فرمائيد. خداوند شما را حفظ کند در ضمن به بنده خطاب به يکي از علماي سابق حنفي مذهب اهل سنت بنام (محمد شريف زاهدي) از سيستان و بلوچستان که اکنون به حول قوه الهي به حقيقت رسيده و به مذهب بر حق شيعه مشرف شده است هم عرض کردم: (اگر بد خواه داريد فقط کافي است عکس او را به بنده بدهيد و جنازه اش را تحويل بگيريد و اگر بر حسب احتمال تعداد بدخواهان شما زياد هستند لطف کنيد آلبوم تحويل داده و قبرستان تحويل بگيريد) مطلب داخل پرانتز شوخي بود اهل بدعت نترسند فعلا با آنها کاري نداريم تا وقتي ظهور مولا و مقتدايمان معجل شود و گوش بفرمان و دستوران آن امام بزرگوار خواهيم بود به اميد روزي که روز ظهور زنده باشيم و بتوانيم در درکاب آن عزيز خدمت کنيم
105 | سعيد حسيني(شاه اسماعيل صفوي) | Japan - Chiyoda | 12:00 - 19 فروردين 1389 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
سلام

جناب وهابي

اگر توانستيد براي ولي خدا حضرت امير المومنين علي بن ابيطالب ع و فرزندانشان قيمتي بگذاريد آنوقت قيمت واقعي شيعه مشخص ميشود
اما مطلبي را به شما عرض ميکنم يکي از نشانه هاي شيعه حلالزادگيست.
حتي اگر سني باشيد، در صورت کسب علم بدون تعصب به حقيقت خواهيد رسيد اما تمام اينها به شرط حلالزادگيست.
حال فکر ميکنم قيمت شيعه را فهميده باشيد البته اگر قابليت فهم آن در شما باشد.

جناب الي
نگارنده کامنت شماره 99
ايکاش راست گفته بودي و واقعا شيعه بودي
چون در اينصورت حلالزادگي ات براي ما مشخص ميشد
ولي بزرگترين درد براي تو حرامزادگيست و بديهي است که از آن رنج مي بري!
امثال منتظري و همفکرانش چوب حماقت و بدعتهائي را که در دين قرار دادند را خوردند و هنوز هم تبعات منفي آن در بعضي احمق تر از خودشان موجود
است.اما آيا تا بحال با خود فکر کرده ايد که چرا منتظري و همفکرانش مورد قبول اهل بدعت قرار گرفته اند؟
آيا تا بحال فکر کرده ايد که چرا امثال شما که بخداي احد و واحد قسم سني هستيد و خود را شيعه معرفي ميکنيد از او حمايت ميکنند؟
دليل حمايت سني ها از منتظري چيست؟
آيا برقعي ديگري قرار است در تاريخ ثبت شود؟ يا اينکه حلالزادگي فقط مختص شيعيان است؟
يا علي

106 | خاك پاي شيعيان | Iran - Tabriz | 12:00 - 19 فروردين 1389 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
سلامتي جناب عثمان ال عارف و نابودي دشمنان ايشان را از خداوند متعال خواهانيم.
107 | كميل(براي آ.اكبري) | Iran - Tabriz | 12:00 - 19 فروردين 1389 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
آقاي کريم اکبري در قسمت جستجوي نام نويسنده نظر يا نظر دهنده ال عارف را ننويسيد فقط بنويسيد عبدالرحمن عثمان.
108 | ×!,.؟:" | Iran - Tabriz | 12:00 - 19 فروردين 1389 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
ين يارو شماره100 فکر کرده هرکي اسم رمزش علي باشه شيعست!
109 | مهران | Iran - Urmia | 12:00 - 20 فروردين 1389 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
سلام عليكم جناب عاشق عثمان(رض) شما چقدر از شيعه ها پول گرفتيد ويا با چه اهرم زوري اين حرفها رو مي زنيد . چون اين حرفها مال يك تابع اهل سنت وجماعت حتي اگر عاشق هر بدعتي باشد نيست چون هيچ اهل سنتي نيست كه از اراجيف روافض در تكايا وكفر گاههاي روضه خواني متنفر نباشد من مطمين هستم هيچ سني مذهبي براي عذاداري شيعيان غصه نمي خورد !!!!!! پس برو خودتي!
110 | ×!,.؟:" | Iran - Tabriz | 12:00 - 20 فروردين 1389 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
جناب يک وهابي آخه چرا حرفي ميزني که شيعه و سني در مقابلت واستن؟آخه شما وهابيا چرا انقدر نفهمين؟
111 | momen abdullah | Malaysia - Kuala Lumpur | 12:00 - 20 فروردين 1389 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
جناب عاشق عثمان سلام عليکم اگر اجازه دهيد مطالبي را خدمت شما عرض کنم. اولا ما در وهم و اوهام و خيالات زندگي نمي‌کنيم. اين مساله که کفار يهود و نصاري اکنون براي مدت حداقل دو قرن است که بر جزءجزء زندگي ما مسلط شده‌اند امري است که چون روز روشن است. دوما خود شما بهتر مي‌دانيد که محال است وهابيت در کشور چاد، بدون اجازه دولتمردان آن کشور فعاليت کند. کشوري چون چاد که کوچکترين صداي مخالف در آن بلافاصله سرکوب مي‌شود آيا از فعاليت وهابي‌ها بي‌خبر است؟؟ نتيجه آنکه جناب عاشق، مسلما حاکمان چاد از گسترش وهابيت بهره مي‌برند وگرنه به سادگي مي‌توانستند با اندکي تعقل از گرايش جوانان به آن جلوگيري کنند. ****** ولي گسترش و رواج وهابيت چه منفعتي براي حاکمان چاد دارد؟ جواب آن است که حاکمان چاد چون ديگر حاکمان، کسي نيستند جز «دزدان عنوان اولي الامر». واضح است رواج هر مذهبي که «عنوان اولي الامر» را به بازيچه و اسباب بازي قدرتمندان و زورمندان تبديل کند و ذهن مردم را از صاحب واقعي آن عنوان الهي دور کند، به مزاق حاکمان چاد خوشايند است. ****** راستي جناب عاشق ما وقتي از شما مي‌پرسيم که آقايان اصحاب چرا به جاي شرکت در مراسم خاکسپاري خيرالبشر(صلي الله عليه و آله) مشغول جلسه شدند، شما جواب مي‌دهيد چون: تعيين تکليف امت اسلامي اهميت بيشتري داشت. عجيب آن است که اهميت اين امر را اصحاب درک مي‌کنند ولي پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله)، نعوذبالله، درک نمي‌کرد!!!! واقعا بايد به اين اصحاب آفرين گفت که پي به اهميت موضوعي بردند که عقل کل 23 سه سال از آن غافل بود!!!! جناب عاشق «افمن يهدي إلي الحق أَحق أن يتبع ام من لا يهدي إلا أن يهدي فما لكم كيف تحكمون» آيا در تاريخ يک مورد هم سراغ داريد که عمر حضرت اميرالمومنين علي(عليه السلام) به سوي حق هدايت کرده باشد؟؟؟ پس چرا حضرت اميرالمومنين علي(عليه السلام) بايد از او تبعيت مي‌کرد؟؟ يا علي
112 | يك وهابي | Iran - Tehran | 12:00 - 20 فروردين 1389 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
شما گفتي عاشق عثماني و سني حنفي هستي
من هم باور كردم

113 | سيف الله بارك زهي | Iran - Tabriz | 12:00 - 20 فروردين 1389 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
سلام عليكم . با چند جوان سني از زاهدان هميشه بخش نظرات سايت را دنبال مي كنيم . بحث هاي آل عارف و البارزي و مهران و چند نفر از دوستان را پي گيري مي كنيم . براي ما جالب بود و البته ناراحت كننده كه آل عارف شيعه شده و از مذهب اهل السنه و الجماعه دست برداشته است . اوني كه مولانا شهنوازي و ناروئي در دبي به ديدنش رفتند بايد از بزرگان باشد و الا اين دو مولوي بزرگ مدرسه ي دارالعلوم مكي به ديدنش نمي رفتند . قبلا خيلي به شيخ الاسلام عبدالحميد احترام قائل بودم ولي متاسفانه در چند مورد از ايشان دلزده شدم . 1. سر قضيه ي اعدام مولوي عبدالقدوس و محمد يوسف ، ايشان در مقابل دوربين ها گفتند : نظام طبق قانون خودش نسبت به اينها عمل كند . اينها نبايد حوزه ي علميه را مركز مواد منفجره مي كردند ولي متاسفانه بعدا در خطبه هاي نماز جمعه گفت من اين حرفو نگفته بودم و توطئه اي بود . 2.ايشان به استان هاي سني نشين نامه نگاري كرد و به آنها گفت همه به ميرحسين موسوي راي بدهند . بعدا ديديم همين كسي كه نظر مولوي را به خودش جلب كرده بود ، چه خيانتي به مملكت كرد . از اينجا فهميدم با ما اهل سنت رو راست نيست . .... در جمع با مولويي هر وقت از كسي كه شيعه شده نام مي بريم مي گويند : پول ايران آنها را شيعه كرده و اينها سني هاي مقيد نبودنند مي خوام بپرسم چندين كشور سني هستند كه هر جا كشورشان را بكنند نفت از آن در مياد و تنها كشور شيعه ايران است چطور كه ايران با اين امكانات كم و پول كم مي تواند اينقدر نفر را بخرد ولي اين كشورهاي پول دار نمي توانند اهل سنت را نگه دارند و با پول بيشتر آنها را برگردانند . من خودم از مرحوم مولوي دامني شنيده بودم كه مي گفت : تيجاني شخصيتي ساختگي است و وجود خارجي ندارد بعد از چند وقت ديديم با شيخ عثمان شروع به بحث كرد . واقعا چرا بايد ابتدا به ما دروغ بگند و بعد خلافش ثابت شود . شما عالم هستيد و نبايد چيزي كه نمي دانيد بگوييد . مگر دروغ فقط براي مردم عادي حرام است ؟ حالا هم كه آقاي آل عارف شيعه شده ابتدا مي گويند مي گويند با چند تومان شيعه شدي . خاندان آل عارف در دبي صاحب چندين هتل و انسان هاي پول داري هستند و پول ايران در برابر آنها هيچ نيست . ولي باز مي گويند اينها بنده ي پول ايران هستند . من از آقاي آل عارف مي خواهم اگر واقعا از روي تحقيق براي ايشان ثابت شده كه شيعه بر حق است به ما چند جوان سني كمك كند و از حيران و سرگرداني ما را نجات دهد . حالا كه البارزي هم كه دوست مولانا شهنوازي و شيخ احمد ناروئي هست هم برايش ثابت شده كه شيعه بر حق است من از همه ي انها مي خواهم دلائل خودشان را بگويند . ممنون منتظريم .
114 | يك وهابي | Iran - Tehran | 12:00 - 21 فروردين 1389 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
حجت الاسلام عبدالرحمن عثمان ال عارف فعلا در حال تماس با امام زمون هستن قيمت را ميپرسند...... لطفا كسي مزاحمشان نشود ميخواهم قيمت دقيق باشد ....
115 | گمنام | Iran - Tehran | 12:00 - 21 فروردين 1389 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
بسم الله الضار با سلام خدمت برادران ((نگارنده كامنت شماره 104)) ببين برادر كسي اهل سنت را خدشه دار نكرده بلكه اين يك حقيقت است و قطعا اين حقيقت نزد شما تلخ است.................. بشترين اختلاف را در اهل سنت شما حنفي ها داريد و منتظريد كه شيعه را جايي تك و تنها گير بياريد و هزاران بلا سر شيعه بياريد و به روايتي ديگه به خون شيعه تشنه هستيد.. نگو كه اينطور نيست كه اصلا هيچ شيعه اي قبول نميكند!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! شما و بزرگانتان هستيد كه حضرت امير المومنين(صلوات الله و سلامه عليه)) را بيخود و بي جهت زير سوال ميبريد و از طرفي خواهان رابطه خوب با شيعه هستيد. اين يك چيز ناشدني است و آب ما با شما تو يه جوب نميره. شما اول خودتان را درست كنيد و بعد در مورد شيعه نظر بدهيد كه شيعه چرا اهل سنت را خدشه دار ميكند. ((تا نباشد چيزكي مردم نگويند چيزها))..................................................... اهل سنت كه سهل بلكه كل دنيا هم نميتواند شيعه را زير سوال ببرد چون آقا اميرالمومنين((صلوات الله و سلامه عليه)) و فرزندان پاك و مطهرش همواره پشت شيعه هستند. برادر اگر الان دوره بيداري و روشن فكري است به هم قوم و خويشان خودت بگو شايد با شروع سال جديد تحولي در آنان نيز ايجاد شود. شيعه هميشه بيدار و روشنفكر است. شما اهل سنت كه بر اين اساس هستيد كه سنت رسول الله(ص) را عمل ميكنيد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ لطفا يكي از سنت هايي را كه عمل ميكنيد را براي ما نام ببريد تا ما هم بدان آگاه شويم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ آيا سنت پيغمبر دشمني با اهل بيت است؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ آيا سنت پيغمبر نرفتن به زيارت اهل بيت است؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ آيا سنت پيغمبر آوردن شبهه براي شيعه است؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ و............................................................... سنت پيغمبر امير المومنين(صلوات الله و سلامه عليه)) است و بس. حزب فقط حزب علي رهبر فقط سيد علي يا علي كه جان عالم به فداي نامش.
116 | يك وهابي | Iran - Tehran | 12:00 - 21 فروردين 1389 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
ايكس تعجب ؟ من و امثال بنده خريداري نميشويم برو با هم شانت معامله كن بعد از اين همه مدت اينرا نفهميده اي؟!
117 | مجيد م علي | United Arab Emirates - Dubai | 12:00 - 21 فروردين 1389 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
با سلام اما يك وهابي , گفتي شيعه شدن قيمتش چنده . از نظر مادي كه براي شما از اهميت بسيار بالاي دارد هيچي . حتي ممكن است بي پول هم بشود . البته بمانند ام سرور زنان جهان حضرت خديجه ( ع ) . اما از نظر مومنان انها نگاه معنوي به اين مسئله دارند . چي گيرشان ميايد اين مطلب را بخوان تا بفهمي . عاصمى در كتاب زين الفتى - در بخش «الشراط الساعة» - از سلمان چنين روايت مى‏كند كه پيامبر اكرم(صلي الله عليه و آله) فرمود: «اى سلمان، قسم به وجود مقدسى كه مرا به پيامبرى مبعوث فرموده است، در روز قيامت، من دامان جبرئيل (نماينده‏ى خداى عز و جل را مى‏گيرم، و على دامان مرا، و فاطمه دامان على را، و حسن دامان فاطمه را، و حسين دامان حسن را، و شيعيانشان دست به دامان آنها هستند. يا سلمان، آيا گمان مى‏كنى، خداى تعالى پيامبرش را (پناهنده‏ى خود را) كجا مى‏برد؟ و پيامبر، برادرش على را؟ و على همسرش زهرا را؟ و فاطمه دو فرزندش را؟ و آنها شيعيانشان را كجا خواهند برد؟ سپس پيامبر اكرم سه بار تكرار فرمودند: اى سلمان قسم به خداى كعبه به سوى بهشت مى‏برند؛ و اين پيمانى است كه جبرئيل از جانب پروردگار جهانيان وعده داده است». اعتراف و ايقان به ولايت حضرت صديقه سلام‏الله‏عليها، و اظهار تشيع و دوستى نسبت به او، در زيارت مخصوص آن حضرت نيز با اين جملات بيان شده است: «خدايا شاهد باش كه من از شيعيان زهرا و از دوستان اويم و معتقد به ولايت آن حضرت هستم.» <<<<<<<<<اي کــه در دنيـا نـرفتـي، برصـراطِ مستقيـم >>>>>>>> <<<<<<<<<در قيامت بر صراطت؛ جاي تشويش است وبيم>>>>>>> <<<<<<<<<قلب زَر اندود، نستانند در بازارِ حشر >>>>>>>>>> <<<<<<<<<خالصي بايد که بيرون آيد از آتش سليم>>>>>>>>> ان شاء الله من و شما هم با قلبي خالص وارد محشر شويم . يا علي
118 | مجيد م علي | United Arab Emirates - Dubai | 12:00 - 21 فروردين 1389 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
با سلام
خوب خدا را شكر كه فهميدي كه مومنين ما ميتوانند با امام زمانش اتصال برقرار كنند و نيازهاي معنوي و مادي خود را بر طرف كنند .
اما شما وهابيون ايا امام زمان شما ( البته اوني كه شما انخاب كرديد ) بشما محل سگ ميگذارد . بخدا نه .
اما شما وهابيون ايا امام زمان شما به امامان شهرتون محل سگ ميگذاره . بخدا نه .
اما شما وهابيون ايا امام زمان شما ( البته اوني كه شما انتخاب كرديد )به امامان شهرتون محل سگ ميگذاره . بخدا نه .
اما شما وهابيون ايا امام زمان شما ( البته اوني كه شما انتخاب كرديد )به امامان امامان شهرتون محل سگ ميگذاره . بخدا نه .
اما شما وهابيون ايا امام زمان شما ( البته اوني كه شما انتخاب كرديد )به امامان امامان امامان شهرتون محل سگ ميگذاره . بخدا نه .
اما شما وهابيون ايا امام زمان شما ( البته اوني كه شما انتخاب كرديد )به امامان امامان امامان شهرتون محل سگ ميگذاره . بخدا نه .
اما شما وهابيون ايا امام زمان شما ( البته اوني كه شما انتخاب كرديد )به امام امامان امامان امامان شهرتون محل سگ ميگذاره . بخدا نه .
اگر امام زمان شما ( البته اوني كه شما انتخاب كرديد )به امام امامان امامان امامان شهرتون محل سگ ميگذارد الان امام امامان امامان امامان با بمبارن كردن تورا بورا اون مثل سگ گم و گور نميشد.

اما ما محل سگ هم به اين امام زمانتون ( البته اوني كه شما انتخاب كرديد ) نه اينكه نمي گذاريم بلكه او را مفتري , دروغگو , و و وو ووو ميدانيم

حالا اينرا بخوان تا از اخر و عاقبت امام امامان امامان امامان شهرتون
يشگويي امام علي(ع) از نابودي رژيم صهيونيستي

--------------------------------------------------------------------------------

در روايات متعددي، موضوع تسلط يهود بر سرزمين هاي اسلامي و حوادث پس از آن پيشگويي شده است كه در اينجا به مناسبت حوادث جاري در منطقه به دو مورد آنها اشاره مي كنيم:
در روايتي كه از اميرمومنان(ع) نقل شده است در اين زمينه چنين آمده است: يهود براي تشكيل دولت خود در فلسطين، از غرب )به منطقه عربي خاورميانه( خواهند آمد.
عرضه داشتند: يا اباالحسن! پس عرب ها در آن موقع كجا خواهند بود؟
فرمود: در آن زمان عرب ها نيروهايشان از هم پاشيده و ارتباط آنها از هم گسيخته و متحد و هماهنگ نيستند.
از آن حضرت سوال شد: آيا اين بلا و گرفتاري طولاني خواهد بود؟
فرمود: نه، تا زماني كه عرب ها زمام امور خودشان را از نفوذ ديگران رها ساخته و تصميم هاي جدي آنان دوباره تجديد شود آن گاه سرزمين فلسطين به دست آنها فتح خواهد شد و عرب ها پيروز و متحد خواهند گرديد و نيروهاي كمكي از )طريق( سرزمين عراق به آنان خواهد رسيد كه بر روي پرچم هايشان نوشته شده است: «القوه». عرب ها و ساير مسلمانان همگي مشتركا براي نجات فلسطين قيام خواهند كرد )و با يهوديان خواهند جنگيد( و چه جنگ بسيار سختي كه در وقت مقابله با يكديگر در بخش عظيمي از دريا روي خواهد داد كه در اثر آن مردمان در خون شناور شده و افراد مجروح بر روي اجساد كشته ها عبور كنند. آنگاه فرمود: و عرب ها سه بار با يهود مي جنگند و در مرحله چهارم كه خداوند ثبات قدم و ايمان و صداقت آنها را دانست هماي پيروزي بر سرشان سايه مي افكند. بعد از آن فرمود: به خداي بزرگ سوگند كه يهوديان مانند گوسفند كشته مي شوند تا جايي كه حتي يك نفر يهودي هم در فلسطين باقي نخواهد ماند آن حضرت در روايتي ديگر كه «عبايه اسدي» آن را نقل كرده است، مي فرمايد: من در آينده در مصر منبري روشني بخش بنيان خواهم نمود...، ويهود و نصاري را از سرزمين هاي عرب بيرون خواهم راند و عرب را با اين عصاي خود )به طرف حق( سوق خواهم داد. عبايه مي گويد: من عرض كردم يا اميرالمومنين! گويي شما خبر مي دهيد كه بعد از مردن بار ديگر زنده مي شويد و اين كارها را انجام مي دهيد!
فرمود: هيهات اي عبايه! مقصود من از اين سخنان آن گونه كه تو خيال كردي نيست، مردي از دودمان من اينها را انجام خواهد داد با اميد به آنكه به زودي با ظهور امام مهدي(عج) شاهد نابودي صهيونيسم متجاوز و آزادي كامل سرزمين فلسطين و قدس شريف باشيم

يا علي
119 | كميل | Iran - Tabriz | 12:00 - 22 فروردين 1389 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
سلام بر عاشق عثمان برادرم اگر تمامي اهل سنت مثل شما تعصب را کنار گذاشته و واقع بين باشند دنيا بهشت ميشود. به اميد هدايت همه بصراط مستقيم
120 | ×!,.؟:" | Iran - Tabriz | 12:00 - 22 فروردين 1389 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
خواهشا وهابيا با من حرف نزنن
  بعدی [1] [2] [3] [4] [5] [6] [7] [8] [9]   قبلی
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :