نسخه موبایل
www.valiasr-aj .com
پژوهشي پيرامون سند غديريه امام هادي عليه السلام
کد مطلب: 10160 تاریخ انتشار: 15 بهمن 1400 - 10:44 تعداد بازدید: 11976
مقالات » امامت ائمه
پژوهشي پيرامون سند غديريه امام هادي عليه السلام

سند حديث، بررسي نويسنده و اعتبار کتاب المزار نزد شيعه، همساني المزار موجود با نسخه هاي ديگر

پژوهشي پيرامون سند غديريه امام هادي عليه السلام

درآمد

سند روايت

بررسي سند روايت

فصل نخست: بررسي شخصيت نويسنده « المزار» و اعتبار او

سيد بن طاووس رحمة الله عليه

شهيد اول رحمة الله عليه

شهيد ثاني رحمة الله عليه

صاحب وسائل رحمة الله عليه

آقا بزرگ طهراني رحمة الله عليه

سيد محسن امين رحمة الله عليه

فصل دوم: اعتبار کتاب «المزار» نزد عالمان امامي

سيد بن طاووس و برادر زاده او

شيخ حر عاملي رحمة الله عليه

محدث نوري رحمة الله عليه

سيد محسن امين رحمة الله عليه

نمازي شاهرودي رحمة الله عليه

فصل سوم: همساني «المزار» موجود با نسخههاي ديگر

بررسي شرح حال راويان

شاذان بن جبرئيل قمي رحمة الله علیه

محمد بن ابي القاسم الطبري رحمة الله علیه

حسن بن محمد [ابوعلي] رحمة الله عليه

شيخ طوسي رحمة الله عليه

شيخ مفيد رحمة الله عليه

ابن قولويه رحمة الله عليه

کليني رحمة الله عليه

علي بن ابراهيم رحمة الله عليه

ابراهيم بن هاشم رحمة الله عليه

عثمان بن سعيد و ابوالقاسم بن روح رحمة الله عليهما

جمع بندي

پژوهشي پيرامون سند غديريه امام هادي عليه السلام

درآمد

حديث غدير يکي از استوارترين دليل امامت علي بن ابي ‌طالب عليه‌ السلام به شمار مي رود. تبيين و شفاف سازي امامت امير مومنان عليه‌ السلام بر پايه حديث غدير، دغدغه هميشگي ائمه عليهم السلام بود و با شيوه ­هاي گوناگون از آن بهره مي گرفتند. گاهي بوسيله حديث غدير در مقابل مخالفان احتجاج مي کردند. مواقعي شرح ماجراي غدير مي دادند و حتي در ادعيه و زيارات نيز آن را به يادگار مي گذاشتند. غديريه امام هادي عليه السلام نمونه اي از اينهاست. هادي اُمت عليه السلام هجدهم ذي الحجه را فرصت مناسبي براي طرح دوباره حديث غدير مي داند به همين جهت در اين روز امير مؤمنان عليه السلام را زيارت مي کند و حقائق فراوان از جمله، ماجراي غدير را بازگو مي کند.

اين زيارت اولين بار توسط محمد بن جعفر مشهدي در کتاب «المزار» به ثبت رسيد و محدثان بعدي، تماماً از او نقل کردند.

زيارت امام هادي عليه السلام به لحاظ سند، از اعتبار بسيار قابل توجهي برخوردار است. تنها مشکلي را که برخي ذكر كرده اند، مجهول بودن «مشهدي» به عنوان مؤلف و انتساب كتاب «المزار» به وي مي باشد.

به همين دليل نوشتار پيش­رو، به کاوش از سند اين زيارت به ويژه شخصيت محمد بن المشهدي و انتساب کتاب «المزار» به وي اقدام ورزيده است.

در ادامه نخست، مشروح سند اين زيارت را مي آوريم و سپس به شرح حال تک تک راويان آن مي پردازيم:

سند روايت

(زيارة اخرى لمولانا أمير المؤمنين علي بن ابي طالب صلوات الله عليه مختصة بيوم الغدير)

أَخْبَرَنِي الْفَقِيهُ الْأَجَلُّ أَبُو الْفَضْلِ شَاذَانُ بْنُ جَبْرَئِيلَ الْقُمِّيُّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ، عَنِ الْفَقِيهِ الْعِمَادِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي الْقَاسِمِ الطَّبَرِيِّ، عَنْ أَبِي عَلِيٍّ، عَنْ وَالِدِهِ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ النُّعْمَانِ، عَنْ أَبِي الْقَاسِمِ جَعْفَرِ بْنِ قُولَوَيْهِ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَعْقُوبَ الْكُلَيْنِيِّ، عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ، عَنْ أَبِيهِ، عَنْ أَبِي الْقَاسِمِ بْنِ رُوحٍ وَ عُثْمَانَ بْنِ سَعِيدٍ الْعَمْرِيِّ، عَنْ أَبِي مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ الْعَسْكَرِيِّ، عَنْ أَبِيهِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمَا، وَ ذَكَرَ أَنَّهُ عَلَيْهِ السَّلَامُ زَارَ بِهَا فِي يَوْمِ الْغَدِيرِ فِي السَّنَةِ الَّتِي أَشْخَصَهُالْمُعْتَصِمُ.

تَقِفُ عَلَيْهِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَ تَقُولُ: السَّلَامُ عَلَى مُحَمَّدٍ رَسُولِ اللَّهِ خَاتَمِ النَّبِيِّينَ وَ سَيِّدِ الْمُرْسَلِينَ ... السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ‏ ...

المشهدي الحائري، الشيخ أبو عبد الله محمد بن جعفر بن علي (متوفاى610هـ)، المزار، ص 263، تحقيق: جواد القيومي الأصفهاني، ناشر: مؤسسة النشر الاسلامي ، الطبعة : الأولى ، رمضان المبارك 1419هـ .

بررسي سند روايت

در اين مجال در پي آن هستيم با توجه به مستندات موجود، اعتبار مؤلف و کتاب «المزار» را نتيجه بگيريم و پس از آن به بيان شرح حال يكايك راويان اين حديث پرداخته و در نتيجه اعتبار اين زيارت را به اثبات برسانيم.

قبلاً لازم است بدانيم؛ جناب آقاي محمد حسين صالح آبادي در مقاله «معرفي کتاب المزار الکبير»، همچنين جناب آقاي قيومي اصفهاني در مقدمه کتاب «المزار»، تحقيقات ارزشمندي بجا آوردند. در اين قسمت از نوشتار از اندوخته­ هاي دو محقق ياد شده، استفاده قابل توجهي شده است.

مطالب اين قسمت در طي سه فصل، به شرح ذيل تقديم مي گردد:

فصل نخست: بررسي شخصيت نويسنده «المزار» و اعتبار او

فصل دوم: اعتبار کتاب «المزار» نزد عالمان امامي

فصل سوم: همساني «المزار» موجود با نسخه ­هاي ديگر

فصل نخست: بررسي شخصيت نويسنده « المزار» و اعتبار او

مؤلف کتاب، ابو عبد الله محمد بن جعفر بن علي است. از او به «ابن المشهدي» «المشهدي» و «الحائري» هم ياد مي شود.

تعدادي از عالمان امامي تنها از او و کتاب «المزار» نام بردند. پاره هم او را با اوصافي مانند: الامام السعيد، محدث، صدوق، ستودند.

سيد بن طاووس رحمة الله عليه

علامه مجلسي رحمة الله عليه در فصل دوم از مقدمه بحار مي نويسد:

والمزار الكبير يعلم من كيفية أسناده أنه كتاب معتبر وقد أخذ منه السيدان ابنا طاوس كثيرا من الاخبار والزيارات.

المجلسي، محمد باقر (متوفاى1111هـ)، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج 1 ص 35، تحقيق: محمد الباقر البهبودي، ناشر: مؤسسة الوفاء - بيروت - لبنان، الطبعة: الثانية المصححة، 1403هـ - 1983م.

از کيفيت اسناد کتاب مزار کبير دانسته مي شود که آن کتاب معتبري است. سيد بن طاووس وبرادر زاده او بسياري از اخبار و روايات را از اين کتاب بر گرفتند.

از اين سخن علامه رحمة الله عليه مي توان اعتماد سيد بن طاووس رحمة الله عليه نسبت به مشهدي را استفاده نمود. زيرا اعتماد ابن طاووس رحمة الله عليه نسبت به کتاب «المزار»، دلالت بر معتبر بودن مؤلف آن، در نزد وي دارد.

اين مطلب از آن جهت اهميت دارد که ابن طاووس رحمة الله عليه معاصر مشهدي به حساب مي آيد و دانشمندان رجال شناس از جمله آيت الله خوئي رحمة الله عليه در مقدمه کتاب رجالي­اش، بيان داشتند که توثيقات معاصرين نسبت به هم پذيرفته شده است.

شهيد اول رحمة الله عليه

مطابق گزارش علامه مجلسي رحمة الله عليه، در اجازه نامه ­اي را که شهيد اول به شمس الدين محمد بن الشيخ مي نويسد، از مشهدي با اين عنوان ياد مي كند:

الشيخ الامام السعيد أبي عبد الله محمد بن جعفر المشهدي رحمه الله.

المجلسي، محمد باقر (متوفاى1111هـ)، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج 104 ص 197، تحقيق: محمد الباقر البهبودي، ناشر: مؤسسة الوفاء - بيروت - لبنان، الطبعة: الثانية المصححة، 1403هـ - 1983م.

شيخ ، امام سعادت مند ابي عبد الله محمد بن جعفر مشهدي كه رحمت خدا بر او باد.

شهيد ثاني رحمة الله عليه

شهيد ثاني رحمة الله عليه در اجازه نامه­ اش به پدر شيخ بهايي، از مشهدي با لقب «الشيخ السعيد أبي عبد الله محمد بن جعفر المشهدي» ياد کرد.

الشهيد الثاني زين الدين بن علي العاملي، رسائل الشهيد الثاني، ج 2 ص 1125، تحقيق : رضا المختاري، چاپ : اول، 1422 - 1380 ش، ناشر : مركز النشر التابع لمكتب الإعلام الإسلامي - قم – ايران.

صاحب وسائل رحمة الله عليه

شيخ حر عاملي رحمة الله عليه درباره او مي نويسد:

الشيخ محمد بن جعفر المشهدي كان فاضلا محدثا صدوقا له كتب يروي عن شاذان بن جبرئيل القمي.

الحر العاملي، الشيخ محمد بن الحسن (متوفاي1104ه)، أمل الآمل، ج 2 ص 253، تحقيق: السيد احمد الحسيني،‌ ناشر: مكتبة الأندلس - بغداد، چاپخانه: الآداب - النجف الأشرف

محمد بن جعفر مشهدي انساني فاضل، محدث و راستگو بود. او داراي کتابهايي است و از شاذان بن جبرئيل قمي روايت مي کند.

آقا بزرگ طهراني رحمة الله عليه

آقا بزرگ طهراني رحمة الله عليه به مناسبت ذکر کتاب «الاستبصار» شيخ طوسي رحمة الله عليه از مشهدي و کتاب «المزار» نام مي برد. او مي نويسد:

وقد طبع [الاستبصار للشيخ الطوسي] بالهند وفي إيران والنسخة المقابلة بخط الشيخ الطوسي توجد في خزانة كتب الشيخ هادي آل كاشف الغطاء لكنها ليست تامة بل الموجود من أول الكتاب إلى آخر كتاب الصلاة بخط الشيخ جعفر بن علي بن جعفر المشهدي والد الشيخ محمد ابن جعفر المشهدي مؤلف المزار المشهور بمزار محمد ابن المشهدي.

آقا بزرگ الطهراني(متوفاي 1389هـ)، الذريعة إلى تصانيف الشيعة، ج 2 ص 15، الطبعة الثانية، دار الأضواء بيروت.

استبصار شيخ طوسي رحمة الله عليه در هند و ايران به طبع رسيد ونسخه­اي را که با خط شيخ طوسي رحمة الله عليه مقابله شد، در کتابخانه شيخ هادي آل کاشف الغطاء وجود دارد. اين نسخه کامل نيست بلکه از اول کتاب تا آخر کتاب الصلاة از آن وجود دارد که به خط شيخ جعفر بن علي بن جعفر مشهدي، پدر شيخ محمد بن جعفر مشهدي، مؤلف کتاب «المزار» که به مزار محمد بن مشهدي شهرت دارد، مي باشد.

سيد محسن امين رحمة الله عليه

صاحب اعيان الشيعه مي نويسد:

أبو عبد الله محمد بن جعفر بن علي بن جعفر المشهدي الحائري المعروف بمحمد بن المشهدي شيخ جليل متبحر محدث صدوق هو صاحب كتاب المزار المشهور بمزار محمد ابن المشهدي والمزار الكبير.

الأمين، السيد محسن (متوفاي1371هـ)، أعيان الشيعة، ج 9 ص 202، تحقيق وتخريج: حسن الأمين، ناشر: دار التعارف للمطبوعات - بيروت – لبنان، سال چاپ : 1403 - 1983 م

ابوعبد الله محمد بن جعفر بن علي جعفر مشهدي حائري که به محمد بن المشهدي معروف است، شيخ بزگ، متبحر، محدث و صدوق است. او صاحب کتاب «المزار» است که به مزار محمد بن المشهدي و المزار الکبير مشهور است.

فصل دوم: اعتبار کتاب «المزار» نزد عالمان امامي

جستجوگري در منابع اماميه، حکايت از اعتماد عالمان امامي در قبال «المزار» مشهدي رحمة الله عليه دارد. نمونه­ هايي از آن را بنگريد:

سيد بن طاووس و برادر زاده او

سيد بن طاووس که هم عصر مشهدي است، همچنين برادر زاده او سيد عبد الکريم بن طاووس روايات فراواني را مطابق گزارش مجلسي رحمة الله عليه از «المزار» نقل کردند. اين مطلب به نوبه خود مي تواند حاکي از اعتماد اين دو عالم نسبت به کتاب مذکور باشد. علامه مجلسي رحمة الله عليه در فصل اول از مقدمه بحار مي نويسد:

الفصل الأول: في بيان الأصول والكتب المأخوذ منها وهي ... كتاب كبير في الزيارات تأليف محمد بن المشهدي كما يظهر من تأليفات السيد ابن طاوس واعتمد عليه ومدحه وسميناه بالمزار الكبير.

المجلسي، محمد باقر (متوفاى1111هـ)، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج 1 ص 18، تحقيق: محمد الباقر البهبودي، ناشر: مؤسسة الوفاء - بيروت - لبنان، الطبعة: الثانية المصححة، 1403هـ - 1983م.

فصل نخست در بيان اصول و کتابهايي است که روايات بحار الانوار از آن کتابها گرفته شده است... يکي از اين ها کتاب بزرگي است که در باب زيارات نوشته شده است و آنگونه که از تاليفات سيد بن طاووس بر مي آيد، اين کتاب نوشته محمد بن المشهدي است. سيد ابن طاووس رحمة الله عليه بر آن اعتماد داشت وآن را ستود. ما اين کتاب را «المزار الکبير» نام نهاديم.

در فصل دوم از مقدمه بحار مي نويسد:

والمزار الكبير يعلم من كيفية أسناده أنه كتاب معتبر وقد أخذ منه السيدان ابنا طاوس كثيرا من الاخبار والزيارات.

المجلسي، محمد باقر (متوفاى1111هـ)، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج 1 ص 35، تحقيق: محمد الباقر البهبودي، ناشر: مؤسسة الوفاء - بيروت - لبنان، الطبعة: الثانية المصححة، 1403هـ - 1983م.

از کيفيت اسناد کتاب مزار کبير دانسته مي شود که آن کتاب معتبري است. سيد بن طاووس وبرادر زاده او بسياري از اخبار و روايات را از اين کتاب بر گرفتند.

علاوه بر گزارش علامه مجلسي رحمة الله عليه، مي توان نمونه­ هايي از روايات ابن طاووس و برادر زاده او را که از کتاب «المزار» برداشتند، به نظاره نشست.

نمونه يکم: سيد عبد الکريم بن طاووس رحمة الله عليه در کتاب «فرحة الغَري» زيارت غديريه امام هادي عليه السلام [که مورد بحث اين نوشتار است] را همانگونه که در «المزار» مشهدي آمده، با همان سند و متن، آوده است:

وأخبرني والدي وعمي( رضي الله عنه) عن محمد بن نما عن محمد بن جعفر [المشهدي] عن شاذان بن جبرئيل القمي (رضي الله عنه) عن الفقيه العماد بن محمد بن القاسم الطبري عن أبي علي عن والده محمد بن الحسن الطوسي عن الشيخ المفيد محمد بن محمد بن النعمان عن أبي القاسم جعفر بن قولويه عن محمد بن يعقوب الكليني عن علي بن إبراهيم عن أبيه عن أبي القاسم بن دوخ [روح] وعثمان بن سعيد العمري عن أبي محمد الحسن بن علي العسكري عن أبيه صلوات الله عليه وذكر انه عليه السلام زار بها في يوم الغدير في السنة التي أشخصه فيها المعتصم ...

ابن طاووس، السيد عبد الكريم (متوفای 693) فرحة الغري، ص 136، تحقیق: السيد تحسين آل شبيب الموسوي الناشر : مركز الغدير للدراسات الإسلامية، الطبعة : الأولى، 1419 هـ.

نکته قابل توجه آنکه، مؤلف اين روايت را از عمويش نقل مي کند. به نظر مي رسد، مقصود همان ابن طاووس معروف «سيد رضي الدين بن طاووس» باشد. بنا بر اين، مي توان غديريه امام هادي عليه السلام را علاوه بر نقل مؤلف «فرحة الغري»، از جمله نقلهاي سيد بن طاووس از «المزار» نيز به شمار آورد.

نمونه دوم: مؤلف «فرحة الغري» در يکجا از کتاب اينگونه مي آورد:

وذكر محمد المشهدي في مزاره : أن الصادق عليه السلام علم محمد بن مسلم الثقفي هذه الزيارة: إذا أتيت مشهد أمير المؤمنين عليه السلام فاغتسل غسل الزيارة ...

ابن طاووس، السيد عبد الكريم (متوفای 693) فرحة الغري، ص 120، تحقیق: السيد تحسين آل شبيب الموسوي الناشر : مركز الغدير للدراسات الإسلامية، الطبعة : الأولى، 1419 هـ.

نمونه سوم: او در جاي ديگر آورده است:

وذكر محمد بن المشهدي في مزاره ما صورته ...

ابن طاووس، السيد عبد الكريم (متوفای 693) فرحة الغري، ص 123، تحقیق: السيد تحسين آل شبيب الموسوي الناشر : مركز الغدير للدراسات الإسلامية، الطبعة : الأولى، 1419 هـ.

بايد دانست که نقل سيد بن طاووس و برادر زاده او رحمة الله عليهما، از کتاب «المزار» مشهدي، از اين جهت قابل توجه است که سيد رضي الدين رحمة الله عليه هم عصر مشهدي است و کتابخانه­ اي با اهميتي نيز در اختيار داشت و سيد عبد الکريم بن طاووس رحمة الله عليه هم در دوران نزديک به او بوده است. با توجه به اين مطلب، بايد گفت اولاً: به احتمال قوي اين کتاب نزد آنها وجود داشت. ثانياً: مولف نزد آنها معلوم بود. ثالثاً: با توجه به کثرت نقلي که در گزارش علامه مجلسي رحمة الله عليه بدان اشاره شد، اين دو نفر به کتاب «المزار» مشهدي اعتماد داشتند. ديدگاه آيت الله وحيد خراساني درباره «المزار» مشهدي، چه بسا برخواسته از همين جهات باشد. ايشان مي فرمايد:

اعتمادنا على المزار للمشهدي نتيجة لاعتماد السيد عبد الكريم بن طاووس وولده عليه.

نگ: طبسی، نجم الدین، صوم عاشوراء بين السنة النبوية والبدعة الأموية، ص 48 [پاورقي].

اعتماد ما بر «المزار» مشهدي به جهت اعتماد سيد عبد الکريم بن طاووس و فرزندش بر اين کتاب است.

شيخ حر عاملي رحمة الله عليه

آنگونه که از گزارش شيخ حر عاملي رحمة الله عليه در خاتمه وسائل الشيعه بر مي آيد، او به برخي از کتابهاي معتبر دسترسي نداشت اما به واسطه کتابهاي مورد اعتماد ديگر از آن نقل کرده است. کتاب «المزار» مشهدي در زمره اين دست از کتابها است. بنا بر اين؛ هر چند ايشان به کتاب «المزار» دسترسي نداشت، اما در نظر او مورد اعتماد بوده است.

وأما الكتب المعتمدة التي نقلنا منها بالواسطة ولم تصل إلينا ولكن نقل منها الصدوق والشيخ ... وغيرهم فهي كثيرة جدا ونحن نذكر هنا جملة مما صرحوا باسمه عند النقل منه ونقلنا نحن عنهم عنه : فمن ذلك ... كتاب المزار لمحمد بن المشهدي

الحر العاملي، محمد بن الحسن (متوفاى1104هـ)، تفصيل وسائل الشيعة إلي تحصيل مسائل الشريعة، ج 30 ص 161، تحقيق و نشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث، الطبعة: الثانية، 1414هـ.

اما کتابهای مورد اعتماد که از آنها با واسطه نقل کردیم و در دسترس ما نبود اما صدوق، شیخ و ... از آن نقل نمودند، فراوان است. ما در اینجا دسته­ای از آنها را که به اسمشان هنگام نقل تصریح کرددند و ما از آنها نقل کردیم را می آوریم. از جمله این کتابها، کتاب مزار محمد بن المشهدی است.

محدث نوري رحمة الله عليه

محدث نوري رحمة الله عليه «المزار» مشهدي را از جمله کتابهاي مورد اعتماد اصحاب مي داند و مي نويسد:

الشيخ الجليل السعيد المتبحر أبو عبد الله محمد بن جعفر بن علي بن جعفر المشهدي الحائري المعروف بمحمد بن المشهدي وابن المشهدي مؤلف المزار المشهور الذي اعتمد عليه أصحابنا الأبرار.

الطبرسي، ميرزا الشيخ حسين النوري (متوفاي1320هـ) خاتمة المستدرك، ج 3 ص 19، تحقيق: مؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث، ناشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث - قم – ايران، الطبعة الاولي 1415

شيخ جليل و متبحر ابو عبد الله محمد بن جعفر مشهدي حائري که به محمد بن المشهدي و ابن المشهدي شهرت دارد، صاحب کتاب مشهور «المزار» است که اصحاب ما بدان کتاب اعتماد داشتند.

سيد محسن امين رحمة الله عليه

صاحب اعيان الشيعه ضمن معرفي مشهدي و کتاب او، آن را مورد اعتماد ميان اصحاب معرفي مي کند. او مي نويسد:

محمد بن جعفر بن علي بن جعفر المشهدي صاحب كتاب المزار ... اعتمد عليه الأصحاب.

الأمين، السيد محسن (متوفاي1371هـ)، أعيان الشيعة، ج 9 ص 202، تحقيق وتخريج: حسن الأمين، ناشر: دار التعارف للمطبوعات - بيروت – لبنان، سال چاپ : 1403 - 1983 م

محمد بن جعفر مشهدي صاحب کتاب «المزار» است ... اين کتاب مورد اعتماد اصحاب است.

نمازي شاهرودي رحمة الله عليه

صاحب کتاب مستدركات علم رجال الحديث، مي آورد:

محمد بن جعفر بن علي بن جعفر المشهدي الحائري ... مؤلف المزار الكبير المشهور المعتمد عند الأصحاب.

الشاهرودي، الشيخ علي النمازي (متوفاي1405هـ)، مستدركات علم رجال الحديث، ج 6 ص 499، ناشر: ابن المؤلف، چاپخانه: شفق – طهران، الأولى1412هـ

محمد بن جعفر مشهدي حائري مولف «المزار الکبير» است. کتاب او مورد اعتماد نزد اصحاب است.

فصل سوم: همساني «المزار» موجود با نسخه­ هاي ديگر

در ايران تنها يک نسخه از کتاب «المزار» ابن مشهدي در کتابخانه آيت الله مرعشي رحمة الله عليه وجود دارد. آقاي قيومي اصفهاني همين نسخه را تحقيق و به چاپ رسانده است. اين کتاب در چند کتابخانه از کتابخانه­ هاي نجف هم وجود دارد.

کتابي که در کتابخانه آيت الله مرعشي رحمة الله عليه وجود دارد مربوط به دوران صفوي است و چاپ فعلي از روي همين نسخه است.

سيد عبد الکريم بن طاووس رحمة الله عليه، متوفاي 693 که قرابت زماني با ابن المشهدي دارد، در «الفرحة الغَري» مطالبي را از کتاب «المزار» او نقل مي کند. از جمله آن، همين غديريه امام هادي عليه السلام است که مطابق با نسخه موجود است.

ابن طاووس، السيد عبد الكريم (متوفای 693) فرحة الغري، ص 136، تحقیق: السيد تحسين آل شبيب الموسوي الناشر : مركز الغدير للدراسات الإسلامية، الطبعة : الأولى، 1419 هـ.

آقا بزرگ تهراني رحمة الله عليه از کتابي با نام «المزار» مشهدي نام مي برد که در کتابخانه­هاي نجف موجود است. ايشان عبارات خطبه کتاب را چنين مي آورد:

الحمد لله القديم احسانه الظاهر امتنانه ... فانى قد جمعت في كتابي هذا من فنون الزيارات للمشاهد ...

خطبه ­اي را که آقا بزرگ رحمة الله عليه از کتاب «المزار» مشهدي نقل مي کند، با خطبه کتاب «المزار» موجود در ايران، يکي است. ايشان در ادامه همچنين نام مشايخ ابن مشهدي را مي آورد که با نام مشايخ موجود در نسخه­اي که در دست داريم، برابري مي کند.

محدث نوري رحمة الله عليه در «المستدرک» از کتاب «المزار» مشهدي ياد مي کند و مواردي از جمله در جلد 10 صفحه 364، شماره حديث 12190، سند زيارتي را نقل مي کند که با نسخه موجود «المزار»، تفاوتي ندارد.

علامه مجلسي رحمة الله عليه در بحار الانوار مطالب زيادي از «المزار» نقل کرده است. جالب آنکه محققان بخش زيارات بحار الانوار، مطالب اين بخش را با نسخه­هاي موجود در کتابخانه­ هاي نجف تطبيق دادند. مطالب ياد شده با نسخه کتابخانه آيت الله مرعشي رحمة الله عليه مطابقت دارد.

بنا بر اين؛ خطبه کتاب، مشايخ مؤلف و سند برخي روايات از نسخه موجود، با نسخه ­هاي ديگر برابري مي کند. اين مطلب به نوبه خود قرينه­ اي است که نشان مي دهد نسخه موجود «المزار»، همان است که در دست عالمان پيشين بوده است و ما را در معتبر دانستن نسخه موجود کمک مي کند.

آنچه تا کنون گذشت، در قالب سه فصل مجزا بود که يک فصل آن در رابطه با اعتبار مؤلف و دو فصل آن به اعتبار کتاب «المزار» نظر داشت. اينها مستنداتي است که ما را در اعتبار بخشيدن به کتاب «المزار» و مؤلف آن، ياري مي دهد.

بررسي شرح حال راويان

بعد از بيان شرح حال مؤلف كتاب المزار و اثبات انتساب اين كتاب شريف به وي، در اين بخش به بررسي راويان موجود در سند اين روايت مي پردازيم:

شاذان بن جبرئيل قمي رحمة الله علیه

مشهدي در مقدمه «المزار» مي گويد روايات کتابش را از طريق مشايخ ثقات، آورده است. [فَإِنِّي قَدْ جَمَعْتُ فِي كِتَابِي هَذَا مِنْ فُنُونِ الزِّيَارَاتِ... مِمَّا اتَّصَلَتْ بِهِ مِنْ ثِقَاتِ الرُّوَاة]. بنا به شهادت مؤلف، شيخ او شاذان بن جبرئيل مورد وثوق است. علاوه بر آنکه شهيد اول در کتاب «ذکري» از او با عنوان «من أجلاء فقهائنا» ياد مي کند.

العاملي الجزيني، محمد بن جمال الدين مكي، الشهيد الأول (متوفاي786 ه‍ ـ) ذكرى الشيعة في أحكام الشريعة، ج 3 ص 164، تحقيق: مؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث، ناشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث – قم، الطبعة الأولى 1419

محمد بن ابي القاسم الطبري رحمة الله علیه

وي نيز از جمله مشايخ بلا واسطه مشهدي به شمار مي رود و در باب «زيارة أبي عبد الله الحسين عليه السلام في يوم عاشوراء» از او روايت مي آورد

المشهدي الحائري، الشيخ أبو عبد الله محمد بن جعفر بن علي (متوفاى610هـ)، المزار، ص 473، تحقيق: جواد القيومي الأصفهاني، ناشر: مؤسسة النشر الاسلامي، الطبعة : الأولى ، رمضان المبارك 1419هـ .

مطابق مقدمه ابن المشهدي که پيشتر گذشت، وثاقت طبري ثابت مي شود. علاوه بر آنکه شيخ منتجب الدين در فهرست خود مي گويد:

الشيخ الامام عماد الدين محمد بن ابى القاسم الطبري الاملي الكجى فقيه، ثقة.

الرازي، منتجب الدين بن بابويه (متوفاي585هـ)، فهرست منتجب الدين، ص 107، تحقيق: سيد جلال الدين محدث الأرموي، ناشر: مكتبة آية الله العظمى المرعشي النجفي، توضيحات: بإهتمام: محمد سمامي حائري / إشراف: السيد محمود المرعشي، چاپخانه: مهر – قم، چاپ: 1366 ش

عماد الدين محمد بن ابي القاسم طبري آملي، فقيه و مورد وثوق است.

حسن بن محمد [ابوعلي] رحمة الله عليه

راوي بعدي ابوعلي حسن بن محمد طوسي، فرزند شيخ طوسي رحمة الله عليه است. منتجب الدين درباره او مي گويد:

الشيخ الجليل أبو على الحسن بن الشيخ الجليل الموفق ابى جعفر محمد بن الحسن الطوسى فقيه، ثقة.

الرازي، منتجب الدين بن بابويه (متوفاي585هـ)، فهرست منتجب الدين، ص 46، تحقيق: سيد جلال الدين محدث الأرموي، ناشر: مكتبة آية الله العظمى المرعشي النجفي، توضيحات: بإهتمام: محمد سمامي حائري / إشراف: السيد محمود المرعشي، چاپخانه: مهر – قم، چاپ: 1366 ش

شيخ جليل ابو علي فرزند ابوجعفر طوسي، فقيه و مورد وثوق است.

در «اليقين» سيد بن طاووس از او با عنوان «الشيخ المفيد» تعبير شده است.

ابن طاووس الحلي،‌ السيد رضي الدين علي (متوفاي664هـ)، اليقين باختصاص مولانا علي (عليه السلام) بإمرة المؤمنين،‌ ص 280، تحقيق: الأنصاري،‌ ناشر: مؤسسة دار الكتاب (الجزائري)، چاپ: الأولى1413

در « روضة المتقين » مجلسي اول رحمة الله عليه، از وي با الفاظي چون «الشيخ الجليل الفقيه النبيه» ياد شده است.

المجلسي، محمد تقي (متوفاي1070هـ)، روضة المتقين في شرح من لا يحضره الفقيه، ج 1 ص 24، محقق / مصحح: موسوى كرمانى، حسين و اشتهاردى على پناه‏، ناشر: مؤسسه فرهنگى اسلامى كوشانبور، مكان چاپ: قم‏، سال چاپ: 1406 ق‏

شيخ طوسي رحمة الله عليه

راوي بعدي شيخ طوسي رحمة الله عليه است. عظمت و شکوه او در ميان عالمان امامي بر کسي پوشيده نيست. علامه حلي رحمة الله عليه درباره شخصيت او بدين صورت مي نگارد:

محمد بن الحسن بن علي الطوسي أبو جعفر شيخ الامامية قدس الله روحه، رئيس الطائفة، جليل القدر، عظيم المنزلة، ثقة عين، صدوق.

الحلي الأسدي، جمال الدين أبو منصور الحسن بن يوسف بن المطهر (متوفاى726هـ) خلاصة الأقوال في معرفة الرجال، ص 249، تحقيق: فضيلة الشيخ جواد القيومي، ناشر: مؤسسة نشر الفقاهة، الطبعة: الأولى، 1417هـ.

محمد بن حسن طوسي، ابوجعفر، شيخ فرقه اماميه، رئيس طايفه، مردي جليل القدر، داراي جايگاه بلند، مورد وثوق و راستگو بود.

شيخ مفيد رحمة الله عليه

شيخ مفيد رحمة الله عليه راوي بعدي است. جايگاه فاخر او در ميان دانشمندان امامي، شهره است. نجاشي به هنگام معرفي او مي نويسد:

محمد بن محمد بن النعمان ... شيخنا واستاذنا فضله أشهر من أن يوصف في الفقه والكلام والرواية والثقة والعلم.

النجاشي الأسدي الكوفي، ابوالعباس أحمد بن علي بن أحمد بن العباس (متوفاى450هـ)، فهرست أسماء مصنفي الشيعة المشتهر ب‍ رجال النجاشي، ص 399 الي 401، تحقيق: السيد موسي الشبيري الزنجاني، ناشر: مؤسسة النشر الاسلامي ـ قم، الطبعة: الخامسة، 1416هـ.

محمد بن محمد بن نعمان ... شيخ و استاد ما است و فضل او در فقه، کلام، روايت، وثاقت و دانش، مشهورتر از آن است که توصيف گردد.

ابن قولويه رحمة الله عليه

ابن قولويه رحمة الله عليه راوي ديگر است. وي همان صاحب «کامل الزيارات» است و در ميان انديشمندان امامي جايگاه بلندي را به خود اختصاص داده است. نجاشي رحمة الله عليه پيرامون شخصيت او آورده است:

جعفر بن محمد بن جعفر بن موسى بن قولويه أبو القاسم ... من ثقات أصحابنا وأجلائهم في الحديث والفقه ... وكل ما يوصف به الناس من جميل وثقة وفقه فهو فوقه

النجاشي الأسدي الكوفي، ابوالعباس أحمد بن علي بن أحمد بن العباس (متوفاى450هـ)، فهرست أسماء مصنفي الشيعة المشتهر ب‍ رجال النجاشي، ص 123، تحقيق: السيد موسي الشبيري الزنجاني، ناشر: مؤسسة النشر الاسلامي ـ قم، الطبعة: الخامسة، 1416هـ.

جعفر بن محمد بن قولويه ابوالقاسم، يکي از افراد مورد وثوق و بزرگان اصحاب ما در حديث و فقه است. هر آنچه از زيبايي و وثاقت و فقاهت که ديگران بدان ستوده مي شوند، او بالاتر از آن است.

کليني رحمة الله عليه

کليني صاحب کتاب «الکافي» به عنوان راوي بعدي از اين سلسله است. جايگاه پر آوازه او هر کسي را بي نياز از بيان مي کند. نجاشي او را به بهترين وجه مي ستايد:

محمد بن يعقوب بن إسحاق أبو جعفر الكليني شيخ أصحابنا في وقته بالري ووجههم وكان أوثق الناس في الحديث وأثبتهم.

النجاشي الأسدي الكوفي، ابوالعباس أحمد بن علي بن أحمد بن العباس (متوفاى450هـ)، فهرست أسماء مصنفي الشيعة المشتهر ب‍ رجال النجاشي، ص 377، تحقيق: السيد موسي الشبيري الزنجاني، ناشر: مؤسسة النشر الاسلامي ـ قم، الطبعة: الخامسة، 1416هـ.

محمد بن يعقوب کليني بزرگ فرقه اماميه به روزگار خود در شهر ري بود. او موثق­ترين و با دقت ترين محدثان از لحاظ ضبط حديث بوده است.

علي بن ابراهيم رحمة الله عليه

علي بن ابراهيم که راوي بعدي است، نزد اماميه مورد اعتماد است. نجاشي رحمة الله عليه مي گويد:

علي بن إبراهيم بن هاشم ثقة في الحديث ثبت معتمد صحيح المذهب.

النجاشي الأسدي الكوفي، ابوالعباس أحمد بن علي بن أحمد بن العباس (متوفاى450هـ)، فهرست أسماء مصنفي الشيعة المشتهر ب‍ رجال النجاشي، ص 260، تحقيق: السيد موسي الشبيري الزنجاني، ناشر: مؤسسة النشر الاسلامي ـ قم، الطبعة: الخامسة، 1416هـ.

علي بن ابراهيم انساني مورد وثوق در حديث است. او فردي ثابت قدم، مورد اعتماد و داراي مذهبي درست است.

ابراهيم بن هاشم رحمة الله عليه

راوي بعدي ابراهيم بن هاشم است. آيت لله خويي در شرح حال او مي نويسد:

لا ينبغي الشك في وثاقة إبراهيم بن هاشم ويدل على ذلك عدة أمور: الاول: أنه روى عنه ابنه علي في تفسيره كثيرا وقد التزم في أول كتابه بأن ما يذكره فيه قد انتهى إليه بواسطة الثقات. الثاني:أن السيد ابن طاووس ادعى الاتفاق على وثاقته. الثالث: أنه أول من نشر حديث الكوفيين بقم والقميون قد اعتمدوا على رواياته وفيهم من هو مستصعب في أمر الحديث فلو كان فيه شائبة الغمز لم يكن يتسالم على أخذ الرواية عنه وقبول قوله.

الموسوي الخوئي، السيد أبو القاسم (متوفاى1411هـ)، معجم رجال الحديث ج 1 ص 291، الطبعة الخامسة، 1413هـ ـ 1992م

هيچ ترديدي در وثاقت ابراهيم بن هاشم وجود ندارد به دليل آنکه: اولا: فرزند او (علي بن ابراهيم) در تفسيرش از او روايت کرده است و او ملتزم شده که از افراد مورد وثوق در تفسيرش روايت کند. ثانيا: سيد بن طاووس ادعا کرده که وثاقت ابراهيم بن هاشم اجماعي است. ثالثا: او اولين نفري بوده که احاديث اهل بيت عليهم السلام را در قم آورده و قمي ­ها به روايات او اعتماد داشتند در حالي که در ميان قمي­ها افرادي بودند که در امر حديث سخت گير بودند و اگر او را مورد اعتماد نمي دانستند اين چنين احاديث او مورد قبول در ميان آنان نبود.

عثمان بن سعيد و ابوالقاسم بن روح رحمة الله عليهما

در اين طبقه دو راوي وجود دارند. هر دو از نائبان امام مهدي عليه السلام در روزگار غيبت صغري مي باشند. شيخ طوسي رحمة الله عليه عثمان بن سعيد را به بزرگي توصيف مي کند:

عثمان بن سعيد العمري الزيات ... جليل القدر ثقة وكيله عليه السلام.

الطوسي أبى جعفر محمد بن الحسن، الأبواب ( رجال الطوسي ) ص 401 ،‌ تحقيق : جواد القيومي الإصفهاني، چاپ : الأولى، 1415، ناشر : مؤسسة النشر الإسلامي التابعة لجماعة المدرسين بقم المشرفة

عثمان بن سعيد عَمري، انساني بزرگ و مورد وثوق و وکيل امام عليه السلام است.

آيت الله خوئي رحمة الله عليه درباره ابوالقاسم بن روح مي گويد:

الحسين بن روح: النوبختي أبو القاسم: هو أحد السفراء و النواب الخاصة، للإمام الثاني عشر (عجل الله تعالى فرجه) و شهرة جلالته و عظمته أغنتنا عن الإطالة في شأنه.

الموسوي الخوئي، السيد أبو القاسم (متوفاى1411هـ)، معجم رجال الحديث ج 5 ص 236، الطبعة الخامسة، 1413هـ ـ 1992م

حسين بن روح نويختي، ابوالقاسم، يکي از نائبان خاص امام دوازدهم عليه السلام است. شهرت جلالت و عظمت او ما را از طولاني کردن بحث پيرامون شخصيت او بي نياز مي کند.

جمع بندي

از مجموع آنچه گذشت، چنين به دست آمد که زيارت غديريه امام هادي عليه السلام داراي سلسله سند بسيار قوي و ارزشمندي است. محمد بن مشهدي هم بر پايه قرائن گوناگون فردي مورد وثوق است. کتاب «المزار» او نيز نزد عالمان امامي مورد اعتماد بوده است.

موفق باشید

گروه پاسخ به شبهات

موسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف



Share
1 | موسوي | | 22:17 - 11 فروردين 1396 |
0
 
 
1
پاسخ نظر
سلام-ایاحدیث(لافتی الاعلی لاسیف الاذوالفقار)درکتب شیعه واهل سنت سندصحیح دارد؟

پاسخ:
با سلام
دوست گرامی
این روایت با اسناد معتبر و فراوان در منبابع شیعه و اهل سنت نقل شده است
شیخ صدوق روایت صحیحی را این چنین نقل می کند:
حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ زِيَادِ بْنِ جَعْفَرٍ الْهَمَدَانِيُّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ الْبَزَنْطِيِّ وَ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عُمَيْرٍ جَمِيعاً عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَمَّا كَانَ يَوْمُ أُحُدٍ انْهَزَمَ أَصْحَابُ رَسُولِ اللَّهِ حَتَّى لَمْ يَبْقَ مَعَهُ إِلَّا عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ ع وَ أَبُو دُجَانَةَ سِمَاكُ بْنُ خَرَشَةَ فَقَالَ لَهُ النَّبِيُّ ص يَا أَبَا دُجَانَةَ أَ مَا تَرَى قَوْمَكَ قَالَ بَلَى قَالَ الْحَقْ بِقَوْمِكَ قَالَ مَا عَلَى هَذَا بَايَعْتُ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ قَالَ أَنْتَ فِي حِلٍّ قَالَ وَ اللَّهِ لَا تَتَحَدَّثُ قُرَيْشٌ بِأَنِّي خَذَلْتُكَ وَ فَرَرْتُ حَتَّى أَذُوقَ مَا تَذُوقُ فَجَزَاهُ النَّبِيُّ خَيْراً وَ كَانَ عَلِيٌّ ع كُلَّمَا حَمَلَتْ طَائِفَةٌ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ اسْتَقْبَلَهُمْ وَ رَدَّهُمْ حَتَّى أَكْثَرَ فِيهِمُ الْقَتْلَ وَ الْجِرَاحَاتِ حَتَّى انْكَسَرَ سَيْفُهُ فَجَاءَ إِلَى النَّبِيِّ ص فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ إِنَّ الرَّجُلَ يُقَاتِلُ بِسِلَاحِهِ وَ قَدِ انْكَسَرَ سَيْفِي فَأَعْطَاهُ ع سَيْفَهُ ذَا الْفَقَارِ فَمَا زَالَ يَدْفَعُ بِهِ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ ص حَتَّى أُثِّرَ وَ انكسر [أُنْكِرَ] فَنَزَلَ عَلَيْهِ جَبْرَئِيلُ وَ قَالَ يَا مُحَمَّدُ إِنَّ هَذِهِ لَهِيَ الْمُوَاسَاةُ مِنْ عَلِيٍّ لَكَ فَقَالَ النَّبِيُّ ص إِنَّهُ مِنِّي وَ أَنَا مِنْهُ فَقَالَ جَبْرَئِيلُ وَ أَنَا مِنْكُمَا وَ سَمِعُوا دَوِيّاً مِنَ السَّمَاءِ لَا سَيْفَ إِلَّا ذُو الْفَقَارِ وَ لَا فَتَى إِلَّا عَلِيٌّ.
علل الشرائع، ج 1، ص : 7
در کتاب معنی الاخبار و غیره نیز با اسناد مختلف نقل شده است
معاني الأخبار، النص، ص : 119
در کتب اهل سنت نیز این روایت آمده است
در سیره نبویه ابن هشام نقل شده است:
قال ابن هشام وحدثني بعض أهل العلم أن ابن أبي نجيح قال نادى مناد يوم أحد
لا سيف إلا سيف ذوالفقار ولا فتى إلا علي
السيرة النبوية ج 4 ص 51
ابن کثیر نیز می نویسد: اهل سنن این روایت را نقل کرده اند
وقد ذكر أهل السنن أنه سمع قائل يقول لا سيف إلا ذو الفقار ولا فتى إلا علي
البداية والنهاية ج 6 ص 5
در منبع دیگر نیز آمده است:
وَحَدَّثَنَا أَبُو بَكْرِ بْنُ أَبِي جَمْرَةَ، عَنْ أَبِيهِ، أَنَّ أَبَا عُمَرَ بْنَ عَبْدِ الْبَرِّ، أَنْبَأَهُ، عَنِ ابْنِ الْفَرَضِيِّ، وَغَيْرِهِ، عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُفَرِّجٍ، أَنَا أَبُو سَعِيدٍ أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ زِيَادٍ الْبَصْرِيُّ بِمَكَّةَ، نا أَبُو أُسَامَةَ الْكَلْبِيُّ، نا عَلِيُّ بْنُ عَبْدِ الْحَمِيدِ، نَا حَيَّانُ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عُبَيْدِ اللَّهِ بْنِ أَبِي رَافِعٍ، عَنْ أَبِيهِ، عَنْ جَدِّهِ، قَالَ: لَمَّا قَتَلَ عَلِيٌّ أَصْحَابَ الأَلْوِيَةِ، أَبْصَرَ رَسُولُ اللَّهِ K جَمَاعَةً مِنْ مُشْرِكِي قُرَيْشٍ، فَقَالَ لِعَلِيٍّ: " احْمِلْ عَلَيْهِمْ "، فَحَمَلَ عَلَيْهِمْ وَفَرَّقَ جَمَاعَتَهُمْ، وَقَتَلَ هِشَامَ بْنَ أُمَيَّةَ الْمَخْزُومِيَّ، ثُمَّ أَبْصَرَ النَّبِيُّ K جَمَاعَةً أَوْ جَمْعًا مِنْ مُشْرِكِي قُرَيْشٍ، فَقَالَ لِعَلِيٍّ: " احْمِلْ عَلَيْهِمْ "، فَحَمَلَ عَلَيْهِمْ، وَفَرَّقَ جَمَاعَتَهُمْ، وَقَتَلَ عَمْرَو بْنَ عَبْدِ اللَّهِ الْجُمَحِيَّ، ثُمَّ أَبْصَرَ جَمَاعَةً أَوْ جَمْعًا مِنْ مُشْرِكِي قُرَيْشٍ، فَقَالَ لِعَلِيٍّ: " احْمِلْ عَلَيْهِمْ "، فَحَمَلَ عَلَيْهِمْ، وَفَرَّقَ جَمَاعَتَهُمْ، وَقَتَلَ شَيْبَةَ بْنَ مَالِكٍ أَحَدَ بَنِي عَامِرِ بْنِ لُؤَيٍّ، فَأَتَى جِبْرِيلُ إِلَى النَّبِيِّ K فَقَالَ: " إِنَّ هَذِهِ الْمواسة "، فَقَالَ: " إِنَّهُ مِنِّي وَأَنَا مِنْهُ "، فَقَالَ جِبْرِيلُ: " وَأَنَا مِنْكُمْ "، وَسُمِعَ صَوْتٌ يُنَادِي لا سَيْفَ إِلا ذُو الْفَقَارِ، وَلا فَتًى إِلَّا عَلِيٌّ
ابن الأبار القضاعي: معجم أصحاب القاضي أبي علي الصدفي ، ص100
روایت در این خصوص معتبر و در حد استفاضه می باشد
موفق باشید
گروه پاسخ به شبهات



2 | ناصر پاشایی الوندی | | 20:16 - 12 فروردين 1396 |
1
 
 
2
پاسخ نظر
سلام و درود بی پایان .

خداوند به شما عزیزان جزای خیر بدهد
مثل همیشه عالی و مفید
( اجرکم عندالله )
3 | کریم | | 11:56 - 16 فروردين 1396 |
1
 
 
0
پاسخ نظر
جرا ح علی هیچ جا نگفتند ای مردم پیامبر مرا به جانشینی تعیین کرده پس همه علی را نمیخاستن و چرا بعد از او حسن و حسین نگفتند پدرم امام بوده و ح علی 4 سال خلافت کرد چی کرد بجز جنگ داخلی چون مدیر و مدبر نبودند و سیاست و کیاست نداشتند و بقول اخوند از زن خودش هم نتوانست دفاع کند

پاسخ:
باسلام
دوست گرامی
خود حضرت علی علیه السلام حتی در زمان پیامبر صلی الله علیه و آله به امامت و جانشینی خود اشاره کرده و این در منابع مهم با سند معتبر نیز نقل شده است
وعن ابن عباس أن عليا كان يقول في حياة رسول الله صلى الله عليه وسلم إن الله عز وجل يقول ) أفإن مات أو قتل انقلبتم على أعقابكم ( والله لا ننقلب على أعقابنا بعد إذ هدانا الله تعالى والله لئن مات أو قتل لأقاتلن على ما قاتل عليه حتى أموت والله إني لأخوه ووليه وابن عمه ووارثه فمن أحق به مني رواه الطبراني ورجاله رجال الصحيح
مجمع الزوائد ج 9 ص 134
جهت اطلاع بیشتر به این آدرس رجوع کنید
اما در خصوص جنگ داخلی ای کاش اول مقداری مطالعه می کردید بعد می گفتید حضرت جنگ داخلی راه انداخت
ابتدا این مقاله را مطالعه بکن بعد زود قضاوت بکنید
در ضمن خود پیامبر (ص) به حضرت فرموده است که با امثال معاویه و خوارج و..جنگ بکند آیا شما حاضر هستید قبول بکنید که پیامبر (ص) موسس و مشوق جنگ داخلی بوده است؟!!!1
اما در خصوص دفاع به این آدرس رجوع کنید
موفق باشید
گروه پاسخ به شبهات
4 | حسین مقدسی پور | | 10:37 - 27 آبان 1400 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
بارک الله لکم فی سعیکم و شکر الله مساعیکم
   
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :