فصل سوم‏
با مطبوعات كشور



با مطبوعات كشور


پس از شناخته شدن «علم الهدى طباطبائى» به عنوان خردسال‏ترين حافظ قرآن و كسى كه پاسخ ديگران را با آيات قرآن مى‏دهد و با بكار بردن مناسب و هوشمندانه و بجا و درست آيات، همه را به شگفت مى‏آورد، مطبوعات و خبرنگاران آنها نيز به سوى ايشان رو آوردند و ضمن چاپ عكسهاى گوناگون اين كودك نمونه و خوب، با او مصاحبه‏هاى مختلفى ترتيب دادند كه نمونه‏هايى را در اين فصل مى‏آوريم:

مصاحبه مجله فرزند سالم‏
خبرنگار اين مجله، ششم تيرماه 1376 به ديدار خردسال‏ترين حافظ قرآن شتافت و با وقت قبلى با ايشان مصاحبه‏اى انجام داد كه اين گونه بود:
خبرنگار مجلّه: «آقاى طباطبايى! آيا كار حفظ قرآن براى شما خيلى دشوار بود؟»
ايشان در پاسخ اين فراز از آيه را خواند:
«... سيجعل اللّه بعد عسر يسراً.»(145)
«... خدا پس از دشوارى، آسانى فراهم مى‏آورد.»
* * *
خبرنگار: «شما فكر مى‏كنيد تلاوت و حفظ قرآن چه اثرى روى انديشه و شخصيّت شما گذاشته است؟»
«علم الهدى» در پاسخ، اين آيه را خواند:
«انّ هذا القرآن يهدى للتى هى اقوم ويبشر المؤمنين الّذين يعملون الصالحات انّ لهم اجراً كبيراً.»(146)
«اين قرآن، به راهى كه استوارترين راههاست هدايت مى‏كند و به مؤمنانى كه اعمال صالح انجام مى‏دهند، بشارت مى‏دهد كه براى آنها، پاداش بزرگى است.»
* * *
خبرنگار: «شما خدا را چگونه مى‏بينى و تعريف مى‏كنى؟»
«علم الهدى» در پاسخ اين فراز از اين آيه را خواند كه:
« ... وتوقّروه وتسبّحوه بكرْ واصيلا.»(147)
«... خدا را بامداد و شامگاهان به پاكى ستايش كنيد.»
* * *
خبرنگار: «آقاى طباطبايى! اگر از شما تقاضا شود در وصف قرآن و عظمت آن سخن بگوييد و آن را وصف كنيد، چه خواهيد گفت؟»
او در پاسخ اين بخش از اين آيه را خواند كه:
«... وان تعدّوا نعمْ اللّه لاتحصوها ... .»(148)
«... و اگر نعمت خدا را بشماريد، هرگز نخواهيد توانست آن را شماره كنيد ... .»
* * *
خبرنگار: «آيا شما در اين سن و سال نماز مى‏گذاريد؟»
«علم الهدى» در پاسخ خبرنگار اين فراز را خواند:
«حافظوا على الصلوات والصلوْ الوسطى وقوموا للّه قانتين.»(149)
«در انجام همه نمازها (بخصوص) نماز وسطى، كوشا باشيد و از روى خصوع و اطاعت براى خدا بپاخيزيد.»
با طرح اين پرسش از سوى خبرنگار، بناگاه نداى دل انگيز اذان نيز از بلندگوى مسجد طنين افكند و «علم الهدى» با تلاوت اين آيه، با زيركى و درايت ويژه‏اى دو هدف را دنبال مى‏كرد، نخست اينكه: پاسخ خبرنگار را مى‏داد كه بايد به نمازها اهميّت داد و ديگر اينكه: براى حاضران روشن ساخت كه وقت نماز است و بايد سخن را كوتاه كرد و آماده نماز گرديد
آرى! بر اين اساس بود كه خبرنگار مجله پرسيد: «آيا شما هماره نماز را اوّل وقت مى‏خوانيد؟»
او در پاسخ اين آيه را خواند:
«... انّ الصلوْ كانت على المؤمنين كتاباً موقوتاً.»(150)
«... نماز، وظيفه ثابت و معيّنى براى مؤمنان است.»
* * *
خبرنگار: «نظر شما در مورد كسانى كه با وجود ادعاى اسلام و ايمان، نماز نمى‏خوانند چيست؟ و اينان چگونه انسانهايى هستند؟»
او در پاسخ اين فراز از آيه را خواند كه:
«اولئك الّذين طبع اللّه على قلوبهم وسمعهم وابصارهم واولئك هم الغافلون.»(151)
«آنان كسانى هستند كه (بر اثر فزونى گناه) خدا بر دلها، گوش و ديدگانشان مهر نهاده و آنان، غفلت زدگانند.»
* * *
خبرنگار: «شما به كسانى كه بسوى قرآن گرايش نيافته و با اين كتاب پرشكوه و معنويّت، آشنايى و الفت ندارند، چه پيام و سخنى داريد؟»
او در پاسخ فرازى از اين آيه شريفه را خواند كه:
«وضرب اللّه مثلا رجلين احدهما ابكم لايقدر على شئ وهو كلّ على موليه اينما يوجّهه لايات بخير هل يستوى هو ومن يأمر بالعدل وهو على صراط مستقيم.»(152)
«و خداوند مثالى مى‏زند: دو مرد هستند كه يكى از آنان گنگ است و هيچ كارى از او ساخته نسيت و سربار صاحب و مولاى خويش است، او را به هر جا گسيل مى‏دارد خيرى به همراه نمى‏آورد، آيا او با كسى كه به عدل و داد فرمان مى‏دهد و به راه راست قرار دارد، يكسان است؟»
* * *
خبرنگار: «شما چه پيامى براى كودكان همسن و سال خود داريد؟»
«علم الهدى» در پاسخ پرسش، اين فراز از آيه شريفه را خواند كه:
«... فاقروا ما تيسر من القرآن ... .»(153)
«... اكنون آنچه براى شما ميسّر است قرآن بخوانيد ... .»
* * *
خبرنگار: «دوست دارى در آينده چه راهى را برگزينى؟»
او در پاسخ اين فراز از آيه را خواند:
«... انّما يخشى اللّه من عباده العلمأ انّ اللّه عزيز غفور.»(154)
«... از بندگان خدا، تنها دانشمندان از خدا مى‏ترسند، چرا كه خداوند، عزيز و آمرزنده است.»
* * *
خبرنگار: «براى پدران و مادرانى كه كودكانى بسان شما دارند، چه پيام و سخنى داريد؟»
در پاسخ اين جمله از آيه شريفه را خواند:
«... واتّقوا اللّه ويعلّمكم اللّه ... .»(155)
«... و پرواى خدا پيشه سازيد و خدا اين گونه به شما آموزش مى‏دهد و خدا به هر چيزى داناست.»
* * *
خبرنگار: «در پايان مصاحبه از شما خواهش مى‏كنم به عنوان آخرين سخن در اين قسمت و مصاحبه، بى‏آنكه من پرسشى طرح كنم هر سخنى و توصيه‏اى داريد بگوييد.»
خردسال‏ترين حافظ قرآن لحظاتى فكر كرد و اين فراز از آيه را خواند كه:
«... فلن اكلّم اليوم انسيّاً.»(156)
«... و امروز ديگر هرگز با انسانى سخن نخواهم گفت.»

هفته نامه بدر
هفته نامه بدر، از ديگر مطبوعاتى است كه خبرنگار خود را براى ديدار و گفتگو با خردسال‏ترين حافظ قرآن به قم و خانه «علم الهدى طباطبايى» گسيل داشت و پس از ورود به قم با او به گفتگو نشست
او ضمن گفتگو با اين كودك هوشمند وارد مسائل سياسى شد و از وى پرسيد: «نظر شما درباره رابطه ايران با آمريكا چيست؟»
او در پاسخ اين آيه را خواند:
«يا ايّها الذين آمنوا لاتتخذوا بطانْ من دونكم لايألونكم خبالاً ... .»(157)
«هان اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! از غير خودتان، محرم اسرار مگيريد؛ آنان از هيچ نابكارى در مورد شما فروگذار نمى‏كنند ... .»

با خبرنگاران‏
تاكنون گزارشگران و خبرنگاران متعددى از سوى مركز نشريه، هفته نامه يا ماهنامه خود براى مصاحبه و گفتگو با خردسال‏ترين حافظ قرآن راهى قم شده و وقت ملاقات و مصاحبه گرفته و با او به گفتگو نشسته‏اند كه از آن جمله دو عكاس و خبرنگار شهرستانى بودند كه به پاره‏اى از پرسشهاى آنان به همراه پاسخهاى مناسبى كه از اين حافظ هوشمند قرآن دريافت داشته‏اند، مى‏نگريم:
خدا براى شما دشوارى نمى‏خواهد
اين دو گزارشگر پس از سلام و تعارفات معمولى و چندين پرسش خصوصى از «علم الهدى» پرسيدند: «ما مى‏دانيم كه پدرتان در اين مدّت براى حفظ قرآن، روزانه بطور مرتب آياتى را به شما مى‏آموخت تا آنها را حفظ كنيد، آيا آموختن و حفظ آنها براى شما دشوار بود؟»
او در پاسخ آنان اين فراز از آيه شريفه را خواند كه:
«... يريد اللّه بكم اليسر ولايريد بكم العسر ... .»(158)
«... خداى مهربان براى شما مردم آسانى مى‏خواهد و برايتان سختى و دشوارى نمى‏خواهد ... .»
گفتنى است كه: آيه شريفه، بيانگر يك اصل اساسى خدشه ناپذير در كران تا كران مفاهيم، معارف و مقرارت دين خدا است و نشانگر آن است كه اسلام اگر بخوبى مورد مطالعه قرار گيرد و به شايستگى و بدور از افراط و تفريطها و غرضهاى گوناگون دريافت گردد و آن گونه كه هست بيان و مورد عمل قرار گيرد، براى مردم آسايش، آرامش، امنيّت، آزادى و رستگارى پديد مى‏آورد، نه دشوارى. و اگر چنين آفتهايى بنام دين و خدا در جامعه، تمدّن و خانواده‏اى بود، بايد بهوش باشيم كه ربطى به اسلام ندارد و اين برخاسته از كج فهمى، بدانديشى و خودكامگى است

پرسش از آينده
آنان پرسيدند: «آقاى طباطبائى! ممكن است بپرسيم در آينده چه شغل و چه راهى براى خود انتخاب خواهيد كرد؟»
خردسال‏ترين حافظ قرآن، با نگاهى به آنان، اين آيه را خواند:
«... ومن احياها فكانّما احيأ الناس جميعاً ... .»(159)
«و هر كس انسانى را از مرگ رهايى بخشد، چنان است كه گويى تمامى مردم را زنده كرده است ... .»

در مورد تهاجم فرهنگى‏
يكى از آنان در مورد جوانان، سخنى گفت و پرسيد: «طبق پاره‏اى از گزارشها گروهى از عناصر مرتبط با بيگانه بر آن هستند كه نوجوانان و جوانان آموزشگاهها، مدارس و دانشگاهها را به بيراهه كشند و آنان را تباه سازند، در اين مورد نظر شما چيست؟»
«علم الهدى» در پاسخ اين پرسش فرازى از اين آيه را خواند كه:
«فلمّا القوا قال موسى ما جئتم به السحر انّ اللّه سيبطله ان اللّه لايصلح عمل المفسدين.»(160)
«پس هنگامى كه ساحران، سحر و جادوى خود را براى پرداختن به سحر افكندند، موسى گفت: آنچه را شما به ميان آورديد، سحر است، امّا خداوند بزودى آن را باطل و نابود مى‏سازد. آرى! خدا عمل مفسدان را اصلاح نمى‏كند.»

راه نجات ونيك بختى‏
ديگرى گفت: «آقاى طباطبائى! من در تنگنا هستم و گرفتارى دارم شما با الهام از قرآن، راهى به من نشان دهيد كه متضمن نيك بختى و موفقيت من در اين جهان و جهان ديگر باشد.»
او در پاسخ، از اين دو آيه الهام گرفت و خواند كه:
«يا ايها الذين آمنوا هل ادلّكم على تجارْ تنجيكم من عذاب اليم # تومنون باللّه ورسوله وتجاهدون فى سبيل اللّه باموالكم وانفسكم ... .»(161)
«هان اى كسانى كه به خدا و پيامبر آن ايمان آورده‏ايد! آيا شما را بر تجارتى كه از عذاب دردناك سراى آخرت و نگونسارى و تيره بختى دنيا، نجاتتان مى‏دهد، راه بنمايم؟ اگر مى‏خواهيد به نجات و نيك بختى برسيد، بياييد و به خدا و پيامبرش ايمان راسيتن بياوريد و در راه خدا با داراييها و جانهايتان جهاد و تلاش كنيد ... .»

كيهان بچه‏ها
گزارشگر كيهان بچه‏ها، روز اول خرداد ماه هفتاد و شش با «علم الهدى»، اين كودك هوشمند حافظ قرآن، به گفتگو نشست

تشرّف به خانه خدا
خبرنگار پرسيد: «آيا فكر مى‏كردى كه در اين سن و سال و شرايط به زيارت خانه خدا مشرّف گردى؟»
او در پاسخ اين فراز از قرآن را خواند كه:
«انّى ظننت أنّى ملاق حسابيه.»(162)
«من يقين داشتم كه به حساب خويش خواهم رسيد و با عملكردم، ديدار خواهم كرد.»
* * *
خبرنگار: «آيا از برنامه‏هايى كه در شهرهاى گوناگون عربستان سعودى اجرا كردى، خشنود هستى؟»
او در پاسخ گفت:
«... رضى اللّه عنهم ورضوا عنه ... .»(163)
«... خداوند از آنها خشنود است و آنها هم از خداوند خشنودند... .»
* * *
خبرنگار: «آقاى طباطبايى! شما در روز، چند صفحه قرآن مى‏خوانيد؟»
خردسال ترين حافظ قرآن در پاسخ ايشان اين فراز از آيه را خواند كه:
«... فتمّ ميقات ربّه اربعين ليلْ ... .»(164)
«... تا آنكه وقت مقرّر پرودگارش در چهل شب، بسر آمد.»
* * *
خبرنگار: «آيا كودكان براى خواندن قرآن نياز به آموزگار دارند؟»
«علم الهدى» در پاسخ اين آيه را خواند كه:
«أيحسب الانسان أ ن يترك سدى.»(165)
«آيا اين انسان مى‏پندارد كه بى‏هدف رها شده است؟»