فصل دوم‏
ديدار با شخصيّتهاى خارجى‏



ديدار با شخصيّتهاى خارجى‏

خردسالترين حافظ قرآن «محمّد حسين طباطبايى» افزون بر اينكه در ايران مورد تشويق و تحسين چهره‏هاى گوناگون علمى و فرهنگى و توده‏هاى مردم است، در مناسبتهاى مختلف با چهره‏هايى از ديگر كشورهاى اسلامى نيز ديدار داشته و آنان با آزمون هوش سرشار و تسلّط او به قرآن و گزينش و كاربرد بجاى آيات به او علاقمند شده و بدينوسيله، نظر همگان را بسوى خود جلب كرده است؛ اينك بجاست كه به نمونه‏هايى از كسانى كه با او ديدار داشته و شيفته او شده‏اند، بنگريم:

ديدار با رئيس جمهور بوسنى‏
و هرزگوين در شهر سارايوو
«علم الهدى» در سفر به سارايوو با آقاى «عزت بگويچ» ديدار و گفتگو
داشت. در اين ديدار، كليه معاونين آقاى عزت بگويچ شركت داشته و به طرح سؤالات مختلفى پرداختند
آقاى بگويچ ابتدا از «سيّد محمد حسين» پرسيد كه: «نظر شما در مورد روابط ايران و بوسنى چيست؟»
«سيّد محمد حسين» پاسخ داد:
«اًّنّما المؤمنون اًّخوْ ... .»(112)
«در حقيقت مومنان با هم برادرند ... .»
آقاى بگويچ سؤال كرد: «كشور ما و شما از يكديگر بسيار دور است و فاصله زيادى دارد.»
«سيّد محمد حسين» جواب داد:
«... اًّنّا خلقناكم من ذكر وانثى وجعلناكم شعوباً وقبائل لتعارفوا ... .»(113)
«... ما شما را از مرد و زنى آفريديم و شما را ملّت، ملّت و قبيله، قبيله گردانيديم تا با يكديگر شناسايى متقابل حاصل كنيد ... .»
يكى از معاونين ايشان سؤال كرد: «به نظر شما سرمنشأ حيات بشرى چيست؟»
و ايشان در پاسخ گفت:
«... وجعلنا من المأ كل شئ حى ... .»(114)
«... و هر چيز زنده‏اى را از آب پديد آورديم ... .»
آقاى بگويچ از «سيّد محمد حسين» پرسيد: «اگر همين الاَّن كسى از در وارد شود، چه مى‏كنى؟»
ايشان پاسخ داد:
«واًّذا جأك الذين يؤمنون باياتنا فقل سلام عليكم... .»(115)
«و چون كسانى كه به آيات ما ايمان دارند، نزد تو آيند، بگو: درود و سلام بر شما .»

وزير كشور عربستان سعودى‏
در مراسم حجت سال 1417 كه «علم الهدى» نيز حضور داشت، وزير كشور عربستان سعودى «نايف بن عبد العزيز» در مرحله نخست او را براى ديدار و آزمون و اجراى يك برنامه قرآنى، به وزارت كشور و در مرحله دوم به كاخ سلطنى خود دعوت نمود. در اين دو ديدار، پرسشها و پاسخهايى ميان او و همراهانش با خردسال‏ترين حافظ قرآن مبادله گرديد كه به برخى مى‏نگريم:

اولين ديدار
در آغاز ديدار، وزير كشور سعودى پس از سلام و احوالپرسى عادى، سخنى را آغاز كرد و با لهجه عربى غليظ به سرعت سخنانى را بيان كرد و انتظار داشت كه «علم الهدى» با همان لهجه و سرعت پاسخ او را بدهد، امّا ايشان خطاب به او گفت:
«... ما نفقه كثيراً مما تقول ... .»(116)
«بسيارى از آنچه را كه مى‏گويى ما نمى‏فهميم ... .»
در اين هنگام يكى از كارمندان با سينى قهوه، وارد سالن شد و از حاضران پذيرايى كرد كه «علم الهدى» خطاب به او اين آيه را خواند:
«ثمّ اًّنّ لهم عليها لشوباً من حميم.»(117)
«سپس روى آن، آب جوشان متعفنى مى‏نوشند.»
پس از پذيرايى و گفتگو، وزير كشور سعودى به او گفت: «در ديدار آينده چه جايزه‏اى دوست مى‏دارى برايت فراهم كنم؟»
«علم الهدى» فرازى از اين آيه را خواند:
«... لاأسئلكم عليه اجراً ان هو الاّ ذكرى للعالمين.»(118)
«... من از شما مزد و پاداشى بر اين خواندن پيام خدا و رساندن آن نمى‏خواهم، اين قرآن پرشكوه و پرمعنويت جز يادآورى و تذكرى براى جهانيان نيست.»

دومين ديدار
دومين ديدار ما با وزير كشور سعودى و همراهانش در كاخ سلطنتى جدّه بود. در آنجا پس از سلام و گفتگوهاى معمول و رايج، نامبرده، شمارى ماشينهاى برقى كوچك و بزرگ و جوائز ديگرى براى «علم الهدى» آماده كرده بود كه آنها را يكى پس از ديگرى به ايشان داد
هنگامى كه آن جوائز بسيار و پر زرق و برق را در برابر «علم الهدى» رديف كردند، آقاى وزير پنداشت كه ايشان مجذوب آن جوايز و جايزه‏دهنده شده است، از اين رو به او گفت: «نظرت در مورد اين جايزه‏هاى بسيار و زيبا چيست؟»
خردسال‏ترين حافظ قرآن فرازى از اين آيه را خواند:
«فلمّا جأ سليمان قال اتمدّونن بمال فما اتانى اللّه خير مما آتاكم بل أنتم بهديّتكم تفرحون.»(119)
«و هنگامى كه فرستاده ملكه سبا نزد سليمان آمده به او گفت: آيا شما مرا با مال و ثروتى كه گسيل داشته‏ايد، يارى مى‏رسانيد؟ آنچه خدا به من ارزانى داشته است بهتر و بالاتر است از آنچه به شما داده است، نه! هرگز! بلكه شما به ارمغان خود شادمانى مى‏كنيد و خوش هستيد.»
به هر حال در گرما گرم گفتگو، فردى وارد سالن گرديد و وزير كشور سعودى به «علم الهدى» گفت: «اين جناب مى‏خواهد براى ما آياتى چند از كلام اللّه مجيد را با صداى خوش خود تلاوت كند، آيا حاضران موافق هستند؟»
با اعلام رضايت حاضران، او شروع به تلاوت قرآن كرد، امّا آگاهانه و براى آزمون «علم الهدى» هم سريع مى‏خواند و هم غلط و نيز گاه برخى واژه‏ها را حذف مى‏كرد. پس از تلاوت آياتى بدان سبْك، وزير رو به «علم الهدى» كرد و گفت: «نظرتان در مورد خواندن اين بنده خدا چيست؟»
او در پاسخ رو به همان قارى قرآن نمود و اين آيه را خواند كه:
«... انّا سمعنا قرآناً عجبا.»(120)
«... راستى ما قرآن شگفت آورى شنيديم.»
وزير گفت: «منظورتان چيست؟ روشنتر بيان كنيد.»
او در پاسخ گفت:
«... يريدون ان يبدلوا كلام اللّه ... .»(121)
«مى‏خواهند كلام خدا و دستور او را دگرگون سازند ... .»
وزير گفت: «منظورتان را روشنتر و گوياتر بيان كنيد.»
«علم الهدى» اين آيه را خواند:
«... هل يستوى الّذين يعلمون والّذين لايعلمون انّما يتذكّر اولوا الألباب.»(122)
«آيا كسانى كه مى‏دانند و كسانى كه نمى‏دانند، يكسانند؟ آرى! تنها خردمندان هستند كه پند مى‏گيرند.»
و سرانجام اينكه در همان نشست به هنگام خداحافظى به «علم الهدى» يادآورى گرديد كه: «همانگونه كه مى‏دانيد ايشان وزير كشور سعودى و از خاندان سلطنت عربستان هستند.»
او در پاسخ اين آيه را خواند:
«... اًّنّ الملوك اًّذا دخلوا قريْ افسدوها وجعلوا اعزّْ اهلها اذلّْ وكذلك يفعلون.»(123)
«... پادشاهان و سردمداران استبداد هنگامى كه به شهر و ديارى درآيند و بر جامعه و تمدّن چيره شوند، آن را تباه مى‏سازند و عزيزان و آزادمردان و آزادزنان آن را به ذلّت مى‏كشند، آرى! آنان كارشان اين گونه است.»
در بعثه مقام معظم رهبرى در مكّه مكرمه‏
خردسال‏ترين حافظ قرآن در سفر معنوى و روحانى حجت، افزون بر ديدار با چهره‏هاى سياسى، مذهبى، علمى و فرهنگى در نشستها و كنفرانسها در مراسم گراميداشت حافظان قرآن كريم نيز شركت جست
اين مراسم در مكّْ مكرّمه از سوى نماينده رهبرى و سرپرست حجاج ايرانى در بعثه مقام معظم رهبرى تشكيل گرديد و در آن افزون بر انبوهى از مردم، شمارى از حاجيان كشورهاى اسلامى و تنى چند از شخصيّتهاى علمى از لبنان، يمن و ديگر كشورها نيز حضور داشتند
در آن مراسم، دگرباره «علم الهدى» مورد آزمون قرار گرفت و با انواع پرسشها روبرو شد و براى هر كدام، پاسخى درخور و مناسب از آيات خواند و همه را به تحسين واداشت كه اينك به پرسشها و پاسخهاى آن مراسم مى‏نگريم:

آيه‏اى در شخصيّت والاى امام عصر(ع)
پس از رسميت يافتن جلسه، يكى از علماى لبنان از ايشان خواست تا آيه‏اى مناسب و بجا در مورد شخصيت والاى جان جانان و اميد اميدواران، حضرت مهدى(ع) بخواند كه اين آيه را تلاوت كرد:
«وقل جأ الحق وزهق الباطل انّ الباطل كان زهوقاً.»(124)
«و بگو: حق آمد و باطل نابود گرديد. آرى! باطل و بيداد، هماره نابود شدنى و رفتنى است.»

فرجام كار اسرائيل‏
در آن نشست، گروهى از علما و حجاج لبنانى نيز حضور داشتند كه يكى از آنان در مورد فرجام كار اسرائيل پرسيد
«علم الهدى» در پاسخ او گفت:
«لعنه اللّه ... .»
«خدا او را لعنت و از رحمت خود دور دارد!»
گفتنى است آغاز آيه شريفه‏اى است كه در نكوهش شيطان و شرارتها و وسوسه‏هاى او مى‏فرمايد:
«لعنه اللّه وقال لأتّخذن من عبادك مفروضاً نصيباً.»(125)
«خدا او را از رحمت خويش دور ساخته، و او گفته است: بى‏گمان از ميان بندگانت، نصيبى مقرر براى خود برخواهم گرفت.»

نماينده رهبرى و سرپرست حجاج‏
نماينده رهبرى در مراسم حجت از ايشان پرسيد: «علم الهدى! آيا تاكنون با خواهرت دعوا كرده‏اى؟»
او در پاسخ اين آيه را خواند:
«واطيعوا اللّه ورسوله ولاتنازعوا فتفشلوا وتذهب ريحكم واصبروا انّ اللّه مع الصابرين.»(126)
«و از خدا و پيامبرش اطاعت و فرمانبردارى كنيد و با هم به كشمكش نپردازيد كه سست مى‏شويد و هيبت و صولت شما از ميان مى‏رود و شكيبايى پيشه سازيد كه خدا، با شكيبايان است.»
* * *
آنگاه پرسيدند: «آيا پدرتان تاكنون به شما پرخاش كرده است؟»
او در پاسخ اين جمله از آيه شريفه را خواند كه:
«... بلى‏ وربّى ... .»(127)
«... آرى! به پروردگارم سوگند! ... .»
* * *
و نيز پرسيدند: «اگر برادرتان بخواهد شما را بزند چه مى‏كنيد؟»
«علم الهدى» در پاسخ پرسش، اين آيه را خواند كه:
«... فمن اعتدى عليكم فاعتدوا عليه بمثل ما اعتدى عليكم ... .»(128)
«... پس هر كس بر شما تعدى و تجاوز روا داشت، همانگونه بر او تعدّى كنيد و از خدا پروا داريد و بدانيد كه خدا با پرواپيشگان است.»

معاون وزير اوقاف يمن‏
يكى از كسانى كه در آن نشست حضور داشت معاون وزير اوقاف «يمن» بود. او از «علم الهدى» پرسيد: «اگر دولتهاى زورمند و خودكامه، دست به دست هم بدهند و بخواهند بر ما تعدّى و تجاوز كنند، ما چه كنيم؟»
«علم الهدى» در اين مورد، اين آيه را خواند:
«وجزأ سيّئْ سيّئْ مثلها ... .»(129)
«و كيفر بدى، همانند آن، بدى است ... .»

مفتى اعظم يمن‏
مفتى اعظم يمن نيز در آنجا حضور داشت و سخت تحت تأثير هوشمندى «علم الهدى» قرار گرفته و بر تسلّط او بر كران تا كران قرآن و انتخاب مناسب و كاربرد شايسته آيات بوسيله او، آفرين مى‏گفت. او به «علم الهدى» گفت: «اگر شما بخواهيد مفاهيم و مسايل دينى خود را بپرسيد، از چه كسى خواهى پرسيد؟»
اين حافظ هوشمند قرآن، در پاسخ او اين فراز از آيه شريفه را خواند كه:
«... فاسئلوا أهل الذكر ان كنتم لا تعلمون.»(130)
«... اگر نمى‏دانيد از آگاهان بپرسيد.»

رياست قوّه قضاييه دولت يمن‏
يكى از چهره‏هاى قضايى «يمن» كه در آن مجلس حضور داشت و جريان را با شور و اشتياق پى مى‏گرفت «قاضى القضاْ» يا رياست قوّه قضاييه يمن بود
او زمام سخن را در اينجا به كف گرفت و از «علم الهدى» پرسيد: «ديدگاه شما در باره علماى دينى چيست؟»
او در پاسخ اين آيه را خواند كه:
«... انمّا يخشى اللّه من عباده العلمأ ... .»(131)
«... از بندگان خدا تنها دانشوران و دانشمندانند كه از ذات پاك و بى‏همتاى او حساب مى‏برند و از او مى‏ترسند ... .»
* * *
آنگاه از نخستين خانه‏اى كه از ديدگاه قرآن در روى زمين بنياد گرديد، سؤال كرد و گفت: «نخستين خانه‏اى كه در روى زمين ساخته شد، كدامين خانه بود؟»
«علم الهدى» در پاسخ او اين آيه را خواند:
«انّ اوّل بيت وضع للناس للذّى ببكْ مباركاً وهدى للعالمين.»(132)
«نخستين خانه‏اى كه براى مردم و نيايش خداوند قرار داده شد، همان است كه در سرزمين مكّه است كه پربركت و مايه هدايت جهانيان است
* * *
و سرانجام از مخالفان جمهورى اسلامى پرسيد و گفت: «نظر شما در مورد چهره‏هاى گوناگون، گروهها و دولتهاى مخالف جمهورى اسلامى ايران چيست؟»
«علم الهدى» در پاسخ اين پرسش اين آيه را خواند:
«فاًّذا قرأت القرآن فاستعذ باللّه من الشيطان الرجيم.»(133)
«پس، هنگامى كه قرآن مى‏خوانى از شيطان رانده شده به خدا پناه بر.»
گفتنى است كه منظورشان از واژه شيطان، همان شيطان بزرگ، آمريكا مى‏باشد كه بايد از آن برحذر بود

پدر يكى از شهداى مقاومت اسلامى لبنان‏
آنگاه پدر يكى از شهداى مقاومت اسلامى در جنوب لبنان كه در آنجا حضور داشت رو به خردسال‏ترين حافظ قرآن كرد و با شور و حرارت وصف ناپذيرى كه همگان را متأثر ساخت، گفت: «پسرم! شما بعنوان خردسال‏ترين و هوشمندترين حافظ كلام اللّه مجيد، چه پيامى براى خانواده‏هاى شهدا داريد تا من آن را از كنار خانه خدا و اين پايگاه وحى و رسالت و كهن‏ترين معبد توحيد و تقوا به آنان برسانم و براى آنان بازگويم؟»
«علم الهدى» در پاسخ او اين آيه شريفه را تلاوت كرد كه:
«ولا تحسبن الذين قتلوا فى سبيل اللّه امواتاً بل احيأ عند ربّهم يرزقون.»(134)
«هرگز كسانى را كه در راه خدا كشته شده‏اند، مرده مپندار، چرا كه آنان زنده‏اند و نزد پروردگار جهان، روزى داده مى‏شوند.»
و بدينوسيله، «شهادت» را «زندگى» و «شهيدان» را «زندگان حقيقى» و مورد لطف و مهر خداوند، عنوان ساخت و مردم را بوسيله آيه قرآن به پايدارى و پايمردى در برابر غدّه سرطانى، اسرائيل، برانگيخت

پاسخ به چند پرسش از زندگى شخصى‏
آنگاه نماينده ولى فقيه و سرپرست حجاج ايرانى دگرباره رو به او كرد و گفت: «علم الهدى! ممكن است بگوييد چه غذايى را دوست داريد؟»
او در پاسخ به تلاوت اين آيه پرداخت كه:
«... فادع لنا ربّك يخرج لنا ممّا تنبت الارض من بقلها وفثائها وفومها وعدسها وبصلها... .»(135)
«... از خداى خويش بخواه تا از آنچه زمين مى‏روياند، همچون: سبزى، خيار، سير، عدس و پيازش براى ما بروياند ... .»
* * *
سپس سوال شد: «شما چه نوع لباسى را دوست داريد؟»
«علم الهدى» در پاسخ گفت:
«... ولباس التقوى ذلك خير ... .»(136)
«و بهترين جامه و پوشش، لباس تقوا و پرواى از خداست.»
* * *
آنگاه پرسيدند: «آيا شما با كودكان همسن و سال خود بازى مى‏كنيد؟»
او در پاسخ اين آيه را خواند كه:
«وما خلقنا السمأ والارض وما بينهما لاعبين.»(137)
«و ما آسمان و زمين و آنچه را ميان آن دو است به بازيچه نيافريديم.»
* * *
يكى از حجاج پرسيد: «آيا شما در اين سرزمين پربركت احساس راحتى مى‏كنيد يا از انجام مناسك حجت خسته شده‏ايد؟»
«علم الهدى» در پاسخ، اين فراز از آيه شريفه را خواند كه:
«... سيجعل اللّه بعد عسر يسراً.»(138)
«... خدا بزودى پس از دشوارى و سختى، آسانى و آرامش پديد مى‏آورد.»
* * *
از موهاى او پرسيد و گفت: «آيا موهايت را كوتاه مى‏كنى؟»
او در پاسخ فرازى از اين آيه شريفه را خواند كه:
«... ولا تحلقوا رؤسكم حتّى يبلغ الهدى محلّه ... .»(139)
«... و تا زمانى كه قربانى شما به قربانگاه نرسيده است و قربانى نكرده‏ايد، سرخود را متراشيد ... .»
* * *
ديگرى پرسيد: «آيا دوست دارى نماينده ولى فقيه به شما جايزه‏اى بدهد؟»
او در پاسخ پرسش، اين آيه را خواند:
«وجائت سيارْ ... .»(140)
«و كاروانى از راه رسيد ... .»
گفتنى است كه مراد «علم الهدى» از سيّاره، ماشين اسباب بازى‏
مى‏باشد
* * *
شخصى پرسيد: «چهارپايانى كه ديده‏ايد كدامند؟ يكى را نام ببريد.»
«علم الهدى» اين آيه را خواند:
«... وكلبهم باسط ذراعيه بالوصيد لو اطلعت عليهم لولّيت منهم فراراً ولملئت منهم رعباً.»(141)
«... و سگشان بر آستانه غار، دو دست خود را دراز كرده بود، اگر نگاهشان مى‏كردى از آنان مى‏گريختى و سر تا پاى تو از ترس و وحشت، پر مى‏شد.»
* * *
در پايان يكى از حجاج سوالى را در مورد پدر و فرزند مطرح نمود و گفت:
«علم الهدى! بهترين هديه پدر به فرزندش از نظر شما چيست؟»
و او اين آيه را خواند كه:
«وما كان المؤمنون لينفروا كافْ فلولا نفر من كل فرقْ منهم طائفْ ليتفقهوا فى الدين ... .»(142)
«و زيبنده نيست كه ايمان آورندگان همگى براى جهاد و تلاش در ميدانهاى گوناگون، كوچ كنند، پس چرا از هر جامعه‏اى، گروهى كوچ نمى‏كنند تا گروهى ديگر بمانند و در دين آگاهى و بينش به دست آورند ... .»
لازم به توضيح است كه منظور ايشان اين بود كه: پدر بايد به فرزندش مسائل دينى را تعليم دهد و اين خود بهترين هديه مى‏باشد
يادآورى مى‏گردد كه: اين نشست در كنار خانه خدا و در تاريخ 76/1/31 برگزار گرديد

ديدار با گروهى از شيعيان مالزى‏
از جمله ديدارهاى خردسال‏ترين حافظ قرآن، ديدار و گفتگو با گروهى از برادران شيعه و دوستداران اهل بيت(عليهم السلام) از كشور مالزى مى‏باشد
آنان روز 76/3/2 با قرار قبلى و هماهنگى لازم به منزل «علم الهدى» رفته و با اين كودك هوشمند و ديدنى ديدار نموده و افزون بر پرسشهاى گوناگون خصوصى و دريافت پاسخ مناسب و مساعد بوسيله آيات، از او پرسشهاى ديگرى نيز نمودند كه به پاره‏اى مى‏نگريم:
پدر بزرگوار خردسال‏ترين حافظ قرآن در اين مورد آورده است كه: روز 76/3/2 شمارى از شيعيان مالزى كه به قم و حرم حضرت معصومه(س) كريمه اهل‏بيت(عليهم السلام) شرفياب شده بودند، به منزل ما آمدند و ضمن گفتگو از «علم الهدى» پرسيدند: «به نظر شما به عنوان خردسال‏ترين حافظ قرآن شريف اگر ما بخواهيم در كشورمان مذهب اهل بيت عصمت و طهارت(عليهم السلام) را ترويج كنيم، بهتر است از كجا و كدامين موضوع آغاز كنيم؟»
«علم الهدى» در پاسخ آنان اين آيه شريفه را خواند كه:
«يا ايها الرسول بلّغ ما انزل اليك من ربّك وان لم تفعل فما بلغت رسالته واللّه يعصمك من الناس ان اللّه لايهدى القوم الكافرين.»(143)
«هان اى پيامبر! آنچه از سوى پروردگارت به تو فرود آمده است، آن را به مردم برسان و آشكارا مردم را از آن آگاه ساز، چرا كه اگر چنين نكنى چنان است كه گويى پيام او را به بندگانش نرسانده‏اى و خدا تو را از گزند مردم نگاه مى‏دارد. آرى! خدا گروه كفرگرايان را هدايت نمى‏كند.»

ديدار با شمارى از شيعيان عراق‏
پدر بزرگوار خردسال‏ترين حافظ قرآن در اين مورد آورده است كه:
روز 76/4/25 شمارى از شيعيان عراق كه بر اثر ستم و خودكامگى رژيم بيدادپيشه آن كشور به ايران آمده بودند، با هماهنگى لازم به منزل ما آمده و با «علم الهدى» ديدار و گفتگو كردند
آنان پرسشهاى گوناگونى داشتند كه پاسخ هر كدام را با آيه‏اى مناسب و بجا دريافت داشتند و در پايان كار پرسيدند كه: «اگر ما به عراق و سر خانه و زندگى خود بازگرديم، بنظر شما خطرى جدّى ما را تهديد نمى‏كند؟»
«علم الهدى» در پاسخ اين پرسش آنان اين آيه را خواند:
«ان يثقفوكم يكونوا لكم اعدأ ويبسطوا اليكم ايديهم والسنتهم بالسؤ وودّوا لوتكفرون.»(144)
«هان اى مردم با ايمان! اگر كافران و بيدادگران بر شما دست يابند، دشمن سرسخت شما خواهند بود و بر شما به بدى و بيدادگرى دست و زبان مى‏گشايند و آرزو دارند كه شما از توحيدگرايى و يكتاپرستى دست شسته و راه كفر و زندقه را در پيش گيريد.»

با مسلمانان قطر
در نخستين روزهاى خرداد ماه سال 1377 هجرى شمسى، شهر دوحه، پايتخت قطر، شاهد يكى از پرشكوه‏ترين اجتماعات خود بوده است
آقاى «سيّد محمد حسين طباطبايى»، «كودك حافظ قرآن كريم» كه بعنوان ستاره درخشان مطبوعات كشور قطر در آمده و او را به عنوان «معجزه قرآن» و «كودك معجزه ايرانى» مى‏نامند، در سومين روز اقامت خود در دوحه و پس از چند مصاحبه، كنفرانس مطبوعاتى و ديدار با مقامات دولتى، نخستين برنامه عمومى خود را در سالن بزرگ و سرپوشيده ورزشگاه نادى العربى به انجام رساند

اجتماع هزاران نفر از مردم قطر در ورزشگاه نادى العربى‏
استقبال هزاران نفر از مردم قطر و ديگر مليّتهاى مقيم اين كشور، به حدّى بود كه از همان ابتدا، سالن بزرگ ورزشگاه، مملو از جمعيّت شد و هزاران نفر، پشت دربهاى بسته قرار گرفتند و پاركينگهاى بزرگ ورزشگاه، گنجايش وسايل نقليه حاضران را نداشت. مردم مشتاق در پايان مراسم، براى تبرّك جستن از اين كودك، چنان ازدحامى بوجود آوردند كه وى ناچار گرديد مدتها پس از پايان مراسم در انتظار رفتن جمعيّت باشد
در اين مراسم، «حجت‏ت الاسلام سيّد محمد مهدى طباطبايى» پدر و معلّم «سيّد محمد حسين طباطبايى» طى سخنانى به ويژگيهاى اين كودك خردسال نمونه حافظ قرآن اشاره كرد. پس از آن، حضار سئوالات خود را مطرح و آقاى «سيّد محمد حسين طباطبايى» با زيركى خاصى پاسخ داد و شگفتى زائد الوصف آنان را برانگيخت كه با استقبال و تشويق ممتد حاضران، مواجه گرديد

انعكاس اجتماع در مطبوعات‏
مطبوعات كشور قطر، گزارشات مفصلى از اين ديدار چاپ نمودند. روزنامه الرايه با چاپ عكس رنگى، در بالاى صفحه اول خود نوشت: «در ميان انبوه بزرگ جمعيت و هزاران نفر، كودك معجزه ايرانى، با پاسخهاى قرآنى خود، حاضران را شگفت زده كرد.»
اين روزنامه در تيتر ديگرى مى‏نويسد: «كودك معجزه ايرانى، همچنان مردم را شگفت‏زده مى‏سازد.»
روزنامه الوطن نيز تحت عنوان: «تظاهراتى پيرامون كودك معجزه ايرانى» مى‏نويسد: «هزاران نفر در نادى العربى، شب گذشته گرد هم آمدند و سالن ورزشگاه مملو از جمعيت شد، كوچك و بزرگ روى زمين نشستند تا به سخنان اين كودك، گوش فرا دهند.»

ديدار از دانشگاه قطر
آقاى محمد حسين طباطبايى طى ديدارى از دانشگاه قطر، با علماى برجسته اين كشور و رئيس و اساتيد دانشكده الشريعْ به گفتگو پرداخت و پس از طرح سئوالات متعدد از سوى حضار و به خصوص آقايان: دكتر على محمدى رئيس دانشكده، دكتر محمد الدسوقى، دكتر قره‏واغى، دكتر عيسى عبد الظاهر و دكتر وهبه الزه‏يلى، شگفتى زائد الوصف آنان را برانگيخت و پاسخهاى قاطع، منطقى و قرآنى نامبرده، آنان را متحيّر ساخت
هركدام از اساتيد حاضر، طى سخنانى از وى بطور باشكوهى تقدير و تجليل بعمل آورده و او را مجدّدى براى اسلام در آينده دانستند و به كالبد شكافى اين پديده اعجاب انگيز پرداخته و او را موهبتى الهى دانستند. آنها سئوالات فراوانى از پدرشان، در باره نحوه تربيت «علم الهدى» داشتند
علماى حاضر در جلسه، با اشتياق فراوان با «علم الهدى» عكسهاى يادگارى گرفته و براى سلامتى وى دعا و آرزوى موفقيت هرچه بيشتر نمودند.

ديدار با يوسف القرضاوى امام جمعه دوحه‏
آقاى «سيّد محمد حسين طباطبايى» در سفر قطر، با روحانى برجسته، جناب آقاى «دكتر قرضاوى» امام جمعه دوحه ديدار نمود
آقاى قرضاوى، سئوالات متعددى را با «علم الهدى» در ميان گذاشت و پاسخهاى سريع وى، ستودنى بود. قرضاوى او را واقعا، معجزه خواند و ضمن ابراز شگفتى، از پدر ايشان خواست تا در حفظ و تربيت هرچه بيشتر ايشان دقّت شود و بى‏شك او اميد آينده مسلمانان است
آقاى قرضاوى، تعدادى از تأليفات خود را به وى اهدا نمود و براى سلامتى‏اش دعا كرد

پاسخ به ديپلماتها و سفراى كشورهاى خارجى‏
در اين رابطه و در يك اقدام بى‏سابقه، بنا بر دعوت رايزنى فرهنگى و سفارت جمهورى اسلامى ايران در دوحه، سفرا و رايزنهاى فرهنگى و نيز اساتيد دانشگاهها، علما و شخصيّتهاى فرهنگى، جهت آشنايى با «علم الهدى» به سفارت جمهورى اسلامى ايران دعوت شدند و مراسم باشكوهى برگزار گرديد.
در اين مراسم، پس از خوشامدگويى سفير محترم، پدر حافظ خردسال قرآن به نحوه آموزش و ويژگيهاى فرزندش اشاره كرد و همراه با «علم الهدى» به سئوالات متعدد ديپلماتها پاسخ دادند.
آنگاه آقاى «دكتر دسوقى» استاد دانشكده الشريعْ قطر، طىّ سخنانى به جلسه مشترك اساتيد و علماى دانشگاه قطر و «علم الهدى»، اشاره نمود و گفت: «او معجزه‏اى از معجزات الهى است؛ و شايد در آينده، مجدّدى براى دين خدا باشد كه هر يكصد سال توسط خداوند مبعوث مى‏شوند.»
وى در پايان سخنانش از پدر و ديگر مسئولان درخواست محافظت از وى و نگهداريش را نمود.
روزنامه‏ها، به انعكاس وسيع اين جلسه پرداختند
روزنامه پرتيراژ «الرايه» در صفحه اول خود مى‏نويسد: «كودك معجزه؛ ديپلماتها را شگفت‏زده ساخت.»